فهرست مطالب نویسنده:
غلامرضا میرسپاسی
-
هدفبا توجه به کاربرد روز افزون بیماران استانداردشده در آزمون ساختار یافته عینی- بالینی (OSCE) روانپزشکی، این بررسی با هدف سنجش دیدگاه های استادان ممتحن و دستیاران شرکت کننده نسبت به عملکرد بیماران استانداردشده انجام شده است.روشطی یک آزمون OSCE، 22 نفر از دستیاران سال آخر روانپزشکی و 16 استاد ارزیاب شرکت نمودند و در هر هشت ایستگاه عملکرد هشت بیمار استانداردشده را پس از آزمون مورد ارزیابی قرار دادند و نتایج به صورت جدول ارایه گردید.
یافته ها: این بررسی نشان داد که بیماران استانداردشده عملکرد قابل قبول و مناسبی چه از نظر اجرا بر پایه سناریوها و چه از نظر واقعی به نظر آمدن داشتند.نتیجه گیریاستفاده از بیماران استانداردشده در OSCE روانپزشکی از نظر استادان ارزیاب و دستیاران توصیه میشود.
کلید واژگان: بیماران استاندارشده, آزمون ساختاریافته عینی, بالینی (OSCE), ارزیابی روانپزشکانObjectivesThe increasing use of standardized patients in the psy-chiatric Objective Structured Clinical Examination (OSCE) promoted the investigators to explore the viewpoints of examining professors and participating psychiatric residents towards the performance of the standardized patients.MethodIn an OSCE, 22 of the final year psychiatric residents and 16 examiners participated in our study. Performance of the 8 standardized patients in all 8 stations was evaluated after the test.ResultsThis study showed acceptable and appropriate performance of standardized patients both in acting according to and in actualizing the scenarios.ConclusionUse of standardized patients in psychiatric OSCE is recommended by the examining professors and also residents -
هدفآزمون ساختار یافته عینی- بالینی (OSCE) برای امتحانات جامع دستیاری و بورد تخصصی روانپزشکی به کار گرفته می شود. در یک بررسی راهنما که با همکاری دانشگاه های علوم پزشکی ایران، تهران و اصفهان در مرکز تحقیقات علوم رفتاری اصفهان انجام شد، ضمن آشناشدن دستیاران و استادان رشته روانپزشکی با این آزمون، روایی و پایایی آن بررسی گردید.روشاین بررسی برای تعیین روایی و پایایی آزمون OSCE در روانپزشکی در پاییز 1384 در مرکز تحقیقات علوم رفتاری اصفهان انجام شد. برای این منظور یک کارگاه سه روزه تشکیل گردید. 22 نفر از استادان و 22 نفر از دستیاران در این برنامه شرکت نمودند. شش ایستگاه 10 دقیقه ای طراحی گردید. برای تعیین روایی، روش روایی صوری و برای تعیین پایایی روش های پایایی بین ایستگاهی، همسانی درونی، ضریب وابستگی و پایایی موازی به کار برده شد.یافته هامیانگین کل نمرات چک لیست دستیاران 28/84 (انحراف معیار 91/11) و ضریب وابستگی بین نمرات ارزیاب ها (در مجموع شش ایستگاه) برابر با 96/0 و ضریب همبستگی آن 82/0 به دست آمد. ضریب همبستگی پیرسون بین میانگین نمره های چک لیست و نمره کلی محاسبه و ضریب همبستگی 89/0 (001/0>p) به دست آمد. روایی آزمون در حد بسیار خوب بود.نتیجه گیریآزمون شفاهی به روش OSCE برای دستیاران روانپزشکی انجام شدنی است و از روایی و پایایی مناسبی برخوردار است.
کلید واژگان: آزمون ساختاریافته عینی, بالینی (OSCE), روانپزشکی, روایی, پایاییObjectivesObjective Structured Clinical Examination (OSCE) is used for comprehensive exams for the residents and board of specialists in psychiatry. In a guided survey performed by Iran, Tehran, and Isfahan�Universities of Medical Sciences in the Behavioral Sciences Research Center (BSRC) in Isfahan, validity and reliability of OSCE in psychiatry were evaluated as well as familiarizing psy-chiatry residents and consultants with it.MethodThe study was conducted to measure the validity and reliability of OSCE in psychiatry autumn, 2005 in BSRC in Isfahan. A 3-day workshop was therefore held, in which 22 consultant psychiatrist and 22 psychiatry residents participated and 6 10-minute stations were also designed. To assess validity, face validity method and to assess reliability, inter-station reliability and internal con-sistency, contingency coefficient and parallel reliability were used.ResultsThe mean of checklist total scores for the residents was 84.28 (standard deviation=11.91). Agreement coefficient between the raters’ scores (in all 6 stations) was 0.96 with the correlation coefficient of 0.82. Pearson correlation coefficient between checklist scores and the global score was calculated as r=0.89 (p<0.001). Test validity was at a very good level.ConclusionOral examination of OSCE in psychiatry is feasible for residents in this field and bears appropriate validity and reliability. -
هدفاین پژوهش با هدف مقایسه دیدگاه های بیماران استانداردشده (SP ها) با نظرات استادان روانپزشکی درباره عملکرد دستیاران داوطلب نخستین آزمون ساختاریافته عینی- بالینی (OSCE) روانپزشکی در ایران انجام شده است.روش22 نفر دستیار سال آخر روانپزشکی در نه ایستگاه با حضور هشت SP در یک روز ارزیابی شدند. در هر ایستگاه دو ارزیاب جداگانه بر پایه چک لیست از پیش طراحی شده به نمره دهی دستیاران پرداختند. سه نفر از SP ها زن و پنج نفر مرد با میانگین سنی 27 سال بودند. در پایان نظرات استادان با نظر SP ها در مورد عملکرد دستیاران مقایسه گردید.
یافته ها: به جز در سه ایستگاه، در سایر ایستگاه ها همبستگی معنی داری بین نظرات استادان و SP ها دیده نشد. در مواردی که در این زمینه همبستگی دیده شد، SP ها از سطح تحصیلی بالاتری به ویژه در زمینه های مرتبط با روانپزشکی برخوردار بودند.نتیجه گیریبا وجود توانمندی های بیماران استانداردشده، شاید نتوان بر نظر آنها به عنوان ارزیاب تکیه کرد مگر آن که از سطح تحصیلات بالاتری برخوردار باشند.
کلید واژگان: آزمون ساختاریافته عینی, بالینی روانپزشکی, دستیار روانپزشکی, بیمار استانداردشدهObjectivesThis study aims to compare viewpoints of standardized patients (SPs) and consultant psychiatrists about the performance of volunteer residents in the first Objective Structured Clinical Examination (OSCE) in Iran.MethodOSCE was hold with 9 stations and 8 SPs, in one day with attendance of 22 senior psychiatric residents. In each station two raters independently scored the residents based on a previously prepared checklist. SPs were three females and five males with the mean age of 27 years. In the end, viewpoints of consultant psychi-atrists and SPs on the performance of residents were compared.ResultsBeside three stations, no significant correlation between SPs’ and consultants’ opinions could be found in other stations. SPs in the stations with significant correlation had higher level of educa-tion especially in the psychiatry-relevant fields.ConclusionDespite capabilities of the SPs, it is probably not reason- able to rely on their opinion as raters unless they have higher level of education. -
هدفپژوهش حاضر به منظور بررسی میزان تاثیر احتمالی سامانه پیام رسان های عصبی دوپامینرژیک در اختلال وسواسی- جبری انجام شده است.روشاین پژوهش، یک بررسی آزمایشی دو سرکور است که تاثیر ترکیب دارویی فلوکستین- هالوپریدول با ترکیب فلوکستین- دارونما را در دو گروه دوازده نفری مقایسه می کند. بیماران مبتلا به اختلال وسواسی- جبری براساس معیار تشخیصی DSM-IV انتخاب شده و به کمک یک پرسشنامه جمعیت شناختی و مقیاس سنجش اختلال وسواسی- جبری یل- براون مورد بررسی قرار گرفتند.یافته هانتایج نشان داد پاسخ درمانی از هفته اول در بیماران مصرف کننده هالوپریدول- فلوکستین نسبت به بیماران گروه دارونما فلوکستین تااندازه ای بهتر بود. این میزان تفاوت در پاسخ درمانی، در ویزیت سوم (پایان هفته چهارم) معنی دار بود.نتیجهمی توان نتیجه گرفت افزون بر تاثیرگذاری سامانه پیام رسان عصبی سروتونین در ایجاد و شکل گیری اختلال وسواسی- جبری، سامانه دوپامینرژیک هم می تواند نقشی در پاتوفیزیولوژی اختلال وسواسی- جبری داشته باشد.
کلید واژگان: وسواسی, اجباری, فلوکستین, هالوپریدولThis study was designed to investigate the possibility of dopaminergic involve-ment in obsessive-compulsive patients (OCD). Method This double-blind study compared the efficacy of fluoxetine-haloperidol with that of fluoxetine-placebo in two groups, each comprised of 12 subjects. These subjects with obsessive-compulsive disorders were selected on the basis of DSM-IV diagnostic criteria; they were asse- ssed by a demographic questionnaire and Yale-Brown Scale for evaluating obsessive-compul- sive disorders. Findings The results showed that the response to treatment in haloperidol-fluoxetine group was somewhat better than the fluoxetine-placebo group from the first week of the study. The difference was significant at the third visit (end of fourth week). Results In addition to serotonin neurotransmitter system, dopaminergic system may play a role in pathophysiology of obsessive-compulsive disorder. -
این مطالعه برای یافتن چگونگی ارتباط واکنش پذیری هیجانی و میزان ناخوشکامی در بیماران افسرده، سامان داده شده است. چهل بیمار در این پژوهش شرکت داشتند که به دو گروه همتا شده کم ناخوشکام و بیش ناخوشکام (بر اساس پرسشنامه اسنیت-همیلتون) تقسیم شدند. در این مطالعه از محرک های بویایی خوشایند و خنثی برای القای هیجان، و از یک مقیاس درجه بندی کمی، برای سنجش واکنش پذیری هیجانی استفاده شد. گذشته از آن که نتایج حاکی از افسردگی و ناامیدی بیشتر گروه بیش ناخوشکام نسبت به گروه کم ناخوشکام بود، واکنش پذیری گروه بیش ناخوشکام در برابر محرک های خوشایند و نیز ناخوشایند، کاهش معنی داری را نشان داد.
بدانید!
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.