به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

محمد مختاری

  • مرتضی حاجیان*، محمد مختاری
    هدف پژوهش حاضر که از نوع کیفی و روش جمع آوری اطلاعات و داده های آن، اسنادی و کتابخانه ای است، طراحی الگوی روش نظارت و کنترل در مدیریت اسلامی مبتنی بر کتاب ارزشمند نهج البلاغه است. در این پژوهش به روش تحلیل مضمون با رویکرد استقرایی و تکنیک فیش برداری، به تشریح اهمیت کنترل و نظارت و طراحی مدل روش های نظارت و کنترل در سازمان پرداخته شده است. بدین منظور، با بررسی و مطالعه خطبه ها و نامه ها، 115 مضمون از کتاب نهج البلاغه استخراج، پایش، خلاصه و در قالب 14 مضمون سازمان دهنده (عدالت محوری، مداراکردن، تصویب قوانین مناسب، گزینش اصلح، موعظه، ابشار و انذار، هدایتگری، شیوه پرهیزکاری، جلوگیری از اقدامات خودسرانه، استیضاح و فرصت-دهی، برخورد مصلحانه، رسیدگی به علت خطا، پاسخ نیکی در برابر بدی و برخورد اقتضائی) طبقه بندی گردیده است. درنهایت به 4 مضمون فراگیر: "پیشگیری از ارتکاب کجروی، روش تقوا و خودکنترلی، سیستم پاداش و مجازات مستحقان و روش اقتضایی" دست یافته و مدل پژوهش ارائه شده است. بنابراین، مدیران سازمان های جوامع اسلامی می-توانند با استفاده از الگوی روش نظارت و کنترل در سازمان، هماهنگ با مبانی و ارزش های اسلامی از انحراف کارکنان سازمان جلوگیری نمایند.
    کلید واژگان: نظارت, کنترل, نهج البلاغه, سیره علوی, تحلیل مضمون
    Morteza Hajian *, Mohammad Mokhtari
    The purpose of the current research, which is qualitative and the method of collecting information and its data is documentary and library, is to design a model of monitoring and control methods in Islamic management based on the valuable book of Nahj al-Balagha. In this research, the importance of control and monitoring and the design of the model of monitoring and control methods in the organization have been explained by the method of thematic analysis with inductive approach and fish-taking technique. For this purpose, by examining and studying sermons and letters, 115 themes were extracted, monitored, and summarized from the book Nahj al-Balagha and in the form of 14 organizing themes (justice-centered, tolerance, approving appropriate laws, choosing the right, Preaching, admonishing and warning, guidance, method of abstinence, prevention of arbitrary actions, impeachment and giving opportunity, fair treatment, dealing with the cause of error, good response to bad and contingent treatment) have been classified. Finally, 4 overarching themes have been achieved: "prevention of perversion, method of piety and self-control, system of rewarding and punishing the deserving and contingency method" and the research model has been presented. Therefore, managers of organizations of Islamic societies can prevent organization employees from deviating by using the model of monitoring and control methods in the organization, in harmony with Islamic principles and values.
    Keywords: Monitoring, Control, Nahj Al-Balagha, Alevi Way Of Life, Theme Analysis
  • محمد مختاری، وحید عابدینی*، محمد آزادی
    سوراخ کاری استخوان یک فرایند عمومی در ارتوپدی است. در فرایند سوراخ کاری استخوان حرارت تولید می شود که این حرارت می تواند باعث ایجاد مرگ سلولی و در نتیجه تغییر در خواص مکانیکی استخوان شود. همچنین در این فرایند با توجه به پارامترهای سوراخ کاری، کیفیت سطح محل سوراخ کاری تغییر می کند که این پارامتر بر روی طول دوره درمان، موفقیت درمان و احساس درد بیمار بسیار مهم است. در این مطالعه هدف یافتن پارامترهای فرایند سوراخ کاری موثر در کیفیت سطح سوراخ کاری استخوان جهت نزدیک شدن به جراحی کم تهاجمی است. پارامترهای سرعت دورانی، سرعت پیشروی و قطر ابزار در فرایند سوراخ کاری بر روی دمای استخوان و نیروی محوری تاثیر می گذارد که این پارامترها نیز بر روی کیفیت سطح اثرگذار است. در این پژوهش از استخوان تازه فمور گاو 3 ساله با ضخامت استخوان کورتیال 9-11 میلی متر در بخش دیافیز استفاده گردید. از بررسی های انجام شده در این مطالعه پیشنهاد می شود جهت فرایند سوراخ کاری سرعت دورانی 50 دور در دقیقه، سرعت پیشروی 50 میلی متر بر دقیقه و قطر ابزار 2.5 میلی متر در نظر گرفته شود تا ترک و زبری در سطح محل سوراخ کاری کاهش یابد.
    کلید واژگان: کیفیت سطح, سوراخ کاری استخوان, پروفیلومتر
    Mohammad Mokhtari, Vahid Abedini *, Mohammad Azadi
    Bone drilling is a common procedure in orthopedics. During the bone drilling process, heat is generated, which can lead to cell death and consequently alter the mechanical properties of the bone. Additionally, the surface quality of the drilled area changes depending on the drilling parameters, which can significantly affect the healing period, treatment success, and the patient's pain experience. This study aims to identify the drilling process parameters that influence the surface quality of bone drilling to approach minimally invasive surgery. The rotational speed, feed rate, and tool diameter in the drilling process affect the bone temperature and axial force, impacting the surface quality. In this research, fresh femur bone from a 3-year-old cow with a cortical bone thickness of 9–11 mm in the diaphysis was used. Based on the findings of this study, it is recommended that a rotational speed of 50 rpm, a feed rate of 50 mm/min, and a tool diameter of 2.5 mm be used during the drilling process to reduce cracking and surface roughness in the drilled area.
    Keywords: Surface Quality, Bone Drilling, Profilometer
  • مهدی عبادی*، محمد مختاری

    یکی از آیاتی که تفسیر آن محل اختلاف مفسران بوده عبارت «و علی الذین یطیقونه» در آیه 184 سوره بقره است. نظر به آنکه فعل «یطیقونه» در این آیه مثبت بکار رفته، مفسران را در فهم عبارت مذکور دچار چالش نموده است. نوشتار حاضر که با روش توصیفی- تحلیلی انجام گرفته، در صدد است تا با گذاری به سیر تطور فهم این آیه در اندیشه مفسران، زمینه ی فهم دقیق تر آیه را فراهم آورده و داده های لازم جهت داوری صحیح پیرامون شروط و استثنایات روزه در قرآن را بازیابی کند. با بررسی های انجام شده در این تحقیق روشن شد که بر حسب سیر زمانی از قرن اول تا عصر حاضر، به ترتیب سیر فهم مفسران، مباحثی همچون؛ اختلاف قرایت، فرضیه نسخ، در تقدیر گرفتن حرف نفی یا فعل «کانوا»، بیان مصادیق «یطیقونه» و تبیین معنای دقیق این ماده در آیه مورد بحث بوده است. از میان این دیدگاه ها، تلاش مفسران اخیر در قرن چهاردهم و پانزدهم در فهم آیه به برداشت صحیح از آیه کمک شایانی کرده است. این تلاش ها از طریق کشف حقیقت معنایی «یطیقونه» بوده که به مقارنت قید مشقت در ماده «یطیقونه» انجامیده و در نظرات مفسرانی از صحابه همچون ابن عباس هم بدان اشاره شده است.

    کلید واژگان: روزه, نسخ, تطور, یطیقونه, 184 بقره
    Mahdi Ebadi *, Mohammad Moghtari

    One of the verses whose interpretation has been the point of disagreement of the commentators is the phrase "وعلی الذین یتیقونه" in verse 184 of Surah Al-Baqarah. Since the verb "yatiquna" is used positively in this verse, it has challenged the commentators to understand the phrase. The present article, which has been done by descriptive-analytical method, seeks to provide a more accurate understanding of the verse by retrieving the evolution of the understanding of this verse and retrieving the necessary data to correctly judge the conditions and exceptions of fasting in the Qur'an. Slowly Through the studies conducted in this research, it became clear that according to the time course from the first century to the present era, in order of the understanding of the commentators, topics such as; The difference between the recitation, the hypothesis of abrogation, in the appreciation of the negation letter or verb "Kanwa", the expression of the examples of "Yatiquna" and the explanation of the exact meaning of this article in the verse have been discussed. Among these views, the efforts of recent commentators in the fourteenth and fifteenth centuries to understand the verse have contributed greatly to the correct interpretation of the verse. These efforts have been through the discovery of the semantic truth of "Yatiquna", which has led to the comparison of the difficulty in the article "Yatiquna" and has been mentioned in the views of commentators of the Companions such as Ibn Abbas.

    Keywords: Fasting, abrogation, Evolution, Obedience, 184 Baqara
  • محسن عامری خیرآبادی*، مهدی عبادی، محمد مختاری
    سابقه و هدف

    سلامت اجتماعی ازجمله مفاهیم نوظهوری است که در عرصه نظری و سیاست گذاری مورد توجه اندیشمندان بوده است. سلامت اجتماعی به مفهوم سرمایه اجتماعی شهروندان و نهادهای یک جامعه اشاره دارد. به عبارت دیگر هرچه انگیزه های ارتباطی فرد بالاتر و تعداد خطوط پیوندی فرد و جامعه بیشتر باشد، سلامت اجتماعی آن فرد و جامعه بهتر ارزیابی می شود. لذا این پژوهش با هدف واکاوی مولفه های موثر بر سلامت اجتماعی در سبک زندگی قرآنی از دیدگاه مقام معظم رهبری انجام شده است.

    مواد و روش ها

    در این پژوهش با گردآوری کتابخانه ای و با روش توصیفی-تحلیلی، مولفه های موثر بر سلامت اجتماعی در سبک زندگی قرآنی در اندیشه های مقام معظم رهبری بررسی شده است.

    یافته ها

    بر اساس یافته های پژوهش، مولفه های موثر بر سلامت اجتماعی در سبک زندگی قرآنی از منظر رهبری، دو بخش مستقیم و غیرمستقیم را شامل می شود. در مولفه های موثر بر سلامت اجتماعی در سبک زندگی قرآنی از منظر مقام معظم رهبری، هفت مولفه کلیدی به دست آمده که عبارت است از: سلامت روان، سلامت اخلاقی، سلامت جسمی، سلامت فکری، سلامت معنوی، سلامت اعتقادی و سلامت دینی.

    نتیجه گیری

    با الهام گرفتن از این بیانات و سرلوحه ی کار قرار دادن آن ها می توان سبک زندگی متعالی و جامعه ای سالم تر را امید داشت.

    کلید واژگان: سلامت, سلامت اجتماعی, سبک زندگی قرآنی, مقام معظم رهبری
    Mohsen Ameri Khairabadi*, Mahdi Ebadi, Mohammad Mokhtari
    Background and aim

    Social health is one of the emerging concepts that has been considered by thinkers in the field of theory and policy. Social health refers to the concept of social capital of the citizens and institutions of a society. In other words, the higher a person's motivation to communicate and the greater the number of connecting lines between the individual and society, the better the social health of the individual and society. The aim of this study was to investigate the factors affecting social health in the Qur’anic lifestyle from the perspective of the Supreme Leader.

    Materials and methods

    In this study, through the compilation of a library and a descriptive-analytical method, the effective components for social health in the Qur’anic lifestyle from the perspective of the Supreme Leader were investigated.

    Findings

    Based on the research findings, the components affecting social health in the Qur’anic lifestyle from the leadership perspective included two direct and indirect parts. In the components affecting social health in the Qur’anic lifestyle from the perspective of the Supreme Leader, seven key components were identified, namely: spiritual health, moral health, physical health, mental health, spiritual health, faith health, and religious health.

    Conclusion

    If we take inspiration from these statements and put them at the forefront of our work, we can hope for a transcendent lifestyle and a healthier society.

    Keywords: Health, Social health, Qur’anic lifestyle, Supreme Leader
  • مهدی عبادی*، محمد مختاری، حامد مصطفوی فرد
    رویکرد همزمانی معناشناسی، تلاشی در جهت بازنمایی مفاهیم قرآنی است، زیرا واژگان در قرآن معنای حقیقی خود را از مجموع ارتباطات بینامتنی به صورت شبکه ی معنایی آشکار می نمایند. نوشتار حاضر که با استفاده از منابع کتابخانه ای و روش توصیفی، تحلیلی به رشته تحریر درآمده، در پی آن است که نخست به بررسی ریشه ای ماده «غبر» در قرآن بپردازد، سپس مفاهیم همنشین واژه «غابرین» مورد مطالعه قرار خواهد گرفت. برایند داده های قرآنی نشان داد که ریشه هایی همچون «نجات»، «عجز»، «قدر»، «ضاق»، «خوف» و «حزن»، همنشین های درون آیه ای با واژه «غابرین» هستند. واژگان همنشین مرتبط با واژه غابرین با رویکرد درون سوره ای شامل ریشه هایی همچون «غوی»، «کبر»، «ظلم»، «ضل»، «سوء»، «فتن»، «قعد» و «زین» می باشند. به نظر می رسد صرف معادل هایی همچون «باقی ماندگان»، «جاماندگان» و «بازماندگان» که عموما در ترجمه ها بدانها اشاره شده است در جایگزینی «غابرین» کافی نباشد و بهتر است معادل «بدنامان» را به جای آن قرار داد، تا تمام توصیف ها و مصادیق ناپسند را که در روابط مفهومی غابرین وجود دارند در برگیرد. همچنین معنای برجای ماندن اثر که در ریشه «غبر» وجود دارد، با برجای ماندن نام بد که اثر منفی افعال و رفتار ناپسند قوم لوط بود تا همیشه تاریخ بر ایشان جاودان بماند.
    کلید واژگان: غابرین, غاوین, ظالمین, مستکبرین, همنشین, روابط مفهومی
    Mahdi Ebadi *, Mohammad Mokhtari, Hamed Mustafavifard
    The simultaneity approach of semantics is an attempt to represent Quranic concepts, because the words in the Qur'an reveal their true meaning from the sum of intertextual connections in the form of a semantic network. The present article, which was written using library sources and descriptive-analytical method, seeks to first examine the root of the word family of "Ghabr" in the Qur'an. Then the accompanying concepts of Ghabirin will be studied. The result of Quranic data showed that roots such as; Nejat (Salvation), Ajz (impotence), Ghadera, Dhagha, Khawf and Hozn are companions in the verse with the word Ghabirin. Companion words related to the word Ghabirin with an intra-sura approach include roots such as Ghava, Khabora, Zolm, Dhalla, Su’, Fatana, Gha’ada, and zayyana. It seems that only equivalents such as Remainders, remnants, and survivors, which are generally mentioned in translations, are not enough to replace Ghabirin, and it is better to replace it with the equivalent word "infamous", to include all the descriptions and unpleasant examples that exist in Ghabirin's conceptual relationships. Also, the meaning of “remaining the effect” that exists in the root of “Ghabr” is better relevant with the “remaining of the bad name”, which was the negative effect of the actions and behavior of the people of Lot, so that history will always remain eternal for them.
    Keywords: Ghabirin, Ghavin, the cruel, the arrogant, cohabitant, conceptual relations
  • بابک علی کیایی، سید تقی هاشمی، محمد مختاری*

    زمینه و هدف:

     باتوج هبه اهمیت تاریخ انقضای خو نهای تزریقی در سلامت بیماران، این مطالعه با هدف تعیین تاثیر تاریخ انقضای پک سل و میزان هموگلوبین بر مر گومیر بیماران بستری در بخش مراقب تهای ویژه بیمارستان الزهرا اصفهان انجام شد.

    روش بررسی:

     مطالعه حاضر یک مطالعه مقطعی از نوع گذشت هنگر است که در سال 1399 بر روی 205 بیماری که در 1 سال اخیر در بخش مراقب تهای ویژه تحت تزریق پک سل قرار گرفته اند، انجام شده است. اطلاعات جمعی تشناختی بیماران و اطلاعات مربوط به خون دریافتی بیماران مانند تعداد روزهای باقیمانده به تاریخ انقضای آن و میزان هموگلوبین بیمار از مدارک پزشکی بیمار استخراج شد.

    یافته ها :

    میانگین هموگلوبین بیماران مرد به طور معناداری بیشتر از بیماران زن بود (05 / P<0) و ب هصورت کلی برابر با 8/ 2± 53 / 10 گرم در دس یلیتر بود. از بین 205 بیمار برای 8/ 26 درصد  55 نفر پیامد مرگ رخ داد. پیامد مرگ در مردان با تزریق خونی پک سل ب هطور معناداری بیشتر از پیامد مرگ در زنان با تزریق خونی پک سل بوده است (05 / P<0). تعداد روزهای باقیمانده در میان بیماران فو تشده و زنده مانده، تفاوت معناداری نداشت (05 / P<0) و برابر با 71 / 3± 52 / 11 روز بود. همچنین میزان هموگلوبین در بیماران فو تشده ب هطور معناداری کمتر از بیمارانی بوده است که زنده ماندند .05 /P<0

    نتیجه گیری:

     برابر با یافت ه های مطالعه حاضر، بین میانگین تعداد روزهای باقیمانده برای پک سل و سرانجام بیماران بستری در بخش مراقب تهای ویژه ارتباط معنادار مشاهده نشد. افرادی که دارای بیماری زمین های بودند، به طور معناداری میانگین هموگلوبین کمتر و میزان مورتالیتی بیشتری داشتند. همچنین نتایج مطالعه حاضر نشان داد برای 8/ 26 درصد پیامد مرگ رخ داده بود.

    کلید واژگان: مراقبت های ویژه, تزریق خون, انقضا, مورتالیتی
    Babak Alikiaii, Seyed Taghi Hashemi, Mohammad Mokhtari *
    Background and Objectives 

    In this study, we aim to investigate the relationship of the numbers of daysuntil blood expiration and pre-transfusion hemoglobin level with mortality rate in patients admitted tothe intensive care unit (ICU) and received packed red blood cell (PRBC) transfusion.

    Subjects and Methods

    This is a retrospective cross-sectional study that was performed in 2020 on 205patients admitted to the ICU of Al-Zahra Hospital in Isfahan, Iran in the past year and received PRBCtransfusion. Their demographic information as well as information about related to the blood such asthe number of days until PRBC expiration and pre-transfusion hemoglobin level were extracted from thepatient’s medical records.

    Results 

    The mean pre-transfusion hemoglobin level of patients was 10.53±2.8 g/dL. Male patients hadsignificantly higher hemoglobin level than female patients (P<0.05). Of 205 patients, 55(26.8%) hada death outcome. The mortality rate was significantly higher in males than in females (P<0.05). Thenumber of days until PRBC expiration was 11.52±3.71 days. It was not significantly different betweenthe deceased and surviving patients (P>0.05). Also, the hemoglobin level of the deceased patients wassignificantly lower than that of surviving patients (P<0.05). The patients with underlying diseases hadsignificantly lower pre-transfusion hemoglobin level and higher mortality.

    Conclusion

    The mortality rate among ICU patients received PRBC transfusion in the study hospitalis 26.8%.

    Keywords: Intensive Care Unit, Blood transfusion, Blood expiration, mortality
  • مهدی عبادی*، محمد مختاری، حامد مصطفوی فرد
    در این نوشتار به بررسی تفاوت معنای واژه ی آلاء و نعمت پرداخته شده است. این دو واژه در قرآن به کار رفته، اما مترجمین، کلمه ی «آلاء» را هم به «نعمت» ترجمه کردند. در صورتی که اگر قایل باشیم هر لفظی در قرآن معنای خاص خودش را دارد، باید در بن معنایی این دو واژه تفاوتی وجود داشته باشد. لذا برای شناخت اختلاف مفهومی میان این دو واژه، اقدام به انجام این پژوهش کردیم. پس از بررسی معنای لغوی و تفسیری این دو واژه فهمیده می شود که کلمه ی «آلاء» حکایت گر اوج رحمت و محبت خداوند است که یکی از مصادیق آن، نعمت می باشد. از این منظر «آلاء» اعم از نعمت است. همچنین در نعمت تنها نظر به خود نعمت از جنبه ی مادی یا معنوی، ظاهری یا باطنی و [...] می باشد. اما در «آلاء» علاوه بر عمومیتی که دارد و شامل همه ی اقسام و مصادیق «نعمت» می شود؛ بیانگر صفت قدرت خداوند نیز می باشد. در بخش پایانی نیز به اشتراکات مفهومی نعمت و آلاء با فضل، احسان، رحمت و عطاء اشاره شد و تفاوت معنایی هر یک تبیین گردید. نوشتار حاضر با استفاده از منابع کتابخانه ای و با روش تحلیلی- توصیفی به رشته تحریر در آمده است.
    کلید واژگان: آلاء, نعمت, فضل, احسان, معناشناسی
    Mahdi Ebadi *, Mohammad Moghtari, Hamed Mostafavifard
    In this article, the difference between the meaning of the word Alaa and Nemat has been investigated. These two words are used in the Qur'an, but the translators also translated the word "Ala" as "Blessing". If we believe that every word in the Qur'an has its own meaning, there must be a difference in the meaning of these two words. Therefore, to understand the conceptual difference between these two words, we conducted this research. After examining the literal and interpretative meaning of these two words, it is understood that the word "Ala" tells the story of the peak of God's mercy and love, which is one of its examples. From this point of view, "Ala" is a blessing. Also, in blessing, the only consideration is the blessing itself from the material or spiritual aspect, external or internal and [...] But in "ala" in addition to its generality and including all types and examples of "nemat"; It also expresses the attribute of God's power. In the final part, the conceptual commonalities of blessing and blessing with grace, kindness, mercy and grace were pointed out and the difference in meaning of each was explained. This article has been written using library sources and analytical-descriptive method.
    Keywords: Alaa, blessing, favor, kindness, semantics
  • محمد مختاری*، مصطفی فقیه اسفندیاری

    از جمله رذایلی که ممکن است در افراد وجود داشته باشد عجب است. یکی از جنبه های خودپسندی، ورود این رذیله اخلاقی در عبادت است؛ خصوصا در عبادات مستحبی و اعمالی که دیگران کمتر به آن ها می پردازند. اهمیت و ارزش این مسیله از آنجا روشن می شود که قرآن کریم نیز به آن اشاره کرده و عجب در عبادت را نکوهش کرده است. بر اساس یافته های تحقیق برخی از مهم ترین علل عجب عبادی عبارت اند از: 1. توجه نداشتن به حقیقت عبادت؛ 2. جهل انسان به جایگاه حقیقی خویش؛ 3. توهم حصول کمال از ظاهر عبادت؛ 4. زهدورزی افراطی در عبادت؛ 5. حماقت و سفاهت؛ 6. مقایسه اعمال خود با دیگران. از جمله آثار عجب نیز می توان به این موارد اشاره کرد: 1. نرسیدن به مرتبه عبودیت؛ 2. برقرارنشدن ارتباط موثر؛ 3. کفران نعمت عبادت؛ 4. فساد و بطلان عبادت. راه درمان عجب ناشی از عبادت نیز عبارت است از: 1. کسب معرفت و علم؛ 2. توجه به عیوب خویش و نقص عبادات. نوشتار حاضر با استفاده از منابع کتابخانه ای و به روش تحلیلی توصیفی به رشته تحریر در آمده است.

    کلید واژگان: عجب, عبادت, کبر, خودپسندی, غرور
    Muhammad Mokhtari *, Mustafa Faqih Esfandiari

    Boasting (Arabic: عجب) is among the vices that may exist in people. The entering of this moral vice in worship is one of the aspects of selfishness; especially in recommended (Arabic: مستحب, Mustaḥabb) acts of worship and actions that others do less. The importance and value of this issue is clear from the fact that the Holy Quran has also mentioned it and blamed boasting in worship. Some of the most important causes of boasting worship according to the research findings are: 1. Not paying attention to the truth of worship; 2. Man’s ignorance of his true position; 3. The illusion of attaining perfection from the appearance of worship; 4. Extreme tendency to zuhd or asceticism (Arabic: زهد) in worship; 5. stupidity and Inanity; 6. Comparing one's actions with others. The effects of boasting include: 1. Failure to reach the level of servitude; 2. Lack of effective communication; 3. Ingratitude (Arabic: کفران النعمه, kufrān al-niʿma) of the blessing of worship; 4. Corruption and invalidation of worship. The way to cure the boasting caused by worship is: 1. Acquiring knowledge; 2. Paying attention to one’s faults and shortcomings in worship. The present article has been written using library resources and descriptive analytical method.

    Keywords: boasting, worship, Arrogance, Selfishness, Haughty
  • محمد مختاری، ابوتراب علیرضایی، حسن جوانشیر، محمود مدیری

    منظور در این پژوهش به مدل سازی زنجیره تامین در شرایط عدم قطعیت با نگاه مدیریت جهادی پرداخته شده است، در این تحقیق به مدل سازی پارامتر بعد از بروز بحران پرداخته شده است. اهمیت و جایگاه نگاه مدیریت جهادی با توجه به شرایط بحرانی از جمله مواردی است که در این پژوهش مورد نظر بوده است. برای شناسایی ضعف ها و باگ های وجود از دیدگاه گروه نخبگانی با مدیریت جهادی در حوزه صنایع سیمان به تعداد 7 نفر و با ابزار مصاحبه و تکنیک تحلیل محتوی استفاده شده است. برای اجرای مدل در ابعاد بزرگ تر از الگوریتم های فرا ابتکاری ژنتیک، بهینه سازی ازدحام ذرات و تبرید شبیه سازی استفاده شده که بنا بر نتایج حاصله از اجرای الگوریتم ها برای ابعاد مختلف، الگوریتم ژنتیک از کیفیت بیشتری برخوردار است. دلیل بررسی نقش مدیریت جهادی در این فرایند این است که در شرایط عدم قطعیت وجود یک تفکر جهادی سبب اتخاذ تصمیمات موثر می شود. از آنجایی که در این پژوهش از نگاه مدیریت جهادی استفاده شده است می توان این مدل را در صنایع مختلف که عامل زمان در آن حایز اهمیت است به کاربرد و زنجیره تامین مناسب در شرایط بحرانی را طراحی و اجرا کرد.

    کلید واژگان: مدیریت جهادی, طراحی شبکه زنجیره تامین, پویا, استوار, عدم قطعیت
    Mohammad Mokhtari, Abo torab Alirezaei, Hassan Javanshir, Mahmood Modiri

    The purpose of this research is to model the supply chain in the conditions of uncertainty from the point of view of Jihadi management. In this research, the modeling of the parameter after the crisis has been done.The importance and position of Jihadi management's view regarding critical conditions is one of the things that was considered in this research. In order to identify the weaknesses and bugs of the existence, from the point of view of the elite group with jihadi management in the field of cement industries, interview tools and content analysis technique for 7 people has been used.For the implementation of the model in larger dimensions, genetic algorithms, particle swarm optimization and simulation cooling were used, and according to the results of the implementation of the algorithms for different dimensions, the genetic algorithm has a higher quality.The reason for examining the role of jihadist management in this process is that in the conditions of uncertainty, the existence of a jihadist thought leads to effective decisions.Since Jihadi management perspective has been used in this research, this model can be designed and implemented in various industries where the time factor is important, and the appropriate supply chain in critical situations.

    Keywords: Jihadist management, supply chain network design, dynamic, stable, uncertainty
  • مهدی عبادی*، محمد مختاری، حامد مصطفوی فرد
    رویکرد همزمانی معناشناسی، تلاشی در جهت بازنمایی مفاهیم قرآنی است، زیرا واژگان در قرآن معنای حقیقی خود را از مجموع ارتباطات بینامتنی به صورت شبکه ی معنایی آشکار می نمایند. نوشتار حاضر که با استفاده از منابع کتابخانه ای و روش توصیفی، تحلیلی به رشته تحریر درآمده، در پی آن است که نخست به بررسی ریشه ای ماده «غبر» در قرآن بپردازد، سپس مفاهیم همنشین واژه «غابرین» مورد مطالعه قرار خواهد گرفت. برایند داده های قرآنی نشان داد که ریشه هایی همچون «نجات»، «عجز»، «قدر»، «ضاق»، «خوف» و «حزن»، همنشین های درون آیه ای با واژه «غابرین» هستند. واژگان همنشین مرتبط با واژه غابرین با رویکرد درون سوره ای شامل ریشه هایی همچون «غوی»، «کبر»، «ظلم»، «ضل»، «سوء»، «فتن»، «قعد» و «زین» می باشند. به نظر می رسد صرف معادل هایی همچون «باقی ماندگان»، «جاماندگان» و «بازماندگان» که عموما در ترجمه ها بدانها اشاره شده است در جایگزینی «غابرین» کافی نباشد و بهتر است معادل «بدنامان» را به جای آن قرار داد، تا تمام توصیف ها و مصادیق ناپسند را که در روابط مفهومی غابرین وجود دارند در برگیرد. همچنین معنای برجای ماندن اثر که در ریشه «غبر» وجود دارد، با برجای ماندن نام بد که اثر منفی افعال و رفتار ناپسند قوم لوط بود تا همیشه تاریخ بر ایشان جاودان بماند.
    کلید واژگان: غابرین, غاوین, ظالمین, مستکبرین, همنشین, روابط مفهومی
  • مهدی عبادی*، محمد مختاری، محمود صادق زاده طباطبایی

    این نوشتار به بررسی نظریه ی جواز حداقلی ترجمه ی قرآن کریم، از دیدگاه فریقین پرداخته است. شیعیان بر جواز ترجمه ی قرآن اتفاق نظر دارند. آنچه از ادله ی اهل سنت برداشت می شود، عدم جواز ترجمه ی قرآن است. در این پژوهش که با استفاده از منابع کتابخانه ای و به روش تحلیلی-توصیفی نوشته شده است، ضمن تبیین حقیقت فتوای رشید رضا مبنی بر عدم جواز ترجمه قرآن و کشف تاثیر شرایط و زمان بر این فتوا ، به دلایل و مویداتی دیگر بر جواز ترجمه ی قرآن کریم از سوی اهل سنت رسیده ایم. همچون؛ اقدام رشید رضا به همراه گروهی از علماء مصر بر ترجمه ی قرآن، فتوای علمای دانشگاه الازهر مصر بر جواز ترجمه ی قرآن، نظریه ی تفصیلی جواز و عدم جواز ترجمه ی قرآن و بیان جناب زرکشی مبنی بر ضرورت ترجمه ی قرآن در بعضی موارد. آنچه اکثر اهل سنت را بر این داشته تا با جواز ترجمه ی قرآن مخالفت کنند، خلط میان امکان وجواز ترجمه ی قرآن است. پس چنانچه منظور از ترجمه ی قرآن را ترجمه ی حقیقی و بصورت آیینه ی تمام نمای قرآن بگیریم، شیعه هم قایل به چنین ترجمه ای نبوده ونظرش با مخالفین عدم امکان ترجمه (اهل سنت) یکسان می باشد. اما ترجمه ی حداقلی، که براساس ضوابط باشد، مساله ای است که عقل جواز امکانش را ثابت می کند و نقل حکم به جواز شرعی آن می دهد.

    کلید واژگان: ترجمه ی قرآن, جواز امکان, موافقان و مخالفان ترجمه, سیدمحمد رشیدرضا
    Mahdi Ebadi*, Mohammad Mokhtari, Mahmoud Sadeghzadeh Tabatabai

    This article examines the minimum permissible theory of translation of the Holy Quran, from the perspective of the two sects. The Shiites agree on the permissibility of translating the Qur’an. What is understood from the arguments of the Sunnis is that it is not permissible to translate the Qur'an. In this research, which was written using library sources and in an analytical-descriptive method, while explaining the truth of Rashid Reza's fatwa (jurisprudential commandment) that it is not permissible to translate the Qur'an, as well as discovering the effect of conditions and time on this fatwa, for other reasons and evidences we have reached the permission to translate the Holy Qur’an from the point of view of Sunnis. Such as Rashid Reza's action with a group of Egyptian scholars on the translation of the Qur'an, the fatwa of the scholars of al-Azhar University in Egypt on the permissibility of translating the Qur'an, the detailed theory of the permissibility and impermissibility of the translation of the Qur'an, and Zarkashi's statement that the translation of the Qur'an is necessary in some cases. What made most Sunnis to oppose the permissibility of translating the Qur’an is the confusion between the possibility and the permissibility of translating the Qur’an. So, if we take the translation of the Qur'an as a true translation and as a mirror of the entire view of the Qur'an, the Shia does not believe in such a translation, and his opinion is the same as the opponents of the impossibility of translation (the Sunnis). However, minimal translation, which is based on rules, is a matter that reason proves its possible and hadiths confirm its legality.

    Keywords: The Qur'an Translation, Permission to Possibility of Translation, the Supporters, Opponents of the Translation, Seyed Mohammad Rashid Reza
  • محمد مختاری، مهدی عبادی*، سید ابوالقاسم حسینی زیدی

    گاه ممکن است گروه هایی از مکلفان دارای مشاغل سخت و طاقت فرسا بوده و توانایی روزه گرفتن در ماه مبارک رمضان را به هیچ وجه یا مثلا در تابستان نداشته باشند. پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی بعد از بیان مقدماتی در مورد واژه شناسی «طاقه» در لغت و قرآن و نیز مصادیق «الذین یطیقونه»، درصدد بررسی و بیان این مطلب است که با توجه به روایات و نظرات فقها، حتی اگر صاحبان مشاغل سخت تا پایان مدت کار (مثلا 30 سال)، به جهت شرایط دشوار کاری مانند: عدم امکان رها کردن یا تغییر شغل طاقت فرسا، جابه جا نشدن ساعت کاری، نداشتن مرخصی در کل سال و...، قادر به گرفتن روزه و قضای آن نباشند، پس از بازنشستگی و پایان خدمت مکلف هستند تا زمانی که زنده اند، روزه های خود را قضا نمایند؛ چراکه بعد از بازنشستگی، ایشان مانند شیخ و شیخه و صاحب عطاش نیستند که روزه گرفتن برایشان حرج یا ضرر داشته باشد تا ازاین جهت قضای روزه از گردنشان برداشته شده و به پرداخت فدیه اکتفا نمایند. اما در دوران کار با توجه به شرایط مذکور، از مصادیق یطیقونه به شمار رفته و از ادای روزه معذور خواهند بود.

    کلید واژگان: مشاغل سخت, روزه, طاقت فرسا, قاعده لاحرج, ماه رمضان
    Mohammad Moghtari, Mahdi Ebadi *, Abolghasem Hoseyni

    Some groups of accountable (mukallafīn) people may sometimes have difficult jobs and may not be able to fast Ṣawm (Arabic: صوم) during the holy month of Ramaḍān at all, or in the summer, for example. The present research is a descriptive-analytic method, after preliminary statement about the terminology of ṭāqah (Arabic: طاقه, endurance) in the word and the Noble Qurʾān, as well as the examples of “upon those who are able [to fast, but with hardship]” (Arabic: علی الذین یطیقونه, Phonetic transliteration: allatheena yuteeqoonahu, the Noble Qurʾān 2:184) to investigate and express the fact that according to the traditions and opinions of jurists, even if the owners of hard jobs are not able to perform fast and carrying out or fulfilling the fasting (Arabic: قضا, Romanized: qaḍā of missed fasting) until the end of the working period (e.g., 30 years), due to difficult working conditions such as: the inability to leave or change a grueling job, the shift of working hours, not having vacation all year round, etc., and they are obligated to perform their fasts while they are alive after retirement and the end of service, because they are not like an old man or an old woman and a thirsty person after their retirement that fasting is harmful for them to be able not having qaḍā and satisfied with paying fidya (fidyah) for fasts missed out of necessity. But they will be considered examples of “upon those who are able [to fast, but with hardship]” (Arabic: علی الذین یطیقونه, Phonetic transliteration: allatheena yuteeqoonahu) and will be excused from performing fasting during the work, according to the above-mentioned conditions.

    Keywords: Hard Jobs, Ṣawm (Arabic: صوم, Fasting, Grueling, Prohibition Of Distress (Arabic: لا حرج, Principle Of Distress, The Holy Month Of Ramaḍān
  • مهدی عبادی*، محمد مختاری
    رویکرد همزمانی معناشناسی، تلاشی در جهت بازنمایی واژگان مفاهیم قرآنی است؛ زیرا واژگان در قرآن معنای حقیقی خود را از مجموع ارتباطات بینامتنی به صورت شبکه معنایی آشکار می نمایند. نوشتار حاضر در پی آن است که نخست به بررسی ریشه ای ماده «طوق» لغت و کاربردهای آن در قرآن بپردازد. پس از آن مفاهیم هم نشین و متقابل ماده طاقه مورد مطالعه قرار خواهد گرفت. رویکرد گزینش مفاهیم هم نشین، از میان واژگانی است که دارای قرابت معنایی با کلمه «طاقت» هستند. جستجوی داده های قرآنی نشان داد که واژگانی همچون «مبتلیکم، تحملنا، اصرا، بخلو، وسع و یکلف» هم نشین های اولیه ماده طاقه هستند که در مولفه های معنایی رنج، مشقت و سختی اشتراک دارند. در مرحله ثانویه، هر کدام از این 6 کلمه که ضمن قرابت معنایی با «طاقه» هم نشین بودند، در برخی آیات با واژگانی هم نشین شده اند که خود در دایره مولفه های معنایی طاقت قرار می گیرند. سپس با استفاده از مولفه تقابل معنایی به تبیین چهار ماده «یسر، خفف، رفق و هون» پرداخته شد و برآیند مفاهیم این 4 ماده آسانی، راحتی و سبکی است که ضمن تقابل با معنای مشقت و سختی در طاقت، سبب اطمینان به دخالت قیود مذکور در کنار توانایی در معنای طاقت خواهند بود. لازم به ذکر است نوشتار حاضر با استفاده از منابع کتابخانه ای و روش توصیفی_تحلیلی به رشته تحریر درآمده است.
    کلید واژگان: معناشناسی, محور هم نشینی, طاقه, تقابل معنایی
    Mahdi Ebadi *, Mohammad Moghtari
    The simultaneity approach of semantics is an attempt to represent the vocabulary of Quranic concepts. Because words in the Qur'an reveal their true meaning from the sum of intertextual connections in the form of a semantic network. The purpose of this article is to first examine the root of the word "taqah" in the word and its uses in the Qur'an. After that, the adjacent and mutual concepts of the taqah material will be studied. The approach of selecting cognate concepts is among words that have a semantic affinity with the word taqe. The search of Quranic data showed that words such as; Mobtilikam, Tohmalna, Asra', Bakhlo, Vasa and Iklof are the primary companions of the subject of taqah, which share the semantic components of suffering, hardship and difficulty. In the secondary stage, each of these 6 words, which had a semantic affinity with taqah, have been paired with words in some verses that are included in the semantic components of zakat. Then, by using the component of semantic contrast, the explanation of the four articles Yasir, Abbreviation, Rafq and Hun was discussed and the result of the concepts of these 4 articles is ease, comfort and lightness, which, while contrasting with the meaning of difficulty and difficulty in strength, ensures the involvement of the mentioned restrictions in addition to Ability will mean endurance. It should be noted that this article was written using library resources and descriptive-analytical method.
    Keywords: semantics, coexistence axis, ARCH, semantic opposition
  • مهدی عبادی*، محمد مختاری

    در آیه 184 سوره بقره با توجه به عبارت «وعلی الذین یطیقونه فدیه طعام مسکین»، شبهه جواز روزه گرفتن یا طعام دادن به مساکین برای مکلف قادر مطرح شده است. برخی مدعی اند که کلمه «یطیقونه» به معنای کسانی است که توانایی روزه گرفتن دارند و خداوند حتی به افراد قادر نیز اجازه داده است که چنانچه تمایل به روزه گرفتن نداشتند، می توانند به جای آن مساکین را اطعام نمایند. آنان شاهد بر ادعای خویش را روایاتی قرار داده اند که معصومانM هر جا ماده «إطاقه» را به کار برده و معنای عجز و ناتوانی را اراده کرده اند، حرف نفیی به همراه آن آورده اند. بر اساس یافته های این جستار که با استفاده از منابع کتابخانه ای و به روش تحلیلی توصیفی به رشته تحریر درآمده است، درست است که «یطیقونه» معنای توانایی دارد، اما افزون بر قدرت، قید مشقت و سختی بیش از اندازه که موجب عسر و حرج می شود، در دل آن وجود دارد. تبیین معنای مشقت در کنار توانایی در «یطیقونه» با استفاده از تحلیل همان روایات و سیاق آیات 183 و 286 بقره امکان پذیر است. بنابراین همه کسانی که با دشواری فراوان، توانایی بر روزه گرفتن داشته باشند، معذور خواهند بود و روزه بر آنان واجب نیست.

    کلید واژگان: یطیقونه, مکلف قادر, روزه, مشقت
    Mahdi Ebadi *, mohammad moghtari

    In verse 184 of Surah (chapter) Al-Baqarah (Arabic: البقره, lit. The Heifer or The Cow), according to the phrase: “And those who are not able to do it may effect a redemption by feeding an indigent person” (Arabic: وعلی الذین یطیقونه فدیه طعام مسکین), the suspicion of the permit of fasting or feeding the indigent people for the mukallaf (obligee, obligator) has been raised. Some people claim that the word (those who are not able to do it, Arabic: یطیقونه) means those who are able to fast, and Allah has decreed that even for able-bodied (capable) people, if they do not want to fast, they can feed the poor indigent people. They have given evidence for their claim as narrations in which the infallibles (al-Maʿṣūmīn, Arabic: المعصومین), wherever they have used the capability root (Arabic: إطاقه) and have chosen the meaning of inability and powerlessness, have brought a negative word with it. According to the research findings, it is true that (those who are not able to do it, Arabic: یطیقونه) means ability, but in addition to power, there is qualification extreme hardship and hardship in its existence, which causes distress and constriction (Arabic: عسر و حرج). Explaining the meaning of hardship along with ability in (those who are not able to do it, Arabic: یطیقونه) is possible by analyzing the same narrations and order of verses 183 and 286 of Surah (chapter) Al-Baqarah. Therefore, all those who are able to fast with great difficulty will be excused and fasting is not obligatory on them. The present article has been written using library resources and analytical-descriptive method.

    Keywords: Fasting, Capable mukallaf, Those who are not able to do it, Feeding an indigent person
  • محمد مختاری، سید مرتضی جوادی راد*، محسن کلاهدوزان
    زمینه و هدف

    نیوپلاسم تیرویید، سرطان رایج سیستم درون ریز است و شناخت رفتارشناسی آن می تواند در نحوه درمان موثر باشد. از طرفی تکنیک FNA، از دقت کافی برخوردار نیست و بنابراین یافتن مارکری زیستی مختص نیوپلاسم تیرویید، بسیار مورد توجه است. این مطالعه به منظور امکان استفاده از ژن NKX2-1 به عنوان نشانگر تمایز یافتگی کارسینوم پاپیلاری تیرویید انجام شد.

    روش بررسی

    در این مطالعه مورد شاهدی از مراجعین به بیمارستان های الزهراء و سینا شهر اصفهان برای تیروییدکتومی، تعداد 17 نمونه بافت تازه کارسینوم پاپیلاری تیرویید (Papillary Thyroid Carcinoma: PTC) و 20 نمونه بافت سالم مجاور تومور طی مدت 8 ماه جمع آوری شد. استخراج RNA و به دنبال آن ساخت cDNA انجام شد. بیان ژن NKX2-1 به کمک پرایمرهای اختصاصی (تقاطع اگزون و گسترش اینترون) و به روش RT-qPCR انجام شد.

    یافته ها

     ارزیابی کیفیت و کمیت RNA های استخراج شده، دست نخورده بودن آنها و مناسب بودن برای ساخت cDNA را نشان داد. بررسی منحنی ذوب، نشان دهنده تکثیر اختصاصی ژن NKX2-1 بود. تفاوت بیان mRNA ژن NKX2-1 بین بافت PTC و و بافت سالم مجاور 0.947 و از نظر آماری غیرمعنی دار بود.

    نتیجه گیری

     عدم تفاوت بیان ژن NKX2-1 بین بافت سالم مجاور تومور و بافت تومور PTC نشان می دهد که تومورهای PTC از نوع تمایزیافته هستند.

    کلید واژگان: کارسینوم پاپیلاری تیروئید, تمایز سلولی, NKX2-1
    Mohammad Mokhtari, Seyed Morteza Javadirad*, Mohsen Kolahdouzan
    Background and Objective

    Thyroid cancer is a common cancer of the endocrine system, and knowing the etiology can be effective in its treating. On the other hand, the FNA technique is not accurate enough, so finding a biomarker for thyroid cancer is of importance. This study was done to evaluate the NKX2-1 gene as indicator of differentiation of papillary thyroid carcinoma (PTC).

    Methods

    In this case-control study, 17 fresh PTC tissue samples and 20 adjacent-healthy tissues were collected during thyroidectomy in Isfahan, Iran. RNA extraction was followed by cDNA synthesis. The expression of the NKX2-1 gene was performed using specific primers (exon-junction and intron spanning) using the RT-qPCR method.

    Results

    An examination of the quality and quantity of extracted RNAs showed that they were intact and suitable for making cDNA. Examination of the melting curve showed a specific amplification of the NKX2-1 gene. The difference in expression of the NKX2-1 gene between PTC and healthy-adjacent tissues was 0.947.

    Conclusion

    No difference in the expression of the NKX2-1 gene between the healthy tissue adjacent to the tumor and the tissue of the PTC tumor indicates that the PTC tumors were differentiated.

    Keywords: Papillary Thyroid Cancer, Cell Differentiation, NKX2-1
  • محمد مختاری، ابوتراب علیرضایی*، حسن جوانشیر، محمود مدیری
    در این تحقیق به مدل سازی جهت طراحی شبکه پویای زنجیره تامین کالای سیمانی برای کاهش کمبود بعد از بحران پرداخته شده است.پارامتر زمان یکی از مهمترین پارامترها بدلیل فسادپذیری محصولات سیمانی و همچنین نیاز به تامین تقاضا در زمان مشخص است که در این تحقیق به مدل سازی این پارامتر در شرایط عادی و بعد از بروز بحران پرداخته شده است. حادثه‏دیدگان بلایا از اولویت متفاوتی نسبت به هم برای تامین تقاضا برخوردار هستند که در این مدل علاوه بر مدل سازی این موضوع استفاده از اقلام جایگزین یا مشابه نیز در نظر گرفته شده است. از برنامه ریزی استوار جهت ایجاد تصمیمات استوار به دلیل حساس بودن تامین تقاضا استفاده گردیده است. برای حل مدل در ابعاد بزرگ تر از الگوریتم های فرا ابتکاری ژنتیک، بهینه سازی ازدحام ذرات و تبرید شبیه سازی استفاده شده که بنا بر نتایج حاصله از اجرای الگوریتم ها برای ابعاد مختلف، الگوریتم ژنتیک از کیفیت بیشتری برخوردار است. با توجه به اهمیت پیش بینی تقاضا در دوره برنامه ریزی در این تحقیق از روش شبکه عصبی فازی تطبیقی برای پیش بینی تقاضا استفاده شده است که FCM بهترین الگوریتم شناسایی الگو و تطبیق پذیری شناخته شده است.
    کلید واژگان: طراحی شبکه زنجیره تامین, پویا, استوار, جهانی, عدم قطعیت
    Mohammad Mokhtari, Aboutorab Alirezaei *, Hassan Javanshir, Mahmoud Modiri
    For this purpose, in this study, modeling is designed to design a dynamic cement supply chain network to reduce post-crisis shortage. The facilities used in the model of this study are of the two types of temporary and permanent ones that are used to meet the severe demand created after the crisis. Time parameter One of the most important parameters is due to the cavitation of cement products and also the need to meet demand at specified time. In this research, this parameter is modeled in normal and post crisis situations. Disaster victims have a different preference for meeting demand. In addition to modeling this issue, alternative or similar items are also considered. Sustainable planning has been used to make sound decisions because of the demand-side sensitivity. Genetic algorithms, particle swarm optimization, and simulation refrigeration have been used to solve larger-scale models of the algorithm. According to the results, the algorithm is of better quality than the algorithms for different dimensions. Due to the importance of demand forecasting during the planning period in this study, the adaptive fuzzy neural network method is used for forecasting demand which FCM is the best known pattern recognition and adaptability algorithm.
    Keywords: Supply chain network design, Dynamic, robust, global, Uncertainty
  • محمد مختاری، ابوتراب علیرضایی*، حسن جوانشیر، محمود مدیری
    به حداقل رسیدن هزینه های زنجیره تامین به عنوان یکی از مسایل ضروری در فعالیت های مرتبط با پشتیبانی از جمله سیستم های برنامه ریزی مالی،فعالیت های مربوط به بازاریابی و فروش،قیمت تمام شده محصولات به چگونگی مدیریت زنجیره تامین مجموعه ای از روش هایی که برای یکپارچه سازی موثر تامین کنندگان، تولیدکنندگان، انبارها و فروشگاه ها به کار می رود،بستگی دارد تا هزینه های کل زنجیره تامین به حداقل برسد و همچنین نیاز مشتریان با سطح خدمت رسانی بالایی برآورده شود.در این مقاله به منظور برنامه ریزی و طراحی شبکه زنجیره تامین پویا در شرایط عدم قطعیت از ابزار پیش بینی با استفاده از شبکه عصبی مصنوعی پرداخته شده است.هدف پژوهش یکی از مهمترین موارد رعایت شده در این تحقیق استفاده از متدولوژی های هوش مصنوعی مانند Grid Clustering, Subtractive Partitioning, FCM به منظور کشف الگوها و روابط بنیادی و تکنیکال موجود در داده های تاریخی استفاده شده است. برای این کار به ارایه یک شبکه عصبی مصنوعی چند لایه فازی استنتاجی مبتنی برزنتیک جهت جلوگیری از غیرتوجیه پذیری فنی و اقتصادی حل و اجرا پرداخته شده است. مدل پایه این مقاله که توسط محقق ارایه شده است به برنامه ریزی استوار و چند دوره ای برای حالت چند محصولی در شرایط عدم قطعیت می باشد.
    کلید واژگان: سیستم پشتیبان تصمیم, پیش بینی, طراحی شبکه, استوار, عدم قطعیت
    Mohammad Mokhtari, Aboutorab Alirezaei *, Hassan Javanshir, Mahmoud Modiri
    Minimize supply chain costs as one of the essential issues in support activities such as financial planning systems,How to manage supply chain A set of ways to integrate Effective suppliers, manufacturers, warehouses and stores used to minimize total supply chain costs and meet customer service needs with a high level of service. In this study, the design of a robust cement supply chain dynamic network model was designed to reduce supply chain management costs after a crisis. Principal and efficient design of cement grid infrastructures, given the strong demand fluctuations at different times of the year, can significantly reduce financial costs on the one hand and reduce the potential for high-speed, high-cost corruption by correct prediction. Other leads.From the following tool The nose has been analyzed using artificial neural networks. The purpose of this study is to use artificial intelligence methodologies such as Grid Clustering, Subtractive Partitioning, FCM to explore fundamental and technical patterns and relationships in historical data. Used. To this end, a genetically-based inference fuzzy multilayer fuzzy neural network is introduced to prevent technical and economic unpredictability. The basic model of this paper presented by the researcher is a robust and multi-periodic planning for multi-product state under uncertainty.
    Keywords: Decision support system, forecasting, Network design, Robustness, Uncertainty
  • محمد مختاری، سید احمد علوی، لیلا مهشادنیا*

    حوضه های فروافتاده آران-سراجه بین گسل های کوشک نصرت و سامانه ایندس - قم -خورآباد- کاشان (گسل قم-زفره) قرار گرفته است. وجود ضخامت بالای رسوبات، شناسایی ساختارهای درون حوضه ای را دشوار ساخته است. برای شناسایی عناصر ساختاری فعال و سازوکار تشکیل این حوضه ها از تلفیق شاخص های ژئومورفیک و تفسیر خطوط لرزه ای بازتابی استفاده شد. شواهد موجود در خطوط لرزه ای مراحل اصلی دگرریختی درون حوضه ای، نشانگر حضور میدان تنش کششی محلی است. ساختارهای این مرحله شامل چین های کششی-چرخشی و گسلش نرمال است که در نتیجه آن حوضه های رسوبی عمیق و نهشته شدن سازندهای سرخ زیرین و بالایی است. با ادامه دگرریختی، وارونگی مثبت و فشاری جایگزین شده است. در این مطالعه فعالیت برخی از گسل های نرمال و مرزی و چین های کششی به صورت فشاری تایید گردید. ساختارهای جوانتر این مرحله شامل پس راندگی ها، پیش راندگی ها، ساختارهای میانبر و ساختارهای بالاآمدگی است که همگی نشان دهنده معکوس شدگی زمین ساختی حوضه های کششی اولیه است. بخش های فعال فشاری حوضه بر اساس شاخص های ژئومورفیک، شامل فرادیواره راندگی ساوه و خم فشاری واقع در پایانه جنوب خاوری گسل ایندس است. همچنین فشردگی حوضه ها و فعالیت گسل های راندگی رشدی کف حوضه ، سبب تشکیل ساختار های بالا رانشی در مرکز هر سه حوضه شده است. دگرریختی در این حوضه ها در حال حاضر به صورت ترافشاری است.

    کلید واژگان: تکتونیک فعال, وارونگی مثبت, حوضه های کششی, شمال باختر ایران مرکزی
    Mohammad Mokhtari, S.Ahmad Alavi, Leila Mahshadnia*

    The depressed basins of northwest central Iran are located in the structural Step and between Soltanieh-Ipac-Koshk-e-Nosrat and Qom –Zefreh system (the Indes - Qom –Khurabad faults). The main process of deformation within the basin with extension and compression of specific structures are comparable and verifiable using experimental models. The extensional structures include roll-over folds and normal faults, resulting in deep sedimentary basins during deposition of the lower and upper red formations. The younger structures, includes back-thrusts and for-thrusts, shortcut, and pop up structures represents the reversal of tectonic of primary extensional basin. These sedimentary basins have been created in relation to the growth faults and hanging wall blocks So In the presence of roll-over fold and antithetic and synthetic faults therefore are suitable for entrapment of hydrocarbons during migration. The active structural features have been identified using combination of geomorphic characteristic and seismic reflection data. Accordingly, none of the old normal faults in the Saveh- Qom and Aran basin show at the present any extensional movement and the fault activity of boundary faults and extensional folding are compressional. The active parts are: hanging wall of Saveh, restraining bending at the end of Indes fault that has stream Length-Gradient (SL) index and high value hypsometric index (Hi). The central part of Saveh-Qom and Aran basin, although show high Hi but the SL is low. This situation is due to the moderating effects of the thick lower and upper red formations and evaporative layer within the basin. In the Aran basin due to incomplete coverage of seismic lines the absence of normal faults cannot be definitively confirmed. However, the center of Aran basin as of Qom-Saveh formed push up which marks the compression of this basin and also activity of reverse and thrust faults. Based on the existing surface and subsurface data set, active deformation in this area now is transpression basin and the interior domains are in the uplift.

    Keywords: Active tectonic, Positive Inversion, Extensional Basin, Northwest Central Iran
  • اولویت بندی درجه توسعه یافتگی شهر های جدید استان تهران (پرند ، پردیس،اندیشه، هشتگرد) به روش تاکسونومی
    محمد مختاری*، عبدالله هندیانی

    توسعه و کاهش نابرابریهای منطقهای از موضوعات مهم در کشورهای در حال توسعه محسوب میشود . عدم توازن در جریان توسعه بین مناطق مختلف موجب ایجاد شکاف و تشدید نابرابری منطقهای میشود که خود مانعی در مسیر توسعه است. هدف این تحقیق، مطالعه و بررسی وضعیت توسعه یافتگی شهرهای جدید تهران)پردیس، پرند، هشتگرد و اندیشه(بر اساس شاخصهای آموزشی ، بهداشتی و زیرساخت با استفاده از روش تاکسونومی عددی می باشد و به عنوان ابزار سنجش درجه توسعه یافتگی مورد توجه قرار گرفته است. تحقیق حاضر به لحاظ هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی – تحلیلی است .در این پژوهش، با استفاده از 7 شاخص آموزشی، 6 شاخص بهداشتی و 5 شاخص زیرساخت به تعیین درجه توسعه یافتگی در سطح شهرهای جدید تهران پراخته شد. روش گردآوری اطالعات از نوع کتابخانهای و پیمایشی بوده که از درگاه مرکز آمار ایران و سایتهای رسمی سازمانهاجمعآوری گردیدو با استفاده از تکنیک تاکسونومی عددی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج این پژوهش نشان میدهد؛ بر اساس متغیرهای مرتبط با این شاخصها پردیس در رتبه اول توسعه یافتگی، هشتگرد و اندیشه در رتبه دوم و شهر جدید پرند در رتبه سوم توسعه یافتگی قرار گرفتند. بر اساس یافته ها شهرهای کمتر برخوردار باید در اولویت برنامه های توسعهای دولت قرار گیرد. تخصیص منابع به بخش آموزش ، بهداشت و زیر ساخت ها، میتواند نابرابری و شکاف بین شهرها را کاهش دهد

    کلید واژگان: توسعه یافتگی, شهرهای جدید, تاکسونومی عددی
  • بهاره فریدونی، محمد مختاری *
    بررسی سه بعدی پارامترهای پتروفیزیکی مخازن هیدروکربوری مانند تخلخل و تراوایی به عنوان ابزاری کارآمد و موثر جهت مطالعه جامع مخازن و همچنین مدیریت مخزن قلمداد میشود. در این مطالعه که بر روی یکی از میادین نفتی جنوب غربی ایران صورت گرفته است، هدف شبیه سازی پارامترهای پتروفیزیکی تخلخل موثر و تراوایی با روش شبیه سازی گوسی متوالی توام در بخش مخزنی خطیا می باشد. با این شبیه سازی می توان یک مدل سه بعدی از تغییر پارامترهای پتروفیزیکی مخزن ارائه کرد که برای شبیه سازی جریان سیال و شناسایی مناطق مستعد با کیفیت مخزنی بالاتر حائز اهمیت می باشد. برای این منظور از نگارهای تخلخل موثر و تراوایی هفت حلقه چاه به همراه داده لرزه ای سه بعدی و نتایج وارون سازی لرزه ای صورت گرفته، استفاده شده است. پس از شبکه بندی مخزن و ایجاد مدل ساختمانی، داده های پتروفیزیکی بزرگ مقیاس شده وارد مدل و سلول مربوط به خود شده است. برای توزیع سه بعدی پارامتر تخلخل موثر، با توجه به ارتباط تخلخل موثر و نشانگر مقاومت صوتی حاصل از وارون سازی لرزه ای، داده لرزه ای سه بعدی و نگار تخلخل موثر بزرگ مقیاس شده در حکم داده اولیه و نشانگر مقاومت صوتی حاصل از وارون سازی لرزه ای به عنوان داده ثانویه در شبیه سازی گوسی متوالی توام وارد شده اند. برای شبیه سازی تراوایی نیز با توجه به ارتباط خوب مدل تخلخل موثر حاصل از شبیه سازی با نگار تراوایی، از تخلخل موثر شبیه سازی شده به عنوان داده ثانویه و از نگار تروایی بزرگ مقیاس شده و داده لرزه ای به عنوان داده اولیه استفاده شده است. نتایج حاصل از اعتبارسنجی حاکی از صحت مطالعه حاضر و کارآمد بودن روش شبیه سازی گوسی متوالی توام در مدل سازی تخلخل موثر و تراوایی در این مخزن می باشد.
    کلید واژگان: تخلخل مژثر, تراوایی, شبیه سازی گوسی متوالی توام, اعتبارسنجی
    Bahareh Fereidooni, Mohammad Mokhtari *
    Three-dimensional study of petrophysical parameters of hydrocarbon reservoirs such as porosity and permeability is considered as an efficient and effective tool for comprehensive study of reservoirs as well as reservoir management. In this study, which was carried out on one of the oil fields in the southwest of Iran, the aim is to simulate the petrophysical parameters of effective porosity and permeability by using Co-Sequential Gaussian Simulation in part of Khatiyah reservoir. With this simulation, a three-dimensional model of petrophysical reservoir parameters can be presented which is important for simulating fluid flow and identifying areas that are prone with higher reservoir quality. For this purpose, effective porosity and permeability logs of seven wells with 3D seismic data and seismic inversion results have been used. After reservoir gridding and creating a structural model, up scaled petrophysical data has entered to model and its own cell. For three-dimensional distribution of effective porosity parameter, due to the correlation of effective porosity and acoustic impedance attribute of seismic inversion, 3D seismic data and up scaled effective porosity logs as the initial data and acoustic impedance attribute of seismic inversion as secondary data have entered in Sequential Gaussian Simulation. In order to simulate permeability, due to the good correlation between effective porosity simulation model and permeability log, simulated porosity as a secondary data and up scaled permeability and 3D seismic data as secondary data have been used. The results of validation indicate the accuracy of the present study and the efficiency of Sequential Gaussian Simulation method in effective porosity and permeability modeling in this reservoir.
    Keywords: Effective porosity, Permeability, Co-Sequential Gaussian Simulation, Validation
  • زاده ی اضطراب جهان

    مترجم: محمد مختاری
  • رضا علی پور *، سید احمد علوی، محمدرضا قاسمی، محمد مختاری، علیرضا گلال زاده
    بخش زیادی از تاقدیس های نفتی ایران در فروافتادگی دزفول در جنوب باختر ایران و در کمربند چین خورده رانده زاگرس، قرار دارد. این تاقدیس ها عموما روند شمال باختری-جنوب خاوری دارند و یال جنوب باختری در آن ها پرشیب تا برگشته است. گسل های راندگی و شیب زیاد یال جنوب باختری این تاقدیس ها در بعضی موارد باعث رانده شدن تاقدیس های مجاور روی یک دیگر و تکرار توالی های چینه شناسی شده اند. منطقه بررسی شده شامل تاقدیس های آغاجاری و مارون است که در فروافتادگی دزفول قرار گرفته اند و تاقدیس آغاجاری روی مارون رانده شده است. بنابراین در این پژوهش با استفاده از نیم رخ های لرزه نگاری بازتابی هندسه ساختار راندگی تاقدیس نفتی آغاجاری روی تاقدیس نفتی مارون بررسی شده و تکرار در توالی های چینه شناسی مشخص شده است. این دو تاقدیس روند شمال باختری-جنوب خاوری دارند که در جنوب منطقه بررسی شده تاقدیس مارون در حال شکل گیری است و بیش تر دگرشکلی در تاقدیس آغاجاری متمرکز است. در بخش میانی منطقه بررسی شده تاقدیس مارون شکل گرفته، ولی راندگی ها در این بخش از تاقدیس عمل نکرده اند و بیش ترین راندگی تاقدیس آغاجاری روی مارون دیده می شود. در بخش شمالی نیز در هر دو تاقدیس یک راندگی عمیق در یال جنوبی دیده می شود. با ادامه دگرریختی راندگی بالایی از سازند گچساران به سطح رسیده و نهایتا در انتهای شمال باختری راندگی عمیق در یال جنوبی و یک پس راندگی از راندگی عمقی اصلی هر دو تاقدیس منشعب شده است. البته در تاقدیس مارون با ادامه دگرریختی یک راندگی بالایی از سازند گچساران به سطح رسیده است که در تاقدیس آغاجاری دیده نمی شود و نشان می دهد تاقدیس مارون در عمق کم تری قرار دارد.
    کلید واژگان: آغاجاری, مارون, زاگرس, فروافتادگی دزفول, نیم رخ بازتاب لرزه ای
    R. Alipoor *, A. Alavi, M.R. Ghassemi, M. Mokhtari, A.R. Golalzadeh
    Majority of Iran’s anticline oil traps located in the Dezful Embayment in southwest of Iran and Zagros Fold and Thrust belt. These anticlines mostly have NW-SE trend and their southern limb have a steep to returned dip. In some cases, thrust faults and steep south west limb of anticlines caused thrusting of adjacent anticlines on the others and repetition of sequence stratigraphy. The study area covered by Aghajari and Marun anticlines in Dezful embayment and the Aghajari anticline is thrusting on the Marun. In this research, structural geometry of thrusting of Aghajari anticline on the Marun anticline were studied based on seismic reflection data and specified the repetition of sequence stratigraphy. These two anticlines have a NW–SE trends and the Marun anticline is developing in the south of the study area, and most of deformation is concentrated in Aghajari anticline. The Marun anticline formed in the middle of the study area without thrusting, while maximum amount of thrusting of Aghajari anticline on the Marun anticline occurred in this area. There is a shallow thrust in the south limb of two anticlines in the northern part and an upper thrust from Gachsaran formation exposed from progressive deformation. Finally, a shallow thrust propagates to surface in the end of NW parts and back thrusts separate from main shallow thrust. But unlike Aghajari anticline, an upper thrust from Gachsaran formation propagates to surface with continuation of deformation in the Marun anticline showing low depth of the Marun anticline.
    Keywords: Aghajari, Marun, Zagros, Dezful embayment, Seismic reflection data
  • تحلیل هندسی چین خوردگی مرتبط با گسلش، مطالعه موردی: تاقدیس کاسه ماست، جنوب منطقه لرستان
    حسین حاجی علی بیگی *، سید احمد علوی، جمشید افتخار نژاد، محمد مختاری، محمدحسین آدابی
    تاقدیس کاسه ماست از جمله تاقدیس های کوچک مقیاس جنوب منطقه لرستان است که در کمربند چین خورده-رانده زاگرس واقع شده است. این تاقدیس در حاشیه گسل جبهه کوهستانی قرار دارد. گسل جبهه کوهستانی به عنوان یک جبهه توپوگرافیک شناخته شده و کمربند چین خورده-رانده زاگرس را به چندین منطقه شامل ایذه، فارس، لرستان و فروافتادگی دزفول تقسیم می کند. منطقه گسلی بالارود که به صورت یک گسل رانده مدفون فعال بخشی از گسل جبهه کوهستانی است، در حد فاصل منطقه لرستان (جنوب) و منطقه فروافتادگی دزفول (شمال) قرار دارد. این منطقه گسلی با عبور از حاشیه جنوبی تاقدیس کاسه ماست، این تاقدیس و تاقدیس های همجوار را تحت تاثیر عملکرد خود قرار داده است. برداشت های صحرایی و انجام تجزیه و تحلیل پارامترهای هندسی تاقدیس کاسه ماست نشان می دهد که این تاقدیس با محور دارای روند متغیر، یک چین نامتقارن، غیر استوانه ای، غیر هارمونیک، با همگرایی به سوی جنوب باختر است. این تاقدیس در زیررده 1C طبقه بندی رمزی قرار می گیرد. برای تعیین سبک یا هندسه آن از نظر فشردگی واژه باز و با توجه به نسبت ابعادی محاسبه شده واژه پهن و برای توصیف خمیدگی نسبی واژه نیمه گرد شده پیشنهاد می گردد. همچنین این تاقدیس با مدل های هندسی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. بر این اساس مقدار شیب و موقعیت سطح راندگی مدفون، مسیر حرکت و جابه جایی صورت گرفته بر روی منطقه گسلی بالارود از طریق مطالعه مشخصات هندسی این تاقدیس پیش بینی شده است. مقایسه برش عرضی تهیه شده برای تاقدیس کاسه ماست با انواع مدل های ارائه شده برای چین های مرتبط با گسلش، نشان می دهد که تاقدیس را می توان به عنوان نمونه ای از چین های جدایشی نامتقارن (Asymmetrical Detachment Fold) که متاثر از عملکرد منطقه گسلی بالارود است، پیشنهاد نمود. در این صورت این احتمال وجود دارد که تاقدیس در مراحل اولیه و شرایط آغاز تشکیل یک چین جدایشی قرار داشته باشد. این در حالی است که سازوکار چین خوردگی تاقدیس های همجوار (از جمله تاقدیس های سیاه کوه و چناره) از نوع چین خوردگی انتشار گسلی است. احتمالا تغییر سازوکار چین خوردگی از چین خوردگی جدایشی، در تاقدیس کاسه ماست به چین خوردگی انتشار گسلی در تاقدیس های همجوار (از جمله سیاه کوه و چناره) را می توان به عواملی همچون: چگونگی عملکرد راندگی، محل قرار گرفتن تاقدیس کاسه ماست در کمربند چین خورده-رانده زاگرس، فاصله تاقدیس نسبت به منطقه گسلی بالارود و قابلیت تبدیل سازوکار چین خوردگی سه گانه مرتبط با گسلش به یکدیگر، نسبت داد.
    کلید واژگان: تاقدیس کاسه ماست, چین خوردگی مرتبط با گسلش, کمربند چین خورده, رانده زاگرس, منطقه گسلی بالارود
    The Geometric Analysis of the Fault-Related Folding, A Case Study: Kaseh Mast Anticline, the South of the Lurestan Zone
    H. Hajialibeigi*, S. A. Alavi, J. Eftekharnezhad, M. Mokhtari, M. H. Adabi
    The Kaseh Mast anticline located in the south of the Lurestan zone, is one of the small scale anticlines in the Lurestan (in north) and the Dezful Embayment (in south) zones in the Zagros fold-thrust belt. This anticline and the adjacent anticlines are affected by the Balarud blind thrust fault zone, which is a part of the Mountain Front Fault. The Mountain Front Fault is a major topographic front that be traced along the Zagros fold-thrust belt in the Izeh, Fars, Lurestan and Dezful Embayment. The field observations and geometric analysis indicated that the axial trend of the Kaseh Mast anticline has been changed and shows asymmetrical, noncylindrical and disharmonic fold, with vergence to southwest. The class of folding is 1C subclass of Ramsay›s classification. To determine the geometry of the fold the termsof open for tightness, wide for aspect ratio and subrounded for relative curvature are suggested. In addition, this anticline is analyzed by using of geometrical models. Basically, this model allows quantitatively predicting the Balarud blind thrust fault zone trajectory and displacement from the geometric characteristics of this anticline. The comparison of the anticline with the theoretical fault-related folding models suggests the Kaseh Mast anticline as an Asymmetrical Detachment Fold that is affected by the Balarud fault zone. It is probablethat the folding process of the Kaseh Mast anticline is in early states of the formation of a detachment fold. However, the folding mechanism of the adjacent anticlines is fault-propagation folding. The changing of the folding mechanisms of this anticline and the adjacent anticlines from detachment (in Kaseh Mast anticline) to fault-propagation folding (in the Siah Kuh and Chenareh anticlines) is probably referred to several parameters. These include the effect of thrust, the position of the Kaseh Mast anticline in Zagros fold-thrust belt, the distance of the anticlines related to the Balarud fault zone and the potentiality of the changing of the folding mechanisms of triple fault-related folding to each other.
    Keywords: Kaseh Mast anticline, Fault, related folding, Zagros fold, thrust belt, Balarud Fault Zone
  • تعبیر و تفسیر و وارونه سازی داده های لرزه نگاری شبه سه بعدی در میدان نفتی فردوسی
    محمدرضا اصغری، محمد مختاری، مهران آرین*، محمدرضا ونکی
    مطالعه بر روی میدان نفتی فردوسی در خلیج فارس انجام شده است مطالعات زمین شناسی نشان می دهد این میدان نفتی در امتداد دامنه شمالی سپر عربستان قرار گرفته است که شکل ساختمانی توسط توده نمکی به وجود آمده است. مخزن اصلی نفتی این میدان، سازند فهلیان می باشد. به منظور انجام تعبیر و تفسیر در این میدان ابتدا با استفاده از نمودارهای صوتی و چگالی، موجک مصنوعی تهیه و با موج حاصل از لرزه نگاری شبه سه بعدی در نرم افزار مقایسه شد. سپس سر سازندها مشخص شده و نقشه های زمانی و عمقی تهیه گردید. پس از آن، به وسیله نمودار پاگیری صوتی شبه حجمی با روش وارون لرزه ای تهیه شد. لازم به ذکر است نشانگرهای لرزه ای کمک شایانی در جهت برآورد خواص مخزنی سازندهای مورد مطالعه می نماید. در نتیجه علاوه بر آن با استفاده از نشانگرها، ساختارهای چینه ای (کانال) و شکستگی ها در این مطالعه تشخیص داده شد که برای توسعه این میدان و کاهش هزینه حفاری حائز اهمیت می باشد.
    کلید واژگان: تفسیر لرزه نگاری, وارون لرزه ای, ساختارهای چینه ای, موجک مصنوعی, نشانگرها, نمودار پاگیری صوتی
    Pseudo 3D Seismic Data Interpretation and Inversion In Ferdowsi Oil Field, Persian Gulf
    M. R. Asghari*, M. Moktari, M. Arian, M. R. Vanaki
    This study has been done on “Ferdowsi” oil field, which is located on Persian Gulf. The geological studies show that the north slope of the field is situated along the Arabian shield in which its structure has been affected by the salt mass. The Fahliyan formation is the main reservoir in the field. In order to interpret seismic data, firstly by using sonic and density logs, synthetic wavelet was constructed and compared to pseudo 3D seismic data using software. Then, formation tops were picked, and time and depth maps were prepared. Acoustic Impedance pseudo 3D volumes were performed by preparing seismic inversion. It is to note that seismic attributes help greatly to estimate reservoir properties oftarget formation and it is useful in better identifying the reservoir and drilling wells with reduced cost impact. In addition, in this study, faults and stratigraphic features (such as channel) were recognized by seismic attributes that is important for development of the field.
    Keywords: Seismic Interpretation, Seismic Inversion, Stratigraphic features, Synthetic wavelet, Attributes, Acoustic Impedance
  • یارانه ای که بود
    محمد مختاری
نمایش عناوین بیشتر...
سامانه نویسندگان
  • دکتر علی محمد مختاری
    دکتر علی محمد مختاری
    استادیار گروه اپیدمیولوژی و آمار زیستی، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی گناباد، ، ایران
  • محمد مختاری
    محمد مختاری

اطلاعات نویسنده(گان) توسط ایشان ثبت و تکمیل شده‌است. برای مشاهده مشخصات و فهرست همه مطالب، صفحه رزومه ایشان را ببینید.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال