به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

فهرست مطالب فریبا محامد

  • رحیم استوار، محمد فرارویی، فریبا محامد *
    زمینه و هدف

    توجه به ابعاد مختلف بهداشت دوران بلوغ نقش مهمی در سلامت دختران و در نهایت سلامت باروری آینده آنان دارد. هدف این مطالعه مقایسه تاثیر دو روش آموزش ایفای نقش و کلاسیک در زمینه بهداشت قاعدگی بر رفتار دختران مدارس راهنمایی بود.

    روش بررسی

    این مطالعه تجربی، نیاز های آموزشی دوران بلوغ دختران دوره راهنمایی را با روش مصاحبه، بررسی می کند. در این مطالعه دو مدرسه راهنمایی دخترانه به صورت تصادفی انتخاب شده و دانش آموزان این مدارس (هر مدرسه 60 نفر) پرسشنامه آگاهی، نگرش و چک لیست عملکرد در زمینه بهداشت دوران بلوغ را تکمیل نمودند. سپس یکی از مدارس جهت انجام مداخلات آموزشی به صورت تصادفی انتخاب شده و مدرسه دیگر به عنوان شاهد مورد بررسی قرار گرفت. پس از گروه بندی دانش آموزان به چهار زیر گروه 15 نفره، در گروه مداخله طی چهار جلسه به شیوه ایفای نقش، پرسش و پاسخ وسخنرانی مداخله انجام شد. در مدرسه گروه شاهد به همان تعداد دانش آموزان از طریق آموزش کلاسیک (سخنرانی)، آموزش در مورد بهداشت بلوغ را دریافت نمودند. نتایج مداخله در دو گروه با هم مقایسه شد. داده ها با آزمون های آماری تی دانشجویی، تی تست مستقل و زوج و آنالیز کوواریانس تجزیه و تحلیل شدند.

    یافته ها

    دانش، نگرش و عملکرد دختران راهنمایی در خصوص بهداشت قاعدگی، قبل و بعد از مداخله و اجرای روش آموزشی ایفای نقش به طور معنی داری افزایش یافت(05/0>p). به این ترتیب که میانگین نمره آگاهی قبل از مداخله در گروه ایفای نقش53/1±35/2 و پس از مداخله 1/11± 25/4 بود. میانگین نمره نگرش قبل از مداخله1/33±83/2 و پس از مداخله 27/1±96/3 بود. میانگین نمره عملکرد قبل از مداخله34/2±04/6 و پس از مداخله 55/1±61/8 بود، در حالی که در گروه کلاسیک اختلاف معنی داری مشاهده نشد(05/0<p).

    نتیجه گیری

    روش آموزش ایفای نقش، برتری معنی داری نسبت به روش کلاسیک در ارتقای آگاهی و نگرش و عملکرد دختران در زمینه بهداشت قاعدگی را نشان داد.

    کلید واژگان: آموزش, دوران بلوغ, بهداشت قاعدگی, ایفای نقش, سخنرانی}
    Ostovar R., Mohammad Fararuie, Mohamed F
    Background and Aim

    Awareness about the different aspects of health during puberty plays an important role in the health of girls and finally on their health future pregnancy. The aim of the present study was to to compare the effect of role playing and classical training methods in the the improvement of puberty health among secondary school girls in Yasouj City، Iran.

    Methods

    In this study، the educational need during puberty school girls in the interview was determined. The two schools girls were randomly selected (students any school-60). Next، a knowledge and attitude questionnaire and a behavior checklist related to the main puberty health problems were completed. Then one of the schools randomly was selected as educational interventions schools and other were studied as controls. After grouping the students into four groups of 15، intervention were conducted in four sessions including: role-play، question and answer، and lecture. In the control group، all number of school students received training on puberty health through a classical education (lectures). The results were subsequently compared. Data were analyzed by Student t-test; paired t-test، and analysis of variance.

    Results

    The results of this study showed that the level of knowledge، attitude and behavior related to health matters during puberty showed significant improvement in the girls before and after implementation of educational intervention through role play (p<0. 05). Thus، the mean score in group role play before intervention was 2. 35±1. 53 and after was 3. 96±1. 27، The mean performance score before intervention 6. 04±2. 34 and after was، 8. 61±1. 55، respectively، while in classical group differences were not statistically significant (p<0. 05)

    Conclusion

    In comparison with the classical method of health education، teaching through role play significantly improved the level of knowledge، attitude and practice related to puberty health among adolescent girls.

    Keywords: Education, Adolescent Girls, Menstrual Hygiene, Role play, Classical Method}
  • فریبا محامد، مریم عمیدی مظاهری، کامبیز کریم زاده شیرازی
    مقدمه
    سالانه در جهان نزدیک به 529000 زن به دنبال عوارض بارداری و زایمان جان خود را از دست می دهند. آموزش دختران قبل از ازدواج می تواند نقش موثری در ارتقای بهداشت دوران بارداری ایفا نماید. انتخاب شیوه آموزشی مناسب به سودمندی بیشتر آموزش می انجامد. این مطالعه به بررسی اثر آموزش بهداشت بارداری به شیوه بحث گروهی بر آگاهی و نگرش دختران در شرف ازدواج در شهرستان بویر احمد پرداخته است.
    روش ها
    این پژوهش نیمه تجربی در شهرستان یاسوج در سال 1389 انجام شد. از بین شرکت کنندگان در برنامه مشاوره قبل از ازدواج، طی یک سال تعداد 577 نفر به روش نمونه گیری در دسترس مستمر انتخاب شدند. اطلاعات پیش آزمون با پرسشنامه محقق ساخته شامل اطلاعات جمعیت شناختی (سن، تحصیلات و شغل)، 10 سوال آگاهی و 10 سوال نگرشی در زمینه بهداشت بارداری جمع آوری شد. سپس مداخله آموزشی طی دو جلسه، هر هفته یک جلسه یک و نیم ساعته به شیوه بحث گروهی و پرسش و پاسخ توسط دانشجویان بهداشت خانواده اجرا گردید. یک ماه بعد از مداخله دوباره اطلاعات جمع آوری شد و با قبل از آموزش مقایسه گردید.
    یافته ها
    میانگین سن دختران در شرف ازدواج 5/4 ± 1/22 به دست آمد. 3/84 درصد از دختران خانه دار و 7/15 درصد شاغل بودند. میانگین نمرات آگاهی و نگرش دختران دارای تحصیلات دانشگاهی به طور معنی داری بیشتر از سایرین بود. بعد از آموزش میانگین نمرات آگاهی و نگرش دختران به طور معنی داری افزایش یافته بود (001/0 ≤ P).
    نتیجه گیری
    آموزش به شیوه بحث گروهی و پرسش و پاسخ باعث افزایش معنی دار سطح آگاهی و نگرش دختران شده بود. با توجه به اهمیت و لزوم آموزش بهداشت بارداری، پیشنهاد می گردد جهت استفاده بهتر از این فرصت آموزشی از بحث گروهی و پرسش و پاسخ و جلب مشارکت فعال دختران استفاده گردد.
    واژه های کلیدی: مشاوره قبل از ازدواج، بهداشت بارداری، آگاهی، نگرش، بحث گروهی
    Fariba Mahamed, Maryam Amidi Mazaheri, Kambiz Karimzadeh Shirazi
    Introduction
    Each year nearly 529,000 women worldwide die due to complications of pregnancy and childbirth.Premarital education can play an effective role in improving the health of the pregnancy.Selection of appropriate educational practices leads to more useful education.This study examined the effect of a focus group about prenatal health on knowledge and attitudes of marriage candidategirls in Boyer Ahmad.
    Methods
    This quasi-experimental study was conducted in the city Boyer Ahmad in 1389.577 girls were elected from the participants in the counseling program within one year bycontinuous available sampling method.Data were collected by a researcher made questionnaire including demographic data (age, education and occupation), and 10 knowledge and 10 attitude questions on pregnancy health before and after the intervention. Educational intervention was performed as group discussion,and questions and answers during two sessions, one session per week. The participants were arranged in groups of 15 members, and each group was led by one of the family health students as facilitator.
    Findings
    Average age at marriage for girls was 22.1 ± 4.5. 84.3% of girls were housewives and 15.7% were employed.Mean knowledge and attitude of college girls were significantly higher than others.The mean of knowledge and attitude scores increased significantly after the intervention (p ≤ 0.001).
    Discussion
    Group discussion, and question and answer method raise knowledge of and improve the attitude of girls significantly. Considering theimportanceandnecessity ofhealth education about prenatal care;for better use of educational opportunities; group discussion, and question and answer should be used to attract the active participation of girls.
    Keywords: Premarital Counseling, Pregnancy Health, Knowledge, Attitudes, Group Discussion}
  • فریبا محامد، علی کامکار، علیرضا رایگان
    مقدمه
    امروزه بهداشت باروری به عنوان بخشی از حقوق بشر و با نام حقوق باروری مورد تایید همگان قرار گرفته است. تدارک بهداشت باروری در سطح ملی و حتی بین امللی یکی از گام های اساسی در تامین سلامت جامعه و خانواده می باشد. این مطالعه با هدف تعیین آگاهی و نگرش دختران و پسران در شرف ازدواج شهر یاسوج در زمینه بهداشت باروری انجام شد.
    روش ها
    این مطالعه توصیفی تحلیلی در سال 1388 در شهر یاسوج انجام گرفت. با روش نمونه گیری در دسترس تعداد 777 نفر از داوطلبان ازدواج مراجعه کننده به مرکز بهداشتی درمانی شهید اشرفی شهرستان بویر احمد؛ تنها مرکز مشاوره قبل از ازدواج این شهرستان انتخاب شدند. اطلاعات با پرسش نامه محقق ساخته شامل اطلاعات جمعیت شناختی (سن، تحصیلات و شغل) و 10 سوال چهار گزینه ای جهت سنجش آگاهی و 10 سوال نگرشی در زمینه بهداشت و مراقبت های دوران باروری جمع آوری شد. اعتبار محتوی پرسش نامه با استفاده از نظرات متخصصین پایایی آن با استفاده از آزمون Cronbach''s alpha مورد بررسی قرار گرفت. اطلاعات با نرم افزار SPSS نسخه 18 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    یافته ها
    میانگین و انحراف معیار سن در دختران 6/4 ± 2/22 سال و در پسران 3/4 ± 36/25 بود. میانگین و انحراف معیار نمره آگاهی و نگرش دختران به ترتیب4/2 ± 6/4 و 6/4 ± 5/10 و میانگین و انحراف معیار نمره آگاهی و نگرش پسران به ترتیب 8/1 ± 47/2 و 7/1 ± 35/3 بود. میانگین نمرات آگاهی و نگرش پسران در مقایسه با دختران مطلوب نبود. همچنین آگاهی و نگرش افراد با تحصیلات بالاتر به طور معنی داری بیشتر از افراد با تحصیلات پایین تر بود (001/0 ≤ P).
    بحث و نتیجه گیری
    اجرای برنامه های آموزشی موثر درباره بهداشت باروری ضروری است. با توجه به نقش مردان در حمایت از اقدامات بهداشتی در برنامه های آموزشی پسران باید مورد توجه بیشتری قرار گیرند.
    کلید واژگان: آگاهی, نگرش, بهداشت باروری, مشاوره قبل از ازدواج}
  • علی عباسی، ناهید جلیل پور، علی کامکار، قادر زاده باقری، فریبا محامد
    زمینه و هدف
    موفقیت در روابط خانوادگی و رضایت زناشویی تا حدود زیادی به بر خورداری هر یک از زوجین به پاره ای آگاهی ها و مهارت های مرتبط با نقش زن و شوهری یا پدر و مادری وابسته است. هدف این مطالعه تعیین میزان تاثیر آموزش مهارت های زندگی بر رضایت زناشویی زنان متاهل و شاغل بود.
    روش بررسی
    این مطالعه شبه آزمایشی در سال 1389 بر روی 50 نفر از زنان متاهل شهر دو گنبدان انجام شد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ و اطلاعات جمعیت شناختی در دو مرحله پیش از آموزش و یک سال پس از آموزش استفاده شد. داده ها با استفاده آزمون از آماری تی تجزیه و تحلیل شدند.
    یافته ها
    میانگین سن شرکت کنندگان 35 سال، میانگین تعداد فرزندان 8/1نفر و میانگین مدت ازدواج 36/10سال بود. میانگین کلی نمرات در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون معنی دار بود(002/0p<). تفاوت کلی نمرات زیر مقیاس های موضوعات شخصیتی، ارتباط زناشویی، حل تعارضات و نظارت های مالی واقتصادی معنی دار بود(05/0p<). در زیر مقیاس های روابط با بستگان و دوستان، فعالیت های مربوط به اوقات فراغت، ازدواج و فرزندان تفاوت معنی داری دیده نشد(05/0p>).
    نتیجه گیری
    این مطالعه نشان داد که آموزش مهارت های زناشویی در بهبود وضعیت زندگی زناشویی و رضایت زناشویی تاثیر دارد و باعث ارتقای کیفیت زندگی زنان متاهل می شود.
    کلید واژگان: رضایت زناشویی, آموزش, مهارت های زندگی, پرسشنامه انریچ, زنان متاهل}
    Background and Aim
    Successful family relationships and marital satisfaction largely depends on couples’ awareness of their marital or parental roles. Marital relations training could provide adaptation with expected roles for both husband and wife. The main objective of the present study was to evaluate the effectiveness of life skills training on marital satisfaction in married women.
    Methods
    The present quasi-experimental study which was carried out in 2010 examined fifty married women in Dogonbadan, Iran. The Enrich Marital Satisfaction Questionnaire and related demographic data which was collected prior and one year after training, were used for the study. T-test was used for data analysis.
    Results
    The mean age, average number of children, and the average length of marriage were 35, 1.8, and 10.36 years respectively. The average of all scores was significantly different in pretest and post test (p<0.002). Also, the scores of personality objects (p<0.05), marital relationships (p<0.001), conflict resolution (p<0.001), and financial and economic monitoring (p<0.001) were significantly different. The differences in mean scores of subscales in relationship with relatives and friends, leisure activities, and marriage and children were not statistically significant.
    Conclusion
    The results showed that marital skill's training is effective in improving the marital status and satisfaction, and also improved the quality of life among married couples.
  • علیرضا رایگان، فریبا محامد*، سهیلا رضایی، ارسلان جمشیدی، محمد فرارویی، کامبیز کریم زاده، عبدمحمد موسوی، عباسعلی کریمی، عزیزالله پورمحمودی، سید محمد علی منصوریان
    مقدمه
    ارزیابی آموزشی فعالیتی رسمی است که برای تعیین کیفیت اثر بخشی و یا ارزش برنامه، فرآیند، هدف یا برنامه درسی به اجرا در می آید. ارزیابی درونی فرآیندی است که با گردآوری اطلاعات و قضاوت برای پیشرفت فعالیت های آموزشی سروکار دارد. این مطالعه به منظور تعیین وضعیت گروه های آموزشی دانشکده بهداشت دانشگاه علوم پزشکی یاسوج در سال 1388 صورت گرفته است.
    روش ها
    در این مطالعه گروه های آموزشی بهداشت عمومی، بهداشت محیط و تغذیه دانشکده بهداشت در دانشگاه علوم پزشکی یاسوج مورد ارزیابی قرار گرفتند و در طی آن حیطه های رسالت و اهداف آموزشی، مدیریت و سازماندهی گروه های آموزشی، اعضای هیات علمی، استاد راهنما، برنامه های آموزشی، آزمایشگاه ها و کارگاه ها، فضا، تجهیزات و منابع آموزشی گروه ها، دانش آموختگان و سایت رایانه براساس پرسشنامه ها و چک لیست های مبتنی بر مراحل دهگانه ارزیابی درونی سنجیده شد.
    یافته ها
    نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که وضعیت عملکرد مطلوب گروه های آموزشی براساس رسالت و اهداف در 6/28 درصد، وضعیت مدیریت و سازماندهی گروه های آموزشی 7/35 درصد، وضعیت عملکرد آموزشی اعضاء هیئت علمی 29 درصد، وضعیت عملکرد پژوهشی اعضاء هیات علمی 4/71 درصد، وضعیت عملکرد گروه های آموزشی 6/28 درصد، وضعیت عملکرد اساتید راهنما 7/35 درصد، وضعیت برنامه های آموزشی 9/42 درصد، وضعیت آزمایشگاه و کارگاه ها به ترتیب در 64 و 87 درصد، وضعیت فضا و تجهیزات گروه های آموزشی در 27 درصد و وضعیت فضاهای و تجهیزات سایت رایانه ای در 25 درصد گزارش گردید. ضمن این که حدود 75 درصد از دانش آموختگان مقاطع کاردانی به کارشناسی ناپیوسته راه یافته بودند.
    نتیجه گیری
    نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که با وجود نامطلوب بودن فضاها، تجهزات و منابع آموزشی تعداد اعضای هیئت علمی و کارشناسان آموزشی و پژوهشی، گروه های آموزشی دانشکده در اجرای برنامه های آموزشی و توسعه گروه تلاش خود را به کار می برند.
    کلید
    کلید واژگان: ارزیابی درونی, دانشکده بهداشت, گروه های آموزشی}
    Introduction
    Educational evaluation is a formal activity to determine effectiveness or usefulness of program، process، goal and curriculum. Internal evaluation is a process that deals with gathering Information and Judging about educational activity improvement. This study has been done to evaluate the educational groups of Health School of Yasouj University of medical sciences in 2009.
    Method
    in this study، public health، environment health and nutrition departments of health school of Yasouj university of medical sciences were involved، in this regard، educational goals and mission، management and organizing educational groups، faculty members، advisory، educational programs، laboratories، workshops، facilities، educational references، alumni، IT site were evaluated by questionnaire and check list-based Ten-fold assessment internal process.
    Results
    based on results، condition of educational groups desirable performance in different domains have been reported as follow: goals and mission based (28. 6%)، management and organizing (35. 7%) faculty members educational performance (29%) doing research by faculty members (71. 4%) educational groups performance (28. 6%)، advisory performance (35. 7%)، educational programs (42. 9%)، condition of laboratory (64%)، workshops (87%)، atmosphere and facilities of educational groups (27%)، atmosphere and facilities of iT site (25%). Also، about 75% of graduates were accepted at higher level.
    Conclusion
    Findings showed that inspite of existing deficiencies such as inappropriate atmosphere، facilities، educational sources، number of faculty members and staffs all of the educational groups try to develop educational programs.
    Keywords: Internal evaluation, Educational groups, Health faculty}
  • فریبا محامد، کامبیز کریم زاده شیرازی، عزیزالله پور محمودی، عبد محمد موسوی
    مقدمه و هدف
    استئوپروز (پوکی استخوان) بیماری بسیار شایعی است که تاثیرات قابل ملاحظه ای بر سلامتی انسان دارد و سبک و شیوه زندگی نقش مهمی در ابتلا ء به درجات مختلف آن دارد. با توجه به آمارهای جهانی تخمین اولیه این است که در ایران بالغ بر 7 میلیون نفر بالاتر از 50 سال بوده که از این تعداد حدود 7/1 میلیون نفر در معرض خطر شکستگی قرار دارند. پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر آموزش بر اساس مدل قصد رفتار بر رفتار پیشگیری کننده از پوکی استخوان در دانشجویان دختر انجام شده است.
    مواد و روش ها
    این مطالعه یک کارآزمایی عرصه ای می باشد. جامعه مورد مطالعه 82 نفر از دانشجویان دختر دانشکده بهداشت ورودی سال 1386 بود که به روش تمام شماری وارد مطالعه شدند و از طریق بلوک های تصادفی به دو گروه مورد(42 نفر) و شاهد(40 نفر) تقسیم شدند. سپس دانشجویان به پرسشنامه طراحی شده بر اساس مدل قصد رفتار پاسخ دادند و آنگاه به بررسی پاسخ ها و تعیین نیازهای آموزشی اقدام شد. برنامه آموزشی طراحی شده مطابق مدل قصد رفتار برای گروه مورد به مدت سه ماه، هر ماه چهار جلسه و هر جلسه 5/1 ساعت به روش سخنرانی و بحث گروهی اجرا شد. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون های آماری تی مستقل، تی زوجی و کوواریانس تجزیه و تحلیل شدند.
    یافته ها
    نتایج پژوهش نشان داد که دانش، نگرش و قصد رفتار افراد گروه مورد بعد از مداخله نسبت به قبل از مداخله در زمینه پیشگیری از پوکی استخوان اختلاف آماری معنی داری دارد(0001/0p<)، در حالی که در خصوص گروه شاهد اختلاف معنی دار نبود.
    نتیجه گیری
    با توجه به یافته های پژوهش چنین استنباط می شود که آموزش اختصاصی بر اساس مدل قصد رفتار در بهبود دانش، نگرش و قصد رفتار دانشجویان دختر مؤثر بوده است، لذا پیشنهاد می گردد از این الگو در آموزش پیشگیری از پوکی استخوان استفاده گردد.
    کلید واژگان: قصد رفتار, پوکی استخوان, دانشجویان دختر}
    Mahamed F., Karimzadeh Shirazi K., Pourmahmoudi A., Mossavi Am
    Introduction &
    Objective
    Osteoporosis is one of the most prevalent diseases which leave noticeable effects on the health. Life style plays an important role in determining the level of the disease. According to the statistics, two women out of three over 50 years of age and one man out of two of the same age suffer from osteoporosis or have low bone compression. The present study was conducted on female students of Health School of Yasuj University of Medical Sciences in 1386 (2007) and aimed to view the effects of education on preventive behaviors from osteoporosis based (BIM).
    Materials and Methods
    This is a semi- experimental study and the population were all of the female students of the health school who attended in Yasuj University of Medical Sciences in 1384 (2005). Eighty two respondents randomly placed in two groups of case & control (42 in case group and 40 in control group). Questionnaires were designed based on BIM. The samples were studied by educating program according to BIM and implemented in the form of lecture and group discussion over 3 months and 4 meetings in each month. Each meeting took an hour and half. The questionnaires were completed by both groups and analyzed by the SPSS software.
    Results
    Based on the results, according to behavior intention model the average score of students above osteoporosis was 65.48 prior to intervention and it reached 90.24 after intervention which showed significant improvements.
    Conclusion
    With regard to the results of the current study, special education based on behavior intention model is effective in improving the attitude and behavior intention of female students. Therefore it is highly recommended that BIM education be used for familiarizing osteoporosis to female students.
  • غلامرضا شریفی راد، محمدحسین باقیانی مقدم، شهین شادزی، فریبا محامد
    مقدمه
    شکی نیست که سوء تغذیه یک مشکل چند وجهی است. متخصصان تغذیه و بهداشت، فقر، دسترسی نداشتن به غذا، ناآگاهی و عادات غلط غذایی، بروز بیماری و مراقبت ناکافی، محیط آلوده و ناسالم را از عوامل عمده بروز سوء تغذیه می دانند بررسی های متعدد نشان داده است بخشی از موفقیت در کاهش سوءتغذیه در گرو پرداختن به تامین سلامت کودکان، ارتقاء آگاهی های تغذیه ای، تغییر نگرش افراد جامعه و ایجاد رفتارهای مناسب بهداشتی تغذیه ای و بهبود مراقبت از کودکان است. در این رابطه کارکنان بهداشت که امکان برقراری ارتباط مداوم با مردم را دارند می توانند با مداخلات و ارتباطات موثر درکاهش بار سوء تغذیه سهیم باشند.
    مواد و روش ها
    در پژوهش حاضر که یک مطالعه نیمه تجربی است، جامعه مورد مطالعه شامل کارکنان مراکز بهداشت خانواده ی شهرستان های گچساران، بویراحمد و همچنین مادرانی که دارای کودکان 4 تا 12 ماهه دارای افت وزن بودند، می شد.
    ابزارهای پژوهش مشتمل بر پرسش نامه دانش و نگرش کارکنان بهداشت خانواده در مورد مهارت ارتباط بین فردی، چک لیست مشاهده ای مهارت ارتباط بین فردی کارکنان بهداشت خانواده و پرسش نامه دانش و عملکرد مادران درخصوص بهبود وزن کودکان و چک لیست عملکرد کارکنان درخصوص توزین کودکان بود. پس از اتمام مرحله اول جمع آوری اطلاعات برنامه آموزشی در قالب کارگاه مهارتهای ارتباط بین فردی براساس نیازهای آموزشی کارکنان بهداشت خانواده و برای کارکنان گروه مورد اجرا گردید. اطلاعات بوسیله نرم افزار SPSS و تست X2 و T-test تجزیه و تحلیل گردید.
    یافته های پژوهش: نتایج مشخص کرد که میانگین نمرات آگاهی و نگرش و عملکرد کارکنان بهداشت خانواده درخصوص مهارتهای ارتباطی قبل و بعد از مداخله تفاوت معنی دار داشت. میانگین اختلاف نمرات آگاهی و عملکرد مادران درخصوص تغذیه کودکان قبل و بعد از مداخله معنی دار داشت. همچنین آموزش مهارت های ارتباط بین فردی به کارکنان موجب افزایش معنی دار بهبود وزن کودکان 4 تا 12 ماهه گردید.
    نتیجه گیری نهایی: با استفاده از برنامه آموزش کارگاه مهارت های ارتباط بین فردی و همچنین چک لیست مهارت های ارتباطی و چک لیست عملکرد پرسنل می توان به آموزش و ارزشیابی مهارت های ارتباطی کارکنان سیستم بهداشت همت گماشت و با ارتقاء مهارت های ارتباط بین فردی آنها در راه ارتقاء سلامت جامعه قدم برداشت.
    کلید واژگان: آموزش, مهارت ارتباطی, افت وزن, بهبود وزن کودکان}
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال