مجید ساریخانی
-
باستان مردم شناسی مطالعه و بررسی شیوه زندگی امروزی است تا درک فرایند هایی را برای باستان شناسان مقدور کند رویکرد میان رشته ای اتنوآرکیالوژی یا باستان مردم شناسی می تواند اطلاعات بسیار روشنی را از باستان شناسی به دست دهد. یکی از اقوامی که از لحاظ الگوی معماری، معیشت و استقرار شباهت زیادی با نمونه داده های باستان شناسی در ادوار پیش از تاریخ و آغاز تاریخی دارند و مطالعات میان رشته ای در ارتباط با آنها انجام گرفته است، قوم بختیاری است. پژوهش پیش رو سعی دارد تا با استفاده از رویکرد باستان مردم شناسی به معرفی معماری مافه گه بختیاری یکی از جنبه های رفتاری این قوم بپردازد. هدف اصلی این پژوهش معرفی، ثبت و مستندنگاری کامل مافه گه به صورت دقیق و مقایسه ویژگی های ساختاری و فرهنگی آن با شواهد باستانی است. پس از بررسی ویژگی های این اثر با بررسی شواهد باستانی از قبیل نقوش سفالی، آثار مهرها و اثر مهرهای موجود در منطقه گسترش قوم بختیاری به مقایسه جنبه های مشترک این رفتار پرداخته می شود. روش تحقیق توصیفی تحلیلی مبتنی بر مطالعات اسنادی و شناسایی منابع و متون است. در بخش مطالعات میدانی یا پیمایش سطحی در مناطق بختیاری نشین نیز از روش های مرسوم در انسان شناسی شامل مصاحبه با مردم، بازدید و مشاهده زندگی روزمره مناطق عشایری و همچنین شرکت در مراسم مربوط به خاکسپاری و عزاداری قوم بختیاری به منظور توجه به جزییات و مشاهده شیوه اجرای آداب و رسوم آن ها استفاده شده است. نتایج بیانگر آن است که نصب شاخ بر مافه گه های بختیاری را در شواهد و آثار بجا مانده از فرهنگ و تمدن ایلام باستان، خصوصا معماری معابد آنان عینا قابل مشاهده است.
کلید واژگان: ایلام باستان, قوم بختیاری, معماری, قوم باستان شناسیEthno-Archeology is the study of modern lifestyles to enable archaeologists to understand processes. The interdisciplinary approach of ethno-archeology can provide very clear information from archeology. One of the tribes that in terms of architectural pattern, livelihood and settlement are very similar to the sample of archaeological data in prehistoric and historical periods and interdisciplinary studies have been done in connection with them, the Bakhtiari people. The present study tries to introduce the Bakhtiari Mafe-Gah architecture, one of the behavioral aspects of this people, using the ethno-Archeology approach. The main purpose of this research is to introduce, record and document the complete Mafe-Gah in detail and compare its structural and cultural features with ancient evidence. After examining the characteristics of this work, by examining the ancient evidences such as pottery motifs, the effects of seals and the effect of seals in the Bakhtiari region, the common aspects of this behavior are compared. The descriptive-analytical research method is based on documentary studies and identification of sources and texts. In the field studies or surface survey in Bakhtiari areas, common methods in anthropology include interviewing people, visiting and observing the daily life of nomadic areas, as well as participating in funerals and mourning ceremonies of Bakhtiari people to pay attention to details. And observation of the manner in which their customs have been used. The results indicate that the installation of horns on Bakhtiari Mafe-Gah can be seen in the evidence and relics of the culture and civilization of ancient Elam.
Keywords: Ancient Ilam, Bakhtiari people, Architecture, Ethno-Archeology -
نشریه جستارهای باستان شناسی ایران پیش از اسلام، سال هشتم شماره 1 (پیاپی 15، بهار و تابستان 1402)، صص 124 -145
تمدن ایران در دوره ی ساسانی، از جهات بسیاری به اوج شکوفایی و رونق خود رسید و هنر این دوره نسبت به ادوار دیگر ایران باستان دارای ارزش و اهمیت ویژه ای است. یکی از این هنرها، موسیقی است که بر اساس یافته های باستانشناختی قابل بررسی است. این پژوهش تلاش دارد نقشمایه نوازندگان دوران ساسانی را بر ظروف فلزی بر اساس سوالات زیر مورد واکاوی قرار دهد: الف. نقشمایه نوازندگان ساسانی بر روی کدام یک از گونه های ظروف فلزی بیشتر دیده می شود و دلیل آن چیست؟ ب. ظروف فلزی دارای نقشمایه نوازندگان دوره ساسانی چگونه به شناخت موسیقی این دوران کمک می کنند؟ در این پژوهش 147 ظرف فلزی متعلق به دوره ی ساسانی مورد بررسی قرار گرفت و در نهایت به یافتن 24 ظرف دارای نقشمایه نوازندگان متعلق به این دوره انجامید. روش انجام این پژوهش، توصیفی - تحلیلی است و گردآوری اطلاعات بر اساس مطالعات کتابخانه ای و بررسی آثار موزه ای است. هدف پژوهش گونه شناسی ظروف فلزی دارای نقشمایه نوازندگان و تعیین انواع سازهای به کار رفته بر روی ظروف فلزی در دوران ساسانی است. نتایج پژوهش بیانگر آن است که بشقاب ها دارای بیشترین نقوش نوازندگان است و علت آن در سطح تخت بشقاب ها و داشتن فضای بیشتر و یکنواخت تری برای به تصویر کشیدن صحنه ها و نمایش برخی جزئیات نسبت به گونه های دیگر ظروف می باشد و هدف از ساخت بشقابها بیشتر سیاسی بوده است. در میان سازهای تصویر شده، سرنا با 7 اثر و پس از آن بربط، شیپور و موسیقار هرکدام 6 اثر را به خود اختصاص داده اند.
کلید واژگان: ساسانیان, ظروف فلزی, نقشمایه, نوازندگان, آلات موسیقیThe civilization of Iran in the Sassanid period (224-650 AD), reached its peak of prosperity in many ways and the art of this period is of special value and importance compared to other periods of ancient Iran. One of these arts is music, which can be searchable based on archaeological findings.This research tries to analyze the motifs of Sassanid musicians on metal utensils based on the following questions: A) The motifs of Sassanid musicians on which species of metal utensils is seen more and what is the reason? B. How do metal utensils with motifs of Sasanian period musicians help to understand the music of this period? In this research, it studied 147 metal utensils belonging to the Sassanid period and finally found 24 utensils with the theme of the motifs of sasanid musicians belonging to this period.. The method of conducting this research is descriptive-analytical and the collecting of information is based on library studies and virtual visit of works in museums of the world. The purpose of this research is the typology of Metal utensils with the motif of musicians, determining the species with the most motifs of musicians and also determine the types of instruments used on metal utensils in the Sassanid era. The results of the research show that Plates have the most motifs of musicians and the reason is the flat surface of the plates and having more uniform space to depict scenes and show some details than other species of utensils and the purpose of making plates can be more Be political rather than their practical use. Among the instruments depicted on metal utensils of the Sassanid period, Sorna with 7 works and then lute, horn and pan flute each have 6 works.
Keywords: Sassanian, Metal containers, . Motif, Musicians, Musical Instruments -
نشریه جستارهای باستان شناسی ایران پیش از اسلام، سال هفتم شماره 2 (پیاپی 14، پاییز و زمستان 1401)، صص 124 -145تمدن ایران در دوره ی ساسانی، از جهات بسیاری به اوج شکوفایی و رونق خود رسید و هنر این دوره نسبت به ادوار دیگر ایران باستان دارای ارزش و اهمیت ویژه ای است. یکی از این هنرها، موسیقی است که بر اساس یافته های باستانشناختی قابل بررسی است. این پژوهش تلاش دارد نقشمایه نوازندگان دوران ساسانی را بر ظروف فلزی بر اساس سوالات زیر مورد واکاوی قرار دهد: الف. نقشمایه نوازندگان ساسانی بر روی کدام یک از گونه های ظروف فلزی بیشتر دیده می شود و دلیل آن چیست؟ ب. ظروف فلزی دارای نقشمایه نوازندگان دوره ساسانی چگونه به شناخت موسیقی این دوران کمک می کنند؟ در این پژوهش 147 ظرف فلزی متعلق به دوره ی ساسانی مورد بررسی قرار گرفت و در نهایت به یافتن 24 ظرف دارای نقشمایه نوازندگان متعلق به این دوره انجامید. روش انجام این پژوهش، توصیفی - تحلیلی است و گردآوری اطلاعات بر اساس مطالعات کتابخانه ای و بررسی آثار موزه ای است. هدف پژوهش گونه شناسی ظروف فلزی دارای نقشمایه نوازندگان و تعیین انواع سازهای به کار رفته بر روی ظروف فلزی در دوران ساسانی است. نتایج پژوهش بیانگر آن است که بشقاب ها دارای بیشترین نقوش نوازندگان است و علت آن در سطح تخت بشقاب ها و داشتن فضای بیشتر و یکنواخت تری برای به تصویر کشیدن صحنه ها و نمایش برخی جزییات نسبت به گونه های دیگر ظروف می باشد و هدف از ساخت بشقابها بیشتر سیاسی بوده است. در میان سازهای تصویر شده، سرنا با 7 اثر و پس از آن بربط، شیپور و موسیقار هرکدام 6 اثر را به خود اختصاص داده اند.کلید واژگان: ساسانیان, ظروف فلزی, نقشمایه, نوازندگان, آلات موسیقیThe civilization of Iran in the Sassanid period (224-650 AD), reached its peak of prosperity in many ways and the art of this period is of special value and importance compared to other periods of ancient Iran. One of these arts is music, which can be searchable based on archaeological findings.This research tries to analyze the motifs of Sassanid musicians on metal utensils based on the following questions: A) The motifs of Sassanid musicians on which species of metal utensils is seen more and what is the reason? B. How do metal utensils with motifs of Sasanian period musicians help to understand the music of this period? In this research, it studied 147 metal utensils belonging to the Sassanid period and finally found 24 utensils with the theme of the motifs of sasanid musicians belonging to this period.. The method of conducting this research is descriptive-analytical and the collecting of information is based on library studies and virtual visit of works in museums of the world. The purpose of this research is the typology of Metal utensils with the motif of musicians, determining the species with the most motifs of musicians and also determine the types of instruments used on metal utensils in the Sassanid era. The results of the research show that Plates have the most motifs of musicians and the reason is the flat surface of the plates and having more uniform space to depict scenes and show some details than other species of utensils and the purpose of making plates can be more Be political rather than their practical use. Among the instruments depicted on metal utensils of the Sassanid period, Sorna with 7 works and then lute, horn and pan flute each have 6 works.Keywords: Sassanian, Metal containers, . Motif, Musicians, Musical Instruments
-
This paper, reflecting on the village and archaeological site of Jamalo located on the top of the Zayanderud dam, aims to explore the circumstances human settlements would have encounter with the construction of the dam and when its reservoirs were flooded. About 30 years ago, as the images from Google Map showed, the water strip emerging from the Zayanderud dam, wherein the left riverbank hosted the village and archaeological site of Jamalo. This site had been occupied for much of the sixth and fifth millennium BC until the beginning of the Early Bronze Age. In the Middle Bronze Age, it had been dominated by the Proto-literate, historic, and Islamic periods. Archaeological evidence from surface surveys also indicated that pottery shreds were similar to those of Sialk III and Bakun A. Now, Jamalo is exposed to the waters of the dam reservoir. Therefore, the main objective of this paper is to provide an overview of what would have happened to archaeological sites with the construction of the dam, its reservoirs were flooded, and when landscapes were radically altered. Another question was: “What would have happened to archeological sites as floods made it inaccessible?” Based on the excavation at Jamalo and the comparison of images taken from the region before and after the construction of the dam, it was observed that the reservoir had destroyed the village, and the slopes of the site, especially on the eastern and northeastern parts, had been covered with a layer of deposits.
Keywords: Jamalo Archaeological Site, Zayanderud Dam, Reservoir, Jamalo Village, Central Iran -
بسیاری از آداب و رسوم قوم بختیاری همراه با ابهاماتی است که می توان از طریق تطبیق آن ها با یافته های باستان شناختی تمدن ایلام به آن ها پاسخ مناسب داد چرا که حیوانات در ایلام باستان دارای اهمیت ویژه ای بودند و بسیاری از آثار فرهنگی که از تمدن ایلام بر جای مانده دارای نقش مایه های مرتبط با حیوانات است، و از دیرباز تا کنون نقش مهمی در فرهنگ قوم بختیاری داشته اند. بنابراین به عنوان مساله اصلی این پژوهش تلاش دارد که به بررسی تطبیقی حضور پررنگ حیواناتی مانند شیر، مار، بز و غیره در تمدن ایلام و قوم بختیاری بپردازد. روش پژوهش، توصیفی-تحلیلی همراه با بررسی میدانی با رویکردی تطبیقی است. اهداف پژوهش، بررسی و تطبیق نقش مایه های مرتبط با حیوانات در ایلام باستان با فرهنگ قوم بختیاری و همچنین بررسی نفوذ این نقش مایه ها در فرهنگ مردمان این قوم است. با انجام این پژوهش، منشا تقدس و اهمیت حیوانات مورد توجه فرهنگ بختیاری مشخص می شود و همچنین تا حدودی اثبات می گردد که با توجه به زمان نسبتا زیادی که از حکومت ایلام باستان می گذرد، هنوز هم می توان ردپایی از فرهنگ آن ها را در قوم بختیاری مشاهده کرد. جامعه آماری پژوهش شامل 32 اثر از شواهد باستان شناختی و هنری مزین به نقش مایه های مرتبط با حیوانات از تمدن ایلام است. نتایج پژوهش نشان می دهد جایگاه و اهمیت حیواناتی مانند شیر، مار و بز در فرهنگ بختیاری و در مناطق عشایری استان خوزستان و چهار محال و بختیاری، تداوم همان اهمیت و نقش حیوانات در تمدن ایلام است. تداوم این نقش مایه ها به دو صورت از ایلام در فرهنگ بختیاری نفوذ پیدا کرده است: یکی، انتقال مفاهیم اعتقادی و نظری که به صورت های مختلف و جزیی از فرهنگ بختیاری درآمده است؛ مانند تعیین جنسیت فرزند با استفاده از لاشه مار و قربانی حیوانات برای رفع بلا و دیگری، به صورت آثار ملموس مانند بردشیر و استفاده از شاخ در معماری و مراسم مذهبی است.کلید واژگان: ایلام باستان, قوم بختیاری, فرهنگ, نقشمایه, حیواناتMany customs of the Bakhtiari kinfolk are accompanied by ambiguities that can be adequately answered by comparing them with the archaeological findings of the Elam civilization, because animals were of special importance in ancient Elam and many cultural works left from the civilization of Elam have motifs related to animals and they have played an important role in the culture of the Bakhtiari people since long ago. Therefore, this research tries to investigate the comparative presence of animals such as lions, snakes, goats, etc. in the civilization of Elam and the Bakhtiari people.This research tries to answer these questions, which findings indicate the transfer of the concept of these motifs from the civilization of Elam to the Bakhtiari culture, and in what aspects of the Bakhtiari culture can it be seen? The research method is descriptive-analytical with field investigation with a comparative approach. The aim of the research is to examine and compare the motifs related to animals in ancient Ilam with the culture of the Bakhtiari people and it is also a study of the influence of these characters in the culture of the Bakhtiari people and by doing this research, the origin of sanctity and importance of the most important animals in Bakhtiari culture is determined and it is also proven to some extent that considering the relatively long time that has passed since the ancient Elam rule, traces of their culture can still be observed in the culture of the Bakhtiari people. The statistical population of the research includes 32 works of archaeological and artistic evidence decorated with motifs related to animals from the civilization of Elam. The research results show that the position, role and importance of animals such as; Lion, snake and goat in Bakhtiari culture and in the nomadic areas of Khuzestan, Chaharmahal and Bakhtiari province, the same importance and role of animals in Ilam civilization is continued. The continuity of these motifs has been influenced in Bakhtiari culture from Ilam in two ways: One is the transmission of religious and theoretical concepts that have come in different and partial forms from Bakhtiari culture as; Determining the gender of the child by using the carcass of a snake and animal sacrifice to remove the plague and the other in the form of tangible works such as; Bardshir and the use of horns in architecture and religious ceremonies.Keywords: Ancient Elam, Bakhtiari tribes, culture, Related motifs, Animals
-
پارچه های ساسانی یکی از محصولاتی بودند که بسیار تبادل می شدند و علاوه بر ارزش تجاری، ارزش دیپلماتیک و سیاسی زیادی به عنوان هدایای سلطنتی داشتند. عصر ساسانی دوره اوج و تعالی هنر پارچه بافی و بویژه پارچه های ابریشمین و توسعه صنعت بافت آنهاست ولی این نکته را نیز باید اذعان داشت که یکی از دلایل مهم ارزش آنها، وجود نقوش بدیع و خلاقیت در آفرینش طرح ها و نقوشی بود که بر روی کارگاه های پارچه بافی سایر کشورها تاثیر گذاشته بود. همین مبادلات، از روش های مهاجرت نقوش و طرح های ساسانی به اقصی نقاط جهان آن روزگار بود، نقوش حیوانی، گیاهی، هندسی و صحنه های شکار شاهی که عموما در نقوش دایره ای شکل مدالیون ها محصور شده بودند. این محصولات یکی از محورهای اصلی اقتصادی را تشکیل می دادند که همزمان تولید و تجاری سازی را تحت کنترل در می آورد و تبادلات تجاری بین شرق و غرب راه ابریشم را در اختیار خود می گرفت و سبب می شد که بر روی مراکز و کارگاه های بافندگی شرق (تا چین) و غرب بیزانسی و قرون وسطایی (تا اسپانیا و حتی انگلیس) تاثیرزیادی بگذارند.یکی از شاخصه های مهم منسوجات ساسانی، نقوش تزیینی بکار رفته در آن است که تاثیرعمیقی بر هنر دوره های مختلف تاریخی بعد از خود گذاشته است.از این جمله می توان به دوره های سامانی، اوایل اسلام، آل بویه و...اشاره کرد. در این پژوهش،با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و با جمع آوری اطلاعات اسنادی، و با استناد به منابع کتابخانه ای و تصویری، به معرفی نقوش و عناصر تزیینی مشترک به کار رفته در منسوجات ساسانی و اوایل اسلام پرداخته و تاثیرپذیری نقوش منسوجات اوایل اسلام از نقوش هنری ساسانی بررسی می شود. بیشترین مضامین و نقوشی که به عنوان نقوش تزیینی در منسوجات اوایل اسلام (دوره آل بویه) استفاده شده اند، در واقع همان نقوش دوره ساسانی است اما منسوجات این دوره در مقایسه با دوران ساسانی نقوش تزیینی و جزییات بیشتری داشتند و فضای منفی کمتری در سطح پارچه دیده می شود.
کلید واژگان: نقوش, پوشاک ساسانی, صنعت نساجی, آل بویه -
نشریه جستارهای باستان شناسی ایران پیش از اسلام، سال ششم شماره 2 (پیاپی 12، پاییز و زمستان 1400)، صص 123 -136با روی کار آمدن ساسانیان و پیروزی آنان بر اشکانیان، دستگاه حکومتی با نسبت دادن نسب خود به هخامنشیان و بیگانه خواندن اشکانیان، سعی بر کم رنگ کردن مظاهر حکومت پیشین داشت، ولیکن در قرون اخیر با افزایش مطالعات باستان شناسی بسیاری از زوایای پنهان این دوران آشکار و مشخص شد. اشکانیان سهم فراوانی در انتقال فرهنگ و هنر به ساسانیان داشته اند. هدف پژوهش بررسی چگونگی روند تاثیرگذاری هنر اشکانی بر هنر ساسانی با مطالعه هنر دوران اشکانی و ساسانی، با استناد به آثار معماری، نقوش برجسته و سکهست. سوال پژوهش حاکی از آن است که نقش مایه های هنر ساسانی در چه زمینه هایی و تا چه اندازه متاثر از هنر اشکانی بوده است؟ روش تحقیق توصیفی-تطبیقی است و داده ها از مطالعات اسنادی حاصل شده اند. نتایج بیانگر آن است که با وجود تلاش حاکمان ساسانی برای کم رنگ کردن مظاهر دولت اشکانی، بخش عمده ای از هنر اشکانی تاثیر انکارناپذیری بر هنر دوره بعد گذاشته است؛ به نحوی که این تاثیر در هنر معماری، ساختار بصری سکه و نقوش برجسته ساسانی به وضوح قابل مشاهده است و این تاثیر در اوایل دوره ساسانی و در زمینه معماری بیشتر بوده است. نقوشی همچون الهه ی نیکه و حیواناتی مثل اسب و گراز و نقوش گیاهی مانند کنگر و گل لوتوس رایج در هنر نقوش برجسته ساسانی وام دار هنر دوران اشکانی است و همچنین با استناد به سکه ها، مضامین مذهبی آتشدان، ماه و ستاره، دیهیم بخشی و شمایل کلی سکه های ساسانی متاثر از سکه های دوره اشکانی است.کلید واژگان: معماری, نقش برجسته, سکه, اشکانی, ساسانیAfter the Sassanids defeated the Parthians and came into power, they considered attributed themselves to the Achaemenian dynasty, and they considered the Parthians as foreigners. Therefore, Sassanids tried to underestimate the effects of the Parthian rule. However, in the past centuries, with the increase of archeological studies, it was found that the Parthians had a great share in transmitting culture and art to the Sassanids. The purpose of this study is to investigate how the Parthian art affects the Sassanid art by studying the art of the Parthian and Sassanid eras and citing architectural works, rock reliefs and coins. The research question indicates that in what fields and to what extent the motifs of Sassanid art have been influenced by Parthian art. The research method is descriptive-comparative, and the data are obtained from documentary studies. The results show that despite the efforts of Sassanid rulers to downplay the Parthian government, much of Parthian art has had an undeniable impact on later art, so this effect is clearly evident in the art of architecture, the visual structure of coins, and Sassanid rock reliefs. In addition, this effect was more in the early Sassanid period and in the field of architecture. Patterns such as the goddess of Nike and animals such as horses and boars, and plant motifs such as artichokes and lotus flowers, common in Sassanid rock reliefs, are indebted to Parthian art. Also, by quoting coins, religious themes of the fire altar, moon, and star, giving diadem and general image of Sassanid coins, are influenced by Parthian coins.Keywords: architectural, rock relief, coin, Parthian, Sassanid
-
نشریه جستارهای باستان شناسی ایران پیش از اسلام، سال پنجم شماره 2 (پیاپی 10، پاییز و زمستان 1399)، صص 1 -14
بعد از ساخت سد زاینده رود چند تپه از جمله تپه های کوگانک، جمالو و آشنا زیرآب غرق شدند. کم شدن آب سد زاینده رود و بیرون آمدن تپه جمالو فرصت مناسبی برای پژوهش های باستان شناختی پیش رو گذاشت. عملیات تعیین عرصه و پیشنهاد حریم و بررسی سیستماتیک تپه و اطراف آن انجام شد. پژوهش حاضر با روش توصیفی-تحلیلی و ترکیبی از مطالعات کتابخانه ای و میدانی انجام شد. هدف اصلی بررسی وضعیت استقراری محوطه و ارایه گاه نگاری نسبی براساس یافته های سطحی بود. در بررسی سطحی محوطه، بعد از شبکه بندی تمام سطح به صورت پیمایشی مورد نمونه برداری تصادفی قرار گرفت و سپس ?? گمانه با ابعاد ?×? متر اجرا شد. گستره عرصه و حریم تپه براساس گمانه های کاوش شده ???? متر مربع تشخیص داده شد. براساس یافته های سطحی می توان اذعان کرد که تپه جمالو برای اولین بار در نیمه اول هزاره ششم ق.م، مورد سکونت قرار گرفته است. وجود انواع مصنوعات سنگی شامل تیغه ها، ریزتیغه ها و تراشه ها و پراکندگی گونه های متنوع سفالی بر سطح تپه از یک سوی نشان دهنده استمرار زندگی در دوره های مس وسنگ؛ مفرغ؛ هزاره اول و دوران اسلامی است و از سوی دیگر بیانگر این نکته است که این محوطه، محوطه ای بسیار مهم برای درک تبادلات درون منطقه ای و برون منطقه ای، سازماندهی اقتصادی و تخصصی شدن صنعت در دوره مس وسنگ این بخش از زاگرس و همچنین تدوین تسلسل لایه نگاری منطقه چهارمحال به احتمال زیاد از آغاز نوسنگی یا دوره مس سنگ قدیم تا دوره اسلامی است. برخی قطعات سفالی سطح تپه شباهت زیادی با نمونه های سفالی خوزستان، فارس و فلات مرکزی و غرب ایران دارند.
کلید واژگان: تپه جمالو, بررسی روشمند, تعیین عرصه و حریم, یافته های باستان شناسیAfter the construction of the Zayanderud dam in central Iran, a total number of five villages, i.e., Yancheshmeh, Abadchi, Murah or Baba Aghdaghan, Jamalo, and Ghaleh Raeis, along the Zayanderud River were displaced and some sites like Jamalo, Ashna, and Koganak also went underwater. Reducing rainfalls and droughts over the past ?? years have accordingly caused the decline of water in the reservoir of Zayanderud dam and the size of the lake is decreasing year by year. The event also led to the emergence of the Jamalo site from the water. Due to the limitations of archaeological studies in ????, as well as the special condition of the site due to the richness and expansion of evidence (Neolithic to Islamic period), and the probability of falling underwater again, the arena and the proposed privacy to the site towards the mid of ???? have been thus far determined. The systematic survey and arena determination of the site and its surroundings was performed. The present study was carried out by descriptive-analytical method and a combination of library and field studies. Therefore, the main objective of this paper was to provide an overview of the settlement status of the site and presenting a relative chronology based on surface findings. The survey and excavation teams also covered ??? ??×?? m squares for systematic sampling, and recorded the digging of ?? trenches, measuring ?×? m. Based on the excavated trenches the area of the site was determined of ???? square meters. Based on the surface findings, it seems that Tape Jamalo was first occupied in the first half of the sixth millennium BC, after the invention of pottery. The site then continued to be dominated for much of the sixth and fifth millennium B.C., until the beginning of the Early Bronze Age. In the Middle Bronze Age, it had been also dominated by the Porto-literate, historic, and Islamic period. Some pottery shreds on the surface were similar to those of the Khuzestan and Fars regions, and the central and western Iranian Plateau.
Keywords: Tape Jamalo, Systematic Survey, Arena Determination, Archaeological Finds -
شناخت پیشینه فرهنگ حاکم بر جوامع سنتی امروزی، ازجمله مباحث مهم و قابل توجهی است که تاکنون از منظرهای مختلفی مورد مطالعه پژوهشگران خارجی و داخلی قرار گرفته است. باستان شناسان ازجمله پژوهشگرانی هستند که به کمک سایر علوم میان رشته ای توانسته و می توانند با بررسی یافته های حاصل از کاوش و تطبیق آن ها با جنبه های گوناگون زندگی مردم کوچ رو و عشایر، فرهنگ مردمان گذشته در ادوار پیشین را بازسازی کنند. این پژوهش تلاش دارد آداب و رسوم قوم بختیاری را مورد مطالعه قرار دهد و هدف اصلی، بررسی و هم پوشانی خرده فرهنگ هایی است که در قالب آداب و رسومی از حکومت ایلام باستان در زندگی مردمان قوم بختیاری نمود پیدا کرده است. فرضیه های پژوهش بر این پرسش ها بنیان نهاده شده اند که: بختیاری ها در چه زمینه هایی توانسته اند آداب و رسوم ایلامیان باستان را به ارث ببرند و این نمود بیشتر در چه جنبه هایی از زندگی آن ها نفوذ پیدا کرده است؟ روش پژوهش، توصیفی تحلیلی همراه با بازدید میدانی با رویکردی تاریخی است. در این پژوهش تعداد 23 اثر باستان شناختی از تمدن ایلام باستان بررسی شده است. نتایج پژوهش بیانگر آن است که آداب و رسوم مردمی که امروزه با عنوان قوم بختیاری شناخته می شود تا حدودی تداوم آداب و رسوم همان مردمانی است که روزگاری با عنوان حکومت قدرتمند ایلام باستان در منطقه وجود داشته اند. باوجود اینکه ترکیب فرهنگی و جمعیتی بختیاری در طول هزاران سال دست خوش تغییرات فراوانی شده است، باز هم نشانه هایی وجود دارد که می توان آن ها را وارث فرهنگ کهن ایلام باستان در منطقه نامید.
کلید واژگان: فرهنگ, آداب و رسوم, ایلام باستان, عشایر, قوم بختیاری, شواهد باستان شناسیRecognizing the history of culture governing the currentchr('39')s traditional societies is one of the important and significant issues which has been studied by domestic and foreign investigators. Archaeologists are among the researchers, accompanied by other interdisciplinary investigators, who can reconstruct the culture of our ancestors through the findings obtained from exploration, and match them with various aspects of nomads and tribes. In the present investigation, it has been tried to study the customs of Bakhtiari people. The main aim is to study the micro-cultures which have been expressed in the life of Bakhtiari people in the form of some customs of ancient Ilam. The assumptions of this investigation are based on the following questions: which customs of ancient Ilam have been inherited by Bakhtiari people? Which aspect of their life have been influenced by this expression? The method is descriptive-analytical along with field survey via a historical approach. In this investigation, 23 archaeological works from ancient Ilam civilization have been studied. The results of the research indicate that the customs of people who are now known as Bakhtiari are somewhat the lineage of the people who lived as a strong government of ancient Ilam in the region. Although the cultural and population complex of Bakhtiari has significantly changed during thousands of years, there is still an evidence implying that they are the heirs of old culture of ancient Ilam.
Keywords: Culture, customs, ancient Ilam, nomads, Bakhtiari people, archaeological evidence -
حکمت و هنر اسلامی دارای پیوند تنگاتنگی با قرآن و آموزه های قرآنی و از ریشه و سرمنشا واحدی هستند. برای اینکه تحلیل مناسبی از هنر اسلامی ارایه شود، آگاهی از حکمت اسلامی برای محقق ضروری است. هدف این پژوهش بررسی حکمت اسلامی در نقشمایه های فرش محرابی با استناد به آثار هنری موزه ملی ایران است. روش تحقیق توصیفی و تحلیلی و بازدید میدانی از گنجینه ی اسلامی موزه ملی است. سوال پژوهش این است که حکمت اسلامی چگونه در فرش محرابی قابل تبیین است؟ نتیجه ی تحقیق نشان می دهد که نقش محراب به منزله ی ورودی بهشت است و نگاره های داخل محراب مانند درخت سدره المنتهی، درخت طوبی، نقش پرنده طاووس، باغ و چشمه و... نشانه هایی از تجلی بهشت در فرش هستند و حاشیه های اطراف فرش مانند حصاری مانع از ورود شیطان به فضای روحانی و ربانی عالمی است که نمازگزار قصد ورود به آن را دارد.
کلید واژگان: حکمت اسلامی, هنر, قالیچه جانمازی, قرآن, بهشتIntroductionIslamic Philosophy and whatever is associated with Islam; benefited from the drop - Quran and Islam and Islam does not mean no funds biblical miracle of Quran. The effects of divine revelations have emerged everywhere and the Islamic Philosophy is one of them.What is the current research the role of Islamic Philosophy in Islamic Art. Motifs in Islamic art has a lot to realize that the two sides of attendance is debatable; One of is the descriptive and other analytical that it is necessary to know both the researcher because both are interdependent. Descriptive way, it is clear; But what will work closely with the research, Analytical aspects are artwork that A profound relationship with the Islamic philosophy (wisdom). Islamic philosophy and linked Islamic Art with Quran and the teachings of the Quran and benefit from the same root and origin. For a good analysis and analytical of Islamic art in all branches provided, It is essential to understand Islamic Philosophy to be able to access the graphic motifs.
Method and MaterialsThe research method is analytical and descriptive. Therefore the treasures of the National Museum of the field visit was undertaken and between the museum and the number 7 or the altar was identified rug prayer( Ja-namazi ) rug that data from this study are. The research question is how Islamic philosophy can be explained on the altar carpet? The hypothesis is based on that altar carpet motifs representing symbols and allegories of paradise.
ResultThe purpose of this review, analysis and acquisition of Islamic Philosophy (wisdom ) is the altar ( Mihrabi ) carpet motifs and data from the research of the treasures of National Museum of Iran are the altar ( Mihrabi ) carpet. Carpet or rug prayer altar ( Mihrabi ) and a prayer rug, also known by the name of why are Muslims who are accustomed to using carpet prays according to the principles that have been raised in this regard, Another group has made the creation of carpets in Iran that prayer or prayer rugs ( Ja - namazi Ghalicheh ) or carpets are famous altar( Mihrabi ). These rugs are woven in small sizes were. Shah Abbas I alter rug weaving was very common. Weaving industry, although to some extent the decline led to the extinction of the Safavid dynasty, but disappeared. Artists of our time, given the current situation to continue. Zand and Qajar era, as well as examples of beauty in the hand, Some of which are excellent in terms of texture and pattern among carpets.
ConclusionThe research result shows the altar of Iran's Islamic architectural elements and the appearance and beauty that is consistent with the teachings of the Quran, reminded worshipers is in paradise; The plan specifies the direction of prayer to Mecca and to holiness, which is on the carpet and mat has reminded worshipers and the rugs or mats, carpets altar ( Ja-namazi Rug ), prayer, or prayer that is and the altar as an input paradise and the altar ( Mihrabi ) paintings like Sdrat -Al- Montaha tree, tree of Tuba, the peacock bird garden and fountain, pond Kosar and signs in paradise carpet and if the act of prostration prayer ( which takes its embryonic state ) Intention to pass the entrance to paradise ( which is the same sanctuary ) into the garden, summer, garden, morphic, Khld Brin's morphic Almavy and ... . Around the edges of the carpet like a fence to prevent the entry into the spiritual and the divine realm is evil that worshipers entering its.
-
اکولوژی منطقه طبرستان مانع از ایجاد یک شبکه ارتباطی منظم بوده است و محور هراز یکی از قدیمی ترین آنهاست که در ادوار مختلف، ارتباط دهنده ی شمال ایران با فلات مرکزی بوده است. این پژوهش تلاش دارد به داده های باستان شناختی این شبکه ارتباطی در دوران ساسانی و اوایل اسلام بپردازد. روش تحقیق توصیفی و تحلیلی و بررسی باستان شناختی پیمایشی در منطقه مورد مطالعه است. سوال پژوهش این است که ارتباط شبکه ارتباطی دره رودخانه - هراز در دوران ساسانی و اوایل اسلام با مولفه های معماری پایدار و آثار باستان شناختی منطقه چگونه قابل تبیین است؟ فرضیه تحقیق مبتنی بر آن است که شرایط زیست محیطی (کوه های صعب العبور، دره و رودخانه) و ایده پردازی معماران و طراحان از مولفه های اصلی پایدار در ایجاد شبکه های ارتباطی و پراکنش و گونه شناسی آثار معماری و باستان شناختی دره - رودخانه هراز بوده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که نگارندگان در طی بررسی میدانی بقایای معماری این شبکه را در روستاهای لاسم، ایرا، نوا، هاره، وانا، بایجان، علی آباد و پشت تونل شماره 6 جاده هراز شناسایی کردند که به طور عمده در قسمت کوهستانی قرار گرفته اند و نشانی از این جاده ار در نواحی جلگه ای و جنگلی شناسایی نشد، علت آن در نقش بستر جغرافیایی منطقه مورد بررسی نهفته است چرا که نواحی کوهستانی آمل برای معماران ساسانی سختی ها خلق کرده که باعث هنرنمایی آنها شده است.
کلید واژگان: طبرستان, آمل, معماری بومی, دره - رودخانه هراز, شبکه ارتباطی, زیست محیطThe ecology of Tabaristan region had been an impediment to provide a regularly communicative path and Haraz path is one of the oldest ones that had communicated the north of Iran to the central plateau in different periods. This study attempts to deal with archaeological data of this communicative path in Sasanian period and at the beginning of Islam. A descriptive-analytical method and scaling archeological investigation in region has been used in the study. The research question is that how the relationship of communicative path of the Valley of Haraz River in Sasanian period and at the beginning of Islam can be explained with sustainable architectural components and archeological works of region? The research hypothesis is that the environmental conditions (impassable mountains, valleys and rivers) and ideas of architects and designers had been considered as the main sustainable components in providing communicative paths, distribution and typology of architectural and archeological works of the Valley of Haraz River. The results show that writers identified the architectural remains of this path in theses villages: Lasem, Ira, Nava, Hareh, Wana, Bayjan, Aliabad, and behind the tunnel No.6 during field investigation; mainly, these villages have been located in mountainous areas and this road was not identified in plains and forested areas. The reason is hidden in the role of the geographical area of the investigated region because highlands of Amol have created hardships for Sasanian architects that led to show their skill.
Keywords: Tabaristan, Amol, Vernacular architecture, The Valley - Haraz River, Communicative path, Environment -
”امامزاده کرار“ بنایی متعلق به سدهی ششم هجری قمری در روستای بوزان یا بوزون در سه کیلومتری شرق اصفهان است. از ویژگیهای بارز این بنا، تزیینات گچبری است که در بخشهای مختلف آن به چشم میخورد. این پژوهش بر آن است تا ضمن معرفی و توصیف شکلی و فرمی گچبریهای مذکور، با رویکردی تطبیقی بر اساس برداشتهای میدانی صورت گرفته و پژوهشهای اسنادی، به مطالعهی پیشینه و خاستگاه این گچبریها بپردازد. نتایج پژوهش حاضر گواه آن است که نقشمایههای تزیینی بهکار رفته در گچبریهای بنای امامزاده کرار اصفهان نظیر، درخت تاک با ساقهی مرکزی و برگهای پهن، میوهی انگور، مرواریدهای دایرهوار، روزتها، برگهای کنگر، میوهی درخت کاج، گل لاله، شبدر چهار برگ، برگ نخل، نقوش ستارهای، لوزیها و خطوط متقاطع زیگزاگی، از پیشنهای غنی در هنر گچبری دورهی ساسانی برخوردار بوده و با گچبری بناهایی همچون چالترخان ری، تپه حصار دامغان، برزقاوله، نظامآباد، کاخ کیش و... قابل مقایسه هستند. از سویی دیگر، ترکیب این نقوش با کتیبههایی به خطوط کوفی یا نسخ که عمدتا محتوایی مذهبی دارند، گویای سیر انتقالی نقشمایههای گچبری ساسانی به فضای فرهنگی - هنری سدههای نخستین دوران اسلامی، بهدور از اسطورهپردازیهای ساسانی است. در مجموع، گچبریهای بنای امامزاده کرار اصفهان همانند بناهایی چون مسجد جامع نایین، مسجد جامع اصفهان، محرابهای رباط شرف، مسجد سنگان، گنبد علویان همدان و...، نمونهای کامل از تاثیر هنر گچبری ساسانی بر گچبری ایران در دوران اسلامی است.
کلید واژگان: امامزاده کرار, تزئینات گچبری, نقوش تزئینی, ساسانیانIntroductionThe Seljuk era is one of the most important periods in the history of Iranian Islamic culture and art. Through an overview, it seems that the plasterwork decorations of this period include simple plant elements, half palmate and palmate leaves, artichoke leaves, five-lipped palm and lotus flowers, and in general, technically and in terms of the use of patterns and drawings, these decorations are based on plasterwork art in the Sassanid era. On the Seljuk altars, the main motifs are artichoke leaves, lotus flowers, and especially vines instead of leaf and rose ornaments. During this period, the motifs of the background of the inscriptions, at the end of which leaflets appear, have made great progress, the first examples of which can be seen in Rey Mosque and Imamzadeh Yahya, etc. In the Seljuk era, the same plant motifs of the Sassanid that included the lines and dimensions of a building period, it covers the lines of Islamic Kufi or the same decorative method, i.e. the branches that can be seen following some motifs of the Sassanid period. Here, too, they have emerged from the end of the Kufic letters.
Materials and MethodsExistence of plaster decorations of Karar shrine in Isfahan as a building from the Seljuk period which dated back to 528 AH, led the writers to present an independent study on how the Seljuk period plasterwork art was influenced by Sassanid plasterwork art. This tomb is located in Bouzan or Bouzoun, in the east of Isfahan, 6.5 km from the old caravan route to Nain . The old building is a tomb with dimensions of 40 square meters and belongs to the year 528 AH. In the year 713 AH, repairs have been done in this place and finally in 2001, the old building of the tomb was destroyed and a new building was built by the effort of the board of Trustees, donors and the Endowment Office. An iron shrine with dimensions of 3.5 × 2.5 square meters is located on the tombstone. The shrine has four porches with mirrors and beautiful paintings under the dome. The dome of the shrine has a height of 23 meters up to the ceiling. From the tomb of this Imamzadeh, which is surrounded by newer buildings, except for a part of the main nave and its southern wall, which is covered with a very beautiful altar which dated back to 528 AH, no other artifacts remain. The main purpose of this study, while introducing and describing the form and shape of the decorative patterns of the plasterworks of the Imamzadeh Karar of Isfahan, is to study the background of these decorative motifs and their origins. This research has been completed descriptively-analytically and with a comparative view and relying on field studies (referring to the National Museum of Iran, preparing images and designing them) and library studies.
DiscussionMost of the decorative motifs of Karar shrine, are consist of plant motifs such as rosette, grape leaves and clusters, artichoke leaf, pine fruit, tulip, four-leaf clover and palm leaf, and geometric motifs such as circle (pearl shape), star, triangular, zigzag and rhombic. Comparative studies on the plasterwork decorations of Sassanid sites, such as Hajiabad, Bishabour, Hesar Tappeh, Tappeh Mill, Chal Tarkhan, Shush, Taq-e Bostan, Hezar Castle in Nizamabad, Barz Qavaleh, Qala Gori, Yazdgerd Castle, Kish, etc., with the plasterworks decorations of the Karar shrine in Isfahan, reflect the direct influence of Sassanid art on Islamic plasterwork art. In the Islamic era, artists have correctly revealed the influence of Sassanid art by using subjects such as grape leaves, artichoke leaves, palm leaves, pearl patterns, etc. The decorations in this building, such as the plaster decorations of Nain Mosque, Isfahan Mosque, Robat Sharaf altars, Sangan Mosque, Alavian Dome of Hamedan, etc., are based on the foundations of Sassanid works. Most of these motifs in a wide range of Sassanid culture and civilization reflect aspects of pre-Islamic mythological beliefs in Iran. In the plaster decorations of the Karar shrine in Isfahan, the artists of the Islamic period, while imitating the designs of the Sassanid plasters, have presented innovations in combining the patterns and changing their decorative themes. Such an effect can be studied from the two perspectives of imitation, and imitation along with change and innovation. In the field of decorative motifs of the plasterworks of this shrine, borrowing Sassanid decorative motifs in terms of the type of motifs and their method of execution, which is mostly in the form of carvings and engravings, as well as the general characteristics of the Sassanid period plaster ornaments such as contrast, symmetry, and repetition, is a direct imitation of the Sassanid plaster art. However, in the field of innovations and executive changes of these designs in the decorative surfaces of this shrine, the combination of grape leaves and clusters with artichoke leaves, placing rosette buds inside concentric circles,ending the end of the circle curve with elements such as grape leaves, artichoke and palm with more edges and petals, the continuation of the motifs in an infinite extension and most importantly, the combination and placement of inscriptions with divine and religious themes pointed to these motifs. Therefore, the effect of plaster art of the Sassanid period on the bedding art used in decorating the interior surfaces of the Karar shrine building in Isfahan can be considered a direct and obvious effect along with innovations in the execution and composition of decorative designs.
ConclusionThe plaster decorations of the Imamzadeh Karar building in Isfahan, like the plaster decorations of buildings such as Nain Mosque, Isfahan Mosque, Robat Sharaf altars, Sangan Mosque, Alavian dome of Hamadan, etc., in the early Islamic centuries, are comprehensive examples of the influence of Sassanid plaster art on plaster art. Iran is in the Islamic era. Patterns such as vine with central stem and broad leaves, grape fruit, circular pearls, rosette, artichoke leaf, pine fruit, tulip, four-leaf clover, palm leaf, star motifs, rhombus and zigzag pattern are some of the motifs widely used in gypsum decorations in the Sassanid era with a very rich mythological background. Undoubtedly, being in the land of Iran, employing Iranian artists, the existence of cultural and artistic richness in this land, directly affected the cultural and civilization atmosphere of the divine religion of Islam. On the contrary, with the domination of Islam over Iranian culture and civilization, Iranian communities within Islamic culture, in order to grow and survive, lost their mythological look. During this period, inscriptions with religious and divine themes, along with plant and geometric motifs, showed the nature and dimensions of human existence under the domination of divine power. As mentioned, the influence of the art of plasterwork in the Sassanid period on the plaster art of the first Islamic centuries can be studied from two perspectives: imitation and imitation along with change and innovation. The plaster decorations of the Karar shrine in Isfahan show the imitation of Sassanid decorative motifs along with changes and innovations in the execution of decorative surfaces. These motifs should be considered as a comprehensive example of the transition of decorative motifs of Iranian plasterworks to the first centuries of Islam.Funding: There is no Funding support Authors' Contribution: The authors' participation in the preparation of this article is confirmed as follows; the findings were collected by Akbar Sharifinia and the analysis and comparative studies were performed by Majid Sarikhani and Akbar Sharifinia. Finally, all authors review the research results and approve the final version of the article.Conflict of Interest: Authors declared no conflict of interest.
Keywords: Karar's Shrine, Decorative Plastering, Decorative Drawings, Sasanian -
نشریه جستارهای باستان شناسی ایران پیش از اسلام، سال چهارم شماره 2 (پیاپی 8، پاییز و زمستان 1398)، صص 77 -92
هنر دوران ساسانی چکیده ای از هنر تمامی اعصار ایران و برداشتی از عناصر کهن ایرانی بوده است که در قالب ذوق و سلیقه هنرمندان آن دوره پا به عرصه وجود نهاده است. نقوش تزیینی از مشخصه ی آن است و یکی از تجلیات این نقوش در منسوجات ساسانی است که تاثیر عمیقی بر هنر ملل تاریخ گذاشت و از لحاظ زیبایی ظاهری و مفاهیم نمادینی که دارند به عنوان شاخصه مهم هنر ایران شناخته شده اند. نقوش حیوانی در منسوجات ساسانی بیش از سایر نقوش و نمادها خود را جلوه گر ساخته و این پژوهش به تحلیل نقشمایه های حیوانی در منسوجات این دوره پرداخته است. نتایج بیانگر آن است که بینش هنری جامعه زمان ساسانی، اعتقاد به اساطیر و آیین زردشتی بوده است که زیربنای اصلی خلق آثار هنری را در قبل از اسلام تشکیل می داده است. چرا که هرکدام از جانوران منقوش (گراز، گوزن، قوچ و...)، در بینش زردشتی و کتاب اوستا دارای معنای فلسفی خاصی هستند و بر همین مبنا مورد احترام مردمان آن زمان بوده اند. بنابراین نقوش این جانوران در دوران ساسانی به وفور دیده می شود و هرکدام از این جانوران حاوی معنا و اشارات خاصی برای مردم آن زمان بوده است. هنر دوران ساسانی چکیده ای از هنر تمامی اعصار ایران و برداشتی از عناصر کهن ایرانی بوده است که در قالب ذوق و سلیقه هنرمندان آن دوره پا به عرصه وجود نهاده است. نقوش تزیینی از مشخصه ی آن است و یکی از تجلیات این نقوش در منسوجات ساسانی است که تاثیر عمیقی بر هنر ملل تاریخ گذاشت و از لحاظ زیبایی ظاهری و مفاهیم نمادینی که دارند به عنوان شاخصه مهم هنر ایران شناخته شده اند. نقوش حیوانی در منسوجات ساسانی بیش از سایر نقوش و نمادها خود را جلوه گر ساخته و این پژوهش به تحلیل نقشمایه های حیوانی در منسوجات این دوره پرداخته است. نتایج بیانگر آن است که بینش هنری جامعه زمان ساسانی، اعتقاد به اساطیر و آیین زردشتی بوده است که زیربنای اصلی خلق آثار هنری را در قبل از اسلام تشکیل می داده است. چرا که هرکدام از جانوران منقوش (گراز، گوزن، قوچ و...)، در بینش زردشتی و کتاب اوستا دارای معنای فلسفی خاصی هستند و بر همین مبنا مورد احترام مردمان آن زمان بوده اند. بنابراین نقوش این جانوران در دوران ساسانی به وفور دیده می شود و هرکدام از این جانوران حاوی معنا و اشارات خاصی برای مردم آن زمان بوده است.
کلید واژگان: منسوجات, سشاسانی, نقوش حیوانی, نمادThe art of the Sassanid period is considered as an excerpt from the art of all ages of Iran. The art of this period is an expression of ancient Iranian elements that has come into being in the taste of the artists of that period. The most characteristic of Sasanian art is its decorative designs and one of the manifestations of these designs is in Sasanian textiles Which has had a profound impact on the different periods and had different nations of history in terms of the beauty of appearance and symbolic concepts. They are known as an important feature of Iranian art. Animal designs in Sassanid textiles are more than other motifs and symbols. This research is based on the fact that the species of animals in the Sassanid period was very much considered and analyzes these elements in the textiles of this course.The present paper is descriptive and analytical, and library and field design. The method of data collection is through library studies and field visits, because using valid documents can explain the general features of Sassanian mythology and study their traits and their role in shaping the contours of historical events and the reasons for their occurrence and the purpose of the field is to capture and document their images and analyze them The results indicate that the artistic insight of the Sasanian society has been a belief in Zoroastrian mythology and religion. Which formed the basis of the creation of artwork before Islam. Because each of the beast (hog, deer, ram, etc.), in the Zoroastrian vision and the Avesta book, have a certain philosophical meaning. And on that basis, they were respected by the peoples of that time. thus, the motifs of these animals are abundant in the Sasanian era and each of these animals contained some special meaning for the people of that time.They turned to the Zoroastrian ideology (its peak at the end of this period). The same worldview was created at that time which, they pay more attention to the role of birds and their symbolic meaning more than ever and the shape of the wing on their crown actually refers to their agorasity and extraterrestrialitya. They wanted to make people believe and legitimate. The Sassanid era has a special place in terms of the sanctity of plants (appeasement) in the structures of thought (myths), Because the myths of this continuum are from previous beliefs, one can be mentioned with Zoroastrianism, Mehri and Mani In all of them, the tree played a central role. At the entrance to the Taq, the role of the tree of life is depicted. Other mythological symptoms in takhost is the role of the crescent of the moon. The signs and the role of the crown of Sassanid rulers based on the crescent of the moon have a certain aspect of holiness and mythological status among the ancient Persians. Because many kings used to decorate their clothes, beds and crowns from the crescent of the moon.
Keywords: Textiles, Sassanid, Animal designs, Symbol -
نشریه جستارهای باستان شناسی ایران پیش از اسلام، سال چهارم شماره 1 (پیاپی 7، بهار و تابستان 1398)، صص 53 -62
تخت جمشید دارای دو دستگاه پلکان شرقی و شمالی است که بر بدنه پلکان شرقی تعداد 23 هییت نمایندگی به صورت نقش برجسته حک شده است. هییت بازرگانی مادها در غرب فلات ایران یکی از این هییت ها است که در میان این هییت ها بیشترین نفرات را دارد. این هییت در روز سلام نوروزی یک آمفورا، یک جفت جام، یک خنجر و دو جفت حلقه حمل می کنند که توسط یکی از افسران بلندپایه به سمت جایگاه هدایت می شوند. ما در این پژوهش با مطالعات کتابخانه ای، بررسی میدانی و موزه ای و رجوع به تارنمای موزه های داخلی و خارجی، کالاهای این هییت را با گونه های فلزی موجود در موزه های داخلی و خارجی تطبیق داده و مقایسه کرده ایم. یافته های پژوهش نشان می دهد که آمفورا و جام های این هییت در مراسم تشریفاتی و میهمانی های درباری استفاده می شده اند که از نظر تقسیمات فرم ظروف از نوع فرم باز دهانه گشاد هستند و هنرمندان هخامنشی برای ساخت چنین ظروفی از ورقه فلزاتی مانند طلا، نقره و گاهی مفرغ به شیوه چکش کاری، قلم زنی و قالب گیری و برای تزیین برخی گونه های فلزی آنها از نقوش جانوری، گیاهی، هندسی و ترکیبی استفاده می کرده اند. خنجری که این گروه آورده اند با وجود اینکه جزء ابزار رزم است و کارکرد نظامی دارد؛ اما به عنوان ارمغانی در روز سلام نوروزی، کاربرد تشریفاتی و رسمی دارد. دسته برخی گونه های فلزی این خنجر با کله جانوران حقیقی مانند شیر و گاو تزیین شده است. هنرمندان هخامنشی به چنین تزییناتی علاقه-مند بودند و برای ساخت این خنجر از روش قالب گیری و پرچ استفاده می کرده اند. هییت بازرگانی مادها علاوه بر ظروف و خنجر، حلقه هایی را نیز حمل می کنند که کاربرد تشریفاتی و رسمی داشته اند. این حلقه ها از طلا و نقره ساخته شده اند که در تزیین بعضی از گونه های فلزی آنها که در موزه های داخلی و خارجی هم موجود است، از کله جانوران حقیقی مانند شیر و گوزن و از گریفین به عنوان جانوری اساطیری استفاده شده است. لازم به ذکر است این حلقه ها طوری ساخته شده اند که کله هر دو جانور رو به روی یک دیگر قرار گرفته اند و قرینه هم هستند. در ساخت این حلقه ها از روش قالب گیری، قلم زنی و پرچ استفاده شده است. از آنجا که هنر دوره هخامنشی درباری بوده است و هنرمند هم آزادی عملی نداشت، بنابراین گونه های فلزی کالاهایی از قبیل آمفورا، جام، خنجر و حلقه ها که امروز در موزه های مهم جهان قرار دارند، مربوط به طبقه مرفه جامعه ایران در آن دوره بوده اندد و در تزیین این کالاها نقوش ترکیبی را به کار می بردند. بیشترین نقوش جانوری در گونه های فلزی کالاهای مزبور در موزه ها (آمفورا، جام، خنجر و حلقه) مربوط به شیر و گاو است که نمادی از قدرت و ثروت در هنر دوره هخامنشی بود.
کلید واژگان: پلکان, مادها, ظروف, خنجر, حلقهPersepolis has two sets of east and north staircases embossed on the east staircase of 23 deputations. The Median board of trade in the West of the Iranian Plateau is one of those that has the most people. The board carries an amphora, a pair of bowl, a dagger and two pairs of rings on the day of Nowruz, which are led by a senior officer to the post. In this study, we have compared the commodities of this board with the metal species found in domestic and foreign museums through library studies, field survey and museum reviews, and visiting websites of the museums. The findings of the study show that the amphorae and bowls of this board were used in ceremonial and court parties that they are open-plan form. the Achaemenid artists made such metal containers of gold, Silver and sometimes bronze and have been used hammering, engraving and molding methods. they have used animal, plant, geometric and combinatorial designs to decorate some of their metal species. The dagger brought by the group, although it is part of the combat tool and has a military function, is used as a ceremonial and formal ritual on the day of Nowruz. Handle of metal species of this dagger are decorated with real animal’s head like lion and cow. Achaemenid artists were interested in such decorations and used rivets and molding to make this dagger. In addition to containers and daggers, the Median board also carries rings that have formal and ceremonial use. These rings are made of gold and silver, which adorn some of their metallic species, which are also found in indoor and outdoor museums, using real animals such as lions and deer and griffin as a mythical animal. It should be noted that these rings are made so that both animals are facing each other and are symmetrical. The rings are made by molding, etching and riveting methods. Since the art of the Achaemenid period was courtly and the artist had no practical freedom, so the metal species of goods such as amphorae, bowls, daggers and rings that are nowadays in major museums of the world, had belonged to the affluent class of Iranian society at that time and they have used combinatorial motifs in the decoration of these goods. Most of the animal designs in the metal species of the goods in the museums (amphorae, cups, daggers and rings) relate to lion and cow that they are symbol of power and wealth in Achaemenid art
Keywords: Eastern stairs, The Medes board, containers, daggers, rings -
بافندگی، یکی از فنون اصلی ایل بختیاری است و دست بافته های آنها، دارای نقش های متنوع، شیوه ها و تکنیک های مختلف ملهم از ذهن هنرمندان هستند و طرح و نقش بافته ها، با فرهنگ و طبیعت منطقه بختیاری ها در ارتفاعات و دره- رودخانه های زاگرس ارتباط تنگاتنگی دارد و موقعیت جغرافیایی منطقه؛ به خصوص پیچ وتاب شبکه های ارتباطی و رودخانه ها و دیگر عناصر زیست محیطی، نقش شایان توجهی در شکل دهی به داده های باستان شناختی و نقش مایه های آثار هنری منطقه داشته است. یکی از این آثار هنری، نقوش دست بافته های عشایر بختیاری است. بهترین داده های باستان شناختی جهت تطبیق با نقش مایه دست بافته ها، سفال است. هدف از پژوهش، تحلیل نقش مایه های مشترک دست بافته های بختیاری با سفال های پیش از تاریخ منطقه جنوب غرب ایران است. روش تحقیق، توصیفی-تطبیقی همراه با تحلیل است و داده ها، از مطالعات اسنادی و بازدید میدانی (جهت دسترسی به نقش مایه دست بافته های بختیاری) حاصل شده اند و رویکرد پژوهش، تاریخی است. سوال پژوهش این بوده که تطبیق نقش مایه دست بافته های بختیاری با سفال (یافته باستان شناختی) جنوب غرب ایران در دوران پیش از تاریخ، چگونه قابل تبیین است؟ نتایج پژوهش نشان می دهند که نقوش دست بافته های بختیاری، ریشه در طبیعت پیرامون زندگی آنها، اعتقادات، فرهنگ و سنت های جنوب غرب ایران داشته و شباهت های بسیاری بین نقوش سفال و دست بافته ها وجود دارند و بسیاری از این نقش مایه ها نظیر؛ نقوش هندسی، گیاهی، انسانی، حیوانی و سایر نقوش نظیر؛ چلیپا، زنجیره خمپا (مئاندر) با نقوش سفالی پیش از تاریخ منطقه جنوب غرب ایران (جعفرآباد، جوی، بندبال، چغامیش، سوزیانا و محوطه های مس و سنگ چهار محال و بختیاری مانند تپه هفشجان، سورک و شهرکرد) تطابق داشته و بیشتر نگاره های پیش از تاریخ در کالبد سفال، به دست بافته های عشایر بختیاری راه یافته و ماندگار شده اند.
کلید واژگان: دست بافته, بختیاری, باستان شناسی, سفالA Comparative Study of Bakhtiari Nomadic Handwoven Motifs with Prehistoric Pottery of Southwest IranWeaving is one of the main techniques of the Bakhtiari tribe and their handwovens have diverse designs, techniques and methods inspired by the artists' minds and the design and pattern of woven materials are closely related to the culture and nature of the Bakhtiari area in the highlands and valleys - Zagros rivers. The geographic location of the area, especially the twist of communication networks and rivers and other environmental elements, have played an important role in shaping the archeological data and the artistic features of artworks: one of these works of art is the Bakhtiari nomadic handwoven motifs . The best archaeological data is for adhering to the motifs of handwoven and pottery. The purpose of this research is analyzing the common features of Bakhtiari handwovens with prehistoric pottery in the southwestern region of Iran to explain the subject. The research method is descriptive-comparative along with analysis and data is derived from library studies and field surveys (To access the Bakhtiari handwoven) and the research approach is historical. The research question is How can we explain the adaption of motifs of Bakhtiari handwovens with pottery (archaeological findings) in southwestern Iran in prehistoric era? The results of this study show that Bakhtiari handwovens are rooted in nature around their lives, beliefs, culture and traditions in southwestern part of Iran and there are many similarities between motifs of handwovens and pottery. many of thesemotifs such as geometric, plant, human, animal motifs and other, such as rood (Chilipa), Maander with prehistoric motifs in the southwest region of Iran (Jafarabad, Joy, Bandhal, Choghamish, Suziana, and Chaharmahal Bakhtiari province copper-stone period such as the Sourak hill, Khanmirza, shahrekord and the Hafshejan hill) are matched.
Keywords: Handwoven, Bakhtiari, Archaeology, Pottery -
نشریه باستان شناسی، سال سوم شماره 1 (بهار 1398)، صص 119 -128
بناهای بجای مانده از اواخر دوران قاجاریه و اوایل پهلوی شهرستان دره شهر، ازجمله شواهدی است که می توان با استناد به آن ها، تحولات نظامی، اجتماعی و اقتصادی آن دوران را درک کرد. اهداف اصلی این پژوهش، ابتدا توصیف ساختار معماری هریک از این آثار و سپس بررسی علل ساخت و درنهایت مطالعه الگوی پراکنش آن ها در این شهرستان است. بر این اساس پرسش های اصلی پژوهش عبارت اند از:1. پلان بناهای موردمطالعه از چه الگویی پیروی می کند؟ 2. براساس مطالعات تاریخی، دلایل ساخت این گونه بناها در شهرستان دره شهر چه بوده است؟ 3. الگوی پراکنش آن ها از چه عواملی پیروی کرده است؟ نتایج مطالعات به عمل آمده نشان می دهد، بناهای قاجاریه و اوایل پهلوی شهرستان دره شهر عبارت اند از قلعه پوراشرف از اواخر دوره قاجاریه و با تاریخ ساخت یا تعمیر و مرمت 1335 ھ.ق، خانه پهلوی میرغلام هاشمی و خانه پهلوی جهانگیرآباد که بر اساس منابع تاریخی این بنا نیز متعلق به همسر دوم میرغلام هاشمی بوده است. علل ساخت این گونه بناها در شهرستان دره شهر، ابتدا درگیرهای نظامی قشون دولت مرکزی به فرماندهی صیدمحمدخان پوراشرف با شورشیان منطقه بوده است. سپس با سرکوب این شورش ها و حاکم شدن میرغلام هاشمی، قلعه پوراشرف و سایر بناهای نوبنیاد کارکردهای دیگری یافته و محلی برای جمع آوری مالیات و رسیدگی به امور اجتماعی و اقتصادی منطقه شدند؛ بنابراین وضع مالیات بر تولیدات کشاورزی را می توان یکی از دلایل مهم و اصلی مکان گزینی این بناها در مناطق خوش آب و هوا و حاصلخیزی چون شیخ مکان، هاشم آباد و جهانگیرآباد دانست. این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی و براساس مطالعات میدانی و کتابخانه ای به سرانجام رسیده است.
کلید واژگان: دره شهر, قلاع, قاجاریه, اوایل پهلوی, معماری, الگوی پراکنشArchaeology, Volume:3 Issue: 1, 2019, PP 119 -128The historical buildings from the late Qajar and early Pahlavi periods of Darreh Shahr are the evidence based on which, one can understand the military, social and economic developments of these periods. The main objectives of this research are: first, to describe the architectural structures of each of these buildings, and second, to examine the reasons for their construction and, third, to study their distribution patterns in the region. Accordingly, the main questions of the study are: 1. What pattern does the layout of these buildings follow? 2. How explainable is, on the basis of historical studies, the reasons for the construction of these buildings in Darreh Shahr County? 3. What factors did their distribution pattern follow?The results of the study show that the historical buildings belonging to Qajar and early Pahlavi eras in Darreh Shahr County include Pour Ashraf Castle from the late Qajar period (date of construction or repair backs to 1335 AH), and houses of Mir Gholam Hashemi and Jahangir Abad from the Pahlavi period. The latter is assumed to be belonged to the second wife of Mir Gholam Hashemi. The initial reason for the construction of these buildings was the military conflicts between the regional rebellions and the military forces of the central government under the command of Seyd Mohammad Khan Pour Ashraf. Having the rebellions suppressed and with the accession of Mir Gholam Hashemi to power, the buildings of this type including Qal'eh-i Pour Ashraf and newly constructed buildings (Qal'eh-i Mir Gholam Hashemi and Qal'eh-i Jahangir Abad) served as places for tax collection and tackling socio-economic affairs. Finally, the increased importance of taxation on agricultural affairs, good-weathered, fertile-soil and water-filled areas such as Jahangir Abad and Sheikh Makan were the factors that advocated the construction of these buildings at these positions. They provided proper supervision of tax collection among nearby peasants and farmers. The methodology of this research is descriptive-analytic and has been conducted based on field and library studies.
Keywords: Darreh Shahr, Castle, Qajar, Early Pahlavi, Architecture, Distribution pattern -
زاگرس مرکزی و نواحی شرقی آن به لحاظ زیست محیطی شرایط به نسبت مناسبی برای شکل گیری استقرارهای باستانی دارند. از جمله نواحی شرقی آن می توان به دشت میان کوهی ملایر اشاره کرد که در مجاورت دشت های همدان، نهاوند و بروجرد قرار گرفته است. طبق شواهد باستان شناختی، شروع استقرار در این دشت از دوره مس و سنگ قدیم است؛ هرچند با بررسی های سال های اخیر، چندین محوطه از دوران نوسنگی نیز در منطقه شناسایی شده است. پژوهش حاضر به بررسی استقرارهای مس و سنگ و مفرغ حاشیه جنوب شرقی این دشت می پردازد. اساس این پژوهش بر مطالعه داده های باستان شناختی حاصل از بررسی این حوزه استوار است. تحلیل داده های جمع آوری شده الگوی استقراری محوطه ها با استفاده از نرم افزار ArcGIS، روش های آماری چندمتغیره، داده های مکانی رقومی و عوامل زیست محیطی به صورت تقسیم طبقات ارائه شده است. مطالعه میزان تاثیر و تاثر فرهنگ های مناطق هم جوار و تبیین تحولات اجتماعی فرهنگی حوزه بر اساس داده های باستان شناختی از دیگر مباحث مطرح در این پژوهش است. با توجه به مقایسه و تطبیق داده ها بیشترین ارتباطات فرهنگی منطقه با زاگرس مرکزی و دشت کنگاور بوده و با آنالیز خوشه ای، در هر دوره دو بافت پراکنشی در منطقه مورد مطالعه، براساس توزیع عناصر محیطی مشاهده شد.کلید واژگان: عصر مس وسنگی, عصر مفرغ, باستانشناسی, الگوی استقراری, ملایرCentral Zagros and its eastern regions have relatively a favorable environmental condition for the formation of ancient settlements. One of these regions is Malayer intermountain plain that is located in the vicinity of Hamadan, Nahavand and Boroujerd. According to archaeological evidence, beginning of the setteling in this plain is Chalcolithic period. However, recent studies have identified several sites of the Neolithic in the region. The present study examined the Chalcolithic and Bronze Age settlement pattern in the southwest of the region. The research is based on the study of archaeological data obtained from the fieldwork of the region. For achieving considered goals, we have used and analyzed geographical information, using Arc GIS 9.2 software and then, for interpretation of data, Excel software was applied. By establish a data bank for the study, which is in the form of geographical information system, we carried out analysis on spatial distribution of the sites. Study of the neighborhoods cultures impact based on archaeological data is the other issues in this research. According to the comparison of data it can be said that cultural interactions have been between the central Zagros region and Kangavar plains. Analysis of the data has also revealed a linear model of sites distributed along the rivers and irrigation canals.Keywords: Chalcolithic, Bronze Age Archaeology, Settlement pattern, Malayer, GIS Analytical Techniques, Linear Distribution
-
حوادث و بلایای طبیعی همواره تاثیرات مخربی بر سکونتگاه های انسانی وارد آورده و با تخریب ساختمان ها و زیرساخت ها، عوارض اقتصادی و اجتماعی بی شماری بر جوامع انسانی تحمیل می کنند. از جمله این پدیده های مخرب که از دیرباز فعالیت های بشری را تحت تاثیر قرار داده، پدیده زمین لغزش است که در نقاط زیادی از کره زمین خصوصا کشورهای کوهستانی مانند ایران خسارت های وسیعی به جوامع انسانی، مراتع و جنگل ها، خطوط ارتباطی، بناهای تاریخی و... وارد کرده است. امروزه اطلاعات زیادی در مورد علت وقوع و آثار ریخت شناسی برخی از نمونه های بارز این پدیده در دست است. مطالعات مربوط به این لغزش ها بیشتر در پی توصیف ابعاد، آثار ریخت شناسی و عوامل موثر در رویداد آنها بوده است. کمتر کسی به تاثیر مخرب آن ها بر استقرارهای انسانی تاکید کرده و تاکنون ویژگی ها، مشخصات، عوامل رخداد و مخاطرات این پدیده که در لایه های باستانی یک استقرار انسانی به وقوع پیوسته باشد، مورد مطالعه قرار نگرفته است. پژوهش حاضر با تلفیق داده های باستان شناختی حاصل از دو فصل حفاری نجات بخشی تپه مهرعلی فارس واقع در استان فارس و مطالعات میان رشته ای مرتبط، به بررسی پدیده ای نادر از یک زمین لغزش باستانی می پردازد. نتایج حاصل از حفاری های باستان شناسی، شواهد زمین شناسی و نیز ریخت شناسی تپه گویای وقوع تغییراتی در لایه های باستانی است. دامنه جنوبی تپه که با شیب تندی (درحدود 35 درجه) به رودخانه بالنگان می رسد، نشانگر رویداد یک زمین لغزش باستانی است که منجر به ترک استقرار در دوره ای از دوره های استقراری موجود در تپه شده است.کلید واژگان: زمین لغزش, مهرعلی, بالنگانNatural events and disasters always have a devastating impact on human settlements and incur economic and social effects on societies by destroying buildings and infrastructures. One of these destructive phenomenons is landslide that could damage communities, meadows and forests, communication lines, and monuments extensively in many parts of the globe, especially in mountainous countries such as Iran. Some information is currently available about the morphological cause and effects of some apparent cases. However, the destructive effects of this phenomenon on ancient settlements have not adequately been mentioned. This study examines an ancient landslide by combining data from two seasons of archaeological excavations of Tepe Mehr Ali, located in Fars province, and related interdisciplinary studies. The results of the excavations, geological evidence and morphology of the site indicate that the southern slope of the mound (about 35 degrees) to Balangan River, represent a landslide event leading to the abandonment of this site for some time during settlement periods.
-
بر اساس یافته های باستان شناختی، استفاده از موسیقی و ساخت آلات مربوط به موسیقی به دوره پارینه سنگی می رسد و در دوره های مختلف بعدی، نقش مایه ابزار و صحنه های مربوط به موسیقی روی دست ساخته های متعددی چون نقش برجسته ها، مهرها، ظروف مختلف و همچنین دیگر آثار فرهنگی، شناسایی شده و تداوم داشته است. از جمله تمدن هایی که دارای آثار و شواهد مربوط به موسیقی بوده اند، می توان به تمدن های میان رودان و ایلام اشاره کرد. در این پژوهش تلاش می شود تا با رویکردی توصیفی- تحلیلی، با استناد به مطالعات کتابخانه ای و داده های باستان شناختی و بازدید میدانی از آثار موزه ملی ایران، به تطبیق جایگاه موسیقی و نقش مایه های وابسته به آن در آثار بر جای مانده از تمدن های ایلام و میان رودان پرداخته شود. سوال اصلی پژوهش این است که تاثیر و تاثر آثار موسیقی تمدن های ایلام و میان رودان، بر اساس یافته های باستان شناختی چگونه قابل تبیین است؟ نتایج پژوهش نشان می دهد، موسیقی ایلام به طور رسمی در دوره ایلام قدیم، همانند میان رودان (بیشتر در دوره سومر) در راستای امور مذهبی شکل گرفته است؛ اما قبل از آن، به خصوص، در دوره ی آغاز ایلامی در زندگی روزمره کاربرد داشته است و به نوعی می توان اذعان داشت که تاثیر مذهب در موسیقی جوامع ایلام و میان رودان مشابه هم بوده و از سازهایی که از میان رودان به ایلام وارد شده است می توان به ساز چنگ و لیر و از تاثیرات موسیقی و ساز ایلام بر میان رودان می توان به ساز زهی اشاره کرد؛ از موسیقی ایلام اسناد مکتوب باقی نمانده است اما در تمدن میان رودان اسنادی از نگارش موسیقی یا همان نت نویسی کشف شده است.کلید واژگان: موسیقی, ساز, میان رودان, ایلام, نقش مایهAccording to the documents of beginning stage, music was referred to speech or religious rituals. The word music was in a bush of ambiguity at early documents. The later documents demonstrated that music is returned to the pre-historic and Paleolithic period. Moreover, ancient society evidences illustrate that music and art of making musical instruments dated back to pre-historic period. Evidences show that the iconography of musical instrument had been identified on many ancient artifacts such as seals, high reliefs, different containers. Since human can display his/her inner passions by voice and the regular sound of the nature which they received, they started to create music with a variety of cultural songs and began to make a musical instrument. One of the earliest documentation of ancient musicology during urbanization is from the Sumerian period in Mesopotamian civilization. No written musical evidences have remained from Elamite period, but there exist some documents of written musical notation discovered from the ancient Sumerian city of Ur and Nippur in 1800 BC and ancient city of Avkaryt, the coast of Syria in the ancient Babylonian period which reveals the importance of music. Mesopotamia and Elam civilization during different periods have impinged over each other. Therefore, it is evident that their clothing, reliefs, seals, etc., have influenced by each other. The main question of this paper is how to shed light on the effect of music on Elamite and Mesopotamian civilization and the effect of Elamite and Mesopotamian civilization on music, according to archeological evidences. This study aims to analyze the place of music and the remains of its related motifs and iconographies from Elamite and Mesopotamian civilization descriptively and comparatively by library study and field study of the remains in the National Museum of Iran. The musical instruments motifs of Elam and Mesopotamia serves similarities and differences which demonstrated the musical culture of both sides. It can be said that at the old Elamite period Elamite musical culture was formally influenced by religion, but in early Elamite period it was influenced by everyday life usage of music. And before it started during the Elamite clay Chaghamish trace of stamp shows the use of music in everyday life. The influence of religion on the musical culture of ancient societies of Elam and Mesopotamia is similar. The musical culture of the Old and Middle Elamite period is in accordance of Sumer and Babylon musical culture. Elam musical culture has influenced by Sumer and Babylon civilization and religion. However, harp and lyre are the transitional musical instruments of Mesopotamia, Sumer, and Assur, which has been exported to Elam, Elamite music, in the second millennium BC, was more advanced because they used independent instruments such as Strum Handle. The double chord handle strum instrument Assyria has been influenced by Elam music. Elam music is independent by itself and most of the time have affected on Mesopotamia. In addition, festive music began in the country, New Elam also has evidence that the festive music, including a PA Arjan's Cup, The influence of music Elam is interesting, because before it was music in the service of religion and not only musical instruments but also the operation of the Assyrian similar lyrical music can be seen. The terms are due to musical works from Elam, and compare it with its own adjacent land is Mesopotamia. Another notable animal motifs and forms, as well as musicians playing it is significant, Especially in October, one of Elam is there and Mesopotamia where the horses are busy playing the harp. Its show is all musical cultures.Keywords: Civilization Elam, Civilization Mesopotamia, Instrument, Music
-
باغ ایرانی از سابقه ای دیرینه در معماری ایران برخوردار است و قدمت آن به پیش از اسلام (باغ های پاسارگاد دوره هخامنشی) می رسد. این پژوهش به عناصر پایدار در معماری باغ ایرانی در دوره قاجار (باغ سیف الدوله شهرستان ملایر) پرداخته است. سوال پژوهش این است که عناصر معماری شکل دهنده باغ سیف الدوله کدام است؟ و فرضیه تحقیق مبتنی بر آن است که معماری باغ سیف الدوله به تاثیرپذیری از سنت باغ سازی رایج در اواسط دوره قاجار و به تاثیر پذیری از عناصر پایدار معماری ایرانی شکل گرفته است. روش تحقیق توصیفی و تحلیلی همراه با بررسی میدانی بوده است. نتیجه تحقیق بیانگر آن است نظام شکل گیری باغ ایرانی در طی دوره های مختلف مبتنی بر دیدگاهای دین اسلام و فرهنگ ایرانی و تاثیر پذیری از سنت باغ سازی قبل از اسلام ایران (متاثر از دین زردشت) می باشد و دو عنصر مهم پایدار معماری ایرانی یکی پرهیز از بیهودگی و دیگری درونگرایی در طراحی باغ سیف الدوله رعایت شده است.کلید واژگان: معماری, باغ ایرانی, سیف الدوله, ملایر, عناصر پایدار
-
استان چهارمحال و بختیاری از گذشته تاکنون پل ارتباطی مهمی میان دو منطقه ی فرهنگی جنوب و جنوب غرب ایران، فارس و خوزستان بوده است. برخلاف دیگر بخش های کوهستانی فلات ایران، این ناحیه از نظر باستان شناختی خیلی کم شناخته شده است. بخش میان کوه شهرستان اردل به دلیل دارا بودن ویژگی های طبیعی و جغرافیایی خاص در دوره های مختلف مورد توجه جوامع انسانی بوده است، در حقیقت موقعیت استراتژیک، دره های حاصلخیز، وجود منابع غنی آب های سطحی و زیرزمینی شامل رودها و چشمه ها، شرایط زیست محیطی مناسبی را جهت تشکیل استقرارها در این منطقه از گذشته تا به امروز فراهم کرده است. وجود دره-های میان کوهی حاصلخیز که به خوبی مشروب می شوند نیز موید این مطلب است. با وجود اینکه بخش هایی از آن به شکل فشرده در سال های اخیر بررسی، و صدها محوطه ثبت شده اند ولی آگاهی ما از استقرارهای کوچ نشینی و یکجانشینی دوره ی ساسانی میان کوه بسیار اندک است. بنابر اهمیت دوره ی ساسانی در این منطقه، شناخت الگوی استقرار، و تاثیری که محیط بر چگونگی ایجاد و پراکنش محوطه های این دوران داشته مورد توجه قرار گرفته است.
حدود 73 محوطه از این دوره شناسایی شد. با بررسی عواملی مانند ارتفاع، درصد و جهت شیب، رودخانه، مسیرهای ارتباطی، کاربری اراضی، ساختار زمین شناسی و گسل های منطقه، در مجموع دو نوع الگوی استقراری شناسایی شده است. استقرار دائم در این محوطه ها کمتر دیده می شود و با توجه به کوه های بلند و دره های عمیق در این شهرستان، محوطه ها بیشتر موقت هستند. تنها مواد فرهنگی به دست آمده از این محوطه ها سفال است که با مطالعه ی آنها اطلاعاتی در مورد استقرارهای مختلف فرهنگی و ساختارهای اقتصادی و اجتماعی و سیاسی حاصل می شود. با توجه به اینکه شهرستان اردل هم مرز با استان خوزستان است و آگاهی ما از دوره ی ساسانی بخش های مرتفع شرق زاگرس بسیار اندک است، مطالعه ی محوطه های ساسانی این دوره و مواد فرهنگی به دست آمده از سطح آنها ضروری است.کلید واژگان: کوچ نشینی, _ عوامل محیطی, میان کوه, سفال, ساسانیPersepolis annual rainfalls, sometimes had caused storing huge quantity of water in underground waterways and eventually damaging the waterways and palaces. The main aim of the excavation along the Persepolis canals outlet, (started from April 30, 2012 and continued for 112 days until August 20, 2012) was to open an urgent way ,among the mass of deposited soils of Persepolis previous excavations in south of the terrace, to led the stored water of annual rainfall in the underground canals, out of the PlatformFor the purpose of Excavation, a north - south trench (Started from outlet of the canals to the south where the soils of previous excavation was finished) with about 100 meters and with 4 meters width was designed. It was necessary to finish the operation in just one season of work, before that the annual rainfall of the region get started. With achieving to the main aim of the excavation in the end also a series of interesting findings, including new details on the Persepolis terrace wall and some waterways in the trench was detected.
Though, given the relatively similar levels of identified waterways with other Achaemenid structures in south area of the terrace and also due to the other discovered evidence, they can be dated to the Achaemenid era, it is difficult to understand their function and organization in south area of the terrace. Generally, discovered waterways can be considered as a part of Achaemenid structures system surrounding the Persepolis Platform. Nonetheless, its possible to say that Revealed evidence including direction of discovered canals and specially cut off waterways of No 2 and 3, perhaps indicating existence of a pond in south area of the terrace.Keywords: Sassanian, Miankoh, Pottery, Environmental factors, Nomadism -
عوامل محیطی همچون دوری و نزدیکی به منابع آب، پوشش گیاهی، اقلیم، شیب و مواردی از این قبیل در تمامی جهات زندگی مردمان دوران باستان، نقشی تعیین کننده داشته است. اختلاف در درجه اهمیت هر یک از این عوامل، می تواند از طرفی به دلیل شدت تاثیرات عامل و از طرف دیگر به دلیل نوع خاص معیشت و یا فرهنگ ناحیه باشد؛ اما آگاهی از این موضوع تنها با مطالعه یک محوطه امکان پذیر نیست، بلکه این گونه پژوهش ها مستلزم بررسی تمامی محوطه های یک منطقه جغرافیایی مشخص است. امروزه در مطالعات باستان شناختی، از اطلاعات بررسی های باستان شناختی استفاده می شود که این روش در مقایسه با حفاری، علاوه بر عدم تخریب سایت های باستانی، موجب صرفه جویی در هزینه و زمان نیز می شود. علاوه بر این، امکان مطالعه مجموعه ای از آثار به صورت واحد نیز از دلایل گسترش این گونه مطالعات است. در این پژوهش، اطلاعات حاصل از بررسی های باستان شناختی دشت میانکوهی سنقر وکلیایی و روابط بین استقرارگاه های ساسانی و محیط طبیعی هر یک از آن ها، با استفاده از برنامه های مورد استفاده در علوم جغرافیا و آمار، مورد تجزیه و تحلیل و ارزیابی قرار گرفتند. روش تحقیق به این صورت است که ابتدا اطلاعات وضعیت جغرافیایی دشت جمع آوری گردید، سپس با داده های مکانی محوطه های ساسانی تلفیق گردید. برای تلفیق داده های پژوهش از سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) و دیگر برنامه های آماری همچون Excel استفاده شد. نتایج پژوهش نشان می دهد که درصد بالایی از محوطه ها تحت تاثیر عوامل جغرافیایی شکل گرفته اند؛ به صورتی که اکثر محوطه ها از نظر ویژگی های محیطی از الگوی یکسانی تبعیت می کنند و از نظر مواردی چون: ارتفاع، میزان شیب، جهت شیب، نزدیکی به منابع، کاربری اراضی و وضعیت زمین شناختی، شرایط یکسانی دارند.کلید واژگان: الگوی استقرار, دوره ساسانی, شهرستان سنقر و کلیایی, GISEnvironmental factors play a decisive role in all aspects of human life. Obviously, this effect in ancient times has been caused because of the lack of advanced technologies, using environmental resources and control environmental impacts, since, most of the communities to find suitable living conditions, were constantly being migrating. Factors such as keep off and proximity to water resources, vegetation, climate, slope, and etc. had been integral role in the choice of lives location of the ancient people. The difference in the degree of importance of each factor can be due to intensity of element and on the other hand, the particular type of food or the culture of the area. But, the awareness of this issue which: What factors have involved in the selection the location of sites in a region, isnt possible only with study of area, but these studies are required to investigate all sites of a specific geographic area. Furthermore, studying possibility of set of works (effects) as a whole unit is the reason for the spread of these studies. Songhor city with 2308 square kilometers and geographical coordinates 47˚ 31ˊ to 47˚ 55ˊ east of the meridian of 33˚ 37ˊ Greenwich 5/0˚ 34ˊ north of the equator in the eastern Kermanshah province, located at an altitude of 1700 meters above sea level. This plain is neighbor to Kurdistan province from the north and north-west, with Hamadan province from east and with Kangavar and Sahneh city from South. In 2004 and 2009 two seasons archaeological survey was conducted in the Songhor and Koliaie plain and the result identified and recorded 286 ancient site. Further studies and typology of pottery compared with data obtained from sites with absolute chronology, showed that of these, 54 site was in Sassanian pottery effects. In this study, the data obtained from archeological analysis of Sonqor province is analyzed and the relationship between Sassanid settlements and their natural environments were evaluated by Programs used in the science of Geography and Statistics. The method is firstly collect the citys geographical position information then combined with spatial data of Sassanian sites. Merge data of this study, geographic information systems (GIS) and other statistical programs such as Excel were applied. The result shows that a high percentage of the area affected by geographical factors have been created. Most of sites follow the same pattern and characteristics of the environment, such as elevation, slope degree, slope, proximity to water resources, land using and geomorphology, have the same conditions. It should be noted that the same environmental conditions, sites which have a tendency towards the West part of the plain, in these circumstances, it is likely that the trend toward urban areas closest Dinawar (located in the northwest of the Sahneh plain), which are is improbable; But the proof of this issue need to more research in a larger area. The importance of this study is not purely Identifying of natural factors affecting the formation Sassanid settlements of Sonqor plain. But this study can be used as a model for the future in Archaeological surveys, in the same spatial- temporal condition to reduce the time and cost. Also considering that the Sonqor and Koliaie plain on the border of between the provinces of Kurdistan, Hamedan and Kermanshah have increased the importance of the study.Keywords: Settlement Pattern, Sassanid Period, Sonqor Plain, GIS
-
نقش مایه های تزیینی سنگ قبور، دریچه ای به دنیای افکار دینی و فرهنگی هر منطقه است. این پژوهش به واکاوی و تحلیل نقش مایه های سنگ قبور شهرستان دره شهر (قبرستان های مهدی صالح ماژین، ورکمره، کله جوب، قورقمربگ، شیخ مکان و قبرستان باباسیف الدین ارمو) پرداخته است. هدف اصلی این پژوهش، مطالعه نقوش تزیینی سنگ قبور قبرستان های شهرستان دره شهر است. این پژوهش، ضمن دسته بندی نقش مایه های تزیینی، به دنبال پاسخ گویی به این سوال است که مضمون و محتوای نقوش تزیینی سنگ قبور قبرستان های مورد مطالعه در ارتباط با فضای اجتماعی و فرهنگی شهرستان دره شهر چگونه تبیین و تفسیر می شود؟ روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی و همراه با مطالعات میدانی و کتابخانه ای است. نتایج پژوهش نشان می دهد نقوش تزیینی قبور زنان با مردان متفاوت بوده است و نقش مایه ها شامل مضامینی همچون شکار، مجالس هم نشینی، نشان دادن ابزارآلات روزمره زندگی (خنجر، تفنگ، شانه، قیچی، آفتابه لگن و...) و نقوش مذهبی (کتیبه های مذهبی و نقوش مهر و تسبیح) هستند و تکرار و همانندی نقوش در تمامی قبرستان های مورد مطالعه، نشان دهنده الگویی مشخص و حاکم بر طراحی و تزیین سنگ قبور است و مضامین نقوش بازتاب زندگی عشایری بر آثار هنری و درون فضای دینی تشیع در منطقه است.کلید واژگان: بررسی میدانی, دره شهر, سنگ قبور, نقوش تزیینیTombstones have been mirrors of the culture and customs of traditional societies in Iran. In pristine areas such as the city of the province of Ilam; Darreh-shahr, decorative motifs of tombstones are a gateway to the world of religious and cultural thoughts of the people of this land. The city Darreh-shahr cemetery tombstones are similar to other Iran regions and Abdanan tombstones in Ilam, Adorned with reliefs and decorative motifs, they are derived from the cultural, social and religious context of people who live in this area. The current study presents a survey and identification of Mahdi-Saleh-Majin cemetery tombstones, Var-kamareh, Koleh-jub, Qur-Qamarbeg, Sheikh-Makan and Babaseyf-e-din-Aramu cemetery a rural district in the central district of Darreh-Shahr County, Ilam Province, in order to examine these reliefs. The study was descriptive, analytical with field and library studies of low reliefs, meanwhile, through classification of tombstones reliefs which have been the case study, we attempt to find the answers of following questions: what type of reliefs or decorative motifs are used on the tombstones? How are these reliefs explained and interpreted in the social and cultural environment of city Darreh-shahr? The results indicated that reliefs of females tombstones are different from males and are classified in specific category with a variety of themes such as hunting, companion events, the quotidian tools: (dagger, gun, comb, scissors, ewer and washbasin, etc.) and religious reliefs: (religious inscriptions, seal designs and bead roll ). Repetition and similarity of reliefs in all the under study cemeteries are an indication of presence of a specific and predominant pattern in tombstones design and decoration in this region. Precisely, according to researchers, the study of these sort of disregarded monuments should be performed for a better realization of local culture in this area. A very interesting point in investigation and recognition of the under study reliefs is gender segregation which can be perceived based on design. Female graves are decorated with motifs such as scissors, double comb, Krkit (carpets comb) and mausoleums decorated with images of men hunting, one-sided comb, dagger or sword. Some exceptions can be seen among the tombstones and inscriptions decoration depending on the social status of the deceased person. In addition, the artist uses motifs that are tribal women's and men's specific features in this area, trying to show the important characteristics of a male or female and nomadic favorites such as hunting, carpentry, hospitality and ceremonies related to events such as guests hand washing with ewer and washbasin, making hookahs, etc., using this method, in the small surface of tombstones, visual recounting of the most important nomadic culture features of the region. The influence of religious culture (religious phrases and motifs with religious content) was discussed in the text, in addition, decoration of under study tombstones is quite tangible and visible to review. Finally, all of these designs and reliefs are the reaction of the nomadic life in the religious sphere. Today, due to negligence in the protection of these monuments, tombstones and burial culture of the region fade into oblivion and will be destroyed.Keywords: Darreh, Shahr, field studies, reliefs, tombstones
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.