مجید صفا
-
هدف
یکی از منابع استم سل جهت پیوند، سلول های بندناف می باشد،شیوع شکست کروموزومی یک رشته یا دو رشته یکی از موانع مهم در ثکثیر سلول های بندناف می باشد. شکست کروموزومی می تواند نتایج ناخواسته از جمله موتاسیون، مرگ سلولی را به دنبال داشته باشد. مطالعه کنونی به منظور بررسی صدمات به DNA و ژنهای مشارکت کننده در ترمیم DNA پس از کشت سلولی انجام شده شده است.
روش ها و متدها :
خون بندناف با روش MACS جدا شده با روش فلوسیتومتری مرگ سلولی بررسی شد. برای برسی شکست کروموزومی از روش comet assay استفاده شد
نتایجتعداد سلولها بعد از کشت به مدت سه روز 9/1 برابر شد. تعداد سلولهای مرده کم و قابل اغماض (2/0%) می باشد. با بررسی ژنهای دخیل در ترمیم DNA مثل KU70 ، KU80،RAD51 و XRCC1 مشخص شدافزایش قابل توجه ای نداشته است.
نتیجه گیریشکست کروموزومی قابل توجه و صدمه به DNA ملاحظه نشد.
کلید واژگان: Comet assay تست, ژن Ku80, ژن KU70Background and AimsThe occurrence of single and double-strand breaks of DNA damage is the major obstacle for proliferation under various environmental factors and, if not repaired, can result in many consequences, including mutation, cell death, and others. So, the present study was conducted to evaluate the damage of DNA and the expression status of DNA repair system genes before and after stem cell proliferation.
Materials and MethodsThe MACS method isolated the umbilical cord blood hematopoietic stem cells (UCB-HSCs). In order to investigate cell death, the study of Annexin V/PI was done by flow cytometry. Comet assay made observation and identification of DNA breaks, and the expression of genes normally involved in the repair of DNA breaks was evaluated by real-time polymerase chain reaction.
ResultsThe average number of stem cells increased by 1.9-fold after three days of proliferation. The apoptotic percentage of cells was negligible (less than 0.2%), and the purity of the CD34+ cells was reduced by about one-third in three days (67%). By examining the expression of DNA repair genes, including KU70, KU80, RAD51, and XRCC1, their increased fold change was not significant. In a microscopic examination of stem cells in the comet assay, there was no significant difference between DNA damage before (1.33% ± 0.31) and after (2.08% ± 0.92) replication.
ConclusionIn our investigation, neither DNA damage nor changes in the DNA break repair were observed. However, further studies are required to clarify the DNA break repair by recruiting more UCB-HSCs samples.
Keywords: Cord blood stem cells, DNA damage, Comet assay, Ku80, KU70 -
هدف از مطالعه حاضر مقایسه یک دوره تمرین تناوبی شدید با استقامتی تداومی بر بیان ژن mir-1 و IGF 1 در کاردیومیوسیت رت های دیابتی بود. 21 سر رت نر نژاد ویستار، پس از القای دیابت به صورت تصادفی به سه گروه هفت تایی (کنترل، استقامتی تداومی و تناوبی شدید) تقسیم شدند، برنامه تمرینی 5 روز در هفته به مدت 8 هفته بود، هر جلسه تمرین استقامتی 30 دقیقه دویدن با شدت 60 درصد VO2max و هر جلسه گروه تناوبی چهار تناوب سه دقیقه ای با شدت 90 درصد VO2max و یک دقیقه ریکاوری با شدت 30 درصد VO2max بین هر تناوب بود. بیان ژن IGF-1 و mir-1 از بافت بطن چپ، به وسیله روش qRT PCR سنجیده شد. نتایج نشان داد هر دو نوع تمرین سبب کاهش معنادار بیان ژن mir-1 نسبت به گروه کنترل شده است ، اما این کاهش در گروه تناوبی شدید نسبت به گروه استقامتی بیشتر بود (05/0P≥)؛ همچنین بیان ژن IGF-1 در هر دو گروه تمرینی نسبت به گروه کنترل افزایش معناداری یافته بود که این افزایش در گروه تناوبی شدید نسبت به گروه استقامتی بیشتر بود (05/0P≥). به نظر می رسد تمرین تناوبی شدید با سرکوب mir-1 می تواند مداخله موثری برای کاهش عوارض کاردیومیوپاتی دیابتی باشد.
کلید واژگان: تمرین ورزشی, کاردیومیوپاتی, IGF-1, microRNA-1This study aimed to compare high intensity interval training and continuous endurance training on the gene expression of mir-1 and IGF-1 in cardiomyocytes of diabetic rats. After induction of diabetes, 21 male Wistar rats were randomly divided into three groups (each group 7 subjects): control, continuous endurance training, high intensity interval training). The training program included 5 days a week for 8 weeks. Each endurance session consisted of 30 minutes of running with the intensity of 60% VO2max. Each interval session consisted of 4 intervals, each interval 3 minutes, with the intensity of 90% VO2max and 1 minute of recovery with the intensity of 30% VO2max between each two intervals. Gene expression of IGF-1 and mir-1 of left ventricle tissue was assessed by qRT PCR. The results showed that both types of training significantly reduced the gene expression of mir-1 compared to the control group, but this decline was severer in the high intensity interval group than the endurance group (P≥0.05). Also, the gene expression of IGF-1 significantly increased in both training groups compared to the control group but this increase was severer in high intensity interval group than the endurance group (P≥0.05). It seems that high intensity interval training can be an effective intervention to reduce the complications of diabetic cardiomyopathy by repression of mir-1.
Keywords: Cardiomyopathy, IGF-1, microRNA-1, Training -
مقدمهیکی از عوارض ناشی از دیابت، آتروفی عضلانی است، با توجه به نقش ورزش در کنترل عوارض بیماری دیابت، هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر پنج هفته تمرین تناوبی با شدت بالا (HIIT) بر بیان ژن های miR-23a و Atrogin-1 عضله ی دوقلوی موش های صحرایی نر دیابتی بود.مواد و روش ها14 سر موش صحرایی نژاد ویستار با میانگین وزن 10±260 گرم، پس از القای دیابت (تزریق 50 میلی گرم استرپتوزوتوسین به ازاء هر کیلوگرم وزن بدن) به شکل تصادفی به دو گروه شاهد (7 سر) و تجربی (7 سر) تقسیم شدند. برنامه ی گروه تجربی، اجرای HIIT شامل چهار تناوب سه دقیقه ای با شدت 85 تا 90 درصد VO2max و یک دقیقه ریکاوری با شدت 30 تا 35 درصد VO2max بین هر دوره ی تناوب بود. 24 ساعت پس از آخرین جلسه ی تمرین، حیوانات قربانی و بافت عضله ی دوقلو جدا شد و بیان miR-23a و Atrogin-1 با روش qreal timePCR مورد بررسی قرار گرفت.یافته هااجرای HIIT، بیان miR-23a و Atrogin-1 را در عضله ی دوقلو به ترتیب افزایش معنی دار و کاهش معنی داری داد (05/0p≤). هم چنین گلوکز پلاسما در گروه تجربی نسبت به گروه شاهد کاهش معنی داری یافت (05/0p≤).نتیجه گیریبه نظر می رسد تمرین تناوبی با شدت بالا به دلیل بهبود هایپرگلایسمی، می تواند با تغییر بیان miR-23a و Atrogin-1 عامل موثری برای کاهش عوارض دیابت، از جمله آتروفی عضلانی، باشد.کلید واژگان: دیابت, تمرین تناوبی با شدت بالا, عضله ی دوقلو, آتروفی عضلانی, miR-23a, Atrogin-1IntroductionOne of the complications of diabetes is muscular atrophy. Considering the role of exercise in controlling diabetes complications, the aim of the study was to evaluate the effect of five weeks of high intensity interval training (HIIT) on miR-23a and Atrogin-1 genes expression in the gastrocnemius muscles of male diabetic rats.Materials And MethodFor this purpose, diabetes was induced in 14 Wistar rats with an average weight of 260±10g by injection of Streptozotocin (50mg/kg). They were randomly divided into two groups, controls (n=7) and HIIT (n=7) group. The HIIT program included implementing four 3-minute sets at intensity of 85-90% VO2max and one-minute recovery between each set with intensity of 30 to 35% VO2max. Twenty-four hours after the last training session, animals were anesthetized, gastrocnemius muscles were removed and Mir-23a and Atrogin-1 genes expression was evaluated by quantitative REAL time PCR. Data were analyzed by using the Kolmogorov-Smirnov test and t-test with SPSS software, version 19 and Execle 2007 at a significance level of p≤0.05.ResultsAnalysis with independent t-test showed that the HIIT training caused a significant increase in expression of miR-23a and consequently significant decrease in expression of Atrogin-1 gene, compared to controls group.ConclusionEvidently high intensity interval training due to decrease of hyperglycemia, change in expression of miR-23a and Atragin-1 can be an effective intervention to reduce diabetes complications such as muscle atrophy.Keywords: Diabetes, High Intensity Interval Training, Gastrocnemius muscles, Muscle Atrophy, miR-23a, Atrogin-1
-
سابقه و هدفپیشگیری، درمان و کنترل سرطان با استفاده از مواد طبیعی در حال حاضر به عنوان یک استراتژی امیدوارکننده در نظر گرفته شده است. در این خصوص، کافئین که یک آلکالوئید پورینی موجود در گیاهان مختلف از جمله قهوه، کاکائو، کولا و چای می باشد، به دلیل مهار چند منظوره سرطان از جمله لوسمی ها به تازگی توجه زیادی به خود جلب کرده است.مواد و روش هادر یک مطالعه تجربی به منظور بررسی اثر کافئین در لوسمی پرومیلوسیتیک حاد، سلول های NB4 در غلظت های 1، 2 و 4 میلی مولار کافئین کشت داده شد و متعاقبا از آزمون های MTT، Caspase 3، BrdU cell proliferation assay و Quantitative Real-Time PCR جهت بررسی اثر کافئین در القای مرگ سلولی و مطالعه مکانیسم احتمالی آن استفاده شد. آزمون paired student t test و نرم افزار 16 SPSS جهت تحلیل داده ها به کار رفت.یافته هابررسی میزان ساخت DNA و بقای سلولی با استفاده از روش های BrdU و MTT، نشان داد که کافئین میزان تکثیر و بقای سلوهای NB4 را به صورت وابسته به دوز و زمان کاهش می دهد. هم چنین نتایج به دست آمده از این تحقیق نشان داد که افزایش دوز کافئین موجب القای فعال شدن آنزیم کاسپاز 3 و افزایش بیان mRNA ژن Bax و p21 می گردد.نتیجه گیریدر مجموع، با توجه به این که مشخص شد کافئین می تواند موجب مهار تکثیر و القای آپوپتوز در سلول های لوسمی پرومیلوسیتیک حاد NB4 شود، لذا می توان چنین نتیجه گیری کرد که مصرف کافئین به عنوان ماده ای در چای ممکن است یک عامل مفید جهت القای مرگ سلولی این سلول های بدخیم در مبتلایان به لوسمی پرومیلوسیتیک حاد عمل کند.
کلید واژگان: لوسمی پرومیلوسیتیک حاد, آپوپتوز, کافئین, کاسپازBackground And ObjectivesPrevention, control and treatment of cancer using natural materials currently have been considered as the promising strategy. In this regard, caffeine as a purine alkaloid found in various plants, including coffee, cocoa, cola and tea has recently attracted great interest because of its remarkable multifunctional inhibitory effects on cancers such as leukemia. Regarding the anti-cancer effects of caffeine, we sought to investigate the effectiveness of this methylxanthine alkaloid against NB4 acute promyelocytic leukemia cells.Materials And MethodsIn order to examine the effects of caffeine in APL, NB4 cells were cultured in the presence of different concentrations of caffeine subsequently, MTT, Caspase 3 activity assay, BrdU cell proliferation assay and quantitative real-time PCR were performed to assess the effect of caffeine on cell viability and the possible mechanisms of inducing cell death.ResultsEvaluation of DNA synthesis and cell survival using BrdU and MTT methods indicated that caffeine reduces proliferation and survival of NB4 cells in a dose and time dependent manner. The results of this study showed that elevation in the dose of caffeine induces caspase-3 activation and increases Bax and p21 gene mRNA expression levels.ConclusionsOverall, our data illustrate that caffeine inhibits cell proliferation and induces apoptosis in acute promyelocytic leukemia NB4 cells. Thus, it can be concluded that caffeine as a substance in tea may be a useful agent for induction of cell death in malignant cells of patients with acute promyelocytic leukemia.Keywords: Acute Promyelocytic Leukemia, Apoptosis, Caffeine, Caspases -
زمینه و هدفاستفاده از مولکول های غیر پپتید ی با وزن مولکولی پایین که واکنش بینp53 و تنظیم کننده منفی اش یعنی MDM2 را تخریب می کنند، یک راهکار درمانی جدید جهت درمان انواع مختلف سرطان هاست. یکی از این ترکیبات بنام RITA (Reactivation of p53 and Induction of Tumor cell Apoptosis)به پروتئین p53 متصل شده و با مهار تشکیل کمپلکس p53- MDM2 موجب افزایش سطح p53 و در نتیجه القای آپوپتوز در سلول های سرطانی می گردد. هدف از این مطالعه بررسی اثر RITA بر میزان القای آپوپتوز در سلول های NALM-6 می باشد.روش بررسیسلول های NALM-6 با غلظت های مختلف RITA در فواصل زمانی معین تیمار شدند. میزان بقای سلولی و آپوپتوز به ترتیب با استفاده ازروش MTT و رنگ آمیزی پروپیدیوم ایدید ارزیابی شدند. از تکنیک وسترن بلات جهت بررسی سطح پروتئین های p53 و p53 استیله، پروکاسپاز-3 و PARP فعال استفاده شد. در نهایت داده ها توسط آزمون تی زوجی آنالیز شدند.یافته هاRITA دارای اثر سیتوتوکسیک بر سلول های NALM-6 است. بررسی فلوسایتومتری حاکی از افزایش معنادار (05/0>P) درصد جمعیت سلول های آپوپتوتیک در ناحیه Sub-G1 در سلول های تیمار شده با RITA در مقایسه با سلول های کنترل بود. نتایج وسترن بلات نشان دهنده افزایش القای تجمع و استیلاسیون p53 در سلول های NALM-6 توسط RITA بود. همچنین RITA باعث آپوپتوز بواسطه افزایش فعالیت کاسپازها در سلول های NALM-6 گردید.نتیجه گیریRITA باعث القای آپوپتوز وابسته به p53 در سلول های لوسمی لنفوبلاستیک حاد پیش ساز لنفوسیت B(NALM-6) می شود.
کلید واژگان: RITA, p53, MDM2, آپوپتوز و لوسمی لنفوبلاستیک حادBackground And ObjectiveThe use of low-molecular-weight, nonpeptidic molecules that degrade the interaction between the p53 protein and its negative regulator MDM2 (Murine- double minute colon 2) is a new therapeutic strategy for treatment of various types of cancer. One of these agents is RITA (reactivation of p53 and induction of tumor cell apoptosis) which binds to p53 protein and inhibits formation of p53-MDM2 complex while induces apoptosis in tumor cells by increasing p53 protein levels. The aim of this study was to assess the possible in vitro apoptotic effects of RITA on pre-B ALL NALM-6 cells.Materials And MethodsNALM-6 cells were treated with different concentrations of RITA at different time intervals. The viability of NALM-6 cells and apoptosis was measured by MTT assay and PI staining, respectively. The level of p53, acetylated p53 as well as cleaved PARP and procaspase-3 were determined by Western blot in RITA-treated cells. The results were analyzed using Paired t test.ResultsRITA has cytotoxic effects on NALM-6 cells. Flow cytometry analysis indicated increased apoptotic cells in sub G1 region in treated cells (P < 0.05). The Western blot analysis revealed that protein expression levels of p53, and its acetylation increased in response to RITA. In addition, RITA-induced apoptosis associated with activation of caspase-3 and PARP cleavage.ConclusionThe results of this study showed that RITA induced p53-dependent apoptosis in pre-B ALL NALM-6 cells.Keywords: RITA, p53, MDM2, Apoptosis, ALL 1, Inaba H, Greaves M, Mullighan CG. Acute lymphoblastic leukaemia -
زمینه و هدف
ایندول تری کربینول(I3C) که در سبزیجات براسیکا یافت می شود خاصیت ضد سرطانی داشته و مکانیسم اصلی آن مهار فاکتور رونویسی هسته ای کاپا- B ((NF- k B است. از سویی دوکسوروبیسین به عنوان یک داروی شیمی درمانی در کنار القای آپوپتوز در سلول های سرطانی، باعث فعال شدن NF- k B می شود. این فاکتور رونویسی با القای بیان ژن های دخیل در بقای سلولی از آپوپتوز جلوگیری می کند و باعث کاهش نتایج درمان می شود. هدف از این مطالعه تعیین اثر I3C در همراهی با دوکسوروبیسین بر افزایش آپوپتوز در سلول های لوسمی لنفوبلاستیک حاد (NALM-6) است.
روش بررسیدر این مطالعه بنیادی، رده سلولی لوسمی لنفوبلاستیک حاد، گونه پیش ساز لنفوسیت B با غلظت های مختلف I3C برای 1 ساعت تیمار شد و سپس با دوکسوروبیسین 125 نانو مولار به مدت 24 ساعت مجاور گردید. بررسی محتوای DNA سلولی و رنگ آمیزی Annexin V-FITC برای ارزیابی میزان آپوپتوز انجام شد و با فلوسایتومتری مورد مطالعه قرار گرفت. بررسی داده ها با آزمون تی زوجی صورت گرفت.
یافته هانتایج بررسی سیکل سلولی نشان داد I3C به صورت سینرژیستی در همراهی با دوکسوروبیسین باعث افزایش سلول ها در ناحیه ی sub-G1 یا ناحیه مربوط به سلول های آپوپتوتیک می شود. بررسی فلوسایتومتری رنگ آمیزی Annexin V-FITC نیز نشان دهنده ی اثر I3C در افزایش سلول های آپوپتوتیک در همراهی با دوکسوروبیسین بود.
نتیجه گیرینتایج حاصل از این مطالعه نشان داد I3C به صورت سینرژیستی در همراهی با دوکسوروبیسین باعث افزایش القای آپوپتوز در سلولهای NALM-6 می شود.
کلید واژگان: ایندول تری کربینول, آپوپتوز, دوکسوروبیسین, لوسمی لنفوبلاستیک حادBackground And AimIndole-3-carbinol (I3C)، found in Brassica species vegetables، exhibits antitumor effects. It has been shown that I3C induces apoptosis in various cell types through inactivation of the nuclear factor-kappa B (NF- k B) pathway. Anthracyclines such as doxorubicin، is widely used in the treatment of hematological malignancies، induce apoptosis in tumor cells via DNA damage and activation of p53. However، NF- k B pathway that activated by anthracyclines as a part of DNA damage response can induce chemo resistance. In this study the apoptotic effect of doxorubicin in combination with NF- k B inhibitor I3C was assessed in acute lymphoblastic leukemia cells.
Materials And MethodsHuman pre-B acute lymphoblastic leukemia cell line، NALM-6 cells، were preincubated with various concentrations of I3C for1 hour and then treated with 125nM doxorubicin at 37 ° C for 24 hours. Cellular DNA content assay and Annexin V-FITC staining were performed by flowcytometry for evaluation of apoptosis.
ResultsDNA histogram analysis of NALM-6 cells indicates that combination of I3C with doxorubicin synergistically escalated the percentages of sub-G1 population cells (apoptotic cells) as compared to doxorubicin-only treated group. Annexin V-FITC staining showed that cotreatment of NALM-6 cells with I3C and doxorubicin increased the proportion of Annexin-V positive cells (early apoptotic cells) in comparison with the doxorubicin treated cells.
ConclusionThe results of cell culture treatments and cell death analysis by flowcytometry suggest that I3C synergistically potentiates doxorubicin-induced apoptosis in human leukemia NALM-6 cells.
Keywords: I3C, Apoptosis, Doxorubicin, Acute Lymphoblastic Leukemia -
زمینه و هدفدوکسوروبیسین از خانواده آنتراسایکلین ها به طور گسترده برای درمان بدخیمی های خونی استفاده می شود. یکی از اثرات جانبی این داروها، فعال شدن مسیر پیام دهی فاکتور هسته ای کاپا(B (NF-κB می باشد. NF-κB با افزایش بیان ژن های بقاء سلولی باعث کاهش پاسخ مورد انتظار می شود. در این مطالعه اثر ایندول تری کربینول به عنوان مهار کننده NF-κB بر تنظیم این فاکتور هسته ای و بیان ژن های هدف آن XIAP و Survivin در سلول های لوسمی لنفوبلاستیک حاد پیش ساز سلول (B (BCP- ALL بررسی شده است.مواد و روش هادر این مطالعه تجربی سلول های NALM-6 با غلظت های مختلف ایندول تری کربینول تیمار و سپس با دوکسوروبیسین 125 نانو مولار مجاور شدند. میزان آپوپتوز با رنگ آمیزی پروپیدیوم یدید و انکسین-V به کمک تکنیک فلوسیتومتری تعیین شد. تغییرات در پروتئین های p65، XIAP و Survivin در سلول های مجاور شده با ایندول تری کربینول و دوکسوروبیسین به کمک وسترن بلات مطالعه و بررسی داده ها با آزمون تی زوجی انجام شد.یافته هاایندول تری کربینول باعث افزایش معنی دار(P< 0.05) آپوپتوز در سلول های NALM-6 تحت تیمار با دوکسوروبیسین و ایندول تری کربینول در مقایسه با سلول هایی که تنها با دوکسوروبیسین مجاور شده بودند، می شود. هم چنین اثر مهاری ایندول تری کربینول بر تجمع هسته ای p65 و جلوگیری از افزایش بیان XIAP و Survivin القاء شده با دوکسوروبیسین به صورت معنی دار(P< 0.05) مشهود می باشد.نتیجه گیریایندول تری کربینول به عنوان یک ترکیب طبیعی می تواند باعث افزایش اثربخشی داروهای خانواده آنتراسیکلین از طریق مهار مسیر NF-κB شود. این درمان ترکیبی می تواند در بهبود BCP- ALL با مسیر فعال NF-κB مفید واقع شود.
کلید واژگان: ایندول تری کربینول, دوکسوروبیسین, لوسمی لنفوبلاستیک حاد, NF, κBBackgroundDoxorubicin is a chemotherapeutic agent still in widespread use in hematologic malignancies. A side effect of anthracyclines such as doxorubicin is the activation of nuclear factor-κB (NF-κB), a potent inducer of antiapoptotic genes, which may blunt the therapeutic efficacy of the drugs. In this study, the effect of indole -3-carbinol (I3C) on the activation NF-κB and the anti-apoptotic genes whose expression is regulated by NF-κB was assessed in NALM-6 cells.Materials And MethodsNALM-6 cells were preincubated with various concentrations of I3C and then treated with doxorubicin. Cellular DNA content assay and Annexin V-FITC staining were performed by flowcytometry for evaluation of apoptosis. For assessing the effect of I3C on the expression of XIAP, survivin, and nuclear p65 proteins, NALM-6 cells were pretreated with I3C and then incubated with doxorubicin. Whole-cell and nuclear extracts were prepared for Western blot analysis. A paired t - test was conducted to evaluate the results.ResultsDNA histogram analysis of NALM-6 cells indicates a combination of I3C with doxorubicin significantly escalated the percentages of sub-G1 population cells compared with doxorubicin -only treated group (P< 0.05). Annexin V-FITC staining also showed that cotreatment of NALM-6 cells with I3C and doxorubicin significantly increased the proportion of Annexin-V positive cells in comparison with the doxorubicin treated cells (P <0.05). The western blot analysis indicated I3C significantly inhibits both doxorubicin -induced nuclear translocation of p65 and the expression of doxorubicin-induced NF-κB target.ConclusionOur results indicated that using natural non-toxic inhibitors of NF- κB such as I3C in combination with anthracyclines might be a rational combination therapy for BCP-ALL cells in which NF- κB is constitutively active.Keywords: Doxorubicin, I3C, NF, κB, Pre, B acute Lymphoblastic Leukemia -
زمینه و هدفپروتئین (BAD (Bcl-2-associated death promoter عامل پروآپوپتوتیک بوده که در حالت فسفریله، عملکرد آپوپتوزی آن خاموش و در حالت غیرفسفریله از طریق اتصال و مهار پروتئین BCL-XL باعث پیشروی آپوپتوز در سلول ها می شود. ترکیبات افزایشدهنده ی cAMP، آپوپتوز القاشده توسط دوکسوروبیسین که نوعی داروی ضدتوموری است را کاهش می دهند. هدف از این مطالعه بررسی اثرات عوامل افزایش دهنده cAMP داخل سلولی فورسکولین و IBMX بر فسفریلاسیون پروتئین BAD در سلول های لوسمی لنفوبلاستیک حاد بود.روش بررسیسلول های رده ی لوسمی لنفوبلاستیک حاد پیش ساز B با عوامل افزایش دهنده ی cAMP به همراه داروی دوکسوروبیسین 250 و 500 نانو مولار به مدت 24 ساعت مجاور شدند. برای بررسی مرگ سلولی از رنگ آمیزی تریپان بلو و برای ارزیابی میزان آپوپتوز از رنگ آمیزی Annexin V-FITC با فلوسایتومتری استفاده شد. از تکنیک وسترن بلات برای بررسی بیان پروتئین BAD و تغییرات فسفوریلاسیون استفاده گردید. بررسی داده ها با آزمونPaired T- Test انجام شد.یافته هابررسی فلوسایتومتری کاهش معنادار آپوپتوز را در نمونه های تیمار شده با عوامل افزایش دهنده ی cAMP و دوکسوروبیسین در مقایسه با سلول های تیمار شده با دوکسوروبیسین به تنهایی نشان داد. نتایج وسترن بلات نشان داد که عوامل افزایش دهنده ی cAMP سبب فسفوریلاسیون پروتئین BAD گردد، همچنین داروی دوکسوروبیسین به تنهایی قادر به تغییراتی در فسفوریلاسیون پروتئین BAD نیست.
نتیجه گیرییافته های این مطالعه نشان داد که عوامل افزایش دهنده ی cAMP آپوپتوز القاشده با دوکسوروبیسین را از طریق فسفوریلاسیون پروتئین BAD در رده سلولی NAMLM-6 کاهش می دهد.
کلید واژگان: cAMP, لوسمی لنفوبلاستیک حاد, دوکسوروبیسین, فورسکولین, IBMXBackground And ObjectiveBAD (Bcl-2-associated death promoter) is a proapoptotic protein which in phosphorylated state is inactivated in terms of its apoptotic function while in dephosphorylated status causes proceeding of apoptosis via inhibition of BCL-XL. cAMP elevating agents attenuate Doxorubicin inducedapoptosis. The aim of this study was to assess the effects of cAMP elevating agents via Forskolin and IBMX on phosphorylation of BAD in Pre-B acute lymphoblastic leukemia (pre-B ALL) cells.Materials And MethodsNALM-6 cells were incubated with cAMP increasing agents along with two concentrations of Doxorubicin 250 and 500 for 24 hours. Assessment of cell death was performed by Trypan blue staining and apoptosis was assessed by Annexin V via flowcytometry. Western blot was used for evaluating the expression of BAD protein and phosphorylation changes. Data was analyzed by Paired t-test.ResultsThe flowcytometry analysis of Annexin V revealed that cAMP increasing agents in combination with Doxorubicin lead to decreased rate of apoptosis in comparison to Doxorubicin alone. Analysis of western blotting showed that cAMP increasing agents cause phosphorylate serine residues of BAD. The study also indicated that Doxorubicin alone is unable to alter the phosphorylation status of BAD.ConclusionResults of this study indicate that cAMP increasing agents attenuate doxorubicin-induced apoptosis via phosphorylation of BAD in NALM-6 cells.Keywords: cAMP, Acute lymphoblastic Leukemia, Doxorubicin, Forskolin, IBMX -
زمینه و هدفلوسمی لنفوبلاستیک حاد شایع ترین بدخیمی در کودکان محسوب شده و مهم ترین روش درمانی آن شیمی درمانی می باشد. راهبردهای جدید سرطان درمانی به منظور کاهش اثرات جانبی داروهای شیمی درمانی به کارگیری ترکیباتی را پیشنهاد می کند که مسیرهای پیام دهی را در سلول های بدخیم هدف قرار دهند. ایندول تری کربینول به عنوان یک ترکیب گیاهی با هدف قرار دادن مسیرهای پیام دهی سلولی خاصیت ضد سرطانی خود را در انواع مختلفی از بدخیمی ها اعمال می کند. هدف از این مطالعه بررسی اثر ایندول تری کربینول بر رده سلولی لوسمی لنفوبلاستیک حاد پیش ساز سلول B می باشد.مواد و روش هادر این مطالعه تجربی سلول های NALM-6 با غلظت های مختلف ایندول تری کربینول در فواصل زمانی معین تیمار شدند. تاثیر ایندول تری کربینول بر سیکل سلولی، با رنگ آمیزی محتوای DNA با پروپیدیوم ایداید و به کمک فلوسایتومتری مطالعه و تغییرات در بیان پروتئین های p21، p53 و c-Myc در سلول های تیمار شده با ایندول تری کربینول نیز با کمک تکنیک وسترن بلات بررسی شد. اختلاف بین گروه ها با آزمون تی زوجی مورد مطالعه قرار گرفت.یافته هاداده های سیکل سلولی افزایش معنی دار (p<0.05) جمعیت سلول های ناحیه G1 را در اثر مجاورت با ایندول تری کربینول در مقایسه با سلول های کنترل نشان داد. هم چنین نتایج وسترن بلات نشان دهنده اثر ایندول تری کربینول در افزایش معنی دار (p<0.05) بیان پروتئین های p21 و p53 و کاهش بیان پروتئین c-Myc بود.نتیجه گیریایندول تری کربینول می تواند با کاهش بیان پروتئین c-Myc و افزایش بیان پروتئین های p21 و p53باعث ایجاد توقف در مرحله G1 چرخه سلولی در سلول های لوسمی لنفوبلاستیک حاد پیش ساز سلول B شود.
کلید واژگان: ایندول تری کربینول, توقف فازG1, لوسمی لنفوبلاستیک حاد سلول BBackgroundAcute lymphoblastic leukemia (ALL) is the most common type of cancer in children. Currently, chemotherapy is the most effective method of leukemia cancer treatmentwhich has many side effects. New strategies in cancer therapy utilizecompounds that specifically target aberrant signaling pathways in order to reduce toxic sideeffects Indole-3-carbinl (I3C) found in vegetables has multiple anti-cancer properties because of its ability to modulate multiple cellular signaling pathways. In this study the molecular mechanism of the action of indole-3-carbinol on pre- B ALL cells was investigated.Materials And MethodsIn current study, NALM-6 cells were treated with different concentrations of I3C at specific times. Analysis of cellular DNA content was performed by flow cytometry for evaluation of cell cycle status. The protein expression of p21, p53 as well as c-Myc proteins was determined by Western blot in I3C-treated cells.ResultsCell cycle histogram analysis showed that I3C significantly increased the percentage of G1 cells compared with non-treated cells (control)(p<0.05). The western blot analysis also indicated I3C significantly up regulated p21, p53 expression and down regulated c-Myc expression (p<0.05).ConclusionThe G1 arrest induced by I3C is associated with down-regulation of c-Myc and up-regulation of p53 and its downstream target p21.Keywords: G1 arrest, Indole, 3, cabinol, Pre, B ALL -
مقدمهبا توجه به شیوع سرطان سینه در ایران، شیب صعودی این بدخیمی طی دو دهه گذشته، میزان مرگ ومیر بالای مبتلایان و از طرفی دیگر با توجه به مصرف خوراکی، ارزان بودن و دسترسی آسان عموم به عصاره گیاه خارمریم (milk thistle)، در این تحقیق برآن شدیم تا اثربخشی این فراورده گیاهی را بر روی سلول سرطان سینه رده MCF-7 بررسی کنیم.مواد و روش هابه منظور بررسی اثر silibinin در سرطان سینه، سلول های رده MCF-7 در حضور غلظت های مختلفی از دارو کشت داده شد. از آزمون های Microculture Tetrazolium Test، Immunobloting و Quantitative real-time PCR جهت بررسی اثر دارو بر تغییر بیان پروتئین و mRNA ژن های Bax وBc1-2 و همچنین القاء مرگ سلولی استفاده شد.یافته هابررسی میزان بقاء سلولی با استفاده از روش MTTنشان داد که silibinin رشد سلول های MCF-7 را به صورت وابسته به دوز و زمان کاهش می دهد. همچنین نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که silibinin میزان بیان mRNA ژن Bax را از نظر آماری به طور معنادار افزایش می دهد، در حالی که بر مقدار بیان ژن Bcl-2 تاثیری نداشت. همان طور که با توجه به نتایج real-time PCR انتظار می رفت، میزان بیان پروتئین Bax نیز از نظر آماری به طور معنادار افزایش داشت، در صورتی که در مقدار پروتئین Bcl-2 تغییری حاصل نشد.نتیجه گیریدر مجموع، نتایج حاصل از پژوهش انجام شده موید اثربخشی این مکمل گیاهی علیه سرطان سینه می باشد و با توجه به طبیعی بودن فراورده، هزینه پائین آن و امکان دسترسی عموم، وارد کردن این مکمل گیاهی در رژیم غذایی ممکن است در درمان سرطان سینه موثر باشد.
کلید واژگان: سیلیبینین, سرطان سینه, MCF, 7 cell, Bax, Bcl, 2BackgroundGiven the prevalence of breast cancer in Iran، the increased incidence of this malignancy during the past two decades، the high mortality rate of patients، and according to oral consumption، low cost and easy access to the public extracts of milk thistle، in this study we aimed to investigate the effectiveness of this herb on MCF-7 breast cancer cells.Material And MethodsIn order to investigate the effect of silibinin in breast cancer، MCF-7 cells were cultured in the presence of different concentrations of the drug. MTT assay، Immunoblotting، and quantitative real-time PCR were used to assess the effect of the drug on cell viability and the expression levels of mRNA and protein of Bax and Bcl-2 genes.ResultsEvaluation of cell survival using the MTT assay showed that silibinin reduced the viability of MCF-7 cells in a time and dose dependent manner. The results of this study showed that silibinin significantly increased levels of Bax mRNA expression، while the amount of Bcl-2 gene expression was not affected. As expected according to the results of real-time PCR، expression level of Bax protein was also increased significantly، whereas the Bcl-2 protein level was not changed.DiscussionOverall، the results of this study confirm the efficacy of this herb against breast cancer. Therfore، the milk thistle as a natural herb supplement with low cost and public access، could be effective in breast cancer therapy.Keywords: silibinin, breast cancer, MCF, 7 cells, Bax, Bcl, 2 -
مقدمه و هدفشناخت گروه های آللی و آلل های اختصاصی موجود در افراد پیامدهای مهمی را در پیوند عضو و سلول بنیادی و در مطالعات مرتبط با بیماری ها به دنبال دارد. کاربرد تعیین تیپ آنتی ژن های لکوسیت انسانی به روش مولکولی در پیوند عضو، کیفیت بهتری را در این امر ایجاد می کند و به تعیین سازگاری دقیق تر با نتایج بالینی بهتر منجر می شود. در این مطالعه تکنیک هیبریداسیون نقطه ای معکوس به عنوان یک روش ساده و سریع برای تشخیص آلل های گروه HLA-DRB1*01 راه اندازی شد.مواد و روش هاما به منظور تعیین تیپ آللی HLA-DRB1*01 با قدرت تفکیک بالا، آلل های این گروه را با استفاده از پرایمرهای اختصاصی گروه آللی تکثیر کردیم. تکثیر DNA در صورتی رخ می دهد که آللی به صورت کاملا مکمل با دو پرایمر انتخاب شده در DNA ژنومی وجود داشته باشد. این تکنیک اغلب منسوب به PCR-SSP است. سپس برای تشخیص اختصاصی این آلل ها (HLA-DRB1*0101،0102،0103،0104)، محصولات PCR نشاندار شده با بیوتین (با استفاده از پرایمرهای نشاندار با بیوتین) با پروب هایی که در انتهای 5 دارای گروه آمین بودند بر روی غشاء کربوکسیله شده هیبرید شدند. حضور محصولات PCR هیبرید شده با پروب اختصاصی، به وسیله استرپتواویدینکونژوگه با آلکالین فسفاتاز و سوبسترای NBT/BCIP ردیابی می شود.نتایجحضور هر کدام از آلل های اختصاصی به وسیله ظهور یک لکه روی غشاء شناسایی شد. نتایج به دست آمده حاصل از این تکنیک با روش های دیگر همخوانی داشت.نتیجه گیرینتایج ما پیشنهاد می کند که تکنیک RDB برای تعیین تیپ HLA، یک روش سریع و حساس با دقت زیاد است و برای موارد استفاده بالینی مناسب است.
کلید واژگان: لکه گذاری نقطه ای معکوس, تعیین سازگاری آنتی ژن های لکوسیت انسانی, قدرت تفکیک بالا, پیوندBackground and ObjectiveKnowledge of allele groups and specific alleles present in individuals has important implications in organ and stem cell transplantation and in disease association studies. In organ transplantation application of molecular HLA typing allowed to improve typing quality, leading to a more precise matching assessment with better clinical outcomes. In this study, we have developed the reverse Dot-Blot (RDB) hybridization technique as a rapid and simple method for detection of HLA-DRB1*01 group alleles.Materials and MethodsFor high-resolution typing of HLA-DRB1*01 group alleles, we performed amplification of the alleles of this group using allele-specific primers. Productive DNA amplification occurs if an allele perfectly be complementary to the two primers chosen is present. This technique is often referred to as PCR-SSP. Then for specific discrimination between these alleles (HLA-DRB1*0101, 0102, 0103, 0104), we hybridized PCR product, labeled with biotinylated primers during the amplification, with spots of immobilized probes on a membrane. Variety of immobilization methods could be used. We developed a covalent attachment between 5´-amino probes and carboxylated membrane surfaces. The presence of the PCR product bound to the specific probes at specific locations is detected using streptavidin-AP conjugate and NBT/BCIP as a chromogenic substrate.ResultsThe presence of each specific allele was detected by the appearance of a dot on the membrane. Obtained results were compatible with those of expected for standard allele samples. Furthermore, results obtained for several other samples which were typed by our technique, were confirmed using sequencing.ConclusionOur results suggest that HLA typing by RDB method has proved to be a high-resolution, high specificity, rapid and accurate, suitable for clinical application with a greater precision than serological techniques.
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.