فاطمه رحمتی نجار کلایی
-
مقدمه
در دنیای امروز شناسایی ویژگی های روانی، عاطفی و تحصیلی دانشجویان برای موفقیت های آموزشی و فرایند یاددهی- یادگیری از اهمیت بالایی برخوردار است. از این رو پژوهش حاضر با هدف بررسی ادراک دانشجویان علوم پزشکی از ساختار کلاس: نقش جنسیت، مقطع تحصیلی و ارتباط آن با شیوه های یادگیری صورت پذیرفته است.
روش هاروش پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی می باشد. جامعه پژوهش را تمامی دانشجویان شاغل به تحصیل در سال 1396- 1395 در دانشگاه علوم پزشکی بقیه الله (عج) تشکیل می دهد که با روش نمونه گیری تصادفی صورت پذیرفت. ابزار گردآوری داده ها متشکل از دو پرسشنامه ادراک از ساختار هدفی کلاس و سیاهه سبک های یادگیری دیوید کلب می باشد.
یافته هادر بین دانشجویان ادراک ساختار هدفی رویکرد- عملکرد در اولویت قرار گرفت. بر اساس جنسیت و مقطع تحصیلی تفاوت معنی داری بین ادراک دانشجویان ملاحظه نشد. ساختار تبحری با تجربه عینی رابطه مثبت معنی دار، ساختار رویکرد-عملکرد با مفهوم سازی انتزاعی و آزمایشگری فعال رابطه مثبت معنی دار و همچنین ساختار اجتناب-عملکرد با تجربه عینی، مفهوم سازی انتزاعی و آزمایشگری فعال رابطه مثبت معنی دار یافت شد.
نتیجه گیریبا توجه به نتایج پژوهش و نقش پررنگ مدرسان و متولیان آموزشی، پیشنهاد می شود که ضمن آموزش مدرسان، به آنان تاکید شود که نسبت به اتخاذ روش های نوین تدریس همسو با ویژگی های فراگیران، با فراهم آوردن زمینه های لازم موجبات رشد و گرایش به سمت ادراک از ساختار هدفی تبحری را در ایشان پدید آورند.
کلید واژگان: ادراک از ساختار کلاس, دانشجویان, شیوه یادگیریIranian Bimonthly of Education Strategies In Medical Sciences, Volume:16 Issue: 2, 2023, PP 135 -142IntroductionIn today's word, identify the psychological characteristics academic and emotional success for students and teaching-learning process is of the utmost importance. Therefore, this study was to evaluate the perception of medical students of the class structure: the role of gender, degree and its relation to learning practices.
MethodsThe method study of correlation-type description. The research community working to all students studying in the year 2016- 2017-one of the University of Tehran, which gives up with the random sampling method for accepted. Data collection tools consists of two questionnaires is the perception of the structure of the target class and David Kolb's learning styles of log.
ResultsIn between student’s perception of the structure of the target performance-approach priority. On the basis of gender and degree students ' perception of the significant differences between observed. Mastery goal orientation with concrete experience significant positive relationship, the structure of the abstract concept of the building performance-approach and Active trialling showed a significant positive relationship and also avoid structure-performance with concrete experience, the concept of building an abstract and active trialling a significant positive correlation was found.
ConclusionAccording to the research results and the prominent role of teachers and educational administrators, it is suggested that while educating teachers, they should be emphasized to adopt new teaching methods in line with the characteristics of learners, by providing the necessary grounds for growth and tendency towards perception of structure. Create a masterful goal in them.
Keywords: learning methods, Perceptions of classroom structure, Students -
مقدمه
خلاقیت از مهم ترین مهارت های موردنیاز پرستاران است و از طریق آموزش طراحی شده مانند چندرسانه ای آموزشی می توان این مهارت را ارتقا داد. هدف تحقیق حاضر بررسی تاثیر الگوی طراحی آموزش مریل در قالب چند رسانه ای آموزشی بر خلاقیت پرستاران بود.
روش کارپژوهش حاضر نیمه تجربی با طرح پیش آزمون - پس آزمون باگروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی پرستاران بیمارستان بقیه الله(عج) شهرتهران بود. ابزار گردآوری داده ها آزمون خلاقیت عابدی بود. باروش نمونه گیری تصادفی ساده 80 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند که به دو گروه مورد آزمایش و کنترل تقسیم شدند. پیش از شروع دوره آزمون خلاقیت بر روی پرستاران اجرا شد و پس از آن گروه آزمایش با چندرسانه ای طراحی شده مبتنی بر الگوی مریل به مدت 7 هفته آموزش دید و گروه کنترل به روش سنتی آموزش دید. پس از پایان دوره آزمون خلاقیت بر روی پرستاران دو گروه اجرا شد و داده ها گرد آوری شد. با استفاده از نرم افزار SPSS22مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
نتایجنتیجه تحقیق نشان داد الگوی طراحی آموزش مریل در قالب چند رسانه ای آموزشی در مقایسه با روش سنتی بر خلاقیت پرستاران تاثیر داشته است (01/0P= 174/12 F=).از نتایج دیگر تحقیق آن بود الگوی طراحی آموزش مریل در قالب چند رسانه ای آموزشی در مقایسه با روش سنتی بر خرده مقیاس های ابتکار،انعطاف و بسط تفکر سیالی تاثیر معنی دار داشت (05/0<p).
نتیجه گیرینتیجه تحقیق نشان داد به کارگیری الگوی طراحی آموزش مریل در قالب چند رسانه ای آموزشی خلاقیت پرستاران تاثیر معنا دار دارد.
کلید واژگان: آموزش, خلاقیت, طراحی آموزشی, چندرسانه ای آموزشی.پرستارانIntroductionThe present study aimed to examine The effect of Merrill instructional design model in the form of multimedia education on nurseschr('39') creativity
MethodsCreativity is one of the most important skills needed by nurses and this skill can be improved through designed training such as multimedia training The present study was a quasi-experimental or pretest-posttest design with a control group. The statistical population of this study included all nurses of Baqiyatallah hospital in Tehran. The data collection tool was Abedichr('39')s patient creativity test. Simple random sampling method was used to select 80 individuals who were divided into experimental and control groups. The creativity test was performed on nurses before the start of the course, and then the experimental group was trained for 7 weeks on a multimedia design based on the Merill model. Two groups were used and data were collected and analyzed by SPSS 21 software.
ResultsThe results showed Merrill instructional design model in the form of multimedia compared with traditional methods had significant impact on Nurses creativity(F=12.174,p=0.01). The results also showed Merrill instructional design model in the form of multimedia compared with traditional methods had significant impact on Subscales of originality, flexibility, elaboration and Subscale fluency(P <0.05).
ConclusionsThe results showed that the use of Merrill instructional design model in the form of multimedia had a significant effect on nurseschr('39') creativity
Keywords: Creativity, Educational multimedia, Instruction, Instructional design, Nurses -
زمینه و هدفبه نظر می رسد آموزش در ارتقاء دانش، بهبود الگوهای غذایی افراد و انتخاب های غذایی سالمتر تاثیر گذار است. لذا این مطالعه با هدف تعیین تاثیر برنامه آموزشی بر دانش، نگرش و عملکرد مصرف کنندگان در مورد استفاده از برچسب های مواد غذایی انجام گرفت.مواد و روش هامطالعه مقطعی حاضر از نوع مداخله نیمه تجربی بوده و بر روی 250 نفر از کارکنان دانشکده علوم پزشکی سیرجان انجام شد. ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته شامل پنج قسمت بود: اطلاعات دموگرافیک، سوالات مرتبط با دانش، نگرش، عملکرد و در نهایت نظرسنجی در خصوص برچسب های مواد غذایی و ویژگی های آنها. آموزش بصورت سخنرانی در قالب 2 جلسه 120 دقیقه با فاصله یک هفته همراه با بحث گروهی و آموزش مشارکتی بود. مطالعه حاضر فاقد گروه کنترل بوده و بصورت قبل و بعد انجام شد. شش هفته پس از اجرای برنامه آموزشی، پرسشنامه ها مجددا توسط نمونه ها تکمیل گردید .
یافته ها: محدوده سنی این کارکنان 21 تا 57 سال و 85/3% آنها متاهل بودند. نتایج بدست آمده از این مطالعه نشان داد که میانگین نمرات دانش قبل از آموزش 3/28± 11/38 بود که متعاقبا پس از آموزش به 2/42± 20/92 افزایش یافت. میانگین نمرات نگرش از 5/43± 29/48 به 4/79 ± 30/31 تغییر یافت؛ علاوه بر این، میانگین نمرات عملکرد از 3/31± 12/62 به 2/15± 17/88 افزایش یافت. نتایج حاکی از اختلاف معنادار میانگین نمره آگاهی 0/001˂ P، نگرش 0/03=P ، و عملکرد 0/001˂ P قبل و بعد از آموزش می باشد.
نتیجه گیری: باتوجه به این که بین نمره دانش، نگرش و عملکرد کارکنان دانشکده علوم پزشکی سیرجان قبل و بعد از آموزش اختلاف معنی داری وجود دارد لذا استفاده ازروش آموزش مستقیم درخصوص برچسب های مواد غذایی پیشنهاد میگردد.کلید واژگان: برچسب های غذایی, جدول حقایق تغذیه ای, دانش, نگرش, عملکردBackground and ObjectiveEducation seems to be more effective in improving peoplechr('39')s knowledge, their dietary patterns and healthier food choices. Therefore, this study was conducted to determine the effects of education programs on the consumerschr('39') knowledge, attitude and performance towards using food labels.Materials and MethodsThe present cross-sectional study was performed on 250 employees of Sirjan University of Medical Sciences, Iran. The data collection tool was a self -administrated questionnaire which included 9 demographic information questions, 7 knowledge-related questions, 4 attitude questions, 5 performance questions and 5 comment questions about food labels and their characteristics. The education was in the form of lectures in the form of 2 sessions of 120 minutes with an interval of one week with group discussion, and participatory training. This study did not have a control group and had a before and after study design. 6 weeks after the training program, the questionnaires were completed again by the subjects.ResultsThe age range of these employees was between 21 and 57 years and 85.6% of them were married. The results of this study showed that the mean score of knowledge before the training was 11.38 ± 3.28 which consequently increased to 20.92 ± 2.42 after the education. The mean attitude score changed from 29.48 ± 5.43 to 30.31 ±4.79; In addition, the mean performance score increased from 12.62 ±3.31 to 17.88± 2.15. The results showed a significant difference between the mean scores of knowledge P ˂ 0.001, attitude P = 0.03 and performance P ˂ 0.001 before and after the education.ConclusionSince there is a significant difference between the knowledge, attitude and performance scores of the Sirjan University of Medical Sciences’ staff before and after the education, the use of direct education method on the subject of food labels is recommended.Keywords: Food labels, Nutrition facts label, Knowledge, Attitude, Practice -
زمینه و هدف
موثرترین راه برای پیشگیری از انتقال HIV/AIDS، ارتقاء آگاهی و اصلاح باورهای های بهداشتی در خصوص رفتارهای پیشگیرانه پرهیزی در جوانان و نوجوانان است. هدف از انجام این پژوهش تعیین تاثیر برنامه آموزشی مبتنی بر مدل اعتقاد بهداشتی در تغییر باورهای بهداشتی درخصوصHIV/AID S در دانش آموزان دبیرستان های دخترانه منطقه 8شهر تهران بود.
روش هامطالعه حاضر یک مطالعه نیمه تجربی، شامل 465 نفر از دانش آموزان سال اول دوم و سوم دبیرستان درگروه مداخله و گروه شاهد بود که از دو دبیرستان منطقه 8 تهران بطور تصادفی ساده انتخاب شدند. انتخاب دانش اموزان به صورت سرشماری بود. ابزار گردآوری اطلاعات پرسش نامه ای محقق ساخته شامل 47 سوال در 8 بخش شامل اطلاعات دموگرافیک ، سوالات اگاهی و سوالات مربوط به 5 سازه الگوی اعتقاد بهداشتی(شدت و حساسیت درک شده ،منافع و موانع درک شده و خودکارامدی) بود .CVR و CVI و آلفای کرونباخ کل سوالات به ترتیب عبارت بود از: 77/0 و 92/0 و 83/0. پس از انجام پیش آزمون در هر دو گروه، گروه مداخله با روش پرسش و پاسخ و سخنرانی در یک جلسه در خصوص آگاهی، ادراک و باورهای غلط در خصوص بیماری ایدز و رفتارهای پیشگیرانه آموزش دیدند و گروه کنترل در این خصوص آموزشی ندیدند. مجددا بعد ازدو ماه از مداخله، داده ها جمع آوری و نهایتا با نرم افزار آماری SPSS 18 و ازطریق آزمون تحلیل کوواریانس (ANCOVA) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته هانتایج بیانگر این بود که مداخله آموزشی انجام شده بر اساس الگوی مذکور نه تنها بر روی بهبود آگاهی(05/0>P) ، حساسیت درک شده ، شدت درک شده ، منافع درک شده، خودکارآمدی موثر بود بلکه موجب کاهش موانع درک شده دانش آموزان در خصوص اتخاذ رفتارهای پیشگیری نیز شد. (001/0>P)
نتیجه گیرینتایج این مطالعه حاکی از تاثیر مداخله آموزشی بر اساس الگوی اعتقاد بهداشتی بر سازه های اعتقادات بهداشتی مرتبط با HIV/AIDS بود.لذا کار برد مطالعه حاضر در برنامه های آموزش بهداشت مدارس پیشنهاد میگردد.
کلید واژگان: آموزش, HIV, AIDS, دانش اموز, پیشگیری اولیهBackground and AimThe most effective way to prevent transmission of HIV / AIDS, health promotion knowledge and beliefs about preventive behaviors and abstinence is in adolescents and youths. This study aimed to examined the effects of an educational program on perceptions of high school female students regarding HIV /AIDS based on health belief model (HBM) in Tehran,Iran .
MethodsThis quasi-experimental study was performed in two girls high schools of region 8 of Tehran by simple random sampling . Participants) N=465) selected among 9th, 10th and 11th grades by census method . Accordingly, all students in these degrees were selected if they had been satisfied to participate in the study. Data were collected using a valid self- administered questionnaire based on HBM including 8 items (47items) demographic questions, knowledge , perceived barriers , perceived benefits , perceived severity and perceived susceptibility and self-efficacy at initial and 2- month follow up of the study. CVR, CVI and Cronbachchr('39')s alpha of the total questions were: 0.77, 0.92 and 0.83, respectively.
The intervention group were educated through an educational package based on HBM through lectures and question and answer in one session . Two months after intervention all data were gathered and analyzed using descriptive and analytic analysis such as ANCOVA using SPSS Ver. 18.ResultsTwo groups were the same at the beginning of the study in terms of all variables . However, there were significant differences between two groups in terms of knowledge)P<0.05 ( and all health belief model constructs at 2- month follow up (P<0.001).
ConclusionThis study indicated the educational intervention could improve health perceptions of HIV/AIDS among students. Thus, use of this study will suggest that school health education programs .
Keywords: Education, HIV, AIDS, Students, Tertiary Prevention -
زمینه و هدف
افزایش شیوع دیابت، مستلزم تغییر در مفاهیم مرتبط با مدیریت دیابت و برنامه های درمانی است. این تغییر باید از متغیرهای جسمی به عوامل روانی اجتماعی صورت گیرد. مطالعه حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) و درمان شناختی رفتاری (CBT) بر سرسختی روانشناختی، رفتار مراقبتی و سبک های مقابله ای در بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 انجام شد.
روش ها:
مطالعه حاضر مداخله ای، نیمه تجربی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش بیماران دیابتی مراجعه کننده به بیمارستان بعثت تهران در سال 1398 بودند که به صورت دسترس وارد مطالعه شدند و سپس با تخصیص تصادفی ساده در سه گروه 20 نفره قرار گرفتند. گروه تحت آموزش با رویکرد پذیرش و تعهد، توسط پژوهشگر در 8 جلسه 2 ساعته آموزش دید. گروه تحت آموزش با رویکرد شناختی رفتاری نیز در 8 جلسه 1 ساعته آموزش دریافت کردند. گروه کنترل آموزشی دریافت نکردند. ابزار مورد استفاده برای گردآوری داده ها شامل پرسشنامه های سرسختی روانشناختی کوباسا (1979)، سبک های مقابله ای اندلر و پارکر (1990) و خودمراقبتی توبرت و گلاسگو (2000) بودند.
یافته ها:
مداخله CBT و ACT بر افزایش سرسختی روانشناختی و رفتار خودمراقبتی و بهبود سبک های مقابله ای در گروه های آزمایش موثر می باشند (P <0.05). همچنین مداخله CBT نسبت به ACT در متغیرهای سرسختی روانشناختی و رفتار خودمراقبتی در گروه آزمایش تاثیر بیشتری گذاشته است. در متغیر سبک های مقابله ای در گروه آزمایش مداخله ACT نسبت به مداخله CBT تاثیر بیشتری در مولفه های اجتنابی و هیجان مدار داشته است.
نتیجه گیری:
به طور کلی می توان گفت مداخله های CBT و ACT به صورت موثری می توانند سلامت روان بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 را افزایش داده و در کنترل علایم بیماری کمک کنند. پیشنهاد می شود از مداخلات مذکور برای بهبود وضعیت روانشناختی بیماران مبتلا به دیابت استفاده شود.
کلید واژگان: درمان شناختی رفتاری (CBT), درمان پذیرش و تعهد (ACT), سرسختی روانشناختی, رفتارمراقبتی, سبک های مقابله ایJournal of Military Medicine, Volume:22 Issue: 10, 2021, PP 1073 -1083Background and AimIncreasing the prevalence of diabetes requires a change in concepts related to diabetes management and treatment programs. This change must be switch from the physical variables to psychosocial factors. The aim of this study was to compare the effectiveness of the Acceptance and Commitment Training (ACT) and Cognitive Behavioral Therapy (CBT) on psychological hardiness, caring behavior and coping styles of patients with type 2 diabetes.
MethodsThe present study was a quasi-experimental pre-test-post-test intervention with a control group. The population consisted of diabetic patients who were referred to Besat Hospital in Tehran, Iran in 2020. Patients were randomly assigned into three groups of 20 people. One group trained by using the ACT approach in eight 2-hour sessions. Other groups trained by the CBT approach in eight 1-hour sessions training. The control group didnchr('39')t receive any training. The data collection tools consisted of the Kobasa psychological hardiness questionnaire (1976), the Endler & Parker coping styles (1990), and the Tobert & Glasgow self-care questionnaire (2000).
ResultsThe CBT and ACT interventions are effective in increasing the psychological hardiness and self-care behavior and improving coping styles in the experimental groups (P<0.05). Also, the CBT intervention had a greater effect than ACT on the variables of psychological hardiness and self-care behavior in the experimental group. In the variable of coping styles, the ACT intervention had a greater effect on the avoidance and excitement components than the CBT intervention.
ConclusionIn conclusion, it can be said that the CBT and ACT interventions can effectively increase the mental health of patients with type 2 diabetes and help them control their symptoms. It is recommended using these interventions to improve the psychological status of patients with diabetes.
Keywords: Cognitive-Behavioral Therapy (CBT), Acceptance, Commitment Therapy (ACT), Psychological Hardiness, Self-Care Behavior, Coping Styles -
زمینه و هدف
ارزش های حرفه ای پرستاری به عنوان استانداردهای عمل و چارچوبی برای ارزشیابی رفتار حرفه ای است. شناخت دیدگاه پرستاران از ارزش های حرفه ای، گامی مهمی در جهت تصمیم گیری موثر و بهبود کیفیت مراقبت از بیمار است. با توجه به وجود دیدگاه های متفاوت از درک، اهمیت و به کارگیری ارزش های حرفه ای در دانشجویان پرستاری، این مطالعه با هدف بررسی ارزش های حرفه ای از دیدگاه دانشجویان پرستاری در دانشگاه علوم پزشکی منتخب نظامی انجام گرفت.
روش هااین مطالعه مقطعی- تحلیلی بر روی 134 نفر از دانشجویان یک دانشکده پرستاری نظامی شهر تهران در سال 1397 به روش نمونه گیری در دسترس انجام شد. اطلاعات از طریق پرسشنامه ویژگی های جمعیت شناختی و مقیاس بازنگری شده ارزش های حرفه ای پرستاری متشکل از 26 گویه و در پنج بعد (مراقبت، عمل گرایی، حرفه ای شدن، اعتماد و عدالت) جمع آوری شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 16 انجام شد.
یافته هامیانگین نمرات ابعاد مراقبت، عمل گرایی، اعتماد، حرفه ای شدن، عدالت به ترتیب 0/62±4/10، 0/70±3/81، 0/70±4/01، 0/81±3/86، 0/69±4/13 و مجموع ابعاد 0/58±3/99 بود. از دیدگاه دانشجویان، عدالت به عنوان بااهمیت ترین و عمل گرایی کم اهمیت ترین ابعاد ارزش های حرفه ای بودند. بین متغیرهای سن، جنسیت، وضعیت تاهل، تحصیلات با ارزش حرفه ای رابطه آماری معنی دار وجود داشت (05/0>p).
نتیجه گیریاگرچه از دیدگاه دانشجویان ارزش های حرفه ای از اهمیت بالایی برخوردار بوده است، اما درک اهمیت ابعاد ارزش های حرفه ای مرتبط با برخی از وظایف غیرمراقبتی، مشارکت در انجمن های علمی و سیاست گذاری های حرفه ای نیازمند حمایت بیشتری است. لذا برنامه ریزی آموزشی مناسب جهت توانمندسازی دانشجویان و پرستاران در همه ابعاد ارزش های حرفه ای پیشنهاد می شود.
کلید واژگان: ارزش های حرفه ای, ارزش های پرستاری, دانشجویان پرستاری, دیدگاه, دانشگاه نظامیBackground and AimProfessional values are standards for action and provide a framework for evaluating professional behavior. Understanding the perception of professional values by nurses is an important step towards effective decision-making and improving patient care quality. Given the different perspectives of understanding the importance and application of professional values in nursing students, this study aimed to investigate the professional values from the perspective of nursing students at the selected military medical university.
MethodsThis analytical cross-sectional study was performed on 134 students of a military nursing college in Tehran, Iran were selected through simple convenience sampling in 2019. Data were collected using a two-part questionnaire that included demographic variables and Nursing Professional Values Scale-Revised (NPVS-R) 26-item in the five dimensions (caring, activism, trust, professionalism, and justice). Data were analyzed using SPSS 16.
ResultsMean scores of caring, activism, trust, professionalism, justice and overall dimensions were 4.10±0.62, 3.81±0.70, 4.01±0.70, 3.86±0.81, 4.13±0.69 and 3.99±0.58 respectively. From the students' perspective, justice and activism were the most important and least important aspects of professional values, respectively. There was a significant correlation between age, gender, marital status and level of education with professional values (P<0.05).
ConclusionAlthough professional values from nursing students’ perspective were very important, understanding the importance of certain aspects of the professional values which are related to the nurses’ nonclinical tasks, participate in activities of scientific associations and professional nursing policy decisions requires further support. Therefore, it is recommended that appropriate educational planning is required to enhance the overall area of nursing professional values.
Keywords: Professional Values, Nursing Values, Nursing Students, Perspective, Military University -
زمینه و هدفاز جمله مشکلات سربازان افسردگی، اضطراب و ناسازگاری است و روانشناسی مثبت نگر درصدد است که به جای توجه به ناتوانی ها و ضعف ها بر جنبه های مثبت هم تاکید کند. این مطالعه با هدف بررسی تاثیر آموزش مهارت مثبت نگری بر سلامت عمومی و سلامت معنوی سربازان انجام گرفت.روش هانوع مطالعه نیمه تجربی و جامعه پژوهش شامل سربازان دو شهرستان در غرب ایران در سال 1395-96 بود. نمونه مورد پژوهش شامل 150 نفر از سربازان بودند که با روش در دسترس انتخاب شدند. تخصیص سربازان در گروه آزمایشی (75 نفر) و گروه کنترل (75 نفر) به صورت تصادفی ساده انجام شد. در آغاز مطالعه، سربازان با استفاده از پرسشنامه سلامت عمومی GHQ))" و پرسشنامه سلامت معنوی Ellison و Palutzianمورد ارزیابی قرار گرفتند. مداخله 4 جلسه ای به مدت یک ماه بر روی گروه آزمایش اجرا شد. به گروه کنترل آموزشی ارایه نشد. پس آزمون از طریق پرسشنامه های ذکر شده یک ماه بعد از مداخله در هر دو گروه اجرا شد.یافته هادر گروه مداخله 67 و گروه کنترل 70 سرباز در تحلیل نهایی حضور داشتند. میانگین سن در هر دو گروه آزمایش و کنترل 1/1±4/19 سال بود و میانگین مدت خدمت سربازی در گروه آزمایش 2/2±8/10 ماه و در گروه کنترل 9/1±4/12 ماه بود. دو گروه از نظر سن، وضعیت تاهل، تحصیلات، مصرف سیگار، فعالیت بدنی و وجود بیماری خاص تفاوت معنی داری با هم نداشتند وهمسان بودند. آموزش گروهی مثبت نگری بر سلامت عمومی و سلامت معنوی سربازان به صورت متوسط تاثیر دارد (p<0.001).نتیجه گیرینتایج نشان داد که می توان از روش آموزش مهارت های مثبت نگری به عنوان روشی کارآمد برای افزایش سلامت عمومی و سلامت معنوی سربازان استفاده نمود.کلید واژگان: مثبت نگری, سلامت عمومی, سلامت معنوی, سربازانBackground and AimDepression, anxiety and incompatibility are common in soldiers, and positive psychology seeks to focus on positive aspects rather than on disabilities and weaknesses. This study aims to investigate the effect of positive-skill training on the general health and spiritual well-being of soldiers.MethodsThis was a quasi-experimental study and the population was soldiers in two cities in the west of Iran from 2016 to 2017. A total of 150 soldiers were selected using the convenience method. Soldiers were randomly assigned to either the experimental group (N=75) or the control group (N=75). Before and one month after intervention, soldiers in both groups was assessed by completion of demographic questionnaires: the General Health Questionnaire (GHQ), and Ellison and Palutzian's Spiritual Well-being (SWBS( Questionnaire. A four-session intervention was given to the experimental group over one month. No training was given to the control group.ResultsA total of 67 soldiers in the intervention group and 70 soldiers in the control group were included in the final analysis. The mean age of the experimental and control groups was 19.4±1.1 years, and the mean duration of military service was 10.8±2.2 months and 12.4±1.9 months, respectively. The two groups did not differ significantly in terms of age, marital status, education, smoking, physical activity, and the presence of specific disease. The positive training method had a moderate effect on the general health and spiritual well-being of soldiers (p<0.001).ConclusionThe results showed that the positive training method can be used as an effective method for increasing the general health and spiritual well-being of soldiers.Keywords: Positive Thinking, General Health, Spiritual Health, Soldiers
-
زمینه و هدفکمردرد یکی از شایع ترین و پرهزینه ترین اختلالات اسکلتی- عضلانی است. این بیماری عامل مهم بهره گیری از خدمات درمانی، دلیل عمده ناتوانی طولانی حین خدمت در نیروهای نظامی است که بر آمادگی نیروهای نظامی و بازگشت آنها به محل کار تاثیر می گذارد. این مطالعه با هدف تعیین تاثیر مداخله آموزشی بر میزان درد و ناتوانی ناشی از کمردرد در کارکنان پروازی یک سازمان نظامی صورت گرفت.روش هامطالعه حاضر یک مطالعه نیمه تجربی از نوع مداخله ای قبل و بعد بود که 106 نفر از کارکنان پروازی یک سازمان نظامی مبتلا به کمردرد مزمن غیراختصاصی مراجعه کننده به کلینیک تخصصی در سال 1394 مورد بررسی قرارگفتند. واجدین شرایط شرکت در مطالعه، به طور تصادفی به دو گروه مداخله (53 نفر) و کنترل (53 نفر) تقسیم شدند. ابزارها شامل پرسشنامه ناتوانی ناشی از کمردرد (Oswestry disability questionnaire) و مقیاس شدت درد (VAS (Visual analog scale بود. مداخله شامل 3 جلسه آموزشی تئوری 45 دقیقه ای و 2 جلسه عملی تمرین ورزشی یک ساعته بود. گروه کنترل جز مداخله روتین درمانی مداخله ای دریافت ننمود. جمع آوری داده ها در مرحله قبل از مداخله و به فاصله 3 ماه بعد از مداخله آموزشی انجام شد. در نهایت با استفاده از نرم افزار SPSS-17 تحلیل انجام گردید.یافته هابیمارانی (53 نفر از کارکنان پروازی یک سازمان نظامی) که در گروه مداخله بودند 75 درصد در مقایسه با گروه کنترل، کاهش در مقیاس شدت درد داشتند. طبق پرسشنامه ناتوانی ناشی از کمردرد، بیمارانی که در گروه مداخله قرار داشتند در مقایسه با گروه کنترل، از 90 درصد کاهش در ناتوانی در فعالیتهای روزانه داشتند که نشان دهنده بهبودی در گروه مداخله می باشد )001/0(P<.نتیجه گیریاجرای مداخله آموزشی برای کاهش کمر درد و سطح ناتوانی کارکنان پروازی یک سازمان نظامی مبتلا به کمردرد مزمن مفید بود و به عنوان روش موثر در کنار سایر مداخلات توصیه می گردد.کلید واژگان: آموزش, کارکنان پروازی, کمردرد مزمن, ناتوانیBackground and AimLower back pain is one of the most prevalent and costly musculoskeletal disorders. This disease is an important factor in the use of health care, and a major reason for the long term disability in military forces, which affects the readiness of personnel and their return to work. The aim of this study was to determine the effect of educational intervention on the amount of pain and disability caused by low back pain in military personnel of an Air force organization.MethodsThis study was a quasi-experimental study. One hundred six Air force personnel from a military organization with a non-specific chronic low back pain referred to a specialized clinic in 2015 were surveyed. The eligible participants in the study were randomly divided into two intervention (53) and control (53) groups. Instruments included the Oswestry Disability Questionnaire and the Visual Analog Scale (VAS). The training sessions consisted of three sessions of 45-minute theory and two sessions of one-hour exercise sessions. The control group received only therapeutic routine intervention. The data were collected in the pre-intervention stage within three months after the intervention, and then were analyzed using SPSS 17 software.ResultsPatients (53 personnel of a military organization) in the intervention group had a 75% reduction in severity of pain compared with the control group. According to the low back pain disability questionnaire, the patients in the intervention group had 90% reduction in disability in daily activities compared with the control group, indicating an improvement in the intervention group (P <0.001).ConclusionImplementation of educational intervention to reduce back pain and level of disability of Air force staff of a military organization with chronic back pain is recommended as an effective method along with other interventions.Keywords: Training, Air staff, Chronic back pain, Disability
-
زمینه و هدفاز آنجا که سبک زندگی هر فرد و جامعه برآمده از آموزه های اعتقادی و ارزشی حاکم بر جامعه است، کسب آگاهی های لازم در خصوص مفهوم سبک زندگی و باورهای دینی و تعامل این دو مقوله با سلامت معنوی امری ضروری می نماید. لذا این مطالعه با هدف بررسی تاثیر آموزه های دینی سبک زندگی اسلامی بر ارتقای شاخصه های سلامت معنوی در سربازان وظیفه پادگان نظامی انجام شد.روش هامطالعه حاضر به صورت نیمه تجربی انجام شد. جامعه آماری شامل همه سربازان وظیفه تحت پوشش یک دانشگاه نظامی و پادگان منتخب شهر تهران در سال 1394 بودند. تعداد 160 نفر (80 نفر در گروه مداخله و 80 نفر در گروه شاهد) به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای سنجش متغیرهای پژوهش از آزمون بهزیستی معنوی Palutzian و Ellison (1982)، آزمون سبک زندگی اسلامی کاویانی (1388) و آزمون سلامت معنوی تهیه شده در مرکز طب و دین دانشگاه علوم پزشکی بقیه الله در قبل و بعد از مداخله استفاده شد. گروه مورد مداخله توسط مربی روحانی تحت 8 ساعت آموزش سبک زندگی اسلامی مستقیم در طی 2 روز همراه با چند رسانه آموزشی قرار گرفتند. پرسشنامه ها قبل و بعد از مداخله توسط دو گروه تکمیل شد.یافته هانتایج نشان داد که اثر مثبت مداخله آموزشی سبک زندگی اسلامی در سربازان روی متغیر بهزیستی معنوی معنی دار بوده است (001/0P<). اثر آموزش روی مولفه های رابطه انسان و خدا، رابطه انسان و آخرت، اخلاق فردی و اجتماعی، رابطه انسان و هستی، رابطه انسان و دیگران و نمره کل آزمون سلامت معنوی دانشگاه معنادار بوده است (05/0P<). اثر مداخله روی سبک زندگی اسلامی معنی دار بود (001/0>P) اما در مقیاس اجتماعی، باورها، عبادی، خانواده و امنیتی- دفاعی معنی دار نبود.نتیجه گیریاثر آموزش سبک زندگی اسلامی روی مولفه های سلامت معنوی و بهزیستی معنوی معنی دار بود و لذا مداخلات آموزشی مستقیم با همراهی نرم افزار آموزشی می تواند موجب ارتقای شاخص های سلامت معنوی در سربازان گردد.کلید واژگان: آموزش چندرسانه ای, سبک زندگی اسلامی, شاخص های سلامت معنوی, سربازانBackground And AimSince the lifestyle of each individual and society is influenced by the teachings of the beliefs and values of the society, it is essential to obtain the knowledge about the concept of lifestyle and religious beliefs and the interaction of these two categories with spiritual well-being. This study aims to investigate the influence of Islam on lifestyle education to promote spiritual health among military personnel (soldiers) at the military base in Tehran, Iran.MethodsThis is a quasi-experimental study. The study population consisted of all soldiers under the supervision of a military university and the selected barracks in Tehran, Iran during 2016. Participants were 160 soldiers divided into two groups (80 in the experimental group and 80 in the control group). To measure the variables of the study, the spiritual well-being scale (SWB) by Paloutzian and Ellison (1982), Kavianis Islamic life style questionnaires and the spiritual health questionnaire developed by center of medicine and religion of Baqiyatallah university were all used before and after the intervention. The experimental group underwent 8 hours of direct Islamic lifestyle training by a spiritual mentor during two days with educational multimedia. Questionnaires were completed before and after the intervention by the two groups.ResultsThe positive effect of Islamic lifestyle intervention on spiritual well-being was statistically significant (P0.05).ConclusionThe effect of Islamic life style training on the components of the spiritual health and the spiritual well-being was significant and thus direct educational interventions with the help of educational programs can cause a spiritual healths indicators upgrade in soldiers.Keywords: Spiritual Health, Islamic Lifestyle, Multimedia Education, Soldiers
-
مجله غدد درون ریز و متابولیسم ایران، سال بیستم شماره 1 (پیاپی 97، فروردین و اردیبهشت 1397)، صص 22 -30مقدمهنتایج پژوهش های پیشین نشان داده اند که برخی از اجزای غذایی می توانند با کبد چرب غیرالکلی (NAFLD) مرتبط باشند، اما مطالعات اندکی به بررسی ارتباط بین دریافت غذاهای فوری و این بیماری پرداخته اند. هدف از این مطالعه ی مورد- شاهدی، بررسی ارتباط بین مصرف غذاهای فوری با NAFLD در مردان بود.مواد و روش هااین مطالعه بر روی 100 مورد NAFLD و 300 شاهد نرمال همسان شده بر اساس سن در استان یزد انجام گرفت. از تمام افراد، پرسش نامه ی نیمه کمی بسامد خوراک 147 قلمی و پرسش نامه ی ساده فعالیت بدنی جمع آوری شد. قد و وزن افراد به روش استاندارد اندازه گیری شد. کل غذاهای فوری دریافتی از مجموع سوسیس، کالباس، همبرگر و پیتزا به دست آمد. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون t مستقل، مجذور کای دو و رگرسیون لجستیک انجام شد.یافته هامیانگین مصرف غذاهای فوری در موردها نسبت به شاهدها بالاتر بود (به ترتیب 3/7±5/19 در برابر 2/4±5/10 گرم در روز). مصرف بیشتر غذاهای فوری به میزان قابل توجهی با مصرف بیشتر انرژی، پروتئین، کل چربی، اسیدهای چرب اشباع، کلسترول، کولا، آب میوه های صنعتی و گوشت قرمز و مصرف کمتر میوه ها، سبزی ها، حبوبات و لبنیات در ارتباط بود. مصرف بیشتر غذاهای فوری با افزایش خطر NAFLD همراه بود (نسبت شانس 83/3؛ فاصله اطمینان 95% :97/7-84/1، 0001/0=P). این ارتباط پس از تعدیل برای عوامل مخدوش کننده ی سن، سیگار کشیدن، فعالیت بدنی، نمایه ی توده ی بدنی و انرژی دریافتی، با اندکی کاهش در نسبت شانس، معنی دار باقی ماند (نسبت شانس 31/3؛ فاصله اطمینان 95%: 38/8-31/1، 009/0=P).نتیجه گیریبراساس نتایج مطالعه ی حاضر، رابطه ی مثبت قابل توجهی بین دریافت غذاهای فوری و خطر NAFLD در مردان وجود دارد. تحقیقات بیشتر در زمینه ی عوارض احتمالی مصرف غذاهای فوری مورد نیاز است.کلید واژگان: کبد چرب غیرالکلی, غذاهای فوری, مورد, شاهدیIntroductionAlthough previous investigations have shown that some dietary components can be associated with non-alcoholic fatty liver disease (NAFLD), few studies have investigated the association between fast food intake and this disease. The aim of this case-control study was to examine the relationship between fast food intake and NAFLD in male adults.Materials And MethodsThis study was conducted on 100 NAFLD cases and 300 age-matched normal controls. Total data were collected using a 147-item semi-quantitative food frequency questionnaire (FFQ) and physical activity questionaire. Height and weight were measured by standard methods. Data were analyzed using chi-square, t tests and logistic regression model and PResultsMean fast food consumption in cases were higher than controls (19.5±7.3 vs 10.5±4.2 gr/day, respectively). Higher intake of fast foods was significantly associated with higher intakes of energy, protein, total fat, saturated fatty acids, cholesterol, cole, artificial juices and red meats and lower intakes of fruits, vegetables, legumes and diary products. A higher fast food intake was associated with a higher risk of NAFLD (OR, 3.83; 95%, CI 1.84-7.97; PConclusionsThere was a significant positive relationship between fast food intake and NAFLD in males, emphasizing the need for raising more awareness among individuals on the possible complications of fast food consumption, to decrease their consumption and reduce risk of disease.Keywords: Non, alcoholic fatty liver disease, NAFLD, Fast food, Case control
-
زمینه و هدفایمنی در شرکت های مرتبط با نفت و گاز از اهمیت زیادی برخوردار می باشد. از اینرو، مطالعه حاضر در نظر دارد که به بررسی فرهنگ ایمنی به وسیله چک لیست های رفتاری و محیطی در پرسنل شرکت گازی پارس جنوبی بپردازد.روش بررسیاین مطالعه به صورت توصیفی بوده و در مجموع 1000 نفر به صورت تصادفی از بین بخش های مختلف مجتمع گازی پارس جنوبی انتخاب شدند. پس از انتخاب افراد، اطلاعات دموگرافیک از تمامی آنها گرفته شد و چک لیست های رفتاری و محیطی ایمنی به صورت مصاحبه برای تمامی آنها تکمیل شد.یافته هابه طور کلی 1000 نفر با میانگین سنی 59/4 ± 33/30 در این مطالعه شرکت کردند. در کل یافته های چک لیست رفتاری کارکنان نشان داد که وضعیت ایمنی از لحاظ این چک لیست در وضعیت مناسبی قرار دارد. با این وجود برخی از موارد ایمنی مورد نظر در این چک لیست نیاز به توجه بیشتری دارد. در مقابل چک لیست محیطی نشان داد که این شرکت در بخش آموزش، کمک های اولیه، ایمنی ماشین آلات، بخش مواد شیمیایی، سیلندر های تحت فشار، روشنایی، صدا، ارتعاش و ارگونومی عملکرد مناسبی نداشته است و می بایست در این موارد برنامه ریزی لازم را در جهت ارتقاء فرهنگ ایمنی داشته باشد.نتیجه گیریاین مطالعه نشان داد که وضعیت ایمنی رفتاری افراد شاغل در شرکت پارس جنوبی در وضعیت مطلوبی قرار دارد. با این وجود وضعیت ایمنی محیطی این شرکت در وضعیت مناسبی قرار نداشت و توصیه می شود که مدیران این شرکت نسبت به این موضوع توجه ویژه ای داشته باشند.کلید واژگان: ایران, ایمنی, مدیریت ایمنیBackground And AimsSafety in companies related to oil and gas is very important. Hence, the purpose of current study is to assess safety culture by using behavioural and environmental forms in staffs of South Pars Gas Company.MethodsTotally, 1000 participants were randomly selected for this descriptive study from different parts of South Pars Gas Company. After selection of participants, demographic data were collected from each participant and behavioural and environmental forms based on Geller model were completed for all individuals through interview.ResultsTotally, one hundred persons with mean age of 30.33 ± 4.59 years participated in this study. Findings from behavioural form showed that safety status is in an appropriate condition, although some safety items in this form should be paid more attention. Findings from environmental form showed that this company not have appropriate function in some items including education, first aids, equipment safety, chemical substances, pressured cylinders, lighting, sound, vibration, atmospheric condition and ergonomics. Therefore, an appropriate plan is necessary to promote safety culture for these items.ConclusionThis study showed a good condition for behavioural safety status of South Gas company staffs, but no appropriate condition was seen for environmental safety status. Therefore, this condition should be more attention by the company's managers.Keywords: Iran, Safety Management, safety
-
زمینه و هدففن آوری تلفن همراه در دانشگاه ها به شکلی روزافزون گسترش یافته است و این در حالی است که پژوهش های انسانی اجتماعی معطوف به آن نادر است. هدف از پژوهش حاضر، آسیب شناسی و ارایه مدل مفهومی به کارگیری تلفن همراه در دانشجویان نظامی در سال 1395 می باشد.روش هامطالعه حاضر یک پژوهش کیفی از نوع تحلیل محتوی مضمونی می باشد. ابزار گردآوری اطلاعات مصاحبه نیمه ساختار یافته به همراه بررسی اسناد و مدارک بود. مصاحبه به صورت نیمه ساختار یافته با 11 نفر از خبرگان حوزه رسانه و ارتباطات به صورت هدفمند صورت گرفت.جهت تحلیل یافته های مصاحبه از تحلیل مضمون یعنی کدگذاری توصیفی، کدگذاری تفسیری و یکپارچه سازی از طریق مضامین فراگیر استفاده گردید.یافته هاطبق یافته های بدست آمده از این مطالعه، در مجموع سه کارکرد و سه کژکارکرد بعد علمی- آموزشی، فرهنگی- اجتماعی و ارتباطی و 35 شاخص به عنوان آسیب های مثبت و منفی تلفن همراه تعیین گردید. همچنین در مجموع سه بعد درون فردی، محیطی و سازمانی برای ارتقای قابلیت ها و مقابله با تهدیدات تلفن همراه و 15 شاخص به عنوان راهکار برای ارتقای قابلیت ها و مقابله با تهدیدات تلفن همراه معرفی گردید.نتیجه گیریکاهش پیامدهای منفی و ارتقای کاربرد مثبت تلفن همراه در حوزه ارتباطی، آموزشی و فرهنگی اجتماعی در دانشجویان نظامی باید مورد توجه قرار گیرد.همچنین این مطالعه میتواند به عنوان مطالعه اکتشافی جهت استفاده در دانشجویان نظامی مدنظر قرار گیرد.کلید واژگان: آموزش, آسیب شناسی, تلفن همراه, تحقیق کیفی, دانشجویانBackground And AimCell phone technology in universities is growing exponentially, while related social research is rare. The purpose of this study was to identify the pathology and provide the conceptual model of cell phone use in military students during 2017.MethodsThis study was a qualitative study using thematic content analysis. Semi-structured interviews and literatures were used to collect data. The semi-structured interview was conducted with 11 media and communications experts by a purposeful sampling method. To analyze the data, descriptive coding, interpretive coding and overarching themes were used.ResultsThree functions and three malfunctions of scientific-educational, cultural-social and communication dimensions were identified, and 35 indicators were determined as positive points and negative damages of cell phones in military students. In addition, three intra-personal, environmental and organizational dimensions were developed to enhance the capabilities and address mobile threats, and 15 indicators were identified as strategies to improve the capabilities and address the threats of the cell phone.ConclusionReducing the negative consequences and promoting the positive use of mobile phones in the field of communication, educational and cultural-social in the military university students should be considered. Also, this study can be considered as an exploratory study for using in military students.Keywords: Education, Pathology, Qualitative Research, Students, Smartphone
-
مقدمهارتقای بهداشت روانی محیط مدارس به عنوان یکی از مهمترین ابعاد توسعه و بهسازی منابع انسانی بوده و در چند دهه اخیر نیز توجه سازمان های آموزشی را جلب کرده است. مطالعه حاضر با هدف اثربخشی ابزار چندرسانه ای محقق ساخته بر فرسودگی تحصیلی و خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان ناتوان ذهنی آموزش پذیر انجام شد.مواد و روش هااین مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل در سال 1394 اجرا شد. جامعه مورد مطالعه از دانش آموزان پسر ناتوان ذهنی مقطع دبیرستان استان البرز شامل 40 دانش آموز که از طریق نمونه گیری تمام شمار انتخاب و در دو گروه مداخله و کنترل (20 نفری) به صورت تصادفی گنجانده شدند. گروه مداخله در طول یک ترم با ابزار چندرسانه ای پایا مورد آموزش قرار گرفتند. ابزارهای جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه فرسودگی تحصیلی و خودکارآمدی تحصیلی بود. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل کوواریانس یک طرفه (Ancova) استفاده شد.یافته هاداده ها نشان دادند که اثر گروه برای خرده مقیاس های هیجانی، بدبینی، ناکارآمدی درسی و خودکارآمدی تحصیلی معنادار بوده است (0/01=P ). بدین معنا که مداخله مورد استفاده در پژوهش حاضر بر روی متغیرهای مذکور از لحاظ آماری تاثیرگذار بود.نتیجه گیریآموزش چندرسانه ای بر فرسودگی تحصیلی و خودکارآمدی تاثیر دارد. به این صورت که خودکارآمدی تحصیلی را افزایش و منجر به کاهش فرسودگی تحصیلی می گردد. بنابراین، این شیوه آموزش می تواند در کنار سایر مداخلات آموزشی در بهبود عملکرد دانش آموزان دارای ناتوانی ذهنی آموزش پذیر مورد استفاده قرار گیرد.کلید واژگان: چندرسانه ای, فرسودگی تحصیلی, خودکارآمدی تحصیلی, ناتوان ذهنی آموزش پذیرIntroductionPromoting psycologic health of the schools is one of the most important aspects of human resources improvement, and so in past decades, the health organizations were paid more attraction to it. The aim of the current study was to investigating the effectiveness of self-made multimedia on self efficacy and academic burnout in educable students with mental disabilities.Materials And MethodsThis quasi-experimental study conducted with pre-post test plan with the control group. The population of the study was consisted of the whole mentally retarded male students in high schools in Alborz state during 2014-2015 academic year. Overally; 40 subject have been selected by total number sampling and were assigned into the control and experimental groups (n=20). Experimental subjects were under education by vali multimedia tool during one academic course. Academic burnout and academic self-efficacy questionnaire used to gathering data and finally these data were analyzed using one way analysis of covariance.ResultsOur data were showed that the effect of the group on emotional subscales, pessimism, ineffectiveness and academic self-efficacy were significant (P=0.01). This means that the intervention used in the present study was statistically influential on these variables.ConclusionsMultimedia education positively affects on academic burnout and self-efficacy. It increases academic self-esteem and reduces academic burnout. Therefore, this method of education can be used; along with other educational interventions; to improve the performance of students with mentally impaired students.Keywords: Multimedia, Academic Burnout, Academic Self Efficacy, Educable Mental Disable
-
زمینه و هدفامروزه نحوه تدریس و تعاملات مدرسان در حوزه یاددهی – یادگیری اهمیت به سزایی پیدا کرده است. لذا، بررسی عوامل تخصصی تاثیر گذار در حوزه تدریس و رویکردهای انتخابی آنان در امر آموزش حائز اهمیت است. در واقع می توان نوع ایدئولوژی برنامه درسی و فلسفه ی آموزشی افراد را به مثابه ی عنصری حساس و نقش آفرین در حوزه آموزش و تدریس قلمداد نمود. از این رو مطالعه حاضر با هدف بررسی رابطه ایدئولوژی برنامه درسی و فلسفه های آموزشی با رویکردهای تدریس اساتید علوم پزشکی (یکی از دانشگاه های علوم پزشکی نظامی تهران) صورت گرفته است.روش هاپژوهش حاضر از نوع توصیفی – همبستگی می باشد. جامعه پژوهش حاضر اساتید یکی از دانشگاه های علوم پزشکی نظامی شهر تهران بود که با روش نمونه گیری در دسترس صورت گرفته است. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه ایدئولوژی برنامه درسی، فلسفه آموزشی و رویکردهای تدریس بوده که اعتبار و روایی آن ها به تایید رسیده بود. همچنین جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات نیز از همبستگی پیرسون در نرم افزار SPSS 16 استفاده شده است.یافته هایافته های پژوهش نشانگر ارتباط معنی دار ایدئولوژی کارایی اجتماعی (05/0P<، 23/0 r=) و ایدئولوژی یادگیرنده محور (05/0P<، 25/0 r=) با فلسفه آموزشی وجودگرایی، ایدئولوژی کارایی اجتماعی با رویکرد تدریس استاد محور (05/0P<، 26/0 r=)، همچنین ایدئولوژی یادگیرنده محور با رویکرد دانشجو محور (05/0P<، 26/0 r=) بود. از دیگر نتایج پژوهش می توان به ارتباط معنی دار رویکرد تدریس استاد محور با پیشرفت گرایی (05/0P<، 23/0 r=)، پایدارگرایی (05/0P<، 25/0 r=)، بنیادگرایی (01/0P<، 30/0 r=) و وجودگرایی (05/0P<، 27/0 r=)، همچنین رابطه رویکرد تدریس دانشجو محور با فلسفه آموزشی پایدار گرایی (05/0P<، 26/0 r=) اشاره نمود.نتیجه گیریاز آن جایی که یافته ها بر ارتباط معنی دار ابعاد ایدئولوژی برنامه درسی و فلسفه های آموزشی با رویکردهای تدریس اساتید اشاره دارد، دانشگاه مورد مطالعه و دانشگاه ها مشابه می توانند آموزش و برنامه هایی را برای ارتقاء سطح کیفیت و آشنایی اساتید با جهت گیری ها برنامه درسی و فلسفه های حاکم بر حوزه تعلیم و تربیت طراحی نمایند.کلید واژگان: ایدئولوژی برنامه درسی, فلسفه آموزشی, رویکردهای تدریس, اساتید علوم پزشکیBackground And AimToday, the teaching and teaching of teachers in the field of learning-learning has become very important. Therefore, it is important to study the influential factors in the field of teaching and their chosen approaches to education. In fact, the kind of curriculum ideology and educational philosophy can be considered as a critical and influential element in the field of teaching and teaching. Therefore, the present study aims to investigate the relationship between curriculum ideology and educational philosophy with the teaching methods of medical science professors (one of the military medical university of Tehran).MethodsThis is a descriptive-correlational study. The population of this study was a faculty member of one of the military medical sciences universities in Tehran who was selected by convenience sampling method. The data collection tools consisted of curriculum ideology questionnaire, educational philosophy and teaching approaches that validity and reliability of them had been confirmed. Pearson correlation was also used to analyze the information in SPSS v22 software.ResultsThe findings of the study indicated a significant relationship between the social efficiency ideology (r = 0.23, pConclusionSince the findings point to the significant relationship between the dimensions of the curriculum ideology and the educational philosophies with the teaching methods of the faculty, the universities studied and the similar universities can provide education and programs to raise the level of the quality and familiarity of the faculty with the orientations of the curriculum and the philosophies governing the field.Keywords: Curriculum Ideology, Educational Philosophy, Teaching Approaches, Medical Sciences Professors
-
زمینه و هدفبا توجه به محدودیتهای منابع در مراکز درمانی در سطح کشور توجه به بهره داری تخت و میزان ضریب اشغال تخت در بیمارستان اهمیت پیدا می کند این مطالعه با هدف تعیین عوامل موثر بر شاخص ضریب اشغال تخت، بر اساس تصمیم گیری های چند معیاره در یک بیمارستان نظامی انجام شده است.روش هامطالعه از نوع توصیفی بوده که در سال 1394 انجام شد. جامعه آماری شامل مدیریت، ریاست، سوپروایزر آموزشی و مسوولین کلیه بخش های بستری بیمارستان نظامی بودند که به صورت سرشماری تمامی آنها وارد مطالعه شدند. ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه مقایسات زوجی عوامل موثر بر ضریب اشغال تخت بوده است که روایی محتوی و ظاهری با استفاده از نظر افراد خبره تایید شد. تجزیه و تحلیل اطلاعات با نرم افزار Expert Choice V11 انجام شد.یافته ها18 نفر در مطالعه به عنوان نمونه شرکت نمودند که 2 نفر مدیراجرایی، 10 نفر پرستار و مدیر پرستاری، و 6 نفر صاحب نظر رشته مدیریت خدمات بهداشتی و درمانی بودند. 6 معیار اصلی برای تعیین عوامل موثر بر ضریب اشعال تخت (فعال بودن درمانگاه، کادر پزشکی، دسترسی مالی نوع بیمارستان و خدمات آن، بیماردهی منطقه ای، اورژانس فعال بیمارستان) در این مطالعه تعریف شده است. در بین معیار های اصلی دسترسی مالی دارای بالاترین میانگین هندسی (الویت) (214/0) و فعال بودن درمانگاه دارای کمترین الویت (129/0) بوده است.نتیجه گیریبا توجه به 6 معیار ذکر شده به عنوان عوامل موثر بر شاخص ضریب اشغال تخت در این مطالعه، بیمارستان ها بایستی علاوه بر ارایه خدمات با کیفیت و پوشش بیمه ای کافی، بر فعال تر کردن درمانگاه و اورژانس بیمارستان که ورودی های بیمار به بیمارستان هستند نیز توجه نمایند.کلید واژگان: تحلیل, ضریب اشغال تخت, بیمارستانBackground And AimDue to the limitations of financial resources in medical centers in the country, considering the utilization of beds and hospital bed occupancy rate are considered extremely important. This study was conducted in order to determine the affecting factors of bed occupation index using Multiple Criteria Decision Making approach in a military hospital.MethodsThis research was a descriptive study, which was conducted during 2015. The statistical population consisted of the chief executive manager, top manager, training supervisor and the heads of all the inpatient wards. Eighteen subjects were selected in the study through the census method. The gathering data tool was the comparisons questionnaire for factors affecting bed occupation, which its face and content validity were confirmed using expert's opinions. Data analysis were done using the Expert Choice software V11.ResultsEighteen subjects participated as samples in this study which consisted of 2 managers, 10 nurses and nursing directors, and 6 healthcare management experts. Six main criteria were defined for determining the affecting factors of bed occupation index including: clinic activation, Physician staff, financial access, the type of hospital and its services, the disease in the region and an active emergency. Among the main criteria, financial access had the highest geometric mean or priority (0.214) and clinic activation had the lowest geometric mean or priority (0.129).ConclusionAccording to the 6 criteria mentioned as the affecting factors in the bed occupancy rate, In addition to providing high -quality services and enough insurance coverage, hospitals must pay more attention to more active clinics and emergencies as the input of patients to hospitals.Keywords: Analysis, Bed Occupancy Rate, Hospital
-
سابقه و هدفسلامت معنوی یکی از مفاهیم بنیادین در بیماری های مزمن است و رویکردی مهم در ارتقای سلامت عمومی افراد در نظر گرفته می شود. با توجه به اهمیت سلامت معنوی و نقش آن در ارتقای سلامت عمومی، پژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباط بین سلامت معنوی و سلامت عمومی در بیماران مبتلا به سرطان پستان مراجعه کننده به مرکز جامع کنترل سرطان دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی انجام شده است.روش کاراین پژوهش از نوع مقطعی است و جامعه ی آماری آن شامل 122 نفر از بیماران مبتلا به سرطان پستان مراجعه کننده به مرکز یادشده، در سال 1393 است. داده ها پس از جمع آوری ازطریق پرسش نامه های سلامت معنوی 20 سوالی پالوتزیان [1] و الیسون[2] و سلامت عمومی 28 سوالی؛ و تعیین روایی و پایایی آنها، به صورت خودایفا، تکمیل شد و با آزمون های تحلیل واریانس، همبستگی و رگرسیون خطی در سطح معنی داری کمتر از 05/0 تجزیه و تحلیل شد. در این پژوهش همه ی موارد اخلاقی رعایت شده است. علاوه براین، نویسندگان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند.یافته هابر اساس یافته های پژوهش، سلامت معنوی بیشتر بیماران در حد متوسطی قرار دارد (8/37 درصد)؛ و بیشتر شرکت کنندگان در مطالعه (50 درصد)، دچار مشکل سلامت عمومی خفیفی هستند. همچنین در این پژوهش علاوه بر اینکه بین سلامت عمومی و مشخصات دموگرافیک (وضعیت تاهل، سطح تحصیلات، وضعیت درآمد و فعالیت جسمانی) سطح معنی داری وجود دارد، بین سلامت عمومی و سلامت معنوی بیماران نیز رابطه ی معنی داری دیده می شود.نتیجه گیریبا توجه به یافته ها، برای پیشگیری از آسیب های روانی در بیماران، ارتقای سلامت معنوی مبتلایان به سرطان پستان باید از اولویت های کادر بهداشتی و درمانی قرار گیرد.کلید واژگان: سرطان پستان, سلامت عمومی, سلامت معنوی زنانBackground And ObjectiveSpiritual well-being is one of the fundamental concepts in chronic diseases and is considered an important approach to improve public health among individuals. Given the importance of spiritual well-being and its role in the promotion of mental health, the present study was conducted with the aim of evaluating spiritual well-being and mental health in patients with breast cancer who visited a center for cancer control at the University of Medical Sciences.MethodThis cross-sectional study was conducted on 122 patients with breast cancer in 2015. The data were collected through self-administered 20-item Paloutzian & Ellisons Spiritual Well-Being Scale and a 28-item questionnaire of mental health after determining their validity and reliability. The collected data were then analyzed using ANOVA and Pearson correlation and linear regression.ResultsThe results show that most patients had moderate spiritual health (37.8%), and most of them suffered mild mental health problems. (50 percent). Furthermore, there was a significant relationship between mental health and demographic characteristics (Marital status, education, income, physical activity). There was also a significant relationship between mental health and spiritual health.ConclusionAccording to the findings, to prevent mental suffering among patients with breast cancer, promoting spiritual health of patients should be regarded as one of the priorities of health care professionals.Keywords: Breast cancer, Mental health, Spiritual well-being
-
زمینه و هدفآگاهی تغذیه ای افراد تاثیر مستقیمی بر نوع مواد غذایی مصرفی و نیز عادات غذایی دارد. لذا این مطالعه با هدف بررسی میزان پیش بینی متغیر دانش تغذیه بر رفتارهای تغذیه ای در کارکنان درمانی یکی از بیمارستان های نظامی شهر مشهد انجام گردید.روش هادر این مطالعه تحلیلی مقطعی از کارکنان درمانی بیمارستان نظامی از نظر دانش تغذیه، رفتار تغذیه ای و مصرف مواد غذایی در سال 1395 مورد بررسی قرار گرفتند. ابزارهای مورد استفاده شامل پرسشنامه اطللاعات فردی، دانش تغذیه برای بزرگسالان NKQA (46 سوال)، پرسشنامه عادات و دانش غذایی DHNK (47 سوال) و پرسشنامه بسامد خوراکFFQ (54 آیتم غذایی) بود. برای بررسی ارتباط زیرمقیاس های آشنایی با هرم غذایی، مواد مغذی در غذاها، فواید مواد غذایی از پرسشنامه NKQA و زیرمقیاس های عادات غذایی و دانش غذایی از پرسشنامه DHNK با میزان مصرف مواد غذایی توسط کارکنان درمانی از رگرسیون چندگانه استفاده شد.یافته هادر این مطالعه که با حجم نمونه ای از 300 نفر از کارکنان درمانی انجام شد، میانگین سن افراد شرکت کننده 7/30 سال و میانگین نمایه توده بدنی افراد 7/3±7/23 بود. با استفاده از ضریب همبستگی اسپیرمن تنها رابطه میان زیربخش عادات غذایی با شاخص توده بدنی معنی دار شناخته شد. نمراتی که کارکنان درمانی زن و مرد در بخش های دانش غذایی و عادات غذایی کسب کرده اند خوب بوده اما در بخش های آشنایی با هرم غذایی، مواد مغذی در غذاها ضعیف و در بخش فواید مواد غذایی متوسط عمل کرده اند. از طرفی نمرات زیرمقیاس های دانش تغذیه (001/0=p) و فواید مواد غذایی (025/0=p) به طور معناداری در زنان بالاتر از مردان بود. نتایج نشان داد، با استفاده از رگرسیون چندگانه، 14 درصد از تغییرات مصرف گروه های مواد غذایی توسط متغیرهای فواید مواد غذایی و دانش غذایی در گروه زنان توضیح داده می شوند. در گروه مردان ارتباط میان دانش تغذیه و عادات غذایی با میزان مصرف گروه های مواد غذایی معنی دار شناخته نشد.نتیجه گیریبا توجه معنی دار شناخته شدن ارتباط دو زیرمقیاس فواید مواد غذایی و دانش تغذیه با مصرف مواد غذایی در گروه زنان و بیشتر بودن نمرات این دو زیرمقیاس در گروه زنان نسبت به مردان، زنان بیشتر در تغذیه خود از دانش تغذیه بهره می برند و اهمیت بیشتری به سلامت خود می دهند.کلید واژگان: وضعیت تغذیه ای, دانش, رفتار, کارکنان درمانیBackground And AimNutrition knowledge has a direct impact on food consumption and dietary habits. Therefore, this study was conducted to investigate the predictors of nutrition knowledge on dietary behaviours in one of the military hospitals in Mashhad.MethodsIn this analytic cross- sectional study, medical staff were examined in terms of nutrition knowledge, dietary behaviours and food consumption in 2016. The used tools included demographic questionnaire, Nutrition Knowledge Questionnaire for Adults NKQA( (46 items), Dietary Habits and Nutritional Knowledge questionnaire DHNK( (47 items) and Food Frequency Questionnaire )FFQ) (54 items). Multiple regression model was used to investigate the relationship between subscales of NKQA, FFQ, DHNK with the medical staffs food consumption.ResultsThis study was conducted on 300 medical staff. The mean age of the participants was 30.7±8.5 years old and the mean BMI was 23.74±3.7. By using Spearman correlation coefficient, there was only a significant relationship between dietary habits and the body mass index. Male and female medical staff had good scores in nutrition knowledge and dietary habits subscales, but had poor scores in familiarity with food pyramid and nutrition content of food and had fair scores in nutrition benefits of foods. Nutrition knowledge p=0.0001) and nutrition benefits of food (p=0.025) subscales scores were significantly higher in the female group. By using the multiple regression model, 14 percent of food consumption variations in the female group are justified by the nutrition benefits of food and nutrition knowledge. In the male group, there is no significant relationship between nutrition knowledge and dietary habits subscales and consumption of food groups.ConclusionRegarding significant relationship between the two subscales, nutrition benefits of food and nutrition knowledge, and the consumption of food groups in the female group, the higher scores in these subscales in the female group reveals this fact that women are more likely to apply nutrition knowledge in their diets and pay more attention to their health.Keywords: Nutritional Status, Knowledge, Behavior, Medical Staff
-
زمینه و هدفآنچه که امروز برای سیستم بهداشت و درمان ارزش می آفریند، ایجاد ارتباط مستمر با مشتری است و سازمان های موفق تنها سازمان هایی هستند که قادرند، مشتریان تمام عمر برای خود ایجاد کنند و رسالت پاسخگویی به مشتریان را در کمترین زمان، با بهترین کیفیت و کمترین هزینه به انجام برسانند. از این رو این پژوهش با هدف بررسی رابطه مدیریت دانش مشتری بر وظایف مدیریت ارتباط با مشتری در یک بیمارستان نظامی در شهر تهران در سال 1394 صورت گرفته است.روش هامطالعه حاضر از نوع تحلیلی است. جامعه پژوهش، پرستاران یک بیمارستان نظامی بوده که نمونه گیری به روش تصادفی صورت گرفته است. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته مدیریت ارتباط با مشتری و مدیریت دانش مشتری بوده که اعتبار و روایی آن مورد تایید قرار گرفته است. برای تعیین عوامل از تحلیل عاملی تاییدی استفاده شد. روش تحلیل داده ها، مدل معادلات ساختاری و نرم افزارهای مورد استفاده SPSS و Amos (نسخه 18) بوده است.یافته هادر بین مولفه های مدیریت ارتباط با مشتری، حفظ مشتری دارای بیشترین نمره میانگین (0.6±3.8) و تعامل با مشتری داری کمترین نمره میانگین (0.6±3.4) بوده و در بین مولفه های مدیریت دانش مشتری، دانش از مشتری دارای بالاترین میزان میانگین (0.9±3.9) و دانش درباره مشتری دارای کمترین نمره میانگین (0.6±3.4) بود. مدیریت دانش بر مشتری با میزان 0.95 بر وظایف مدیریت ارتباط با مشتری تاثیر داشته است.نتیجه گیریاز آنجایی که نمره تعامل با مشتری در بین سایر وظایف مدیریت ارتباط با مشتری کمتر بوده است این بیمارستان برای بهبود تعامل با مشتری و برخوردی مشتاقانه و محترمانه با بیمار میتواند آموزش هایی را در این خصوص برای کارکنان خود طراحی نماید.کلید واژگان: مدیریت ارتباط با مشتری, بیمار, بیمارستان, مدیریت دانش مشتریBackground And AimNowadays, effective relationships with customers create value for healthcare systems. Successful organizations attract lifetime customers, respond to customers in the shortest time, with the best quality and the lowest cost. The present study aimed to consider the correlation between Customer Knowledge Management (CKM) and Customer Relationship Management (CRM) tasks in a military hospital in Tehran during 2015.MethodsThis study is an analytic study. The statistical population of this study were the nurses in a military hospital. Samples were gathered using random method. The data collection tools were the researcher-made questionnaire of CRM and CKM. The validity and reliability of these questionnaires were confirmed by researchers. The Confirmatory Factor Analysis method was used to determine the impact of the variables. Also, the SPSS and Amos (ver18) softwares were used.ResultsAmong the dimensions of CRM, Retention had the highest mean score (3.8 ±0.6) and Client Interaction had the lowest average score (3.4 ±0.6). Among the dimensions of CKM, Knowledge from Client had the highest average score (3.9 ±0.9) and Knowledge about Client had the lowest average score (3.4 ±0.6). Also, the CKM had an impact on CKM tasks with 0. 95.ConclusionSince the customer interaction score was lower among other CRM tasks, in order to improve interactions with customers or patients, hospitals can design training sessions in this regard for their staff.Keywords: Customer Relationship Management, Customer Knowledge Management, Patient, Hospital
-
مقدمهبهبود خود تنظیمی یکی از مهم ترین اهداف آموزش پزشکی در عصر فناوری است. هدف تحقیق حاضر بررسی رابطه سواد اطلاعاتی و تفکر انتقادی با راهبردهای خودتنظیمی دانشجویان می باشد.مواد و روش هاروش تحقیق در این مطالعه توصیفی-همبستگی بود. برای انجام پژوهش 160 نفر از دانشجویان که در سال تحصیلی 94-1393در دانشکده پرستاری مشغول به تحصیل بودند به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه تفکر انتقادی کالیفرنیا فرم «ب» (با روش کودر ریچاردسون و پایایی 67/0) ، پرسشنامه راهبردهای خودتنظیمی (78/0) وپرسشنامه محقق ساخته سواد اطلاعاتی (با آلفای کرونباخ پایایی 81/0) استفاده شد. در نهایت داده های به دست آمده با استفاده ازنرم افزار SPSS 21 آزمون همبستگی پیرسون مورد تحلیل قرار گرفت .یافته هایافته های ما نشان داد بین سواد اطلاعاتی و تفکر انتقادی با راهبرد های خود تنظیمی رابطه معنادار آماری وجود دارد. همچنین بین خرده مولفه های ارزشیابی، استنباط، تحلیل، استدلال قیاسی ،استدلال قیاسی و راهبردهای خود تنظیمی رابطه معنادار وجود دارد (P<0/05).نتیجه گیریبا توجه به رابطه معنی دار بین سواد اطلاعاتی و تفکر انتقادی با راهبرد های خود تنظیمی می توان نتیجه گرفت که ارتقای راهبرد های خود تنظیمی به فرایند تفکر انتقادی و سواد اطلاعاتی وابسته است. به ویژه اینکه راهبرد های خود تنظیمی و تفکر انتقادی در دانشجویان رشته های پزشکی اهمیتی مضاعف دارد.کلید واژگان: راهبرد های خود تنظیمی, تفکر انتقادی, سواد اطلاعاتیIntroductionImproving self-regulation strategies is one of the most important purposes in medical education in the century of information. This study aims to investigate relationship between critical thinking and information literacy with self-regulation strategies of Nursing School at Razi Medical Science University in the academic year of 2014-2015.Materials And MethodsThis study designed in correlational-descriptive method. In order to doing this study, 160 students of the Nursing School at Razi Medical Science University which were studing in the 2014-2015 academic year were selected. In access sampling method was used to select the participants. In order to collect data California critical thinking B Questionnaire (KuderRichardson Reliability 0.67), Information Literacy Questionnaire (Cronbach's alpha, 0.81) and Academic self-regulation questionnaire (Cronbach's alpha 0.78) was used. Data were analyzed by SPSS Ver.19 and Persons correlation test.ResultsThere was a significant relationship between critical thinking and information literacy with self-regulation Strategies (PConclusionAccording to significant relationship between critical thinking and information literacy with relf-regulation Strategies, it can be concluded that promotion of self-regulation relates to enhance the critical thinking and information literacy. In particular, self-regulation strategies and critical thinking are critically important in medical students.Keywords: Self-Regulation Strategies, Critical Thinking, information literacy
-
نشریه پژوهش سلامت، پیاپی 2 (زمستان 1394)، صص 95 -103مقدمهجوانان سهم عمده ای از جمعیت ایران را تشکیل می دهند ودرک آگاهی جوانان و نگرشهای آنها در ارتباط با موضوعات مرتبط با HIV و ارایه آموزش به این قشر در اولویت بخش بهداشت و درمان کشور است. این مطالعه با هدف تاثیر مداخله آموزشی به شکل کارگاه بر پایه تئوری شناختی اجتماعی بر آگاهی و نگرش پیشگیری از ایدز در دانشجویان دانشگاه تهران،ایران انجام گرفت.مواد و روش هاجامعه مورد مطالعه، 400 دانشجوی مقاطع مختلف شاغل به تحصیل در رشته های غیر پزشکی دانشگاه تهران بودند که به صورت داوطلب از طریق پوستر فراخوانی برای شرکت در کارگاه آموزشی ثبت نام نموده بودند. در کل تعداد 58 دانشجو به طور کامل در مطالعه شرکت نمودند. کارگاه آموزشی در دو روز برگزار شد.مدل آموزشی این مداخله بر اساس تئوری شناختی اجتماعی بود سازه های تئوری که در آموزش مورد استفاده قرار گرفت شامل الگو برداری ، توانایی رفتاری، انتظارات و خود کارامدی بود. پرسشنامه خود ساخته بدون نام پیش از مداخله و پس از مداخله توسط دانش جویان پاسخ داده شد.یافته هاتاثیر آموزش در مورد سازه آگاهی معنی دار بود0.05)>.P=0.01 ( اما در مورد نگرش اثر آموزش معنی دار نبود 0.05)<.P=0.11) .نتیجه گیریآموزش بر اساس تئوری شناختی اجتماعی در افزایش آگاهی دانشجویان بسیار مطلوب بوده است اما بر روی نگرش های آنها تاثیر چندانی نداشته است.استفاده و مقایسه دیگر تئوری های رایج تغییررفتار و نیز بررسی تداوم تاثیر آن برتغییر رفتاردر طول زمان پیشنهاد می شود.کلید واژگان: رفتار, آموزش, HIV, دانشجویانIntroductionSince the youth is a major portion of the population in our country, health department lays more emphasis on their perception and knowledge of HIV as well as HIV/AIDS education to them. The purpose of this study was to test the effects of an HIV/AIDS workshop education program on the knowledge and attitudes of the Tehran/Iran university students by using social cognitive theory(SCT).
Material andMethodsThe pubulations of the study was 400 undergraduate students of different fields at Tehran University who voluntarily took part in the study via workshop announcement posters. Totally,58 out of the 400 participants attended all the workshop sessions. The subjects of the two day workshop include: epidemiology, transition, prevention, test and treatment, sexual transmitted diseases, sexual health, consultation, behavioral skills, self- awareness, decision making ability, problem solving, assertiveness, and negotiation. The educational model was based on SCT. The education consist of modeling, behavioral capabilities, Expectations and self-efficacy. A self-administered validated questionnaire was given to the participants before and after intervention.ResultsEducation had significant impact on knowledge(P.P=0.01 ) but not significant effect on attitude toward HIV/AIDS(P>0.05)P=0.11) .ConclusionSCT base education had significant impact on knowledge, but it had no impact on attitude. The use of the other theories and their impacts on behavior change, and their continuity are recommended.Keywords: Behavior, Education, HIV, Students -
مقدمهمدیریت و آمادگی بیمارستانهای کشور برای مقابله با حوادث غیرمترقبه، موضوع مورد توجه محافل علمی است. با توجه به انجام مطالعات پراکنده در کشور، مطالعه حاضر با هدف گردآوری و مقایسه پژوهشهای منتشر شده در سطح کشور درخصوص آمادگی بیمارستانهای کشور در مقابله با بحران انجام شد.روشبا مطالعه مروری و بهرهگیری از اطلاعات موجود در پایگاه های اطلاعرسانی داخلی از جمله IranMedex، SID، Magiran و پایگاه های بین المللی PubMed، Google Scholar، کلیدواژه های «آمادگی بیمارستان»، «بحران بیمارستان»، «سیستم مدیرت بحران» جستجو و مقالات به دست آمدند. ارزیابی کیفی مقالات و معیار ورود سنجش و بررسی شد. نتایج مطالعات با یکدیگر مقایسه و تحلیل شد.یافته هااز مجموع 32 مقاله یافت شده، در کل 21 مقاله مناسب تجزیه و تحلیل شد.نتیجه گیریدر اکثر مطالعات انجام شده، آمادگی برای مقابله با بحران در حد متوسط بود. ازاینرو، برنامهریزی برای اجرایی کردن برنامه مدیریت بحران بیمارستانها و ارتقای سطح آمادگی آنها در سطح کشور امری مهم است.
کلید واژگان: بحران, بیمارستان, مداخلهBackgroundDisaster preparedness and management in hospitals are interesting research topics. With regard to the studies conducted, this research is performed to collect and compare the published studies about preparation in all hospitals dealing with disaster in the country.MethodIn this review study, data and information was searched and collected based on the keywords consist of "hospital disaster readiness", "hospital disaster", "disaster management system" in databases such as Iran Medex, SID, Magiran and also PubMed and Google scholar. Quality assessment of papers was evaluated and finally, the results was compared and analyzed.FindingsA total of 32 articles were found; 21relevant articles were analyzed.ConclusionAccording to the results, in most studies, crisis preparation of hospitals was moderate. Therefore, planning is important in order to implement the crisis management program for hospitals and to improve their preparedness in the country.Keywords: disaster, hospital, intervention -
پیش زمینه و هدفبا توجه به افزایش میزان سزارین در ایران به عنوان معضل بهداشتی و عوارض آن روی مرگ ومیر مادر این مطالعه باهدف بررسی پیش بینی انتخاب نوع زایمان با توجه به سازه های نظریه رفتار برنامه ریزی شده صورت پذیرفت.مواد و روش کارمطالعه حاضر به شیوه توصیفی – تحلیلی در نیمه دوم سال 1391 و نیمه اول سال 1392 بر روی 392 نفر از زنان باردار مراجعه کننده به کلینیک زنان بیمارستان های بقیه الله و نجمیه تهران، انجام گردید. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه ای بر مبنای متغیرهای نظریه رفتار برنامه ریزی شامل آگاهی، نگرش، کنترل رفتار درک شده، هنجار انتزاعی و قصد رفتاری بود. برای تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار آماری SPSS نسخه 16 و همچنین آزمون رگرسیون لجستیک استفاده شد.یافته هامیانگین سن مادران موردمطالعه 27.6 + 4.5 سال بود. از بین 392 مادر باردار موردبررسی، 218 نفر (58.1 درصد) زایمان طبیعی و 157 نفر (41.9 درصد) سزارین را انتخاب نموده بودند. هنجار انتزاعی از بین عوامل نظریه رفتار برنامه ریزی شده، بیشتر نوع انتخاب آگاهانه زنان باردار را پیش بینی می کند (Wald=49.74). از بین عوامل موثر در مراحل بعدی به ترتیب می توان از آگاهی، نگرش و کنترل رفتاری درک شده نام برد.بحث و نتیجه گیریهنجار انتزاعی (عامل اجتماعی) به عنوان موثرترین عامل در پیش بینی انتخاب نوع زایمان بود؛ بنابراین توصیه می گردد به موازات تنظیم برنامه آموزشی در جهت ارتقاء آگاهی و اصلاح نگرش زنان و دختران جوان جامعه در خصوص زایمان طبیعی، کادر تخصصی زایمان ازجمله متخصصین زنان و زایمان نیز از طریق ایجاد لوایح قانونی و پایش اجرای آن، جهت اشاعه زایمان طبیعی ترغیب شوند.
کلید واژگان: سزارین, زایمان طبیعی, قصد رفتاریBackground and AimsDue to the increas ing of the cesarean operations in Iran as a health problem and its effects on maternal mortality, this study aims to determine the prediction of the type of delivery according to the T heory of Planed B ehaviors (TPB).Materials and MethodsThis study was conducted using descriptive-analytic method in the second half of 2012 and the first half of 2013 on 392 pregnant women admitted to the women’s clinics of Baqiyatallah and Najmieh hospitals in Tehran. The data were collected through a questionnaire based on the theory of planned behavior variables such as knowledge, attitudes, perceived behavioral control, subjective norm and behavioral intention. Data were analyzed u sing SPSS software version 16, and logistic regression.ResultsThe mean age of the mothers under study was 27.6 + 4.5. O ut of 392 pregnant studied wome n, 218 (58.1%) had chosen a vaginal delivery, while 157 (41.9%) had chosen cesarean delivery. Among the theory of planned behavior variables, the subjective norm variable can predict the pregnant women’s informed choice (Wald=49.74). Other effective variables are knowledge, attitudes and perceived behavioral control, respectively.ConclusionThe subjective norm (social factor) was identified as the most effective factor to predict informed delivery choice type. Therefore, along with educational programs to promote awareness and attitude of young women about natural delivery, it is recommended to encourage and promote natural childbirth by specialists including obstetric and gynecologists by using legislation and monitoring.Keywords: Cesarean Section, Delivery, Behavioral intention -
سابقه و اهدافسلامت معنوی، یکی از ابعاد مهم سلامت در انسان محسوب می شود و به عنوان رویکردی مهم در ارتقای سلامت عمومی در نظر گرفته می شود. با توجه به اهمیت سلامت معنوی و نقش آن در ارتقای سلامت روانی، پژوهش حاضر با هدف بررسی سلامت معنوی در کارکنان یکی از دانشگاه های علوم پزشکی شهر تهران صورت گرفته است.مواد و روش هااین مطالعه ی مقطعی، بر روی 503 نفر از کارکنان یکی از دانشگاه های علوم پزشکی شهر تهران (دربرگیرنده ی سه بیمارستان تحت پوشش و دانشکده ها)، به روش نمونه گیری چند مرحله یی مرکب (برحسب درصد افراد شاغل در هر بخش/کارمند اداری یا درمانی)، در سال 1391 انجام شد. اطلاعات از طریق پرسش نامه های سلامت معنوی 20 سئوالی Paloutzianو Ellison بعد از تعیین روایی و پایایی آن ها به صورت خود ایفا تکمیل و جمع آوری و توسط نرم افزار SPSS16 و آزمون های ANOVA و همبستگی تجزیه و تحلیل شد.یافته هامیانگین نمره ی سلامت مذهبی و وجودی در کارکنان به ترتیب 97/52 و 09/48 بود. در مجموع 4/61 درصد کارکنان از نمره ی سلامت معنوی خوبی برخوردار بودند. بین سلامت معنوی و سن، سابقه ی خدمت، سابقه ی بیماری های اعصاب و روان، متوسط فعالیت جسمانی، وضعیت مسکن و شرکت در مناسک حج، ارتباط آماری معنی داری مشاهده شد.نتیجه گیریبرنامه ریزی برای ارتقای سلامت جسمی و به خصوص روانی، اجتماعی و حرفه یی کارکنان در اولویت قرار دارد. برای ارتقای سلامت در کارکنان توجه به ارتقای شغلی، سطح رفاه و درآمد، فعالیت جسمانی و سبک زندگی توصیه می شود.
کلید واژگان: سلامت معنوی, کارکنان, دانشگاهBackgroundObjectiveSpiritual wellbeing is considered as an important aspect of human health which provides a coordinated and integrated relation between the internal forces, and by creating meaning and purpose in life is thought as an important approach to promote general health. Thus, this study was conducted with the aim to assess the Spiritual wellbeing of the staff of one University of Medical Sciences in Tehran city.Material and MethodsThis cross-sectional study was conducted on 503 university employees (including the three covered hospitals and the faculties’ staff) with a multi-stage sampling (based on the percentage of the employed people in each department/ administrative or medical staff), during 2012. The data were collected through Ellison and Paloutzian 20-item Spiritual wellbeing questionnaires and after determining their validity and reliability by self report, then were analyzed with SPSS software version 16, One way-ANOVA and correlation tests.ResultsAccording to the results, 57.3% of the staff were women, 61.8% were married and 26.4% had a work experience between 3 to 5 years. In this study, a total of 61.4% of the staff had a good Spiritual wellbeing score. Spiritual wellbeing had significant relationship with age, work experience, history of psychiatric disorders, moderate physical activity, housing conditions and participation in the rites of Hajj association.ConclusionPlanning to promote physical, psychological, social and occupational health in staff is a top priority. Regarding the promotion of the income, welfare, physical activity and lifestyle is recommended for the employee.Keywords: Spiritual Health, Staff, University -
مقدمهپرستاران به منظور ارائه مراقبت پرستاری در طول شبانه روز، ناگزیر به بیدار ماندن های شبانه هستند که می تواند سبب اختلال خواب آن ها شود. هدف از انجام این مطالعه، بررسی فراوانی اختلالات اولیه خواب در بین پرستاران نظامی بود.مواد و روش هااین مطالعه توصیفی– مقطعی 272 نفر از پرستاران شاغل در بیمارستان نظامی منتخب را که با روش نمونه گیری چندمرحله ای احتمالی انتخاب شدند، مورد بررسی قرار داد. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه مشخصات دموگرافیک و پرسشنامه استانداردشده کیفیت خواب پیتزبورگ و مقیاس خواب آلودگی ایپورث بود. داده ها با استفاده از نرم افزار 15SPSS تحلیل شد.یافته هااز بین 272 پرستاران موردمطالعه 43 درصد مرد و 57 درصد زن بودند. فقط 10/9 درصد از پرستاران هیچ نوع اختلال خواب ندارند. 68/3 درصد دارای درجاتی از اختلال اولیه خواب هستند و میزان خواب آلودگی در طی روز 16 درصد محاسبه گردید.نتیجه گیریمیزان اختلال خواب و خواب آلودگی در پرستاران نظامی با دیگر افراد دارای مشاغل نوبت کاری هم خوانی دارد، لذا در پرستاران نظامی نیز مشابه با سایر گروه های شغلی، بایستی تمهیدات لازم جهت کاهش این مشکل صورت گیرد.
کلید واژگان: اختلالات خواب, پرستاران, کارکنان نظامیBackgroundNurses must stay awake during the night to provide nursing cares. This can cause sleep problems in these personnel. The aim of this study was to assess the prevalence of sleep disorders among military nurses.Materials And MethodsA sample of 272 nurses who were randomly selected with a multi stage cluster method, participated in this cross sectional study. Sleep quality and day time sleepiness were assessed based on Pittsburgh Sleep Quality Index and Epworth sleepiness scale. Demographic characteristics were also collected and all data analyzed with SPSS 15.ResultsOf 272 studied nurses, 43% were male and 57% were female. Daytime Sleepiness score was achieved 16%. Most of the nurses had a degree of sleep disruption (63.8%) and only 10.9% had not had any sleep disorders.ConclusionDue to similar rate of sleep disorders and sleepiness in military nurses to other shift work personnel, necessary measures should be similarly taken to reduce this problem.Keywords: sleep disorders, nurses, military personnel -
مقدمه و اهدافبیماری های مزمن هم اکنون علت 60% کل مرگ ومیرها در سطح دنیا بوده و 47% بار جهانی بیماری ها هستند. با توجه به طیف گسترده نتایج گزارش شده، مطالعه ی حاضر با هدف مرور بر تاثیر مداخله آموزشی روش زندگی در اصلاح فاکتورهای خطر قلبی- عروقی انجام شد.روش کارمرور سیستماتیک با جستجو در پایگاه های اطلاعاتی انگلیسی و فارسی انجام شد. انواع مطالعات مرتبط لحاظ شد. فهرست منابع مقالات یافت شده بررسی شد. محدودیت زمانی در جستجوی مقالات نبود. مقالات به زبان غیر انگلیسی (به استثنای فارسی) و هم چنین چکیده و خلاصه مقالات ارایه شده در کنفرانس ها و همایش ها حذف شد. دیگر مقالات نیز در صورت کسب امتیاز در پرسشنامه JADAD وارد شدند.نتایجدر جستجوی اولیه، 194 مقاله یافت شد که با ارزشیابی صورت گرفته در نهایت 43 مقاله وارد مطالعه شد. مطالعات بین سال های 2013-1989 میلادی منتشر شده بود. سه مطالعه در ایران انجام شده بود. نیمی از مطالعات در سطح جامعه انجام شده بود. تنها دو مطالعه (4/65 درصد) تغییری را در فاکتورهای خطر نشان نداده و بقیه بهبود معنی دار این فاکتورها را به دنبال آموزش های انجام شده نشان دادند.نتیجه گیریدر نهایت مشاهده شد که بیش تر مقالات بر تاثیر معنی دار آموزش های روش زندگی بر میزان کلسترول خون، فشار خون سیستولیک و دیاستولیک و نیز مصرف سیگار در کنار آگاهی و نگرش در بیماران پرخطر قلبی- عروقی صحه گذاشته اند. این موضوع لزوم توجه بیش از پیش را به آموزش «شیوه زندگی» را به بیماران در معرض حوادث قلبی- عروقی می رساند.
کلید واژگان: مرور سیستماتیک, آموزش, روش زندگی, فاکتور خطر قلبی, عروقیBackground And ObjectivesNowadays 60% of deaths and 47% of diseases load worldwide caused by chronic diseases. Considering the different results of the conducted studies, the current study was performed to review the effect of life style educational intervention on improving cardiovascular risk factors.MethodsIn this review, English and Persian databases were investigated. All types of studies were included. There was no time limit. The articles in any other languages but English (except for Persian), and also abstracts presented in international congresses and meetings were excluded. Other studies were included if they had an acceptable JADAD score.ResultsDuring the primary search, 194 articles were found which through investigations 43 articles were finally included. The articles were published from 1989 to 2013. There were 3 domestic papers. Only two articles (4.65%) did not show any improvement in the risk factors while the others suggested significant improvements in the risk factors following educational intervention.ConclusionConsidering the general findings of the reviewed articles, it seems that the majority of the articles confirmed the effect of lifestyle education on cardiovascular risk factors- blood cholesterol, systolic and diastolic blood pressure, and cigarette smoking along with knowledge and attitude in high risk patients. The finding shows the necessity of “lifestyle” educational intervention in patients at risk for cardiovascular events.Keywords: Systematic Review, Education, Life Style, Cardiovascular Risk factors
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.