به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

فهرست مطالب فرحناز کمالی

  • فرنوش تاجیک، مرضیه محمودی، فرحناز کمالی، پرویز عضدی، سعیده فیروزبخت، رقیه گشمرد، حلیمه زارعی، طاهره تمیمی، سید جواد رکابپور، فائزه جهان پور*
    مقدمه

    ارتباط پرستار-مادر، یکی از چالش های بخش های نوزادان به شمار رفته و بسیاری از بحث های اخلاقی در این بخش ها نیز ناشی از مشکلات ارتباطی بین مادران و پرستاران می باشد. پژوهش حاضر با هدف تعیین وضعیت ادراک پرستاران و مادران نوزادان بستری از ارتباط ‏پرستار-مادر در بخش های نوزادان بیمارستان های منتخب استان بوشهر ‏در سال 1400‏ انجام شد.

    روش

    این مطالعه توصیفی-مقطعی بر روی ‏پرستاران و مادران دارای معیارهای ورود به مطالعه، به روش سرشماری طی دو ماه در شش بیمارستان استان بوشهر انجام شد. برای جمع آوری داده ها از فرم اطلاعات جمعیت شناختی و پرسشنامه های ادراک پرستاران و مادران از ارتباط پرستار-مادر استفاده شده که روایی و پایایی آن ها در مطالعات قبلی تایید شده است. داده های جمع آوری شده از  ‏104 پرستار و 236 ‏مادر، توسط ‏SPSS‏ نسخه 24 مورد بررسی قرار گرفت.

    یافته ها

    میانگین نمره ادراک مادران از ارتباط پرستاران، ‏‏12/82‏±‏‏59/27 و میانگین نمره ادراک پرستاران از ارتباط با مادران، ‏‏9/57‏±‏‏73/37 بود. همچنین ارتباط آماری معناداری بین بخش بستری نوزاد و سن بارداری وی با میانگین نمره ادراک مادران از ارتباط پرستاران دیده شد. بین وضعیت استخدامی پرستاران با میانگین نمره ادراک آنها از ارتباط با مادران نیز ارتباط آماری معناداری یافت شد.

    نتیجه گیری

    ادراک مادران از ارتباط پرستار-مادر در سطح متوسط و ادراک پرستاران در سطح بالا بود. با توجه به تفاوت موجود میان ادراک آنها، برنامه ریزی برای ارتقای نقش پرستاران و تقویت مهارت های ارتباطی آنها در راستای رویکرد مراقبت خانواده-محور ضروری به نظر می رسد. پیشنهاد می شود مسیولین حرفه پرستاری، بسترهایی را برای این امر از طریق آموزش پرستاران و آشنایی بیشتر آنها با نیازهای مادران نوزادان بستری فراهم نمایند.

    کلید واژگان: مادران, پرستاران, ارتباط, پرستاری نوزادان, پرستاری خانواده}
    Farnoosh Tajik, Marzieh Mahmoodi, Farahnaz Kamali, Parviz Azodi, Saeedeh Firouzbakht, Roghayeh Gashmard, Halimeh Zareii, Tahereh Tamimi, Seyed Javad Rekabpour, Faezeh Jahanpour*
    Introduction

    Nurse-mother communication is a challenge in neonatal units, and many moral debates in these units are due to communication problems between mothers and nurses. The present study was performed to determine the status of nurses' and mothers' perceptions of nurse-mother ‎communication in the neonatal units of selected hospitals in ‎Bushehr ‎province in 2021‎.

    Methods

    This descriptive cross-sectional study was conducted in six hospitals in Bushehr province. Nurses and mothers who met the inclusion criteria were included in this study using the two-month census method. Data collection tools included the mothers’ and nurses’ demographic information forms and questionnaires on their perception of nurse-mother ‎communication. The validity and reliability of questionnaires have been confirmed in previous studies. ‎Data collected from 104 nurses and 236 mothers were analyzed using SPSS version 24.

    Result

    The mean score of mothers' perception of nurse-mother communication was 59.27±12.82 and the mean score of nurses' perception of nurse-mother communication was 73.37±9.57. In addition, a statistically significant relationship was found between the mean score of mothers' perception of nurse-mother communication and the admitted unit and the gestational age of the baby. There was also a statistically significant relationship between nurses' perception of nurse-mother communication and their employment status.

    Conclusion

    Mothers' perception of nurse-mother communication was at a moderate level, while nurses' perception was at a high level. Considering the existing difference between their perceptions, planning is needed to enhance the role of nurses and strengthen their ‎communication skills consistent with the family-centered care approach. It is therefore suggested that nursing authorities provide a platform to educate nurses and make them more familiar with mothers' needs.

    Keywords: Mothers, Nurses, Communication, Neonatal Nursing, Family Nursing}
  • مریم عرب فیروزجائی، الیاس کارگر ابرقوئی، فرحناز کمالی
    مقدمه

     در دوران پاندمی کرونا، آموزش دوره علوم پایه پزشکی معمولا از طریق آموزش مجازی به همراه ارایه تکالیف از طریق سامانه‌های الکترونیکی انجام می‌شود. یادگیری از طریق مشارکتی، یکی از روش‌های مناسب آموزشی است. این مطالعه با هدف بهبود تدریس در دوران مجازی با استفاده از روش مشارکتی طرح تدریس اعضای تیم مجازی (V-TMTD: virtual Team Member Teaching Design) ، انجام شد.

    روش‌ها: 

    این پژوهش یک مطالعه اقدام‌پژوهی بود. جامعه‌ی آماری دانشجویان پزشکی دانشگاه علوم پزشکی هرمزگان بودند.
    مشارکت کنندگان این مطالعه، کلیه دانشجویان کلاس درس فیزیولوژی اعصاب و حواس ویژه در دوران همه‌گیری کرونا، در سال 1400-1399 بودند. در نیمسال اول، تدریس درس فیزیولوژی اعصاب و حواس ویژه از طریق آموزش مجازی به همراه ارایه تکالیف فردی انجام شده بود و در نیمسال دیگر در کنار آموزش مجازی از روش V-TMTD استفاده شد. پیشرفت تحصیلی دانشجویان از طریق مقایسه نمرات پایان ترم این دانشجویان با دانشجویان ترم قبل ارزیابی گردید. میانگین و انحراف معیار نمرات مربوط به هر دو روش آموزش با آزمون t مستقل مقایسه شد.

    نتایج

     در گروه‌های مورد مقایسه، اثر روش تدریس V-TMTD بر پیشرفت تحصیلی دانشجویان نشان داده شد. میانگین و انحراف معیار نمرات دانشجویان روش V-TMTD، 21/0± 64/15 و در گروه آموزش مجازی به همراه تکالیف 24/0±90/13 از نمره 20 بود.

    نتیجه‌گیری: 

    روش آموزش مجازی به همراه V-TMTD نسبت به روش آموزش مجازی به همراه ارایه تکالیف بر پیشرفت تحصیلی دانشجویان برتری داشت. با استفاده از روش‌های مشارکت محور در آموزش مجازی می‌توان نقطه‌ ضعف این نوع آموزش را پوشش داد.

    کلید واژگان: روش تدریس مجازی, روش تدریس اعضای تیم, یادگیری مشارکتی, دانشجویان پزشکی}
    Maryam Arab Firouzjaei, Elias Kargar-Abargouei, Farahnaz Kamali
    Introduction

    During the Covid-19 pandemic, basic medical education has been generally provided through virtual education along with assignments through the electronic systems. Cooperative learning is one of the appropriate educational methods. This study endeavored to improve teaching in virtual duration using the Virtual Team Member Teaching Design (V-TMTD).

    Methods

    This study was action research. The population was medical students of Hormozgan University of Medical Sciences. Participants were all medical students in the neurophysiology course of Hormozgan University of Medical Sciences during the Covid-19 pandemic in the academic years 2020-2021. In the first semester, the teaching of neurophysiology course was done through virtual education with the presentation of individual assignments, and in the second semester, along with virtual education, the virtual V-TMTD method was used. Students' academic achievement was assessed by comparing the final scores of the two groups. The groups were compared by paired t-test and independent t-test.

    Results

    In the groups, the effect of V-TMTD on students' academic achievement was shown. The mean and standard deviation of the scores of the students in the experimental group after V-TMTD training was 15.64±0.21 and in the virtual education group with assignments was 13.90±0.24 out of a total score of 20.

    Conclusion

    Virtual education method with V-TMTD was superior to students' academic achievement with virtual education method with assignments presentation. Using participatory methods in e-learning, the weakness of this type of education during the corona pandemic can be covered.

    Keywords: E-Learning, Team Members Teaching Method, TMTD, Collaborative Learning, Medical Students}
  • فرحناز کمالی، پروین رضایی *
    هدف

     موفقیت تحصیلی دانشجویان پزشکی می‌تواند منجر به ارایه بهتر خدمات حوزه سلامت شود. عوامل گوناگونی می‌توانند با موفقیت یا عدم‌موفقیت ایشان مرتبط باشد. این مطالعه به بررسی برخی از عوامل، خصوصا عوامل دموگرافیک مرتبط با افت‌ تحصیلی دانشجویان می‌پردازد.

    روش‌ها:

     این پژوهش مورد- شاهدی بود در سال 1395 بین دانشجویان دانشکده پزشکی بندرعباس انجام شد. اطلاعات مورد نیاز از اداره آموزش دانشکده، واحد مشاوره و پرونده‌های دانشجویان استخراج شد. 119 نفر از دانشجویان دارای افت تحصیلی به‌ عنوان مورد انتخاب شدند و 119 دانشجو هم‌ گروه شاهد را تشکیل دادند. معیار افت تحصیلی در این مطالعه، افت معدل نیم‌سال دوم تحصیلی  نسبت به نیم‌سال اول تحصیلی بیشتر از دو نمره، یک ‌ترم مشروطی در سوابق دانشجو و میانگین کل معدل 14-12 بود. داده‌ها با نرم‌افزار SPSS  و آمار توصیفی و استنباطی(آزمون تی‌مستقل، خی‌دو، رگرسیون لجستیک و نسبت شانس مورد تحلیل قرار گرفت.

    نتایج

     نتایج نشان داد بین وضعیت سکونت، تحصیلات پدر، تحصیلات مادر و  نوع دیپلم با افت تحصیلی رابطه وجود داشت (005/0≥P-Value). اما بین سن در زمان بروز افت، وضعیت  تاهل، سهمیه قبولی  معدل دیپلم و رتبه قبولی با افت  تحصیلی رابطه‌ای مشاهده نشد (005/0≤P-Value). براساس نتایج رگرسیون لجستیک بین هیچ‌کدام از متغیرها رابطه‌ای دیده نشد.

    نتیجه‌گیری: 

    براساس نتایج این مطالعه، عوامل اجتماعی و فرهنگی از جمله وضعیت سکونت و وضعیت تحصیلی والدین دانشجو می‌تواند با افت تحصیلی ارتباط داشته باشد. بنابراین به‌منظور ارتقاء آینده سلامت جامعه، توجه به این عوامل، در برنامه‌ریزی‌های حوزه سلامت باید مدنظر قرار گیرد.

    کلید واژگان: افت تحصیلی, دانشجویان, پزشکی, عوامل موثر}
    Farahnaz Kamali, Parvin Rezaei*
    Introduction

     The academic success of medical students can lead to better health services. Various factors can be related to their success or failure. This study investigates some factors, especially demographic factors, related to the academic failure of medical students.

    Methods

     This case-control study was conducted in 2016 among students of Bandar Abbas Medical School. The required information was obtained from the education office of school, counseling unit, and student files. In this study, 119 students with academic failure were selected as the case and 119 students formed the control group. The criteria of academic failure in this study were the drop in average grade in the second semester compared to the first semester of more than two points, becoming contingent in one semester, and having an average grade point from 12 to 14. Data were analyzed using SPSS software and descriptive and analytical statistics (independent t-test, chi-square, logistic regression, and odds ratio).

    Results

    The results showed that there was a statistically significant relationship between residence status, father's and mother's educational level, and the type of diploma and academic failure (P< 0.05). But there was no relationship between age at the time of academic failure, marital status, diploma grade point average, acceptance quota, and acceptance rank and academic failure (P<0.05). Based on the results of logistic regression, none of variables related to each other.

    Conclusion

     According to the results of this study, social and cultural factors such as residence status and educational status of student parents can be associated with academic failure. Therefore, in order to promote the future of community health, these factors should be considered.

    Keywords: Academic Failure, students, Medical, Factors}
  • مصطفی بیژنی، فرحناز کمالی، ماریا شاطر جلالی، محمد مهدی نقی زاده جهرمی، عزیز الله دهقان، شهناز کریمی*
    زمینه و هدف

    ارزشیابی اساتید به عنوان فرایندی پاسخگو در ارتقاء کیفیت آموزش پزشکی عمده ترین رسالت دانشگاه بوده و مدرسین، تسهیل گر کلیدی و موثر این فرایند به شمار می آیند. برخی ویژگی های اساتید ازنظر دانشجویان می تواند، در بهبود و موثرتر نمودن فرایند یادگیری کمک کننده باشد. به همین منظور مطالعه ای باهدف تعیین ویژگی های موثر استادان در بهبود آموزش و میزان تاثیر آن ها ازنظر دانشجویان در ایران انجام شد.

    مواد و روش ها

     این مطالعه با روش مرور سیستماتیک و فرا تحلیل انجام شد. برای این منظور مقالاتی که محل انجام آن ها در ایران و به زبان فارسی یا انگلیسی بودند، بدون در نظر گرفتن بازه زمانی انتخاب شدند. جستجوی مقالات در بانک های اطلاعاتی Web of Science, Cochrane Library, PubMed, CINAHL, Google Scholar, Ovid, Science Direct, WILEY, Scopus, ProQues, Medline, Elsevier, Magiran SID، انجام شد. درنهایت تعداد 21 مقاله که شرایط ورود به متاآنالیز را دارا بودند، وارد مطالعه شده و موردبررسی قرار گرفتند.

    نتایج

    ویژگی ها در شش حیطه استخراج شدند که شامل؛ ویژگی های فردی و شخصیتی، مهارت ارتباطی، مهارت های تدریس، دانش پژوهی، مهارت ارزشیابی دانشجو و رعایت قوانین آموزشی بودند.

    نتیجه گیری

     ویژگی های فردی، دانش پژوهی و مهارت های ارتباطی از مهم ترین ویژگی های یک استاد اثربخش از دیدگاه دانشجویان بیان شدند. لذا به نظر می رسد لازم است در استخدام اساتید به ویژگی های موردنظر توجه شود.

    کلید واژگان: فرا تحلیل, ویژگی های فردی, استاد, دانشجویان, ایران}
    Mostafa Bijani, Farahnaz Kamali, Maria Shaterjalali, MohammadMehdi Naghizadeh Jahromi, Azizallah Dehghan, Shahnaz Karimi*
    Background & Objective

    Teachers’ evaluation as an accountable process in promoting the quality of medical education is the main mission of the university. Teachers are key and effective facilitator of this process. Some of the attributes of faculty from the students’ point of view to help students to learn and make the learning process more effective. For this purpose, a study was conducted to determine the characteristics of effective faculty in improving education and its influence on students in Iran.

    Materials & Methods

    This study was conducted through systematic review and meta-analysis. For this purpose, the articles that were published in Iran were either in English in Persian and were selected for the study without considering the time period. Articles were searched in databases of Cochrane Library Web of Science, PubMed, CINAHL, Google Scholar, Ovid, Science Direct, WILEY, Scopus, ProQuest, Medline, Elsevier Magiran, and SID. Finally, 21 articles that met the criteria for meta-analysis were included in the study and their quality was evaluated.

    Results

    Attributes were extracted in six domains. The six main dimensions are as follows: Individual and personality traits, communication skills, teaching skills, research skills, evaluation skills, and observing educational rules.

    Conclusion

    Personal characteristics, research skills and communication skills were among the most important characteristics of an effective faculty from the students' perspective. Therefore, it is necessary to consider the characteristics in the recruitment of instructors.

    Keywords: Meta-Analysis, Human Characteristics, Instructors, Students, Iran}
  • اطهر امید، نیکو یمانی، فرحناز کمالی*
    مقدمه
    در حال حاضرعلی رغم وجود قوانین و مقررات و راهنماهای درمانی مختلف، اتخاذتصمیم های تشخیصی و درمانی پزشکان با وجود تلاش برای احترام به اعتقادات و هنجارهای فرهنگی بیمار، با دشواری هایی همراه است که می تواند درمان بیماران و رضایت آنها را تحت تاثیر قرار دهد. این مطالعه با هدف تبیین تجارب متخصصین پزشکی از تصمیم گیری در موقعیت های دشواراخلاقی در دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در سال 1391 انجام گرفت.
    روش ها
    این مطالعه با استفاده از رویکرد کیفی در دانشگاه علوم پزشکی اصفهان انجام شد. جامعه پژوهش متخصصین پزشکی و نمونه ها با نمونه گیری مبتنی بر هدف و با حداکثر تنوع انتخاب شدند. روش گردآوری داده ها مصاحبه نیمه ساختارمند فردی بود. روش تجزیه و تحلیل به کار رفته، تحلیل محتوای مصاحبه های پیاده شده بود. پس از مرور مکرر متن مصاحبه ها، مضامین اصلی و فرعی استخراج شد.
    نتایج
    8 نفر از اساتید و متخصصین پزشکی در این مطالعه شرکت کردند. مضامین استخراج شده شامل3مضمون اصلی "آگاه سازی تدریجی بیمار"، "اعتمادسازی متقابل پزشک و بیمار" و "تصمیم سازی مشترک پزشک و بیمار" و 13 مضمون فرعی بود.
    نتیجه گیری
    پزشکان در شرایط دشوار، تصمیم گیری ها را به صورت مشترک با بیمار انجام می دهند و اعتقاد دارند که باید پس از آگاه سازی بیمار و ایجاد اعتماد در وی، با امید به بهبودی بیمار هرچه در توان دارند، را به انجام برسانند.
    کلید واژگان: تصمیم گیری اخلاقی, پزشکان متخصص, مطالعه کیفی, موقعیت دشوار اخلاقی}
    Athar Omid, Nikoo Yamani, Farahnaz Kamali*
    Introduction
    Despite various laws, regulations and therapeutic guidelines, it is difficult for doctors to make diagnostic and therapeutic decisions while trying to respect patients’ beliefs and cultural norms. This may affect the treatment of patients and their satisfaction. This study aimed to explore medical specialists’ experiences of decision-making in moral dilemmas at Isfahan University of Medical Sciences in 2012.
    Methods
    This qualitative study was conducted at Isfahan University of Medical Sciences. Research population included medical specialists and participants were selected by purposive and maximum variation sampling. Data were gathered through semi-structured individual interviews. Interview transcriptions were analyzed using content analysis method. Review of the transcriptions yielded the main categories and subcategories.
    Results
    Eight medical teachers and specialists participated in this study. Three main categories and 13 subcategories emerged. The main categories included “gradually informing the patient”, “building doctor-patient trust”, and “doctor-patient joint decision-making”.
    Conclusion
    In moral dilemmas, doctors tend to make joint decisions with patients and believe that after informing the patients and building trust, they must do their best for their improvement.
    Keywords: Ethical decision-making, specialist doctors, qualitative study, moral dilemma}
  • راضیه باقرزاده، حکیمه واحدپرست، فرحناز کمالی، طیبه غریبی، لیلا دهقانی*
    به کارگیری مهارت های ارتباط با بیمار جزء اساسی مراقبت پرستاری است. بررسی جنبه های مختلف آموزش و به کارگیری این مهارت ها حائز اهمیت است. مطالعه به روش مقطعی در سال 1390-1389 با هدف بررسی نگرش دانشجویان پیراپزشکی دانشگاه علوم پزشکی بوشهر درباره نحوه آموزش و به کارگیری مهارت های ارتباط با بیمار انجام گردیده است. شرکت کنندگان در پژوهش را 150 دانشجوی پیراپزشکی تشکیل می دادند. نمونه گیری به روش سرشماری انجام شد. ابزار جمع آوری اطلاعات دو پرسش نامه بود که با استفاده از متون در دسترس ساخته شدند. جهت تعیین روایی، از نظر متخصصان در این حیطه استفاده گردید و پایایی با انجام مطالعه پیلوت و تعیین ضریب آلفای کرونباخ (نمره آلفاء 80/0 تا 95/0 برای حیطه های مختلف) تایید شد. اطلاعات به دست آمده، توسط آزمون-های آماری توصیفی و تحلیلی، آنالیز گردید. یافته های پژوهش نشان داد که تنها 5/18% دانشجویان، کیفیت آموزش مهارت های ارتباط با بیمار را در حد مطلوب ارزیابی نمودند. بیشترین روش فراگیری انواع مهارت های ارتباط با بیمار، آموزش از طریق تئوری در خلال دروس دیگر و مشاهده رفتار مربی با بیمار بود. درصد استفاده مطلوب از مهارت های ارتباطی، 4/41% تا 9/57% برای حیطه های مختلف بود. با توجه نتایج، میزان خوب بودن آموزش و به کارگیری مطلوب مهارت های ارتباطی کم می باشد، بازبینی برنامه های آموزشی و ارتقای روش های آموزشی در زمینه مهارت های ارتباط با بیمار می تواند در بهینه سازی کاربرد این مهارت ها موثر باشد.
    کلید واژگان: مهارت های ارتباطی, دانشجویان پیراپزشکی, آموزش}
    Razieh Bagherzadeh, Hakimeh Vahedparast, Farahnaz Kamali, Tayyebeh Gharibi, Leila Dehghani *
    Communicational skills application is an important part of nursing care; and addressing various aspects of teaching and the use of these skills are important. Hence, a cross sectional study was performed in 2010-2011 to assess attitude of paramedical college students about the training and the utilization of communicational skills between student and patient. The study was conducted on 150 paramedical students in Bushehr University of medical sciences. The sampling method was census; and data were collected through two questionnaires made of available literature review. Their validity was confirmed by the correctors’ verdict and the reliability by pilot study and Alpha Cronbach method too, alpha score was 0.80 to 0.95 for different domains. Descriptive- analytical tests were used for data analysis. According to the results, only 18.5% of subjects reported good quality of communicational skills training; based on student’s view point, the most frequent route for communicational skills training in all aspects was associated with other theoretical course and observation of teacher- patient communication; considering different domains, the use of communication skills at ideal level was %41.4 to %57.9 for. To this end, the education and the application of good communicational skills at optimal level among paramedical students showed low degree, therefore, revising educational programs and improving teaching methods with focus on communication skills are recommended.
    Keywords: Communication Skills, Paramedical Student, Education}
  • سمیه توسل نیا، مریم روانی پور، فرحناز کمالی، نیلوفر معتمد
    مقدمه
    تجربه حاملگی و زایمان در زندگی زنان به ویژه در فرزند اول، نوعی بحران موقعیتی به شمار می آید. با بستری شدن نوزاد در بیمارستان به هر دلیل، استرس و اضطراب مادر بسیار بیش ازپیش خواهد بود. مادربزرگ ها می توانند با همدلی و شنیدن احساسات والدین جوان به ویژه مادران و ارائه راهنمایی و توصیه لازم به آن ها در غلبه بر این مشکل آنان را یاری دهند. هدف از این مطالعه، تعیین تاثیر توانمندسازی مادربزرگ نوزادان بستری بر اضطراب مادران نخست زا می باشد.
    روش
    در این مطالعه کارآزمایی بالینی، جامعه پژوهش مادران نخست زا می باشند که نوزادان آنان به هر دلیلی طی دوره نوزادی در بیمارستان شهید رجایی گچساران در سال 1393 بستری شده اند. 84 مادر نخست زا و مادرانشان، به روش در دسترس انتخاب و در دو گروه مداخله و شاهد قرار گرفتند. در گروه مداخله، مادربزرگ ها به طریق حضوری و در ادامه به شیوه تلفنی آموزش های لازم جهت توانمندی را بر اساس الگوی توانمندی خود مدیریتی دریافت کردند و پس از یک ماه، مجددا اضطراب در هر دو گروه مادران نخست زا بررسی شد. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از آمارهای توصیفی و استنباطی در نسخه 18 نرم افزارSPSS انجام گرفت.
    یافته ها
    دو گروه از نظر متغیرهای جمعیت شناختی با یکدیگر تفاوت معناداری نداشتند (p>0/05). بین میزان اضطراب مادران نخست زا در گروه مداخله و شاهد قبل از مداخله اختلاف آماری معنی داری وجود نداشت (p>0/05) و بعد از اجرای مداخله توانمندسازی مادربزرگ ها، کاهش چشمگیر اضطراب در گروه مداخله به وجود آمد و اختلاف آماری بین دو گروه معنادار شد (0/000=p).
    نتیجه گیری
    الگوی توانمندسازی خودمدیریتی که در مورد مادربزرگ ها اجرا شد، موجب کاهش اضطراب مادران نخست زا با نوزاد بستری گردید. این الگوی توانمندسازی را می توان در بخش های نوزادان و مراقبت های ویژه نوزادان مورد استفاده قرار داد.
    کلید واژگان: توانمندسازی, اضطراب, مادربزرگ, زنان نخست زا}
    S. Tavasolnia, M. Ravanipour, F. Kamali, N. Motamed
    Introduction
    Experience of pregnancy and childbirth in women''s lives especially in their first pregnancies has been considered a very stressful situation. Indeed neonates readmissions in the hospitals for any reason can induce even more stress and anxiety in these mothers. In these critical situations grandmothers can play a pivotal role in helping these young parents with their empathy and listening to their worries and providing valuable counseling and advices for overcoming any potential problem. The purpose of this study was to investigate the effect of emotional empowering of these grandmothers on anxiety of their primiparous daughters due to neonatal readmission to hospitals.
    Methods
    This was a quasi-experimental study¡ the research population consisted of primiparous women who their newborns were hospitalized in Rajaei hospital-Gachsaran city–Iran for different medical reasons in 2015.84 women and their mothers consisted as our sample who allocated to intervention and control groups using convenience sampling method. Grandmothers in intervention group received the emotional empowerment program that has been developed based on Mercer theory and Ravanipour self-management model through face to face sessions and telephone follow ups for one month. Anxiety levels were measured in both groups of mothers after intervention using Spielberger state trait anxiety inventory. The data were analyzed using descriptive and inferential statistics with SPSSv.18 software.
    Results
    The demographic data of two groups were not significantly different (P > 0/05). Anxiety levels of intervention and control groups before intervention showed no statistically significant difference(P≥0.05). After empowerment program grandmothers in intervention group showed remarkable decrease in their anxiety levels compared to control group counterparts (P = 0/000).
    Conclusion
    Emotional Empowering based on self-management model implemented on grandmothers resulted in a significant reduction in anxiety of their primiparous daughters with hospitalized newborns. This model of empowerment should be used more extensively by nurses as routine practice in newborn wards and neonatal intensive care units.
    Keywords: Emotional Empowerment, Anxiety, Grandmothers, Primiparous women}
  • شهلا جوکار، فائزه جهانپور *، نیلوفر معتمد، فرحناز کمالی
    مقدمه
    با توجه به مزایا و استفاده ی روز افزون گیاهان دارویی در جهان و ایران و کمبود مطالعات لازم در زمینه مصرف گیاهان دارویی در درمان بیماری های کودکان و نامشخص بودن دیدگاه مادران شهر بوشهر توجه به این موضوع حائز اهمیت است.
    هدف
    هدف از این مطالعه بررسی نگرش و عملکرد مادران مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی شهر بوشهراز نقش گیاهان دارویی در درمان بیماری های کودکان در سال 1393 بوده است.
    روش
    در این مطالعه ی توصیفی – تحلیلی از نوع مقطعی، تعداد 384 نفر از مادران مراجعه کننده به مراکز بهداشتی شهر بوشهر بطور تصادفی انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه پژوهشگر ساخته بود که پس از بررسی روایی و پایایی، مورد استفاده قرار گرفت. داده ها، با استفاده از نرم افزار spssv.18 و با بهره گیری از آزمون های آماری من ویتنی و کروسکال والیس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت .
    یافته ها
    نتایج نشان داد براساس میانگین نمرات بدست آمده، 7/24 درصد نگرش پایین، 6/45 درصد نگرش متوسط، 7/29 درصد نگرش بالایی داشت. از نظر میانگین نمرات عملکرد، 7/23 درصد عملکرد پایین، 1/47درصد عملکرد متوسط، 2/29درصد عملکرد بالایی در مادران نسبت به مصرف گیاهان دارویی در کودکان داشتند. نگرش رابطه مثبت و معنادار آماری با عملکرد، بومی بودن و سطوح تحصیلات مختلف مادران داشت. همچنین تفاوت معنادار آماری از نظر عملکرد در بین سطوح تحصیلات مختلف مادران وجود داشت ) p < 0/05 .(
    نتیجه گیری
    در این پژوهش، اکثر مادران از سطح نگرش و عملکرد متوسطی نسبت به مصرف گیاهان دارویی در بیماری های کودکان برخوردار بودند، لذا پیشنهاد می گردد برنامه ریزی در جهت آموزش مادران در این زمینه صورت گیرد.
    کلید واژگان: نگرش, عملکرد, مادران, گیاهان دارویی, کودکان}
    Shahla Jokar, Faezeh Jahanpour *, Niloofar Motamed, Farahnaz Kamali
    Introduction
    Due to the advantages and the increasing usage of medicinal plants around the world and Iran and lack of necessary studies in this field to treat diseases in children, the need for greater public awareness is required.
    Objective
    This study aimed to investigate the attitudes and practical approach of mothers in regard to medicinal plants in the treatment of children's diseases in 2014.
    Method
    In This descriptive - analytic study, 384 mothers through a multi-stage stratified random sampling were selected. The tool was a researcher-made questionnaire whose validity and reliability were considered. After collecting the data, they were analyzed by using the software SPSS 18, chi-square and Mann-Whitney's and Kruskal-Wallis's analytical tests.
    Results
    The results showed that, 24.7 percent of samples had low, 45.6 percent moderate, and 29.7 percent had high attitude . Statistics showed that 23.7 percent had low, 47.1 percent moderate, and 29.2 percent had high performance. The attitude had a positive and meaningful statistical relationship with performance, being native or non-native, and mother's level of education. Significant statistical difference was seen between performance and the different levels of education. (P
    Conclusion
    The results show that most of the mothers have middle level of attitude and performance approach towards using medicinal plants in Pediatrics disease. Therefore, It is necessary to plan to improve mothers’ knowledge and attitude regarding the usage of medicinal plants in pediatrics diseases. Keywords: Attitude, Performance, mothers, medicinal plants, children
    Keywords: Attitude, Performance, mothers, medicinal plants, children}
  • عارفه شاهی، مهران شاهی، مریم آویژگان، فرحناز کمالی*، سید سعید حسینی تشنیزی، بهجت ناصریان، اصغر رزم آرا
    زمینه و هدف
    نیازسنجی آموزشی اعضای هیات علمی با شناسایی و اولویت بندی نیازهای آموزشی ایشان، می تواند به سازماندهی بهتر امکانات و منابع موجود در دانشگاه و تامین اهداف عالی آن دانشگاه کمک نماید. این پژوهش با هدف معرفی و اولویت بندی نیازهای آموزشی اعضای هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی هرمزگان بر اساس شرح وظایف و با نظرسنجی از خود ایشان انجام شد.
    روش ها
    این مطالعه توصیفی مقطعی در سال 1390 به منظور نیازسنجی اعضای هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی هرمزگان با حجم نمونه ی 60 نفر انجام شد. ابزار استفاده شده، پرسشنامه ی محقق ساخته ای بود که بر اساس دستورالعمل وزارتی شرح وظایف اساتید و نظرسنجی و مرور متون تهیه و تدوین گردید و دارای 6 حیطه و 59 موضوع یا زیرحیطه بود. مقیاس استفاده شده در آن برای هر زیرحیطه، مقیاس 6 درجه ای لیکرت بود که شامل موارد «بدون نیاز» تا «نیاز بسیار زیاد» می شد و در تجزیه و تحلیل از یک تا 6 را به خود اختصاص می داد. روایی پرسشنامه با نظر متخصصان و پایایی آن با آلفای کرونباخ 0/85 تامین شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS16 تجزیه و تحلیل شد.
    نتایج
    میانگین و انحراف معیار نمرات کسب شده در حیطه های مختلف به ترتیب اولویت نمره شامل فعالیت اجرایی و مدیریتی (0/24±4/62)، پژوهش (0/55±4/61)، آموزش (0/75±4/60)، توسعه فردی (1/67±4/34)، فعالیت های تخصصی خارج از دانشگاه (0/13±4/33) و خدمات درمانی و ارتقای سلامت (0/9±3/79) بود. در بین زیرحیطه ها، مقاله نویسی به زبان انگلیسی با فراوانی 44 (73/3 درصد) بالاترین فراوانی و نحوه انجام مکاتبات علمی داخلی وخارجی با فراوانی 43 (71/6 درصد) در مرتبه دوم قرار داشتند. نحوه پرورش تفکر انتقادی و قدرت استدلال، نحوه تهیه «راهنمای مطالعهStudy guide»، نحوه آموزش و ارزشیابی اخلاق حرفه ای و همچنین مهارت تحلیل آماری داده ها، مشترکا«با فراوانی 42(70 درصد) در مرتبه سوم را به خود اختصاص دادند.
    بحث و نتیجه گیری
    اعضای هیات علمی به آموزش در زمینه ی حیطه های مختلف وظایف خود نیاز دارند. ولیکن با توجه به نتایج این پژوهش لازمست اولویت بندی استخراج شده، مد نظر مسوولان توسعه ی کارایی اعضای هیات علمی دانشگاه قرار گیرد.
    کلید واژگان: دانشگاه علوم پزشکی, عضو هیات علمی, نیازسنجی}
    Arefeh Shahi, Mehran Shahi, Maryam Avizhgan, Farahnaz Kamali *, Seyed Saeed Hoseini Tashnizi, Behjat Naseriyan, Asghar Razmara
    Background
    educational needs assessments of faculty members along with the identification of educational needs priorities may contribute to facilitate the present facilities and resources of the university and ensuring fulfillment of the high goals of that university. The present study has been performed based on the identification of educational needs prioritization of Hormozgan University of Medical Sciences (HUMS) faculty members regarding their responsibilities using their own surveys.
    Material and Methods
    the present research is a descriptive cross-sectional study which was performed in 2011 in order to assess the educational needs of HUMS faculty members with the study sample of 60 cases. The tools used for this research included researcher- made questionnaire which was regulated in conformity with the guidelines of the health ministry for the faculty member's responsibilities, survey, and review of literature; it contains 6 areas and 59 subareas. The scale used for that was 6-point Likert scale which included such items as "no need", "much need" that scored 1-6 in data analysis. The validity and reliability of the questionnaire tested with the expert opinion and 85% of Korenbakh Alpha respectively. Data were analyzed using SPSS16 software.
    Results
    Mean and Deviation standards of the achieved scores in different areas based on the priority of the scores were as follow: management activities (4/62±0/24), research (4/61±0/55), education (4/60±0/75), individual development (4/34±1/67), technical activities out of university (4/33±0/13), healthcare services, health promotion (3/79±0/9). Essay writing in English with the frequency of 44(73/3%) and the procedure of domestic and international corresponding with the frequency of 43(71/6%) ranked first and second respectively. The method of fostering critical thinking and reasoning power, preparation of study guide, teaching method, evaluating professional ethics along with data analysis skills with the frequency of 42 (70%) ranked the third.
    Conclusion
    Faculty members need education in different areas. Therefore regarding the results of the present study the people in charge of that affair and based on the derived priority pay scrutinizing attention.
    Keywords: needs assessment, faculty member, university of medical sciences}
  • شرافت اکابریان*، طیبه جمند، نسرین زحمتکشان، راضیه باقرزاده، کامران میرزایی، طیبه غریبی، محمدرضا یزدانخواه فرد، فرحناز کمالی، رزیتا خرم رودی، شهناز پولادی
    زمینه
    سازمان جهانی بهداشت در سال 2001 این سیاست را تثبیت کرد که نوزادان باید به مدت 6 ماه به طور انحصاری با شیر مادر تغذیه شوند. ولی بررسی ها نشان داده است که تعداد کمی از زنان بیش از 3 ماه، به نوزادان خود شیر می دهند. با این وجود ارائه آموزش و مدیریت شیردهی برای تداوم منطقی و موفقیت شیردهی حیاتی است. پژوهش کنونی با هدف مقایسه تاثیر آموزش چند رسانه ای و آموزش رایج در مراکز بهداشتی شهر بوشهر بر شیردهی انحصاری کودکان زیر 6 ماه انجام شد.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه تجربی از نوع پس آزمون با گروه شاهد، با نمونه گیری تصادفی ساده، 169 خانم باردار شکم اول تحت پوشش مراکز بهداشتی درمانی انتخاب و به طور تصادفی در گروه مداخله و شاهد (به ترتیب 77 و 92 نفر) قرار گرفتند. گروه مداخله از سن 32 هفته حاملگی تا 6 ماه پس از زایمان از طریق اجرای برنامه های آموزش چند رسانه ای در مورد شیردهی (به صورت اسلاید، فیلم های آموزشی، سخنرانی و پمفلت) مورد آموزش و مشاوره قرار گرفتند. در حالی که گروه شاهد تحت آموزش به شیوه رایج مراکز بهداشتی (ارائه کتابچه آموزشی) قرار گرفتند. اطلاعات مورد نیاز به وسیله ی پرسشنامه خود ساخته روا و پایا جمع آوری گردید، سپس اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS ویرایش 11/5 و آمارهای توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و آمار تحلیلی (مجذور کای دو و Mann Whitney) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در تمام موارد (0/05>P) معنی دار فرض گردید.
    یافته ها
    نتایج نشان می دهد که در هیچ یک از دفعات پیگیری اختلاف معنی داری بین دو گروه از نظر مدت زمان شیردهی انحصاری مشاهده نشده است. اما در گروه مداخله مشکلات شیردهی مانند شیرناکافی، پرشیری، پوزیشن غلط و مشکلات پستان مانند زخم پستان و ماستیت به طور معنی داری نسبت به گروه شاهد کاهش یافت (p<0.001).
    نتیجه گیری
    آموزش های ارائه شده توسط مراکز بهداشتی شهر بوشهر به اندازه آموزش های چند رسانه ای بر شیردهی انحصاری موثر بوده است ولی آموزش چند رسانه ای در زمینه کاهش مشکلات شیردهی بر آموزش های رایج برتری دارد که بهتر است مراکز بهداشتی به آموزش در زمینه پوزیشن صحیح شیردهی تاکید بیشتری داشته باشند.
    کلید واژگان: آموزش های چند رسانه ای, آموزش های رایج, شیردهی انحصاری, مراکز بهداشتی درمانی}
    Sherafat Akaberian *, Tayebeh Jamand, Nasrin Zahmatkeshan, Razeah Bagherzadeh, Kamran Mirzaei, Tayebeh Gharibi, Mohammad Reza Yazdankhah, Farahnaz Kamali, Rozita Khoramroodi, Shahnaz Pouladi
    Background
    The world health organization in 2001 established the policy that neonates must be exclusively breastfed for six months, but studies have shown that fewer women upper than three months to give their babies milk. Although, education and management for a logical continuation of breast feeding is crucial. The present study compared the effectiveness of multimedia and routine educations on exclusive breast feeding in children less than six months of exclusive breast feeding was done.
    Materials And Methods
    In this experimental study, 169 Gravid 1 women covered by health care systems were chosen via random sampling casually in the control and case groups (77 and 92 individuals, respectively). The intervention group completed 32 weeks of gestation to 6 months after delivery through the implementation of multimedia training programs about breast feeding (slide, educational videos, lecturing and pamphlets) were used for training and advice. While the control group was taught by conventional health centers (providing user instruction). Information required by valid and reliable questionnaires were collected. The data collected by SPSS 11.5 software using descriptive statistics (mean, SD)and analytical statistics (mann Whitney and χ2) were analyzed. In all cases p<0.05 was considered significant.
    Results
    The results showed in no significant differences between the two groups in terms of duration of exclusive breast feeding in follow up visits. But in the intervention group, breast feeding difficulties such as insufficient milk, filled milky, wrong position and breast problems such as breast sore and mastitis were significantly reduced compared to the control group (p<0.001).
    Conclusion
    Education provided by health centers in Bushehr as well as multimedia training on exclusive breast feeding was effective; however, multimedia education in reducing common problems of breast feeding educationis preferred which is better for health centers to train more emphasis on correction position for breast feeding.
    Keywords: multimedia education, current education, exclusive breast feeding}
  • مهستی گنجو*، فرحناز کمالی، سیدمحسن هاشمی، مرتضی نصیری
    زمینه و هدف
    جایگاه مهار سلامت، یکی از عمده ترین مقیاس ها و شاخص های اعتقاد بهداشتی برای طرح ریزی برنامه های آموزش بهداشت محسوب می شود که در ارتقاء سلامت و آموزش بهداشت کاربرد بسیار مهمی دارد. هدف از این پژوهش، بررسی جایگاه مهار سلامت در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی بوشهر می باشد.
    مواد و روش ها
    این مطالعه مقطعی در سال 1391 بر روی 267 نفر از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی بوشهر که به روش تصادفی طبقه ای انتخاب شدند، انجام شد. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسش نامه های اطلاعات دموگرافیک و پرسش نامه (ب) مقیاس چند وجهی جایگاه مهار سلامت بود. داده ها با استفاده از آمار توصیفی)فراوانی، میانگین و انحراف معیار(و آزمون های تحلیلی Mann-Whitney، Kruskal-Wallis و ضریب همبستگی Spearman مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    یافته ها
    در خصوص امتیاز مولفه های سه گانه جایگاه مهار سلامت، امتیاز محور کنترل داخلی 3/5±8/26، امتیاز محور شانس 9/3±9/16 و امتیاز محور دیگران 8/4±9/21 بود. بر اساس آزمون ضریب همبستگی Spearman بین نمره مولفه جایگاه مهار داخلی و مولفه دیگران ارتباط آماری مثبت و معنی دار مشاهده شد (001/0p<، 220/0rs=). در پژوهش حاضر بین سه محور کنترل سلامت با سن، جنس، تعداد فرزندان خانواده، رتبه تولد، تحصیلات پدر و مادر، شغل پدر و مادر و دانشکده محل تحصیل دانشجویان ارتباط معنی دار به دست نیامد.
    نتیجه گیری
    از آن جا که بیشترین امتیاز کسب شده در دانشجویان مربوط به مولفه محور کنترل داخلی و کمترین امتیاز مربوط به مولفه محور شانس بوده است، می توان چنین نتیجه گرفت که دانشجویان بیشترین و تاثیرگذارترین عامل را بر سلامتی شان عملکرد خود و کمترین عامل را شانس می دانند.
    کلید واژگان: جایگاه مهار سلامت, مقیاس چند وجهی جایگاه مهار سلامت, دانشجویان علوم پزشکی}
    M. Ganjoo *, F. Kamal, S.M. Hashemi, M. Nasiri
    Background And Objective
    Health locus of control is one of the most widely measured parameters of health belief for the planning of health education programs which plays an important role on the health improvements and education. This study was performed to assess health locus of control among the students at Bushehr University of Medical Sciences.
    Materials And Methods
    This cross sectional study was conducted on 267 students of Bushehr University of Medical Sciences selected by stratified random sampling in 2012. Data were collected by demographic checklist and Form “B” of Multidimensional Health Locus of Control (MHLC) scale. Data were analyzed by descriptive (numbers، mean، percent and standard deviation) and analytic (Mann-Whitney، Kruskal-Wallis and Spearman correlation) tests.
    Results
    Three dimensions of health locus of control scores were determined to be 26. 8±5. 3 for internal locus of control، 16. 9±3. 9 for chance locus of control and 21. 9±4. 8 for others locus of control. According to spearman correlation test، a positive and significant relationship was found between internal locus of control dimension and others locus of control dimension (p<0. 001، rs=0. 220). Further، it was determined that Health Locus of Control score did not have a significant relation with demographic characteristics such as students’ age، gender، number of siblings، birth order، field of study، parent’s education، and parent’s occupation (p>0. 05).
    Conclusion
    Since the most scores were pertaining to internal locus of control dimension and fewer scores were pertaining to chance locus of control dimension، it can be conclude that according to the students the most influential significant factor on students’ health is their performance and chance has less influence on their health.
    Keywords: Health Locus of Control, Multidimensional Health Locus of Control Scale, Medical Students}
  • حکیمه واحدپرست، مریم روانی پور، فاطمه حاجی نژاد، فرحناز کمالی، طیبه غریبی، راضیه باقرزاده *
    زمینه

    در بلایا تعداد زیادی از مجروحان و آسیب دیدگان به منظور بهره گیری از تسهیلات بهداشتی درمانی به سوی بیمارستان ها سرازیر می‎گردند. بنابراین بیمارستان ها مهم ترین محل ارائه این خدمات به جامعه می باشند که باید تمام سطوح آن بهترین پاسخ را تا جایی که امکان دارد به بیشترین تعداد مصدومان ارائه نمایند. بنابراین پژوهش حاضر با هدف تعیین میزان آمادگی بیمارستان‎های استان بوشهر در برابر بلایا انجام گردید.

    مواد و روش ها

    پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی - مقطعی بود که در کلیه بیمارستان های استان بوشهر در سال 1388 انجام شد. جهت جمع آوری داده ها از چک لیست 210 سوالی استفاده شد که دارای 10 هدف و جهت، هر هدف 6 حیطه (تجهیزات، نیروی انسانی، فضای فیزیکی، ساختار و تشکیلات، پروتکل ها، نمودار عملکرد) در نظر گرفته شد. چک لیست توسط افراد مختلف بر حسب حیطه های مورد بررسی با مشاهده مستقیم و ارزیابی تجهیزات، برنامه ها، اسناد و مدارک تکمیل گردید.

    یافته ها

    میزان آمادگی بیمارستان ها، در هدف ترافیک با میانگین نمره 10/16±04/19 بسیار ضعیف و اهداف امنیت، آموزش و مدیریت با کسب میانگین و انحراف معیار به ترتیب 52/26±29/35، 46/19±65/38، 05/24±36/36 ضعیف ارزیابی شد. از نظر پشتیبانی، نیروی انسانی، ارتباطات، تخلیه و انتقال و پذیرش با میانگین نمره 31/26±26/53، 61/27±65/49، 29/18±53/45، 72/19±33/43، 37/20±47/40 متوسط ارزیابی گردید. بیشترین امتیاز مربوط به اورژانس با میانگین نمره 18/19±80/53 برآورد شد.

    نتیجه گیری

    بیمارستان های استان آمادگی لازم و توان پاسخ گویی در برابر بلایا را نداشته و در صورت بروز حادثه غیرمترقبه ای با مشکلات جدی مواجه خواهد شد. بیمارستان های بررسی شده لازم است جهت کسب آمادگی جهت برخورد با حوادث برنامه ریزی نمایند.

    کلید واژگان: آمادگی, بیمارستان, بلایا, ایران}
    Hakimeh Vahedparast, Maryam Ravanipour, Fatemeh Hajinezhad, Farahnaz Kamali, Tayebeh Gharibi, Razyeh Bagherzadeh
    Background

    In disasters، large number of causalities rash into the hospitals in order to get health facilities. So، hospitals are the reference point for delivering the health services in all levels for helping to the most percent of injured people. Aim of study was to assess hospital disaster preparedness of Bushehr province. Maretial and

    Methods

    This was a cross-sectional descriptive study which has been done in all Bushehr province hospitals. In order to collect data، we used 210 questions checklist with 10 different aims; each aim had consisted of 6 different domains (equipment، working stuff، physical space، structure، protocols and functional chart). The checklists were completed by direct observation and evaluation of equipment، programs and documents based on their domains with different people.

    Results

    The hospital preparedness in traffic base was very poor with mean number of 19/04±16/10 evaluation of security; education and management domain with mean number 35/29±26/52، 38/65±19/46، 36/36±24/05، respectively were poor. In logistics، workforce، communications، excused transportation and addition to the hospitals with the mean number of 53/26±26/31، 49/65±27/61، 45/53±18/29، 43/33±19/72، and 40/47±20/37 were estimated as average. The most number was belonged to the emergency with the mean number of 53/80±19/18.

    Conclusion

    The Bushehr province hospitals have not enough preparation against unexpected disasters and cannot be a good supporter for disaster happening، and in the occasions of happenings so many serious problems will occur. It will be suggested that the hospital managers should pay more attention to the unexpected disasters.

    Keywords: preparedness, hospital, disasters, Iran}
  • فرحناز کمالی، نیکو یمانی
    سردبیر گرامی ضمن تشکر فراوان از همکار گرامی جناب آقای شکرانه که با علاقه و بهره گیری از مطالعات و تجربیات خود در روش شناسی پژوهش تلاش نموده اند کلیه موارد قابل ذکر در یک مرور سیستماتیک را به تفصیل و به صورت یک مقاله مروری بیان نمایند، همان طور که در بخش نتیجه گیری این نامه ذکر شده است به نظر می رسد نامه بیشتر با هدف اطلاع رسانی کلی تدوین شده است. البته این اطلاع رسانی کلی می توانست به صورت نامه به سردبیر آورده شود چرا که موارد ذکر شده در این نامه بیشتر به ارائه درس و آموزش شبیه است تا نقد یک مقاله زیرا نویسنده محترم حتی یک نکته در مورد مرور سیستماتیک را از قلم نینداخته اند و تمرکز روی مقاله مورد نقد نبوده است. با این وجود به برخی از نکات مطرح شده که قابل پاسخ دادن است به شرح ذیل اشاره می شود: یکی از مهم ترین نکاتی که در پاسخ به نامه این خواننده محترم باید آورده شود این است که مطالعه مورد نظر هر چند توسط افرادی از گروه پزشکی انجام شده ولی صرفا یک مطالعه در گستره علوم پزشکی نیست بلکه مروری نظام مند در حیطه آموزش است که برای انجام آن از بخش هایی از راهنمای (BEME: Best evidence Medical education) استفاده شده است. نهاد بین المللی BEME با این که در بستر و زمینه ای از EBM شکل گرفته ولی BEME و مرورهای نظام مند آموزشی در تامین شواهدی از روش ها و مداخلات آموزشی برای کمک به تصمیم گیری بهتر معلمان و اساتید در برنامه های آموزشی ایشان و هم چنین سیاست گذاران آموزشی موثر است(1و2) و با EBM و مرورهای نظام مند در آن متفاوت است. پرسش اصلی پژوهش در این مطالعه همان گونه که از عنوان مقاله مشخص می شود، این بود که: نقشه برداری برنامه درسی چه مزایا و کاربردهایی داشته و آیا باید استفاده شود؟ آیا می تواند برای افراد و گروه های آموزشی مفید باشد؟ در نامه خواننده محترم آورده شده است که با توجه به ماهیت مرور نظام مند توصیه می شود که حداقل یک متخصص جستجو، دو متخصص موضوعی و دو متخصص روش شناسی در تیم مرور وجود داشته باشند. وجود و حضور این افراد در تیم پژوهش شایسته است ولی از آن جا که در برخی منابع مرور سیستماتیک به آن اشاره و یا تاکید نشده است، امری اختیاری بوده و بایسته و ضروری نیست. لذا در این پژوهش از دو متخصص برای تعیین کلید واژه و یک متخصص برای جستجو و طراحی پروتکل استفاده شده است. در ارتباط با منابع جستجو، در این پژوهش از ERIC و SPRINGERLINK که بیشترین احتمال وجود مقالاتی با این موضوع را داشتند در کنار گوگل و گوگل اسکولار که بسیاری از سایت ها و مجلات را نمایه می کنند استفاده شده است و استفاده از PUBMED صرفا برای این بوده که متوجه شویم آیا در عرصه پزشکی به این موضوع پرداخته شده است یا خیر؟ به دلیل یافتن برخی منابع و مقالات معتبر در SPRINGERLINK، این سایت با حداقل محدودیت جستجو شد. در این مطالعه علاوه بر سایت های مذکور، از جستجوی دستی و کتابخانه ای و روش کنترل رفرنس ها و هم چنین پرسش از صاحب نظران موضوعی استفاده شده است که البته در این مقاله ذکر نشده است. از آن جا که با جستجو در این موتور جستجو ها و منابع به تعداد کافی و موردنظر منبع دسترسی یافته ایم و تقریبا به اشباع اطلاعات دست یافتیم لذا تیم پژوهش ادامه جستجو را لازم ندانست. در نامه مربوطه آورده شده که گزارش استراتژی جستجو حداقل برای یکی از منابع اصلی لازم است این در حالی است که بیان و یا عدم بیان استراتژی جستجو در مقاله بستگی به نظر داوران هر مجله علمی پژوهشی دارد از طرفی در مقالات مرور سیستماتیک چاپ شده در BEME نیز این مورد دیده نشده است(3) در مورد فلوچارت پریسما نیز هرچند که وجود آن می تواند راهنمایی برای خوانندگان در استفاده از منابع باشد. در تعدادی از مقالات مرور نظام مند دیده نمی شود(3). در متن نامه آمده است که تاریخ دقیق جستجو نیز به دلیل روزآمدسازی منابع جستجو، باید گزارش شود، در مورد این مقاله تاریخ جستجو بیان شده است ضمن این که در روزهای نزدیک به چاپ نیز تقریبا همه منابع مجددا بازیابی شدند ولی استراتژی جستجو فقط در همان محدوده زمانی استفاده شده است. منطق تیم پژوهش برای انتخاب 50 تا 100 نتیجه حاصل از جستجو در منابع، این بود که مرتبط ترین مقالات در 50 تا 100 نتیجه اول وجود دارد، به این نکته در برخی از مقالات مرور نظام مند نیز اشاره شده است(4). در مورد استفاده از یک نفر برای بررسی مطالعات، که به عنوان بخشی از سوگیری مقاله اشاره شده است، باید گفت از آن جا که برای تحلیل محتوا الگوی خاصی وجود داشته و هدف از آن استخراج مزایا و کاربردهای نقشه برنامه درسی بوده است لذا استفاده از یک نفر به عدم سوگیری در انتخاب و استفاده از یک یا برخی از منابع منجر شده و همه منابع با دقت یکسان مورد بررسی قرار گرفت. در این نامه بخشی با عنوان سوگیری های انتشاراتی محتمل در مرور نظام مند آمده است. بیان این موضوع کاملا با هدف آموزش دهندگی این نامه منطبق است. ولی با توجه به این که زبان خاصی جزء معیار ورود منابع نبوده است و هیچ منبع فارسی در مرور وجود نداشته، شاید چندان قابل طرح نباشد. علاوه بر این پرسش پژوهش صرفا خاص ایران نیست و استفاده از تجارب بین المللی مد نظر پژوهشگران بوده است نه تک تک کشورها و یا کشوری خاص. با توجه به موضوع پژوهش، مواردی از تجارب مربوط به هر کشوری می توانست مورد استفاده قرار گیرد ضمن این که تکراری بودن بسیاری از موارد ذکر شده در مزایا و کاربردهای نقشه برنامه درسی، می تواند مشابه بودن نتایج مدنظر در مطالعات مختلف را نشان دهد. در بخشی تحت عنوان رعایت اخلاق در انتشارات به کپی رایت اشاره شده است، که متاسفانه در هیچ یک از محافل علمی پژوهشی ما به این صورت که در نامه تدوین شده توسط خواننده محترم آمده لحاظ نمی شود. لازم به ذکر است که در هر بخش از مقاله مورد بحث، که جدول و شکل مربوط به یک نویسنده آمده است حتما عنوان منبع آورده شده است. در انتهای نامه، نویسنده پیشنهاد داده اند که «لزومی ندارد تمامی مرورهای نظام مند در مجلات منتشر شوند» که به نظر نویسندگان این مقاله منطقی به نظر نمی آید چرا که هدف مرور سیستماتیک جمع بندی مطالعات انجام شده در یک حوزه و پاسخ به سوالی مشخص در زمینه ای خاص است که از نظر علمی و اطلاع رسانی می تواند بسیار مفید باشد. علاوه بر این نویسنده محترم دلایل متقنی برای این ادعا ارائه ننموده اند. در پایان از نکات بسیار ارزشمندی که در مورد روش شناسی مرور سیستماتیک در این نامه آورده شده است تشکر و سپاس گزاری می کنیم.
  • طیبه جمند، شرافت اکابریان، رزیتا خرم رودی، شهناز پولادی، عبدالله حاجی وندی، راضیه باقرزاده، طیبه غریبی، محمدرضا یزدانخواه، نسرین زحمتکشان، فرحناز کمالی
    زمینه
    کمتر کسی به مراقبت از بیماران پرداخته و با زخم بستر مواجه نشده است. زخم بستر موجب ناتوانی (Morbidty) و مرگ و میر (Mortality)، کاهش کیفیت زندگی و هزینه مالی می شود. استفاده از معیارهایی که بتواند زخم بستر را پیش بینی کند می تواند به تشخیص زودهنگام و جلوگیری از پیشرفت این عارضه کمک نماید. از این رو بررسی کنونی جهت بررسی عوامل خطر مرتبط با زخم بستر از معیار برادن استفاده شد و امیدواریم که با انجام این پژوهش بتوان گامی در جهت کاهش بروز زخم بستر برداشت.
    مواد و روش ها
    پژوهش حاضر یک مطالعه مقطعی و از نوع توصیفی - تحلیلی است که جهت بررسی عوامل مرتبط با زخم بستر با استفاده از معیار برادن بر روی 222 بیمار بستری در بخش های ICU، داخلی - جراحی و ارتوپدی بیمارستان های فاطمه زهرا (س) و سلمان فارسی شهر بوشهر انجام شد. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل: پرسشنامه جمعیت شناختی و معیار برادن بود. ابتدا جهت کلیه واحدهای پژوهش، پرسشنامه جمعیت شناختی و معیار برادن تکمیل گردید و بعد بیماران به فواصل منظم تا هنگام ترخیص از لحاظ وجود یا عدم وجود زخم بستر معاینه گردیدند و وجود یا عدم وجود و همچنین زمان ایجاد زخم بستر در آنها ثبت گردید. اطلاعات پس از جمع آوری، با استفاده از نرم-افزارSPSS ویرایش 13 و Stata و آزمون های تی تست، مربع کا و Roc curve تجزیه و تحلیل گردید. در تمام موارد (05/0>P) معنی دار فرض گردید.
    یافته ها
    از مجموع 222 بیمار تحت مطالعه 14 درصد واحدهای پژوهش (31 نفر) دچار زخم بستر شدند که شیوع آن در آقایان 7/12 درصد (18 نفر) و در خانم ها 3/16 درصد (13 نفر) بود. شایع ترین محل زخم بستر ساکروم و پاشنه پا (30 درصد) بود. اختلاف معنی‎داری بین دو گروه (بازخم و بدون زخم) در رابطه با وزن، سن، جنس دیده نشد (به ترتیب 86/0P=، 57/0P=، 29/0P=). اختلاف معنی داری بین نوع تشک و زخم بستر مشاهده نشد (73/0P=). همچنین رابطه معنی داری بین استعمال سیگار با بروز زخم بستر در این پژوهش دیده نشد (73/0P=). از بین معیارهای برادن دو معیار توان راه رفتن و حرکت اندام ها در تخت با ایجاد زخم بستر در ارتباط بود (001/0>P، 03/0>P). برای نمره برادن، نرم‎افزارStata نمره 14 را به عنوان بهترین نقطه با حساسیت 52 درصد و ویژگی 61 درصد عامل خطر زخم بستر نشان داد.
    نتیجه گیری
    گرچه تمام معیارهای برادن برای پیش بینی زخم بستر نتیجه بخش نمی باشد ولی توجه پرستاران و مراقبین به بعضی از ویژگی های آن که مرتبط با افزایش شیوع زخم بستر می باشند، می تواند در پیش بینی این عارضه ناتوان کننده و گاه کشنده، مفید باشد.
    کلید واژگان: زخم بستر, معیار برادن, عوامل خطر, پیش بینی}
    Tayebeh Jamand, Sherafat Akaberian, Rozita Khoramroodi, Shahnaz Pooladi, Abdollah Hajivandi, Razyeh Bagherzadeh, Tayebeh Gharibi, Mohammad Reza Yazdankhah, Nasrin Zahmatkeshan, Farahnaz Kamali
    Background
    Bedsore is common scene to those who take care of bedridden patients. Bedsore is the cause of morbidity, mortality, heavy expenses, and decrease of life quality to the patients. Using some indicators to predict bedsore would be helpful in recognizing this phenomenon to prevent its development. Therefore, the current study is an assessment of bedsore by using Braden index. It is anticipated that this study could be applicable in prevention of bedsores in bedridden patients.
    Materials And Methods
    This descriptive-analytic study was done to determine the value of Braden scale in assessment of bedsore factors in 222 patients admitted to the ICU, and surgical wards in Fatemeh Zahra and Salman Farsi hospitals in Bushehr-Iran. Data collection tools included demographic questionnaire and Braden scale. Demographic questionnaire and Braden scale were completed for all the research units. Patients were examined for bedsores at regular intervals until discharge from hospital. Presence of bedsores and the time of bedsore development were registered. Data was analyzed by STATA and SPSS ver. 13 softwares, ROC CURP, T test and X2.
    Results
    Out of 222 subjects 14% (31 patients) suffered from bedsores; 18 male (12.7%) and 13 female (16.3%). The most prevalent sites for bedsor were heel and sacrom (30%). The effect of weight, age and sex was insignificant among the patients with bedsores compared to the patients without bedsores (p=0.293, p= 0.576, p=0.867). The effect of bed on bedsore was insignificant (p=0.739). The effect of smoking on bedsore was insignificant (p=0.738). Walking (p=0.03), and movement of limbs (p=0.001) were two braden indices which showed significant relationship with bedsore development. By using STATA, score 14 of Braden scale was recognized as best point for bedsore prediction (sensitivity 52%, and specifity 61%).
    Conclusion
    Although all the indices of Braden scale cannot be used to predict bedsore, but some of them can be used by nurses and those who take care of bedridden patients to predict this debilitating and mortal phenomenon.
    Keywords: bedsore, Braden scale, risk factor, prediction}
  • کاربردها و مزایای نقشه برداری برنامه درسی (Curriculum Mapping):(مرور نظام مند مستندات بین المللی)
    فرحناز کمالی، نیکو یمانی
    مقدمه
    نقشه ها می توانند در ایجاد بینش عمیق تر نسبت به محیط پیرامونمان به ما کمک نمایند. در برنامه درسی نیز استفاده از نقشه می تواند در اصلاح، بهبود و توسعه برنامه و نهایتا فرایند یاددهی- یادگیری موثر باشد. هدف از مرور نظام مند حاضر مشخص نمودن مزایا و کاربردهای نقشه برداری برنامه درسی بوده است.
    روش ها
    در مجموع با بهره گیری از 7 موتور جستجو و سایت اینترنتی و با استفاده از کلید واژه های اصلی این تحقیق که عبارت بودند از: curriculum mapping، curriculum map(s)، medical، curriculum development و planning و ترکیب آنها، جستجوی اینترنتی انجام شد. تعداد 1100 مورد مقاله یافت شد و از بین آنها 179 مقاله وارد مطالعه مروری شدند. سپس با توجه به میزان مرتبط بودن به دو دسته مرتبط و غیر مرتبط تقسیم شدند و نهایتا 36 مقاله از آنها گزینش نهایی شد و سپس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    نتایج
    از مجموع مقالات بررسی شده تعداد 112 مزیت و 111 کاربرد به دست آمد که پس از حذف موارد تکراری و ادغام برخی موارد به ترتیب به 32 و 29 مورد مزیت و کاربرد دست یافتیم. بیشترین مورد مزیت ذکر شده در مقالات بررسی شده، توسعه فرهنگ مشارکت (مشارکت بیشتر دانشجویان و کلیه اساتید در برنامه درسی) بو د. بیشترین کاربرد این نقشه ها بر اساس متون بررسی شده، عبارت بود از پایش و ارزشیابی برنامه درسی از جهات مختلف و با توجه به صلاحیت هایی که دانشجو باید کسب کند.
    نتیجه گیری
    نقشه برداری برنامه درسی کاربران مختلفی از جمله برنامه ریزان درسی، مدیران، اساتید و دانشجویان دارد که با توجه به نیازهای خود از آن استفاده می کنند. با توجه به مزایای نقشه برنامه درسی و به منظور استفاده از کاربردهای مختلف آن در نظام آموزشی کشور، پیشنهاد می گردد، اساتید و مدیران هر گروه آموزشی، در یک پروژه، نسبت به طراحی نقشه برای یک برنامه درسی اقدام کنند. در این راستا کمک گرفتن از برنامه نویسان کامپیوتری می تواند به دقت و سرعت عمل در پروژه بیافزاید.
    کلید واژگان: نقشه برداری, برنامه درسی, برنامه ریزی درسی}
    Applications and Benefits of Curriculum Mapping: a Systematic Review of International Documents
    Farahnaz Kamali, Nikoo Yamani
    Introduction
    Maps can create a deeper insight of our surrounding environment. The map can also be used in curriculum for its reforming, and developing and ultimately improving teaching-learning process. This systematic review aimed to identify applications and benefits of curriculum mapping.
    Methods
    Seven search engine and websites were searched using the keywords including curriculum mapping, curriculum map (s), medical, curriculum development and planning. 1100 article was found and 179 article were enrolled in the study. Then the relevant article (i.e. 36 articles) were selected and analyzed.
    Results
    112 advantage and 111 applications were found in reviewed articles. 32 advantage and 29 applications were listed after removing repetitive cases and merging some cases. The most common mentioned advantage was developing a participation culture (students and teachers participation in curriculum). Most applications of these maps were curriculum monitoring and evaluation from different perspective regarding to the required competencies for students.
    Conclusion
    Various users including curriculum planners, administrators, professors and students use curriculum mapping according to their needs. Regarding the benefits of curriculum mapping and its various applications in the educational system, it is suggested that teachers and administrators in each department, design a curriculum map in a project. In this regard, computer programmers can increase accuracy and speed in the project.
  • روش «ارزیابی همتایان» در ارزشیابی دانشجویان علوم پزشکی
    فرحناز کمالی، مهسا شکور، علیرضا یوسفی
    مقدمه
    در سال های اخیر به ارزیابی همتایان به عنوان یک روش ارزیابی پیشرفت تحصیلی توجه ویژه ای شده است. ولی با وجود ایان که بسیاری با این روش آشنا هستند، هنوز در بسیاری از دانشگاه ها که با روش های سنتی ارزیابی استفاده می شوند به عنوان یک روش نوین محسوب می شود. لذا در مقاله مروری حاضر به بررسی روش ارزیابی همتایان در آموزش پزشکی پرداخته شد.
    روش ها
    با بررسی کتب، مقاله ها و تحقیقات از منابع معتبر علمی در زمینه آموزش و علوم پزشکی منتشر شده در منابع اطلاعاتی مستندات مرتبط با ارزیابی همتایان، مزایا، معایب، کاربردها و چگونگی اجرای آن استخراج شد.
    نتایج
    ارزیابی همتایان عبارت است از ارزشیابی فراگیر از عملکرد و فعالیت های یادگیری همتایان خود. هدف اساسی این روش ایجاد احساس مسوولیت بیشتر نسبت به یادگیری خود و همتایان است. از مزایای استفاده از این روش می توان به افزایش درک فراگیر از سبک یادگیری خود، تشویق فراگیران به مسوولیت پذیری در یادگیری، دادن و گرفتن بازخورد فوری، تشویق فراگیران به یادگیری عمیق اشاره کرد. از ارزیابی همتایان می توان در ارزیابی مهارت های ارتباطی، تعهد حرفه ای و موارد مرتبط با حیطه عاطفی استفاده کرد. در به کارگیری ارزیابی همتایان باید به نکاتی توجه کرد: تعیین معیارهای ارزیابی، انجام بحث بین فراگیران، بعد از ارزیابی همتایان، اطمینان از وجود زمان کافی برای انجام این نوع ارزیابی و آموزش چگونگی اجرای آن به فراگیران. همچنین باید به بعضی محدودیت های آن مثل ارتباط خصوصیات اخلاقی فراگیر و نتایج ارزیابی و پایایی پایین آن توجه داشت.
    نتیجه گیری
    ارزیابی همتایان یکی از ابزارهای ارزیابی است که اگر درست و به جا به کار رود می تواند یک روش موثر در ارزیابی تکوینی جنبه هایی از آموزش بالینی مانند ارزیابی حیطه عاطفی باشد. لازم است با توجه به خلاء موجود در ارزیابی این جنبه های آموزش پزشکی از این ابزار ارزان و در دسترس به خوبی استفاده شود.
    کلید واژگان: ارزشیابی, دانشجویان, آموزش پزشکی}
    Peer Assessment in evaluation of Medical sciences students
    Farahnaz Kamali, Mahsa Shakour, Alireza Yousefy
    Introduction
    Recently, peer assessment is especially noticed as a progress evaluation method. Although it is a known method, it is a novel method in many countries that they use traditional methods. Then the topic of current review article is peer assessment in medical education.
    Methods
    The documents related to peer assessment, advantages, disadvantages, applications and how use it extracted of articles, books and report of researches in reliable sources.
    Results
    Peer assessment is a comprehensive evaluation of peer student performance and activities. The main aim of using this method was to produce more correspondence to own learning and peer learning. Of advantages for this method might be mentioned like increasing in student perception of his/her learning, encourage students to accept accountability for their learning, give and get feedback, encourage students to deep learning. The peer assessment is used in evaluation for communication skills, professionalism and effective domain. In peer assessment we should notice to some points: determine assessment criteria, discussion between students after peer assessment, confidence of sufficient time and educating it to students. Also we should notice to some limitations like the correlation between characteristics and results of assessment.
    Conclusion
    Peer assessment is an evaluation method, that if it was used correct and proper, it could be an effective method in formative evaluation for some domains of medical education like affective domain. It is necessary, according to the gap in evaluation of these domains of medical education, we use better of this cheap and accessible tool.
  • مریم روانی پور، فرحناز کمالی، مسعود بحرینی، حکیمه واحدپرست
    مقدمه
    آموزش و یادگیری از همتایان یک مداخله آموزشی موثر برای دانشجویان علوم سلامت در محیط های بالینی است. مطالعه حاضر به بررسی عمیق عوامل تسهیل گر و ممانعت کننده کاربرد این روش در بالین می پردازد.
    روش ها
    پژوهش حاضر یک مطالعه کیفی از نوع تحلیل محتوا است؛ که به دلیل ماهیت کار جهت جمع آوری داده ها از شیوه بحث متمرکز گروهی استفاده گردید. دو گروه (15 نفر) از دانشجویان کارشناسی پرستاری دانشگاه علوم پزشکی بوشهر که در سال 1388 در یکی از بخش های کودکان یا نوزادان به روش همتایان آموزش دیده بودند، به بیان چگونگی تجاربشان از یادگیری از همتایان پرداختند.
    نتایج
    تجزیه و تحلیل مصاحبه ها سه طبقه شامل نوع و حجم کار، نقش آموزشی مربی و ویژگی های دانشجویان را به عنوان عوامل تسهیل گر یادگیری از همتایان؛ و سه طبقه تنش در محیط، نظارت حاشیه ای مربی و عملکرد رقابتی دانشجویان را عوامل ممانعت کننده در روند یادگیری از همتایان شناسایی نمود.
    نتیجه گیری
    بر اساس نتایج این پژوهش بهتر است مربیان جهت اجرای این شیوه دانشجویان را توجیه نموده و ابتدا با حجم کار کم و با استرس کمتر به آموزش دانشجویان در به کارگیری این روش بپردازند و خود نیز نظارت بر اجرای صحیح آن داشته باشند. همچنین لزوم پرداختن بیشتر محققان در رشته های مختلف به این حیطه را پیشنهاد می نماید.
    کلید واژگان: عوامل تسهیل گر, عوامل ممانعت کننده, یادگیری از همتایان, دانشجوی پرستاری, آموزش بالینی, بحث متمرکز گروهی, تحلیل محتوا, تحقیقات کیفی}
    Maryam Ravanipour, Farahnaz Kamali, Masoud Bahreini, Hakimeh Vahedparast
    Introduction
    Peer teaching/learning is an effective educational intervention for students of health sciences in clinical settings. This study explores facilitators and barriers in application of this method in clinical settings.
    Methods
    It is a content analysis qualitative study in which the focus group discussion is used for data gathering. Two groups of nursing students (n=15) of Bushehr University of Medical Sciences who were trained through peer education in pediatric or neonatal wards in year 2009, explained about how they experienced peer learning.
    Results
    Analysis of interviews revealed 3 categories of facilitators including type of the job and workload, educational role of the instructor, and students’ characteristics. Also three categories of tension in working environment, trivial supervision of instructor, and competitive performance of students were identified as learning barriers in this method.
    Conclusion
    It may be recommended that teachers brief this method to the students and then start using the method with low workload and less stress to the students and finally keep an eye over its implementation process. Further study in this domain by experts of different fields is recommended.
  • فریبا حقانی، فرحناز کمالی
    مقدمه
    یکی از پتانسیل های موجود در دانشگاه های علوم پزشکی، مراکز مهارت های بالینی می باشند که در حال حاضر، در کشور ما علی رغم صرف هزینه های هنگفت راه اندازی، از تمام ظرفیت های آن به طور کامل و مطلوب استفاده نمی شود. لذا در این مقاله مروری، با نگاهی مجدد به این مراکز، کاربردهای آن را در برخی دانشگاه های معتبر دنیا و دانشگاه های ایران به طور کلی بررسی و پیشنهاداتی برای استفاده بهینه از این مراکز در دانشگاه های سطح کشور ارائه می شود.
    کلید واژگان: مرکز آزمایشگاه مهارت های بالینی, آزمایشگاه مهارت ها, مرکز مهارت های بالینی}
    Fariba Haghani, Farahnaz Kamal
    Clinical skills centers are one of the potentials in medical universities. Despite the huge spending in our country, these centers are used incompletely and undesirable. These review articles look at these centers, its application in some Iranian universities and foreign universities, and present some suggestions for optimal use of these centers in nationwide universities.
  • راحله سموعی، فرحناز کمالی، مهرالسادات دهکردی، مریم یزدی کجانی
    مقدمه
    هوش هیجانی شکل تکامل یافته ای از توجه به انسان در محیط کاری است و افراد با هوش هیجانی بالا، در زندگی کارآمد، مولد و مفیدند. این مطالعه با هدف بررسی و مقایسه توانمندی مدیریت دانشجویان رشته های مدیریت خدمات بهداشتی- درمانی و پزشکی بر اساس مولفه های هوش هیجانی انجام شده است.
    روش ها
    این مطالعه از نوع توصیفی- تحلیلی و حجم نمونه برابر با 100 نفر از دانشجویان رشته های مدیریت خدمات بهداشتی- درمانی و پزشکی در دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در سال 1385 بوده است. سنجش میزان هوش هیجانی با استفاده از پرسشنامه بار- ان انجام شده، سپس تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار رایانه ای SPSS و آزمون T student و ضریب همبستگی پیرسون صورت گرفت.
    نتایج
    بین میزان هوش هیجانی دانشجویان رشته های مدیریت خدمات بهداشتی- درمانی و پزشکی (در هر یک از مقیاس ها و نمره کل) تفاوت معنادار به دست نیامد.
    نتیجه گیری
    طبق نتایج این مطالعه، توانمندی مدیریت دانشجویان رشته های مدیریت خدمات بهداشتی- درمانی و پزشکی برحسب شاخص های هوش هیجانی قابل تبیین نبوده است. توصیه می شود محققان دیگر، به بررسی سایر متغیرها بپردازند.
    کلید واژگان: هوش هیجانی, توانمندی مدیریت, دانشجو, مدیریت خدمات بهداشتی, درمانی, پزشکی}
    Rahele Samouei, Farahnaz Kamali, Mehrosadat Alavi, Mariam Yazdi
    Introduction
    Emotional intelligence is a developed form of human attention to the working environment. People with high emotional intelligence are efficient, productive and useful. This study compared management capabilities of health services management students and medical students based on indicators of emotional intelligence.
    Methods
    This is descriptive analytical study. One hundred Health Management and medical students were selected in Isfahan University of medical science in 1385. Emotional intelligence was assessed using open questionnaires. Data analysis was done by SPSS software with t test and Pearson correlation.
    Results
    Between emotional intelligence in Health Management and Medical students (in each scale and total score) was not significantly different.
    Conclusion
    Based on these results, management ability in health care management students and medical students cannot be determine based on indicators of emotional intelligence. Other researchers are recommended to review other variables.
  • فریبا حقانی، بهاره امینیان، فرحناز کمالی، سپیده جمشیدیان
    مقدمه
    مهارت های تفکر انتقادی جزو مهارت های مهم انسان قرن بیست و یکم شناخته شده، ضرورت توجه به آن در حیطه آموزش به خصوص آموزش پزشکی امری حیاتی است. هوش هیجانی نیز، عامل مهم موفقیت در زندگی، تحصیل و شغل می باشد. به نظر می آید این دو مقوله تفکر انتقادی و هوش هیجانی، هر دو، در امر تربیت پزشکان متعهد موثر باشند. این پژوهش با هدف بررسی مهارت های تفکر انتقادی و ارتباط آن با هوش هیجانی در دانشجویان پزشکی در نیم سال اول سال تحصیلی 89-90 انجام شده است.
    روش ها
    در این پژوهش توصیفی- مقطعی، تمامی دانشجویان ترم 6 رشته پزشکی (69 نفر) شرکت داده شدند. مهارت های تفکر انتقادی در 5 زیرگروه، توسط آزمون مهارت های تفکر انتقادی کالیفرنیا (CCTST) و هوشبهر هیجانی افراد در 5 مقیاس و 15 خرده مقیاس، توسط آزمون هوش هیجانی بار-ان (Bar-on) مورد سنجش قرار گرفت. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و آماره های توصیفی، همبستگی و T-test تجزیه و تحلیل گردید.
    نتایج
    میانگین سنی دانشجویان، 22 سال بوده، 38 نفر (72 درصد) از آنها، خانم بودند. میانگین و انحراف معیار نمره تفکر انتقادی به ترتیب 96/11 از 34 و 69/3 محاسبه گردید. میانگین نمره مهارت استدلال قیاسی (12/6 از 16) به طور معنا داری از استدلال استقرایی (92/4 از 14) بالاتر بود. در مورد آزمون هوش هیجانی بار-ان، میانگین و انحراف معیار نمره کل آزمون، به ترتیب 7/330 (از 450) و 29/34 محاسبه گردید. هیچ ارتباط معناداری بین نمره تفکر انتقادی و نمره هوش هیجانی یافت نشد؛ تنها خرده مقیاس مسوولیت پذیری اجتماعی ارتباط معناداری با تفکر انتقادی داشت (45/0=r و 001/0=P).
    نتیجه گیری
    میانگین نمره تفکر انتقادی دانشجویان پزشکی در مقایسه با مطالعات مشابه خارجی نامطلوب بود، اگر چه در مقایسه با مطالعات داخلی، تفاوتی وجود نداشت. این موضوع می تواند نشانگر ضعف کلی در زمینه پرورش تفکر انتقادی در برنامه های آموزشی ما باشد. عدم ارتباط بین هوش هیجانی و تفکر انتقادی، می تواند به دلیل تفاوت در نوع پرسشنامه های آنها و ناشی از برآورد نادرست دانشجویان از توانایی های هوش هیجانی شان باشد.
    کلید واژگان: تفکر انتقادی, هوش هیجانی, دانشجوی پزشکی}
    Fariba Haghani, Bahareh Aminian, Farahnaz Kamali, Sepideh Jamshidian
    Introduction
    Critical Thinking is one of the most important skills for people of 21th century, especially for medical students. Emotional intelligence is another outstanding factor for success in all aspects of life, profession and education. It seems that both critical thinking and emotional intelligence altogether can play an important role in training professional doctors. The aim of this study was to evaluate the critical thinking skills of medical students and their relationship with emotional intelligence score of them in the first semester of 2010-2011 school year.
    Methods
    The target group was all the students of the term 6 of medicine (n=69) in the Isfahan Medical University.California Critical Thinking Skills Test-(CCTST) with 5 subscales and Bar-On Emotional Quotient Inventory- EQ-i with 5 scales and 15 subscales were used for data collection. Data were analyzed by SPSS11.5, using descriptive statistics, Pearson's correlation coeffitient, paired-samples T-test and independent-samples T-test.
    Results
    Based on the findings, mean age of the target group was 22 years, and 72% of them were women. Mean score and standard deviation of Critical thinking test respectively were 11.96 out of 34 and 3.69. The mean score of deductive reasoning (6.12 out of 16) was significantly higher than inductive reasoning (4.92 out of 14). The total scores and standard deviation of Bar-On test were 330.7 (out of 450) and 34.29 respectively.There was no significant relationship between total score of Critical Thinking and Emotional Intelligence, except for the field of social responsibility of emotional intelligence that was directly related to Critical Thinking score (r=0.45, p=0.001).
    Conclusion
    Although, mean score of critical thinking in medical students was not appropriate enough compared to the similar international studies, it was consistent with national ones. This can reflect the lack of critical thinking training in iranian educational curriculum. Lack of relationship between critical thinking and emotional intelligence scores might have been due to the difference in the type of questionnaires and students’ overestimation about their emotional abilities.
  • سیامک یزدان پناه، رزیتا خرم رودی، عبدالله حاجی وندی، فرحناز کمالی، شهناز پولادی، نسرین زحمتکشان، محمدرضا یزدانخواه فرد، راضیه باقرزاده، شرافت اکابریان، طیبه غریب
  • محمدرضا یزدان خواه فرد، شهناز پولادی، فرحناز کمالی، نسرین زحمتکشان، کامران میرزایی، شرافت اکابریان، سیامک یزدان پناه، طیبه جمند، طیبه غریبی، رزیتا خرم رودی
    مقدمه
    آموزش بالینی فرایند پیچیده ای است که تحت تاثیر عوامل و متغیرهای زیادی قرار می گیرد. هدف این پژوهش، تعیین عوامل تنش زای آموزش بالینی از دیدگاه دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی بوشهر بود.
    روش ها
    در این مطالعه توصیفی- مقطعی، تعداد 334 دانشجوی دانشگاه علوم پزشکی بوشهر به روش سرشماری انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته بود. پرسشنامه از دو بخش ویژگی های فردی و 60 سوال پیرامون عوامل تنش زای آموزش بالینی در پنچ حیطه تشکیل شد. داده ها با نرم افزار SPSS و به صورت توزیع فراوانی، میانگین و انحراف معیار و با آزمون های مجذور کای و آنالیز واریانس تجزیه و تحلیل شدند.
    نتایج
    حیطه های تجارب تحقیرآمیز، محیط آموزشی، تجربیات بالینی، احساسات ناخوشایند، و ارتباط بین فردی به ترتیب از درجه تنش زایی بالایی برخوردار بودند. بیشترین عوامل تنش زا به ترتیب شامل: تذکر استاد در حضور پرسنل و پزشکان، عدم وجود امکانات رفاهی در بخش، مشاهده زجرکشیدن بیماران بدحال، نگرانی از انتقال بیماری واگیردار، و عدم حمایت استاد از دانشجو بود.
    نتیجه گیری
    دانشجویان علوم پزشکی در معرض عوامل تنش زای متعددی قرار دارند. ایجاد یک سیستم حمایتی در طول سال اول تحصیلی و بهبود آن در تمام طول دوره آموزش بالینی برای مهارت های مقابله ای موثر ضروری به نظر می رسد.
    کلید واژگان: تنش, آموزش بالینی, دانشجویان علوم پزشکی, دیدگاه}
    Mohammadreza Yazdankhah Fard, Shahnaz Pouladi, Farahnaz Kamali, Nasrin Zahmatkeshan, Kamran Mirzaei, Sherafat Akaberian, Siamak Yazdanpanah, Tayebeh Jamand, Tayebeh Gharibi, Rozita Khorramroudi
    Introduction
    Clinical education is a complicated process which is affected by several factors and variables. Thus the aim of this study was to determine the stressing factors in clinical education from the viewpoints of students of Boushehr University of Medical Sciences.
    Methods
    In this descriptive cross-sectional study, 334 students of Boushehr University of Medical Sciences were selected thorough census. The data gathering tool was a researcher-made questionnaire. This question-naire consisted of two parts of demographic data and 60 questions about stressing factors in clinical educa-tion in five areas. Data was analyzed by SPSS software using frequency distribution, mean, standard devia-tion, and Chi², variance analysis test.
    Results
    The humiliating experiences, educational environment, clinical experiences, unpleasant emotions, and interpersonal relationships areas were high stressing factors respectively. The most stressing factors were as teacher's notification in front of personnel and physicians, lack of facilities in ward, watching patients suffering from pain, solicitude about contagious disease transmission, and lack of teacher support respectively.
    Conclusion
    Medical students are exposed to a variety of stressor factors. Thus establishing a supportive system during the first academic year and improving it throughout clinical education is necessary to equip medical students with effective coping skills.
    Keywords: Stress, Clinical education, Students, Medicine, Viewpoint}
  • محمدرضا یزدانخواه فرد، فرحناز کمالی، شریف شریفی، نیلوفر معتمد، فاطمه حاجی نژاد
    زمینه
    امروزه تعیین اولویت های پژوهشی از اصول استراتژیک رهبری در هر ساختار پژوهشی می باشد. از آنجا که هنوز سیاست پژوهشی معروفی بر اساس اصول علمی در رشته پرستاری انجام نگردیده است. مطالعه حاضر در جستجوی یافت یک چارچوب اولویت بندی محورهای پژوهشی برای گروه پرستاری می باشد.
    مواد و روش‎ها: در این مطالعه توصیفی-تحلیلی، پرستاران شاغل در بخش های آموزشی و درمانی شهرستان بوشهر به روش دلفی در دو نوبت به پرسشنامه پاسخ دادند (208 نفر در مرحله اول و 174 نفر در مرحله دوم). پرسشنامه شامل مجموعه ای از عناوین پژوهشی جهت اولویت بندی براساس 9 ویژگی درخواستی (اهمیت موضوع تحقیق، نقش در تغییر سلامت جامعه، در دسترس بودن اطلاعات از پیش موجود، ایجاد تغییر در پرستاری، وجود پتانسیل مشارکت با دیگر مراکز، تمرکز بر نیازهای جامعه، وجود قوانین و دستورالعمل های حمایت کننده، توجیه اقتصادی، احتمال بکارگیری نتایج حاصل) با شاخص امتیاز دهی بر مبنای مقیاس سه قسمتی (عالی، خوب، کم) و یک سؤال باز بود.
    یافته ها
    محورهای پژوهشی که بالاترین رتبه را به ترتیب به خود اختصاص دادند، عبارت بودند از: 1) پرستاری و آموزش؛ 2) پرستاری و آموزش به مددجو؛ 3) جایگاه پرستار در سیستم خدمات بهداشتی درمانی؛ 4) پرستاری و دارو درمانی؛ 5) مدیریت پرستاری و ارتقاء کیفیت؛ 6) پرستاری و مراقبت؛ 7) پرستاری و بحران (حوادث غیرمترقبه)؛ 8) پرستاری و پژوهش؛ 9) خطرات شغلی در بین کارکنان پرستاری؛ 10) نقش پرستار در ارتقاء سلامت جامعه.
    نتیجه گیری
    روش دلفی برای تعیین اولویت های پژوهشی پرستاران روشی سودمند بوده و بر اساس این شیوه، موضوعات مرتبط با آموزش پرستاری و تعیین جایگاه پرستار در خدمات بهداشتی و درمانی از محورهای پر اولویت پژوهشی در گروه پرستاری می باشند.
    کلید واژگان: اولویت های پژوهشی, پژوهش پرستاری, روش دلفی, ارتقاء سلامت}
    M. Yazdankhah Fard*, F. Kamali, S. Sharifi, N. Motamed, F. Hajinejad
    Background
    Nowadays, determining research priorities is one of the strategic approaches for research planning. Since there is no clear research policy in nursing in Iran, the present study was designed to find research priorities for nursing.
    Methods
    In this descriptive-analytic study, the nurses in academic and clinical settings of Bushehr city participated and responded to a questionnaire in two round Delphi survey (208 persons in the first round and 174 persons in the second round). The questionnaire contained a list of research topics to be prioritized according to 9 criteria (importance of the topic, their role in changing health status of the society, availability of data, change in nursing profession, potentiality to collaborate with other research centers, focus on social needs, protective principles and instructions, economical justification, possibility of applying achieved results). Its scoring scale was based on three options (high, good, low) and an open question.
    Results
    The research topics which received the highest ranking scores were: 1) Nursing and education, 2) Nursing and client education, 3) Nursing status in health system, 4) Nursing and medication therapy, 5) Nursing management and quality promotion, 6) Nursing and care, 7) Nursing and crisis (disasters), 8) Nursing and research, 9) occupational hazards, 10) Role of nurse in society health promotion.
    Conclusion
    Delphi technique is a useful method for determining nursing research priorities. Through this method, topics related to nursing education and nursing status in health system were found to be of the highest level of priority in nursing.
  • فرحناز کمالی، طیبه غریبی، بهروز نعیمی، پوراندخت افشاری
    دیسمنوره اولیه یکی از شکایات شایع زنان می باشد که 50 تا 90 درصد زنان را ماهانه برای دوره ای یک تا سه روزه غیر فعال می نماید. دیسمنوره دارای درمانهای متفاوتی است و در مورد موثرترین درمان اختلاف نظر وجود دارد. بنابراین برای مقایسه تاثیر آنالژزیکهای خفیف در بهبود دیسمنوره اولیه، 120 نفر از دختران شاکی از دیسمنوره اولیه پس از شناسایی بصورت تصادفی در چهار گروه درمانی ناپروکسن، مفتامیک اسید، ایبو بروفن و پلاسبو بطور مساوی تقسیم شدند و شدت درد در شروع درمان، یک، دو، چهار و شش ساعت بعد از درمان توسط مقیاس سنجش بصری توسط خود افراد تعیین شد. در آغاز مطالعه، اختلافی از لحاظ شدت درد در میان گروه ها وجود نداشت، اما در دو، چهار و شش ساعت پس از درمان، تمام گروه های درمانی، با پلاسیبو از لحاظ شدت درد اختلاف نشان دادند (05/0‍>P). در ساعت دوم میانگین کاهش شدت درد در گروه ایبو بروفن از ناپروکسن و مفنامیک اسید بیشتر بود ولی در ساعت ششم پس از درمان، بین سه گروه تفاوتی از لحاظ میانگین کاهش شدت درد مشاهده نگردید. بنابراین با توجه به اثر سریع ایبو بروفن توصیه می شود از این دارو در دیسمنوره اولیه استفاده شود.
    کلید واژگان: فلوکونازول, واژینیت, کاندیدا, قارچ}
  • آزیتا نوروزی، رحیم طهماسبی، فرحناز کمالی
    دیسمنوره اولیه یکی از شکایات شایع زنان می باشد که 50 تا 90 درصد زنان را ماهانه برای دوره ای یک تا سه روزه غیر فعال می نماید. دیسمنوره دارای درمانهای متفاوتی است و در مورد موثرترین درمان اختلاف نظر وجود دارد. بنابراین برای مقایسه تاثیر آنالژزیکهای خفیف در بهبود دیسمنوره اولیه، 120 نفر از دختران شاکی از دیسمنوره اولیه پس از شناسایی بصورت تصادفی در چهار گروه درمانی ناپروکسن، مفتامیک اسید، ایبو بروفن و پلاسبو بطور مساوی تقسیم شدند و شدت درد در شروع درمان، یک، دو، چهار و شش ساعت بعد از درمان توسط مقیاس سنجش بصری توسط خود افراد تعیین شد. در آغاز مطالعه، اختلافی از لحاظ شدت درد در میان گروه ها وجود نداشت، اما در دو، چهار و شش ساعت پس از درمان، تمام گروه های درمانی، با پلاسیبو از لحاظ شدت درد اختلاف نشان دادند (05/0‍>P). در ساعت دوم میانگین کاهش شدت درد در گروه ایبو بروفن از ناپروکسن و مفنامیک اسید بیشتر بود ولی در ساعت ششم پس از درمان، بین سه گروه تفاوتی از لحاظ میانگین کاهش شدت درد مشاهده نگردید. بنابراین با توجه به اثر سریع ایبو بروفن توصیه می شود از این دارو در دیسمنوره اولیه استفاده شود.
    کلید واژگان: دیسمنوره اولیه, ناپروکسن, ایبوبروفن, مفنامیک اسید}
نمایش عناوین بیشتر...
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال