به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

محمد مهدی کوشیار

  • حمیده ناقدی باغدار*، محمد مهدی کوشیار، شکوه سادات حامدی، زهره فیض آبادی، حمیدرضا قربانزاده، مجید جعفری نژاد
    زمینه و هدف

    پورپورای ترومبوسیتوپنی ایدیوپاتیک (ITP) یک اختلال اتوایمون است که با کاهش تعداد پلاکت ها، ولی نتایج طبیعی مغز استخوان و فقدان علل خاصی از ترومبوسیتوپنی مشخص می شود. کورتیکوستروییدها خط اول درمان بوده و روش های پرهزینه و دارای عوارض مانند اسپلنکتومی یا عوامل سرکوب کننده ایمنی به عنوان خط دوم درمان استفاده می شود. یونجه گیاهی با طبیعت گرم است که حکمای طب ایرانی از هزاران سال پیش از آن به عنوان یک خوراکی خون ساز استفاده می کردند و مصرف توام این گیاه با داروهای ضد انعقاد باعث کاهش اثربخشی آن ها می گردد. هدف از این مطالعه بررسی اثربخشی شربت یونجه بر تعداد پلاکت بیماران مبتلا به ITP بود.

    مواد و روش ها: 

    این کارآزمایی بالینی تصادفی، دوسوکور در کلینیک هماتولوژی بیمارستان امام رضا مشهد انجام شد. تعداد 40 بیمار به صورت تصادفی و مساوی در دو گروه دارو و دارونما قرار گرفته و به مدت 15 روز، شربت یونجه یا دارونما پنج سی سی هر هشت ساعت دریافت کردند. آزمایشات مورد سنجش شامل شمارش پلاکت سطح لام، CBC و BT بود. روش آماری مورد استفاده، آنالیز تی جفت شده و آنالیز تی مستقل بود.

    یافته ها:

    نتایج نشان داد ابتدا دو گروه در بررسی های آزمایشگاهی اختلاف معناداری نداشتند، ولی پس از مداخله از نظر میانگین تعداد پلاکت و BT اختلاف دو گروه معنادار شد (به ترتیب p=0.013 و p=0.018).

    نتیجه گیری:

    استفاده از گیاه ارزان و در دسترس یونجه می تواند در بهبود پلاکت بیماران مبتلا به ITP موثر باشد.

    کلید واژگان: پورپورای ترومبوسیتوپنی ایدیوپاتیک, طب سنتی ایرانی, یونجه, مدیکاگو ساتیوا
    Hamideh Naghedi Baghdar*, MohammadMahdi Koushyar, Shokouh Sadat Hamedi, Zohre Feyzabadi, HamidReza Ghorbanzade, Majid Jafarinejad
    Background and Aim

    Idiopathic thrombocytopenic purpura (ITP) is an autoimmune disorder characterized by decreasing platelet count with the normal bone marrow and the absence of specific causes of thrombocytopenia. Corticosteroids are the first line of treatment and costly and complicated methods, such as splenectomy or immunosuppressive agents, are used as the second line of treatment. Alfalfa with scientific name of Medicago Sativa has warm temperament that traditional physicians have used as haemapoietic food from thousands years ago and its use with anticoagulants reduces their effectiveness. The aim of this study was to determine the effectiveness of alfalfa syrup on platelet count in patients with ITP.

    Materials and Methods

    This is a randomized, double-blind, placebo-controlled clinical trial that was done in Hematology Clinic Imam Reza Hospital, Mashhad, Iran. Forty patients were randomly divided into two groups of alfalfa syrup and placebo syrup. They received 5 cc of alfalfa or placebo syrup each 8 hours for 15 days. Blood samples were taken from patients before and at the end of treatment. Blood samples were taken for CBC, BT and platelet counts. The statistical method used was Paired-samples T test and independent-samples T test.

    Findings

    The results showed that there were no significant differences between the two groups in the laboratory tests at first, but after the intervention, the mean number of platelets and BT differences between the two groups was statistically significant (p=0.013 and p=0.018, respectively).

    Conclusion

    The use of a cheap and available vegetable as alfalfa can be effective in improving the platelet count in patients with ITP.

    Keywords: Idiopathic Thrombocytopenic Purpura, Traditional Persian Medicine, Alfalfa, Medicago Sativa
  • آذر فانی پاکدل، سپیده الیاسی*، محمد مهدی کوشیار، مهدی جنتی یزدان آباد، انوشه معروضی، میترا عسگریان
    عوارض جانبی دارویی یکی از مهم ترین مشکلات در بیماران بستری در بیمارستان می باشد که خصوصا در بیماران مبتلا به سرطان معمول تر و مشکل ساز تر است. هدف از مطالعه حاضر ارزیابی عوارض جانبی ناشی از شیمی درمانی در بیماران مبتلا به سرطان های معده و کولورکتال در یک بیمارستان آموزشی است.
    این مطالعه ی توصیفی از مردادماه تا دی ماه 1395 روی بیماران دریافت کننده رژیم شیمی درمانی سرطان معده و کولورکتال در بخش شیمی درمانی سرپایی بیمارستان امام رضا (ع) مشهد انجام شد. در طول دریافت شیمی درمانی هرگونه عارضه ی جانبی از لحاظ علت، شدت و قابل پیشگیری بودن ارزیابی شد.
    54 بیمار مبتلا به سرطان معده و 67 بیمار مبتلا به سرطان کولورکتال وارد مطالعه شدند. درمجموع 431 عارضه ی جانبی مشاهده شد (249 مورد سرطان معده و 182 مورد سرطان کولورکتال) که شایع ترین عوارض به ترتیب گوارشی و عصبی بود. در بیماران مبتلا به سرطان معده، عارضه تهوع و استفراغ به طور معنادار در بیماران دریافت کننده رژیم اپی روبیسین اگزالی پلاتینکپسیتابین و عارضه نوروپاتی، اسهال، درد شکمی، و ضعف عضلانی در دریافت کنندگان رژیم لوکوورین فلورواوراسیل اگزالی پلاتین شایع تر بود و در بیماران مبتلا به سرطان کولورکتال تنها عارضه ی نوروپاتی در بیماران دریافت کننده ی رژیم لوکوورین فلورواوراسیل اگزالی پلاتین-4 شایع تر بود.
    کلید واژگان: سرطان کولورکتال, سرطان معده, عوارض جانبی, شیمی درمانی
    Azar Fani Pakdel, Sepideh Elyasi*, Mohammad Mahdi Kooshiar, Mahdi Jannati Yazdan Abad, Anousheh Marouzi, Mitra Asgarian
    Introduction
    Adverse drug reactions (ADRs) are one of the most important problems in all hospitalized patients. It is especially more common and problematical in cancer chemotherapy. In this study we tried to evaluate the incidence of ADRs associated with chemotherapeutic drugs in colorectal and gastric cancer patients in a teaching hospital.
    Material and
    Methods
    A prospective observational study was carried out on patients with colorectal or gastric cancer who referred to outpatient chemotherapy unit of Imam Reza Hospital, Mashhad, Iran, between July and December 2016. The identified ADRs were assessed for causality, severity and preventability.
    Results
    Among 121 patients (67 with colorectal cancer and 54 with gastric cancer) followed during 251 and 249 chemotherapy courses respectively, in 182 and 249 courses ADRs occurred. All patients with gastric cancer experienced at least one ADR but 28.4% of patients with colorectal cancer passed their chemotherapy course without any adverse reaction. Gastrointestinal tract complication and neurologic problems were the most common ADRs in gastric and colorectal cancer patients, respectively. Nausea and vomiting was significantly more common in gastric cancer patients who received EOX regimen and also muscular weakness in patients who received FOLFOX regimen. The same correlation was found between neuropathy and FOLFOX IV regimen in patients with colorectal cancer.
    Conclusion
    Patients undergoing cancer chemotherapy have higher chances to develop ADRs. Those patients on chemotherapy should be strictly monitored for the early detection and prompt management of the ADR to prevent morbidity and mortality
    Keywords: Adverse drug reactions, Colorectal cancer, Gastric can, cer, Chemotherapy
  • امیر تاج بخش، فهیمه افضل جوان، مصطفی فاضلی، مهدی ریوندی، محمد مهدی کوشیار، محمدرضا نصیری، علیرضا پاسدار *
    سرطان پستان، رایج ترین عامل مرگ و میر ناشی از سرطان در میان زنان سرتاسر جهان می باشد. پیشگیری اولیه، با اجتناب از عوامل خطر شناخته شده و پیشگیری ثانویه، با روش های مختلف غربالگری برای شناسایی اولیه تومور و درمان به موقع، می تواند نقش موثری در کاهش آسیب های اقتصادی، اجتماعی و جلوگیری از مرگ ومیر ناشی از سرطان در خانواده ها و جامعه داشته باشد. دو فاکتور ژنتیک و محیط در پاتوژنز سرطان پستان دخیل هستند. فاکتور های متعدد ژنتیکی افزایش دهنده خطر ابتلا به سرطان پستان می توانند در گسترش سرطان پستان نقش مهمی داشته باشند. یکی از فاکتورهای مهم ژنتیکی ژن TOX3 می باشد که بر روی بازوی بلند کروموزوم 16 قرار دارد و پروتئین هسته ای حاوی HMG-box را کد می کند. محصول پروتئینی این ژن دارای فعالیت رونویسی وابسته به کلسیم و کوفاکتوری برای پروتئین های اتصالی به عناصر پاسخ دهنده به cAMP و همچنین کوفاکتور پروتئین های اتصالی به CAMP response element binding protein (CREB) می باشد. TOX3 به واسطه ی کلسیم با فعال سازی پروموتور ژن هایی چونBCL-2 ، C3 کمپلمان و با پروتئین هایی همچون CITED1 همراهی دارد و همچنین بیان c-fos را القاء کرده و پروموتور c-fos را فعال می کند. مطالعات همراهی در کل ژنوم در جمعیت های مختلف اروپایی، آسیایی و آمریکایی-آفریقایی، نشان داده اند که پلی مورفیسم های تک نوکلئوتیدی ایجاد شده در نواحی نزدیک به ʹ5 این ژن و همچنین پروموتور آن، منجر به تغییر در تمایل اتصال عناصر تنظیم کننده رونویسی به این ژن می شوند و با خطر ابتلا به سرطان پستان همراهی دارند. در این مطالعه اهمیت TOX3، عملکرد، ارتباط آن با خطر ابتلا و تاثیر احتمالی آن در درمان سرطان پستان بررسی می شود، هرچند هنوز به صورت شفاف نقش TOX3 در مراحل مختلف و همچنین انواع مختلف سرطان پستان مشخص نشده و نیازمند پژوهش های بیشتری در این زمینه است.
    کلید واژگان: سرطان پستان, TOX3, عملکرد, همراهی, پلی مورفیسم تک نوکلئوتیدی
    Amir Tajbakhsh, Fahimeh Afzal Javan, Mostafa Fazeli, Mahdi Rivandi, Mohammad Mahdi Kushyar, Mohammadreza Nassiri, Alireza Pasdar *
    Breast carcinoma is the most common cause of cancer mortality among women globally. Primary and secondary prevention through avoiding known risk factors, screening for early detection of tumors with different methods as well as timely treatment, can be effective in reduction of the burden of this devastating disease. This can in turn prevent death and also increase survival in patients with breast cancer. Both environmental and genetic factors are involved in the pathogenesis of breast cancer. Multiple genetic factors can influence the risk and development of breast cancer. Identification of genetic variants including single nucleotide polymorphisms (SNPs), which are associated with the risk of breast cancer development, are mostly done through genetic association studies. It is demonstrated that SNP allele frequencies vary amongst different populations. It has been shown that genetic risk factors like variations in TOX high mobility group box family member 3 (TOX3), which affect the liability for neoplasm, play an important role in the development of breast cancer. Although TOX3 is expressed mainly in the brain, its expression in other tissues especially breast has also been reported. TOX3 maps to chromosome 16q12 and encodes the nuclear high-mobility group (HMG)-box. It has calcium (Ca2)-dependent transcriptional activities and is a co-factor of cAMP response element (CRE)-binding protein (CREB) and CREB-binding protein (CBP). TOX3, activated with Ca2, is related with activation of the promoter of some other genes including BCL2 and C3 complement and also CITED1 gene expression. It also induces activation of the c-fos promoter and therefore its expression. Genome-wide association studies (GWAS) in different populations including European, Asian and African-American have demonstrated that a SNP near its 5ʹ end and the promoter of TOX3 gene appears to be significantly associated with breast cancer susceptibility. Furthermore, breast cancer–associated SNPs lead to enhanced FOXA1 bindings and in turn, a reduction in TOX3 gene expression. This review has highlighted the importance of TOX3 function, SNPs and its association with breast cancer risk and also its potential effects on breast cancer treatment; TOX3 plays dual and somehow conflicting roles in cancer initiation and progression which remains to be further investigated.
    Keywords: breast neoplasms, genetic predisposition to disease, risk factors, single nucleotide polymorphisms, TOX3
  • محمد مهدی کوشیار، محمدرضا نصیری، خدیجه نصیری
    مقدمه
    جهش های ژنی BRCA1 و BRCA2 در سلول های رده زایا، باعث خطر ابتلاء به سرطان پستان و تخمدان می شوند. ژن های BRCA1 و BRCA2، عامل 20% از موارد سرطان پستان ارثی هستند. اکثریت جهش های موجود در ژن های BRCA1 و BRCA2 باعث اتمام زودرس پروتئین می شوند. مطالعه حاضر با هدف بررسی نقش جهش های BRCA1/2 در ابتلاء به سرطان پستان و معرفی برخی جهش های مرتبط با این ژن ها انجام شد.
    روش کار
    در این مطالعه مروری سیستماتیک اطلاعات مربوط به نقش ژن های BRCA1/2 در ابتلاء به سرطان پستان از طریق جستجو در پایگاه های اطلاعاتیPubMed ، Scopus، MedLine، Web of Science، Science Iranian Database و وب سایت های مرتبط با موضوع مورد مطالعه با استفاده از کلید واژه هایBRCA mutation، BRCA1، BRCA2، سرطان پستان و ایران جستجو شدند. بازه زمانی در انتخاب مقالات از سال 1990 الی 2015 بود. از بین مقالات، به 88 مقاله در متن استناد شد. در انتخاب مقالات بر ژن های BRCA1 و BRCA2 و اهمیت آن در ابتلاء به سرطان پستان آن ها توجه شد.
    یافته ها
    این مقاله مروری اهمیت بیش از پیش شناسایی جهش های ژنی ناقلین BRCA1 و BRCA2 را در جوامع مختلف و به ویژه ملی را نشان می دهد و لزوم برنامه ریزی برای خانواده هایی با تاریخچه فامیلی سرطان پستان و همچنین غربالگری برای جهش های این دو ژن در برنامه های بالینی کشور کاملا احساس می شود.
    نتیجه گیری
    ژن های BRCA1/2 اهمیت و تاثیر زیادی در بروز و پیشرفت سرطان پستان دارند و می توان این ژن ها را به عنوان شاخص های مولکولی در تشخیص زودهنگام سرطان پستان در نظر گرفت.
    کلید واژگان: ژن BRCA1, ژن BRCA2, سرطان پستان
    Mohammad Mahdi Kooshyar, Mohammad Reza Nasiri, Khadijeh Nasiri
    Introduction
    Gene mutations of BRCA1 and BRCA2 in germline can cause risk of breast and ovarian cancers. BRCA1 and BRCA2 genes cause 20% of hereditary breast cancer. The majority of BRCA1 and BRCA2 mutations lead to premature protein termination. This study was performed with aim to investigate the role of BRCA1/2 mutations in risk of breast cancer and introduce some mutations associated with these genes.
    Methods
    In this systematic review, the information related to the role of BRCA1/2 genes in risk of breast cancer was obtained by searching in databases of PubMed, Scopus, Med-Line, Web of Science, Science Iranian Database and other related websites using the keywords of BRCA mutation, BRCA1, BRCA2, breast cancer and Iran during 1990 to 2015. Finally, 88 articles were chosen that were associated with BRCA1 and BRCA2 genes and their role in risk of breast cancer
    Results
    This review paper shows more than ever importance of identifying the gene mutations of BRCA1 and BRCA2 carriers in different societies, especially in national and the necessity of planning for families with family history of breast cancer and also screening for mutations in these two genes is felt in clinical programs of the country.
    Conclusion
    BRCA1/2 genes have great importance and impact on the development and progression of breast cancer. Therefore, these genes can be considered as molecular markers in early detection of breast cancer.
    Keywords: BRCA1 gene, BRCA2 gene, Breast cancer
  • محمد مهدی کوشیار، محمدرضا نصیری، مرتضی بیطرف ثانی، علی اصغر اسلمی نژاد
    استفاده از پایگاه داده های ژنومی موجود از جمله Hap Map و مطالعات مجازی ارتباطی کل ژنوم، امکان تعیین مارکرهای ژنتیکی شناخته شده مرتبط با بیماری های پیچیده1 را فراهم می کند. مطالعات ارتباطی کل ژنوم شامل بررسی مستقیم پلی مورفیسم ژنتیکی در گروه های بزرگی از افراد سالم و بیمار می باشد که ابزار قوی برای شناسایی آللهای با پنترانس2 پایین ایجاد می کند که قبلا با مطالعات پیوستگی قابل شناسایی نبود. همچنین در این روش با استفاده از سیستم های کامپیوتری و نرم افزاری، بدون دانش قبلی و موقعیت ژن، امکان تعیین ارتباط SNP ها با بیماری امکان پذیر شده است. این مطالعات روی پنج نوع از شایعترین سرطان ها در دنیا شامل: سرطان های سینه، پروستات، روده بزرگ، ریه و پوست متمرکز شده است. با شبیه سازی هفت SNP شناخته شده مرتبط با سرطان سینه با نرم افزار GWASimulator برای 10000 نفر، روی کروموزوم های 2، 5، 6، 8، 10، 11 و 16، امکان سنجی مطالعات مجازی ارتباطی کل ژنوم با نرم افزارR بررسی شد. در بین SNP های شبیه سازی شده، rs2981582 روی ژن FGFR2 قوی ترین ارتباط با سرطان سینه را نشان داد. همچنین SNP های rs889312، rs2180341، rs3817198 به عنوان مارکرهای ژنتیکی مرتبط با سرطان سینه شناسایی شدند، ولی اثر SNP های شبیه سازی شده روی کروموزم های 2، 6 و 8 در سطح معنی داری تصحیح شده، معنی دار نشد که نیازمند شبیه سازی تعداد بیشتری از افراد گروه شاهد و بیمار داشت. نتایج این تحقیق نشان داد که امکان تعیین چند شکلی های تک نوکلئوتیدی مرتبط با بیماری با استفاده از سیستم های مجازی و مبتنی بر داده های واقعی پروژه Hap Map توسط نرم افزار R به راحتی وجود دارد
    کلید واژگان: سرطان سینه, مطالعات ارتباطی کل ژنوم, چند شکلی تک نوکلئوتیدی
    Mohammad Mehdi Kushyar, Mohammadreza Nassiri, Morteza Bitaraf Sani, Ali Asghar Aslaminejad
    Available genomic data and genome-wide association virtual studies provide the possibility of genetic markers detection known to be associated with complex diseases. Genome Wide Associated Studies (GWAS)، which involve direct testing of genetic polymorphisms in large series of disease cases versus controls، provide a powerful approach to identify lower penetrance alleles that cannot be already detected by genetic linkage studies. By utilizing computer and software systems، it is possible to detect the association of SNPs with diseases without prior knowledge of the function or position. GWAS has been conducted in five of the most common cancer types: breast، prostate، colorectal، lung، and melanoma. GWAS of the breast cancer was performed by simulation of 7 known SNPs on chromosomes 2، 5، 6، 8، 10، 11 and 16 for 10000 women. A simulation study was performed using GWASimulator software and data were analyzed by R software (SNPassoc package). The strongest associations were found for rs2981582 in the FGFR2 gene. SNPs rs889312، rs2180341 and rs3817198 were associated with breast cancer. However، SNPs rs13387042، rs2180341 and rs13281615 on chromosomes 2، 6، and 8 were not associated with the disease، which requires more cases and controls to be stimulated. The results of this research showed that the detection of SNPs associated with the disease was easily possible through employing virtual systems based on real data of Hap Map project using R software.
    Keywords: Neoplasms, Genome, Wide Association Study, Polymorphism, Single Nucleotide
  • شراره ضیغمی محمدی، پوری هوشمند، فاطمه جعفری، حبیب الله اسماعیلی، محمد مهدی کوشیار
    سابقه و هدف
    در بیماران مبتلا به سرطان، خصوصا بیماران تحت شیمی درمانی، آنمی شایع است. این مطالعه با هدف تعیین ارتباط سطح هموگلوبین با شدت خستگی و کیفیت زندگی بیماران مبتلا به سرطان تحت شیمی درمانی انجام شد.
    روش بررسی
    در مطالعه توصیفی- همبستگی حاضر از روش نمونه گیری غیر احتمالی مبتنی بر هدف استفاده گردید. 121 بیمار سرپایی مبتلا به سرطان در این مطالعه مورد بررسی قرار گرفتند. اطلاعات به شیوه مصاحبه جمع آوری گردید. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، فرم انتخاب نمونه، فرم مشخصات دموگرافیک، فرم مربوط به اطلاعات بیماری ودرمان، مقیاس شدت خستگی و پرسش-نامه 30 سوالی سازمان اروپایی تحقیق و درمان سرطان بود. سطح هموگلوبین از پرونده پزشکی بیماران به دست آمد. درجه بندی شدت آنمی بر اساس سطح هموگلوبین و مطابق با طبقه بندی انجمن ملی سرطان انجام شد.
    یافته ها
    میزان شیوع آنمی در بیماران مبتلا به سرطان تحت شیمی درمانی 6/63 درصد بود. 57 درصد بیماران آنمی خفیف و 4/6 درصد آنمی متوسط تا شدید داشتند. تفاوت آماری معنی داری در میانگین شدت خستگی (001/0>P) و کیفیت زندگی (003/0=P) بر حسب سطح هموگلوبین خون وجود داشت. همبستگی منفی و معنی داری بین سطح هموگلوبین با کیفیت زندگی و شدت خستگی وجود داشت (001/0>P).
    نتیجه گیری
    آنمی در مبتلایان به سرطان تحت شیمی درمانی شایع است و طی شیمی درمانی، کاهش سطح هموگلوبین با افزایش شدت خستگی و کاهش کیفیت زندگی همراه است. پرستاران با مداخلات مناسب وآموزش اقدامات خود مراقبتی به بیمار می توانند به کاهش آنمی و خستگی و همچنین ارتقاء کیفیت زندگی کمک نمایند.
    کلید واژگان: آنمی, سرطان, شیمیدرمانی, خستگی, کیفیت زندگی
    Sharareh Zeighami Mohammadi, Pouri Houshmand, ², Fatemeh Djafari, Habibollah Esmaily, Mohammad Mahdi Kooshyar
    Background
    Anemia is a common problem among patients with cancer, particularly among those undergoing chemotherapy. The purpose of this study was to determine the association between hemoglobin levels and severity of fatigue and quality of life in cancer patients undergoing chemotherapy.
    Materials And Methods
    This is a descriptive– correlative study that utilized a purposeful sampling. One hundred twenty one outpatients with cancer participated in this study. Data collected by interview. The instruments used included the sample selection and demographic data form, Fatigue Severity Scale, European Organization for Research and Treatment of Cancer Quality of Life Questionnaire (EORTC QLQ-C30). Hemoglobin level was reviewed from medical records. Grading of anemia based on hemoglobin level according to the National Cancer Institute classification.
    Results
    Prevalence of anemia in cancer patients undergoing chemotherapy was 63.6 percent; 57 percent had mild anemia and 6.4 percent had moderate to severe anemia. There were significant differences between mean score of severity of fatigue (p<0.001) and quality of life (p=0.003) in relation to hemoglobin level. There found negative significant correlation between hemoglobin levels and quality of life or severity of fatigue (p<0.001).
    Conclusion
    Anemia is prevalent among cancer patients undergoing chemotherapy. During chemotherapy, decreased hemoglobin levels are associated with increased fatigue and reduced quality of life. Nurses can help by appropriate intervention and patient's education about self care intervention to reduce anemia and fatigue and also improve quality of life.
  • شراره ضیغمی محمدی، پوری هوشمند، محمد مهدی کوشیار، حبیب الله اسماعیلی
    زمینه و هدف
    تغذیه نقش مهمی در پیشرفت و درمان سرطان دارد. کاهش وزن شایعترین مشکل در بیماران سرطانی است که به عنوان یک شاخص در جهت افزایش مورتالیتی و موربیدیتی در بیماران سرطانی محسوب می شود. هدف از این مطالعه تعیین ارتباط بین شاخص توده ی بدن با شدت خستگی و کیفیت زندگی مبتلایان به سرطان تحت شیمی درمانی بود.
    روش بررسی
    این یک مطالعه ی توصیفی همبستگی است که در آن از یک روش نمونه گیری غیراحتمالی مبتنی بر هدف استفاده شده است. 121 بیمار سرپایی مبتلا به سرطان در این مطالعه شرکت داشتند. داده ها به شیوه ی مصاحبه جمع آوری شد. ابزار مورد استفاده در این پژوهش فرم انتخاب نمونه، فرم مشخصات دموگرافیک، شاخص توده ی بدن، مقیاس شدت خستگی و پرسشنامه ی کیفیت زندگی EORTC QLQ-30 بود.
    یافته ها
    تفاوت آماری معنی داری بین میانگین شدت خستگی (001/0p<)، کیفیت زندگی (011/0p<)، شاخص توده ی بدن (003/0>p) در مرحله ی قبل و بعد از سه دوره شیمی درمانی مشخص شد. همچنین تفاوت آماری معنی داری در میانگین تغییرات شدت خستگی (008/0>p) و میانگین تغییرات کیفیت زندگی (001/0>p) برحسب تغییرات شاخص توده ی بدن، طی سه دوره شیمی درمانی یافت شد.
    نتیجه گیری
    در بیماران سرطانی تحت شیمی درمانی، کاهش وزن منجر به افزایش شدت خستگی می شود و بر کیفیت زندگی فرد اثر منفی می گذارد. پرستاران با مداخلات مناسب و آموزش اقدامات خودمراقبتی به بیمار و پایش دقیق وضعیت تغذیه ای، میتوانند به کاهش بروز کاشکسی و کاهش شدت خستگی و ارتقای کیفیت زندگی بیمار کمک نمایند.
    کلید واژگان: سرطان, شیمی درمانی, خستگی, کیفیت زندگی, شاخص توده ی بدن
    Sharare Zeighami Mohammadi, Pouri Houshmand, Mohammad Mahdi Kooshyar, Habib-O-Allah Esmaily
    Background And Objective
    Nutrition plays a major role in cancer development and treatment. Weight loss is a common problem in patients with cancer that has been identified as an indicator of increased mortality and morbidity in cancer patients. The purpose of this study was to determinate the relationship of body mass index with severity of fatigue and quality of life in cancer patients undergoing chemotherapy.Methods and Materials: This study was a descriptive correlational study which utilized a purposeful sampling to select one hundred and twenty one outpatients with cancer. Data were collected by face-to-face interview using a questionnaire. The severity of fatigue and quality of life were respectively measured by fatigue severity scale and quality o life scale (EORTC QLQ-0).The analysis of data was carried out using Paired t-test.
    Results
    The findings showed a significant difference between mean of fatigue severity (P<0.00), quality of life (P<0.0) and BMI (p<0.00) before and after three cycles of chemotherapy. Also the scores of fatigue severity (P<0.008), quality of life (P<0.00) were significantly different during the three cycles of chemotherapy.
    Conclusion
    In cancer patients undergoing chemotherapy weight loss leads to increased severity of fatigue and impaired quality of life. The nurses could help to reduce severity of fatigue and improve quality of life by appropriate interventions such as patient's self care education and also careful monitoring of patient's nutritional status.
  • شراره ضیغمی محمدی، پوری هوشمند، فاطمه جعفری، حبیب الله اسماعیلی، محمد مهدی کوشیار
    مقدمه و هدف
    آنمی مشکل شایعی در بیماران مبتلا به سرطان، بویژه در بیماران تحت شیمی درمانی است. آنمی منجر به کاهش بقا پس از شیمی درمانی میشود. این مطالعه با هدف تعیین ارتباط بین آنمی با شدت خستگی و کیفیت زندگی در بیماران مبتلا به سرطان تحت شیمی درمانی انجام شد.
    روش کار
    این یک مطالعه توصیفی همبستگی بود که از یک روش نمونه گیری غیر احتمالی مبتنی بر هدف استفاده گردید. 121 بیمار سرپایی مبتلا به سرطان در این مطالعه شرکت داشتند.اطلاعات به شیوه مصاحبه جمع آوری گردید. ابزار مورد استفاده در این پژوهش فرم انتخاب نمونه،فرم مشخصات دموگرافیک،فرم مربوط به اطلاعات بیماری ودرمان، مقیاس شدت خستگی وپرسشنامه کیفیت زندگی بود. سطح هموگلوبین از مطالعه پرونده پزشکی بیماران بدست آمد. درجه بندی شدت آنمی بر اساس سطح هموگلوبین و مطابق با طبقه بندی انجمن ملی سرطان انجام شد.
    نتایج
    نتایج نشان داد میزان شیوع آنمی در بیماران مبتلا به سرطان تحت شیمی درمانی (6/63%)بود. تفاوت آماری معنی داری در میانگین شدت خستگی(001/0>P) و کیفیت زندگی (003/0=P) بر حسب سطح هموگلوبین خون وجود داشت. همبستگی منفی و معنی داری بین سطح هموگلوبین و ابعاد کیفیت زندگی و شدت خستگی وجود داشت.
    نتیجه نهایی: شدت آنمی ارتباط نزدیکی با شدت خستگی و کیفیت زندگی دارد. در طول شیمی درمانی کاهش سطح هموگلوبین با افزایش معنی دار شدت خستگی و کاهش ابعاد جسمی، ایفای نقش، شناختی، اجتماعی و کیفیت کلی زندگی همراه است.
    کلید واژگان: آنمی, خستگی, سرطان, شیمی درمانی, کیفیت زندگی
    Sh. Zeighami Mohammedi, P. Hushmand, F. Jafari, M.Sc.H. Esmaiely, M.M. Kooshyar
    Introduction &
    Objective
    Anemia is common among patients with cancer, particularly among patients undergoing chemotherapy. Anemia leads to reduce survival following chemotherapy. The purpose of this study was to determine the relationship of anemia with severity of fatigue and quality of life in Cancer Patient Undergoing chemotherapy.
    Materials and Methods
    This is descriptive –correlative study that utilized a purposeful sampling one hundred twenty one out patients with cancer participated in this study. Data collected by interview, the instruments used included: the sample selection and demographic data form, Fatigue Severity Scale, and Quality of life Questionnaire (EORTC QLQ-C30). Hemoglobin level was reviewed from medical records. Grading of anemia based on hemoglobin level according to the National Cancer Institute classification.
    Results
    The findings indicated that prevalence of anemia in cancer patients undergoing chemotherapy was (63.6%).There were significant differences between mean score of severity of fatigue (p<0.001) and quality of life (p=0.003)in relation to hemoglobin level. Negative significant correlation between hemoglobin level and all dimensions of quality of life and severity of fatigue.
    Conclusion
    The severity of anemia is closely related to severity of fatigue and quality of life. During chemotherapy, decrease hemoglobin levels was associated with meaningful increase in fatigue and reduce dimensions of physical, role function, cognitional, social and overall quality of life.
  • اعظم فاضل، بتول تیرگری*، نغمه مخبر، محمد مهدی کوشیار، حبیب الله اسماعیلی
    مقدمه

    سرطان پستان با 6/22 درصد شایع ترین سرطان در زنان ایرانی است و 81 درصد جراحی ها برای درمان آن در ایران از نوع ماستکتومی می باشد. ماستکتومی می تواند موجب احساس نقص و ناتوانی، اختلال در تصویر ذهنی از بدن، کاهش جذابیت و عملکرد جنسی شده و زمینه را برای ایجاد اختلالات خلق فراهم کند. از آنجایی که هدف روش های درمانی سرطان پستان در چند دهه اخیر ایجاد زندگی با کیفیت مطلوب برای بیمار می باشد، در راستای تحقق این هدف مهم نگرانی ها در مورد تاثیر درمان های جراحی سرطان پستان خصوصا ماستکتومی بر کیفیت زندگی مبتلایان در حال افزایش است. لذا پژوهش حاضر با هدف تعیین ارتباط ماستکتومی با خلق و کیفیت زندگی در مبتلایان به سرطان پستان انجام شد.

    روش بررسی

    این مطالعه توصیفی تحلیلی در سال 1384 بر روی 50 زن ماستکتومی شده مراجعه کننده به کلینیک های خصوصی انکولوژی به عنوان گروه مورد و50 زن کاندید ماموگرافی مراجعه کننده به کلینیک های زنان بیمارستان های امام رضا (ع) و قائم (عج)مشهد به عنوان گروه شاهد و به روش نمونه گیری غیر احتمالی و مبتنی بر هدف انجام شد. جمع آوری اطلاعات با استفاده از فرم-های مصاحبه شامل مشخصات فردی، اطلاعات مربوط به بیماری و وضعیت عمومی در هر دو گروه و پرسشنامه های خلق POMS، کیفیت زندگی FPQOLI و حمایت اجتماعی صورت گرفت.

    نتایج

    آزمون ضریب همبستگی پیرسون بین نمرات خلق و کیفیت زندگی در زنان ماستکتومی شده ارتباط آماری معکوس معنی داری نشان داد(001/0P

    کلید واژگان: سرطان پستان, ماستکتومی, خلق, کیفیت زندگی
    A Fazel, B Tirgari, N Mokhber, MM Koushyar, H Esmaily
    Introduction

    Breast cancer with 22.6% is the most common cancer in Iranian women and mastectomy is the treatment of choice in 81% of cases posted for surgery. Mastectomy can evoke feelings of mutilation, altered body image and decreased sexual attractiveness and function leading to mood disorders. In the last decades, final purpose of treatment strategies in breast cancer is creation of a life with good quality. In this regards, concern is rising about the impact of surgical treatments, especially mastectomy on patient`s quality of life. This study was conducted to determine the relationship of mastectomy with mood and quality of life in breast cancer patients.

    Methods

    This descriptive-analytic study was done in 2005.Case group included mastectomy patients referring to the oncology clinics (n=50).The comparison group consisted of mammography candidates referring to women clinics in Imam Reza and Ghaeem Hospitals. Data collected was based on non-probability and purposeful sampling. The information collected included: demographic and medical information, social support questionnaire, POMS survey for measurement of mood. Quality of life was assessed with FPQOLI.

    Results

    Pearson correlation coefficient showed a significant converse statistical relation between mood and quality of life score in mastectomy women (P<0.001). Independence T test showed that mood and quality of life in mastectomy group were lower than mammography candidate women (P=0.001, P<0.049). The general linear model test showed that group variable had the most effect on women`s mood (P<0.001). Also , mood was the most important factor that predicted level of quality of life in these women (P<0.001).

    Conclusion

    Lack of attention to psychological and spiritual status of the patients after mastectomy may provide conditions for unstable mood and can finally disrupt their quality of life. But, nurses can identify patients with psychological tensions and introduce them to consultancy centers to prevent mood disorders and promote their quality of life.

    Keywords: Breast cancer, Mastectomy, Mood, Quality of life
  • شراره ضیغمی محمدی، پوری هوشمند، محمد مهدی کوشیار، حبیب الله اسماعیلی
    مقدمه و هدف
    کیفیت زندگی یک مفهوم ذهنی و چند بعدی است و در ابعاد جسمی و اجتماعی و عاطفی و ایفای نقش مورد بررسی قرار میگیرد. تشخیص و درمانهای سرطان میتواند بر کیفیت زندگی بیمار تاثیر منفی گذارد. از جمله درمانهای مربوط به سرطان شیمی درمانی است که با هدف نابودی سلولهای سرطانی انجام میشود. مطالعات نشان میدهد درمانهای سرطان همراه با سمیت و عوارض جانبی هستند که کیفیت زندگی بیمار را کاهش میدهد. هدف از این مطالعه بررسی تغییرات کیفیت زندگی در مبتلایان به سرطان قبل و بعد از سه دوره شیمی درمانی در بیمارستانهای منتخب دانشگاه های علوم پزشکی تهران و شهید بهشتی در سال1381-1380بود.
    روش کار
    این یک مطالعه توصیفی همبستگی بود که از روش نمونه گیری غیر احتمالی (مبتنی بر هدف) استفاده گردید. 121 بیمار سرپایی مبتلا به سرطان در این مطالعه شرکت داشتند. اطلاعات به شیوه مصاحبه جمع آوری شد.ابزار مورد استفاده در این تحقیق فرم انتخاب نمونه و فرم مشخصات دموگرافیک و فرم مربوط به اطلاعات بیماری و درمان وپرسشنامه حمایت اجتماعی ساراسون ومقیاس شدت خستگی و مقیاس خستگی پایپر و مقیاس کیفیت زندگی بود.
    نتایج
    نتایج آزمون تی زوجی تفاوت آماری معنی داری بین میانگین نمره کل کیفیت زندگی در مرحله قبل و بعد از سه دوره شیمی درمانی نشان داد (011/0=(P. همچنین تفاوت آماری معنی داری بین میانگین ابعاد عملکرد جسمی (003/0>P) ایفای نقش (001/0> (Pعاطفی (006/0= (P در مرحله قبل و بعد از سه دوره شیمی درمانی نشان داد اما تفاوت آماری معنی داری بین میانگین ابعاد شناختی و اجتماعی دیده نشد..
    نتیجه نهایی: کیفیت زندگی در طول شیمی درمانی تحت تاثیر منفی قرار میگیرد. پرستاران میتوانند با مداخلات مناسب و اجرای آموزش اقدامات خود مراقبتی به بیمار در کاهش خستگی و عوارض جانبی شیمی درمانی و ارتقاء کیفیت زندگی بیمار در طول شیمی درمانی کمک نمایند.
    کلید واژگان: سرطان, شیمی درمانی, کیفیت زندگی
    Sh. Zeighami Mohammedi, P. Hushmand, M.M. Kooshyar
    Introduction &
    Objective
    Quality of life is a subjective and multi dimensional concept assessing physical, social, psychological and role function domains. cancer diagnosis and its therapy have a negative impact on quality of life. one type of cancer treatment is chemotherapy that administered to destroy cancer cells. the studies show that cancer treatment with side effect and toxicity that diminish quality of life. The purpose of this study was determine changes of quality of life in cancer patients before and after 3 cycle chemotherapy in selected hospitals of Tehran and shahid beheshty medical science university in 1380-81.
    Materials and Methods
    This is a descriptive –correlative study that utilized a purposeful sampling. one hundred twenty one out patients with cancer participated in this study data was collected by interview. the instruments used included: the sample selection and demographic data form, social support questionnaire, fatigue severity scale, piper fatigue scale and quality o life scale.
    Results
    The finding of t- test indicated that a significant different between mean of quality of life(P<0.001) before and after 3 cycle chemotherapy. significant different was found between means of physical function (p<0.003) role function(p<0.001), psychological (p=0.006) domains before and after 3 cycle chemotherapy, but significant different was not found between cognitive and social domains before and after 3 cycle chemotherapy.
    Conclusion
    Quality of life negatively affected during chemotherapy. The nurses by appropriate intervention and patient's education about self care intervention can help to reduce fatigue and side effects of chemotherapy and improve quality of life.
  • شراره ضیغمی محمدی، حبیب الله اسماعیلی، محمد مهدی کوشیار
    مقدمه و هدف
    خستگی یکی از شایع ترین و نگران کننده ترین عارضه جانبی سرطان و درمان آن می باشد که اثر منفی بر کیفیت زندگی می گذارد. هدف از این مطالعه تعیین تغییرات شدت خستگی در مبتلایان به سرطان در مرحله قبل و بعد از سه دوره شیمی درمانی در بیمارستان های منتخب دانشگاه های علوم پزشکی تهران و شهید بهشتی شهر تهران در سال 81 1380 بود.
    روش کار
    این یک مطالعه توصیفی – همبستگی بود که از یک روش نمونه گیری غیر احتمالی مبتنی بر هدف استفاده گردید. 121 بیمار سرپایی مبتلا به سرطان در این مطالعه شرکت داشتند.اطلاعات به شیوه مصاحبه جمع آوری گردید. ابزار مورد استفاده در این پژوهش فرم انتخاب نمونه،فرم مشخصات دموگرافیک،فرم مربوط به اطلاعات بیماری ودرمان، پرسشنامه حمایت اجتماعی، مقیاس شدت خستگی و پرسشنامه کیفیت زندگی بود.
    نتایج
    یافته ها تفاوت آماری معنی داری بین میانگین شدت خستگی در مرحله قبل و بعد از سه دوره شیمی درمانی نشان دادP<0.001)). تفاوت آماری معنی داری بین تغییرات شدت خستگی با اندکس توده بدنP=0.008)) وبلاتکلیفی و امید P<0.001)) وجود داشت. هم چنین تغییرات شدت خستگی با هموگلوبین و علائم ناراحت کننده رابطه آماری معنی داری را نشان داد P<0.001)).
    نتیجه نهائی: شدت خستگی در طول شیمی درمانی افزایش می یابد.پرستاران با مداخلات مناسب وآموزش اقدامات خود مراقبتی به بیمار می توانند در کاهش خستگی و ارتقاء کیفیت زندگی کمک نمایند.
    کلید واژگان: خستگی, سرطان, شیمی درمانی
    Sh. Zeighami Mohamadi, H. Esmaili ?, M.M. Kooshyar, Ph
    Introduction &
    Objective
    cancer treatment relate fatigue is the most prevalent and distressing side effect of treatment for cancer patients. fatigue lead to decline emotional, psychosocial and physical functions and can be influence on the individual's quality of life. The purpose of this study was determine the intensity of fatigue in cancer patients before and after 3 cycle chemotherapy in selected hospitals of Tehran and shahid beheshty medical science university in 2001-2002.
    Materials and Methods
    This is adiscriptive –correlative study that utilized a purposeful sampling. one hundred twenty one out patients with cancer participated in this study.data callectad by interview. the instruments used included: the sample selection and demographic data form, social support questionnaire, fatigue severity scale, piper fatigue scale and quality o life scale (qol-30)
    Results
    The finding indicated that a significant different between mean of intensity of fatigue(P<0.001) before and after 3 cycle chemotherapy. significant different was found between changes of intensity of fatigue with hope and uncertainty (P<0.001) and BMI(P=0.008),and significant positive correlation was found between intensity of fatigue with Hb and distressing symptom (P<0.001).
    Conclusion
    in cancer patient intensity of fatigue increase over the course of chemotherapy. Loss of BMI, other side effects, hopeless, uncertainty, anemia lead to increase intensity of fatigue. Fatigue lead to decline emotional, psychosocial and physical functions and can be influence on the individual's quality of life. The nurses by appropriate intervention and patient's education about self care intervention can help to reduce fatigue and improve quality of life
  • زهرا عطایی، عباس جوادزاده، محمد مهدی کوشیار، مهرانگیز خواجه کرم الدینی
    زمینه و هدف
    بیماران سرطانی به علت عوارض بیماری و نیز شیمی درمانی مستعد عفونتهای موضعی و منتشر از جمله عفونتهای دهانی می باشند. این مطالعه به منظور بررسی اتیولوژی و خصوصیات بالینی ضایعات دهانی در مبتلایان به سرطان پس از شروع شیمی درمانی به مدت شش ماه در پذیرفته شدگان بخش خون شناسی- سرطان شناسی بیمارستان امام رضا «ع» مشهد انجام گرفت.
    روش بررسی
    مطالعه به صورت توصیفی مقطعی به مدت شش ماه و بر روی 14 بیمار مبتلا به سرطان که برای اولین بار تحت شیمی درمانی قرار می گرفتند انجام شد. جهت تشخیص عامل بوجود آورنده ضایعات دهانی علاوه بر نمای بالینی از آزمایشهای سیتولوژی و کشت میکروبی استفاده شد. بررسی های آماری با استفاده از نرم افزار آماری SPSS و آزمون X2 انجام شد.
    یافته ها
    در 14 بیمار ضایعات دهانی ایجاد شد که در مجموع بر اساس کشت و بررسی سیتولوژی نه ضایعه کاندیدایی و شش ضایعه هر پسی بود (یک بیمار به هر دو ضایعه مبتلا شد) و در هیچکدام از بیماران ضایعه باکتریال ظاهر نشد.
    این مطالعه نشان داد که عفونت کاندیدایی عامل 64.2% عفونتهای دهانی در بیماران تحت شیمی درمانی می باشد. از نظر آماری رابطه ظهور عفونت کاندیدایی با تب، لکوپنی و مصرف آنتی بیوتیک های وسیع الطیف معنی دار بود (P<0.05). همچنین 42.9% ضایعات مربوط به ویروس هر پس سیمپلکس بودند که ظهور این عفونت با تب رابطه مثبت داشت.
    نتیجه گیری
    با توجه به نتایج به دست آمده از این مطالعه عفونتهای کاندیدایی و هر پسی دهان در بیماران تحت شیمی درمانی یک عامل مهم ضایعات دهانی است که نمای بالینی ضایعات کاندیدایی تماما به شکل پلاک سفید و منتشر و ضایعات هر پسی در بیشتر موارد به شکل زخمهای وسیع با حاشیه سفید برجسته و اغلب یک طرفه و لوکالیزه بودند. عدم ظهور عفونتهای باکتریایی را می توان به مصرف آنتی بیوتیک های وسیع الطیف یا احتمالا خطای آزمایشگاهی نسبت داد.
    کلید واژگان: سرطان, شیمی درمانی, تظاهرات دهانی
  • فریدون احمدی، محمد جواد قبولی، محمد مهدی کوشیار، امیررضا خلیقی، ابوالقاسم اللهیاری، مهندس محمد واحدیان
    مقدمه
    یکی از پیامدهای کشنده بدخیمی های هماتولوژیک و درمان آنها سرکوب مغز استخوان و متعاقبا حدوث تب و نوتروپنی است. چنانچه هیچ کانونی برای توجیه این تب یافت نشود، به دلیل خطیر بودن تب و نوتروپنی ناشی از بدخیمی، باز هم آنتی بیوتیک تراپی تجربی اجتناب ناپذیر خواهد بود. در این راستا، انجام پژوهش در جهت تعیین بهترین رژیم آنتی بیوتیکی (با عنایت به اییدمیولوژی گوناگون فلور میکروبی در بین کشورها، شهرها، بیمارستان ها و حتی بخش های مختلف و در کنار آن ویژگی های نژادی و ژنتیکی ملل مختلف جهان) از طریق مقایسه چهار رژیم آنتی بیوتیکی، هدف اصلی این مطالعه را تشکیل می دهد.
    روش کار
    این مطالعه کارآزمایی بالینی که در سال 83-1382 در بخش های هماتولوژی و انکولوژی، عفونی و اورژانس داخلی بیمارستان امام رضا (ع)، وابسته به دانشگاه علوم پزشکی مشهد تعداد 103 بیمار مبتلا به بدخیمی خونی، تبدار، نوتروپنیک (PMN
    نتایج
    از 103 بیمار مورد بررسی به صورت تصادفی 34 نفر رژیم 1 (20 پاسخ درمانی مثبت و 14 منفی)، 27 نفر رژیم 2 (9 مثبت و 18 منفی)، 17 نفر رژیم 3 (12 مثبت و 5 منفی) و 25 نفر رژیم 4 (16 نفر مثبت و 9 منفی) دریافت نموده اند. بر اساس نتایج آنالیز آماری رژیم 2 در مقایسه با سایر رژیم ها تفاوت معنی داری را نشان داده ولی سه رژیم دیگر با وجود ارجحیت بر رژیم 2 مزیت قابل توجهی بر یکدیگر نداشتند. از طرفی در کل مطالعه تنها 11 مورد عارضه دارویی پیدا شد که در هیچ جامعه آماری قابل تحلیل و بررسی نمی باشد.
    نتیجه گیری
    در شرایط اپیدمیولوژیک کشور ایران (و شهر مشهد) نیز همانند سایر نقاط جهان، بهترین درمان تب و نوتروپنی بدون کانون مشخص در زمینه بدخیمی های خونی در افراد با خطر بالا، استفاده از آنتی بیوتیک های بتالاکتام وسیع الطیف با پوشش مناسب بر علیه باکتری های گرم منفی به ویژه پسودومونا بوده و استفاده از آنتی بیوتیک های خوراکی (سیپروفلوکساسین) واجد کفایت درمانی لازم نمی باشد. از طرفی استفاده از رژیم های ترکیبی (سفتازیدایم + آمیکاسین) و یا داروهای گران قیمت (ایمی پنم) ارجحیتی خاص بر آنتی بیوتیک های سهل الوصول و ارزان قیمت تر (سفتازیدایم) نداشته و استفاده صحیح از مونوتراپی با داروی سفتازیدایم ضمن کاهش بروز عوارض جانبی رژیم های ترکیبی، با تحمیل مخارج اقتصادی کمتر به بیمار عملا امکان بهره بردن تعداد بیشتری از مبتلایان را از امکانات و تسهیلات موجود فراهم می آورد.
    کلید واژگان: تب ونوتروپنی, سفتازیدایم, آمیکاسین, سفترباکسون, سیپروفلوکساسین, ایمی پنم
  • گزارش یک مورد مبتلا به سندرم پروتئوس همراه با آنمی شدید
    محمد مهدی کوشیار، علیرضا علی حسینی
    سندرم پروتئوس اختلال نادر و مادرزادی شامل هامارتومهای داخلی و زیر جلدی، انواع خالهای جلدی و عروقی ناهنجاری های اسکلتی، عصبی، اختلالات چشمی و نماهای اختصاصی شامل همی هیپرتروفی، ژیگانتیسم موضعی، ماکروداکتیلی و افزایش ضخامت مغزی شکل کف دست و پا است.
    آقایی 23 ساله مبتلا به این سندرم با آنمی شدید به دنبال رکتوراژی مزمن مورد بررسی قرار گرفت. علت رکتوراژی هموروئید مشخص گردید. این بیمار همچنین به علت بیماری مادرزادی قلبی ASD) Atrial septal Defect) تحت عمل جراحی قرار گرفته بود. بیمار علاوه بر ماکروداکتیلی پا دچار سین داکتیلی در انگشتان مبتلا نیز بود.
    کلید واژگان: سندرم پروتئوس, آنمی, هموروئید
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال