به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

لیدا مرادی

  • مازیار شجاعی، لیدا مرادی*، پروین فرزانگی، بهرام عابدی
    زمینه و هدف

    آزواسپرمی، به عنوان فقدان اسپرم در مایع منی، یکی از علل شایع ناباروری در مردان است. این مطالعه با هدف تعیین تاثیر هم زمان تمرین شنا و پیوند سلول های بنیادی بر بیان ژن تتراسپانین های CD9 و CD63 مرتبط با اسپرماتوژنز در مدل حیوانی آزواسپرمی انجام شد.

    روش ها

    در این مطالعه تجربی، رت های نر پس از القای آزواسپرمی به صورت تصادفی در گروه های مختلف تقسیم شدند. گروه ها شامل گروه کنترل سالم، گروه آزواسپرمی، گروه آزواسپرمی+ورزش، گروه آزواسپرمی+سلول بنیادی و گروه آزواسپرمی+سلول بنیادی+ورزش بودند. یک ماه بعد از ایجاد مدل آزواسپرمی، یک میلیون سلول بنیادی در یک مرحله، در ناحیه مجران دفران هر موش پیوند زده شد. تمرین شنا به صورت روزانه به مدت 30 دقیقه در روز و 5 روز در هفته به مدت 8 هفته انجام گرفت. پس از پیوند سلول های بنیادی و انجام تمرینات شنا، بیان ژن های CD9 و CD63 در بافت بیضه با استفاده از روش Real-time PCR اندازه گیری شد.

    یافته ها

    تمرین شنا و پیوند سلول های بنیادی به طور جداگانه و ترکیبی بر بیان ژن های CD9 (75/ 23 = F و 0001/0= P) و CD63  (186/ 19  =F و 002/0=P) تاثیر معنی داری داشتند. این یافته ها حاکی از آن است که هر دو مداخله در بهبود فرایند اسپرماتوژنز در مدل حیوانی آزواسپرمی موثر هستند.

    نتیجه گیری

    نتایج این مطالعه نشان می دهد که ترکیب تمرین شنا و پیوند سلول های بنیادی می تواند به عنوان یک رویکرد درمانی نوین در بهبود باروری مردان مبتلا به آزواسپرمی مورد توجه قرار گیرد. مکانیسم احتمالی این اثر می تواند از طریق تنظیم بیان ژن های دخیل در اسپرماتوژنز باشد.

    کلید واژگان: آزواسپرمی, سلول های بنیادی, تمرین شنا, CD9, CD63
    Maziyar Shojaee, Lida Moradi*, Parvin Farzanei, Bahram Abedi
    Background and Aim

    Azoospermia, defined as the absence of sperm in semen, is a common cause of male infertility. This study aimed to determine the combined effects of swimming exercise and stem cell transplantation on the expression of CD9 and CD63 tetraspanin genes associated with spermatogenesis in an animal model of azoospermia.

    Methods

    In this experimental study, male rats were randomly divided into several groups after the induction of azoospermia. The groups included a healthy control group, an azoospermia group, an azoospermia + exercise group, an azoospermia + stem cell group, and an azoospermia + stem cell + exercise group. One million stem cells were transplanted into the vas deferens of each rat one month after the induction of azoospermia. Swimming exercise was performed daily for 30 minutes, 5 days a week for 8 weeks. After stem cell transplantation and exercise, the expression of CD9 and CD63 genes in testicular tissue was measured using Real-time PCR.

    Results

    Both swimming exercise and stem cell transplantation, individually and in combination, had a significant effect on the expression of CD9 (F=23.475, P=0.001) and CD63 genes (F=19.186, P=0.002). These findings indicate that both interventions are effective in improving the spermatogenesis process in the animal model of azoospermia.

    Conclusion

    The results of this study show that the combination of swimming exercise and stem cell transplantation can be considered as a novel therapeutic approach to improve fertility in men with azoospermia. The possible mechanism of this effect may be through the regulation of genes involved in spermatogenesis.

    Keywords: Azoospermia, Stem Cells, Swimming Exercise, CD9, CD63
  • احمدرضا یوسف پور دهاقانی، حمید رجبی*، لیدا مرادی، زهرا رضاسلطانی، داریوش الیاس پور
    زمینه و هدف
    به کارگیری شیوه های نوین تمرینی ضمن توجه به فرآیندهای سازگاری آن به منظور ارتقاء یادگیری افراد مبتدی در مهارت های اجرایی مانند تیراندازی از موضوعات مورد توجه در پژوهش های اخیر است. هدف از پژوهش نیمه تجربی حاضر بررسی تاثیر یک دوره تمرین مقاومتی و نوروفیدبک بر بهبود مهارت تیراندازی و عملکرد عصبی افراد مبتدی نظامی بود.
    روش ها
    برای این منظور ضمن کنترل سلامت بالینی، کیفیت خواب و سلامت عمومی 25 نفر (میانگین سن 20 سال و وزن 73/8 کیلوگرم) به صورت تصادفی انتخاب و با بهره گیری از طرح پیش آزمون-پس آزمون، نمره تیراندازی و عملکرد عصبی فوق نخاعی به وسیله TMS، قبل و بعد از 12 جلسه تمرین مقاومتی به همراه تقویت موج حسی حرکتی و تقویت موج آلفا، در پنج گروه مقاومتی، مقاومتی-نوروفیدبک، نوروفیدبک، نوروفیدبک غیر واقعی و کنترل، مورد مطالعه تحلیل واریانس چندگانه در نرم افزار GraphPad Prism قرار گرفت.
    یافته ها
    در تغییرات درون گروهی، امتیاز تیراندازی در گروه ترکیبی مقاومتی و نوروفیدبک (0/0001>P)، گروه مقاومتی (0/0229=P) و گروه نوروفیدبک (0/0241=P) افزایش و دامنه تحریک پذیری عصبی در گروه مقاومتی و نوروفیدبک کاهش معناداری داشته است (0/0115=P)، اما میزان سرعت هدایت عصبی صرفا در گروه تمرینات مقاومتی افزایش معنادار داشت (0/05>P). آزمون تعقیبی بین گروهی در پس آزمون نشان داد تغییرات امتیاز تیراندازی و دامنه تحریک پذیری در گروه مقاومتی-نوروفیدبک نسبت به سایر گروه ها تفاوت معنادار ندارد.
    نتیجه گیری
    با توجه به اهمیت قدرت عضلانی و کارکردهای مغز در خصوص عملکرد مناسب فرد تیرانداز و با توجه به نتایج درون گروهی این پژوهش می توان گفت به کارگیری شیوه های تمرینی تقویت عضلات و بهبود عملکرد امواج مغز مرتبط با مهارت تیراندازی، احتمالا ضمن تقویت عملکرد عصبی فوق نخاعی، بخشی از فرآیند یادگیری و اجرای مهارت در این رشته را بهبود می بخشد.
    کلید واژگان: نوروفیدبک, تمرینات مقاومتی, تحریک پذیری قشری, پتانسیل برانگیخته
    Ahmadreza Yousefpour Dehaghani, Hamid Rajabi *, Lida Moradi, Zahra Reza Soltani, Dariush Eliaspour
    Background and Aim
    The use of new training for improve the learning of beginners in executive skills such as shooting is one of the topics of interest in recent researches. The aim of research was to investigate the effect of a course of resistance training and neurofeedback on improving shooting skills and neural performance of military beginners.
    Methods
    For this purpose, 25 people (mean age 20 years and weight 73.8 kg) were randomly selected and using the pre-test-post-test plan, shooting score, and supraspinal nerve function. Using TMS, before and after 12 sessions of resistance training with SMR and Alpha, it was studied in five resistance, resistance-neurofeedback, neurofeedback, Sham, and control groups.
    Results
    Multiple variance analysis in the graphpadprism9 software showed that in intra-group changes, the shooting score in resistance-neurofeedback (P<0.0001), resistance (P = 0.0229), and neurofeedback (P = 0.0241) increased, and the amplitude decreased significantly in the resistance-neurofeedback (P = 0.0115), but latency increased only in resistance training (P>0.05). The follow-up test between groups in the post showed that the changes in the shooting score and the amplitude in the resistance-neurofeedback were not significantly different compared to other groups.
    Conclusion
    Considering the importance of muscle strength and brain functions regarding the proper performance of the shooter and according to the results of this research, it can be said that the use of training methods to strengthen muscles and improve the function of brain waves related to shooting skills, probably at the same time Strengthening the supraspinal nerve function improves part of the learning process and skill implementation in this field.
    Keywords: Neurofeedback, Resistance Training, Cortical Excitability, Evoked Potential
  • احمدرضا یوسف پور دهاقانی، حمید رجبی*، لیدا مرادی، زهرا رضاسلطانی، داریوش الیاس پور

    به کارگیری شیوه های تمرین بهبود و سرعت یادگیری افراد مبتدی در مهارت های اجرایی مانند تیراندازی از موضوعات نوین در پژوهش های اخیر است. هدف از پژوهش حاضر تعیین تاثیر یک دوره تمرین مقاومتی و نوروفیدبک بر بهبود شاخص های تیراندازی مرتبط با عملکرد شناختی در افراد مبتدی بود. برای این منظور با بهره گیری از طرح پیش آزمون-پس آزمون و با استفاده از سیستم امتیازدهی الکترونیکی، عملکرد تیراندازی 25 نفر از افراد مبتدی، در گروه های مختلف، قبل و بعد از 12 جلسه تمرینات مقاومتی و نیز تقویت موج SMR در ناحیه C4 و تقویت موج آلفا در ناحیه F3، مورد مطالعه قرار گرفت.تجزیه و تحلیل آماری با استفاده از نرم افزار گرف پدپریسم9 و با در نظر گرفتن 5 درصد خطای اندازه گیری، انجام و مشخص شد که مداخلات تمرینی موجب افزایش امتیاز تیراندازی در گروه های مقاومتی (P=0.0011)، مقاومتی-نوروفیدبک (p<0.0001) و نوروفیدبک (P=0.0014)؛ کاهش سرعت تیراندازی در گرو های مقاومتی (P=0.0014)، مقاومتی-نوروفیدبک (P<0.0001) و نوروفیدبک (P=0.0372)، افزایش پایداری اسلحه در گروه های مقاومتی (p=0/0005)، مقاومتی-نوروفیدبک (P<0/0001) و نوروفیدبک (P=0.0293) گردید؛ اما میزان ردیابی هدف تغییر معناداری نداشت. همچنین آزمون تعقیبی بین گروهی در پس آزمون نشان داد تغییرات شاخص سرعت تیراندازی در گروه مقاومتی-نوروفیدبک نسبت به گروه مقاومتی (P=0.0124) و شاخص پایداری اسلحه در گروه مقاومتی- نوروفیدبک نسبت به گروه مقاومتی (P=0.0315) و نوروفیدبک (p=0/0001) بهتر بوده است.با توجه به اهمیت قدرت عضلانی و کارکردهای مغز در خصوص عملکرد مناسب فرد تیرانداز و با توجه به نتایج این پژوهش در خصوص ارتقاء شاخص های مرتبط با تیراندازی، می توان گفت به کارگیری شیوه های تمرینی تقویت عضلات و بهبود عملکرد امواج مغز مرتبط با مهارت تیراندازی، بخشی از فرآیند یادگیری و ارتقاء مهارت در این رشته را بهبود می بخشد.

    کلید واژگان: نوروفیدبک, سرعت تیراندازی, پایداری اسلحه, امتیاز تیراندازی, اندازه گیری مکرر
    Ahmadreza Yousefpour Dehaghani, Hamid Rajabi *, Lida Moradi, Zahra Reza Soltani, Dariush Eliaspour

    Modern training methods to improve the learning of beginners in executive skills such as shooting is one of the topics of interest in recent researches. The purpose of this study was to determine the effect of a course of resistance training and neurofeedback on shooting indices related to psychological performance in military beginners. By using pretest -posttest plan and using the electronic scoring system, the shooting performance of 25 beginners, before and after 12 sessions of resistance training and reinforcement of SMR wave in C4 and reinforcement of alpha wave in F3 was studied .Statistical analysis was done using Graph Pad Prism 9 software and considering 5% measurement error, and it was found that training interventions increased the shooting score in resistance(P=0.0011), resistance-neurofeedback(p<0.0001) and neurofeedback(P=0.0014) groups; decrease in shooting speed in resistance (P=0.0014), resistance-neurofeedback(P<0.0001) and neurofeedback(P=0.0372) groups, increased stability in resistance(P=0.0005), resistance-neurofeedback(P<0.0001) and neurofeedback(p=0.029) groups. But accuracy did not change significantly. Also, the follow-up test between groups in the post-test showed the changes in the shooting speed in the resistance-neurofeedback group compared to the resistance group(P=0.0124) and the stability in the resistance-neurofeedback group compared to the resistance group(P=0.0315) and neurofeedback(p =0.0001) has been better.

    Keywords: Neurofeedback, Shooting speed, Stability, Shooting score, Accuracy
  • سهیلا حیدرزادی، لیدا مرادی*، پروین فرزانگی، بهرام عابدی
    سابقه و هدف

    اختلال در سیستم ایمنی بدن، از عوامل مهم ابتلا به آندومتریوز است. نقش فعالیت بدنی و مکمل های آنتی اکسیدانی بر تنظیم بیان ژن های مرتبط با بهبود سیستم ایمنی بدن،کاهش التهاب و عفونت، توسط مطالعات پیشین نشان داده شده است. پژوهش حاضر به بررسی اثر تمرین شنا و مکمل ویتامین E بر بیان ژن های NFKβ1 و P65 در موش های مدل آندومتریوز می پردازد.

    مواد و روش ها

    در این مطالعه، تعداد30 سر موش صحرایی ماده نژاد ویستار به 6 گروه مساوی با نام های سالم، آندومتریوز، بدون تمرین- سالین- آندومتریوز، تمرین- سالین-آندومتریوز، بدون تمرین- مکمل-آندومتریوز و تمرین-مکمل-آندومتریوز تقسیم شدند. مداخلات براساس نام گروه اعمال گردید. آندومتریوز: با استفاده از جراحی ایجاد شد؛ فعالیت بدنی: هشت هفته تمرین شنا، پنج جلسه در هفته و 30 دقیقه در هر جلسه؛ مکمل: گاواژ روزانه 200 میلی گرم ویتامین E به ازای هر کیلو وزن بدن به مدت هشت هفته. 24 ساعت پس از آخرین جلسه تمرینی حیوانات کشته شدند و بافت آندومتریوز برداشته شد. بیان نسبی ژن های NFKB1 و P65 با استفاده از روش Real-Time PCR اندازه گیری شد. داده ها با آزمون های آنالیز ورایانس یک طرفه و دوطرفه تحلیل شدند.

    یافته ها

    القای آندومتریوز در حیوانات باعث افزایش معنی دار بیان ژن ها شد (0/05<p). تمرین و ویتامین E به طور مستقل باعث کاهش معنی دار بیان ژن ها در موش های مدل آندومتریوز شدند (0/05<p). اثر سینرژیکی در مورد اثر تمرین و ویتامین E بر متغیرهای وابسته پژوهش حاضر مشاهده نشد (0/05>p).

    استنتاج

    براساس پژوهش حاضر، استفاده از تمرین شنا و مکمل ویتامین E ممکن است به عنوان راهی در جهت بهبود آندومتریوز مطرح باشد.

    کلید واژگان: آندومتریوز, تمرین شنا, ویتامین E, NFKβ1, P65
    Soheila Heydarzadi, Lida Moradi*, Parvin Farzangi, Bahram Abedi
    Background and purpose

    Disturbance in the immune system is one of the main causes of endometriosis. Previous studies have shown the role of physical activity and antioxidant supplements on regulating the expression of genes related to improving the immune system, and reducing inflammation and infection. The present study examines the effect of swimming and vitamin E supplementation on the expression of NFKβ1 and P65 genes in endometriosis model rats.

    Materials and methods

    Thirty female rats were divided into six groups (n=5 per group); healthy, endometriosis, without exercise-saline-endometriosis, exercise-saline-endometriosis, without exercise supplement-endometriosis, and exercise-supplement-endometriosis. Endometriosis was surgically induced. Physical activity included swimming for eight weeks, five sessions/week and 30 minutes/session, and supplement was provided by daily gavage of 200 mg of vitamin E/kg for eight weeks. Twenty four hours after the last swimming session, the animals were sacrificed and the endometriosis tissue was removed. Relative expression levels of NFKB1 and P65 genes were measured using Real-Time PCR. Data were analyzed using one-way and two-way ANOVA.

    Results

    Induction of endometriosis caused a significant increase in the expression of genes studied (P<0.05). Exercise and vitamin E independently caused a significant decrease in the genes expression in rats (P<0.05). No synergistic effect was observed regarding the effect of exercise and vitamin E on the dependent variables (P>0.05).

    Conclusion

    According to this study, swimming and vitamin E supplement can be considered in improving endometriosis.

    Keywords: endometriosis, swimming training, vitamin E, NFKβ1, P65
  • سهیلا حیدرزادی، لیدا مرادی*، پروین فرزانگی، بهرام عابدی
    سابقه و هدف

    آندومتریوز یک بیماری مزمن، التهابی و وابسته به استروژن است که با رشد بافت آندومتر در خارج از حفره رحم مشخص می شود. پاسخ های سیستم ایمنی، تغذیه و فعالیت ورزشی از جمله مهم ترین عوامل اثرگذار بر این بیماری هستند. هدف از تحقیق حاضر، بیان مسیر گیرنده شبه تول 4- میلویید تمایزیافته فاکتور 88، متعاقب یک دوره تمرینات ورزشی و مصرف ویتامینE  در موش های مدل آندومتریوز بود.

    مواد و روش ها: 

    تحقیق حاضر از نوع بنیادی و تجربی می باشد. 25 سر موش ماده نژاد ویستار به صورت تصادفی انتخاب و در 5 گروه مختلف تقسیم شدند. پس از القای آندومتریوز، موش های گروه تمرین، 5 روز در هفته شنا می کردند. گروه مصرف ویتامین E، مکمل را به صورت روزانه دریافت می کردند. 24 ساعت پس از پایان مطالعه از موش ها خونگیری شد و سپس کشتار شدند. پروتیین های مورد مطالعه شامل TLR4 وMyD88  بودند. از آزمون تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی بونفرونی در سطح معنی داری 0/05≤P استفاده شد.

    نتایج

    تفاوت معنی دار بین گروه های تحقیق مشاهده شد. نتایج آزمون تعقیبی بونفرونی نشان داد که میزان بیان ژن MyD88 در گروه کنترل سالم با گروه های کنترل مدل آندومتریوز (0/0001=P)، تمرین (0/019=P) و بیمار+مکمل ویتامین E (0/021=P) اختلاف معنادار و همچنین گروه کنترل مدل آندومتریوز با گروه های تمرین (0/002=P)، بیمار+مکمل ویتامین E (0/002 =P) و بیمار+ویتامین E+تمرین (0/0001 =P) تفاوت معنادار دارند. میزان بیان ژن  TLR4در گروه کنترل سالم با گروه کنترل مدل آندومتریوز (0/048= P) اختلاف معنی داری نشان داد.

    نتیجه گیری:

     القای آندومتریوز به شدت این مسیر را در جهت ایجاد التهاب در بافت متاثر می سازد. فعالیت ورزشی با سازگاری های آنزیمی، احتمالا به کندشدن مسیر کمک کرده و از التهاب و تکثیر سلولی بافت جلوگیری می کند.

    کلید واژگان: آندومتریوز, تمرین, ویتامین E, Toll-like receptor 4, Myeloid differentiation primary response gene 88 protein
    Soheila Heydarzai, Lida Moradi*, Parvin Farzanegi, Bahram Abedi
    Background

    Endometriosis is a chronic, inflammatory and estrogen-dependent disease characterized by the growth of endometrial tissue outside the uterine cavity. The responses of the immune system, nutrition, sports activity are among the most important factors affecting this disease. The research aimed to investigating the expression of TLR4 and MyD88 pathway after a period of exercise and vitamin E consumption in endometriosis model rats.

    Materials and Methods

    The research is of fundamental and experimental type. 25 female Wistar rats were selected and divided into 5 different groups. After induction of endometriosis, rats in the training group swam 5 days a week. The vitamin E consumption group consumed the supplement daily. The studied proteins included TLR4 and MyD88. One-way analysis of variance and Bonferroni's post hoc test were used at the significance level of P≤0.05.

    Results

    There was a significant difference between the research groups. The results of Bonferroni post hoc test showed that the expression level of MyD88 gene in healthy control group differed from endometriosis model control groups (P=0.0001), exercise group (P=0.019) and patient control group+vitamin E supplement (P=0.021). Significantly, the control group of endometriosis model was significantly different from the exercise group (P=0.002), the patient control group+vitamin E supplement (P=0.002) and the patient group+vitamin E+exercise (P=0.0001). There was a significant difference in the expression of TLR4 gene in the healthy control group with the control group of endometriosis model (P=0.048).

    Conclusion

    Induction of endometriosis strongly affects this pathway to cause inflammation in the tissue. Exercise with enzymatic adaptations may help slow the pathway and prevent inflammation and tissue cell proliferation down.

    Keywords: Endometriosis, Exercise, Vitamin E, Toll-like receptor 4, Myeloid differentiation primary response gene 88 protein
  • خدیجه حسن پور، بهرام عابدی، لیدا مرادی
    مقدمه و هدف

    اختلال میتوکندریایی، در کاهش تندرستی، شروع و پیشرفت روند پیری نقش دارد. از طرفی فعالیت ورزشی باعث افزایش پروتیین ها، آنزیم ها و کارایی میتوکندری در نمونه های انسانی و حیوانی می شود. هدف از پژوهش حاضر بررسی 8 هفته تمرین MICT و HIIT بر بیان ژن FOXO1 در بافت قلب موش های سفید آزمایشگاهی پیر بود.

    مواد و روش ها

    در این مطالعه تجربی تعداد 24 سر موش سفید آزمایشگاهی ماده پیر (سن 16-18 ماهه، و وزن 280-320 گرم) به طور تصادفی به گروه های کنترل (C) ، MICT و HIIT تقسیم شدند. تمرینات HIIT با شدت 85% تا 110% VO2max و سرعت m/min 15-25 و تمرینات  MICT با شدت 65% VO2max با سرعت m/min 20-25 انجام شد. در نهایت میزان بیان ژن FOXO1  به وسیله روش Real time-PCR ΔΔ و با استفاده از فرمول ΔΔCt ، مورد ارزیابی قرار گرفت جهت تجزیه و تحلیل یافته ها از آزمون آنالیز واریانس یک راهه به همراه آزمون تعقیبی توکی در نرم افزار SPSS نسخه 22 استفاده شد (05/0≥p).

    نتایج

    نتایج بدست آمده از پژوهش حاضر نشان داد که تمرین MICT ، نسبت به گروه کنترل باعث کاهش معنادار بیان ژن FOXO1 در بافت قلب شد (006/0=P). در حالی که تمرینات HIIT تاثیر معناداری بر کاهش بیان ژن  FOXO1نداشت (05/0≥P). همچنین نتایج نشان داد سطح بیان ژن  در گروه MICT نسبت به گروه HIIT کاهش معنادار داشت (03/0=P).

    نتیجه گیری: 

    تمرینات MICT در مقایسه با تمرینات HIIT باعث کاهش بیان ژن FOXO1 در بافت قلب موش های سفید آزمایشگاهی پیر است. مهار این پروتیین می تواند از اتوفاژی بیش از حد قلبی در آزمودنی های سالمند جلوگیری کند.

    کلید واژگان: تمرینات تداومی, تمرینات تناوبی شدید, foxO1, سالمند
    Khadije Hasanpour, Bahram Abedi, Lida Moradi
    Background and Objective

    Mitochondrial disorder contributes to reduction of health, as well as onset and progression of the aging process. On the other hand, exercise enhances proteins, enzymes and mitochondrial function in human and animal samples. The present study aimed to evaluate eight-week moderate intensity continuous training (MICT) and high-intensity interval training (HIIT) on FOXO1 gene expression in the heart tissue of aged rats. 

    Materials and Methods

    In this experimental study, 24 old female rat (aging 16-18 months old, weighing 280-320 g) were randomly assigned into control (C), (MICT) and (HIIT) groups. HIIT exercises were performed with 85% to 110% VO2max intensity and 15-25 m/min speed; MICT exercises were conducted with 65% VO2max intensity and 25-25 m / min speed. Finally, the expression of FOXO1 gene was evaluated using Real time-PCR ΔΔ method and ΔΔCt formula. One-way analysis of variance with Tukey post hoc test in SPSS software version 22 were used to analyze the findings (p≤0.05). 

    Results

    The results of the present study showed that compared to the control group, MICT significantly reduced the expression of FOXO1 gene in heart tissue (P=0.006). While HIIT had no significant effect on reducing FOXO1 gene expression (P=0.05). The results also showed a significant reduction in the level of gene expression in the MICT group compared to the HIIT group (P=0.03).

    Conclusion

    In comparison with HIIT, MICT exercises make the expression of FOXO1 gene in the heart tissue of aged laboratory white rats reduced. Controlling this protein can prevent excessive cardiac autophagy in elderly subjects.

    Keywords: Continuous training, High-Intensity interval training, foxO1, Elderly
  • امیر حسین زاده، بهرام عابدی*، لیدا مرادی
    زمینه و هدف

    دیازینون یک حشره کش ارگانوفسفره است که سبب استرس اکسیداتیو می شود. با این حال فعالیت بدنی وضعیت آنتی اکسیدانی قلب را بهبود می بخشد. هدف از پژوهش حاضر، بررسی تاثیر هشت هفته تمرین تناوبی شدید بر شاخص های استرس اکسیداتو بافت قلب در موش های صحرایی نر مواجهه یافته با دیازینون بود.

    روش تحقیق: 

    در این مطالعه تجربی 24 سر موش صحرایی نر از نژاد اسپراگ-داولی با محدوده وزن 150 تا 200 گرم و میانگین سنی 8 هفته به صورت تصادفی در 3 گروه 8 تایی شامل 1) کنترل (C)، 2) دیازینون (D) 3) تمرین تناوبی شدید و دیازینون (HD) تقسیم شدند. گروه 2 و 3 به مدت 8 هفته برای 5 روز در هفته mg/kg5/1 دیازینون را به صورت درون صفاقی دریافت کردند. تمرین تناوبی شدید با شدت 85% تا 110% VO2max و سرعت m/min 15-45 به مدت 8 هفته انجام شد. پس از 8 هفته سطوح مالون دی الدیید (MDA) و بیان ژن های سوپر اکسید دیسموتاز (SOD) و کاتالاز CAT در بافت قلبی اندازه گیری شد. جهت تجزیه و تحلیل یافته ها از آزمون شاپیرو-ویلک، آنالیز واریانس یک طرفه همراه با آزمون تعقیبی توکی در نرم افزار SPSS نسخه 22 استفاده شد. همچنین (0/05≥P) به عنوان سطح معنی داری در نظر گرفته شد.

    یافته ها:

     دیازینون اثر معناداری بر افزایش MDA (0/001=P) و کاهش  SOD و CAT (0/001=P) در بافت قلب داشت. با این وجود تمرین تناوبی شدید منجر به کاهش MDA (0/001=P) و افزایش شاخص های آنتی اکسیدانی SOD (0/001=P) و CAT (0/01=P) در بافت قلب موش های صحرایی در معرض دیازینون شد.

    نتیجه گیری: 

    به نظر می رسد تمرین های منظم تناوبی شدید می تواند با کاهش شاخص های استرس اکسیداتیو و افزایش فعالیت های آنتی اکسیدانی در بافت قلب، اثرات محافظتی در برابر آسیب بافت قلبی ناشی از مسمومیت با دیازینون داشته باشد.

    کلید واژگان: دیازینون, بافت قلب, تمرین تناوبی شدید, استرس اکسیداتیو
    Amir Hosinzadeh, Bahram Abedi*, Lida Moradi
    Background and Aims

    Diazinon is an organophosphate insecticide that causes oxidative stress. However, physical activity improves the antioxidant status of the heart. The present study aimed to investigate the effect of an eight-week high-intensity interval training (HIIT) on the indices of oxidative stress in the heart tissue in male rats exposed to diazinon.

    Materials and Methods

    In this experimental study, 24 male Sprague-Dawley rats with a weight of 150 to 200 gm and an average age of eight weeks were randomly divided into three groups )n=8), including 1) control (C), 2) diazinon (D), and 3) HIIT and diazinon (HD). Groups 2 and 3 received diazinon 1.5 mg/kg intraperitoneally for five days a week for eight weeks. Group 3 also underwent HIIT with an intensity of 85% to 110% of VO2max and a speed of 15-25 m/min for eight weeks. After eight weeks, Malondialdehyde (MDA) levels, superoxide dismutase (SOD), and catalase (CAT) gene expression were measured in the heart tissue. Data were analyzed using the SPSS software (version 22) and running the Shapiro-Wilk statistical test, one-way analysis of variance, and Tukey’s post hoc tests. Moreover, a P-value of ≤0.05 was considered significant.

    Results

    The findings showed that diazinon significantly increased MDA (P=0.001) and decreased SOD and CAT (P=0.001) in the heart tissue. On the other hand, HIIT led to a decrease in MDA (P=0.001) and an increase in the antioxidant indices of SOD (P=0.001) and CAT (P=0.01) in the heart tissue of rats exposed to diazinon.

    Conclusion

    It seems that regular HIIT had protective effects against heart tissue damage by diazinon poisoning by reducing oxidative stress indicators and increasing antioxidant activities in the heart tissue.

    Keywords: Diazinon, Heart tissue, High-intensity interval training, Oxidative stress
  • خدیجه حسن پور، بهرام عابدی*، لیدا مرادی
    مقدمه

    مرگ بر اثر بیماریهای قلبی- عروقی یکی از عمدهترین دلایل مرگ سالمندان به شمار میرود؛ اگرچه نقش تمرینات ورزشی و گیاهان دارویی در سلامت قلب گزارش شده است، ولی مکانیسم سلولی-مولکولی آنها هنوز به خوبی شناخته نشده است. لذا هدف Ca) مطالعه حاضر بررسی اثر هشت هفته تمرین تداومی با شدت متوسط و تناوبی شدید همراه با مصرف بهارنارنج) بر برخی نشانگرهای بیوژنز میتوکندریایی در بافت قلب موشهای صحرایی سالمند بود. 320 گرم) به طور تصادفی - 18 ماهه، و وزن 280 -

    روش کار

    در این مطالعه تجربی تعداد 49 سر موش صحرایی ماده سالمند (سن 16 به گروه های (1) کنترل، (2) شم (حلال بهار نارنج)، (3) بهار نارنج، (4) تمرین تداومی، (5) تمرین تناوبی، (6) تمرین تداومی+بهار 45 متر بر دقیقه - و سرعت 31 VO2max 110 درصد - نارنج و (7) تمرین تناوبی+بهار نارنج تقسیم شدند. تمرینات تناوبی با شدت 85 mg/kg/day 25 متر بر دقیقه انجام شد؛ مصرف بهار نارنج به میزان - با سرعت 20 VO2max و تمرینات تداومی با شدت 65 درصد سیرتویین 1 ،(PGC-1α) 300 به صورت صفاقی بود. مقادیر بیانژنی گیرنده پروکسی زوم گاما فعال شده با کواکتیویتور آلفا در بافت قلب اندازه گیری شد. جهت تجزیه و تحلیل یافته ها از آزمون آنالیز واریانس یکراهه (SIRT3) و سیرتویین 3 (SIRT1) P≤0/ به همراه آزمون تعقیبی توکی استفاده شد (05 .(.

    یافته ها

    تفاوت معنی داری در مقادیر قلبی در گروه های تمرین تداومی، تناوبی و بهار نارنج تفاوت معنی داری با گروه کنترل نداشت. ولی در گروه SIRT و 1 PGC-1α و SIRT1 ،PGC-1α همچنین مقادیر .(P≤.0.5) نسبت به گروهشم به طور معنی داری بالاتر بود (05 SIRT تمرین تناوبی سطوح 3 .(P≤0.5)در گروه های تمرین تداومی+بهارنارنج و تمرین تناوبی+بهارنارنج به طور معنی داری بالاتر از گروه کنترل بود (05 SIRT3 در گروه های SIRT در گروه ترکیبی تمرین تداومی+بهارنارنج معنادارتر از از سایر گروه ها بود. ولی افزایش 3 PGC-1α افزایش بیان P≤0/ تمرین به ویژه تمرین تناوبی بیشتر از سایر گروه ها بود.

    نتیجه گیری

    به نظر میرسد تمرین تناوبی و تداومی همزمان با مصرف عصاره بهار نارنج موجب بهبود بیوژنز میتوکندریایی در بافت قلب موشهای صحرایی سالمند میگردند.

    کلید واژگان: تمرین, بهار نارنج, بیوژنز میتوکندریایی, قلب, سالمندی
    Khadije Hasanpour, Bahram Abedi*, Lida Moradi
    Introduction

    Death from cardiovascular diseases is one of the leading causes of death in the elderly; Although the role of exercise and herbs in heart health has been reported, their cellular-molecular mechanisms are not yet well understood. Therefore, the aim of the present study was to investigate the effect of eight weeks of continuous exercise with moderate intensity and intense periodicity along with spring orange (Ca) consumption on some markers of mitochondrial biogenesis in the heart tissue of elderly rats.

    Method

    In this experimental study, 49 elderly female rats (18-16 months old, weighing 280-320 g) were randomly assigned to (1) control, (2) sham (orange spring solvent), (3) Orange Spring, (4) Continuous Exercise, (5) Periodic Exercise, (6) Continuous Exercise + Orange Spring and (7) Periodic Exercise + Orange Spring were divided. Periodic exercises were performed with an intensity of 85-110% VO2max and a speed of 31-45 m / min and moderate-intensity continuous training (MICT) exercises with an intensity of 65% VO2max at a speed of 25-25 m / min; Orange spring consumption was 300 mg / kg / day peritoneally. Expression levels of peroxisome proliferator-activated receptor-gamma coactivator (PGC-1α), sirtoin 1 (SIRT1) and sirtoin 3 (SIRT3) were measured in cardiac tissue. One-way analysis of variance with Tukey post hoc test was used to analyze the results (P≤0.05).

    Results

    There was a significant difference in the values of PGC-1α, SIRT1 and SIRT3 in the study groups (P ≤ 0.05). The expression levels of cardiac PGC-1α and SIRT1 in the continuous, intermittent and orange spring exercise groups were not significantly different from the control group. But in the periodic training group, SIRT3 levels were significantly higher than the sham group (P ≤ 0.05). Also, the levels of PGC-1α, SIRT1 and SIRT3 in the groups of continuous training + spring orange and periodic training + spring orange were significantly higher than the control group (P ≤ 0.05). Increased expression of PGC-1α in the combined group of continuous exercise + spring orange was more favorable than the other groups. However, the increase in SIRT3 in exercise groups, especially periodic exercise, was more than other groups (P ≤ 0.05).

    Conclusion

    Periodic and continuous exercise with orange spring extract seems to improve mitochondrial biogenesis in the heart tissue of elderly rats.

    Keywords: Exercise Training, Citrus aurantium, Mitochondrial Biogenesis, Heart, Aging
  • طلیعه حمیدی، لیدا مرادی*، علی اصغر درودیان
    زمینه

      با توجه به شرایط کنونی شیوع کووید-19، سازمان بهداشت جهانی دستور اجرای پروتکل های بهداشتی و رعایت فاصله گذاری اجتماعی و نیز قرنطینه خانگی را به عنوان راه کاری برای کنترل و مدیریت این بیماری صادر کرده است. فعالیت بدنی ورزش کاران با توجه به شرایط قرنطینه تحت تاثیر قرار گرفته است، لذا این تحقیق به موجب ارزیابی فعالیت بدنی ورزش کاران آماتور شرکت ملی گاز استان تهران و ارایه راه کار برای حفظ آمادگی جسمانی انجام شده است.

    روش کار

    این تحقیق یک تحقیق توصیفی-پیمایشی می باشد و ابزار جمع آوری داده ها پرسش نامه محقق ساخته است که حاوی 15 سوال می باشد. این پرسش نامه بعد از روایی و پایایی از طریق نرم افزار گوگل فرم به صورت آنلاین در اختیار افراد قرار گرفت. متغیر های مورد بررسی در پرسش نامه عبارت بود از: وضعیت فعلی آمادگی بدنی ورزش کاران، میزان ارتباط با مربی، محل سکونت، انجام فعالیت بدنی در خانه، احساس ورزش کاران، برنامه تمرین های ورزشی، میزان حمایت خانواده ها از فعالیت ورزشی ورزش کاران، تعداد و طول مدت جلسات تمرین های ورزشی، شدت تمرین و رژیم غذایی در ورزش کاران نشان داده شده است. جامعه آماری این مطالعه 100 نفر بود حجم نمونه بر اساس جدول مورگان 70 نفر تعیین شدند و به روش نمونه گیری آسان انتخاب شده و وارد مطالعه شدند.

    یافته ها

    نتایج نشان دادند اکثر ورزش کاران در این مطالعه در دامنه سنی 60-51 سال قرار داشتند و بیش تر آنها در رشته کوه نوردی فعالیت داشتند. اکثریت ورزشکاران در این مطالعه دارای آمادگی بدنی متوسطی نسبت به دوران قبل از قرنطینه بودند.

    نتیجه گیری

    می توان نتیجه گرفت که با توجه به پاسخ های شرکت کنندگان در این پروژه، اکثر افراد در این مطالعه از آمادگی جسمانی متوسطی برخوردار بودند. این مطالعه پیشنهاد می کند که شدت فعالیت های بدنی زیر نظر مربیان برای حفظ تناسب اندام و افزایش سلامت و ایمنی، افزایش یابد.

    کلید واژگان: تناسب اندام, ورزش, فعالیت بدنی, قرنطینه, کووید-19
    Talieh Hamidi, Lida Moradi *, Aliasghar Doroudian
    Background

    Given the current prevalence of COVID-19, the World Health Organization has ordered the implementation of health protocols and social distancing, as well as home quarantine as a way to control and manage the disease. Athletes' physical activity has been affected due to quarantine conditions, so this research was done to evaluate the physical activity of amateur athletes of Tehran National Gas Company in an attempt to provide a solution to maintain physical fitness.

    Methods

    This study was a descriptive-survey research and the data collection tool utilized in this study was a researcher-made questionnaire consisting of 15 questions. The validity and reliability of the questionnaire were checked by experts and provided online questionnaire by the google form software and was available to individuals. The variables examined in the questionnaire were: current status of athletes 'physical fitness, relationship with the coach, place of residence, physical activity at home, athletes' feelings, training programs, level of family support for Athletes' sports activity, number and duration of training sessions, training intensity, and diet. The statistical population of this study was 100 people. The sample size was determined based on Morgan table, and 70 people were finally selected through easy sampling method and entered the study.

    Results

      The results showed that most athletes were in the age range of 51-60 years. Most of the participants were active in the field of mountaineering. The majority of participants in the study had moderate physical fitness compared to the pre-quarantine period.

    Conclusion

    According to the findings of this study, most athletes in this study had a moderate level of physical fitness. The study suggests that we increase the intensity of physical activities under supervision of coaches to maintain the fitness and increase the health and immunity.

    Keywords: Physical Fitness, Physical Activity, Exercise, Quarantine, COVID-19
  • مهرزاد خیراندیش، پروین فرزانگی*، لیدا مرادی
    زمینه و هدف

    میتوکندری به عنوان منبع تولید انرژی و استرس اکسیداتیو می تواند تحت تاثیر تمرین هوازی قرار بگیرد. هدف از پژوهش حاضر، بررسی تاثیر تمرین هوازی و اکتاپامین بر بیان ژن Drp-1 و Mfn-1 و غلظت MDA در کبد رت های نر تغذیه شده با روغن چند بار حرارت دیده بود.

    روش کار

    15 سر رت نر نژاد ویستار بطور تصادفی به 5 گروه کنترل سالم (3=n)، گروه DFO (3=n)، گروه تمرین هوازی + DFO (3=n)، گروه اکتاپامین + DFO (3=n) و گروه تمرین هوازی + اکتاپامین + DFO (3=n) تقسیم شدند. تزریق درون صفاقی اکتاپامین و گاواژ روغن حرارت دیده، به ترتیب پنج بار در هفته و هر روز انجام شد. پروتکل تمرین هوازی شامل 4 هفته تمرین هوازی، 5 جلسه در هفته به مدت 20 دقیقه دویدن بر روی تریدمیل بود. بیان ژن Drp-1 و Mfn-1 توسط Real time PCR و غلظت MDA توسط الایزا اندازه گیری شدند. از تحلیل واریانس یک سویه و آزمون تعقیبی توکی جهت تحلیل داده ها استفاده گردید. سطح معنی داری 05/0> p بود.

    یافته ها

    نتایج نشان داد، مصرف روغن حرارت دیده موجب کاهش معنی دار DRP-1 (001/0 =p) و Mfn1 (001/0=p) و عدم تغییر معنی دار MDA (071/0 =p) در مقایسه با گروه سالم شد. اثر تعامل تمرین هوازی و اکتاپامین باعث افزایش معنی دار بیان ژن DRP-1 (001/0 =p) در مقایسه با همه ی گروه ها بجز گروه کنترل سالم و اختلاف غیر معنی دار بیان ژن Mfn1 و غلظت MDA (008/0= p) در مقایسه با گروه DFO شد.

    نتیجه گیری

    مصرف روغن حرارت دیده، پویایی میتوکندری در کبد را مختل می کند. به نظر می رسد تعامل تمرین هوازی و اکتاپامین می تواند باعث بهبود پویایی میتوکندری و استرس اکسیداتیو در کبد شود.

    کلید واژگان: تمرین هوازی, پویایی میتوکندری, استرس اکسیداتیو
    Mehrzad Kheirandish, Parvin Farzanegi *, Lida Moradi

    Now days, frying and heating the oils are used to prepare the food in all over the world. During the heating, the oil decomposes continuously at high temperatures in the presence of air and moisture, and oxidation, isomerization, polymerization, and hydrolysis occur. Oxidized and heated oils contain oxidized monomers, dimers, polymers, free radicals, hydroperoxidases and aldehydes. These products have detrimental effects on human health and can cause harmful changes in body organs. Free radicals and oxidative stress in heated oils influence the body's energy sources such as mitochondria and genes involved in mitochondrial dynamics. Mitochondrial dynamics factors include Opa1 protein (optic atrophy 1) and mitofusin 1 and 2 (Mfn1 and 2), dynamin-related protein (Drp-1) and fusion protein 1 (Fis1). Deviation towards fusion optimizes mitochondrial function and is useful in maintaining long-term bioenergy capacity. Conversely, deviation toward division leads to the removal of the damaged part of the mitochondria. Exercise has recently been recognized as an effective way to increase mitochondrial function, and the role of exercise in improving mitochondrial damage and oxidative stress in various diseases has been reported. On the other hand, today, researchers are paying attention to sports supplements to reduce the physiological damage caused by exercise such as oxidative stress. One of these supplements is octopamine, which according to studies has antioxidant properties and stimulates fat metabolism. The aim of this study was to determine the aerobic training and octopamine on the gene expression of Drp-1 and Mfn-1 and MDA concentration in liver of male rats fed with repeated heated oil.

    Methods

    In an experimental study, 25 adult male Wistar rats weighing an average of 300 to 350 g and aged 8 weeks were purchased. All the rats were kept in polycarbonate cages (5 mice per cage) at 22 ± 2 ° C, 55% humidity and under the light and dark cycle for 12:12 hours without restriction on water and food. All the rats were randomly divided into five groups, healthy control group (n=5), DFO group (n=5), aerobic training + DFO group (n=5), octopamine + DFO group (n=5) and aerobic training + octopamine + DFO group (n=5). Intraperitoneal injection of octopamine and Gavage of repeated heated oil were done five times a week and every day, respectively. The aerobic training protocol consisted of 4 weeks of aerobic training and 5 sessions per week. The training session included 5 minutes of warm-up at 7 m / min and 5 minutes of cooling at 5 m / min. The intensity of training started in the first week with 50% VO2max and a speed of 16 m / min, and in the last week it reached 65% Vo2max and a speed of 26 m / min. 48 hours after the last training session and 8 hours of fasting, all the rats were anesthetized with chloroform and then sacrificed. Blood samples were taken directly from the liver by heparin-soaked syringe and the liver tissue was immediately removed from the body and stored in a nitrogen tank at -80 ° C. Gene expression of DRP-1 and Mfn1 were measured by Real time-PCR and MDA concentration was measured by ELISA test. One-way ANOVA and Tukey post hoc test were used to analysis the data. The significant level was set at p<0.05.

    Results

    The results showed that consumption of repeated heated oil induced significant decrease in gene expression of DRP-1 (P =0/001) and Mfn1 (P =0/001) and non significant change in MDA (P =0/071) compared to healthy control group. Interaction effect of aerobic training and octopamine caused the significant increase in gene expression of DRP-1 (P =0/001) compared to all the groups except that healthy control group and non significant difference in Mfn1 gene expression and MDA concentration (P =0/008) in comparison with DFO group.

    conclusion

    During the oil heating process, mitochondrial oxygen species reduce the synthesis of new mitochondria and the mitochondrial network, and since this reduction reduces antioxidant defense, it results in oxidative stress in the cell. MDA is one of the final products of lipid peroxidation, which is considered as an indicator of oxidative damage. At the end of 4 weeks of training protocol, the groups were not significantly different from each other, but physiologically, a nonsignificant increase in MDA indicates an increase in oxidative stress. And a significant decrease in Mfn1 gene expression indicates a decrease in cell strength to maintain mitochondria and the integration process, which can act as a complementary defense process in the cell. In this study, mitochondrial fusion proteins tended to increase statistically insignificantly, possibly due to the increase in oxidative stress caused by consuming oil heated several times in liver tissue. However, direct comparisons between the effects of reheated oil consumption and mitochondrial dysfunction and the effect of aerobic exercise and octopamine on the expression of variables in the present study in the liver are difficult due to the lack of access to similar studies. Studies have shown that octopamine, with properties similar to epinephrine, can selectively and strongly bind to β3 adrenoceptors and increase lipolysis and fat metabolism in general. Fat loss is associated with a decrease in oxidative stress and subsequent increase in Mfn1 gene expression. Aerobic exercise can also increase Mfn1 gene expression by stimulating epinephrine, increasing β3 adrenoceptor gene expression, increasing fat catabolism, and reducing fat-induced oxidative stress, all of which interact physiologically to increase Mfn1 gene expression. Therefore, the use of aerobic exercise and octopamine as a stimulant to reduce fat and subsequently reduce ROS and maintain mitochondrial activity and homeostasis. In addition, since the transcriptional regulation of mitochondrial dynamics correlates with exercise intensity, there is likely to happen a positive interaction between consumption of repeated heated oil and effects of exercise intensity and even exercise duration that significantly increase Drp-1 gene expression compared to the DFO group. However, it seems that more studies are needed.

    Keywords: Aerobic training, Mitochondrial dynamics, Stress oxidative
  • فرزانه اخگر، لیدا مرادی*، یاسر کاظم زاده
    هدف از پژوهش حاضر بررسی بیان ژن MyF5  و MyoG  به یک جلسه فعالیت مقاومتی اکسنتریک و کانسنتریک مجزا در عضله پهن جانبی افراد سالم بود. در یک کارآزمایی میدانی 10 مرد سالم بصورت تصادفی در  دوگروه انقباض کانسنتریک - و اکسنتریک هر گروه 5 نفر قرار گرفتند. پروتکل های انقباض آیزوکینتیک شامل اکسنتریک و کانسنتریک  اکستنشن زانو با حداکثر قدرت و سرعت زاویه ای 60 درجه بر ثانیه بود. گشتاورهای تعیین شده برای هر آزمودنی به منظور همسان سازی بارکاری در هر دو پروتکل یکسان در نظر گرفته شد و سرعت رفت و برگشت 60 درجه بر ثانیه بود. در ابتدا و انتهای فعالیت از بافت عضله پهن جانبی برای بررسی بیان ژن MyF5  و MyoG بایوپسی انجام  شد. نتایج نشان داد، تغییرات درون گروهی MyF5  بعد از یک جلسه فعالیت، در گروه اکسنتریک (001/0p =) معنادار و کانسنتریک (069/0p=) معنادار نبود. همچنین تغییرات بین گروهی نشان دهنده عدم تفاوت بین دو گروه بود (681/0p =). همچنین تغییرات درون گروهی MyoG  بعد از یک جلسه فعالیت، در گروه اکسنتریک (001/0p =) و گروه کانسنتریک (001/0p =) معنادار بود. همچنین تغییرات بین گروهی نشان دهنده عدم تفاوت بین دو گروه بود (371/0p =). درمجموع مطالعه حاضر نشان داد یک جلسه فعالیت اکسنتریک و کانسنتریک منجر به تغییر فاکتورهای درگیر در قدرت و هایپرتروفی عضلات اسکلتی می شود. علاوه براین، این تغییرات در مجموع در انقباض اکسنتریک بیش از کانسنتریک است.
    کلید واژگان: انقباض اکسنتریک, انقباض کانسنتریک, MyF5, .MyoG
    Farzaneh Akhgar, Lida Moradi *, Yaser Kazemzadeh
    This study was mainly aimed at investigating gene expression of MyF5 and MyoG genes of eccentric and concentric resistance activity in the vastus lateralis muscle of healthy individuals. Ten healthy men were randomly assigned to two groups of concentric and eccentric contractions of five. Isokinetic contraction protocols included eccentric and concentric knee extension with a maximum power and angular velocity of 60 degrees per second. The torque set for each subject was considered the same in both protocols in order to match the load, and the reciprocating speed was 60 degrees per second. At the beginning and end of the activity, extensive biopsy was performed to examine the expression of MyF5 and MyoG genes. Results revealed that intra-group changes of MyF5 after one session of exercise were significant in eccentric (p = 0.001) and non-significant in concentric (p = 0.069) group. Moreover, inter-group changes showed no difference between the two group (p = 0.371). Besides, intra-group MyoG changes after one session of exercise were significant in the eccentric group (p = 0.001) and concentric group (p = 0.001). Furthermore, inter-group changes showed no difference between the two groups (p = 0.681). Overall, the present study showed that a session of eccentric and concentric activity leads to changes in the factors involved in skeletal muscle strength and hypertrophy. In addition, these changes in aggregate eccentric contraction are more than concentric.
    .
    Keywords: eccentric contraction, concentric contraction, MyF5, MyoG
  • رامین ایمری اسکندری، حسن متین همایی*، لیدا مرادی
    مقدمه

    رادیکال های آزاد در زمان پیری و بیماری افزایش می یابند، لذا هدف این پژوهش بررسی اثر تمرین و ویتامین دی بر بیان ژن استیوکلسین و آلکالین فسفاتاز بافت استخوان موش های مسموم شده با پراکساید هیدروژن بود.

    روش بررسی

    در این کارآزمایی تجربی 36 سر موش صحرایی نر بالغ نژاد ویستار به طور تصادفی به شش گروه شش سری 1) کنترل؛ 2)پراکسایدهیدروژن؛ 3)پراکسایدهیدروژن + ویتامین دی؛ 4) پراکسایدهیدروژن + تمرین؛ 5) پراکسایدهیدروژن + تمرین و ویتامین دی و 6) شم تقسیم شدند. در مدت هشت هفته گروه های 2، 3، 4 و 5 روزانه پراکسایدهیدروژن با دوز یک mmol/kg را در روزهای زوج، گروه های 3 و 5 روزانه gram/kgµ 5/0 ویتامین دی و گروه شم حلال ویتامین دی را به صورت درون صفاقی دریافت نمودند.گروه های 4 و 5 سه جلسه در هفته تمرینات هوازی انجام دادند. بیان ژن استیوکلسین و آلکالین فسفاتاز به روش PCR اندازه گیری و با استفاده از آزمون های t مستقل و آنالیز واریانس دو طرفه با آزمون تعقیبی بن فرونی و نرم افزارversion 16  SPSS تحلیل شدند (0/05≥p).

    نتایج

    اثر تعاملی تمرین و ویتامین دی بر افزایش آلکالین فسفاتاز و استیوکلسین معنادار بود (0/05≥p)؛ تمرین سبب افزایش آلکالین فسفاتاز و استیوکلسین شد (0/05≥p)؛ ویتامین دی نیز با افزایش آلکالین فسفاتاز و استیوکلسین همراه بود (0/0001=p). بیشترین اثر بر افزایش آلکالین فسفاتاز و استیوکلسین به ترتیب در گروه 5 و 3 مشاهده شد (0/001=p).

    نتیجه گیری

    تمرین و ویتامین دی تاثیر مثبتی بر بافت استخوان داشتند، به گونه ای که حتی اثر سیستمی پراکسایدهیدروژن نیز نتوانست نتایج این اثر سازنده را تغییر دهد.

    کلید واژگان: آلکالین فسفاتاز, استئوکلسین, پراکساید هیدروژن, تمرین هوازی, ویتامین دی
    Ramin Eimari Eskandari, Hassan Matin Homaee*, Lida Moradi
    Introduction

    Free radicals increase with age and disease, so the aim of this study was to investigate the effect of exercise and vitamin D on the expression of alkaline phosphatase and osteocalcin genes in bone tissue of rats poisoned with hydrogen peroxide.

    Methods

    In this experimental trial, 36 adult male Wistar rats were randomized into six groups of six rats, 1) control; 2) hydrogen peroxide; 3) hydrogen peroxide + vitamin D; 4) hydrogen peroxide + exercise; 5) hydrogen peroxide + exercise and vitamin D and 6) Sham. For eight weeks, groups 2, 3, 4, and 5 were given daily dose of 1 mmol/kg hydrogen peroxide on even days, groups 3 and 5 received 0.5 mg / kg of Vitamin-D daily, and sham group received only vitamin D solvent intraperitoneally. Groups 4 and 5 performed aerobic exercise 3 day/week. Osteocalcin and alkaline phosphatase gene expression were measured by PCR and were analyzed using independent t-test, two-way analysis of variance and Boferroni’s post hoc test with SPSS 16 (p≤0.05).

    Results

    The interactive effect of exercise and vitamin D on increasing alkaline phosphatase and osteocalcin was significant. (p≤0.05); exercise increased alkaline phosphatase and osteocalcin (p ≤ 0.05); vitamin D was also associated with increased alkaline phosphatase and osteocalcin (p=0.0001). The greatest effect on increasing osteocalcin and alkaline phosphatase showed in groups 5 and 3, respectively (p=0.001).

    Conclusion

    Exercise and vitamin D had a positive effect on bone tissue, so that even the systemic effect of hydrogen peroxide could not change the results of this constructive effect.

    Keywords: Alkaline phosphatase, Osteocalcin, Hydrogen Peroxide, Aerobic Exercise, Vitamin D
  • سجاد کرمانی، رستم علیزاده*، لیدا مرادی

    هدف از مطالعه حاضر بررسی  تاثیر هشت هفته تمرین مقاومتی بر سطح پلاسمایی آدروپین و شاخص مقاومت به انسولین در مردان دارای اضافه وزن بود.روش شناسی: بدین منظور تعداد 24 مرد داوطلب دارای اضافه وزن (سن 1/5±3/25  سال، شاخص توده بدنی54/2±74/27) به طور تصادفی در دو گروه تمرین و کنترل تقسیم شدند. گروه تمرین یک برنامه مقاومتی را به مدت 8 هفته، 3 جلسه در هفته برگزار کردند. برنامه مقاومتی شامل 3 ست 10 تکراری با 65 ،75 و 85 درصد 1RM برای هشت حرکت بود. زمان استراحت بین ست ها و حرکات یک دقیقه در نظر گرفته شد. قبل و بعد از دوره تمرینی، شاخص های مورد نظر با روش های استاندارد اندازه گیری شد.

    نتایج

    نتایج آزمون تی مستقل نشان داد که بین تغییرات آدروپین (001/0=p) و مقاومت به انسولین (001/0=p) تفاوت معنی دار وجود دارد، همچنین نتایج آزمون تی همبسته نشان داد که تغییرات آدروپین (001/0=p) و مقاومت به انسولین (001/0=p) فقط در گروه تمرین تفاوت معنی دار وجود دارد.

    بحث و نتیجه گیری

    به نظر می رسد این نوع تمرینات مقاومتی به دلیل کافی بودن مدت و شدت فعالیت توانسته موجب تحریک آدروپین شود.

    کلید واژگان: آدروپین, اضافه وزن, تمرین مقاومتی
  • سپیده قاسمیان لنگرودی، پروین فرزانگی*، لیدا مرادی
    زمینه و هدف

    در پاتوژنز بیماری اندومتریوز عوامل مختلفی از ژن ها درگیر هستند. بنابراین هدف مطالعه حاضر بررسی تغییرات بیان ژن ALDH1A2 رت های مدل اندومتریوز به دنبال یک دوره تمرین شنا و مصرف ویتامین B6 بود. 

    روش کار

    بدین منظور 25 سر رت بالغ نژاد ویستار به صورت تصادفی به 5 گروه کنترل سالم، کنترل بیمار، بیمار+تمرین، بیمار+ ویتامین، بیمار+ ویتامین+ تمرین دسته بندی شدند. به منظور ایجاد مدل اندومتریوز، ابتدا رت ها بیهوش شده و پس از باز کردن عضله شکمی، بافت تخمدانی و بخشی از بافت لوله رحمی برداشته شد و در داخل ظرف استریل با یک سی سی PBS قرار داده شد و قطعه قطعه گردیدند و سپس این قطعات به نواحی شکمی و تخمدان پیوند زده شدند. میزان مصرف ویتامین، mg/kg60  به ازای وزن بدن هر رت بوده و برنامه تمرین شنا به مدت 8 هفته و هر هفته پنج روز و هر روز به مدت 30 دقیقه بود. جهت تحلیل داده ها از آنالیز واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی توکی استفاده گردید. 

    یافته ها:

     نتایج نشان داد در گروه کنترل بیمار سطح ALDH1A2 نسبت به گروه کنترل سالم، بیمار+ تمرین و بیمار+ تمرین+ ویتامین کاهش معنادار داشت (به ترتیب 0007/0=P؛ 009/0=P و 008/0=P). همچنین در گروه بیمار+ تمرین، بیمار+ ویتامین سطح آن نسبت به گروه سالم کاهش معنادار داشت (به ترتیب 0038/0=P؛ 006/0=P). این در حالی بود که بین دیگر گروه ها تفاوت معناداری مشاهده نشد.

    نتیجه گیری:

     به طور کلی نتایج تحقیق حاضر بیانگر آن است که تغییر مولکول های کلیدی یا مسیرهای سیگنالی و بیان ژن در فرایند آندومتریوز می تواند باعث بهبود سطح این بیماری گردد و انجام فعالیت ورزشی منظم هوازی و نیز مصرف هم زمان ویتامین B6 در مهار این بیماری و بهبود سطح این بیماری کمک شایانی می کند.

    کلید واژگان: شنا, ویتامین, ALDH1A2, آندومتریوز
    Sepideh Ghasemian Langrodi, Parvin Farzanegi*, Lida Moradi
    Background & Aims

    Endometriosis means the presence of endometrial glands and uterine stroma outside the endometrium and uterine muscle, which is a chronic benign disease of women, which is mainly seen in the pelvic peritoneum with the ectopic formation of stroma and endometrial glands. Endometriosis is associated with a range of symptoms, the most common of which are chronic pelvic pain and infertility. The pathogenesis of this disease is influenced by various factors such as reverse transfer of endometrial cells, immunodeficiency, genetics, metaplasia, hormones, and environmental conditions. A widely accepted mechanism is Simpsonchr('39')s theory of recurrent menstruation, in which stem/progenitor cells flow into the pelvis and attach to the peritoneal mesothelium, where endometrial tissue grows abnormally. Recently, treatment goals have focused on inhibiting stem cell flow and the onset and proliferation of endometriosis. In this regard, studies have shown that an issue that may increase the risk of endometriosis is oxidative stress. Oxidative stress means that the bodychr('39')s balance is disturbed by an increase in oxidizing agents that cause oxidation of vital substances and tissues in the body. Recent studies have shown the role of stem cells and oxidative stress in the progression and control, as well as their role in the pharmacological treatment of infertility diseases, in which the role of the enzyme aldehyde dehydrogenase (ALDH1A2) is recognized as an indicator in stem cells. This factor plays a role in the oxidation of aldehydes and the early differentiation of stem cells. Cells that are highly active in this enzyme have the ability to regenerate themselves. Under normal conditions (normal oxygen level), this enzyme effectively catalyzes the conversion of organic nitrate compounds, such as nitroglycerin, to nitric oxide. This factor plays a role in the oxidation of aldehydes and the early differentiation of stem cells. Studies have shown that the use of exercise interventions is effective in patients with endometriosis. Aerobic exercise is one of the most common training methods to improve infertility and gynecological diseases. B vitamins play an important role in the prevention and treatment of cancer by modulating cell signaling pathways. For example, vitamin B6 is known to be a potent anti-inflammatory, mutant, and nerve-enhancing agent that inhibits progression by activating tumor suppressor genes, inactivating angiogenesis, and activating anti-inflammatory genes, and inducing apoptosis. Cancerous tumors prevent many pathological changes that occur in response to the penetration of inflammatory cells. Endometriosis is a multifactorial disease that has complex pathophysiology and most of the details of this disease are still unknown; therefore, extensive research is needed to obtain information on the pathophysiology of this disease. Therefore, due to limited trial studies, inconsistencies and ambiguities in the results of the effectiveness of dietary and sports interventions, limited research on the preference of each of these methods with appropriate comparison, and the lack of a similar study in this community, The question is, does a low-intensity swimming training session with vitamin B6 affect the expression of ovarian tissue ALDH1A2 gene in rats of the endometriosis model?

    Methods

    The research method was experimental with a post-test design. In determining the sample size, according to the sample size formula for continuous scores, if the expected differences are equal to 1.5, with a test power of 80% at a significance level of α = 0.05, the number of subjects per the group is equal to five. For this purpose, 25 adult Wistar 6- to 8-week-old rats with a mean weight and mean weight of 202.85 ± 15.62 g were purchased from Pasteur Institute and transferred to the research center. The animals were kept in special polycarbonate cages in an environment with an average temperature of 22 ± 1.4 ° C, humidity of 55%, and a dark light cycle of 12:12 hours. The care of the animals was carried out by the guidelines of the International Institute of Health and the protocols of this study, in compliance with the principles of the Helsinki Declaration and the rules of medical ethics. The animals were treated with free pellet food and water. The food consumed by the animals was given to the animal at the rate of 10 grams per 100 grams of body weight according to the weekly weight gain. The protocol of this research was performed according to the international laws on laboratory animals with the code of ethics IR.IAU.SARI.REC.1398.152 and was approved by the ethics committee of the Islamic Azad University of Sari. Twenty-five adult Wistar rats were randomly divided into 5 groups: healthy control, patient control, patient + exercise, patient + vitamin, patient + vitamin + exercise. To model endometriosis, the rats were first anesthetized and after opening the abdominal muscle, ovarian tissue and part of the uterine tube tissue were removed and placed in a sterile container with a PBS cc and cut into pieces. These pieces were then transplanted into the abdominal and ovarian areas. Vitamin intake was 60 mg/kg per rat body weight and the swimming training program was for 8 weeks and five days each week for 30 minutes each day. One-way analysis of variance and Tukeychr('39')s post hoc test were used to analyze the data.

    Results

    The results showed that in the patient control group ALDH1A2 level was significantly reduced compared to the healthy control group, patient + training and patient + training + vitamin (P = 0.0007; P = 0.009 and 0.008, respectively P). Also in the patient + exercise group, the patient + vitamin level was significantly reduced compared to the healthy group (P = 0.0038; P = 0.006, respectively). This was while there was no significant difference between the other groups.

    Conclusion

    In general, the results of the present study indicate that changes in key molecules or signaling pathways and gene expression in the process of endometriosis can improve the level of the disease and regular aerobic exercise and concomitant use. Vitamin B6 helps to control this disease and improve the level of this disease.

    Keywords: Swimming, Vitamin, ALDH1A2, Endometriosis
  • مهرزاد خیراندیش پیش کناری، پروین فرزانگی*، لیدا مرادی
    زمینه و هدف

    میتوکندری ها جایگاه تولید انرژی و از منابع مهم تولید گونه های واکنش اکسیژن هستند. اختلال در عملکرد میتوکندری مرتبط با بیماری هایی مانند چاقی، دیابت و سرطان می باشد. فعالیت ورزشی در بهبود آسیب میتوکندریایی و استرس اکسیداتیو نقش دارد. لذا، هدف از انجام پژوهش حاضر، تعیین تاثیر تمرین  هوازی و اکتاپامین بر بیان ژن LAMP2A، پارکین و غلظت SOD در کبد رت های نر تغذیه شده با روغن چند بار حرارت دیده بود.

    روش کار

    در یک مطالعه تجربی، 25 سر رت نر ویستار با میانگین وزن300 تا350 گرم و سن 8 هفته به طور تصادفی به 5 گروه کنترل سالم، گروه DFO ، گروه تمرین هوازی + DFO، گروه اکتاپامین + DFO و گروه تمرین هوازی + اکتاپامین + DFO تقسیم شدند. پروتکل تمرین هوازی شامل 4 هفته تمرین هوازی، 5 جلسه در هفته به مدت 20 دقیقه دویدن بر روی تریدمیل بود. تزریق درون صفاقی اکتاپامین و گاواژ روغن حرارت دیده، به ترتیب پنج بار در هفته و هر روز انجام شد.

    یافته ها: 

    نتایج نشان داد، مصرف روغن چند بار حرارت دیده موجب افزایش معنی دار بیان ژن پارکین (05/0> p) و کاهش معنی دار بیان ژن LAMP2A و غلظت SOD (05/0> p) در مقایسه با گروه سالم شد. تمرین هوازی باعث افزایش معنی دار غلظت SOD (05/0> p) و اختلاف غیر معنی دار پارکین و بیان ژن  LAMP2A (05/0< p) در مقایسه با گروه DFO شدند. اثر تعامل تمرین هوازی و اکتاپامین باعث افزایش معنی دار بیان ژن SOD (05/0> p) و اختلاف غیر معنی دار بیان ژن پارکین و LAMP2A (05/0< p) در مقایسه با گروه DFO شد.

    نتیجه گیری: 

    به نظر می رسد تعامل تمرین هوازی و اکتاپامین می تواند باعث بهبود آنتی اکسیدان ها و میتوفاژی در کبد شود و اختلال ناشی از مصرف روغن چند بار حرارت دیده در میتوکندری را از طریق افزایش فعالیت آنتی اکسیدانی بهبود بخشد.

    کلید واژگان: تمرین هوازی, پویایی میتوکندری, استرس اکسیداتیو
    Mehrzad Kheirandish Pishkenari, Parvin Farzanegi*, Lida Moradi
    Background and Aims

    Mitochondria are the most important sites for the production of energy and lipids, nucleic acids and amino acid precursors and are one of the most important sources for the production of reactive oxygen species (ROS). Previous studies have shown that mitochondrial dysfunction increases ROS and oxidative stress, which are associated with diseases such as obesity, diabetes and cancer. Today, cooking oil consumption has increased worldwide. During heating, oils are continuously oxidized, releasing lipid hydroperoxides and finally free radicals. Free radicals and oxidative stress in heated oils affect the bodychr('39')s energy production sources such as mitochondria. Therefore, to maintain energy production, mitochondria need to activate factors that can remove damaged parts of the mitochondria to achieve a healthier mitochondrial network by reducing ROS production and mitochondrial biogenesis. This process of selective removal of the affected part of the mitochondria is a form of autophagy called mitophagy. Lysosome-associated membrane protein 2A (LAMP2A) is a lysosome membrane receptor to which damaged proteins attach, enter the lysosome, and break down. LAMP2A acts as an autophagy and its downregulation induces autophagy. Parkin protein is an E3 ubiquitin ligase and acts as a mitophagy in removing damaged mitochondria in various tissues of the body. Exercise has recently been recognized as an effective way to increase mitochondrial function, and the role of exercise in improving mitochondrial damage and oxidative stress in various diseases has been reported. On the other hand, today, researchers are paying attention to sports supplements to reduce the physiological damage caused by exercise such as oxidative stress. One of these supplements is octopamine, which according to studies has antioxidant properties and stimulates fat metabolism. The aim of this study was to determine the effect of aerobic training and octopamine on LAMP2A and parkin gene expression and SOD concentration in the liver tissue of male Wistar rats fed with the repeated heated oil.

    Methods

    In an experimental study, 25 adult male Wistar rats weighing an average of 300 to 350 g and aged 8 weeks were purchased. All the rats were kept in polycarbonate cages (5 mice per cage) at 22±2°C, 55% humidity and under the light and dark cycle for 12:12 hours without restriction on water and food. All the rats were randomly divided into five groups, healthy control group (n=5), DFO group (n=5), aerobic training + DFO group (n=5), octopamine + DFO group (n=5) and aerobic training + octopamine + DFO group (n=5). Intraperitoneal injection of octopamine and Gavage of repeated heated oil were done five times a week and every day, respectively. The aerobic training protocol consisted of 4 weeks of aerobic training and 5 sessions per week. The training session included 5 minutes of warm-up at 7 m / min and 5 minutes of cooling at 5 m / min. The intensity of training started in the first week with 50% vo2max and a speed of 16 m / min, and in the last week it reached 65% Vo2max and a speed of 26 m / min. 48 hours after the last training session and 8 hours of fasting, all the rats were anesthetized with chloroform and then sacrificed. Blood samples were taken directly from the liver by heparin-soaked syringe and the liver tissue was immediately removed from the body and stored in a nitrogen tank at -80 ° C. Gene expression of LAMP2A and Parkin were measured by Real time-PCR and SOD concentration was measured by ELISA test. One-way ANOVA and Tukey post hoc test were used to analysis the data. The significant level was set at p<0.05. 

    Results

    The results showed that consumption of repeated heated oil induced significant increase in gene expression of Parkin (p<0.05) and significant decrease in gene expression of LAMP2A (p<0.05) and concentration of SOD (p<0.05) compared to healthy control group. The aerobic training caused increase in SOD concentration and non-significant difference in gene expression of  Parkin (p>0.05) and LAMP2A (p>0.05) compared to DFO group. Interaction effect of aerobic training and octopamine caused the significant increase in gene expression of SOD concentration (p<0.05) and non-significant difference in Parkin and LAMP2A gene expression (p>0.05) in comparison with DFO group.

    Conclusion

    Regarding the incremental effect of aerobic training on SOD concentration, it is likely that due to aerobic training, Nrf2 activity increases, and isolation of the Nrf2-Kaep1 complex, and binding of Nrf2 to the antioxidant responsive element occurs. Subsequently, the transcription of the antioxidant genes, that is SOD, takes place and it is increased.  The antioxidant properties of octopamine in interaction with the effect of aerobic training have also been able to significantly increase the concentration of SOD. Regarding the effect of aerobic training and octopamine consumption alone on the expression of the LAMP2A gene, it is likely that they exert their effect by reducing oxidative stress and increasing the inhibition of AKT1, which increases antioxidant activity in the liver tissue cells. The interactive effect of aerobic training and octopamine also showed an insignificant increase in LAMP2A gene expression compared to the DFO group, but this increase is physiologically beneficial. In contrast, Parkin gene expression showed an insignificant decrease due to aerobic training and octopamine consumption alone and simultaneously, indicating an increase in the activity of antioxidants, including SOD, which decreases oxidative stress and consequently reduces mitophagy (decreased expression of Parkin gene) in the liver tissue, by varying the intensity, duration of training, and dose of octopamine, better results may be obtained. In general, it seems that the interaction of aerobic training and octopamine can improve antioxidants and mitophagy in the liver.

    Keywords: Aerobic training, Mitophagy, Stress oxidative, LAMP2A
  • مازیار شجاعی*، لیدا مرادی، نادر شاکری، ستاره اسدی، مانی شجاعی
    هدف

    هدف پژوهش حاضر، مطالعه اثر تمرینات قدرتی و مکمل c4 بر قدرت، اشباع اکسیژن سرخرگی و تجمع لاکتات مردان تمرین کرده قدرتی بود.  

    روش شناسی

    بدین منظور 45 نفر مرد در بازه سنی 22 تا 35 سال که حداقل یک سال تمرین منظم مقاومتی داشتند به طور تصادفی گزینش شدند و به 3 گروه 15 نفره کنترل، تمرین قدرتی+ دارونما و تمرین قدرتی + مکملc4 تقسیم شدند. آزمودنی ها به مدت 6 هفته تمرینات مقاومتی یکسان انجام دادند. آزمودنی های گروه مکمل، روزانه به مدت 6 هفته، به میزان 5 گرم مکمل c4 را در سه وعده و گروه دارونما نیز مشابه با این گروه و به همین میزان نشاسته 30 دقیقه قبل از تمرین مصرف کردند. پیش از شروع پژوهش و پس از اتمام 6 هفته، میزان اشباع اکسیژن سرخرگی و لاکتات آزمودنی ها اندازه گیری شد.

    یافته ها

    تمرین های قدرتی در هر دو گروه با وجود افزایش قدرت بالاتنه و پایین تنه (0/05 > P)، به تغییر معناداری در میزان انباشت لاکتات خون و میزان اشباع اکسیژن خون سرخرگی منجر نشد (0/05<P). به علاوه، از لحاظ مقدار تغییرات قدرت در طی دوره مداخله در بین دو گروه تمرین قدرتی + مکملc4 و تمرین قدرتی+ دارونما تفاوتی وجود نداشت(0/05<P).

    نتیجه گیری

    مصرف مکمل c4  هیچ فوایدی بر عملکرد قدرتی و یا کاهش تجمع لاکتات در ورزشکاران قدرتی ندارد.

    کلید واژگان: تمرینات قدرتی, مکملc4, اشباع اکسیژن خون شریانی, لاکتات
    Maziar Shojaie *, Lida Moradi, Nader Shakeri, Setareh Asadi, Mani Shojaei
    Aim

    The purpose of this study was to investigate the effect of strength training and c4 supplementation on strength, arterial oxygen saturation and lactate accumulation in strength training men.

    Methods

    For this purpose, 45 men (age: 22 to 35 years) who had at least one year of regular resistance training history were randomly selected and divided into 3 groups of 15 controls, Strength training + placebo and strength training + supplement c4. Subjects performed the same resistance exercises for 6 weeks. Subjects in the supplement group consumed 5 grams of c4 supplement daily in 6 meals for 6 weeks and the placebo group consumed the same amount of starch 30 minutes before exercise. Pre and post intervention arterial oxygen saturation and lactate levels were measured.

    Results

    strength training in both groups did not lead to significant blood lactate accumulation or oxygen saturation (P>0.05) in spite of significantly increased upper and lower muscle group strength values(p < 0.05). Moreover, no between group difference was recorded for amount of strength development throughout the intervention period (P>0.05).

    Conclusion

    c4 supplementation nor has benefits on strength performance, neither lowers blood lactate in strength trained athletes.

    Keywords: strength training, c4, arterial oxygen saturation, lactate
  • رستم علیزاده*، عاتکه سادات سعیدیان، لیدا مرادی
    هدف

    با توجه به رشد فزاینده چاقی و اضافه وزن در سال های اخیر، این پژوهش با هدف بررسی تاثیر تمرین هوازی در شرایط هایپوکسی نورموباریک و نورموکسی بر سطوح استراحتی VEGF و VO2max زنان دارای اضافه وزن / چاق انجام گرفت.

     روش ها

    بدین منظور 24 زن دارای اضافه وزن (میانگین و انحراف استاندارد سن، قد و وزن به ترتیب 7/3 ±25/28 سال، 01/3±8/161 سانتی متر و 18/7±64/78 کیلوگرم) در گروه تمرین هایپوکسی نورموباریک به مدت 6 هفته و هر هفته 3 جلسه تمرین هوازی در چادر هایپوکسی را انجام دادند و گروه نورموکسی در زمانی معادل با زمان تمرین گروه هایپوکسی نورموباریک تمرین هوازی در شرایط نورموباریک داشتند. برنامه تمرین شامل 5 دقیقه گرم کردن، 20 دقیقه فعالیت با 60 درصد ضربان قلب بیشینه در هفته اول بود و سپس هر هفته 5 دقیقه به مدت زمان فعالیت افزوده شد.

    نتایج

    تغییرات وزن (165/0p=) و BMI (191/0p=) گروه هایپوکسی نورموباریک در مقایسه با نورموکسی معنادار نبود. ولی تغییرات درصد چربی (022/0p=) و دور کمر (031/0p) هنگام مقایسه دو گروه معنادار بود. تغییرات اکسیژن مصرفی بیشینه (008/0p=) و VEGF (001/0p <) تفاوت معناداری نشان داد.  

    نتیجه گیری

    افزایش بیشتر و معنادار سطوح استراحتی VEGF در شرایط هایپوکسی نورموباریک نشان دهنده اهمیت فعالیت بدنی در کاهش خطر بیماری های قلبی- عروقی و عملکرد اندوتلیال عروق در افراد دارای اضافه وزن است.

    کلید واژگان: آنژیوژنز, اضافه وزن, تمرین هوازی, آمادگی هوازی, نورموباریک هایپوکسی
    Rostam Alizadeh *, عاتکه السادات سعیدیان, لیدا مرادی
    Purpose

     Since obesity and overweight have dramatically increased in recent years, the purpose of this study was to compare the effects of aerobic exercise training in normobaric hypoxia and normoxia conditions on the resting levels of the VEGF, body composition, and the VO2max among Overweight / Obesity Women.

    Methods

     Twenty-four overweight women voluntarily agreed to take part in the study following the related announcement. The Mean±SD of their age, height, and weight were, respectively, 28.25 ± 3.7 (years), 161.8 ± 3.01 (cm), and 78.64 ± 7.18 (kg). The normobaric hypoxic training group performed aerobic training in hypoxic tents for six weeks, three sessions per week (with 60% of the maximum heart rate), and the normoxic group (control group) performed aerobic training for the same period of time as the hypoxic group. The training program included a 5-minute warm-up following 20 minutes of exercise at 60% of the maximum heart rate for the first week; every week, five minutes were added to the total exercise time.

    Results

     The results of comparing pre- and post-exercise changes in body composition indexes for the normobaric hypoxic and normoxic groups indicated that changes in weight (p=0.165) and BMI (p= 0.191) were not significantly different, but the changes in fat percentage (p=0.022) and waist (p = 0.031) were significantly different between the two groups. The changes in the maximal oxygen consumption (p= 0.008) and the VEGF (p < 0.001) following six weeks of training also differed across groups.

    Conclusion

    The significanlty larger increase in the resting levels of the VEGF in normobaric hypoxia conditions could indicate the importance of physical activity in such conditions in reducing the risk of cardiovascular diseases and vascular endothelial function among overweight people.

    Keywords: angiogenesis, Overweight, Aerobic training, Normobaric hypoxia
  • سعاد کعبی، لیدا مرادی*، رستم علی زاده
    با توجه به نقش نسفاتین-1 به عنوان پپتید کاهنده اشتها و همچنین کاهش انرژی دریافتی هنگام قرار گرفتن در معرض ارتفاع بالا تحقیق حاضر با هدف بررسی تاثیر 6 هفته تمرین هوازی در شرایط هایپوکسی بر سطوح استراحتی نسفاتین-1 و مقاومت به انسولین زنان دارای اضافه وزن طراحی شد. تعداد 24 زن جوان دارای اضافه وزن (سن 7/3±25/28 سال، قد 01/3±8/161 سانتی متر، وزن 18/7±64/78 کیلوگرم) انتخاب و به دو گروه (تعداد: 12 نفر، فعالیت 60 درصد ضربان قلب بیشینه در شرایط هایپوکسی 3000 متر) و نورموکسی (تعداد: 12 نفر، فعالیت 60 درصد ضربان قلب بیشینه در شرایط نورموکسی) تقسیم شدند. دوره تمرین 6 هفته و به صورت 3 جلسه در هفته بود. ویژگی های آنتروپومتریک، گلوکز، انسولین، مقاومت به انسولین و نسفاتین-ا آزمودنی های قبل و بعد از دوره تمرینی اندازه گیری شد از تی-مستقل و وابسته برای تحلیل آماری استفاده شد... بر اساس نتایج تحلیل آماری تفاوت های بین گروهی وزن (16/0=P)، شاخص توده بدن (19/0=P) و گلوکز (23/0=P) معنی دار نبود، اما تغییرات درصد چربی (02/0=P) و دور کمر (03/0=P) انسولین (001/0=P)، مقاومت به انسولین (001/0=P) و نسفاتین-1 (002/0=P) معنی دار بود. نتایج تحقیق نشان داد که تمرین هوازی با شدت متوسط در شرایط هایپوکسی منجر به تغییرات بیشتری در نسفاتین-1 نسبت به فعالیت در شرایط نورموکسی می شود. احتمال می رود بهبود ترکیب بدن و شاخص مقاومت به انسولین با تغییرات نسفاتین-1 و کاهش اشتها و غذای دریافتی ناشی از آن مرتبط باشد.
    کلید واژگان: آدیپوکاین, اشتها, اضافه وزن, تمرین هوازی, نورموباریک هایپوکسی
    Saad Kabi, Lida Moradi *, Rostam Alizadeh
    Introduction
    Nesfatin-1is a reducing appetite peptide, on the other hand energy demand decreases in high altitude, thus it’s possible that training in altitude could have more reducing effect on weight. We decided to do this research in order to investigation the effects of 6-weeks aerobic training in hypoxic condition vs normoxic condition on resting Nesfati-1 and insulin resistance in overweight women.
    Material and methods
    Twenty-four overweight young women (age: 28.25±3.7 yrs. height: 161.8±3.01 cm, weight: 78.64±7.18) were selected and randomly assigned into two experimental groups: hypoxia group (n= 12, 60% of HRmax, in hypoxic condition resembling of 3000 m altitude) and normoxy group (n= 12, 60% of HRmax, in normoxy condition). Training program was consisted of 6 weeks and 3 sessions per week. Anthropometric characteristic, glucose concentration, insulin concentration, insulin resistance and Nesfatin-1 plasma concentration were analyzed before and after training period. Dependent and independent t-test were used as statistical tests.
    Results
    Between group differences in weight (p=0.16), BMI (p=0.19) and glucose (p=0.23) was not significant, but for fat percent (p=0.02), waist circumference (p=0.03), insulin (p=0.001), HOMA-IR (p=0.001) and Nefatin-1 (p=0.002) were significant.
    Conclusion
    The results of this study showed that aerobic exercise in hypoxic condition led to higher increase in Nesfatin-1 in comparison with normoxy condition. Presumably improvement in body composition and insulin resistance index are related to Nestin-1 changes and resulting appetite and energy demand decrement
    Keywords: Adipokine, appetite, overweight, Aerobic training, Normobaric Hypoxia
  • رستم علی زاده*، مرضیه کلامی فرد، لیدا مرادی، مهدی امیدی
    زمینه و هدف

    یک آزمون کامل در ورزشی خاص باید بر اساس نیازهای حرکتی و فیزیولوژیکی خاص درگیر در آن ورزش طراحی شده است.هدف از این تحقیق بررسی اعتبار و پایایی آزمون طراحی شده جدید چابکی در بسکتبال بود.

    روش شناسی

    آزمودنی های تحقیق را تعداد 65 نفر از بازیکنان غیرنخبه و 105 نفر از بازیکنان نخبه بسکتبال تشکیل می دادند. آزمون طراحی شده شامل حرکات مختلف با توپ و بدون توپ در دامنه طولی زمین بسکتبال بود که بازیکنان در دو وضعیت باز و بسته انجام می دادند. آزمون ملاک چابکی در این تحقیق، آزمون Tبود.

    یافته ها

    نتایج تحقیق نشان داد بین اجرای آزمون طراحی شده به صورت بسته و باز با آزمون T بدون در نظر گرفتن سطح مهارتی ارتباط معنی داری وجود دارد (05/0>P ،80/0<r)، که این همبستگی در گروه نخبه بیشتر از گروه غیر نخبه بود (80/0<r). همچنین همبستگی درون گروهی (پایایی) دو مرتبه اجرای آزمون چابکی طراحی شده به صورت بسته و باز بدون در نظر گرفتن سطح مهارتی بالا و معنی دار بود (05/0>P ،90/0<r). علاوه بر این آزمون طراحی شده به صورت باز و بسته دارای توانایی بیشتری نسبت به آزمون T در ارزیابی چابکی بود (05/0>P).

    نتیجه گیری

    می توان چنین استباط کرد که آزمون طراحی شده چابکی ویژه بسکتبال، آزمون معتبر و پایایی در حالت باز و هم بسته برای ارزیابی چابکی بازیکنان بسکتبال است. این آزمون توانایی بیشتری در تمایز سطح مهارت زنان  بسکتبالیست دارد.

    کلید واژگان: آزمون طراحی شده چابکی, بازیکنان زن, بسکتبال, پایایی, روایی
    Rostam Alizadeh *, Marzieh Kalamifard, Lida Moradi, Mehdi Omidi
    Background & Purpose

    A perfect test in a particular sport is designed based on the specific motor and physiological needs involved in that sport. The aim of this study was to investigate the validity and reliability of a newly-designed agility test for basketball.

    Methodology

    The participants of the study involved 65 female basketball players from non-elite players and 105 from elite players. The designed test included various movements with and without the ball in the longitudinal range of the basketball court performed in both open and closed models. The standardized test for evaluating agility was the T test.

    Results

    The results showed that, regardless of skill levels, there was a significant relationship between the participants’ performance on the designed test in both open and closed models and the T test (r > 0.8, p < .05); this correlation was higher among elite players (r > 0.9). Regardless of skill levels, the intraclass correlation (reliability) between the two performances of the newly-designed agility test in both open and closed models was high and significant (r > 0.9, p < .05). In addition, the designed test in both open and closed models could better evaluate agility when compared with the T test (p < .05).

    Conclusion

    It could be concluded that the agility test designed for basketball was a valid and reliable alternative to the T test in both open and close models and could better differentiate skill levels among female basketball players.

    Keywords: Designed Agility Test, female players, Basketball, reliability, validity
  • سپیده قاسمیان لنگرودی، پروین فرزانگی*، لیدا مرادی
    زمینه و هدف

    در پاتوژنز بیماری اندومتریوز عوامل مختلفی از ژن ها درگیر هستند. بنابراین هدف مطالعه حاضر بررسی تغییرات بیان ژن GATA2 رت های مدل اندومتریوز به دنبال یک دوره تمرین شنا و مصرف ویتامین B6 بود.

    روش کار

    بدین منظور 25 سر رت بالغ نژاد ویستار به صورت تصادفی به 5 گروه کنترل سالم، کنترل بیمار، بیمار+تمرین، بیمار+ ویتامین، بیمار+ ویتامین+ تمرین دسته بندی شدند. به منظور ایجاد مدل اندومتریوزیز، ابتدا رت ها بیهوش شده و پس از باز کردن عضله شکمی، بافت تخمدانی و بخشی از بافت لوله رحمی برداشته شد و در داخل ظرف استریل با یک سی سی PBS قرار داده شد و قطعه قطعه گردیدند و سپس این قطعات به نواحی شکمی و تخمدان پیوند زده شدند. میزان مصرف ویتامین، mg/kg60 به ازای وزن بدن هر رت بوده و برنامه تمرین شنا به مدت 8 هفته و هر هفته پنج روز و هر روز به مدت 30 دقیقه بود. جهت تحلیل داده ها از آنالیز واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی توکی استفاده گردید.

    یافته ها

    یک دوره برنامه تمرینی شنا در گروه بیمار+ تمرین سبب افزایش معنادار سطوح GATA2 نسبت به گروه کنترل بیمار (0/001 =p) گردید. همچنین سطح بیان ژن GATA2 در گروه بیمار+ تمرین+ ویتامین نسبت به گروه کنترل بیمار افزایش معنادار داشت (0/002 =p) و این در حالی بوده که سطح آن در گروه کنترل بیمار نسبت به گروه کنترل سالم کاهش معنادار داشت (0/001 =p).

    نتیجه گیری

    انجام فعالیت ورزشی منظم هوازی همراه با مصرف ویتامین B6 می تواند منجر به کاهش سطح بیان ژن GATA2 در رت های مدل آندومتریوز گردد.

    کلید واژگان: شنا, ویتامین, GATA2, آندومتریوز
    P Farzanegi *, L Moradi, S ghasemian Langharodi
    Background & objectives

    In the pathogenesis of endometriosis, a variety of genes are involved. The aim of this study was to investigate the GATA2 gene expression changes in endometriosis rat model following a period of aerobic exercise and vitamin B6 intake.

    Methods

    For this purpose, 25 adult Wistar rats were randomly divided into 5 groups, including: healthy control, patient control, patient+training, patient+vitamin, patient+vitamin+ training. In order to create an endometriosis model, rats were first anesthetized and after opening abdominal muscle, ovarian tissue and part of uterine tissue were removed and were inserted into a sterile container with one cc of PBS and sliced. Tissue fragments were transplanted into the abdominal and ovarian areas. The amount of vitamin intake was 60mg/kg and swimming program lasted 8 weeks, 30 minutes a day, five days a week. One- way ANOVA test and Tukey post hoc test were used for data analysis.

    Result

    The results showed that a period of swimming exercise program in the patient + training group significantly increased the GATA2 level compared to the patient control group (p≤0.001). Also, the GATA2 gene expression level was significantly increased in the patient + training + vitamin group compared to the patient control group (p=0.002). However, its level in the patient group was significantly lower than that of the healthy control group (p≤0.001).

    Conclusion

    Regular aerobic exercise combined with intake of vitamin B6 may decrease GATA2 gene expression level in endometrial rat model.

    Keywords: Swimming, Vitamin, GATA2, Endometriosis
  • اشکان متقیان، لیدا مرادی، رستم علی زاده*

    ای سلکتین بازگوکننده تخریب و فعال سازی اندوتلیال می باشد، همچنین نقش مهمی در فرایندهای التهابی بازی می کند. هدف از تحقیق حاضر بررسی تاثیر هشت هفته تمرین مقاومتی تناوبی با شدت بالا بر سطح پلاسمایی ایی سلکتین و شاخص های گلبول های سفید در مردان سالم بود. تعداد 23 نفر مرد جوان فعال از طریق فراخوان انتخاب و به روش تصادفی ساده به دو گروه تمرین مقاومتی تناوبی با شدت بالا (11 نفر) و گروه کنترل (12 نفر) تقسیم شدند. گروه تمرین به مدت 8 هفته فعالیت مقاومتی تناوبی با شدت بالا را به صورت 3 جلسه در هفته انجام داد و گروه کنترل زندگی عادی روزمره خود را ادامه دادند. از آزمون t همبسته و مستقل در سطح 0.05 ≥P برای تحلیل آماری داده ها استفاده شد. یافته نشان داد که 8 هفته تمرین مقاومتی تناوبی سبب کاهش معنی دار ایی-سلکتین شد (0.001 =P) اما بر منوسیت ها، نوتروفیل ها، آئوزینوفیل ها و لنفوسیت ها تاثیر معنی داری نداشت (0.05 <P)، علاوه براین ارتباط معنی داری نیز بین تغییرات وزن و ایی-سلکتین مشاهده شد (0.001 =p، 0.67 -=r). نتایج بیانگر این است که هشت هفته تمرین مقاومتی با شدت بالا به دلیل وجود ریکاوری مناسب بین ست ها و تکرارها منجر تحریک شاخص های گلبول های سفید نمی شود ولی ایی-سلکیتن به تغییرات فشار ناشی از تمرین حساس تر بوده و سازگاری بیشتری با تمرین مقاومتی با شدت بالا نشان می دهد.

    کلید واژگان: تمرین مقاومتی تناوبی با شدت بالا, ایی-سلکتین, منوسیت, لنفوسیت
    Ashkan Motaghian, Lida Moradi, Rostam Alizadeh *

    E-selectin reflects endothelial degradation and activation, also plays an important role in inflammatory processes. The aim of this study was to investigate the effects of 8 weeks of high intensity interval resistance training on E-selectin and White blood cell indices in healthy men.twenty four active healthy men were selected and randomly divided into two groups: training (n=11) and control (n=12). Training group was performing high intensity interval resistance training for 8 weeks while control group continued their normal daily life styles. Dependent and independent t-test was used for statistically analyses of variances. Level of significance was p≤0.05.the results showed that 8 weeks of interval resistance exercise decreased significantly level of E-selectin (p=0.001), but differences between control and training groups in monocytes, lymphocytes, basophiles and eosinophils was not significant (p>0.05), also there was significant relation between body weight and E-selectin changes (r=.67, p= 0.001). The results indicate that the high intensity interval resistance training did not result in white blood cells' indices excitation because of enough recovery between sets and repetitions, but E-Selectin were sensitive to exercise pressure and load imposed on body by training and showing higher adaptation to high intensity interval resistance training.

    Keywords: High intensity interval resistance training, E-selectin, Monocytes, Lymphocytes
  • مریم اکبری، لیدا مرادی*، آسیه عباسی دلویی
    سابقه و هدف
    آپوپتوز یک فرایند تنظیم شده است که هموستاز بافت و سلول را تضمین می کند. هدف از این تحقیق بررسی تاثیر یک دوره تمرین استقامتی و مصرف عصاره عناب بر آپوپتوز بافت قلب در موش های صحرایی نربود.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه تجربی تعداد 32 سر موش های صحرایی نر نژاد ویستار با سن 12-8 هفته و میانگین وزن 7/94±195گرم به طور تصادفی به 4 گروه کنترل، عصاره عناب، تمرین استقامتی و تمرین استقامتی-عصاره عناب تقسیم شدند. برنامه تمرین استقامتی با شدت متوسط به مدت 8 هفته و 5 جلسه در هفته اجرا شد. عصاره عناب (600 میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن) روزانه به صورت خوراکی مصرف گردید. میزان بیان انکسین-5 و کاسپاز-3 بافت قلب به روش Real time PCR اندازه گیری شد.
    نتایج
    بین میانگین وزن بافت قلب در گروه های مختلف تفاوت وجود داشت (0/001>P). تغییرات بیان ژن انکسین-5 بافت قلبی در گروه تمرین-مکمل نسبت به گروه کنترل به طور معنی داری کمتر بوده (0/012>P) و نیز تغییرات بیان ژن کاسپاز-3 در گروه های مکمل (0/001>P) ، تمرین (0/013>P) و تمرین-مکمل (0/0001>P) نسبت به گروه کنترل به طور معنی داری کمتر بود (0/012>P).
    نتیجه گیری
    با توجه به یافته های تحقیق حاضر به نظر می رسد که تمرین استقامتی با شدت متوسط و مکمل عناب می تواند اثر تعاملی در کاهش آپوپتوز قلب داشته باشد.
    کلید واژگان: تمرین, آپوپتوز, عناب, بافت قلب, موش صحرایی
    Maryam Akbari, Lida Moradi*, Asieh Abbassi Daloii
    Background
    Apoptosis is a highly regulated process that ensures the tissue and cellular homeostasis. This study aimed at investigating the effect of endurance training and the Ziziphus jujube extract consumption on apoptosis of cardiac tissue in male Wistar rats.
    Materials and Methods
    In this experimental study, 32 male Wistar rats aged 8-12 weeks (weighing 195 mg±7.94) were randomly divided into four groups: control, jujube extract, endurance training and endurance training-jujube extract. A moderate endurance training program was conducted for eight weeks and five sessions per week. Rats were received a daily dose of 600 mg/kg of the extract orally. The gene expression of anexin-5 and caspase-3 in cardiac tissue was measured by the real-time PCR.
    Results
    The results showed that there was a significant difference in the mean weight of the heart tissue of male Wistar rats among different groups (P<0.001). Changes in anexin-5 expression of the cardiac tissue in training-supplementation group were significantly lower than those in the control group (P<0.012). Also, the results showed that changes in caspase-3 expression of the cardiac tissue in supplementation (P<0.001), training (P<0.013) and training-supplementation (P<0.0001) groups were significantly lower than the changes in the control group (P<0.012).
    Conclusion
    According to the findings of this study, it seems that endurance training and jujube extract consumption can have an interactive effect in reducing apoptosis of the cardiac tissue.
    Keywords: Exercise, Apoptosis, Ziziphus Jujube extract, Cardiac tissue, Rats
  • مهدی محمدی، رستم علی زاده، لیدا مرادی
    مقدمه
    تمرینات تناوبی با شدت بالا (HIIT) به نسبت تمرینات تداومی بهبودی نسبی بیشتری در ظرفیت های حداکثری ورزشی، آنزیم های میتوکندریایی و سایر فاکتورهای سلولی درگیر در متابولیسم انرژی ایجاد می نمایند؛ در این راستا هدف تحقیق حاضر، بررسی تاثیر شش هفته تمرین HIIT بر شاخص مقاومت به انسولین، HOMA-beta cell و شاخص آتروژنیک در افراد دارای اضافه وزن است.
    روش بررسی
    آزمودنی های این تحقیق را 24 مرد دارای اضافه وزن تشکیل دادند که به دو گروه تمرین تناوبی و کنترل تقسیم شدند. در جلسات مختلف، آزمودنی ها با محیط آزمایشگاه آشنا و اندازه گیری های قد، وزن، ترکیب بدنی و حداکثر اکسیژن مصرفی انجام شد. قبل و 48 ساعت پس از دوره تمرینات HIIT در حالت ناشتایی، از شریان بازویی آزمودنی ها نمونه گیری خونی برای ارزیابی میزان گلوکز، انسولین، کلسترول تام، HDL و LDL گرفته شد.
    یافته ها
    نتایج آماری تغییر معنی دار انسولین، مقاومت به انسولین و نیز شاخص عملکرد سلول های بتا را نشان داد اما گلوکز، نیم رخ لیپیدی و شاخص آتروژنیک تغییرات معنی دار نشان نداد.
    بحث و
    نتیجه گیری
    هرچند که تمرینات HIIT در مدت زمان کوتاهی انجام می شود، اما اثرهای مفید و مشابه تمرینات هوازی و سایر اشکال تمرینی دارد که نیازمند صرف زمان بیشتری است. از این رو می توان گفت که این نوع تمرینات در افراد غیرفعال و دارای اضافه وزن راهکار مفیدی برای بهبود حساسیت به انسولین و همچنین کاهش خطر بیماری های مرتبط با نیم رخ لیپیدی، گلوکز، انسولین و درصد چربی بالا است. به همین دلیل پیشنهاد می شود افراد دارای اضافه وزن و حتی افراد سالم از این نوع تمرینات برای بهره مندی از فواید آن استفاده نمایند.
    کلید واژگان: تمرینات تناوبی, انسولین, متابولیسم لیپیدی, کاهش وزن
    M Mohammadi, R Alizadeh, L Moradi
     
    Background
    High-intensity interval training (HIIT), compared with continuous training, can result in relatively more improvement in max exercise capacity, mitochondrial enzymes, and other cellular factors involved in energy metabolism. So the present study was aimed to examine the effect of six weeks of HIIT on the insulin resistance index, HOMA-beta cell, and atherogenic index among overweight men.
    Materials and methods
    The participants included 24 overweight men that classified into interval training and control groups. The participants became familiar with the laboratory environment in several sessions, and blood sampling along with the measurement of height, weight, body composition, and maximal oxygen consumption was performed. Fasting blood samples were collected from the participants’ brachial artery in order to measure their glucose, insulin, total cholesterol, HDL, and LDL before HIIT and 48 hours after training.
    Results
    The results indicated significant changes in insulin, insulin resistance, and beta cell function index, however, glucose, lipid profile, and atherogenic index did not show any significant changes.
    Conclusion
    Although the HIIT exercises are performed during a short period of time, they feature the same beneficial effects as those of aerobic exercises and other forms of training that take relatively longer time. It could, therefore, be said that such exercises could help inactive and overweight people to improve their insulin sensitivity and reduce the risk of diseases related to lipid profile, glucose, insulin, and high fat percentage. Therefore, it is suggested that overweight people, and even healthy people, benefit from this type of training
    Keywords: Interval Exercises, Insulin, Lipid Metabolism, Weight Loss
  • مریم اکبری، لیدا مرادی، رستم علی زاده *، آسیه عباسی دلویی
    مقدمه

    هدف این تحقیق، بررسی آثار تمرین استقامتی و مصرف اسیدگالیک بر آپوپتوز بافت قلب در موش های صحرایی در معرض بولدنون بود.

    مواد و روش ها

    نمونه های این مطالعه تجربی شامل 42 سر موش صحرایی نر ویستار با سن 8 تا 12 هفته و میانگین وزن 7/94±195 گرم بود که به طور تصادفی به 6 گروه تقسیم شدند. برنامه تمرین استقامتی با شدت متوسط به مدت 8 هفته و 5 جلسه در هفته اجرا شد. گالیک اسید به صورت خوراکی به مقدار 5 میلی گرم به ازای 100 گرم وزن به مدت هشت هفته (7 روز در هفته) به موش ها داده شد. بولدنون یک بار در هفته، در یک روز مقرر و در عضله خلف رانی موش ها به صورت عمیق تزریق شد. پس از بی هوشی، نمونه ها کالبدشکافی شدند و بافت قلب آن ها برداشته شد. داده ها به روش تی همبسته، تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی بونفرونی در سطح معنی داری %5P< تجزیه وتحلیل شد.

    یافته ها

    بین میانگین انکسین-5 و کاسپاز-3 بافت قلب در گروه های مختلف، تفاوت وجود داشت. میانگین مقادیر بیان ژن انکسین-5 در گروه بولدنون (0/27±1/27) بود که نسبت به گروه های اسید گالیک - بولدنون (0/21±0/40) ، تمرین (0/07±0/38) ، تمرین - بولدنون (0/24±0/766) و تمرین - اسیدگالیک - بولدنون (0/27±0/71) افزایش معنی دار یافت. میانگین مقادیر بیان ژن کاسپاز-3 در گروه بولدنون (0/16±2/14) بود که نسبت به گروه های اسید گالیک - بولدنون (0/77±0/92) ، تمرین (0/35±0/59) ، تمرین - بولدنون (0/42±1/19) و تمرین - اسیدگالیک - بولدنون (0/60±0/94) افزایش معنی دار یافت.

    نتیجه گیری

    به نظر می رسد بولدنون موجب آپوپتوز بافت قلبی می شود و تمرین استقامتی و اسیدگالیک ممکن است آپوپتوز بافت قلبی را کاهش دهند.

    کلید واژگان: بولدنون, اسیدگالیک, تمرین استقامتی, بافت قلب, آپوپتوز
    Maryam Akbari, Lida Moradi, Rostam Alizadeh *, Asiehe Abbasi Daloii
    Introduction

    This study aimed to investigate the effects of endurance training and Gallic acid on Annexin-5 and caspase-3 of cardiac tissue in male Wistar rats undergoing Boldenone.

    Methods

    In this experimental study, 42 male Wistar rats aged 8-12 weeks (weight: 195±7.94g) were randomly divided into six groups of control, boldenone (5mg/kg), Gallic acid-boldenone, endurance training, endurance training-boldenone and endurance training-Gallic acid-boldenone. Moderate endurance training program was conducted for eight weeks and five sessions per week. Oral Gallic acid was taken by rats at a dose of 5 mg/100g of rat’s weight for 8 weeks (7 days a week). Boldenone was injected deep into the quadratus femoris muscle of rats once a week on a predetermined day. After anesthesia, autopsy was performed and the cardiac tissue was isolated. The data were analyzed by paired samples t-test, one-way ANOVA and Bonferroni post-hoc test at significance level of P<0.05.

    Results

    The results showed differences among the groups in terms of mean amount of Annexin-5 and caspase-3 in cardiac tissues (P=0/001). The mean value of anxin-5 gene expression in the boldenone group was 1.27 ± 0.27, which significantly increased compared to those in Gallic acid-boldenone (0.40 ± 0.21), endurance training (0.38 (0.07), endurance Training-boldenone (0.766 ± 0.24) and endurance Training-Gallic acid-boldenone (0.71 ± 0.27) groups. Also, the mean value of Caspase-3 gene expression in the boldenone group was 2.14 ± 0.16, which significantly increased compared to those in acid-boldenone (0.92 ± 0.77), endurance training (0.59 ± 0.35) endurance Training-boldenone (1.19 ± 0.42) and endurance Training-Gallic acid-boldenone (0.94 ± 0.60) groups.

    Conclusion

    According the findings, it seems that boldenone causes apoptosis of cardiac tissues and endurance training and Gallic acid may reduce the apoptosis of cardiac tissues.

    Keywords: Boldenone, Gallic acid, Cardiac tissue, Apoptosis, Endurance training
  • رستم علی زاده*، نجمه گلستانی، لیدا مرادی، نجمه رضایی نژاد
    مقدمه
    آدروپین در متابولیسم چربی نقش دارد و تاکنون در زمینه تاثیر فعالیت ورزشی بر آدروپین پژوهشی صورت نگرفته، از این رو در مطالعه ی حاضر تاثیر یک جلسه فعالیت هوازی با شدت متناسب با حداکثر اکسیداسیون چربی بر سطوح آدروپین و مقاومت به انسولین را در زنان دارای اضافه وزن مورد بررسی قرار گرفت.
    مواد و روش ها
    آزمودنی های این تحقیق شامل 24 زن دارای اضافه وزن با میانگین و انحراف استاندارد سن، قد و وزن، به ترتیب 1/4±34/25 (سال)، 07/4±6/163 (سانتی متر) و 56/4±98/76 (کیلوگرم) بوده، که از طریق اطلاعیه و به صورت داوطلبانه در این تحقیق شرکت نمودند. گروه آزمون یک فعالیت حاد استقامتی را انجام داده و گروه شاهد در زمانی معادل با زمان گروه تجربی استراحت داشتند. در جلسه فعالیت حاد استقامتی، آزمودنی ها با شدت متناسب با حداکثر اکسیداسیون چربی خود برروی تردمیل به مدت 30 دقیقه دویدند. تغییرات داده های قبل و بعد تمرین/استراحت دو گروه محاسبه شد و سپس این تغییرات با استفاده از آزمون تی مستقل مقایسه شد. سطح معنی داری برای تمام تحلیل های آماری 05/0P< در نظر گرفته شد.
    یافته ها
    بین گروه آزمون و شاهد در فاکتورهای انسولین (03/0P=) و مقاومت به انسولین (031/0P=) تغییرات معنی دار مشاهده شد، اما برای گلوکز (327/0P=) و آدروپین (330/0P=) تغییرات معنی داری مشاهده نشد.
    نتیجه گیری
    احتمال می رود به دلیل تاثیر حالت ناشتایی در افزایش آدروپین و یا ناکافی بودن مدت و شدت فعالیت، تغییرات معنی دار در سطح آدروپین مشاهده نشد
    کلید واژگان: آدروپین, مقاومت به انسولین, فعالیت هوازی, کاهش وزن
    Rostam Alizadeh Dr*, Najmeh Golestani Mrs, Lida Moradi Dr, Najmeh Rezaeinejad Mrs
    Introduction
    Adropin plays an important role in lipid metabolism; however, no research seems to have been done on the effect of exercise on serum adropin levels. Therefore, the present study attempted to investigate the effect of an aerobic exercise session with FATmax intensity on adropin levels and insulin resistance among overweight women.
    Materials And Methods
    The participants, who volunteered to take part in the research through announcements, included 24 overweight women with the means and standard deviations of their age, height, and weight being 25.34±4.1 y, 163.6±4.07 cm, and 76.94±4.56 kg, respectively. The exercise group performed an acute endurance activity, while the control group rested for the same amount of time. In an acute endurance activity session, the participants ran on treadmills for 30 minutes at their FATmax intensities. Changes in the data for the two groups were calculated, before and after the activity session and then compared using independent-samples t-tests. The significance level for all the statistical analyses was set at p
    Results
    Results showed significant differences between the two groups in terms of insulin (p=0.030) and insulin resistance (p=0.031), but not such a difference for glucose (p=0.327) and adropin (p=0.330).
    Conclusion
    It seems that this type of activity, despite its largely aerobic nature, simply failed to stimulate adropin, due to the effect of the control group’s fasting state on increasing adropin levels, and/or the lower duration and intensity of the activity
    Keywords: Adropine, Insulin Resistance, Aerobic Exercise, Weight Loss
نمایش عناوین بیشتر...
سامانه نویسندگان
  • دکتر لیدا مرادی
    دکتر لیدا مرادی
    استادیار علوم ورزشی، واحد تهران شمال، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
اطلاعات نویسنده(گان) توسط ایشان ثبت و تکمیل شده‌است. برای مشاهده مشخصات و فهرست همه مطالب، صفحه رزومه ایشان را ببینید.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال