به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

محسن بیاتی

  • زهرا کاوسی*، مریم جعفرپوریان، محسن بیاتی، سجاد دلاوری
    هدف 

    پزشکان عمومی، از جمله نیروهای انسانی اصلی هر نظام سلامت هستند. حرفه پزشکی ارتباط مستقیمی با سلامت انسان و کیفیت خدمات بهداشتی ارایه شده توسط آن ها دارد. هدف این پژوهش، تعیین عوامل موثر بر رضایت پزشکان عمومی در ایران در سال 1397 است.

    روش ها

    اطلاعات مورد نیاز در این مطالعه تحلیلی، از پژوهش بیاتی در سال 1395 استخراج شده است. به دلیل نبود چارچوب نمونه گیری مناسب و به روز برای پزشکان، به ویژه پزشکان بخش خصوصی، جمع آوری داده ها در 2 همایش ملی انجمن پزشکان عمومی ایران انجام شد. برای برآورد تعداد نمونه مورد نیاز از فرمول حجم نمونه کوهن استفاده شد. حجم نمونه 666 پزشک عمومی بود که به روش نمونه گیری ساده انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه محقق ساخته بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون آنووا، تی ، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون لجستیک استفاده شد. متغیرهایی که اهمیت قابل قبولی در تحلیل تک متغیره و اختلاف میانگین داشتند، وارد مدل رگرسیونی شدند.

    یافته ها

    داده های به دست آمده نشان می دهد که 56/25 درصد از پزشکان رضایت شغلی کامل و 39/66 درصد آن ها رضایت اقتصادی کامل دارند. رضایت شغلی و اقتصادی در پزشکان زن (60/40 درصد، 46/18 درصد) و در پزشکان مرد (52/87 درصد، 27/27 درصد) بود. پزشکان متاهل رضایت شغلی و اقتصادی بیشتری (57/50 درصد، 36/29 درصد) نسبت به پزشکان مجرد (51/28 درصد، 34/7 درصد) داشتند. رضایت شغلی پزشکان شاغل در بخش خصوصی (15/24 درصد) و بیشتر از پزشکان بخش دولتی (17/83 درصد) بود، در حالی که پزشکان شاغل در بخش دولتی از نظر اقتصادی رضایت بیشتری داشتند.

    نتیجه گیری 

    میان جنسیت، اشتغال در سازمان دولتی یا خصوصی، انتظارات اقتصادی، درآمد نسبی ادراک شده، رضایت بیمار و وضعیت تاهل با رضایت حرفه ای رابطه معناداری وجود دارد. همچنین بین جنسیت، محیط، نسبت درآمد واقعی به هدف، درآمد، درآمد نسبی درک شده و سن با رضایت اقتصادی رابطه معناداری وجود دارد.

    کلید واژگان: انگیزه, ایران, پزشکان عمومی, رضایت فردی, نیروی کار
    Zahra Kavosi*, Maryam Jafarpourian, Mohsen Bayati, Sajad Delavari
    Objective 

    General practitioners (GPs) are one of the main healthcare providers. The purpose of this study is to determine the factors affecting the job and financial satisfaction of GPs in Iran.

    Methods

    In this study, participants were 666 GPs in Iran in 2016 who were selected by simple random sampling method. Data collection was done during two national conferences of the Iranian General Practitioners Association. The data collection tool was a researcher-made questionnaire. To analyze the collected data, t-test, ANOVA, Pearson correlation test, and logistic regression analysis were used.  

    Results

    It was reported that 56.25% of GPs had high job satisfaction, and 39.66% had high financial satisfaction, respectively. Job and financial satisfaction was higher in female GPs (60.40% and 46.18%) than in male GPs (52.87% and 27.27%). Married GPs had higher job and financial satisfaction (57.50% and 36.29%) than single GPs (51.28% and 34.7%). Job satisfaction of GPs working in the private sector (24.15%) was higher than in the governmental sector (17.83%), while the GPS working in the governmental sector had higher financial satisfaction.

    Conclusion

    Gender, job status, economic expectations, perceived relative income, patient satisfaction, and marital status are factors affecting with job satisfaction of GPs in Iran, while gender, job sector, the ratio of actual income to target income, perceived relative income, and age are factors affecting their financial satisfaction.

    Keywords: General practitioners, Physicians, Job satisfaction, Professional satisfaction, Economic satisfaction
  • علی رضا یوسفی، پرنیان نیک منش، شیما بردبار، محسن بیاتی، نرجس السادات نسبی
    زمینه و هدف

     کروناویروس نوین (کووید-19) می‌تواند اثرات روانشناختی متعددی به همراه داشته باشد. این مطالعه با هدف بررسی سلامت روان و ارتباط آن با کیفیت خواب کارکنان مراقبت‌های سلامت طی همه‌گیری کووید-19 در جنوب ایران انجام شد.

    روش‌ کار: 

    این مطالعه از نوع توصیفی- تحلیلی بصورت مقطعی در سال 1399 انجام پذیرفت. تعداد 496 نفر از کارکنان بیمارستان حضرت علی‌اصغر (ع)، به‌عنوان بیمارستان مرجع کووید-19 در استان فارس، به صورت سرشماری در مطالعه شرکت داشتند. ابزار جمع‌آوری داده ها، پرسشنامه‌های استاندارد سلامت روان GHQ-28 و کیفیت خواب پیترزبورگ (PSQI) بودند. داده‌ها با استفاده از آزمون‌های تی، ANOVA و ضریب همبستگی پیرسون با بهره‌گیری از نرم‌افزار SPSS-23 در سطح معنی‌داری 05/0 تحلیل گردیدند.

    یافته‌‌ ها: 

    میانگین امتیاز سلامت روان و کیفیت خواب به ترتیب برابر با 14/17±73/48 (از 84) و 21/6±43/8 (از 21) بدست آمد که بیانگر احتمال بالای ابتلا به اختلالات سلامت روان و کیفیت خواب نامطلوب در بین کارکنان مورد مطالعه بود. بین سلامت روان و کیفیت خواب همبستگی مثبت و معنی‌داری مشاهده شد (01/0=p=33/0.r). سطح اختلالات سلامت روان به‌طور معنی‌داری در کارکنان مجرد (02/0= p) و کارکنان با تحصیلات لیسانس (04/0= p) بیشتر از سایرین بود. همچنین کیفیت خواب مردان (03/0= p) و کارکنان مجرد (04/0= p) به‌طور معناداری نامطلوب‌تر از سایرین بود. 

    نتیجه‌گیری: 

    احتمال اختلالات سلامت روان کارکنان در سطح بالا و کیفیت خواب آن‌ها، نامطلوب برآورد شد. مداخلات حمایتی، ارایه خدمات مشاوره ای و روانشناختی جهت کاهش سطح اختلالات سلامت روان و بهبود کیفیت خواب پیشنهاد می‌گردد.

    کلید واژگان: سلامت روان, کیفیت خواب, کووید-19
    A.R .Yusefi, P .Nikmanesh, Sh .Bordbar, M. Bayati, N. Nasabi
    Background & objectives

     Coronavirus disease (Covid-19) can have several psychological effects. This research aimed to investigate mental health status and its relationship with the sleep quality of healthcare workers during the covid-19 pandemic in southern Iran. 

    Methods

     This descriptive-analytical cross-sectional study was conducted in 2021 on 496 personnel of Hazrat Ali Asghar (AS) Hospital, the center of COVID-19 in Fars province. The participants were selected using the census method. The online General Health Questionnaire (GHQ) and Pittsburgh Sleep Quality Index (PSQI) were provided for participants. Data were analyzed using t-test, ANOVA, and Pearson correlation coefficient in SPSS23 at a significance level of 0.05. 

    Results

     The mean mental health and sleep quality scores were 48.73±17.14 (of 84) and 8.43±6.21 (of 21), respectively. It indicates a high probability of developing mental health disorders and poor sleep quality among participants. We saw a positive and significant correlation between mental health and sleep quality (p= 0.01, r= 0.33). The level of mental health disorders was significantly higher in single participants (p= 0.02) and participants with bachelor's degrees (p= 0.04). Also, the sleep quality of males (p= 0.03) and single employees (p= 0.04) was significantly lower than the others.

    Conclusion

     The participants had high mental health disorders, and their sleep quality seems unfavorable. Supportive interventions, counseling, and psychological services are recommended to reduce mental health disorders and improve sleep quality.

    Keywords: Mental Health, Sleep Quality, Covid-19
  • علیرضا یوسفی، پرنیان نیک منش، سلمان دانشی، محسن بیاتی، عصمت رضابیگی داورانی*
    زمینه و هدف

    شیوع گسترده کرونا ویروس جدید (کووید-19) در جهان اختلالات روانی متعددی به همراه داشته است. کارکنان شاغل در بیمارستان در خط مقدم مراقبت های کووید-19، یکی از گروه هایی هستند که به شدت تحت تاثیر اختلالات روانی ناشی از این بیماری قرار دارند. مطالعه حاضر با هدف بررسی همبستگی سطح اختلال افسردگی با کیفیت زندگی در کارکنان شاغل در بیمارستان مرجع درمان کووید-19 در سال 1399 انجام شد.

    روش بررسی

    این مطالعه توصیفیهمبستگی به صورت سرشماری روی 496 نفر از کارکنان شاغل دربیمارستان حضرت علی اصغر (ع) شیراز به عنوان بیمارستان مرجع درمان کووید-19 در جنوب ایران انجام شد. ابزار جمع آوری داده، پرسش نامه های استاندارد افسردگی Beck Depression Inventory (BDI) و کیفیت زندگی WHOQOL-BREF بود. داده ها با استفاده از روش های آماری توصیفی و استنباطی، ضریب همبستگی پیرسون و آزمون های T-test و ANOVA به وسیله نرم افزار SPSS نسخه 23 در سطح معناداری 05/0=α تحلیل شد.

    یافته ها

    میانگین± انحراف معیار امتیاز افسردگی و کیفیت زندگی کارکنان مورد مطالعه به ترتیب برابر با 2/9± 8/35 (از 63) و 8/14± 7/60 (از 120) به دست آمد. بر اساس نتایج به ترتیب 6/49 درصد و 5/87درصد از کارکنان مورد مطالعه، سطح متوسط افسردگی و کیفیت زندگی داشتند. بین افسردگی و کیفیت زندگی کارکنان همبستگی معنا دار و معکوس مشاهده شد (612/0-= r، 001/0P<). همچنین بین افسردگی با سطح تحصیلات (04/0=P)، وضعیت تاهل (01/0=P)، و نوع گروه شغلی (03/0=P) و بین کیفیت زندگی و وضعیت تاهل (03/0=P) رابطه آماری معناداری مشاهده شد.

    نتیجه گیری

    افسردگی و کیفیت زندگی کارکنان مورد مطالعه در سطح متوسط قرار داشت. برنامه ریزی به منظور ارتقای سطح سلامت روان کارکنان، بهره گیری از تکنیک های روان درمانی همچون رفتاردرمانی شناختی و ذهن آگاهی، تدوین و اجرای برنامه های مدیریت استرس و اضطراب و ارایه خدمات مشاوره ای پیشنهاد می شود.

    کلید واژگان: افسردگی, کیفیت زندگی, کروناویروس, کووید-19, کارکنان
    Ali Reza Yusefi, Parniyan Nikmanesh, Salman Daneshi, Mohsen Bayati, Esmat Rezabeigi Davarani*
    Background and Objectives

    The widespread prevalence of new coronavirus (COVID-19) worldwide can lead to many mental disorders. COVID-19 Care Frontline Staff, are one of the groups most strongly affected by the mental disorders caused by this disease. This study aimed to assess the correlation between the level of depressive disorder and quality of life in employees working in Covid-19 reference hospital in 2020.

    Methods

    This was descriptive-correlation census study performed on 496 employees of Hazrat Ali Asghar (AS) Hospital in Shiraz as the reference hospital for treatment of COVID-19 in southern Iran. Data collection tools were standard Beck Depression Inventory (BDI) and WHOQOL-BREF quality of life questionnaires. Data were analyzed using descriptive and inferential statistical methods, Pearson correlation coefficient and t-test and ANOVA by SPSS v. 23 software at a significance level of α=0.05.

    Results

    The Mean±SD score of depression and quality of life of the studied employees were 35.8±9.2 (out of 63), 60.7±14.8 (out of 120) respectively. 49.6% and 87.5% of the employees had moderate levels of depression and quality of life, respectively. There was a significant and inverse correlation between depression and employees' quality of life (r=-0.612, P<0.001). Also between depression with education level (P=0.04), marital status (P=0.01), and type of occupation (P=0.03), and between quality of life and marital status (P=0.03) were observed a statistically significant relation.

    Conclusion

    Depression and quality of life of the employees were moderate level. Planning is recommended to improve the mental health of employees, use psychotherapy techniques such as cognitive behavioral therapy and mindfulness, develop and implement stress and anxiety management programs, and provide counseling services.

    Keywords: Depression, Quality of life, Coronavirus, COVID-19, Occupational groups
  • فرهاد لطفی، عرفان خوارزمی، محسن بیاتی*، هاجر علی پور، سعید لوحی وش، علی جاجرمی زاده
    زمینه و هدف

    تخمین تابع هزینه ابزاری مناسب در راستای تخصیص بهینه منابع در بیمارستان هاست. مطالعه حاضر با هدف برآورد تابع هزینه بیمارستان های تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی شیراز انجام شد.

    مواد و روش ها: 

    در مطالعه مقطعی حاضر داده های مربوط به منابع، هزینه ها و اطلاعات تولید 28 بیمارستان بصورت ماهانه از سال 1394 تا 1395 از سامانه اطلاعات بیمارستانی استخراج شد. برای برآورد تابع هزینه، از مدل کاب-داگلاس و روش های اقتصادسنجی داده های پانل استفاده شد. تحلیل داده ها با نرم افزار STATA14 انجام شد.

    نتایج

    کشش هزینه بیمارستان ها نسبت به پذیرش بستری و سرپایی در بیمارستان های بزرگ به ترتیب 0.555، 0.058 و در بیمارستان های کوچک به ترتیب 0.769 و 0.099 (P<0.01) بود. در میان منابع بیشترین تاثیرگذاری بر هزینه کل بیمارستان ها مربوط به هزینه سرانه پزشک با ضریب 0.175 در بیمارستان های بزرگ و با ضریب 0.481 در بیمارستان های کوچک (P<0.01) بود. هزینه متوسط معادل 3640648 و هزینه نهایی برابر با 2654802 تومان بود. شاخص صرفه های ناشی از مقیاس در بیمارستان های کوچک 868/0، در بیمارستان های بزرگ 613/0 و درکل بیمارستان ها 729/0 برآورد شد. تعداد تخت فعال، طول مدت اقامت و همچنین آموزشی بودن بیمارستان تاثیر مثبتی (P<0.01) بر هزینه بیمارستان ها داشت.

    نتیجه گیری: 

    جهت کاهش هزینه بیمارستان ها مدیریت موثرترین عوامل ایجادکننده هزینه شامل هزینه های پزشکان و دارو کمک کننده خواهد بود. همچنین بیمارستان ها جهت رسیدن به نقطه بهینه تولید باید با ظرفیت ها و منابع تولیدی موجود خدمات بیشتری ارایه دهند.

    کلید واژگان: تابع هزینه, بیمارستان, صرفه های ناشی از مقیاس, هزینه نهایی, هزینه متوسط
    Farhad Lotfi, Erfan Kharazmi, Mohsen Bayati*, Hajar Alipour, Saeid Lohivash, Ali Jajarmizadeh
    Background

    Estimation of cost functions is an appropriate tool for optimal resource allocation in hospitals. The present study aimed at estimating cost function for hospitals affiliated to Shiraz University of Medical Sciences.                              

    Materials & Methods

     In the current cross-sectional study, inputs, costs and resources data for 28 hospitals were gathered from hospital statistics and information system. Required data were collected monthly for two years (2015-2016). Then, The Cobb-Douglas cost function was estimated using panel data analysis. STATA 14 was used for data analysis.

     Results

    Estimates showed that hospitalschr('39') cost elasticity concerning the inpatient and outpatient admission were 0.555 and 0.058 for large hospitals, and 0.769 and 0.099 for small hospitals (P<0.01). Among hospitals inputs, the cost of a physician with coefficient 0.175 in large hospitals and 0.481 in small hospitals (P<0.01) was most cost driver. In studied hospitals, average cost (36,406,480 Rial) was higher than marginal cost (26,548,020). Moreover, scale economies index were in small, large, and all hospitals were 0.868, 0.613 and 0.729, respectively. The number of active bed, length of stay and teaching activity had a positive effect on hospitals cost (P<0.01).

     Conclusion

    According to the findings, to control costs, the hospital should manage most cost drivers, such as physicians and pharmaceutical costs. Moreover, According to the average and final cost and scale economies index, hospitals should expand their service provisions with current inputs and resources in order to reach the optimum point of output.

    Keywords: Hospital, Cost Function, Economies of Scale, Average Cost, Marginal Cost
  • ما و آن ها / آیا فرهنگ، روی دید ما نسبت به خودمان و دیگران موثر است؟
    اندر استیونسن
    مترجم: محسن بیاتی
  • عصب شناسی نفرت پراکنی / انسان ها موجوداتی اجتماعی هستند که به سادگی تحت تاثیر خشم و غضبی قرار می گیرند که این روزه ا همه جا هستند
    ریچارد فریدمن
    مترجم: محسن بیاتی
  • محسن بیاتی، بهمن احدی نژاد*، فاطمه ریاضی، نسرین ابوالحسن بیگی
    مقدمه
    بخش دارو یکی از مهم ترین و به لحاظ جریان مالی یکی از بزرگ ترین زیربخش های نظام سلامت در هر کشوری است؛ بنابراین لزوم سیاستگذاری مبتنی بر شواهد علمی در این بخش، بسیار مورد توجه است. مطالعه حاضر در راستای تحلیل سری زمانی عوامل موثر بر مخارج دارویی خانوار طی سال های 1370 تا 1389 طراحی شد.
    مواد و روش کار
    در مطالعه مقطعی حاضر، جامعه پژوهش کل خانوارهای شهری کشور بودند. نمونه پژوهش منطبق بر جامعه بوده و داده های مورد نیاز از گزارش تفصیلی آمارگیری هزینه و درآمد خانوارهای شهری و وب سایت مرکز آمار جمهوری اسلامی ایران استخراج شده است. جهت تحلیل سری زمانی داده ها از رویکرد تجمعی و الگوخود توضیح با وقفه های توزیعی ((Auto Regressive Distributed Lag استفاده شد. باتوجه به داده های سری زمانی در مطالعه حاضر، حجم نمونه مربوط به 20 (سال) است. جهت کشف و جلوگیری از ایجاد رگرسیون کاذب، آزمون های ایستایی و هم انباشتگی باند قبل از برآورد الگو انجام شد. برای انجام تخمین ها و آزمون های مورد نیاز از نرم افزارهای Eviews7 و Microfit5 استفاده شده است.
    یافته ها
    براساس نتایج الگو بلند مدت، تنها درآمد خانوار با مخارج دارو رابطه معنادار و مستقیم داشت. متغیرهای قیمت دارو و مخارج ویزیت پزشکی تاثیر معنادار بر مخارج دارویی خانوار نداشتند. در الگو کوتاه مدت درآمد خانوار و مخارج ویزیت پزشک به ترتیب ضرایب 0/27 و 1/05 داشتند، در حالی که شاخص قیمت دارو تاثیر معنادار بر مخارج دارو نداشته است. بنابراین مخارج دارو در ایران هم در کوتاه مدت و هم در بلند مدت دارای کشش درآمدی پایین، و بی کشش نسبت به قیمت بود. ضریب جمله تصحیح خطا برابر با 0/66- بود. یعنی تقریبا 66 درصد از بی تعادلی در سال اول از بین می رود.
    بحث و نتیجه گیری
    با توجه به اینکه مخارج دارو نسبت به قیمت بی کشش و نسبت به درآمد کم کشش بود، سیاستگذاران سلامت باید در اتخاذ سیاست های موثر بر قیمت دارو از جمله تعرفه گذاری و یارانه دهی ملاحظات دقیقی را در نظر گرفته و درآمد خانوار را نیز به عنوان عاملی موثر در سیاست های دارویی در نظر بگیرند.
    کلید واژگان: مخارج دارو, تقاضای دارو, کشش قیمتی, کشش درآمدی, الگوی خودتوضیح با وقفه های توزیعی
    Mohsen Bayati, Bahman Ahadi Nezhad*, Fatemeh Riazi, Nasrin Abolhasanbeigi Galeh Zan
    Objective(s)
    Understanding the behavior of drug demand in health sector is very important for health policy makers. In this regard, the present study aimed to estimat the pharmaceutical expenditure function during 1991 to 2010 in Iran.
    Methods
    This was an analytical study. The study population was urban households in the country. The required data were collected from the published statistics of Iran Statistics Center for a time series of 20 years. The time series ARDL(AutoRegressive Distributive Lag) model, the Stationary Augmented Dickey Fuller Test and Bound Cointegration Test were applied to estimate the models. The Eviews 7 and Microfit5 software were used.
    Results
    At short-term and long-term, impact of the price on expenditure of pharmaceutical was statistically insignificant. Income elasticity of pharmaceutical demand at short–term and long–term was 0.27 and 0.41, respectively (Pvalue 0.01). Elasticity of pharmaceutical expenditure with respect to expenditure of physician visit at short-term and long-term was more than 1.05 and 0.33, respectively, (Pvalue 0.01). Error Correction Coefficient [ecm (-1)] also was equal -0.66. Almost 66% of imbalance error disappeared in the first year after the imbalance (Pvalue 0.05).
    Conclusion
    According to inelasticity of pharmaceutical demand to price and low elasticity to income, health policy makers should consider different issues (e.g. tariffs, household income and Subsidizing) when they make policy.
    Keywords: Pharmaceutical Expenditure, Drug demand, Price-elasticity, Income-elasticity, ARDL approach, Bound Cointegration Test
  • محسن بیاتی، آرش رشیدیان *، علی اکبری ساری، سارا امامقلی پور
    مقدمه
    پزشکان عمومی به عنوان مهم ترین ارایه کننده مراقبت سلامت اولیه نقش قابل توجهی در جریان کلی منابع بخش سلامت و پاسخگویی آن دارند. در این راستا یکی از سوالات پیش روی سیاست گذاران سلامت میزان انتظارات مالی پزشکان عمومی یا به بیان علمی تر درآمد هدف آنان می باشد. مطالعه حاضر با هدف تعیین درآمد هدف پزشکان عمومی در ایران انجام شد.
    روش کار
    در مطالعه مقطعی و توصیفی حاضر، پرسشنامه با استفاده از ادبیات موضوع و نظر صاحبن ظران طراحی شد. داده های موردنیاز با انجام مطالعه پیمایشی با حجم نمونه 666 پزشک عمومی (در دو همایش سراسری انجمن پزشکان عمومی ایران) در سال 1394 جمع آوری گردید. با استفاده از آمار توصیفی و آزمون های t-test، ANOVA و با با بهره گیری از نرم افزار stata12 داده ها تحلیل شد.
    یافته ها
    پزشکان عمومی مورد بررسی به طور متوسط دارای درآمد هدف 14613138 (10323692=SD ) و درآمد واقعی 6555573 (5299751 =SD ) تومان در ماه بودند. به طور متوسط تقریبا 50% از انتظارات مالی پزشکان عمومی محقق شده است. درآمد هدف پزشکان عمومی تقریبا 10 برابر درآمد سرانه کشور بود. بین میانگین درآمد موردانتظار پزشکان عمومی در جنسیت های مختلف، گروه های سنی، وضعیت تاهل، سابقه طبابت، مکان طبابت، نوع طبابت و پنجک های درآمدی اختلاف معناداری (05/0 >P) وجود دارد.
    نتیجه گیری
    اگرچه به طور متوسط انتظارات مالی پزشکان عمومی نسبت به توان اقتصادی کشور نسبتا بالاست، اما نابرابری زیادی بین توقعات مالی پزشکان عمومی مختلف وجود دارد. به نحوی که درصد قابل توجهی از پزشکان عمومی توقعات مالی پایین و منطقی دارند.
    کلید واژگان: اقتصاد سلامت, پزشک عمومی, درآمد هدف, انتظارات مالی, نیروی کاربخش سلامت
    Mohsen Bayati, Arash Rashidian *, Ali Akbari Sari, Sara Emamgholipour
    Introduction
    General practitioners (GPs), as a main provider of primary health care, play a pivotal role in resource flows and responsiveness of healthcare systems. In this regard, a main issue in health policy making is how much money is considered desired by GPs (target income). Therefore, the current study was performed to analyze the GPs’ target income in Iran.
    Methods
    This is a cross sectional and descriptive study. The questionnaire was designed based on the literature review and expert opinion. The data were gathered by a survey on 666 GPs using convenience sampling in 2015. Descriptive statistics, t-test, as well as ANOVA were used for statistical analysis. The analysis was performed using STATA 12.
    Results
    The mean of monthly target income and actual income of studied GPs were 14613138 (SD= 10323692) and 6555573 (SD = 5299751) TOMAN, respectively. In average, the GPs reached to approximately 50% of their financial expectations. The GPs’ target income was almost 10 times Iran’s income per capita. There was a significant difference (P
    Conclusions
    While the average of GPs’ financial expectations with regard to the Iran economic capacity is high, there are large inequalities in financial expectations between GPs, so that the large percent of the GPs have low and reasonable financial expectations.
    Keywords: Health Economics, General Practitioner, Target Income, Financial Expectations, Health Human Resources
  • فاطمه ستوده زاده، محسن بیاتی، زهرا کاووسی، محمد خمرنیا
    مقدمه
    هزینه نیروی انسانی بیش از60 درصد از منابع بیمارستان هارا به خود اختصاص می دهد. پژوهش حاضر برای تعیین تعداد بهینه پرستاردر بخش مسمومیت بیمارستان شوشتری شیراز صورت گرفته است.
    روش کار
    پژوهش حاضراز نوع کاربردی و از دسته مطالعات توصیفی– تحلیلی است. جامعه پژوهش پرونده بیماران مراجعه کننده به بخش مسمومیت یکی از بیمارستان های شیراز درسال 1391 بود. به منظور نمونه گیری از کل پرونده ها بصورت طبقه ای (ماهیانه) و نمونه گیری در هر ماه بصورت ساده انجام گرفت. جمع آوری داده های مورد نیاز از دفتر آمار بخش و پرونده بیماران (برگ نوت پرستاری و دستورات پزشک) با استفاده از فرم جمع آوری داده ها صورت گرفت. از تکنیک برنامه ریزی خطی و با بهره گیری از نرم افزار lingo 8 تعداد بهینه پرستار مورد نیاز در شیفت های مختلف بیمارستان تعیین گردید.
    یافته ها
    حداقل پرستار مورد نیاز بخش مسمومیت بیمارستان مورد نظر برای ارائه خدمات مطلوب به بیماران در شیفت صبح 2 پرستار، عصر 2 پرستار و شب 3 پرستار به دست آمد و در مجموع شبانه روز 7 پرستار مورد نیاز می باشد.
    نتیجه گیری
    تعداد پرستار مورد استفاده در بخش در شیفت صبح و عصر بیش از تعداد بهینه آن بوده است. همچنین یافته ها نشان می دهد که تعداد پرستاران بدست آمده از روش های کمی مانند برنامه ریزی خطی کمتر از تعداد محاسبه شده آن بصورت تجربی توسط مدیران پرستاری می باشد.
    کلید واژگان: برنامه ریزی خطی, خدمات پرستاری, بخش مسمومیت, تعداد پرستار
    Fateme Setoodehzadeh, Mohsen Bayati, Zahra Kavosi, Mohammad Khammarnia
    Introduction
    Approximately, more than 60% of the hospital cost allocate to hospital human resources. The study aimed to examination the number of nurses in the poisoning ward in a general hospital in Shiraz.
    Methods
    This applicable study was conducted as a descriptive-analytical study. Study population was the patients who referred to a hospital poisoning ward in Shiraz in 2012. The medical records were examined. Each month selected as a stratum and in each stratum samples selected through a simple random sampling. Data collected from the statistics office and patient records (physician's orders and nursing notes) using a data collection form. Linear programming techniques in lingo (version 8) software were used to the data analysis.
    Results
    Two nurses in morning, two in evening, three in night and seven in all shifts were at least required nurses in the poisoning ward of the general hospital. The number of available nurses in the ward was more than estimation.
    Conclusion
    The nurses in the morning and evening shifts were over the examined number in the ward. Moreover, the nurses obtained from quantitative methods such as linear programming were lower than those calculated experimentally by nursing managers. It is recommended to Hospital administrators to use these techniques to the appropriate distribution of staff in wards.
    Keywords: Linear programming, nursing services, the poisoning, the number of nurses
  • حکیمه مصطفوی، سیامک عقلمند، حامد زندیان، مینو علیپوری سخا، محسن بیاتی، سحر مصطفوی
    زمینه و هدف
    توزیع عادلانه ی منابع بخش سلامت یکی از پیش شرط های برقراری عدالت اجتماعی در هر جامعه ای است. این پژوهش با هدف سنجش و تعیین چگونگی توزیع پزشکان متخصص و تخت های بیمارستانی در استان آذربایجان غربی انجام شد.
    روش بررسی
    پژوهش حاضر از نوع توصیفی بود و جامعه پژوهش را کلیه تخت های بیمارستانی در بخش دولتی و کلیه پزشکان متخصص شاغل در بخش سلامت استان آذربایجان غربی در سال 1391 تشکیل می داد. داده های مورد نیاز از طریق مراجعه به معاونت بهداشت و معاونت درمان دانشگاه علوم پزشکی ارومیه و مرکز آمار ایران گردآوری شد. جهت سنجش چگونگی توزیع پزشک متخصص و تخت بیمارستانی از شاخص های سرانه منابع، ضریب Gini و منحنی Lorenz استفاده گردید.
    یافته ها
    توزیع پزشکان متخصص در سطح استان عادلانه نیست و این وضعیت در مورد تخت های بیمارستانی نیز برقرار است.
    نتیجه گیری
    به نظر می رسد که توزیع پزشکان متخصص و نیز تخت های بیمارستانی، متناسب با جمعیت استان نیست و اتخاذ تدابیری از قبیل ایجاد امکانات رفاهی ویژه، پرداخت دستمزدهای بالاتر و در نظر گرفتن نیازمندی های سلامتی مردم استان باعث بهبود جذب پزشکان متخصص و تعدیل کمبودهای موجود خواهد شد.
    کلید واژگان: توزیع, پزشکان متخصص, تخت بیمارستانی, آذربایجان غربی, ایران
    Hakimeh Mostafavi, Siamak Aghlmand, Hamed Zandiyan, Minoo Alipoori Sakha, Mohsen Bayati, Sahar Mostafavi
    Background And Aim
    Equitable distribution of resources in health sector is one of the prerequisites of social justice in any society. The aim of this study is to determine inequality in the distribution of specialists and hospital beds in West Azerbaijan Province.
    Materials And Methods
    This was a descriptive study. The population of the study consists of all hospital beds in the public sector and all specialists working in the health sector of West Azerbaijan Province in 2012. The required data were collected after referring to health and treatment d eputies of Urmia University of Medical Sciences and Statistical Center of Iran. To determine inequity in the distribution of specialists and hospital beds، per capita resource indicators، the Gini coefficient، and Lorenz curve were employed.
    Results
    Distribution of specialist physicians in the province was not equitable; the situation was the same as regards hospital beds، too.
    Conclusion
    It seems that neither the distribution of specialist physicians nor the number of hospital beds is proportional to the population. Besides، measures such as p roviding special welfare facilities، paying higher wages، and considering the health needs of people in the province can better attract physicians and modify the existing shortcomings.
    Keywords: Distribution, Specialist Physicians, Hospital Bed, West Azerbaijan Province, Iran
  • هفت راز / آنچه شوهر شما واقعا به آن نیاز دارد
    محسن بیاتی
  • سجاد دلاوری، احسان شمسی گوشکی، محمود عباسی، سمیه دلاوری، محسن بیاتی
    یکی از موثرترین راه های درمان بسیاری از بیماران پیشرفته کبدی، پیوند کبد است. منبع عمده پیوند کبد در مرکز پیوند اعضای شیراز، از مرگ مغزی بوده و به دلیل کمبود ارگان پیوندی و از سوی دیگر تقاضای روزافزون برای پیوند، بین عرضه و تقاضای کبد تعادل برقرار نیست. به همین دلیل انتخاب کاندیدای مناسب پیوند بسیار بحث انگیز است. در حال حاضر در مرکز پیوند اعضای شیراز، کاندیداهای پیوند کبد بر اساس نمره ملد رتبه بندی می شوند و بیماری که بیشترین نمره را کسب کند، برای پیوند انتخاب می شود، اگرچه با بکاربستن نمره ملد در رتبه بندی بیماران نیازمند، مرگ و میر در لیست انتظار کاهش یافته است، اما این سیستم نمی تواند به خوبی مرگ و میر پس از پیوند را پیش بینی کند. بنابراین در این مقاله هدف بر آن است تا نکات اخلاقی مرتبط با پیوند کبد و نحوه رتبه بندی بیماران مورد بحث و بررسی قرار گیرد.
    کلید واژگان: پیوند کبد, مرکز پیوند اعضای شیراز, نمره ملد, اخلاق پزشکی
  • مهم ترین درس آموخته های برنامه شناخت و پرورش شایستگی های مدیران در شرکت ایران ترانسفو
    محسن بیاتی
  • محسن بیاتی، رضا اکبریان، زهرا کاوسی، احمد صدرایی جواهری، مصطفی امینی رارانی، سجاد دلاوری
    مقدمه
    وضعیت سلامت و سطح توسعه یافتگی کشورها رابطه متقابل و تنگاتنگی با یکدیگر دارند. انسان سالم، اساس توسعه پایدار است و افزایش رشد و توسعه اقتصادی، یکی از عوامل اصلی و موثر بر وضعیت سلامت کشورهاست.
    روش
    در این مطالعه، عوامل اقتصادی و اجتماعی موثر بر امید به زندگی در کشورهای واقع در منطقه غرب اقیانوس آرام، سازمان بهداشت جهانی، با استفاده از مدل رگرسیون خطی چندگانه و با بهره گیری از داده های ترکیبی (1995 تا 2007) بررسی شد. سپس روش اثرات ثابت (حداقل مربعات با متغیرهای مجازی) براساس نتایج آزمون هاسمن به منظور برآورد مدل انتخاب گردید.
    یافته ها
    نتایج برآورد مدل برای منطقه غرب اقیانوس آرام، نشان دهنده اثرات مثبت و معنادار متغیرهای درآمد سرانه، آموزش، اشتغال، مخارج سلامت، ایمنی سازی در برابر سرخک (01/0 p<) و شهرنشینی (05/0 p<) بر امید به زندگی بود.
    بحث: توجه به سیاست های مربوط به توسعه اقتصادی و اجتماعی و برنامه های تثبیت اقتصادی مثل افزایش تولید، کاهش بیکاری و افزایش سطح آموزش و همچنین سیاست های مربوط به ارتقای کارایی سیستم های مراقبت سلامت به ویژه اصلاح شیوه های تامین مالی و ارائه خدمات سلامت راه گشای افزایش طول عمر در کشورهای این مناطق خواهد بود
    کلید واژگان: امید به زندگی, تعیین کننده های اجتماعی سلامت, داده های ترکیبی, منطقه غرب اقیانوس آرام
    Mohsen Bayati, Reza Akbarian, Zahra Kavosi, Ahmad Sadraei Javaheri, Mostafa Amini Rarani, Sajad Delavari
    Introduction
    An important priority in society is attention to health and longevity، and trying for its maintenance and improvement. In current study the effects of social، economic، and environmental determinants of life expectancy were estimated for West Pacific Region (WPR) based on the Grossman (1972) theoretical model.
    Method
    Multiple long-linear regression model and Panel data of 1995-2007 periods for WPR countries was used. Based on Hausman test، Parameters were estimated by fixed effect model (Least Squares Dummy Variable).
    Findings
    The results of WPR estimated model have shown a positive and significant relationship between per capita income، education، employment rate، One-year-old immunized with Measles-Containing Vaccine (p<0. 01)، urbanization (p<0. 05) and life expectancy.
    Discussion
    The economic stabilization policies such as increasing productivity and economic growth، and reducing unemployment، play a significant role in people’s health in these regions. On the other hand، policies related to improving health system efficiency، particularly revision on financing and health services provision systems، are keys for health and longevity improvement
    Keywords: Life Expectancy, Social Determinants of Health, Panel Data, Western Pacific Region
  • زهرا کاوسی، ناهید حاتم، هادی حیاتی آب باریک، جاوید نعمتی، محسن بیاتی *
    مقدمه

    رضایت بیمار موضوعی است که امروزه در صنعت سلامت توجه فزاینده ای را به خود جلب نموده است. ترخیص با رضایت شخصی را می توان یکی از نشان گرهای عدم رضایت بیماران در نظر گرفت که بر درمان بیماری اثرات منفی دارد و موجب افزایش هزینه های بیمارستان می گردد، در این راستا پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل موثر بر ترخیص بر خلاف توصیه ی پزشک در بیمارستان نمازی شیراز انجام گرفت.

    روش بررسی

    این پژوهش به روش گذشته نگر (مورد- شاهدی) انجام گرفت. پرونده ی 9463 بیمار ترخیص شده در سه ماه آخر سال 1388 به روش گذشته نگر در بیمارستان نمازی شیراز بررسی و بر اساس نوع ترخیص تفکیک شد و با استفاده از چک لیستی تدوین شده توسط پژوهش گران و به روش نمونه گیری منظم انتخاب و بررسی گردید. داده ها پس از ورود به نرم افزار آماری SPSS با استفاده از آزمون های t-test، Chi-square و Logistic regression مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

    یافته ها

    میزان ترخیص با رضایت شخصی در دوره ی مورد مطالعه، 9 درصد برآورد گردید. بین متغیرهای وضعیت بیمه (001/0 = P) و نوع بخش درمانی (050/0 > P) با ترخیص با رضایت شخصی، رابطه ی معنی داری وجود داشت. بیماران بخش اورژانس و بیماران فاقد بیمه به طور معنی داری بیشتر از سایر بیماران با رضایت شخصی بیمارستان را ترک نمودند.

    نتیجه گیری

    درصد بالای ترخیص با رضایت شخصی در بیمارستان مورد مطالعه، به خصوص در بخش اورژانس، بایستی از سوی مسوولین این بیمارستان مورد توجه قرار گیرد و پس از شناخت علل و عوامل امر، اقدامات موثر جهت کاستن میزان این ترخیص صورت گیرد.

    کلید واژگان: ترخیص بیمار, رضایت شخصی, بیمارستان ها
    Zahra Kavosi, Nahid Hatam, Hadi Hayati Abbarik, Javid Nemati, Mohsen Bayati
    Introduction

    Patient/customer satisfaction and loyalty have gained increasing attention from executives across the healthcare industry. Discharge against medical advice (DAMA) can be considered as one of the indicators of patient dissatisfaction. It has negative effects on patient treatment and leads to increased hospital costs. Study of predictors of DAMA in a teaching hospital was the aim of this research.

    Methods

    In this retrospective, case-control study during the winter if 2009, a total of 9463 discharged patient medical records were reviewed. They were selected based on kind of discharge using systematic sampling. Data was analyzed using chi-square test and t-test and binary regression in SPSS.

    Results

    Overall, 9% of discharges in this period were against medical advices. There were significant associations between DAMA and health insurance status, hospital wards, and kind of disease. Emergency ward patients and patients with no health insurance were more likely to DAMA.

    Conclusion

    High rate of DAMA should be considered by hospital managers. They should try to find out the causes of DAMA to prevent it and finally improve satisfaction and loyalty of patients.

    Keywords: Patient Discharge, Personal Satisfaction, Hospitals
  • ابوذر صادقی مزیدی، عرفان خوارزمی، مهدی جوانبخت، علیرضا حیدری، محسن بیاتی
    گسترش اطلاعات درباره هزینه های ناشی از بیماری هایی چون دیابت و عوارض آن و همچنین تحلیل هزینه ها، این امکان را به مدیران و تصمیم گیران می دهد تا بین کاربردهای مختلف منابع، مقایسه صحیحی انجام دهند و از آن به عنوان ابزاری در پیگیری حسن انجام کار، سنجش کارایی و پیش بینی هزینه ها استفاده کنند. پژوهش حاضر با هدف تعیین میزان هزینه های اقتصادی بیماری دیابت در بیماران دیابتی نوع2 تحت پوشش درمانگاه نادرکاظمی شیراز در نیمه اول سال 1387 انجام گرفته است. این پژوهش ازنوع توصیفی تحلیلی بوده و جامعه پژوهش آن شامل بیماران دیابتی نوع 2 مراجعه کننده به درمانگاه نادرکاظمی شیراز در نیمه اول سال 1387 می باشد. در این پژوهش از بین 4900 پرونده، 288 پرونده به عنوان حجم نمونه تعیین و مورد بررسی و مطالعه قرار گرفتند. اطلاعات مورد نیاز از طریق مشاهده اطلاعات موجود در پرونده ها، مصاحبه با پرسنل و مسئولان امر آموزش و درمان بیماران و همچنین اطلاعات و اسناد موجود در حسابداری، تدارکات و کارگزینی جمع آوری شد. در این پژوهش کل هزینه های اقتصادی ناشی از بیماری دیابت نوع 2، 37942315040 ریال به دست آمد. هزینه های مستقیم پزشکی و هزینه های غیرمستقیم ناشی از بیماری دیابت در یک بیمار دیابتی نوع2 در نیمه اول سال 1387، به ترتیب 815173/2 ریال و 6928156/4 ریال و در مجموع 7743329/6 ریال به دست آمد. با توجه هزینه های زیاد بیماران دیابتی و محدودیت منابع تامین کننده نیازهای بهداشتی درمانی جامعه، دیابت یکی از اولویت های بهداشتی درمانی کشور ما بوده و باید اقدامات گسترده ای در جهت کاهش هزینه ها و عواقب ناشی از این بیماری صورت گیرد.
    کلید واژگان: هزینه های اقتصادی, بیماری دیابت, بیماران دیابتی نوع 2, هزینه یابی, کیفیت زندگی
    Aboozar Sadeghi Mazidi, Erfan Kharazmi, Mahdi Javanbakht, Alireza Heidari, Mohsen Bayati
    Objective (s): To determine economics cost of diabetes in type II diabetic patients under the cover of Naderkazemi clinic in Shiraz in the first half of 2008.
    Methods
    this study is an applicable one and the way of study is descriptive-analytic.the study society includes type II diabetic patients that referred to Naderkazemi clinic and made file. in this study among the 4900 files related to type II diabetic patient, at first, in the pilot study,30 files chosen by the way of systematic sampling and examined. standard deviation these files was ±/38.that in respect to received standard deviation,220 files were chosen as samples that eventually with the help of statistics advisor,288 file were chosen as samples and were studied in a systematic way. the needed information in this study were gathered from observing the existing information in patient´s files, interviewing with personnel and manager and also from existing information and ducuments in provision, accounting and personnel departments. results were classified as charts and graphs and were expressed descriptively.
    Results
    in this study, total economic costs of type II diabetes calculated 37942315040 Rials (4079818.8 $), that medical direct costs and indirect costs share was 3994348680(429499.9 $) and 33947966360(3650319 $) Rials, respectively. Medical direct and indirect costs of diabetes in a type II diabetic patient in first half of 1387 was 815173/2(87.65 $) and 6928156/4(744.96 $) Rials respectively, and altogether was 7743329/6 Rials (832.61 $).
    Conclusion
    Economic cost of type II diabetes is very high and complications of this disease can important influence on patient and their family. Be cause of restricting resources of medical-health in society, diabetes is one of medical-health priority in our country and should have large actions to reducing costs and complications of this disease.
    Keywords: Economic cost, Diabetes, Type II, Diabetic patients, Costing
  • نمونه مسائل مرحله ی اول المپیاد ریاضی
    محسن بیاتی، محسن بهرامگیری، سید رضا مقدسی، هادی سلماسیان، پوریا رضاییان، ایمان افتخاری، کیوان ملاحی
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال