لیلا شیخ نژاد
-
زمینه و هدف
سرطان پستان شایع ترین سرطان در زنان در سراسر جهان است. تشخیص زودرس سرطان پستان می تواند میزان مرگ ومیر زنان را کاهش دهد. درک زنان از سرطان پستان ممکن است بر رفتارهای پیشگیری و غربالگری آن ها تاثیر بگذارد. هدف مطالعه حاضر تعیین درک سرطان پستان و برخی عوامل مرتبط با آن در زنان مراجعه کننده به مراکز سلامت شهر تبریز بود.
روش بررسیاین پژوهش یک مطالعه توصیفی مقطعی بود که در آن 372 نفر از زنان بالای 40 سال مراجعه کننده به مراکز سلامت شهر تبریز در ماه های آذرتا اسفند سال 1401 شرکت کردند. روش نمونه گیری به صورت تصادفی خوشه ای بود. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسش نامه مربوط به اطلاعات جمعیت شناختی و پرسش نامه درک سرطان پستان بود. پرسش نامه ها به صورت مصاحبه توسط محقق تکمیل شد. اطلاعات حاصل از پرسش نامه ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 16 و با استفاده از روش های آمار توصیفی (فراوانی، درصد، میانگین و انحراف معیار) و آزمون های همبستگی پیرسون، تی مستقل، آنالیز واریانس و مدل خطی عمومی تجزیه وتحلیل شدند.
یافته هامیانگین نمره درک سرطان پستان در زنان 8/60±65/04 بود و بعد ترس درک شده کمترین میانگین 4/02±8/27 را در بین ابعاد مختلف داشت. بین متغیرهای میزان تحصیلات زن (0/001>P)، تحصیلات همسر (0/002=P)، تعداد فرزندان (0/04=P)، سابقه تغییرات خوش خیم در فرد (0/001>P) با درک سرطان پستان ارتباط معنی داری مشاهده شد. متغیرهایی که میزان معنی داری (0/2>P) داشتند وارد مدل خطی عمومی شدند. یافته ها نشان داد زنانی که تحصیلات دیپلم و دانشگاهی داشتند در مقایسه با زنان با تحصیلات زیردیپلم، نمره درک سرطان پستان بالاتری داشتند (02/0 ، 0/018=B=-0/13 ,0/24=CI , P) و با افزایش هریک فرزند، درک زنان از سرطان پستان به میزان 0/038 کاهش یافت (0/003 ، 0/79=CI، 0/38-=B، 0/048=P).
نتیجه گیریباتوجه به پایین بودن درک سرطان پستان در زنان و ارتباط تحصیلات پایین و تعداد فرزندان زیاد با درک پایین سرطان پستان، برای افزایش آگاهی و درک زنان از سرطان پستان، به ویژه درمورد ترس از این بیماری، لازم است برنامه های آموزشی جامع و هدفمند طراحی و اجرا شود. درک صحیح از سرطان پستان می تواند با پیامدهای مطلوب غربالگری همراه باشد. بنابراین ارائه آموزش به زنان به ویژه زنان با سطح تحصیلات پایین تر و تعداد فرزندان بیشتر دررابطه با سرطان پستان در مراکز سلامت که سطح تماس اول زنان با سیستم بهداشتی می باشد، می تواند باعث افزایش سطح درک زنان از سرطان پستان شود.
کلید واژگان: سرطان پستان, درک, آگاهی, زنانBackground & AimsBreast cancer is the most prevalent cancer among women, with negative impacts on their health and well-being. Women’s perceptions of breast cancer can affect their preventive and screening behaviors. This study aims to survey the perceptions of breast cancer and identify the associated factors among women attending healthcare centers in Tabriz, north of Iran.
Materials & MethodsThe descriptive cross-sectional study was conducted on 372 women aged >40 years referred to healthcare centers in Tabriz city from December 2022 to March 2023. A cluster random sampling method was employed. Data were collected using a sociodemographic form and Taylan et al.’s breast cancer perception scale (BCPS). Descriptive statistics, Pearson correlation test, independent t-test, ANOVA, and general linear model were utilized for data analysis in SPSS software, version 16.
ResultsThe mean total score of BCPS was 65.04±8.60. The perceived fear dimension had the lowest mean score (8.27±4.02). A significant difference was observed in the BCPS score based on the woman’s educational level (P<0.001), the husband’s educational level (P=0.002), the number of children (P=0.04), and the history of a benign change in women’s breast (P<0.001). Based on the regression analysis, women’s educational level (B=-0.13, 95%CI=0.02-0.24, P=0.018) and number of children (P=0.048, B=-0.038, CI=-0.003-0.79) were the predictors of breast cancer perception.
ConclusionThe women in Tabriz City have a relatively low level of breast cancer perception, highlighting the need for targeted educational interventions to improve their knowledge and mitigate their fear. More educational programs are needed for women with low educational levels and a high number of children in health centers to promote their breast cancer perceptions and screening outcomes.
Keywords: Breast Cancer, Perception, Awareness, Women -
فصلنامه پرستاری دیابت، سال دهم شماره 4 (پاییز 1401)، صص 1990 -2001مقدمه و هدف
کتواسیدوز دیابتی (DKA) به عنوان یک وضعیت حاد یکی از عوارض تهدید کننده زندگی بیمار دیابتی است. مدیریت موثر کتواسیدوز دیابتی بر شرایط بیماری تاثیر می گذارد. هدف از این مطالعه شناسایی و برجسته کردن نقش پرستار در مدیریت کتواسیدوز دیابتی است.
روشاین پژوهش یک مرور روایی بود. طی جستجوی جامع در پایگاه های الکترونیکی با کلمات کلیدی، مقالات مرتبط شناسایی شد و پس از بررسی، نکات مهم و پرکاربرد آن ارایه شد.
یافته هاپرستاران در ارزیابی، تشخیص و مدیریت کتواسیدوز دیابتی نقش دارند. نقش های شناسایی شده عبارتند از: برقراری تعادل مایعات و الکترولیت ها، تنظیم دوز انسولین دریافتی بیمار، طراحی برنامه ترخیص با هدف جلوگیری از عود DKA.
نتیجه گیریمدیریت کتواسیدوز یک کار تیمی بین رشته ای است که در آن پرستاران نقش کلیدی در شناسایی، کنترل، پیشگیری از پیشرفت و عود علایم دارند. برای مدیریت موفق کتواسیدوز، استفاده از پرستاران ماهر و آگاه ضروری است.
کلید واژگان: دیابت, کتواسیدوز, نقش پرستار, پروتکل کتواسیدوز دیابتیJournal of Diabetes Nursing, Volume:10 Issue: 4, 2023, PP 1990 -2001IntroductionDiabetic Ketoacidosis (DKA), as an acute situation, is one of the life-threatening complications of diabetes. The effective management of DKA affects patient outcomes. The present study aimed to identify and highlight the role of nurses in DKA management.
MethodsThis study is a narrative review. The related articles were identified during a comprehensive search in electronic databases using the keywords, and after review, their important and widely used points were presented.
ResultsNurses play a key role in the assessment, diagnosis, and management of DKA. The identified roles include striking a fluid and electrolyte balance, adjusting the insulin dose received by the patient, and designing a discharge plan to prevent the recurrence of DKA.
ConclusionThe management of ketoacidosis is an interdisciplinary teamwork where nurses play a crucial role in identifying, controlling, as well as preventing the progression and recurrence of symptoms. For the successful management of ketoacidosis, it is necessary to employ skilled and knowledgeable nurses.
Keywords: Diabetes, DKA protocol, Ketoacidosis, Nurses' role -
زمینه
اخیرا مفهوم شهرهای دوستدار سالمند از سوی سازمان جهانی بهداشت به منظور توجه بیشتر به سالمندان مورد توجه قرار گرفته است. در کشور ایران نیز با توجه به تحولات جمعیتی و شرایط سنی کشور این موضوع بیشتر اهمیت پیدا کرده است. لذا این پژوهش به منظور بررسی دیدگاه سالمندان کانون های فعال دوستدارسالمند شهر تبریز در مورد مولفه های مرتبط با سلامتی شهرهای دوستدار سالمند انجام شد.
روش کارمطالعه توصیفی-تحلیلی از نوع مقطعی بوده و جامعه پژوهش شامل سالمندان کانون های 6 گانه شهر تبریز بودند. حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان 351 نفر بوده و نمونه گیری به صورت تصادفی انجام گرفت. ابزار گرداوری داده ها، پرسشنامه استاندارد شهر دوستدار سالمند سازمان جهانی بهداشت بود. برای تحلیل داده ها، از روش های آمار توصیفی (فراوانی، درصد فراوانی، میانگین و انحراف معیار) و استنباطی (آنالیز واریانس و تی تست) و با استفاده از نرمافزارSPSS ver. 16. در سطح معنی داری 05/0 استفاده شد.
یافتههادر مطالعه حاضر 351 سالمند مشارکت داشتند که 1/62 درصد زن و 9/37 مرد بودند. اکثریت سالمندان (91/78 درصد) سن بین 65 تا 75 سال داشتند. از بین 4 مولفه مورد بررسی، مولفه بهداشتی درمانی بیشترین میانگین را داشت (81/11±57/44)و بعد از آن مولفه های احترام اجتماعی با میانگین نمره (5/11± 5/38)، مشارکت در روابط اجتماعی (12/9± 8/34) و شاخص فرهنگی تفریحی (54/10±86/32) قرار داشتند (دامنه 1-100). بین جنس و تاهل با مولفه فرهنگی-تفریحی ارتباط معنی داری مشاهده شد (P=0.002).
نتیجهگیریبا توجه به اینکه هیچ یک از 4 مولفه ی بررسی شده از شاخص های شهرهای دوستدار سالمند در شهر تبریز در حد استاندارد نبودند، بنابراین لازم است مدیران سازمان های متولی سالمندی برای رسیدن به شرایط مطلوب تلاش بیشتری انجام دهند.
کلید واژگان: شهر دوست دار سالمند, سالمندی, استانداردهاDepiction of Health, Volume:13 Issue: 3, 2022, PP 296 -310BackgroundThe concept of age-friendly cities has been introduced by the World Health Organization (WHO) in an attempt to pay more attention to the elderly. In Iran, this issue is more important due to demographic changes and age conditions. This study aimed to investigate the views of the elderly people living in Tabriz about the indicators of age-friendly cities.
MethodsIn this cross-sectional descriptive-analytical study, 351 elderly people were selected from six age-friendly centers in Tabriz by simple random sampling method. The data collection tool was the standard questionnaire of the WHO in an age- friendly city. To analyze the data, both descriptive statistics (frequency, frequency percentage, mean, and standard deviation) and analytical statistics (analysis of variance and t-test) were used. Also, the Statistical Package for the Social Sciences (SPSS) software version 16 was used and significance level was considered as 0.05.
ResultsAmong the four studied indicators, the health component had the highest average (44.57 (11.81)), followed by the components of social respect (38.5 (11.5)), participation in social relations (34.8 (9.12)), and the cultural and recreational index (32.86 (10.54; range 1-100)). We also observed a significant relationship between gender and marriage with cultural and recreational component (P = 0.002).
ConclusionSince none of the four indicators of age-friendly cities in Tabriz were standard, the managers of aging-related organizations should plan to standardize these indicators to achieve the desired conditions.
Keywords: : Age-Friendly Cities, Elderly, Standards -
پیش زمینه و هدف
سرطان در کودکان به عنوان یک بیماری تهدیدکننده حیات، پیامدهایی منفی بر بیماران و اعضای خانواده شان دارد. والدین کودکان مبتلا به سرطان، استرس روانی زیادی را تجربه می کنند که می تواند بسیاری از جنبه های سلامتی آنان را تحت تاثیر قرار می دهد. هدف از این مطالعه تعیین میزان افسردگی و خوش بینی در والدین کودکان مبتلا به سرطان و تعیین ارتباط بین این دو متغیر بود.
مواد و روش کارمطالعه حاضر از نوع توصیفی- همبستگی است که با مشارکت 148 نفر از والدین کودکان مبتلا به سرطان مراجعه کننده به بیمارستان کودکان تبریز انجام گردید. نمونه این مطالعه به صورت نمونه در دسترس انتخاب گردید. برای تعیین سطح خوش بینی از "آزمون گرایش زندگی" و جهت تعیین میزان افسردگی آزمودنی ها "مقیاس اضطراب و افسردگی بیمارستان" استفاده شد. داده ها با استفاده از ویرایش 16 نرم افزار آماری SPSS مورد تجزیه وتحلیل و استنباط آماری قرار گرفت.
یافته هامیانه و دامنه بین چارکی امتیاز خوش بینی (4IQR:) 16 و افسردگی (7IQR:) 8 بوده است. همچنین بین خوش بینی و افسردگی والدین کودکان مبتلا به سرطان همبستگی معکوس معنادار مشاهده شد (439/0- =r، 001/0>p).
نتیجه گیریبا توجه به میزان افسردگی در والدین کودکان مبتلا به سرطان، توجه بیشتر به عوامل موثر در آن ضروری است. همچنین نظر به ارتباط معنادار بین خوش بینی و افسردگی، آموزش راهکارهای تقویت خوش بینی در برنامه های مراقبتی توصیه می شود.
کلید واژگان: خوش بینی, افسردگی, سرطان کودکان, والدینBackground & AimsChildhood cancer as a life-threatening illness has negative consequences for both the patients and their family. Parents of children with cancer are experiencing high levels of psychological stress, and it affect many aspects of parents’ health. The aim of this study was to determine the depression and optimism among parents of children with cancer and relationship between these variables.
Methods & MaterialsThis is a descriptive‑correlational study on 148 parents of children with cancer admitted to a pediatric hospital affiliated to Tabriz University of Medical Sciences, Tabriz/Iran. Participants were selected using convenience sampling method.“Life Orientation Test-Revised” and depression section of ‘Hospital Anxiety and Depression Scale” were used to evaluate participants’ levels of optimism and depression. The data were analyzed using SPSS version 16.0.
ResultsThe mean rank for optimism and depression was 16 (IQR: 4) and 8 (IQR: 7) respectively. Also, there was a negative, significant correlation between parents optimism and depression (P<0.001, R=-0.439).
ConclusionConsidering the rate of depression in parents of children with cancer, more attention is needed to the factors affecting this. In addition, due to the significant relationship between optimism and depression, incorporating optimism-promoting strategies into caring planes is recommended.
Keywords: Optimism, Depression, Childhood cancer, Parents -
زمینه و هدفرضایت از زندگی در سرای سالمندان از اهمیت ویژه ای برخوردار است چرا که زندگی در سرای سالمندان تمامی ابعاد زندگی سالمند را تحت تاثیر قرار می دهد. شناخت عوامل موثر بر رضایتمندی سالمندان می تواند زمینه ساز ارائه برنامه های راهبردی جهت تسهیل زندگی آنان گردد. لذا، هدف این مطالعه کیفی تبیین عوامل موثر بر رضایت سالمندان مقیم در سرای سالمندان بود.روش بررسیاین مطالعه با رویکرد تحلیل محتوای کیفی از دی ماه 93 تا اردیبهشت 95 در هشت سرای سالمندان در دو استان ایران انجام شده است. مشارکت کنندگان شامل 17 سالمند مقیم و سه مراقب سرای سالمندان بودند که به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب و مورد مصاحبه نیمه ساختار یافته قرار گرفتند. داده ها با استفاده از نرم افزار MAXQDAو رویکرد تحلیل محتوای کیفی قراردادی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.یافته هانتایج نشان داد که سالمندان از زندگی در سرای سالمندان رضایت چندانی ندارند. همچنین هشت زیر طبقه به عنوان عوامل موثر در رضایت مقیمان شناسایی شد که عبارتند از: محرومیت ارتباطی، زندگی یکنواخت، عدم توجه به نیازهای فردی، نقصان در استقلال، نیازهای مراقبتی، مشکلات تغذیه ای، فقدان امکانات رفاهی و نگرانی های مالی. این زیرطبقات در دو طبقه اصلی عوامل انسانی و عوامل محیطی طبقه بندی شد.
نتیجه گیری کلی: نارضایتی تجربه شده توسط سالمندان ایرانی از زندگی در سرای سالمندان نشان دهنده نیاز به بازبینی فوری در نحوه ارائه مراقبت به این سالمندان است. طراحی مراقبت های خانواده محور، توجه به نیازهای فردی سالمندان، تدوین مشاوره های روانشناختی و اصلاح ساختار فیزیکی و نیروی انسانی می تواند در این زمینه بسیار کمک کننده باشد.کلید واژگان: نارضایتی, سالمند, سرای سالمندان, مطالعه کیفیBackground and AimSatisfaction with life in the aged care home is crucial because living in the aged care home affects all aspects of the residents life. Identifying the factors affecting the satisfaction of the older people can be the basis for strategic planning to facilitate their life in the aged care home. So, the purpose of this qualitative study was to explain the factors affecting the resident's satisfaction with life in the aged care home.Materials and MethodsThis qualitative content analysis study was conducted in eight aged care home located in two provinces in Iran from Jan. 2015 to May 2017. The study participants included 17 people living in aged care homes and three formal caregivers who were selected using purposive sampling and were interviewed through the semi-structured interview. Data were analyzed through conventional content analysis by using the MAXQDA software.ResultsResults showed that residents are not satisfied with living in the aged care home. Moreover, 8 subcategories were identified as effective factors in resident's satisfaction: Communication deprivation, monotone life, lack of attention to individual needs, lack of independence, care needs, nutritional problems, lack of amenities, and financial concerns. These subcategories were classified into two main categories of human factors and environmental factors.ConclusionThe dissatisfaction experienced by Iranian older people in aged care home reflects the need for a review of Iranian aged care services. Designing family-based care, paying attention to the needs of the elderly, developing psychological counseling, and improving physical and staff structures can be helpful in this regard.Keywords: Dissatisfaction, Older People, Aged Care Home, Qualitative Study
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.