محسن قدس روحانی
-
نشریه پژوهش های علوم و صنایع غذایی ایران، سال بیستم شماره 1 (پیاپی 85، فروردین و اردیبهشت 1403)، صص 19 -34
دوغ فرآورده لبنی تخمیری است که در سطح وسیعی به عنوان یک نوشیدنی پر طرفدار در ایران و سایر کشورهای خاورمیانه مصرف می شود. یکی از عمده ترین مشکلات در این محصول دو فاز شدن آن پس از تولید و در طی مدت زمان نگهداری می باشد؛ که این مسئله ناشی از بزرگ بودن ذرات کلوئیدی دوغ، پایین بودن pH محصول و در نهایت تجمع کازئین ها است. در این پژوهش اثر کنسانتره پروتئین آب پنیر (WPC) در سه سطح (0، 1 و 2 درصد) به همراه آنزیم ترانس گلوتامیناز در دو سطح (صفر و یک واحد به ازای هر گرم پروتئین شیر) در دو روش آماده سازی دوغ (یکی افزودن آب به ماست و دیگری تخمیر شیر رقیق شده با آب) بر روی خصوصیات رئووژیکی و ریزساختاری دوغ مورد بررسی قرار گرفت. افزودن WPC و آنزیم ترانس گلوتامیناز به طور معنی داری (05/0P<) سبب افزایش ویسکوزیته در محدوده 200 تا 250 میلی پاسکال ثانیه و افزایش رفتار شل شوندگی دوغ نسبت به کنترل گردید. این نتایج نشان می دهد که WPC سبب ایجاد شبکه ژل در دوغ گردیده که آنزیم ترانس گلوتامیناز با مرتب کردن این ساختار سبب بهبود خصوصیات فیزیکی و پایداری نمونه های دوغ شد؛ که بررسی ریزساختار نمونه های دوغ نیز موید این مسئله می باشد. روش تهیه دوغ هم عامل تاثیرگذار دیگری در ویژگی های فیزیکی این محصول بود. نمونه هایی که به صورت مستقیم از شیر رقیق شده بدست آمدند خصوصیات فیزیکی بهتری نسبت به نمونه هایی که پس از افزودن آب به ماست تولید شدند از خود نشان دادند.
کلید واژگان: ترانس گلوتامیناز, دوغ, دوفاز شدن, رئولوژی, کنسانتره پروتئین آب پنیرIntroductionDoogh is a fermented dairy product that is produced by blending yogurt with water and some salt. This fermented beverage is widely consumed as a refreshing drink in Iran and other Middle East countries. Doogh is a source of calcium needed by the body on a daily basis and contains B vitamins that are effective in the health and strength of teeth and bones. In addition, doogh contains a low percentage of fat, which makes it a diet drink. Whey Protein Concentrate (WPC) is a product contains 25 to 89% protein and different amounts of lactose, fat and minerals. Due to the functional properties of whey protein and its nutritional value; whey protein is widely used in dairy products. The development of cross-linking bonds between protein chains by enzymes is very important today. Enzyme cross-linking of proteins can affect some of their functional properties such as solubility, water absorption, rheological and emulsifying properties. One of the most widely used enzymes in the food industry is the transglutaminase enzyme. In this study the effects of WPC in three levels (0%,1% and 2%) and the transglutaminase enzyme in two levels (0 and 1 unit per gram of milk protein) in two method of dough preparation (adding water to yogurt and fermented milk diluted with water) on rheological characteristics, and microstructure of doogh were studied.
Material and MethodsRaw milk was provided by Pegah Khorasan Company, WPC from Multi Company) Mashhad (and Trans glutaminease enzyme from BDF Company of Spain. WPC was first added to milk at 45 ̊ C at three levels of zero, 1 and 2%.The milk samples were then pasteurized at 85 ̊ C for 30 min. After lowering the temperature to 45 ̊ C, the enzymatic operation was performed at two levels of zero and one unit (per gram of protein).To complete the enzyme function, the samples were incubated for 180 minutes at 45 ̊ C. Then a temperature of 90 ̊ C was applied for 1 minute to inactivate the enzyme. The samples were then cooled to 45 ̊ C. At this stage, the samples were divided into two parts. In one part of the samples; milk was diluted with water in a ratio of 6% of the total dry matter for direct production of doogh. After adding the starter, the samples were transferred to an incubator and hold at 43-42 ̊ C, until the pH reaches about 4.1.Thefermented samples were then transferred to a refrigerator. In the second part, starter was added to milk to produce yogurt; after adding starter, the mix was transferred to an incubator and hold at 43-42 ̊ C, until the pH reaches about 4.1. Doogh was produced by diluting yogurt with waterto givethe final product with 6% of total dry matter.
Results and DiscussionIn both production methods, in samples treated only with WPC, the average particle size increased with increasing WPClevel. In both methods, the production of only enzymatically treated samples led to the formation of smaller particles with a more uniform shape and distribution. In samples of doogh produced by both production methods, WPC and transglutaminase enzyme changed the flow characteristics of doogh to non-Newtonian behavior. Samples made directly from milk had significantly higher viscosity than samples made from yogurt. In samples without enzymatic treatment, the microstructure was smooth and homogeneous with smaller particles than other samples. These particles settle very quickly. In the samples where WPC treatment was applied, the amount of large particles and non-uniformity increase with increasing WPC level. The distribution of particles in samples made directly from milk was more regular than samples made from yogurt.
Keywords: Doogh, Rheology, serum separation, Transglutaminase, Whey protein concentrate -
زول گیاهی دارویی است که در درمان بیماران دیابتی مورد استفاده قرار می گیرد. در این تحقیق بهینه سازی استخراج ترکیبات فعال زیستی ازگیاه زول با کمک امواج فراصوت (با شدت ثابت و به مدت 5، 15 و 20 دقیقه) با استفاده از سه نوع حلال آب، اتانول (99درصد) و اتانول (80درصد) انجام شد. گیاه زول کاملا آسیاب و در دمای محیط با نسبت 1 به 3 با حلالها مخلوط و عصاره طی 24 ساعت استخراج شد و عملیات استخراج با حلال تازه مجددا تکرار شد. عصاره استخراج شده در دمای کمتر از 45 درجه سانتیگراد حلال زدایی و آزمایشهای تعیین راندمان استخراج (درصد)، مقدار ترکیبات فنلی، قدرت مهارکنندگی آهن و گیرندگی رادیکال های آزاد، در سه تکرارانجام شد. داده ها با استفاده از آنالیز واریانس یک طرفه تجزیه و تحلیل و مقایسه میانگین (آزمون دانکن در سطح 5درصد) انجام شد. نتایج نشان داد حلال آب و 20 دقیقه فراصوت به طور معنی داری بیشترین مقدار عصاره (21/11 درصد) را تولید نمود. اتانول 80 درصد طی 20 دقیقه فراصوت منجر به استخراج بیشترین میزان ترکیبات فنلی (77/96 میلی گرم در گرم)، گیرندگی رادیکال آزاد (96/1 میلی گرم بر میلی لیتر)و بیشترین قدرت احیاکنندگی آهن (918 میکرومول آهنIIIبر لیتر) شد.نتایج نشان دادند انجام فرایند فراصوت به مدت 20 دقیقه و کاربرد حلال اتانول80 درصد، موجب استخراج عصاره با بالاترین قدرت آنتی اکسیدانی شد.
کلید واژگان: دیابت, زمان استخراج, قدرت مهارکنندگی رادیکالهای آزاد, قدرت احیاکنندگی آهنErynjium is a herbal medicine that is used in the treatment of diabetic patients. In this research, optimization of the extraction of bioactive compounds from Erynjium plant was done with the help of ultrasound waves (with constant intensity and for 5, 15 and 20 minutes) using three types of solvents: water, ethanol (99%) and ethanol (80%). Erynjium plant was completely ground and mixed with solvents at a ratio of 1 to 3 at ambient temperature and the extract was extracted within 24 hours and the extraction process was repeated with fresh solvent. The extracted extract was desolvated at a temperature of less than 45 degrees Celsius and tests were performed to determine the extraction efficiency (percentage), the amount of phenolic compounds, FRAP and DPPH, in three replicates. Data were analyzed using one-way analysis of variance and mean comparison (Duncan's test at 5% level). The results showed that water solvent and 20 minutes of ultrasound significantly produced the highest amount of extract (11.21%). 80% ethanol during 20 minutes of ultrasound resulted in the extraction of the highest amount of phenolic compounds (96.77 mg/g), free radical uptake (1.96 mg/ml) and the highest FRAP (918 micromol FeIII/L). The results showed Performing the ultrasound process for 20 minutes and using 80% ethanol solvent resulted in extracting the extract with the highest antioxidant power.
Keywords: diabet, Extraction time, DPPH, FRAP -
سابقه و هدف
هدف از این پژوهش، بررسی اثر هیدروکلویید دانه بالنگو بر ویژگی های فیزیکی شیمیایی و حسی ماست تازه کم چرب و ارزیابی این ویژگی ها در دوره نگهداری بود.
مواد و روش هادر این پژوهش، اثر مقادیر مختلف صمغ دانه بالنگو (0 تا 1/0 درصد) و چربی (0 تا 2 درصد) بر ویژگی های فیزیکی شیمیایی (آب اندازی، Ph و ویسکوزیته) و نیز ویژ گی های حسی (طعم، بافت، رنگ و پذیرش کلی) ماست تازه کم چرب بررسی شد. سپس ویژگی های ماست تولیدی،در دوره نگهداری در فاصله زمانی 1، 7 و 14 روز پس از تولید مورد ارزیابی قرار گرفت.
یافته هابا افزایش صمغ دانه بالنگو، آب اندازی و pH نمونه ها به طور معنی داری (01/0>p) کاهش یافت. افزایش چربی نیز منجر به کاهش آب اندازی و افزایش ویسکوزیته نمونه ها شد (01/0>p). همچنین افزایش صمغ دانه بالنگو منجر به افزایش امتیاز طعم، بافت، رنگ و پذیرش کلی گردید (01/0>p) در حالی که چربی اثر معنی داری بر ویژگی های حسی نمونه ها نداشت.با توجه به نتایج به دست آمده، نقطه بهینه ی متغیرهای تولید برای دست یافتن به ماست تازه کم چرب که حتی الامکان کمترین میزان آب اندازی، بیشترین میزان ویسکوزیته همچنین بیشترین مجموع امتیاز طعم، بافت، رنگ و پذیرش کلی را دارا باشد، صمغ بالنگو1/0 درصد و چربی 25/1 درصد می باشد. چنین محصولی دارای ویسکوزیته 49/1169 پاسکال ثانیه، آب اندازی 75/36 درصد، امتیاز طعم 91/4، امتیاز بافت 90/4، امتیاز رنگ 96/4، امتیاز پذیرش کلی 99/4 و عدد مطلوبیت 1/90 درصد بود.نتایج نشان داد که بعد از 14 روز، آب اندازی و ویسکوزیته افزایش در حالی که pH کاهش یافت (01/0>p). از سوی دیگر ویژگی های حسی در روز هفتم تفاوت معنی داری با روز اول نشان نداد اما در روز چهاردهم تفاوت معنی داری نسبت به روز اول دارا بود(01/0>p)؛ اما تفاوت ها در حدی بود که امتیاز نمونه در تمام ویژگی های حسی ها باز هم بالاتر از 4 (از 5) بود.
نتیجه گیرینتایج این پژوهش نشان داد که صمغ دانه بالنگو می تواند به عنوان جایگزین مناسب چربی در ماست تازه کم چرب مورد استفاده قرار گیرد و ماست حاصل می تواند به مدت 14 روز به خوبی نگهداری شود، به گونه ای که نمره ارزیابی حسی برای تمام ویژگی ها در پایان این مدت به مقدار قابل توجهی بالاتر از حد میانگین باشد.
کلید واژگان: ماست کم چرب, صمغ دانه بالنگو, ویژگی های فیزیکی شیمیایی, ویژگی های حسی, بهینه یابیEffects of Balangu Seed Gum on Physicochemical and Sensory Characteristics of Low-Fat Fresh YoghurtsBackground and ObjectivesThe aims of this study were to investigate effects of balangu seed gum on physicochemical and sensory characteristics of low-fat fresh yogurt and monitor these characteristics during the storage.
Materials & MethodsIn this study, effects of balangu seed gum quantity (0–0.1%) and fat content (0 to 2%) on physiochemical and sensory characteristics of the fresh low-fat yoghurt were studied. The low-fat yoghurt was stored for 14 days and then investigated on Days 1, 7 and 14 for physiochemical and sensory characteristics.
ResultsResults showed that increases in balangu gum content decreased syneresis and pH of the samples significantly (p< 0.01). Increase in fat content led to a decreases in syneresis and increases in viscosity of the samples (p< 0.01). Furthermore, results showed that increases in balango gum content increased the taste, texture, color and overall acceptance scores (p< 0.01) while fat did not include significant effects on sensory characteristics of the samples. Based on the results, the optimum point for low-fat yoghurt production with minimum syneresis, maximum viscosity and highest taste, texture, color and total acceptance includes balangu gum content of 0.1% and fat content of 1.25%. This product includes viscosity of 1169.49 (Pascal second), syneresis of 36.75, taste score of 4.91, texture score of 4.90, color score of 4.96, total acceptance score of 4.99 and desirability index of 90.1%. Results of physiochemical characteristics after 14 days showed increases in syneresis and viscosity and decreases in pH level (p < 0.01). Sensory specifications did not significantly vary between Days 1 and 7; however, differences were significant on Day 14, compared to Day 1 (p<0.01). Despite these differences, samples included acceptable scores and were appropriate for consumption.
ConclusionResults of this study have shown that balangu seed gum can be used as an appropriate alternative of fats in fresh low-fat yogurts. Moreover, these yogurts can be stored for up to 14 days.
Keywords: Low-fat yoghurt, Balangu seed gum, Physicochemical characteristics, Sensory characteristics, Optimization -
نشریه پژوهش های علوم و صنایع غذایی ایران، سال هفدهم شماره 1 (پیاپی 67، فروردین و اردیبهشت 1400)، صص 107 -120
در این تحقیق اثر مقادیر مختلف صمغ کنجاک (2/0 تا 6/0 درصد)، میزان چربی (18 تا 25 درصد) و فشار هموژن (100 تا 200 بار) بر خصوصیات حسی، بافتی و رنگ خامه کم چرب مورد بررسی قرار گرفت و سپس این خصوصیات با استفاده از روش های تحلیل مولفه اصلی و رگرسیون حداقل مربعات جزیی مقایسه گردید. نتایج حاصل از ارزیابی ویژگی های اندازه گیری شده با استفاده از روش سطح پاسخ حاکی از آن بود که افزایش فشار هموژن سبب افزایش سختی، قوام، چسبندگی، *b، امتیاز حسی بافت، امتیاز حسی عطر و پذیرش کلی نمونه ها شد. در حالی که افزایش چربی منجر به افزایش چسبندگی، *L، *b، امتیاز حسی طعم، امتیاز حسی عطر و پذیرش کلی نمونه ها گردید. افزایش صمغ کنجاک نیز سبب افزایش سختی، قوام، چسبندگی و امتیاز حسی بافت شد. پراکنش پاسخ ها در فضای مولفه های اصلی نیز نشان داد که صفات دستگاهی سختی و قوام در مجاورت هم و نزدیک به امتیاز حسی بافت قرار گرفتند که مجاورت این صفات حاکی از آن بود که صفات اندازه گیری شده توسط ارزیاب ها تقریبا معادل پارامترهایی بود که توسط روش های دستگاهی اندازه گیری شده بودند. همچنین نتایج حاصل از ارزیابی ضریب همبستگی میان داده های حسی و دستگاهی نشان داد که بالاترین میزان همبستگی بین سختی و امتیاز حسی بافت (یک ارتباط خطی مثبت قوی (774/0)) و قوام و امتیاز حسی بافت (یک ارتباط خطی مثبت قوی (760/0)) وجود داشت.
کلید واژگان: تحلیل مولفه اصلی, خامه کم چرب, رگرسیون حداقل مربعات جزئی, صمغ کنجاک, فشار هموژنIntroductionIn recent years, with increasing public awareness about the harmful effect of fat consumption, demand for low-fat dairy products has increased significantly. On the other hand, fat reduction reduces the rheological and sensory properties of food, such as taste, flavor, texture and mouth feel. Therefore, it is difficult to produce a low-fat product with the same characteristics of high-fat product. In order to imitate different functions of fat in low-fat foods, such as consistency of the product, mouth feel, color, flavor and rheological properties should be considered. Fat substitutes are macromolecules that are used to provide all or part of the fat functions in a food product and produce less calorie intake than fat. Konjac is a neutral and polysaccharide hydrocolloid that is used as a gelling agent in traditional Asian foods due to its high ability in absorbing water. In addition, it is one of the most viscous dietary fiber. The use of konjac in western countries is expanding as a component in functional foods. Konjac can therefore be used as an appropriate substitute for fat in dairy products such as cream, which in addition to reducing the amount of fat can maintain and even improve the physical and other properties of the product. The purpose of this study was to produce low-fat cream with good nutritional value, variety in formulation, as well as lower prices.
Materials and methodsFresh cream of 30% fat and pasteurized milk were purchased from Razavi Dairy Company and konjac gum was provided from Food Chem (China). First, the gum was mixed with the pasteurized milk at 45°C. Then the mixture was added to the cream of 30% fat to reach the fat content of 18– 25%. The final mixture, after homogenization in the different specified values of pressure, was pasteurized at 85°c for 15 min, and then packed in polyethylene bottles and kept in the refrigerator (4ºC) until theday of experiment. The effect of amounts of Kanjac gum (0.2- 0.6), the amount of fat (18- 25%) and homogenization pressure (100- 200 bar) on the sensory, color, and rheological characteristics of low-fat cream were investigated
Results and discussionsThe results of evaluating the characteristics measured using the response surface methodology indicated that the hardness, consistency, adhesiveness, b*, sensory score of texture, sensory score of aroma and overall acceptance of samples significantly increased with an increasing homogenization pressure. Also increasing fat content caused an increasing the adhesiveness, L*, b*, sensory score of taste, sensory score of aroma and total acceptance of samples. Increasing the konjac gum content also increased hardness, consistency, adhesiveness, and sensory score of texture. The distribution of responses in the principal component also showed that the instrumental measures like hardness and consistency were close to the sensory score of texture of the samples. This proximity of these attributes indicated that the properties measured by the panelists were approximately equivalent to the parameters which were measured by instrumental methods. Also, the results of the correlation coefficient between sensory and instrumental measurements showed that the highest correlation between hardness and sensory score of texture (a strong positive linear relationship (0.774), and between the consistency and sensory score of texture (a strong positive linear relationship (0.760)). Rheological and sensory properties in products such as cream, play an important role in the processing and marketability of the product. In cream, these characteristics are mainly influenced by the method of production, the amount of fat, and potential additives used. The results of this study showed that konjac gum as a hydrocolloid can be used as a proper substitute for fat in the cream, and with suitable sensory, color and rheological properties. The results of this study about the correlation between sensory properties and instrumental specification showed that the properties measured by the panelists are approximately equivalent to the parameters measured by the instrumental methods. Therefore, the results of instrumental methods in most cases can well predict the sensory properties of the cream and then can be replaced it.
Keywords: Principal component analysis, Low fat cream, Partial least squares regression, Konjac gum, Homogenization pressure -
در این تحقیق اثر مقادیرموسیلاژ دانه به (75/0 تا 75/1 درصد) و چربی (15 تا 25 درصد) بر ویژگی های فیزیکوشیمیایی (pH، اسیدیته و مولفه های رنگ سنجی)، ریولوژیکی (آب اندازی و ویسکوزیته) و نیز خصوصیات حسی (طعم، بافت و پذیرش کلی) خامه صبحانه بررسی شد. نتایج در قالب طرح مرکب مرکزی (CCD) بررسی و به روش سطح پاسخ (RSM) مدل سازی و تجزیه و تحلیل شد. فاکتور عدم برازش برای تمام صفات در سطح 95 درصد معنی دار نبود؛ بنابراین صحت مدل برازش اطلاعات تایید گردید. با توجه به نتایج به دست آمده، نقطه بهینه ی متغیرهای تولید برای دست یافتن به خامه صبحانه ای که حتی الامکان کمترین میزان آب اندازی و اسیدیته و بیشترین میزان ویسکوزیته و همچنین بیشترین مجموع امتیاز طعم، بافت و پذیرش کلی را دارا باشد، موسیلاژ دانه به 75/1 درصد و چربی 12/21 درصد می باشد. چنین محصولی دارای ویسکوزیته 04/1355 پاسکال ثانیه، آب اندازی 14/14 درصد، اسیدیته 158/0، امتیاز طعم 86/4، امتیاز بافت 83/4، امتیاز پذیرش کلی 81/4 و عدد مطلوبیت 3/91 درصد می باشد. بنابراین بر مبنای نتایج این پژوهش میتوان گفت که با استفاده از موسیلاژ دانه به در تولید خامه صبحانه میتوان همزمان با حفظ ویژگیهای ریولوژیکی، فیزیکوشیمیایی و حسی محصول، میزان چربی را به طور قابل ملاحظهای کاهش داد.
کلید واژگان: خامه صبحانه, جایگزین چربی, هیدروکلوئید, موسیلاژ دانه به, ویژگیهای حسیIn this research, the effects of quince seed mucilage (0.75 to 1.75%) and fat (15-25%) on physicochemical properties (pH, acidity and colorimetric components), rheological (synersis and viscosity), and also sensory characteristics (taste, texture and overall acceptance) of light (single) cream were investigated. The results were investigated by Central Composite Designs (CCD) and modeled by Response Surface Methodology (RSM). The lack of fit factor for all traits was not statistically significant at 95% level; therefore, the accuracy of the lack of fit model was confirmed. According to the obtained results, the optimum point of production variables for obtaining light cream, which has the lowest amount of synersis and acidity and the highest viscosity, as well as the highest total score of taste, texture and overall acceptance, seed mucilage is 1.75% and fat is 21.12%. Such a product has a viscosity of 1355.04 Pascal S, synersis 14.14%, acidity of 0.158, flavor score of 4.86, texture score of 83.4, overall acceptance score 4.18, and desirability of 91.3%. Therefore, based on the results of this study, it can be concluded that the use of quince seed mucilage in the production of low-fat cream can simultaneously reduce the amount of fat while maintaining the rheological, physicochemical and sensory properties of the product.
Keywords: Light (Single) Cream, Fat Substitute, Hydrocolloids, Quince Seed Mucilage, Sensory Properties -
سویا و محصولات حاصل از آن به عنوان فراورده های فراسودمند مورد توجه قرار گرفته است. با هدف استفاده از سودمندی های شیر سویا، مخلوط شیر گاو و شیر سویا در نسبت های مختلف (صفر، 20، 40،60،80 و 100 درصد شیر سویا) تبدیل به ماست و سپس کشک مایع تولید شد. کشک مایع با استفاده از خشک کن پاششی به پودر کشک تبدیل و ویژگی های فیزیکوشیمیایی و حسی آن اندازه گیری شد. نتایج نشان داد که مقدار رطوبت پودر کشک از 1/3 درصد در نمونه حاصل از شیر گاو به 96/3 درصد در نمونه تهیه شده از شیر سویا و همچنین پروتئین از 2/29 درصد به 57/65 درصد افزایش و مقدار اسیدیته از 72/1 به 8/0 درصد کاهش یافت (05/0 ≥P). همچنین افزایش شیر سویا باعث افزایش ویسکوزیته و قوام کشک بازسازی شده شد. افزودن شیر سویا تا 40 درصد از نظر طعم و رنگ تفاوت معنی داری نسبت به نمونه شاهد ایجاد نکرد، اما افزودن شیر سویا در سطوح بیشتر از 40 درصد باعث کاهش معنی دار (05/0 ≥P) امتیاز طعم و رنگ گردید. شیر سویا باعث کاهش امتیاز پذیرش کلی کشک بازسازی شده گردید که این کاهش تا سطح60 درصد شیر سویا معنی دار نبود.
کلید واژگان: شیر سویا, ویژگی های حسی, پودر کشک, غذاهای فراسودمندThe use of soy milk in the production of functional Kashk powder and determining its characteristicssoybean and its products have been considered as functional products. Due to applying of functional properties of soy milk, a mixture of cow milk and soy milk in different proportions (zero, 20, 40, 60, 80 and 100% soy milk) was processed to yogurt and then liquid kashk was produced. Liquid Kashk was converted to powder by spray dryer and their physicochemical and sensory properties were measured. The results showed that the amount of moisture and protein in the Kashk powder increased from 3.1% to 3.96% and 29.2% to 65.57% respectively and the amount of acidity decreased from 1.72% to 0.8% in the 100% soy milk sample compare to 0% soy milk Kashk (P ≤0.05). The increase in soy milk also increased the viscosity and consistency of the reconstituted Kashk. Adding soy milk up to 40% did not make a significant difference in taste and color compared to the control sample, but adding soy milk at levels higher than 40% caused a significant reduction (P ≤0.05) in taste and color score. Soy milk reduced the overall acceptance score of reconstituted Kashk, which did not significant up to 60% of soy milk.
Keywords: Soy Milk, Sensory Characteristics, kashk powder, functional foods -
در این تحقیق اجزاء مخلوط ماست تازه کم چرب حاوی صمغ دانه بالنگو مدل سازی و بهینه یابی شد. برای این منظور ابتدا متغیرهای مستقل مقادیر صمغ دانه بالنگو (0 تا 0/1 درصد) و چربی (0 تا 2 درصد) به روش کاملا تصادفی در قالب طرح مرکب مرکزی مدل سازی شدند و هریک از متغیرهای پاسخ (آب اندازی، pH، امتیاز طعم، رنگ، بافت و پذیرش کلی) در قالب مدل رگرسیون چندجمله ای به صورت تابعی از متغیرهای مستقل ارایه شدند. نتایج تحقیق نشان داد که با افزایش صمغ دانه بالنگو آب اندازی و pH نمونه ها کاهش و امتیاز طعم و مزه، بافت، رنگ و پذیرش کلی نمونه ها افزایش یافت. افزایش چربی نیز فقط منجربه کاهش آب انداری نمونه ها شد. سپس مدل های به دست آمده، توسط الگوریتم ازدحام ذرات چندهدفه و الگوریتم بهینه یابی عددی به روش سطح پاسخ، بهینه گردید، به طوری که آب اندازی حداقل و امتیازهای طعم، بافت و پذیرش کلی حداکثر درنظرگرفته شدند. نتایج مقایسه میانگین سه نقطه بهینه به دست آمده از دو الگوریتم نشان داد که به طورکلی در بهینه یابی اجزاء مخلوط ماست کم چرب حاوی صمغ دانه بالنگو، الگوریتم ازدحام ذرات چندهدفه از عملکرد بهتری نسبت به الگوریتم بهینه یابی عددی به روش سطح پاسخ برخوردار است. میانگین میزان بهینه صمغ دانه بالنگو و چربی در روش الگوریتم ازدحام ذرات چندهدفه به ترتیب 0/85 و 1 درصد و در روش الگوریتم بهینه یابی عددی به روش سطح پاسخ 0/89 و 1/94 درصد به دست آمد.
کلید واژگان: الگوریتم ازدحام ذرات چندهدفه, بهینه یابی, روش سطح پاسخ, صمغ دانه بالنگو, ماست تازه کم چربIn this study, the formulation of fresh low-fat yogurt containing Balangu seed gum was modeled and optimized. In this study, first the independent variables of balangu seed gum (0 to 0.1%) and fat (0 to 2%) were modeled completely randomly in the form of a central composite design and each of the response variables (syneresis, pH, flavor, color, texture, and overall acceptance) were presented in the form of a polynomial regression model as a function of independent variables.The results showed that with increasing balangu seed gum, syneresis and pH of the samples decreased and the flavor, color, texture, and overall acceptance of the samples increased. Also, the increase in fat only decreased the syneresis of the samples. Then, the obtained models were optimized by multi objective particle swarming algorithm and numerical optimization algorithm in response surface methodology, so that minimum syneresis and maximum texture, flavor, color and general acceptance scores were obtained. The results of comparing the mean of three optimal points of the two algorithms showed that in general, in optimizing the formulation of low-fat yogurt containing balangu seed gum, the multi-objective particle swarming algorithm has a better performance than the numerical optimization algorithm in response surface method. The average optimal amount of balangu seed gum and fat in the multi-objective particle swarm algorithm was 0.85 and 1%, respectively, and in the method of optimization algorithm in response surface methodology, was 0.89 and 1.94%.
Keywords: Balangu Seed Gum, Fresh low-fat yogurt, optimization, Multiple objective particle swarm algorithm, Response Surface Methodology -
نشریه پژوهش های علوم و صنایع غذایی ایران، سال پانزدهم شماره 5 (پیاپی 59، آذر و دی 1398)، صص 543 -563
در این پژوهش اثر کنسانتره پروتئین شیر (mpc)، پودر آب پنیر (cwp) و صمغ کنجاک (kg) بر روی ویژگی های فیزیکوشیمیایی، رئولوژیکی و حسی ماست چکیده مورد بررسی قرار گرفت و سپس این خصوصیات با استفاده از روش های تحلیل مولفه اصلی و رگرسیون حداقل مربعات جزئی مقایسه گردید. نتایج آزمون های فیزیکوشیمیایی نشان داد که با افزایش میزان mpc و کاهش cwp، تغییرات pH پس از 5 روز و آب اندازی نمونه ها کاهش یافت. بر طبق نتایج حاصل از آزمون اکسترژن برگشتی- آنالیز پروفیل بافت، با افزایش میزان صمغ کنجاک سختی، چسبندگی و نیروی چسبندگی نمونه ها نیز به طور معنی داری به ویژه برای نمونه های حاوی cwp بالاتر افزایش یافت در حالی که در مقادیر بالای صمغ کنجاک با افزایش میزان mpc و کاهش میزان cwp پیوستگی نمونه ها کاهش نشان داد. بر اساس آزمون کرنش متغیر نیز با افزایش میزان صمغ کنجاک، G' LVE، G" LVE، γc، τy، τf و Gf نمونه ها نیز به طور معنی داری برای نمونه های حاوی cwp بالاتر افزایش یافت. همچنین نتایج حاصل از بررسی همبستگی بین خصوصیات حسی، فیزیکوشیمیایی و رئولوژیکی نشان داد که رابطه ای نزدیک بین امتیاز مزه ترش با پذیرش کلی نمونه ها وجود داشت که این امر نشان دهنده اهمیت بیشتر امتیاز مزه ترش در بین صفات اندازه گیری شده برای پذیرش کلی مصرف کنندگان بود.
کلید واژگان: آزمون اکسترژن برگشتی آنالیز پروفیل بافت, آزمون کرنش متغیر, پودر آب پنیر, کنسانتره پروتئین شیرIntroductionLabane or concentrated yoghurt is a semi-solid product which is being producedd by dehydration of yoghurt or separation of water and some water-soluble solids from yoghurt. High nutritional value, long shelf life, more desirable taste and texture and feasibility to produce other product are the reasons for high acceptance among customers. There are wide ranges of production methods from traditional methods which are tedious, such as separation of whey by fabric bags, to complicated time-consuming methods which also contaminate product and reduce its nutritional value. These cause demand to establish more suitable methods such as “wheyless process” by dried milk, concentrated milk protein or concentrated whey protein. On the other hand, one of the methods for enhancing firmness and textural properties of yoghurts, similar to other dairy products is utilization of hydrocolloids. These components are used for enhancing rheological an textural properties of food and commonly used as additives for increasing viscosity, gel forming ability, enhancing physical stability, film forming ability, controlling crystallization, postponing syneresis and textural improvement. Konjac gum (KG) is a neutral polysaccharide that derived from Amorphophallus konjac C. Koch tuber, which is well known in east countries during centuries. Ability to hold water and reduction of cholesterol and glucose are the reasons for grossing demand of this gum. So due to the importance of labane produced through wheyless process, the effect of different ingredients of formulation such as milk protein concentrate, cheese whey powder and konjac gum on physicochemical, rheological and sensory properties of labane was investigated and compared these properties by using Principal component analysis (PCA) and Partial least squares regression (PLS regression).
Materials and methodsCow milk was purchased from local market (Mashhad, Iran). Dried skim milk, milk protein concentrate, cheese whey powder and commercial starter provided from Khorasan Razavi Pegah Company (ABY1, Christian Hansen, Horsholm, Denmark) and KG purchased from Food Chem. (China). In order to concentrate the milk, 3% dried skim milk was added to1 Kg milk. Then, according to the experimental design (table 2), MPC and CWP added to milk at 0, 4, 6 and 8% levels which reached the total solid of milk to 21.5%. KG with percentage of 0, 0.05, 0.1, 0.15, and 0.2% was added to the mixture at 40˚C. The mixtures were homogenized at 50˚C and pasteurized at 90˚C for 1 min. and then cooled to 43-45˚C. The mixtures were incubated at 43-45˚C for 3-4 hours after addition of starter. Then the samples were slowly stirred and packed in polyethylene bags after reaching to suitable pH. The samples were transfered to refrigerator for 24 hours then the tests were conducted. PH was measured according to AOAC 2005 official method NO. 935.42.25 gr of samples were centrifuged at 4˚C for 10 min. at 4500 rpm. Syneresis was evaluated as parentage of separated serum. Texture analyzer was used for combination of back extrusion and texture profile analysis (TPA) test. 50 mm in diameter cylinder with 10 mm in height and probe with 4 mm diameter and 100 mm height with the speed of 1 mm/s were used to conduct the test. Dynamic rheological parameters were evaluated by rheometer (Parphysica). The devise was equipped by 50mm diameter parallel plate with 2 mm gap. Eheo plus/32 version V3.40 software was used to measure elastic modulus (G’), loss modulus (G”) and η*.
Results & discussionResults showed that none of the linear, quadratic and interaction effect of MPC, CWP and KG was significant on pH of the samples at the first day. Results represented that the pH of the samples was varied from 0.36 to 0.94 after 5 days and only linear effect of MPC and CWP (at 99% level of confidence) and interaction effect of CWP-KG (at 95% level of confidence) were significant on that. The effect of MPC and CWP and interaction effect of MPC-KG, CWP-KG and CWP-MPC-KG were significant on syneresis at 99% of confidence. Results showed that hardness of the samples varied between 3.25-9.58 N and the interaction effects of MPC-KG, CWP-KG and CWP-MPC-KG were significant at 99% of confidence. None of the linear, quadratic and interaction effect of CWP, MPC and KG was not significant on springiness of the samples (p>0.05). In strain sweep test, two separated regions were distinguishable: linear viscoelastic (LVE) region that elastic and viscous modulus (G’ and G”) were constant and G’ was higher than G” which showed the solid like behavior, and non-LVE region that G’ and G” decreased by increasing strain and led to a crossover point (flowing point) which G” goes over the G’ and liquid-like behavior shows itself. In this test, strain corresponding to start of the non-LVE region and sharp reduction of G’ define as critical strain (γc) and the corresponding stress of this point defined as critical stress (τc).Results represented that G’LVE and G” LVE of the samples varied from 22.54 to 750.1 and 11.01 to 242.1 Pa, respectively and the selected model (cubic x quadratic) showed that the interaction effect of MPC-KG, CWP-KG and CWP-MPC-KG on G’LVE and G” LVE was significant at 99% of confidence while the interaction effect of CWP-MPC was only meaningful on G” LVE. Results also showed that the variation trend of G’LVE and G” LVE was the same by alteration MPC, CWP and KG in a way that both of these parameters were increased by increasing KG. The effect of MPC-KG and CWP-KG was significant on γc and τc at 95% confidence and also, in addition to mentioned effect, the interaction effect of CWP-MPC was significant only on γc. Increasing KG increased γc at higher amount of CWP and lower amount MPC which can be concluded that increasing KG amplified the gel strength. Also, the results of the correlation study between sensory and instrumental measures showed that there was a close relationship between the score of sour taste and the overall acceptance of samples, which showed that among the measured characteristics, sour taste score is more important than other parameters.
Keywords: Strain sweep test, Modified texture profile analysis, back extrusion, Cheese whey powder, Milk protein concentrate -
در این تحقیق اثر مقادیر مختلف صمغ کنجاک ( 0/2 تا 0/6 درصد)، میزان چربی ( 18 تا 25 درصد) و فشار هموژن (100 تا 200 بار) بر ویژگی های رئولوژیکی خامه کم چرب مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از آزمون اکستروژن برگشتی نشان داد که با افزایش میزان فشار هموژن، صمغ کنجاک و چربی، سختی، قوام و چسبندگی نمونه ها به طور معنی دار افزایش یافت. افزایش همزمان فشار هموژن و چربی نیز منجر به تشدید چسبندگی نمونه ها شد که نشان دهنده اثر سینرزیستی چربی و فشار هموژن بر روی چسبندگی نمونه ها بود. نتایج حاصل از آزمون برشی پایا نیز نشان داد که شاخص جریان (n) تمامی نمونه ها کمتر از یک بود که نشان دهنده رفتار شل شونده با برش (سودوپلاستیک) نمونه های خامه بود. همچنین با افزایش میزان چربی شاخص رفتار جریان نمونه ها به طور معنی دار کاهش و ضریب قوام افزایش یافت. افزایش صمغ کنجاک و فشار هموژن به تنهایی هیچگونه اثر معنی داری بر شاخص رفتار جریان نمونه ها نداشتند. به منظور بهینه سازی صفات در این تحقیق، سختی، قوام، شاخص قوام، حداکثر و رفتار جریان حداقل، در نظر گرفته شدند که با توجه به صفات مذکور، میزان فشار هموژن 51/146 بار، مقدار چربی 18/01 درصد و غلظت صمغ کنجاک 0/59 درصد به دست آمد.کلید واژگان: خامه کم چرب, صمغ کنجاک, فشار هموژن, آزمون برشی پایا, آزمون اکستروژن برگشتیIn this research, the effects of Konjac gum (0.2-0.6%), Fat content (18-25%) and Homogenization pressure (100-200 bar) on rheological properties of low fat cream were investigated. The results of the back extrusion test indicated that increasing konjac gum, fat content and homogenization pressure, significantly increased hardness, consistency and adhesiveness. The simultaneous increasing of homogenization pressure and fat content also led to increasing adhesiveness of the samples, which showed their synergistic effect of them on the adhesiveness. The results of the steady shear test showed that the flow behavior index (n) of all samples was less than one which indicates a shear thinning behavior (pseudoplastic) of all samples. Also increasing fat content, significantly decreased the flow behavior index of the samples and increased the consistency. konjac gum and homogenization pressure had no significant effect on the flow behavior. The optimum processing conditions for producing low fat cream with the high hardness, consistency, consistency coefficient and low flow behavior index for response variables were 146/51 bar homogenization pressure،18/01% Fat content and 0.59% konjac gum.Keywords: Low fat cream, Konjac gum, Homogenization pressure, Steady shear test, Back extrusion test
-
روش های تولید ماست چکیده از روش های سنتی و پر زحمت مانند جدا کردن قسمتی از فاز سرمی در کیسه های پارچه ای تا روش های پیچیده تر، استفاده از روش های مناسب تر تولید مانند روش فرآیند بدون آب گیری (wheyless) توسط پودرهای پروتئینی حاصل از شیر را ضروری می سازد. لذا در این پژوهش اثر اجزاء مختلف فرمولاسیون ماست چکیده از جمله کنسانتره پروتئین شیر (mpc)، پودر آب پنیر (cwp) و صمغ کنجاک بر ویژگی های رئولوژیکی ماست چکیده با استفاده از طرح متقاطع مخلوط–فرآیند مورد بررسی قرار گرفت و سپس این خصوصیات با استفاده از مدل ای به دست آمده با استفاده از الگوریتم کرم شب تاب بهینه گردید. نتایج حاصل از آزمون اصلاح شده اکسترژن برگشتی-آنالیز پروفیل بافت نشان داد که با افزایش میزان صمغ کنجاک سختی، چسبندگی و نیروی چسبندگی نمونه ها به طور معنی داری به ویژه برای نمونه های حاوی cwp بالاتر افزایش یافت در حالی که در مقادیر بالای صمغ کنجاک با افزایش میزان mpc و کاهش میزان cwp پیوستگی کاهش نشان داد. همچنین نتایج حاصل از آزمون کرنش متغیر نشان داد که با افزایش میزان صمغ کنجاک G' LVE ، G" LVE، γc ، τy ، τf و Gf نمونه ها نیز به طور معنی دار به ویژه برای نمونه های حاوی cwp بالاتر افزایش پیدا کرد. نتایج بهینه درصد ترکیبات مختلف برای دستیابی به حداکثر سختی، پیوستگی، G' LVE ، G" LVE، γc ، τy ، τf ، Gf و حداقل چسبندگی، نیروی چسبندگی و G" LVE استفاده از الگوریتم کرم شب تاب در فضای مولفه های اصلی نشان داد که مقادیر بهینه به دست آمده از mpc و صمغ کنجاک واریانس بیشتری از داده های مربوط به پارامترهای رئولوژیکی را به خود اختصاص داده اند که نشان دهنده اهمیت و نقش موثر تقریبا یکسان صمغ کنجاک و mpc بر بهبود خواص رئولوژیکی ماست چکیده بود.کلید واژگان: ماست چکیده, آزمون اصلاح شده اکسترژن برگشتی, آنالیز پروفیل بافت, الگوریتم کرم شب تاب, پودر آب پنیر, صمغ کنجاک, آزمون کرنش متغیرProduction methods of concentrated yoghurt (labane) varied from traditional methods, which are tedious, such as separation of whey by fabric bags, to complicated methods. These raise demand to establish more suitable methods such as “wheyless process” by dried milk, concentrated milk protein or concentrated whey protein. So the influence of different ingredients such as milk protein concentrate (MPC), whey protein concentrates (WPC) and konjac gum (KG) on rheological properties of labane was investigated through mixture-process design methodology and optimized these properties by firefly algorithm. The results of the combination of back extrusion and texture profile analysis (TPA) indicated that increasing KG significantly increased hardness, adhesiveness and adhesiveness force especially for samples with high amount of CWP but increasing MPC and decreasing CWP decreased cohesiveness in samples with high amount of KG. Strain sweep test of the labane indicated that all sample had gel-like structure (weak gel) at 1 Hz and 20˚C. Rheological results also showed that increasing KG significantly increased G’LVE, G” LVE, γc, τy, τf and Gf especially for samples with high amount of CWP. The optimal results of different gum percentages to achieve maximum Hardness, Cohesiveness, G΄LVE, γc, τy, tan δ LVE, Gf and minimum Adhesiveness, Adhesiveness force, G˝LVE using the firefly algorithm in PC space, it has been shown that the optimum amounts of KG and MPC were close to each other and had more variance of the data which shows the similarity of the effect of these two component on the rheological parameters.Keywords: Concentrated yoghurt, Modified texture profile analysis, back extrusion, Firefly algorithm, Cheese whey powder, Konjac gum, Strain sweep test
-
دراین تحقیق اثر دوره نگهداری بر خصوصیات پنیر پروسس پخش پذیر تولید شده با استفاده از هیدروکلوییدهای کنجاک و زانتان، مورد بررسی قرار گرفت. پنیر پروسس پخش پذیر که فرمولاسیون آن بهینه سازی شده بود، در طی دوره نگهداری سه ماهه در فاصله های زمانی 1، 45 و 90 روز پس از تولید، از نظر ویژگی های حسی (سفتی، طعم، گسترش پذیری، رنگ ، پذیرش کلی)، آزمون پروفایل بافت (TPA) (سختی، چسبندگی، پیوستگی، حالت ارتجاعی) وpH مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج آزمایش در قالب طرح کاملا تصادفی و مقایسه میانگین ها به وسیله آزمون دانکن انجام شد. نتایج آزمون پروفایل بافت نشان داد که در طی دوره نگهداری سختی، پیوستگی و حالت ارتجاعی افزایش ولی چسبندگی پنیر کاهش داشت. pH محصول نیز درطی دوره نگهداری با روند نسبتا کاهشی مواجه شد. از بین ویژگی های حسی نیز در طول مدت نگهداری، امتیازسفتی و طعم افزایش داشت ولی امتیاز رنگ، گسترش پذیری و پذیرش کلی با کاهش مواجه شدند. البته تمامی این تغییرات به گونه ای بود که همه نمرات ارزیابی حسی در آخرین روز نگهداری، همچنان بالاتر از حد میانی بود و پنیر پروسس پخش پذیر تولیدی پس از سه ماه نگهداری به خوبی قابل مصرف بود.کلید واژگان: پنیر پروسس پخش پذیر, کنجاک, زانتان, دوره نگهداریIn this research, the effect of storage period on specification of spreadable process cheese produced with using Konjac Glucomannan gum (KGM) and Xanthan gum (XG) was investigated. The optimized formulation spreadable process cheese in terms of sensory (firmness, flavor, spreadability, color, total acceptance), Texture Profile Analysis test (hardness, adhesiveness, cohesiveness and springiness) and pH value were investigated in 1, 45 and 90 days after production. The obtained results were analyzed with randomized complete design and Means were compared based of Duncan test. The textural evaluation results showed that during storage period, physical properties of cheese did significant changes and increased for TPA test (hardness, cohesiveness and springiness) and decreased about adhesiveness. The pH value of the final product declined during storage period. Between the sensory characteristics, firmness score and flavor slightly increased but color, spreadability and total acceptance scores slightly decreased. Of course, all of these changes in such a way that, all sensory scores were higher than the average scores and the final spreadable process cheese after 3 months storaged in refrigerator was very good to consume.Keywords: Spreadable Processed Cheese, Konjac Glucomannan gum, Xanthan gum, Storage period
-
در این تحقیق اثر مقادیر مختلف کره پاستوریزه حیوانی (3 تا 9 درصد) و هیدروکلوئید های کنجاک (صفر تا 4/0 درصد) و زانتان (صفر تا 4/0درصد) بر خصوصیات بافتی پنیر پروسس پخش پذیر بررسی شد. آزمایش تجزیه پروفایل بافت (TPA) در مورد پنیرهای تولید شده یک روز پس از تولید صورت پذیرفت. در این آزمون صفات سختی، چسبندگی، پیوستگی، حالت فنری، حالت صمغی و حالت آدامسی مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج در قالب طرح مرکب مرکزی (CCD) بررسی و به روش سطح پاسخ (RSM) مدل سازی و تجزیه وتحلیل شد. ضریب تبیین برای مدل های رگرسیون برازش شده کلیه صفات بالاتر از85/0 بود ضمن این که فاکتور عدم برازش نیز برای مدل تمامی صفات در سطح 95 درصد معنی دار نبود. بنابراین صحت مدل برای برازش اطلاعات تایید گردید. با توجه به نتایج به دست آمده، نقطه بهینه متغیرهای تولید برای دست یافتن به پنیری که حتی الامکان کمترین امتیاز سختی و چسبندگی را دارا باشد، 37/0 درصد کنجاک، 045/0 درصد زانتان و 23/5 درصد کره پاستوریزه می باشد. در نهایت افزایش هم زمان مقدار چربی و هیدروکلوئیدها (به ویژه کنجاک) در فرمولاسیون پنیر، باعث افزایش معنی دار مقدار سختی، حالت صمغی، حالت آدامسی، حالت فنری داشت در صورتیکه در مورد قابلیت جویدن و پیوستگی کاهش چربی معنی دار نبود و همچنین مقدار چسبندگی در تیمارهای مختلف حاوی هیدروکلوئیدها، روند نزولی داشت.کلید واژگان: تجزیه پروفایل بافت, پنیر پروسس پخش پذیر, صمغ زانتان, صمغ کنجاک, بهینه سازیIn this research, the effects of three variables, Konjac Glucomannan gum (KGM) (0-0.4% wt/wt), Xanthan gum (XG) (0-0.4% wt/wt) and Butter (3-9% wt/wt) on Textural properties (Hardness, Adhesiveness, Cohesiveness, Springiness, Gumminess, Chewiness) of Spreadable Processed Cheese with Texture profile analysis (TPA) were investigated. The central composite experimental design (CCD) was used and the data were analyzed using response surface methodology (RSM). Coefficients of determination, R2, of fitted regression models for all characteristics were above 0.85. The Result of analysis of variance (ANOVA) table showed that lack of fit was not significant for all response surface models at 95%. Therefore, the models for all response variables were highly adequate. The results showed that the optimum processing conditions for producing spreadable processed cheese with the best overall values for response variables were 0.37% (w/w) KGM, 0.045% (w/w) Xanthan gum and 5.23% (w/w) Butter. Finally, increasing the amount of butter and hydrocolloids was resulted in significant increase in hardness, gumminess, springiness but cohesiveness and chewiness of samples didnt have any significant differences. Also, adhesiveness was decreased with different amount of hydrocolloids.Keywords: Texture Profile Analysis, Spreadable Processed Cheese, Konjac Glucomannan gum, Xanthan gum, Optimization
-
هدف از این پژوهش بررسی همبستگی میان ویژگی های میکروبی و فیزیکوشیمیایی شیر خام و استفاده از روش های آماری چند متغیره مانند تجزیه به مولفه اصلی و تحلیل خوشه ایسلسله مراتبی و تحلیل تشخیص گام به گام جهت تشخیص الگو و طبقه بندی آن می باشد. در این پژوهش 48 نمونه شیرخام از دامداری های صنعتی شهرستان مشهد نمونه برداری شد. سپس ویژگی های میکروبی و فیزیکوشیمیایی نمونه ها مورد سنجش قرار گرفت. بوسیله ی تجزیه به مولفه ی اصلی، در مجموع 7 مولفه برای ویژگی های میکروبی و فیزیکوشیمیایی شیر خام معرفی گردید که حاوی 65/93 درصد از مقدار کل واریانس بودند. مولفه ی اصلی اول، دوم و سوم با توجیه بیشترین درصد واریانس کل به عنوان مولفه های اصلی جهت تحلیل داده ها انتخاب گردیدند و بر اساس آن نمونه های شیر خام به سه گروه طبقه بندی شدند. انجام تحلیل خوشه ایروی چهارده ویژگی نمونه های شیر خام، آن ها را به سه خوشه اصلی طبقه بندی کرد که با نتایج حاصل از تجزیه به مولفه ی اصلی مطابقت داشت. نتایج تحلیل تشخیصی گام به گام نیز نشان داد که ویژگی های وارد شده در معادله در کل توانسته اند عضویت 7/91 درصد از نمونه های شیر خام را به درستی از نظر کیفیت در طبقه خودشان پیش بینی نمایند. با توجه به اهمیت ویژه ی کیفیت شیر خام در صنایع لبنی به علت تاثیر مستقیم آن بر کیفیت محصولات و سلامت مصرف کننده، طبقه بندی شیر خام دریافتی بر اساس ویژگی های کیفی، به مدیران صنایع لبنی هم در زمینه ی تعیین قیمت شیر خام دریافتی از دامدار و هم در زمینه تولید فرآورده های لبنی با کیفیت بالا کمک خواهد کرد.کلید واژگان: تجزیه به مولفه اصلی, تحلیل تشخیصی گام به گام, تحلیل خوشه ایسلسله مراتبی, شیر خام, طبقه بندیThe objective of this study was to assess the relationships between physicochemical and
microbiological properties of raw milk and the use of multivariate statistical analysis such as
principal component analysis (PCA), hierarchical cluster analysis (HCA) and stepwise discriminant analysis (SDA) for pattern recognition and classification it. In this study, 48 raw milk samples were collected from some dairy herds of Mashhad. Samples were analyzed for the microbiological and physicochemical properties. PCA, HCA and SDA were applied to estimate the usefulness of the physicochemical and microbiological parameters for the differentiation and classification of raw milk using. The results of PCA shown the seven principal components explained 93.65% of total system variance. The PCA method permits a good classification between raw milk samples on the basis of the first three PCs. HCA classified physicochemical and microbiological properties of raw milk into three main groups that confirmed the correlation between the studied variables obtained by PCA. Using SDA it was determined which variables best classified the raw milk samples according to their quality. Finally, the classification functions allowed the correct classification of 91.7% of the raw milk samples. Due to the direct effect of raw milk quality on dairy products quality and consumer health, the quality of raw milk has special importance in the dairy industry. Therefore, classification of raw milk based on the quality characteristics will help to determine the price of raw milk and to produce high quality dairy products.Keywords: Classification, Hierarchical cluster analysis, Principal component analysis, Raw milk, Stepwise discriminant analysis -
یکی از دستاوردهای نوین در صنایع لبنی، تولید محصولات آنالوگ می باشد. این محصولات دامنه وسیعی از محصولات شبه لبنی شامل فراورده هایی که هیچ جزء لبنی در آن ها وجود ندارد (مانند شیر سویا) تا فراورده هایی که عمدتا لبنی بوده ولی ترکیبات غیر شیری نیز در آن ها وجود دارد را در بر می گیرند. این محصولات به خاطر جنبه های اقتصادی و تغذیه ای مورد توجه تولیدکنندگان و مصرف کنندگان قرار گرفته اند ولی باید نهایت دقت صورت پذیرد تا از نظر ویژگی های ظاهری، حسی و بافتی حداقل مشابه نمونه اصلی باشند تا مورد قبول مصرف کننده قرار گیرند. پنیر بیشترین محصولی است که به صورت آنالوگ تولید می شود ولی در کنار آن سایر فراورده ها نظیر کره، انواع خامه، ماست، شیر، پودر شیر، غذای کودک و شیرهای تغلیظ شده نیز به طور گسترده ای در انواع آنالوگ تولید می شوند. محصولات لبنی آنالوگ نیز مانند هر محصول جدید و سنتزی با موافقان و مخالفان زیادی روبرو می باشند . در این مقاله سعی شده است ضمن معرفی این محصولات و انواع آن به نظرات موافق و مخالف پیرامون آن ها نیز اشاره شود.کلید واژگان: محصولات لبنی آنالوگ, جایگزین های چربی, اسیدهای چرب اشباع, اسید های چرب ترانس, کلسترولProduction of imitation dairy products is one of the novel accomplishments in dairy industries.
Imitation dairy products range from complete dairy substitutes, with no dairy ingredients, such as soy milk, to products that have a high percentage of dairy ingredients, contain some non-dairy constituent.These products are appeal to manufacturers and consumers in terms of economical and nutritional features, however, it must be noticed the imitation dairy products must be resemble in terms of apparent, sensory and textural attributes as much as possible to real dairy product. Cheese is the product which is produced in high amount but also other dairy products such as butter, types of cream, yoghurt, milk, milk powder, infant formulae and concentrated milks are produced as imitation dairy products. Imitation dairy products alike of every novel and synthetic products have encountered with pro and con. In this article, in addition of introduction of this products, we decided deal to agreeable and against aspects about of them.Keywords: Imitation dairy oroducts, Fat replacers, Saturated fatty acids, Trans fatty acids, Cholesterol -
در این تحقیق اثر مقادیر مختلف کره پاستوریزه (3 تا 9 درصد) و هیدروکلوئیدهای کنجاک (0 تا 4/0 درصد) و زانتان (0 تا 4/0 درصد) بر ویژگی های سفتی، طعم، پخش پذیری، رنگ، پذیرش کلی وpH پنیر پروسس پخش پذیر بررسی شد. نتایج در قالب طرح مرکب مرکزی (CCD) بررسی و به روش سطح پاسخ (RSM) مدل سازی و تجزیه وتحلیل شد. ضریب تبیین برای مدل های رگرسیون برازش شده سفتی، طعم، پخش پذیری، رنگ، پذیرش کلی و pH به ترتیب 834/0، 852/0، 959/0، 886/0، 813/0 و 871/0 بود، ضمن اینکه فاکتور عدم برازش برای مدل تمامی صفات معنی دار نبود (05/0P<). بنابراین صحت مدل برای برازش اطلاعات تایید گردید. باتوجه به نتایج به دست آمده، اثر افزودن هیدروکلوئیدهای یادشده و مقادیر مختلف کره بر ویژگی های حسی و شیمیایی پنیر پروسس پخش پذیر در سطوح مختلف معنی دار بود. نقطه بهینه متغیرهای تولید برای دست یافتن به پنیری که حتی الامکان کمترین امتیاز سفتی و بیشترین مجموع امتیاز طعم، پخش پذیری، رنگ و پذیرش کلی و نیز pH مناسب را داشته باشد، 066/0 درصد کنجاک، 024/0 درصد زانتان و 53/8 درصد می باشد. چنین محصولی دارای امتیاز سفتی 88/2، امتیاز طعم 99/3، امتیاز رنگ 11/4، امتیاز پخش پذیری 88/4، امتیاز پذیرش کلی 03/4 و درنهایت 51/5 pH: و عدد مطلوبیت 06/93 درصد بود.کلید واژگان: ارزیابی حسی, بهینه سازی, پنیر پروسس پخش پذیر, صمغ زانتان, صمغ کنجاک گلوکومانانIn this research, the effects of three variables, Konjac Glucomannan gum (KGM) (0-0.4% w/w), Xanthan gum (XG) (0-0.4% w/w) and Butter (3-9% w/w) on firmness, flavor, spread ability, color, total acceptance and pH of spreadable processed cheese were investigated. The central composite experimental design (CCD) was used and the data were analyzed using response surface methodology (RSM). Coefficients of determination (R2) of fitted regression models for firmness, flavour, spreadability, colour, total acceptance and pH were 0.834, 0.852, 0.959, 0.886, 0.813 and 0.871, respectively. The Results of analysis of variance (ANOVA) table showed that the lack of fit was not significant for all response surface models at 95%. Therefore, the models for all response variables were highly adequate. The results showed that the effects of adding hydrocolloids and butter content were significant for sensory and chemical specifications. The optimum processing conditions for producing spreadable processed cheese with the best overall values for response variables were 0.066% (w/w) KGM, 0.024% (w/w) Xanthan gum and 8.53% (w/w) butter. The response values for such product were: firmness: 2.88, flavour: 3.99, spreadability: 4.88, colour: 4.11, total acceptance: 4.03 and pH: 5.51 and the desirability value was 93.06%.Keywords: Konjac Glucomannan Gum, Optimization, Sensory Evaluation, Spreadable Processed Cheese, Xanthan Gum
-
اکثر صفات مهم در دامپروری تحت تاثیر جایگاه های صفات کمی و اثرات محیطی قرار می گیرند. ژن PPARGC1α عضوی از خانواده فعال کننده های کمک رونویسی می باشد که نقش اساسی در تنظیم هموستازی انرژی دارد. در این تحقیق از 100 راس گاو براون سوئیس نمونه خون گرفته شد و DNA به روش نمکی از خون کامل استخراج گردید. دو جایگاه چندشکلی تک نوکلئوتیدی A/C و T/C به ترتیب واقع در ناحیه غیرقابل ترجمه 3 و اینترون 9، با استفاده از روش PCR -RFLP تعیین ژنوتیپ شدند. ارزش اصلاحی صفات تولید شیر، درصد چربی و درصد پروتئین شیر با مدل 1 نرم افزار DFREML به طور جداگانه پیش بینی شد. ارتباط چند شکلی های مدنظر با ارزش اصلاحی صفات در سطح معنی داری 5% با نرم افزار آماری SAS بررسی شد. فراوانی ژنوتیپ AA، AC و CC در جایگاه PPARGC1α-A968C به ترتیب 593/0، 385/0 و 022/0 و فراوانی آللی A و C به ترتیب 786/0 و 214/0 محاسبه شد. در جایگاه PPARGC1α-T19C فراوانی ژنوتیپ TT، TC و CC به ترتیب 164/0، 428/0 و 407/0 و فراوانی آللی T و C به ترتیب 379/0 و 621/0 محاسبه گردید. آزمون کای- مربع بیان گر تعادل جمعیت برای هر دو جایگاه بود (05/0P<). اگرچه در بررسی جداگانه و توام چندشکلی های ژن PPARGC1α با یک دیگر هیچ گونه ارتباط معنی داری بین ارزش اصلاحی صفات تولید شیر، درصد چربی و درصد پروتئین و این ژنوتیپ ها یافت نشد، اما افزایش تعداد نمونه ها برای انجام آنالیزهای آماری دقیق تر و کاهش واریانس خطا، توصیه می شود.کلید واژگان: PPARGC1α, PCR, RFLP, چند شکلی تک نوکلئوتیدی, صفات تولیدی شیر, ارزش اصلاحیThe most important traits of animal are affected by quantitative trait loci and environmental effects. Peroxisome proliferators active receptor gamma co activator 1 alpha (PPARGC1A) gene is a member of transcription co activators family, which plays a central role in cellular energy hemostasis regulating. In this study, blood samples were collected from hundred Brown Swiss cow and DNA was extracted from whole blood by modified salting out procedure. Two SNP positions, one located in the 3́-untranslated region (A/C) and the other one in iron 9 of PPARGC1A-T19C were genotyped by PCR-RFLP. Breeding values were individually predicted for milk production, fat and protein milk percent traits by DFREML model one. Association between polymorphisms and breeding values were investigated by SAS at 5% significant level. Genotype frequencies of AA, AC and CC genotypes at PPARGC1a-A968C were 0.593, 0.385 and 0.022, as well as, the allele frequencies of A and C were 0.786 and 0.214, respectively. Genotype frequencies of TT, TC and CC for PPARGC1a-T19C were 0.165, 0.428 and 0.407 and the allele frequencies of T and C were 0.379 and 0.621, respectively. Chi-square test of the both SNPs indicated Hardy-Weinberg expectations (PKeywords: Breeding Value, Milk Production Traits, PCR, RFLP, PPARGC1A, Single Nucleotide Polymorphism
-
بررسی تاثیر چندشکلی ژن اوستئوپونتین (OPN) روی ارزش اصلاحی برآورد شده صفات تولیدی شیر گاو براون سوئیسژن اوستئوپونتین (OPN) در انتهای کروموزم 6 گاو قرار دارد و یکی از ژن های موثر بر درصد پروتئین شیر و تولیدمثل است. در این تحقیق، از 100 راس گاو براون سوئیس نمونه خون گرفته شد، DNA استخراج و ژنوتیپ گاوها در جایگاه چندشکلی تک نوکلئوتیدی اینترون 4 با استفاده از آنزیم Bsr I به روش PCR-RFLP تعیین شد. با استفاده از روش حداکثر درستنمایی محدود شده، ارزش اصلاحی حیوانات برای سه صفت تولید شیر، درصد چربی و درصد پروتئین شیر به طور جداگانه پیش بینی شد. ارتباط ژنوتیپ با ارزش اصلاحی صفات مورد مطالعه، در سطح معنی داری 5%، بررسی گردید. فراوانی ژنوتیپ های OPN شامل TT، TC و CC به ترتیب 0/32، 0/46 و 0/22 برآورد شد و جمعیت مورد مطالعه در تعادل هاردی واینبرگ بود. در بررسی جایگاه چندشکلی با صفات تولید شیر، درصد چربی و درصد پروتئین، ارتباط معنی داری در سطح 5% بین ارزش اصلاحی صفات و انواع ژنوتیپ یافت نشد.
کلید واژگان: استئوپونتین, PCR, RFLP, چندشکلی تک نوکلئوتیدی, صفات تولیدی شیرOsteopontin gene is located at the end of chromosome 6 in cattle and it is one of the most important genes influence on milk protein percentage and reproduction. In this study, blood samples were collected from100 Brown Swiss cows and DNA was extracted from whole blood by modified salting out procedure. Cows were genotyped for single nucleotide polymorphism of intron IV by PCR-RFLP and BsrI restriction enzyme method. Breeding values were individually predicted for milk production, fat and protein milk percent traits by restricted maximum likelihood method. Association between polymorphisms and breeding values were calculatedat a 5% significant level. Frequencies of TT, TC and CC genotypes were 0.32, 0.46 and 0.22, respectively. Studied population was inaccord with Hardy-Weinberg expectation. There was no significant association between genotypes and breeding values of milk production, fat or protein percent traits.Keywords: Osteopontin gene, PCR, RFLP, Single nucleotide polymorphism, milk production traits -
شیر از دیرباز به عنوان غذای کامل و تامین کننده بخشی از نیازهای تغذیه ای روزانه انسان مورد توجه بوده است. یکی از ترکیبات مهم شیر پروتئین ها می باشند که در صنایع فرآوری شیر و تکنولوژی تولید محصولات شیری مانند پنیرسازی، فاکتور مهمی بشمار می آیند. عوامل متعددی از جمله ژنتیک می-توانند بر مقدار و ترکیبات شیر و نهایتا کمیت و کیفیت پنیر تاثیر گذارند. در این راستا، از طریق تکنیک-های ژنتیک مولکولی نواحی متعددی روی ژنوم گاو از جمله کروموزوم 6 شناسایی شده است. در این پژوهش تاثیر 3 ژن کاپاکازئین، اوستئوپونتین و PPARGC1α از کروموزوم فوق روی صفات تولیدی شیر و راندمان تولید پنیر بررسی شد. استخراج DNA به روش استخراج نمکی از نمونه خون 100 راس گاو براون سوئیس انجام شد. ژنوتیپ ها به روش PCR-RFLP و با استفاده از آنزیم های HinfI، BsurI،NheI و BsrI تعیین شدند. ارزش های اصلاحی با نرم افزار DFREML برآورد و چهار فاکتور راندمان، درصد چربی و پروتئین و ماده خشک پنیر اندازه گیری شدند. همچنین، ارتباط چندشکلی ها با ارزش اصلاحی صفات و کیفیت محصول پنیر در سطح معنی داری 5% با رویه GLM بررسی گردید. فراوانی های ژنی و ژنوتیپی محاسبه شد و نتایج نشان داد که بجز کاپاکازئین بقیه جایگاه ها در حالت تعادل هاردی-واینبرگ قرار داشتند. در این تحقیق ژنوتیپ روی محصول پنیر اثر معنی دار نداشت اما تاثیر همزمان ژنوتیپ PPARGC1α -T19C و کاپاکازئین روی ارزش های اصلاحی تولید شیر معنی دار بود. ارتباط معنی دار بین چندشکلی های تک نوکلئوتیدی با صفات تولید شیر، راهکار مناسبی جهت بهبود ارزیابی های گاو شیری است. استفاده از روش های شناسایی تک نوکلئوتیدهای متراکم در پژوهش های تکمیلی، توصیه می شود.
کلید واژگان: صفات تولیدی شیر, راندمان تولید پنیر, کاپاکازئین, اوستئوپونتین, PPARGC1αMilk is considered as a complete food to meet parts of human daily requirements for a long time. Proteins are one of the most important ingredients of milk and play a critical role in processing technology such as cheese factory. Several factors such as genetics influence on quantity and quality of milk as well as cheese. Several genes on BTA6 are recognized to be related to milk and cheese related traits. In the current study the genetic association of three candidate genes of the region including; Osteopontin, PPARGC1α, and Kappa casein with milk and cheese related traits, were investigated in Brown Swiss cattle. Total DNA was extracted from 100 cattle by salting out procedure. Genotypes frequencies were estimated by PCR-RFLP and using specific enzymes. Four factors of efficiency fat, protein and dry matter of cheese were measured. Association between polymorphisms and breeding values and cheese quality were analyzed by GLM procedure at 5% of significant level. The results showed that the population was in Hardy-Weinberg equilibrium, except Kappa Casein locus. Significant effect was observed only in combined genotype of PPARGC1A-T19C and kappa casein with breeding values of milk production. Because of the limited samples or missing of some haplotypes, genotypes had no effect on cheese production. The increasing of the samples to demonstrate other genetic combination and using modern techniques such as dense SNPs are strongly recommended.Keywords: Milk, cheese production traits, Polymorphisms, Association, CSN3, PPARGC1α OPN -
امروزه با کمک ژنتیک ملکولی، امکان بررسی ژن های موثر بر صفات کمی فراهم شده است. کاپاکازئین از جمله پروتئین-های مهم در شیر است که چندشکلی در ژن آن باعث بروز تفاوت هایی در صفات تولیدی شیر می شود. در این تحقیق از 91 راس گاو براون سوئیس نمونه خون گرفته شد، DNA به روش نمکی از خون کامل استخراج گردید و ژنوتیپ گاوها در جایگاه چندشکلی تک نوکلئوتیدی اگزون 4 به روش PCR-RFLP تعیین شد. با استفاده از روش حداکثر درستنمایی محدود شده تحت مدل دام و مدل یک نرم افزار DFREML، ارزش اصلاحی حیوانات برای سه صفت تولید شیر، درصد چربی و درصد پروتئین شیر به طور جداگانه پیش بینی شد. ارتباط ژنوتیپ با ارزش اصلاحی صفات مورد مطالعه در سطح معنی داری 5% توسط نرم افزار آماریSAS و رویه GLM بررسی شد. فراوانی ژنوتیپ AA، AB و BB به ترتیب 19/0، 35/0 و 46/0 و فراوانی آللی A و B به ترتیب 365/0 و 635/0 برآورد شد. آزمون کای-مربع بیانگرعدم تعادل هاردی واینبرگ در جمعیت بود (P)کلید واژگان: کاپاکازئین, PCR, RFLP, چند شکلی تک نوکلئوتیدی, صفات تولیدی شیرToday, with the help of molecular genetics, it has been possible to study candidate genes, which have influence on quantitative traits. Kappa casein is one of the important proteins in milk that any of its polymorphism leads to difference in milk production traits. In this study, blood samples were collected from ninety one Brow Swiss cow and their DNA was extracted by modified salting out procedure. They were genotyped for the SNP of exon IV by PCR-RFLP method. Breeding values of cows were individually predicted for milk production, fat and protein milk percent traits. Association between polymorphisms and breeding values were investigated by generalized linear model at 5 percent significant level. Frequencies of AA, AB and BB genotypes were 0.19, 0.35 and 0.46, as well as, the allele frequencies of A and B were 0.365 and 0.635, respectively. Chi-square test indicated deviation from Hardy-Weinberg expectation (P<0.05). There was no significant association between genotypes and breeding values of milk production, fat and protein percent traits.Keywords: Dairy Cattle, Kappa Casein, PCR, RFLP, Single nucleotide polymorphism, Milk production traits
-
خالص سازی جزئی و توصیف ویژگی های آنزیم منعقدکننده ی شیر از میوه های گیاه پنیرباد (ویتانیا کواگولانس)سابقه و هدفتلاش های متعددی برای جایگزین کردن مایه پنیر حیوانی با سایر پروتئازهای منعقدکننده ی شیر، به علت محدودیت تولید و قیمت در حال افزایش آن انجام شده است. میوه ی گیاه دارویی پنیر باد یا ویتانیاکواگولانس منبع غنی پروتئازهای منعقدکننده شیر است که از گذشته به عنوان مایه پنیر در تولید پنیر های سنتی در جنوب ایران استفاده می شده است. مطالعات در خصوص این گیاه و بررسی ویژگی های آنزیم آن صورت نگرفته است. هدف این تحقیق، استخراج، خالص سازی جزئی و توصیف ویژگی های آنزیم منعقدکننده ی شیر از گیاه ویتانیاکواگولانس بود.
مواد و روش هاعصاره ی آنزیمی میوه ی گیاه ویتانیا کواگولانس با استفاده از محلول 85/0 درصد NaCl استخراج و فعالیت انعقادی شیر و ویژگی های آنزیم منعقدکننده ی شیر (تاثیر دما، pH، غلظت و پایداری گرمایی) بررسی شد. عصاره به صورت جزئی خالص سازی شد و وزن ملکولی عصاره ی خام و اجزائی که بیشترین فعالیت انعقادی شیر را داشتند با SDS- PAGE تعیین شد.یافته هادما و pH بهینه برای آنزیم به ترتیب °C70 و 4 بود. خالص سازی جزئی نشان داد که انعقاد شیر توسط آنزیم خالص شده با سولفات آمونیوم 50%، بیشتر از سایر اجزای خالص شده بود. وزن ملکولی این جزء با SDS-PAGE دو باند (66 و 29 کیلو دالتون) را نشان داد. یک ویژگی مهم آنزیم، پایداری گرمایی آن بود. به طوری که 74% فعالیت خود را در دمای °C60 به مدت 30 دقیقه حفظ کرد.نتیجه گیریبه نظر می رسد آنزیم پروتئیناز گیاه ویتانیا کواگولانس می تواند آنزیم مناسبی به عنوان جایگزین مایه پنیر در صنعت لبنیات باشد.
کلید واژگان: ویتانیا کواگولانس, استخراج, خالص سازی جزئی, SDS, PAGEBackground And ObjectiveNumerous attempts have been made to replace calf rennet with other milk-clotting proteases because of limited supply and high prices of calf rennet. Fruit of Withania coagulans (solanaceae)، a medicinal plant rich in milk-cloting proteases، have been traditionally used in the south of Iran as a plant coagulant for cheese-making. No systematic study on the characterization of W. coagulans milk-clotting enzyme has been conducted so far. The purpose of this study was to extract، partially purify and characterize the milk-clotting enzyme from W. coagulans.Materials And MethodsAn enzyme extract was prepared from the fruit of W. coagulansusing using a 0. 85% NaCl solution، and the milk-clotting activity and characteristics of the milk-cloting enzyme (effect of temperature، pH، enzyme concentration and thermal stability) were assessed. The extract was partially purified، and the molecular mass of the crude extract and the fractions with the highest milk-clotting activity were determined by SDS- PAGE.ResultsThe optimal temperature and pH for the enzyme were 70˚C and 4، respectively. Partial purification showed that the milk-clotting activity of the enzyme purified with 50% ammonium sulphate was greater than samples purified with other ammonium sulphate solutions at other concentrations. The molecular mass of this fraction using SDS-PAGE showed two bands، namely، 66 and 29 kDa. An important characteristic of the enzyme was its excellent thermal stability; it retained 74% of its milk-clotting activity at 60˚C for 30 min.ConclusionIt seems that W. coagulans proteases can be used as a suitable source of enzyme in the dairy industry as an alternative clotting agent.Keywords: Withania coagulans, Extraction, Partial purification, SDS, PAGE -
بررسی اثر شرایط فرآیند بر ویژگی های بافتی پنیر فتای فراپالایش شده تولیدی از مخلوط شیر گاو و شیر سویادراین تحقیق اثر سه متغیر مقدار شیر سویا (0 تا 25%)، مقدار کلرورکلسیم (3/0 تا 1%) و دمای انعقاد (30 تا C 40) بر خصوصیات بافتی پنیر فتای فراپالایش شده تولید شده ازمخلوط شیر گاو و شیرسویا بررسی شد.آزمایشات در دو گروه تجزیه نیم رخ بافت (TPA) و آزمون نفوذ انجام گرفت. درآزمونTPA صفات سختی، پیوستگی، حالت فنری، حالت صمغی، حالت آدامسی و کارسختی ودر آزمون نفوذ صفات سختی، چسبندگی، نیروی چسبندگی و کارسختی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج در قالب طرح مرکب مرکزی (CCD) بررسی و به روش سطح پاسخ (RSM) مدل سازی و تجزیه وتحلیل شد. ضریب تبیین برای مدل های رگرسیون برازش شده کلیه صفات بالاتر از85/0 بود، ضمن این که فاکتور عدم برازش نیز برای مدل تمامی صفات در سطح 95% معنی دار نبود. بنابراین صحت مدل برای برازش اطلاعات تایید گردید. همچنین شباهت زیادی که بین نتایج به دست آمده از آزمون TPAوتست نفوذ برای صفات مشابه وجود داشت این فرضیه را ایجاد نمود که در مواقع لازم می توان این دو آزمون را جایگزین یکدیگر نمود.
کلید واژگان: شیر سویا, ناتراوه (رتنتیت), سطح پاسخ, تجزیه نیم رخ بافت, آزمون نفوذIn this research، the effects of three variables، soymilk concentration (0- 25%)، CaCl2 (0. 3-1%) and coagulation temperature (30- 400C) on textural properties of UF Feta cheese made from cow''s milk and soymilk blend were investigated. Texture profile analysis (TPA) and penetration test were used to determine textural properties of products. At TPA test، hardness، cohesiveness، springiness، gumminess، chewiness and hardness 1 work done characteristics and at penetration test، hardness adhesiveness، adhesive force and hardness 1 work done characteristics were measured. The central composite experimental design (CCD) was used and the data were analyzed using response surface methodology (RSM). Coefficients of determination، R2، of fitted regression models for all characteristics were above 0. 85. The Result of analysis of variance (ANOVA) table showed that lack of fit was not significant for all response surface models at 95%. Therefore، the models for all response variables were highly adequate. Also there was extra similarity between results obtained from TPA and penetration test for same traits. Therefore، when necessary we can replace these experiments by each other.Keywords: Soymilk, Retentate, Response surface, Texture profile analysis (TPA), Penetration test -
در این پژوهش اثر مقادیر مختلف چربی (0، 2، 6، 10، 14 و 18 درصد) موجود در ریتنتیت (ناتراوه) و مقدار کلرید کلسیم (0 و 02/0 درصد) اضافه شده به آن، بر ویژگی های انعقادی (زمان انعقاد، مقدار آب پنیر و بازده تولید پنیر) و شیمیایی (درصد چربی، درصد کل مواد جامد، درصد اسیدیته و مقدار pH) پنیر فتای فراپالایشی تولید شده از پودر ریتنتیت بررسی شد. همچنین اثر نحوه افزودن نمک (گذاردن بر روی کاغذ مخصوص پس از انعقاد یا افزودن مستقیم به ناتراوه)، بر ویژگی های انعقادی و شیمیایی نمونه پرچرب مورد بررسی قرار گرفت. بررسی آماری نتایج نشان داد که با کاهش مقدار چربی، زمان انعقاد و مقدار آب پنیر درون بسته افزایش و بازده تولید، کاهش معنی داری یافت (05/0 > P). متغیر کلرید کلسیم، اثر کاهنده معنی داری (001/0 > P) بر زمان انعقاد دلمه داشت و این اثر در مورد تیمارهای با چربی کمتر از 10 درصد، مشهودتر بود. مقدار کلرید کلسیم اثر معنی داری بر مقدار آب پنیر، بازده تولید و ویژگی های شیمیایی اندازه گیری شده نداشت. از سوی دیگر کاهش چربی اثر معنی داری بر تمامی ویژگی های شیمیایی داشت. بیشترین مقدار چربی، مواد جامد کل و اسیدیته و کمترین مقدار pH، در نمونه حاصل از تراوه با 18 درصد چربی مشاهده گردید که اختلاف معنی داری با سایر تیمارها داشت (05/0 > P). افزودن نمک به ریتنتیت (بدون استفاده از کاغذ مخصوص) باعث کاهش مقدار ماده جامد و آب پنیر و افزایش بازده تولید گردید، اما اسیدیته و pH دو نمونه پنیر فاقد اختلاف آماری معنی دار بودند.
کلید واژگان: پنیر, کاهش چربی, کلرور کلسیم, فتا, ریتنتیتIn this research، the effects of different levels of retentate fat (0، 2، 6، 10، 14 and 18%) and CaCl2 (0 and 0. 02%)، on the coagulation (coagulation time، whey amount and yield) and chemical characteristics (fat، total solids، acidity and pH) of UF-Feta cheese made from retentate powder were studied. Furthermore، the effects of salting manner (addition on special paper after coagulation or direct addition to retentate)، on the coagulation and chemical characteristics of full-fat sample were investigated. The statistical analysis showed that، the coagulation time and whey amount were increased with fat reduction، whereas the yield was decreased significantly (p < 0. 05). Adding CaCl2 had significant (p < 0. 001) reducing effect on coagulation time and this effect was more observable in cheese samples with fat levels lower than 10%. The effects of CaCl2 on whey amount، yield and chemical properties were insignificant. On the other hand، fat reduction had significant effect on all the chemical properties. Maximum fat content، total solids and acidity; and minimum pH were observed in cheese sample that made of 18% fat retentate so that، differences with other treatments were significant (p < 0. 05). The addition of salt directly to retentate (without using of special paper) decreased the total solids and whey amount and increased yield، but pH and acidity didn’t show significant differences.Keywords: CaCl2, Cheese, Fat reduction, Feta, Retentate -
مدارک علمی فراوانی مبنی بر تاثیر مصرف چربی های اشباع در افزایش ریسک ابتلاء به بیماری های قلبی و سرطان وجود دارد. بر همین اساس، کاهش چربی پنیر فتای فراپالایش (دارای حدود 45 درصد چربی در ماده خشک) نیز مطلوب است، اما تاثیری منفی بر ویژگی های کیفی پنیر دارد. در این پژوهش، اثر مقادیر مختلف چربی (صفر، 2، 6، 10، 14 و 18 درصد) ناتراوه و مقدار کلرید کلسیم (صفر و 02/0 درصد) بر ویژگی های حسی (بافت، طعم، بو و پذیرش کلی) و مکانیکی بافت (پارامترهای آزمون پروفیل بافت و آزمون نفوذ) پنیر فتای فراپالایش تولید شده از پودر ناتراوه بررسی شد. طرح کاملا تصادفی با دو فاکتور برای تولید تیمارها و تجزیه و تحلیل داده ها مورد استفاده قرار گرفت. نتایج حاصل از آزمون حسی نشان داد که پنیر حاصل از ناتراوه با 10 درصد چربی و دارای 02/0 درصد کلرید کلسیم بیشترین امتیاز بافت را دریافت کرد و اختلاف آن با سایر تیمارها معنی دار بود. همچنین از نظر بو و طعم، تیمارهای دارای 18 درصد چربی بیشترین امتیاز را کسب کردند. بیشترین امتیاز پذیرش کلی مربوط به تیمار حاصل از ناتراوه با 14 درصد چربی بود. در آزمون آنالیز پروفیل بافت، کاهش مقدار چربی باعث کاهش معنی دار مقدار حالت صمغی، حالت آدامسی، چسبندگی، الاستیسیته و کار تراکمی شد، اما مقدار پیوستگی در تیمارهای مختلف فاقد اختلاف آماری معنی دار بود. در آزمون نفوذ نیز کاهش چربی باعث کاهش معنی دار مقادیر سفتی، مدول ظاهری الاستیسیته، نیروی چسبندگی، چسبندگی و انرژی نفوذ شد. همچنین افزودن 02/0 درصد کلرید کلسیم به ناتراوه باعث افزایش اکثر پارامترهای آزمون آنالیز پروفیل بافت و نفوذ شد.
کلید واژگان: بافت, پنیر, کاهش چربی, کلرور کلسیم, فتاThere is overwhelming scientific evidence that saturation fat consumption increases the risk of both coronary and cancer disease. As a result, fat reduction in UF-Feta cheese (≈ 45% fat in dry matter content) is favorable but unfortunately has some negative effects on the quality of cheese. In this research, the effect of different levels of retentate fat (0, 2, 6, 10, 14 and 18%) and CaCl2 (0 and 0.02%) on sensory (texture, taste, odor, total acceptance) and mechanical texture (texture profile analysis and penetration parameters) characteristics of UF-Feta cheese made from retentate powder was studied. The completely randomized design with two factors was used for production and data analyzing. The results of sensory test showed that cheese sample containing 10% fat retentate and 0.02% CaCl2 had highest texture score with significant difference. Therefore, the panelists were preferred taste and odor of full-fat samples and the maximum total acceptance was belonged to cheese sample made from 14% fat retentate. In texture profile analysis, fat reduction was resulted in significant decrease in gumminess, chewiness, adhesiveness, springiness and compression work but cohesiveness of samples didn’t have any significant differences. In penetration test, hardness, apparent modulus of elasticity, adhesiveness force, adhesiveness and penetration force were decreased with fat reduction. As a result, addition of 0.02% CaCl2 to retentate was increased generally the texture profile analysis and penetration parameters.
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.