به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

فائزه طاهری سرمد

  • فائزه طاهری سرمد*، علی کرمی
    معماری سنتی ایران به خصوص خانه های آن متاثر از هویت و ارزش های فرهنگی مردمان آن است. از جمله اصول مسکن سنتی ایران رعایت محرمیت و سلسله مراتب آن در ساختار خانه های سنتی است. تحلیل و بررسی روابط فضایی این بناها از منظر محرمیت، می تواند ما را در حفظ و ایجاد محرمیت در ساختار مسکن امروزی یاری دهد. برای شناسایی روابط فضایی و استفاده از آن به عنوان الگویی مناسب، می توان از نظریه نحو فضا استفاده کرد. با کمک این نظریه می توان روابط اجتماعی را در یک بنا فهمید و آن ها را تجزیه و تحلیل نمود. به منظور تحلیل و آنالیز اطلاعات در این پژوهش با انتخاب نمونه هایی از خانه های سنتی دوره قاجاریه با ساختار پلانی متفاوت و متعدد، به کمک متد شناخت کمی از طریق تکنیک های چیدمان فضا و از نرم افزار دپس مپ استفاده شده است. در این پژوهش از آنالیز های 1VGA به عنوان آنالیز اصلی برای بررسی روابط فضایی مجموعه استفاده شده است. با کمک این آنالیز شاخص عمق و دو شاخصه یکپارچگی بصری و پیوستگی برای هشت نمونه موردی انجام شده و نیز با بررسی مقایسه ای این دو شاخص، موضوع سلسله مراتب محرمیت در ساختار نمونه های موردی مورد تحلیل قرار گرفته است. نتایج نشان می دهد که خانه هایی که دارای یک حیاط می باشند و یا ساختار پلان آن ها به نحوی است که اغلب فضاهای خانه اطراف یکی از حیاط ها سازماندهی شده اند، در قیاس با نمونه های با حیاط متعدد و مشابه از نظر ابعاد و شکل، دارای الگوی منظم تری از سلسله مراتب محرمیت در فضاهای عمومی تا خصوصی می باشند و این موضوع قابلیت درک فضا را برای کاربر آسان می نماید و یا به عبارتی خوانایی فضا ها در این نوع نمونه ها بیش تر بوده؛ اگر چه محرمیت در خانه های با حیاط متعدد نسبت به خانه هایی که دارای یک حیاط می باشند، بیش تر رعایت شده است.
    کلید واژگان: نحو فضا, خانه های سنتی, سلسله مراتب
    Faezeh Taheri Sarmad *, Ali Karami
    The traditional architecture of Iran, particularly its houses, is influenced by the identity and cultural values of the people of that time. Observation of privacy and its hierarchy in the structure of traditional houses is among the principles of traditional houses in Iran. Analysis and investigation of spatial relations in these buildings regarding privacy help us preserve and create privacy in modern housing. One can employ the space syntax theory to identify spatial ties and use them as an appropriate pattern. This theory allows us to know and analyze the social relationships in a building. To do data analysis in this study, some samples are chosen from among traditional houses of the Qajar Period with different and various plan structures using the quantitative cognition method through space syntax techniques and DepthMap Software. This study employed Visibility Graph Analysis to assess the spatial relations in the building. This analysis has been used to examine the depth index and two visual integrity and connectivity for eight case studies. Furthermore, privacy hierarchy has been analyzed in the structure of case studies by comparing these two indices. The results show that houses having one courtyard or the plan structure is designed in a way that most spaces of the house are arranged around one of the courtyards provide a more regular pattern of privacy hierarchy from public to private spaces rather than the samples having many courtyards that are similar in dimensions and shape. The mentioned case makes it easy for us to comprehend space, so the legibility of the spaces is higher in these case studies. However, privacy in houses with several courtyards is more observed than in houses with one courtyard.
    Keywords: Space Syntax, Traditional Houses, Hierarchy
  • جمال الدین هنرور*، مختار رستمی، مریم ازنب، فائزه طاهری سرمد

    فضاهای زیستی در هر منطقه، تحت تاثیر خاستگاه های فرهنگی، محیطی، اجتماعی، تاریخی و سیاسی آن منطقه شکل گرفته است. شهر پاوه در شمال استان کرمانشاه دارای خانه های ارزشمند تاریخی است که اکثرا به صورت پلکانی و با توجه به توپوگرافی و شیب زمین ساخته شده اند. این تحقیق باهدف شناخت عناصر کالبدی و فضایی در خانه های سنتی پاوه انجام گرفت. با بررسی این عناصر عواملی که در شکل گیری فرم و عناصر کالبدی و فضایی خانه های سنتی شهر پاوه موثرند، شناسایی شدند. روش این پژوهش از طریق مطالعه شرایط موجود و شیوه توصیفی-تحلیلی و ابزار مصاحبه و نیز بررسی اسناد و مدارک؛ مشاهده و نقشه برداری می باشد. جامعه هدف به شکل هدفمند و با روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شده اند. نتایج این پژوهش نشان می دهد که فضاهای داخلی خانه های سنتی پاوه دارای چند کاربری مختلف می باشد که دالان، مطبخ، انبار، اتاق، راه پله در یک طبقه یا به صورت دوطبقه در خانه ها وجود دارد، همچنین ویژگی های فرهنگی، اجتماعی، مذهبی، اقتصادی شامل استفاده از مصالح بوم آورد، سلسله مراتب فضایی، تفکیک درست فضاها، ساخت خانه ها در بالا یا کنار یکدیگر و توجه به نکات اقلیمی ازجمله جهت گیری صحیح، کرسی چینی، ابعاد مناسب بازشوها مهم ترین عوامل در شکل گیری کالبد و سازمان فضایی خانه در پاوه است.

    کلید واژگان: عناصر کالبدی, عناصر فضایی, خانه های تاریخی, خانه های پلکانی, پاوه, کرمانشاه
    Jamaleddin Honarvar *, Mokhtar Rostami, Maryam Aznab, Faezeh Taheri Sarmad

    Living spaces in each region are shaped by the cultural, environmental, social, historical, and political influences of that region. The city of Paveh, located in the north of Kermanshah province, is home to valuable historical houses, primarily built in a stepped arrangement that conforms to the topography and slope of the land. This research aimed to understand the physical and spatial elements in the traditional houses of Paveh. By examining these elements, the study identified the factors influencing the form and physical and spatial characteristics of these traditional houses. The research employed a descriptive-analytical method, incorporating the study of existing conditions, interviews, document reviews, observation, and mapping. The target population was selected purposefully using a snowball sampling method. The results indicate that the interior spaces of Paveh's traditional houses serve multiple purposes, including hallways, kitchens, storage rooms, rooms, and staircases, arranged on one or two floors. The factors influencing the design of these houses include cultural, social, religious, and economic characteristics. Notable features include the use of natural materials, spatial hierarchy, appropriate separation of spaces, construction of houses atop or adjacent to each other, and attention to climatic considerations such as proper orientation, "Chinese chairs," and appropriately sized openings. These elements are the most important factors in shaping the physical form and spatial organization of houses in Paveh.

    Keywords: Physical Elements, Spatial Elements, Historical Houses, Staircase Houses, Paveh, Kermanshah
  • جمال الدین هنرور، مختار رستمی، مریم ازنب، فایزه طاهری سرمد *

    معماری بومی شاخه ای از معماری بر پایه نیازهای منطقه ای و مصالح ساختمانی است که بازتاب سنت های منطقه ای است. شهر پاوه در شمال غربی استان کرمانشاه با قدمتی بیش از سه هزار سال بسیاری از بناهای ارزشمند را در خود جای داده است که به صورت پلکانی و با توجه به توپوگرافی زمین ساخته شده اند. هدف مقاله حاضر، بررسی تاثیرگذاری فرهنگ و معیشت در شکل گیری کالبدی و فضایی زیستی خانه های سنتی پاوه است. روش این تحقیق از نوع کاربردی، و به لحاظ ماهیت از نوع پیمایشی، و به لحاظ شیوه تحلیل داده ها، توصیفی تحلیلی است. داده ها به دو روش آماری و مشاهده تجزیه وتحلیل شده اند. اطلاعات از طریق معیارهای معیشتی، موقعیت جغرافیایی، نوع مصالح، فرهنگ، عوامل محیطی و با روش مشاهده در بهار 1402 جمع آوری شد و از طریق آزمون های تحلیل عاملی و رگرسیون با نرم افزارهای SPSS و LISREL تجزیه وتحلیل شد. اعتبار سنجی روایی پرسشنامه از طریق اعتبار محتوایی و پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ تایید شد. با تحلیل عاملی تاییدی مولفه های تحقیق با بار عاملی بالای 0 .4 شناسایی و تایید شدند. براساس یافته ها، مولفه فرهنگ و اقلیم بالاترین تاثیر را بر شکل گیری کالبدی و فضایی خانه های سنتی شهر پاوه دارند. ویژگی های فرهنگی، اجتماعی، مذهبی، معیشتی شامل استفاده از مصالح بوم آورد، سلسله مراتب فضایی، تفکیک درست فضاها، ساخت خانه ها در بالا یا کنار یکدیگر و توجه به نکات اقلیمی از جمله جهت گیری صحیح، به کارگیری کرسی چینی، ابعادمناسب بازشوها و... مهم ترین عوامل در شکل گیری کالبد و سازمان فضایی خانه در پاوه است.

    کلید واژگان: فرهنگ و معیشت, عناصر کالبدی و فضایی, خانه های پلکانی, شهر پاوه, معماری سنتی
    J. Honarvar, M. Rostami, M. Aznab, F. Taheri Sarmad *

    Native design of buildings is a branch of architecture based on local needs and available materials that reflect regional traditions. The city of Paveh in the northwestern Iranian province of Kermanshah has many valuable buildings, with some dating back to more than three thousand years which are stepped-type based the topography of the land. The purpose of this research is to investigate the impact of culture and livelihood on the physical and biological space formation of traditional houses in Paveh. Data were collected through measuring livelihood standard, geographical location, and type of materials, culture and environmental factors through observation method in spring 2023 and based on questionnaire as a tool. The data analysis was done through factor analysis and regression tests with Lisrel and SPSS software. Validation of the questionnaire was confirmed through content validity and its reliability was checked through Cronbach alpha (r=0.701). By confirmatory analysis, research components with a factor load above 0.4 were identified and confirmed. The ADJR2 index in the regression test showed that the research indicators predict 61% of the physical and biospatial variance of the traditional houses in Paveh. The component of culture and climate has the highest influence (beta=0.779) on the physical and spatial formation of traditional houses there. The results obtained from the observation method also showed that the cultural, social, religious, livelihood features include the use of natural materials, spatial hierarchy, proper separation of spaces, building houses on top or next to each other and paying attention to the environment, including the correct orientation, the use of brick laying, the appropriate dimensions of the openings, etc. which have been the most important factors in bodily and spatial formation of houses in Paveh.

    Keywords: terraced houses, Paveh city, culture, livelihood, physical, spatial elements, traditional architecture
  • فائزه طاهری سرمد*

    زنان، بخش قابل توجهی از مخاطبان خیابان های تجاری هستند که نیازهای آنان برای حضور در این فضاها کمتر از سایر گروه ها مورد توجه قرار گرفته است و بطوری که ممکن است بارها از زنان شنیده باشیم که تجربه حضور و عبور از این گذرها برای این گروه جنسی راحت نیست؛ چرا که حس ناراحتی و ناامنی را در آنان ایجاد می کند. مسیرهای پیاده رو خیابان های تجاری مصدق و نوبهار در شهر کرمانشاه نیز از این قاعده مستثنی نبوده وآنچه از بررسی و تحلیل وضعیت عملکردی و تجربه حضور زنان به ویژه در ساعات پر رفت و آمد در این دو خیابان برآید، نشان از عدم توجه به معیارهای آسایش زنان اعم از آسایش محیطی و روانی در طراحی این فضاها دارد. بر این اساس هدف پژوهش حاضر کاربردی و در پی بررسی و تحلیل وضعیت آسایش (محیطی و روانی زنان) براساس امکانات موجود در پیاده روهای مذبور و نیز تحلیل و ارزیابی کیفیت محیط براساس شاخص های کیفیت محیط است و به دنبال پاسخ به این پرسش است که وضعیت آسایش زنان در پیاده روهای خیابان تجاری شهر کرمانشاه چگونه است و برای تحقق آن چه باید کرد؟ این پژوهش از نظر ماهیت کاربردی و با رویکرد توصیفی-تحلیلی، ابتدا به شناخت عناصر تشکیل دهنده پیاده رو، شاخص های کیفیت فضا و مولفه های آسایش زنان با استفاده از مطالعات اسنادی و منابع کتابخانه ای می پردازد، سپس براساس مفاهیم مستخرج از بخش نظری و رابطه نیاز آسایش زنان با شاخص های کیفیت فضای پیاده رو، معیارهای ارزیابی آسایش زنان براساس استاندارد های جهانی تدوین می گردد. ابزار مورد استفاده در این پژوهش مشاهده میدانی و پرسشنامه (طیف لیکرت) و مصاحبه می باشد. حجم نمونه براساس فرمول کوکران و برای هر نمونه 200 نفر و توزیع پرسشنامه به صورت تصادفی در میان زنان حاضر در خیابان های تجاری بوده است. سنجش داده ها با استفاده از سنجش رایج آماری (درصد) و ارزیابی پایایی با استفاده از آلفای کرونباخ در نرم افزار SPSS انجام گرفته است. نتایج حاصل از تحلیل نظام مند داده ها حاکی از آن است که وضعیت تامین آسایش زنان در هر دو پیاده رو خیابان های مصدق و نوبهار ضعیف ارزیابی می شود، بطوریکه آسایش محیطی (فیزیولوژیکی و فیزیکی) زنان نامطلوب و بیشترین میانگین در حوزه عبور و حوزه سواره رو می باشد. از نظر معیارهای آسایش روانی نیز هر دو خیابان در حوزه لبه دارای وضعیت نسبتا مطلوبی می باشند. همچنین نتایج حاصل از بررسی و ارزیابی کیفیت فضایی نشان می دهد پیاده رو خیابان نوبهار دارای کیفیت مطلبوب تری نسبت به خیابان مصدق است.

    کلید واژگان: کیفیت فضایی, پیاده رو تجاری, آسایش زنان, کرمانشاه
    Faezeh Taheri Sarmad *

    Women are a significant part of the audience of commercial streets, that their needs to be present in these space have been given less attention than other groups, and so we may have heard many times from women that the experience of being present and passing through these passages is not easy for this gender group, Because it creates a sense of discomfort and insecurity in them. The sidewalks of Mossadegh and Nobahar commercial streets in Kermanshah are no exception to this rule, and what can be seen from the analysis and analysis of the functional situation and the experience of the presence of women, especially during the busy hours, in these two streets, shows the lack of attention to comfort standards both environmental and psychological comfort in the design of these spaces. Based on this, the purpose of the current research is practical and it seeks to investigate and analyze the state of comfort (environmental and psychological of women) based on the facilities available on the said sidewalks, as well as the analysis and evaluation of the quality of the environment based on the indicators of the quality of the environment, and it seeks to answer the question that What is the comfort situation of women on the sidewalks of Kermanshah's commercial street and what should be done to make it happen? In terms of its applied nature and with a descriptive-analytical approach, this research first deals with the knowledge of sidewalk elements, space quality indicators and women's comfort components using documentary studies and library resources, then based on the concepts extracted from the theoretical part and the relationship between the comfort needs of women and the indicators of the quality of sidewalk space, the evaluation criteria for women's comfort are compiled based on international standards. The tools used in this research are field observation, questionnaire (Likert scale) and interview. The sample size was based on the Cochran formula and 200 people for each sample, and the questionnaire was randomly distributed among the women present in the commercial streets. Data measurement has been done using common statistical test (percentage) and reliability evaluation using Cronbach's alpha in SPSS software. The results obtained from the systematic analysis of the data indicate that the condition of women's comfort on both the sidewalks of Mossadegh and Nobahar streets is evaluated as poor, so that the environmental (physiological and physical) comfort of women is unfavorable and the highest average is in the crossing area and the area rider is facing. In terms of mental comfort criteria, both streets in the edge area have a relatively favorable condition. Also, the results of the survey and evaluation of the spatial quality show that the sidewalk of Nobahar Street has a better quality than Mossadegh Street.

    Keywords: Spatial quality, Commercial sidewalk, Women's comfort, Kermanshah
  • فائزه طاهری سرمد*

    در شهرسازی معاصر، توسعه و سلطه حرکت سواره و حجم زیاد ترافیک، کم تر توجه برنامه ریزان و طراحان شهری را برای حرکت پیاده و نیازها و حقوق طبیعی انسانی او، برانگیخته و به تدریج اولویت دادن به نقش عابرپیاده و فضاهای پیاده محور شهری کم رنگ شده است. خیابا های تجاری و پیاده روهای آن به عنوان نمونه ای از فضاهای تجاری که از گذشته تا کنون جایگاه خود را در شهرها حفظ نموده اند، از محورهای پر رفت وآمد شهری محسوب می شوند، که توجه به نیاز آسایش و راحتی زنان به عنوان بخش بزرگی از مخاطبان این فضا امری ضروری است و این عرصه ها برای موفقیت باید پاسخگوی کاربران خود باشند. کلانشهر کرمانشاه نیز از این قاعده مستثنی نبوده و غلبه فضاهای سواره بر مسیرهای پیاده خیابان های تجاری مصدق و نوبهار عرصه را بر حضور شهروندان به ویژه زنان تنگ نموده است. لذا هدف این پژوهش دو جانبه و به دنبال پاسخ به این پرسش ها است: چه عواملی بر کیفیت فضایی پیاده روهای خیابان تجاری موثر بوده و چه میزان از نیاز آسایش و راحتی زنان با توجه به امکانات موجود در پیاده رو تامین می شود؟ این تحقیق به روش کیفی و برای ارزیابی نهایی از تحلیل داده ها بهره گرفته شده است. این پژوهش ابتدا به شناخت عناصر تشکیل دهنده پیاده رو، شاخص های کیفیت فضا و مولفه های راحتی زنان با استفاده از مطالعات اسنادی و منابع کتابخانه ای می پردازد. سپس براساس مفاهیم مستخرج از بخش نظری و رابطه نیاز آسایش زنان و شاخص های کیفیت فضای پیاده رو، ارزیابی میزان آسایش زنان به روش میدانی و حضور در پیاده روها و پرسشنامه محقق می گردد. سنجش داده ها با استفاده از درصد و ارزیابی پایایی با نرم افزار SPSS انجام گرفته است. نتایج حاکی از آن است که بیشترین مشکلات زنان در پیاده روها، تامین نشدن آسایش فیزیکی و فیزیولوژیکی در حوزه عبور، حوزه سواره رو و حوزه مبلمان (نورپردازی نامناسب) است و آسایش روانی زنان در هر دو خیابان به ویژه نوبهار وضعیت قابل قبولی دارد.

    کلید واژگان: کیفیت فضایی, پیاده رو, خیابان تجاری, آسایش زنان, کرمانشاه

    In contemporary urban planning, the development and domination of riding and the large volume of traffic have provoked less attention of urban planners and designers for pedestrian movement and his natural human rights and needs, and gradually giving priority to the role of pedestrians and pedestrian-oriented urban spaces. It has faded. Commercial streets and its sidewalks are an example of commercial spaces that have maintained their position in cities since the past until now, according to the issues that become cities for commuting. The comfort of women as a large part of the audience of this space is important, and these arenas must be responsive to their users for success. The metropolis of Kermanshah is not an exception to this rule, and the predominance of riding spaces over the pedestrian paths of Mossadegh and Nobahar commercial streets has narrowed the arena for the presence of citizens, especially women. Therefore, the aim of this research is two-sided and seeks answers to these questions: What factors are effective on the spatial quality of commercial street sidewalks and how much of women's needs for comfort and convenience are provided according to the facilities available on the sidewalk? This research is qualitative and data analysis is used for the final evaluation. First of all, this research deals with the knowledge of sidewalk elements, space quality indicators and women's comfort components using documentary studies and library resources. Then, based on the concepts extracted from the theoretical part and the relationship between the comfort needs of women and the indicators of the quality of sidewalk space, the evaluation of the level of comfort of women is realized by the field method and presence on the sidewalks and questionnaires. Data measurement was done using percentage and reliability assessment with SPSS software. The results indicate that the biggest problems of women on the sidewalks are the lack of physical and physiological comfort in the area of ​​passage, rider area and furniture area (improper lighting) and psychological comfort in both streets, especially in Nobahar, is acceptable.

    Keywords: spatial quality, sidewalk, commercial street, women's comfort, Kermanshah
  • مریم ازنب، جمال الدین هنرور، محمدمهدی سروش*، فائزه طاهری سرمد

    بدون شک، محرمیت با ابزار سلسله مراتب فضایی، یکی از معیارهای اصلی طراحی و ساخت شهرهای اسلامی بوده است. تاکید اسلام بر محرمیت، باعث شده که این مشخصه بر تمامی ابعاد اجتماعی و فرهنگی که معماری، یکی از نمودهای آن است اثر بگذارد. در حقیقت، معماری ساختمان ها برای پاسخ به نیازهای فرهنگی و محیطی افراد، طراحی شده است. ازآنجاکه الگوی خانه های معاصر کرمانشاه تا حدودی گواه بر بی توجهی به اصل محرمیت در معماری و فرهنگ ایران است، ارایه الگویی برای حفظ محرمیت در خانه های امروزی بر اساس گونه شناسی مسکن، یکی از ضروریات مهم به نظر می رسد. هدف از این پژوهش، شناخت سلسله مراتب فضایی در ایجاد محرمیت درگونه شناسی تاریخی خانه هاست. با بررسی سلسله مراتب فضایی در ایجاد محرمیت، سیر تحول این فضاها در خانه های سه دوره، موردبررسی قرار گرفت. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی، با تاکید بر روش استدلال منطقی است. یافته های تحقیق نشان می دهد که در خانه های تاریخی (دوره سنتی و انتقال) کرمانشاه، سلسله مراتب در ورود به خانه با نیازهای ساکنان متناسب بوده است که این تناسب، کمتر در اولویت توجه طراحان امروزی قرارگرفته است. ازاین رو، با ایجاد سلسله مراتب در فضای ورودی، علاوه بر ایجاد محرمیت، می توان به تعریف درستی از فضاهای خصوصی و نیمه خصوصی در خانه های معاصر (تجدد) دست یافت و از اختلال در کاربری و هویت دیگر فضاها جلوگیری به عمل آورد.

    کلید واژگان: محرمیت, گونه شناسی تاریخی, فضای ورودی, مسکن, سلسله مراتب
    Maryam Aznab, Jamaleddin Honarvar, Mohammadmahdi Soroush *, Faezeh Taheri Sarmad

    Undoubtedly, privacy with the tool of spatial hierarchy has been one of the main criteria for designing and building Islamic cities. Islam's emphasis on privacy has caused this characteristic to affect all social and cultural aspects of which architecture is one of its manifestations. The architecture of buildings is designed to respond to the cultural and environmental needs of people. Since the model of the contemporary houses of Kermanshah is to some extent proof of the disregard for the principle of privacy in Iranian architecture and culture, providing a model for maintaining privacy in modern houses based on the typology of housing seems to be one of the necessities. This research aims to know the spatial hierarchy in creating privacy in the historical typology of houses. By investigating the spatial hierarchy in creating privacy, the evolution of these spaces in the houses of three eras was investigated. The research method is descriptive-analytical, with an emphasis on logical reasoning. The research findings show that in the historical houses (traditional and transition period) of Kermanshah, the hierarchy in entering the house has been proportional to the needs of the residents, and this proportionality is less in the priority of attention of today's designers. Therefore, by creating a hierarchy in the entrance space, in addition to creating privacy, it is possible to achieve a proper definition of private and semi-private spaces in contemporary (modern) houses and to prevent disruption in the use and identity of other spaces.

    Keywords: privacy, historical typology, entrance space, housing, hierarchy
  • مریم امیری، ناجی پژمان ضیایی*، فائزه طاهری سرمد

    شناخت محیط به عنوان عامل تاثیر گذار بر کیفیت تصویر ذهنی، در مسیریابی کاربران ترمینال های فرودگاهی، نقشی بسزا ایفا می کند. با این وجود کم توجهی به مولفه ‍ های موثر بر کیفیت ادراک کاربران، در طراحی فضاهای مذکور، موجب کاهش ارتباط کاربران با این فضاها شده است. این پژوهش در راستای پاسخ به این سوال شکل گرفته که میزان اثربخشی مولفه های تصویر ذهنی و نقشه های شناختی در مسیریابی بهینه کاربران فضاهای ترمینال های فرودگاهی به چه اندازه است. سنجش نوع و میزان اثر ارتباط میان این مولفه ها در کیفیت مسیریابی کاربران فضاهای مذکور سوال دیگر این تحقیق بوده است. تبیین مولفه های موثر بر ایجاد و تقویت تصویر ذهنی با تمرکز بر افزایش کیفیت کاربری، هدف اصلی تحقیق بوده و ایجاد سهولت در مسیریابی فضاهای جمعی از دیگر اهداف آن به شمار می آید. به منظور دستیابی به اهداف تحقیق، از راهبرد کمی با تکیه بر مطالعات کتابخانه ای و میدانی بهره گرفته شده است. داده های کیفی بر پایه مطالعه منابع مکتوب پیرامون ادراک محیط، تصاویر ذهنی و نقشه های شناختی جمع آوری شده و اطلاعات کمی مبتنی بر پیمایش میدانی با استفاده از ابزار پرسش نامه در محدوده مکانی مورد مطالعه به دست آمده است. یافته های استنباطی پژوهش حاکی از آن است که در رتبه بندی، تاثیر عوامل کالبدی، خوانایی، جست وجوی معنی و جذابیت به ترتیب از بیشترین میزان اثربخشی در شکل گیری نقشه ذهنی برخوردار بوده اند.

    کلید واژگان: تصویرذهنی, نقشه شناختی, مسیریابی, ترمینال فرودگاهی, فرودگاه امام خمینی (ره)
    Maryam Amiri, Naji Pezhman Ziaeei *, Faezeh Taheri Sarmad

    | Knowledge of the surroundings as a factor affecting the quality of the mental image plays an important role in navigation by users of airport terminals. However, disregarding the effects of the components on the quality of users’ perception of such places’ design has affected the relationship between users and these places. This study was conducted to answer the following questions: What is the effectiveness of components of the mental image and cognitive map on the optimum navigation by airport terminal users? What are the type and extent of the relationship between these components on the quality of navigation of the users of such places? Explanation of the factors affecting the formation and strengthening of the mental image with a focus on increasing the user quality was the main objective of this study, and making it easier to route public spaces was another objective. To achieve the research objectives, a quantitative strategy was used, relying on library and field studies. Qualitative data were collected based on the study of written references on the perception of the environment, mental images, and cognitive maps, and quantitative data were obtained from a field survey using a questionnaire in the study area. The study results showed that for the ranking, the frame (body), legibility (readability), search for meaning, and attractiveness have been the most effective on the cognitive map, respectively.

    Keywords: Mental image, Cognitive Map, navigation, Airport terminal, Imam Khomeini International Airport
  • فائزه طاهری سرمد، علیرضا عینی فر*، آزاده شاهچراغی
    فضا به عنوان جوهره معماری نیازمند شیوه هایی جهت تقویت و استفاده بهینه از خرد فضاها است که از آن ها به عنوان شیوه های توانمندسازی خرد فضا یاد می شود. شیوه هایی که جامعه ها در زمان و مکان مشخص، برای توانمندسازی فضا در تعامل با سرزمین، تاریخ و توان های محیطی و همچنین شیوه زندگی خود استفاده کرده اند. هدف این پژوهش بررسی شیوه های توانمندسازی خرد فضاها در خانه می باشد؛ تا در این شیوه ها، راهکارهای موثر برای بهبود کیفیت مسکن معاصر به دست آید. این پژوهش به دنبال پاسخگویی به این پرسش ها است: شیوه های توانمند سازی خرد فضاها کدامند؟ شیوه های توانمندسازی خرد فضاها در خانه های تاریخی و معاصر به چه شکل می باشد؟ چه راهکارهایی برای استفاده از شیوه های توانمندسازی خردفضاها در مسکن امروز وجود دارد؟ این تحقیق به روش کیفی انجام شده و برای ارزیابی نهایی از تحلیل داده ها بهره گرفته است. این مطالعه ابتدا به باز تعریف مفاهیم و روش های توانمندسازی خرد فضاها می پردازد و در ادامه با برگزیدن خانه های دوره قاجاریه، پهلوی و معاصر از سه بافت کهن، میانی و جدید شهر کرمانشاه به عنوان منبع و با مطالعات میدانی و حضور در این خانه ها به بررسی خردفضاها و بررسی تطبیقی این خانه ها پرداخته است.در این مسیر از مطالعات اسنادی و کتابخانه ای و تحلیل نقشه ها استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که تفاوت معماری سنتی و معماری امروزی در چگونگی طراحی همگرا و واگرا در عناصر معماری می باشد. سازمان فضایی خانه که در خانه های سنتی به صورت همگرا، جوانب گوناگونی ازجمله پاسخگویی به شیوه زندگی، ایجاد تنوع نوری و چشم اندازی، برقراری ارتباط متقابل با طبیعت و تامین ایستایی و آسایش را نظام می بخشید و یکپارچه می ساخت، در خانه های معاصر به سمت واگرایی سوق داده می شود. شیوه های طراحی همگرا مستلزم استفاده از شیوه های توانمندسازی خردفضاهاست
    کلید واژگان: توانمندسازی فضا, تعریف فضا, ترکیب فضا, سازگاری فضا
    Faezeh Taheri Sarmad, Alireza Einifar *, Azadeh Shahcheraghi
    To enhance the performance of space, as the essence of architecture, it is required to strengthen and optimally use micro-spaces. The methods applied to this end are referred to as "micro-space empowerment methods". These methods have been applied at specific times and in given places to organize space by each society to interact with the territory, history, environmental capabilities, as well as lifestyle. The present study aims to investigate the empowerment methods of micro-spaces in the home to identify effective solutions to improve the quality of contemporary housing. So, the research questions are as follows: What are the micro-space empowerment methods? How are the micro-spaces in historical and contemporary houses empowered? How can micro-space empowerment methods be applied in today's housing? The present study is qualitative research carried out using data analysis. In the present study, first, the concepts related to micro-space empowerment are redefined and micro-space empowerment methods are described. Next, three houses belonging to three Qajar, Pahlavi, and contemporary eras are selected from the three old, middle, and new textures of Kermanshah City as a source, and their micro-spaces are studied and compared by library studies, field studies, and observations. The results indicate that traditional architecture and modern architecture are different in the design of architectural elements. In traditional houses, there is a convergent spatial organization through which various aspects such as responding to lifestyle, diverse lighting and landscape, interaction with nature, and comfort, are organized and integrated, while in contemporary houses, they are provided in a divergent design. Convergent design methods require the use of micro-space empowerment methods.
    Keywords: Space Empowerment, Space Definition, Space Composition, Space Adaptation
  • فائزه طاهری سرمد، علیرضا عینی فر*، آزاده شاهچراغی
    خانه های سنتی مهم ترین مکان برای نشان دادن سبک زندگی در گذشته هستند. عدم شناخت و درک این ساختمان ها به تدریج ساختار خانه ها را به سمت جایگزینی این ساختمان ها با ساختمان های معاصر هدایت می کند. کرمانشاه شهری با تاریخچه ی غنی و محلات تاریخی روزگاری بسیاری از خانه های ارزشمند را در خود جای داده بود؛ اما به واسطه جنگ تحمیلی، توسعه، مهاجرت، تغییر سبک زندگی، بخش های وسیعی از بافت و خانه های ارزشمند شهر دچار تغییر شده است. این پژوهش به گونه شناسی خانه های تاریخی کرمانشاه در عهد قاجار و پهلوی می پردازد؛ این گونه شناسی شامل موضوعاتی ازجمله نظام کالبدی، چیدمان فضایی، ارتباطات کالبدی، شیوه های تعریف فضا (فضای باز، فضای پوشیده، فضای بسته) می باشد. هدف از این مطالعه و بررسی الگوشناسی ابنیه جهت بهبود این بناهای ارزشمند و نجات آن ها در برابر پیدایش بناهای غیرمتعارف است . برآیند این پژوهش امکان تفکیک و دسته بندی خانه های تاریخی شهر کرمانشاه را براساس ویژگی های شکل و فرم را فراهم می آورد. این مقاله به دنبال پاسخ گویی به دو پرسش است؛ خانه های سنتی در شهر کرمانشاه به چند گونه قابل دسته بندی هستند؟ الگوهای استخراج شده از خانه های دوره ی قاجار و پهلوی چیست؟ روش گردآوری اطلاعات به صورت میدانی و اسنادی (کتابخانه ای) و روش تحقیق توصیفی-تحلیلی است. نتایج به دست آمده نشان می دهد، خانه های دوره ی قاجار ساختاری درون گرا و در اواخر دوره ی قاجار به صورت درون گرا-برون گرا و در دوره ی پهلوی به صورت برون گرا بود که این تحول متاثر از بسیاری از فاکتورها از جمله تغییرات ناشی از دگرگونی الگوی معماری، تاثیرات معماری غرب و تحول در ساختارهای اجتماعی و فرهنگی جامعه در این دوران می شود؛ همچنین خانه ها در دوره ی قاجار به صورت یک حیاطه، دوحیاطه، سه حیاطه، و چهارحیاطه بوده اند، ولی در دوره ی پهلوی به یک حیاطه تغییر یافته اند. حذف تدریجی هشتی، انتقال آشپزخانه از زیرزمین و حیاط اختصاصی در دوره ی قاجار به حیاط و در ارتباط با آن در دوره ی پهلوی، انتقال راه پله از گوشه ها به محور اصلی بنا هم از دیگر تغییرات این دوره است. کاهش فضای بسته و افزایش فضای باز هم ازجمله تغییرات خانه های تاریخی در دوره ی پهلوی است؛ همچنین سه گونه ی سنتی، فرنگی و تلفیقی در این خانه ها مشاهده گردید.
    کلید واژگان: خانه های سنتی, گونه شناسی, خانه های قاجار, خانه های پهلوی, حیاط مرکزی
    FAEZEH TAHERI, Alireza Aeinifar *, Azadeh Shahcheraghi
    Traditional houses are important place for exposing the life style.Lack of recognizing and understanding the houses gradually lead houses construction into replacing by temporary house. Kermanshah is a city with rich history and historical parish had placed many of valuable houses but because of war, expansion, emigration ,changing life style, the big part of issues and valuable houses was destroyed. This research explain the typology of Kermanshah historical houses in Qajar and Pahlavi Period. This formal typology includes these subjects for instance formation disciplines, space organization, relation of form, material, method of definition of space.The aim of this research is to study typology of houses for recovering valuable building and rescue them against creating un normal building. The result of this research could lead us to analyzing the historical house according to characteristic of form.This article is trying to answer these two questions , How many types are in Historical houses in Kermanshah? What are the extracted pattern in Qajar and Pahlavi Period houses?The way of gathering information is documentary- and researching way is descriptive-analytic.The result show that construction of Qajar Period house in Kermanshah areintroversion and in the Late Qajar Period are introversion-extroversion and in Pahlavi Period are extroversion that this transformation was effected by many factors ,for example change in the pattern of architecture ,effect of west architecture and transformation of social and historical construction ,in this period. Houses with one or two or three and four yards in Qajar Period turn into one yard house in Pahlavi Period. Omitting vestibule and transferring kitchen from basement and with having privacy yard into yard with direct relation with yard are the other changes in Pahlavi Period.Transporting stairs from corner to major axes of building is the another changes in Pahlavi Period. Decreasing the closed space and increasing opened space are the other changes in Pahlavi Period and also three types of traditional and foreign and integrative was observed.
    Keywords: traditional house, typology, Qajar Period, Pahlavi Period, courtyard
سامانه نویسندگان
  • فائزه طاهری سرمد
    فائزه طاهری سرمد
    استادیار معماری، واحد کرمانشاه، دانشگاه آزاد اسلامی، کرمانشاه، ایران
اطلاعات نویسنده(گان) توسط ایشان ثبت و تکمیل شده‌است. برای مشاهده مشخصات و فهرست همه مطالب، صفحه رزومه ایشان را ببینید.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال