محمدرضا اکبری عیدگاهی
-
سابقه و هدفآپوAI پروتئین اصلی HDL است و ژن آن عضوی از مجموعه ژنی apoAI-CIII-AIV بر روی بازوی بلند کروموزوم 11q23-q24 می باشد. برخی مطالعات ارتباط پلی مورفیسم PstI در ناحیه مجاور''3 ژن آپوAI با غلظت لیپیدهای سرم را گزارش کرده اند. این مطالعه، به منظور تعیین فراوانی الل نادر (P2)پلی مورفیسم PstI و ارتباط آن با غلظت لیپیدهای سرم در یک جمعیت ایرانی (شهرستان سمنان) انجام گردید.مواد و روش هادر یک مطالعه مورد – شاهدی، DNA ژنومی 76 بیمار مبتلا به هیپرلیپیدمی (mg/dL150 TG>و mg/dL200 TC>) و 75 فرد سالم (mg/dL150 TG< و mg/dL200 TC<) استخراج گردید و پلی مورفیسم PstI با روش PCR-RFLP در دو گروه کنترل و بیمار بررسی شد.یافته هافراوانی الل نادر در دو گروه بیمار و کنترل به ترتیب 4/22 و 7/14 درصد بود (05/0P>). در گروه بیمار، افراد با ژنوتیپ P2P2 در مقایسه با افراد با ژنوتیپ های P1P1 و P1P2 دارای HDL-c و آپوAI سرمی کم تری بودند، البته اختلاف معنی دار نبود.نتیجه گیریدر جمعیت مورد مطالعه، حضور الل نادر P2 با تغییرات معنی دار لیپید همراه نبود. ارتباط پلی مورفیسم ها با دیس لیپیدمی بسیار پیچیده است. بنابراین، بررسی پلی مورفیسم PstI با سایر محل های پلی مورفیک در مجموعه ژنی apoAI-CIII-AIV پیشنهاد می گرددکلید واژگان: لیپوپروتئین با چگالی بالا, چند شکلی در ژنتیک, هیپرلیپیدمیKoomesh, Volume:19 Issue: 3, 2017, PP 619 -625IntroductionApoAI, is the main protein of HDL and its gene is a member of apoAI-CIII-AIV gene cluster on chromosome 11q23-q24. In some studies, association of PstI polymorphism with dyslipidemia has been reported. This study was designed to investigate the frequency of rare allele (P2) of apoAI gene PstI polymorphism and its association with serum lipids levels in an Iranian population (Semnan city).Materials And MethodsIn a case-control study genomic DNA was extracted from whole blood of 76 Iranian hyperlipidemic patients [total cholesterol (TC) > 200 mg/dL, triglyceride (TG) > 150 mg/dL] and 75 healthy control subjects (TCResultsThe frequencies of the PstI polymorphism minor allele (P2) were 22.14 and 14.7 in the case and control groups respectively (P>0.05). In the case group, patients with P2P2 genotype had lower serum HDL-c and apoAI, compared those with P1P1and P1P2 genotypes (P> 0.05).ConclusionConsiderably, the presence of the rare P2 allele was not associated with lipid levels in the studied population. The association between the polymorphisms and dyslipidemia is quite complicated. We propose evaluation of PstI polymorphism with other polymorphic sites in the apoAI-CIII-AIV gene clusterKeywords: Apolipoprotein A-I, Dyslipidemias, Genetic Polymorphism
-
سابقه و هدفمصرف اتانول یا الکل اتیلیک منجر به اثرات سمی در بدن می شود. مسیرهای متابولیسیمی متنوع این ماده در بدن می تواند متابولیت هایی ایجاد کند که برای بدن سمی هستند. هدف این مطالعه یررسی اثرات اتانول بر تغییرات کروموزمی سلول های فیبروبلاست انسانی است.مواد و روش هاسلول های فیبروبلاست انسانی به مدت 48 ساعت در محیط کشت RPMI حاوی اتانول با دو غلظت 54 و 108 میلی مولار قرار داده شدند. پس از 48 ساعت انکوباسیون، تغییرات کروموزمی آن به روش کاریوتیپ با رنگ آمیزی گیمسا بررسی و نقشه کاریوتایپ ثبت گردید. سپس نتایج از نظر وجود ناهنجاری های کروموزمی با طرح کاریوتایپ سلول های فیبروبلاست کنترل (بدون الکل) مقایسه شد.یافته هامطالعه کاریوتایپ نشان داد که تغییرات انجام شده در غلظت 54 میلی مولار به صورت شکستگی در کروموزم گروه C و شماره 1 بوده و در غلظت بالای الکل یعنی غلظت 108 میلی مولار شکستگی در کروموزوم شماره 9، کروماتید ها و هم چنین پدیده درون همانندسازی نیز مشاهده شد.نتیجه گیریبه نظر می رسد که که دوزهای مشخصی از اتانول می تواند موجب بروز تغییرات گسترده ساختار کروموزمی سلول ها شوند. از این رو، استفاده از این ماده باید با دقت بیش تری صورت گیرد و تحقیقات تکمیلی در زمینه اثر آن روی سایر رده های سلولی و بررسی تحت شرایط In-vivo نیز می تواند سودمند باشدکلید واژگان: الکل اتانول, سلول های فیبروبلاست انسانی, ناهنجاری های کروموزمی, کاریوتایپKoomesh, Volume:16 Issue: 2, 2014, PP 254 -259Introductionethanol consumption may impose cytotoxic effects on the human body, by producing toxic metabolites through different pathways. Furthermore, some studies have also linked alcohol consumption to various types of diseases. Therefore, this in vitro study is aimed to assess the ethanol toxic effects on the human fibroblastic chromosome structure.Materials And MethodsG banding staining method was used to determine the karyotype of chromosomal abnormalities of cultured fibroblast cells. Karyogram of ethanol-treated cells after 48 hours of incubation with 54 and 108 mmol of ethanol were assessed against the untreated cultured cells.Resultsthe comparison between two karyogram models confirmed that lower ethanol concentration (54mmol) caused breakage in chromosome type C and number 1, while with higher concentration (108mmol) breakage was observed in chromosome 9, chromatids as well as endoreplication in some other cells.Conclusionthis study indicates that specific concentrations of ethanol can cause vast alterations in chromosomal structure. Therefore, in general, more care is suggested in consuming this substance. In addition, to confirm the cytotoxic alterations in chromosomal structure in relation to alcohol consumption, using other cell lines and /or in vivo studies, more investigations are warrantKeywords: Ethanol, Human fibroblast cell, Chromosome abnormalities, Karyotype
-
سابقه و هدفعفونت های قارچی مهاجم به عنوان یک مشکل اساسی در سلامت عمومی گزارش می شود به ویژه کاندیدیازیس سیستمیک که موجب افزایش مرگ و میر در افراد ایمنوکومپرامایز از قبیل بیماران ایدزی و نوتروپنیک تحت شیمی درمانییا پیوند مغز استخوان می شود. تشخیص اولیه کاندیدیازیس سیستمیک اغلب مشکل است در نتیجه درمان موثر اغلب با تاخیر شروع می شود. بنابراین استفاده از روش هایی جهت کاهش زمان تشخیص عفونت های قارچی با کاهش مرگ و میر بیماری منتشره مرتبط می باشد.ژن مانوپروتئین 65 کیلودالتونی کاندیدا آلبیکنس کاندید مناسبی برای تشخیص می باشد. هدف از این مطالعه شناسایی گونه های متفاوت کاندیدا (آلبیکنس، گلابراتا، پاراپسیلوزیس) با استفاده از تکنیکPCR می باشد.مواد و روش هابر روی 107 مورد نمونه های کلینیکی آزمایش های کشت در محیط کورن میل آگار حاوی توئین 80، تولید لوله زایا در محیط سرم،کشت در محیط کروم آگار هم چنین تست های جذب قندی با استفاده از کیتAPI 20 C AUX (Biomerieux،France) برای شناسایی انواع مختلف کاندیدا انجام شد.آزمایشPCR با استفاده از پرایمرهای اختصاصی گونه برای ژن مانوپروتئین 65 کیلودالتونی بر روی تمام نمونه ها انجام شد.یافته هابا استفاده از روش های کشت وتست های بیوشیمیایی100مورد نمونه کاندیدا آلبیکنس،6 مورد کاندیدا گلابراتا و1 مورد کاندیدا پاراپسیلوزیس جدا شده از نمونه های کلینیکی شناسایی شدند.آزمایشPCRبا پرایمرهای اختصاصی گونه بر روی نمونه های کلینیکی انجام شد که در همه مواردیک باند با طول قطعه مورد انتظار برای کاندیدا آلبیکنس، گلابراتا و پاراپسیلوزیس (bp475، bp361، bp124) به ترتیب به دست آمد و با همه موارد گونه های تشخیص داده شده با روش کشت مطابقت داشت.نتیجه گیرینتایج این مطالعه نشان داد که روش PCR با به کارگیری پرایمرهای اختصاصی گونه کاندیدا جهت شناسایی گونه های کاندیدا روشی قابل تکرار،سریع واختصاصی استکلید واژگان: مانوپروتئین 65, کاندیدا, تشخیص مولکولیKoomesh, Volume:15 Issue: 3, 2014, PP 365 -371IntroductionInvasive fungal infections represent a major public health concern. In particular, systemic candidiasis remains an increasing source of morbidity and mortality especially in immunocompromised patients such as neutropenic patients undergoing antiblastic chemotherapy or bone marrow transplants. Early diagnosis is often difficult. Consequently, effective treatment is often delayed. PCR has the potential to decrease the time required to diagnose fungal infections and therefore reduce the mortality associated with disseminated disease.The MP65 gene of Candida albicansis appropriate for detection and identification. The aimofthisstudy was toidentifydifferentspecies of Candida (C. albicans, C. glabrata, C. parapsilosis) withPCRtechnique.Materials And MethodsAll 107 yeast isolateswere identified on cornmeal agar supplemented with tween-80, germ tube formation in serum, and assimilation of carbon sources in the API 20 C AUX (Biomerieux, France). Then, all isolates were tesed by PCR using by different species-specific PCR primers selected within the MP65 gene; a recently cloned gene encoding a mannoprotein adhesin.ResultsA hundred of clinical isolates were detemined as C. albicans and 6 of the isolates detemined asC. glabrata and 1 of the isolates detemined as C. parapsilosis. The species-specific PCR primers allowed differentiation of each of three Candida species by the amplicon length produced.The primers amplified all Candida species DNA tested (100% positivity) giving a band of the expected length (475 bp for C. albicans, 361bp forC. glabrata, 124bp forC. parapsilosis). The results were agreed with all culture results for Candida species detection.ConclusionThe results of this study showed that PCR method for rapididentification ofCandida specieswith specific primers is reproducible, simple and specificKeywords: MP65 gene, Candida, Molecular diagnostics
-
سابقه و هدف
هورمون محرک فولیکولی (Follicle stimulating hormone، FSH)، یکی از هورمون های گلیکوپروتئینی هیپوفیز است که از دو زیر واحد آلفا و بتا تشکیل شده است. زیرواحد بتا حاوی 111 اسیدآمینه و یک سیگنال پپتید 18 اسیدآمینه ای و مسئول فعالیت بیولوژیکی هورمون می باشد. هدف از این مطالعه ساخت وکتور بیانی pcDNA3.1-FSHβ به منظور انتقال ژن زیر واحد FSHβ به سلول لاین پستانداران بود.
مواد و روش هاابتدا یک جفت پرایمر برای ساب کلونینگ زنجیره β از T.vector طراحی گردید تا علاوه بر داشتن نواحی ابتدا و انتهای ژن زنجیره β دارای محل اثر آنزیم های HindΙΙΙ و EcoRΙ باشد. زنجیره بتای آمپلیفیه شده از ناحیه جای گاه دو آنزیم فوق در پلاسمید pcDNA3.1 کلون و پلاسمید نوترکیب به وسیله ترانسفورماسیون وارد سلول E.coli گردید. کلون های تشکیل شده به وسیله PCR مجدد بررسی و پلاسمید تعدادی از کلون های مثبت تخلیص گردید. صحت پلاسمیدهای خالص شده به دو روش هضم آنزیمی و تعیین توالی تایید گردید.
یافته هاآنالیز آنزیمی و تعیین توالی نشان داد که پلاسمید pcDNA3.1-F390β دارای ساختار پلاسمیدی و توالی ژنی صحیح است و تطابق کامل با ژن بتای هورمون FSH گزارش شده در GenBank دارد.
نتیجه گیریاین پلاسمید نوترکیب به لحاظ ساختاری صحیح و جهت انتقال ژن به سلول کشت پستان داران و ارزیابی بیان مناسب می باشد.
کلید واژگان: هورمون محرکه فولیکولی, زیر واحد بتا, کلونینگ, سلول لاین پستاندارانKoomesh, Volume:14 Issue: 4, 2013, PP 382 -388IntroductionFollicle stimulating hormone (FSH) is one of the glycoprotein hormones of pituitary gland that consists of two subunits، alpha and beta. Beta subunit has 111 amino acids and a signal peptide، which is consisted of 18 amino acids and it is responsible for biological activity of the hormone. The aim of this study was to construct a pcDNA3. 1FSHβ expression vector in order to transfer FSHβ gene into a mammalian cell line.
Materials And MethodsTo sub-cloning of beta chain from T. vector، a pair of primer was designed that they had a site for EcoRI and HindIII in addition of the start and stop site of the beta chain gene. Amplified beta chain was cloned in pcDNA3. 1 at the site of the mentioned enzymes anvd the recombinant plasmid was transformed into E. coli cell. The resulting colonies were checked by PCR re-amplification. The plasmid was purified from some positive colonies. The accuracy of purified plasmids were confirmed by both enzyme digestion and sequencing.
ResultsEnzyme analysis and sequencing demonstrated that pcDNA3. 1-F390β had both correct construction and gene sequence which had an exact correlation with reported FSHβ gene in GenBank.
ConclusionThis recombinant plasmid structurally is correct and is proper for transmitting into mammalian cell culture.
Keywords: Follicle stimulating hormone, β, subunit, Cloning, Mammalian cell line -
مقدمهلیپوپروتئین لیپاز (Lipoprotein lipase، LPL)، یک آنزیم کلیدی در تنظیم متابولیسم تری گلیسرید و High density lipoprotein) HDL) می باشد. احتمالا پلی مورفیسم های ژن لیپوپروتئین لیپاز در پاتوفیزیولوژی دیس لیپیدمی حائز اهمیت می باشد. یکی از شایع ترین پلی مورفیسم ها در ژن LPL، پلی مورفیسم Hind III می باشد. در برخی مطالعات، ارتباط پلی مورفیسم Hind III با دیس لیپیدمی گزارش گردیده است. با توجه به شیوع بالای دیس لیپیدمی در ایران، این مطالعه جهت تعیین فراوانی الل نادر (-H) پلی مورفیسم Hind III ژن LPL و ارتباط آن با غلظت لیپیدهای سرم در یک جامعه ایرانی انجام شده است.روشDNA ژنومی 76 بیمار مبتلا به هیپرلیپیدمی (150mg/dl
TC) استخراج گردید. پلی مورفیسم Hind III با استفاده از واکنش زنجیره ای پلیمراز و (RFLP (Restriction fragment length polymorphism در دو گروه شاهد و بیمار مورد بررسی قرار گرفت. یافته هافراوانی الل نادر (-H) پلی مورفیسم Hind III در گروه بیمار و شاهد به ترتیب 17 و 30 درصد بود (01/0>P). در گروه هیپرلیپیدمیک، افراد با ژنوتیپ +H+Hدر مقایسه با افراد با ژنوتیپ های +H-H و -H-H، دارای کلسترول تام و LDL سرمی بالاتری بودند (05/0>P).نتیجه گیریحضور الل +H همراه با افزایش TC و LDL-c در جمعیت مورد مطالعه بوده است. ارتباط پلی مورفیسم Hind III با دیس لیپیدمی بسیار پیچیده است و بررسی پلی مورفیسم Hind III با یک حجم نمونه بیشتر و همراه با سایر پلی مورفیسم ها ضروری و قابل توجیه می باشد.
کلید واژگان: لیپوپروتئین لیپاز, پلی مورفیسم Hind III, هیپرلیپیدمیBackground and AimsLipoprotein lipase (LPL) is one of the key enzymes regulating the metabolism of triglycerides (TG) and HDL cholesterol. The lipoprotein lipase (LPL) gene polymorphisms are possibly involved in the pathophysiology of dyslipidemia. Hind III polymorphism is one of the most common polymorphisms in LPL gene. In some studies, association of Hind III polymorphism with dyslipidemia has been reported. Due to the high incidence of dyslipidemia in Iranian adults, this study was designed to investigate the frequency of rare allele (H-) LPL gene Hind III polymorphism and its association with serum lipids levels in an Iranian population,MethodsTotal genomic DNA was prepared from 76 Iranian patients with hyperlipidemia [Total cholesterol (TC) > 200 mg/dl, Triglyceride (TG) > 150 mg/dl] and 75 healthy subjects (TC < 200 mg/dl, TG < 150). The Hind III polymorphism was analyzed by polymerase chain reaction and restriction fragment length polymorphism.ResultsThe frequencies of the Hind III polymorphism minor allele (H-) were 17 and 30 in the case and control groups respectively (P<0.01). In the case group, patients with H+H+ genotype had significantly higher mean total cholesterol (TC) and low density lipoprotein (LDL), compared to those with H+H- and H-H- genotypes (P< 0.05).ConclusionThe presence of rare H+ allele was associated with increased TC and LDL-c levels in the studied population. The association between the LPL gene Hind III polymorphism and dyslipidemia is quite complicated and genotyping of LPL Hind III polymorphism in a larger-scale screening and with other polymorphisms is necessary and justifiable. -
سابقه و هدفهورمون های گلیکوپروتئینی مترشحه از هیپوفیز قدامی شامل هورمون های گلیکوپروتئینی انسانی شامل هورمون محرک تیروئید، هورمون لوتئینیزه کننده، هومون محرک فولیکولی و گونادوتروپین کوریونی هستند که هر یک از دو زیر واحد آلفا و بتا تشکیل شده است. زیر واحد آلفا در همه هورمون های فوق مشابه است و از چهار اگزون و سه اینترون تشکیل شده است. زیر واحد بتا مسئول فعالیت اختصاصی هر یک از این هورمون ها است. هدف این مطالعه کلونینگ cDNA زنجیره آلفای هورمون های گلیکوپروتئینی در وکتور مناسب برای سیستم یوکاریوتی بود.مواد و روش هابه منظور کلونینگ cDNA زیر واحد آلفا هورمون های گلیکوپروتئینی از T-vector واجد ژن آلفا، به کمک یک جفت پرایمر، cDNA مجددا آمپلیفیه گردید و در سایت های Bam HI و Not I پلاسمید pcDNA3.1 کلون گردید. پلاسمید نوترکیب به سلول E.coli Top10F ترانسفورم شد و کلونی های واجد پلاسمید به وسیله Colony PCR انتخاب شدند. صحت پلاسمید تخلیص شده از این کلون ها ابتدا توسط هضم آنزیمی و نهایتا به روش سکانسینگ بررسی شد.یافته هاآنالیز آنزیمی و سکانسینگ نشان داد که پلاسمید pcDNA3.1-F351 α دارای توالی پلاسمیدی صحیح می باشد و تطابق کامل با ژن آلفای هورمون های گلیکوپروتئینی گزارش شده در GenBank دارد.نتیجه گیریاین پلاسمید به دلیل ساختار صحیح جهت انتقال به سیستم یوکاریوتی و ارزیابی بیان مناسب می باشد.
کلید واژگان: هورمون محرک فولیکولی, هورمون های غده هیپوفیز, هورمون های گلیکوپروتئینی, زیر واحد آلفا, پستاندارانIntroductionAnterior pituitary glycoprotein hormones include thyroid stimulating hormone, lutinizing hormone, follicule stimulating hormone, and gonadotropine hormone. Each of them contains alpha and beta subunits. The alpha subunit gene is the same in all of these hormones and contains 4 exones and 3 intrones. The beta subunit is responsible for specific function of each hormone. The aim of this study was to clone alpha chain cDNA of glycoprotein hormones in a proper vector for eukaryotic system.Material And MethodsTo clone cDNA, alpha subunit of glycoprotein hormones was amplified by using one pair primers and T.vector as template and cloned in Not I and Bam HI sites of pcDNA3.1 plasmid. The recombinant plasmid transformed to E.coli Top10F΄ cell and colonies that contain plasmid were selected by Colony PCR. The accuracy of extracted plasmid of these clones was approved by enzyme digestion and sequencing.ResultsEnzyme analysis showed that pcDNA3.1-F351 a had correct structure and sequencing confirmed by 100% homology of the gene with reported alpha gene in Gene Bank.ConclusionBecause of its proper structure, this plasmid is able to transform to Eukaryotic system and translation. -
سابقه و هدففولیکول استیمولاتینگ هورمون (FSH) از خانواده هورمون های گلیکوپروتئینی هیپوفیز و متشکل از دو زیر واحد آلفا و بتا می باشد که فعالیت بیولوژیک این هورمون مربوط به زیر واحد بتای آن است. این مطالعه به منظور جداسازی ناحیه کدکننده ژن انسانی FSHb با سیگنال سکانس طبیعی ژن و کلونینگ آن در شاتل وکتور pPIC9 تحت پروموتر AOXI و سیگنال سکانس آلفا فاکتور انجام شد.مواد و روش هاطی دو مرحله امپلیفیکاسیون و کلونینگ از روی ژنوم یک زن سالم، این ژن به صورت یک قطعه 2kb با بازسازی ناحیه ''5 قبل از کدون شروع جدا و اکسپرشن وکتور pPIC9-F1 ساخته شد.یافته هاهضم آنزیمی و سکانسینک ساختار و ترادف صحیح ژن FSHb با حفظ نواحی اسپلایسینگ را در pTV-2019 نشان داد. Restriction analysis و PCR با پرایمرهای AOXI نشان داد. pPIC9F1 دارای ساختار صحیح می باشد.نتیجه گیریوکتور نوترکیب pPIC9F1 ساخته شده در این مطالعه شامل ناحیه کدکننده ژن و سیگنال طبیعی آن FSHb(+sig E2-IVS2-E3) بوده که قادر است این ژن را در ژنوم مخمر تحت پروموتر AOXI وارد کند، که در این حالت فیوژن پروتئینی شامل سیگنال پپتید آلفا فاکتور - سیگنال پپتید FSH به وجود می آید. FSHb به نحوی بیان خواهد شد که سیستم مخمری قادر به جداسازی آلفا فاکتور باشد. به نظر می رسد این نخستین تلاش برای کلونینگ ژن انسانی FSHb در سیستم مخمری باشد.
Koomesh, Volume:8 Issue: 1, 2006, PP 11 -18IntroductionFollicle Stimulating Hormone (FSH) is one of the pituitary glycoproteines that it consists of two subunits; alpha and beta. The beta subunit is responsible for the biological activity of FSH. The aim of present study was isolation of the β subunit coding sequence containing its signal sequence from human genome and then cloning of the isolated sequence in pPIC9 shuttle vector under the control of AOX1 promoter and α factor signal sequence.Material And Methodsthe gene sequence of interest was isolated as a 2kb DNA fragment and cloned in pTZ57R vector resulting to pTV-2019 plasmid. The construct was used as template for modification of 5΄ region of gene upstream to ATG codon using PCR. Finally, amplicon was cloned in pPIC9 and the new construct named pPIC9F1.ResultsThe sequence of FSHβ gene in pTV-2019 was confirmed by restriction analysis and DNA sequencing. In addition, restriction analysis and AOX1 primer-mediated PCR showed that pPIC9F1 has correct construction.ConclusionThe new construct, pPIC9F1, contains the coding sequence of FSHβ gene and its signal sequence (E2-IVS2-E3). Therefore, this construct can be used for integration of FSHβ gene into yeast genome exactly downstream to AOX1 promoter. Under this condition, a fusion protein is produced that it contains two signal peptides, α factor and FSH signal peptides. Yeast expression system is able to cleavage α factor. It seems this is the first attempt for cloning of human FSHβ in yeast expression system. -
سابقه و هدفگلوکز اکسیداز، آنزیمی است که در صنایع غذایی، شیمیایی، آرایشی و بهداشتی و هم چنین در کیت های تشخیص گلوکز استفاده می شود. در مرحله اول این طرح DNA از قارچ رشته ای آسپرژیلوس نایجر ATCC9029 با استفاده از روش سونیکاسیون و لیز در نیتروژن مایع جدا شد. سپس DNA ژنومیک استخراج شده در پلاسمید PTZ57R کلون شد، در ادامه این طرح، ژن گلوکزاکسیداز (GO) به وکتور بیانی دیگر (PKK223-3) وارد شد، که پایه ای برای تولید این آنزیم در ایران می باشد.مواد و روش هاپلاسمید نوترکیب Pet21αG0 از باکتری DH5α-E. coli استخراج و توسط آنزیم های محدودکننده BamHI و HindIII برش داده و ژن گلوکز اکسیداز به طول kb8/1 جدا و سپس به داخل پلاسمید PKK223-3 وارد شد و در داخل میزبان E. coli-DH5αترانسفورم گردید. نقشه ژنی این پلاسمید نوترکیب با آنزیم های محدودکننده، تایید و پلاسمید PKK223-3GO نامیده شد.یافته هاژن کد کننده آنزیم گلوکز اکسیداز که به وسیله ا Restriction Enzyme ز پلاسمید Pet21α جدا شده بود، دارای اندازه صحیح در الکتروفورزیس ژل آگارز می باشد. ما نشان دادیم که پلاسمید نوترکیب PKK223-3GO در Restriction analysis دارای الگوی صحیح می باشد.نتیجه گیریجداسازی و کلونینگ ژن گلوکز اکسیداز از طریق مهندسی ژنتیک می تواند برای کلونینگ در وکتور بیانی به منظور تولید این آنزیم به صورت نو ترکیب به کار رود.
کلید واژگان: گلوکز اکسیداز, اشریشیا کولی, آسپرژیلوس نایجرIntroductionGlucose oxidase (GO) has found a variety of industrial applications such as food, chemical and personal care industries. However one of the most important application of GO is used as diagnostic kits. The aim of study was isolation of GO gene from a recombinant vector (PET21aGO) and sub cloning and expression in PKK233-3 vector.Materials And MethodsRecombinant PET21a GO was extracted from E.coli DH5α and was digested with Restriction Enzymes; BamHI, HindШ then isolated GO gene (1.8kb) and cloned in PKK233-3. PKK233-3GO was transformed in to E.coli DH5α.ResultsOur data demonstrated that the GO gene has expected size in agarose gel electrophoresis and also the cloned Go has a correct size after restriction analysis.ConclusionThe GO gene was cloned in prokaryotic host. This is a report of cloning of GO gene in Iran that can be used for further cloning of that gene in expression vectors for production of recombinant Enzyme. -
بررسی کریپتوسپوریدیوز در کودکان مبتلا به اسهال مراجعه کننده به بیمارستان امیرالمؤمنین (ع) سمنان نویسندگان: محمدرضا اکبری عیدگاهی *، مهدی ابوئی مهریزی، محمداسماعیل امین بیدختی، علی اکبر شعبانی * Ph.D دانشگاه علوم پزشکی سمنان، دانشکده پزشکی، بخش میکروب شناسی - دانشگاه علوم پزشکی سمنان، دانشکده پزشکی، بخش میکروب شناسی mrakbari_2000@yahoo.com نوع مطالعه: کاربردی چکیده مقاله:سابقه و هدفکریپتوسپوریدیوم پاروم (Cryptosporidium parvum) یک انگل کوکسیدیایی می باشد که عامل مهم اسهال در حیوانات و در انسان به ویژه کودکان و بیماران با ایمنی تحت مخاطره می باشد. از 1976 که اولین مورد انسانی آن گزارش شد، این تک یاخته به طور مداوم مورد توجه بیشتری قرار گرفته است. هر چند از عفونت های انسانی و دامی با کریپتوسپوریدیوم از نقاط مختلف ایران گزارشاتی وجود دارد؛ اما به دلیل این که این تک یاخته در آزمایشات معمول انگل شناسی بررسی نمی گردد از میزان شیوع این انگل در ایران در بسیاری از نقاط کشور گزارشی در دسترس نیست. این مطالعه با هدف اثبات وجود یا عدم وجود موارد انسانی این تک یاخته در کودکان مبتلا به گاستروانتریت در سمنان انجام شده است.
مواد و روش هادر این مطالعه نمونه های مدفوع همه کودکان زیر12سال مبتلا به گاستروانتریت که از ابتدای تیرماه تا اول مهرماه 1381 به بیمارستان کودکان امیرالمومنین سمنان مراجعه کرده بودند (153 مورد) از نظر کریپتوسپوریدیوم بررسی شدند. هر یک از نمونه ها پس از تغلیظ به روش فرمالین- اتر، با روش های ذیل نلسون اصلاح شده و رنگ آمیزی فلورسانس با ردامین با تغییرات جزیی رنگ شده و به ترتیب با میکروسکوپ نوری و میکروسکوپ فلوئورسانس مورد بررسی قرار گرفت.یافته هاکریپتوسپوریدیوم پاروم در (26/3%) 5 مورد (با فاصله اطمینان 95%، 4/6%-006/0%) مثبت بود، که 4 مورد مربوط به پسران (1، 3، 5 و6 ساله) و 1 مورد مربوط به یک دختر 12 ساله بود. در این مطالعه ارتباط معنی داری بین فراوانی کریپتوسپوریدیوم با جنس، سن و نیز استفاده از شیر مادر در کودکان زیر سن 2 سال مشاهده نشد، اما بین آلودگی با این انگل و تماس مستقیم با دام ارتباط معنی داری وجود داشت (0026/0=P).
نتیجه گیریاین مطالعه وجود عفونت کریپتوسپوریدیایی در کودکان مبتلا به اسهال را در سمنان نشان می دهد، که از نظر فراوانی موارد انسانی نیز با بیشتر مطالعات انجام شده در سایر نقاط کشور اختلاف معنی داری ندارد. در این مطالعه، در 26/3% موارد اسهال های کودکان در فصل تابستان وجود کریپتوسپوریدیوم را نشان دادیم. بر اساس این مطالعه و مطالعات مشابه پیشنهاد می کنیم تشخیص روتین کریپتوسپوریدیوم حداقل در آزمایشگاه های مرجع یا آزمایشگاه بیمارستان های اطفال برای کودکان مبتلا به گاستروانتریت به صورت روتین انجام شود.
کلید واژگان: کریپتوسپوریدیوم, رنگ آمیزی ذیل نلسون, رنگ آمیزی فلوئورسانس, سمنان -
سابقه و هدفگلوکز اکسیداز آنزیمی است که در صنایع غذایی، شیمیایی، آرایشی و بهداشتی و همچنین در کیتهای تشخیص گلوکز استفاده میشود. هدف این مطالعه شناسایی و جداسازی این ژن از ژنوم قارچ آسپرژیلوس نایجر از طریق PCR و کلونینگ آن در E. coli به منظور پایه ای برای تولید گلوکز اکسیداز نوترکیب در این است.مواد و روش هاقارچ آسپرژیلوس نایجر (ATCC 9029) در محیط حاوی پپتون و گلوکز و عصاره مالت و در حرارت 24 درجه سانتی گراد به مدت 72-48 ساعت کشت داده شد. DNA ژنومی قاچر به وسیله سونیکت کردن همراه با ساییدن قاچر سونیکت شده در نیتروژن مایع در بافر لیزکننده شامل EDTA و SDS استخراج شد. برای جداسازی ژن، یک جفت پرایمر طراحی شد و در شرایط بهینه شده PCR، ژن گلوکزاکسیداز تکثیر شد. سپس این ژن به وسیله Ins T/Aclon PCR~Tm Product cloning kit به داخل پلاسمید pTZ57R کلون و در داخل میزبان DH5?، E. coli ترانسفورم شد. نقشه ژنی این پلاسمید نوترکیب با آنزیمهای محدود کننده، تایید و پلاسمید نوترکیب pTA57RGO نامیده شد.یافته هانتایج نشان داد که روش استفاده شده در این مطالعه برای کشت و استخراج DNA از قارچهای رشته یا نظیر آسپرژیلوس مناسب است. همچنین ژن کد کننده آنزیم گلوکزاکسیداز که به وسیله تکنیک PCR جدا شده است دارای اندازه صحیح در آگاروز ژل الکتروفورزیس میباشد. ما نشان دادیم پلاسمید نوترکیب pTZ57RGO در Restriction analysis دارای الگوی صحیح میباشد.
نتیجه گیری و توصیه ها: در این مطالعه ما ژن گلوکز اکسیداز را از طریق بهینه سازی شرایط PCR از آسپرژیلوس نایجر جدا و در یک میزبان پروکاریوتیک، کلون کردیم. این اولین گزارش از جداسازی و کلونینگ این ژن از طریق مهندسی ژنتیک در ایران است که میتواند برای کلونینگ در وکتور بیانی به منظور تولید این آنزیم به صورت نوترکیب به کار رود.
کلید واژگان: گلوکزاکسیداز, آسپرژیلوس نایجر, اشریشیاکولی -
بیان ژن زیر واحد B توکسین حساس به حرارت انتروتوکسیژنیک اشریشیاکلی (Enterotoxigenic Escherichia coli) در سالمونلا تیفی موریوم G30: ایجاد پاسخ ایمنی با استفاده از یک مدل زنده خوراکیسابقه و هدفاستفاده از سویه های تضعیف شده سالمونلا، نظیر سالمونلا تیفی موریوم G30، به منظور طراحی و ساخت واکسن های زنده خوراکی بر پایه سالمونلا (Salmonella-based live oral vaccine) بسیار مورد توجه قرار دارد. این سویه ها برای بیان ژن های ایمنی بخش سایر مکیروارگانیسم ها در داخل بدن و تحریک پاسخ ایمنی به کار می روند. زیر واحد (LT-B) توکسین حساس به حرارت انتروتوکسیژنیک اشریشیاکلی (ETEC، Enterotoxigenic Escherichia coli)، یک ایمونوژن قوی بوده و به عنوان کاندید برای ساخت واکسن علیه اسهال های ناشی از این میکروارگانیسم است. هدف این مطالعه بیان ژن کد کننده LT-B تحت دو پرموتر/رپرسور با قدرت متفاوت در سالمونلا تیفی موریوم G30 و ارزیابی آنها در ایجاد پاسخ آنتی بادی است.مواد و روش هاژن کند کننده LT-B، که تحت پروموترهای trc و lac کلون شده بود به سالمونلا تیفی موریوم G30 ترانسفورم گردید و دو سویه جدید G30TLTB و G30ULTB بدست آمد. LT-B نوترکیب تولید شده توسط این دو سویه از نظر ساختمانی و ایمونولوژیک مطالعه شده و همچنین توانایی این دو سویه در ایجاد پاسخ آنتی بادی در موش های C57/BL6 مورد ارزیابی قرار گرفت.یافته هاLT-B نوترکیب تولید شده در هر دو سویه سالمونلا، از نظر تشکیل فرم پنتامر، وزن مولکولی و حرکت الکترفورزی، توانایی اتصال به رسپتور GM1 و حفظ شاخص های آنتی ژنیک بر علیه آنتی بادی های منوکلونال D15-9 و LT-39 مشابه فرم طبیعی LT-B بود. هر دو سویه نیز وقتی به عنوان واکسن خوراکی زنده به سوش های C57/BL6 خورانده شد قادر به ایجاد پاسخ بالا رونده آنتی بادی بودند.نتیجه گیریسالمونلا تیفی موریوم G30 قادر بود ژن کد کننده LT-B را در In vivo در عدم حضور القا کننده های شیمیایی نظیر IPTG، بیان و پاسخ آنتی بادی علیه آن ایجاد کند. بهینه سازی شرایط بیان ژن می تواند گامی در جهت ساخت یک واکسن زنده خوراکی علیه اسهال ناشی از انتروتوکسیژنیک E.coli باشد.
کلید واژگان: سالمونلا تیفی موریوم, انتروتوکسیژنیک اشریشیاکلی, زیر واحد B توکسین حساس به حرارت اشریشیاکلی (LT, B), واکسن علیه انتروتوکسیژنیک اشریشیاکلیExpression of ente rotoxigenic Escherichia coli heat-labile toxin B subunit ge ne in Salmonella typhimurium G30: immunization using an oral live delivery systemIntroduction. Attenuated Salmonella strains, such as S. typhimurium G30 have a great potential as live carriers for the de livery of heterologous ant igens to the immune system. Enterotoxigenic Escherichia coli (ETEC) is a major cause of diarrhea among children in developing countries as well as travelers to this area. Heat-l abi le toxin (LT), one of the most important pathogenesis factors of ETEC, is comprised of one A subu nit (LT-A) and five identical B subunit (LT-B). LT-B is responsible for bin ding the toxin to ganglioside GMI-receptor on the surface of int estinal epithelial cells and is a strong immunogen against ETEC mediated diarrhea. The aim of this study was to examine expre ssion of LT-B in S. typhimurium G30 under the control of two various promoter and examina tion of th at as oral live delivery system to elicit antibody resp onse in mice. Materials and Methods. Th e LT-B en coding gene in pTUCLTB and pTRCLTB plasmids were transformed into S. typhimurium G30 and named G30ULTB an d G30TLTB, respectively. Produced level of LT-B by each constructs were measured and structural and immunological characteristics of produced LT-B were studied by GMI ELISA and SDS-PAGE. Finally, ability of these construct s in indu ction of antibody response in C57/BL6 were compared. Results. The results confirmed th at the Salm onell a str ain could produce rLTB with correct conformati on and conserved the main char acteristic including pentameri c form, re ceptor binding ability and interaction with monoclonal antibodies. Our finding also showed an increasing level of antitoxin antibody in mice orally immunized with both G30TLTB and G30ULTB. Conclusion. In conclusion, S. typhimurium G30 could express LT-B in vivo, where the chemical induction is impractical and subsequently induce the antibody response. Modification of this system can result into development of an oral live vaccine against ETEC.
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.