محسن خلیلی نجف آبادی
-
مقدمه و هدف
هدف از مطالعه حاضر بررسی تاثیر تمرین تناوبی سرعتی (SIT) بر میزان آنزیم های کبدی، ظرفیت آنتی اکسیدانی تام (TAC) و ماالوان-دی-آلدهید (MDA) بافت کبدی بود.
مواد و روش هادر یک کارآزمایی تجربی، 16 سر موش بزرگ آزمایشگاهی نر (موش) تصادفی به دو گروه کنترل (8=CO, n) و تمرین(8= EX, n) تقسیم شدند. موش ها پس از دوران سازگاری با محیط و آشنایی با تمرین، 8 هفته، هفته ای 3 جلسه تحت تمرین قرار گرفتند. در پایان دوره، پس از بیهوشی و خونگیری مستقیم از قلب، سرم برای سنجش های آنزیم های کبدی استخراج و بافت کبد جهت بررسی میزان TAC و MDA بافتی برداشته شد. برای تحلیل داده ها از آزمون آماری t مستقل در سطح آلفای 05/0 در محیط SPSS نسخه 22 استفاده شد.
نتایجتحلیل آماری داده ها حاکی از بالاتر بودن معنی دار میزان TAC بافت کبد گروه EX نسبت به گروه CO بود (01/0=P)؛ اما تفاوت معنی دار بین گروهی در رابطه با میزان MDA بافتی کبد مشاهده نشد (24/0=P). در رابطه با میزان آنزیم های کبدی ALT (26/0=P) و GGT (44/0=P) نیز تفاوت بین گروهی معنی داری مشاهده نشد؛ اما میزان آنزیم AST (01/0=P) و (001/0=P) ALP گروه EX نسبت به گروه CO به طور معنی داری کمتر بود.
نتیجه گیری:
نتایج نشان داد، تمرین SIT باعث افزایش ظرفیت آنتی اکسیدانی و تغییرات مطلوب در میزان آنزیم های کبدی می شود و این نوع پروتکل تمرینی می تواند پیامد مفیدی بر وضعیت سلامتی وعملکردی کبد داشته باشد.
کلید واژگان: پراکسیداسیون لیپیدی, ظرفیت آنتی اکسیدانی تام, تمرین SIT, آنزیم های کبدیObjectiveThe aim of this study was to evaluate the effect of Sprint Interval Training (SIT) on the plasma liver enzymes, liver tissue total-antioxidant-capacity (TAC) and Malondialdehyde (MDA) levels in male rats.
Materials and MethodsIn an experimental trial, 16 male rats were randomly divided into two groups: control (CO,n=8) and exercise (EX,n=8). The rats after the period of adaptation to the environment and familiarization with exercise were trained 3 sessions per week for 8 weeks. Finally, after anesthesia and direct blood sampling from the heart, serum was extracted for liver enzymes and liver tissue was removed to assess tissue TAC and MDA. Independent t-test was used to analyze the data at the alpha level of 0.05 in SPSS version 22.
ResultsStatistical analysis of the data showed a significantly higher liver tissue TAC in the EX group compared to the CO group (P=0.01); but no significant intergroup difference was observed related to liver tissue MDA (P=0.24). There was no significant difference between the groups in the ALT (P=0.26) and GGT (P=0.44) level; but the AST (P=0.01) and ALP (P=0.001) level in EX group was significantly lower than CO group.
ConclusionThe results showed that SIT increases the antioxidant capacity and induces desirable changes in the liver enzymes levels and this training protocol can have a beneficial effect on the health status of the liver.
Keywords: Malondialdehyde (MDA), Total Antioxidant Capacity (TAC), sprint Interval training (SIT), Liver enzymes -
زمینه و هدفالتهاب، پاسخ محافظتی میزبان در برابر عوامل مهاجم خارجی و بافت نکروزی است که می تواند باعث آسیب های بافتی شود. در تحقیق حاضر اثر ضدالتهابی پماد مرهم مفاصل]شامل گیاهان بابونه و ابوخلسا (هواچوبه)[، مورد بررسی قرار گرفت.روش بررسیدر این مطالعه 72 سر موش صحرایی نر به سه گروه شامل: کنترل، التهاب، التهاب- درمان تقسیم شدند. برای ایجاد التهاب، از تزریق فرمالین به کف پای حیوان، تزریق گزیلن به گوش و اسید استیک به داخل صفاق استفاده شد. برای ارزیابی میزان التهاب؛ میزان نشت ایوانس بلو بعد از تزریق از طریق قلب به داخل قطعات پا، گوش و مایع صفاق اندازه گیری شد. در مورد ارزیابی میزان التهاب پا، از روش اندازه گیری قطر پا استفاده گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون آنالیز واریانس یک طرفه و تکمیلی توکی انجام گرفت. سطح معنی داری، p<0.05 در نظر گرفته شد.یافته هادر بررسی التهاب پا، مقایسه میانگین جذب نوری ایوانس بلو در گروه التهاب - درمان (0.046±0.0048) نسبت به گروه التهاب (0.084±0.0032)، تفاوت معنی داری را نشان داد (05/0p<). علاوه بر این، مقایسه میانگین تغییرات قطر پا در گروه التهاب - درمان (0.0771±0.015) نسبت به گروه التهاب (0.1503±0.017)، دارای تفاوت معنی داری بود (p<0.05). در التهاب صفاق نیز میانگین جذب نوری ایوانس بلو در گروه التهاب - درمان (0.186±0.019) نسبت به گروه التهاب (0.237±0.029)، به طور معنی داری کمتر بود (p<0.05). در التهاب گوش، مصرف مرهم باعث کاهش در التهاب نشد.نتیجه گیریطبق نتایج این مطالعه، استفاده موضعی مرهم مفاصل، باعث کاهش التهاب در پای موش می شود. علاوه بر این، جذب سیستمیک آن نیز التهاب صفاق را کاهش می دهد.
کلید واژگان: التهاب, ابوخلسا, بابونه, فرمالین, گزیلن, اسید استیکBackground And ObjectivesInflammation is a protective response against invading foreign agents and necrotic tissue, which can cause tissue damage. In this research, anti-inflammatory effect of Marhame-mafasel ointment consisting of Arnebia euchroma L. and Matricaria chamomilla L., was investigated.MethodsIn this study, 72 male rats were divided into three groups, including control, inflammation, and inflammation-treatment. For induction of inflammation, injection of formalin into animal’s paw, xylene into ear, and acetic acid into peritoneum, were performed. To assess the degree of inflammation, Evans blue leakage into legs, ears and peritoneal fluid were measured following its injection into heart. To assess the inflammation of the foot, foot diameter measuring method was used. Data analysis was performed using one-way ANOVA and Tukey's test. The Significance Level Was Considered p<0.05.ResultsIn the assessment of foot inflammation, the comparison of the mean absorbance of Evans blue in the inflammation-treatment group (0.046±0.0048) showed significant difference from the inflammation group (0.084±0.0032) (p<0.05). Also, the comparison of the mean foot diameter in the inflammation-treatment group (0.0771±0.015) had significant difference from the inflammation group (0.1503±0.017) (p<0.05). In the peritonitis, the mean absorbance of Evans blue in the inflammation-treatment group (0.186±0.019) was significantly lower than the inflammation group (0.237±0.029) (p<0.05). In ear inflammation, the use of Marhame-mafasel ointment caused no reduction in inflammation.ConclusionBased on the results of this study, application of the Marhame-mafasel ointment decreases inflammation in the rat foot. In addition, its systemic absorption reduces Peritonitis.Keywords: Inflammation, Arnebia euchroma L., Matricaria, Formaldehyde, Xylene, Acetic Acid -
مقدمهیکی از مهم ترین مشکلات جامعه بشری و به خصوص کشور ما مساله اعتیاد است. تحقیقات اخیر نشانگر اهمیت و کاربرد گیاهان دارویی در این زمینه است. در مورد گیاه زنیان نیز گزارش هایی مبنی بر تاثیر ضداعتیادی وجود دارد.هدفدر این تحقیق به بررسی اثرات تزریق گیاه زنیان در هسته مشبک پاراژیگانتوسلولاریسبه روی علایم کیفی سندرم ترک در موش صحرایی نر پرداخته شده است.روش بررسیپس از تهیه میوه گیاه زنیان از ارتفاعات 1100 متری بین ایذه و ده دز در خوزستان، عصاره گیاه با نسبت 1 به 10، 1 به 100 و 1 به 1000 توسط دستگاه سوکسله تهیه شد. بعد از آزمایش های اولیه چهار گروه هشت تایی موش صحرایی نر نژاد اسپیراگ داولی با میانگین وزنی 300 -250 گرم با تزریق مرفین به صورت زیر جلدی معتاد شدند. پس از حصول اطمینان از اعتیاد حیوانات، یک گروه به عنوان شاهد که یک میکرولیتر سالین، 3 گروه دریافت کننده عصاره آبی زنیان در غلظت های 10، 100 و 1000 برابر رقیق شده که به روش استریوتاکسیک در هسته PGI تزریق شد. در کلیه گروه های مورد بررسی پس از تزریق نالوکسان به صورت داخل صفاقی نشانه های کیفی سندرم ترک که شامل اسهال، تحریک پذیری، افتادگی پلک، بیقراری، وضعیت غیرطبیعی بدن، دندان قروچه و لرزش بدن بودند در بازه های زمانی 45 دقیقه سنجیده شدند.نتایجنتایج نشان داد که غلظت های متفاوت زنیان به طور معنی داری نسبت به گروه شاهد سبب کاهش علایم سندرم ترک می شود، به گونه ای که بیشترین تاثیر را غلظت بیشتر یعنی عصاره 1 به 10 به دنبال داشته است.نتیجه گیریمی توان نتیجه گرفت که تزریق عصاره آبی زنیان در هسته PGi یک کاهش وابسته به دوز (از طریق اعمال اثر برگیرنده های اختصاصی (PGi در بیشتر علایم کیفی سندرم ترک نشان می دهد.
کلید واژگان: زنیان, هسته پاراژیگانتوسلولاریس, سندرم ترک, موش صحرایی نرBackgpound: Drug addiction is destructive misfortune and one of the most important problems in the world. Using the medical plants in medicinal history has valuable information and experiments in this field.ObjectiveAccording to research Trachyspermum copticum L. T. Copticum is effective in reducing of morphine’s withdrawal syndrome, so in this study we investigate the effects of T. Copticum microinjection on nucleus reticularis paragigantocellularis (PGi) on morphine’s withdrawal syndrome sings (MWSS).MethodAfter preparing the T.C fruit from height of the mountain in Khuzestan, aqueous extract of different concentration (Diluted 10, 100, 1000 times) was prepared by suckcele display. 32 male rats (Sprague Dawley with average weigh 250 – 300 gr) were randomized divided to 4 groups which dependent by intraperitoneum (I.P) injection with morphine. After cannulating the PGI with using the set of steriotaxi, microinjection of different doses of T. Copticum in PGI was done and naloxan (5 mg/kg) was injected I.P to groups.ResultsWithdrawal syndrome signs (diarrhea, rearing, ptosis, irritability, tremor, agitation) were observed in 4 groups. Data evaluation and analysis was done by t-test and Mann-Whitney.Results show that T.C was significantly effective in reduction of MNSS such as (rearing ptosis, irritability) compared with control group.ConclusionT. Copticum is probably sensitive on specific receptors in PGI.Keywords: Trachyspermum copticum L., Paragigantocellularis, Withdrawal syndrome, Rat -
در این تحقیق، پس از تهیه میوه گیاه زنیان (Trachyspermum copticum L.) از ارتفاعات 1100 متری بین ایذه و ده دز در خوزستان، عصاره گیاه در غلظت های 10، 100 و 1000 برابر رقیق شده توسط دستگاه سوکسله تهیه شد. بعد از آزمایشهای اولیه چهار گروه هشت تایی موش صحرایی نر نژاد اسپیراگ داولی با میانگین وزنی 300-250 گرم با تزریق مرفین به صورت زیر جلدی معتاد شدند. پس از حصول اطمینان از اعتیاد حیوانات، یک گروه به عنوان شاهد که یک میکرولیتر سالین، 3 گروه دریافت کننده عصاره آبی زنیان در غلظت های 10، 100 و 1000 برابر رقیق شده که به روش استریوتاکسیک در هسته PGI تزریق شد. در کلیه گروه های مورد مطالعه پس از تزریق نالوکسان به صورت داخل صفاقی نشانه های کمی سندرم که شامل کاهش وزن، پرش، ایستادن روی دوپا، صعود کردن و انقباضات شکمی بود، در بازه های زمانی 45 دقیقه مورد سنجش قرار گرفتند. نتایج نشان داد که غلظت های متفاوت زنیان به طور معنی داری نسبت به گروه شاهد سبب کاهش علائم سندرم ترک می شود، به طوری که بیشترین تاثیر را غلظت های بیشتر یعنی دوز 10 برابر رقیق شده به دنبال داشته است. به طور خلاصه می توان نتیجه گرفت که تزریق عصاره آبی زنیان در هسته PGi یک کاهش وابسته به دوز (از طریق اعمال اثر برگیرنده های اختصاصی PGi) در بیشتر علائم کمی سندرم ترک (به جز کاهش وزن) نشان می دهد.
کلید واژگان: زنیان, هسته پاراژیگانتوسلولاریس, سندرم ترک, موش صحرایی نر -
مقدمههسته پاراژیگانتوسلولاریس (PGi) در دو پدیده وابستگی و سندرم ترک مرفین به ترتیب یک کاهش و یک افزایش فعالیت نشان می دهد. با توجه به این که در دو سیستم اوپیوئیدی و آدنوزینی علایم سندرم ترک نه تنها به کمک آنتاگونیست های همان سیستم بلکه به وسیله آنتاگونیست های سیستم مخالف هم بروز می کند، در مطالعه حاضر با تخریب هسته PGi به مطالعه رفتارهای سندرم ترک ناشی از تزریق کافئین و نالوکسان جهت بررسی نقش این هسته در بروز این رفتارها پرداخته ایم.روش کاردر این مطالعه تجربی تعدادی از موشهای صحرایی طی 21 روز مصرف مرفین از طریق آب آشامیدنی با دوزهای افزایش یابنده معتاد شدند. سپس به گروه های کنترل (دست نخورده)، شم (فقط مراحل جراحی را طی می کردند)، گروهی که یکی از هسته ها در آنها تخریب می شد و گروهی که هر دو هسته چپ و راست در آنها تخریب می شد، تقسیم شدند. برای بررسی علایم سندرم ترک، در روش اول با تزریق نالوکسان (2 میلی گرم بر کیلوگرم زیر جلدی) و در روش دوم با تزریق کافیین (50 میلی گرم بر کیلوگرم درون پرویتوئن) به حیوانات، علایم ایجاد شده ثبت می گردید. اطلاعات به دست آمده توسط آزمون آنالیز واریانس یک طرفه، آزمون توکی و آزمون کای دو، تجزیه و تحلیل و P<0.05 معنی دار در نظر گرفت شد.نتایجپارامترهای رفتاری سندرم ترک مرفین پس از تزریق نالوکسان شامل: اسهال، روی هم افتادن پلک، دندان قروچه، انزال، بی قراری، حرکت سگ خیس، راست شدن دم، پریدن و کاهش وزن بود که پس از تخریب دو طرفه هسته PGi در سه رفتار بی قراری، دندان قروچه و پریدن به شکل معنی داری کاهش پیدا کرد. در مورد ظهور علایم سندرم ترک با کافئین مشخص شد که تنوع بروز این علایم کمتر بوده (اسهال، انزال، دندان قروچه، جویدن، بی قراری و پریدن)، اما تخریب دو طرفه هستهPGi به مقدار بیشتری این رفتارها را تحت تاثیر قرار داد. چنانچه از علایم مذکور چهار علامت اسهال، انزال، دندان قروچه، و بی قراری به میزان مشخصی در پی تخریب دو طرفه هسته PGi کاهش یافت.نتیجه گیریبه طور کلی از نتایج این مطالعه مشخص شد که تنوع بروز علایم سندرم ترک نالوکسان بیشتر از کافیین بوده و تخریب دو طرفه هسته PGi سبب تخفیف بروز علایم سندرم ترک به خصوص در سندرم ترک ناشی از تزریق کافیین می شود.
کلید واژگان: علایم سندرم ترک مرفین, هسته پاراژیگانتوسلولاریس, کافیین, نالوکسان -
مقدمهدیابت و به خصوص عوارض ناشی از آن که به عنوان یکی از شایع ترین بیماری ها که در سنین متفاوت و با علل مختلف بروز می کند، افراد درگیر را با مشکلات فراوانی روبرو کرده است. از جمله مهمترین این عوارض افزایش حساسیت به عوامل دردزا (هیپرآلژزی) و در بعضی موارد افزایش آستانه درد (آلودینیای ناشی از نوروپاتی) را می توان نام برد. براین اساس در تحقیق حاضر در ابتدا آستانه درد حاد و مزمن موش های دیابتی به کمک دو نوع آزمون صفحه داغ و فرمالین سنجش و سپس اثر ضددردی عصاره الکلی بذر گیاه تاتوره Datura stramonium L. بر آن بررسی شده است.هدفبررسی اثر عصاره الکلی بذرگیاه تاتوره بر هیپرآلژزی دیابتی در موشهای صحرایی نر.
روش تحقیق: در این مطالعه موش های صحرایی نر با وزن 350-300 گرم از نژاد NMRI به وسیله تزریق داخل صفاقی استرپتوزوسین (STZ) با تک دوز 60 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم دیابتی شدند. سپس میزان درد در موش های گروه کنترل (n=12-15) و دیابتی (n=12-15) به کمک آزمون های صفحه داغ و فرمالین ارزیابی شد.یافته هاآنالیز آماری داده ها نشان داد که متوسط میزان شدت درد حاد و مزمن ناشی از صفحه داغ و فرمالین در موش های صحرایی دیابتی افزایش معنی داری پیدا می کند. در ادامه کار اثر بی دردی عصاره الکلی بذر گیاه تاتوره بر هیپرآلژزیای به وجود آمده بررسی شد. در این قسمت دو گروه موش های کنترل + عصاره (n=12-15) و همچنین دیابت + عصاره (n=12-15) انتخاب شدند. نتایج آزمایش های ما نشان داد که مصرف عصاره بذر گیاه تاتوره از دوز 50 mg/kg/BW به بالا طی 30 روز به صورت دو روز یک مرتبه قادر است به صورت معنی داری (p<0.01) هیپرآلژزیای دیابتی را در آزمون های صفحه داغ (درد حاد) و همچنین فاز اول درد فرمالینی (حاد) کاهش دهد. همچنین مشخص شد که عصاره گیاه تاتوره نه تنها در دوز مزبور بلکه در دوزهای بالاتر هم قادر به تخفیف هیپرآلژزی مزمن دیابتی ناشی از تزریق فرمالین نمی باشد.نتیجه گیریبه طور کلی نتایج آزمایش های ما نشان داد که واکنش به درد حاد و مزمن ناشی از صفحه داغ و فرمالین به دنبال مصرف استرپتوزوسین و دیابتی شدن موش های صحرایی به میزان معنی داری افزایش می یابد. همچنین عصاره الکلی بذر گیاه تاتوره در دوزهای بالای 50 mg/kg/BW توانایی کاهش درد حاد افزایش یافته درآزمون های صفحه داغ و فرمالین (به خصوص در 10 دقیقه بعد از تزریق فرمالین) را دارا می باشد، اما عصاره گیاه فوق در دوز مزبور و بالاتر بر هیپرآلژزیای مزمن ناشی از تزریق فرمالین اثر معنی داری ندارد.
کلید واژگان: دیابت, استرپتوزوسین, درد, تاتوره, موش صحرایی -
مقدمهمحور هیپوتالاموس هیپوفیز در انواع وابستگی های دارویی، به خصوص اعتیاد به مواد مخدر تحت تاثیر قرار می گیرد. با توجه به نقش کلیدی تیرویید در فعالیت های حیاتی انسان و ارتباط مستقیم تیرویید با محور هیپوتالاموس هیپوفیز، این مطالعه به بررسی اثر مزمن مورفین (وابستگی به مورفین) بر ترشحات تیرویید پرداخته است. شاید بتوان از نتایج این مطالعه برای درمان بیماران معتاد که علاوه بر تغییرات روانی با تغییرات فیزیولوژیک بدن هم رو به رو هستند استفاده کرد.مواد و روش هااین مطالعه بر روی موش های صحرایی نر نژاد ویستار انجام گرفت. اندازه گیری غلظت هورمون های T3، T4، و TSH در سرم جدا شده از خون رترو اوربیتال رت ها توسط کیت های هورمونی و به روش الیزا انجام پذیرفت (گروه شاهد n=50). سپس با مصرف 21 روزه مورفین (خوراکی و از طریق آب آشامیدنی) موش ها معتاد شدند. با خونگیری مجدد از موش ها اندازه گیری هورمون ها مجددا (گروه معتادn=50) انجام گرفت. در مرحله بعد موش های معتاد به دو گروه تقسیم شدند. در گروه اول با تزریق نالوکسان (2mg/kg) سندروم ترک فارماکولوژیک ایجاد شد (نالوکسان پس تیمار). در گروه دوم با قطع مصرف مورفین (بعد از 21 روز) علایم سندروم ترک فیزیولوژیک مشاهده و بررسی شد. پس از بروز علایم سندروم ترک در دو گروه فیزیولوژیک و فارماکولوژیک، خونگیری و اندازه گیری های هورمونی مجددا انجام گرفت. در گروه جداگانه ای قبل از مصرف مزمن مورفین، نالوکسان به صورت پیش تیمار تزریق و سپس مقادیر هورمونی اندازه گیری و با گروه های دیگر مقایسه شد (n=20).یافته هامقادیر T3،T4 و TSH طی مصرف مزمن مورفین به ترتیب 17.83 و 39.15 درصد کاهش یافت،TSH بدون تغییر بود و T3UP به میزان 18.16 درصد افزایش معنی دار یافت. مصرف نالوکسان پس تیمار (ترک فارماکولوژیک) سبب افزایش معنی دار اثر کاهشی مورفین بر T3 و کاهش اثر افزایشی مورفین بر T3UP گردید. تزریق نالوکسان پیش تیمار در هیچ یک از اثرات مورفین بر هورمون های مذکور تغییر معنی داری ایجاد نکرد.نتیجه گیریکاهش T3 و T4 در دوره مصرف مزمن مورفین و عدم تغییر بارز میزان TSH در این دوره نشان دهنده عواملی است که خارج از محور هیپوتالاموس هیپوفیز در تغییر این هورمون ها موثر است. با توجه به افزایش معنی دار T3UP در دوره مصرف مزمن مورفین، احتمال افزایش ساخت پروتئین های متصل شونده به هورمون های تیروییدی بالا رفته به این ترتیب می توان کاهش هورمون های مذکور را طی مصرف مزمن مورفین توجیه کرد.
کلید واژگان: اعتیاد, سندروم ترک, تیروکسین, تری یدوتیرونین, هورمون تحریک کننده غده تیروئید, موش صحراییIntroductionDrug dependence, especially morphine addiction could markedly change the activity of the hypothalamic-hypophysial (H-H) axis. Thyroid secretion under the influence of H-H axis could play an important role in biological function. The present study was carried out to evaluate the effect of chronic consumption of morphine on thyroid function. For this purpose serum levels of T3, T4 and TSH were measured in male addicted rats.Materials And MethodsMale wistar rats were used for this investigation. We took the blood from the retroorbital plexus, and following separation of the serum from the blood, T3, T4, and TSH were measured by special kits using the Elisa method (control group, n=50). Control animals received morphine sulfate for 21 days. At the end of 21 days, T3, T4, and TSH were again measured and the levels now introduced as those of the addict group (chronic morphine consumption, n=50). Finally, the addict group were divided into physiologic and pharmacological (post naloxone treatment) withdrawal groups (n=25 for each group). We used naloxone (2 mg/kg, i.p.) for the induction of the pharmacologic withdrawal syndrome and physiologic withdrawal was induced 24 h following discontinuation of morphine consumption. After occurrence of withdrawal signs, again (the animal’s) blood was collected for the mentioned hormone assay. Another group (naloxone pre-treatment group, n=20) received naloxone before morphine consumption.ResultsIn addicted animals, serum levels of T3 and T4 were decreased by 17. 83 and 39. 15%, respectively and T3UP was augmented to 18. 16%. Post-treatment with naloxone (pharmacological withdrawal) could significantly enhance the decreasing effect of morphine on T3. However, the increasing effect of morphine on T3UP was reduced by naloxone post-treatment. Pre-treatment of animals with naloxone had no significant effect on morphine influence on T3, T4, and TSH.ConclusionsThe present study showed that the serum levels of T3 and T4 significantly decrease in chronic morphine consumption. Since no changes in TSH level were observed in addicted rats, factors other than H-H axis could affect the levels of the thyroid hormones. Considering the higher level of T3UP during morphine consumption, the increased synthesis of thyroid binding proteins may be responsible for lower levels of T3 and T4 in addicted rats. -
بررسی اثر عصاره الکلی بذر گیاه تاتوره بر درد حاصل از آزمونهای فرمالین و صفحه داغ در موشهای صحرایی نرگیاه تاتوره در کتابهای پزشکی کهن ایران و در سالهای اخیر توسط محققان امروزی گونه های خاصی از این گیاه به عنوان گیاه ضد درد معرفی شده است. مشخص شده است که قسمتهای مختلف این گیاه به خصوص بذر آن حاوی آلکالوئیدهای مختلف می باشد. با توجه به تداخل سیستم اوپیوئیدی با مواد مختلف و از جمله مهمترین آنها آلکالوئیدها یا مواد قلیایی و نقش واضح سیستم اوپیایی در کنترل درد، تحقیق حاضر به مطالعه اثر عصاره الکلی بذر گیاه تاتوره به عنوان غنی ترین جز این گیاه در تسکین دردهای حاد و مزمن پرداخته است. برای ایجاد دردهای حاد و مزمن یا التهابی از آزمونهای صفحه داغ و تزریق فرمالین استفاده شد. برای بررسی اثر بذر گیاه، پس از عصاره گیری از بذر گیاه، عصاره از طریق داخل صفاقی تزریق و به دنبال آن آزمونهای درد صورت می گرفت. با اعمال میزان های متفاوت عصاره در دو نوع آزمون فوق میزان های موثر (ED50) 50 و 250 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم به ترتیب در آزمون فرمالین و صفحه داغ بدست آمد. میزان های موثر این گیاه در دو نوع آزمون در گروه تحت درمان با عصاره حدود 20 دقیقه قبل از آزمون درد تزریق و آزمون درد انجام می پذیرفت. میزان درد موشهای عصاره گرفته با میزان درد موشهای کنترل (بدون دریافت عصاره) با کمک آزمون Student t-test تحلیل و با P<0.05 معنی دار بودن تفاوت درد در دو گروه در نظر گرفته شد. نتیجه آزمون آماری داده های مطالعه نشان داد که میزان درد حاد و مزمن حاصل از آزمون فرمالین و همچنین درد مرحله یک حاصل از آزمون صفحه داغ به میزان قابل توجهی توسط عصاره الکلی گیاه تاتوره کاهش می یابد. علاوه بر این، با اعمال میزان های افزایشی تاتوره از 500-4000mg/kg به شکل داخل صفاقی میزان مرگ و میر موشها بررسی شد که نتیجه آن میزان کشنده متوسط (LD50) حدود 2500mg/kg بدست آمد.
به طور کلی نتایج آزمایشهای ما با عصاره الکلی گیاه تاتور نشان داد که درد حاد و مزمن حاصل از آزمونهای فرمالین و صفحه داغ توسط عصاره الکلی این گیاه به شکل معنی داری کاهش پیدا می کند. همچنین با توجه به فاصله زیاد بین میزان موثر و میزان کشنده، شاید بتوان بذر گیاه تاتوره را به عنوان ماده ضد درد معرفی کرد.
کلید واژگان: درد, تاتوره, آزمون فرمالین, آزمون صفحه داغ -
هیپرآلژزی یکی از علایم مهم نوروپاتی دیابتیک بوده که از شکایات بالینی افراد مبتلا محسوب می شود و نحوه زندگی این افراد را تحت تاثیر قرار می دهد. به این دلیل که تعدیل درد در این افراد از اهمیت زیادی برخوردار است. لذا در این بررسی اثر آنالژزیک عصاره آبی برگ شنبلیله (Trigonella foenum- graecum L.) در موش های صحرایی نر مبتلا به دیابت قندی القاء شده توسط استرپتوزتوسین (STZ) با استفاده از آزمون فرمالین در طی دو فاز حاد و مزمن مورد بررسی قرار گرفت. در این تحقیق از موش های صحرایی نر نژاد Wistar در محدوده وزنی 255-205 گرم استفاده شد. موش ها به طور تصادفی به پنج گروه کنترل، کنترل تحت درمان با عصاره آبی برگ شنبلیله، کنترل دریافت کننده سدیم سالیسیلات (کنترل مثبت)، گروه دیابتی و گروه دیابتی درمان شده با عصاره آبی برگ شنبلیله تقسیم شدند. برای دیابتی نمودن حیوانات از داروی استرپتوزوتوسین (STZ) به صورت تک دوز به میزان mg/Kg 200 استفاده گردید. گروه های کنترل و دیابتی نیز عصاره آبی برگ شنبلیله را به صورت داخل صفاقی به میزان mg/kg 200 به طور یک روز درمیان به مدت یک ماه دریافت نمودند. میزان گلوکز سرم یک هفته قبل از و چهار هفته پس از انجام کار به روش آنزیمی گلوکز اکسیداز اندازه گیری گردید. به علاوه، پس از گذشت یک ماه، آزمون فرمالین بر روی تمام موش ها انجام پذیرفت. به طور کلی می توان نتیجه گرفت که تجویز عصاره آبی برگ شنبلیله موجب کاهش معنی دار میزان گلوکز سرم و میزان احساس درد در مدل تجربی دیابت می گردد و این به عنوان یک درمان پتانسیل در حالت دیابت قندی می تواند مطرح شود.
کلید واژگان: دیابت قندی, عصاره آبی برگ شنبلیله, آنالژزی, تست فرمالین, موش صحراییDiabetic rats display exaggerated hyperalgesic behavior in response to noxious stimuli that may resemble and model aspects of painful diabetic neuropathy in humans. This study was designed to investigate the effect of Trigonella foenum-graecum (TFG) on formalin-induced nociceptive responses (standard formalin test) in streptozotocin (STZ)-induced diabetic rats. For this purpose, STZ-diabetic rats received intraperitoneal injection of aqueous leaf extract of TFG (200 mg/kg every other day for a period of one month). It was found out that TFG treatment did cause a significant reduction in blood glucose in diabetic rats and TFG-treated diabetic rats exhibited a lower nociceptive score as compared to untreated-diabetic ones. Meanwhile, TFG treatment reduced the nociceptive score in both phases of the formalin test. In contrast, sodium salicylate as positive control only reduced this score in the second phase of the test. The results suggest therapeutic potential of aqueous extract of fenugreek for treating painful diabetic neuropathy.Keywords: Diabetes mellitus, Trigonella foenum, graecum, Pain, Antinociception, Formalin test, Rat -
در این تحقیق، خودبه خودی نورون های هسته پاراژیگانتوسلولاریس Paragigal ocellularis، PGi همراه با پارامترهای رفتاری سندرم ترک تحت تاثیر کافئین در موش های صحرایی وابسته به مرفین بررسی شد. برای وابسته کردن موش ها به مرفین، حیوانان طی 21 روز مرفین محلول در آب خوراکی را با دزهای افزایشی دریافت کردند. با توجه به ثبت های الکتروفیزیولوژیک در آزمایش های ما، حیوانات مورد آزمایش پس از بیهوشی در دستگاه استریوتاکس قرار گرفتند. با کنار زدن پوست سر و پیدا کردن مختصات هسته PGi، سوراخی به بر روی استخوان جمجمه در بالای هسته PGi ایجاد و از طریق این سوراخ الکترود ثابت وارد هسته PGi شد. پس از پایداری ثبت نورون و 20 دقیقه ثبت پایه، دارو اثر داده شد و تا پایان اثر دارو ثبت ادامه یافت. ثبت های مذکور، ابتدا به دستگاه تقویت کننده، آنگاه برای نمایش به اسیلوسکوپ و سرانجام برای ذخیره سازی اطلاعات به کامپیوتر وارد شد. در نتایج ما، با تزریق داخل صفاقی کافئین (50 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم)، افزایش معنی دار وابسته به دز در فعالیت خودبه خودی نورون های PGi ایجاد گردید، که این تفاوت در گروه وابسته به مرفین مشخص تر بود. بروز تقریبا همزمان پارامترهای رفتاری سندرم ترک و بالارفتن فعالیت خودبه خودی نورون های PGi حدود 8-15 دقیقه پس از تزریق داخل صفاقی کافئین، ارتباط بالا رفتن فعالیت الکتریکی هسته PGi طی سندرم ترک و بروز رفتارهای سندرم ترک به دنبال تزریق کافئین را نشان داد. داده های ما با توجه به مطالعات دیگران- که بالا بودن فعالیت الکتریکی هسته PGi طی سندرم ترک، افزایش تعداد گیرنده های آدنوزینی طی مصرف ممتد مرفین و بروز رفتارهای سندرم ترک به وسیله آنتاگونیست های آدنوزینی را نشان داده اند- قابل توجیه است. از طرفی آزمایش های ما که با تزریق داخل هسته ای کافئین 5/0 میکرولیتر: 200 میکرومولار- که طی 20-25 ثانیه انجام می گرفت، و به دنبال خود بروز رفتارهای سندرم ترک را به همراه داشت- نقش اساسی این هسته را در بروز چنین رفتارهایی نشان می دهد.
Using single unit recording in the nucleus paragigantocellaris (PGi) neurons, located in the rostral ventrolateral medulla and measuring the precipitated withdrawal syndrome, we investigated whether chronic morphine administration would produce the adaptive changes in adenosine system.Caffeine (50 mg/kg; i.p.) induced withdrawal signs (head shakes, teeth chattering, ejaculation, chewing, and irritability) in morphine dependent rats 10-18 min after the injection. But only the teeth chattering and diarrhea were expressed following a direct PGi injection of caffeine (200 M; 0.5, l). There was also a significant enhancement of spontaneous activity of PGi neurons 8-15 min after caffeine administration (50 mg/kg; i.p.) in both control and morphine-dependent rats.However the effect of caffeine in morphine-dependent rats was higher than that of control ones. These data suggest that there is an increase in sensitivity to chemicals, which interact with adenosine receptors in morphine dependent rats, and the adaptive changes in PGi adenosine system due to chronic morphine playa role in the expression of physical dependence on opioids.
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.