به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

فهرست مطالب فرزانه دوستی

  • فرزانه دوستی*، وحید راثی
    زمینه و هدف

    در سالهای اخیر، سازمانهای بسیاری در جستجوی یافتن بهترین روش برای دست یافتن به تخمین تعداد نیروی انسانی مورد نیاز سازمان میباشند ولی از آنجایی که پایه و اساس روش های برآورد نیروی انسانی مورد نیاز، پیشبینی است، این روش ها، برای سازمانها و به ویژه سازمانهای بهداشتی و درمانی، بسیار چالشبرانگیز بوده است. اخیرا، از رویکردهای برآورد نیروی انسانی با استفاده از حجم واقعی کار (WISN) در سازمانهای زیادی استفاده شده است، در این پژوهش نیز با استفاده از این رویکرد به برآورد تعداد مراقبین سلامت خانواده مورد نیاز در مراکز خدمات جامع سلامت حاشیه شهر، پرداخته شده است.

    روش کار

    پژوهش حاضر از نوع مطالعات کمی- کیفی است که در مرحله اول، عوامل موثر و مهم در برآورد نیروی انسانی مورد نیاز در سازمانها، با مرور متون مرتبط به دست آمد. در مرحله دوم، از طریق برگزاری جلسات گروه متمرکز، ریز فعالیت های فرایند ارایه خدمات توسط مراقبین سلامت، در مراکز جامع خدمات سلامت استخراج گردید. در مرحله سوم، با استفاده از رویکرد شاخص بار کار، اختلاف و نسبت نیروی انسانی موجود به نیروی انسانی مطلوب به دست آمد و در نهایت، نورم نیروی انسانی مورد نیاز مراقبین سلامت در مراکز جامع خدمات سلامت به دست آمد.

    یافته ها

    در مرحله اول، از بررسی متون مرتبط چهار عامل ضمنی که میبایست هنگام تحلیل نتایج حاصل از بکارگیری روش شاخص بار کار به عنوان عوامل تاثیرگذار بر تعداد نیروی انسانی مورد نیاز، مورد توجه قرار بگیرند، به دست آمد. در مرحله بعدی، تحلیل نتایج حاصل از جلسات گروه متمرکز، به شناسایی 16 فعالیت اصلی، 9 فعالیت پشتیبان و 9 فعالیت مضاعف مراقبین سلامت، انجامید. در مرحله سوم، با استفاده از استاندارد فعالیتهای اصلی، الونس گروهی و اختصاصی، نسبت و اختلاف WISN به دست آمد. این نسبت بیشتر از یک و اختلاف مثبت بود که حاکی از کمبود نیروی انسانی و فشار بار کاری بر مراقبین سلامت شاغل در مراکز خدمات جامع سلامت حاشیه شهر بود.

    نتیجه گیری

    مرور متون مرتبط، نشان میدهد تا کنون پژوهشهای زیادی در حوزه درمان با هدف برآورد نیروی انسانی مورد نیاز صورت گرفته است ولی متاسفانه علیرغم اهمیت فراوان بخش بهداشت همچنان توزیع نیرو با استفاده از نسبت نیرو به جمعیت تحت پوشش انجام میپذیرد. بنابراین ضرورت انجام مطالعات بیشتر در این حوزه گسترده و مهم مشهود میباشد. همچنین، با عنایت به اینکه گردآوری داده ها از سطح معاونتهای بهداشتی قطبهای ده گانه آمایشی سرزمین صورت گرفته است، به نظر میرسد، امکان بهره مندی از اطلاعات به دست آمده در این مطالعه، برای برآورد تعداد مراقبین سلامت مورد نیاز در مراکز جامع خدمات سلامت کشور البته با لحاظکردن تفاوتهای منطقه ای، وجود دارد.

    کلید واژگان: استانداردها, روش برآورد نیروی انسانی بر اساس بار کار, کارکنان سلامت}
    F .Doosty *, V .Rasi
    Background & objectives

    In recent years, many organizations have been searching for the best method to estimate the number of required staff in their organizations. However, since the basis of these methods is forecasting, their results are likely to be challenging, especially in healthcare organizations. Recently, approaches to estimating required staff based on real workload have become very popular in many organizations. In this research, the required number of family health care providers in outskirt comprehensive health service centers has been calculated using the WISN method.

    Methods

    The current survey is a qualitative-quantitative study. In the first stage, effective and important factors for estimating the required personnel in organizations were obtained by reviewing related articles. In the second stage, through the holding of focus group meetings, the micro-activities of the process of providing services by health care providers were extracted. In the third stage, by using the WISN, the difference and the ratio of the available to the desired staff were obtained, and finally, the norm of health care providers required in comprehensive health service centers was calculated.

    Results

    In the first stage, from the review of related articles, four implicit factors that should be taken into consideration while analyzing the results of using WISN as factors affecting the number of required personnel were obtained. In the next step, the analysis of the results of the focus group meetings led to the identification of 16 main activities, nine supporting activities, and nine additional activities of health care providers. In the third step, by using the standard of main activities, group and specific allowance, ratio, and difference of WISN were obtained. This ratio was more than one and the difference was positive, indicating the lack of staff and the pressure of work on healthcare workers working in outskirts comprehensive health service centers.

    Conclusion

    Article reviews show that much research has been conducted in the field of hospitals to estimate the required staff. Unfortunately, despite the great importance of the health sector, the distribution of personnel is still carried out using the ratio of area population. Therefore, the necessity of conducting more studies in this broad and important field is evident. The data was collected from the country's ten regions or poles of medical sciences universities. Therefore, the obtained information can be used to estimate the required number of healthcare workers countrywide, taking regional differences into account.

    Keywords: Standards, Workload Indicators of Staffing Need, Health Personnel}
  • فرزانه دوستی*
    در میان نحله های فکری متفاوتی که در اواخر قرن بیستم تخریب طبیعت و محیط زیست را مسئله خود دانسته اند، بوم فمینیسم جایگاه ممتاز و متمایزی دارد. ایده بوم فمینیسم را نخستین بار نویسنده فرانسوی «فرانسواز دوبون» در کتاب فمینیسم یا مرگ (1972) مطرح کرد و این تقریبا نخستین بار بود که کسی مقوله سلطه، جنسیت و محیط زیست را در ارتباط با هم می دید. از نگاه بوم فمینیسم، جهان بینی سلطه مدار با زنان و سایر انواع فرودست «فرهنگی» همان گونه رفتار می کند که با فرودستان «طبیعی»، یعنی حیوانات و منابع و محیط زیست. به عبارتی الگوی تخریب ماهیت و هویت در هر دو به یک شیوه است. به همین سیاق، بوم فمینیسم همچنان که دغدغه های فلسفی، الهیاتی، جامعه شناختی و محیط زیستی دارد، گرایشات سیاسی و عملگرا هم دارد. می توان نحله های مختلفی از بوم فمینیسم را براساس اندیشه و عمل سیاسی که در پیش می گیرند، شناسایی کرد و در مجموع همه این نحله ها فصل مشترکی دارند و آن پرسش از ساختارهای قدرتی است که زنان و طبیعت را در فرهنگ ها، محیط ها و شرایط تاریخی و سیاسی مختلف به انقیاد کشانده اند. به این ترتیب، آرمان/ ویران شهرها و مخاطرات آنها رها از الگوهای سلطه جنسیتی/ زیستی در رویکردی خودواسازانه به موضوع اصلی هنر بوم فمینیست معاصر تبدیل می گردد، اما بوم فمینیسم ایرادات فلسفی و روش شناختی اساسی نیز دارد که مهم ترین آن به زعم منتقدانش، ذات گرایی محض است. این مقاله درصدد است با مطالعه چند نمونه از آثار هنری معاصر با گرایش های بوم فمینیستی، صورت بندی جدیدی از بوم فمینیسم را ارایه و برخی اشکالات معرفت‎‎شناختی و حتی زن ستیزانه این رویکرد را بازخوانی کند.
    کلید واژگان: هنر زیست محیطی, بوم فمینیسم, اکوفمینیسم, ذات گرایی, خود, دیگری, طبیعت, فرهنگ, جنسیت}
    Farzaneh Doosti*
    Among various late 20th century schools of thought which have addressed the rapid deterioration of nature and the environment, Ecofeminism stands out. The term was first coined by the French writer Francoise d’Eaubonne in her 1972 book Feminism or Death.She was almost the first one to viewdomination, gender and the environmentin connection with each other. According to Ecofeminism, a dominating ideology equally treats women and the culturally inferior, andthe naturally inferior such as animals and the environment. In other words, similar patterns are at work to undermine the essence and identity of both.Thus,Ecofeminism has philosophical, theological, sociological and ecological concerns on one hand, and political and pragmatic concerns on the other. One can identify Ecofeminism schools and branches based on their political thought and praxis; however, what they all have in common is questioning dominant power structures that have equally subjugated woman and nature over time in different sociocultural and political contexts. Freed from gender/ecologic domination patterns,uto/dystopias and their hazards thus turn into main subjects of contemporary Ecofeminist subjects through a self-deconstructive approach.One should, however, admit that Ecofeminism’sfundamental philosophical and methodological flaws, most significantlyaccording to its critics, pure essentialism. The present paper intends to reframe Ecofeminismthrougha study of some contemporary artworks in the genre,rereading its deemed essentialism and sexism.
    Keywords: Ecological arts, Ecofeminism, Essentialism, Self, Other, Nature, Culture, Gender}
  • فرزانه دوستی *، امیرعلی نجومیان
    در تعاریف جدید قدرت و حاکمیت، با شبکه ی پیچیده ای از روابط و تعاملات قدرت روبه رو می شویم که از پایین ترین سطوح زیستی نشات می گیرند. این مقاله بر آن است تا با مطالعه ی ادبیات تن بنیاد از آنتیگونهی سوفوکلس تا امروز، بازنمون تعارض تن سوژه ی دیاسپوریک با سیاست های زیستی حاکمیت را در اقتباسی معاصر واکاوی کند. مفهوم سوژه ی بدنمند که وامدار مباحث پدیدارشناختی موریس مرلوپونتی است، در پیوند با نظریه ی زیست قدرت میشل فوکو، حیات برهنه و زیست سیاست جورجو آگامبن و مفهوم مرگ سیاست آشیل امبمبه ابعاد تازه ای پیدا کرده است. مروری تطبیقی بر آنتیگونه ی سوفوکلس و آتش خانگی کامیلا شمسی نشان می دهد که در دوران پسااستعمار، مرگ سیاست به شکلی دیگر باقی است و حیات و ممات مهاجران، این تن سوژه های دیاسپوریک، را تحت کنترل دارد. اما آیا سوژه ی دیاسپوریک همواره تسلیم این سیاست ها می شود؟ همان طور که در آنتیگونه، برادر یاغی دو کالبد زیستی و سیاسی دارد و بعد از مرگ هم به چالش حکومت ادامه می دهد، در آتش خانگی نیز تن سوژه ی دیاسپوریک در دو لایه ی زیستی و سیاسی معنا می یابد. او نخست با پیوستن به داعش مقابل قانون حاکم قرار می گیرد و به نمادی از بدنه ی قدرت معارض تبدیل می شود، اما بعد از مرگ در پی احقاق حق تدفین خود در وطنی که او را خائن و دشمن مردم می نامد، مصرانه سیاست های قدرت مسلط را به چالش می کشد. در آتش خانگی لجستیک جسد، اصل خاک، مساله ی وطن، و سیاست های دوگانه ی زیست/مرگ در حق نسل دوم مهاجران مفاهیمی بدیع اند که این اقتباس را به زبرمتنی قابل تامل بدل کرده اند.
    کلید واژگان: تن دیاسپوریک, دیاسپورای مسلمانان, ادبیات مهاجرت, کامیلا شمسی, آتش خانگی, مرگ سیاست, اسلام هراسی}
    Farzaneh Doosti*, Amir Ali Nojoumian
    This paper examines Kamila Shamsie’s Home Fire (2017) as a faithful transposition of Sophocles’s Antigone into a contemporary novel that addresses the diasporic subject’s encounter with sovereign politics of life and death in the post-9/11 backlash against Muslims. A survey of the notion of the embodied subject as set in the complex network of power relations and biopolitics in the diaspora space where new forms of bio- and necro- power (as expounded by Postcolonial thinker Achille Mbembe) are at work towards enforcing subjugation of diasporic bodies forcefully synthesises with the question of belonging, the right to soil, and post-mortem identity in Shamsie’s Home Fire. For Aneeka Pasha and other British diasporics, burial of British citizens by birth in the British soil is a natural and legal right, whereas to the representatives of the Islamophobic State, the diasporic subject’s rights to soil is as evanescent as their liminal identities. Just like Polyneices in Antigone, the dead body of Parvaiz – a remorseful ISIS member seeking a way back home to rest in peace – functions beyond the biological borders of his body and proves to challenge the body politic of the state and question their necropolitical decisions.
    Keywords: necropolitics, Islamophobia, post-9.11 fiction, Muslim diaspora, Home Fire, Kamila Shamsie, Antigone}
  • کانون نبرد (Fight Club) / به به انه گزیده آثار آزاده رزاقدوست در گالری شیرین، دی ماه 1397
    گریس بنکس
    مترجم: فرزانه دوستی
  • وحید راثی، فرزانه دوستی*، عبدالله ریحانی یساولی
    زمینه و هدف
    یکی از راهبردهای ساختاربندی مجدد در نظام سلامت مشارکت بخش خصوصی و تکیه بر بازار است. عدم توجه به موانع و چالش های برون سپاری خدمات سلامت به بخش خصوصی ممکن است به شکست طرح منجر شود و صدمات جبران ناپذیری بر بدنه نظام سلامت وارد آورد. این مطالعه با هدف شناسایی چالش های برون سپاری خدمات سلامت به بخش خصوصی نگاشته شده است.
    روش بررسی
    مطالعه حاضر از نوع کیفی با رویکرد تحلیل محتوا است که به صورت مقطعی در نیمه دوم سال 1395 انجام گرفت. نمونه گیری به صورت هدف مند بوده و تا اشباع داده ها ادامه یافت. نمونه پژوهش شامل 16 نفر از صاحب نظران در حوزه برون سپاری و مدیران و کارشناسان بهبود کیفیت بیمارستان بودند. جمع آوری داده ها با مصاحبه عمیق و تحلیل داده ها با روش تحلیل محتوا و با درنظرگرفتن معیارهای موثق بودن، معتبربودن و قابلیت تثبیت داده ها انجام گرفت.
    یافته ها
    یافته های پژوهش شامل هفت چالش اصلی بود: مسائل اقتصادی (4 زیر موضوع)، مشکلات ساختاری (12 زیرموضوع)، چالش های نیروی انسانی (7 زیرموضوع)، مسئولیت و پاسخ گویی (4 زیرموضوع)، چالش های برنامه ریزی (7 زیرموضوع)، کارایی (5 زیرموضوع) و شرکت های خصوصی (7 زیرموضوع).
    نتیجه گیری
    برون سپاری خدمات سلامت به بخش خصوصی با چالش های زیادی روبه‎ رو است و رفع آنها می تواند گام بزرگی در ارتقای کیفیت خدمات سلامت باشد. مشکلات ساختاری از موضوع های اصلی و پردامنه مطرح شده از طرف مصاحبه شوندگان بود. پیشنهاد می شود، مدیران قبل از اجرای طرح های برون سپاری، تهمیدات لازم به منظور دوری هرچه بیشتر از این چالش ها را در نظر بگیرند.
    کلید واژگان: نظام سلامت, واگذاری خدمات سلامت, بخش خصوصی}
    Vahid Rasi, Farzaneh Doosty *, Abdollah Reihani Yasavoli
    Background and Purpose
    One of the strategies of the the health system is (participation of) private sector and relying on the market. Lack of attention to the obstacles and challenges of Outsourcing Health Services to the Private Sector may lead to failure and irreparable damage to the health system. The present study aimed at identifying the challenges of Outsourcing Health Services to the Private Sector.
    Materials and Methods
    This study was done in the form of qualitative research using a content analysis method conducted in a cross-sectional manner in late 2016. To this end, sampling was a purposive type and it continued until the data saturation was fulfilled.  The participants consisted of 16 experts, managers and Quality improvement experts of hospitals  Data collection  was conducted through in-depth interviews. Content analysis approach was used to data analyzing with regard to validity, reliability, and consolidation capabilities of data.
    Findings
    Findings were included seven main challenges: Economic issues (4 sub-theme), Structural problems (12 sub-theme), Manpower challenges (7 sub-theme), Responsibility and accountability (4 sub-theme), planning challenges (7 sub-theme), Efficiency (5 sub-theme) and private companies (7 sub-theme). 
    Conclusions
    There are many challenges in Outsourcing Health Services to the Private Sector and Solv them can be a step in achieving  improve the quality of health services. Structural problems were the major issues raised by interviewees. It is suggested, administrators before Outsourcing, in order to avoid any more of these challenges
    Keywords: health system, Outsourcing Health Services, private sector}
  • وحید راثی *، شهرام غفاری، امیرعباس فضائلی، فرنوش عزیزی، فرزانه دوستی
    مقدمه
    سیاست های کلی نظام سلامت ابلاغی مقام معظم رهبری مبنای هرگونه اصلاح در نظام سلامت و نظام بیمه های بهداشتی درمانی است. از این رو، این مطالعه با هدف شناسایی و اولویت بندی راهکارهای عملی دستیابی به اهداف بند 9 سیاست های کلی نظام سلامت یعنی توسعه کمی و کیفی بیمه های بهداشتی درمانی طراحی و اجرا شد.
    روش پژوهش: مطالعه حاضر از نوع مطالعات ترکیبی می باشد که به روش کمی و کیفی در سال 1396 انجام گرفت. مطالعه در دو مرحله انجام پذیرفت. در مرحله اول با مرور متون و بررسی اسناد بالادستی، مداخلات مختلف در راستای توسعه کمی و کیفی بیمه های بهداشتی و درمانی استخراج شد. در مرحله بعدی و براساس یافته های حاصل از مرور متون، جلسه پانل خبرگان برگزار شد و نظرات خبرگان در مورد مداخلات اخذ گردید. در نهایت، مداخلات بر اساس نظرات خبرگان دسته بندی و اولویت بندی شدند.
    یافته ها
    براساس یافته های مطالعه، برای دستیابی به اهداف بند 9 سیاست های کلی نظام سلامت در مجموع 34 مداخله توسط صاحب نظران انتخاب شد که بایستی در طول 5 سال آینده مورد توجه قرار گیرند. از مهم ترین این مداخلات می توان به تدوین بسته پایه خدمات واحد برای بهره مندی آحاد مردم از بیمه اجباری، ایجاد نظام بیمه ای مستقل جهت خرید خدمات، پیاده سازی سند نظام تامین اجتماعی چند لایه، ایجاد منابع مالی پایدار برای بیمه ها، باز تعریف نظام پرداخت متناسب با سطوح مختلف و... اشاره کرد.
    نتیجه گیری
    توسعه کمی و کیفی بیمه های بهداشتی و درمانی در وهله اول نیازمند ایجاد بانک اطلاعاتی جامع و منسجم از کلیه بیمه شدگان است. اصلاح نظام های پرداخت و تدوین بسته های پایه و مکمل نیز می تواند در راستای بهبود وضعیت بیمه ها کمک کننده باشد. رسیدن به این اهداف، نیازمند تعامل هر چه بیشتر وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی و وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی می باشد.
    کلید واژگان: سیاست های کلی نظام سلامت, بیمه سلامت, توسعه کمی و کیفی}
    Vahid Rasi
    Introduction
    General Health System Policy Statement by the Supreme Leader of the Islamic Republic of Iran are the basis for any correction in the health system and the health insurance system. Hence, this study design and implemented with the aims to identify and prioritize practical solutions for attaining article 9 of General Health Policy Statement that is about quantitative and qualitative development of health insurance.
    Method
    The present study is a mix-method (quantitative and qualitative) that was done in two part in 2018. In the first part, by reviewing the literature and reviewing the upstream documents, Different interventions for quantitative and qualitative development of health insurance was extracted. In the next part, based on the findings from the literature review, the panel of experts was held and expert opinions about the interventions were obtained. Finally, interventions were ranked and prioritized by expert’s opinion.
    Findings
    According to the findings of the study, in order to achieve the objectives of article 9 of the general health system policy, a total of 34 interventions were selected by experts who should be considered over the next 5 years. One of the most important interventions is the developing of a basic package of unit services for the benefit of people from compulsory insurance, the creation of an independent insurance system for the purchase of services, the implementation of multilayer social security system document, the creation of stable financial resources for insurance, the redefinition of the payments system appropriate to different levels and etc.
    Conclusion
    The quantitative and qualitative development of health insurance in the first phase requires the creation of a comprehensive and consistent database of all insured persons. The modification of payment systems and the design and developing of basic and complementary packages can also help to improve the insurance situation. Although achieving these aims requires more interaction between the Ministry of Co-operation, Labor and Social Welfare and the Ministry of Health, Medical Education and Training.
    Keywords: General Health System Policy, health insurance, quantitative, qualitative development}
  • محرم زنگنه، فرزانه دوستی، عبدالله ریحانی یساولی، وحید راثی*
    مقدمه
    کیفیت زندگی از مفاهیم محوری توسعه پایدار می باشد. سرمایه اجتماعی از متغیرهای تاثیرگذار برنامه های توسعه ای و همچنین یکی از مهمترین تعیین کننده های اجتماعی سلامت می باشد. این مطالعه با هدف تعیین ارتباط کیفیت زندگی و سرمایه اجتماعی در بین کارکنان شبکه بهداشت شهرستان ملایر انجام گرفته است.
    روش ها
    مطالعه حاضر از نوع توصیفی مقطعی بوده که در نیمه اول سال 1396 انجام پذیرفت. جامعه پژوهش، کارکنان شبکه بهداشت شهرستان ملایر بود. با استفاده از روش نمونه گیری طبقه بندی شده، حجم نمونه 186 نفر انتخاب شد. ابزارگردآوری داده ها، پرسش نامه استاندارد دارای 3 بخش شامل اطلاعات جمعیت شناختی (پنج سوال) ، کیفیت زندگی (36 سوال) و سرمایه اجتماعی (36 سوال) بود. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار اس پی اس اس نسخه 20 و تحلیل واریانس یک طرفه، ضریب همبستگی پیرسون و آزمون تی مستقل انجام شد.
    یافته ها
    میانگین نمره کل سرمایه اجتماعی 34/13±3/119 و میانگین نمره کل کیفیت زندگی71/16±4/68 به دست آمد. بین ابعاد سلامت عمومی (22/0=r و سطح معنی داری 003/0=p) ، سلامت روانی (24/0=r و سطح معنی داری 001/0=p) ، عملکرد اجتماعی (25/0=r و سطح معنی داری 00/0=p) ، عملکرد جسمی (38/0=r و سطح معنی داری 001/0=p) ، ایفای نقش متاثر از مشکلات جسمی (25/0=r و سطح معنی داری 001/0=p) ، ایفای نقش متاثر از مشکلات روانی (20/0=r و سطح معنی داری 007/0=p) و سرزندگی و نشاط (23/0=r و سطح معنی داری 001/0=p) با سرمایه اجتماعی همبستگی مثبت و معنی داری وجود داشت. بین درد جسمی به عنوان یکی از ابعاد کیفیت زندگی و سرمایه اجتماعی همبستگی مثبت ناچیز و غیر معنی داری مشاهده شد. (14/0=r و سطح معنی داری 06/0=p)
    نتیجه گیری
    سطح سرمایه اجتماعی می تواند در بهبود کیفیت زندگی تاثیرگذار باشد. به نظر می رسد با تقویت مشارکت های اجتماعی و فعالیت های گروهی، توسعه روابط اجتماعی، تقویت حس امنیت و اعتماد بین کارکنان، می توان به بهبود کیفیت زندگی افرادکمک کرد.
    کلید واژگان: سرمایه اجتماعی, کیفیت زندگی, کارکنان بهداشت}
    M Zangeneh, F Doosty, A Reihani Yasavoli, V Rasi*
    Introduction
    Quality of life is one of the key concepts of sustainable development. Social capital, on the other hand is considered both as an important variable affecting the success of development programs as well as a social determinant of health. Therefore, this study aimed to explore the relationship between quality of life and social capital among the community health service staff in Malayer city.
    Methods
    In this cross-sectional study, conducted in 2017, a sample of 186 participants were selected using stratified sampling method. A standard questionnaire including questions on demographic information (N=5), quality of life (N=36) and social capital (N=36) was used to collect data which were then analysed using one-way ANOVA, Pearson correlation coefficient and independent t-test in SPSS 20.
    Results
    According to the findings, the mean scores of social capital and quality of life were 119/13 ± 3/34 and 68/4 ± 16/71, respectively. There was a positive significant relationship between social capital and the general health (r=0/22, p=0/003), mental health (r=0/24, p=0/001), social functioning (r=0/25, p=0/000), physical functioning (r=0/38, p=0/001), role limitations due to physical pain (r=0/25, p=0/001), role limitations due to mental problems (r=0/20, p=0/007) and vitality and happiness (r=0/23, p=0/001). There was a low but not significant positive relationship between physical pain and social capital (r=0/14, p=0/06)
    Conclusion
    According of the findings the level of social capital can effectively improve the quality of life. It seems that enhancement of social partnerships and collaborative activities, development of social relationships, and reinforcement of a sense of security and trust among employees can improve the quality of life.
    Keywords: Social capital, Quality of life, Health personnel}
  • محمدحسین یارمحمدیان، امید خسروی زاده، سمیرا علیرضایی، فرزانه دوستی*
    مقدمه

    نظام های یکپارچه اطلاعاتی، رویکردهای نوین میز خدمت ومدیریت ارتباط با مشتریان، همه دارای یک فصل مشترک مدیریتی هستند و پایه موفقیت تمامی این نظام ها بر دیدگاه فرایندی استوار است. این مقاله با هدف تاثیر به کارگیری مدل فرایند کسب و کار بر فرایند ترخیص بیمارستان قائم (عج) مشهد نگاشته شده است.

    روش کار

    این پژوهش از نوع اقدام پژوهی و بدون گروه کنترل می باشد که در بیمارستان قائم مشهد و در نیمه اول سال 1391 انجام شد و حوزه مطالعه در این پژوهش فرایند ترخیص بیماران بستری بود. روش گرد آوری داده ها در فازهای چهارگانه مطالعه، جلسات گروه متمرکز بود که برای الویت بندی فرایندها، مدلسازی، شناخت مشکلات و ارایه راهکار برای آن ها، برگزار شد. ابزار گردآوری داده ها جداول جریان فرایند، شناسایی فرصت های بهبود، شناسایی مشکلات و ارائه راهکار و فرم تحلیل مهندسی و شناسایی فرصت های بهبود بود.

    یافته ها

    در مرحله پایانی و بعد از تکمیل فرم پیشنهادهای بهبود، پژوهشگران به پیاده سازی آن ها پرداختند و با استفاده از شاخص های موجود، میزان تغییرات را بررسی کردند. تاثیر نهایی به کارگیری مدل فرایند کسب و کار بر اصلاح فرایند ترخیص بیمارستان قائم (عج) مشهد 68 دقیقه صرفه جویی در زمان فرایند ترخیص بیمار بستری بود.

    نتیجه گیری

    پژوهشگران با استفاده از این رویکرد، توانستند بعد از مدلسازی فرایندها، شناسایی مشکلات و یا فعالیت های بدون ارزش افزوده، راهکارهای پیشنهادی توسط اعضای تیم را به اجرا آوردند و اثرات آن را در قالب تغییر شاخص های واحد نشان دهند.

    کلید واژگان: فرایندکسب وکار, فرایند ترخیص, بیمارستان آموزشی}
    S. Alirezaemh Yarmohammadian, O. Khosravizadehi, F. Doosty
    Introduction

    Integrated information systems، new approach of service delivery and interactions with customers، all have a common managerial character، and owe their success to process approach. This study aimed to determine the impact of Business Process Management on discharge process in Qaem teaching hospital in Mashhad.

    Methods

    This action research conducted in 2013، focused on inpatient discharge process. Data collection، in four phases of study، was based on a focus group for prioritizing processes، modeling، identifying problems and providing solutions. The instruments for data collection consisted of work flowchart، identification of improvement opportunities and problem identification table and some forms such as engineering analyzing.

    Results

    After the implementation of Business Process Model، the saving time for patient discharge was 68 minutes.

    Conclusion

    After modeling the process، identifying problems and non-value added activities، the researchers implemented team members’ suggestions and showed changes in form of unit indexes.

    Keywords: Business Process Management, Discharge Process, Teaching Hospital}
  • روایت های دوار
    فرزانه دوستی
  • محمدحسین یارمحمدیان، حسین ابراهیمی پور، فرزانه دوستی
    تغییرات روزافزون محیط و پیشرفت سریع تکنولوژی، تطابق سازمان های بهداشتی و درمانی را در جهت ایجاد تغییرات مناسب، الزامی ساخته است. در قلمرویی مانند بهداشت و درمان، تیم درمان ملزم به تبعیت از قوانین و دستورالعمل های زیادی هستند که این امر منجر به کاهش آزادی عمل، نداشتن قدرت و اختیار کافی برای سازمان دهی مجدد فرایندها و حذف فعالیت های بدون ارزش افزوده توسط آن ها می شود. اصول انعطاف پذیرمدیریت فرایند کسب و کار (BPM یاBusiness process management) راهکاری است که در حال حاضر در بسیاری از کشورهای پیشرفته با موفقیت به کار گرفته می شود. مدیریت فرایند کسب و کار، شامل شناسایی وضعیت موجود فرایندها، مدل سازی آن ها و تعیین تاثیر مدیریت فرایندها پس از اجرای اصلاحات می باشد. این رویکرد، که در بسیاری متون با عنوان موج سوم اصلاحات فرایند معرفی شده است، با هدف رفع مشکلات روش های پیشین و با در نظر گرفتن محدودیت های بودجه و الزامات قانونی موجود، بیانگر روشی قابل اجرا در سازمان ها می باشد. مدیریت فرایند کسب و کار، با در نظر گرفتن گام های ضروری برای انجام کار، یکپارچه سازی آن ها و حذف فعالیت های بدون ارزش افزوده، سعی در افزایش انعطاف پذیری، کیفیت و سرعت انجام فرایندها دارد. این رویکرد در سازمان های بهداشتی و درمانی، با به کارگیری نرم افزار BPMs (Business process management suite) و از طریق یکپارچه سازی پرونده ی الکترونیک بیمار (EHR یا Electronic health record)، دستورالعمل ها (Guidelines) و سیستم اطلاعات بیمارستان (HIS یا Health information system) به اهداف خود دست می یابد. در این مقاله، پس از شرح تاریخچه ی مختصری بر روند فرایندگرایی، رویکرد مدیریت فرایند کسب و کار، اهداف و حوزه های مداخله ی آن در سازمان های بهداشتی و درمانی شرح داده شده است.
    کلید واژگان: پرونده ی الکترونیک سلامت, سیستم اطلاعات بیمارستان, مدیریت بیمارستان}
    Mohammad Hossein Yarmohammadian, Hossein Ebrahimipour, Farzaneh Dousty
    Ever environmental changing and the rapid advancement of technology has forced the health care organizations to accommodate in line with appropriate changes. In sectors like healthcare، there are many legal restriction and clinical guidelines that practitioner have to comply with. Therefore، these features lead to less freedom and authority to free core business process from non-value adding activities and reengineering of process for practitioners. Nowadays، flexible principle of business process management (BPM) is a strategy that successfully applies in many developed countries. BPM includes identifying the current status of processes، modeling and determine effects of process’s reforms implementation. In many contexts، this approach has been introduced as the third wave of reforms that is the effective method، and its aims are to eliminate previous methods defects and considering budget constraints and the legal requirements. Through focusing on essential steps of process، integration and eliminating the non-value added steps، BPM provides the possibility of increasing the flexibility، quality and speed of processes. In healthcare organizations، employing BPM، via integration of electronic health record (HER) and hospital information system (HIS)، and guidelines، meet the above mentioned aims. In this paper، after brief description of process-oriented trend history، we introduced the BPM approach، and its aims and intervention scopes in healthcare organizations were described.
    Keywords: Electronic Health Records, Health Information Systems, Hospital Administration}
  • فرزانه دوستی (بخش انگلیسی)، سیمرا صادقیان (بخش فرانسه)، علی علی محمدی (بخش عربی)
نمایش عناوین بیشتر...
سامانه نویسندگان
  • فرزانه دوستی
    دوستی، فرزانه
اطلاعات نویسنده(گان) توسط ایشان ثبت و تکمیل شده‌است. برای مشاهده مشخصات و فهرست همه مطالب، صفحه رزومه ایشان را ببینید.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال