به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

محمد رجب پور

  • محمد رجب پور، عباس حیدری، کاویان قندهاری، امیر میرحقی*
    زمینه و هدف

    یکی از مهمترین عوارض نامطلوب سکته مغزی، بستری مجدد است. تفاوت بین عوامل خطر بستری مجدد و عوامل خطر بروز سکته مغزی مشخص نیست. هدف این مطالعه: 1) تعیین عوامل خطر قابل پیشگیری از بستری مجدد ناشی از سکته مغزی و 2) ارایه مدل پنداشتی برای عوامل قابل پیشگیری موثر در بستری مجدد بیماران سکته مغزی می باشد.

    روش بررسی

    این مرور یکپارچه طبق روش وایت مور و نافل (2005) و با جستجوی شواهد در پایگاه های اطلاعاتی معتبر PubMed Web of Science, CINAHL, Scopus و موتور جستجوی Google scholar با استفاده از کلیدواژه های فارسی شامل: سکته مغزی، بستری/عود/پذیرش مجدد، مروری، مرور نظامند و متاآنالیز و معادل انگلیسی آنها شامل: stroke, readmission/recurrence/re-hospitalization, review, systematic review, Meta-analysis در محدوده زمانی دی 1401 تا شهریور 1402 براساس گایدلاین PRISMA انجام شد. علاوه بر سنتز کیفی عوامل بستری مجدد در قالب طبقات، مدل پنداشتی این عوامل نیز ارایه شد.

    یافته ها

    مهمترین عوامل خطر قابل پیشگیری موثر در بستری مجدد در 4 طبقه: 1- نقص دانش نسبت به عوامل خطر بالینی (شامل: پرفشاری خون، فیبریلاسیون دهلیزی، دیابت)، 2- عادات غذایی و درمانی ناسالم، 3- رفتارهای بهداشتی پرخطر (استعمال سیگار، مصرف الکل، عدم فعالیت فیزیکی) و 4- دیسترس روانی (افسردگی و نگرانی درباره آینده) دسته بندی شد.

    نتیجه گیری

    مهمترین عوامل خطر قابل پیشگیری موثر در بستری مجدد بیماران سکته مغزی، نقص دانش نسبت به عوامل خطر بالینی خصوصا پرفشاری خون و رفتارهای پرخطر بهداشتی هستند. بنابراین باید برنامه های مراقبتی و پیگیرانه دقیق تری برای پس از ترخیص بیماران سکته مغزی طراحی نمود.

    کلید واژگان: بستری مجدد, مروری, عامل خطر, سکته مغزی
    Mohammad Rajabpour, Abbas Heidary, Kavian Ghandehari, Amir Mirhaghi*
    Background

    Despite advances in medical treatments, readmission of stroke patients remains high and has been reported between 31% and 56.1% during the first year after discharge. The difference between the risk factors of readmission and the risk factors of stroke is not clear. The purpose of this study is: 1) to determine the preventable risk factors associated with stroke readmission and 2) to provide a conceptual model for preventable factors that effective in the readmission of stroke patients.

    Methods

    This integrated review was performed according to Whittemore and Knafl (2005) method in five stages including problem identification, literature search, data evaluation, data analysis, and presentation. In order to find relevant articles, PubMed, Web of Science, CINAHL, Scopus databases and Google Scholar search engine were searched. The search was conducted using the keywords "stroke," "readmission," "recurrence," "re-hospitalization," "review," and "systematic review," for the period between January 2023 and September 2023, following the PRISMA guidelines. In addition to providing a qualitative synthesis of readmission factors categorized into categories, a conceptual model of these factors was also presented.

    Results

    Out of a total of 3785 article titles, 38 articles were included in the study for the final analysis after screening and removing duplicates. The most important risk factors for readmission in four categories: (1) knowledge deficit about the comorbidities (such as hypertension, atrial fibrillation, diabetes), (2) unhealthy diet and medicine, (3) high-risk behaviors (smoking, alcohol consumption, and tobacco use disorder), and (4) psychological distress (depression and worry about the future). In addition, the conceptual model showed that the most important preventable factor in readmission of stroke patients is of knowledge deficit about comorbidities (especially hypertension). 

    Conclusion

    The most important preventable risk factors that are effective in the readmission of stroke patients are knowledge deficit regarding clinical risk factors, especially high blood pressure, high-risk behaviors and unhealthy diet and medicine. Therefore, more detailed care and follow-up programs should be designed for stroke patients after discharge.

    Keywords: Readmission, Review, Risk Factor, Stroke
  • عباس حیدری، زهراسادات منظری، محمد رجب پور*
    مقدمه

    سنجش رفتار مراقبتی نه تنها می تواند معیاری برای اندازه گیری رفتار مراقبتی دانشجویان و کارکنان سیستم بهداشتی درمانی باشد، بلکه می تواند با شناسایی و آگاهی دادن به موقع از وضعیت این رفتارها در دانشجویان و کارکنان، جهت انجام مداخلات و اصلاح  سیاست گذاری ها به مدیران آموزشی و مراقبتی- درمانی کمک نماید. پژوهش حاضر با هدف ترجمه و تعیین ویژگی های روان سنجی نسخه فارسی مقیاس سنجش رفتارهای مراقبتی کارکنان و دانشجویان مراقب سلامت طراحی شد.

    روش ها

    این مطالعه روش شناختی با مشارکت 330 نفر از دانشجویان و کارکنان دانشگاه علوم پزشکی مشهد که به روش در دسترس انتخاب شدند، در سال 1402 انجام شد. ترجمه ابزار به روش ترجمه و بازترجمه انجام شد. نسخه نهایی ابزار از نظر روایی (محتوا، صوری و روایی سازه با استفاده از تحلیل عاملی تاییدی) و پایایی آن از طریق (آلفای کرونباخ، آزمون- بازآزمون و هم بستگی درون شاخه) با استفاده از نرم افزارهای SPSS نسخه 25 و AMOS نسخه 24 بررسی شد.

    یافته ها

    در بررسی روایی صوری کمی، نمره اثر همه گویه ها بالاتر از 1/5 به دست آمد. روایی محتوا کلیه گویه ها نیز مورد پذیرش قرار گرفت. در تحلیل عاملی بار کلیه گویه ها بالاتر از 0/4 بود، لذا تمامی گویه ها حفظ شدند. شاخص های برازش مدل بیانگر تایید مدل و برازش مطلوب آن بود (0/884 :GFI: 0/911 ،NFI: 0/921 ،CFI و 0/07 :RMSEA). پایایی ابزار با ضریب آلفای کرونباخ، آزمون- بازآزمون و   هم بستگی درون خوشه ای به ترتیب 0/84، 0/86 و 0/83 تایید شد.

    نتیجه گیری

    ویژگی های روانسنجی نسخه فارسی مقیاس رفتارهای مراقبتی کارکنان و دانشجویان مراقب سلامت مطلوب است، بنابراین می تواند در مطالعات آتی جهت سنجش رفتارهای مراقبتی این جمعیت و ارزیابی مداخلات موثر بر این پیامد، مورد استفاده قرار گیرد.

    کلید واژگان: دانشجویان, رفتار, روانسنجی, مراقبت, مراقبت های بهداشتی
    Abas Heidary, Zahra Sadat Manzari, Mohammad Rajabpour*
    Introduction

    Measurement of caring behavior can not only be useful for the measurement of the caring behavior of students and employees of the healthcare system but can also be used to identify and provide timely information about the status of these behaviors in students and employees to carry out interventions and modify policies. The present study aimed to translate and determine the psychometric properties of the Persian version of the caring behavior scale on healthcare students and providers.

    Methods

    This methodological study was carried out in 2023 with the participation of 330 students and employees of Mashhad University of Medical Sciences, Mashhad, Iran who were selected using the convenience sampling method. The instrument was translated using the forward-backward method. The final version of the scale was checked in terms of validity (content, face, and construct validity [using confirmatory factor analysis]) and reliability (Cronbach's alpha, test-retest, and intraclass correlation) in SPSS software (version 25) and AMOS software (version 24).

    Results

    In reviewing the face validity,  scores of all items were higher than 1.5. content validity of all items was accepted, and the factor loading of all the items was higher than 0.4; therefore, all the items were retained. The goodness of fit indices of the model indicated the approval of the model and its good fit (GFI: 0.884, NFI: 0.911, CFI: 0.921, and RMSEA: 0.07). Reliability of the scale was confirmed by Cronbach's alpha coefficient, test-retest, and intra-cluster correlation of 0.84, 0.86, and 0.83, respectively.

    Conclusion

    Psychometric features of the Persian version of the CBS-HSP scale were favorable. Therefore, it can be used in future studies to measure the care behaviors of the Persian population and also evaluate effective interventions on this outcome.

    Keywords: Behavior, Caring, Health Care, Psychometric, Students
  • جواد ملک زاده، مهسا قوچانی، احمد باقری مقدم، طاهره صادقی، محمد رجب پور*
    زمینه و هدف

    با توجه به پیشرفت درمان ها و افزایش شیوع بیماری ها، تعداد بیماران نیازمند تهویه مکانیکی در بخش های مراقبت های ویژه هر ساله افزایش می یابد. بسته ABCDE با رویکرد مبتنی بر شواهد، می تواند به بهبود پیش آگهی بیماران در ICU کمک نماید. مطالعه حاضر با هدف تعیین تاثیر بسته ABCDE بر خطر بروز زخم فشاری، ترمبوز ورید عمقی و دلیریوم در بیماران تحت تهویه مکانیکی طراحی و اجرا شده است.

    روش بررسی

    این کارآزمایی بالینی یک سوکور از شهریور تا دی ماه 1400 انجام یافت. نمونه پژوهش شامل 100 بیمار تحت تهویه مکانیکی در بخش ICU بیمارستان امام رضا(ع) مشهد بود که به روش بلوکی تصادفی به گروه مداخله و کنترل تخصیص داده شدند. در گروه مداخله بسته ABCDE در بازه زمانی 7 روزه اجرا شد. گروه کنترل مراقبت معمول بخش را دریافت کردند. معیارهای بررسی خطر بروز عوارض شامل: خطر زخم فشاری با استفاده از شاخص COMHON، ترومبوز ورید عمقی با استفاده از مقیاس Wells و بروز دلیریوم با استفاده از ابزار CAM-ICU بود که در پایان هر مداخله و در روزهای 0، 1، 3، 5، 7 مورد بررسی قرار گرفتند. جهت تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS نسخه 20 و آزمون آماری کای اسکوئر و تی مستقل استفاده شد.

    یافته ها

    در انتهای روز هفتم، خطر بروز زخم فشاری در گروه مداخله به طور معناداری کاهش یافت (05/0>p). فراوانی بروز دلیریوم نیز از 4/64% به 3/13% به طور معناداری کاهش یافت (05/0>p). همچنین در پایان روز هفتم، خطر ترمبوز وریدهای عمقی، در گروه کنترل به طور معناداری بیش تر از گروه مداخله بود (05/0>p).

    نتیجه گیری

    استفاده از بسته ABCDE می تواند خطر بروز زخم فشاری، ترمبوز ورید عمقی و دلیریوم را در بیماران تحت تهویه مکانیکی کاهش دهد و به عنوان یک روش موثر و قابل انجام توسط پرستاران و سایر تیم پزشکی آموزش دیده می باشد.

    کلید واژگان: تهویه مکانیکی, بخش مراقبت ویژه, زخم فشاری, دلیریوم, ترومبوز وریدی
    Javad Malekzadeh, Mahsa Quchani, Ahmad Bagheri Moghadam, Tahereh Sadeghi, Mohammad Rajabpour*
    Background & Aim

    With advancements in treatment and an increase in the prevalence of diseases, the number of patients requiring mechanical ventilation in intensive care units (ICUs) continues to rise each year. The ABCDE bundle is a multi-component, evidence-based approach designed to improve patient outcomes in the ICU. This study aimed to determine the effect of the ABCDE bundle on the risk of pressure ulcers, deep vein thrombosis and delirium in patients undergoing mechanical ventilation.

    Methods & Materials: 

    This randomized, single-blind clinical trial was conducted between September 2021 and January 2022. The sample included 100 patients undergoing mechanical ventilation in the ICU department of Imam Reza Hospital in Mashhad, who were randomly assigned to either the intervention or control group using block randomization. The intervention group received the ABCDE bundle over a period of 7 days. The control group received routine care. The criteria for assessing complications included the risk of pressure ulcers and deep vein thrombosis (DVT), evaluated at the end of the intervention and on days 0, 1, 3, 5, and 7. The study utilized several assessment tools: the COMHON Index for pressure ulcers, the Wells Deep Vein Thrombosis Scale, and the Delirium Evaluation Tool in the Intensive Care Unit (CAM-ICU). Data analysis was performed using SPSS software version 20, employing chi-square, Mann-Whitney, and independent t-tests.

    Results

    A decrease in the average pressure ulcer risk score was observed in the intervention group on day seven (P<0.05). In this group, the incidence of delirium fell decreased from 64.4% to 13.3% (P<0.05), indicating a statistically significant reduction. Additionally, the risk score for deep vein thrombosis in the control group significantly increased on day seven compared to the intervention group (P<0.05).

    Conclusion

    The use of the ABCDE bundle significantly reduces the risk of pressure ulcers, deep vein thrombosis, and delirium in patients undergoing mechanical ventilation and represents an effective strategy that can be implemented by nurses and other trained healthcare professionals.

    Keywords: Mechanical Ventilation, Intensive Care Unit, Pressure Ulcer, Delirium, Venous Thrombosis
  • محمد رجب پور، حسین کریمی مونقی*
    مقدمه

    علیرغم اهمیت ارزیابی بالینی در رشته های عملکرد محور علوم پزشکی، این حوزه همچنان با چالش مواجه است که از مهمترین موانع آن عدم آشنایی با اهداف ارزیابی، ابزار یا روش و نقد این ابزارها و روش ها می باشد. مطالعه حاضر با هدف معرفی ابزارها و روش های ارزیابی عملکرد بالینی دانشجویان علوم پزشکی و مزایا و محدودیتهای هر کدام از این ابزارها و روش ها انجام شد.

    روش کار

     این مرور نظامند طبق گایدلاین PRISMA 2020 و با جستجوی شواهد در پایگاه های اطلاعاتی خارجی و داخلی PubMed، Web of Science، CINAHL، Irandoc، Magiran و SID و موتور جستجوی Google scholar با استفاده از کلیدواژه های Clinical performance, Clinical evaluation, Clinical appraisal, Clinical examination, OSCE, Assessment tool, Assessment standards, Clinical assessment practices, Medical sciences students و معادل فارسی آن ها تا سال 1402 انجام شد. معیارهای ورود شامل: مقالات با کیفیت بالا (بر اساس ابزارهای ارزیابی خطر سوگیری 2  ROB 2) کوکران و استروب)، زبان انگلیسی یا فارسی مقاله، توصیفی، نیمه تجربی و مداخله ای، کیفی یا نامه به سردبیر، مطالعات متمرکز بر روش ها یا ابزارهای ارزیابی بالینی و مطالعات دارای متن کامل بود. در نهایت ابزارها و روش های ارزیابی عملکرد بالینی استخراج شده از شواهد خلاصه و دسته بندی شد.

    نتایج

    مجموع 2031 عنوان مقاله تعیین شده، بعد از غربالگری و حذف موارد تکراری، 22 مقاله برای تحلیل نهایی وارد مطالعه شدند. موثرترین ابزارهای ارزیابی عملکرد بالینی دانشجویان به ترتیب شامل: 1- مشاهده ساختارمند و ارزیابی عملکرد بالینی (4=n)(SOAP) 2- مدل عملکرد مهارت بالینی (4=n) (CINS) و 3- پرسشنامه صلاحیت پرستاری بالینی (3=n)(CNCQ)بود. همچنین موثرترین روش های ارزیابی عملکرد و مهارت های بالینی دانشجویان شامل: 1- آزمون بالینی ساختارمند عینی (2166=n) (OSCE) ، 2- لاگ بوک (722=n) و 3- مشاهده مستقیم مهارت های عملی (DOPS) و آزمون ارزیابی بالینی کوچک (53=n)(MINI_CEX)بود که هر کدام از این ابزارها و روش ها، اهداف محاسن و محدودیت های منحصر به فرد دارد.

    نتیجه گیری

    با در نظر گرفتن هدف ارزیابی، ویژگی های روانسنجی، و مزایا و محدودیت های هر روش یا ابزار، می توان از هرکدام یا ترکیب آن ها جهت ارزیابی دانشجویان استفاده نمود. البته پیشنهاد می شود با انجام مطالعاتی این روش ها و ابزارها را به نحوی اصلاح نمود که جهت ارزیابی بالینی دانشجویان کاربردی تر باشد و استفاده از آن تسهیل گردد.

    کلید واژگان: ارزیابی بالینی, ابزار ارزیابی بالینی, عملکرد بالینی, دانشجویان علوم پزشکی
    Mohammad Rajabpour, Hossein Karimi Moonaghi *
    Introduction

    Despite the importance of clinical evaluation in performance-oriented fields of medical sciences, this field is still facing a challenge, one of the most important obstacles of which is the lack of familiarity with the evaluation goals of tools or methods and criticism of these tools and methods. The present study was conducted with the aim of introducing the tools and procedures for evaluating the clinical performance of medical students and the advantages and limitations of each of these tools and methods.

    Materials & Methods

    This systematic review is based on PRISMA 2020 guidelines and by searching for evidence in external and internal databases PubMed, Web of Science, CINAHL, Irandoc, Magiran and SID and Google scholar search engine using the keywords Clinical performance, Clinical evaluation, Clinical appraisal, Clinical examination, OSCE, Assessment tool, assessment standards, clinical assessment practices, medical sciences students and their Persian equivalents were carried out until 2023. The inclusion criteria included: high-quality articles (based on the risk of bias tools, ROB 2 and STORBE), English or Persian language, descriptive, quasi-experimental and interventional studies, qualitative or letter to the editor, studies focused on clinical evaluation methods or tools, and full-text studies. Finally, the clinical performance evaluation tools and methods extracted from the evidence were summarized and categorized.

    Results

    A total of 2031 article titles were determined, after screening and removing duplicates, 22 articles were included in the study for final analysis. The most common tools of evaluating students' clinical performance included: 1- structured observation and assessment of clinical performance (SOAP) (n=126), 2- Competency Inventory of Nursing Students (CINS) (n=4) and 3- Clinical Nursing Competence Questionnaire (CNCQ) (n=3). Also, the most common methods of evaluating students' performance and clinical skills included: 1- Objective structured clinical examination (OSCE) (n=2166), 2- Logbook (n=722) and 3- Direct observation of procedural skills (DOPS) and Mini Clinical Evaluation Exercise (Mini-CEX) (n = 53) that each of these tools and methods has unique objectives, advantages and limitations.

    Conclusion

    Considering the purpose of evaluation, psychometric characteristics, and the advantages and limitations of each method or tool, each or a combination of them can be used to evaluate students. Of course, it is suggested to modify these methods and tools by conducting studies in a way that is more practical for the clinical evaluation of students and facilitates its use.

    Keywords: Clinical Evaluation, Assessment Tool, Clinical Practice, Medical Sciences Students
  • عباس حیدری، محمد رجب پور*
    زمینه و هدف

    خودپایشی مفهومی پیچیده و ذهنی است و تعاریف مختلفی از آن ارایه شده است. عدم فهم صحیح و بکارگیری آن توسط کادر درمان، منجر به افزایش بار مراجعات، تحمیل هزینه و کاهش کیفیت زندگی افراد می شود. این مفهوم به کرات توسط پژوهشگران استفاده شده ولی ابعاد آن بطور کامل شناسایی نشده است. این مطالعه با هدف واضح سازی مفهوم خودپایشی انجام گرفت.

    روش ها

    آنالیز مفهوم خودپایشی، براساس مدل واکر و آوانت (2005) در هشت گام با جستجوی پایگاه های اطلاعاتی PubMed، Web of Science، Scopus، CINAHL، Irandoc، Magiran و SID و با استفاده از کلیدواژه های پایش، خودپایشی، خودکنترلی و خودتنظیمی و همچنین معادل انگلیسی آنها تا سال 1402 (2023) بدون محدودیت زمانی انجام شد.

    نتایج

    خودپایشی مفهومی چندبعدی است. سواد سلامت، انگیزه و هدفمندی از مهم ترین اجزای آن می باشند. این نوع مراقبت و پیگیری در سطوح مختلف فردی، بین فردی، خانواده و جامعه می تواند بروز یابد.

    نتیجه گیری

    مطالعه حاضر ابعاد مختلف مفهوم خودپایشی را مشخص نمود. مطالعات آتی می توانند از نتایج این مطالعه در ایجاد ابزار و هم چنین طراحی مداخلات موثر و چند بعدی استفاده نمایند تا اثرات آن را در سطح گسترده مشهود شود.

    کلید واژگان: پایش, خودپایشی, تحلیل مفهوم, واکر و اوانت
    A.Heydari, M. Rajabpour *
    Background & Aim

    Self-monitoring is a complex and subjective concept, and various definitions of it have been presented. Lack of proper understanding and application by the treatment staff leads to an increase in the burden of referrals, imposing costs and reducing the quality of people's lives. This concept has been used many times by researchers, but its dimensions have not been fully identified. This study was done with the aim of clarifying the concept of self-monitoring.

    Methods

    Analysis of the concept of self-monitoring, based on the model of Walker and Avant (2005) was done in eight steps by searching PubMed, Web of Science, Scopus, CINAHL, Irandoc, Magiran and SID databases and using the keywords monitoring, self-monitoring, self-control and self-regulation, and also their English equivalent without time limit until 1402 (2023).

    Results

    Self-monitoring is a multidimensional concept. Health literacy, motivation and purposefulness are its most important components. This type of care can occur at different individual, interpersonal, family and community levels.

    Conclusion

    The present study identified different dimensions of the concept of self-monitoring. Future studies can use the results of this study to create tools and design effective and multidimensional interventions so that its effects can be seen on a wide scale.

    Keywords: Monitoring, Self-Monitoring, Concept Analysis, Walker, Avant
  • عباس حیدری، محمد رجب پور*
    مقدمه

    پرستاری اساسا به عنوان یک رشته عملی یا پراگماتیسم توصیف شده و مشابهت های زیادی بین آن و مکتب پراگماتیسم وجود دارد. این مطالعه با هدف تعیین میزان پایبندی کوریکولوم دکتری پرستاری، به خصوص ایران به مکتب پراگماتیسم به عنوان زیربنای فلسفی طراحی شد.

    روش کار

    این مطالعه از نوع مرور روایتی می باشد. با استفاده از کلیدواژه های کوریکولوم/ برنامه آموزشی، دکتری پرستاری/ دکتری تخصصی پرستاری، پراگماتیسم، عملگرایی و همچنین معادل انگلیسی این کلیدواژه ها در پایگاه های اطلاعاتی خارجی PubMed، Web of Science، Scopus، CINAHL و داخلی شامل Irandoc، Magiran و SID و همچنین موتور جستجوی Google scholar تا سال 1402 (2023) بدون محدودیت زمانی و بصورت انفرادی و ترکیبی مطالعات جستجو شد.

    یافته ها

    نتایج نشان داد، توجه کمی به پراگماتیسم به عنوان زیربنای فلسفی کوریکولوم دکتری پرستاری در کشورهای مختلف و به ویژه ایران شده است، و این مسیله چالشهایی همچون: پاسخگو نبودن دوره نسبت به نیازهای جامعه، نظام سلامت و حرفه پرستاری، همچنین غفلت از ماهیت اصلی مراقبت بالینی رشته پرستاری و پرداختن بیش از حد به مسایل کمتر ضروری ایجاد کرده است.

    نتیجه گیری

    به نظر می رسد روح پراگماتیسم در کوریکولوم پرستاری (به خصوص ایران) گنجانیده نشده است، در حالیکه این زیربنا می تواند به عنوان پلی بین آموزش، بالین و پژوهش عمل کند. بنابراین توصیه می شود تغییراتی در این برنامه آموزشی اعمال شود و کوریکولوم، بیشتر به سمت عملگرایی پیش برود.

    کلید واژگان: کوریکولوم, برنامه آموزشی, دکتری پرستاری, پراگماتیسم
    Abbas Heidary, Mohammad Rajabpoor *
    Introduction

    Nursing is basically described as a practical discipline or pragmatism and there are many similarities  between it and the pragmatism. This study was designed aimed to determin the degree of adherence of nursing Ph.D. curriculum, especially in Iran, to pragmatism as a philosophical foundation.

    Methods

    This study is a narrative review. Using the keywords of curriculum/educational program, doctorate in nursing/ nursing Ph.D., pragmatism, and also the English equivalent of these keywords in foreign databases such as PubMed, Web of Science, Scopus, CINAHL and persian databases including Irandoc, Magiran and SID as well as The Google Scholar search engine was searched for studies up to the year 1402 (2023) without time limit and individually and combined.

    Results

    The results showed that little attention has been paid to pragmatism as the philosophical basis of nursing Ph.D. curriculum in different countries, especially in Iran, and this problem is caused by challenges such as: the course is not responsive to the needs of society, the health system and the nursing profession, as well as neglect from the main nature of nursing field (clinical care), and excessive attention to less necessary issues.

    Conclusions

    It seems that the spirit of pragmatism is not included in the nursing curriculum (especially in Iran), while this foundation can act as a bridge between education, practice and research. Therefore, it is recommended to make changes in this educational program and move the curriculum more towards pragmatism.

    Keywords: Curriculum, Educational Program, Nursing Ph.D, Pragmatism
  • محمد رجب پور، عباس حیدری*

    پرستاری به عنوان یک حرفه دارای مفاهیم بنیادین است. مفهوم محیط در عملکردی پرستاری بسیار اثرگذار و کلیدی است و تعریف آن براساس فلسفه حاکم بر جوامع معانی متفاوتی می یابد. همچنین آگاهی از مفهوم محیط نه تنها حیطه عملکرد پرستاری را مشخص می کند، بلکه به فهم آن نیز کمک می کند (1). دیدگاه پرستاران در طول زمان نسبت به محیط تغییرات بسیار زیادی داشته است. از نظر Merchant در مورد محیط، سه دیدگاه اگوسنتریک (Egocentric)، هوموسنتریک (Homocentric) و اکوسنتریک (Ecocentric) وجود دارد (2). دیدگاه اگوسنتریک متمرکز بر وضعیت‎های فیزیکی ضروری مانند هوای تمیز، نور، گرما، تغذیه مناسب برای بهبود افراد است. این دیدگاه، سطح فردی محیط را نشان می دهد. در دیدگاه هوموسنتریک قوانین سودمند اخلاقی مانند دفع مناسب زباله‏ها در سطح جامعه مورد تاکید است (سطح اجتماعی). دیدگاه اکوسنتریک بر جنبه های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی محیط تاکید دارد. این دیدگاه ریشه در دیدگاه کل نگر (Holistic) دارد و بر زندگی فرد در جهان با هارمونی، تعادل، بهم پیوستگی و شکوفایی متمرکز است (سطح جهانی) (3).مفهوم محیط برای اولین بار در پرستاری توسط فلورانس ناینتینگل مطرح شد. به اعتقاد وی کنترل محیط جزء ضروری بازیابی سلامتی است و از طریق تحلیل های کمی می توان اصلاحات علمی در محیط انجام داد، زیرا سلامتی انعکاسی از محیط اجتماعی و سیاسی است. گرچه این نظریه‏پرداز به طور مستقیم به واژه محیط اشاره نکرده است ولی عمده فعالیت‏هایش را به بهبود محیط اختصاص داد تا از این طریق به افزایش سلامت افراد کمک کند. نظریه‏پردازان اولیه پرستاری مفهوم محیط را به خوبی توصیف نکرده اند و نگاه آنان بیشتر به محیط اطراف بیمار محدود بوده است. در نهایت محیط در اواخر سال 1970 به عنوان یکی از متاپارادایم های اصلی پرستاری مطرح شد (1). در سال‏های 1980 و 1990 پژوهشگران پرستاری شروع به کشف محیط‏های مختلف نموده اند. کار آنها تحت تاثیر فلاسفه ی شرق، بومی آمریکا و معاصر بود که براساس تفکرات محیطی، استراتژی هایی جهت کاهش مشکلات محیطی داشتند. در اواسط سال‏های 1980 و 1990 پژوهشگران پرستاری ادراکات جدیدی از مفهوم محیط داشتند. ایده تفکر Upstream توسط Butterfield به پرستاری معرفی شد. این واژه به مداخلاتی اشاره دارد که متمرکز بر اصلاح وسیع شرایط اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی است (نوعی تفکرات محیطی). این ایده توسط پژوهشگران بعدی هم توسعه داده شد تا اینکه Jahn Dixon در سال 2002 ایده تفکر Upstream را در قالب یک مدل یکپارچه (Integrative) توسعه داد. این مدل چارچوبی را برای حمایت از این تفکر و پژوهش درباره ارتباط محیط و سلامتی فراهم کرد (4).

    کلید واژگان: محیط, پرستاری, فلسفه
  • اکرم مشمول امان محمد، سید رضا مظلوم، فاطمه حاجی آبادی، محمد رجب پور*، حسین کریمی مونقی
    مقدمه

     آموزش بالینی زیربنای آموزش پرستاری است. علاوه بر محیط آموزشی، محیط حمایتی هم ممکن است در دستیابی به اهداف کارآموزی ها و رضایتمندی دانشجویان از کسب مهارتهای بالینی کمک کننده باشد، پژوهش حاضر با هدف تعیین تاثیر محیط بالینی حمایتی بر رضایتمندی دانشجویان پرستاری در دوره کارآموزی طراحی گردید.

    روش کار

    این مطالعه یک نیمه تجربی پس آزمون با گروه کنترل بود که با مشارکت 60 دانشجوی پرستاری که به دو گروه مساوی مداخله و کنترل تخصیص تصادفی شدند، در بیمارستانهای آموزشی مشهد در سال تحصیلی 1399-1398 انجام شد. برای دانشجویان گروه مداخله، برنامه محیط بالینی حمایتی که شامل سه جزء دانشی، مهارتی و بستر یادگیری بود، مدت دو هفته (50 ساعت) برگزار شد. بعد از مداخله رضایتمندی آنها با پرسشنامه استاندارد رضایتمندی از آموزش بالینی سنجیده شد. داده ها با استفاده از نرم افزار 16- SPSS و آزمونهای تی مستقل و کای اسکویر تحلیل شدند. سطح معناداری در کلیه آزمونها 05/0 در نظر گرفته شد.

    یافته ها

    میانگین و انحراف معیار سن دانشجویان گروه مداخله 8/0±9/20 و کنترل 1/1±3/20 بود (232/0=p). آزمون تی مستقل نشان داد، بعد از مداخله، میانگین نمره کلی رضایتمندی دانشجویان گروه مداخله (4/11±4/85) به میزان 9/26% بیشتر از گروه کنترل (8/15±3/67) بود (001/0>p). بیشترین نمره رضایتمندی مربوط به حیطه عملکرد مربی در گروه مداخله و کمترین نمره رضایتمندی مربوط به حیطه برخورد با دانشجو در گروه کنترل بود (05/0<p).

    نتیجه گیری

    ایجاد محیط بالینی حمایتی، رضایتمندی دانشجویان را خصوصا در حیطه عملکرد مربی و برخورد با دانشجو بیشتر ارتقا می دهد و توصیه می شود در برنامه ریزی آموزش بالینی پرستاری توجه بیشتری به آن شود.

    کلید واژگان: آموزش, حمایت, رضایتمندی, دانشجوی پرستاری
    Akram Mashmoul Aman Mohammad, Seyed Reza Mazloum, Fatemeh Hajiabadi, Mohammad Rajabpoor*, Hosein Karimi Moneghi
    Introduction

    Clinical education is the basis of nursing education. In addition to the educational environment, a supportive environment may also help achieve the goals of internships and student's satisfaction with the acquisition of clinical skills. The present study was designed to determine the impact of a supportive clinical environment on nursing students' satisfaction.

    Methods

    This quasi-experimental study with post-test and control group was performed in Mashhad teaching hospitals in the academic year 2018-2019 with the participation of 60 nursing students who were randomly assigned to two equal intervention and control groups. For the students of the intervention group, the supportive clinical environment program, which included three components of knowledge, skills and learning context, was held for two weeks (50 hours). After the intervention, their satisfaction was measured with a clinical education satisfaction questionnaire. Data were analyzed using SPSS 16 software and independent t-test and chi-square. The significance level was considered 0.05 in all tests.

    Results

    The mean and standard deviation of the students age was in the intervention group (20.9 ± 0.8 years) and control (20.3 ± 1.1 years) (p=0.232). The result of independent t-test showed that after the intervention, the mean of the total satisfaction score of the students in the intervention group [85.4 ± 11.4] was 26.9% higher than the control group (67.3 ± 15.8) (p < 0.001). Also, the highest satisfaction score was related to the performance of the instructor in the intervention group and the lowest satisfaction score was related to the scope of dealing with the student in the control group (P <0.05).

    Conclusions

    Creating a supportive clinical environment enhances students' satisfaction, especially in the area of ​​instructor performance and dealing with students, and it is recommended to pay more attention to it in planning nursing clinical education.

    Keywords: Education, Support, Satisfaction, Nursing Student
  • محمد رجب پور*، عباس حیدری
    مقدمه و هدف

    پراگماتیسم در مطالعات مختلف به عنوان فلسفه علم و جنبش فلسفی در نظر گرفته شده است. مطالعه حاضر با هدف پاسخ به این سوال که معرفی پراگماتیسم به عنوان فلسفه علم، صحیح است یا اشکال دارد، انجام شد.

    مواد و روش ‏ها: 

    در این نامه به سردبیر، ابتدا مطالعات منتشر شده در پایگاه های اطلاعاتی معتبر PubMed، Web of Science، Scopus، CINAHL و موتور جستجوی Google scholar با استفاده از کلید واژه های پراگماتیسم، عملگرایی، مکتب/ جنبش فلسفی، فلسفه علم، دیدگاه، نگرش و معادل انگلیسی آنها شاملPragmatism, Doctrine/ Philosophical Movement, Philosophy, perspective, Worldview, تا سال 2023 و همچنین معادل انگلیسی این کلیدواژه ها در پایگاه های اطلاعاتی داخلی شامل Irandoc، Magiran و SID تا سال 1402 بدون محدودیت زمانی مورد بررسی قرار گرفت. در نهایت مطالعات بصورت توصیفی با یکدیگر ترکیب شد.

    یافته ‏ها:

     با توجه به تعریف فلسفه مبنی بر مطالعه نظام مند پرسش های کلی و بنیادی، مانند مسایل مربوط به هستی، عقل، دانش، ارزش ها، ذهن و زبان. نتیجه گیری از مطالعات و ادعاهای پراگماتیست ها نشان می دهد که احتمالا پاسخ به این سوالات با روحیه عمل گرایی سازگار نیست.

    نتیجه‏ گیری: 

    با توجه به اینکه پراگماتیسم به پرسش های اساسی فلسفی پاسخ روشن و قطعی نداده است. از طرفی واژه های مورد استفاده با واقعیت پراگماتیسم سازگاری کمی دارند، لذا نیاز به مطالعات بیشتر برای پاسخ گویی به این سوال وجود دارد.

    کلید واژگان: پراگماتیسم, عمل گرایی, فلسفه
    Mohammad Rajabpoor *, Abbas Heidari
    Background and Aims

    The pragmatism in various studies is considered as the philosophy of science and a philosophical movement. The present study was conducted with the aim of answering the question whether the introduction of pragmatism as a philosophy of science is correct or has problems.

    Materials and Methods

    In this letter to the editor, first, the studies published in the reliable databases PubMed, Web of Science, Scopus, CINAHL and Google scholar search engine using the keywords Pragmatism, Doctrine/Philosophical Movement, Philosophy, perspective, Worldview until 2023 and also the English equivalents of these keywords in internal databases including Irandoc, Magiran and SID were examined until 1402 without time limit. Finally, the studies were descriptively combined with each other.

    Results

    According to the definition of philosophy based on the systematic study of general and fundamental questions, such as issues related to existence, reason, knowledge, values, mind and language. Conclusions from the studies and claims of pragmatists show that the answers to these questions are probably not compatible with the spirit of pragmatism.

    Conclusion

    Due to the fact that pragmatism has not given a clear and definite answer to the basic philosophical questions. On the other hand, the words used have little compatibility with the reality of pragmatism, so there is a need for more studies to answer this question.

    Keywords: Pragmatism, Philosophy, Science
  • علی عابدی، جواد صداقتی، احمدرضا شمس آبادی، زهرا پشت چمن، محمد رجب پور، امیر میرحقی*
    مقدمه

    با توجه به لزوم آشنایی تکنسین های فوریت پزشکی و پرستاران تریاژ با ابزارهای تریاژ سکته مغزی جهت تشخیص و ارجاع سریع تر بیماران، مطالعه حاضر با هدف مقایسه ویژگی های روانسنجی مقیاس های تریاژ سکته مغزی برای بیماران با شکایت های حسی عصبی انجام شد.

    مواد و روش ها

    در این مرور جستجوی الکترونیک بر اساس گایدلاین پریسما در پایگاه های اطلاعاتی معتبر PubMed، Scopus و موتور جستجوی Google scholar با استفاده از کلید واژه های اصلی شامل: Triage, stroke, hospital Prehospital, Emergency, tool and scale بصورت ترکیبی و انفرادی ژانویه 1990 تا 2022 انجام شد. سپس استخراج داده ها شامل نام نویسنده اول، سال چاپ مقاله، جمعیت هدف، سال انتشار، کشور، نام مقیاس، نوع مقیاس، اجزا مقیاس براساس چک لیست تهیه شده توسط پژوهشگران بود.

    یافته ها

    بطور کلی 25 مقیاس تریاژ این گروه از بیماران را می توان به دو دسته مقیاس های سکته مغزی پیش بیمارستانی (شامل 18 مقیاس) و بیمارستانی (شامل 7 مقیاس) تقسیم بندی نمود که هر کدام دارای ویژگی های روانسنجی متفاوتی می باشند. مقیاس هایی مانند لپس، مس، او پی اس اس و آی پی اس اس که مقلد های سکته مغزی را پوشش داده اند، جامعیت بیشتری دارند.

    نتیجه گیری

    مقیاس های با جامعیت کمتر حساسیت بیشتر و ویژگی کمتر دارند و مقیاس هایی که مقلدهای سکته مغزی را پوشش می دهند ویژگی بالاتری دارند. بروز بیشتر استروک های شریان مخ میانی تفاوت بین مقیاس ها را کاهش داده است.

    کلید واژگان: تریاژ, سکته مغزی, بیمارستان ها
    Ali Abedi, Javad Sedaghati, Ahmadreza Shamsabadi, Zahra Poshtchaman, Mohammad Rajabpoor, Amir Mirhaghi*
    Introduction

    Considering the need for emergency medical technicians and triage nurses to familiarize themselves with stroke triage tools for faster diagnosis and referral of patients, the present study was conducted with the aim of comparing the psychometric characteristics of stroke triage scales for patients with neurosensory complaints.

    Materials and Methods

    In this review, the concept of electronic search based on PRISMA guidelines in reliable databases PubMed, Scopus, and Google Scholar search engines using the main keywords include triage, stroke, hospital, prehospital, emergency, tool, and scale in combination and individually were done from 1990 to 2022. Then, the data extraction included the name of the first author, the year of publication, the target population, the country, the name of the scale, the type of scale, and the components of the scale based on the checklist prepared by the researchers.

    Results

    In general, the Twenty-five triage scales of this group of patients can be divided into two categories: pre-hospital stroke scales (including 18 scales) and hospital (including 7 scales), each of which has different psychometric characteristics. Scales, such as LAPSS, MAS, OPSS, and IPSS, which have covered stroke mimics, have high specificity. Scales, such as IPSS, which in addition to mimics examine vision status seem more comprehensive.

    Conclusion

    Less comprehensive scales have high sensitivity and low specificity, and scales that cover stroke mimics have high specificity. The high incidence of strokes caused by the middle-occluded artery reduced the differences between the scales.

    Keywords: Triage, Stroke, Hospitals
  • محمد رجب پور*، سیده عاطفه سیدی، مریم ابراهیمی، ملیحه داوودی، طیبه پورغزنین، اکرم مشمول
    مقدمه و هدف

     با توجه به اهمیت مهارتهای ارتباطی موثر برای حمایت از بیماران و خانواده آنها و از طرفی تاثیر منفی خودپنداره نامطلوب پرستاران بر مراقبت از مددجو، لذا شناسایی عوامل موثر بر خودپنداره حرفه ای ضروری است، هدف از این مطالعه تعیین رابطه بین کیفیت تعامل با بیمار و خودپنداره حرفه ای پرستاران و دانشجویان پرستاری دانشگاه علوم پزشکی بیرجند بود.

    مواد و روش ‏ها:

     این مطالعه همبستگی در سال 1398 انجام شد. پرستاران دانشگاه علوم پزشکی بیرجند به روش طبقه ای و دانشجویان پرستاری به روش سرشماری انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های کیفیت ارتباط با بیمار و خودپنداره حرفه ای پرستاری استفاده شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 16 و آمار توصیفی و آزمون های تی تست، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی تحلیل شد.

    یافته ‏ها: 

    میانگین سنی دانشجویان پرستاری 6/1 ± 4/21 سال و پرستاران 5/4 ±0/28 سال بود. طبق نتایج رگرسیون خطی خودپنداره حرفه ای، کیفیت تعامل با بیمار را بصورت مستقیم و معنی داری پیش می کند (001/0=p< ، 351/0 β). نتیجه آزمون ضریب همبستگی پیرسون نیز نشان داد رابطه مستقیم و معنی داری بین خودپنداره حرفه ای و کیفیت تعامل با بیمار وجود دارد (001/0p< ، 351/0 =r).

    نتیجه ‏گیری: 

    طبق نتایج مطالعه، مهارتهای ارتباطی و خودپنداره حرفه ای دانشجویان پرستاری و پرستاران تا حدی مطلوب است و نیاز به ارتقا دارد. از طرفی با توجه به ارتباط مستقیم این دو مفهوم، لذا لزوم آموزش و آماده سازی پرستاران و دانشجویان پرستاری با کمک گرفتن از کارگاه ها و اصلاحات سرفصل های آموزشی پرستاری، جهت برخورداری از خودپنداره حرفه ای بالاتر و افزایش مهارت های تعامل با بیمار احساس می شود.

    کلید واژگان: ارتباط پرستار با بیمار, خودپنداره, پرستاران
    Mohammad Rajabpoor *, Seyedeh Atefeh Seyedi, Maryam Ebrahimi, Maliheh Davoudi, Tayebe Pourghaznain, Akram Mashmoul
    Background and Aims

    Considering the importance of effective communication skills to support patients and their families, and on the other hand, the negative impact of nurses' unfavorable self-concept on patient care, it is necessary to identify factors affecting professional self-concept. The purpose of this study was to determine the relationship between the quality of patient interaction and the professional self-concept of nurses and nursing students of Birjand University of Medical Sciences.

    Materials and Methods

    This correlational study was conducted in 2019. Nurses were selected by stratification and nursing students of Birjand University of Medical Sciences by convenience method. In order to collect data, the communication skills with patients and the nursing professional self-concept questionnaire were used. Data were analyzed using SPSS v.16 software and descriptive statistics and t-tests, Pearson's correlation coefficient and linear regression.

    Results

    The mean age of students was 21.4±1.6 years and nurses were 28.0±4.5 years. The results of linear regression showed professional self-concept, directly and significantly predicts the quality of interaction with the patient (p<0.001, β=0.351). The result of the Pearson correlation coefficient showed that there is a direct and significant relationship between professional self-concept and the quality of interaction with the patient (p <0.001, r=0.351).

    Conclusion

    According to the results of the study, communication skills and professional self-concept of nursing students and nurses are moderate and need to be improved. On the other hand, due to the direct connection between these two concepts, it is felt necessary to train and prepare nurses and nursing students with the help of workshops and revisions of nursing educational curriculum, in order to have a higher professional self-concept and increase patient interaction skills.

    Keywords: Nurse-Patient Relation, Self-concept, Nurses
  • سیمین شرفی*، محمد رجب پور، حمید چمنزاری، مهناز بهرامی
    زمینه و هدف

    کیفیت مراقبت در نظام سلامت از موضوعات بسیار مهم و یکی از شاخص های مهم در اعتبار بخشی به شمار می رود. هدف این مطالعه؛ مقایسه تاثیر مدل تقسیم کار پرایمری و کیس متود بر کیفیت مراقبت عمومی و حرفه ای بیمار بود.

    روش بررسی

    این مطالعه یک مطالعه تجربی- تصادفی دوگروهی بود، که با مشارکت 44 پرستار و 59 بیمار در 4 بخش C.C.U. انجام پذیرفت. مداخله شامل برگزاری 3 کارگاه 2 ساعته برای همه پرستاران و سپس اجرای این دو روش، برای بیماران تحت مراقبت هر پرستار بود. بعد از مداخله و هنگام ترخیص قطعی بیماران، کیفیت مراقبت از دیدگاه بیماران با استفاده از پرسشنامه Quality Care Patient Scale، سنجیده شد. داده ها با استفاده از آزمون من ویتنی تحلیل شدند.

    یافته ها

    نتایج نشان داد بعد از مداخله، میانگین کیفیت مراقبت بعد عمومی در گروه پرایمری (1/9± 14/2) و در گروه کیس متود (2/8± 11) بود و کیفیت مراقبت بعد حرفه ای در گروه پرایمری (2/2± 18/2) و در گروه کیس متود (3/5± 14/2) بود که نتایج در هر دو بعد نشان داد کیفیت مراقبت عمومی و حرفه ای در گروه پرایمری به طور معنی داری بالاتر از روش کیس متود است (0/05<p).

    نتیجه گیری

     یافته های این مطالعه نشان دهنده قابلیت اجرای روش پرایمری در برخی از بخش ها است. همچنین حاکی از اثربخشی بالاتر این روش نسبت به روش کیس متود است. لذا توصیه می شود در برنامه ریزی های مدیریتی مراقبت پرستاری، بیشتر مورد توجه قرار گیرد.

    کلید واژگان: پرستاری پرایمری, روش موردی, کیفیت مراقبت
    Simin Sharafi*, Mohamad Rajabpour, Hamid Chamanzari, Mahnaz Bahrami
    Background and Aim

    Quality of care in the health system is one of the most important issues and one of the most important indicators in organizational accreditation. Use of managerial principles, such as the division of labor among nurses, can affect the quality of care.

    Materials and Methods

    This was a randomized double-blind clinical trial which included 44 nurses and 59 patients in 4 CCU wards. The intervention included 3 sessions of 2-hour workshops and then implementing the two above-mentioned care methods for the patients. After the intervention and at the time of discharge, the quality of care provided was assessed from the patients' point of view by means of quality care patient scale. Data were analyzed by Mann-Whitney test.

    Results

    The results showed after the intervention, the mean values for general quality of patient care in the primary group and case method group were (14.2 ± 1.9) and (11.2 ± 2.8) respectively. Also the quality of professional care in the primary group and case method group were (18.2 ± 2.2) and (3.5 ± 14.2) respectively. Mann-Whitney test in both aspects showed that the quality of general and professional care was significantly higher in the primary group than in the case-method group (p <0.05).

    Conclusion

    The results of this study indicated that the primary method can be used in some wards, and was more effective than the case-method. Therefore, paying more attention to nursing care management planning is recommended.

    Keywords: Primary nursing, Case method, Quality of Care
  • غلامحسین ظریف نژاد، محمد رجب پور، سیمین شرفی*، مصطفی محسنی زاده، اختر نجات محمد
    مقدمه

    آموزش بالینی بنیادی ترین قسمت آموزش حرفه ی پرستاری است، لذا بایستی از روش های ارزشیابی مناسب استفاده شود، با توجه به این که روش های مختلف مانند روش بحث درمورد بیمار و لاگ بوک هرکدام مزایا و محدودیت هایی دارند، بنابراین مطالعه حاضر با هدف مقایسه تاثیر ارزشیابی بالینی به روش بحث درمورد بیمار و دفترچه ثبت مهارت های بالینی بر رضایت مندی دانشجویان پرستاری طراحی گردید.

    روش

    این مطالعه از نوع تجربی با طرح دو گروه و بعد از مداخله با مشارکت 58 نفر از دانشجویان کارشناسی پرستاری دانشکده پرستاری و مامایی مشهد در سال 1396بود که با قرعه کشی به دو گروه بحث در مورد بیمار و دفترچه ثبت مهارت های بالینی تخصیص تصادفی شدند. پس از انجام مداخله میزان رضایت دانشجویان با پرسشنامه پژوهشگر ساخته که روایی محتوای آن با روش متخصصان و پایایی آن با استفاده روش آلفای کرونباخ (0/92) مورد تایید قرار گرفت. داده ها از طریق آزمون های t مستقل و زوجی و من ویتنی و با استفاده از نرم افزار آماری SPSS تجزیه و تحلیل شدند.

    یافته ها

    نتایج نشان داد که میانگین و انحراف معیار نمره رضایتمندی دانشجویان گروه بحث درمورد بیمار 22/7 ± 69/06 (از 100) و روش دفترچه ثبت مهارت های بالینی 21/8 ± 67/8 (از 100) بود که نتایج آزمون t مستقل نشان داد که اختلاف آماری معنی داری بین نمره رضایتمندی دو گروه دانشجویان وجود ندارد (0/757=P)، هر چند رضایت دانشجویان گروه بحث در مورد بیمار در حیطه مناسب بودن روش ارزشیابی، به صورت آماری معنی داری (0/018=P) بیشتری از دانشجویان گروه دیگر نشان داد.

    نتیجه گیری

    با توجه به رضایت بالاتر دانشجویان از روش بحث در مورد بیمار به نظر می رسد این روش تا حدودی توانسته انتظارات دانشجویان را در مقایسه با روش دفترچه ثبت مهارت های بالینی برآورده نماید. اما به دلیل عدم معنی داری نتایج، به مطالعات با حجم نمونه بالاتر و در زمان طولانی تر جهت اجرای این روش نیاز است.

    کلید واژگان: ارزشیابی بالینی, روش بحث درمورد بیمار, لاگ بوک
    GH Zarifnejad, M Rajabpoor, S Sharafi*, M Mohsenizadeh, A Nejat Mohammad
    Introduction

    clinical education is the most fundamental part of nursing training, so appropriate evaluation methods should be used. Although various evaluation methods such as case based discussion and logbooks, each one has its own advantages and limitations, this study had designed aimed to comparison of the effect of clinical evaluation method with case based discussion and logbooks On satisfaction of nursing students.

    Methods

    This experimental study with two groups after the intervention was conducted in 2017. Participants were 58 nursing students of Mashhad nursing and midwifery school that draw on both the patient discussion and log books by random assignment. Students' satisfaction was measured by researcher- made questionnaire that its´ reliability and content validity was confirmed by Cronbach's alpha and using expert opinion, respectively. Data were analyzed using independent and paired T-tests and Mann-Whitney through SPSS.

    Results

    The results showed that the mean and standard deviation of students' satisfaction of case based discussion group was 69/06 ± 22/7 (of 100) and logbook 67/8 ± 21/8 (of 100). Results of Independent T test showed no significant differences between the two groups in satisfaction score (p=0/757). Although students' satisfaction of case based discussion group in suitability field was statistical significant higher than the other group (p= 0/018).

    Conclusion

    Considering the students´ higher satisfaction of case based discussion method, it seems this method has somehow achieved the expectations of students compared to the logbook method. However, due to insignificant results, studies with a larger sample size and devoting more time to implement this method is necessary.

    Keywords: clinical evaluation, case based discussion, log-book
  • Mitra Ahadi, Fateme Khodadadi, Mohammad Rajabpoor *, Gholamhosein Zarifnejad, Akram Mashmoul Aman Mohammad
    Background
    Colonoscopy is a valuable diagnostic method that patients are not willing to undergo because of the fear of its complications. The purpose of this study was to determine the effect of intravenous fluid therapy prior to colonoscopy on blood circulation parameters and pain in patients and duration of Colonoscopy.
    Materials and Methods
    This randomized clinical trial was conducted on 60 patients referred to the Endoscopic Department of Ghaem Hospital in Mashhad in 2016. Elderly people were randomly assigned to two groups of 30 as control and intervention groups. Patients in the intervention group received one liter of solution 1/3 normal saline, 2/3 D5W, one hour before colonoscopy. Before and 1, 3, 5, 9, and 10 minutes after colonoscopy, arterial blood oxygen saturation, heart rate, and blood pressure in both groups were measured and recorded in the checklist. 2 hours later, the patients’ pain levels were measured by Circulation Parameters checklist. The numerical value of pain was measured, and the durations of colonoscopy in both groups were also measured and recorded by a timer.
    Results
    The mean age of the patients in the intervention group was 38.4 ± 13.6 years and in the control group was 44.2 ± 14.4 years. The results of post start colonoscopy stage showed that there was a significant difference between the two groups in the mean arterial oxygen saturation after 5 and 9 minutes of fluid therapy (p < 0.001), systolic blood pressure 1 and 10 minutes after fluid therapy (p = 0.047), and diastolic blood pressure 5 minutes after the fluid therapy (p = 0.049). The mean duration of colonoscopy in the intervention group (18.15 ± 4.21 min) was significantly lower than the control group (22.13 ± 5.29 min, p = 0.002). Also, the mean pain score 2 hours after colonoscopy was significantly lower in the intervention group (1.53 ± 1.65) compared with the control group (3.26 ± 3.24, p = 0.010).
    Conclusion
    The results of this study indicate the positive effect of fluid therapy prior to the onset of colonoscopy on the patients’ circulatory parameters, the duration of colonoscopy, and the patients’ pain. Therefore, with this effective, cost-effective, and safe intervention, patients can have a better experience in performing this diagnostic test.
    Keywords: Intravenous Fluid Therapy, Colonoscopy, Arterial Blood Oxygen Saturation, Heart Rate, Blood Pressure, Pain
  • سیمین شرفی، حمید چمنزاری، زهره پوراسماعیل، محمد رجب پور*، مهدیه راضی
    مقدمه
    در حال حاضر، همه تلاش صاحب نظران بر این است که در دانشکده ها و محیط های آموزش بالینی، شرایطی فراهم شودکه به کسب تخصص در دانشجویان منجر گردد، چرا که آموزش بالینی مهمترین بخش یادگیری رفتارهای حرفه ای دانشجویان علوم پزشکی است. لذا این مطالعه با هدف تعیین دیدگاه مدرسین پرستاری در رابطه با هماهنگی آموزش نظری با بالینی انجام شد.
    روش کار
    این مطالعه از نوع توصیفی تحلیلی می باشد. ابزار پژوهش پرسشنامه ی اطلاعات دموگرافیک و پرسشنامه پژوهشگر ساخته «بررسی تطابق تئوری و بالین» بود. پس از تایید روایی محتوا و پایایی ابزار با آلفای کرونباخ(α=0.8)، پرسشنامه در اختیار همه مربیان بالینی دانشکده پرستاری و مامایی مشهد (29 نفر) که در طی مدت نمونه گیری در دانشکده مشغول به تدریس بودند، قرار داده شد. سپس داده ها با استفاده از نرم افزارSPSS16 تجزیه تحلیل گردید.
    نتایج
    میانگین سنی مربیان 99/11± 53/41، 82.8% (24 نفر) متاهل و 62.1% (18 نفر) مذکر بودند. 89.7% (26 نفر) دارای مدرک کارشناسی ارشد و مابقی دکترا بودند. از نظر اساتید درس هایی که از نظر مدت زمان کارآموزی با کسب مهارت در آن درس بیشترین تطابق را دارند شامل بهداشت جامعه (47/1±88/3)، روان پرستاری(15/1±77/3) و مدیریت (31/1±77/3) و درس هایی که کمترین تطابق را دارند بخش های ویژه (9/0±14/2) و اورژانس (28/1±26/2) بودند (P<0.001).
    نتیجه گیری
    برطبق نتایج حاصل از این مطالعه مدت زمان اکثر کارآموزی ها (به جز بخش های ویژه و اورژانس) برای کسب مهارت در آن دروس کافی است. از آنجایی که در حال حاضر اساس ارایه ی خدمات و آموزش پرستاری، سنتی می باشد، به نظر می رسد اصلاح کوریکولوم دوره پرستاری یا تخصصی نمودن حرفه پرستاری راهکاری برای حل مشکلات موجود باشد.
    کلید واژگان: آموزش نظری, آموزش بالینی, پرستاری
    Simin Sharafi, Hamid Chamanzari, Zohre Pouresmail, Mohammad Rajabpour *, Mahdiye Razi
    Introduction
    Now, all efforts of mediapunditsin schools and clinical Environments are immobilized conditions that the students give to specialize, because the clinical training of medical students is the most important part of learning professional performances. Therefore, this study aimed to determine the viewpoints of nursing teachers with regard to the coordination of theoretical and clinical training.
    Material and
    Methods
    This study is descriptive. The research tools are Demographic questionnaire and "check compliance theory and practice" whose three parts. After confirming the validity and reliability by Cronbach's Alpha(0.08) the questionnaire was given to all of coaches Clinical Nursing and Midwifery Mashhad (29members) during the sampling period were taught in school. Data were analyzed using SPSS 16 software.
    Results
    The average age of coaches 41/53±11/99, 82.8% (24 members) were married and 62.1% (n = 18) were male 89.7% (n = 26) had a master's degree and the others were PhD. The professors lessons Duration of training with the skill that most closely matches their lessons including public health (3/88± 1/47), Psychiatric Nursing (3/77 ± 1/15) and management (3/77±1/31) and lessons that are least adapted to particular sectors intensive care (2/14 ± 0/9) and emergency (2/26 ± 1/28) (P
    Conclusions
    According to the results of this study, the duration of most of the workshops to become proficient enough in those lessons. Since now on nursing care and nursing education are traditional and basic needs students are not taught to them in the workplace, It seems that the modified curriculum or specialized nursing course is way to solve problems.
    Keywords: Theoretical education, clinical education, nursing
  • سیمین شرفی، حمید چمنزاری*، محمد رجب پور، شاهرخ مقصودی، سید رضا مظلوم
    مقدمه
    اساس حرفه پرستاری بر انجام مراقبت با کیفیت هر چه بیشتر استوار است. روش ارائه خدمات پرستاری که در مدیریت پرستاری مطرح است، می تواند بر کیفیت خدمات موثر باشد. این مطالعه با هدف مقایسه تاثیر «پرستاری اولیه» و «روش موردی» بر کیفیت مراقبت جسمی بیمارانجام گردید.
    روش کار
    پژوهش حاضر یک مطالعه نیمه تجربی است که در دو بخش CCU بیمارستان قائم (عج) و دو بخش CCU بیمارستان امام رضا (ع) مشهد در سال 1393 انجام گردید. تعداد 59 بیمار (33 بیمار در گروه «پرستاری اولیه» (Primary Nursing) و 26 بیمار در گروه «روش موردی» (Case Method) مورد بررسی قرار گرفتند. ابزار پژوهش فرم مشخصات جمعیت شناختی و پرسشنامه «کیفیت مراقبت از بیمار» (Quality of Patient Care)QUALPAC بود که روایی محتوا و صوری آن توسط 10 تن از مدرسین دانشکده پرستاری و مامایی و پایایی آن بوسیله ضریب آلفای کرونباخ تایید گردید. در مرحله اجرا دو روش مراقبت در بخش های CCU اجرا و تاثیر آن بر کیفیت مراقبت از دیدگاه بیماران بررسی شد. داده ها با استفاده نرم افزار اس پی اس اس نسخه 16 تحلیل شدند.
    یافته ها
    بعد از مداخله میانگین نمره کیفیت مراقبت جسمی، در گروه تقسیم کار «پرستاری اولیه» (5/2±44/4) بصورت معنی داری بیشتر از گروه «روش موردی» (6/5±29/8) بود (001/0 > P).
    نتیجه گیری
    کیفیت مراقبت جسمی در روش تقسیم کار «پرستاری اولیه» نسبت به «روش موردی» بالاتر است. لذا استفاده از روش تقسیم کار «پرستاری اولیه» پیشنهاد می گردد.
    کلید واژگان: پرستار, روش تقسیم کار, کیفیت مراقبت
    Simin Sharafi, Hamid Chamanzari *, Mohammad Rajabpour, Shahrokh Maghsoudi, Seyyed Reza Mazloom
    Introduction
    The nursing profession is mainly based on the quality of care. Different approaches to provide nursing care in nursing management can affect the quality of service. This study aimed to compare the effect of “Primary Nursing” and “Case Method” on patient's quality of physical care.
    Methods
    This study is quasi-experimental study that was performed in two Critical Care Units (CCU) of the Ghaem Hospital and two CCU of Imam Reza Hospital in Mashhad. 59 patients (33 patients in the “Primary Nursing” group and 26 patients in the “Case Method” group) were studied. Data was collected using “Quality of Patient Care” (QUALPAC). The content and face validity was confirmed by 10 members of the Faculty of Nursing and Midwifery in Mashhad University. Furthermore, the reliability was achieved by Cronbach's alpha. In this study, both “Primary Nursing” and “Case Method” approaches were implemented in CCU and their impacts on patients’ quality of care was evaluated. Data were analyzed using SPSS/16.
    Results
    The mean of patient quality of physical care in “Primary Nursing” group (5.2 ± 44.4) was significantly higher than the one in the “Case Method” (6.5 ± 29.8) (P
    Conclusions
    The patient quality of physical care in the division of labor "Primary Nursing" is higher than "Case Method". Therefore, the "Primary Nursing" is recommended.
    Keywords: Nurses, Labor, Obstetric, Quality of Health Care
  • سیمین شرفی، حمید چمنزاری *، علی بزی، سید رضا مظلوم، شاهرخ ممقصودی، محمد رجب پور
    مقدمه
    کیفیت مراقبت از بیمار به واسطه ارتباط موثر پرستار ارتقاء می یابد. یکی از مهمترین راهکارهای مدیریتی در افزایش کیفیت مراقبت پرستاران، بکارگیری صحیح روش های تقسیم کار در ارایه مراقبت پرستاری توسط مدیران پرستاری خصوصا سرپرستاران است.
    هدف
    هدف از این پژوهش مقایسه تاثیر روش های تقسیم کار پرستاری پرایمری و موردی بر کیفیت ارتباط پرستار- بیمار در بخشهای ویژه قلبی است.
    مواد و روش ها
    پژوهش حاضر یک مطالعه نیمه تجربی است که به صورت همزمان در چهار بخش سی سی یو بیمارستان های وابسته به دانشگاه علوم پزشکی مشهد در سال 1393 انجام گردید. دو بخش به گروه روش تقسیم کار پرایمری (33بیمار) و دو بخش به گروه روش تقسیم کار موردی(26 بیمار) تخصیص تصادفی شدند .ابتدا پرستاران با اجرای استاندارد هر دوروش آشنا شدند. در روش پرایمری به هر پرستار (3) بیمار اختصاص داده می شد که تا زمان ترخیص مسول انها بود و در شیفتهای عصر وشب نظارت مستقیم بر همکاران خود داشت..در روش موردی هم در هر شیفت (3) بیمار برای پرستار در نظر گرفته می شد. کلیه خط مش های بخش با همکاری سرپرستار تدوین شده بود. هر دو روش در هریک از بخش ها به مدت (2) ماه اجرا شد. پرسشنامه استاندارد کیفیت مراقبت: QUAL-PAC: Quality of patient care) ) بود که پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ (89/0)تعیین شد. داده ها از طریق نرم افزار SPSS16 با استفاده از آزمون من- ویتنی یو، کای اسکوئر و آمار توصیفی تجزیه تحلیل گردید.
    یافته ها
    نتایج مطالعه نشان داد بین دو گروه تقسیم کار پرایمری و موردی برحسب میانگین نمره کیفیت مراقبت در بعد ارتباطی تفاوت معنی داری وجود داشت بطوریکه در گروه پرایمری، میانگین نمره کیفیت دربعد ارتباطی مراقبت بالاتر(3/8±3/35) از تقسیم کار موردی(7/5± 4/24) بود (P<0/0001). همچنین بین میزان سابقه کارپرستار و میانگین نمره بعد ارتباطی کیفیت مراقبت ارتباط معناداری وجود نداشت (17/0p=).
    نتیجه گیری
    با توجه به اثربخشی روش پرایمری در ارتقاء کیفیت ارتباطی بین پرستار – بیمار به مدیران پرستاری پیشنهاد می شود که از الگوی اجرایی این مطالعه برای بهبود ارتباط پرستار و بیماران در بخش های ویژه استفاده نمایند.
    کلید واژگان: تقسیم کار در ارایه مراقبت پرستاری, سازماندهی مراقبت پرستاری, کیفیت مراقبت از بیمار, مدیریت پرستاری, ارتباط پرستار, بیمار
    Simin Sharafi, Hamid Chamanzari *, Ali Bazi, Seyed Reza Mazloom, Shahrokh Maghsoodi, Mohammad Rajabpour
    Introduction
    Quality of patient care is enhanced by effective communication between nurses and patients. One of the most important management practices to improve the quality of nursing care is applying nursing care delivery systems by nurse managers; especially by head nurses effectively.
    Aim: This study was done for comparing the effectiveness of primary nursing care and case method on quality of nursepatient interaction in CCU.
    Methods and materials: This study was a quasi-experimental study that was done in four CCU in two teaching in Mashhad in 2014. Two units for case method (n=26 patients) and two units for primary nursing (n=33patients) randomly selected. In implementation, at first all of the nurses trained with two nursing care delivery systems by workshops. And then, in primary system allocated (3) patients to primary nurse who was responsible to their discharge. In other shifts sh/he supervised him/her associate nurse. Also, in case method, head nurse allocate (3) patients to nurses in the shift, only they were here. All of the policies established thatwere needed by head nurse mutually. Both of two nursing care delivery systems implemented for (2) months. Data were gathered by standardized questioner QUAL PAC) Quality of patient care) that its reliability was measured by α-Chronbach (0.89). Data were analyzed by SPSS16 and statistical tests such as Mann-Whitney, 2 and others were used. Applying descriptive statistics (mean and standard deviation) and inferential statistics (Pearson moment correlation coefficient and stepwise multiple regression analysis) data were analyzed by SPSS16.
    Results
    findings showed that there is a significant difference between two group (case method and primary nursing) in quality of interaction between nurses- patients (p
    Conclusion
    In order to effectiveness primary nursing care in promotion in quality of interaction between nurse- patients, it is suggests to nurse managers that they apply its model in CCU.
    Keywords: nurse, patient interaction, nursing care delivery systems, nursing care organization, nursing management, quality of patient care, QUAL PAC
  • غلامحسین ظریف نژاد، سید رضا مظلوم، امیر حسین میرحقی، محمد رجب پور*، اختر نجات محمد
    مقدمه
    آموزش همتایان می تواند روش مفیدی در یادگیری دروس مشکل و البته مهم و کلیدی مانند فیزیولوژی باشد. از آنجا که در این روش، دانشجویان با نقش های جدید معلمی و نیز یادگیری از همکلاسان مواجه می شوند، می تواند تجربیات جدیدی برای آنها به دنبال داشته باشد که شناخت آنها به توسعه کاربرد موثر آموزش همتا کمک خواهد کرد. با این وجود مطالعات اندکی به بررسی این تجربیات به ویژه در فرهنگ ایرانی پرداخته اند، لذا مطالعه حاضر با هدف تبیین تجارب دانشجویان پرستاری شرکت کننده در برنامه مکمل آموزش گروهی همتایان برای درس فیزیولوژی انجام شد.
    روش ها
    این پژوهش کیفی از نوع تحلیل محتوا بود. در این مطالعه 16 دانشجوی کارشناسی پرستاری ترم 2 که در نیمسال اول تحصیلی 93-1392 در دانشکده پرستاری و مامایی مشهد مشغول به تحصیل بوده و تجربه شرکت در درس فیزیولوژی با روش آموزش همتا را داشتند، بر اساس نمونه گیری مبتنی بر هدف، انتخاب و مورد مصاحبه قرار گرفتند. کلیه مصاحبه ها پس از پیاده سازی روی کاغذ مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    نتایج
    از تجزیه و تحلیل داده ها دو درون مایه اصلی شامل تسهیل یادگیری و مشارکت آموزشی به دست آمد. طبقه تسهیل یادگیری خود مشتمل بر چهار درون مایه سهولت درک، تصحیح روش ها، هنجار گزینی درسی، و درونی سازی یادگیری و طبقه مشارکت آموزشی شامل دو درون مایه هوشیاری نقادانه و افق آموزشی جدید بود.
    نتیجه گیری
    نتایج این پژوهش حاکی از لزوم توجه بیش تر موسسات آموزشی و دانشگاه ها به روش های آموزشی دانشجو محور مانند آموزش همتا است، چرا که استفاده از این روش ها می تواند با فراهم کردن تجربه مثبت و یادگیری ماندگار و عمیق، به عنوان مکمل تدریس استاد باشد.
    کلید واژگان: آموزش گروهی همتایان, درس فیزیولوژی, مطالعه کیفی, تحلیل محتوا
    Gholamhosein Zarifnejad, Seyed Reza Mazloom, Amirhosein Mirhaghi, Mohammad Rajabpoor *
    Introduction
    Peer education can be a useful approach in learning difficult and important courses such as physiology. Since students encounter new teacher roles and learning from classmates in this approach, they might go through new experiences which contribute to developing effective peer education. However, few studies have examined these experiences, especially in Iranian culture; therefore this study aimed to explain the experiences of nursing students participating in peer education programs for physiology course.
    Methods
    This was a qualitative content analysis study. The sample included 16 second semester undergraduate nursing students studying at Mashhad School of Nursing and Midwifery in 2013 who had earlier experienced peer education in Physiology. Participants were selected through purposive sampling then interviewed. All interviews were transcribed and analyzed.
    Results
    Two major themes including ease of learning and educational participation were emerged from data analysis. Ease of learning consisted of four minor themes including ease of understanding, modification of methods, course norm selection, and internalization of learning. Educational participation included two minor themes namely critical consciousness and new educational horizon.
    Conclusion
    The results of this study indicated that the need for greater attention by educational institutions and universities to student-centered teaching methods such as peer education since these methods could be a supplement to faculty members` teaching by providing a positive experience and continuous in-depth learning.
    Keywords: Peer Education, physiology course, qualitative research, content analysis
  • سید رضا مظلوم، محمد رجب پور*
    مقدمه
    توسعه فن آوری الکترونیک همانند بسیاری از حوزه ها، نظام سلامت را نیز در برگرفته است. استفاده از نرم افزار الکترونیک فرآیند پرستاری، موجب تسهیل اجرای خدمات می شود. نرم افزارهای خارجی ارائه شده از نظر زبان، شرایط بالینی و عوامل فرهنگی و اجتماعی مناسب استفاده درداخل کشور نیستند، لذا این پژوهش با هدف طراحی و ارزیابی نرم افزار الکترونیک بومی فرآیند پرستاری اجرا شد.
    روش ها
    این مطالعه در دو بخش طراحی نرم افزار و ارزیابی آن انجام شد. بخش اول در 4 مرحله«تدوین مراحل فرآیند-پرستاری متناسب با نرم افزار»، «طراحی الگوریتم»، «اجرای آزمایشی» و «اصلاح نهایی» اجرا شد. بخش دوم که مطالعه راهنما بود با مشارکت 20 دانشجو و پرستار در بخش ICU داخلی بیمارستان قائم(عج) مشهد انجام گرفت. این افراد فرآیند پرستاری را با نرم افزار طراحی شده فوق برای سه مددجو انجام داده و نظرات آنها توسط پرسشنامه ارزشیابی نرم افزار محقق ساخته پس از تایید روایی و پایایی آن، جمع آوری شد. تحلیل داده ها به کمک آمار توصیفی و آزمون من ویتنی انجام شد.
    نتایج
    بخش اول مطالعه طراحی نرم افزار بود؛ منو های نرم افزار شامل منوی اطلاعات مرجع، ثبت اطلاعات زمینه ای بیمار، ثبت فرآیند پرستاری، تنظیمات، هشدار و راهنما بود. در بخش دوم، نتایج مطالعه راهنما نشان داد در مجموع 3/81% واحدهای پژوهش نرم افزار را خوب یا خیلی خوب ارزیابی کردند. مهم ترین مزایای نرم افزار از نظر90% پرستاران، دقیق بودن اطلاعات الکترونیک در مقایسه با دست نوشته و کمک به سامان دهی مشکلات مددجو و از نظر 100% دانشجویان سادگی، کمک به تقسیم کار، سنجش علایم هشدار و جلوگیری از خطا بود. میانگین نمره ارزشیابی نرم افزار توسط دانشجویان 83/5±3/84 از 100 بود که به طور معناداری بیش تر از پرستاران 13/1±2/73 (02/0 p=) بود.
    نتیجه گیری
    طراحی نرم افزار بومی فرآیند پرستاری مطابق با شرایط نظام سلامت ما امکان پذیر و با رضایت پرستاران و دانشجویان همراه است و اجرای آن به افزایش دقت، کاهش خطا، تقسیم کار کمک می کند که این موارد از عوامل ارتقای مراقبت از مددجو است.
    کلید واژگان: طراحی, فرآیند پرستاری, سامانه ی رایانه ای, نرم افزار الکترونیک, مراقبت پرستاری, آموزش دانشجو
    Seyed Reza Mazlom, Mohammad Rajabpoor *
    Introduction
    Electronic technology has been developed in health system like other areas. Application of electronic software for nursing process can facilitate this service. Foreign software cannot be an appropriate one for domestic use in terms of its language, clinical situations, cultural factors, and social variables. As a result, the aim of this study is to design and assess the local nursing process computerized software.
    Methods
    This study was conducted in two phases of software design and assessment. The first phase was implemented in 4 stages of “developing the steps of nursing process in accordance software”, “algorithm design”, “test” and “final revision”. The second phase included a pilot study with participation of 20 students and nurses performed in ICU ward of Ghaem hospital in Mashhad. These individuals performed nursing process on three clients using the newly designed software. Then their opinions were taken using a validated and reliable researcher-made questionnaire for assessing the software. Data was analyzed using descriptive statistics and mann withney.
    Results
    First phase of the study encompassed designing the software; software menus included data base menu, patient's background information, registration of nursing process, setting, alarm, and help. In second phase, the results of pilot study showed that 81.3% of participants rated software as good or very good. The main advantages of the software, according to 90% of nurses, related to accuracy and preciseness of data compared to handwritten documents and facilitating the arrangement of client’s problems and according to 100% of the students, simplicity, sharing the labor, assessing the warning signs, and avoiding errors. The average of software evaluation scores by students was (84.3±5.83) out of 100 which is significantly higher than that of nurses (73.2±1.13, p =0.02).
    Conclusion
    Development of the local nursing software in accordance with our health system was feasible and associated with satisfaction among nurses and students. Application of this software leads to increased accuracy, decreased error, and shared labor that are counted as factors promoting patient care services.
    Keywords: Design, nursing process, computerized software, electronic software, nursing care, student education
  • فاطمه حشمتی نبوی*، محمد رجب پور، زهره حسین پور، ملیحه همتی، فاطمه حاجی آبادی، سید رضامظلوم، حبیب الله اسماعیلی
    مقدمه
    بخش مهمی از رفتار حرفه ای پرستاران در دوران دانشجویی شکل می گیرد و در دوران فعالیت حرفه ای توسعه می یابد. بنابراین مقایسه رفتارهای حرفه ای دانشجویان در سال اول و زمان فارغ التحصیل شدن با پرستاران شاغل می تواند تصویری از چگونگی شکل گیری و توسعه رفتارهای حرفه ای در مدت زمان آموزش رسمی و غیررسمی پرستاری فراهم آورد. این مطالعه با هدف مقایسه ی رفتار حرفه ای دانشجویان پرستاری و پرستاران شاغل در بیمارستان های وابسته به دانشگاه علوم پزشکی مشهد انجام شد.
    روش ها
    در این مطالعه توصیفی-مقطعی که از نوع روندی است، رفتار حرفه ای کلیه دانشجویان پرستاری سال اول بالینی و سال آخر دانشکده پرستاری و مامایی مشهد و322 پرستارا شاغل در بیمارستان های آموزشی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی مشهد در سال 1390 با استفاده از پرسشنامه تعدیل شده «پرسشنامه رفتار حرفه ای دانشجویان پرستاری» Goze مورد بررسی قرارگرفت. روایی ابزار پژوهش از طریق تعیین ایندکس روایی محتوا و پایایی آن با ضریب آلفای کرونباخ تایید شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های توصیفی، کروسکال والیس و ضریب همبستگی اسپیرمن استفاده شد.
    نتایج
    72 نفر (64%) دانشجوی سال اول بالینی، 40 نفر (35%) دانشجوی پرستاری سال آخر و 322 پرستار، نمونه این پژوهش را تشکیل دادند. میانگین نمره رفتار حرفه ای دانشجویان پرستاری در سال اول ورود به بالین از مجموع 135 امتیاز 3/17±3/110 و در سال آخر 8/12±107 و میانگین رفتار حرفه ای در پرستاران بالینی 6/12±109 بود. آزمون آماری کروسکال والیس تفاوت آماری معناداری را بین سه گروه نشان نداد (2/0p=).
    نتیجه گیری
    اگرچه آموزش های پایه پرستاری قبل از شروع کارآموزی های بالینی توانسته اند سطح قابل قبولی از رفتار حرفه ای را در دانشجویان سال اول ایجاد کنند، اما توسعه این رفتارها در طی کارورزی ها و همین طور پس از شروع تجارب کاری به عنوان پرستار حرفه ای روند مناسبی نداشته است. مطالعات بیش تری در مورد بررسی رفتار حرفه ای دانشجویان پرستاری و پرستاران شاغل با استفاده از سایر روش ها و همین طور عوامل ارتقای رفتار حرفه ای در آنها مورد نیاز است.
    کلید واژگان: دانشجویان پرستاری, پرستار, رفتار حرفه ای, آموزش پرستاری
    Fatemeh Heshmati Nabavi *, Mohammad Rajabpour, Zohreh Hoseinpour, Maliheh Hemmati Maslakpak, Fatemeh Hajiabadi, Seyed Reza Mazlom, Habibollah Esmaily
    Introduction
    An important part of nurse’s professional behavior forms during academic education and develops throughout professional career. Therefore comparing professional behavior of freshmen and seniors at graduation with that of nurses can illustrate the formation and development of professional behavior at the time of formal and informal nursing education. This study was conducted to compare professional behavior of nursing students to that of nurses employed in Mashhad University of Medical Sciences.
    Methods
    In this descriptive cross-sectional study of trend type، study population included all freshmen and senior nursing students of school of nursing and midwifery in Mashhad University of Medical Sciences as well as nurses employed in hospitals affiliated to this university in year 2011 (n=322). Professional behavior of these students and nurses was assessed using modified “nursing student professional behavior” questionnaire of Goze. The validity of the questionnaire was confirmed using content validity index and its reliability was confirmed using Cronbach''s alpha coefficient. Data was analyzed using descriptive statistics، Kruscall-Wallis، and Spearman correlation coefficient.
    Results
    72 freshman students of clinical nursing (64%)، 40 senior nursing students (35%)، and 322 nurses formed the sample. The mean score of professional behavior of freshman students was 110/3±17. 3 out of total score of 135 and this mean score was 107±12/8 for senior nursing students and 109±12/6 for clinical nurses. The result of Kruscall-Wallis test showed no significant difference among these three groups (p=0. 2).
    Conclusion
    Although basic nursing educations prior to clinical education has lead to development of a desirable level of professional behavior in junior nursing students، development of these behaviors did not have an appropriate trend among senior students and employed nurses. Further studies using other ways of assessment are needed to assess nursing students and clinical nurses'' professional behavior considering factors promoting professional behavior.
    Keywords: Nursing student, nurse, professional behavior, nursing education
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال