فرامرز قراگزلو
-
زمینه مطالعه
Prototheca Spp متعلق به خانواده Chlorellaceae است کهمی تواند باعث بروز ورم پستان در گاوهای شیری شود. گونه های متعددی از Prototheca را میتوان از قسمتهای مختلف گله های شیری جداسازی نمود.
اهدافاهداف این بررسی جهت 1) بررسی وضعیت شیوع Prototheca Spp در گاوداری های شیری مناطق مختلف ایران است 2) ارزیابی شیوع عوامل قارچی در شیر مخازن گاوداری های شیری در فصول مختلف سال ایران.
مواد و روش کارمخازن شیر 165 دامپروری صنعتی 32 شهر از 16 استان ایران به منظور وجود پروتوتکا و عوامل قارچی مورد آزمایش قرار گرفت. بطورکلی، تقریبا 66800 راس گاو نژاد هلشتاین تحت نظر قرار گرفتند. تعداد گاوهای شیری تقریبا 25800 راس بود. نمونه هادر محیط سابوروگلوکز آگار همراه با کلرامفیکل(100 میلی گرم/لیتر)کشت داده شدند.
نتایجفقط از 8 نمونه از 165(84/4 درصد) نمونه شیر مخازن، پوروتوتکا جداسازی شد. پرووتکا در فصول مختلف جداسازی شد. این عامل به ترتیب در فصول بهار، تابستان، پاییز و زمستان به ترتیب: 2، 4، 1 و 1 نمونه بود. کاندیدا، فوزاریوم و تریکوسپورن به ترتیب از: 137 ، 2 و 1 نمونه جداسازی شد. بر اساس اطلاعات بدست آمده پروتوتکا و عوامل مختلف قارچی در شیر مخازن دامپروریهای صنعتی ایران حضور دارند.
نتیجه گیری نهایینتیجه گرفته می شود که تماس گاوهای شیری ایران و شیر مخازن گله های شیری ایران با پروتوتکا و عوامل قارچی شایع است. نتایج از نظر بهداشت گاوهای شیری و مخاطرات بهداشتی انسان حایز اهمیت است.
کلید واژگان: شیر مخازن, گله های شیری, قارچ, ایران, پروتوتکاBACKGROUNDPrototheca spp. belongs to the family Chlorellaceae and can cause mastitis in dairy cattle herds. Several Prototheca species could be isolated in different parts of the dairy herds.
OBJECTIVESThe objectives were to determine: (1) the investigation status of bulk milk tank Prototheca Spp prevalence in industrial dairy cattle herds in different area of Iran. And (2). To evaluate the fungal agent prevalence of bulk milk tank of dairy cattle herds in different seasons.
METHODSBulk milk tank for the presence of Prototheca and fungal agents from 165 industrial dairy cattle herds complexes were tested. The population of each herd was about 850–3500 Holstein dairy cows. The samples were taken from 32 cities and 16 provinces of Iran, respectively. In total, almost 66800 Holstein dairy cows were repre-sented. The population of lactating cows included about 25800. Samples were cultured on sabouraud glucose agar (SGA) medium with chloramphenicol (100 mg/L).
RESULTSOnly 8 (4.84%) out of 165 samples were isolated for Prototheca spp. It had been isolated in different seasons. They were 2, 4, 1, and 1 samples in spring, summer, autumn and winter, respectively. Candida, Fusarium, and Trichosporon spp. were isolated from 137, 2 and 1 samples, respectively. According to the obtained results, Prototheca and fungal agents are present in bulk milk tanks of industrial dairy cattle herds in different provinces of Iran.
CONCLUSIONSIt is concluded that exposure to Prototheca and different fungal agents could be common in the dairy cattle herds in Iran. The results are important as dairy cattle health and human sanitation hazar.
Keywords: Bulk milk tank, Dairy cattle herds, fungi, Iran, Prototh -
زمینه مطالعه
مطالعات پیشین مبین رابطه منفی فاصله آنوجنیتال با باروری در گاوها است، اما مکانیسم این رابطه معکوس به طور کامل مشخص نیست. در این رابطه، عفونت های رحمی پس از زایش و عوامل مخاطره مرتبط با این عفونت ها می توانند سبب کاهش باروری گاوها گردند، ولی هیچ پژوهشی تا به حال به بررسی ارتباط فاصله آنوجنیتال و مشکلات پس از زایش نپرداخته است.
هدفمطالعه حاضر به منظور بررسی رابطه فاصله آنوجنیتال با عملکرد تولیدمثلی پس از زایش در گاوهای شیری به انجام رسید.
روش کارفاصله آنوجنیتال گاوها (تعداد = 290) همزمان با اولین معاینه پس از زایش به میلی متر اندازه گیری شد. گاوها بر اساس طول فاصله آنوجنیتال به سه دسته شامل فاصله آنوجنیتال کوتاه (20% جمعیت گاوها دارای کمترین مقادیر)، فاصله آنوجنیتال متوسط (60% جمعیت گاوها دارای مقادیر متوسط) و فاصله آنوجنیتال بلند (20% جمعیت گاوها دارای بیشترین مقادیر) تقسیم-بندی شدند. به علاوه، داده های متغیرهای تولیدمثلی پس از زایش از پایگاه داده گله بازیابی شدند. داده ها با استفاده از نرم افزار SAS ویرایش شماره 4/9 آنالیز شدند.
نتایجنرخ سخت زایی، دوقلوزایی و جفت ماندگی، متریت پس از زایش و آندومتریت بالینی، وزن تولد گوساله و فاصله زایش تا اولین تلقیح در میان دسته های مختلف فاصله آنوجنیتال متفاوت نبود (05/0 < P). اما، درصد موالید نر در گاوهای با فاصله آنوجنیتال کوتاه نسبت به گاوهای با فاصله آنوجنیتال متوسط و بلند کمتر بود (05/0 > P). علاوه بر این، نرخ باروری در تلقیح اول پس از زایش در گروه فاصله آنوجنیتال متوسط بالاتر از گروه های فاصله آنوجنیتال کوتاه و بلند بود (05/0 > P).
نتیجه گیریدر نتیجه، مطالعه حاضر بیانگر نرخ آبستنی در اولین تلقیح پس از زایش نامناسب در گاوهای دارای حداقل و حداکثر طول فاصله آنوجنیتال بود و نشان داد که این باروری کمتر از طریق تغییر در نرخ مشکلات تولیدمثلی پس از زایش حاصل نشده بود.
کلید واژگان: فاصله آنوجنیتال, گاو شیری, سخت زایی, باروری, عفونتهای رحمیBACKGROUNDPrevious studies have indicated negative association of anogenital distance (AGD) with fertility in dairy cows; however, the mechanism of inverse relationship is not completely understood. In this regard, post-partum uterine infections and their corresponding risk factors could diminish fertility of cows, yet there has been no research exploring the relationship between AGD and postpartum disorders.
OBJECTIVESThe aim of this study was to investigate the relationship between AGD and postpartum reproduc-tive performance in dairy cows.
METHODSAGD of Holstein dairy cows of a commercial dairy herd (n = 290) was measured in millimeter at the first postpartum examination (days 28 to 32 postpartum). The cows were classified into three categories based on the AGD length, including short (20% of cows with lowest values), intermediate (60% of cows with moderate values) and long (20% of cows with highest values) AGDs. Additionally, data of postpartum reproductive variables were retrieved form the herd database. Data was analyzed using SAS software version 9.4.
RESULTSThe rate of dystocia, twinning, retention of fetal membranes, puerperal metritis and clinical endome-tritis, calf birth weight, and days to first service did not differ among the various AGD categories (P>0.05). However, proportion of male offspring was lower in the short AGD cows than intermediate and long AGD cows (P<0.05). Furthermore, the first service conception rate was greater in the intermediate anogenital distance group than short and long anogenital distance groups (P<0.05).
CONCLUSIONSIn conclusion, the present study showed suboptimal first postpartum conception rate in the cows with minimal and maximal length of anogenital distance and indicated that this inferior fertility was not mediated through alteration in the rate of postpartum reproductive disorders
Keywords: Anogenital distance, Dairy Cows, Dystocia, fertility, Uterine infections -
زمینه مطالعهروش های مختلف ایجاد سیکل استروس و تسریع اولین تخمک گذاری سال، در مادیان گزارش شده است.هدفهدف از انجام این مطالعه بررسی اثر پروژسترون (کیومیت) در همزمانی و تسریع اولین تخمک گذاری سال، تحت رژیم نوردهی در مادیان های آنستروس زمستانه بوده است.روش کارپس از شناسایی مادیان های آنستروس ، رژیم نوردهی مصنوعی 16 ساعته از اوئل آذر برای هر دو گروه درمان و شاهد اجرا شد. پس از شناسایی فولیکول با قطر 25 میلی متر بر روی تخمدان، مادیان های گروه درمان، کیومیت دریافت کردند و سپس با کمک سونوگرافی مقعدی مورد معاینه قرار گرفتند تا آنکه قطر فولیکول به اندازه 35 میلی متر رسید که در این زمان کیومیت خارج شد. معاینه روزانه اولتراسونوگرافی و عمل تیزینگ تا شناسایی تخمک گذاری انجام گرفت.نتایجبر اساس نتایج حاصله، تفاوت معنی داری بین دو گروه درمان و شاهد در میزان تخمک گذاری (66% در مقابل 60%) و اندازه فولیکول تخمک گذاری کرده دیده نشد. بعلاوه، علیرغم کاهش فاصله زمانی رشد فولیکول از قطر 25 تا 35 میلی متر در گروه درمان در قیاس با گروه شاهد (به ترتیب 0/88 ± 8/33 و 2/28 ± 10/75) و نیز از این اندازه تا سایز تخمک گذاری، هیچگونه تفاوت معنی داری بین این دو گروه مشاهده نشد.
نتیجه گیری نهایی: این اولین گزارش مقدماتی بررسی تاثیر پروژسترون بهمراه نوردهی مصنوعی در جهت تسریع اولین تخمک گذاری سال در ابتدای آنستروس زمستانه می باشد. بنظر می رسد مطالعات بیشتری با در نظر گرفتن تعداد بیشتر مادیان ها در سنین مختلف مورد نیاز است.کلید واژگان: آنستروس, مادیان, تخمک گذاری, تحریک با نور, پروژسترونBackgroundIn mare, different methods of earlier cyclicity induction and hastening first ovulation of the year have been reported.ObjectivesThe goal of present study was to investigate the effect of progesterone (Cue-mate®) on synchronization and acceleration the first ovulation of the year in winter anestrous mares under artificial lighting system.MethodsAfter detection of anestrus mares, artificial lighting regimen of 16h light was conducted since early December for both treatment and control groups mares. After detecting of 25 mm follicle on the ovary, treatment group mares received Cue-Mate and examined through rectal ultrasound until follicle reached in size of 35mm, when Cue-mate was removed. Daily ultrasound examination and teasing were done until detection of ovulation.ResultsBased on our results, no significant difference in rate of ovulation (66% vs 60%) and size of ovulatory follicle were existed between treatment and control group. In addition to, despite of decreasing time interval of follicular growth from 25 mm to 35 mm (8.33±0.88 vs 10.75±2.28 in treatment and control groups respectively) and from each of these sizes to ovulation size, no significant difference was existed between treatment and control groups.ConclusionThis was the first preliminary report of investigating the effect of progesterone plus artificial lighting on hastening first ovulation of the year in early winter anestrous. It seems more studies with considering the greater number of mares in different ages are needed.Keywords: anestrus, Mare, ovulation, photostimulation, progestrone -
پروسموس الومبیس یک نقص مادرزادی با عامل نامشخص می باشد که در گاو، خوک، گوسفند و سگ گاها اتفاق می افتد. این نقص مادرزادی در هر دو جنس اتفاق می افتد. یک گوساله هلشتاین مرده که دارای نقص در قسمت های استخوانی و عضلانی سیستم حرکتی و دستگاه تناسلی خارجی بود به بیمارستان دام بزرگ دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران ارجاع داده شد. بررسی عکس های رادیولوژی و کالبدگشایی نشان داد که ستون مهره ها تا مهره اول کمری وجود داشته و مهرهای دوم تا پنجم، استخوان خاجی و مهرهای دمی وجود نداشتند. قسمت پشتی ناحیه کمری و خاجی فقط از بافت عضلانی و همبند تشکیل شده بود. دستگاه ادراری تناسلی دچار نقصهایی شامل عدم تشکیل تخمدان ها، رحم، واژن و لبه های خارجی فرج بوده، همچنین شریان نافی طرف راست هم وجود نداشت. روده های بزرگ و کوچک دارای ته کیسه های متعدد و مملو از مواد غذایی و مدفوع بودند. بیضه، کیسه بیضه و آلت تناسلی مشاهده نشد. همچنین میزنای به یک کیسه نازک مملو از مایعات اتصال داشت. یافته های آزمایشگاهی نشان دادند که، PH مایع جمع آوری شده 6 بوده و حاوی هموگلوبین، گلبول های سفید خون، باکتری و تعداد کمی گلبول های قرمز خون، کریستالهای اگزالات و سلول های اپیتلیال بود. به نظر می رسد که مایعات جمع آوری شده همان ادرار می باشد. این اولین گزارش از پروسموس الومبیس در یک گوساله هلشتاین دارای نقص های متعدد در محوطه بطنی در ایران می باشد.
کلید واژگان: نقص مادرزادی, گوساله هلشتاین, پروسموس الومبیس, ستون فقراتPerosomus elumbis is an occasional congenital anomaly of cattle, swine, sheep, and dogs with unknown etiology. This congenital abnormality occurs in both sexes. A dead Holstein calf characterized by musculoskeletal and external genitalia abnormalities was referred to the large animal hospital of University of Tehran. Radiographic evaluation and subsequent dissection revealed that the vertebral column was truncated at the level of first lumbar vertebra (L1). Moreover, L2-L5, sacrum and coccygeal vertebrae were absent. The dorsum of the lumbosacral region contained only soft tissues. Urogenital tract was incomplete, and it contained agenesis of the ovaries, uterine tubes, cervix, and vulva concurrent with unilateral umbilical artery agenesis. Small and large intestine contained blind-ended sacs. No testes, scrotum, and penis were found. The intact ureter was attached to a thin-walled fluid fill sac. The laboratory finding showed that the pH of the fluid was 6 and contained hemoglobin, white blood cells, bacteria, a few red blood cells, oxalate crystalline, and epithelial cells. It was concluded that the collected fluid was urine. This is the first report of perosomus elumbis in a Holstein calf having a lot of visceral abnormalities in Iran.Keywords: congenital abnormality, Holstein calf, perosomus elumbis, vertebral column -
هدف از مطالعه حاضر مقایسه کارایی دو رژیم درمانی داخل پستانی استاندارد و تمدید شده با استفاده از ترکیب نفسیلین-پنی سیلین-دی هیدرواسترپتومایسین (ن پ د) در درمان ورم پستان تحت بالینی پایدار در گاوهای شیرده بوده است. شصت و پنج گاو شیری با 126 کارتیه پستانی عفونی در این مطالعه وارد شدند. گاوهای عفونی به صورت تصادفی در یکی از 3 گروه توزیع شدند: (1) گروه درمانی استاندارد: 3 تجویز داخل پستانی ن پ د با فواصل 24 ساعته (20 گاو/43 کارتیه)، (2) گروه درمانی تمدید شده: 6 تجویز داخل پستانی ن پ د با فواصل 24 ساعته (23 گاو/43 کارتیه) و (3) گروه کنترل منفی درمان نشده (22 گاو/40 کارتیه). نرخ بهبودی باکتریولوژیک (ن ب ب) ورم پستان تحت بالینی در 3 گروه استاندارد، تمدید شده و کنترل به ترتیب، 04/86%، 100% و 20% به دست آمد که اختلاف معنی داری را در 2 گروه درمانی در مقایسه با گروه کنترل نشان داد (P<0.0001). اختلاف معنی دار از نظر ن ب ب بین 2 گروه درمانی استاندارد و تمدید شده نیز مشاهده شد (P<0.029). پس از درمان در تعداد سلول های سوماتیک (ت س س) بین 2 گروه تمدید شده و کنترل اختلاف معنی داری مشاهده گردید (P<0.0021). متعاقب درمان، درصد چربی در گروه استاندارد (P=0.029) و تمدید شده (P<0.0001) و درصد پروتئین تنها در گروه تمدید شده (P=0.0016) افزایش یافت. از نظر سطح تولید شیر اختلاف معنی داری بین گروه ها یافت نشد (P>0.05). نتایج این مطالعه نشان داد که ن پ د در بر طرف نمودن ورم پستان تحت بالینی در گاوهای شیرده موثر است و رژیم درمانی تمدید شده، ن ب ب را افزایش و ت س س را کاهش می دهد.
کلید واژگان: گاو شیری, ورم پستان تحت بالینی, درمان تمدید شدهThe objective of the present study was to compare the efficacy of conventional and extended intramammary (IMM) therapy of persistent subclinical mastitis in lactating dairy cattle using nafcillin-penicillin-dihydrostreptomycin combination (NPD). Sixty-five dairy cows with 126 infected quarters were enrolled in the study. Infected cows were allocated randomly to 1 of 3 different treatment regimens: (1) conventional group: NPD administered IMM 3 times at 24-h intervals (20 infected cows، 43 intramammary infections [IMI])، (2) extended group: NPD administered IMM 6 times at 24-h intervals (23 cows، 43 IMI)، and (3) untreated control group (22 cows، 40 IMI). The overall bacteriological cure (BC) rates for subclinical IMI were 86. 04%، 100%، and 20% for the conventional، extended and the control groups، respectively; indicating a higher BC rate (P<0. 0001) for the treated groups than the control group. Significant difference (P=0. 029) concerning the BC rate was also observed between the extended and the conventional groups. Significant difference (P=0. 0021) in somatic cell count (SCC) was detected between the extended and the control group. Fat percentage increased in the conventional (P=0. 029) and in the extended (P<0. 0001) groups، and protein percentage increased only in the extended group (P=0. 0016). There was no significant difference in posttreatment milk production between the groups (P>0. 05). Results of this study indicate that NPD therapy was effective in eliminating subclinical IMI in lactating dairy cows، and that extended therapy enhanced BC rate and reduced SCC. -
هدف از مطالعه حاضر تعیین ارتباط نتایج آزمون حساسیت ضد میکروبی پاتوژن های ورم پستان تحت بالینی با پیامد درمان به دنبال تجویز داخل پستانی فراورده داخل پستانی حاوی نفسیلین، پنی سیلین و دی هایدرواسترپتومایسین بوده است. در مجموع 86 پاتوژن داخل پستانی از 43 راس گاو در این مطالعه مورد بررسی قرار گرفتند. بیشتر عفونت های داخل پستانی از استافیلوکوک های کوآگولاز منفی، کلیفرم ها و استرپتوکوک های محیطی ناشی شده بود. حساسیت آنتی بیوتیکی به روش انتشار دیسک تعیین گردید. نرخ بهبودی باکتریولوژیک برای جدایه های حساس، نسبتا حساس و مقاوم در گروه درمانی استاندارد (3 تزریق داخل پستانی فراورده مذکور با فواصل 24 ساعته) به ترتیب، 4/84%، 9/88% و 100% بود. این ارقام در گروه درمانی تمدید شده (6 تزریق داخل پستانی با فواصل 24 ساعته) برای هر سه گروه حساسیت 100% به دست آمد. نتایج درمان با نتایج آزمون حساسیت ضد میکروبی همخوانی نداشت. بر اساس نتایج این مطالعه، نتایج آزمون حساسیت ضد میکروبی به روش انتشار دیسک جهت پیشگویی پیامد باکتریولوژیک در درمان عفونت های داخل پستانی با استفاده از ترکیب نفسیلین، پنی سیلین و دی هایدرواسترپتومایسین مفید نیست.
کلید واژگان: گاو شیری, ورم پستان تحت بالینی, آزمون حساسیت, درمانThe objective of the present study was to determine whether there was an association between the in vitro antimicrobial sensitivity test results of subclinical mastitis pathogens and bacteriological cure following intramammary treatment using a combination of nafcillin, penicillin, and streptomycin (NPS). Eighty-six intramammary pathogens from 43 cows were examined in this study. Most intramammary infections were due to coagulase-negative staphylococci, coliforms, and environmental streptococci. The antibiotic sensitivity to NPS was determined using the Kirby-Bauer disc diffusion method. Bacteriological cure rates for sensitive, intermediate, and resistant isolates in the standard treatment group (3 intramammary infusions of NPS once daily) were 84.4, 88.9, and 100%, respectively. These figures in the extended treatment group (6 intramammary infusions of NPS once daily) were 100% for the 3 categories. Bacteriological cure was not associated with the sensitivity test result. Based on this study, Kirby-Bauer sensitivity test results were not useful as predictors of the bacteriological outcome of subclinical mastitis treated with intramammary NPS. -
در پی کشت شیر گاوهای مبتلا به ورم پستان (mastitis) که به مدت کمتر از 4 سال به بیمارستان دام های بزرگ دانشکده دامپزشکی ارجاع شده بود، نتایج زیر به دست آمد: جمعا 2904 نمونه شیرکه از نظر CMT مثبت بودند، کشت داده شدند. ازتعداد فوق 879 مورد (27/30%) استافیلوکوک کواگولاز منفی (Staphylococcus coagulase negative)، 642 مورد (11/22%) Streptococcus agalactiae، 332 مورد (43/11%) S. dysgalactiae، 295 مورد (16/10%) E. coli، 84 مورد (89/2%) Staphylococcus aureus، 51 مورد (76/1%) Bacillus cereus، 31 مورد (07/ 1%) Arcanobacterium pyogenes، 4 مورد (14/0%) Klebsiella pneumoniae، 6 مورد (21/0%) Pseudomonas aeruginosa، 1 مورد (03/0%) Pasteurella multocida و 1 مورد (03/0) Mycoplasma sp جدا شدند. از 578 نمونه (90/19%) شیر هیچگونه باکتری جدا نگردید. کشت ویروس و کلامیدیا انجام نشد. آزمایش های آماری انجام شده عبارتند از تست مربع کای وتست دقیق فیشر، که به همراه نتایج کشت باکتریال، نتایج آماری نیز نشان داده شده است. از 84 مورد استافیلوکوکوس اورئوس، 31 راس گاو بر اساس گزارش دامپزشک معالج، به ورم پستان حاد مبتلا بوده اند. آمار مربوطه نشان می دهد که عفونت در اثر استافیلوکوک های کواگولاز منفی بیش از سایر انواع باکتری ها در نمونه های شیر ارسالی دامداری های اطراف تهران شیوع دارد و بیشتر به فرم تحت حاد بروز می کند. فراوانی این باکتری ها نیز از نظر آماری، در این دوره چهار سال معنی دار است. ورم پستان های ناشی از استرپتوکوک های آگالاکتیه، دیسگالاکتیه و E. coli از نظر فراوانی در مرحله دوم، سوم و چهارم قرار دارند.
کلید واژگان: گاو شیری, ورم پستان, باکتری های پاتوژن, عفونت حاد, عفونت تحت حادTo determine the prevalence of bacterial mastitis in cattle, milk samples positive for California mastitis test (CMT) were cultured during a period of almost 4 years. The bacterial species isolated from 2904 milk samples studied were coagulase negative Staphylococcus sp. in 879 (30.27%) samples, Streptococcus agalactiae in 642 (22.11%), S. dysgalactiae in 332 (11.43%), E. coli in 295 (10.16%), Staphylococcus aureus in 84 (2.89%), Bacillus cereus in 51 (1.76%), Arcanobacterium pyogenes in 31 (1.07%), Pseudomonas aeruginosa in 6 (0.21%), Klebsiella pneumoniae in 4 (0.14%), Pasteurella multocida in 1 (0.03%) and Mycoplasma sp. in another (0.03%) sample. No growth was found in 578 samples (19.90%). Thirty-one (37%) of 84 animals which were infected with S. aureus, had acute infection. We found that contamination of milk with coagulase negative staphylococci are the most frequent bacterial infection in dairy cattle around Tehran; it mostly causes subacute form of the disease. S. agalactiae, S. dysgalactiae and E. coli are the second, third and the fourth causative agents.Keywords: Dairy cattle, Mastitis, Pathogenic bacteria, Acute infection, Subacute infection -
هدفتعیین تاثیر تجویز وریدی اکسی توسین و اکسی توسین به همراه دواندن در اولین فحلی پس از زایمان روی کاهش میزان مایعات رحمی و میزان باروری مادیان های مبتلا به تجمع مایع در رحم.
طرح: مطالعه تجربی.
حیوانات: تعداد چهل و پنج راس مادیان در فاصله سنی 14-8 سال.روشاز بین مادیانهای با اولین فحلی پس از زایمان، 45 راس مادیان که میزان مایع غیر اکوژن موجود در رحم آنها بیشتر از یک سانتیمتر مربع بود (ارزیابی بوسیله اولتراسونوگرافی) انتخاب شده و به طور کاملا تصادفی در سه گروه برای آزمایش دسته بندی گردید. گروه اول: بدون درمان (کنترل)، 17 راس. گروه دوم: یک دوز اکسی توسین (15 واحد داخل رگی) روزانه تا پایان فحلی اول (تزریق اول در روز دوم فحلی)، 14 راس. گروه سوم: درمان قبلی به همراه دواندن بمدت 30-20 دقیقه که 60 دقیقه پس از تزریق اکسی توسین شروع می شد (برای ارزیابی اثرات دواندن به همراه اکسی توسین روی درناژ رحم)، 14 راس.نتایجکاهش میزان مایعات رحم پس از درمان، به ترتیب 4/71 درصد و 9/92 درصد در گروه دوم و سوم، در مقایسه با 6/17 درصد گروه کنترل بود (P<0/05). مجموع میزان آبستنی سه گروه (61.5 درصد) متعاقب جفتگیری در فحلی دوم پس از زایمان در مادیانهایی که میزان مایع موجود در رحم آنها بیشتر از یک سانتیمتر مربع بود به طور معنی داری بیشتر (3/26 درصد) از گروه دیگر بود (P<0/05).نتیجه گیریتجویز اکسی توسین به تنهایی یا اکسی توسین به همراه دواندن در فحلی اول پس از زایمان در مادیان های مبتلا به تجمع مایع در رحم باعث افزایش معنی دار در میزان آبستنی در فحلی بعدی می شود.
کلید واژگان: مادیان, اکسی توسین, اندومتریت, آبستنی -
هدفتعیین تشخیص آبستنی در 24 الی 72 ساعت پس از تلقیح در تلیسه ها از طریق مشخص کردن (Early Pregnancy Factor? EPF?) در سرم تلیسه ها با آزمایش (Rosette inhibition test? RIT?).
طرح: مطالعه تجربی میدانی.
حیوانات: در مجموع 75 راس تلیسه از یک دامداری بزرگ در اطراف شهر تهران جهت انجام آزمایش مورد استفاده قرار گرفت.روشدر این مطالعه 15 راس تلیسه به عنوان گروه شاهد و 60 راس تلیسه به عنوان گروه نمونه انتخاب شدند. از تلیسه های گروه نمونه 24 الی 72 ساعت پس از تلقیح خونگیری به عمل آمد. در نهایت 42 روز پس از تلقیح از طریق لمس راست روده ای آبستنی تشخیص داده شد.
تجزیه و تحلیل آماری: شاخصهای اپی دمیولوژیک (حساسیت و ویژگی).نتایجتست در گروه کنترل 11 تلیسه را آبستن تشخیص داد و در گروه نمونه از 33 تلیسه آبستن، 5 تلیسه را غیر آبستن و از 27 تلیسه غیر آبستن، 20 تلیسه را آبستن تشخیص داد. در نهایت حساسیت این تست در رقت 32/1 سرم 85 درصد، ویژگی 26 درصد، ارزش پیشگویی مثبت 47 درصد و ارزش پیشگویی منفی 69 درصد تعیین شد.نتیجه گیریبا توجه به اینکه حساسیت و ویژگی این تست در مطالعه صورت گرفته مشابه سایر مطالعات که از تست های دیگر جهت مشخص کردن EPF استفاده کرده بودند پایین بود می توان چنین بیان کرد که تشخیص آبستنی در تلیسه ها از طریق مشخص کردن EPF خون آنها با آزمایش E-Rosette در 24-72 ساعت پس از تلقیح دقت بالایی ندارد.
کلید واژگان: آبستنی, تلیسه, EPF, ECF, RIT
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.