به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

غلام حسین نظری

  • غلام حسین نظری، مهدی شریعتمداری*، امیرحسین محمودی
    زمینه وهدف

    یکی از ویژگی ها و شاخصه های کارکنان در انجام فعالیت های پلیسی دارا بودن شایستگی های حرفه ای می باشد با توجه به این که ماموریت های پلیسی با مخاطرات زیادی همراه می باشند لذا در این حوزه کارکنان باید از شایستگی های لازم حرفه ای برخوردار باشند .از این رو هدف از انجام این پژوهش طراحی الگوی شایستگی های حرفه ای کارکنان فرماندهی انتظامی جمهوری اسلامی ایران (مورد مطالعه : پلیس آگاهی فاتب) است.

    روش پژوهش: 

    پژوهش ازنظرهدف،کاربردی ، ازنظرروش کیفی و از نظر ماهیت و نوع مطالعه با بهره گیری از رویکرد داده بنیادداده بنیاد (گرندد تئوری) انجام شده است.جامعه آماری این پژوهش را اعضای هیات علمی رشته های مدیریت آموزشی و آموزش عالی و مدیریت دولتی و معاونین ، مدیران و روسای معاونت ها و دوایر تخصصی رسیدگی به جرایم در پلیس آگاهی با روش نمونه گیری هدف مند واصل اشباع نظری 15 نفر تشکیل داده اند. ابزارجمع آوری داده ها مصاحبه نیمه ساختاریافته و برای اطمینان ازروایی ازنظراساتید خبره و آگاه به موضوع استفاده شد و داده ها با روش تحلیل محتواواستفاده از نرم افزار«مکس کیودا»استفاده شد.

    یافته ها

    الگوی ارائه شده به‎ صورت کیفی شامل تعداد 106 مفهوم اولیه (کدباز)، 39 مفهوم اصلی (کد محوری) با 6 بعد به دست آمد، که در قالب مدل پارادایمی شامل مقوله محوری با 6 مولفه، عوامل علی با 3 مولفه، عوامل زمینه ای 8 مولفه، عوامل راهبردی با 8 مولفه، عوامل مداخله گر با 3 مولفه و پیامدها با 11 مولفه ارائه گردید.

    نتیجه گیری

    برای ایفای موثر نقش کلیدی کارکنان در فراجا ، نیاز است طرح های گزینش و توسعه شایستگی های آن ها بر اساس الگویی متناسب با الزامات الگوهای نوین شایستگی انجام شود. الگوی ارائه شده در این پژوهش می تواند به ‎عنوان مبنایی در این زمینه استفاده شود.

    کلید واژگان: الگو, شایستگی, شایستگی حرفه ای, کارکنان فراجا, پلیس آگاهی فاتب
    Golamhossin Nazari, Mahdi Shariatmadari *, Amirhosein Mahmoodi
    Background and purpose

    One of the characteristics and indicators of employees in performing police activities is having professional competencies, considering that police missions are associated with many risks, therefore, in this field, employees must have the necessary competencies. Therefore, the purpose of this research is to design the model of professional competencies of the employees of the police command of the Islamic Republic of Iran (case study: Fateb police).

    Research method

    The research was conducted in terms of purpose, application, qualitative method, and in terms of the nature and type of study using the foundation's data approach (Ground Theory). Government and vice-presidents, managers and heads of vice-departments and specialized departments for dealing with crimes in the intelligence police have formed 15 people with a targeted sampling method. The data collection tool was semi-structured interview and was used to ensure validity from the opinion of expert and knowledgeable professors, and the data was used with the method of content analysis and the use of "Max Kyuda" software.

    Findings

    In the qualitative section, out of 106 primary concepts (open code), 39 main concepts (core code) with 6 dimensions were obtained, which in the form of a paradigm model including a core category with 6 components, causal factors with 3 components, background factors with 8 components. , strategic factors with 8 components, intervening factors with 3 components and consequences with 11 components were presented.

    Conclusion

    In order to effectively play the key role of employees in Faraja, it is necessary to carry out plans for selection and development of their competencies based on a model that fits the requirements of new competency models. The model presented in this research can be used as a basis in this field.

    Keywords: Model, Competence, Professional Competence, Faraja Employees, Fateb Awareness Police
  • غلامحسین نظری، مهدی شریعتمداری*، امیرحسین محمودی
    زمینه و هدف

    هدف از این پژوهش شناسایی عوامل موثر بر شایستگی های حرفه ای کارکنان نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران انجام گرفته است. پژوهش از لحاظ هدف داده بنیاد اجرا شد.

    روش

    جامعه پژوهش را اعضای هیات علمی رشته های مدیریت آموزشی و آموزش عالی و مدیریت دولتی که در زمینه شایستگی حرفه ای (کتاب و یا مقله داشتند) و گروه دوم را معاونین، مدیران و روسای معاونت ها و دوایر تخصصی رسیدگی به جرایم در پلیس آگاهی تشکیل دادند. بر اساس معیار اشباع نظری 15 نفر به روش هدفمند انتخاب شدند.

    یافته ها و نتایج

     داده ها با مصاحبه نیمه ساختاریافته با استفاده از نرم افزار maxqda12 گردآوری شد. در نتیجه 106 مفهوم اولیه (کدباز)، 39 مفهوم اصلی (کد محوری) با 6 بعد به دست آمد، که در قالب مدل پارادایمی شامل مقوله محوری با 6 مولفه، عوامل علی با 3 مولفه، عوامل زمینه ای 8 مولفه، عوامل راهبردی با 8 مولفه، عوامل مداخله گر با 3 مولفه و پیامدها با 11 مولفه ارائه شد.

    کلید واژگان: شایستگی حرفه ای, شایستگی حرفه ای کارکنان, نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران
    Gholamhosein Nazari, Mehdi Shariatmadari *, Amirhosein Mahmoodi
    Background and Objective

    The purpose of this research is to identify the factors influencing the professional competencies of personnel in the Law Enforcement Force of the Islamic Republic of Iran. The study was conducted with an objective-oriented approach.

    Methodology

    The research population consisted of two groups: members of the academic faculty in educational management, higher education, and public administration (who had expertise in professional competencies through books or articles), and the second group included deputies, managers, and heads of specialized departments responsible for handling crimes in the Criminal Police. Fifteen individuals were purposively selected based on theoretical saturation criteria.

    Findings and Results

    Data were collected through semi-structured interviews using MaxQDA12 software. As a result, 106 initial concepts (open codes) and 39 main concepts (core codes) with six dimensions were obtained. These dimensions formed a paradigm model, including: Core Concept with 6 Components. Alienating Factors with 3 Components. Background Factors with 8 Components. Strategic Factors with 8 Components. Interventionist Factors with 3 Components. Consequences with 11 Components.

    Keywords: Professional Competency, Personnel Professional Competency, Law Enforcement Force Of The Islamic Republic Of Iran
  • قدرت ترابی، غلام حسین نظری
    دایک ها و استوک های لمپروفیری الیگوسن در منطقه کال کافی (ایران مرکزی، غرب بلوک یزد)، سنگ های ولکانیک ائوسن و سایر واحدهای قدیمی تر همچون سنگ آهک های کرتاسه را قطع کرده اند. این لمپروفیرها دارای فنوکریست های هورنبلند (مگنزیوهاستینگزیت)، پیروکسن (دیوپسید) و پلاژیوکلاز (لابرادوریت تا بیتونیت) در یک ماتریکس دانه ریز تا دانه متوسط شامل همان کانی ها و آپاتیت، مگنتیت، اپیدوت و کلریت هستند. زونینگ نوسانی فنوکریست های کلینوپیروکسن و گستره تدریجی مقادیر Al2O3 (34/1 تا 49/5 درصد وزنی) و TiO2 (37/0 تا 83/0 درصد وزنی) آنها، بیانگر تبلور این کانی ها در حین صعود، همراه با تغییرات فشار است. با توجه به نتایج بررسی های پتروگرافی، نوع و ترکیب شیمیایی کانی های سازنده این لمپروفیرها، می توان آنها را اسپسارتیت های کالک آلکالن نامید. نتایج آنالیز عناصر کمیاب فنوکریست های آمفیبول، پیروکسن و پلاژیوکلاز با استفاده از دستگاه LA-ICP-MS نشان می دهد که آمفیبول ها بیشترین و پلاژیوکلازها کمترین مقدار عناصر نادر خاکی را دارند. ترموبارومتری آمفیبول وپیروکسن های موجود در لمپروفیرهای کال کافی به ترتیب دمای میانگین 886 و 1150 درجه سانتی گراد و فشار 5/1تا 0/3 و 2 تا 5 کیلوبار را نشان می دهند. فشارهای به دست آمده اعماق 7 تا 17 کیلومتر را برای تبلور کلینوپیروکسن ها و 6 تا 11 کیلومتر را برای تبلور آمفیبول ها مشخص می کنند. دمای تعادل زوج کانی همزیست آمفیبول – پلاژیوکلاز به طور متوسط 860 درجه سانتی گراد به دست آمده است. ویژگی های ژئوشیمیایی کانی های سازنده لمپروفیرهای کال کافی نشان می دهد که ماگمای سازنده این سنگ ها در محیط تکتونوماگمایی مرتبط با فرورانش ایجاد شده و محصول ذوب یک اسپینل لرزولیت گوشته لیتوسفری بوده است.
    کلید واژگان: اسپسارتیت, لمپروفیر, کالک آلکالن, الیگوسن, کال کافی, ایران مرکزی
    Ghodrat Torabi, Gholam Hossain Nazari
    IntroductionLamprophyres are mesocratic to melanocratic igneous rocks, usually hypabyssal, with a panidiomorphic texture and abundant mafic phenocrysts of dark mica or amphibole (or both) with or without pyroxene, with or without olivine, set in a matrix of the same minerals, and with alkali-feldspar restricted to the groundmass (Woolley et al., 1996). Lamprophyres are frequently associated with orogenic settings and a mantle modified by dehydration of subducted slab (Gibson et al., 1995).
    Small outcrops of lamprophyres with Paleozoic to Oligocene age are reported from the central parts of Iran (Torabi 2009 and 2010). The primary magmas of these lamprophyres were derived from decompression melting of the mantle induced by a tensional regime of continental crust (Torabi, 2010). Bayat and Torabi (2011) called the western part of the CEIM (Central-East Iranian Microcontinent) (Anarak to Bayazeh) a “Paleozoic lamprophyric province” and suggested that the lamprophyre magmas were formed by subduction of Paleo-Tethys oceanic crust from the Early to late Paleozoic which resulted in the mantle metasomatism and enrichment.
    Lamprophyric dykes and stocks of the Kal-e-kafi area (Central Iran, Northern part of Yazd Block) cross-cut the Eocene volcanic rocks and other older rock units such as Cretaceous limestone. These lamprophyres are mainly composed of hornblende (magnesio-hastingsite), clinopyroxene (diopside) and plagioclase (labradorite to bytownite) as phenocryst, in a matrix of fine to medium grained of the same minerals and orthoclase, apatite, magnetite, chlorite and epidote.
    In this paper that is a report on the first study on the calc-alkaline lamprophyres of Central Iran, the petrography and mineral chemistry of calc-alkaline lamprophyric dykes of the Kal-e-kafi area are discussed.
    Materials and methodsChemical composition of minerals were conducted at Kanazawa University (Kanazawa, Japan) using the wavelength-dispersive electron probe microanalyzer (EPMA) (JEOL JXA-8800R), with 20kV accelerating potential, 20 nA beam current and a counting time of 40 seconds. Natural minerals and synthetic materials were used as standards. The ZAF program was used for data correction. The Fe3 content of minerals was estimated by stoichiometry. The Mg# and Fe# were calculated as [Mg/(Mgᗭ)], and [Fe2(Fe2)] atomic ratio of minerals, respectively.
    Trace element values of phenocrystic clinopyroxene, amphibole and plagioclase were analyzed by LA-ICP-MS (laser ablation-inductively coupled plasma-mass spectrometry) using an ArF 193 nm Excimer Laser coupled to an Agilent 7500S at the Earth Science Department of the Kanazawa University (Japan). The diameter of the analyzed points was 60 micrometers for clinopyroxene and 120 micrometers for amphibole and plagioclase.
    Mineral abbreviations are adopted from Whitney and Evans (2010).
    Results and DiscussionLamprophyres of the Kal-e-kafi area (Central Iran, West of Yazd Block) are exposed as dykes and stocks which cross-cut the Eocene volcanic rocks and other older rock units such as Cretaceous limestone. Field studies indicate that calc-alkaline lamprophyric dykes of the Kal-e-kafi (east of Anarak) are younger than the other igneous rocks.
    According to the results of petrography and mineral chemistry, the mesocratic lamprophyres of Kal-e-kafi area are calc-alkaline spessartite.
    Unique values of Al2O3 and TiO2 associated with oscillatory zoning of clinopyroxenes reveal the crystallization of clinopyroxenes during ascending of magma.
    Plagioclase phenocrysts are labradorite to bytownite in composition and the plagioclases of matrix are labradorite. Chemical composition diversity of plagioclase indicates the fractional crystallization of these lamprophyres.
    Amphibole thermometry estimate average temperature of 860°C and barometry by Anderson and Smith (1995) shows 1.5 to 3 kbars pressure. Clinopyroxene thermobarometry calculate 1150 °C temperature and pressure between 2 to 5 kbars.
    The geochemical features and thermobarometry of the Kal-e-kafi spessartite minerals suggest that the primary lamprophyric magma was derived from partial melting of a lithospheric mantle spinel lherzolite. Changes in values of pressure, water content, and Oxygen fugacity during magma ascending lead to oscillatory zoning minerals.
    Based on the mineral chemistry, it can be concluded that the Kal-e-kafi lamprophyres were formed in a subduction-related environment by a calc-alkaline magmatism.
    Keywords: Spessartite, Lamprophyre, Calc-alkaline, Oligocene, Kal-e-kafi, Central Iran
  • مجتبی ستوده گندشمین، رقیه دیندار بوسجین، غلامحسین نظری، موسی صمدیان
    قاچاق انسان یکی از پدیده های در حال رشد عصر حاضر است که به عبارتی، شکل جدید و امروزی برده داری محسوب می گردد. اصولا بزه دیدهان قاچاق انسان عمدتا در معرض شرایط غیرانسانی قرار دارند و در نتیجه متحمل آسیب های روانی، جنسی و فیزیکی می شوند که موج این آثار تا مدت های زیادی در جامعه و اشخاص باقی خواهد ماند. حمایت از بزه دیده جرم قاچاق انسان به خصوص کودکان و زنان و مهاجرین به دلایل انسانی و ارزش های حقوق بشری و از آن رو است که او، بزه دیده جرم و نه مرتکب آن است و حمایت از او به همکاری بزه دیده با سازمان عدالت کمک می کند و هم چنین مانع از بزه دیدگی مجدد او می شود. از مهم ترین حمایت هایی که در کنوانسیون های بین المللی برای حمایت از این بزه دیدگان آمده است، عدم مجازات بزه دیده برای جرایمی که در فرآیند قاچاق انسان به انجام آن مجبورشده اند، از میان اسنادی که به حمایت از بزه دیدگان جرم قاچاق انسان اشاره کرده اند، باید به پروتکل پیشگیری، سرکوب و مجازات قاچاق اشخاص، به ویژه زنان و کودکان، تکمیلی کنوانسیون ملل متحد علیه جرم سازمان یافته فراملی موسوم به پروتکل پالرمو و کنوانسیون راجع به اقدام علیه قاچاق انسان مصوب سال 2005 شورای اروپا موسوم به کنوانسیون ورشو اشاره کرد. اسناد فراملی مزبور، به گونه های متفاوتی از تدابیر حمایتی برای بزه دیدگان جرم اشاره کرده اند که به ویژه باید از تدابیری یاد کرد که بهبودی جسمی، روانی و اجتماعی بزه دیدگان را هدف قرار می دهد. روش پژوهش حاضر از نوع کتابخانه ای با ماهیت تحلیلی توصیفی است.
    کلید واژگان: قاچاق انسان, بزه دیده, حمایت از بزه دیده, کنوانسیون بین المللی, شهروند درجه دوم
  • پیشگیری سازمان محور از جرم؛ مقدمه تقویت امنیت داخلی
    غلامحسین بیابانی، غلامحسین نظری
    جرم هزینه های زیادی بر یک کشور تحمیل می کند. لذا بالا رفتن آمار جرم کشور نسبت به شاخص ها علاوه بر کاهش میزان امنیت، ریسک سرمایه گذاری را کاهش می دهد. پیشگیری از جرم به عنوان رویکردی در جهت کنترل جرم، بر ماهیت فرصت مداری در ارتکاب جرائم تاکید دارد. در مفهوم اخص، پیشگیری از جرم به معنای به کارگیری شیوه ها یا اقدامات غیرکیفری به منظور جلوگیری از وقوع جرم است. بعلاوه، پیشگیری از جرم یک امر جمعی است و همه سازمان ها و دستگاه های دولتی و غیردولتی در آن سهم دارند و فقط صرف اقدامات انتظامی و قضایی کافی نیست. تا زمانی که همه سازمان ها بر اساس مسئولیت های قانونی به ایفای وظیفه نپردازند و در فرآیند امنیت سازی مشارکت نکنند، پیشگیری از جرم محقق نخواهد شد. این مقاله با تاکید بر نظریه استحکام که معتقد است سازمان های کشور، همانند زنجیر به هم پیوسته در جامعه عمل می کنند و با هم افزایی قادر به تقویت امنیت درونی نظام هستند، به مطالعه پیشگیری از جرم می پردازد. در این راستا، انتظارات 19 گانه پیشنهادی پلیس برای مدیریت پیشگیری از جرم و کاهش آن را برمی شمارد. مقاله نشان خواهد داد که تحقق این انتظارات نیازمند همکاری همه سازمان ها به ویژه سازمان های 21 گانه مرتبط با موضوع پیشگیری از جرم است.
    کلید واژگان: پیشگیری از جرم, سازمان ها, نظریه استحکام, پلیس, کاهش جرم
  • مجتبی ستوده گندشمین، غلامحسین نظری
    ردیابی و کشف جرایم سازمان یافته فراملی یکی از مهمترین اقدامات در زمینه مبارزه با این جرایم محسوب میشود. برای جرم سازمان یافته تعریف های زیادی وجود دارد که با وجود تفاوت هایی که دارند، از حیث مفهوم مشترکند. اگر مراجع تعقیب و تحقیق از همان شیوه های متعارف و سنتی برای کشف و تعقیب جرایم سازمان یافته فراملی استفاده کنند بدیهی است که موفقیت ناچیزی کسب می کنند، بنابراین پیش بینی روش های جدیدتری لازم است؛ لذا اتخاذ رویکردی حکیمانه در برابر این بزه فراروی جامعه بشری مستلزم نامحسوس بودن تحقیقات و فرآیند پی جوئی می باشد تا علاوه بر جمع آوری اخبار و اطلاعات پیرامون جامعه مجرمین و سازمان مجرمانه این جرایم، نسبت به ردیابی و کشف جرایم سازمان یافته اقدام کرد. این مساله ضرورتی است که نگارندگان را بر آن داشت تا نسبت به بررسی راهبرد اطلاعات جنایی برای کشف و تعقیب جرایم سازمان یافته اقدام کنند. بدین سان شگردهای تحقیقاتی ویژه یعنی روش ها و فنونی برای جمع آوری اطلاعات به گونه ای که اشخاص هدف متوجه نشوند، توسط مسئولان پلیسی (ضابطان قضایی عام و خاص) داخلی و خارجی به منظور شناسایی و تحقیق جرایم و مظنون ها تحت تضمینات قانونی و نظارت مقامات ذیصلاح قضایی. علاوه بر استفاده از تدابیر پیشگیرانه فنی ویژه در جرایم سازمان یافته، در اسناد بین المللی مربوطه همواره بر استفاده از رویکردهای کارآمد اطلاعات جنایی مثل حمل و تحویل تحت نظارت، نظارت الکترونیک و رهگیری مکاتبات و تحقیقات مخفی و نفوذ در قوانین و مقررات ملی کشورهای مختلف نیز تاکید شده است.
    کلید واژگان: جرایم سازمان یافته فراملی, اطلاعات جنایی, حمل و تحویل تحت نظارت, نظارت الکترونیک و شنود, کنوانسیون
  • Colonel Gholamhossein Biabari, Gholamhossein Nazari
    There are several complicated factors involved in the smuggling of goods; some of them are related to economic and social issues and some others are related to the relate laws, and the planning strategies. Smuggling goods imposes undesirable effects on the financial and economic organizations of the society and it causes the destruction of financial plans and the allocation of resources. Smuggling goods, sometimes, shuts down the industry. Smugglers attempt to smuggle goods using fake documents and false identities and to do so, they utilize whatever needs possible. Based on these information, we can say that there is some sort of network or organization. This organization has a very useful and effective structure. It also has an extraordinary flexibility, but at the meantime, it is very native, and performs at the local level. In this article, there is an attempt to answer the following questions. How do other countries cope fight against it? How are the smuggling organizations do their operations including providing and smuggling goods in the countries under study? And ultimately how can those who fight against smuggling be paid for their efforts according to the rules and regulations?
    Keywords: Smuggling goods, methods of fighting against smuggling, rules, regulations
  • غلام حسین نظری، قدرت ترابی، محمود خلیلی
    مجموعه افیولیتی لوگر در کمربند افیولیتی جنوب شرق افغانستان در محدوده بلوک کابل گسترش دارد و بخشی از افیولیت های نئوتتیس در سیستم کوهزایی آلپ-هیمالیا با سن جاگیری ائوسن محسوب می شود. کانی های الیوین، ارتوپیروکسن، کلینوپیروکسن و اسپینل سازنده های اصلی پریدوتیت های گوشته افیولیت لوگر هستند. الیوین های واحد های مختلف سنگی اغلب سرپانتینی شده اند، اما الیوین های سالم از نوع فورستریت هستند. ارتوپیروکسن و کلینوپیروکسن های واحد های مختلف سنگی پریدوتیت های گوشته افیولیت لوگر، به ترتیب از نوع انستاتیت (961/0 – 972/0(Mg# و دیوپسید (976/0 – 999/0 Mg#) هستند. Cr# اسپینل های ورمیکولار و بی شکل تا نیمه شکل دار موجود در لرزولیت و هارزبورژیت ها نسبتا بالا بوده، به ترتیب 547/0 و 625/0 با رنگ قهوه ای مایل به قرمز هستند. Cr# اسپینل های نیمه شکل دار تا خودشکل دونیت ها (477/0)، به علت دارا بودن مقدار بیشتر Al2O3 و مقدار کمتر Cr2O3 نسبت به سایر واحد های سنگی گوشته افیولیت لوگر، کمتر است. Cr# اسپینل های کاملا خودشکل و قرمز تیره رنگ کرومیتیت 633/0 است. پریدوتیت های مورد بررسی در این مطالعه گوشته ای و به گوشته زیر پوسته اقیانوسی متعلق هستند. محتوای کم Al2O3 ارتوپیروکسن ها و کلینوپیروکسن ها و Na2O کلینوپیروکسن ها نشان دهنده درجه بالای ذوب بخشی واحد های سنگی گوشته افیولیت لوگر است. کانی های موجود در دونیت ها در بسیاری از ویژگی های شیمیایی و عنصری هماهنگی رفتاری با کانی های مشابه در لرزولیت و هارزبورژیت ها نشان نمی دهند. اسپینل های دونیت ها از لحاظ شیمیایی شباهت زیادتری به اسپینل گدازه های بالشی نسبت به اسپینل لرزولیت و هارزبورژیت ها نشان می دهند. این دونیت ها ویژگی های دونیت های حاصل از ذوب بخشی را نشان نمی دهند و بیشتر نمایانگر مکان هندسی جریان مذاب تجمع یافته در گوشته هستند.
    کلید واژگان: ائوسن, افغانستان, افیولیت لوگر, پریدوتیت گوشته
    Gholamhossein Nazari, Ghodrat Torabi, Mahmoud Khalili
    The Loghar ophiolite is located in ophiolitic belt of Kabul block (southeast of Afghanistan) and it is a part of Neotethyan ophiolites in Alpine - Himalayan orogenic system with Eocene age. Olivine, orthopyroxene, clinopyroxene and spinel are rock forming minerals of Loghar ophiolite mantle peridotite. Most of the olivines from different rock types are serpentinized but some fresh are present with forsterite composition. Orthopyroxene and clinopyroxene are enstatite (Mg# 0.961-0.972) and diopside (Mg# 0.976-0.999) in composition. The Cr# of vermicular and unhedral spinels of lherzolite and subhedral reddish brown spinels of harzburgite are 0.547 and 0.625 respectively. The Cr# of subhedral to euhedral spinels of dunite is 0.477, induced by high content of Al2O3 and low level of Cr2O3. The Cr# of dark red and euhedral spinel of chromitite is 0.633. The peridotites of the studied area belong to sub-oceanic crust mantle. The low content of Al2O3 in pyroxenes (opx and cpx) and the low amount of Na2O in clinopyroxene indicate high degree of partial melting of mantle peridotites. The chemical composition of minerals in dunites are different from that of lherzolite and harzburgite but present considerable similarity with that of the pillow lavas. The dunites of Loghar mantle peridotite (LMP) do not share features with those derived by partial meltiny, but represent sub lithospheric melt channels.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال