به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

مجتبی ایمانی راستابی

  • مجتبی ایمانی راستابی، حمید جلیلوند*، اصغر فلاح، بهزاد شاهین

    انجیلی گونه بومی و مختص جنگل های هیرکانی است که از غرب تا شرق جنگل های شمال ایران پراکنش دارد. در این پژوهش، تنوع ژنتیکی انجیلی با استفاده از اطلاعات مولکولی جمعیت های جمع آوری شده از استان های گیلان (سه رویشگاه)، مازندران (چهار رویشگاه) و گلستان (سه رویشگاه) بررسی شد. با کمک نشانگر AFLP، 826 باند به دست آمد که بیش از 90 درصد آنها چند شکل بودند و میانگین محتوای اطلاعات چندشکل (PIC) و شاخص نشانگر (MI) به ترتیب 24/0 و 4/22 محاسبه شد. تجزیه وتحلیل خوشه ای برمبنای ضریب تشابه جاکارد و الگوریتم UPGMA نشان داد که تنوع گسترده ای در نمونه های جمع آوری شده وجود دارد، به طوری که براساس ضریب تشابه جاکارد، دامنه تشابه ژنتیکی از 26/0 تا 44/0 متغیر بود. نتایج تجزیه واریانس مولکولی (AMOVA) نشان داد که 21 درصد از تنوع ژنتیکی کل در جمعیت های انجیلی ناشی از تنوع ژنتیکی بین جمعیت های سه استان گلستان، مازندران و گیلان است و تنوع ژنتیکی درون جمعیت های رویشگاه ها، 79 درصد به دست آمد. می توان نتیجه گیری کرد که براساس تنوع اطلاعات مولکولی تنوع بین جمعیت های انجیلی به مراتب از تنوع درون جمعیتی آن کمتر است. به نظر می رسد که تنوع موجود بین جمعیت های انجیلی بیشتر متاثر از محیط باشد تا ژنتیک. البته برای نتیجه گیری دقیق تر پیشنهاد می شود که اکوتون های مختلف جمعیت انجیلی نیز با نشانگرهای مولکولی بررسی شوند.

    کلید واژگان: چندشکلی, حفاظت ژنتیکی, ژنتیک جنگل, نشانگر مولکولی, AFLP
    M. Imani Rastabi, H. Jalilvand *, A. Fallah, B. Shahin Kaleybar

    Parrotia persica, a native species of the Hyrcanian forests, is distributed from the west to the east of the forests of northern Iran. This study investigated the genetic diversity of Parrotia persica using molecular information from populations collected from three habitats in Gilan, four habitats in Mazandaran, and three habitats in Golestan. Using the Amplified Fragment Length Polymorphism (AFLP) marker, 826 bands were obtained, with more than 90% of the bands being polymorphic. The mean content of polymorphic information (PIC) and marker index (MI) were calculated to be 0.24 and 22.4, respectively. Cluster analysis based on the Jaccard similarity coefficient and Unweighted Pair Group Method with Arithmetic Mean (UPGMA) algorithm revealed a wide variety in the collected samples. Based on the Jaccard similarity coefficient, the range of genetic similarity varied from 0.26 to 0.44. The results of the molecular analysis of variance (AMOVA) showed that 21% of the total genetic diversity in Parrotia persica populations was due to genetic diversity between the populations of the three provinces of Golestan, Mazandaran, and Guilan. Genetic diversity within the populations of the habitats accounted for 79%. It can be concluded that there is no difference between the populations based on the diversity of molecular information, but there is diversity within the populations. The diversity among the evangelical populations seems to be more influenced by the environment than genetically. However, for a more accurate conclusion, it is suggested that different ecotones of the population be examined with molecular markers.

    Keywords: Polymorphism, Genetic protection, forest genetic, Molecular marker, AFLP
  • مجتبی ایمانی راستابی، حمید جلیلوند*، اصغر فلاح، بهزاد شاهین

    انجیلی یکی از گونه های درختی بومی و طبیعی در جنگل های هیرکانی است که پراکنش گسترده ای در این جنگل ها دارد. با توجه به این که عوامل اقلیمی در جنگل های شمال ایران متغیر است؛ در این پژوهش شناسایی ارتباط شرایط بوم شناختی رویشگاه  با صفات روزنه برگ گونه درخت انجیلی مورد بررسی قرار گرفت. به این منظور، برگ درختان 10 جمعیت از سه استان گیلان، مازندران و گلستان جمع آوری و ویژگی های ریخت شناسی سطح، تراکم، طول و عرض روزنه آن ها اندازه گیری شد. همچنین صفاتی چون قطر برابرسینه درخت، ارتفاع از سطح دریای رویشگاه، دما و بارندگی برای مدل سازی اقلیمی استفاده شد. نتایج نشان داد که با احتمال 99 درصد تفاوت معنی داری بین مشخصه های روزنه درختان انجیلی در رویشگاه های مختلف وجود دارد (P<0.001). روند تغییرات تراکم روزنه از غرب به سمت شرق جنگل های شمال کاهشی بود، ولی مساحت روزنه از غرب به شرق روند افزایشی داشت. مدل پیش بینی شده نشان داد که عامل ارتفاع از سطح دریا و دما بر تراکم روزنه اثر معنی داری داشت (P<0.001). همچنین، دما و بارندگی بر مساحت روزنه اثر معنی دار نشان داد (P<0.001)، اما اثر ارتفاع از سطح دریا و قطر برابرسینه درخت ارتباط معنی داری با مساحت روزنه نشان نداد. به طور کلی، می توان گفت که ویژگی های روزنه در گونه انجیلی ارتباط تنگاتنگی با شرایط اقلیمی حاکم بر رویشگاه دارد.

    کلید واژگان: تنوع, ریخت شناسی, روزنه, صفات برگ, مدل سازی
    Mojtaba Imani Rastabi, Hamid Jalilvand *, Asghar Fallah, Behzad Shaheen Kaleybar

    Iron wood (Parrotia caspica (D.C) C.A. Mayer) is one of the endemic tree species of Iran that is widely distributed in Hyrcanian forests from west to east. Due to the fact that climatic factors in the northern forests are variable, the relationship between the ecological conditions of the habitat and the leaf stomata of Iron wood tree species was investigated in this study. For this purpose, leaves of 10 populations were collected from three provinces of Guilan, Mazandaran and Golestan and the morphological characteristics of their surface, density, length and width of the stomata were investigated. Also, habitat characteristics of diameter equal to tree trunk, altitude of habitat, temperature and rainfall were used for climate modeling. The results showed that with a 99% probability there was a significant difference between the stomata characteristics of Iron wood trees in different habitats (P<0.001). The trend of stomata density changes from west to east of northern forests was decreased, but stomata area increased from west to east. The predicted model showed that altitude and temperature had a significant effect on stomatal density (P<0.001). Temperature and rainfall had a significant effect on the stomata area (P<0.001) but the effect of altitude and diameter at breast height on the stomata area was not significant. In general, it can be said that the characteristics of the stomata are closely related to the climate conditions prevailing in the habitat.

    Keywords: Diversity, Morphology, Stoma, Leaf traits, modeling
  • اصغر فلاح، نسترن نظریانی*، مجتبی ایمانی راستابی، فاطره بخشی
    حجم تجاری درختان متغیر مهمی برای تصمیم گیری و تحلیل اقتصادی در مدیریت جنگل است. در این راستا، مدل سازی و براورد حجم تجاری در جنگل های هیرکانی پیش نیازی برای اجرای طرح های مدیریت پایدار جنگل است. به دلیل محدودیت هایی مانند زمان و هزینه و فقدان حجم سنجی محلی یا عمومی در معادلات، اغلب مدیران جنگل از عوامل گسترش سنتی برای تخمین حجم استفاده می کنند. بنابراین، استفاده از متغیرهای مستقل در مدل سازی حجمی گام مهمی در برازش مدل ها برای نمایش است. در پژوهش پیش رو حجم تجاری پارسل های 14، 16 و 24 از جنگل آموزشی- پژوهشی دانشکده منابع طبیعی ساری واقع در دارابکلا از توابع شهرستان ساری با استفاده از دو الگوریتم ANN و CART مدل سازی شد. پس از جنگل گردشی با توجه به هدف پژوهش، توده هایی با تیپ های مختلف جنگلی راش خالص، ممرز خالص و راش- ممرز بررسی شد. در هر تیپ، سه توده نیم هکتاری و در هر توده حداقل سه قطعه نمونه 20 ×20 مترمربعی پیاده شد و مشخصه های کمی شامل ارتفاع کل، ارتفاع تنه (طول)، قطر برابر سینه و مشخصه کیفی شامل درجه پوسیدگی تمام درختان سرپا اندازه گیری شد. همچنین، 20 درخت افتاده از گونه های راش و ممرز در سطح کل جنگل انتخاب و مشخصات طول (متر) و سطح مقطع (سانتی متر) به ازای هر دو متر از تنه آن ها اندازه گیری شد. سپس، حجم واقعی درخت در قالب قطعه های مختلف تنه و براساس رابطه اسمالیان محاسبه شد. درنهایت، از الگوریتم های ANN و CART برای مدل سازی حجم درختان سرپا از درختان افتاده در محیط نرم افزارSTATISTICA12.0  استفاده شد. ضریب تبیین R2 برای مدل سازی سه توده راش خالص، ممرز خالص و آمیخته راش - ممرز با دو الگوریتم ANN و CART به ترتیب (82/0 و 77/0)، (44/0 و 72/0) و (91/0 و 84/0) بود. نتایج نشان داد نشان داد الگوریتم ANN با ضریب تبیین 91/0R2= و مجذور میانگین مربعات خطا 51/10 درصد عملکرد بهتری داشت. همچنین، عملکرد این الگوریتم برای توده آمیخته راش - ممرز نسبت به هر یک از توده های خالص راش و ممرز بهتر بود.
    کلید واژگان: الگوریتم درخت تصمیم گیری, الگوریتم شبکه عصبی مصنوعی, ارتفاع, قطر, مدیریت جنگل, موجودی حجمی
    A. Fallah, N. Nazariani *, M. Imani Rastabi, F. Bakhshi
    Commercial volume trees are an important variable that contributes to economic decision-making and analysis in forest management. In this regard, Commercial Volume modeling in Hyrcanian forests is the key to implementing sustainable forest management plans. Due to time and cost constraints and the lack of local or public volumetric measurements in the equations, most forest managers still use traditional expansion factors to estimate volume. Therefore, using independent variables in volumetric modeling is an essential step in fitting models to representation. Therefore, the present study aims to model and predict business volume with minimal error using two ANN and CART algorithms. The study area was parcels 14, 16 and 24 of the educational-research forest of Sari Faculty of Natural Resources located in Darabkola, one of the functions of Sari city. After rotating the forest, masses with different forest types were studied according to the purpose of the study: Trees of pure beech, pure hornbeam and beech-hornbeam. For this purpose, at least 20 trees fell in each type and all standing trees in each sample parcel were measured. In each plot, quantitative characteristics of all trees including total tree height, trunk height (length), diameter per chest and qualitative characteristics including the degree of tree rot were measured. After measuring all the required characteristics of fallen trees at the level of Study forest types by species, to accurately estimate the volume was measured. Then the actual volume of the tree was calculated in the form of different trunk parts based on the ESmalian relationship. Finally, ANN and CART algorithms were used for modeling in STATISTICA12.0 software environment. The results of modeling the commercial volume of three masses of pure beech, pure hornbeam and beech-hornbeam with two ANN and CART algorithms showed the values of R2 explanation coefficient (0.82; 0.77), (0.44; 0.72) respectively and (0.91; 0.84). The results of modeling the commercial volume of three masses of pure beech, pure hornbeam and beech-hornbeam with two algorithms ANN and CART showed that the ANN algorithm with a R2=0.91and the percentage of RMSE%= 10.51 is more precision. Finally, the findings showed that the ANN algorithm leads to better prediction than the CART algorithm. Also, the performance of this algorithm for beech-border mixed mass is higher than any of the pure beech and hornbeam masses.
    Keywords: DIAMETER, Forest management, height, Volume Stock
  • فاطره بخشی*، اصغر فلاح، علی اصغر واحدی، مجتبی ایمانی راستابی

    این پژوهش با هدف بررسی روند تغییرات جرم حجمی پایه و رطوبت سبز درختان بادافتاده ممرز در جهت طولی (در راستای طول تنه درخت) و جهت شعاعی (از مغز به پوست) چوب تنه انجام شد. از این رو از 10 درخت بادافتاده ممرز در طبقات قطری 40-20، 60-40 و 80-60 و درجه پوسیدگی مختلف (درجه 1، 2 و 3) دیسک کامل تهیه شد. دیسک ها در فواصل 5، 35 و 65 درصد از طول تنه تهیه شدند. قطعات نمونه با حجم ثابت 2×2×2 سانتی متر مکعب به نسبت 10، 50 و 90 درصد از شعاعی دیسک ها تکه برداری شده و جرم حجمی پایه و رطوبت سبز آن ها به دست آمد. نتایج نشان داد که رطوبت سبز و جرم حجمی پایه تنه درختان ممرز در طبقات قطری مختلف با احتساب درجات پوسیدگی تفاوت معنی دار دارد. بیشترین میانگین مقادیر جرم حجمی پایه در فاصله 5 درصد در راستای طولی و 90 درصد در راستای شعاعی چوب تنه به ترتیب با 59/0 و 60/0 گرم بر سانتی متر مکعب و بیشترین میانگین مقادیر رطوبت سبز در 90 درصد در راستای شعاعی به مقدار 65/0 و فاصله 5 درصد در راستای طولی به مقدار 66/0 مشاهده شد. نتایج همبستگی نشان داد جرم حجمی پایه، بیشترین مقدار همبستگی معنی داری را با قطر برابر سینه و کمترین مقدار همبستگی معنی داری را با رطوبت سبز دارد.

    کلید واژگان: جرم حجمی, درجه پوسیدگی, رطوبت چوب, زی توده, طبقات قطری
    Fatere Bakhshi *, Asghar Fallah, AliAsghar Vahedi, Mojtaba Imani Rastabi

    The aim of this study was to investigate the trend of changes in basic density and green moisture content of hornbeam trees in the vertical and radial direction of trunk wood. Therefore, a complete disk was prepared from 10 fallen trees in 20-40, 40-60 and 60-80 diameter classes and different decay degrees (grades 1, 2 and 3). The disks were prepared at intervals of 5, 35 and 65% of the vertical sections of the trunk. Then, the sample pieces with a fixed volume of 2× 2× 2 cm3 were fragmented at a ratio of 10, 50 and 90% of the radial sections of the disks and were obtained their basic density and green moisture content. The results showed that the green moisture content and trunk basic density of hornbeam trees in different diameter classes with the degree of decay had a significant difference with a probability of 99% (P <0.001). The highest mean basic density values were observed in the distance of 5% in the vertical direction and 90% in the radial direction of the trunk wood with 0.59 and 0.60 g / cm3, respectively. The highest mean values of green moisture content were observed in 90% in the radial direction of 0.65 and the distance of 5% in the vertical direction of 0.66. Of course, green moisture content in vertical sections showed a significant difference with changing the degree of decay (P> 0.05), but no significant difference was observed in radial sections. The results of correlation showed that basic density has the highest significance correlation with diameter equal to the breast and the lowest significance correlation with the coefficient of moisture.

    Keywords: Density, degree of decay, wood moisture, Biomass, diameter classes
  • مجتبی ایمانی راستابی، سید محمد حسینی نصر*، غلامعلی رنجبر، مصطفی خوشحال سرمست

    حفاظت از ژرم پلاسم گونه های درختی بومی جنگل های هیرکانی به ویژه لیلکی ایرانی (Gleditschia capsica Desf.)، در اولویت پژوهش قرار دارد. مطالعات مولکولی درختان جنگلی در شرایط درون شیشه ای به ویژه در ایران بسیار اندک است. در این پژوهش، تنوع سوماکلونال در گیاهان باززایی شده از ریز نمونه های مختلف لیلکی ایرانی در شرایط درون شیشه ای با استفاده از نشانگر مولکولی تکرار توالی ساده (ISSR) بررسی شد. برگ پایه مادری (طبیعی) و ریزنمونه های ساقه، ریشه و لپه به عنوان ژنوتیپ های مورد مطالعه انتخاب و در محیط کشت MS حاوی 5/0 میلی گرم در لیتر TDZ و 5/0 میلی گرم در لیتر 2,4-D کشت شدند. پس از شش واکشت متوالی، تنوع سوماکلونال گیاهان باززایی شده از این ریزنمونه ها بررسی گردید. مشخصه های درصد چندشکلی (PIC)، تنوع نی و شانون برای بررسی تنوع بین ژنوتیپ ها استفاده شد و بعد با استفاده از الگوریتم UPMGA و تجزیه به مولفه های اصلی (PCA) خوشه بندی و تفکیک ژنوتیپ ها انجام شد. با استفاده از 10 آغازگر، درصد چندشکلی بین گیاهان باززایی شده به میزان 9/87 درصد به دست آمد. تجزیه وتحلیل واریانس مولکولی (AMOVA)، 16 درصد تنوع بین ژنوتیپ ها با پایه مادری را نشان داد. نتایج آنالیز خوشه ای به روش UPGMA، ژنوتیپ ها را در سه دسته مجزا گروه بندی کرد. بر این اساس ژنوتیپ های پایه مادری و ژنوتیپ های ساقه در یک گروه قرار گرفتند. پایه مادری بیشترین و کمترین ضریب تشابه را به ترتیب با ژنوتیپ های ساقه و ریشه داشت. بنابراین پیشنهاد می شود برای مطالعات کشت بافت لیلکی ایرانی از ریزنمونه های ساقه که تشابه ژنتیکی بالایی با ژنوم مادری دارد استفاده شود. به طورکلی نتایج نشان داد که تنوع سوماکلونال در بین گیاهان باززایی شده با افزایش تعداد دفعات واکشت افزایش خواهد یافت

    کلید واژگان: تنظیم کننده های رشد, تنوع ژنتیکی, درون شیشه ای, لیلکی ایرانی, نشانگر مولکولی
    M. Imani Rastabi, S. M. Hosseini Nasr *, G. A. Ranjbar, M. Khoshhal Sarmast

    Protecting the germplasm of native tree species of the Caspian hyrcanian forests, especially the Caspian locust (Gleditschia capsica Desf.) is a priority of the research. In this study, somaclonal diversity in regenerated plants from different explants of Caspian locust was investigated using the Inter Simple Sequence Repeat (ISSR) marker under in vitro conditions. Mother leaf (natural) and stem, root and cotyledon explants from the regenerated plants as studied genotypes were selected and they were cultured in MS culture medium containing 0.5 mgL-1 TDZ and 0.5 mgl1 2,4-D. Somaclonal diversity was examined after six subculture inoculations. Polymorphism (PIC), Nei and Shannon diversity traits were used to investigate the diversity between genotypes and then clustering of genotypes was performed using UPMGA algorithm and Principal Component Analysis (PCA). The polymorphism percentage was 87.9% using 10 primers. Molecular Analysis of Variance (AMOVA) showed 16% diversity between genotypes and maternal origin. The results of cluster analysis grouped the genotypes into three distinct categories, which was also confirmed by principal component analysis (PCA). Accordingly, the mother basal and stem genotypes were grouped in a group. The mother basal had the highest and lowest similarity coefficients with stem and root genotypes, respectively. Therefore, it was suggested to use stem explants that have high genetic similarity with the mother genome for studies of Caspian locust tissue culture. In general, the results showed that somaclonal diversity among regenerated plants will increase with increasing number of subcultured.

    Keywords: Plant growth regulators (PGRs), Genetic diversity, in vitro, Gleditschia capsica Desf, molecular marker
  • مجتبی ایمانی راستابی*، سید محمد حسینی نصر، غلامعلی رنجبر، مصطفی خوشحال سرمست

    تنوع سوماکلونال، آزمایش ژنتیکی است که با استفاده از آن می توان تغییرات ژنی و ثبات ژنتیکی گیاه تکثیرشده را نسبت به گیاه مادری ارزیابی کرد. هدف این پژوهش، بررسی تنوع سوماکلونال در گیاهان باززایی شده لیلکی (Gleditsia caspica Desf.) تحت تاثیر تنظیم کننده رشد BAP و بازدارنده رشد CPZ بود. پس از بذرگیری از یک درخت لیلکی در باغ گیاه شناسی دانشکده منابع طبیعی در دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری، ژنوتیپ های پایه مادری و گیاهان باززایی شده در محیط های کشت حاوی BAP (20 میکرومول) و CPZ (3/0، سه و 15 میکرومول) با استفاده از نشانگر مولکولی ISSR مقایسه شدند. بیشترین درصد شاخه زایی و تعداد شاخساره در تیمار BAP با غلظت 20 میکرومول مشاهده شد. وجود بازدارنده رشد CPZ در محیط کشت به شدت سبب کاهش درصد شاخه زایی ریزنمونه ها شد. همچنین، روند کاهشی مشخصه های مورد مطالعه با افزایش غلظت CPZ تشدید یافت. استفاده از 10 نشانگر مولکولی ISSR درمجموع، 107 نوار DNA تولید کرد که 9/87 درصد آن ها، چندشکلی بودند. دارنگاره تجزیه خوشه ای براساس ماتریس تشابه جاکارد به روش UPGMA نشان داد که ژنوتیپ های مورد مطالعه با ضریب تشابه 27/0 در دو گروه قرار گرفتند. به نظر می رسد که وجود بازدارنده رشد CPZ به رغم اثر منفی بر رویش گیاه سبب افزایش تنوع و کاهش شباهت ژنتیکی بین گیاهان باززایی شده و پایه مادری می شود.

    کلید واژگان: بازدارنده رشد, تنظیم کننده رشد, تنوع ژنتیکی, کشت بافت
    M. Imani Rastabi *, S.M. Hosseini-Nasr, Gh. Ranjbar, M. Khoshhal Sarmast

    Somaclonal diversity is a genetical test that can be used to study the genetic variation and genetic stability of a propagated plant relative to the mother plant. The aim of this study was to investigate the genetic stability of Caspian honey locust (Gleditsia caspica Desf.) regenerated plants under the influence of BAP growth regulator and CPZ growth inhibitor. For this purpose, native and regenerated plants genotypes were compared in culture media containing growth regulator BAP (20 μmol) and CPZ (0.3, 3 and 15 μmol) used by molecular marker of ISSR. The highest percentage of shoot proliferation and number of shoots was observed in 20 μmol BAP treatment. The presence of CPZ in the culture medium greatly reduced the shoot proliferation percentage and with increasing CPZ concentration, the decreasing trend of the studied characteristics increased. The results showed that the use of 10 ISSR molecular markers produced a total of 107 DNA bands that had 87.9% polymorphism. Cluster analysis dendrogram based on Jaccard similarity matrix by UPGMA method showed that the studied genotypes were divided into two groups with similarity coefficient of 0.27. It seems that the presence of CPZ, despite the growth inhibitory effect on the plant, will increase diversity and reduce the genetic affinity between the regenerated plants and the mother plant.

    Keywords: Genetic diversity, growth inhibitor, Growth regulator, Tissue culture
  • یوسف قاسمی، فرشته حیدرقلی نژاد، صدیقه کلیج، مجتبی ایمانی راستابی*

    تمشک سیاه حاوی موادی مانند الاژیک اسید، آنتوسیانین، کمپفرول و سالیسیلیک اسید است. به همین دلیل دارای فعالیت آنتی اکسیدانی بالایی است که می تواند غیرفعال کننده رادیکال آزاد باشد و از بروز بسیاری از بیماری ها ازجمله سرطان جلوگیری کند. بهینه سازی روش های کشت بافت برای تولید انبوه و انتقال ژن در تمشک سیاه بسیار حایز اهمیت است. هدف از این تحقیق، تعیین اثر غلظت های مختلف تنظیم کننده های رشد گیاهی بر باززایی و ریشه زایی و همچنین غلظت های مختلف ساکارز بر ریشه زایی درون شیشه ای تمشک سیاه بی خار (Rubus occidentalis) است. در مرحله اول اثر متقابل BA با غلظت های 0.2، 0.5، 1، 1.5 و 2 میلی گرم در لیتر و IBA در غلظت های 0 و 0.1 میلی گرم در لیتر بر باززایی ریزنمونه جوانه جانبی بررسی شد. در مرحله ریشه زایی اثر IBA، NAA و غلظت های مختلف ساکارز بررسی شد. غلظت تنظیم کننده های رشد در چهار سطح 0.2، 0.5، 0.75 و 1 میلی گرم در لیتر و از ساکارز در سطوح 1، 1.5، 3 و 4.5 درصد استفاده شد. بهترین تیمار مربوط به غلظت های 1 و 1.5 میلی گرم در لیتر BA همراه با غلظت 1/0 میلی گرم در لیتر IBA با 100% میزان باززایی، میانگین تعداد شاخه (4.6) و طول شاخه (1.30 سانتی متر) بود. نتایج نشان داد که محیط کشت حاوی NAA (با غلظت 0.75 میلی گرم در لیتر) و ساکارز 3% و 4.5% با ریشه دهی (100%)، تعداد (7.5) و طول ریشه (2.88 سانتی متر) برای ریشه دهی مناسب بود.

    کلید واژگان: اکسین, باززایی, Rubus occidentalis L, سیتوکنین, کشت بافت
    Y. Ghasemi, F. Heidargholinezhad, S. Kelij, M. Imani Rastabi *

    The thornless Black berry (Rubus occidentalis) contains components such as elagic acid, anthocyanin, campherol and salicylic acid. So, it has high antioxidant activity that can inactivate the free radicals and prevent many diseases, such as cancer. Optimization of tissue culture methods for mass production and gene transfer is very important for blackberry. The present study was aimed at determining the effects of different plant growth regulators concentrations on regeneration and rooting and the effects of different concentrations of sucrose on rooting of thornless black berry (Rubus occidentalis L.) under in vitro conditions. Interaction of BA (0.2, 0.5, 1, 1.5, and 2 mg.L-1) and IBA (0 and 0.1 mg.L-1) was investigated on lateral bud explants regeneration. In the rooting stage, the effects of IBA and NAA each at four levels of 0.2, 0.5, 0.75, and 1 mg.L-1 as well as sucrose at four levels of 1, 1.5, 3, and 4.5% were studied. BA (1 and 1.5 mg.L-1) + IBA (0.1 mg.L-1) was the best regeneration treatment (regeneration: 100%, number of shoots: 4.6, and shoot length: 1.30 cm). The results indicated that the best rooting medium contained NAA (0.75 mg.L-1) and sucrose 3 and 4.5% (rooting: 100%, number of roots: 7.5, and root length: 2.88 cm).

    Keywords: Auxin, regeneration, Rubus occidentalis, cytokinin, Tissue culture
  • مجتبی ایمانی راستابی، محمد حسینی نصر*، غلامعلی رنجبر، مصطفی خوشحال سرمست
    مقدمه و هدف

    لیلکی (Gleditschia caspica Desf.) یکی از گونه های درختی اندمیک جنگل های هیرکانی و جزء گونه های نادر در دنیا است. چرای بی رویه، بهره برداری بیش از حد میوه برای تعلیف دام و عدم استقرار زادآوری در بوم سازگان طبیعی، لیلکی را در خطر انقراض قرار داده است. در این پژوهش، شرایط القا پینه و باززایی لیلکی ایرانی تحت تنظیم کننده های رشد مختلف مورد بررسی قرار گرفت.

    مواد و روش ها

    برای این منظور، ریزنمونه های ساقه، هیپوکوتیل و ریشه از دانهال های استریل حاصل از بذر تهیه گردید. برای القای پینه از محیط کشت MS حاوی اکسین های IBA، NAA و 2,4-D در سطوح غلظتی (0/5، 1/5، 3 و 4 میلی گرم بر لیتر) و سیتوکنین های TDZ، 2ip، BAP و Kin در غلظت های (1/0، 5/0 و 1 میلی گرم در لیتر) استفاده گردید. برای باززایی از تنظیم کننده های رشد TDZ و 2,4-D در غلظت های ترکیبی 0/5، 1 و 2 میلی گرم در لیتر در محیط کشت پایه MS استفاده شد. برای ریشه زایی از محیط کشت نیم غلظت MS حاوی IBA با غلظت یک میلی گرم در لیتر استفاده شد. مشخصه های درصد پینه زایی، وزن تر و خشک، مساحت بزرگترین سطح مقطع پینه، رنگ و نوع پینه و منحنی رشد پینه ها مورد مقایسه قرار گرفتند. همچنین درصد پرآوری مورد بررسی قرار گرفت.

    یافته ها

    نتایج نشان داد که اثر ریزنمونه و نوع تنظیم کننده های رشد در سطح 99 درصد بر درصد پینه زایی دارای تفاوت معنی داری هستند. درصد پینه زایی در ریزنمونه ساقه به مراتب بیشتر از هیپوکوتیل و ریشه بود. اثر تنظیم کننده های رشد مختلف بر تمامی مشخصه های پینه ساقه دارای تفاوت معنی دار در سطح 99 درصد بود. نتایج نشان داد که در بین اکسین های مورد مطالعه 2,4-D بیشترین و IBA کمترین درصد پینه زایی را داشته است. همچنین در بین سیتوکنین های مورد مطالعه، Kin کمترین و TDZ بیشترین درصد پینه زایی را از خود نشان داد. منحنی رشد وزن تر و خشک پینه نیز نشان از بالا بودن عملکرد رشد پینه در 2,4-D نسبت به دیگر تنظیم کننده های رشد داشت. نتایج باززایی نشان داد که میانگین شاخساره های نابجا تشکیل شده روی پینه و تعداد شاخه در هر تک پینه به طور قابل توجهی تحت تاثیر ترکیبات تنظیم کننده های رشد است (P˂ 0.5).

    نتیجه گیری

    به طور کلی مطابق نتایج به دست آمده پیشنهاد می شود که برای باززایی غیرمستقیم لیلکی از محیط کشت MS حاوی 0/5 میلی گرم بر لیتر TDZ و 5/0 میلی گرم بر لیتر 2,4-D استفاده شود.

    کلید واژگان: اکسین, پینه زایی, سیتوکنین, کشت بافت, لیلکی ایرانی
    Mojtaba Imani Rasatbi, Mohammad Hosseini Nasr*, Gholamali Ranjbar, Mostafa Khoshahal Sarmast

    Gleditschia  caspica Desf is one of the one of the tree species of the Hyrcanian forests. Extreme grazing, overexploitation of livestock, and the lack of natural regeneration system in diverse ecosystems have put Gleditsia caspica in danger of extinction. In this study, the conditions of the callus induction and regeneration were investigated under different growth regulators treatments. For this purpose, Stem, hypocotyl and root specimens were cut from sterile intact seedlings and considered as a separate explant. The MS medium supplemented with IBA, NAA and 2,4-D at different concentrated levels (0.5, 1.5, 3 and 4 mg / l) and TDZ, 2ip, BAP and Kin at different concentrations (0.1, 0.5 and 1 mg/l) were used for callus induction. Growth regulators of TDZ and 2,4-D on 0.5, 1 and 2 mg/l concentration in MS medium were used to regeneration. Regarding rooting, callus-derived plantlets exposed to 5 µM IBA in MS media. The characteristics of callus percentage, fresh and dry weight, callus area, color, type and growth curve of calluses were compared. Also, the proliferation percentage and mean number of shoots in each explant were examined. The results showed that the effect of explants and hormone type on the callus induction percentage showed a significant difference at the level of 99%. The percentage of callus induction in the stem explants were much higher than that of the hypocotyl and roots. The effect of different hormones on all stem explant characteristics was significantly different at 99%. The results showed that the 2,4-D yielded the highest and IBA resulted to the lowest percentage of callus induction among the studied auxins. Among the cytokines, Kin had the lowest and TDZ leads to the highest percentage of callus induction. The growth curve of fresh and dry weight in regenerated calli indicated the privilege of 2,4-D compared to other hormones(P<0.05). In general, according to the obtained results, it is recommended to use MS + 0.5 mg/l 2.4-D + 0.5 mg/l TDZ formula for indirect regeneration of Gleditschia  caspica.

    Keywords: Auxin, Endemic, Cytokinin, Callus induction, In vitro
  • مجتبی ایمانی راستابی، حمید جلیلوند*، مهدی زندبصیری

    موضوع ابزار و استانداردهای اندازه گیری مدیریت پایدار جنگل و کاربرد آنها به عنوان ابزار اصلی نظارت و کنترل در مدیریت جنگل ها دارای اهمیت بالایی است. به کمک ابزار و استانداردهای مدیریت پایدار جنگل می توان اطلاعات دقیق تر و مناسب تری را برای مدیران و تصمیم گیران مرتبط با جنگل فراهم کرد. مدیریت پایدار جنگل دارای سطوح مختلفی از ابزار و استاندارها است که به ترتیب شامل اصل، معیار، شاخص، تاییدگرها و ارزش های آستانه هستند. روش اندازه گیری اطلاعات ارزش آستانه، تاییدگر نامیده می شود. ارزش های آستانه، یک استاندارد برای طرح جنگل داری بیان می کند تا نسبت به پایش شاخص اقدام شود. در این پژوهش ابزار و استانداردهای مدیریت پایدار جنگل با مطالعه موردی در سامان عرفی کلگچی ارایه شده است. شاخص های کاهش تعداد تجاوزات به عرصه های جنگلی، نرخ بهبود معاش جوامع وابسته به جنگل، مشارکت جوامع محلی و تساوی حقوق و شاخص جوامع وابسته به جنگل (تعداد گروه ها و زنان سازماندهی شده) از معیار اجتماعی-اقتصادی مورد بررسی قرار گرفتند. برای بررسی ارزش آستانه و تاییدگرها، بررسی میدانی، نظرخواهی از مردم محلی در قالب ترکیب پرسش نامه و مصاحبه، توزیع پرسش نامه و مصاحبه با کارشناسان متخصص و بررسی اسناد سازمان های دست اندرکار مورد استفاده قرار گرفت. نتایج ارزش های آستانه برای شاخص نرخ معاش و درآمد جوامع محلی نشان داد که برای بهبود نرخ معاش خانوارهای کشاورز حداقل درآمد ماهیانه 20 میلیون ریال و برای خانوارهای دامدار حداقل درآمد ماهیانه 12 میلیون ریال نیاز است. برای جلب مشارکت جوامع محلی حداقل یک تعاونی متشکل از ترکیب مردان و زنان محلی و برای آگاه سازی و ترویج فرهنگ منابع طبیعی، برگزاری دو جلسه با حضور عموم مردم در سال به عنوان ارزش آستانه شاخص مشارکت جوامع محلی محسوب می شود.

    کلید واژگان: ارزش آستانه, تاییدگر, جامعه محلی, سیاست جنگل, مشارکت
    Mojtaba Imani Rastabi, Hamid Jalilvand*, Mahdi Zandebasiri

    Sustainable forest management standards and measurement instruments subject and use them as the main tool is very important for monitoring and control in forest management. Sustainable progress monitoring and measuring possible by tools and standards. Tools and standards to help sustainable forest management can be more accurate and better information provided to forest managers and decision-makers. Sustainable forest management, including the different levels of tools and standards, criteria, indicators, confirming and reference value values. Measurement data confirming called reference value method. Reference values, a standard expression for the forestry action plan to help the indices. In this research, sustainable forest management standards and tools presented in the case study of Kalgachi locally system. Reduction in the number of forest offenses, rate of improved livelihood of forest dependent communities, grassroots participation and equity and forest dependent community’s involvement (numbers of organized groups and women) indicators of maintenance and development of socio-economic functions and conditions were examined. Confirming the reference value used to evaluate the monitoring field, the local people in the form of a combination of a questionnaire survey and interviews, distributed questionnaires and interviews with experts and organizations involved document review were used. The results of reference value of rate of improved livelihood of forest dependent communities’ indicator showed the need to improve the livelihood of farmer households, households with monthly income of at least 20 million Rials and animals, the monthly income of at least 12 million Rials. The minimum contribution to the local community, a cooperative of local men and women combined, and for natural resources and promoting a culture of awareness, held two meetings with the public in the run-up to local communities to participate as a value indicator.

    Keywords: Local community, Partnership, Reference value, Forest policy, Verifier
  • مجتبی ایمانی راستابی، سید محمد حسینی نصر، جمشید حاتم، حمید جلیلوند
    آکاسیا ویکتوریا درخت غیر بومی ایران است اما با اهداف مهمی مانند تثبیت تپه های شنی و زیبایی منظر در مناطق جنوبی کشور به ویژه در استان های خوزستان و ایلام کاشت می شود. هر گونه پژوهش در امر توسعه درختان بومی و غیربومی سازگار با شرایط گرد و غبار خیز کشور مانند استان های غربی حائز اهمیت فراوان است. بدون تردید کشت درون شیشه ای درختان یکی از سریع ترین و مطمئن ترین راه های دستیابی به تولید انبوه درختان است. هدف از این تحقیق بررسی اثر محیط کشت های مختلف گیاهی بر صفات مورفولوژیک آکاسیا ویکتوریا در شرایط درون شیشه ای بود. بذور مورد نیاز از مرکز بذر کلوده آمل تهیه شد. پژوهش حاضر در قالب طرح کاملا تصادفی با شش تیمار شامل محیط کشت های MS، WPM، DKW، B5، L2 و N6 و هر تیمار با 24 تکرار مورد بررسی قرار گرفت. صفات ریختی مورد مطالعه شامل درصد جوانه زنی، طول ساقه و ریشه، تعداد شاخه دوانی، وزن تر ساقه و ریشه، وزن خشک ساقه و ریشه، وزن تر و وزن خشک زی توده کل گیاهچه به مدت 42 روز مورد آزمایش قرار گرفتند. بعد از جمع آوری داده ها در نرم افزار SAS تجزیه واریانس و مقایسه میانگین با روش آزمون چند دامنه ای دانکن انجام شد. نتایج به دست آمده از تجزیه واریانس داده ها نشان داد که بین محیط کشت های مورد بررسی، به استثنای صفت نسبت طول ساقه به ریشه، در بقیه صفات در سطح معنی داری یک درصد، تفاوت معنی دار وجود دارد. مقایسه میانگین نشان داد که صفات تعداد شاخه دوانی، وزن خشک ساقه، وزن تر و خشک ریشه، وزن خشک و تر زی توده کل گیاهچه در محیط کشت WPM و صفات طول ساقه و ریشه و وزن تر ساقه در محیط کشت L2 بیشترین مقدار خود را داشتند. همچنین نتایج نشان داد که علی رغم انتظار، محیط کشت MS ضعیف ترین عملکرد را نسبت به دیگر محیط کشت ها در ارتباط با صفات داشت. می توان پیش بینی کرد که محیط کشت های WPM و L2 برای تولید گیاهچه از بذور آکاسیا ویکتوریا در شرایط درون شیشه ای عملکرد بهتری نسبت به دیگر محیط کشت های مورد بررسی خواهند داشت.
    کلید واژگان: جوانه زنی, درون شیشه ای, کشت بافت, گیاهان چوبی, ریخت شناسی
    Mojtaba Imani Mr, Seyed mohammad Hoseini nasr Dr, Jamshid Hatam Mr, Hamid Jalilvand Dr
    In Iran, Acacia victoriae is not native to tree in Iran but it is used for important goals such as stabilize hills and the beautify landscape in the southern regions of the Iran, especially in the Khuzestan and Ilam provinces. Researches that include the development of native and non-native trees, which are compatible with the conditions of dusting areas in the western provinces of Iran, are very important. Undoubtedly, in vitro culture of trees is one of the fastest and most reliable approach to achieve mass production of trees. The aim of this study was to investigate the effect of different plant medium cultures on the morphological characteristics of Acacia victoria under in vitro conditions. Required seeds of Acacia victoriae were prepared from the center seed of koludeh institute of Amol. The present study was conducted in a completely randomized design with six treatments including MS, WPM, DKW, B5, L2 and N6 culture media and each treatment with 24 replications. The studied morphological characteristics, including germination percentage, shoot and root length, number of shoots, shoot and root fresh weight total dry and fresh weight of plantlets were measured for 42 days. After data collection, SAS software was used to analyze of variance and mean comparison and Excel software was used to draw all the charts. The analysis of variance results showed that there was a significant difference at 1% level between studied media, except for the shoot: root ratio. Mean comparisons showed that number of shoots, shoot dry weight, fresh and dry weight of the root, total dry weight and total fresh weight of plantlets had the highest values in WPM. Also shoot and root length and shoot fresh weight had the highest values in L2. Despite the expectation, results showed that MS medium culture had the poorest results in comparison with other media. It can be predicted that the WPM and L2 cultures will be better for seedling production from Acacia victoria seeds than in other culture media.
    Keywords: Germination, In Vitro, Tissue culture, Woody plant, Morphology
  • اصغر فلاح، مجتبی ایمانی راستابی*، نسترن نظریانی

    این پژوهش با هدف بررسی وضعیت مشارکت در مدیریت پایدار جنگل های سامان عرفی کلگچی انجام شد. ابزار اصلی مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه ای بود که گویه های مختلف آن توسط پژوهش های اسنادی و گروه تخصصی متشکل از اساتید برجسته کشور و کارشناسان نخبه انتخاب و بین مردم محلی و کارشناسان توزیع شد. برای تعیین روابط بین شاخص ها از فن فازی دیمتل و برای تعیین نقش برخی از عوامل اجتماعی و اقتصادی بر مقدار مشارکت مردم در مدیریت پایدار جنگل ها از مدل رگرسیونی لجستیک استفاده شد. طبق نظر مردم محلی و کارشناسان، مقدار مشارکت مردم محلی در برنامه ریزی و اجرای طرح ها در منطقه مورد پژوهش کم تا متوسط است. با تحلیل مدل فازی مشخص شد که شاخص کمک به ارتقاء امکانات و نیروهای انسانی برای حفاظت و احیا، به عنوان تاثیرگذارترین و همکاری در عملیات اجرایی و فنی به عنوان تاثیرپذیرترین شاخص مدیریت مشارکتی هستند. متغیر سن و سابقه استفاده از اراضی جنگلی رابطه معکوسی با مقدار مشارکت دارند و نتایج حاصل از آزمون پیرسون نشان داد بین درآمد افراد محلی با شاخص مشارکت در مدیریت پایدار جنگل همبستگی مثبت و معنی داری وجود دارد. به طورکلی، نتایج نشان دهنده مشارکت کم مردم محلی در برنامه ها و طرح های اجرایی و حفاظتی بود.

    کلید واژگان: اجتماعی- اقتصادی, دیمتل, زاگرس, مدیریت مشارکتی و مردم محلی
    Asghar Fallah, Mojtaba Imani Rastabi*, Nastaran Nazariani

    This study aimed to investigation the status of participation in the sustainable management of the Kalgchy traditional area forests. Questionnaire was the main instrument which used in this study, that its various items were chosen by documentary studies and expert panel composed of prominent country experts and elite experts and distributed between local people and experts. Determination of the relationship between indicators was used by fuzzy techniques DEMATEL and for the role of social and economic factors on the participation of communities in sustainable forest management was used by logistic regression model. According to local people and experts, the participation of local people is low to moderate in the planning and implementation of projects. The results of model DEMATEL showed that the "help to upgrade facilities and human resources for the conservation and restoration" as the most influential and "administrative and technical co-operation" as an indicator of richest of participatory management indicators. Age and usage history of the forest area variables had inverse relation with the participation and the Pearson’s test results showed that there is a significant positive correlation between the incomes of local people with participate of sustainable forest management indicators.

    Keywords: Socio-economic, DEMATEL, Zagros, Participatory management, local people
  • نسترن نظریانی، اصغر فلاح *، مجید لطفعلیان، مجتبی ایمانی راستابی
    سابقه و هدف
    یکی از عوامل مهم در برنامه ریزی و تصمیم گیری برای مدیریت پایدار جنگل در راستای توسعه پایدار، شناسایی دست اندرکاران و بررسی نگرش آنها نسبت به معیارهای پایداری جنگل است.پس از کنفرانس بین المللی ریو، توسعه پایدار در اروپا که توسط کنفرانس وزرا در حفاظت از جنگل ها در اروپا برگزار شد، به مدیریت پایدار جنگل تبدیل گشت و از آن پس تعریف مدیریت پایدار جنگل به کار گرفته شد و بیشتر از یک سری معیار و شاخص ها به عنوان ابزاری برای ارزیابی مدیریت پایدار جنگل استفاده شد (26). معیار ابزاری برای اندازه گیری اصل، ایسوانتورو (2001) و شاخص ابزاری برای اندازه گیری معیار است (22 و 33). به منظور تصمیم گیری برای مدیریت و برنامه ریزی، در راستای سیاست گذاری اصولی و موفق منابع طبیعی، شناخت کامل دست اندرکاران جنگل و معیارهای مربوط به شناسایی آنها بسیار مهم است. تصمیم گیری ها در مدیریت منابع طبیعی به دلیل چند منظوره بودن خدمات و فواید منابع طبیعی، مشکل بودن ارزش گذاری پولی خدمات بوم سازگانی و درگیر نمودن تعداد زیاد دست اندرکاران اغلب با پیچیدگی، تغییر ناپذیری و عدم اطمینان همراه است و تصمیم گیری ها را همواره با چالش هایی مواجه ساخته است(3). مردم، منابع و مشارکت سه رکن اساسی توسعه پایدار را تشکیل می دهند (42). در گذشته حامیان حفظ منابع طبیعی در راستای حفظ تنوع زیستی از بهره برداری سنتی جلوگیری نموده و ترجیح می دادند تا برای حفظ منابع طبیعی مردم از بوم سازگان های طبیعی خارج شوند و دلیل نگرش فوق این بود که استفاده از منابع طبیعی توسط مردم با حفظ آن، در تضاد است (43پژوهش حاضر با هدف مقایسه نگرش دست اندرکاران مختلف جنگل برای ارزیابی شاخص های مدیریت پایدار در روستای نامجو در غرب استان لرستان و از توابع شهرستان کوهدشت، انجام شده است. هدف از پژوهش حاضر تحلیل دست اندرکاران جنگل در ارزیابی شاخص های مدیریت پایدار در روستای نامجو واقع در دهستان اولاد قباد شهرستان کوهدشت در زاگرس میانی است.
    مواد و روش ها
    دست اندرکاران به صورت تحقیقات میدانی و مطالعات کتابخانه ای انتخاب شدند. در این رابطه تعداد 50 پرسشنامه بین دست اندرکاران توزیع شد. روایی صوری پرسشنامه ها با نظر متخصصین مرتبط تعیین و برای تعیین پایایی آنها از آزمون آلفای کرونباخ و برای امتیازدهی پاسخ ها از مقیاس لیکرت استفاده شد. سپس وضعیت اهمیت مهمترین شاخص هر معیار متناسب با فراوانی نسبی آن حاصل از نگرش سه گروه از دست اندرکاران شامل افرادی از روستای محلی، کارشناسان اجرایی و استادان دانشگاه، بدست -آمد. در نهایت به منظور بررسی رابطه معنی داری نگرش دست اندرکاران از آزمون خی –دو یا آزمون دو جمله ای استفاده شد.
    یافته ها و
    نتیجه گیری
    بررسی نتایج نگرش دست اندرکاران برای هر معیار و شاخص های مربوط به آن نشان داد که تنها برای معیار «کارکردهای حفاظتی» و شاخص«سطح دامنه های فرسایش یافته که سالانه توسط درختکاری و بوته کاری احیاء می شود» نظر یکسان از هر سه گروه حاصل شد. نتایج حاصل از آزمون خی –دو نیز نشان داد که تفاوت معنی داری بین نگرش سه گروه وجود ندارد.
    کلید واژگان: تحلیل دست اندرکاران, مدیریت پایدار, معیار و شاخص, مشارکت مردم محلی
    Nastaran Nazariani, Asghar Fallah *, Majid Lotfalian, Mojtaba Imani Rastabi
    Background And Objectives
    One of the important factors in planning and decision making for sustainable forest management in the context of sustainable development is assessment stakeholders and their attitudes towards forest sustainability criteria. The seven benchmarks of the Near East process for sustainable management of Iranian forests include: the size of forest resources, biodiversity, forest health and survival, forest resource production functions, forest resource conservation functions, socio-economic functions, and the legal, political and organizational framework. Following the Rio International Conference, sustainable development in Europe, held by the Ministerial Conference on Forest Conservation in Europe, became sustainable forest management, and since then the definition of sustainable forest management has been applied and more than a series Criteria and indicators were used as a tool for assessing sustainable forest management (26). The instrumental criterion for measuring the principle is Iswanuto (2001) and instrumental tool for measuring the criterion (22, 33). In order to make decisions for management and planning, in line with the principled and successful policy of natural resources, full understanding of forest managers and their identification criteria is very important. Decisions in natural resources management due to the multivariate nature of the services and benefits of natural resources, the difficulty of valuing the services of indigenous people and the involvement of a large number of stakeholders are often accompanied by complexity, irreversibility and uncertainty, and the decision Challenges have always been challenged (3). People, resources and partnerships form the three pillars of sustainable development (42).
    Materials And Methods
    The purpose of this study was to compare the attitudes of different forest managers in identifying sustainable management indicators in a part of central Zagros forests located in Kuhdasht city in west of Lorestan province. The practitioners included individuals from local communities, executive experts, and university professors who were selected through field studies and bibliographic studies. In this regard, 50 questionnaires were distributed among practitioners. Cronbach's alpha and SPSS16 software were used to determine the reliability of the questionnaires. Likert scale was used to evaluate the responses. Then, the status of the importance of the most important indicator of each criterion, proportional to its relative weight, was obtained from the attitude of three groups of forestry practitioners.
    Results and
    Conclusion
    The results showed that the reliability of the questionnaire was 0.729, which is indicative of acceptable reliability. Evaluation of the results of the opinions of the groups for each criterion and its related indicators showed that the two criteria for "protective functions" and "health, happiness and integrity" are the same. Finally, in order to investigate the significant relationship between the attitude of the practitioners, the Chi-I test or binomial test were used which did not show any significant difference between the attitudes of the three groups.
    Keywords: Stakeholders Analysis, Criteria, indicators, sustainable management, the participation of local people
  • نسترن نظریانی، اصغر فلاح *، مجید لطفعلیان، مجتبی ایمانی راستابی
    در جنگل های زاگرس به دلیل وابستگی بیشتر از حد جنگل نشینان به جنگل و محصولات جنگلی، شناخت مسائل اجتماعی- اقتصادی به منظور جلوگیری یا کاهش تخریب جنگل ضرورت دارد. هدف پژوهش پیش رو بررسی برخی از وابستگی های معیشتی جنگل نشینان به منابع جنگلی در سامان عرفی نامجو از توابع بخش شمالی شهرستان کوهدشت بود. برای جمع آوری اطلاعات خانوارهای جنگل نشین از روش پرسشنامه و مصاحبه شفاهی با مردم محلی، اطلاعات مرکز آمار ایران، اطلاعات موجود در دهیاری روستا و بخشداری شهرستان کوهدشت استفاده شد. پس از جمع آوری پرسشنامه ها و تحلیل نتایج آنها، مشخص شد که درآمد مردم محلی کمتر از هزینه های آنها بود. این موضوع سبب شده بود که مردم محلی برای جبران هزینه های معیشتی خود اقدام به کشت غیرمجاز در زیراشکوب جنگل کنند که به نوبه خود سبب جنگل زدایی و تخریب شده است. بررسی رابطه بین درآمد و هزینه های خانوارها با استفاده از آزمون پیرسون، نشان داد که رابطه معنی داری بین آنها وجود نداشت (0/041 = R2؛ 0/748= p). همچنین نتایج این پژوهش ثابت کرد که بین میزان وابستگی و درآمد به دست آمده از جنگل رابطه معنی داری وجود ندارد (0/327 = R2؛ 0/36 = p).
    کلید واژگان: پرسشنامه, تخریب جنگل, توسعه پایدار, مردم محلی, مسائل اجتماعی - اقتصادی
    Nastaran Nazariani, Asghar Fallah*, Majid Lotfalian, Mojtaba Imani Rastabi
    In Iran Zagros forests, forest dwellers on forest and forest products overdependence understanding of socio-economic issues in order to prevent and even reduce forest degradation is essential. The aim of this study was to investigate some forest dwellers livelihood dependence on forest resources in the northern part of city functions Kouhdasht is Namjoo watershed. For this purpose, the household data collection questionnaire and interview with the forest residents, Statistical Center of Iran, and the information contained in VA village and County of Kouhdasht were used. The results showed that local people's income is less than their cost. This caused the locals to cover their living costs to cultivate their unauthorized forest understory. This contribution is causing deforestation and degradation. The relationship between income and household expenses using the Pearson test showed that there are no significant correlation between them (R2 = 0.041; p = 0.784). Also, the results have proved that the relationship between the dependent and the income derived from forest are no significant (R2 = 0.327; p = 0.36).
    Keywords: deforestation, Local people, questionnaires, socio-economic problems, sustainable development
  • مجتبی ایمانی راستابی، حمید جلیلوند، مهدی زندبصیری
    در شرایط کنونی جهان که با شهرنشینی و صنعتی شدن بی سابقه ای همراه است، حفاظت و مدیریت مناسب از جنگل ها از اهمیت ویژه ای برخوردار است. در چنین شرایطی توجه به مفهوم مدیریت پایدار جنگل بیشتر اهمیت می یابد. معیار و شاخص ابزاری برای تعریف، پایش و ارزیابی حرکت به سمت جنگلداری پایدار محسوب می شود. به نظر می رسد پژوهش ها در ایران در زمینه بررسی معیارها و شاخص های مدیریت پایدار جنگل محدود بوده است. از این رو در پژوهش پیش رو سعی شده است تا در سامان عرفی کلگچی استان چهارمحال و بختیاری، مجموعه ای از نمایه ها برای شاخص ها تعریف شود. پژوهش کنونی طی چند مرحله و با استفاده از ابزار و روش های مختلف انجام شد. در گام اول شاخص های اجتماعی- اقتصادی فرآیند خاور نزدیک به منظور سازگاری با منطقه مورد بررسی طی پرسشنامه هایی اولویت بندی شدند. برای بررسی دقیق اهمیت شاخص ها، این شاخص ها در پرسشنامه دیگری مقایسه زوجی شدند. در گام آخر، برای بررسی نمایه ها، بررسی میدانی، نظرخواهی از مردم محلی، مصاحبه با کارشناسان و بررسی اسناد سازمان های مرتبط با منطقه مورد بررسی انجام شد. نتایج نشان داد که از دیدگاه کارشناسان خبره و دست اندرکاران محلی، شاخص های کاهش تعداد تجاوزات به جنگل، نرخ بهبود معاش مردم محلی، مشارکت جوامع محلی و تساوی حقوق، جوامع وابسته به جنگل (تعداد گروه ها و زنان سازماندهی شده) و همکاری در زمینه توسعه کشاورزی به عنوان شاخص های کلیدی معیار کارکردها و شرایط اجتماعی- اقتصادی هستند.
    کلید واژگان: اجتماعی, اقتصادی, پایش, شاخص, مدیریت پایدار جنگل, معیار
    Mojtaba Imani Rastabi, Hamid Jalilvand, Mehdi Zandebasiri
    In an era of unprecedented industrialization and urbanization, sustainable forest management (including management and conservation measures) are particularly essential. In this context, the criteria and indicators are considered as means for defining, monitoring and assessment of forest sustainability. However, the existing database of research on such criteria and indicators in Iran is still limited. Hence, this study aims at defining a set of criteria and indicators in an example of Kalgachi local system, Chaharmahal-va-Bakhtiari province. This research was performed in several stages using different methods. In the first stage, socio-economic indicators of the Near East Process were prioritized by questionnaires to adapt the regional conditions. The indicators were further compared pair wise using further questioners. In the last step, a set of expert interviews, field studies, local community survey and document reviews in related organizations within the study area were conducted to determine the criteria and indicators. Based on the results, the finally-selected socio-economic indicators based on expert’s opinions and forest-dependent communities included the reduction in the number of interferences to forest areas, improvement of livelihood of forest-dependent communities, cooperation of local communities with equal rights (e.g. in number of groups and man/women share) and cooperation on agricultural development and conditions.
    Keywords: Socio, economic, monitoring, indicators, sustainable forest management, criteria
سامانه نویسندگان
  • دکتر مجتبی ایمانی راستابی
    دکتر مجتبی ایمانی راستابی
    دانش آموخته دکتری مهندسی منابع طبیعی، گروه علوم و مهندسی جنگل، دانشگاه علم کشاورزی و منابع طبیعی ساری، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری، ساری، ایران
اطلاعات نویسنده(گان) توسط ایشان ثبت و تکمیل شده‌است. برای مشاهده مشخصات و فهرست همه مطالب، صفحه رزومه ایشان را ببینید.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال