به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

فرحناز صدوقی

  • حدیثه آزادی چشمه کبودی، سمیه نصیری*، فرحناز صدوقی
    هدف 

    بیماری آتروفی عضلانی نخاعی شایع ترین بیماری عصبی عضلانی است که بر اعصاب حرکتی نخاعی تاثیر می گذارد. با توجه به افزایش این بیماران، نیاز به جمع آوری داده های با کیفیت و استاندارد در سطح ملی ضروری است که این امر از طریق ایجاد مجموعه حداقل داده امکان پذیر است. بنابراین پژوهش حاضر با هدف طراحی مجموعه حداقل داده برای سیستم ثبت بیماری آتروفی عضلانی نخاعی در ایران انجام شد.

    روش ها

    پژوهش حاضر در سال 1399 انجام شد و از نوع کاربردی بود. مرحله اول عناصر داده ثبت شده موجود در پرونده بیماران مبتلا به آتروفی عضلانی نخاعی در ایران با روش توصیفی شناسایی شد. مرحله دوم با روش توصیفی مقایسه ای، عناصر داده مورد نیاز در سیستم های ثبت ملی و بین المللی مقایسه شد. مرحله سوم، مجموعه حداقل داده اولیه در قالب پرسش نامه طراحی شد و اعتبارسنجی آن با روش دلفی در 2 دور، به 16 نفر از افراد خبره با تخصص مغز و اعصاب و ژنتیک داده و از آن ها نظرخواهی شد. در نهایت، مواردی که توافق جمعی 75 درصد و بیشتر را کسب کردند در مجموعه حداقل داده نهایی لحاظ شدند. داده ها با روش آمار توصیفی از طریق نرم افزار اکسل نسخه 19 تحلیل شدند.

    یافته ها

    مجموعه حداقل داده نهایی برای بیماری آتروفی عضلانی نخاعی شامل 65 عنصر داده بود که در 10 زیر مجموعه جمعیت شناختی، تاریخچه بالینی بیمار، تاریخچه خانوادگی، آزمایش های تشخیصی و ژنتیک، وضعیت تنفسی، وضعیت حرکتی، وضعیت تغذیه ای، اقدامات دارویی و درمانی، ارائه دهنده خدمت و مرگ و میر دسته بندی شدند.

    نتیجه گیری

    به منظور گردآوری داده های یکسان و سیستم اطلاعات یکپارچه، وجود مجموعه حداقل داده بیماری آتروفی عضلانی نخاعی پیشنهاد می شود که می تواند نقش مهمی در بهبو د کیفیت اطلاعات، ارزیابی درمان و پیشرفت بیماری، برنامه ریزی و سیاست گذاری سلامت در سطح ملی و کاهش هزینه های درمانی داشته باشد.

    کلید واژگان: آتروفی عضلانی نخاعی, مجموعه حداقل داده, سیستم ثبت
    Hadiseh Azadi Cheshmekabodi, Somayeh Nasiri*, Farahnaz Sadoughi
    Objective 

    Spinal muscular atrophy (SMA) is the most frequent neuromuscular disorder affecting spinal motor neurons. It is important to collect quality and consistent data on this disease at the national level by developing a minimum data set (MDS). Therefore, the present study aimed to develop an MDS for the SMA registry in Iran.

    Methods

    This is a descriptive-comparative study that was conducted in 2020. In the first stage, the data elements were extracted from the medical records of patients with SMS in Iran. In the second stage, the data elements were compared with those in the national and international registries. In the third stage, to validate the initial MDS, a questionnaire was designed whose validity was confirmed by 16 experts, including neurologists and geneticists, in two Delphi rounds. Finally, the data elements that obtained an inter-rater agreement of 75% or more were included in the final MDS. The data were analyzed using descriptive statistics in Excel software, version 2019.

    Results 

    The MDS developed for the SMA registry included 65 data elements in 10 subsets of demographic data, patient clinical history, family history, diagnostic and genetic tests, respiratory status, mobility status, nutritional status, pharmaceutical and therapeutic measures, service provider, and mortality.

    Conclusion

    The developed MDS is recommended to be used to collect integrated information about the SMA in Iran, which can play an important role in improving the quality of information, evaluating the treatment and disease progression, planning and health policy at the national level and reducing medical costs.

    Keywords: Minimum Data Set (MDS), Spinal Muscular Atrophy (SMA), Data Registry
  • بهناز ایمانی، سمیه نصیری، فرحناز صدوقی*
    هدف

    برای شناسایی علل اصلی سوءتغذیه در کودکان نیاز به جمع آوری داده های باکیفیت و یکپارچه در سطح ملی می باشد که این امر ضرورت ایجاد مجموعه حداقل داده را می طلبد. بنابراین پژوهش حاضر با هدف طراحی مجموعه حداقل داده سوءتغذیه کودکان زیر پنج سال انجام شده است.

    روش ها

    پژوهش حاضر از نوع کاربردی بوده و به روش کمی در سال 1398 در دو مرحله انجام شد. در مرحله اول با روش توصیفی- تطبیقی، عناصر داده مورد نیاز در سامانه های ملی و بین المللی مربوط به سوءتغذیه کودکان مقایسه شد.  در مرحله دوم MDS اولیه طراحی و سپس با روش دلفی در دو راند توسط خبرگان اعتبارسنجی شد. جامعه پژوهش 30 نفر از افراد خبره با تخصص تغذیه و کودکان بود که به صورت غیرتصادفی هدفمند مبتنی بر معیار انتخاب شدند. در نهایت، مواردی که توافق جمعی بالای 75 درصد را کسب نمودند در MDS منظور شدند. داده با استفاده از آمار توصیفی و نرم افزار Excel تجزیه و تحلیل شدند.

    نتایج

    MDS تایید شده برای سوءتغذیه کودکان زیر پنج سال دارای 56 عنصر داده و 7 زیرمجموعه شامل رشد کودک، جمعیت شناختی و مدیریتی، معاینات بالینی، تشخیصی، وضعیت تغذیه، تاریخچه پزشکی و آزمایش ها بود.

    نتیجه گیری

    ایجاد MDS نقش مهمی در بهبود کیفیت مدیریت اطلاعات و تشخیص به موقع سوءتغذیه کودکان دارد. به منظور گردآوری داده یکسان، دستیابی به  سیستم اطلاعات یکپارچه و تسهیل تبادل داده سوءتغذیه، پیشنهاد می شود که از این MDS استفاده شود.

    کلید واژگان: مجموعه حداقل داده, سیستم های اطلاعات سلامت, سوءتغذیه, کودکان
    Behnaz Imani, Somayeh Nasiri, Farahnaz Sadoughi*
    Aim

    To identify the main causes of malnutrition in childhood, it is necessary to collect quality and coherent data at the national level, which requires the creation of a minimum data set. Therefore, the present study aimed to design a minimum set of malnutrition data for children under five years of age.

    Methods

    This quantitative applied study was conducted in two stages in 2019. In the first step, the descriptive-comparative method was used to compare the data elements needed for malnutrition in children under five at the national and international levels. In the second stage, the initial MDS was designed and then validated by experts in two rounds using the Delphi method. The study population was composed of 30 experts in nutritionists and pediatrics who were selected by non-random purposive sampling (criterion Sampling) finally, the cases reached a collective agreement of more than 75% were included in the MDS. The items with a score below 50% were excluded from the proposed MDS. The collected data were analyzed by using descriptive statistics and Excel software.

    Results

    Approved MDS for malnutrition in children under five had 56 data elements and seven subsets, including child development, demographic and management, clinical and diagnostic examinations, nutritional status, medical history, and tests.

    Conclusion

    The development of MDS plays an important role in improving the quality of information management and early detection of childhood malnutrition. In order to gather uniform data, achieve an integrated information system, and facilitate the sharing of malnutrition data, it is recommended to use this MDS.

    Keywords: Minimum Data Set, Health Information Systems, Malnutrition, Children
  • فرحناز صدوقی، سامان محمدپور*، صبا عرشی، شیرین عیانی، کامیار فتحی سالاری
    مقدمه

     یکی از اثربخش‌ترین راه‌ها برای بهبود مدیریت بیماری آسم در مراقبت اولیه، استفاده از دستورالعمل‌ها در فرایند مراقبت بیمار می‌باشد، اما استفاده از آن‌ها به دلیل وقت‌گیر بودن، بسیار محدود است. یک راه‌حل برای این مشکل، مکانیزه کردن دستورالعمل در قالب سامانه تصمیم‌یار می‌باشد که به ایجاد دستورالعمل کامپیوتری تفسیرپذیر CIG (Computer Interpretable Guideline) نیاز دارد. هدف از انجام پژوهش حاضر، طراحی CIG بیماری آسم در مراقبت اولیه بود.

    روش بررسی

     این مطالعه به صورت کیفی با روش پنل خبرگان انجام گرفت. CIG به روش مبتنی بر گردش کار و با استفاده از نرم‌افزار Enterprise Architecture ایجاد و با روش پنل ‌خبرگان توسط 10 متخصص آسم و آلرژی اعتبارسنجی گردید. این متخصصان به روش نمونه‌گیری در دسترس انتخاب شدند. داده‌ها به صورت اجماع نظر خبرگان و اعمال هم‌زمان آن بر گردش‌کارها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

    یافته‌ها

    CIG ایجاد شده در تحقیق حاضر شامل سه گردش کار اصلی، چهار گردش کار فرعی و 21 عنصر داده بود. گردش کارهای اصلی شامل «گردش کار درمان آسم، تداخلات دارویی و زمان مراجعه پیگیرانه» بود. گردش کارهای فرعی مربوط به گردش کار اصلی درمان‌ آسم می‌باشد که بر اساس سن و نوبت مراجعه طراحی گردید.

    نتیجه‌گیری

    با توجه به تایید CIG توسط متخصصان آسم و آلرژی، می‌توان انتظار داشت که پژوهش حاضر منجر به توسعه نرم‌افزارهایی کارا و اثربخش و تشخیص بهتر تداخلات دارویی در حیطه مدیریت بیماری آسم شود.

    کلید واژگان: دستورالعمل, گردش کار, آسم, مراقبت بهداشتی اولیه
    Farahnaz Sadoughi, Saman Mohammadpour*, Saba Arshi, Shirin Ayani, Kamyar Fathisalari
    Introduction

    One of the most effective ways to improve the management of asthma in primary care is using guidelines in the patient management process; but due to lack of time, their use is very limited. One way to solve this problem is mechanized guideline in a form of decision-support system that requires computer-interpreted guideline (CIG). In this study, a CIG was developed for asthma management in primary care.

    Methods

    This qualitative study was performed using mini-Delphi method uses a workflow-based approach to develop a CIG. The workflows and data components were extracted through Business Process Model and Notation (BPMN) language and Enterprise Architecture (EA) software. Afterwards, they were confirmed through an expert panel of five asthma specialists.

    Results

    The developed CIG included three major workflows, four sub-workflows, and 21 data components. Main workflows included treatment, drug interaction, and follow-up time. Sub-workflows were related to treatment workflow that were developed based on the patient visit number and age.

    Conclusion

    Because the accuracy of this workflow was confirmed by asthma specialists, it is expected that the design of this CIG will lead to development of a cost-effective software for the management of asthma and better detection of drug interactions.

    Keywords: Guideline, Workflow, Asthma, Primary Care
  • فرحناز صدوقی، سامان محمدپور*، شیرین عیانی، صبا عرشی
    مقدمه

    بیماری آسم به دلیل مدیریت نادرست، در نیمی از افراد مبتلا به این بیماری به صورت «کنترل نشده» باقی مانده است. از دلایل اصلی نداشتن مدیریت می توان به پیگیری نکردن کنترل بیماری توسط بیمار، ناآگاهی پزشک عمومی از وضعیت بیمار و پیروی نکردن پزشک عمومی از راهنماها در مدیریت بیماری، اشاره کرد. هدف مطالعه حاضر ایجاد مدل مفهومی برای سامانه مدیریت بیماری آسم در مراقبت اولیه بود.

    روش ها

    در پژوهش حاضر، ابتدا گردش کارهای مدیریت بیماری آسم ایجاد شد. سپس، مدل مفهومی سامانه با زبان مدل سازی یکپارچه ایجاد و با استفاده از روش هم اندیشی خبرگان توسط پنج متخصص آسم، سه متخصص انفورماتیک و دو متخصص مدیریت اطلاعات سلامت ارزیابی شد که به روش نمونه گیری دسترسی آسان انتخاب شده بودند. ابزار گردآوری داده چارچوب بحث با سوال های باز بود کهپس از بحث و تبادل نظر در خصوص مدل مفهومی توافق جمعی حاصل شد و به صورت هم زمان بر نمودارهای مدل مفهومی اعمال شد.

    یافته ها

    مدل مفهومی سامانه در قالب 10 نمودار از جمله مورد کاربرد کسب و کار، مورد کاربرد، فعالیت ، توالی و کلاس ایجاد و ارزیابی شد. در نمودار مورد کاربرد کسب و کار، مورد کاربردهای اصلی و در نمودار مورد کاربرد، مورد کاربردهای جزیی تر به تصویر کشیده شد. در نمودار فعالیت، نحوه پذیرش، ویزیت و مدیریت بیمار به تصویر کشیده شد. نمودار توالی و کلاس نیز، ترتیب انجام عملیات مدیریت بیماری آسم و شی ءهای موردنیاز مدیریت بیماری آسم ارایه شد.

    نتیجه گیری:

     از آنجا که متخصصین آسم، انفورماتیک و مدیریت اطلاعات سلامت صحت مدل مفهومی ارایه شده در پژوهش حاضر را تایید نموده اند،  انتظار می رود مدل مفهومی ارایه شده، به طراحی سامانه هایی کارا و منطبق با نیاز کاربران، کمک قابل توجهی نماید.

    کلید واژگان: راهنما, مدل مفهومی, سامانه تصمیم یار بالینی, مدیریت بیماری آسم, مراقبت اولیه
    Farahnaz Sadoughi, Saman Mohammadpour*, Shirin Ayani, Saba Arshi
    Introduction

    Asthma is uncontrolled in more than half of asthma patients due to inadequate and incorrect management. The main reasons for inadequate management are non-adherence, inadequate knowledge of a general practitioner about patientchr('39')s clinical condition, and not following asthma management guidelines The purpose of this study was to develop a conceptual model for the asthma management system in primary care

    Methods

    In this study, according to the guideline of the Global Initiative for Asthma, workflows for the management of asthma were extracted. Then, the conceptual model of the system was developed with unified modeling language and evaluated by an expert panel, including five asthma and allergy specialists, three informatics specialists and two health information management experts who were selected through non-probability sampling method. Data collection tools were the discussion framework with open-ended questions that reached a collective agreement after discussion on the conceptual model. The collective agreements were applied simultaneously to the diagrams of the conceptual model.

    Results

    The conceptual model was developed and evaluated in 10 diagrams, including business use-case, use-case, activities, sequences and class diagrams. The diagrams were reported after evaluation. The business use-case shows the main use-case, and the use-case diagrams show the more detailed use-case which is used for the system. The activity diagram shows how the patient was admitted, visited, and managed. The sequence diagram and the class diagram also present the order of asthma management operation, the objects required by the asthma management, and how they are related, respectively.

    Conclusion

    Given the validity of the conceptual model by asthma and allergy specialists together with informatics and health information management, it can be expected that the current conceptual model will significantly help to design and implement efficient systems that meet the needs of users.

    Keywords: Guideline, conceptual model, clinical decision support system, asthma management, primary care
  • سمیه نصیری، فرحناز صدوقی*، محمد حسام تدین، افسانه دهناد
    مقدمه

    اینترنت اشیا یکی از مباحث روز فناوری در عصر جدید اطلاعات و ارتباطات می باشد که با فراگیر شدن کاربرد آن در صنایع مختلف به ویژه مراقبت سلامت مسئله امنیت و حریم خصوصی آن توجه زیادی را به سمت خود جلب نموده است و به موضوعی بحث برانگیز در این حوزه تبدیل شده است. هدف از مطالعه حاضر، شناسایی مکانیسم های امنیت اینترنت اشیا در صنعت مراقبت سلامت و غیر سلامت می باشد.

    روش ها

    پژوهش حاضر یک مطالعه مروری نظام یافته است که با جستجو در پایگاه های داده وب آو ساینس، اسکوپوس، آی تریپل ای، پابمد و پروکویست در بازه زمانی سال های 2005 تا 2019 انجام شد. پس از حذف موارد تکراری و ارزیابی یافته ها براساس معیار ورود و خروج، مطالعات مرتبط با هدف پژوهش انتخاب شد.

    یافته ها

    از مجموع 2340 مطالعه، 71 مطالعه مرتبط با مکانیسم های امنیت اینترنت اشیا در صنعت مراقبت سلامت (چهار مطالعه) و غیر سلامت (67 مطالعه) بررسی شد. مکانیسم های امنیت در 11 طبقه اصلی سازماندهی شد که مکانیسم های رمزنگاری، توزیع و مدیریت کلید، مدیریت هویت دیجیتال و  مدیریت نگهداشت چرخه حیات سیستم در هر دو صنعت سلامت و غیر سلامت توجه شده اند. یافته ها نشان داد که به شش نوع مکانیسم امنیتی در صنعت سلامت پرداخته نشده است، این مکانیسم ها در ارتباط با صرفه جویی انرژی، طراحی فیزیکی امن، سیستم تشخیص نفوذ و پیشگیری، مدیریت اعتماد، مسیریابی امن و تشخیص و تحمل خطا بودند.

    نتیجه گیری

    با توجه به نوظهور بودن این فناوری در صنعت مراقبت سلامت و حساس بودن امنیت آن نسبت به سایر صنایع، یافته های این مطالعه بینش وسیعی را برای پژوهشگران، مدیران و متخصصان امنیت اطلاعات درجهت مقابله با تهدیدات و حملات و توسعه یک معماری امن اینترنت اشیا  فراهم می کند.

    کلید واژگان: مکانیسم, امنیت, حریم خصوصی, اینترنت اشیا, مراقبت سلامت, غیر سلامت
    Somayeh Nasiri, Farahnaz Sadoughi*, Mohammad Hesam Tadayon, Afsaneh Dehnad
    Introduction

    Internet of things is a hot topic in the modern age of information and communication technology has become pervasive in various industries, particularly in healthcare sector. The security and privacy issue has attracted a lot of attention and has become a controversial issue in this area. The purpose of this study was to identify security mechanisms of Internet of things in health and non-healthcare industries.

    Methods

     The present study was a systematized review conducted by searching the Web of Science, Scopus, PubMed, IEEE Xplore, and ProQuest databases from 2005 to 2019. After the elimination of duplicate cases, studies related to the purpose of the study were selected on the basis of inclusion and exclusion criteria.

    Results

    We found 71 out of 2340 studies, related to security mechanisms of Internet of things in the healthcare (four studies) and non-healthcare (67 studies) industries, which were then reviewed. Security mechanisms have been organized into 11 major categories, including cryptography, key distribution and management mechanisms, digital identity management, and system life-cycle maintenance management in both the healthcare and non-healthcare industries. The findings showed that six types of security mechanisms, including energy saving, secure design and physical protection of system hardware, intrusion detection and prevention system, trust management, secure routing, and fault detection and tolerance had not been addressed in the health industry.

    Conclusion

    Given the emergence of this technology in the healthcare industry and its security sensitivity to other industries, the findings of this study provide a broad insight for researchers, managers and information security professionals to encounter threats and attacks and develop a secure Internet of things architecture.

    Keywords: Mechanism, Security, Privacy, Internet of Things, Healthcare, Non-Healthcare
  • عباس شیخ طاهری، الهه نوروزی*، فرحناز صدوقی
    مقدمه

    خود مراقبتی در بیماران مبتلا به سرطان پستان تحت شیمی درمانی، عاملی مهم و تاثیرگذار در کنترل و کاهش عوارض شیمی درمانی است که موجب پایبندی بیشتر به شیمی درمانی و بهبود کیفیت زندگی بیماران می گردد. با توجه به نقش تلفن های همراه هوشمند در زندگی افراد و ظرفیت های مشهود آن جهت خود مراقبتی، هدف از مطالعه حاضر طراحی و ارزیابی برنامه کاربردی خود مراقبتی مبتنی بر تلفن همراه برای بیماران مبتلا به سرطان پستان تحت شیمی درمانی است.

    روش ها

     پژوهش توسعه ای-کاربردی حاضر در دو مرحله انجام شد. ابتدا نیازسنجی از نه متخصص آنکولوژی، 24 متخصص جراحی عمومی و 30 بیمار مبتلا به سرطان پستان تحت شیمی درمانی صورت پذیرفت. سپس، نمونه اولیه برنامه کاربردی تحت پلتفرم اندروید طراحی گردید و درنهایت، جهت ارزیابی قابلیت استفاده و رضایت کاربران پرسش نامه استاندارد کوئیز نسخه پنج و نیم به مدت یک هفته در اختیار 30 نفر از مبتلایان به سرطان پستان تحت شیمی درمانی قرارگرفته و تکمیل شد. نتایج مطالعه با روش های آمار توصیفی و با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 21 تحلیل شد.

    یافته ها

     افراد شرکت کننده در پژوهش، از میان 36 نیاز اطلاعاتی مطرح شده، 32 عنصر داده پرسش نامه نیازسنجی را ضروری دانستند. ویژگی های کلی برنامه طراحی شده شامل پروفایل بیمار، مدیریت عوارض جانبی، سبک زندگی و قابلیت های سیستم بود. ارزیابی قابلیت استفاده از برنامه کاربردی نشان داد که کاربران برنامه کاربردی را با میانگین امتیاز 9/7 (از مجموع نه امتیاز) در سطح خوب ارزیابی نموده اند

    نتیجه گیری

    از برنامه های کاربردی خود مراقبتی مبتنی بر تلفن همراه می توان جهت کمک به بیماران مبتلا به سرطان پستان تحت شیمی درمانی در مدیریت عوارض جانبی و کسب مراقبت های خود مراقبتی استفاده نمود.

    کلید واژگان: سرطان پستان, شیمی درمانی, برنامه های کاربردی, خود مراقبتی
    Abbas Sheikh Taheri, Elaheh Norouzi*, Farahnaz Sadoughi
    Introduction

    Self-care in breast cancer patients undergoing chemotherapy is an important factor in controlling and reducing the side effects of chemotherapy which leads to a greater adherence to chemotherapy and improved quality of life. Given the role of smartphones in individuals' lives and their apparent capacities for self-care, the aim of this study was to present a mobile-based self-care application for patients with breast canceundergoing chemotherapy.

    Methods

    This applied developmental research was conducted in two stages. At first, needs assessment was performed to identify the needs of oncology and general surgery specialists and patients with breast cancer undergoing chemotherapy. Then, the prototype of the application was designed under the Android platform. Finally, to evaluate the usability and satisfaction of users, the standard Quiz questionnaire version 5.5 was completed by 30 patients for one week. The data were analyzed by SPSS software version 21 using descriptive statistics.

    Results

    According to the findings 32 elements (among 36) of the needs assessment questionnaire were considered as necessary by the participants. General features of the program included: patient profiles, side effects management, life style and system capabilities. The usability assessment of the application showed that the users rated the application as good with a mean score of 7.9 (out of nine points).

    Conclusion

    Mobile-based care applications can be used to help patients with breast cancer undergoing chemotherapy in managing side effects and obtaining self-care skills.

    Keywords: Breast cancer, Chemotherapy, Application, Self-care
  • علی محمد مصدق راد، فرحناز صدوقی، مولود قربانی*
    زمینه و اهداف

    حاکمیت بالینی یک استراتژی سازمانی برای ارایه خدمات بهداشتی و درمانی بیمار محور، با کیفیت، ایمن و اثربخش از طریق توسعه ساختار و فرهنگ سازمانی مناسب و تدوین، اجرا و پایش منظم استانداردهای بالینی است. این پژوهش با هدف تعیین میزان موفقیت اجرای حاکمیت بالینی در بیمارستان های استان خوزستان انجام شد.

    مواد و روش ها

    این پژوهش توصیفی و مقطعی با استفاده از یک پرسشنامه محقق ساخته در 40 بیمارستان استان خورستان انجام شد. پرسشنامه ها به صورت سرشماری در اختیار کارشناسان مسیول حاکمیت بالینی بیمارستان ها قرار گرفت. تحلیل داده ها با استفاده از  نرم افزار  SPSS در دو سطح آمار توصیفی و تحلیلی انجام شد. ملاحظات اخلاقی نظیر رضایت آگاهانه شرکت کنندگان در پژوهش، حفظ محرمانگی اطلاعات و بی طرفی پژوهشگران در این پژوهش رعایت شد.

    یافته ها

    میزان موفقیت حاکمیت بالینی در بیمارستان های استان خوزستان 6/65 درصد و در حد متوسط بوده است. بیشترین میزان موفقیت در محور آموزش و مدیریت کارکنان و کمترین موفقیت در محور اثربخشی بالینی گزارش شده است. عواملی مانند تعهد مدیریت و کارکنان بر اجرای موفقیت آمیز حاکمیت بالینی تاثیرگذار بود. بیمارستان هایی که از مشارکت و تعهد بالای مدیران برخوردار بودند، موفقیت بیشتری در اجرای حاکمیت بالینی بدست آوردند.

    نتیجه گیری

    اجرای حاکمیت بالینی در بیمارستان های استان خوزستان تا حدودی موفق بود. مدیریت و رهبری قوی، مشارکت مدیران و کارکنان در اجرای حاکمیت بالینی، آموزش و توانمندسازی کارکنان، بیمار محوری، طبابت و مراقبت مبتنی بر شواهد، ممیزی های بالینی و انجام اقدامات اصلاحی، منجر به موفقیت حاکمیت بالینی می شود.

    کلید واژگان: حاکمیت بالینی, بیمارستان, تغییر موفق, مدیریت کیفیت
    Ali Mohammad Mosadeghrad, Farahnaz Sadoughi, Moloud Ghorbani*
    Background and Aims

    Clinical Governance (CG) is a strategy for providing responsive, accountable, patientcentered, high quality, safe and effective healthcare services through creating an appropriate organizational structure and culture. Development, implementation and monitoring clinical standards are also included in CG. This study aimed to assess the success of clinical governance implementation in hospitals in Khuzestan province, Iran.

    Materials and Methods

    This descriptive questionnaire survey was conducted in 2014 in 40 hospitals using a valid and reliable questionnaire covering seven dimensions of CG (i.e., management and leadership, employees’ education and management, clinical effectiveness, clinical audit, risk management, patient involvement, and information management). All clinical governance officers of hospitals were asked to complete the questionnaires. Overall, 40 questionnaires were returned. Data analysis was done using SPSS software. Ethical issues such as informed consent, voluntary participation, participants’ anonymity, information confidentiality and researchers’ objectivity in data collection, analysis and reporting were all considered.

    Results

    The mean score of CG implementation success was 65.6 percent in Khuzestan province hospitals. About half of the hospitals were moderately successful in CG implementation. Hospitals achieved more success in employees’ education and management and less success in clinical effectiveness dimensions of clinical governance. Top managers’ and employees’ commitment and involvement in CG activities was critical for CG successful implementation.

    Conclusion

    Clinical governance was slightly successful in Khuzestan hospitals. However, strong management and leadership, managers’, employees’ and physicians’ participation, education and training, patient centeredness, evidence based practice, and clinical audits are necessary for successful implementation of CG in hospitals.

    Keywords: Clinical governance, Hospital, Successful change, Quality management
  • آرزو عباس زاده فلاح، فرحناز صدوقی*
    مقدمه

    مدیریت دانش و سرمایه فکری از عوامل کلیدی در دستیابی سازمان به مزیت رقابتی می باشند. هدف مطالعه حاضر، تعیین ارتباط بین مدیریت دانش و سرمایه فکری در دانشکده های دانشگاه علوم پزشکی ایران بوده است.

    روش ها

    نوع پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی بود که در سال 1397 انجام شد. جامعه پژوهش شامل  283 نفر از کارکنان غیر هیات علمی دارای مدرک کارشناسی و بالاتر شاغل در دانشکده های  دانشگاه علوم پزشکی ایران بود. داده های مطالعه با استفاده از دو پرسش نامه استاندارد مدیریت دانش لاوسون و سرمایه فکری بونتیس جمع آوری و با استفاده از  نرم افزار SPSS نسخه 22 تحلیل شد. برای بررسی رابطه بین مدیریت دانش و سرمایه فکری از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد.

    یافته ها

    یافته های مطالعه حاضر نشان داد وضعیت مدیریت دانش در دانشکده های دانشگاه علوم پزشکی ایران با میانگین 92/2 پایین تر از حد متوسط می باشد. از طرفی، وضعیت سرمایه فکری در این دانشگاه با میانگین 05/3 بالاتر از حد متوسط بود. همچنین، رابطه مثبت و معناداری بین مدیریت دانش و سرمایه فکری وجود داشته است. (693/0 = r و 001/0 > P)

    نتیجه گیری

    با توجه به وجود رابطه مثبت و معنادار بین سرمایه فکری و مدیریت دانش، مسئولان این دانشگاه می توانند با تمرکز بر  تقویت مولفه های مدیریت دانش و ابعاد سرمایه فکری در جهت بهبود و افزایش سرمایه فکری، استفاده بهینه از سرمایه انسانی و پیاده سازی مدیریت دانش و گسترش آن در سازمان تلاش نمایند.

    کلید واژگان: مدیریت دانش, سرمایه فکری
    Arezoo Abbaszadeh Fallah, Farahnaz Sadoughi*
    Introduction

    Knowledge management and intellectual capital are key factors for organizations to achieve competitive advantage. The purpose of this study was to determine the relationship between knowledge management and intellectual capital in faculties affiliated with Iran University of Medical Sciences.

    Methods

    The participants of this applied study, conducted in 2018  consisted of 283 non-faculty instructors teaching at Iran University of Medical Sciences. Two standard questionnaires, Lawson’s Knowledge Management and Bontis’s Intellectual Capital questionnaires were used to collect data which were then analyzed by using SPSS software version 22. Moreover, Pearson correlation coefficient was used to measure the relationship between knowledge management and intellectual capital.

    Results

    According to the findings, the knowledge management status in the faculties of Iran University of Medical Sciences was 2.92 which was lower than the average. While the intellectual capital status in was 3.05 which was higher than the average. Also a positive and significant relationship was found between knowledge management and intellectual capital (r = 0.697, P = 0.001).

    Conclusion

    Considering the existence of a positive and significant relationship between intellectual capital and knowledge management, the officials are recommended to focus on strengthening the components of knowledge management and intellectual capital dimensions to enhance the intellectual capital, make the optimal use of human capital and implement knowledge management and expand it within the organization.

    Keywords: knowledge management, Intellectual capital
  • فرحناز صدوقی، خدیجه مولایی، مژگان احمدی فارسانی، محمد هادیان
    هدف
    بیماری های قلبی بیماری های مزمن و شایعی هستند که علاوه بر تحمیل بار مالی و بهداشتی زیاد بر افراد و جوامع، منجر به مرگ، ناتوانی و کاهش کیفیت ضعیف زندگی خواهند شد. پزشکی از راه دور رویکردی امیدوار کننده برای بهبود مراقبت از این افراد است. هدف از این مطالعه بررسی کارایی و اثربخشی پزشکی از راه دور در مدیریت و نظارت بر بیماری های قلبی است.
    منابع اطلاعات یا داده ها: مطالعه حاضر مروری نظامند است که در آن مقالات مربوط به کارایی و اثربخشی پزشکی از راه دور در مدیریت و نظارت بر بیماری های قلبی در بازه زمانی مارس 2011 تا جولای 2017 با استفاده از کلیدواژه های در نظر گرفته شده و همچنین عملگر AND از پایگاه داده هایProQuest ،Science Direct ،Pubmed ، Scopus و Google Scholar استخراج شدند.
    روش های انتخاب مطالعه: پس از غربالگری عنوان و چکیده مقالات، 21 مطالعه انتخاب و مورد بررسی قرار گرفتند. جهت غربالگری مقالات از معیارهای چاپ مقالات به زبان انگلیسی، مرتبط بودن مقالات به کارایی و اثربخشی پزشکی از راه دور در مدیریت و نظارت بر بیماری های قلبی و دسترسی به متن کامل مقالات استفاده شد.
    ترکیب مطالب و
    نتایج
    پزشکی از راه دور به تشخیص به موقع بیماری های قلبی، تسهیل دسترسی بیماران به متخصصان، کاهش طول مدت اقامت و تخصیص موثر منابع منجر شده و در کاهش هزینه ها و بهبود کیفیت زندگی دخل و تصرف موثر و بی نظیری داشته است. همچنین یافته ها بیانگر آن بودند که کشورهای پیشرفته در بکارگیری پزشکی از راه دور به منظور مدریت و نظارت بر بیماری های قلبی همواره نسبت به سایر کشورها پیشگام تر بوده اند.
    نتیجه گیری
    استفاده از پزشکی از راه دور می تواند به عنوان راه حلی عملی در زمینه تشخیص و درمان بیماری های مختلف خصوصا بیماری های قلبی جهت غلبه بر محدودیت های زمانی و مکانی ارائه گردد. این فناوری همچنین با ایجاد انگیزه در بیماران، خودکنترلی، مدیریت علائم بالینی و ارائه برنامه غربالگری، بهبود وضعیت سلامت را به حداکثر رسانده است.
    کلید واژگان: بیماری های قلبی, پزشکی از راه دور, خودمراقبتی, اثربخشی, کارایی
    Frahnaz Sadoughi, Khadijeh Moulaei, Mozhgan Ahmadi Farsani, Mohammad Hadian
    Aim
    Cardiovascular diseases are common and chronic diseases that impose many financial and health burdens on individuals and communities. Patients with these diseases have always experienced a high rate of death, disability and poor quality of life. Telemedicine is a promising approach to improving the care of these individuals.The aim of this study was to evaluate the efficacy and effectiveness of telemedicine in the management and monitoring of heart disease.
    Information sources or data: This study is a systematize review in which all papers related to the effectiveness and efficiency of telemedicine in the management and monitoring of heart disease between March 2011 and July 2017 were extracted from ProQuest, Sciencedirect, PubMed, Scopus, and Google Scholar databases with keywords.
    Selection methods for study: After screening the titles and abstracts of all the papers, finally 21 studies were selected and analyzed. For screening articles, the criteria for entry included the publication of articles in English, the relevance of articles to the efficacy and effectiveness of telemedicine in the management and monitoring of heart disease and access to full text articles.
    Combine content and
    results
    Telemedicine has had an effective and unique effect on the timely diagnosis of heart disease, facilitating access for patients to professionals, reducing the length of stay and allocating resources efficiently, and reducing costs and improving quality of life. The findings also indicate that advanced countries have been ahead in using telemedicine to manage and monitor heart disease ever more than other countries.
    Conclusion
    The use of telemedicine can be provided as a practical solution to overcome time and space constraints in the diagnosis and treatment of various diseases, especially cardiovascular diseases. This technology has also maximized the health status by motivating patients, self-control, managing clinical symptoms and providing a screening program.
    Keywords: Heart Diseases, Telemedicine, Self-Care, Efficacy, Effective
  • لیلا غلامحسینی، فرحناز صدوقی*، علی اصغر صفایی
    مقدمه

    فن آوری های پیشرفته بیمارستانی نویدبخش ورود به عصری نوین هستند. سیستم مکان یابی بلا درنگ یکی از این فن آوری ها است که به رهگیری بیماران، پزشکان، پرستاران و تجهیزات بیمارستانی می پردازد. هدف از مطالعه حاضر، معرفی فن آوری های کاربردی سیستم های مکان یابی بلا درنگ در حوزه سلامت است.

    روش ها

    مطالعه حاضر از نوع مروری-توصیفی و جامعه پژوهش شامل مستندات مرتبط با سیستم مکان یابی بلادرنگ حوزه مراقبت سلامت بود. جستجو در پایگاه های اطلاعاتیIEEE Xplore, Elsevier, Springer, Wiley online library, Science Direct, Emerald, PubMed, DOAJ, Web of Science, Taylor و موتور جستجوگر Google Scholar بین سال های 2005 تا 2018 انجام شد. از میان 652 منبع بازیابی شده، تنها 19منبع مورد بررسی قرار گرفت. به همین منظور، پیش نویس اولیه فرم گردآوری داده در نرم افزار اکسل طراحی شد و پس از دریافت نظرات متخصصان و انجام اصلاحات لازم، روایی فرم نهایی تائید شد. سپس، منابع منتخب براساس اهداف مطالعه در فرم گردآوری داده وارد شده و تحلیل روایتی انجام شد.

    یافته ها

    فن آوری های گوناگونی در سیستم های مکان یابی به کار رفته که موجب کاهش هزینه و افزایش سرعت فرآیند ارائه خدمات درمانی می شوند. این سیستم ها بر ارتباطات رادیویی تکیه دارند که تبادل دقیق داده ها و کنترل فرآیندها از وجوه مثبت آنها می باشد. ردیابی بیماران، پزشکان و مکان یابی تجهیزات متحرک در شرایط اورژانس، دسترسی به اطلاعات، رضایت مندی بیماران و کارکنان و کاهش خطاهای پزشکی از کاربرد های اساسی این سیستم به شمار می آید.

    نتیجه گیری

    براساس یافته‎ها، اهمیت استفاده از سیستم مکان یابی بلا درنگ در حوزه مراقبت سلامت بسیار چشمگیر بوده و بازدهی آن قابل استناد است؛ بنابراین، لزوم به کارگیری فن آوری های نوین در راستای ارتقای این سیستم ها ضروری بنظر می رسد.

    کلید واژگان: سیستم مکان یابی بلادرنگ, سیستم مراقبت سلامت, ردیابی, موقعیت یابی, ناوبری
    Leila Gholamhosseini, Farahnaz Sadoughi*, Aliasghar Safaei
    Introduction

    The advanced technologies in hospitals promises the entry into a novel era. Real-time locating systems are one of such technologies which could enable the tracking of patients, physicians, nurses and valuable equipment. The purpose of this study is to presenting the technologies used in real-time locating systems in healthcare field.
     

    Methods

    This study was a review-descriptive type and the research population was included documents related to the healthcare real-time location system. The search of databases (IEEE Xplore, Elsevier, Springer, Wiley online library, Science Direct, Emerald, PubMed, DOAJ, Web of Science, Taylor) and google scholar search engine between 2005 and 2018 was performed. 652 sources were retrieved, and then 19 sources were studied. For this purpose, the initial draft of data gathering form was designed in Excel software and the validity of the final form was confirmed after receiving the experts' comments and making necessary corrections. Then, the selected resources based on the objectives of the study were entered into the data gathering form and narrative synthesis was performed.
     

    Results

    At present, different technologies are employed in real-time locating systems which could reduce costs and increase speed in the process of presenting healthcare services. These systems rely on radio communications and their positive dimensions include precise exchange of data and control of processes. Tracking patients and physicians as well as moving equipment in emergency cases, having access to information, satisfying the patients and staff, and reducing medical errors are among other fundamental applications of such system. 
     

    Discussion

    According to the findings, the importance of using real-time location systems in healthcare field is very impressive and its performance is reliable. Thus, the necessity of using modern technologies in order to improve these systems is highly required.

    Keywords: Real-Time Location System (RTLS), Healthcare system, Tracking, Positioning, Navigation
  • فرحناز صدوقی، خدیجه مولایی
    مقدمه
    سیستم های مراقبت سلامت، سیستم های پیچیده ای می باشند که تحلیل و مهندسی مجدد آن ها دشوار است. مهندسان سیستم سلامت اغلب برای مدل سازی و شبیه سازی بخش های مختلف این سیستم ها، به زبان مدل سازی یکپارچه UML (Unified Modeling Language) تکیه می کنند. هدف از انجام پژوهش حاضر، شناسایی پرکاربرد ترین و کم کاربردترین نمودارهای UML و همچنین، دامنه کاربردهای این زبان در حوزه مراقبت سلامت جهت مستند سازی، تحلیل و طراحی کارامد سیستم ها بود.
    روش بررسی
    این مطالعه به صورت مروری نظام مند انجام شد و در آن مقالات مربوط به کاربرد های UML در حوزه مراقبت سلامت طی بازه زمانی March سال 2010 تا July سال 2017 با استفاده از کلید واژه های معتبر از پایگاه های داده ای Elsevier، PubMed، ProQuest، Web of Science و Scopus استخراج گردید. پس از غربالگری عنوان و چکیده تمام مقالات، 48 مقاله انتخاب و طی برگزاری دو جلسه هم اندیشی 12 ساعته مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت.
    یافته ها
    سه نمودار کلاس، فعالیت و مورد کاربرد و چهار نمودار مولفه، همکاری، شیء و پروفایل به ترتیب پر کاربردترین و کم کاربردترین نمودارهای UML در طراحی و مدل سازی حوزه های مختلف مراقبت سلامت بودند. در دامنه کاربردها، گروه های زیرساخت ها، مدیریت بیماری ها و کشف دانش به ترتیب بیشترین استفاده از UML را داشتند.
    نتیجه گیری
    با توجه به این که UML تمام جنبه های سیستمی اعم از سخت افزار و نرم افزار را در سه حوزه زیرساخت ها، مدیریت بیماری ها و کشف دانش در برمی گیرد، می توان گفت که طراحی و مدل سازی این دامنه کاربردها با UML، امکان مهندسی مجدد و ارتقای سازمان ها را تسهیل می نماید و سیستم های تعاملی را به منظور حمایت از ارتباط بین بخش های مختلف سیستم مراقبت سلامت و همکاری بین شرکای پروژه توسعه می دهد.
    کلید واژگان: زبان مدل سازی یکپارچه, مراقبت سلامت, مدل سازی
    Farahnaz Sadoughi, Khadijeh Moulaei
    Introduction
    Health care systems are known as complex systems, which are difficult to analyze and reengineer. Health system engineers often rely on Unified Modeling Language (UML) to model and simulate various parts of these systems. The purpose of the current study was to identify the most widely used and least-practicable UML diagrams as well as the range of applications of this language in the field of health care for documenting, analyzing, and designing an efficient system.
    Methods
    The study was a systematize review. All the articles related to UML applications in the field of health care were extracted from March 2010 to July 2017 using valid keywords from the Web of Science, PubMed, ProQuest, and Elsevier Scopus databases. After screening, 48 articles were selected and analyzed via two 12-hours concurrent sessions.
    Results
    Three diagrams of class, activity, and use case were the most usable UML diagrams, and four diagrams of component, collaboration, object, and profile were the least used diagrams in designing and modeling in various fields of health care, respectively. In addition, in the domain of applications, infrastructure group, disease management, and knowledge discovery had the highest use of UML, respectively.
    Conclusion
    Considering the fact that UML applications scopes over all aspects of the system in three areas of disease management, knowledge discovery, and health care infrastructure both in software and hardware systems, designing and modeling this application domain with UML will facilitate the reengineering and promotion of organizations, and develop interactive systems to support the linkages between different parts of the health care system and collaboration between project partners
    Keywords: Unified Modeling Language, Health Care, Modeling
  • رقیه ارشاد سرابی، فرحناز صدوقی، روح انگیز جمشیدی اورک، کامبیز بهاالدین بیگی
    مقدمه
    فناوری تلفن همراه، فرصت های جدیدی را برای سیستم های مراقبت بهداشتی کشورها فراهم نموده است. ارتقاء پیامد درمان های بهداشتی در گروه های مختلف بیماران از جمله منافع به کارگیری این ابزار می باشد. اگرچه به کارگیری سلامت همراه در کشور ایران نیز در حال گسترش است شواهدی بر وضعیت و جهت استفاده از این فناوری در سیستم سلامت وجود ندارد. هدف از این مطالعه بررسی تحقیقات منتشر شده در زمینه استفاده از سلامت همراه در نظام بهداشتی ایران است.
    روش
    به منظور انجام یک تحقیق مروری، پایگاه داده PubMed با کلید واژه «سلامت تلفن همراه» و معادل آن که از «سرعنوان موضوع پزشکی» مورد جستجو قرار گرفت. پایگاه های ایرانی Iranmedx، Magiran و SID نیز با واژه های فارسی و انگلیسی سلامت همراه مورد جستجو قرار گرفت. استنادات بازیابی شده از جستجوی، به نرم افزار Endnote ارسال و بر اساس معیارهای تعیین شده مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفتند.
    نتایج
    تعداد 26 عنوان مقاله که معیارهای ورود به مطالعه را داشتند، نمونه پژوهش را تشکیل داد. در اغلب مطالعات پیام کوتاه متنی ابزار اصلی مداخله در سلامت همراه بود. نتایج حاکی از تاثیر معنی دار استفاده از سلامت همراه در بهبود مراقبت از بیماران بود.
    نتیجه گیری
    سلامت تلفن همراه در ایران به علت ساختار جمعیت و گستردگی جغرافیایی می تواند در سیستم بهداشتی مورد استفاده قرار گیرد. بر اساس نتایج مطالعه، استفاده از سلامت همراه به خصوص در آموزش بیماران به جهت خود مراقبتی و جلوگیری از گسترش بیماری ها، بسیار موثر خواهد بود.
    کلید واژگان: سلامت همراه, تلفن همراه, تلفن سلولی, پیام متنی, سیستم مراقبت های بهداشتی
    Roqhayeh Ershad Sarabi, Farahnaz Sadoughi, Rouhangiz Jamshidi Orak, Kambiz Bahaadinbeigy
    Introduction
    Mobile technology has provided new opportunities for health care systems. Improvement of health services outcomes in different patient groups is one of the benefits of using this tool. Although the use of mobile in Iran is expanding, there is no evidence of the state and the use of this technology in health system. The aim of this study was to review published researches on the application of mHealth in the health system of Iran.
    Methods
    In order to carry out a review study, Pubmed database was searched by the keyword "mobile Health" and its equivalents which have derived from the "Medical Subject Headings". Iranian databases including Iran medex, Magiran and Scientific Information Database (SID) were also searched for Persian and English terms of mobile health. Retrieval citations from information databases were sent to the endnote software and evaluated based on the considered criteria.
    Results
    The research sample consisted of 26 articles that met the criteria of the study. In most of studies, text messaging was the main intervention tool of mHealth. The results indicated significant effect of mobile health in improving the patient's care.
    Conclusion
    In Iran, mobile health can be effectively used in the health system due to population structure and geographic extent. According to the results of this study, the use of mobile health, especially in educating patients for self-care and preventing the spread of diseases, can be very effective.
    Keywords: Mobile health, Mobile Phone, Cell Phones, Text Messaging, Health care system
  • Bahiye Aalaei *, Farahnaz Sadoughi
    Introduction
    Nowadays none of the fields of human knowledge has remained unaffected by informatics and information technology. Health and treatment categories are no exception to this, too. Therefore, this study was conducted aiming at evaluating the financial information system of educational hospital of JundiShapuor University of Medical Sciences in Ahvaz.
    Methods
    This research was an applied type in nature drawing upon a descriptive method. The study was carried out in hospitals affiliated to JundiShapuor University of Medical Sciences in 2013 to 2014 in Ahvaz. A questionnaire was made to evaluate the strengths and weaknesses of the financial information system. Data received from participants who were willing to answer the questions. Content validity of the questionnaire was confirmed by the experts and its reliability was measured using SPSS software and Cronbach’s alpha method (89%).
    Conclusion
    The findings revealed that financial information system indices such as precise and correct financial calculations, support and classification of information, detailed services to patient report, report of purchase requests of sections, insurance bills of patients, and provision of processed financial information to the internal beneficiaries (as strong points) had a higher average than the features of communication with the internal and external information system and maximization of capital (as weak points).
    Results
    The results of this study showed that the financial information system is in a moderate upward situation, which has improved and upgraded the financial information system of Ahwaz hospitals..
    Keywords: Hospital Information System, Financial Information Management Systems, Hospitals, Indices
  • عباس شیخ طاهری، فرحناز صدوقی، زینب قاضی زاده
    سابقه و هدف
    مرکز مدیریت حوادث و فوریت های پزشکی یکی از مهم ترین دفاتر زیرمجموعه معاونت درمان وزارت بهداشت است. بررسی و تحلیل وظایف و عملکردهای این مرکز به منظور ارزیابی آن امری حیاتی است. لذا این پژوهش سعی بر بررسی و تحلیل نیازهای اطلاعاتی مرکز مدیریت حوادث و فوریت های پزشکی وزارت بهداشت دارد تا بر اساس آن، شاخص های آماری موردنیاز این مرکز تدوین گردد.
    مواد و روش ها
    پژوهش کیفی- کمی حاضر در سال 1394 انجام شد. جامعه پژوهش شامل روسا و کارشناسان مرکز مدیریت حوادث و فوریت های پزشکی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی کشور بودند. جهت انجام پژوهش، پس از مصاحبه با 14 نفر از روسا و کارشناسان ادارات زیرمجموعه و بررسی شرح وظایف ادارات و مستندات موجود، نیازهای اطلاعاتی تامین شده و تامین نشده هر اداره تعیین و شاخص های اولیه هر اداره شناسایی شد.
    یافته ها
    با توجه به شرح فعالیت های ادارات زیرمجموعه مرکز مدیریت حوادث و فوریت های پزشکی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، 69 گروه کلی نیاز اطلاعاتی شناسایی شد که 4/17 درصد از آن ها جزو نیازهای اطلاعاتی هستند که تاکنون تامین نشده اند و 3/45 درصد از این نیازها فاقد سامانه یا فرم استاندارد جهت گردآوری داده های موردنیاز می باشند.
    استنتاج: با توجه به این که 3/45 درصد از نیازهای اطلاعاتی شناسایی شده فاقد منبع اطلاعاتی استاندارد می باشند و نبود سامانه متمرکز اطلاعات و به روز نبودن اطلاعات موجود از عمده مشکلات روسا و کارشناسان اعلام شده است؛ لذا طراحی فرم های استاندارد کشوری جهت گردآوری اطلاعات، طراحی سامانه جامع آمار و اطلاعات، بازبینی فرم های کاغذی و سامانه های موجود ضروری به نظر می رسد.
    کلید واژگان: نیازسنجی اطلاعات, مدیریت حوادث و فوریت های پزشکی, سیستم خدمات اورژانس
    Abbas Sheikhtaheri, Farahnaz Sadoughi, Zainab Ghazizadeh
    Background and
    Purpose
    The office of disaster management and emergency medical service is one of the most important subdivisions of the Ministry of health. Analyzing the tasks and functions of this office is critical to its evaluation. This study aimed at analyzing the information needs of this office to develop statistical indicators required.
    Materials And Methods
    This qualitative-quantitative study was carried out during 2015. The study population included the managers and expert panels in disaster management and emergency medical service in the Ministry of Health and Medical Education of Iran. We interviewed 14 individuals in different departments within the office and reviewed the administrative tasks and the available documents. After analyzing the data, different information needs of all departments were identified and classified.
    Results
    According to the administrative tasks and practices, 69 groups of information needs were identified of which 17.4% are not met. 45.3% of the information needs did not have any standard sources or forms to collect the data required.
    Conclusion
    Lack of standard sources for the most identified information needs, decentralized information systems, and out-of-date information are the major problems of managers and expert panels. So, designing national standard forms to collect data, designing a comprehensive statistics and information system and reviewing current paper forms and databases seem to be essential.
    Keywords: information needs, medical emergency, disaster management, emergency medical services
  • علی محمد مصدق راد، فرحناز صدوقی، مولود قربانی
    مقدمه
    توانایی مدیران در بهره گیری از اطلاعات و دانش درست، قابل اعتماد و به روز یکی از عوامل موفقیت سازمان ها است. هدف این پژوهش بررسی نقش مدیریت اطلاعات در اجرای موفقیت آمیز حاکمیت بالینی در بیمارستان های استان خوزستان بود.
    روش بررسی
    این پژوهش توصیفی- تحلیلی به صورت مقطعی در 40 بیمارستان استان خورستان انجام شد. برای انجام این پژوهش از پرسشنامه ای محقق ساخته مشتمل بر 35 سوال در مورد 7 بعد حاکمیت بالینی استفاده شد. پرسشنامه ها توسط کارشناسان حاکمیت بالینی بیمارستان ها تکمیل شدند. داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS نسخه 19 در دو سطح آمار توصیفی و آمار استنباطی نظیر آزمون های همبستگی و رگرسیون لجستیک تحلیل شد.
    یافته ها
    میزان موفقیت حاکمیت بالینی در بیمارستان های استان خوزستان 65/6درصد بود. میانگین امتیاز محور مدیریت اطلاعات حاکمیت بالینی 62/4 درصد بود. رابطه آماری معناداری بین محور مدیریت اطلاعات و اجرای موفقیت آمیز حاکمیت بالینی وجود داشت (0.01=P). بیشترین تاثیر این محور در اجرای موفقیت آمیز حاکمیت بالینی به خاطر استفاده صحیح کارکنان از فناوری و سیستم های اطلاعاتی، آموزش کارکنان در زمینه ثبت صحیح داده ها و اطلاعات و استفاده از اطلاعات بیمارستانی در تصمیم گیری ها، برنامه ریزی ها و ارزشیابی ها بود.
    بحث و نتیجه گیری
    با توجه به نقش بارز اطلاعات صحیح، دقیق، معتبر و به روز و سیستم مدیریت اطلاعات در اجرای موفقیت آمیز حاکمیت بالینی، مدیران بیمارستان ها باید زیرساخت ها و امکانات لازم را برای جمع آوری، تحلیل و استفاده از اطلاعات بیمارستان فراهم کنند. کارکنان بیمارستان ها باید آموزش های لازم را برای ثبت داده ها و اطلاعات مورد نیاز دریافت دارند.
    کلید واژگان: حاکمیت بالینی, مدیریت اطلاعات, بیمارستان, مدیریت کیفیت
    Ali Mohammad Mosadeghrad, Farahnaz Sadoughi, Moloud Ghorbani
    Introduction
    The ability of managers to use accurate, reliable, and up-to-date information is an important factor for organizational success. The aim of this study was to investigate the role of information management in the successful implementation of clinical governance in the hospitals of Khuzestan province, Iran.
    Methods
    This descriptive-analytical study was conducted in 40 hospitals of Khuzestan province in 2014, using a valid and reliable researcher-made questionnaire included 35 questions about 7 dimensions of clinical governance. All clinical governance managers of the hospitals were asked to complete the questionnaire. Data were analyzed using descriptive statistics and inferential statistics (such as correlation coefficient and logistic regression) by SPSS 19.
    Results
    The mean success rate of clinical governance in the hospitals of Khuzestan was 65.6 percent. The mean score of information management of clinical governance was 62.4 percent. There was statistically significant relationship between information management and successful implementation of clinical governance (P=0.01). Appropriate use of health technology and information systems by the staff, staff training in data documentation, and using hospital information in decision-making process, planning, control, and evaluation had great effect on the successful implementation of clinical governance.
    Conclusion
    Due to the important role of accurate, reliable, and up-to-date information and information management system in the successful implementation of clinical governance, hospital managers should provide necessary facilities for collection, analysis, and use of hospital information. Hospital staff should be trained in data documentation.
    Keywords: Clinical Governance, Information Management, Hospital, Quality Management
  • فرحناز صدوقی، حجت حاتمی نژاد، جواد زارعی، مهرنوش پروان
    مقدمه
    یکی از چالش های اساسی نظام سلامت در بسیاری از کشورها، تامین دسترسی عادلانه و مقرون به صرفه جوامع روستایی به خدمات سلامت است. در این راستا، سیستم اطلاعات جغرافیایی (Geographical information system یا GIS) ابزار مناسبی برای تحلیل و مدل سازی دسترسی جغرافیایی به خدمات سلامت در مناطق روستایی به شمار می رود. هدف از انجام این مطالعه، تحلیل فضایی دسترسی جغرافیایی روستاهای استان خوزستان به خانه های بهداشت روستایی بود.
    روش ها
    پژوهش حاضر، کاربردی و از نوع توصیفی- تحلیلی بود و جامعه آماری آن را کلیه روستاهای استان خوزستان در سال 1390 تشکیل داد. برای تحلیل فضایی دسترسی روستاهای استان خوزستان، پس از جمع آوری داده های فضایی و شاخص های توصیفی و اصلاح آن ها، این داده ها وارد نرم افزار ArcGIS شد. سپس لایه های مهم در نرم افزار تعریف و محدوده عملیاتی خانه های بهداشت مشخص گردید.
    یافته ها
    یافته های پژوهش نشان داد که از مجموع 4547 روستای موجود، 3315 روستا (9/72 درصد) دارای سکنه دایمی، 146 روستا (2/3 درصد) دارای سکنه موسمی (فصلی) و 985 روستا (9/23 درصد) خالی از سکنه بود. فقط 2223 روستا (9/48 درصد) به راه آسفالته دسترسی داشتند. 358 روستای دارای سکنه دایمی نیز در خارج از حریم خدماتی خانه های بهداشت روستایی قرار گرفته بودند.
    نتیجه گیری
    چالش هایی در زمینه دسترسی برخی از روستاهای استان خوزستان به خانه های بهداشت روستایی وجود دارد. برخی از این چالش ها به دلایلی از جمله راه های روستایی، دورافتادگی، پراکندگی جغرافیایی روستاها و توسعه نامتعادل روستاها بود. استفاده از GIS می تواند به کارایی بهتر طرح گسترش شبکه کمک کند.
    کلید واژگان: خانه های بهداشت روستایی, سیستم اطلاعات جغرافیایی, استان خوزستان, دسترسی به خدمات سلامت
    Farahnaz Sadughi, Hojat Hataminejad, Javad Zarei, Mehernoush Parvan
    Background
    Providing fairly accessible and economical services for rural communities is one of the main challenges of health systems in many countries. Geographical information system (GIS) can be used as useful tool for analyzing and modeling the accessibility of rural communities to health services. This study aimed to perform geographical analysis on the accessibility of rural communities of Khozestan Province, Iran, to rural health houses.
    Methods
    This was an applied and descriptive-analytical study. The study population consisted of all villages of Khozestan Province. After gathering spatial data, and defining descriptive indexes and reforming them, this data was entered into ArcGIS software. Then, major levels were defined and the operational area of the health houses was determined.
    Findings: The results of this study showed that 3315 of the total 4547 villages (72.9%) had permanent inhabitants, 146 (3.2%) had seasonal inhabitants, and 985 (23.9%) had no inhabitants. Only 2223 (48.9%) villages had asphalt roads. Moreover, 358 villages which had permanent inhabitants were located outside the health house accessibility boundary.
    Conclusion
    In Khuzestan Province, geographical accessibility to rural health houses has some challenges. Some of these challenges are due to the inappropriate condition of rural roads, geographical isolation and scattered villages, and unbalanced development of villages. GIS can be used to improve the efficiency of the rural network extension plan.
    Keywords: Rural health houses, Geographic Information System (GIS), Khuzestan Province, Health Services Accessibility
  • مهناز صمدبیک، مریم احمدی*، فرحناز صدوقی
    زمینه
    سیستم نسخه نویسی الکترونیک، نمونه ایلی از سیستم های اطلاعات فنی- اجتماعی بین رشته ای است، که دارای پچیدگی فراوان، کاربران و زیرسیستم های گوناگون است. بنابراین، مقاله حاضر با هدف مرور مدل سیستم نسخه نویسی الکترونیک ملی در کشورهای منتخب تهیه شده است.
    روش ها
    این مطالعه مروری مقایسه ای، به توصیف مدل سیستم نسخه نویسی الکترونیک در تعدادی از کشورهای عضو اتحادیه اروپا (دانمارک، سوئد، فنلاند، انگلیس) و نیز ایالات متحده آمریکا پرداخته است. داده های مربوط به مدل سیستم نسخه نویسی در کشورهای مورد مطالعه از طریق جستجوی ترکیبی واژه های مرتبط با نسخه نویسی الکترونیک و نام کشورهای منتخب در موتورهای جستجو و پایگاه ها ی داده علمی و نیز بازدید از وب سایت های مربوط به سیستم نسخه نویسی الکترونیک هر کشور استخراج شد و در فرم جمع آوری داده وارد شد. تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل توصیفی تطبیقی انجام شد.
    یافته ها
    سیستم نسخه نویسی الکترونیک در کشورهای مورد مطالعه، کل فرایند نسخه نویسی یا قسمتی از آن را تحت پوشش قرار می داد و مدل ها ی مورد استفاده برای این سیستم در کشورهای مختلف و حتی در داخل یک کشور نیز با هم متفاوت بود. همچنین، سیستم نسخه نویسی الکترونیک در چهار کشور اروپایی مورد بررسی دارای معماری متمرکز و پایگاه داده ملی نسخه نویسی الکترونیک بود، اما ایالات متحده آمریکا از معماری منتشر و غیر متمرکز برای این سیستم بهره می گرفت.
    نتیجه گیری
    بر اساس تجربه های حاصل از مطالعه کشورهای پیشرو در زمینه پیاده سازی سیستم نسخه نویسی الکترونیک، این سیستم باید بخشی از زیر ساخت مراقبت بهداشتی ملی باشد و زیرساخت لازم برای تسهیل انتقال الکترونیکی امن و مطمئن نسخه بین نسخه نویسان و نسخه پیچان فراهم شود.
    کلید واژگان: سیستم نسخه نویسی الکترونیک, مدل, ملی, کشورهای توسعه یافته
    Mahnaz Samadbeik, Maryam Ahmadi *, Farahnaz Sadoughi
    Introduction
    Electronic prescription system as a sample of multidisciplinary, socio-technical information systems has numerous complexities, various users and subsystems. Therefore, the present article is developed with the purpose of reviewing the national models of electronic prescription systems in some selected countries.
    Methods
    This comparative reviewing study describes the electronic prescription system models in a number of EU countries (Denmark, Sweden, Finland, and the UK) and the US. Data related to the prescription system were extracted through searching the keywords related to electronic prescription along with the names of the countries in search engines and the related data bases, as well as visiting the websites concerned with electronic prescription system of each country. Next, the gathered data were entered on the data collection form. Data analysis was performed using a descriptive-comparative analysis method.
    Results
    Electronic prescription system in the countries under study covers the whole prescription process or a major part of it; and the models used in the system varied in different countries and even within the same country. Also, the electronic prescription system in the four European countries under study had centralized architecture and national database of electronic prescription system, but the US applied a decentralized and diffused architecture for this system.
    Conclusion
    Based on the experiences obtained from reviewing of the leading countries in the field of implementation of electronic prescription system, this system should be part of national health care infrastructure and the necessary platform should be provided for a safe and secure electronic transmission of prescriptions between the prescribers and the dispensers.
    Keywords: Electronic Prescription System, Model, National, Developed Countries
  • فرحناز صدوقی، مریم احمدی، مهربان شاهی، نسرین داوری دولت آبادی*
    مقدمه
    افزایش پیشرونده سالمندان در بسیاری کشورهای توسعه یافته موجب توجه به سلامت این گروه سنی شده است. ثبت داده های کافی و مناسب برای سالمندان به عنوان پایه و اساس برنامه ریزی های آینده برای این قشر از جامعه است. از اینرو این مطالعه با هدف مقایسه حداقل داده های سلامت سالمندان در کشورهای منتخب انجام گرفت.
    روش
    این مطالعه به صورت مروری از طریق مطالعات کتابخانه ای انجام گرفت. کلید واژه ها از موتورهای جستجو و پایگاه های داده Google ، Yahoo ، Google scholar ، PubMed، ProQuest و کتابخانه ملی دیجیتال پزشکی ایران با اعمال معیار ورودی زبان انگلیسی و بدون محدودیت زمان استخراج شد و کلیه مقالات، پروژه های تحقیقی، پایان نامه ها، راهنماها و گزارش های پیشرفت بازیابی شده، از کشورهای آمریکا، سوئد، ژاپن و ایران مورد بررسی قرار گرفت. همچنین وب سایت های سازمان های متولی، مربوط به سلامت سالمندان هر کشور نیز مورد بازدید قرار گرفت و مستندات آن ها مطالعه شد. نتایج حاصل از این جستجو، به صورت روایتی و در قالب جداول مقایسه ای نشان داده شد.
    نتایج
    یافته های حاصل از این مطالعه نشان داد در کشورهای منتخب، داده های سالمندان حول چهار محور جمع آوری می شود. بیشترین داده های دموگرافیک در کشور آمریکا تکمیل می شود، در کشور سوئد، ایران و ژاپن به برخی از داده های سوابق پزشکی و ارزیابی سلامت، همچنین کشور ایران به برخی داده های مالی پرداخته شده است.
    نتیجه گیری
    با توجه به اهمیت مجموعه حداقل داده های سلامت سالمندان برای برنامه ریزی های آینده، استفاده از تجارب کشورهای پیشرو در سلامت سالمندی ضروریست، البته بومی سازی آن با نیازهای کشور امری اجتناب ناپذیر است.
    کلید واژگان: مجموعه حداقل داده, سلامت, سالمندان
    Farahnaz Sadoughi, Maryam Ahmadi, Mehraban Shahi, Nasrin Davari Dolatabadi*
    Introduction
    The progressive increase in the elderly population in many developed countries leading to focus on health in this age group. Recording adequate data for the elderly people is considered as the basis for future planning for this part of society. Therefore, this study was aimed to compare the minimum data about elderly health in selected countries.
    Method
    This is a review article was carried out through internet and library studies. The Keywords were extracted from search engines and databases including Google, Yahoo, Google Scholar, PubMed and Proquest, and the Iranian National Medical Digital Library using inclusion criteria included English language and no time limit. All papers, research projects, theses, guidelines and progress reports were retrieved from America, Sweden, Japan and Iran. Also, Web sites of organizations responsible for elderly health in each country were visited and their documents were reviewed. The results of this search were presented narratively and within comparative tables.
    Results
    The results of this study showed that in selected countries, elder’s data collected in four axis. Most of demographic data is completed in America. In Sweden, Iran and Japan some data from medical histories and health assessment are considered as well as some financial data in Iran.
    Conclusion
    Given the importance of the health minimum data set for future planning, using the experiences of the pioneer countries in health is necessary, but localization of it according to the country’s needs is inevitable.
    Keywords: Minimum Data Set, Health, Elderly
  • فرحناز صدوقی، حجت حاتمی نژاد، جواد زارعی *
    مقدمه
    در برخی از مناطق روستایی ایران نزدیک به سه دهه از تاسیس خانه های بهداشت روستایی می گذرد و در طی این سال ها الگوی جمعیتی، اقتصادی و اجتماعی در بسیاری از مناطق روستایی ایران تغییر نموده است. لذا یکی از چالش های بخش سلامت تخصیص بهینه خانه های بهداشت با توجه به تغییرات مناطق روستایی است. هدف این مطالعه، مکان یابی بهینه برای توزیع خانه های بهداشت روستایی در استان خوزستان بود.
    روش پژوهش:این پژوهشی کاربردی و از نوع توصیفی - تحلیلی بود. جامعه پژوهش را تمامی روستاها و خانه های بهداشت روستایی استان خوزستان در سال 1390 تشکیل می دادند. پس از جمع آوری داده های توصیفی و فضایی مورد نیاز و اصلاح آنها، معیارهای و زیر معیارهای اصلی برای مکان یابی با استفاده از نظر خبرگان مشخص گردیدند، سپس با استفاده از فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) وزن معیارها مشخص شدند و با تلفیق لایه های وزن دهی شده در نرم افزار ArcGIS، مدلی برای مکان یابی خانه های بهداشت روستای ارائه گردید.
    یافته ها
    از مجموع 886 خانه بهداشت روستایی موجود، در استان خوزستان، 128 خانه بهداشت روستایی (4 /14 درصد) با ضوابط طرح گسترش شبکه مطابقت نداشتند. در مجموع 358 روستای دارای سکنه نیز فاقد دسترسی مناسب به خانه های بهداشت روستایی بودند. از دیدگاه خبرگان در بین معیارهای اصلی برای مکان یابی بهینه برای توزیع خانه بهداشت روستایی، مهم ترین معیار جمعیت روستای اصلی با وزن نسبی 506 /0 بود.
    نتیجه گیری
    نتایج پژوهش نشان داد که استفاده از سیستم اطلاعاتی جغرافیایی می تواند به ارائه تصویری دقیق تر ار توزیع خانه های بهداشت روستایی کمک کند. لذا توصیه می گردد که کارشناسان طرح گسترس شبکه، به منظور کارآیی بهتر توزیع خدمات بهداشت روستایی از سیستم اطلاعات جغرافیایی استفاده کنند.
    کلید واژگان: خانه های بهداشت روستایی, سیستم اطلاعات جغرافیایی, مکان یابی, فرایند تحلیل سلسله مراتبی
    Sadoughi F., Hataminejad H., Zarei J.*
    Introduction
    In some rural areas of Iran three decades passes the establishment of rural health houses, and during these years, demographic, economic and social patterns in many rural areas have changed. One of the challenges in the health sector is the allocation of health houses due to the changes in rural areas. The aim of this study was to investigate the distribution of rural health houses based on GIS and determination of its optimal model in Khuzestan province.
    Methods
    This study was an applied and descriptive - analytical research. The population of study consisted of all villages and rural health houses in Khuzestan province in 2012.First, Spatial and descriptive required data were collected and corrected. Next, important criteria and sub criteria for optimal site selection for rural health houses were determined from the viewpoint of experts. Then, relative weight of criteria and sub criteria were determine by using Analytical Hierarchy Process (AHP). Finally, by overlapping weighted layers in ArcGIS software a model was presented for locating rural health houses in Khuzestan province.
    Results
    Total of 886 rural health houses in Khuzestan province, 128 rural health houses (14.4%) did not meet the criteria for health network expansion plan. The 358 with residents’ villages has lack proper access to rural health houses. Of experts’ opinion, the main criterion for locating the optimum distribution of rural health houses, the most important criteria was of the rural original population relative weight 0.506.
    Conclusion
    The result showed that using GIS can help to experts of network development plan to manage and distribute the rural health houses. It is recommended that GIS utilized in order to improve the efficiency of healthcare network development plan.
    Keywords: Rural Health Center, Geographic Information System (GIS), Analytical Hierarchy Process (AHP).
  • حامد صمدپور، فرحناز صدوقی *
    مقدمه

    امروزه مراقبت های بیمارمحور، با تکیه بر سامانه هایی مانند پرونده سلامت فردی، بیش از پیش موردتوجه قرارگرفته اند. با توجه به وجود تنوع داده در این سامانه ها، داده پردازی استاندارد و بومی و توجه به ایجاد و ترویج آن توسط ارائه دهندگان خدمات سلامت، نقش مهمی در تعیین موفقیت این سامانه ها خواهد داشت. هدف این پژوهش تعیین داده سیستم پرونده سلامت فردی دانشجویان علوم پزشکی است.

    روش بررسی

    و با روش ترکیبی در سه مرحله: مقایسه کیفی مجموعه داده کشورهای آمریکا، استرالیا و انگلیس، نیازسنجی کمی- توصیفی از 301 نفر شامل دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی تهران و ارائه دهندگان خدمات سلامت به آن ها و استفاده از تکنیک دلفی به صورت کیفی برای بهره گیری از نظر 60 نفر خبره حیطه های تخصصی مدیریت، پزشکی، دندانپزشکی، پرستاری، توان بخشی و سلامت روان، در سال 1392خورشیدی انجام شد. در مرحله نیازسنجی، پرسشنامه بر اساس وجه اشتراک مجموعه داده ری منتخب و شناسنامه سلامت دانشجویان مصوب وزارت بهداشت و علوم تهیه شد، روایی محتوایی آن با نظر سه نفر از خبرگان، پایایی آن به روش همسانی درونی و مقدار Cronbach''s alpha 0/97، با نرم افزار SPSS20 به تایید رسید، تحلیل توصیفی داده ها بر اساس توزیع درصد فراوانی با نرم افزار Excel انجام شد. در مرحله سوم از روش دلفی استفاده شد. پرسشنامه بر اساس نتایج مرحله نیازسنجی تهیه گردید و روایی محتوایی آن با نظر سه نفر از خبرگان در حوزه های مدیریتی و بالینی تائید شد، سنجش پایایی ابزار پژوهش در این مرحله از پژوهش امکانپذیر نبود، زیرا در روش دلفی، پاسخ گویان می توانند در هر دور، پاسخ خود را کاملا تغییر دهند. تحلیل توصیفی بر اساس میانگین با نرم افزار Excel انجام شد. عناصر داده با میانگین توافق جمعی بالاتر از 4 در مجموعه داده پیشنهادی قرار گرفت.

    یافته ها

    مجموعا 344 عنصر داده مورد اعتبارسنجی قرار گرفت که 280 عدد از آن ها، حاصل مرحله نیازسنجی و 64 مورد توسط خبرگان در طی مراحل دلفی، افزوده شد. 271 عنصر داده، موردتوافق جمعی قرار گرفتند که از میان آن ها در 5 عنصر داده، توافق کامل (100 درصد) وجود داشت، 73 عنصر با عدم کسب توافق جمعی، از الگو حذف گردید. مجموعه داده، زیرمجموعه و رده های آن تعیین شد.

    نتیجه گیری

    تغییرات ایجاد شده در مجموعه داده در طی مراحل پژوهش، نشان داد که با توجه به محدوده متنوع داده ها، نیازسنجی از ذینفعان، کسب نظر متخصصین برای تعیین مجموعه داده اهمیت دارد. یافته ها نشان داد که مجموعه داده پرونده سلامت فردی می تواند جزئیات بیشتری مانند اطلاعات سلامت روان را در بر گیرد. شناسنامه سلامت دانشجو استفاده شده در اکثر دانشگاه های ایران، در مقایسه با یافته های این پژوهش، ناقص است.

    کلید واژگان: داده, وه دا, ن
    Hamed Samadpour, Farahnaz Sadoughi
    Introduction

    Currently, the important role of personal health record (PHR) system is underlined due to increasing global concentration on the concept of patient-centered healthcare. Generating national standards and data sets as well as its advertisement by health providers will increase the wide-spread acceptance of PHR systems. The aim of this study was to determine optimal data set of electronic PHR system for Iranian students of medical sciences.

    Methods

    The study was conducted in three steps, i.e. qualitative comparison of data sets in USA, Australia, and UK; quantitative-descriptive assessment among 301 subjects, who was the students of Tehran University of Medical Sciences and their healthcare providers; and finally qualitative Delphi technique to take the outcomes of the comments of 60 specialists and experts in six classified field, i.e. management, medicine, dentistry, nursing, rehabilitation, and mental health, in 2014. Data collection questionnaire was arranged based on the common data sets of emerging countries and the available national student health records, approved by the Ministry of Health and Sciences. Its content validity has been approved by three experts and its reliability was confirmed with Cronbach's alpha value of 0.97 using internal consistency through SPSS20 software. The requirements assessment of stakeholders to achieve the required data collection and descriptive analysis was performed by calculating the distribution function of its frequency through Excel software. The questionnaire was prepared based on the results of the requirements assessment phase and Its content validity were approved by three experts in the field of clinical and management, Reliability analysis of research tool at this step of research was not possible, because in Delphi method respondents could completely change Its reply In each round. Descriptive analysis was performed based on the average through Excel software. The data elements those were higher than 4 in averages have been considered in proposed Data Set.

    Results

    344 data elements were evaluated, 280 items among them was resulted from the requirements assessment step and 64 items among them were added in Delphi step. 271 data elements are approved, which five items were approved with perfect (100%) agreement. Finally, the data set and its subsets were determined.

    Conclusion

    Modifications and evolutions of data set elements over the study period underlined the important role the comments of both stakeholders and the experts for determining optimal data set among diverse range of possible fields. It can be concluded from the results of this study that more details, such as mental health, can be added to the PHR data set. Moreover, Student Health Certificate, which is used in most universities of Iran is incomplete and it has to be modified.

    Keywords: Dataset, Electronic Health Records, Personal, Students
  • مهربان شاهی، فرحناز صدوقی، مریم احمدی، نسرین داوری دولت آبادی
    مقدمه
    حاکمیت فناوری اطلاعات به چگونگی مدیریت فناوری اطلاعات و روش هم راستا نمودن تصمیمات مرتبط با فناوری اطلاعات با فرآیندها، منابع و مسئولیت ها اشاره می نماید. این مطالعه با هدف تعیین وضعیت موجود حاکمیت فناوری اطلاعات در مراکز آموزشی و درمانی دانشگاه علوم پزشکی ایران انجام گرفت.
    روش
    پژوهش حاضر، مطالعه کیفی از نوع کاربردی است. در گام اول جامعه پژوهش شامل مستندات مرتبط در مراکز تحت مطالعه و در گام دوم مسئولین واحد فناوری اطلاعات، رایانه، انفورماتیک و مدیران بیمارستان شاغل در مراکز بودند. ابزار گردآوری داده در گام اول فرم گردآوری داده و در گام دوم راهنمای مصاحبه بود. اسناد مورد تحلیل محتوایی قرار گرفت و تمامی گزاره ها استخراج شد. در نهایت، داده ها پردازش و نتایج تفسیر گردید. پس از جمع آوری مصاحبه ها، داده ها شناسایی، کدگذاری و طبقه بندی شدند. سرانجام، زیر موضوع ها ترکیب، موضوع ها انتخاب و به تحلیل موضوعی منجر شد.
    نتایج
    رشته تحصیلی 40 درصد مسئولین واحد فناوری اطلاعات مراکز تحت مطالعه، رایانه با گرایش نرم افزار و 40 درصد مدیران مراکز فارغ التحصیل رشته پزشکی بودند. نتایج نشان داد رئیس، مدیر، مسئول واحد فناوری اطلاعات و مدیر اداره آمار و فناوری اطلاعات در بیشتر حوزه های مرتبط با فناوری تصمیم گیری می نمودند. همچنین در برخی از مراکز شرح وظایفی از طرف مسئول واحد فناوری اطلاعات با تایید مدیریت بیمارستان در اختیار کارکنان واحد قرار می گرفت.
    نتیجه گیری
    ساختار واحد فناوری اطلاعات در مراکز تحت مطالعه، ساختاری مبهم و پیچیده بود، به طوری که متولی، سیاست گذاران، مجریان و بهره برداران فناوری اطلاعات بیمارستان ها دقیقا مشخص نبودند.
    کلید واژگان: حاکمیت فناوری اطلاعات, فناوری اطلاعات, حوزه های حاکمیت فناوری اطلاعات
    Mehraban Shahi, Farahnaz Sadoughi *, Maryam Ahmadi, Nasrin Davari Dolatabadi
    Introduction
    IT Governance includes IT management and the way to make IT decisions in line with the related IT processes, resources, and responsibilities. This study aimed to determine the current state of IT governance in education and training centers in Iran University of Medical Sciences.
    Method
    This is a practical qualitative study. In the first step of the study the population centers including the related documentation, and in the second step the units responsible for information technology, computing, informatics and hospital administrators who work in the center were included. Data collection tools in the first step was the data collection forms, and in the second step was interview guide. Content analysis of the documents and all the propositions were extracted. The final step is data processing and interpretations of the results. After interviews were collected, the data were identified, coded and classified. Finally, the sub-topics were combined, the topics were selected, and the thematic analysis was performed.
    Results
    40% of center's information technology administrators studied computer software at university and 40% of the managers were graduated from medical centers. The results showed that the president, the director, the IT department administrators, and the director of the Department of Statistics and Information Technology in many areas have made their decision in technology-related fields. In some centers also the IT department administrator provided the staff with job description after being approved by the hospital manager.
    Conclusion
    The structure of the studied center's IT departments was vague and complex, so that the trustees, policy makers, administrators and IT operators in hospitals were not exactly clear.
    Keywords: Information Technology Governance, Information Technology, Information Technology Governance Domains
  • الهه گوزلی، زهرا زارع فضل اللهی، بهلول رحیمی، فرحناز صدوقی، ملیحه صادقی، معصومه مهدی اخگر
    پیش زمینه و هدف
    آسیب شناسی از راه دور یکی از زیرشاخه های پزشکی از راه دور است که در چند سال اخیر موردتوجه ویژه قرار گرفته است. آسیب شناسی از راه دور، عمل دیجیتالی شدن تصاویر بافت شناسی و یا ماکروسکوپی برای انتقال در طول مسیر مخابرات برای تشخیص، مشاوره و یا آموزش مداوم پزشکی است و شامل تولید تصاویر در یک سایت با انتقال الکترونیکی به سایت دیگر برای معاینه می باشد. در این پژوهش به امکان پیاده سازی آسیب شناسی از راه دور در مراکز درمانی استان آذربایجان غربی ازنظر الزامات و استانداردهای قانونی پرداخته شد.
    مواد و روش ها
    پژوهش حاضر از نوع مطالعات توصیفی تحلیلی بوده که به صورت مقطعی در سال 1392 انجام گرفت. تمامی بیمارستان های شهر ارومیه اعم از دولتی و خصوصی و بیمارستان های بخش دولتی سایر شهرستان های استان آذربایجان غربی انتخاب و پژوهش در این مراکز انجام گرفت. جامعه پژوهش شامل مدیران و روسا، آسیب شناس ها و پرسنل انفورماتیک بود. در این مطالعه از روش سرشماری استفاده گردید و جامعه پژوهش به عنوان نمونه پژوهش در نظر گرفته شد. ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش، پرسشنامه هایی بود که برای هر گروه از جامعه پژوهش به صورت مجزا تهیه شد. روایی و پایایی پرسشنامه توسط پژوهشگر مورد ارزیابی قرار گرفت و داده ها از طریق نرم افزار آماری SPSS مورد تحلیل قرار گرفت.
    یافته ها
    میانگین میزان آگاهی جامعه پژوهش از آسیب شناسی از راه دور بین بیمارستان های موردمطالعه، 43/2 با انحراف معیار 89/0 به دست آمد و تفاوت معنی داری بین متوسط میزان آگاهی آسیب شناس ها، مدیران، روسا و پرسنل انفورماتیک از آسیب شناسی از راه دور وجود داشت. همچنین میانگین امتیاز امکان اجرای آسیب شناسی از راه دور ازلحاظ قانونی از دید جامعه پژوهش 18/2 با انحراف معیار 51/0 به دست آمد. بالاترین میانگین امتیاز امکان اجرای آسیب شناسی از راه دور ازلحاظ قانونی را پرسنل انفورماتیک به خود اختصاص دادند.
    بحث و نتیجه گیری
    یافته ها نشان می دهد پیاده سازی آسیب شناسی از راه دور کیفیت خدمات سلامت و سرعت رسیدگی به بیماران را افزایش داده و منجر به کاهش هزینه های سلامت می شود و همچنین با توجه به نقش مسائل قانونی، محرمانگی اطلاعات، حس مسئولیت و پاسخگویی در سیستم های سلامت از راه دور، نیاز به تدوین قوانین و دستورالعمل های جدیدی در این حوزه می باشد لذا پیشنهاد می گردد بیمارستان ها جهت اجرای آسیب شناسی از راه دور در این زمینه اقدامات لازم ر آبه عمل آورند.
    کلید واژگان: پزشکی از راه دور, آسیب شناسی از راه دور, استانداردهای قانونی, مراکز درمانی
    Elaheh Gozali, Zahra Zarefazlolahi, Bahlol Rahimi, Farahnaz Sadoghi, Maliheh Sadeghi, Masomeh Mehdiakhgar
    Background and Aims
    Telepathology is one of the medical subdivisions that is specifically has been taken into consideration in recent years. Telepathology is the practice of digitizing histology and microscopic images to be transmitted by telecommunication for diagnosis, medical advice or continuing education. It includes electronic images production to be examined in one site or another site. At the present research, we have studied the possibility of telepathology implementation considering the presence or lack of presence of requirement and legal standards in medical centers of Western Azerbaijan province.
    Material and Methods
    This study is a cross-sectional descriptive study which was conducted in 2013. All public and private hospitals were selected in the city of Urmia. The public sector hospitals in the other towns of West Azerbaijan province were chosen as well. The study population was included hospitals directors and administrators, pathologists, and informatics staff. The sample was considered as the study population. The data gathering tool was a questionnaire which was prepared separately for each group of the study population. Reliability was evaluated, and the data were analyzed by SPSS statistical software.
    Results
    As a result, the average awareness of study population was 2/43 with 0/89 standard deviation about telepathology. There was a significant difference between the average awareness of the hospitals directors and administrators, pathologists and informatics staff, about telepathology. Also the possibility of telepathology implementation by considering the presence of requirement and legal standards was 2/18 with 0/51 standard deviation.
    Conclusion
    Findings show that telepathology implementation can increase the quality of health care and the speed of patient handling, and it can lead to reduce the health costs. Also according to the rule of legal issues, confidentiality of information, sense of responsibility and accountability in telehealth systems, it is necessary to provide new rules and guidelines in this area. It is recommended that hospitals should take necessary proceeding for telepathology implementing.
    Keywords: Telemedicine, Telepathology, Legal standards, Health centers
  • فرحناز صدوقی، آغا فاطمه حسینی، کمال ابراهیمی، هادی لطف نژاد افشار
    مقدمه
    عزت نفس و تعهد سازمانی دو عامل مهم در بعد فردی و سازمانی برای بهبود کیفیت زندگی کاری ودر نتیجه افزایش کیفیت خدمات هستند. هدف این مقاله بررسی رابطه عزت نفس و تعهد سازمانی کارکنان مدارک پزشکی مراکز آموزشی درمانی شهر تهران است.
    روش بررسی
    این مطالعه توصیفی- تحلیلی ازنوع کاربردی است. جامعه این پژوهش شامل کارکنان بخش مدارک پزشکی مراکز آموزشی درمانی شهر تهران بود. جهت این مطالعه 155 نفر از کارکنان مراکز آموزشی درمانی شهر تهران به شکل تصادفی انتخاب شدند. برای عزت نفس از پرسشنامه آیزنک و برای تعهد سازمانی از پرسشنامه الن و مایرز استفاده شد. داده های گردآوری شده در نرم افزار SPSS 16 وارد شدند و بر اساس آزمون های آماری ضریب همبستگی پیرسون، تی مستقل، آنوا و کروسکال والیس تحلیل شدند.
    یافته ها
    یافته های این پژوهش نشان می دهد که نمره عزت نفس کارکنان 22.3 از 30 و نمره تعهد سازمانی 67.8 از 120 بوده است. همچنین نمره تعهد عاطفی 21.3، تعهد مستمر 22.6 و تعهد هنجاری 24 از 40 بوده است. آزمون همبستگی پیرسون با ضریب اطمینان 95 درصد نشان داد که همبستگی بین عزت نفس و تعهد سازمانی معنی دار است. همچنین آزمون آنوا با ضریب اطمینان 95 درصد تفاوت معنا داری بین گروه های سطح تحصیلات و سابقه کاری کارکنان با متغیرهای عزت نفس و تعهد سازمانی را نشان نداد.
    نتیجه گیری
    نمره عزت نفس و تعهد سازمانی کارکنان مدارک پزشکی مورد مطالعه در این پژوهش، متوسط ارزیابی شد و با توجه به همبستگی این متغیرها با رضایت شغلی، کاهش ترک خدمت، رشد فردی و سازمانی باید برنامه ریزی مناسبی در این زمینه صورت گیرد.
    کلید واژگان: عزت نفس, تعهد سازمانی, تعهد عاطفی, تعهد مستمر, تعهد هنجاری
    Farahnaz Sadoughi Agha Fatemeh Hosseini Kamal Ebrahimi Hadi Lotfnazad Afshar
    BBackground and Objectibe: Self esteem and organizational commitment play important roles in quality of work life. This study aims to gain a better understanding of the relationships between SELF ESTEEM and OC among health information management staff in ‎tertiary care ‎hospitals in Tehran.
    Methods
    This was a descriptive correlational and cross sectional study conducted on the health information management staff of ‎tertiary care ‎hospitals in Tehran, Iran. A total of 155 participants were randomly selected from 400 staff. Data were collected by two standard questionnaires. The Self Esteem was measured by Eysenck Self Esteem scale and Organizational Commitment by Meyer and Allen's three component model. The collected data were analyzed with the SPSS (version 16) using statistical tests of of independent T-test, Pearson Correlation coefficient, one way ANOVA and F tests.
    Results
    The Organizational Commitment and Self Esteem of the employee's were 67.8‎, out of ‎‏120 and 21.0 out of ‎‏30, respectively. The values for ‎‎affective commitment, normative commitment, and continuance ‎‎commitment were respectively 21.3 out of 40‏‎, 23.9 out of 40, and 22.7 out of 40 (moderate). The Pearson correlation coefficient test showed a significant Organizational Commitment and Self Esteem was statistically significant (P< 0.05). The one way ANOVA statistical test (P< 0.05) did not show any significant difference between educational degree and work experience with Self Esteem and Organizational Commitment.
    Conclusion
    This research showed that Self Esteem and Organizational Commitment ‎are moderate. Self Esteem and Organizational Commitment have strong correlation with turnover, critical thinking, job satisfaction, and individual and organizational improvement. Therefore, applying appropriate human resource policies is crucial to reinforce these measures.
    Keywords: Self, Esteem ý, Organizational Commitment ý, Affective Commitment, Continuance Commitment, Normative Commitment.
  • فرحناز صدوقی، نسرین داوری دولت آبادی، عباس شیخ طاهری، محمدرضا ملکی، مهربان شاهی
    مقدمه
    نیروهای انسانی یکی از مهم ترین فاکتورهای موفقیت برنامه های مدیریت اطلاعات در بیمارستان محسوب می شود. این مطالعه با هدف ارائه الگوی مشاغل و پست های سازمانی بخش مدیریت و فناوری اطلاعات سلامت برای بیمارستان های ایران انجام گرفت.
    روش کار
    مطالعه توصیفی فوق در دو مرحله انجام گرفت. مرحله اول 59 پست های سازمانی بخش مذکور از کشورهای منتخب استخراج گردید و در مرحله دوم، تعداد 22 پست های سازمانی غیر تکراری برای نظرسنجی در اختیار 36 نفر از صاحبنظران قرار گرفت. ابزار جمع آوری داده ها در مرحله اول چک لیست و در مرحله دوم پرسشنامه پژوهشگر ساخته بود. پس از جمع آوری پرسشنامه ها، میزان موافقت یا مخالفت ایشان با ابعاد مختلف الگوی پیشنهادی، با استفاده از شاخص های آمار توصیفی با کمک نرم افزار آماری SPSS اندازه گیری شد.
    نتایج
    پست سازمانی پیشنهادی مرتبط با مدیریت بخش شامل: مدیریت اطلاعات سلامت و مدیر ارشد اطلاعات سلامت است. پست سازمانی مرتبط با مدیریت و فناوری اطلاعات سلامت شامل: مدیر کیفیت اطلاعات، کارشناس آمار، کارشناس مدیریت اطلاعات سلامت، کارشناس ذخیره سازی و بازیابی اطلاعات، تحلیل گر اطلاعات، کارشناس انفورماتیک و فن آوری اطلاعات سلامت، کارشناس مسئول فناوری اطلاعات، کدگذار بالینی می باشد.
    نتیجه گیری
    عدم ساختار سازمانی متناسب با بخش می تواند پرسنل بخش را در اجرای مناسب وظایف شان با مشکل مواجه نماید. از آنجا که در ایران بخش مدارک پزشکی با تاکید بر فعالیت های دستی وجود دارد و به فناوری اطلاعات توجهی نشده است؛ لذا تاکید می شود بخش مدیریت اطلاعات و فناوری اطلاعات به طور هماهنگ، امور اطلاعاتی بیمارستان را انجام دهند تا این دو بخش به اهداف اصلی خود نائل آیند
    کلید واژگان: سازمان, اطلاعات سلامت, بیمارستان
    F. Sadoughi, N. Davaridolatabadi, A. Sheikhtaheri, M.R. Maleki, M. Shahi
    Introduction
    Human resources in hospitals are one of the most important factors that play a key role in the information management plans success. This study was carried out with the aims of proposing an organizational jobs and positions model for health management and information technology department in Iranian hospitals.
    Methods
    Our descriptive study was completed in two phases. In the first phase، the organizational positions of the mentioned department were extracted from the selected countries and in the second phase a total of 22 unique organizational positions were sent to 36 experts to ask their opinions. Checklists and the researcher’s questionnaire were tools used to collected information in the first and second phases، respectively. After collecting questionnaires، their agreement and disagreement with various dimensions of the suggested model was appraised using descriptive statistical indicators and SPSS Software.
    Results
    The organizational positions related to management department are health information manager and health information senior manager. The organizational position of management and IT is IT manager، statistician، Health information management expert، Information storage and retrieval expert، information analyzer، health informatics and IT expert، IT expert in-charge، and clinical coder.
    Conclusion
    Lack of an organizational structure proper with a department may be problematic for employees of that department who intend to fulfill their jobs. Since in Iran Medical Records departments work mostly based on manual activities and information technology has been marginalized، it is stressed that information management and IT departments perform in concert information related affairs of hospitals، which helps them to achieve their main objectives
    Keywords: Organization, Health Information, Hospital
  • فرحناز صدوقی، زهرا میدانی *، مهرداد فرزندی پور، عبدالحسین داودآبادی، علیرضا فرخیان، حمیدرضا گیلاسی
    مقدمه
    بررسی ها نشان می دهد که به کارگیری مداخلات تغییر رفتار می تواند در بهبود میزان مستند سازی موثر واقع گردد. این مطالعه تاثیر ارائه بازخورد و تشویق را بر بهبود مستندسازی دستیاران گروه جراحی دانشگاه علوم پزشکی کاشان مورد ارزیابی قرار داد.
    روش ها
    در یک مطالعه نیمه تجربی در سال1392- 1393 تاثیر مداخله ارائه بازخورد و تشویق بر میزان مستندسازی 19 دستیار جراحی بیمارستان شهید بهشتی کاشان ارزیابی شد. در سه فاز قبل از مداخله، بعد از مداخله و 3 ماه بعد از مداخله 5 پرونده پزشکی به ازای هر دستیار(95 پرونده) انتخاب شد و میزان مستندسازی آنها توسط چک لیست بررسی شد. داده ها با استفاده از آزمون t-test و ویلکاکسون تجزیه و تحلیل شد.
    نتایج
    میزان مستندسازی پرونده های پزشکی دستیاران گروه جراحی در مرحله قبل از مداخله و بعد از مداخله و سه ماه بعد از قطع مداخله تغییرات معناداری داشت (0001/0p=). یافته ها نشان داد میزان مستندسازی اطلاعات فرم های شرح حال، سیر بیماری، پذیرش و خلاصه ترخیص و گزارش عمل دستیاران گروه جراحی بعد ازقطع مداخله تغییرات معناداری داشت(0001/0p=).
    نتیجه گیری
    از آنجا که نتایج مطالعه نشان داد ارائه بازخورد و تشویق بر بهبود رفتار مستندسازی دستیاران تاثیر مثبت دارد توصیه می شود عملکرد مستندسازی دستیاران به طور منظم مورد بررسی قرار گیرد و به دستیاران و سایر گروه های ذینفع بازخورد داده شود.
    کلید واژگان: مستندسازی, پرونده های پزشکی, بازخورد, تشویق, تغییر رفتار, دستیاران
    Farahnaz Sadoughi, Zahra Meidani *, Mehrdad Farzandipour, Abdoulhossein Davoodabadi, Alireza Farrokhian, Hamidreza Gilasi
    Introduction
    Studies indicate that using behavior changing interventions may improve medical record documentation. This study aimed to examine the effect of feedback and incentive mechanisms on medical record documentation among surgery residents in Kashan University of Medical Sciences.
    Methods
    This quasi-experimental study examined the effect of feedback and incentive mechanisms on 19 surgery residents’ medical record documentation in Kashan Shahid Beheshti Hospital in 2013-14. During three phases of pre-intervention, post-intervention and 3 months after intervention, five medical records for each resident (total=95) were selected and assessed using a checklist. Data were analyzed by means of t-test and Wilcoxon test.
    Results
    There were significant changes in surgical residents’ medical record documentation during pre- intervention, post-intervention three months after intervention (P=0.0001). Findings showed that the rate of documentation in medical history form, course of disease, reception and discharge summary, and surgery report had significant changes after the interventions (P= 0.0001).
    Conclusion
    Since the results showed that feedback and incentive mechanisms had positive impacts on improving residents’ documentation behavior, it is suggested that residents’ documentation performance should be regularly assessed and feedbacks be provided for other residents and stakeholders.
    Keywords: Documentation, medical records, feedback, incentive, behavior change, residents
نمایش عناوین بیشتر...
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال