علیرضا قائدی
-
ماهی های زینتی به عنوان محصولاتی با ارزش بالا و کم حجم طبقه بندی می شوند. در هر مرحله از زنجیره تامین ماهیان زینتی، ماهی ها به طور بالقوه در معرض عوامل استرس زا هستند که می تواند برای رفاه آنها مضر باشد. در طول بسته بندی، حمل ونقل و آداپتاسیون، ماهی ها می توانند استرس بالایی را تجربه کنند و رفاه آنها می تواند به خطر بیفتد که منجر به کاهش ایمنی و مرگ ومیر بالا می شود. در این میان حمل و نقل ماهیان در حالت زنده به عنوان عامل اصلی استرس شناخته شده است. تخمین زده می شود که این میزان کمتر از 5٪ برای ماهی های آب شیرین است و برای ماهیان دریایی صید شده وحشی تا 80٪ می رسد. یکی از مشکلات پیش روی مقررات تجارت ماهیان زینتی، مشکل در نظارت بر رفاه ماهیان زینتی است. در مورد رفاه ماهی در آبزی پروری ماهیان خوراکی و برای فرایندهای تحقیقاتی، قوانینی تعریف شده است، ولی قوانین کمی در مورد رفاه ماهی های خانگی و زینتی وجود دارد. شاخص های تعیین رفاه به دو دسته رفتاری و غیر رفتاری قابل تقسیم هستند. برای مثال، تاثیرات فیزیولوژیک ناشی از تراکم بالای نگهداری در ماهیان زینتی می تواند منجر به کاهش کیفیت آب و افزایش رفتارهای تهاجمی شود درحالی که در برخی دیگر از گونه ها، تراکم پایین می تواند منجر به افزایش قلمرو طلبی و افزایش رفتارهای تهاجمی از سوی ماهیان غالب شود که باعث آسیب به افراد ضعیف می شود. به همین دلیل درک سازگاری رفتاری گونه های مختلف ماهیان زینتی ضروری است. همچنین تغییرات کیفیت آب بین هر مرحله از تجارت می تواند ماهی را در معرض استرس قابل توجهی قرار دهد. یکی از دلایل دشواری ایجاد شاخص های عملیاتی رفاه (OWI)[1] برای ماهی های زینتی، تاثیر مورفولوژی این ماهیان بر رفتارهای طبیعی و شناگری است که در برخی گونه ها به دلیل دستکاری های ژنتیکی و... ماهیانی با چشم های درشت، باله های بلند غیر طبیعی و ایجاد حباب است. یکی دیگر از شاخص های تعیین رفاه، استفاده از مشاهدات صدمات فیزیکی است که در ترکیب با رفتار می تواند برای ارزیابی رفاه ماهیان زینتی مورد استفاده قرار گیرد. با استفاده از شاخص های رفتاری و غیر رفتاری ارائه شده در این مقاله، می توان OWI مناسبی برای گونه های مختلف ماهیان زینتی تعریف کرد. برای شروع می توان شاخص های عمومی را برای دسته بندی های بزرگتر (ماهیان آب شیرین یا آب شور، گوشتخوار یا گیاهخوار،...)، تعریف نمود و به تدریج OWIs جزئی تر تعریف شود.
کلید واژگان: رفاه, ماهیان زینتی, تجارت, حمل و نقل, شاخص عملیاتی رفاهOrnamental fish are classified as high value and low volume products. At each stage of the ornamental fish supply chain, fish are potentially exposed to stressors that can be detrimental to their welfare. During packaging, transport and adaptation, fish can experience high stress and their welfare can be compromised, leading to reduced safety and high mortality. Meanwhile, the transportation of live fish is known as the main cause of stress. It is estimated to be less than 5% for freshwater fish and up to 80% for wild-caught marine fish. One of the problems facing ornamental fish trade regulations is the difficulty in monitoring the welfare of ornamental fish. Rules have been defined for fish welfare in food fish aquaculture and for research processes, but few rules exist for the welfare of domestic and ornamental fish. Indicators for determining well-being can be divided into two categories: behavioral and non-behavioral. For example, the physiological effects of high stocking density in ornamental fish can lead to reduced water quality and increased aggressive behavior, while in some other species, low stocking can lead to increased territoriality and increased aggressive behavior by the dominant fish, causing damage to weak ones. For this reason, it is necessary to understand the behavioral compatibility of different species of ornamental fish. Also, changes in water quality between each stage of trade can expose the fish to considerable stress. One of the reasons for the difficulty of creating operational welfare indicators (OWI) for ornamental fish is the impact of the morphology of these fish on natural and swimming behaviors, which in some species is due to genetic manipulations and etc. in fish with big eyes, unnaturally long fins and bubbles. Another indicator of determining welfare is the use of observations of physical injuries, which in combination with behavior can be used to evaluate the welfare of ornamental fish. Using the behavioral and non-behavioral indicators presented in this article, a suitable OWI can be defined for different species of ornamental fish. To begin with, general indicators can be defined for larger categories (freshwater or saltwater fish, carnivores or herbivores, ...), and gradually OWIs can be defined in more detail.
Keywords: Welfare, Ornamental Fish, Trade, Transportation, Operational Welfare Indicators -
این مطالعه جهت بررسی تاثیر سطوح مکمل رونئون 1 حاوی 30 درصد اسید صفراوی در جیره غذایی بر شاخص های رشد، تغذیه، ترکیب بیوشیمیایی لاشه و شاخص های بیوشیمیایی سرم ماهی قزل آلای رنگین کمان طراحی شد. بدین منظور، جیره های حاوی 0، 300، 600 و 900 میلی گرم مکمل اسید صفراوی فرموله و ساخته شد. تعداد 600 قطعه بچه ماهی قزل آلای رنگین کمان با میانگین وزن 5±52 گرم در قالب 4 تیمار (هر یک با 3 تکرار) در 12 مخزن فایبرگلاس 2000 لیتری با حجم آبگیری 800 لیتر به مدت 75 روز ذخیره گردید. براساس نتایج میزان ضریب تبدیل غذایی در تیمار 900 میلی گرم زیر 1 به دست آمد که نشان دهنده بهترین عملکرد در بین تیمارهای آزمایشی بود (05/0>p). وزن نهایی (28/7±33/187 گرم) در تیمار مذکور نسبت به سایر تیمارها دارای اختلاف معنی دار بود (05/0>P). همچنین ضریب رشد ویژه، ضریب چاقی، میزان کارایی پروتئین و درصد افزایش وزن بدن در تیمار 600 و 900 میلی گرم نسبت به سایر تیمارها از افزایش نسبی برخوردار بود (05/0>p). تیمارهای دریافت کننده مکمل اسید صفراوی نسبت به تیمار شاهد دارای میزان پروتئین بیشتر و خاکستر کمتری بودند. همچنین تیمارهای 300 و 600 میلی گرم میزان رطوبت بالاتری نسبت به سایر تیمارها داشتند (05/0>P). از شاخص های بیوشیمیایی سرم نیز گلوکز، تری گلیسیرید، آلبومین و لاکتات دهیدروژناز در بین تیمارهای آزمایشی اختلاف معنی داری نشان نداد، اما میزان کلسترول، پروتئین تام وگلوبولین در تیمار 900 میلی گرم در کیلوگرم نسبت به گروه شاهد دارای اختلاف معنی داری بود (05/0>P). آنزیم آسپارتات ترانس آمیناز در تیمار 900 میلی گرم در کیلوگرم نسبت به گروه کنترل و 300 میلی گرم در کیلوگرم، آنزیم آلانین ترانس آمیناز در تیمار 900 میلی گرم در کیلوگرم و آنزیم آلکالین فسفاتاز در تیمار 300 میلی گرم در کیلوگرم نسبت به سایر تیمارها اختلاف معنی داری نشان داد (05/0>P). بهبود نسبی شاخص های رشد و تغذیه و ترکیبات لاشه و تغییرات برخی از شاخص های بیوشیمیایی سرم، بیانگر عملکرد مثبت اضافه نمودن اسید صفراوی به میزان 900 میلی گرم در کیلوگرم به جیره ماهی قزل آلای رنگین کمان است این در حالی است که تاثیرات افزایش آنزیم های کبدی در تیمار مذکور می بایست مورد مطالعه و بررسی قرار گیرد.
کلید واژگان: مکمل اسید صفراوی, شاخص های رشد و تغذیه, فاکتورهای بیوشیمیایی سرم, قزل آلای رنگین کمانIntroductionEnsuring food and nutritional security is a top issue for global food-producing sectors among the projections of a 60% increase in food consumption by 2050 due to population growth. To address this challenge sustainably, the food and feed industry must conserve resources while feeding a growing population (Saiprasad et al., 2023a). This rapid expansion of aquaculture has led to increased demand for protein sources for feed production (Wang et al., 2023) and straining the supply of natural protein ingredients, such as fishmeal and plant protein sources. As a necessary way to reduce protein inclusion levels in aquaculture feed, lipids and carbohydrates are extensively used. Lipids can serve as an energy source with high energy density, and fish has good lipid absorption and utilization ability. Carbohydrate is a cheaper energy source than lipids and protein, which also serves as a swelling and stabilizer agent in fish feed (Kamalam et al., 2017). However, numerous studies have demonstrated that long-time ingestion of a high lipid/carbohydrate diet causes disturbance of lipid metabolism, excessive hepatic lipid accumulation, and mitochondria stress, thus inducing fatty liver disease and affecting the physiological condition and growth of fish (Ding et al., 2020; Jin et al., 2019a; Jin et al., 2020; Lin et al., 2018; Wang et al., 2021; Wang et al., 2020). Using functional feed additives is an effective way to relieve hepatic metabolic stress and improve fish health which has drawn considerable attention in the aquaculture nutrition field. Up to now, L-carnitine (Jin et al., 2019a), choline (Jin et al., 2019b), herb extract (He et al., 2021; Liu et al., 2021; Wang et al., 2021), and other feed additives showed positive effects on fish metabolic disorder. Bile acids (BAs) play important roles in lipid metabolism. They are synthesized from cholesterol exclusively by the liver. In the intestine, BAs act as detergents to emulsify and facilitate the absorption of dietary fats and lipid-soluble vitamins. Therefore, the objective of this study was to evaluate the effects of dietary BA supplementations on growth performance, carcass biochemical composition and Biochemical Factors of rainbow trout (Oncorhynchus mykiss).
MethodologyA 75- day feeding experiment was conducted to investigate the effects of dietary bile acids (BAs, Roneon 30%) on nutritional index, growth, carcass biochemical composition, Biochemical Factors and economic return coefficient of rainbow trout (Oncorhynchus mykiss). An experiment was designed with four treatments each with three replicates. Experimental diets were made by supplementing a control diet (BA0) with 300, 600 and 900 mg bile acid (BA) kg− 1 diet, respectively. 600 juvenile rainbow trout average initial weight of 52±5 g (±SD) were assigned to twelve 2000 L experimental tanks. Fish were sampled on day 75 and growth performance indices including Food conversion ratio (FCR), Protein efficiency ratio (PER), Specific growth rate (SGR), Condition factor (CF), and Weight gain percentage (WGP) were compared among the treatments. Also carcass composition (protein, fat, ash, moisture) and bichemical factors of serum including Aspartate transaminase enzyme (AST), Alanine transaminase enzyme (ALT), Alkaline phosphatase enzyme (ALP), Lactate Dehydrogenase, Glucose, Triglyceride, Albumin and total protein were analyzed.
ResultsAt the end of the experiment food conversion ratio, (<1) in the treatment of 900 mg/kg showed the best performance among the experimental treatments. The final weight (187.33±7.28 g) had a significant difference compared to other treatments(P<0.05). Specific growth rate, Condition factor, Protein efficiency ratio and Weight gain percentage were improved in fish fed with diets 600 and 900 mg/kg bile acid supplementation compered with other treatments. Also Treatments receiving bile acid supplementation had more crude protein and less ash than the control treatment and the 300 and 600 mg treatments had higher moisture content than other treatments (P<0.05). Glucose, Triglyceride, Albumin and Lactate Dehydrogenase did not change by the addition of bile acid supplementation (P>0.05). Cholesterol content was significantly higher in fish fed diet containing 900 mg/kg bile acid supplementation compared with control group (P< 0.05). Aspartate transaminase enzyme in the treatment of 900 mg/kg compared to the control group and 300 mg/kg, Alanine transaminase enzyme in the treatment of 900 mg/kg and Alkaline phosphatase enzyme in the treatment of 300 mg/kg compared to other treatments showed significant differences (P<0.05) (Tables 1- 3).Different lowercase letters in the same row indicate statistically significant differences (P<0.05).
Discussion and conclusion :
The changes of serum biochemical factors as well as the relative improvement of growth and nutrition factors indicated the positive performance of using 900 mg/kg bile acid supplementation in the diet of juvenile rainbow trout, while the effects of increasing Liver enzymes, the Serum Biochemical Factors in the mentioned treatment should be studied and investigated. Bile acid supplementation could also enhance crude protein and decrease of ash and moisture in treatment of 900 mg/kg while bile type, level and fish species must be considered. This study discusses these aspects in regard to fish nutrition to help increase the inclusion of dietary fishmeal alternatives and thus enhance aquaculture sustainability.
Keywords: Bile Acid Supplementation, Growth, Nutrition Indices, Serum Biochemical Factors, Rainbow Trout -
صنعت آبزی پروری نقش قابل توجهی در امنیت غذایی و تولید پروتئین سفید در ایران و جهان بر عهده دارد. در شرایط اقلیمی ایران و بخصوص در نواحی مرکزی و بیابانی، کشاورزی با استفاده از آب چاه و چشمه صورت می گیرد که جهت بهبود بهره وری در استفاده از این منابع آبی سرشار و خرد، تولید آبزیان در ابتدا و قبل از مصرف آب در صنعت کشاورزی توصیه می گردد. طی سالیان گذشته، صنعت آبزی پروری آبهای داخلی از گونه های غیربومی مانند قزل آلا و کپور ماهیان چینی استفاده می کرد. با توجه به مشکلات تکثیر و پرورش این دو گونه به ویژه مصرف آب بالا و ضرورت معرفی گونه هایی با بازدهی بالاتر و اقتصادی با هدف توسعه صنعت آبزی پروری کشور، در سال 1387 ماهی تیلاپیا به کشور وارد و پژوهش هایی در زمینه های مخاطرات زیست محیطی، دانش فنی تکثیر و پرورش، تغذیه و تک جنس سازی انجام شد. طی سالیان اخیر صنعت تکثیر و پرورش این ماهی با سرمایه گذاری بخش خصوصی در 5 استان کشور توسعه یافته است؛ در عین حال، علی رغم فواید بسیار و توصیه مصرف ماهی تیلاپیا برای گروه هایی که به منابع پروتئین کم چرب نیاز دارند، موانعی در مسیر توسعه صنعت تکثیر و پرورش آن در منابع آب های داخلی وجود دارد و مسائلی از جمله تهاجم، نسبت اسیدهای چرب بلند زنجیره امگا شش و سه، استفاده از هورمون و برخی دیگر از موارد مطرح شده که در این مقاله به بخشی از مهمترین چالش ها و سوالات مطرح شده بطور مستند پرداخته شده است. بر اساس مطالب ارائه شده مصرف گوشت ماهی تیلاپیا به عنوان منبع پروتئین غنی و سرشار از سلنیوم و کاروتنوئیدها قابل توصیه است. با توجه به سند چشم انداز کشور و مباحث مربوط به امنیت غذایی و منابع آبی دراختیار کشور، تیلاپیا گونه ایده آل جهت ورود به صنعت تکثیر و پرورش آبزیان کشور در نواحی مرکزی با استفاده از تکنولوژی بایوفلاک یا سیستم مداربسته است.
کلید واژگان: تیلاپیا, تحلیل, صنعت, آبزی پروریAquaculture industry plays a considerable role in food security and white protein production in the world and Iran, too. Agriculture industry uses fresh or brackish water wells and springs in Iran's climate condition and especially in central and desert areas; therefore, it is recommended to use these scattered and small-scale water resources for aquaculture before using them in agriculture. Rainbow trout and common carp, as non-native species, have been used in the inland aquaculture industry for the last few years. But, based on their culture limitations and the significance of introducing some species with more economical efficiency for developing in Iran aquaculture industry, tilapia was introduced to Iran in 2008 and subjected to the primary researches including EIA (environmental impact assessment), reproducing and culturing technical knowledges, nutrition and all male production, then Tilapia culture developed these last years with companies’ investments in 5 provinces.Despite a lot of beneficial and recommendations for tilapia consumption for people and especially those who need high protein low lipid sources, there have been some limitations in its developing strategies because of using hormones, the ratio of omega 6 and 3, invasive effects, and culturing in wastewater. In this way, this study tried to document and respond to some significant questions and disasters in the developing tilapia culture industry. According to this study, tilapia consumption, as a high protein resource that is full of selenium and carotenoids, is recommended. Based on Iran’s agricultural development plan, importance of food security and available water resources, tilapia is a good species for introducing to Iran inland aquaculture industry in central regions with biofloc technology or recirculating system.
Keywords: Tilapia, Analysis, Aquaculture, Industry -
تیلاپیا نام مشترک چند گونه سیچلاید است که در صنعت آبزی پروری اهمیت فوق العاده ای دارند. این ماهیان عموما همه چیزخوار و ترجیحا گیاهخوار بوده و دامنه وسیعی از شرایط آب را تحمل می کنند. بزرگترین تولید کننده تیلاپیا کشور چین و بزرگترین واردکننده آن کشور امریکا است. این ماهی حدود یک دهه است که به کشور وارد شده و می تواند شرایط کم آبی موجود، گزینه خوبی در مسیر توسعه آبزی پروری باشد. این ماهی به روش های مداربسته، سنتی و بیوفلاک در دنیا پرورش داده می شود. در ایران، با توجه به ملاحظات زیست محیطی، بهترین روش، پرورش در گلخانه و محیط های سرپوشیده به روش بیوفلاک است. لذا آشنایی علاقمندان به انواع روش های پرورش، مدیریت تغذیه و خوراک ماهی تیلاپیا بسیار ضروری است.کلید واژگان: تیلاپیا, نیازهای غذایی, شرایط محیطی و روش های پرورشIn an introduction to various types of tilapias, dietary requirements, and breeding methods, we become acquainted with a group of freshwater fish known as tilapia. These fish are cultivated worldwide due to their diverse characteristics. Different types of tilapias have distinct environmental conditions, dietary needs, and breeding methods. The dietary requirements of tilapia include protein, fats, and vitamins such as vitamin C and D, which can be sourced from various means. Breeding methods for tilapia encompass various environments, including freshwater ponds, lakes, and recirculating water systems. In each method, precise water condition management, proper nutrition, and disease control are of paramount importance. Overall, familiarizing oneself with the different types of tilapias and the principles of their cultivation is crucial as a valuable food source and for the sustainable development of aquatic resources.Keywords: Tilapia, Nutritional needs, Environmental condition, cultivation approaches
-
خصوصیات برجسته فیلماهی (Huso huso) از جمله دامنه تحمل شوری مناسب با برخی منابع آب لب شور مناطق فوق الذکر، رشد سریع، خاویار ارزشمند و گران قیمت، گوشت لذیذ و بازارپسند، توجیه اقتصادی بالا و پذیرش خوراک کنسانتره آنرا به گونه ای مناسب جهت توصیه و معرفی به صنعت آبزی پروری در منابع آبی زیرزمینی شور و لب شور نواحی مرکزی تبدیل کرده است. لذا، از اوایل دهه 80 شمسی، برای بررسی امکان پرورش فیلماهی تا مرحله استحصال خاویار در منابع آبی فوق الذکر به این منطقه معرفی شده است. در زمینه استحصال خاویار و بررسی روند تکامل گنادی آنها، استفاده از روش سونوگرافی، در مقایسه با بیوپسی و لاپاروسکوپی، به دلیل تهاجم کمتر و کاهش خطرات احتمالی برای مولدین ارزشمند فیلماهی اهمیت بیشتری دارد. در این مطالعه روند تکامل گناد تعداد 10 قطعه مولدین فیلماهی (Huso huso) ده ساله (2 نر و 8 ماده) با میانگین وزنی 33/3 کیلوگرم و طولی 175/9 سانتی متر در مخازن پرورشی به مدت 2 سال بررسی شد. ماهیان به میزان 0/3 درصد زی توده تغذیه شدند و هر 6 ماه یکبار زیست سنجی شده و پس از اندازه گیری طول کل و وزن، روند تکامل گناد آنها به کمک سونوگرافی، بیوپسی و لاپاروسکوپی انجام شد. نتایج حاصل از مشاهدات و مقایسه مراحل رسیدگی جنسی به روش های مختلف تایید کننده صحت سنجش مراحل رسیدگی جنسی به روش سونوگرافی بود و نشان می دهد از این روش می توان با ضریب اطمینان بالا برای شناسایی و تشخیص مراحل رسیدگی جنسی و زمان استحصال خاویار استفاده کردکلید واژگان: فیل ماهی, گناد, سونوگرافی, آب لب شور, خاویار
-
افزایش جمعیت جهان سبب افزایش تقاضا برای غذا شده است و آبزی پروری یکی از بخش های موثر در تامین غذای مردم جهان است. آبزی پروری باید پایدار باشد اما توسعه آبزی پروری پایدار با کاهش دسترسی به منابع آب و زمین و افزایش مخاطرات زیست محیطی محدود شده است. توسعه آبزی پروری دارای چهار پیش شرط عدم افزایش بهره برداری از منابع آب و زمین، کاهش حداکثری اثرات نامطلوب زیست محیطی، آبزی پروری پایدار اقتصادی-اجتماعی و نسبت هزینه/فایده سودآور و اقتصادی است. با این نگاه، یک نیاز مبرم برای ارایه سیستم های جدید و متناسب با نیاز امروز وجود دارد. کلیه این نیازها و پیش شرط ها میتواند با توسعه فن بیوفلاک در آبزی پروری محقق گردد. لذا اطلاع از عملکرد این سامانه و آشنایی با نحوه کار آن و همچنین آگاهی از چالش ها، معایب و مزایای این سیستم، میتواند بهره برداران و سرمایه گذاران را در اتخاذ تصمیم مناسب در زمینه ورود به صنعت آبزی پروری به روش بیوفلاک کمک نماید.
کلید واژگان: بیوفلاک, تیلاپیا, آمونیاک کل, نسبت کربن به ازتThe growing worldwide population has led to an increase in food query and aquaculture is one of the production sectors to supply feed required by the world. It is thought the aquaculture should be maintainable. However, the expansion of a sustainable aquaculture commerce has been hindered by the restricted accessibility of natural resources as well as its undesirable impact on the surrounding environment. The prime goal of aquaculture expansion must be to produce more product deprived of significantly increasing the usage of the basic natural resources of water and the land. The second goal is to develop sustainable aquaculture system that will not destruct the environment. The third goal is to built up systems providing an equitable cost/benefit ratio to support economic and social sustainability. Thus, there is a crucial need to search for better aquaculture production systems. All these three fundamentals for sustainable aquaculture development can be met by biofloc technology
Keywords: Biofloc, Tilapia, Total Ammonia, management -
آکوپرو یک منبع پروتیین سویا است که بعد از طی فرآیند اکستروژن، غنی سازی شده و درصد پروتیین خام و همچنین قابلیت جذب آن به بالاترین حد ممکن می رسد. در این تحقیق اثر جایگزینی آرد ماهی با آکوپرو بر پارامترهای رشد، تغذیه، شاخص های خونی و بافت شناسی کبد و روده قزل آلای رنگین کمان (Oncorhynchus mykiss) مورد بررسی قرارگرفت. به این منظور پنج جیره غذایی با میزان پروتیین خام یکسان (40%) فرموله شدند و بطور همزمان از جیره اول تا پنجم میزان سهم آکوپرو از 10% تا 50% افزایش و جایگزین آرد ماهی گردید. تعداد 540 قطعه قزل آلای رنگین کمان با میانگین وزن 1±18 گرم در 18 تانک فایبرگلاس 250 لیتری (30 قطعه در هر تانک) بطور تصادفی توزیع و پس از طی یک هفته دوره سازگاری، روند تغذیه ماهیان با جیره های آزمایشی آغاز گردید. بعد از 80 روز، پارامترهای رشد، خون شناسی، بافت شناسی کبد و روده و آنزیم های کبدی مورد بررسی قرار گرفت تا اثر آکوپرو بر روی آنها مشخص شود. داده های مرتبط پارامترهای رشد شامل نرخ رشد ویژه، درصد افزایش وزن، ضریب تبدیل خوراک، شاخص وضعیت و درصد افزایش وزن بدن اختلاف معنی داری بین گروه ها نشان نداد (p≥0.05). تعداد گلبول های سفید در گروه 5 بطور معنی داری (p≤0.05) بالاتر از سایر گروه ها بود. بیشترین میزان گلبول قرمز، هموگلوبین و هماتوکریت در تیمار دوم مشاهده شد. بیشترین میزان حجم متوسط گلبولی در گروه شاهد مشاهده گردید. میزان پروتیین تام خون در تیمار پنج کمتر از سایرین بود. آلبومین هیچگونه اختلافی در گروه ها نشان نداد و میزان چربی کل و گلوکز در گروه شاهد بالاتر از سایرین بود. AST و ALT در گروه پنج از سایرین بالاتر بود و ALP در گروه شاهد اما کلیه داده ها در دامنه استاندارد قرارداشت. در مطالعات بافت شناسی کبد و روده هیچگونه آسیب ناشی از آکوپرو و یا ترکیبات سویا مشاهده نگردید. به نظر می رسد جایگزینی آرد ماهی با آکوپرو به میزان 50 درصد، نقش منفی در رشد و شاخص های خونی ماهی قزل آلای رنگین کمان ندارد و می توان در جیره های تجاری از این محصول و با هدف کاهش قیمت تمام شده خوراک استفاده نمود.
کلید واژگان: قزل آلای رنگین کمان, (Oncorhynchus mykiss), آکوپرو, بافت شناسی, رشد, آنزیم های کبدی و شاخص های خونThe current study was carries out to determine the effect of fish meal replacement with Aqupro on growth, blood indices and liver enzymes activities in fingerling rainbow trout. Number of 540 fish (18 g) were randomly distributed in 18 fiberglass tanks (250 l capacity) and five isoproteic diets were formulated. The fish meal inclusion reduced from 50 percent in diet one to 10 percent in diet five. After three months feeding trial, growth, blood indices, liver and intestine histology as well as liver enzymes activity were analyzed. Fish meal reduction and increasing Aqupro levels, had no negative effect on growth parameter. The FCR, FER and SGR had no significant differences between groups. In case of blood indices, the number of white blood cells was significantly higher in group five. Ht, Hb and RBC were significantly higher in second group. Albumin had no differences between treatments. AST and ALT is the fifth group were higher than others while ALP was higher in the control group. No damage and disfunction was seen in the liver and different part of intestine in response to addition of Aqupro.
Keywords: Rainbow trout, Oncorhynchus mykiss, Aqupro, Histology, Growth, Liver enzymes, Blood indices -
در این مطالعه اثرات نانوذرات سلنیوم جیره بر کیفیت اسپرم و عملکرد تولید مثلی مولدین نر قزل آلای رنگین کمان (Oncorhynchus mykiss) بررسی شد. تعداد 84 قطعه ماهی مولد نر از بین گله ی مولدین مرکز تحقیقات ژنتیک و اصلاح نژاد ماهیان سردآبی شهید مطهری یاسوج انتخاب شد. پس از سازگاری، ماهیان به 4 گروه آزمایشی با 3 تکرار تقسیم شدند. گروه شاهد با غذای تجاری (فاقد نانوذرات سلنیوم) و سه گروه دیگر با جیره ی حاوی 5/0، 1 و 2 میلی گرم نانوذرات سلنیوم در کیلوگرم جیره، به مدت 2 ماه تغذیه شدند. بعد از ارزیابی کمیت و کیفیت اسپرم، عملیات تکثیر و لقاح برای گروه های مختلف با استفاده از تخمک های ماده شاهد انجام شد. بیش ترین میزان حجم اسپرم و بیش ترین تراکم اسپرم در مولدین قزل آلای رنگین کمان تغذیه شده با 2 میلی گرم نانوذرات سلنیوم در کیلوگرم جیره مشاهده شد. کم ترین میزان حجم اسپرم در گروه های شاهد و 5/0 میلی گرم نانوذرات سلنیوم و کم ترین تراکم اسپرم در مولدین گروه شاهد مشاهده شد. مدت زمان تحرک اسپرم در ماهیان تغذیه شده با جیره های حاوی نانوذرات سلنیوم (5/0، 1 و 2 میلی گرم) به طور معنی داری بیش تر از گروه شاهد بود. بین درصد اسپرم های متحرک و اسپرماتوکریت میان گروه های آزمایشی تفاوت معنی داری مشاهده نگردید. بیش ترین درصد لقاح، چشم زدگی و تفریخ تخم مربوط به مولدین نر قزل آلای رنگین کمان تغذیه شده با 2 میلی گرم نانوذرات سلنیوم در کیلوگرم جیره بود. در این پژوهش، جیره حاوی نانوذرات سلنیوم، اثر معنی داری بر بازماندگی نتاج در مرحله ی شروع تغذیه فعال نداشت. به نظر می رسد نانوذرات سلنیوم تا مرحله ی تفریخ تخم بر جنین و لارو اثرات مثبت دارد ولی در مرحله ی شروع تغذیه فعال اثرات معنی داری بر بازماندگی لارو ندارد. بر اساس نتایج این پژوهش، نانوذرات سلنیوم موجب بهبهود عملکرد تولید مثلی مولدین نر قزل آلای رنگین کمان می شود.کلید واژگان: نانوذرات سلنیوم, کیفیت اسپرم, لقاح, تولید مثل, قزل آلای رنگین کمانIn this study, the effects of selenium nanoparticles on the reproductive performance of rainbow trout breeders (Oncorhynchus mykiss) were investigated. A total of 84 male reproductive strains were selected from among the breeders of the Genetic and Genetic Research Center of Shahid Motahari Yasouj. After adaptation, the fish were divided into 4 experimental groups with 3 replications. Male broilers fed with commercial foods (without selenium nanoparticles) (control group) and male brooders fed diets containing 0.5, 1 and 2 milligrams of selenium nanoparticles per kilogram of diet. After evaluating the quantity and quality of sperm, replication and fertilization were performed for different groups using female oocytes. The results showed that the highest volume of sperm and the highest sperm density were observed in rainbow trout fed with 2 mg selenium nanoparticles per kilogram of diet. The lowest sperm volume was observed in the control and 0.5 mg selenium nanoparticles and the lowest sperm density was observed in the control group. The duration of sperm motility in fish fed diets containing selenium nanoparticles (0.5, 1 and 2 mg) was significantly higher than that of the control group fed with selenium nanoparticle diet. No significant difference was found between the percentage of sperm motility and spermatocrit between experimental groups. The highest percentage of fertilization, laceration and hatching of eggs were from rainbow trout breeders fed with 2 mg nano-selenium per kilogram of diet. In this study, the supplementation of the male breeder diet with selenium nanoparticles did not have a significant effect on progeny survival at the onset of active feeding. Selenium nanoparticles seem to have a positive effect on hatching eggs ob n embryos and larvae, but in the onset of active nutrition, there is no significant effect on the survival of larvae. selenium nanoparticles of diet improve the reproductive performance in male rainbow trout.Keywords: selenium nanoparticles, sperm quality, fertilization, Reproduction, rainbow trout
-
این مطالعه با هدف بررسی اثر سطوح مختلف اسیدی فایر سدیم دی فرمات (NDF) و سیتریک اسید بر پارامتر های رشد، تغذیه، ایمنی و خونی((RBC,MCV, HCT, MCHC,HB,WBC بچه ماهی قزل آلای رنگین کمان (Oncorhynchus mykiss) انجام شده است. تعداد 630 بچه ماهی قزل آلای رنگین کمان با میانگین وزن 72/0± 55/16 گرم تهیه و به طور تصادفی در قالب هفت گروه با سه تکرار (هر تکرار 30 عدد ماهی) تقسیم به مدت 60 روز با جیره های آزمایشی تغذیه شدند. گروه های 1، 2 و 3 به ترتیب حاوی 2/0، 4/0 و 6/0 درصد اسیدی فایر سدیم دی فرمات (NDF) و گروه های 4، 5 و 6 حاوی 2/0، 4/0 و 6/0 درصد ترکیبی اسیدی فایرهای سدیم دی فرمات (NDF) (به میزان 1/0، 2/0 و 3/0 درصد) و اسید سیتریک (به میزان 1/0، 2/0 و 3/0 درصد) به نسبت برابر در جیره غذایی بودند. جیره گروه کنترل بدون اسیدی فایر بود. نتایج نشان داد اکثریت پارامترهای رشد (% BWI، CF، SGR، FCR، FER، PER) و خونی در گروه ها تغذیه شده با اسیدی فایر نسبت به گروه شاهد اختلاف معنی داری داشتند (P<0.05). کمترین ضریب تبدیل غذایی (FCR) با میزان 2/0±1 در گروه 4 (2/0درصد ترکیبی سدیم دی فرمات(NDF) و اسید سیتریک) و بیشترین آن در گروه شاهد 17/0±39/1 بود (P<0.05). بیشترین میزان پارامترهای خونی ((RBC, MCHC, HCT, ,HB, در گروه 5 بدون اختلاف معنی دار با گروه 4 (P>0.05) و اختلاف معنی دار با گروه شاهد بود (P<0.05). تعداد گلبولهای سفید تحت تاثیر اسیدی فایرها قرار نگرفتند و اختلاف معنی داری با گروه شاهد نداشتند (P>0.05). پارامترهای ایمنی نشان داد پارامترهای پروتئین کل، IgM سرم، قدرت باکتری کشی سرم در گروه 4 با تاثیر مثبت استفاده اسیدی فایر در خوراک نسبت به گروه شاهد قرار گرفته اند (P<0.05). افزودن ترکیبی اسیدی فایر سدیم دی فرمات (NDF) و سیتریک اسید به میزان 2/0 درصد (گروه 4) به جیره غذایی بچه ماهیان قزل آلای رنگین کمان سبب بهبود پارامترهای رشد و ایمنی می گردد و تاثیر مثبتی بر کاهش ضریب تبدیل غذایی (FCR) دارد.
کلید واژگان: اسیدی فایر, قزل آلای رنگین کمان, پارامترهای رشد, پارامترهای ایمنی, پارامترهای خونیRecently use of Acidifier (group of organic acids) increased in aquaculture. The purpose of this study was to evaluate the effects of acidifier (sodium diformate and citric acide) on growth performance, nutrition indices, immune and hematological parameters of the juvenile Oncorhynchus mykiss. A total of 630 juvenile Oncorhynchus mykiss (16.55 ± 0.72) randomly divided into seven experimental treatments (Three replicates each). All groups fed with experimental diet for 60 days. Bioassay conducted in first day and after sixty days and then growth parameters were investigated. The experimental diets were contain 0.2, 0.4 and 0.6 % sodium diformate(NDF) and 0.2, 0.4 and 0.6 %, combination of NDF and citric acid with equal ratio. Diet control was without acidifier. Results showed that almost all growth and hematological parameters were increased in fed groups with 0.2 % supplemented food with NDF and citric acid compare to the control group. The best FCR showed in the groups fed with 0.2 % (P<0.05). Although haematological parameters of fish in groups fed by 0.2, 0.4 and 0.6 %, NDF and citric acid changed significantly after 60 days of feeding with experimental, no changed were observed in WBC value among the groups (P>0.05). The results show that the immunological parameters including, total serum protein, immunoglobulin and bactericidal activity serum were affected significantly at Acidifier (p<0.05) while Lysozyme activity serum and albumin was not affected (P>0.05). The results of this study indicated that 0.2 %, NDF and citric acid in the diet could be a useful food supplement and can be used to improve the growth parameters and immunity system in juvenile Oncorhynchus mykiss.
Keywords: Acidifier, Oncorhynchus mykiss, Growth performance, Immune parameters, Hematological parameters -
ماهی سیچلاید ایرانی یکی از گونه های منحصر به فرد ماهیان زینتی کشور است که هم چون سایر آبزیان پرورشی، هزینه غذای آن، بخش قابل توجهی از قیمت تمام شده محصول نهایی تولیدی را دربر می گیرد. ازطرف دیگر، تهاجم آزولا به تالاب انزلی، آن را به یک مرداب تبدیل نموده است. با بررسی امکان استفاده ازآزولا در فرمولاسیون غذای ماهی سیچلاید ایرانی می توان فرصت بهره برداری بهینه از این گیاه را فراهم آورد. در این آزمایش، گیاه آزولا از تالاب انزلی جمع آوری، شسته و خشک گردید و با درصدهای مختلف (15، 30، 45 و 60) جایگزین منابع پروتئین غذای پایه ماهی سیچلاید ایرانی (پودرماهی، سویا، گلوتن ذرت و پودر اسکویید و سر میگو) گردید و به مدت 8 هفته روزانه چهار بار تا حد سیری به ماهیان با متوسط وزن بدن 0/3±4/0 گرم داده شد. این غذا با 40 درصد پروتئین از کارخانه سی پی تایلند خریداری شد. جیره ها به گونه ای برای این ماهی گوشت خوار زینتی تنظیم گردیدند که دارای 41 درصد پروتئین با سطوح نیتروژنه یکسان و سطوح انرژی یکسان (4230 کیلوکالری بر 100 گرم غذای خشک) در تمام تیمارها باشد. نتایج نشان داد که از آزولا می توان به عنوان یک مکمل پروتئینی به جای منابع پروتئینی غذای ماهی سیچلاید ایرانی بدون اثرات منفی بر عملکرد رشد، با تاثیر آماری بر بازماندگی استفاده نمود. سطح بهینه 45 درصد بیش ترین تاثیر مثبت بر افزایش وزن و سطوح بالاتر جایگزینی باعث تاثیر منفی بر عملکرد رشد و بازماندگی گردید.کلید واژگان: ماهی زینتی, آزولا, مرداب انزلیIranian cichlid fish is one of the unique ornamental fish such as other fishes, feeding cost is determined the final product price. On the other hand, invasion of Azolla to Anzali lagoon changed it to a pond. By using Azolla powder in Iranian cichlid fish feed formulation, it can be an opportunity to optimum utilization of this aquatic plant. In this study, different percentages of this plant powders (15, 30, 45 and 60%) was replaced to basic feed protein resources, fed for 8 weeks, 4 times per day on sanitation to fish with weighing 4.0±0.3 g. Food was purchased from CP Company, Thailand with 40% crude protein, including fish, soya, corn, squid and head of shrimp) with 41% iso-nitrogenous and 4230 kcal per 100 g of dry weight, iso-caloric. Results showed that azolla as a protein supplement replaced with protein sources of Iranian cichlid fish feed formulation without any adverse impacts on growth performance (P>0.05), with statistical impact on survival (P<0.05). Treatment with 45% replacement led to increase in body weight but higher replacement percentage caused negative effect on growth performance and survival rate.Keywords: Ornamental fish, Azolla, Anzali wetland
-
در پژوهش حاضر اثر تغذیه با منابع مختلف مکمل روی بر شاخص های تولیدمثلی ماهی قزل آلای رنگین کمان بررسی شد. تیمارهای غذایی طی 16 هفته پژوهش شامل (1) مولدین نر تغذیه شده با جیره حاوی 40 میلی گرم در کیلوگرم مکمل روی معدنی، (2) مولدین نر تغذیه شده با جیره حاوی 40 میلی گرم در کیلوگرم نانوذره روی، (3) مولدین نر تغذیه شده با جیره حاوی 40 میلی گرم در کیلوگرم روی آلی و (4) مولدین تغذیه شده با غذای فاقد مکمل روی (شاهد) بود. عملیات تکثیر برای گروه های مختلف با استفاده از تخمک های چهار مولد ماده انجام شد. بیشترین درصد لقاح، چشم زدگی و تخم گشایی تخم مربوط به مولدین نر تغذیه شده با مکمل حاوی 40 میلی گرم در کیلوگرم روی معدنی بود. غلظت، حجم، زمان تحرک و درصد اسپرماتوکریت اسپرم ها در کلیه تیمارهایی که با مکمل حاوی روی تغذیه شده بودند بیشتر از تیمار شاهد بود. بازماندگی نتاج تا وزن یک گرم در تیمار تغذیه شده با مکمل روی معدنی به طور معنی داری بیشتر از سایر گروه ها بود (05/0>P). نتایج این پژوهش نشان داد که مکمل های معدنی روی می توانند نقش مهمی را در بهبود عملکرد تولیدمثل در مولدین نر قزل آلای رنگین کمان ایفا کنند.
کلید واژگان: قزل آلای رنگین کمان, روی, تولیدمثل, مکمل, بازماندگیIn this study, the effect of feeding with different sources of zinc supplements on reproductive indices of male rainbow trout was investigated. Feeding treatments for 16 weeks of research period included: (1) male broodstock fed with diet containing 40mg/kg of inorganic zinc, (2) male broodstock fed with diet containing 40mg/kg of zinc nanoparticles, (3) male broodstock fed with diet containing 40mg/kg of organic zinc and (4) male broodstock fed with zinc-free diet (control). Breeding and fertilization were performed for different treatments using the control of female oocytes. The highest percentage of fertilization eyed eggs and hatched eggs were observed in rainbow trout broodstock fed with diet containing 40mg/kg of inorganic zinc. Sperm concentration, volume, and motility duration, as well as hematocrit percentage, were higher in all treatments supplemented with zinc compared to control. Offspring survival up to 1g of weight was significantly higher in fish fed with diet containing inorganic zinc than other treatments (P<0.05). The results of this study showed that zinc supplements would play an important role in improving the capability and functional performance of male rainbow trout.
Keywords: Rainbow trout, Zinc, Reproduction, Supplement, Survival -
در این پژوهش تاثیر نانوذرات سلنیوم بر عملکرد تولید مثلی مولدین ماده قزل آلای رنگین کمان (Oncorhynchus mykiss) مورد بررسی گرفت. پس از سازگاری، ماهیان به چهار تیمار در سه تکرار تقسیم شدند. تیمارها با جیره حاوی صفر(شاهد)، 5/0، 1 و 2 میلی گرم نانوذرات سلنیوم در هر کیلوگرم جیره به مدت 60 روز تغذیه شدند و عملیات تکثیر مصنوعی در پایان این دوره انجام گرفت. نتایج بدست آمده نشان داد که بیشترین درصد لقاح در ماهیان تغذیه شده با 2 میلی گرم سلنیوم با 30/99 درصد بود که اختلاف معنی داری با تیمار شاهد داشت (05/0p<) . شایان ذکر است که روند افزایشی درصد لقاح همراه با افزایش غلظت نانوذرات سلنیوم مشاهده شد. بیشترین هماوری مطلق در مولدین تغذیه شده با 2 میلی گرم سلنیوم بود که اختلاف معنی داری با تیمار تغذیه شده با یک میلی گرم سلنیوم داشت (05/0p<)، ولی با دو تیمار دیگر اختلاف معنی داری نداشت (05/0 p>). بیشترین درصد تفریخ (76/96 درصد) در ماهیان تغذیه شده با 2 میلی گرم نانو ذرات سلنیوم بود که اختلاف معنی داری با سایر تیمارها داشت (05/0 p<). نتایج بازماندگی نیز نشان داد که بیشترین بازماندگی در ماهیان تغذیه شده با 2 میلی گرم نانوذرات سلنیوم بود (79/92) که اختلاف معنی داری را با سایر تیمارها نشان نداد(05/0p>). همچنین در ماهیان تغذیه شده با سطوح مختلف نانوذرات سلنیوم روند افزایشی در میزان بازماندگی همراه با افزایش غلظت نانوذرات سلنیوم مشاهده شد. به طور کلی، افزودن نانوذرات سلنیوم به جیره موجب بهبود کمیت و کیفیت تخمک و عملکرد تولید مثل (درصد لقاح، چشم زدگی و تفریخ تخم) در مولدین ماده قزل آلای رنگین کمان گردید و بر اساس نتایج این تحقیق تیمار 2 میلی گرم نانو ذرات سلنیوم بهترین عملکرد را جهت بهبود شرایط تولید مثلی ماهی قزل آلای رنگین کمان را از خود نشان داد.
کلید واژگان: نانوذرات سلنیوم, هماوری, لقاح تخم, نرخ تفریخ, قزل آلای رنگین کمانThis research investigated the influence of selenium nanoparticles (SeNPs) on the reproductive performance of female rainbow trout (mykiss Oncorhynchus) broodstocks. A total of 120 female broodstock were selected from breeders of the Shahid Motahary Coldwater Fishes Genetic and Breeding Research Center. After adaptation, fish were divided into four treatments in three replicates. Fish were fed diets containing 0 (control) 0.5, 1 and 2 mg SeNPs per kg of diet for 60 days. Eggs quality parameters such as fecundity, fertilization rate, eyed egg rate, hatching, etc. were evaluated. The highest fertilization rate was observed in fish fed with 2 mg selenium (99.30%), which had a significant difference with control groups (p< 0.05) but did not show any significant difference (p>0.05) with fish fed 0.5 mg and 1 mg SeNPs. Broodstocks fed with 2 mg SeNPs had the highest absolute fecundity, which had a significant difference with groups fed 1 mg SeNPs (p <0.05), but did not show significant difference with other two treatments (p >0.05). ) The highest and the lowest relative fecundity were seen in group fed 2 mg SeNPs and 1 mg SeNPs, respectively. However, there was no significant difference in relative fecundity between treatments (p >0.05). The highest egg diameter was in fish fed 0.5 mg SeNPs. Egg diameter in the control group, fish fed 2 and 1 mg SeNPs, were 5.39, 5.39 and 5.40 mm, respectively). There was no significant difference for egg diameters among gruops (p> 0.05). The highest and the lowest mean total egg weight were in group fed 0.5 mg SeNPs and 1 mg SeNPs, respectively, and no significant differences were observed between treatments (P >0.05). The highest percentage of hatching was observed in groups fed 2 mg SeNPs, which had a significant difference with other treatments (p <0.05). The highest survival rate was observed in groups fed 2 mg SeNPs too, which showed no significant difference with other treatments (p >0.05). Increase in the survival rate associated with an increase in the concentration of SeNPs. In general, inclusion of SeNPs in diet, improve the quality and quantity of eggs and reproductive function (fertilization, eyed rate and hatching) in rainbow trout breeders.
Keywords: Selenium nanoparticles, Reproduction, Fecundity, Fertilization rate, Hatching rate, Rainbow trout -
در پژوهش حاضر اثر تغذیه با منابع مختلف روی شامل فرم معدنی، آلی و نانو بر تغییرات آنزیمی و یونی پلاسمای سمینال مولدین قزل آلای رنگین کمان بررسی گردید. تعداد 108 قطعه مولد نر با میانگین وزنی 45/93±2138 گرم، طی 16 هفته در قالب چهار تیمار با افزودن 40 میلی گرم در کیلوگرم روی معدنی (تیمار یک)، نانو ذره روی (تیمار دو)، روی آلی (تیمار سه) به جیره و در تیمار کنترل بدون افزودن مکمل روی به جیره تغذیه شدند. بر اساس یافته های مربوط به تاثیر جیره های مختلف بر آنزیم های پلاسمای سمینال، کمترین میزان آنزیم ALT، AST، LDH و SOD در تیمار تغذیه شده با مکمل معدنی روی بدست آمد که با تیمار کنترل که دارای بیشترین مقدار بود، اختلاف معنی داری داشت (0/05>p). اختلاف معنی داری در میزان آنزیم ALP بین تیمارهای مختلف مشاهده نگردید (0/05<p). میزان آنزیم های کاتالاز و گلوتاتیون پراکسیداز بین تیمارهای مختلف اختلاف معنی داری نداشت (0/05<p). در مورد تاثیر مکمل های مختلف روی بر ترکیبات غیر آلی پلاسمای سمینال نیز مشاهده شد که یون فسفر تحت تاثیر مکمل های مختلف روی قرار نگرفت (0/05<p) اما مقایسه میانگین مقادیر منیزیم (mg/dl 0/37±2/63) و کلسیم (mg/dl 0/15±7/23) نشان دهنده افزایش معنی دار مقادیر این یون ها در تیمار تغذیه شده با مکمل معدنی روی، نسبت به تیمار کنترل بود (0/05>p). در مجموع، با توجه به نقش کاهشی روی معدنی در مقادیر ترانس آمینازها و نقش افزایشی آن در مقادیر ترکیبات غیر آلی منیزیم و کلسیم در پلاسمای سمینال، این ریز مغذی ضروری می تواند به عنوان کاندیدای مناسبی برای تحقیقات بیشتر در جهت بهبود کیفیت اسپرم مولدین نر قزل آلای رنگین کمان از طریق افزودن به جیره غذایی در نظر گرفته شود.
کلید واژگان: مولد قزل آلای رنگین کمان, جیره غذایی, روی معدنی, آنزیم های پلاسمای سمینالIn the present study, the effects of feeding with different sources of zinc supplements including mineral, nanoparticulate, and organic forms on the enzymatic and ionic changes of seminal plasma in rainbow trout broodstocks were investigated. A total of 108 broodstock males with mean weight of 2138±93.45 g were fed during 16 weeks in four treatments with adding 40 mg. kg-1 of 1. Mineral zinc supplement, 2. Zinc nanoparticles supplement, 3. Organic zinc supplement, 4. Broodstocks fed with control diet with no adding of zinc supplement. According to the findings related to the effect of different rations on seminal plasma enzymes, the lowest levels of ALT, AST, LDH and SOD enzymes were recorded in fish fed with mineral zinc supplement. These values were significantly different compared to the control with the highest levels (p˂0.05). There was no significant difference in ALP value between different treatments (p>0.05). Catalase and glutathione peroxidase enzyme values were not significantly different between treatments (p>0.05). Regarding the effect of different zinc supplements on inorganic compounds of seminal plasma, it was observed that the phosphor ion was not affected by these supplements (p>0.05) but a comparison between magnesium and calcium mean values (2.63±0.37 mg/dl and 7.23±0.15 mg/dl, respectively) in different treatments indicated a significant increase of these ion values in fish fed with mineral zinc supplement compared to the control (p˂0.05). In conclusion, regarding the decreasing effect of mineral zinc on the transaminases values and its increasing effect on the inorganic compounds values of magnesium and calcium in seminal plasma, this essential micronutrient could be considered and further investigated as an appropriate dietary supplement for improving the sperm quality of rainbow trout male broodstock.
Keywords: Rainbow trout broodstock, Food ration, Mineral zinc, Seminal plasma enzymes -
بهبود جیره غذایی مولدین نر قزل آلای رنگین کمان (Oncorhynchus mykiss) با نانو ذرات سلنیوم تاثیر زیادی بر شاخص های تولیدمثلی دارد. سلنیوم برای تولیدمثل جنس نر اهمیت زیادی دارد و کمبود و سطوح پایین آن ممکن است منجر به اختلالات تولیدمثلی مانند باروری ضعیف و عدم تکامل جنین شود. در این مطالعه اثرات سطوح مختلف نانوذرات سلنیوم بر شاخص های تولیدمثلی مولدین نر قزل آلای رنگین کمان بررسی شد. تعداد 120 قطعه ماهی مولد نر 4 ساله با میانگین وزن 375/2 کیلوگرم انتخاب شد. پس از سازگاری، ماهیان به چهار گروه آزمایشی (شاهد، 5/0، 1 و 2 میلی گرم نانوذرات سلنیوم در کیلوگرم جیره) با سه تکرار تقسیم شدند. اختلاف معنی داری در نتایج طول کل مولدین نر مشاهده نشد. بیشترین درصد لقاح (60/1±17/98 درصد) در ماهیان تغذیه شده با 2 میلی گرم نانوسلنیوم مشاهده شد که دارای اختلاف معنی داری با سایر تیمارها بود. بیشترین درصد چشم زدگی تخم ها مربوط به مولدین تیمار 2 میلی گرم نانوسلنیوم در کیلوگرم جیره بود (00/3±93/93). میزان بازماندگی زاده ها نشان داد که با افزایش سطوح نانوذرات سلنیوم در مولدین نر یک روند افزایشی در میزان بازماندگی زاده ها وجود داشت. روند افزایشی درصد لقاح و چشم زدگی زاده ها در مولدین نر تغذیه شده با 2 میلی گرم نانوذرات سلنیوم، تاثیر به سزایی در نتایج نهایی داشت.کلید واژگان: تولیدمثل, اسپرم, نانوذرات سلنیوم, لقاح, قزل آلای رنگین کمانImprovement of a diet of rainbow trout (Oncorhynchus mykiss) brooders with selenium nanoparticles has a great effect on reproductive indices. Selenium is very important for male reproduction and its deficiency and low levels can lead to reproductive disorders such as poor fertility and fetal development. In this study, the effects of different levels of selenium nanoparticles on the reproductive performance of rainbow trout male brooders were investigated. 120 four-year-old male fish weighing 2.375kg were selected. After adaptation, the fish were divided into four experimental groups (control, 0.5, 1 and 2 mg selenium nanoparticles per kg diet) with three replications. There was no significant difference in the results of the total length of male brooders. The highest fertilization rate (98.17± 1.60%) was observed in fish fed 2mg nanoselenium which had a significant difference with other treatments. The highest percentage of egg hatching was observed in the broods treated with 2mg/kg nanoselenium (93.93±3.00). The survival rate of offspring showed that with increasing levels of selenium nanoparticles in males, there was an increasing trend in offspring survival. The increasing trend of fertilization and offspring percentages in male brooders fed 2mg selenium nanoparticles had a significant effect on the final results.Keywords: Reproduction, Sperm, Selenium nanoparticles, Fertilization, Rainbow trout
-
در این پژوهش، اندازه گیری و مقایسه گلوکز خون سرم مولدین قزل آلای رنگین کمان پرورشی در دو تیمار، قبل و بعد از خوراک دهی، انجام شد. هر تیمار شامل 10 مولد بود، نیمی از مولدها نر و نیم دیگر ماده بودند. خون گیری بکمک سرنگ و از ساقه دمی انجام شد. سپس، به کمک سانتریفیوژ سرم، جداسازی گردید. میزان گلوکز سرم به کمک کیت (کیت رنگ سنجی شرکت من) و بر اساس روش گلوکز اکسیداز انجام گرفت. میانگین گلوکز خون تیمار اول (ناشتا) 14± 2/92 میلی گرم بر دسی لیتر بود در حالی که میانگین گلوکز خون تیمار دوم (خوراک داده شده) 2/17± 2/189میلی گرم بر دسی لیتر بود. مقایسه ای بین دو تیمار بکمک روش t-testانجام شد که نشان دهنده تفاوت معنی دار بین دو تیمار بود (05/0>p). نتیجه گیری نهایی نشان داد تغذیه ماهی سبب تغییر در غلظت گلوکز خون گردید. لذا جهت صحت آزمایشات و تحقیقات آتی و استاندارد و همسان بودن آزمایشات، پیشنهاد می گردد 8 ساعت قبل از آزمایش قند به ماهی خوراک داده نشود.کلید واژگان: قزل آلای رنگین کمان, گلوکز, سرمIn this research, measurement of serum blood glucose of cultured rainbow trout (Broodstocks) had done in two different treatments. First treatment consists of fish which were fast, and second treatment had feed. Each treatment includes 10 fish (50% male, 50% female). Blood extracted from caudal vein of each fish by a syringe. Then, serum separated with centrifugation. The amount of serum glucose measured by a kit (Man® Company, Iran). The kit worked based on glucose oxidase method. The average of blood glucose in fasting treatment, was 92.2±14 mg/dl while the average of feed treatment was 189.2±17.2 mg/dl. Statistical analysis had done by SPSS software. Comparison of mean blood sugar concentration between two treatments by t-test showed significant difference between two treatments (p<0.05). The final conclusions showed that fish feeding gives change in blood glucose concentration. It is appeared that, bleed of fish for measurement of the serum glucose needs to do 8 hours after feeding for future research and accuracy tests and standardization of tests.Keywords: Rainbow trout, Glucose, Serum.
-
نظر به اهمیت تخم چشم زده ماهی قزل آلای رنگین کمان (Oncorhynchus mykiss) در توسعه و گسترش صنعت پرورش آبزیان سرد آبی در کشور و با توجه به ورود بی رویه تخمهای وارداتی به کشور و تبلیغات سوء ناشی از بهتر بودن این تخمهای وارداتی تحقیقی در خصوص درصد چشم زدگی و لقاح تخمهای حاصل از مولدین موجود در کشور در مقایسه با مولدین نروژی صورت گرفت. در این تحقیق تخمهای لقاح یافته حاصل از تعداد 50 مولد ایرانی و نروژی در تکثیر خارج از فصل (رژیم نوری) تا مرحله درصد لقاح و چشم زدگی مورد مقایسه و ارزیابی قرار گرفت. بر اساس نتایج حاصله درصد لقاح تخم های حاصل از مولدین ایرانی و نروژی به طور مساوی %95که اختلاف معنی داری مشاهده نگردید و نتایج حاصل از چشم زدگی تخمهای حاصل از مولدین ایرانی و نروژی به ترتیب 32/2 ± 11/92و 08/7 ± 37/82 که اخلاف معنی داری در دو گروه مشاهده گردید. نتایج حاکی از کیفیت بهتر و درصد چشم زدگی بالاتر تخمهای مولدین ایرانی بوده است.
کلید واژگان: قزل آلای رنگین کمان, درصد چشم زدگی, قزل آلای نروژی, رژیم نوری -
هزینه بر ترین بخش آبزی پروری و سود و زیان یک آبزی پرور را کیفیت و کمیت خوراک تعیین میکند. از نقطه نظر اقتصادی و زیست محیطی، مصرف غذای مناسب و ایجاد رشد و سلامت در آبزی و در نهایت تولید گوشت ماهی با کیفیت برای انسان، بسیار حایز اهمیت است. غذای ماهی با هدف تامین نیازهای آبزی فرموله شده بطوریکه مواد اولیه با کیفیت از منابع مختلف بر اساس حداقل قیمت و حداکثر کارایی طی فرایند اکستروژن فرآوری و به پلتی قابل مصرف برای آبزی تبدیل میگردند. اطلاع از هزینه سنگین خوراک در آبزی پروری، این نکته را برجسته میکند که تولید خوراک خوب در کارخانه و نگهداری مسیولانه در مزرعه بر عهده هر دو طرف میباشد. مسئولیت تولید و استفاده از مواد اولیه مناسب بر عهده کارخانه تولید خوراک است اما بخش مهمی از نتیجه کار که شامل مدیریت تغذیه، انبار داری مناسب و آگاهی از معضلات و مشکلات ناشی عدم نگهداری مناسب خوراک و راه های کنترل عوارض آن بر عهده آبزی پرور میباشد. اطلاع از علایم و مشکلات ناشی از کیفیت نامناسب و یا فساد در خوراک، عوامل ایجاد کننده شرایط نامطلوب در خوراک و انبار و اعمال کنترل کیفی و ارزیابی های مناسب در مقاطع مختلف از مواردی است که به آبزی پرور در بهینه سازی مدیریت تغذیه مزرعه کمک شایانی میکند. این نوشتار ویژه آبزی پروران و در سطح مزرعه طراحی شده و نکات کلیدی را در خصوص غذا و مدیریت تغذیه در مزارع بیان میکند.
کلید واژگان: فساد خوراک, مدیریت انبار خوراک, کنترل کیفیFeed comprises the main cost and adjust the economical profit in aquaculture operations. From an economical and environmental view, it is important to ensure that feed is well utilized, providing high growth rate and good health and finally ensure a high-quality production. Fish feed is formulated in order to meet the target species needs for nutrient and energy. All ingredient combined by leas-cost formulation software to satisfy nutritional requirement of the aquatic animal. Knowing the high cost of feed in aquaculture units, highlights this point that high quality feed production in factory and best feeding management in farms, is on both side responsibilities. The farmer is in charge for best feeding administration, suitable storage and feed handling. Any neglection in this area may results economic lost and complications. Awareness of symptoms and problems caused by poor feed quality, feed spoilage and unfavorable condition causers in feed and store and quality control program care, helps the aquacultures units to optimize their practice.
Keywords: Feed spoilage, Storage management, quality control -
تائورین یا آمینو اتان سولفونیک -2 محصول نهایی سوخت و ساز آمینو اسیدهای گوگردی است. تائورین در تخم مرغ، ماهی، گوشت و شیر وجود دارد ولی در پروتئین های گیاهی دیده نمی شود. غلظت تائورین در بافت هایی مثل قلب، قرنیه، عضله اسکلتی، مغز روده بزرگ، پلاسما، سلول های خونی و گلبول های سفید بالاست. بنابراین این اسیدآمینه نقش معنی داری در بیشتر فعالیت های فیزیولوژیک از جمله تثبیت غشاء، فعالیت آنتی اکسیدانی، سم زدایی، تغییر پاسخ ایمنی، انتقال کلسیم، انقباضات عضلات قلبی، تکامل قرنیه، متابولیسم اسید صفراوی، تنظیم اسمزی و عملکردهای غدد درون ریز ایفا می کند. در گذشته تائورین به عنوان ماده غذایی ضروری در تغذیه ماهیان مطرح نبود. با این وجود مطالعات اخیر نشان می دهند که تفاوت های گسترده ای در قابلیت ساخت تائورین میان گونه های مختلف ماهیان مشاهده می شود و نقش کلیدی در تغذیه ماهیان و آبزیان ایفا می کند. آرد ماهی منبع اصلی پروتئین در صنعت غذای آبزیان بوده که به دلیل محدودیت منابع، فراهم نمودن آن هزینه بر است. طی سال های اخیر منابع پروتئین گیاهی، به صورت جزئی و یا کامل جایگزین آرد ماهی در این صنعت گردیده است. با این حال بیشتر اجزاء تشکیل دهنده غذا با منشاء گیاهی از نظر برخی آمینواسیدها از جمله تائورین که برای بهبود عملکرد سوخت و ساز آبزیان پرورشی به ویژه ماهیان گوشتخوار مطلوب هستند دارای محدودیت می باشند. منابع گیاهی همچنین از نظر تائورین یا واحدهای پیش سازنده آن مثل سیستئین یا متیونین دارای کمبود هستند. گنجاندن سطوح بالای منابع پروتئین گیاهی در تغذیه ماهیان، به دلیل ممانعت یا کاهش توانایی ساخت تائورین موجب اختلال در عملکرد ماهی می گردد. از سوی دیگر برخی ماهیان قادر به سنتز تائورین از سیستئین و متیونین هستند. در این مقاله مروری، منابع غذایی تائورین، نیازهای تغذیه ای در گونه های پرورشی و نقش های بیولوژیک تائورین شرح داده می شود.کلید واژگان: آرد ماهی, تائورین, اسید آمینه, پروتئین گیاهیTaurine, or 2-aminoethanesulfonic acid, is an end product of metabolism of sulphur-containing amino acids. Taurine is found in eggs, fish, meat, and milk, but not in vegetable proteins. It is present in high concentrations in heart, retina, skeletal muscle, brain, large intestines, plasma, blood cells and leucocytes. Therefore, this amino acid plays significant roles in many physiological functions, including membrane stabilization, antioxidation, detoxification, modulation of immune response, calcium transport, myocardial contractility, retina development, bile acid metabolism, osmotic regulation and endocrine functions. In the past, taurine has not been considered as an essential nutrient for fish. However, recent studies have indicated that taurine synthesis widely differs between fish species and demonstrated that it plays a key role in nutrition of fish and shellfish. Fish meals, which are the primary protein source in aquaculture feed industry, have become costly and of limited availability. In recent years, plant-based protein sources, have been receiving considerable attention as a partial or total fishmeal replacer in aquaculture feed industry. However, most ingredients of plant origin are limited in a number of nutrients, including taurine, which might be necessary for the optimal performance and metabolism of farmed aquatic animals, particularly for carnivorous fish. Plant protein sources are deficient in taurine or its precursors, namely cysteine and methionine. The inclusion of high levels of plant protein in fish feeds is cause deterioration in fish performance, possibly due to the inability, or low ability, of these fish to synthesize taurine. On the other hand some freshwater teleost fish are able to synthesize taurine from methionine and cysteine. In this review we describes the taurine sources, requirement levels in some farmed species, and highlights the biological activities of taurine.
-
یکی از عوامل مهم بیماری زا در قزل آلای رنگین کمان پرورشی ویروس IHN (Infectious Hematopoietic Necrosis Virus) است. این ویروس سبب بیماری عروق خونی و بافت خون ساز ماهی به خصوص در مراحل نوزادی و لاروی می شود. این بیماری بسیار مسری است و تلفات ناشی از آن تا 95 درصد می رسد. لذا بررسی مستمر سلامتی کارگاه ها از نظر حضور یا عدم حضور بیماری ضروری است. هدف تحقیق حاضر، شناسایی و رهگیری حضور احتمالی این ویروس در مولدین قزل آلای رنگین کمان در منطقه تنگاری (دشتروم) از توابع استان کهگیلویه و بویراحمد کشورمان بود. نمونه برداری از (کبد، طحال و کلیه)، تخم، اسپرم و لارو مولدین و پیش مولدین در طی چهار سال متمادی (1391 الی 1394) انجام شد. از هر 100 مولد، یک مولد بعنوان نمونه جداسازی شد. بنابراین، طی چهار سال و از 3000 مولد، در مجموع 120 مولد نمونه گیری و آزمایش شدند. بعلاوه از محصولات آنها مثل تخم، اسپرم، تخم چشم زده، لارو و بچه ماهی آنها آزمایش بعمل آمد. نمونه ها در شرایط انجماد به آزمایشگاه ارسال می شدند و به منظور شناسایی ویروس IHN آزمایش می شدند. جهت آزمایش، نمونه ها پس از آماده سازی، بر روی دو تیره سلولی BF2 و EPC تلقیح شدند و سپس به کمک روش ملکولی RT-PCR (Reverse Transcriptase-PCR) از نظر حضور ویروس IHN مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج دال بر عدم حضور ویروس در تمامی نمونه ها بود و عملا درصد فراوانی ویروس در نمونه های بررسی شده صفر گزارش شد.کلید واژگان: ماهی سرد آبی, بیماری ویروسی, IHN, روش ملکولی RT-PCR, ایرانIHNV (Infectious Hematopoietic Necrosis Virus) is one of the most important pathogens in cultured rainbow trout (Oncorhynchus mykiss). The virus causes the disease that affects the hematopoietic tissue and blood vessels of fish, especially in larvae and fingerling stages. The disease is highly contagious and causes mass fish casualty (up to 95%). Therefore, continuous health monitoring of fish farms is necessary. The objectives of the present study were to identify and track the probable presence of the virus in fish farm in Dasht-e-Rome, Kohgiluyeh and Boyer-Ahmad province, Iran. Samples were prepared from the liver, spleen, kidney, egg, sperm and larvae of the adult fish and broodfish during four years from 2012 to 2016. About one percent of the broodstock population was used for sampling (1%×3000 broodfish×4years=120fish). In order to detect the presence of IHN-virus, samples were sent to a laboratory in frozen condition. After preparation of samples, they were inoculated with two types of cell line (BF2 and EPC) and examined by the molecular methods (Reverse Transcriptase-PCR) to detect the presence of IHN virus. The results showed that all samples were free from the IHN virus and the frequency of virus was 0% in all examined samples.Keywords: Cold water fish, Viral disease, IHN, RT-PCR molecular method, Iran
-
ماهیان قزل آلای طلایی که امروزه در اکثر مراکز پرورش ماهی وجود دارند، بدلیل عدم وجود لاین های مجزا و همچنین تلاقی های بسیاری که بین این ماهیان و ماهیان قزل آلای معمولی رخ داده است دچار ناخالص هایی شده اند. با توجه به بازار پسندی این ماهیان و نیز اهمیت آنها در تولید جمعیت تمام ماده و تمام نر در مراکز تحقیقاتی و یا در مقیاس تجاری، تولید جمعیت خالصی از ماهیان طلایی اهمیت بسزایی دارد. در صورت داشتن جمعیت خالص از این ماهیان انتظار می رود بخش عمده ای از مزارع پرورشی در سطح استان و حتی کشور اختصاص داده شود و در صورت استفاده از آنها در پروژه های کاربردی نتایج بدست آمده قابل استناد و صحیح خواهد بود . بنابراین در این مطالعه مولدین طلایی و معمولی با هم تلاقی داده شده و نتاج آنها در نسل اول از نظر درصد چشم زدگی، تخم گشایی، شنای فعال و همچنین درصد تعداد بچه ماهیان طلایی و معمولی تا وزن 10 گرم مورد بررسی قرار گرفتند.کلید واژگان: قزل آلای طلایی, قزل آلای رنگین کمان, لاین خالصThe golden trout have undergone genetic alterations in the must fish farm for lack of separate breeding and Non-normative fertilization between them and rainbow trout (oncorhynchus mykiss). Thus, the preparation of pure strain is very useful and effective in research centers and commercial scale ,according to the marketability of golden trout and their importance in all-female and all-male fish production . Then we can expect to distribute in fish farm across the province and the country and it s reliable Results of the project applications . Therefore in this study , golen trout and rainbow trout broodstocks were fertilized and were evaluated the eyed percentage, hatch rate, fry and survival percentage to weight of 10g.Keywords: golden trout, rainbow trout, pure line
-
اثر تنش شوری بر پارامترهای خونی و بیوشیمیایی سرم بچه ماهیان قره برون (Acipenser persicus) تغذیه شده با سطوح متفاوت نوکلئوتید مورد بررسی قرار گرفت. تاسماهیان ( 12/2 ± 37/42 گرم و 61/0 ± 67/23 سانتی متر) به 4 تیمار با سطوح متفاوت نوکلئوتید جیره ( 0، 25/0، 35/0و 5/0 درصد) تقسیم شدند. پس از 10 هفته غذادهی مقدار شوری آب یکباره به ppt 12 افزایش یافت. خون گیری در ساعات 0، 12، 24، 48، 72 و 120 ساعت انجام و فاکتورهای خونی و بیوشیمیایی سرم اندازه گیری شد. نتایج با روش One-way ANOVA در نرم افزار Spss 18 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.جهت مقایسه میانگین ها از آزمون دانکن استفاده گردید. 12 ساعت پس از تنش گروه شاهد به طور معنی داری کمترین پروتئین کل، آلبومین و ائوزینوفیل و بیشترین منیزیم را نشان داد. در حالیکه بیشترین میزان آلبومین متعلق به تیمار 5/0 % بود. 24 ساعت پس از تنش، تیمارهای 35/0 و 5/0 به طور معنی داری بیشترین مقادیر گلبولهای قرمز و هماتوکریت را به خود اختصاص دادند و کمترین میزان ائوزینوفیل نیز به تیمار 5/0 متعلق بود (05/0 P≤ ). 48 ساعت پس از آغاز استرس شوری نیز میزان گلوکز و MCHC در گروه شاهد به طور معناداری بالاتر از تیمارها بود در حالیکه میزان کلسیم با افزایش دوز کاهش معنی داری را نشان داد. منیزیم خون72 ساعت پس از تنش، تیمار 5/0% به طور معنی داری بالاترین مقدار را به خود اختصاص داد. در ساعت 120 خونگیری، کمترین هتروفیل متعلق به تیمارهای 35/0 و 5/0 و بیشترین مقادیر متعلق به تیمارهای 25/0 و شاهد بود(05/0 P≤ ).کلید واژگان: تنظیم اسمزی, نوکلئوتید جیره, فاکتورهای خونی و بیوشیمیایی سرم خون, قره برون (Acipenser persicus)The effect of salinity stress on theþ þhaematological and serum biochemical parameters of Persian ýsturgeon (Acipenser persicus) juveniles fed with different levels of Nucleotide-supplemented diet ýwas examined in this study. Fish (42.37± 2.12 g and 23.67± 0.61 cm) randomly were divided to ýfour treatments with different levels of dietary nucleotides (0, 0.25, 0.35 and 0.5 % diet). After 10 ýweeks feeding, salinity abruptly increased to 12 ppt. Serum biochemical and blood parameters were ýmeasured at 0, 12, 24, 48, 72 and 120 hours after salinity stress. One-way ANOVA using the ýresults significantly in the Spss 18 software was used for analysis. Duncan test was used for mean comparingý. After 12 hours after salinity ýstress, control group significantly showed the lowest values of total protein, albumin and ýeosinophil, and highest value of magnesium while the highest value of albumin found in group fed ýý0.50 % NT. 24 hours after salinity stress, treatments fed 0.35 and 0.50 % NT, significantly showed ýthe highest values of Hct and RBC. Also the lowest eosinophil was seen in treatment 0.50% (P ≤ ýý0.05). 48 hours after salinity challenge onset, glucose and MCHC in control group significantly ýshowed the highest values compared to NT-treated groups while there was a significant decrease in ýcalcium as NT level increased. The Mg value, 72 hours later, was significantly higher in treatment ýý0.50%. Finally, in the last blood sampling (T120), the lowest value of heterophil was found in ýtreatments 0.35 and 0.50 (P ≤ 0.05).ýKeywords: Osmoregulation, Dietary Nucleotide, Hematological, Serum Biochemical Parameters, Persian sturgeon (Acipenser ýpersicus)ý
-
این تحقیق با هدف بررسی تاثیر سطوح متفاوت نوکلیوتید جیره (واناژن) بر پارامترهای خونی و بیوشیمیایی سرم خون تاسماهی ایرانی (Acipenser persicus) انجام گرفت. ماهیان با میانگین وزنی 12/ 2 ± 37/ 42 گرم و میانگین طول 61/ 0± 67/ 23 سانتی متر به 4 تیمار با سطوح متفاوت نوکلیوتید جیره (0، 25 /0، 35/ 0و 5/ 0 درصد) با سه تکرار با تراکم 12 ماهی در هر تانک تقسیم شدند. پس از 10 هفته غذادهی فاکتورهای خونی و بیوشیمیایی سرم خون اندازه گیری شد. در بین فاکتورهای خونی اندازه گیری شده گلوکز، تری گلیسیرید، کلسترول، هتروفیل و گلبول های قرمز تفاوت معنی داری را بین گروه های تغذیه شده با نوکلیوتید و گروه شاهد نشان دادند (p≤0/05). میانگین گلوکز سرم خون و هتروفیل خون با افزایش سطح نوکلیوتید جیره به ترتیب کاهش و افزایش معنی داری را نشان داد (p≤0/05). بالاترین و کمترین مقادیر کلسترول و تری گلیسرید به ترتیب متعلق به تیمارهای 25 /0 و 35/ 0 بود. سایر فاکتورهای بررسی شده تفاوت معنی داری را بین گروه ها نشان ندادند. از این رو میتوان گفت با توجه به ظرفیت محدود برخی سلولها در سنتز نوکلیوتید، تهیه آن از منبع خارجی می تواند در مسیر سالوج برای تولید نوکلیوتید مورد نیاز مورد استفاده قرار گیرد و با افزایش سرعت تولید به ویژه در هنگام استرس، بهبود وضعیت سلامت و فیزیولوژی ماهی را منجر گردد.
کلید واژگان: نوکلیوتید, فاکتورهای خونی, فاکتورهای بیوشیمیایی سرم خون, تاسماهی ایرانی (Acipenser persicus)This study was aimed to examine the impact of different levels of dietary nucleotides (Vannagen) on serum biochemical and blood parameters of Persian sturgeon (Acipenser persicus). Fish (42.37± 2.12 g and 23.67± 0.61 cm) were divided into four treatments with different levels of dietary nucleotides (, 0.25, 0.35 and 0.5 percent of diet). There were three replicates with a density of 12 fish per tank. After 1 weeks of feeding, serum biochemical and blood parameters were measured. Among the measured factors, blood glucose, triglycerides, cholesterol, erythrocyte and heterophil showed significant differences between the groups fed with nucleotides and the control group (P ≤ 0.05). By increasing the nucleotide levels, the mean heterophil and serum glucose showed significant increase and decrease, respectively. The highest and lowest values of cholesterol and triglyceride were found in groups fed with 0.25% and 0.35% nucleotides, respectively. The other measured factors had no significant difference (P≤0.05). Therefore, it could be said that with regard to the limited capacity of cells to synthesize nucleotides, external preparing of nucleotides could result in the production of needed nucleotides and an increase of its production speed, especially during stress. Such preparation can also improve fish physiology and health status.
Keywords: Nucleotides, Blood factors, Serum Biochemical Parameters, Persian sturgeon, Acipenser persicus -
دانستن نقش تغذیه در تنظیم و تحریک سیستم ایمنی در جلوگیری و کنترل بیماری های آبزیان و به ویژه آبزیان زینتی که مطالعه زیادی در زمینه بیماری های ویروسی و باکتریایی در آنها صورت نگرفته از اهمیت زیادی برخوردار است. این موضوع به خوبی ثابت شده است که تغذیه نقش مهمی در حفظ سلامت ماهیان زینتی دارد. در سالهای اخیر توجه زیادی به استراتژی های غذاییای شده است که به طور مستقیم و غیرمستقیم بر سیستم ایمنی و میزان مقاومت ماهی در برابر بیماری تاثیرگذارند. تحقیقات نشان داده است برخی ترکیبات سیستم ایمنی در زمان کمبود مواد مغذی با مشکل عدم کارایی مواجهاند و استفاده از مواد مغذی ضروری به میزان نیاز سیستم ایمنی، سبب افزایش شدید کارایی این خط دفاعی در ماهی شده است. مسلما نیاز سیستم ایمنی به مواد مغذی، بالاتر از نیاز ماهی به این مواد برای رشد می باشد. برخی از این مواد کلیدی شامل آمینو اسیدهای هستند که سبب تحریک سیستم ایمنی ماهی می شوند. این کار از طریق افزایش نرخ فاگوسیتوزیس و E و C آرژنین و گلوتامین، ویتامینهای افزایش قابلیت کشتن عوامل مهاجم، افزایش آنتیبادی و خاطره ایمنی صورت می گیرد. علاوه بر مواد مغذی، کاربرد برخی ترکیبات غیر مغذی و Sulfated ،Fructooligosaccharides ،Mannanoligosaccharides افزودنی مانند بتاگلوکان، ترکیب الیگوساکاریدها مانند و عصاره جلبکهای دریایی در تحریک و افزایش کارایی سیستم ایمنی ماهی تایید Nupro و Bio-Mos عصاره مخمر مانند ،polysaccharidesسیستم دفاعی ذاتی در ماهی را تحریک و سبب (PAMP) شده است. این ترکیبات با داشتن عملکردی شبیه الگوهای مولکولی وابسته به پاتوژنها افزایش قابلیت آن در زمینه شناسایی و تشخیص زودهنگام عوامل بیماریزا شده و در نهایت با فعال کردن سیستم ایمنی نسبت به حذف آنها اقدام می شود. در این مقاله دامنه وسیعی از ترکیبات جیره که بر سیستم ایمنی ماهی و سلامت آن تاثیرگذارند و همچنین چگونگی عملکرد آنها مورد بررسی قرار می گیرد.کلید واژگان: Immunonutrition, خاطره ایمنی, سیستم ایمنی, تغذیه, آبزیان
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.