به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

فرید خرمی

  • کیمیا زراعتکار*، نادر عالیشان کرمی، فرید خرمی
    هدف 

    پژوهش حاضر مطالعه ای کاربردی است که با رویکرد توصیفی و تحلیلی با استفاده از شاخص های علم سنجی استنادی و آلتمتریکس انجام شده است. این مطالعه بر آن است تا تولیدات علمی حاصل از پژوهش های اعضای هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی هرمزگان طی همه گیری کووید را با استفاده از شاخص های علم سنجی استنادی و آلتمتریکس بررسی و تحلیل کند.

    روش ها 

    مطالعه کاربردی مقطعی حاضر با رویکرد توصیفی تحلیلی مبتنی بر شاخص های علم سنجی استنادی و آلتمتریکس در سال 1402 انجام شد. جامعه پژوهش، مقالات (تولیدات علمی) اعضای هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی هرمزگان طی همه گیری کووید (2020-2022) نمایه شده در پایگاه اسکوپوس بود. داده ها با استفاده از فیلد وابستگی سازمانی پایگاه اسکوپوس بدون محدودیت نوع مدارک و با محدودیت زمانی گردآوری شدند. جمعا 956 مقاله (152 مقاله کووید) بازیابی شد. از افزونه Altmetrics در موتور جست وجوی گوگل اسکالر برای بررسی وضعیت آثار در شبکه های اجتماعی استفاده شد. اطلاعات کتاب شناختی، استنادات و شاخص آلتمتریکس مقالات در نرم افزار اکسل وارد و با استفاده از روش های آمار توصیفی و تحلیلی و بهره گیری از نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شدند. 

    یافته ها 

    میزان توجه به کل مقالات و مقالات کووید طی همه گیری کووید به ترتیب معادل 90/7 درصد و 46 درصد بوده و به طور عمده به سنجه های capture (68/89 درصد)، social (8/8 درصد) و view (8/4 درصد) شاخص آلتمتریکس تعلق داشت. یافته های پژوهش حاکی از همبستگی قوی و مثبت میان شاخص استنادی و شاخص آلتمتریکس مقالات کووید بود. مقالات مذکور به ترتیب در شبکه های اجتماعی مندلی، توئیتر و به میزان کمتری در فیسبوک رویت شدند.

    نتیجه گیری

    آشنایی پژوهشگران با چگونگی انعکاس آثار علمی خود در زمینه کووید در شبکه های اجتماعی و مقایسه آن با شاخص استنادی همان آثار و ترغیب فعالیت هدفمند اعضای هیئت علمی در شبکه های اجتماعی علمی از مزایای پژوهش فعلی است.

    کلید واژگان: کووید, آلتمتریکس, رویت پذیری, علم سنجی, هیئت علمی
    Kimia Zeraatkar*, Nader Alishan Karami, Farid Khorrami
    Objective

    This study aims to monitor the scientific productions of the faculty members at Hormozgan University of Medical Sciences (HUMS) during the COVID-19 pandemic indexed by Scopus using the citation and altmetrics indexes.

    Methods 

    This is a descriptive-analytical study using a scientometric approach in 2023. The study population consists of the articles of the HUMS faculty members during the pandemic (2020-2022) indexed by Scopus. The search was conducted using the affiliation identifier form of the Scopus database with no restrictions on the type of study. The search yielded 956 articles (152 articles related to COVID-19). Altmetrics extension was used in Google Scholar search engine to check the status of works in social networks. Bibliographic information, citations and altmetrics index of the articles were entered in Excel software and then analyzed using descriptive and analytical methods in SPSS software, version 26.

    Results 

    The rate of attention paid to all articles and COVID-19-related articles was 90.27% and 46%, respectively. The attention was mostly paid by capture (68.89%), social media (8.8%) and view (8.4%), according to the altmetric indicators. There was a strong and positive correlation between the citation index and the altmetrics index of the COVID-19-related articles. These articles were mostly visible on Mendeley, followed by Twitter and Facebook.

    Conclusion

    Information about the visibility of articles in different social networks along with the number of citations can lead to efficient competition among faculty members in social networks.

    Keywords: COVID-19, Altmetrics, Visibility, Scientometrics
  • محمد جبرائیلی، شیما تورج، فرید خرمی*
    زمینه و هدف

    در نظام سلامت، روش های بازپرداخت، معیار مهمی برای تخصیص منابع و نحوه ی عملکرد ارایه دهندگان خدمات است. استفاده از سیستم پرداخت مبتنی برگروه های تشخیصی مرتبط می تواند باعث کاهش مدت اقامت و هزینه های اضافی بیمار، جلوگیری از درمان های غیرضروری و افزایش بهره وری منابع محدود نظام سلامت شود. توسعه ی سیستم DRG بر مستندسازی کامل پرونده های پزشکی و کدگذاری صحیح تشخیص ها و اقدامات متمرکز می باشد. هدف از انجام این تحقیق، ارزیابی الزامات مستندسازی و کدگذاری پرونده های پزشکی جهت پیاده سازی سیستم پرداخت مبتنی بر گروه های تشخیصی مرتبط بود.

    روش بررسی

    این پژوهش توصیفی-مقطعی در سال 1401 انجام شد. جامعه ی پژوهش شامل 418 پرونده پزشکی در پنج مرکز آموزشی درمانی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی ارومیه بود که از طریق نمونه گیری طبقه ای- نسبتی انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات، چک لیستی محقق ساخته بود که روایی آن براساس نظر متخصصان (مدیریت اطلاعات سلامت و اقتصاد سلامت) تایید شد و پایایی آن از طریق محاسبه آلفای کرونباخ (0/83) به دست آمد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS تحلیل شدند. 

    یافته ها

    نتایج ارزیابی الزامات مستندسازی و کدگذاری پرونده های پزشکی جهت پیاده سازی سیستم DRG نشان داد که متغیرهای دموگرافیک/ اداری شامل سن، جنس، نوع پذیرش، مدت اقامت بیمار، بیمه درمانی، تخصص پزشک کامل ثبت شده بودند. بررسی  متغیرهای بالینی نیز نشان داد که تشخیص اصلی، اقدام اصلی، تشخیص ثانویه و سایر اقدامات به ترتیب 98%، 97%، 88% و 75% در پرونده های پزشکی مستندسازی شده و از لحاظ کدگذاری تشخیص اصلی و اقدام اصلی 100%، تشخیص ثانویه 68% و سایر اقدامات 80% انجام شده بود. 

    نتیجه گیری

    با توجه به این که برخی متغیرهای ضروری بالینی برای پیاده سازی DRG به ویژه بیماری همراه، عوارض و سایر اقدامات به صورت مجزا و کامل ثبت نمی شوند، بنابراین لازم است که در پرونده های پزشکی و HIS، عناصر اطلاعاتی جداگانه ای برای ثبت دقیق این متغیرها، تعریف شود و تعامل مناسب بین کدگذاران و پزشکان ایجاد شده تا امکان کدگذاری صحیح افزایش یابد. همچنین پیشنهاد می گردد که در کشور ما سیستم DRG را به صورت مرحله ای و تدریجی پیاده سازی شده تا تغییرات لازم در فرایند مستندسازی و سیستم های اطلاعات بیمارستانی ایجاد گردد.

    کلید واژگان: پرداخت مبتنی بر گروه های تشخیصی, پرونده های پزشکی, کدگذاری بالینی, سیستم های اطلاعات سلامت, DRG
    Mohamad Jebraeily, Shima Touraj, Farid Khorrami*
    Background and Aim

    In the health system, reimbursement methods are an important criterion for the allocation of resources and the performance of service providers. The use of diagnosis-related groups (DRG) system reduces the length of stay and additional costs of the patient, prevents unnecessary treatment, increases resource efficiency and transparency of health care services. The development of the DRG system focuses on the accurate documentation of medical records and the correct coding of diagnoses and procedures. The purpose of this research is to evaluate the documentation and coding requirements of medical records in the implementation of a payment system based on diagnosis-related groups in Iran.

    Materials and Methods

    This research was descriptive-cross-sectional and was conducted in 2022. The data collection tool was a researcher-made checklist, the validity of which was confirmed based on the opinion of experts (health information management health economics) and its reliability was obtained by calculating Cronbach’s alpha (0.83). The research population consisted of 418 medical records in five medical training centers affiliated to Urmia University of Medical Sciences, which were selected through stratified-proportional sampling. Data were analyzed using SPSS software.

    Results

    The results of the evaluation of the documentation and coding requirements of medical records for the implementation of the DRG system showed that the demographic/administrative variables including age, sex, type of admission, length of stay, health insurance, and doctor’s expertise were completely recorded. Evaluation of clinical variables also showed that the main diagnosis, main procedure, secondary diagnosis and other procedures were documented in medical records in 98%, 97%, 88% and 75% respectively. Regarding the coding of the main diagnosis and the main procedure, 100%, secondary diagnosis 68% and other procedures 80% have been done.

    Conclusion

    Considering that some essential clinical variables for the implementation of DRG, especially co-morbidities, complications and other procedures are not recorded separately and completely, therefore it is necessary to define separate information elements in medical records and HIS for accurate recording of these variables and proper interaction between coders and doctors is established to increase the possibility of correct coding. It is also suggested that the DRG system be implemented in our country in a phased and gradual approach so that necessary changes are made in the documentation process and hospital information systems.

    Keywords: Diagnosis-Related Groups, Medical Records, Clinical Coding, Health Information Systems
  • فرید خرمی، جهانپور علیپور، نادر عالیشان کرمی، محمدحسین حیوی حقیقی، مینا کمالی چاهویی*
    مقدمه

    کدگذاری بالینی فرایندی پیچیده بوده و مستعد خطاست. بنابراین، کدگذاری بالینی صحیح مستلزم مستندسازی باکیفیت پرونده پزشکی است. این مطالعه با هدف شناسایی کیفیت مستندسازی پرونده های پزشکی و صحت کدگذاری ICD-10 و ICD-11 انجام شد.

    روش ها

    پژوهش حاضر از نوع کاربردی بود که با روش توصیفی- مقطعی در سال 1401 انجام شد. 500 پرونده از مجموع 11638 پرونده بیماران پذیرش شده در سال 1399 با تشخیص انواع مصدومیت ها، مسمومیت ها و سایر پیامدهای علل خارجی در بیمارستان آموزشی شهید محمدی شهر بندرعباس انتخاب شد. ابزار گردآوری داده چک لیست بود که بررسی صحت کدگذاری و نقایص مستندسازی پرونده ها در دو مرحله انجام شد و داده ها با استفاده از آمارهای توصیفی در نرم افزار  SPSS تحلیل شد.

    یافته ها

    تعداد کدهای تخصیص داده شده به پرونده های موردبررسی بر اساس سیستم های طبقه بندی ICD-10 و ICD-11 به ترتیب 1673 و 1468 بود. اکثر پرونده ها (98 درصد) دارای حداقل یکی از انواع خطاهای بزرگ یا کوچک، 23 درصد فقط خطای بزرگ، 46 درصد فقط خطای کوچک و 31 درصد دارای هر دو نوع خطای کدگذاری با ICD-10 بود. علاوه بر این، در ICD-10 و ICD-11 به ترتیب 81 و 26 درصد پرونده ها حاوی اطلاعات کافی برای توصیف کامل یا نسبتا کامل کد بود.

    نتیجه گیری:

     نقایص مستندسازی پرونده های پزشکی جهت کدگذاری با ICD-11 نسبت به ICD-10 بیشتر بود. تدوین دستورالعمل های مدون مستندسازی متناسب با ICD-11، استفاده از قالب های آماده و یادآورها و ارایه بازخورد نتایج مستندسازی به ارایه دهندگان مراقبت سلامت جهت بهبود کیفیت مستندسازی و استفاده از ابزارهای حمایتی کدگذاری خودکار، ممیزی کدگذاری و آموزش مستمر به کدگذاران پیشنهاد می گردد.

    کلید واژگان: کدگذاری بالینی, مستندسازی, صحت, خطای بزرگ, خطای کوچک, ICD-10, ICD-11
    Farid Khorrami, Jahanpour Alipour, Nader Alishan Karami, MohammadHosein Hayavi-Haghighi, Mina Kamali Chahooei*
    Introduction

    Clinical coding is a complex and error-prone process. Correct clinical coding requires high-quality documentation of medical records. This study aimed to identify the quality of medical records documentation and the accuracy of coding with ICD-10 compared to ICD-11.

    Methods

    This cross-sectional descriptive study was conducted in 2022. The samples were chosen from 11638 medical records of patients admitted at the Shahid Mohammadi teaching hospital with the diagnosis of injury, poisoning, and certain other consequences of external causes. Using Cochran's formula, 500 medical records were evaluated. The research was conducted in two stages to check the accuracy of coding and the defects in the documentation of medical records for coding. The research data collection tools were separate checklists for each stage. Data were analyzed using descriptive statistics in SPSS software.

    Results

    The number of codes allocated to the studied medical records was 1673 and 1468 codes based on ICD-10 and ICD-11 classification systems, respectively. The majority of records (98%) had at least one type of major or minor error, 23% had only major errors, 46% had only minor errors, and 31% had both types of ICD-10 coding errors. Moreover, 81% and 26% of the medical records contained adequate information to fully or relatively fully describe the codes using ICD-10 and ICD-11 classification systems, respectively.

    Conclusion

    Compared to ICD-10, there were more defects in the documentation of medical records for coding with ICD-11. Development written documentation guidelines by ICD-11, using templates and reminders, and providing feedback to healthcare providers. Using automated coding support tools, coding audits, and continuous training of coders are essential for coding quality improvement.

    Keywords: Clinical coding, Documentation, Accuracy, Major errors, Minor errors, ICD-10, ICD-11
  • محمد جبرائیلی*، فرید خرمی، شیما تورج
    زمینه و هدف

    سیستم پرداخت مبتنی بر گروه های تشخیصی مرتبط (DRGs) باهدف کنترل هزینه های خدمات مراقبت سلامت، افزایش کارایی در مراقبت های بستری و بهبود شفافیت در فعالیت های بیمارستانی ایجاد گردید. موفقیت این سیستم بر مستندسازی کامل و دقیق پرونده های پزشکی و کدگذاری صحیح تشخیص ها و اقدامات وابسته است. هدف از انجام این پژوهش، تعیین مشکلات مستندسازی پرونده های پزشکی جهت پیاده سازی سیستم پرداخت مبتنی بر DRGs بود.

    مواد و روش کار

    این پژوهش یک مطالعه کیفی بود که با استفاده از روش مصاحبه نیم ساختاریافته در سال 1401 انجام یافت. جامعه پژوهش شامل متخصصان مدیریت اطلاعات سلامت و اقتصاد سلامت در دانشگاه علوم پزشکی ارومیه بودند که به طور هدفمند انتخاب شدند. تحلیل داده ها نیز از طریق تحلیل محتوا با استفاده از نرم افزار ATLAS.ti انجام شد.

    یافته ها

     از دیدگاه مصاحبه شوندگان مهم ترین مشکلات مستندسازی پرونده های پزشکی در پیاده سازی سیستم های پرداخت مبتنی بر DRGs، شامل عدم وجود دستورالعمل های مستندسازی بالینی، عدم وجود عناصر اطلاعاتی ضروری، عدم ارزیابی دقیق کیفیت مستندسازی و کدگذاری، کمبود دوره های آموزشی مداوم، ناقص بودن مستندسازی، و عدم تعامل کافی بین پزشکان و کدگذاران در بیمارستان بودند.

    بحث و نتیجه گیری

    نتایج این تحقیق نشان داد که برخی متغیرهای ضروری برای پیاده سازی سیستم پرداخت مبتنی بر DRGs، در پرونده های پزشکی و سیستم اطلاعات بیمارستان به صورت مجزا و شفاف تعریف نشده است و کیفیت مستندسازی پرونده ها و کدگذاری نیز دقیق و کامل نیست. لذا ضروری به نظر می رسد که در فرم های استاندارد پرونده پزشکی عناصر اطلاعاتی جداگانه ای برای تشخیص اصلی، اقدام اصلی و همچنین بیماری همراه و عوارض در نظر گرفته شود.

    کلید واژگان: کدگذاری, گروه های تشخیصی مرتبط, مستندسازی, سیستم بازپرداخت
    Mohamad Jebraeily*, Farid Khorrami, Shima Touraj
    Background & Aims

     

    The payment system based on diagnosis-related groups was created to control the costs of health care services, increase efficiency in inpatient care, and improve transparency in hospital activities. The success of this system depends on complete and accurate documentation of medical records and correct coding of diagnoses and procedures. This research aimed to determine the problems of documenting medical records to implement a payment system based on DRGs.

    Materials & Methods

    This research was a qualitative study that was conducted using the semi-structured interview method in 2022. The research population included experts in health information management and health economics at Urmia University of Medical Sciences, who were selected purposefully. Data analysis was done through content analysis using ATLAS.ti software.

    Results

    From the point of view of the interviewees, the most important problems of documenting medical records in the implementation of DRGs, included the lack of clinical documentation guidelines, the lack of necessary information elements, the lack of accurate evaluation of the quality of documentation, and coding, the lack of continuous training courses, the incompleteness of documentation, and the lack of sufficient interaction between doctors and coders were in the hospital.

    Conclusion

    The results of this research showed that some essential variables for implementing the DRGs system are not defined separately and clearly in the medical records and the hospital information system, and the quality of the documentation and coding is not accurate and complete. Therefore, it seems necessary to consider separate information elements for the main diagnosis, the main action, and the comorbidity and complications in the standard medical record forms.

    Keywords: Coding, Diagnosis-Related Groups, Documenting, Payment System
  • حمیدرضا سامی مقام، مهدی حسنی آزاد، محسن عربی، داریوش هوشیار، عباس شیخ طاهری، فرید خرمی، سعید حسینی تشنیجی، میترا کاظمی جهرمی*
    زمینه و هدف

    کووید-19 نوعی به عنوان بیماری تنفسی عفونی به یکی از مهم ترین چالش های اخیر سیستم های مراقبت های بهداشتی تبدیل شد که موجب ایجاد عوارض مختلف و در موارد شدیدتر مرگ در افراد می گردد. افراد دارای بیماری های زمینه ای از جمله دیابت، بیشتر در معرض عوارض ناشی از این بیماری هستند و نیاز به مراقبت بیشتری دارند. این مطالعه با هدف بررسی و مقایسه عوارض احتمالی ناشی از کووید-19در افراد دیابتی و غیردیابتی انجام شد.

    روش کار

    این مطالعه مقطعی است روی 415 بیمار مبتلا به کووید-19 در بیمارستان شهید محمدی دانشگاه علوم پزشکی هرمزگان از فوریه تا سپتامبر 2020 انجام شد. براساس سابقه ابتلا به دیابت، بیماران به دو گروه دیابتی و غیردیابتی تقسیم شدند. اطلاعات جمعیت شناختی، بالینی، سبک زندگی و نتایج آزمایشگاهی در افراد تعیین شد. برای مقایسه متغیرها بین افراد دیابتی و غیر دیابتی از آزمون t مستقل یا آزمون Man-Whitney U و Chi-Square یا Fisher's-Exact استفاده شد.

    یافته ها

    در افراد دیابتی، در نمونه های زنده در مقایسه با فوت شده ها، میانگین هموگلوبین و میزان لنفوسیت به شکل معناداری کمتر و میانگین نوتروفیل، آسپارتات آمینوترانسفراز، نیتروژن اوره خون، لاکتات دهیدروژناز و کراتینین بطور معناداری بیشتر بود. مقایسه هیچ از این متغیرها در جمعیت غیردیابتی تفاوت معناداری را نشان نداد. همچنین در بیماران دیابتی در مقایسه با گروه های PCR مثبت و منفی، اختلاف معناداری بین نمونه های بقا و مرگ وجود داشت. درمان با کورتون همچنین در بین جمعیت بیماران دیابتی به شکل معناداری منجر به تفاوت در تعداد موارد بقا و مرگ شد. مقایسه هیچ از این عوامل در جمعیت غیردیابتی تفاوت معناداری را نشان نداد.

    نتیجه گیری

    در این مطالعه، میزان مرگ ومیر در بیماران دیابتی به طور معناداری با لنفوپنی، افزایش LDH و افزایش AST و افزایشBUN  و کراتینین در مقایسه با افراد غیردیابتی مرتبط بود از این رو، مراقبت بیشتری در دیابتی ها مبتلا به کووید-19 ضروری است.

    کلید واژگان: کووید 19, دیابتی, غیر دیابتی
    Hamid Reza Samimagham, Mehdi Hassani Azad, Mohsen Arabi, Dariush Hooshyar, Abbas Sheikhtaheri, Farid Khorrami, Saeed Hosseini Teshnizi, Mitra Kazemijahromi*
    Background & Aims

    COVID-19 is a viral respiratory disease caused by SARS-COV-2, which affects the lower respiratory tract, and causes pneumonia in patients. The disease rapidly spread around the world after the outbreak in late 2019, and became one of the challenges of health care systems. Older adults and patients with underlying diseases such as cardiovascular diseases, hypertension, and diabetes are at a higher risk for COVID-19, and need more care. Due to its prevalence in older adults and normal population, diabetes is important in terms of putting a burden on intensive care systems during the COVID-19 pandemic. Diabetes is also one of the most common comorbidities in patients with COVID-19, which is considered a risk factor for these patients. In addition, the association between diabetes and respiratory distress syndrome is not yet fully understood. Some studies have suggested that diabetes is not associated with respiratory distress syndrome while some others suggest that pulmonary dysfunction follows diabetes. It is also unclear what factors are associated with disease prognosis and mortality in COVID-19 patients with diabetes. In the current study, we aimed to investigate the status of demographic factors, comorbidities, lifestyle and laboratory results in diabetic patients with COVID-19, and compare them with the non-diabetic population and determine the prognostic factors in diabetic patients with COVID-19.

    Methods

    This study is a cross-sectional study performed on 415 patients with COVID-19 in the COVID-19 ward of Shahid Mohammadi Hospital of Hormozgan University of Medical Sciences from February to September 2020. Based on their diabetes, these patients were divided into diabetic and non-diabetic groups. Then, data on demographic factors, smoking, opioids and alcohol consumption, comorbidities (chronic lung disease, asthma, obesity, chronic kidney disease, type 2 diabetes, dementia, malnutrition, chronic neurological disease, rheumatic disease, hypertension, hyperthyroidism, hypothyroidism, favism, hyperlipidemia, and malignant neoplasms), some personal lifestyle features were determined in diabetic patients and compared with non-diabetic populations. Also, the information on biochemical variables, including hemoglobin, white blood cells, lymphocyte, neutrophils, hematocrit, platelets, prothrombin time, alanine aminotransferase, bilirubin, aspartate transaminase, lactate dehydrogenase, blood urea nitrogen, creatinine, blood glucose, sodium, potassium, C reactive protein were measured patients of the two groups. Also, heart rate, respiratory rate, systolic blood pressure, diastolic blood pressure, temperature, and oxygen saturation were determined in diabetic and non-diabetic patients.Quantitative variables were described by number (n) and percentage (٪). Qualitative variables were described using mean and standard deviation (SD), median and interquartile range (IQR). The Shapiro-Wilk test was used to assess the normality of quantitative variables. Independent t-test or Man-Whitney U test, and Chi-square or Fisher's exact tests were used to compare variables. In all statistical analyses, a p-value less than 0.05 was considered statistically significant. Statistical analysis was performed by IBM SPSS version 22 (IBM Corporation, Armonk, NY, USA).

    Results

    The findings of our study showed that in the diabetic patients’ group 82 patients (41.2%) and in the non-diabetic population 135 patients (55.32 %) were men. In the diabetic group, the mean age of recovered patients was 58.52 years and the mean age of those in the deceased was 57.73 years, which was not statistically significant. In the non-diabetic group, the mean age of patients recovered was 47.98 years and the mean age of those in the deceased was 62.58 years, which was statistically significant (p <0.001). In the diabetic population, 773 patients (42.69 %) and in the non-diabetic population, 132 patients (54.09 %) had positive PCR. In the diabetic population, 18 patients (10.59 %) and in the non-diabetic population, 10 patients (4.09 %) had chronic kidney disease. In the diabetic population, 11 patients (6.43 %) and in the non-diabetic population, 13 patients (5.32 %) smoked. In the population of diabetic patients, the mean level of hemoglobin (P = 0.002) and lymphocyte count (P = 0.043) in the living cases were significantly lower than those in the deceased. The mean levels of neutrophils (P = 0.012), aspartate transaminase (P = 0.020), lactate dehydrogenase (P = 0.041), blood urea nitrogen (P = 0.003), and creatinine (P = 0.011) in the diabetic population were significantly higher in the living cases than those in the deceased, but the comparison of these cases in the non-diabetic population did not show a significant difference.In diabetic patients, there was a significant difference between the number of survival and death in each group of positive and negative PCR (P = 0.011); While the difference in mortality and survival between PCR positive and negative groups in non-diabetic subjects was not significant. In diabetic patients, a significant difference was also reported between the number of survival and death in groups with CKD and without CKD; while in non-diabetic participants there was no significant difference between CKD and non-CKD groups in terms of survival and death. Corticosteroid treatment also significantly led to a difference in the number of survival and death cases among the diabetic population, but a comparison of these cases in the non-diabetic population did not show a significant difference.In the group of diabetic patients, respiration rate (number of breaths per minute) was significantly lower among the living cases compared to those in the deceased (P < 0.05), while our findings in this regard did not show a significant difference in non-diabetic individuals. Also, in diabetic patients, the amount of oxygen saturation was significantly higher among the living cases than those in the deceased (P < 0.05), in which case the same results were observed in non-diabetic patients (P < 0.05).

    Conclusion

    In this study, the mortality rate in diabetic patients was significantly associated with lymphopenia, elevated aspartate transaminase, lactate dehydrogenase, blood urea nitrogen, and creatinine compared to non-diabetic patients.  Our findings suggest that individuals with type 2 diabetes are more prone to complications of COVID-19 and its related mortality; therefore these patients need more medical attention in the COVID-19 pandemic. Also, considering that so far limited studies have focused on the possible differences in the complications of Covid-19 disease and its mortality in diabetic individuals compared to non-diabetic individuals, it is recommended that more studies with higher sample sizes in other populations be performed to confirm the results of the present study.

    Keywords: COVID-19, Diabetic, Non-diabetic
  • امید صفا، فرید خرمی، غلامعلی جاودان، حمیدرضا زارعی، محمد فتحعلی پور*
    هدف

    تهیه، فروش و مصرف داروهای تحت کنترل نیازمند نظارت دقیق می باشد و سوءمصرف این داروها می تواند عوارض و اثرات جبران ناپذیری به دنبال داشته باشد. از این رو، هدف این مطالعه طراحی سامانه ای تحت وب با عنوان نظارت بر داروهای تحت کنترل بود.

    روش ها:

     پژوهش حاضر از نوع کاربردی توسعه ای بوده که به منظور طراحی و ایجاد برنامه نظارت بر داروهای تحت کنترل انجام شد. این مطالعه در سه مرحله انجام شد، در ابتدا عناصر اطلاعاتی و عملکردهای برنامه از طریق مصاحبه و اکتشاف شناسایی شد و در مرحله دوم در یک جلسه با حضور خبرگان مورد بررسی و تایید قرار گرفت. سپس براساس آن ها، سامانه مورد نظر با استفاده از زبان برنامه نویسی C#، که سمت سرور با تکنولوژی ASP.NET Core API و سمت کاربر با تکنولوژی Angular طراحی شد.

    نتایج

    نیازهای اطلاعاتی این سامانه شامل 70 عنصر داده ای در کلاس های بیمار، دارو، نسخه، پزشک، تخصص، داروخانه و... بود. همچنین 9 عملکرد برای این سامانه در نظر گرفته شد تا بر مصرف داروهای تحت کنترل نظارت بیشتری اعمال شود. این سامانه پس از طراحی در آدرس https://pharmacy.hums.ac.ir در دسترس داروخانه ها قرار گرفت.

    نتیجه گیری: 

    این سامانه توانایی ثبت اطلاعاتی همچون مشخصات بیمار، مشخصات پزشک معالج، نوع و تعداد داروهای تحت کنترل تجویز شده و تاریخ ویزیت را دارا می باشد. براساس این اطلاعات امکان نظارت دقیق بر فروش و مصرف این داروها در داروخانه ها و همچنین معاونت های غذا و دارو فراهم می شود.

    کلید واژگان: داروهای تحت کنترل, سامانه, نظارت, داروخانه
    Omid Safa, Farid Khorami, Gholamali Javedan, Hamidreza Zarei, Mohammaf Fathalipour*
    Aim

    The preparation, sale, or use of controlled drugs (CDs) require close regulation, and misuse of these drugs can have irreversible side effects. Therefore, the present study aimed to design a web-based system entitled San-Tech for monitoring of CDs.

    Methods

    This is a practical development study carried out to design and establish a program to monitor controlled drugs. The study was performed in three stages. At first, the informational and functional elements of the program were identified through interviews and investigations. In the second stage, they were reviewed and approved by experts. Then, this system was designed using the C # programming language, the server with ASP.NET Core API technology, and the user with Angular technology.

    Results

    The informational elements required for this system included 70 items in the classes of the patient, drug, prescription, physician, specialty, pharmacy. Nine functions are also considered for this system to apply more control over the use of CDs. The system was designed and available for pharmacies at https://pharmacy.hums.ac.ir.

    Conclusion

    This system can record some information, including patient and physician details, type and number of CDs, and the time of visit. According to this information, pharmacies, as well as Food and Drug Administrations, could monitor the sale and use of CDs

    Keywords: Controlled Drugs, System, Monitoring, Pharmacy
  • مائده هاشمی پور، فرید خرمی، مهری انصاری، طیبه بنی اسدی، نسرین داوری، مهربان شاهی*
    مقدمه

    این مطالعه‏ با هدف تعیین وضعیت کدهایICD-10 اختصاص یافته به پرونده‏ های بیماران مبتلا به سرطان از لحاظ سه ویژگی صحت، کامل بودن و به هنگام بودن انجام شد.

    روش

    در این پژوهش توصیفی- مقطعی، 374 پرونده با کدهای تشخیصی C00-D48 مربوط به سال 1394 به روش نمونه‏گیری طبقه‏ای انتخاب شد. ابزار گردآوری داده‏ ها، فرم محقق ساخته شامل بخش های ثبت چکیده‏ اطلاعات بالینی، کدهای استادیاران و کدگذاران، بررسی و مقایسه کدها با هم، ثبت یافته‏ های حاصل از کنترل کدها در جداول ICD-10 و خطاهای استخراج شده از کدهای کدگذاران بود. عوامل موثر در بروز انواع خطای کدگذاری در سطوح مختلف و تاثیر آن ها بر صحت و کامل بودن کدها، دسته‏ بندی شد.

    نتایج

    در 79 پرونده (21/76 درصد) خطای کدگذاری مشاهده شد. تفاوت کدها، در سطح فصل در 30 مورد، به علت عدم رعایت قوانین انتخاب تشخیص اصلی و در 38 مورد از پرونده ‏ها ناشی از مطالعه ناکافی اطلاعات پرونده بود. از لحاظ کامل بودن، در 27 پرونده، کدهای کدگذاران نسبت به کدهای استادیاران دارای نقص بود. از نظر به هنگام بودن، طبق استاندارد سازمان جهانی بهداشت، کدگذاری پرونده‏ ها طی 48 ساعت پس از ترخیص بیماران، انجام می‏‏شد.

    نتیجه گیری

    کیفیت کدگذاری تنها وابسته به کدگذار نیست و عوامل دیگری از قبیل نقص در مستندسازی می‏تواند در کیفیت کدگذاری تاثیرگذار باشد؛ بنابراین آموزش ‏های مداوم در راستای رفع اشکالات، برای گروه‏های کدگذاران و مستندسازان به خصوص در زمینه‏ ی سرطان الزامی است. به دنبال آن استفاده از نتایج این مطالعه جهت برنامه‏ ریزی کارگاه ‏های مرتبط توصیه می‏شود.

    کلید واژگان: کدگذاری, طبقه بندی, سرطان, ثبت سرطان, کیفیت
    Maedeh Hashemipour, Farid Khorrami, Mehri Ansari, Tayebeh Baniasadi, Nasrin Davari, Mehraban Shahi*
    Introduction

    The aim of this study was to determine the status of ICD-10 codes assigned to cancer patients' medical records in terms of three attributes of accuracy, completeness, and timeliness.

    Method

    in this cross-sectional descriptive study, 374 medical files with C00-D48 diagnosis codes were selected through stratified sampling. Data gathering tool was a researcher-made checklist consisted of clinical information summary, codes assigned by assistant professors and coders, the review and comparison of the codes, the results obtained from the control of codes by ICD-10 and the errors extracted from coders’ codes. The factors affecting the occurrence of coding errors at different levels and their impact on the accuracy and completeness of the codes were classified.

    Results

    Totally, coding errors were observed in 79 cases (21.74%). differences in codes at the level of the chapter were due to not following the rules for choosing the main diagnosis (30 cases) and inadequate study of the records (38 cases). In terms of completeness, in 27 cases (7.43%), codes assigned by coders were defective compared to assistant professors’ codes. In relation to the timeliness, in accordance with the WHO standard, coding was done within 48 hours of the patient's discharge.

    Conclusion

    According to the results, coding quality is not only dependent on the coders, but also on other factors such as documentation defect. Therefore, continuous training for both coders and documenters is necessary to resolve defects, especially in the field of cancer. It is also recommended to use the results of this study for planning related workshops.

    Keywords: Coding, Classification, Cancer, Cancer registry, Quality
  • Zahra Alighanbari, Ali Alizadeh *, Farid Khorrami
    Introduction
    Most modern medical issues are inherently complicated and accurate decisions are not always likely to be made based on logical reasons. Furthermore, the huge volume of information relevant to a simple diagnostic area makes this decision making even more troublesome. Hence, with the advent of technology, there is an ever increasing need for the Clinical Decision Support System (CDSS) in hospitals. This study has been conducted in an Iranian hospital with the aim of identifying the most significant barriers for implementing CDSS and suggesting appropriate strategies to remove them.
    Methods
    This qualitative cross-sectional study was conducted in 2015. The sample population of the study included 180 physicians and nurses in Shahid Mohammadi hospital in Bandar Abbas whose performance was changed using CDSS. The participants were selected using stratified sampling from 23 different wards in the hospital. First, the barriers and strategies for implementation of CDSS in other countries were extracted from a review study which was used to make a preliminary model. Then, the results of a questionnaire and Delphi tests in three rounds were included in the final model.
    Results
    The most significant barriers in implementing CDSS were categorized into 6 groups according to the participants. These include barriers from human resources and infrastructures as well as financial, technical, environmental and legal ones. The barriers for them were divided into 5 categories including structural, technical, financial, human and environmental ones.
    Conclusion
    Since the most significant obstacle in implementing CDSS in this hospital was from humans, the hospital can use the barriers provided in 5 categories and better benefit from the system. These barriers are training the human resources before they start working, engaging them in implementation process of the CDSS and using evidence-based scientific databases in CDSS while removing fundamental barriers to the system.
    Keywords: Decision Support System, Clinical, Information Systems, Medical Informatics
  • Mohammad Jebraeily *, Bahlol Rahimi, Khadijeh Makhdoomi, Farid Khorami
    Introduction
    The hemodialysis patients face with multiple physical problems and psychosocial and social challenges. The proper interventions in the field of their education have a positive impact on the reduction of complications and improvement of the quality of their life. Despite the potential benefits of patient education, its success depends on various factors. The purpose of this study was determined present situation and factors affecting success of patient education in hemodialysis centers of Urmia University of Medical Sciences.
    Methods
    This is a cross-sectional descriptive study conducted in 2015. The study population included 420 patients in hemodialysis centers in Urmia University of Medical Sciences. Data were collected using a self-structured questionnaire which was estimated as both reliable and valid. The data were analyzed by SPSS 20 software descriptive statistics and analytical statistics.
    Results
    The most common of patients education methods in hemodialysis centers under study included handout-pamphlet (37%), oral conversation (26%) and workshop (18%). The most factors affective in hemodialysis patients education were related to patient education based on learning needs (4.85), ease of learning educational content (4.77), Proper communication between providers and patients (4.61), Skills of educators (4.50) and patient participation in the planning and implementation of education (4.44) respectively).
    Conclusion
    The hemodialysis patients need education in order to adapt to their condition and perform self-care behavior. So, physicians and nurses should provide education based on learning needs of patient through effectively communicating with patients and applying various methods. It is necessary that continuing education for healthcare provider conducted and also the quality of patient education evaluated and motivation of health care providers increased.
    Keywords: Patient Education, Factors Affecting, Success, Hemodialysis
  • محمد دهقانی، محمدحسین حیوی حقیقی *، جمیله سلیمی، فرید خرمی
    زمینه و هدف
    ایمنی بیمار یکی از مهمترین دغدغه های سازمان های مراقبت بهداشتی و درمانی است. اولین گام در ارتقا و بهبود فرهنگ ایمنی بیمار ارزیابی این مقوله است. بر همین اساس مطالعه حاضر به هدف بررسی فرهنگ ایمنی بیمار از دیدگاه پرستاران در بیمارستان های آموزشی استان هرمزگان صورت گرفت.
    روش بررسی
    پژوهش حاضر توصیفی از نوع مقطعی و نمونه پژوهش شامل 190 نفر از پرستاران بیمارستان های آموزشی درمانی استان هرمزگان بود که با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی برای مطالعه انتخاب شدند. ابزار این مطالعه پرسش نامه استاندارد «پیمایش بیمارستانی در مورد فرهنگ ایمنی بیمار» HOSPICبود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های آماری تی مستقل و تحلیل واریانس یکطرفه و آزمون تعقیبی LSD (برای مشخص شدن گروه ها) در نرم افزار SPSS نسخه 16 استفاده شد.
    یافته ها
    از بین ابعاد مختلف فرهنگ ایمنی بیمار بعد تعداد کارکنان و مسائل مرتبط (25/40%) کمترین امتیاز و بعد کارگروهی درداخل بخش بیشترین امتیاز (60/85%) را کسب کردند. در طی 12 ماه گذشته 63 نفر (7/35%) از پرستاران هیچ گزارش وقوع خطایی ارائه نداده و 53 نفر (1/30%) فقط 1 یا 2 گزارش وقوع خطا را ارائه کرده بودند. امتیاز ابعاد مختلف فرهنگ ایمنی بر حسب سابقه کار، نوع استخدام، بیمارستان، و میزان ساعات کاری متفاوت بود (05/0 P<).
    نتیجه گیری کلی: با توجه به یافته ها پیشنهاد می شود که مدیران و سیاست گذاران عوامل تاثیر گذار بر در فرهنگ ایمنی بیمار را شناسایی کرده، محیط کاری را بهبود داده و فضای سازمانی حمایت کننده ای را به وجود آورند. مطالعات بیشتری برای یافتن علل نارکارآمدی گزارش خطاهای پزشکی، پرستاران در مورد نیاز است.
    کلید واژگان: فرهنگ ایمنی بیمار, خطای پزشکی, پرستاران
    M. Dehghani, Mh Hayavie Haghighi *, J. Salimi, F. Khorami
    Background and Aim
    Patient safety is a major concern for health care organizations. The first step to improve culture of patient safety is its assessment. Accordingly this study was performed with the aim of assessing culture of patient safety from nurses’ perspective in the hospitals affiliated to Hormozgan University of Medical Sciences.
    Material and Methods
    It was a descriptive cross-sectional study. The sample consisted of 190 nurses working in educational hospitals of Hormozgan province who were recruited by stratified random sampling in 2012. Data was collected by Hospital Survey on Patient Safety Culture questionnaire (HOSPIC) and analyzed by independent T. test, one-way ANOVA and Post hoc test of LSD using SPSS- PC (v. 16).
    Results
    Among the different dimensions of patient safety culture, the lowest score was related to the number of employees and its related issues (40.25%) and the highest score was related to team work in the unit (85.60%). In the past 12 months, 63 nurses (35.7%) did not report any errors and 53 nurses (30.1%) reported only 1 or 2 error. Significant differences was seen between the score of different dimensions of patient safety culture and nurses’ work experience, the type of employment, hospitals, and the amount of working hours (p <0.05).
    Conclusion
    Regarding the findings, it is suggested that managers and policy makers identify the factors involved in patient safety culture and improve the working environment, and promote supportive organizational climate in hospitals. Farther research is needed to detect the causes of nurse's failure to report medical errors.
    Keywords: Patient safety culture, Medical errors, Nurses
  • محمد دهقانی، محمدحسین حیوی حقیقی *، نرگس طیاری، فرید خرمی
    مقدمه
    مستندات پرستاران به دلیل کاربردهای فراوان آن دارای اهمیت بالایی می باشد، عوامل مختلفی برروی کیفیت این مستندات تاثیرگذار است. ارزیابی مستمر مستندات و شناسایی عوامل موثر بر آن نقش مهمی در بهبود مستندسازی پرستاران دارد. در این مطالعه همبستگی رفتار سازمانی پرستاران بیمارستان های آموزشی دانشگاه علوم پزشکی هرمزگان با کیفیت مستندسازی آن ها مورد بررسی قرار گرفته است.
    روش
    این مطالعه به صورت توصیفی- همبستگی در سال 1392 انجام شد. جامعه پژوهش شامل پرستاران چهار بیمارستان آموزشی دانشگاه علوم پزشکی هرمزگان بود. با استفاده از روش نمونه گیری طبقه تصادفی از بین 452 پرستار تعداد 176 نفر انتخاب شدند. برای جمع آوری داده های مربوط به رفتار سازمانی از سه پرسشنامه «شاخص رضایت شغلی»، «پرسشنامه رفتار شهروندی سازمانی پودوسکوف» و «پرسشنامه سرمایه اجتماعی ناهاپیت» استفاده شد. سه چک لیست خود ساخته «بررسی کمی مستندات»، «بررسی کیفی مستندات» و «میزان رعایت اصول گزارش نویسی» برای جمع آوری داده های مربوط به نحوه مستندسازی استفاده گردید، جمع این سه چک لیست نشان دهنده نمره مستندسازی پرستاران بود. برای بررسی روایی ابزارها از نظرات 8 نفر مدرس و کارشناس (روایی محتوا) استفاده گردید و پایایی پرسشنامه ها با استفاده از آزمون آلفا کرونباخ به دست آمد. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS v.16 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
    یافته ها
    نمره کیفیت مستندسازی پرستاران در مقاطع مختلف تحصیلی تفاوت معناداری داشت، علاوه بر این مشخص شد که پرستاران با وضعیتهای مختلف استخدامی نمره های متفاوتی در نحوه مستندسازی اخذ نمودند (P<0.01). اختلاف معنا داری در نمره نحوه مستندسازی در بین بیمارستان ها و بخش های مختلف مشاهده گردید. یافته های پژوهش مشخص کرد که بین ابعاد مختلف رضایت شغلی، سرمایه اجتماعی و نحوه مستندسازی همبستگی مستقیم و معناداری وجود دارد (P<0.05).
    نتیجه گیری
    آزمون های آماری مشخص کرد که نمره رفتار سازمانی پرستاران (رضایت شغلی، سرمایه اجتماعی و رفتار شهروندی سازمانی) با نمره کیفیت مستندسازی آن ها رابطه مستقیم و معناداری دارد. لذا مدیران و سرپرستاران بیمارستان ها می توانند با بهبود رفتار سازمانی پرستاران، کیفیت مستندات پرستاران را تضمین کنند.
    کلید واژگان: مستندسازی, رفتار سازمانی, پرستاران, پرونده های پزشکی
    M. Dehghani Mh Hayavie Haghighi*, N. Tayary, F. Khorami
    Introduction
    Numerous factors affect on quality of nursing documentation. Continuous evaluation and identifying factors affecting documentation have a significant role on improving the quality of documentation. This study aimed at Nurses’ organizational behavior and their quality of documentation in teaching hospitals of Hormozgan University of Medical Sciences.
    Method
    This is a descriptive cross-sectional study conducted in 2013. The study population were nurses in teaching hospitals of Hormozgan University of Medical Sciences. From a total of 552 nurses, 215 nurses were selected using random sampling. Three standard questionnaires and three Self-made check list were used for data collection. Validity of the tools was measured using comments of professors and experts and reliability of the questionnaire was measured using Cranach’s alpha. Collected data were analyzed using SPSS version 16. Pearson, ANOVA, and T-student were used to assess relationship between variables.
    Results
    Levels of nursing education and type of employment stipulated in the employment contract had significant effect on the score of documentation (P<0.01). In addition, hospitals and various departments had significant differences in the documentation scores. From the other side, job satisfaction, social capital and organizational citizenship behavior have significant positive correlation with the total score of nursing documentation (P<0.05).
    Conclusion
    Nurses organizational behavior including job satisfaction, social capital, and organizational citizenship behavior, can have an impact on the quality of their documentation. Therefore, hospital managers and supervisors can ensure quality of nursing documentation following improving organizational behavior.
    Keywords: Documentation, organizational behavior, nurses, medical records
  • راحیل حسینی اشپلا، فرید خرمی*، طیبه بنی اسدی، ندی آذرمهر، فرحناز محمدی، محمدحسین حیوی، محمد دهقانی
    مقدمه
    ساز و کار بازپرداخت هزینه های درمان یکی از عوامل مهمی است که به طور مستقیم و غیرمستقیم در مدیریت مالی و کنترل هزینه های بیمارستان تاثیرگذار است. بدین منظور کشورهای مختلف از نظام های بازپرداخت متفاوتی استفاده می کنند، این مطالعه به منظور مقایسه هزینه پرونده های بستری در دو سیستم بازپرداخت آینده نگر (گلوبال) ایران با سیستم گذشته نگر انجام شده است.
    روش کار
    مطالعه توصیفی تحلیلی حاضر بر روی 1286 پرونده بیماران بستری گلوبالی در بیمارستان فکری بستک وابسته به دانشگاه علوم پزشکی هرمزگان در سال 1391 انجام شد. در این پژوهش ابتدا هزینه واقعی خدمات و مدت اقامت پرونده ها از سیستم اطلاعات بیمارستانی استخراج شد و سپس متوسط هزینه و اقامت بیمار برای هر یک از اعمال جراحی تعیین و با هزینه و متوسط اقامت بیمار تعیین شده در نظام گلوبال ایران مقایسه گردید. در نهایت بعضی از اقدامات جراحی که فراوانی آنها کمتر از 10 مورد بود، از جامعه آماری برای مقایسه میانگین هزینه و مدت اقامت خارج گردید و برای سایر اقدامات جراحی، معناداری تفاوت میانگین هزینه و متوسط اقامت بیمار در دو جامعه با استفاده از آزمون t-test در نرم افزار SPSS 16 مورد بررسی قرار گرفت.
    یافته ها
    حدود یک چهارم از پرونده های بیماران بستری در بیمارستان مورد مطالعه، پرونده های گلوبالی بودند. در این بیمارستان 62 درصد موارد گلوبال، در گروه اعمال زنان و زایمان، 20 درصد موارد در گروه اعمال جراحی عمومی و 18 درصد موارد در گروه اعمال جراحی چشم بود. در 86 درصد پرونده ها، احتساب هزینه عمل جراحی با گلوبال به سود بیمارستان بوده است، که 91درصد از این اختلاف هزینه ها معنادار بودند. در بیش از 99 درصد موارد متوسط روزهای بستری کمتر از متوسط روزهای بستری استاندارد بود که در 64 درصد موارد، این اختلاف معنادار شد.
    نتیجه گیری
    با توجه به کاهش مدت اقامت بیماران در اعمال جراحی گلوبال، بازنگری در این سیستم بازپرداخت ضروری به نظر می رسد و پیاده سازی سیستم بازپرداخت آینده نگر برای سایر تشخیص ها و اعمال پیشنهاد می گردد.
    کلید واژگان: سیستم های بازپرداخت آینده نگر, گروه های مرتبط تشخیصی (DRG), نظام گلوبال ایران
    Rahil Hoseini Eshpala, Farid Khorramy *, Mohammad Dehghani
    Introduction
    The reimbursement mechanism of the cost of treatment is an important factor which directly or indirectly affects the financial management and control of hospitals costs، hence different countries use different reimbursement systems. This study evaluated the prospective reimbursement system (global system); at one of the hospitals in Hormozgan University of Medical Sciences.
    Methods
    This descriptive-analytical study evaluated 1286 Global inpatient records in Fekri hospital affiliated to Hormozgan University of Medical Sciences. First the actual cost of care and length of stay for each of the global records was extracted using the hospital information system. Then the average cost and patient''s stay for each of global procedures were compared with the cost and length of stay determined by Iran global system. Data analysis was performed using descriptive statistics and T-test was used to test the research hypothesis.
    Results
    One quarter of all inpatient records belonged to global payment system. 62% of global records belonged to OB/GY operations، 20% to general surgery and 18% to ophthalmic surgery. The analysis of the cost of 86% of surgery global records showed to be beneficial for the hospital، where 91% of these cost differences were found to be significant. For more than 99% of cases in global system، the average length of stay was less than average standard length of stay، and for 64% cases this difference was found to be statistically significant.
    Conclusion
    Regarding the reduction of length of stay of patients in global payment system، the review and implementation of global payment system for other diagnoses and operations is highly recommended.
    Keywords: Prospective Payment Systems, Diagnosis, Related Groups (DRG), Global System of Iran
  • محمد دهقانی، محمدحسین حیوی حقیقی*، داوود مصطفا یی، فاطمه استبصاری، شیده رفعتی، فرید خرمی
    مقدمه
    رفتار شهروندی سازمانی و سرمایه اجتماعی از جمله رفتارهای سازمانی کارکنان بیمارستان ها است که می تواند در بهره وری و کارایی بیمارستان ها تاثیرگذار باشد. مطالعه حاضر رابطه بین سرمایه اجتماعی و رفتار شهروندی سازمانی کارکنان بیمارستان های آموزشی درمانی دانشگاه علوم پزشکی هرمزگان را مورد بررسی قرار می دهد.
    روش کار
    این تحقیق از نوع توصیفی تحلیلی است که به صورت مقطعی در سال 1392 انجام شد. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه رفتار شهروندی (Podsakoff) و سرمایه اجتماعی(Nahapiet) بود که پایایی آن ها با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ به ترتیب 82/ و 74/ به دست آمد. همچنین روایی پرسشنامه ها با استفاده از نظر اساتید و صاحب نظران تائید شد. نمونه گیری به روش تصادفی طبقه ای انجام شد. تحلیل داده های جمع آوری شده به کمک نرم افزار SPSS 19 و با استفاده از آمار توصیفی (میانگین، انحراف معیار) تجزیه و تحلیل شد و سپس رابطه بین متغیر ها با آزمون پیرسون و آنالیز واریانس (ANOVA) مشخص شد.
    یافته ها
    میانگین رفتار شهروندی سازمانی 53/0±1/3 و میانگین سرمایه اجتماعی 58/0±7/2 بود، همچنین. رفتار شهروندی سازمانی با سرمایه اجتماعی رابطه معنی دار و مستقیمی داشت. متغیرهای دموگرافیک میزان تحصیلات، پست سازمانی، نوبت کاری، جنسیت در میزان سرمایه اجتماعی و رفتار شهروندی سازمانی تاثیرگذار بود (01/0P<).
    نتیجه گیری
    با توجه به اهمیت رفتار شهروندی سازمانی در ارتقا بهره وری سازمان ها و رابطه مستقیم و معنی دار آن با سرمایه اجتماعی، مدیران مراکز مراقبت بهداشتی و درمانی و بیمارستان ها باید سیاست ها و راهکارهای مناسبی جهت ارتقا این دو مقوله اتخاذ نمایند.
    کلید واژگان: کارکنان بیمارستان, سرمایه اجتماعی, رفتار شهروندی سازمانی
    Mohammad Dehghani, Mohammad Hosein Hayavi Haghighi *, Davod Mostafaie, Fateme Estebsary, Shide Rafati, Farid Khorami
    Introduction
    Organizational citizenship behavior (OCB) and social capital constitute Organizational behavior، which have important effect on performance and productivity. Therefore this study was conducted to analyze the relationship between social capital and (OCB) among employees at teaching hospitals in Hormozgan University of Medical Scinces.
    Methods
    This cross-sectional study was performed in 2011. Standardized questionnaires of Podsakoff and Nahapeit were used to gather data on OCB and social capital، respectively. The validity of questionnaires was approved and its reliability was measured by calculating Cronbach''s alpha which was shown to be 0. 72، 0. 84، respectively. Sampling was done through classified random sampling method. Data analysis was performed using SPSS 19 software and to analyze the relationship between above mentioned variables ANOVA and Pearson tests were used.
    Results
    The mean value of organizational citizenship behavior and social capital were found to be 3. 1±0. 53 and 2. 7±0. 58، respectively. A statistically significant relationship between OCB and social capital was observed. In addition، There was significant relationship between demographic variables such as education، organizational position، shift work and gender with social capital and OCB (P<0. 01)
    Conclusion
    Considering the importance of organizational citizenship behavior for Institutions، to improve efficiency it is suggested that administrators of hospitals and health care institutes adopt policies to enhance these two issues among staff.
    Keywords: Personnel, Hospitals, Social Capital, Organizational Citizenship Behavior
  • محمدتقی امینی، علی ربیعی، ندا آذرمهر، فرید خرمی
    مقدمه
    برای توسعه پروژه هر سیستم اطلاعاتی باید چهار مرحله اصلی تحلیل، طراحی، پیاده سازی و ارزیابی انجام شود که مرحله ارزیابی یکی از مراحلی است که کمتر به آن توجه می شود. لذا این پژوهش به تعیین میزان تحققمنافع سیستم اطلاعات بیمارستانی در وضعیت موجود و مطلوب و ارزیابی میزان موفقیت پروژه سیستم اطلاعات بیمارستانی در بیمارستان آموزشی درمانی شهیدمحمدی شهر بندرعباس پرداخته است.
    روش کار
    این پژوهش کاربردی- توسعه ای از نوع توصیفی- تحلیلی و مقطعی است که در سال 1391 انجام شد. جامعه آماری این پژوهش کلیه مدیران و کارشناسان مسئول، درگیر در به کارگیری سیستم اطلاعات بیمارستانی، بیمارستان آموزشی درمانی شهیدمحمدی بندرعباس بود. این تحقیق به وسیله پرسشنامه ای که روایی و پایایی آن به روش علمی سنجیده شد، بر روی تمامی اعضای جامعه پژوهش انجام شد و پس از جمع آوری پرسشنامه جهت تجزیه و تحلیل نتایج حاصله از نرم افزارSPSS استفاده شد و با استفاده از آزمون ویلکاکسون به فرضیه های پژوهش پاسخ داده شد و در نهایت با استفاده از مدل تحلیل شکاف، فاصله بین وضعیت موجود و مطلوب تعیین گردید.
    نتایج
    نتایج نشان می دهد که بکارگیری پروژه سیستم اطلاعات بیمارستانی موجب شده که مزایای بالینی 52/55 درصد، مزایای مدیریتی 72/56 درصد و مزایای مالی 67/60درصد در وضعیت موجود تحقق یابند. همچنین کمترین شکاف از وضعیت مورد انتظار به ترتیب مربوط به مزایای مالی (79/23- درصد)، بالینی (17/26- درصد) و مدیریتی (91/26- درصد) می باشد.
    نتیجه گیری
    با توجه به یافته ها می توان در بعد مدیریتی با تولید داشبوردهای مدیریتی در سیستم اطلاعات بیمارستانی شکاف موجود را کاهش داد و در بعد بالینی نیز برای دسترسی سریع به داده های بالینی، در محل ارائه مراقبت، داده های بالینی نیز علاوه بر داده های پاراکلینیکی ثبت گردند. برای ارتقاء مزایای مالی، ثبت کسورات بیمارستانی در سیستم و تولید گزارشات تراز، پیشنهاد می گردد.
    کلید واژگان: سیستم اطلاعات بیمارستانی - سیستم های اطلاعات مدیریت, تحلیل شکاف
    Introduction
    Every project of information systems is to develop by four main stages of analysis; design، implementation and evaluation. This study was addressed to determine the current and desired status of benefits achieved in hospital information system and evaluate the success rate of hospital information system project in Shahid Mohammadi hospital، Bandar Abbas، Iran.
    Methods
    This cross - sectional study was done in 2012. The target population of this research was all managers and experts involved in implementing hospital information system، in Shahid Mohammadi hospital. A questionnaire with confirmed validity and reliability was used to collect the data. Wilcox on test was used for statistical analysis، using SPSS software and the gap between current and desired situation was determined، using gap analysis model.
    Results
    The results show that use of hospital information system tends to realize the clinical benefits (55. 52%)، management benefits (56. 72%) and the financial benefits (60. 67%) in current status. The least gap of the expected status is related to financial (23. 79%)، clinical (26. 17%) and managerial (26. 91%) aspects.
    Conclusion
    According to the results، in management m an administrative dashboard in hospital information system can be produced to reduce the gaps in management and have quick access to clinical and para-clinical data. To escalate financial benefits and resuce insurance payment problems، hospital balance reports is suggested
    Keywords: Hospital Information Systems, Management Information Systems, Gap Analysis
  • محمدحسین حیوی حقیقی، محمد دهقانی، فرید خرمی، جهانپور علی پور
    مقدمه
    صحت کدگذاری علت زمینه ای مرگ با اطلاعات گواهی فوت و تفسیر قوانین کدگذاری علل مرگ توسط کدگذاران ارتباط دارد. هدف این مطالعه، تعیین صحت کدگذاری علت زمینه ای مرگ در بیمارستان های آموزشی دانشگاه علوم پزشکی هرمزگان بود.
    روش بررسی
    این پژوهش توصیفی- مقطعی در شش ماهه ی اول سال 1390 انجام شد. جامعه ی پژوهش شامل گواهی فوت کلیه ی متوفیان بیمارستان های آموزشی شهید محمدی (345 مورد) و کودکان (59 مورد) بود. ابتدا اطلاعات گواهی فوت بر روی فرم های جداگانه ثبت شد و دستیاران هر بخش، نسبت به تعیین توالی ها اقدام نمودند. سپس پژوهشگر، نسبت به کدگذاری مجدد و مقایسه با کدهای کدگذاران اقدام نمود. داده ها در نرم افزار SPSS ثبت و از طریق آمار توصیفی و آزمون Chi-square تحلیل شد.
    یافته ها
    صحت کدگذاری در بیمارستان شهید محمدی 7/51 درصد، در بیمارستان کودکان 0/54 درصد و در مجموع، 1/52 درصد بود. صحت کدگذاری با فصول ICD (International statistical classification of diseases)، تعداد خطوط و زبان تکمیل گواهی فوت رابطه ی معنی داری داشت. بهترین وضعیت کدگذاری متعلق به فصول بیماری های دستگاه تناسلی- ادراری (5/87 درصد) و نئوپلاسم ها (4/96 درصد) و بدترین وضعیت نیز متعلق به فصول علل خارجی (4/21 درصد) و بیماری های غدد درون ریز، تغذیه و متابولیک (6/27 درصد) بود. بیشترین کاربرد (0/36 درصد) و بهترین وضعیت کدگذاری (0/65 درصد صحت) متعلق به قانون عمومی و بیشترین خطا (0/85 درصد) متعلق به قانون 3 بود. قوانین کدگذاری نئوپلاسم ها به میزان (7/65 درصد) رعایت شده بود.
    نتیجه گیری
    کدگذاری علل مرگ در بیمارستان های مورد مطالعه وضعیت مطلوبی نداشت. آموزش پزشکان (درباره ی نحوه ی تکمیل گواهی فوت) و کدگذاران (درباره ی قوانین موجود برای انتخاب و کدگذاری علت زمینه ای مرگ) ضروری به نظر می رسد.
    کلید واژگان: علت زمینه ای مرگ, گواهی فوت, کدگذاری, طبقه بندی بین المللی بیماریها ویرایش دهم
    Mohammad Hossein Hayavi Haghighi, Mohammad Dehghani, Farid Khorrami, Jahanpour Alipour
    Introduction
    Coding underlying cause of death is associated with both written information on death certificate and interpretation of rules about coding cause of death by coder. This study aimed to review the cause of death coding accuracy in Hormozgan University of Medical Sciences (Hormozgan، Iran).
    Methods
    This was a descriptive cross-sectional study which was performed in 2010-2011 for six months. The study population included the death certificates of all the deceased in Shahid Mohammadi Educational Hospital (n = 345) and Pediatrics Educational Hospital (n = 59). First، information of death certificates was written on new forms. Then، the residents of the clinical wards determined the sequences and then the researcher took action for recoding death certificates and comparing his codes by original coders. Data were analyzed by descriptive statistics and chi-square test.
    Results
    Coding accuracy rate in Shahid Mohammadi Hospital، Pediatrics Hospital and in total were 51. 7%، 54% and 52. 1%، respectively. Coding accuracy had a statistically significant association with International Classification of Diseases Tenth Edition (ICD-10) chapters، number of lines and languages used for completing death certificates. The best status of coding was in chapters of genitourinary system diseases (87. 5 percent) and neoplasms (69. 4%). The worst condition was in chapters of external causes (21. 4%) and endocrine، nutritional and metabolic diseases. The most application (36%) and the best coding status (65% accuracy) belonged to general rule. Rule 3 was the most erroneous (85%) and neoplasms coding rules had been observed at rate 65. 7%.
    Conclusion
    Coding cause of death in these hospitals had not desirable status and education is essential for both physicians (regarding how to complete the death certificate) and coders (about rules of selecting and coding underlying cause of death).
    Keywords: Underlying Cause of Death, Death Certificate, Coding, International Classification of Diseases 10th Edition
  • فرید خرمی، راحیل حسینی اشپلا، طیبه بنی اسدی، ندا آذرمهر، فرحناز محمدی
    مقدمه
    با توجه به تعرفه های پایین خدمات تشخیصی و درمانی در بیمارستانهای دولتی و هزینه های بالای خدمات بهداشتی و درمانی، لزوم وصول کلیه درآمدها از سازمان های بیمه گر ضروری است. این پژوهش با هدف اصلی اولویت بندی عوامل کسورات بیمه ای به منظور مداخله هدفمند در بیمارستان شهیدمحمدی بندرعباس انجام گرفته است.
    روش کار
    این پژوهش کاربردی از نوع توصیفی - تحلیلی و مقطعی است. جامعه پژوهش شامل کل 2300 پرونده مشمول کسورات اسناد بیمه ای بیماران بستری در سه ماهه دوم سال 1387 بود. داده های مورد نیاز پژوهش از مستندات اسناد پزشکی سازمان های بیمه گر و مرکز آموزشی درمانی شهیدمحمدی استخراج گردبد، سپس عوامل کسورات به روش آنتروپی شانون وزن دهی و رتبه بندی شد و داده های توصیفی نیز توسط نرم افزار SPSS 16 مورد تحلیل قرار گرفت.
    نتایج
    بیشترین کسورات مربوط به صندوق روستایی بیمه خدمات درمانی با 53%، صندوق بستری شهری بیمه خدمات درمانی 14% و بیمه تامین اجتماعی 11% بوده است. بخش ارتوپدی (33%) و بخش جراحی عمومی (17%) بیشترین کسورات را در بین بخش ها داشتند. پس از وزن دهی، مهمترین عوامل کسورات به ترتیب اولویت شامل حق العمل، دارو، تمام وقتی جغرافیایی و بیهوشی بود.
    نتیجه گیری
    بر اساس نتایج، بیشترین عوامل کسورات مربوط به بخش های جراحی بود، که اکثرا ناشی از عدم آشنایی پزشکان و سایر پرسنل درگیر در فرآیند درمان بیمار با قوانین بیمه ای است. آموزش گروه مراقبت درمانی، بکارگیری سیستم های اطلاعات بیمارستانی و همچنین ارائه بازخورد کسورات به کارکنان می تواند باعث کاهش کسورات گردد.
    کلید واژگان: کسورات - بیمه - پرونده پزشکی - آنتروپی, شانون
    F. Khorrmmy, R. Hosseini Eshpala, T. Baniasadi, N. Azarmehr, F. Mohammady
    Introduction
    Due to the low tariffs of diagnostic and treatment services in public hospitals and the high cost of health care facilities، the need to receive all revenues from insurance agencies is essential. This study was carried out by the main purpose of prioritizing insurance deductions according to objective intervention in Shahid Mohammadi hospital in Bandar Abbas.
    Methods
    In this cross-sectional study the research population includs all 2300 inpatient records that were under insurance deductions during August to January of 2008. The data were collected by referring to the documents of insurance organizations and Shahid Mohammadi hospital records. The deduction factors of bills were weighted and ranked by Shannon Entropy method and the descriptive data was analyzed using SPSS16 software.
    Results
    The highest deductions were related to villagers health insurance fund (Khadamat Darmani-Rostaeian) (53%)، City hospitalization health insurance fund (khadamat Darmani-Bestari Shahri) and social insurance (Taamin Ejtemaei)، with 14 and 11 percent، respectively. The orthopedic ward (33%) and general surgery ward (17%) had the highest deductions among all of the hospital wards. After weighting and prioritizing deduction factors، surgeon commission، medicine، geographic full time of physicians and anesthesia were the main factors of the deductions.
    Conclusion
    According to the results، most of the deduction factors were pertinent to the surgery wards that were due to the lack of the doctors and the personnel knowledge who were involved in the treatment process under the insurance laws. The health care team training، use of hospital information systems and providing deductions feedback to the employees can reduce deductions.
    Keywords: Health Insurance – Reimbursement – Medical Record
  • محمدحسین حیوی حقیقی، فرید خرمی، سعید حسینی تشیزی، محمد دهقانی
    زمینه و هدف
    اطلاعات مرگ نقشی اساسی در تدوین برنامه های سلامت دارد و کدگذاری علل مرگ به سازماندهی و قابل استفاده شدن این اطلاعات می انجامد. هدف این مطالعه بررسی تاثیر خطاهای مستندسازی بر صحت کدگذاری علل مرگ در بیمارستان شهید محمدی بندرعباس است.
    روش بررسی
    این پژوهش توصیفی مقطعی در شش ماهه دوم سال 1390 و با مطالعه گواهی فوت همه متوفیان انجام شد. ابتدا اطلاعات گواهی فوت بر روی فرم های جداگانه ای ثبت شد و رزیدنت های هر بخش نسبت به تعیین توالی های گواهی فوت اقدام نمودند. سپس پژوهشگر نسبت به کدگذاری مجدد گواهی ها و مقایسه آن ها با کدهای کدگذاران اصلی اقدام نمود. در نهایت، برای استخراج اطلاعات مربوط به خطاهای مستندسازی، پژوهشگر به خود گواهی فوت مراجعه نمود. داده ها وارد نرم افزار SPSS شده و از طریق آمار توصیفی و آزمون کای دو و با محاسبه فاصله اطمینان 95% تحلیل شدند.
    یافته ها
    صحت کدگذاری علل مرگ برابر با 7/51% بود. صحت کدگذاری رابطه معنی داری با خطاهای ماژور داشت (001/0P=) اما، با خطاهای مینور رابطه معنی داری نداشت. از بین خطاهای ماژور، «درج علل مرگ دارای اثر یکسان». بیشترین تاثیر (1/82% خطا در کدگذاری) را داشت. بیشترین تاثیر این خطا مربوط به فصل بیماری های غدد تغذیه و متابولیسم (4/94% خطای کدگذاری) بود. زبان تکمیل گواهی فوت و تعداد خطوط با وقوع هر دو نوع خطا رابطه معنی داری داشتند.
    نتیجه گیری
    کدگذاری علل مرگ وضعیت مطلوبی در این بیمارستان ندارد. تاثیر نسبی (4/9%) خطاهای ماژور بر صحت کدگذاری، آموزش پزشکان درباره اهمیت و نحوه تکمیل گواهی را ضروری می سازد.
    کلید واژگان: خطاهای مستندسازی, علت مرگ, صحت, کدگذاری, طبقه بندی بین المللی بیماری ها ویرایش دهم
    Mohammad Hossein Hayavi Haghighi, Farid Khorami, Saeed Hosseini Teshizi, Mohammad Dehghani
    Background
    Death information have critical role in adjustment of health plans and cause of death coding leads to organizing and being used of this information. Purpose of this study is to review the impact of documentation errors on cause of death coding accuracy in Shahid Mohammadi hospital in Bandarabbas.
    Methods
    This descriptive cross sectional study performed in second half of 2011 by a survey on all death certificates. At first, certificates information were written on forms separately and residents determined sequences of death certificates. Next, the researcher recorded certificates and compared his codes with primary coders. At last, the researcher referred to death certificates for extracting information about documentation errors. Data entered in SPSS and was analyzed with descriptive statistics and chi square test in 95% confidence interval.
    Findings
    Accuracy rate of causes of death coding was 51. 7%. There was a meaningful relationship between coding accuracy and major errors (P=. 001); but, between coding accuracy and minors there was not. Among major errors, «cause of death with equal effects» has the most affect (82. 1% error in coding) and the most impact of this error was in endocrine chapter, (94. 4% error in coding). Number of death certificate lines and its language have meaningful relation with both errors.
    Conclusion
    Cause of death coding is not acceptable in this hospital. Considering impact of major errors (9. 4%) on coding accuracy, physicians training in death certificate issue is required.
    Keywords: Key words: Documentation Error, Death Certificate, Cause of Death, Accuracy, Coding, ICD, 10
  • مریم احمدی، اعظم قادری، فرید خرمی، شهرام زارع
    مقدمه
    در عصر حاضر، با توجه به ارزش خاص اطلاعات، تجهیز مدیریت به یک سیستم اطلاعات صحیح و مطمئن، که توانایی مدیریت را در اتخاذ تصمیمات در مورد برنامه ریزی، سازمان دهی و کنترل ارتقا بخشد، به یک ضرورت اساسی تبدیل شده است. این پژوهش با هدف تحلیل و ارزیابی نیازهای اطلاعاتی واحد آمار معاونت درمان دانشگاه های علوم پزشکی کشور انجام گرفت تا نتایج آن در طراحی و انتخاب یک سیستم جامع اطلاعات مدیریت در این دانشگاه ها مورد استفاده قرار گیرد.
    روش بررسی
    این پژوهش از نوع کاربردی و از دسته مطالعات توصیفی- مقطعی بود که در سال 1387 انجام گرفت. جامعه ی مطالعه ی آن شامل مدیران واحد آمار و مدارک پزشکی معاونت درمان 39 دانشگاه علوم پزشکی کشور و ابزار جمع آوری اطلاعات پرسش نامه بود. با توجه به وجود روش های مختلف طراحی سیستم های اطلاعاتی، از دو روش BSP (Business system planning) -بر مبنای فرایندها و شرح وظایف- و CSF (Critical success factors) -بر مبنای فاکتورهای حیاتی موفقیت مدیران- الگوبرداری شد. جهت تحلیل و آنالیز داده ها از نرم افزار 16SPSS استفاده گردید.
    یافته ها
    در مجموع از 137 مورد نیاز اطلاعاتی شناسایی شده، 63 درصد جزء نیازهای اطلاعاتی اولیه از دیدگاه خود مدیران بوده است. 12 درصد از نیازهای اطلاعاتی، جزء فاکتورهای حیاتی موفقیت مدیران واحد (CSF) قرار گرفتند. 17 درصد نیازهای اطلاعاتی شناسایی شده، پایین تر از حد اولویت قرار گرفتند. 18 درصد نیازهای اطلاعاتی از طریق فرم، 9 درصد از طریق بانک اطلاعاتی، 33 درصد از طریق فرم و بانک اطلاعاتی به طور مشترک، 3 درصد از طریق وب سایت اینترنتی در دسترس بودند و 37 درصد نیازها منبع مشخصی نداشتند.
    نتیجه گیری
    با توجه به اینکه 37 درصد نیازهای اطلاعاتی مدیران فاقد منبع اطلاعاتی بودند، طراحی سیستم اطلاعات مدیریت در این واحد ضروری است. با وجود شناسایی 63 درصد از نیازهای اطلاعاتی واحد توسط خود مدیران، طراحی سیستم های اطلاعاتی نباید به تنهایی متکی بر نیاز آن ها باشد و استفاده از روش های علمی در طراحی سیستم های اطلاعاتی توصیه می شود.
    کلید واژگان: سیستم اطلاعات مدیریت, ارزیابی نیازها, اطلاعات
    Maryam Ahmadi, Azam Ghaderi, Farid Khorrami, Shahram Zare
    Background And Aims
    Given the ever-increasing importance and value of information, providing management with a reliable information system, which can facilitate decision making regarding planning, organization and control, is vitally important. This study aimed to analyze and evaluate information needs at statistics and medical records departments of Iranian medical universities. The findings of this study can be utilized in designing and selecting a comprehensive information management system.
    Methods
    This descriptive applied cross-sectional research was carried out in 2008. The managers of statistics and medical records departments at 39 medical universities in Iran were included. Data was collected by a questionnaire. Since different methods can be used in designing information systems, the principles of BSP (business system planning) and CSF method (critical success factors) methods were considered. The collected data was analyzed by SPSS16.
    Results
    A total number of 137 needs were determined from which 63% were considered as basic by the managers. In addition, 12% of information needs were categorized as the critical success factors of managers. On the other hand, 17% of the identified information needs were not priorities and were thus excluded. Finally, 18% of information needs were obtained through forms, 9% through the database, 33% through both forms and database, and 3% through the website. However, 37% of the needs lacked a definite source.
    Conclusion
    Since 37% of information needs of the managers did not have a particular source, developing an information system in such offices is necessary. Despite the important role of users in designing information systems (identifying 63% of information needs), other scientific methods are also needed to be utilized in designing information systems.
    Keywords: Management Information System, Needs Assessment, Information
  • فرید خرمی، مریم احمدی، شهرام زارع، راحیل حسینی اشپلا
    مقدمه
    تجهیز مدیریت به یک سیستم اطلاعات صحیح و مطمئن باعث ارتقای توانایی آن در اتخاذ تصمیم در مورد برنامه ریزی، سازمان دهی و کنترل می گردد. این پژوهش با هدف تحلیل و ارزیابی نیازهای اطلاعاتی اداره تجهیزات پزشکی معاونت های درمان دانشگاه های علوم پزشکی کشور انجام گرفته است.
    روش کار
    این پژوهش از نوع کاربردی و توصیفی مقطعی است. جامعه مطالعه در این پژوهش مدیران اداره تجهیزات پزشکی 39 دانشگاه علوم پزشکی کشور و ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه بود که در سال 1387 انجام گرفت. با توجه به وجود روش های مختلف طراحی سیستم های اطلاعاتی، ما از دو روش BSP که بر مبنای فرآیندها و شرح وظایف و روش CSF که بر مبنای عوامل حیاتی موفقیت مدیران است الگوبرداری کردیم. برای تحلیل و آنالیز داده ها از نرم افزار SPSS نسخه 16 استفاده شد.
    یافته ها
    در مجموع از 29 مورد، نیاز اطلاعاتی شناسایی شده، 62% جزو نیازهای اطلاعاتی اولیه از دیدگاه خود مدیران بود. 41% از نیازهای اطلاعاتی، جزو عوامل حیاتی موفقیت مدیران (CSF) واحد قرار گرفتند. 4% نیازهای اطلاعاتی از طریق فرم، 14% فرم و بانک اطلاعاتی به طور مشترک، و 11% وب سایت اینترنتی در دسترس بودند و 71% نیازها بدون منبع (فرم، بانک اطلاعاتی، وب سایت) مشخص بودند.
    نتیجه گیری
    با توجه به این که 71% نیازهای اطلاعاتی مدیران، فاقد منبع اطلاعاتی بودند، طراحی سیستم اطلاعات مدیریت در این واحد ضروری به نظر می رسد. با وجود شناسایی 62% از نیازهای اطلاعاتی واحد، توسط خود مدیران، طراحی سیستم های اطلاعاتی نباید به تنهایی متکی بر نیاز آن ها باشد و استفاده از روش های علمی در طراحی سیستم های اطلاعاتی توصیه می شود.
    کلید واژگان: ارزیابی نیازها, سیستم اطلاعات مدیریت, تجهیزات پزشکی, اداره تجهیزات پزشکی
    Khorrami F., Ahmadi M., Zare Sh, Husseini Eshpala R.
    Introduction
    Given the ever-increasing importance and value of information, providing the management with a reliable information system, which can facilitate decision making regarding planning, organization and control, is vitally important. This study aimed to analyze and evaluate information needs of medical equipment offices.
    Methods
    This descriptive applied cross-sectional study was carried out in 2008. The population of the study included the managers of statistic and medical records at the offices of vice-chancellor for treatment in 39 medical universities in Iran. Data were collected using structured questioners. With regard to different kinds of designing information systems, sampling was done by two methods, BSP (based on processes of job description) and CSF method (based on critical success factors). The data were analyzed by SPSS-16.
    Results
    Our study showed that 41% of information needs were found to be critical success factors of managers of office. The first priority of managers was "the number of bed and bed occupancy at hospitals". Of 29 identified information needs, 62% were initial information needs of managers (from the view points of managers). Of all, 4% of information needs were obtained through the form, 14% through both the form and database, 11% through the web site and 71% had no sources (forms, databases, web site).
    Conclusion
    Since 71% of the information needs of statistic managers had no information sources, development of information system in these offices seems to be necessary. Despite the important role of users in designing information systems (identifying 62% of information needs), other scientific methods is also needed to be utilized in designing information systems.
  • جهان پور علی پور، محمدحسین حیوی حقیقی، فرید خرمی، سعید حسینی تشنیزی، لیلا بنیانی، فروغ کریمی، طیبه بنی اسدی
    مقدمه
    استفاده صحیح از نظام های اطلاعات مراقبت بهداشتی باعث بهبود ایمنی، بروندادها وکیفیت مراقبت، بهبود کارایی و بهره وری، کاهش هزینه ها و رضایت مندی می شود. هدف اصلی هر سازمان مراقبت بهداشتی، به خصوص موسسات بیمارستانی، بهبود کیفیت مراقبت است. چون کاربران اصلی نظام اطلاعات به خصوص نظام اطلاعات بالینی، پزشکان هستند، لذا، بررسی تاثیر استفاده از نظام های اطلاع رسانی پزشکی بر کیفیت مراقبت و عوامل موثر بر استفاده پزشکان از این نظام ها ضروری به نظر می رسد.
    روش کار
    این پژوهش از نوع توصیفی - تحلیلی است. برای انتخاب نمونه از روش نمونه گیری در دسترس استفاده شد، که شامل 74 نفر از پزشکان بیمارستان های آموزشی بود. گردآوری داده ها با استفاده از پرسشنامه خود ساخته انجام گرفت که روایی پرسشنامه توسط اساتید متخصص و پایایی آن از طریق آزمون مجدد (test-retest) به تایید رسید. در نهایت داده ها با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    یافته ها
    یافته های پژوهش نشان داد که نظام های «اطلاعات آزمایشگاه»با میانگین 4.61 و «بررسی علائم حیاتی آنلاین» با میانگین 4.28 و«بررسی اثرات متقابل دارویی» با میانگین 4.08 به ترتیب بیشترین تاثیر را در بهبود کیفیت مراقبت داشته اند. عوامل «نگرانی از امنیت اطلاعات» با میانگین 4.05، «ارتقاء مداوم نظام» با میانگین 4.04، «کمبود اطمینان به کیفیت خدمات نیروهای پشتیبان فناوری اطلاعات» با میانگین3.97 بیشترین تاثیر را در استفاده پزشکان از نظام های اطلاعات پزشکی داشته اند.
    بحث: پزشکان بیان کردند که نظام های اطلاعاتی در افزایش کیفیت مراقبت نقش موثری داشته اند. آن ها نگرانی از امنیت اطلاعات، کمبود مهارت های کامپیوتری، کمبود آموزش جهت استفاده بهینه از تمامی قابلیت های نظام اطلاعاتی و سرعت پایین انتقال اطلاعات را موثرترین عوامل در عدم استفاده از نظام های اطلاعاتی بیان کردند. لذا، بهینه سازی نظام های اطلاعاتی، بخصوص در حیطه عوامل مذکور جهت بهبود کیفیت مراقبت سلامت ضروری است.
    کلید واژگان: نظام اطلاع رسانی پزشکی, پزشکان, بیمارستان های آموزشی, دانشگاه علوم پزشکی هرمزگان
    J. Alipour, Mh Hayavi Haghighi, F. Khorami, S. Hoseni Teshnizi, L. Bonyani, F. Karimi, T. Baniasadi
    Introduction
    Quality improvement is the main purpose of health care organizations in general and of hospitals in particular. Physicians are the main users of information systems. It is, therefore, necessary to study the impact of using medical information systems on health care quality and the factors affecting the physicians’ use of these systems.
    Methods
    This is a descriptive-analytic study in which simple randomized sampling was used to select 74 physicians in teaching hospitals. The reliability of a researcher-made questionnaire – validated by experts – was confirmed by test-retest. The data were analyzed by SPSS using descriptive and inferential statistics.
    Results
    Laboratory information system, online vital sign system, and drug interaction inspection system (with mean values of 4.61, 4.28, and 4.08, respectively) showed the highest effects on health care quality. Moreover, the factors of data security concern, constant system upgrade, and lack of trust in the quality of the services of information technology workforce (with mean values of 4.05, 4.04, and 3.97, respectively) were found to have the highest impact on the physicians’ use of medical information systems.
    Discussion
    Physicians stated that information systems had an effective role in the quality improvement of health care. Data security concerns, lack of computer skills, lack of training for the optimal use of information systems, and slow transmission speed were the most effective factors in preventing physicians from using information systems. Thus, optimization of information systems especially in the aforementioned areas seems necessary for health care quality improvement.
  • مریم احمدی، شهرام زارع، راحیل حسینی اشپلا، فرید خرمی
    مقدمه
    با توجه به ارزش روزافزون اطلاعات، تجهیز مدیریت به یک سیستم اطلاعات صحیح و مطمئن که توانایی مدیریت را در اتخاذ تصمیم ها در مورد برنامه ریزی، سازماندهی و کنترل ارتقاء بخشد، به یک ضرورت اساسی عصر ما تبدیل شده است. این پژوهش سعی بر تحلیل و ارزیابی نیازهای اطلاعاتی معاونت درمان دانشگاه های علوم پزشکی کشور داشته، تا نتیجه آن در طراحی و انتخاب یک سیستم جامع اطلاعات برای مدیریتهای مختلف این حوزه، مورد استفاده قرار گیرد.
    روش کار
    این پژوهش از نوع کاربردی و توصیفی مقطعی است که در سال 1387 انجام گرفت. جامعه مورد مطالعه آن شامل مدیران معاونت درمان 39 دانشگاه علوم پزشکی کشور و ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه بود. با توجه به وجود روش های مختلف طراحی سیستم های اطلاعاتی، از دو روش برنامه ریزی سیستم شغلی (BSP) و فاکتورهای حیاتی موفقیت (CSF)، الگوبرداری شد. جهت تحلیل و آنالیز داده ها از نرم افزار SPSS نسخه 16 استفاده شد.
    نتایج
    در مجموع از 669 مورد نیاز اطلاعاتی شناسایی شده، 45 درصد جزء نیازهای اطلاعاتی اولیه از دیدگاه خود مدیران بوده است. 12درصد نیازهای اطلاعاتی شناسایی شده، پائین تر از حد اولویت بودند. 14درصد نیازهای اطلاعاتی از طریق فرم، 21 درصد فرم و بانک اطلاعاتی به طور مشترک، 4 درصد از طریق نرم افزارها یا بانکهای اطلاعاتی، 5 درصد سایت اینترنتی، در دسترس هستند و 56 درصد بدون منبع (فرم، بانک اطلاعاتی، سایت) مشخص بودند.
    نتیجه گیری
    با توجه به در دسترس نبودن منابع اطلاعاتی برای 56 درصد از نیازهای اطلاعاتی مدیران، طراحی سیستم اطلاعاتی مدیریت با تکیه بر فاکتورهای حیاتی موفقیت مدیران و سایر روش های علمی ضروری است.
    کلید واژگان: نیازهای اطلاعاتی, سیستم اطلاعات مدیریت, معاونت
    Introduction
    Considering the importance of information, providing the management with a reliable information system, can facilitate decision making regarding planning, organizing and controlling. This study aimed to analyze and evaluate information needs of managers at vice - chancellorship for treatment in Iranian medical science universities.
    Methods
    This cross-sectional study was carried out during 2009. The study population consisted all managers of vice-chancellor for treatment of 39 medical universities. Data collection was based on a predesigned questionnaire. In this study two methods of business system planning (BSP) and critical system factors (CSF). Data were analysed by SPSS software.
    Results
    Of 669 identified information needs, 45% were initial information needs of managers. 12% of the needs were not priorities and thus excluded. 14% of information needs were obtained through the forms, 4% through the database, 21% through both the form and database, 5% through the web site and 56% were without any sources.
    Conclusion
    It was shown that 56% of information needs of managers were without sources, So, designing management information system based on critical success factors and other scientific methods is necessary.
  • مریم احمدی، رقیه اسکروچی، شهرام زارع، فرید خرمی، نسرین مرادی
    مقدمه
    تجهیز مدیریت به یک سیستم اطلاعات صحیح و مطمئن، باعث ارتقاء توانایی آن در اتخاذ تصمیم در مورد برنامه ریزی، سازماندهی و کنترل می گردد. این پژوهش با هدف تحلیل و ارزیابی نیازهای اطلاعاتی دفتر پرستاری کشور انجام گرفته است.
    روش کار
    این پژوهش از نوع کاربردی و توصیفی مقطعی است. با توجه به وجود روش های مختلف طراحی سیستم های اطلاعاتی، از دو روش برنامه ریزی سیستم شغلی (BSP) که مبنای آن فرآیندها و شرح وظایف است و روش فاکتورهای حیاتی موفقیت مدیران (CSF)، الگوبرداری شده است.
    نتایج
    در مجموع 78 مورد نیاز اطلاعاتی شناسایی شد. 56 درصد جزء نیازهای اطلاعاتی اولیه از دیدگاه خود مدیران بود. 18 درصد از نیازهای اطلاعاتی، جزء فاکتورهای حیاتی موفقیت مدیران (CSF) دفتر پرستاری قرار گرفتند. نیاز اطلاعاتی «تعداد نیروی انسانی شاغل در بیمارستانها به تفکیک بخش» بیشترین اولویت را برای مدیران واحد داشته است. 5 درصد نیازهای اطلاعاتی شناسایی شده، پائین تر از حد اولویت قرار گرفتند. 3 درصد نیازهای اطلاعاتی از طریق فرم، 24 درصد فرم و بانک اطلاعاتی به طور مشترک، 3 درصد سایت اینترنتی، در دسترس هستند و 70 درصد بدون منبع (فرم، بانک اطلاعاتی، سایت) مشخص بودند.
    تیجه گیری: طراحی سیستم های اطلاعاتی با وجود اهمیت نقش کاربران، نباید به تنهایی متکی بر نیاز کاربران باشد و استفاده از روش های علمی در طراحی سیستم های اطلاعاتی توصیه می شود.
    کلید واژگان: سیستم های اطلاعات بیمارستانی, سیستم اطلاعات مدیریت, دفتر پرستاری
    M. Ahmadi, R. Shoorchi, S. Zare, F. Khorrami, F. Khorrami, N. Moradi
    Introduction
    Proving management with a reliable information system, can facilitate decision making regarding planning, organization and control. This study aims to evaluate information needs of Iranian Nursing Offices.
    Methods
    This applied, cross-sectional research utilizes critical success factor (CSF) and business system planning (BSP) methods to assess information needs Iranian nursing offices.
    Results
    Of 78 identified information needs, 56% were initial information needs of managers. 18% of information needs were found to be critical success factors of managers of nursing office. The first priority of managers was "the number of manpower employed at hospitals separated by wards". 5% of the identified information needs were not priorities and thus excluded, 3% were through the web site and 70% were without sources.
    Conclusion
    Despite the important role of users in designing information systems, other scientific methods also need to be utilized in designing information systems.
    Keywords: Hospital Information Systems, Management Information Systems, Office Nursing
سامانه نویسندگان
  • دکتر فرید خرمی
    دکتر فرید خرمی
    گروه فن آوری اطلاعات سلام
اطلاعات نویسنده(گان) توسط ایشان ثبت و تکمیل شده‌است. برای مشاهده مشخصات و فهرست همه مطالب، صفحه رزومه ایشان را ببینید.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال