محسن بهمنی
-
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش دینداری در کاهش رفتارهای پرخطر ورزشکاران عضو باشگاه های بدنسازی شهر تهران بود. پژوهش حاضر به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ نحوه گردآوری داده ها توصیفی از نوع همبستگی بود. ابزار پژوهش پرسشنامه های جمعیت شناختی، رفتارهای پرخطر (YRBSS) و دینداری بر اساس مدل گلاک و استارک (1965) بود. به منظور تجزیه و تحلیل یافته ها از نرم افزار اس.پی.اس.اس نسخه 21 استفاده گردید. جامعه مطالعاتی تمامی ورزشکاران رشته بدنسازی شهر تهران و حجم نمونه مطالعاتی با توجه به جدول مورگان 384 نفر بود که از میان 500 پرسشنامه توزیع شده، 418 پرسشنامه قابل استفاده برگشت داده شد. روایی پرسشنامه ها با استفاده از نظرات 11 تن از متخصصین حوزه علوم دینی و ورزشی تایید و پایایی ابزار نیز با توجه به انجام مطالعه پایلوت بر روی 30 نفر از ورزشکاران 75/0 بدست آمد. یافته های پژوهش نشان داد از میان ابعاد دینداری بجز بعد پیامدی، ابعاد اعتقادی، تجربی و مناسکی ارتباط معنی داری با بروز رفتارهای پرخطر در بین ورزشکاران بدنساز داشتند. علاوه بر آن یافته های آزمون رگرسیون نشان داد که بعد مناسکی توانایی پیش بینی معنادار بروز رفتارهای پرخطر را در بین ورزشکاران بدنساز شهر تهران داشت. با توجه به یافته های پژوهش می توان نشان داد که دینداری و توجه به اصول اعتقادی و مناسکی می تواند بسیاری از رفتارهای پرخطر ورزشکاران بدنساز را کاهش دهد.
کلید واژگان: دین, مناسک, ورزشکار بدنساز, رفتار پرخطر, باشگاهThe aim of the present study was to investigate the role of religiosity in reducing the risky behaviors of athletes who are members of Tehran's fitness clubs. The current research was applied in terms of purpose and correlational in terms of the method of collection. The tools of demographic research papers, risky behaviors (YRBSS) and religiosity were based on the model of Gluck and Stark (1965). SPSS version 21 software was used for analysis. The study population was all athletes in the field of bodybuilding in Tehran and the size of the study sample according to Morgan's table was 384 people, out of 500 questionnaires sent, 418 usable questionnaires were returned. The validity of the questionnaire was confirmed by using the opinions of 11 specialists in the field of religious and sports sciences, and the reliability of the tool was confirmed by conducting a pilot study on 30 athletes. The findings of the research showed that, apart from the consequences, in my opinion, belief, experiential and meaningful relationship with the occurrence of high-risk behaviors among bodybuilders. In addition to that, the findings of the regression test showed that after rituals, bodybuilding predicted the occurrence of high-risk behaviors among athletes in Tehran. According to the findings of the research, it can be shown that religiosity and attention to religious principles and rituals can reduce the risky behaviors of bodybuilders.
Keywords: Religious, Ritual, Risky Behaviors, Club, Body Building Athlete -
شناخت دوام طبیعی گونه های چوبی امری ضروری می باشد. کشور ایران نیز به لحاظ دارا بودن گونه های ارزشمند تجاری از این قائده مستثنی نمی باشد. به طور معمول دوام طبیعی چوب در شرایط آزمایشگاهی و میدانی با اندازه گیری مقاومت به پوسیدگی آن طبق دستورالعمل هایEN 113 و EN 252 تعیین می شود. با این وجود، نتایج حاصل قابل تعمیم به اغلب فرآورده های چوبی که در شرایط بدون تماس با خاک هستند نمی باشد. Meyer-Veltrup و همکاران در سال (2017) مدل جدیدی به منظور تعیین دوام طبیعی با تکیه بر شرایط اقلیمی در محیط آزمایشگاهی را ارائه کردند. در این مدل از دو فاکتور مقاومت ذاتی و قابلیت ترشوندگی استفاده می شود. مطالعه حاضر گونه چوبی راش (Fagus Orientalis) را به عنوان یکی از مهم ترین گونه های تجاری جنگل های هیرکانی انتخاب کرد تا با استفاده از مدل مقاومت دوام طبیعی آن را بررسی کند. نتایج حاصل چوب برون و درون راش را در دسته کم دوام و بی دوام (DC 4-5) قرار داد. چوب برون راش بعد از 1 و 24 ساعت غوطه وری بالاترین میزان جذب آب را نسبت به چوب درون نشان داد. بر اساس شاخص MLF 1/61 درصد از وزن چوب برون راش در مجاورت قارچ پوسیدگی سفید (T. versicolor) کاهش یافت همچنین کمترین مقدار کاهش وزن چوب برون و درون راش در مجاورت قارچ پوسیدگی سفید H. fragiforme ثبت شد. 5/43 درصد از شاخص MLF چوب راش هم در مجاورت میکروارگانیسم های خاکزی (TMC) کاهش یافت. بر اساس مدل مقاومت اولین نشانه های پوسیدگی پس از 312 و 294 روز مشاهده شد.
کلید واژگان: قابلیت ترشوندگی, مقاومت ذاتی, راش, مدل مقاومتRecognition of the natural durability of wood and industrial species of each country is essential and Iran is no exception to this rule because of valuable commercial species. Generally, the natural durability of wood is determined in the laboratory and field by measuring the decay resistance of wood according to EN 113 and EN 252. However, Meyer- Veltrup et al. proposed a new method entitled "resistance model" to estimate the natural durability with more accuracy which can be generalized to conditions without soil contact. In this model, two factors namely inherent resistance and wetting ability are used. Beech (Fagus orientalis) was selected as one of the most important commercial species in Hyrcanian forests to study its natural durability. The results showed F. orientalis heartwood and sapwood were less durable and non-durable (DC 4–5). Water immersion after 1 and 24 hours was highest for sapwood followed by heartwood. Based on the MLF index, 61 % of sapwood was attributed to the white fungus (T. versicolor) as well and the lowest MLF was caused by sapwood and heartwood by the H. Fragiforme. 43.5 % of MLF on beech wood is caused by terrestrial organisms (TMC). Based on the resistance model, the first signs of decay were observed after 312 and 294 days.
Keywords: Wetting ability, Inherent resistance, Fagus orientalis, Decay, resistance model -
مقاله حاضر به نقد کتاب اقتصاد کلان جونز که توسط جهانگرد و کرامت فر ترجمه شده است، می پردازد. در این راستا کوشش شده است که با استفاده از روش تحلیلی- توصیفی، کتاب از نظر محتوا و ترجمه مورد بررسی قرار گیرد. تحلیل محتوای اثر بیانگر مفید بودن آن جهت تدریس در دانشگاه است. معرفی مدل DSGE به صورت روان و ساده برای دانشجویان مقطع کارشناسی که به همراه یک نمونه کاربردی تشریح شده است، مهم ترین دستاورد کتاب محسوب می شود. همچنین مفاهیم اقتصاد کلان به سادگی و با توجه به حقایق آشکار شده ارایه گردیده است. عدم توجه به حل مثال های عددی و همچنین بیان مکاتب مختلف اقتصادی و نقش کتاب در این خصوص، از کاستی های متن اصلی به شمار می آید. انتشار کتاب به زبان فارسی به دلیل تحلیل های رویکرد کینزی های جدید، امری ارزشمند است. لیکن، ترجمه کتاب دارای نقایص بسیاری است که در برخی موارد، خوانش و فهم آن را با مشکل مواجه می کند. ضمن این که بخش هایی از نسخه اصلی که برای فهم مطالب ضروری است، ترجمه نشده است. لذا، پیشنهاد می گردد که متن ترجمه شده مجددا مورد ویراستاری قرار گیرد.کلید واژگان: اقتصاد کلان, ارزیابی شکلی, ارزیابی محتوایی, نقد کتاب, مکتب کینزی جدیدThe present article reviews Jones “Macroeconomics”, translated by Jahangard and Keramatfar. In this regard, an attempt has been made to examine the book in terms of content and translation using an analytical-descriptive method. Content analysis of the work indicates its usefulness for teaching at the university. Introducing the DSGE model in a fluent and simple way for undergraduate students, which is described with a practical example, is the most important achievement of the book. Also, the concepts of macroeconomics are presented simply and according to the revealed facts. Lack of attention to solving numerical examples as well as expressing different economic schools and the role of books in this regard are among the shortcomings of the main text. Publishing a book in Persian is valuable because of the analysis of the new Keynesian approach. However, translating a book has many drawbacks that in some cases make it difficult to read and understand. In addition, parts of the original version that are necessary to understand the content have not been translated. Therefore, it is suggested that the translated text be re-edited.Keywords: Macroeconomics, Formal Evaluation, Content Evaluation, Book Review, The New Keynesian School
-
بورون ها و ترکیبات بر پایه مس ترکیباتی هستند که به عنوان آفت کش و قارچ کش مورداستفاده قرار می گیرند. یکی از مشکلات اصلی این ترکیبات، آبشویی آسان آنها می باشد. لذا، هدف اصلی این تحقیق تثبیت و کاهش میزان آبشویی مواد حفاظتی با استفاده از روش کپسوله کردن می باشد. به همین منظور روش کپسوله کردن آفت کش ها (بوریک اسید و بردو) به وسیله پلیمر طبیعی کیتوزان به روش الکتروریسی انجام شد و ترکیبات جهت تیمار لایه های چوب صنوبر و ساخت تخته لایه استفاده شد. جهت ارزیابی عملکرد محصول نهایی، آزمون های فیزیکی (دانسیته، واکشیدگی ضخامت و جذب آب)، طیف سنجی تبدیل فوریه مادون قرمز و آزمون قارچ انجام شد. نتایج نشان داد که علی رغم بارگذاری اندک اسید بوریک و آفت کش بردو عملکرد لایه ها در مقابل تخریب قارچی موثر بود. اما بعد از آبشویی شدید از عملکرد آنها کاسته شد. اما لایه های تیمار شده با آفت کش های کپسوله شده عملکردشان را بعد از آبشویی به عنوان آفت کش در برابر قارچ حفظ می کنند. به طورکلی نتایج نشان داد که تکنیک کپسوله کردن آفت کش ها می تواند به طور قابل توجهی آبشویی آن ها را کاهش دهد و از طرفی به حفظ عملکرد آفت کش ها منجر شود.
کلید واژگان: تخته لایه, آفت کش, کپسوله کردن, خواص فیزیکی, آزمون قارچBorons and copper-based compounds are compounds used as pesticides and fungicides. One of the main problems of these compounds is that they easily be washed. Therefore, the main purpose of this study is to stabilize and reduce the leaching of protective materials using the encapsulation method. The encapsulation method of pesticides (boric acid and Bordeaux) was performed by natural chitosan polymer via electrospinning method and the compounds were used to treat poplar wood layers and make plywood. To evaluate the performance of the final product, physical tests (density, thickness swelling and water absorption), Fourier transform infrared spectroscopy and fungal tests were performed. The results showed that despite the low load of boric acid and pesticide, the performance of the layers was effective against fungal degradation. However, after severe leaching, their performance was reduced. The layers treated with the encapsulated pesticides retain their function as a pesticide against the fungus after washing. In general, the results showed that the technique of encapsulating pesticides can significantly reduce their leaching and on the other hand leads to maintain the function of pesticides.
Keywords: Plywood, Pesticide, Encapsulation, Physical properties, Fungal test -
هدف از پژوهش حاضر بررسی کارکرد ورزش در تحقق اهداف امنیت ملی و به طور خاص جنبش بی.دی.اس (تحریم، عدم سرمایه گذاری و بایکوت رژیم صهیونیستی) است. پژوهش حاضر به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ نحوه گردآوری داده ها کیفی (توصیفی تحلیلی) است. جامعه آماری شامل تمامی متون مرتبط با حوزه جنبش بی.دی.اس، ورزش و رژیم صهیونیستی و نمونه آماری برابر با 71 اثر مرتبط با حوزه ورزشی و سیاسی ایران و رژیم صهیونیستی است. یافته های پژوهش حاضر نشان دادند که ورزشکاران 23 کشور مسلمان به واسطه تجاوز این رژیم به خاک مردم فلسطین از حضور در برابر نمایندگان رژیم صهیونیستی در عرصه بین الملل خودداری و در کشورهای غیرمسلمان نیز به واسطه زیر پا گذاشتن حقوق بشر، بسیاری از چهره های مشهور ورزشی از فضای ورزش به عنوان اهرمی برای افزایش فشار بر سیاست ضدانسانی رژیم صهیونیستی استفاده می نمایند.
کلید واژگان: امنیت ملی, بایکوت, بی.دی.اس, تحریم, جمهوری اسلامی ایران, رژیم صهیونیستی, ورزشThe purpose of this study was to investigate the function of sport inachieving the goals of the BDS movement; The present study was qualitative (descriptive-analytical) in terms of applied purpose and in terms of data collection; The statistical population included all texts related to the field of BDS movement, sports and the Zionist regime and a statistical sample of 71 selected works in it. The findings of the present study showed that athletes from 23 Muslim countries refused to appear in front of the Zionist regime's representatives in the international arena due to the regime's aggression on Palestinian soil, and in non-Muslim countries due to human rights violations by many famous sports figures. They use the sports space as a lever to increase the pressure on the anti-human policy of the Zionist regime.
Keywords: BDS, boycott, national security, Sanctions, Sports, Zionist Regime -
هدف از پژوهش حاضر بررسی کارکرد ورزش در تحقق اهداف جنبش بی.دی.اس می باشد؛ پژوهش حاضر به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ نحوه گردآوری داده ها کیفی (توصیفی-تحلیلی) است. جامعه آماری شامل تمامی متون مرتبط با حوزه جنبش بی.دی.اس، ورزش و رژیم صهیونیستی و نمونه آماری برابر با 71 اثر منتخب در آن هست. یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد که ورزشکاران 23 کشور مسلمان به واسطه تجاوز این رژیم به خاک مردم فلسطین از حضور در برابر نمایندگان رژیم صهیونیستی در عرصه بین الملل خودداری و در کشورهای غیرمسلمان نیز به واسطه زیرپا گذاشتن حقوق بشر بسیاری از چهره های مشهور ورزشی از فضای ورزش به عنوان اهرمی برای افزایش فشار بر سیاست ضدانسانی رژیم صهیونیستی استفاده می نمایند.
کلید واژگان: تحریم, بایکوت, رژیم صهیونیستی, بی. دی. اس, ورزشThe purpose of this study was to investigate the function of sport in achieving the goals of the BDS movement; The present study was qualitative (descriptive-analytical) in terms of applied purpose and in terms of data collection; The statistical population included all texts related to the field of BDS movement, sports and the Zionist regime and a statistical sample of 71 selected works in it. The findings of the present study showed that athletes from 23 Muslim countries refused to appear in front of the Zionist regime's representatives in the international arena due to the regime's aggression on Palestinian soil, and in non-Muslim countries due to human rights violations by many famous sports figures. They use the sports space as a lever to increase the pressure on the anti-human policy of the Zionist regime.
Keywords: Sanctions, boycott, Zionist regime, BDS, sports -
درختان می توانند یک طیف وسیعی از منافع زیست محیطی، ارزش های زیباشناختی، تاریخی و گردشگری و مزایای اجتماعی، فیزیولوژیکی و اقتصادی را در بر گیرند و از طرفی دیگر این درختان باعث مخاطرات محیطی می شوند. هدف از این پژوهش کاهش متغیرهای کم اهمیت با روش های معیارهای تشخیصی خطرآفرینی درختان و تجزیه و تحلیل مولفه های اصلی در فرآیند مدل سازی ریسک سقوط درختان خطرآفرین نارون مورد مطالعه با روش شبکه عصبی است. بدین منظور به جمع آوری متغیرهای کمی و کیفی درختان نارون در خیابان سیدعلیخان اصفهان با روش آماربرداری صد در صد این درختان در سال 1397 پرداخته شد. نتایج حاصل از عدم حذف و حذف متغیرهای قطر درخت و تماس با خطوط انتقال برق در مدل های پیش بینی سقوط درختان خطرآفرین نشان دهنده این مطلب است که متغیرهایی که طی فرآیند مطالعه حذف شده اند، تاثیر قابل توجهی در پیش بینی سقوط درختان خطرآفرین نداشته ولی حذف متغیرهای یاد شده، باعث افزایش دقت و کاهش تعداد تکرارهای آموزش شبکه برای رسیدن به شبکه بهینه می شود و زمان رسیدن به شبکه عصبی بهینه، را کاهش می دهد. بنابراین می توان استفاده از مدل سازی سقوط درختان به منظور مدیریت فضاهای سبز شهری را پیشنهاد کرد.کلید واژگان: درخت نارون, درختان خطرآفرین, معیار تشخیصی خطرآفرینی, آنالیز مولفه های اصلی, شبکه عصبیTrees can cover a wide range of environmental, aesthetic, historical, tourism benefits and social, physiological, as well as economic benefits, however, the trees can cause environmental risks. The aim of current study was to reduce the insignificant variables by methods of index criteria of tree and analysis of the main components and then using the remaining variables in the process of modeling the risk possibility falling of elm tree by Neural Network Method. For this purpose, the quantitative and qualitative variables of elm trees were collected in Seyed Alikhan Street of Isfahan by counting 100% of these trees in 2018. The results of elimination of tree diameter and contact with power transmission lines in predictive models of risk of falling dangerous trees indicated that the variables that were eliminated during the study process did not have a significant effect on predicting the risk of falling dangerous trees. This creates a significant change in the accuracy of the model training data and decrease the number of repetitions of network training to reach the optimal network and reduces the time to reach the optimal neural network. Therefore, we recommended the use of tree fall modeling for management of urban green spaces.Keywords: “Elm tree”, “Hazardous Trees”, “Index Criteria of Hazardous Trees”, “Principal Components Analysis”, “Neural Network”
-
سابقه و هدف
فضای سبز به عنوان یکی از با ارزش ترین ارکان زنده کالبد شهری دارای اهمیت بالایی است. در برنامه ریزی و مدیریت این فضا، شناسایی و ثبت اطلاعات مربوط درختان کشت شده در خیابان برای ارزیابی احتمال بروز خطر ناشی از آن ها امری ضروری است. بخش بزرگی از درختان چنار1 کهنسال در شهرهای صنعتی و پرجمعیت در معرض انواع آلودگی های آب و هوایی، خشکسالی های مکرر و تنش های فیزیکی قرار دارند که سبب کاهش مقاومت این درختان می شود. شناسایی درختان در معرض خطر را می توان توسط انواع روش های آماری اولویت بندی کرد. یکی از مدل های آماری کمتر استفاده شده در این مورد، شبکه عصبی مصنوعی 2(ANN) است. بر همین اساس پژوهش حاضر به منظور ارزیابی و مدل سازی درختان چنار خطرآفرین فضای سبز خیابان کوالالامپور شهر اصفهان توسط ANN در سال 1397 انجام شد.
مواد و روش هادر پژوهش حاضر معیار شدت خطرآفرینی درختان چنار در خیابان کوالالامپور شهر اصفهان با روش آماربرداری صددرصد با استفاده از متغیرهای کمی و معیارهای شدت خطرآفرینی (کیفی یا عیوب) مورد مطالعه قرار گرفت. پس از تعیین سهم معیارهای خطرآفرین و درجه اهمیت آن ها در درختان چنار، آنالیز کروسکال – والیس3 بین تعداد درختان در معیارهای مختلف خطرآفرینی صورت گرفت. در مرحله بعد، درختان از نظر معیارهای خطرآفرینی وزن دهی شدند. سپس بر مبنای اعداد حاصل از وزن دهی بر اساس طبقه بندی تجربی به 5 طبقه ی خطرآفرین تقسیم شدند. همچنین به منظور پردازش داده های متغیرهای کمی، معیارهای شدت خطرآفرین، متغیر وزن دهی و طبقه های شدت خطرآفرینی از آنالیز مولفه های اصلی 4 (PCA) و شبکه پرسپترون چند لایه ی 5 (MLP) شبکه عصبی استفاده شد.
نتایج و بحثنتایج معیار شدت خطرآفرینی نشان داد متغیرهای زخم روی تنه و ریشه (83%)، وضعیت و ضعف ساختاری یا ضعف فیزیکی یا انحراف از راستای قایم (61%)، مشکل های ریشه (54%) و خشکیدگی شاخه و سرشاخه ها (50%) دارای سهم قابل توجهی هستند. همچنین در نتایج حاصل از آزمون کروسکال - والیس معیار شدت خطرآفرینی درختان چنار، مشاهده شد که تعداد درختان بین 4 طبقه بدون خطر یا سالم، خطر کم، خطر متوسط و خطر زیاد در سطح خطای یک درصد دارای اختلاف معنی دار هستند. نتایج مقایسه میانگین آزمون دانکن نشان داد که طبقات بدون خطر و خطر کم در یک دسته و طبقات خطر متوسط و خطر زیاد در دسته دیگر با هم در سطح خطای یک درصد دارای اختلاف معنی دار هستند. نتایج حاصل از PCA نشان دهنده این است که محور اول و دوم، 69/44 درصد از تغییرات کل را در برمی گیرند. پارامترهای وزن دهی و طبقات خطرآفرینی با خشکیدگی شاخه و سرشاخه ها، قطر درخت، پوسیدگی پیشرفته و زخم روی تنه و ریشه همبستگی بالا و مثبت را نشان دادند. به طور کلی دو متغیر زخم روی تنه و ریشه و خشکیدگی شاخه و سرشاخه ها از مهمترین متغیرهای موثر در تعیین شدت خطرآفرینی درختان چنار در منطقه مورد مطالعه در دو روش بیان شده هستند. با توجه به ضرایب تبیین بالای داده های آموزشی، اعتبارسنجی، ارزیابی و در نهایت همه داده های شبکه عصبی (999/0، 949/0، 996/0 و 991/0) و حداقل میانگین مربعات خطا (داده های آموزشی=052/0، ارزیابی=114/0 و اعتبارسنجی=044/0) در طبقه بندی شدت خطرآفرینی درختان چنار، دقت شبکه عصبی در پیش بینی طبقات شدت خطرآفرینی از سطح بسیار مطلوبی برخوردار است و همچنین منطبق بودن خروجی شبکه عصبی و داده های واقعی برهم دال بر کیفیت مناسب شبکه است.
نتیجه گیریبا توجه به نتایج روش های معیارهای تشخیصی خطرآفرینی و تجزیه و تحلیل مولفه های اصلی، دو متغیر تاثیرگذار زخم روی تنه و ریشه و خشکیدگی شاخه و سرشاخه ها به طور مرتب بر روی درختان چنار مورد بازبینی قرار گیرد. همچنین تصمیم گیران از روش شبکه عصبی برای شناسایی و تشخیص شدت خطرآفرینی درختان چنار استفاده نمایند. بنابراین می توان این روش را به عنوان راهکاری مناسب و سودمند در مدیریت فضای سبز شهری و اقدام های پیشگیرانه پیشنهاد نمود.
کلید واژگان: جنگلداری شهری, معیار شدت خطرآفرینی, آنالیز مولفه های اصلی, شبکه عصبی پرسپترون چند لایهIntroductionAs one of the most valuable parts of a municipal system, the green space has long been praised. For that matter, all the data related to street-side trees must be assessed and recorded. A large part of old plane trees (Platanus orientalis) planted in industrial, dense populated cities are subjected to all kinds of air and water pollutions, frequent droughts and various physical stresses, which make them less likely to sustain. Identification of the most vulnerable tree individuals can be prioritized by a variety of statistical methods. A less applied statistical model in this field is the Artificial Neural Network (ANN). In this study, we present the results of applying ANN model in risk assessment of plane trees planted along Kuala Lumpur Avenue in Isfahan in 2018.
Material and methodsIn the current study, the risk level of keeping plane trees in Kuala Lumpur Ave. Isfahan was studied using data acquired by a full survey method, and using quantitative tree body proportions and few risk factors (qualitative or imperfect properties). Following coining the share of each of seven hazard criteria and their trio importance indices, a Kruskal-Wallis test compared the number of trees in different risk levels. Then, all the trees were scored via the biased levels of their risk level. Accordingly, based on the weighted scores, they were divided into five hazardous categories. To develop an understanding of the quantitative variables, risk factors, weight parameters, and hazard classes, we carried out a principle component analysis (PCA) and a multi-layer perceptron (MLP) network procedure.
Results and discussionThe results of the proportion of each hazard index revealed the importance of the trunk and root wounds (83%), the structural tree weakness (61%), root problems (54%), and branch and twig dieback (50%). Also, results of Kruskal-Wallis test showed that the risk levels of the planted trees can be significantly classified into four classes of: with no risk or healthy, low, moderate, and high-risk classes, at one percent error level. The results of Duncan's mean test showed that the number of trees in no risk and low-risk classes were significantly higher than the other classes at one percent error level. The results of the PCA indicated that the first and second components explained 44.69 percent of the total variation. The risk and weighting parameters of the branch and twig dieback, the tree diameter, advanced decay, and wound on the trunk and root were highly and positively correlated. In general, the two variables of the trunk and root wounding, as well as branch and twig dieback, were among the most important variables in terms of risk assessment of the plane trees. The high coefficient of determination values of training, validation, verification, and finally, all neural network data (0.999, 0.949, 0.996, and 0.991) and the least mean square error values (training data = 0.052, verification 0.114, and validation = 0.044) indicated the accuracy and desirability of the ANN in the prediction of the risk classes for street side trees.
ConclusionAccording to the results of risk assessment diagnostic criteria and main components analysis, the two variables of trunk wound and root and branch mortality of plane trees should be regularly reviewed. Moreover, decision-makers may use the neural network method to identify and detect the risk possibility of planted trees. Therefore, this approach can be proposed as a suitable and useful solution in urban green space management and preventive measures.
Keywords: Urban forestry, Risk level criterion, Principle component analysis, Multilayer perceptron network -
زمینه و هدف
پایش زیستی یکی از روش های ارزان و ساده برای بررسی کیفیت محیط زیست است. فعالیت های ناشی از ترافیک وسایل نقلیه باعث ورود مقادیر فراوانی از فلزات سنگین به اتمسفر می شود. استفاده از گونه های گیاهی به عنوان شاخص پایش زیستی می تواند در ارزیابی و کاهش آلودگی هوا و فلزات سنگین موثر باشد. هدف از این مطالعه بررسی انتخاب بهترین گونه های چوبی جاذب فلزات سنگین سرب، روی و کادمیوم در برگ گونه های درختی و درختچه ای سرو خمره ای، نارون، زبان گنجشک و برگ نو در چهار منطقه با سطوح ترافیکی مختلف در سطح شهرستان شهرکرد است.
روش بررسیبرای این منظور از درختان واقع در خیابان های با ترافیک بالا (خیابان کاشانی، خیابان سعدی، ترمینال مسافربری) به عنوان مناطق آلوده و دانشگاه شهرکرد به عنوان منطقه شاهد در دو مقطع زمانی متفاوت (اواخر بهار و اواخر تابستان) اقدام به نمونه برداری از برگ های درختان مذکور شد.
یافته ها:
نتایج نشان داد که مقدار تجمع فلزات سنگین در منطقه آلوده (خیابان کاشانی) با اختلاف معنی داری در سطح 99 درصد بیش تر از مناطق دیگر می باشد. همچنین بیش ترین مقدار انباشت فلز سرب و روی در برگ گونه ی برگ نو با مقادیر 47/ 5 و 68/32 میلی گرم بر کیلوگرم و کادمیوم با مقدار 84/1 میلی گرم بر کیلوگرم در برگ گونه ی سرو خمره ای مشاهده گردید.
بحث و نتیجه گیری:
بر اساس نتایج به دست آمده، گونه های برگ نو، سروخمره ای، نارون و زبان گنجشک به عنوان بهترین گونه های چوبی جاذب فلزات سنگین، در فضای سبز شهرکرد معرفی می شوند.
کلید واژگان: گونه های درختی, پایش زیستی, فلزات سنگین, ترافیک شهری, شهر شهرکردBackground and ObjectiveBiomonitoring is a simple and inexpensive method for assessment of the quality of the environment. Vehicle emissions introduce high levels of heavy metals into the atmosphere. The use of plant species can be effective in assessing and decreasing air pollution and the levels of heavy metals. This research was conducted to select the best accumulator of lead, zinc and cadmium in the leaves of four tree species, namely Thuja Orientalis, Ulmus umbraculifera, Fraxinus Rotundifolia and Ligustrum Ovalifolium,in four areas in the city of Shahrekord, Iran, with different traffic levels.
MethodFor this purpose, testing was conducted in areas with high levels of traffic (Kashani Street, Saadi Street and Shahrekord Terminal) as polluted areas, and Shahrekord University served as control area. In two periods, at the end of spring and the end of summer, leaves were sampled.
FindingsResults showed that heavy metal levels in one polluted area, Kashani Street, were higher than in other areas. Also, the highest level of lead and zinc accumulation was observed in the leaves of Ligustrum Ovalifolium with levels of 5.47 and 32.68 mg/kg. The highest level of cadmium, 1.84 mg/kg, was observed in the leaves of Thuja Orientalis.
Discussion and Conclusionsaccording to the results,Ligustrum Ovalifolium, Thuja Orientalis, Ulmus Umbraculifera and Fraxinus Rotundifolia were introduced as the best wood species for accumulating heavy metals.
Keywords: Tree species, Biomonitoring, Heavy Metals, urban traffic, Shahrekord Township -
درختان مورد استفاده در فضای سبز شهری به خاطر ویژگی هایی از جمله زیبای، بالا بردن کیفت هوا و... که دارا می باشند، دارای اهمیت بسیاری در شهرها هستند، لذا حفظ آنها اهمیت ویژه ای دارد. همه ساله خسارات زیادی در اثر سقوط درختان به وجود می آید لذا بررسی علل وقوع این حوادث دارای اهمیت است. از راه های جلوگیری و کاهش خسارات، بررسی وضعیت درختان قبل از وقوع حادثه می باشد. بررسی عیب های درختان نظیر پوسیدگی، حفره و شکاف در تنه درخت که موجب کاهش مقاومت تنه و تاج درختان در برابر نیروهایی ناشی از عواملی مانند باد، طوفان و برف می شود. به همین جهت ارزیابی وضعیت درختان در فضای سبز شهری و معابر از اهمیت ویژه ای برخوردار است. از جمله روش های بازرسی غیر مخرب عیب های تنه درختان، میتوان به توموگرافی اشاره کرد. در این بررسی از روش توموگرافی به همراه روش های کمی و کیفی جهت تشخیص عیب های فیزیکی تنه درختان مورد بررسی استفاده شده است. در این روش، با توجه به سرعت عبور موج صوتی از درون تنه (دستگاه توموگرافی)، یک تصویر رنگی از سطح مقطع تنه درخت حاصل می شود. در این تصویر رنگ ها نشانگر بزرگی و وضعیت محل قرارگیری عیب هایی نظیر پوسیدگی، حفره، شکاف و... می باشد. نتایج کار نشان داد که بخشی از درختان در معرض پوسیدگی درونی قرار دارند که با چشم دیده نمی شوند. لازم است جهت جلوگیری از خطرهای احتمالی و کاهش خسارات نسبت به سال های گذشته اقدامات اصلاحی و ترمیمی روی درختان و همچنین هرس کاری های اصولی و انجام عملیات مناسب بعد از آن صورت بگیرد.
کلید واژگان: ارزیابی خطر آفرینی درختانThe use of natural resources in the international space, the use of different places in cities, having a high position, raising the price of air, and so on. . All reputable experts are in favor of Sava and can change you, so ask for support as they can visit. From the ways presented and the assessment of the damages, the position of the village is decided before the accident. By using natural resources, holes and gaps in the solitude provided to you have been able to power the crown of God and can use wind, storm and snow. That way you can have limited views. He also pointed to tomography as a method of providing unobstructed inspection of the trunk. In this case, you can buy other materials using the tomography technique along with various assessment methods and the ability to diagnose the physical defect of the trunk. In this way, given the limited velocity of the sway wave of the trunk machine, a color image of the trunk cross section can be obtained. In this image it is possible to use large marker colors and positioning troubleshooting such as rot, cavities, gaps, etc. You can do this using human resources. In this case, you can use the risks and potential damages to the elderly to correct and repair them, and you can use them.
Keywords: decay, urban forestry, tomography, Shahre-kord -
درختان فضای سبز شهری به رغم ارایه طیف وسیعی از منافع زیست محیطی، زیباشناختی، اجتماعی، فیزیولوژیکی و اقتصادی می توانند باعث خطرات جانی و مالی برای شهروندان شوند. اهداف این تحقیق برآورد احتمال خطر سقوط درختان نارون و مدل سازی آن از طریق شبکه عصبی و رگرسیون لجستیک است، بدین ترتیب 129 اصله درخت نارون در خیابان شریعتی شهرکرد بررسی شدند. برای این منظور، متغیرهای قطر و ارتفاع درخت، شاخه و سرشاخه های خشکیده، شکاف یا ترک، وضعیت و ضعف ساختاری، مشکلات ریشه و پوسیدگی تنه و شاخه به عنوان متغیرهای مستقل و طبقه شدت خطرآفرینی درختان نارون به عنوان متغیرهای وابسته در مدل شبکه عصبی مصنوعی و رگرسیون لجستیک استفاده شدند. در این پژوهش از شبکه پرسپترون چند لایه با 5 نورون در لایه ورودی، یک لایه پنهان با 20 نورون و یک نورون در لایه خروجی استفاده شد. نتایج نشان داد که رگرسیون لجستیک نتوانست بین متغیرهای مستقل و طبقه شدت خطرآفرینی درختان نارون برازش خوبی را انجام دهد. در صورتی که شبکه عصبی قادر بود مدلی مناسب را برازش دهد. به طور کلی شبکه عصبی با کارایی مناسب و بالا در مقایسه با روش رگرسیون لجستیک، برای پیش بینی خطر سقوط درختان نارون، مناسب تر بوده است.کلید واژگان: معیارهای تشخیصی خطرآفرینی, تجزیه و تحلیل مولفه های اصلی, ضریب تبیین, منحنی مشخصه عملکرد, شاخص کاپاIntroduction Urban green space plays an important role in city functioning and its lacking can lead to city life disruption. Urban green space trees include a wide range of environmental, aesthetic, social, physiological and economic benefits. Tree falling due to various factors, especially storms and high-speed winds, can cause severe economic damage, even endangers public health and safety, which is very important due to their widespread presence, especially in the urban areas. It is attracted by municipal green space and urban crisis management to identify and quantify the severity of the hazardous trees and only can provide risk management and suitable preventive measures. Hazardous trees referres to absolutely dried or drying trees, dead components or highly unstable living trees that may be come from structural damage or other factors. These trees pose to a high risk of threatening citizen lives or their property in the urban environment. Normally, healthy trees are more resistant to applied forces and damaged while defective trees are more prone to fracture and eradication in the crown, trunk and root. Hazardous trees management inspects tree risks in the natural and synthetic green space by modeling the behavior and measuring tree conditions in the urban green space. There are several ways to correlate the quantitative and qualitative variables (defects) of trees with their probability of tree hazardous, including artificial neural networks and multivariate regression that have less constraints and assumptions than statistical methods for modeling process. The purpose of logistic regression is describing the relationships between quantitative and qualitative variables as a set of independent variables and risk intensity as a dependent variable. This model maximizes the probability of an event will occur and does not necessarily have a linear relationship between the independent and dependent variables. The neural network model is able to detect the relationship between a set of inputs and output data to predict the output corresponding to arbitrary inputs regardless of the parameters. Recently, studies have been performed on the risk possibility of the trees. Elm tree (Ulmuscarpinifolia var. Umbelifera) belongs to the family Ulmaceae. This genus has various species that are distributed in most parts of the world, especially in Asia, Europe and North America.These trees have relatively dense distribution in the natural forests of Iran, especially the northern and southern slopes of Alborz.They are also used in the most urban green spaces due to their beautiful appearance and wide shade as an ornamental and shaded tree. According to available information, in our country, despite the great extent of the urban green space and its importance and the need to be aware of street tree dangers that pose to a high risk to the life-threatening safety of citizens or their property, on the other hand, there has been limited applied research to predict the risk possibility of the fallen trees. Therefore, this study aimed to determine the most important independent quantitative and qualitative variables affecting the probability of falling trees and developing multilayer perceptron neural network models and logistic regression to predict the probability of falling of elm hazardous trees and also to compare these two models in predicting the probability of falling in a tree in Shariati has done Shahrekord. Material and methods The study area is located in Chaharmahal anf Bakhtiari province, Shahrekord, between 49 degrees and 22 minutes to 50 degrees and 49 minutes and latitude 32 degrees and 20 minutes to 33 degrees and 31 minutes, respectively. The study area was a part of Shariati Boulevard between Basij Square and the intersection of North Ferdowsi Street with a length of 584.13 meters. In order to compare the ability of neural network model with logistic regression to predict the risk possibility of elm trees, the study was performed on 129 elm trees in Shariati St. Boulevard. For this purpose, the variables including tree diameter, tree height, dry branches and woods, cracks, structural and physical weakness (vertical deviation), root and wound and root problems as independent. Quantitative and qualitative variables were classified and the risk classification of elm trees were measured as dependent variables. A complete survey method used to measure and record the quantitative and qualitative variables of elm trees on both sides of the street. Firstly, Normalization of the data was performed and then Principal Component Analysis was used to select the main variables. If KMO (Kaiser-Meyer-Olkin) index is less than 0.5, the data are not suitable for principal factor analysis and if the value is between 0.5 and 0.69, it should be used with higher caution. Also this method used for binary logistic regression models that is a step-by-step method were included in the model. By choosing this method it is possible to isolate significant independent variables related to the probability of elm falling trees (dependent variable). In this study, 70%, 15% and 15% of the total data were allocated to multi-layer perceptron network training, validation and testing, respectively. Qualitative and quantitative variables are considered as input variables and dependent variable of risk intensity class in each tree as output. In order to predict neural network model for prediction of the risk of hazardous elm tree two hazard severity classes were used based on weighting method. According to general approximation theorem, a neural network with a hidden layer and a sufficient number of neurons per layer can approximate any arbitrary continuous function. This study aimed to train neural network from Multilayer Perceptron network of artificial neural networks. Neural network training was used with learning rate reduction 10 (BDLRF). The activity functions in the hidden layers for all networks were considered as sigmoid function and in the output layer linear transfer function. Accordingly, multilayer perceptron network with 5 neurons in input layer, one hidden layer with 20 neurons and one neuron in output layer were used to modeling the risk possibility of elm trees. Surface area under ROC curve and Kappa curve were used to evaluate model prediction accuracy. Results and discussion Results showed that three criteria for branches, root and trunk problems were 87%, 79% and 77%, respectively, and criteria for contact with power lines had the least rate (29%) in the risk of elm trees. Regarding the analysis of principal components tree height, tree diameter, dried branches, structural status or physical weakness (vertical deviation), root problems and advanced decay are the most important variables affecting logistic regression and neural network models. Logistic regression results indicated that with 65.9% confidence iccluding 5 independent variables of tree height, tree diameter, branch and dried branches, structural weakness or physical weakness, advanced decay are predictor variables in probability of tree falling in the present study.The results of the NIMBUS tests to exam the model's explanatory power and efficiency show that the fit of the model is acceptable at the error level of less than 0.01. Independent variables used have moderate explanatory power regarding variance and variations dependent on the probability of falling trees. In fact, these variables were able to explain between 0.33 to 0.456% of tree fall variations. Conclusion Diagnostic criteria for hazardous trees showed that three criteria of dried branches, root problems and trunk cracks had the highest rate in the risk possibility of elm trees. Using the principal component analysis reduced the number of input variables to the models. It also eliminated the correlation between the input variables to the model and easier interpretation of the models. According to this analysis, the variables of tree height, tree diameter, twigs and branches, structural or physical weakness (vertical deviation), root problems and advanced rot were identified as the most important variables. Therefore, two criteria for woods and shoots and root problems in both analyzes are selected the most important variables.Keywords: Danger diagnostic criteria, principal components analysis, Receiver operating characteristic, Kappa index
-
مجله فرآیند نو، پیاپی 67 (پاییز 1398)، صص 19 -30واکنش تبدیل آب-گاز به عنوان مرحله ای کلیدی در واحدهای صنعتی تولید هیدروژن به کارمی رود. در این پژوهش کاتالیست های Fe/Cr/Cu که در واکنش تبدیل آب-گاز دما بالا مورد استفاده قرار می گیرد، به منظور بهبود عملکرد به روش هم رسوبی و با پیش سازنده های سولفات ساخته شده اند و تمرکز اصلی بر تاثیر زمان پیرسازی بر فعالیت و مقاومت مکانیکی می باشد. کاتالیست های ساخته شده، تحت آزمون راکتوری (در دمای oC 360 و فشار 2 بار) و آزمون های تعیین مشخصات BET، XRD، TPR و سختی سنج قرص با نمونه های صنعتی مورد مقایسه قرار گرفتند. افزایش زمان پیرسازی، منجر به کاهش کلوخه شدن و سطح ویژه و افزایش مقاومت مکانیکی کاتالیست ها می گردد. کاتالیست های تهیه شده در زمان پیرسازی 180 و 270 دقیقه به ترتیب با میزان تبدیل %50/5 و %46/5 در انتهای واکنش و قدرت مکانیکی kg/pellet 4/46 و kg/pellet 4/53 نسبت به سایر نمونه ها و کاتالیست صنعتی، عملکرد مناسبی را نشان داده اند.کلید واژگان: کاتالیست واکنش تبدیل آب-گاز, مقاومت مکانیکی, زمان پیرسازی, فعالیت کاتالیستWater-gas shift reaction is performed as the key step in the hydrogen industrial plant. In this work, Fe/Cr/Cu high temperature water gas shift catalysts were synthesized by co-precipitation method, using sulfate precursors, in order to improve the catalytic performance and particular emphasis is placed on the mechanical strength and catalytic activity affected by aging time. The prepared and industrial catalysts were compared when they were situated in the operating conditions (at 360oC and 2 bar) and were characterized by BET, XRD, TPR and crushing strength analysis. Increasing the aging time leads to decrease the sintering and specific surface area and increase the mechanical strength of the catalysts. The catalysts prepared with 180 and 270 minutes aging time were shown, 50.5% and 46.5% conversion and 4.46 kg/pellet and 4.53 kg/pellet mechanical strength respectively, that have appropriate performance in comparison with other prepared samples and commercial catalyst.Keywords: Water Gas Shift Catalyst, Mechanical Strength, Aging Time, Catalytic activity
-
سابقه و هدف
درختان خیابانی با وجود تمام سودمندی هایی که می توانند داشته باشد هر گونه عیب و نقص به دلیل فرتوتی درخت، کاهش مقاومت درخت به خاطر صنعتی بودن، پرجمعیت بودن و آلودگی آب و هوای شهرهای بزرگ و همچنین خشکسالی های مکرر ممکن است به بروز خطرهای مالی و جانی منجر شود. بنابراین ضرورت بررسی و شناسایی درختان خطر آفرین فضای سبز شهرهای بزرگ را افزایش داده است. برای این منظور ارزیابی مقدار خطرآفرینی درختان چنار (Plantanus orientalis L.) فضای سبز خیابان عباس آباد شهر اصفهان و مدل پیش بینی خطر سقوط این درختان با استفاده از شبکه عصبی در سال 1397 پرداخته شد.
مواد و روش هادر پژوهش حاضر شدت خطرآفرینی درختان چنار در خیابان عباس آباد شهر اصفهان با روش آماربرداری صددرصد با استفاده از متغیرهای کمی و معیارهای تشخیص خطرآفرینی (کیفی یا عیوب) مورد مطالعه قرار گرفت. پس از تعیین سهم معیارهای خطرآفرین و درجه اهمیت آن ها در 711 اصله درخت چنار، آنالیز تجزیه واریانس یک طرفه بین تعداد درختان در معیارهای مختلف خطرآفرینی صورت گرفت. در مرحله بعد، درختان از نظر معیارهای خطرآفرینی وزن دهی شدند. سپس بر مبنای اعداد حاصل از وزن دهی بر اساس طبقه بندی تجربی به 5 طبقه ی خطرآفرین تقسیم شدند. همچنین به منظور پردازش داده های متغیرهای کمی، معیارهای تشخیص خطرآفرینی (کیفی یا عیوب) و پارامترهای وزن دهی و طبقه های شدت خطرآفرینی از تجزیه و تحلیل مولفه های اصلی و شبکه پرسپترون چند لایه ی شبکه عصبی استفاده شد.
یافته هابا توجه به نتایج معیار تشخیص خطرآفرینی درختان چنار، متغیرهای وضعیت و ضعف ساختاری یا ضعف فیزیکی یا انحراف از راستای قائم (61%)، مشکلات ریشه (59%) و زخم روی تنه و ریشه (55%) بیشترین سهم را دربر می گیرند. همچنین نتایج حاصل از آزمون تجزیه واریانس یک طرفه معیارهای تشخیصی خطرآفرینی درختان چنار نشان داد که تعداد درختان بین 4 طبقه فاقد خطر یا سالم، خطر کم، خطر متوسط و خطر زیاد در سطح خطای یک درصد دارای اختلاف معنی دار هستند. نتایج مقایسه میانگین آزمون دانکن نشان داد که طبقه خطر متوسط با طبقات خطر کم و خطر زیاد فاقد اختلاف معنی دار هستند و سایر طبقات با یکدیگر دارای اختلاف معنی دار هستند. نتایج حاصل از آنالیز مولفه اصلی نشان دهنده این است که محور اول و دوم 40/41 درصد از تغییرات کل را در برمی گیرند. پارامترهای وزن دهی با زخم روی تنه و ریشه، تماس با خطوط و مشکلات ریشه نسبت به سایر متغیرهای کمی و کیفی همبستگی بالا و مثبت را نشان دادند. به طور کلی دو متغیر مشکلات ریشه و زخم روی تنه و ریشه از مهمترین متغیرهای موثر در تعیین شدت خطرآفرینی درختان چنار در منطقه مورد مطالعه در دو روش معیارهای تشخیصی خطرآفرینی و تجزیه و تحلیل مولفه اصلی هستند. دقت و برازندگی شبکه عصبی با توجه به ضرایب تبیین بالای داده های آموزشی، اعتبارسنجی، ارزیابی و در نهایت تمامی داده های شبکه عصبی (927/0، 930/0، 930/0 و 927/0) و حداقل میانگین مربعات خطا (داده های آموزشی=186/0، ارزیابی=196/0 و اعتبارسنجی=169/0) در پیش بینی طبقات شدت خطرآفرینی درختان چنار خیابان عباس آباد از سطح بسیار مطلوبی برخوردار است و همچنین منطبق بودن خروجی شبکه عصبی و داده های واقعی برهم دال بر کیفیت مناسب شبکه است.
نتیجه گیریمشکلات ریشه و زخم بیشترین سهم را در خطر آفرینی درختان چنار دارند و براساس طبقه بندی درختان در حال حاضر، در طبقه های خطر بسیار کم و کم قرار داشته ولی در آینده قابلیت تبدیل شدن به درختان خطرناک را دارند. بنابراین در مجموع اقدامات پیشگیرانه و اصلاحی برای درختان با خطر کم و متوسط پیشنهاد می شود. با توجه به کارایی مطلوب شبکه عصبی در طبقه بندی شدت ریسک درختان چنار خطرآفرین در فضای سبز شهری به عنوان یک مدل پیش بینی در ارزیابی احتمال سقوط درختان چنار معرفی نمود.
کلید واژگان: خیابان عباس آباد, معیار تشخیصی خطرآفرینی درختان, تجزیه و تحلیل مولفه اصلی, شبکه عصبی پرسپترون چند لایهBackground and ObjectivesStreet trees in urban green space, despite all the benefits, any defect due to old tree age, loss of tree resistance because of the industrialization, population density and pollution of the big cities, as well as repeated droughts, can lead to the risk of personal injury or damage to property. Therefore, the importance of exploring and identifying hazardous trees has increased the in the large cities. For this propose, the estimation of the risk possibility of plane trees (Plantanus orientalis L.) in the green space of Abbasabad-Abad in Isfahan and their fall risk model prediction was done using Artificial Neural Network.
Material and MethodsIsfahan was studied, using data coming from a full survey method, and using quantitative tree body proportions and few risk factors (qualitative or imperfect properties). Following coining the share of each of the hazard criteria and their ratio importance indices One-way ONOVA test compared of the number of trees in different risk levels. Then, all the trees scored via the biased levels of their risk levels. Accordingly, based on the weighted scores, they were divided into five hazardous categories according. To develop an understanding of the quantitative variables, risk factors, the weight parameters and hazard classes, we carried out a principle component analysis (PCA) and a multi-layer perceptron (MLP) network procedure.
ResultsThe results from the proportion of each hazard index reviled the importance of the the importance of the structural tree weakness (61%), root problems (59%), and trunk and root wounds (55%). Also, results of One-way ONOVA test, showed the risk levels of the planted trees can be significantly classified into four classes of: with no risk or healthy, low, moderate and high risk classes, at one percent error level. The results of Duncan's mean test showed that the number of trees in no risk and low risk classes were significantly higher than the other classes at one percent error level. The results from the PCA indicated that the first and second components explained 41.40 percent of the total variation. The risk and weighting parameters of the wound on the trunk and root, contact power lines, root problems were highly and positively correlated. In general, the two variables of the root problems trunk as well as root wounding were among the most important variables in term of risk assessment of the plane trees. The high coefficient of determination values of training, validation, verification and finally all neural network data (0.927, 0.930, 0.930, and 0.927) and the least mean square error values (training data = 0.186, verification 0.196 and validation = 0.169) indicated, the accuracy desirability of the artificial neural network in the prediction of the risk classes of street side trees.
ConclusionRoot and wound problems have the greatest portion in the risk of Platanus orientalis L. and, based on the classification of trees, are currently in low and very low risk, but they are capable of becoming dangerous trees in the future. In general preventive and corrective measures are proposed for low and intermediate risk trees. Regarding the optimal performance of the Neural Network for the classification of the hazardous Platanus orientalis L. trees in the urban green space, it is introduced as a prediction model in evaluating the probability of fallen trees.
Keywords: Abbas-Abad Avenue, Tree risk assessment index, principle component analysis, multilayer perceptron network -
از جمله مسائل مهمی که امروزه جوامع مختلف با آن روبرومی باشند، مسئله آلودگی محیطزیست می باشد. زیست پالایی گیاهی به عنوان فنی برای جذب و کاهش آلودگی فلزات سنگین در محیط زیست مورد استفاده قرار می گیرد. این مطالعه به منظور بررسی توانایی جذب کادمیوم در برگ گونه های درختی سروخمره ای(Thujaorientalis) و نارون چتری (Ulmusumbraculifera) مورد استفاده در سطح شهر شهرکرد صورت گرفته است. بدین منظور در مناطق آلوده شهر شامل (خیابان کاشانی و ترمینال مسافربری شهرکرد) ومنطقه شاهد(دانشگاه شهرکرد) در اواخر فصل بهار اقدام به نمونه برداری از برگ-های درختان مذکور گردید و میزان غلظت کادمیوم در برگ با استفاده از دستگاه جذب اتمی اندازه گیری شد. تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده بوسیله نرم افزار SPSS انجام و از آزمون چند دامنه ای دانکن برای مقایسه میانگین ها استفاده شد. نتایج نشان داد که مقدار تجمع فلز کادمیوم، در رویشگاه آلوده (خیابان کاشانی) بیشتر از رویشگاه های دیگر بوده، ضمن اینکه بیشترین مقدار تجمع فلز کادمیوم در گونه درختی سرو خمره ای یافت شد.کلید واژگان: فلزات سنگین, کادمیوم, سروخمره ای, نارون, شهرکردOne of the greatest issues that the different communities is facing today is that of environmental pollution. Biomonitoring is considered as a technical to absorb and reduce heavy metal pollution. This study was done to evaluate the ability of absorption of Cadmium concentration in the leaves of Thujaorientalis and Ulmusumbraculifera tree species in Shahrekord, Iran. To this purpose, testing was conducted in areas with high levels of traffic (Kashani Street and Shahrekord Terminal) as polluted areas, and Shahrekord University considered as control area at the end of spring. Cadmium concentration analyzed in the leaves of each species by AAS. Results indicated that cadmium concentration in one polluted area, Kashani Street, was higher than in other areas. Also the highest level of lead accumulation was observed in the leaves of ThujaorientalisKeywords: Heavy metals, Cadmium, Thujaorientalis, Ulmusumbraculifera, Shahrekord
-
چکیده درختان از ذخایر ارزشمند مناطق شهری هستند. با این وجود در اکثر مواقع در معرض عوامل مخرب زیستی مانند قارچ ها، حشرات، باکتری ها و... هستند که منجر به کاهش و یا از بین بردن مقاومت مکانیکی آنها می شود. هدف از این مطالعه بررسی میزان و الگوی تخریب چوب درخت نارون در برابر قارچ های مولد پوسیدگی و بررسی اثرات تخریبی آنها می باشد. باانجام مطالعات میدانی از درختان نارون واقع در پارک شهید رجایی (پارک هشت بهشت) اصفهان قارچ ها جمع آوری و خالص سازی شدند. نمونه های چوبی تهیه شده در معرض قارچ پوسیدگی سفید قرار گرفته و پس از 4 و 8 هفته تغییرات کاهش وزن و مقاومت به ضریه اندازگیری گردید. همچنین جهت بررسی الگوی تخریب قارچ، آنالیز میکروسکوپی صورت گرفت. تحلیل آماری داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS صورت گرفت. نتایج نشان داد نمونه های برون چوب در برابر قارچ پوسیدگی سفید پس از گذشت 8 هفته در مقایسه با 4 هفته کاهش وزن بیش تری را نسبت به درون چوب دارند. همچنین بررسی های میکروسکوپی الگوی تخریب پوسیدگی سفید همزمان (همبود) را نشان داد.کلید واژگان: جنگلداری شهری, قارچ پوسیدگی چوب, نارونAbstract Urban trees are valuable storage in the metropolitan areas. Trees are often subjected to abiotic factors agents such as fungi, bacteria, insects, etc, which lead to destroy mechanicals strength and decline mechanical properties vulnerability diseases. The objective of this study was to determine the potential degradation of Ulmus tree by wood decay fungi. Results indicated that the degradation of samples increased with increase the incubation time. Visual observations Ulmus trees of Hasht Behesht Isfahan Park was featureswas record, also wood decay fungi was collected. And after 4 and 8 weeks, Mass Loss (ML) and impact bending were measured. Also, optical microscopy analysis was performed to investigate the fungal degradation pattern. Statistical analysis was performed using SPSS software. Mass Loss (ML) , increased after 8 weeks incubation as compared to 4 weeks. Mass loss , in heartwood was less than sapwood. Also, microscopic analysis elustrated deteriration with properties of simultaneous white-rot.Keywords: “Urben Forestry”, “Wood decay fungi.”, “Ulmus tree”
-
امروزه ضرورت حفظ و توسعه فضاهای سبز به منظور افزایش کیفیت زندگی و پایداری شهرها بیش تر احساس می شود. با اندازه گیری و بررسی مشخصات کمی و کیفی می توان گونه های مقاوم تر را شناسایی و در برنامه ریزی های آینده از این گونه ها بیش تر استفاده کرد. در این مطالعه به بررسی خصوصیات کمی (قطر برابر سینه و ارتفاع درختان) و کیفی پوسیدگی پیشرفته پرداخته شده است. تنوع و غنای گونه ای هر یک از گونه های مورد بررسی در حاشیه ی خیابان های چهارباغ عباسی، چهارباغ پایین و عباس آباد با استفاده از نرم افزارهایPAST و Ecological-Methodology محاسبه شدند و با یکدیگر مقایسه شدند. نتایج نشان داد که در خیابان چهارباغ عباسی غنای مارگالف و منهنیک به ترتیب برابر با 604/0 و 182/0، خیابان چهارباغ پایین به ترتیب برابر با 211/0 و 643/0 و خیابان عباس آباد، به ترتیب برابر با 624/0 و 202/0 می باشد. همچنین تنوع سیمپسون و شانون- وینر نیز به ترتیب برای هر سه خیابان مورد مطالعه برابر است با 451/0 و 721/0، 487/0 و 899/0، 894/0 و 739/0 می باشند. به طور کلی نتایج به دست آمده نشان داد که تنوع گونه ای و غنای زیستی خیابان عباس آباد نسبت به دو خیابان دیگر نسبتا مناسب تر است.کلید واژگان: تنوع گونه ای, غنای زیستی, گونه های درختیNowadays, maintaining and developing of Green spaces in order to improve life quality and sustainability of the cities is very important. By measuring and reviewing the qualitative and quantitative characteristics of trees can be identified more resistance species and used in the future plans. In this study, quantitative characteristics (tree diameter and height) and decay have been examined. The diversity and richness of tree species were calculated on the margins of Chaharbagh Abbasi, Chaharbagh Paein and Abbas Abad streets, using PAST software and Ecological-Methodology, and compared with each other. The results showed that in Charbagh Abbasi Street, Margalof and Munnikh species richeness were 0.604 and 0.182 respectively, Chaharbagh Paein Avenue, respectively, was 0.21 and 0.643 respectively, and Abbas Abad Street, respectively, was 0.624 And 0.202. Also, the Simpson and Shannon-Weiner variations for each of the three streets were equal to 0.445, 0.721, 0.4487, 0.0899, 0.894 and 0.739 respectively. In general, the results indicated that Abbas Abad's biodiversity and bioavailability are relatively more than the two other streets.Keywords: “biodiversity richness”, “species diversity”, “tree species”
-
مطالعات بنیادی بر روی چوب درختان و درختچه های جنگلی می تواند امکان استفاده از آنها را در مصارف مختلف آشکار سازد، یا منجر به ایجاد بانک اطلاعاتی گونه های مختلف چوبی کشور شود. بارانک (Sorbus tominalis L.) از گونه های درختی کمیاب و با ارزش جنگل های هیرکانی و ارسباران است. در این مطالعه برخی ویژگی های آناتومی، بیومتری، فیزیکی و شیمیایی چوب درخت بارانک مورد بررسی قرار گرفته است. نمونه های مورد استفاده در این تحقیق از دیسک درختان قطع شده در جنگل های سنگده استان مازندران تهیه شدند. بررسی ها نشان داد درخت بارانک دارای چوبی بسیار فشرده و متراکم (با دانسیته kg m-3832) و همکشیدگی بالایی (83/15 درصد) است. چوب بارانک به علت نبود مرز مشخص بین حلقه های سالانه به طور ظاهری نقوش برجسته ای ندارد. این چوب از نظر آناتومی کاملا پراکنده آوند بوده و عناصر آوندی آن اغلب منفرد می باشند. آوند ها بلند و باریک بوده و اثری از آنها با چشم غیر مسلح در برش عرضی چوب دیده نمی شود. مرز حلقه های رویشی در این چوب تنها با دو تا سه ردیف فیبر فشرده ی چوب پایان قابل تمایز است. پره های چوبی ناهمگن و اغلب دو ردیفه و گاهی تک ردیفه هستند و نقش خاصی در برش های مختلف چوب ندارند. الیاف این گونه از نوع فیبر تراکئید بوده و میانگین طول و ضخامت دیواره آنها به ترتیب 1575 و 33/9 میکرون اندازه گیری شد. میانگین مقادیر سلولز، لیگنین، مواد استخراجی و خاکستر این چوب نیز به ترتیب 8/49، 9/18، 3/2 و 8/0درصد بود. حفظ گونه های با ارزش جنگل های شمال از جمله بارانک، باید در دستور کار متولیان منابع طبیعی قرار بگیرد.کلید واژگان: آناتومی, بارانک, بیومتری الیاف, جنگل های هیرکانی, مازندرانFundamental studies in wood of trees and shrubs can reveal the possibility of their utilization in various applications or lead to create a database of different wood species. Wild service tree (Sorbus torminalis L.) is a rare and valuable tree species in Hyrcanian and Arasbaran forests. This study were investigated some anatomical, biometrical, physical and chemical properties of wild service wood. Wood samples were cut from Sangdeh forests of Mazandaran. Studies have shown that wild service tree is extremely compact and dense; its average density is 832 kg m-3 and its shrinkage is about 16%. Growth rings boundaries are indistinct. From anatomical view, it is a diffuse-porosity wood and its vessels are exclusively solitary, long (999 microns), narrow (55 microns) and are not visible with naked eye in transverse section. Growth ring boundaries can be distinguished by only two to three compact fiber layers. Rays parenchyma is heterogeneous, exclusively 2-seriate (partially uniseriate). The fibers are of vascular tracheids type with an average length and cell wall thickness of 1575 and 9.33 micron, respectively. The content of cellulose, lignin, extractives and ash were 49.8, 18.9, and 2.3 percent, respectively. Preservation of valuable tree species of the northern forests such as wild service tree should be on the agenda of natural resource custodians.Keywords: Wild service tree, Mazandaran, anatomy, Fiber biometry, Hyrcanian forests
-
هدف از انجام این تحقیق محاسبه و مقایسه مدول الاستیسیته و گسیختگی دو نوع نخل خرما (Phoenix dactylifera) (با نام محلی خاصی و حاج محمدی) موجود در استان خوزستان به روش استاتیک و دینامیک بود. برای ارزیابی استاتیکی از آزمون خمش استاتیک و برای روش غیر مخرب از تکنیک ارتعاش خمشی تیر دو سر آزاد استفاده شد. به منظور کاهش اختلاف مقادیر استاتیک و دینامیک، مدول الاستیسیته استاتیک دو نوع نخل با عدم تاثیر تغییر شکل برشی طی خمش اصلاح شد. همچنین برای ارزیابی دقیق تر ویژگی های مکانیکی چوب نخل، داده های بدست آمده با مقادیر اندازه گیری شده آن بر روی نمونه های آزمونی صنوبر مقایسه شدند. نتایج نشان داد که مدول دینامیک، مدول الاستیسیته، مدول اصلاح شده و مدول گسیختگی نخل خاصی نسبت به نخل حاج محمدی به ترتیب 47، 67، 68 و 38 درصد کم تر بود. اگرچه میانگین مقادیر اندازه گیری شده در نخل یک پنجم مقادیر آن در صنوبر بود. همچنین داده های حاصله به وضوح نشان داد که بین مقادیر استاتیک و دینامیک اختلاف معنی داری وجود دارد این اختلاف برای نخل خاصی، حاج محمدی و صنوبر به ترتیب 63، 40 و 19 درصد ثبت شد. با اصلاح مقادیر استاتیکی، فاصله بین داده های استاتیک و دینامیک برای نخل خاصی 3، برای حاج محمدی 6 و برای صنوبر 7 درصد کاهش یافت. در انتها با مطالعه رگرسیون خطی ساده، همبستگی بالایی بین مدول الاستیسیته، مدول گسیختگی و مدول دینامیکی دو نوع نخل مشاهده گردید.کلید واژگان: نخل خرما, صنوبر, مدول الاستیسیته اصلاح شده, مدول گسیختگیThe goal of this study was to determine the modulus of elasticity and modulus of rapture of two kinds of date palm (Khasi and Hajmohammadi) using static bending and dynamic (flexural vibration) techniques. To reduce the difference between static and dynamic stiffness values, the static bending modulus of elasticity was modified by taking into account the value of the shear deflection. In addition to, for better understanding of the mechanical properties of date palm, values were compared with those measured for poplar samples. The results showed that, in Khasi the mean values of the modulus of elasticity obtained by flexural vibration, the static modulus of elasticity, the modified static modulus of elasticity and as well as the modulus of rapture were 47, 67,68 and 38% less than those measured for Hajmohammadi respectively. In comparing with date palm, values measured for poplar samples were more pronounced. The difference between dynamic and static values of modulus recorded for Khasi, Hajmohammadi and poplar samples were 63, 40 and 19% respectively. After modification of the static values, the difference was reduced in to 3% for Khasi, 6% for Hajmohammadi and 7 % for poplar experimental samples. Finally the significant correlation coefficients were found between the static and the dynamic modulus of elasticity for both two kinds of date palm.Keywords: Date palm, Poplar, modified modulus of elasticity, modulus of rapture
-
این تحقیق بدنبال آن بود تا با تهیه نمونه های مکعبی در فاصله بین مغز تا پوست گرده بینه نخل خرما (Phoenix dactylifera) تغییرات شعاعی خواص آکوستیکی و مکانیکی را مورد مطالعه قرار دهد. لذا فاصله بین مغز تا پوست با فواصل 3 سانتی متری به پنج حلقه فرضی تبدیل و از هر حلقه نمونه هایی با ابعادcm3 35×2×2 (طولی × مماسی × شعاعی ) تهیه شد. برای ارزیابی دینامیکی از ارتعاش خمشی تیر دو سر آزاد و برای بررسی ویژگی های مکانیکی از خمش استاتیک تحت بار متمرکز در وسط دهانه استفاده شد. از تغییرات دانسیته و ساختار آناتومی نمونه های آزمونی در فاصله مذکور برای تفسیر نتایج استفاده شد. نتایج نشان داد که برخلاف آنچه در سوزنی برگان و پهن برگان رخ می دهد، خواص آکوستیکی چوب نخل خرما (تانژانت دلتا، کارایی تبدیل آکوستیک و امپدانس آکوستیک) در جهت شعاعی تقریبا ثابت بود. ضریب آکوستیک در نمونه های تهیه شده در اطراف مغز بیشتر از مقادیر آن برای نمونه های مجاور پوست اندازه گیری شد که البته این اختلاف در سطح 5 درصد معنی دار بود. با حرکت از سمت مغز به سمت پوست، تغییر معنی داری در میزان دانسیته بعنوان یک ویژگی فیزیکی مشاهده نشد. بالاترین مدول استاتیک و گسیختگی مربوط به نمونه های گرفته شده از حلقه فرضی اول و فاصله 3 سانتی متری مرکز گرده بینه بود. با رسیدن به حلقه فرضی پنجم و فاصله 15 سانتی متری از مغز، میزان مدول الاستیسیته و گسیختگی به طور قابل ملاحظه ای کاهش یافت. در انتها می توان گفت که کیفیت سنجی چوب نخل خرما بر اساس تغییر در پارامترهای آکوستیکی روش مطمئنی نیست و منجر به تصمیم گیری نادرست می شود. برای استفاده از چوب نخل در جاهایی که پارامتر سفتی اهمیت دارد، نمونه های نزدیک به مغز گرده بینه مناسب تر هستند.کلید واژگان: کیفیت سنجی, نخل خرما, پوست, مغزThis paper investigated the radial variations of acoustical and mechanical properties of date palm from the pith to the bark. Cubic samples with dimensions of 2×2×35 cm3 (Radial× tangential ×longitudinal)) were taken in distance of 3, 6, 9, 12 and 15 cm toward the bark. To evaluate dynamical properties of date palm, flexural vibration method was applied on cubic experimental samples. Further the specimen then were utilized for measuring MOE and MOR in static bending test. More details were also attained by anatomical analyzes. The results showed that the acoustical parameters of the propagated wave (the internal friction, the acoustic conversion efficiency as well as the acoustical impedance) were constant while increasing the distance between pith and bark. The highest values of acoustic coefficients found for samples near the pith and partially increased while moving to the bark. The density variations were less important in radial direction of date palm disk. The MOE and MOR values significantly radially varied and were maximum for samples in distance 3 cm. As they reached to the distance of 15 cm from the center, the given parameters dramatically decreased. Finally it can be conclude that the quality assessment of date palm based on the acoustical parameters is not reliable. It is suggested to provide samples from the outer parts of date palm disk when construction materials need more strength.Keywords: quality evaluation, date palm, pith, bark
-
بررسی ویژگی های بیومتری، فیزیکی و شیمیایی چوب بلوط ایرانی (Quercus brantii Lindl.) (مطالعه ی موردی؛ شهرستان لردگان): ویژگی های بیومتری، فیزیکی و شیمیایی چوب گونه های مختلف درختی عوامل مهمی جهت تعیین، شناخت و کاربرد آنها می باشد. گونه بلوط ایرانی (Quercus brantii Lindl.) از خانواده Fagacea، مهم ترین و فراوانترین گونه درختی جنگل های زاگرس در استان های غرب و جنوب غربی کشور می باشد که ویژگی های بیومتری، فیزیکی و شیمیایی چوب آن تاکنون مورد مطالعه قرار نگرفته است. در این تحقیق، برخی از خصوصیات ذکر شده چوب درخت بلوط ایرانی از شهرستان لردگان استان چهارمحال و بختیاری اندازه گیری شد. این خصوصیات شامل ویژگی های بیومتری الیاف مانند طول الیاف، قطرالیاف و ضخامت دیواره سلولی، ویژگی های فیزیکی مانند جرم ویژه و هم کشیدگی و واکشیدگی حجمی و ویژگی های شیمیایی مانند مقدار سلولز، لیگنین و مواد استخراجی بودند. با اندازه گیری و بررسی این ویژگی ها می توان اطلاعات ارزشمندی در زمینه عناصر سلولی و ارتباط آن با دوام طبیعی این گونه به دست آورد.
این پژوهش در جنگل های روستای آتشگاه در 55 کیلومتری جنوب غربی شهرستان لردگان انجام شد. شهرستان لردگان یکی از مهم ترین رویشگاه های جنگلی استان چهار محال و بختیاری است. در این مطالعه تعداد سه اصله درخت سالم با قطر تقریبی 35 سانتی متر برای تعیین ویژگی های بیومتری (طول الیاف، قطر الیاف، قطر حفره و ضخامت الیاف) ، فیزیکی (جرم ویژه، هم کشیدگی و واکشیدگی حجمی) و شیمیایی (میزان سلولز، میزان لیگنین، میزان مواد استخراجی و میزان خاکستر) انتخاب و قطع شد. از هر درخت سه دیسک از قطر برابر سینه تهیه و سپس نمونه های چوبی در جهت شعاعی درخت از مغز به سمت پوست بریده و خواص مورد نظر اندازه گیری شد. جداسازی الیاف با استفاده از روش فرانکلین انجام شد. برای اندازه گیری چگالی از استاندارد ISO-3131 استفاده شد. اندازه گیری میزان سلولز موجود در چوب بر اساس درصد ماده خشک چوبی و مطابق با استاندارد T264-om-88 آیین نامه TAPPIلیگنین بر اساس استاندارد T-222-6m-88آیین نامه TAPPI مواد استخراجی بر اساس استاندارد ASTM شماره D1107-84 انجام گردید.
نتایج این مطالعه نشان داد که میانگین کلی طول الیاف، قطر کلی الیاف، قطر حفره و ضخامت دیواره الیاف در جهت شعاعی به ترتیب 67/967، 14/17، 67/3 و 41/6 میکرون می باشد. همچنین نتایج نشان داد که جرم ویژه خشک و پایه این چوب برابر با g/cm3 10/0±00/1 و g/cm3 11/0±91/0 و میزان هم کشیدگی و واکشیدگی حجمی به ترتیب 12/10 و 29/11 درصد است. بررسی خصوصیات شیمیایی نشان داد که مقدار سلولز، لیگنین، مواد استخراجی و خاکستر برون چوب و درون چوب درخت بلوط ایرانی به ترتیب 37، 25، 1. 19، 3. 13، 41، 23، 2. 6 و 3. 56 درصد می باشد.کلید واژگان: چوب بلوط ایرانی, ویژگی های بیومتری, خواص فیریکی, خواص شیمیاییInvestigation of biometrical, chemical and physical properties of Persian oak (Quercus brantii Lindl.) (Case study: Lordegan Township)Background and scope Biometrical, physical and chemical properties of various wood species are important factors for determination, identification and their applications. Persian oak (Quercus brantii Lindl.) from Fagacea family is the most abundant and important tree species in west and southwest provinces of Iran that its biometrical, physical and chemical features is not studied so far. In this study, the mentioned properties of Persian oak from Lordegan township of Charmahal va Bakhtiari province were measured. The properties are included the biometrical (fiber length, fiber diameter, lumen and cell wall thickness), physical (density and volumetric shrinkage and swelling) and chemical properties (cellulose, hemicellulose, lignin and ash content). By measuring and investigating of these characterizes could be obtained valuable information in terms of cell elements and their relationships with natural durability.
Material and Methods This study was carried out in the forest of Atashgahe village in 55 kilometers from southwest of Lordegan Township. Lordegan Township is one the most important forest stands in Charmahal va Backtiari.
In this study, three normal trees with the diameter about 35cm were chosen to determine the biometrical (fiber length, fiber diameter, lumen and cell wall thickness), physical (density and volumetric shrinkage and swelling) and chemical features (cellulose, hemicelluloses, lignin and ash content). Form each tree; three disks were prepared at breast height of tree and testing samples were prepared along radial direction (pith, middle and bark) and then the mentioned properties were measured. Defiberation was done according to Franklin method. Determination of density was carried out based on ISO-3131standard. Cellulose, lignin and ash content were measured in accordance with TAPPI T-264-om-88 and T-222-6m-88 respectively. The content of ash was evaluated based on ASTM D1107-84.
Results The results indicated that fiber length, fiber diameter, lumen and cell wall thickness in radial direction were 967.67, 17.14, 3.67 and 6.41 micron, respectively. Results also showed that dry and basic density were 1.01±.10and 0.91 g/cm3, respectively. Volumetric shrinkage and swelling were 10.12 and 11.29 percent, respectively. The chemical results showed that content of cellulose, hemi cellulose, lignin and ash in sap- and heartwood were 37, 25, 1,19, 3,13, 41, 23, 2,6, 3,56 %, respectively.
Conclusion In general, the results of the present study showed that the biometrical and physical properties increased along radial direction from the pith to the bark. On the other hand, Persian oak with fiber length 0.97 mm is considered as moderate fibers. Chemical analysis indicated that cellulose, extractive and ash content in the heartwood were higher than the sapwood. There was no statistical significant different at 5 percent level between the cellulose content values in heartwood and sapwood. According to the measured dry density (1.03 g/cm3), Persian oak is categorized as heavy wood species.Keywords: Persian oak wood, biometrical properties, physical properties, chemical properties -
امکان ساخته عایق های آکوستیکی دو لایه از نخل خرما: قابلیت بافت های نرم گیاهی در بدام انداختن امواج نا خواسته (نوفه) ، تمایل به جایگزینی منابع لیگنوسلولزی با عایق های ساخته شده از الیاف معدنی افزایش داده است. در کاربرد مواد لیگنوسلولزی، فاکتورهایی همچون ساختار متخلخل، فراوانی نسبی، تجدید پذیری و نداشتن خطر برای سلامتی موجودات زنده (برخلاف الیاف حاصل از پشم شیشه) بسیار اهمیت دارند. کمبود ماده اولیه در ایران برای تامین مواد مورد نیاز بخش صنعت، توجه را به منابع لیگنوسلولزی جدید در بخش هایی از ایران معطوف کرده است. از این رو در مطالعه حاضر، امکان استفاده از نخل خرما (Phoenix dactylifera) به عنوان یک ماده گیاهی فراوان در جنوب ایران، جهت کنترل و کاهش آلودگی صوتی مورد بررسی قرار گرفت.
از دو درخت نخل با قطرتقریبی 40 سانتی متر و از ارتفاع برابر سینه هرکدام یک دیسک با ضخامت 12 سانتی متر برش و سپس در دو جهت عمود بر هم و در فاصله بین مغز تا پوست، نمونه های مکعبی با ابعاد 2×12×12 سانتی متر برش داده شد. پس از برش نهایی، نمونه ها در نایلون قرار گرفته و تا زمان انجام آزمون در فریزر نگهداری شدند. قبل از انجام آزمون، مقطع نمونه ها با چسپ اپوکسی پوشانده و با یک برنامه ملایم چوب خشک کنی به رطوبت تعادل رسانده شدند. از هرکدام دیسک های آزمونی دایره ای شکل با قطر10 و 3 سانتیمتر تهیه گردید. نمونه ها به مدت دو هفته در فضای آزمایشگاه در رطوبت 65 درصد و دمای 20 درجه متعادل سازی شدند. هر دیسک با روکش های مقوایی با وزن پایه 130، 300. 500 (gr/cm2) که از الیاف سطح تنه (کورتکس) و الیاف برگ نخل تهیه شده بود پوشانده شده و سپس با استفاده از لوله امواج ساکن، ضریب تضعیف موج در فاصله 125 تا 8000 هرتز اندازه گیری گردید.
نتایج نشان داد، که عایق های ساخته شده از نخل خرما قابلیت جذب صوت بالایی داشته و این قابلیت با استفاده از روکش مقوایی ساخته شده از الیاف تنه بهبود یافت. در فرکانس 2000 هرتز یک افت شدید در میزان جذب صوت مشاهده شد که برای جبران آن روکش مقوایی ساخته شده از الیاف سطح تنه با وزن پایه 130 (gr/cm2) و برای الیاف برگ، روکش مقوایی سنگین تر با زون پایه 500 (gr/cm2) مناسب بودند.کلید واژگان: نخل خرما, ضریب جذب صوت, الیاف تنه, الیاف برگPossibility of fabricating two-layer insulation boards from date palmBackground And AimsThe capability of soft and fibrous tissues of plants to absorb noise; has been paid attention to be replaced with synthetic insolation boards. The use of lignocellulose materials has been widely considered because of some important factors like porous structure, high quantity availability, renewability as well as friendly environmental impacts (in contrast with fiber glasses). The lack of raw materials needed for industry also has diverted the attention to other new lignocellulose sources in Iran. So, in the present paper, the possibility of use of date palm (Phoenix dactylifera) as a leftover abundant source in south of Iran was studied in order to control and reduce acoustic pollutions.Materials And MethodsTwo date palm trees with approximate diameters of 40 cm were freshly cut. Then, a disk with the average diameter of 12 cm was taken from every tree. The cubic experimental samples with dimensions of 12×12×2 were prepared from every disk and kept in plastic covers at freezing temperature. Before testing, cross section of samples were covered with epoxy adhesive and dried smoothly using a program. Finally the circular disks were prepared with two different diameters of 3 and 10 cm. To reach equilibrium moisture content, all samples were kept in a temperature-controlled room at 21°C and 65% relative humidity. Then disks were faced with two kinds of paperboards made with original date palm fibers (cortex and leaves fibers). Paperboards were provided in different basic weight of 130, 300 and 500 gr/cm2. Noise reduction coefficients (NRC) measurements were conducted on experimental samples in frequency range of 125 to 8000 (Hz) using impedance tube at the acoustic lab.ResultsThe results showed that the insulation boards made from date palm had a high potential to absorb sound waves. In addition, their ability to dissipate acoustical waves were more pronounced when faced with a single layer of paperboard. A critical point was observed for NRC values at frequency of 2000 Hz. To compensate the given loss, applying a light paperboard (130 gr/cm2) of cortex fiber as well a heavy cover of leaves fiber (500 gr/cm2) could significantly increase NRC values.ConclusionThe high damping capacity of date palm samples was due to its particular anatomical structure. The vascular bundles embedded in parenchyma tissue provided a soft and porous surface to trap sound waves. An additional improvement on NRC values were obtained while facing disk samples with a layer of paperboard from low to high frequency range.Keywords: date palm, NRC, cortex fibers, leaf fibers -
هدف از انجام این تحقیق بررسی ساختار آناتومی دستجات آوندی و نقش آن ها بر رفتار فیزیکی و مکانیکی تنه نخل خرما می باشد. بدین منظور سه اصله درخت از گونه خرما (Phoenix dactylifera) با میانگین قطر 47 سانتی متر در حومه شهر اهواز قطع و در سه ارتفاع 2، 5 و 7 متری، نمونه های آزمونی به ابعاد 2 سانتی متر (مماسی)× 2 سانتی متر (شعاعی) ×2 سانتی متر (طولی) از مغز به پوست درخت تهیه و مورد بررسی قرار گرفت. ویژگی های آناتومی (میانگین قطر، تعداد و مساحت دستجات آوندی)، فیزیکی (دانسیته خشک) و مکانیکی (مقاومت کششی و مدول الاستیسیته دستجات آوندی) مورد مطالعه قرار گرفتند. نتایج نشان داد که بیشترین مساحت اشغال شده توسط دستجات آوندی در نواحی نزدیک پوست بوده (33%) و با نزدیک شدن به مغز گرده بینه این مقدار به 27% رسید. تعداد دستجات آوندی در نواحی نزدیک به پوست نیز بیشتر از نواحی اطراف مغز بود. همچنین با افزایش ارتفاع درخت تعداد دستجات آوندی افزایش یافت. اما در رابطه با میانگین قطر و مساحت دستجات آوندی روند منظمی از افزایش یا کاهش در مقطع گرده بینه مشاهده نشد، اگرچه با افزایش ارتفاع درخت تغییرات پارامترهای مذکور به طور معنی داری دارای روند کاهشی بود. بررسی رفتار مکانیکی نشان داد که مقاومت کششی و مدول الاستیسیته دستجات آوندی در ناحیه نزدیک مغز بیشتر از مقادیر آن در اطراف پوست بود. این مقاومت ها با افزایش ارتفاع درخت و پر رنگ تر شدن نقش سلول های جوان به طور معنی دار کم شد. در انتها این تحقیق نشان داد که بین مقاومت های مکانیکی دستجات آوندی و فاصله از مرکز گرده بینه همبستگی بالایی وجود دارد.کلید واژگان: نخل خرما, دستجات آوندی, مقاومت کششی, مدول الاستیسیتهThe main goal of this work was to evaluate the importance of vascular bundles on the physical and mechanical properties of date palm. To prepare experimental samples, two trees (Phoenix dactylifera) with the average diameter of 47 cm were freshly cut from Ahvaz countryside in Khoozestan Province. Cubic samples with dimensions of 2 cm (tangential) × 2 cm (radial) × 2 cm (longitudinal) were taken from different heights of date palm trunk (2, 5 and 7 meter). The anatomical (number, diameter and cross-cut area of single vascular bundles), physical (density) as well as mechanical properties (vascular bundles tension strength and modulus of elasticity) were studied. The results showed that the calculated total area of vascular bundles per 400 mm2 was maximum for samples near the bark (33% of total area) and the value gradually decreased to 27% for specimens around the pith. The number of vascular bundles increase was observed while moving from the pith to the bark. The same variation also attained when the height of date palm stem increased. But for the average values of single vascular bundles diameter and cross-cut area, no regular trend of increase or decrease was observed. For mechanical properties of vascular bundles, the results revealed that tensile strength and modulus of elasticity were greater for specimens close to the pith in comparison with the values of samples near the bark. Finally the highest correlation was found between mechanical properties of vascular bundles and the position of them in transversal direction of date palm stem.Keywords: date palm, vascular bundles, Tensile strength, Modulus of elasticity (MOE)
-
گونه بلوط ایرانی (Quercus brantii Lindl.) از خانواده Fagacea، مهمترین گونه درختی جنگل های زاگرس مرکزی می باشد. تحقیق حاضر با هدف بررسی خواص بیومتری (طول، قطر کلی، قطر حفره و ضخامت دیواره الیاف) و فیزیکی (جرم ویژه و واکشیدکی حجمی) چوب بلوط ایرانی در جنگل های زاگرس مرکزی انجام گرفت. برای این منظور تعداد سه اصله درخت با قطر تقریبی بین 20 تا 30 سانتیمتر برای اندازه گیری خواص بیومتری الیاف و خواص فیزیکی گونه بلوط ایرانی انتخاب و از هر درخت، یک دیسک از ارتفاع برابر سینه قطع گردید. نمونه هایی آزمونی در جهت شعاعی درخت (مغز، میانه و پوست) تهیه و مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که میانگین طول، قطر کلی، قطر حفره و ضخامت دیواره الیاف به ترتیب 5/971، 08/18، 22/4 و 88/6 میکرون اندازه گیری شد. نتایج همچنین نشان داد که جرم ویژه این چوب برابر باg/cm3 0.14±0.99 و میزان همکشیدگی و واکشیدگی حجمی به ترتیب 87/11و 84/13 درصد است.کلید واژگان: بلوط ایرانی, جنگل های زاگرس, خواص بیومتری, خواص فیزیکیPersian oak (Quercus brantii Lindl.), the family of Fagaceae, is the most important tree species in central Zagros forests. The present study aimed to evaluate the biometrical properties (fiber length, fiber diameter, lumen and cell wall thickness) and physical properties (density and volumetric shrinkage and swelling) of Persian oak in central Zagros forests. For this propose, three normal trees with the diameter between 20to 30 cm were selected and the mentioned properties were evaluated. Disks were cut at breast height from each tree. Testing samples were prepared in radial direction (pith, middle and bark) and then were investigated. The results indicated that the average length, diameter, lumen and cell wall thickness of fiber were 5/971, 8/18, 22/4 and 88/6 μm, respectively. Results also showed that the average density was 0.99±0.14g/cm3 and the volumetric shrinkage and swelling were 11/87 and 13/84 percent, respectively.Keywords: Persian oak, Zagros forests, Biometrical properties, Physical properties
-
تولید برق از آب و نمک / امکان های نوینی که روش اسمزی ایجاد کرده است
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.