محمدرضا رحمانی
-
مقدمه
مرال بزرگترین گوزن بومی ایران است. با اینکه این گونه در گذشته های نه چندان دور از جمعیت و پراکندگی نسبتا خوبی برخوردار بوده است، اما امروزه جمعیت آن کاهش قابل توجهی داشته و پراکندگی آن تنها به برخی محدوه های امن مناطق تحت حفاظت محدود می شود. از مهمترین عوامل موثر در کاهش جمعیت این گونه، تخریب و نابودی زیستگاه ها و شکار غیرمجاز گونه به واسطه فعالیتهای انسانی است. لذا با استفاده از مدلسازی مطلوبیت زیستگاه به عنوان یک ابزار موثر در شناسایی، مد یریت و حفاظت از زیستگاه های باقی مانده، میتوان مدیران را در حفاظت موثرتر از گونه یاری رساند.
مواد و روش هاجنگل های هیرکانی یا جنگل های خزری 15 درصد از کل جنگل های ایران را تشکیل می دهند و آخرین بازمانده از جنگل های پهن برگ معتدل در سطح جهان هستند. استان مازندران در شمال ایران که 46/1 درصد از مساحت کل کشور را به خود اختصاص داده است، دربر گیرنده بخش قابل توجهی از این جنگل هاست. محدوده امن البرز مرکزی مهمترین منطقه و امن ترین زیستگاه زادآوری مرال در استان مازندران است. در این پژوهش از روش بیشترین بی نظمی و تحلیل عاملی آشیان بوم شناختی و نقاط حضور بدست آمده از بازدیدهای میدانی در محدوده البرز مرکزی، به منظور شناسایی زیستگاه های مطلوب مرال و مناطق زادآور گونه در استان مازندران بهره برده شد. این مدل ها توسط تعدادی لایه محیط زیستی پیش بینی کننده و نقاط حضور گونه، راه اندازی می شوند و مطلوبیت هر سلول در زیستگاه را به صورت تابعی از متغییرهای زیستی بیان می کنند.
نتایجنتایج تحلیل عاملی آشیان بوم شناختی نشان داد که محدوده امن البرز مرکزی مهمترین منطقه و امن ترین زیستگاه زادآوری مرال در مازندران است. نتایج روش تحلیل آشیان بوم شناختی با مقادیر 3/1 کنارگی و ویژه گرایی بالا (5/5) نشان دهنده مناطقی است که شیب و ارتفاع بالاتر از میانگین زیستگاه داشته و لذا تحمل پذیری کمی دارند. نتایج تحلیل بیشترین بی نظمی نشان داد یکی از اثرگذارترین پارامترها موثر در مطلوبیت زیستگاه مرال، متغیر فاصله از روستا است. براساس آزمون جک نایف، این متغییر مهمترین متغیر در انتخاب زیستگاه مرال است. با افزایش فاصله از روستا، مطلوبیت زیستگاه گونه به صورت تصاعدی افزایش می یابد و سپس به دلیل نزدیک شدن به روستاهای دیگر و تراکم حضور انسان در منطقه، کاهشی است. با افزایش تراکم پوشش گیاهی ابتدا مطلوبیت زیستگاه افزایش یافته ولی در تراکم بالا مطلوبیت کاهش می یابد. نمودار منحنی پاسخ نشان میدهد که با افزایش ارتفاع مطلوبیت زیستگاه گونه نیز افزایش می یابد، چرا که در فصل زادآوری، گونه مرال به مناطق ارتفاعی با امنیت بیشتر وابسته است. در بین متغیرهای بوم شناختی، متغیر شیب کم اثرترین متغیر شناسایی شد.
بحث:
گونه مرال در فصل زادآوری فقط در مناطق امن به ویژه در محدوده امن البرز مرکزی حضور داشته و در فصل غیرزادآوری در سطح بسیار وسیع تری پراکنده می شود. استان مازندران بالقوه یکی از نقاط داغ تنوع زیستی کشور است اما از آنجا که در حال حاضر محدوده امن البرز مرکزی از امنیت بالایی برخوردار است، مهمترین و پرجمعیت ترین زیستگاه زادآوری مرال در مازندران و یکی از دو محدوده اصلی زادآوری این گونه در کشور است. کمبود حفاظت از مناطق مطلوب مهمترین عامل در کاهش جمعیت مرال در استان است. یکی از مهمترین چالش های حفاظتی این گونه در استان تکه تکه بودن زیستگاه ها و پراکندگی آنها است. بسیاری از زیستگاه ها در مسیر جابجایی گونه احتمالا مطلوبیت زیستگاهی بالایی دارند، حال ممکن است که همین زیستگاه ها به دلیل ضعف در حفاظت، از نرخ بقا بسیار پائینی برای گونه برخوردار بوده، سینک های جمعیت های محلی یا تله های بوم شناختی باشند.
کلید واژگان: بیشترین بی نظمی, تحلیل عاملی آشیان بوم شناختی, مطلوبیت زیستگاه, منطقه حفاظت شده البرز مرکزی, استان مازندران, زادآوریIntroductionThe population of Red Deer has decreased significantly, and the species distribution is restricted to only some core zones of protected areas of the country. The most important threatening factors in decline the population of the species are destruction and fragmentation of habitats and poaching of the species, which are strongly affected by human presence and human activities. Therefore, using habitat suitability modeling of the species as an effective tool in identifying, managing, and protecting the remaining habitats, can help managers in conserving the species more effectively.
Material and MethodsHyrcanian forests or Caspian forests consist of 15% of the total forests of Iran and are the last surviving temperate broadleaf forests in the world. Mazandaran province includes a significant part of the Hyrcanian forests. The core zone of the Central Alborz Protected Area is the most important area and the safest breeding habitat of Maral in Mazandaran province and has the largest populations of this species in the country. In this study, by use of the Maximum Entropy method and Ecological Niche Factor Analyses, using the species presence points in the Central Alborz Protected Area, we investigated the suitable breeding habitats of the Maral population in Mazandaran province. These models are launched by predictive environmental layers and species presence points, and express the suitability of each cell in the habitat as a function of biological variables.
ResultsThe results of the ENFA method showed that the Central Alborz Protected Area Core Zone is the most important area and the safest breeding habitat of the Maral in Mazandaran Province. The results with values of 1.3 marginalities and specialty 5.5 indicate habitat areas with higher slopes and elevation models than the average which has low tolerability, are selected by the species. The results of the MaxEnt revealed that among the human-related variables, the most effective parameter is the distance to the village. According to the Jackknife test, this variable is the most important in the habitat selection of Maral. As the distance from the village increases, the habitat suitability increases exponentially, and then it decreases due to the proximity to other villages and the density of human presence in the region. By increasing the vegetation density, the suitability of the habitat increases, but in the high density of vegetation, suitability decreases. The output response curve of the results shows that the habitat suitability of the species increases with the increase in elevation because, during the breeding season, the Maral species is dependent on high-elevation safe habitats. Among the ecological variables, the slope variable was identified as the least effective factor.
DiscussionDuring the breeding season, the Maral is present only in the Alborz Protected Area Core Zone, and in the non-breeding season, it is dispersed in a wider area of protected areas. Mazandaran province is potentially one of the hotspots of biodiversity in the country, but since the central Alborz core area is currently highly conserved by the Department of the Environment, it is the most important and most populated breeding habitat of Marals in Mazandaran and one of the two main breeding habitats of the country. The lack of protection of suitable habitats is the most important factor in reducing the population of Maral in the province. One of the other important challenges for the protection of this species in the province is the fragmented habitats and their dispersion. Many of the habitats in the species corridors probably have high habitat suitability, but these habitats may have low survival rates for the species due to weak protection, they are sinks of local populations or ecological traps.
Keywords: Maximum Entropy, Ecological Niche Factor Analyses, Habitat Suitability, Alborz Protected Area, Mazandaran Province, Breeding -
زمینه و هدف
در دوران همه گیری کرونا، آموزش مجازی یک رکن اساسی در سیستم های آموزشی تلقی می شود. حفظ ارتباط موثر دانشجو با درس فارماکولوژی همواره چالش جدی در آموزش مجازی این درس به شمار می آید. لذا این مطالعه به طراحی، اجرا و ارزشیابی روش های آموزش مجازی درس فارماکولوژی به صورت یک فرآیند آموزشی در دانشجویان پزشکی می پردازد.
مواد و روش هادر این مطالعه توصیفی-مقطعی، تعداد 133 نفر از دانشجویان پزشکی دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان که در همه گیری کرونا در سال های تحصیلی 1398 و 1399 واحد فارماکولوژی را می گذراندند، وارد مطالعه شدند. سپس محتواهای آموزشی ساده سازی شده درس فارماکولوژی به صورت مصور همراه با ابرهای توضیح دهنده و جداول خلاصه کننده تهیه شده و در سامانه نوید بارگذاری گردید. محتوای نوشتاری مکمل نیز که کامل کننده کلیپ های آموزشی هر جلسه کلاس بودند جهت خلاصه کردن موضوع و یادگیری بهتر در اختیار دانشجویان قرار داده می شد. بعد از اتمام کلاس یک پرسش نامه برخط توسط دانشجویان تکمیل می شد. داده ها توسط آنالیز واریانس یک طرفه و آزمون t مستقل تجزیه و تحلیل شدند.
یافته هاتعداد 66 نفر (6/49 درصد) از دانشجویان ورودی 1396 و 67 نفر (4/50) ورودی سال 1397 بودند. سطح رضایت مندی دانشجویان بعد از ارزشیابی از طریق پرسش نامه در خصوص روش آموزشی مکمل به طور معنی داری بیشتر از روش ساده سازی شده بود (001/0>P). میزان رضایت از هر دو روش بر اساس معدل و سن تفاوت معنی داری نشان نداد (05/0<P).
نتیجه گیریطراحی و اجرای روش های ساده سازی شده آموزشی در درس فارماکولوژی رضایت مندی دانشجویان را در آموزش برخط در زمان کرونا به همراه داشت.
کلید واژگان: آموزش مجازی, آموزش الکترونیک, کووید-19, دانشجویان پزشکی, رفسنجانBackground and ObjectivesDuring the coronavirus pandemic, e-learning is considered an essential element in educational systems. Keeping the student's effective interaction with the pharmacology course is always a serious challenge in the virtual education of this lesson. Therefore, the current study aimed to design, implement, and evaluate the virtual teaching methods of pharmacology course among medical students.
Materials and MethodsIn this descriptive, cross-sectional study, 133 medical students of Rafsanjan University of Medical Sciences, who were studying pharmacology during the coronavirus pandemic in the academic year 2019-2020, were included. Then, the simplified educational content of the pharmacology course was prepared in the form of pictures along with explanatory clouds and summary tables and uploaded to the learning management system (NAVID). Supplementary written content, which complemented the educational clips of each class session, was provided to the students in order to summarize the topic and learn better. After finishing the class, an online questionnaire was completed by the students, and the data were analyzed by one-way analysis of variance and independent t-test.
ResultsThere were 66 (49.6%) students of 2017 entrance and 67 students (50.4%) of 2018 entrance. The satisfaction level of the students after the evaluation through the questionnaire regarding the supplementary educational method was significantly higher than the simplified method (p<0.001). There was observed no significant difference in the level of satisfaction from both methods based on grade point average and age (p<0.05).
ConclusionThe design and implementation of simplified educational methods in the course of pharmacology was accompanied with satisfaction of students in online education in the time of coronavirus pandemic.
Keywords: Virtual education, Electronic learning, COVID-19, Medical students, Rafsanjan -
کمبود آب مهمترین عامل محدود کننده تولید محصولات کشاورزی به و یژ ه در مناطق خشک و نیمه خشک محسوب می شود. کاربرد برخی مواد نظیر پلیمرهای سوپر جاذب در خاک باعث افزایش ماندگاری آب در خاک و در نتیجه کاهش مصرف آب و آب شویی کودها می گردد. این مواد اثرات تنش کم آبی بر گیاه را کاهش داده و منجر به افزایش عملکرد در مناطق خشک و نیمه خشک می گردند. به منظور بررسی تاثیر سوپرجاذب در شرایط تنش آبی روی عملکرد، اجزای عملکرد و بعضی ویژگی های فیزیولوزیکی ذرت، آزمایشی به صورت کرت های خرد شده در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در منطقه گتوند در استان خوزستان انجام شد. سه تیمار کاربرد Aquasorb 3005 (600،300،0 کیلوگرم در هکتار) به ترتیب A1،A2 وA3 و چهار استراتژی آبیاری (50،75،100،125) درصد نیاز آبی به ترتیب I1،I2، I3وI4 در سه تکرار برای دو فصل کشت (کشت تابستانه 1398 و کشت بهاره 1399) در نظر گرفته شد. برنامهریزی آبیاری، عملکرد بیولوژیکی، شاخص برداشت و پوشش تاج در مراحل مختلف فصول رشد اندازه گیری شد. نتایج این آزمایش نشان داد که استفاده از Aquasorb 3005 عملکرد محصول را در سطح اطمینان یک درصد افزایش داد. علاوه بر این نتایج نشان دهنده تاثیر کاربرد سوپر جاذب و برنامه ریزی آبیاری در بهبود بهره وری آب است. بیشترین عملکرد دانه در کشت بهاره و تابستانه مربوط به تیمار I2A3 به تر تیب برابر 9055 و9255 کیلوگرم در هکتار و کمترین عملکرد در هر دو کشت مربوط به تیمار I4A0 برابر 5977 کیلو گرم درهکتار در کشت بهاره و 6344 کیلوگرم در هکتار در کشت تابستانه بوده است.
کلید واژگان: گتوند, بهره وری آب, کم آبیاری, عملکرد محصول, سطح سایه اندازWater scarcity is the most important factor limiting the production of agricultural products, especially in arid and semi-arid regions. Application of some materials such as superabsorbent polymers in soil increases water retention in soil and thus reduces water consumption and fertilizer leaching. These materials can reduce the effects of dehydration on the plant and lead to increased yield in arid and semi-arid regions. In order to investigate the effect of superabsorbent under water stress conditions on yield, yield components and some physiological characteristics of corn, experimental plots were conducted in the form of split plots in a randomized complete block design in Gotvand region in Khuzestan province. Three treatments of Aquasorb 3005 (600,300,0 kg / ha) A1, A2 and A3 and four irrigation strategies (50,75,100,125) percent of water requirement I1, I2, I3 and I4 in three replications for two growing seasons, respectively Summer 2019 and spring planting 2020) were considered. Irrigation planning, biological yield, harvest index and canopy cover were measured at different stages of growth seasons, based on which a growth simulation model was presented using AquaCrop software. The results of this test showed that the use of Aquasorb 3005 increased product performance by one percent. In addition, the results show the effect of superabsorbent application and irrigation planning on improving water efficiency. The highest grain yield in spring and summer cultivation was related to I2A3 treatment equal to 9055 and 9255 kg / ha, respectively, and the lowest yield in both crops was related to I4A0 treatment equal to 5977 kg / ha in spring cultivation and 6344 kg / ha in summer cultivation.
Keywords: Gotvand, Water productivity, Deficit irrigation, Yield production, Canopy cover -
زمینه و هدف
سموم بوتولینوم (BoNTs) جزء کشنده ترین ترکیباتی هستند که تاکنون شناخته شده و عامل بیماری بوتولیسم می باشند. در حال حاضر، تشخیصBoNT در غذا به استفاده از سنجش زیستی روی موش آزمایشگاهی است که یک روش بسیار حساس (محدوده تشخیص pg mL-1 7 تا 20) اما زمان بر می باشد. این روش سریع، اختصاصی و می تواند حساسیتی معادل آزمایش روی موش آزمایشگاهی دارد. هدف از این تحقیق استفاده از روش ساندویچ الایزا جهت شناساییBoNT/B بود.
مواد و روش هاپروتیین نوترکیب 370 اسید آمینه ای از انتهای کربوکسیل بخش اتصال دهنده سم BoNT/B با وزن مولکولی 45 کیلودالتون به عنوان آنتی ژن بیان و به روش کروماتوگرافی تمایلی Ni-NTA خالص سازی شد. آنتی بادی IgG از سرم موشی و خرگوشی با روش کروماتوگرافی تمایلی رزین پروتیین G جداسازی و به روش SDS-PAGE و آزمون الایزا ، تاییدشد. حساسیت و اختصاصیت روش طراحی شده جهت تشخیص آنتی ژن نوترکیب BoNT/B-HcC و توکسویید بوتولینوم تایپ B ارزیابی شد.
نتایجغلظت آنتیبادی موشی و خرگوشی تخلیص شده به ترتیب 3 و 5/4 میلی گرم از هر میلی لیتر سرم بود. حداقل غلظت پروتیین قابل شناسایی به روش الایزا غیر مستقیم با آنتی بادی تخلیص شده موشی و خرگوشی 475 و 118 پیکوگرم تعیین شد. با بهینه سازی روش ساندیچ الایزا حداقل30 نانوگرم از آنتی ژن نوترکیبBoNT/B-HcC و 146 پیکوگرم ازBoNT/B با اختصاصیت بالا شناسایی شد.
نتیجه گیریروش ساندویچ الایزای طراحی شده می تواند برای شناسایی دقیق و حساس سم کلستردیوم بوتولینوم تیپ B مورد استفاده قرار گیرد. لازم است در آینده کارآیی این روش برای تشخیص سم بوتولینوم در نمونه های محیطی و غذایی ارزیابی گردد.
کلید واژگان: ساندویچ الایزا, نوروتوکسین بوتولینوم تایپ B, کلستردیوم بوتولینوم, آنتی بادیBackground and AimToxins produced by Clostridium botulinum are among the deadliest compounds known that cause botulism. Currently, the detection of BoNTs in food using bioassays on laboratory mice is a very sensitive method with a detection range of 7 to 20 pg.mL-1. However, bioassay for mice is time consuming. This method is fast, highly specific, and sensitive to experiments on mice. The aim of this study was to use the modified Sandwich ELISA method to detect BoNT/B toxin.
Materials and MethodsRecombinant 370 amino acid protein was expressed from the carboxyl terminus of the binding moiety of BoNT / B toxin with a molecular weight of 45 kDa as antigen and purified by Ni-NTA affinity chromatography. IgG antibodies were isolated from mouse and rabbit sera byG protein affinity chromatography. The sensitivity and specificity of the method designed to detect recombinant BoNT/B-HcC antigen and botulinum toxin type B were evaluated.
ResultsPurified rat and rabbit antibody concentrations were 3 and 4.5 mg / ml serum, respectively. The minimum concentrations of detectable protein were determined by indirect ELISA with purified mouse and rabbit antibodies at 475 and 118 pg. By optimizing the sandwich ELISA method, at least 30 ng of recombinant BoNT/B-HcC antigen and146 pg of highly specific BoNT/B were detected.
Conclusionsandwich ELISA method can be used for accurate and sensitive identification of Clostridium botulinum toxin type B. It is necessary to evaluate the effectiveness of this method in the future to detect botulinum toxin in environmental and food samples.
Keywords: Sandwich ELISA, antibodie, toxin botulinum type B, Clostridium botulinum -
درشت بیمهرگان کفزی آب های جاری تحت تاثیر محیط پیرامون خود بوده و پراکنش آن ها در زیستگاه متاثر از تغییرات فاکتورهای محیطی است. هدف این تحقیق بررسی تاثیر برخی فاکتورهای محیطی بر تنوع درشت بیمهرگان کفزی رودخانه شهرستانک بود. نمونه برداری از درشت بی مهرگان کفزی با استفاده از سوربر در شش ایستگاه (با چهار تکرار) در سال 1397 و در دو فصل بهار و پاییز با سنجش 10 متغیر محیطی انجام شد. در مجموع در فصل بهار 12 و در فصل پاییز 13 خانواده از درشت بی مهرگان کفزی شناسایی شد که لارو حشرات بیشترین فراوانی را داشتند. طبق نتایج، ایستگاه سه (میانه رودخانه) دارای بیشترین میزان فراوانی و خانواده های Heptageniidae و Baetidae نیز فراوانی بالایی داشتند. در فصل بهار بیشترین میزان تنوع، غالبیت و غنای گونه ای در ایستگاه چهار (پایین دست) و بیشترین میزان یکنواختی در ایستگاه شش (پایین دست) بود. بیشترین میزان تنوع، غالبیت و یکنواختی در فصل پاییز مربوط به ایستگاه یک (بالادست) و بیشترین میزان غنای گونه ای نیز در ایستگاه دو (میانه) بود. تغییرات متغیرهای محیطی مقاومت، هدایت الکتریکی و کل مواد جامد محلول (بهار)، دبی و ارتفاع (دو فصل) تفاوت معنی دار داشتند. همچنین فاکتورهای عرض، عمق، ارتفاع و سرعت جریان آب جزء فاکتورهای موثر بر فراوانی و ترکیب گونه ای درشت بی مهرگان کفزی بودند. به نظر می رسد فاکتورهای محیطی موثر در منطقه مورد مطالعه بر شرایط زیستگاهی، تنوع، فراوانی و ترکیب گونه ای اثرگذار بوده است. انجام این قبیل مطالعات ضمن درک نیازهای موجودات آبزی، به برنامه ریزی های حفاظتی موثر، تعیین حق آبه اکولوژیک و برداشت پایدار از منابع رودخانه کمک شایانی می نماید.کلید واژگان: تنوع زیستی, درشت بی مهرگان کفزی, حشرات آبزی, شاخص زیستیMacroinvertebrates of running water are affected by their environment and their distribution in the habitat is affected by changes in environmental factors of the habitat. The aim of this study was to investigate the effect of some environmental factors on the large diversity of benthic invertebrates in Shahrestanak River, Karaj. Sampling of benthic invertebrates was conducted using a sorber sampler at six stations (with four replications per station) in 1397 and in two seasons of spring and autumn by measuring 10 environmental variables. A total of 12 families of large benthic invertebrates were identified in spring and 13 in autumn, in which the larvae of aquatic insects had the highest frequency. According to the results, station three (middle of the river) had the highest frequency and also the families Heptageniidae and Baetidae had a high frequency. In spring, the highest diversity, dominance and species richness was in station four (downstream) and the highest uniformity was in station six (downstream). The highest amount of diversity, dominance and uniformity in autumn was related to station one (upstream of the river) and the highest amount of species richness was related to station two (middle). Changes in environmental variables of resistance, electrical conductivity and total soluble solids (spring), flow rate and height (two seasons) were significantly different. In addition to the mentioned variables, the factors of width, depth, height and speed of water flow were among the factors affecting the frequency and composition of large species of benthic invertebrates. It seems that effective environmental factors in the study area have affected habitat conditions, diversity, abundance and species composition. Conducting these studies, while understanding the needs of aquatic organisms, contributes to effective conservation planning, determination of appropriate ecological water rights and sustainable abstraction of river resources.
-
بسیاری از بی مهرگان دریایی مانند اسفنج ها متابولیت های ثانویه تولید می کنند که این ترکیبات کاربرد دارویی دارند. به منظور تعیین خواص ضد باکتریایی و تاثیر تغییرات فصلی بر عصاره اسفنج گونه Niphates furcata جزیره کیش نسبت به باکتری های گرم مثبت Bacillus subtilis و Staphylococcus aureus و گرم منفی Escherichia coli و Pseudomonas aeruginosa با استفاده از روش رقت لوله ای استفاده شد. نتایج آزمایش نشان داد که عصاره متانولی استخراج شده از اسفنج در فصل تابستان برای باکتری های Escherichia coli وPseudomonas aeruginosa هیچ گونه اثر ضدباکتریایی نداشت. عصاره استخراج شده در فصل زمستان بر روی هر چهار گونه باکتری های گرم مثبت و گرم منفی مورد استفاده در این تحقیق، اثر بازدارندگی داشته اند و برخلاف عصاره متانولی استخراج شده از فصل تابستان، عصاره متانولی فصل زمستان بر روی باکتری Escherichia coli اثر کشندگی داشته و مشابه فصل تابستان بر روی باکتری Pseudomonas aeruginosa اثر باکتریوسیدی از خود نشان نداد. عصاره متانولی اسفنج Niphates furcata در فصل زمستان اثر مهار کنندگی بیشتری نسبت به باکتری های یاد شده دارد. مقایسه اثر کشندگی باکتری ها در هر دو فصل تابستان و زمستان نتایج مشابهی را نشان می دهند و غلظت های تعیین شده هیچ گونه اثر باکتریوسیدی بر روی باکتری Pseudomonas aeruginosa نشان نداده اند.
کلید واژگان: اسفنج Niphates furcata, تغییرات فصلی, عصاره ضد میکروبی, متابولیت های ثانویهMany marine invertebrates, such as sponges, produce secondary metabolites that have some pharmaceutical uses. This study was carried out to determine the antibacterial properties and the effect of seasonal variations on methanolic extracted from sponge Niphates furcata against Gram-positive bacteria Bacillus subtilis, Staphylococcus aureus and Gram negative bacteria Escherichia coli and Pseudomonas aeruginosus using broth dilution method. The experiment results showed that methanolic extracts of sponge extracted in summer did not show any antibacterial effect on E. coli and P. aeruginosus and did not have the ability to inhibit the growth of the mentioned bacteria, and naturally the concentrations determined could not have any bactericidal effect on the gram-negative bacteria of E. coli and Pseudomonas aeruginosus. In winter, this extract had an inhibitory effect on all four gram positive and gram negative bacteria used in this study, In contrast to methanolic extract from summer, methanolic extract of winter season on Escherichia coli had a bactericidal effect, although it did not show any bactericidal effect, similar to that of summer on Pseudomonas aeruginosus. Comparison of the data shows that the methanolic extract of Niphates furcata sponge has a more severe inhibitory effect on the bacteria than in the winter, although the comparison of the bacterial pathogenic effects in both summer and winter shows similar results, and the concentrations have not shown any bactericidal effect on Pseudomonas aerosinosis.
Keywords: Niphates furcata sponge, Seasonal variations, antimicrobial extract -
شناخت زیستگاه مطلوب گونه ها به خصوص گونه های نزدیک به هم می تواند به مدیریت و حفاظت بهتر آن ها کمک شایانی نماید. بدین منظور در مطالعه حاضر، پاسخ دو گونه همبوم Garra rufa وGarra gymnothorax به برخی متغیرهای محیطی و تفاوت بین آن ها تحلیل شد. در این راستا، تاثیر شش متغیر زیستگاهی شامل عرض و عمق رودخانه، سرعت جریان آب، ارتفاع از سطح دریا، دمای آب و جنس بستر بر الگوی شاخص مطلوبیت زیستگاه در 27 ایستگاه، تقریبا در کل محدوده پراکنش این دو گونه، ارزیابی شد. نتایج مطالعه نشان داد G. rufa در رودخانه هایی با عرض <40 متر، عمق <45 سانتی متر، دمای >22 درجه سانتی گراد، بستر با شاخص 6/5-3/5 و بسته به شرایط، سرعت جریان کمتر از 0/45 و یا بیشتر از 1/2 متر بر ثانیه که در ارتفاع بین 600 تا 1000 متر واقع شده اند را برای زیست انتخاب می نماید؛ در حالی که گونه G. gymnothorax زیستگاه هایی با عرض <10 متر، عمق <150 سانتی متر، دمای >24 درجه سانتی گراد، بستر با شاخص >4/5، سرعت جریان <1/05 متر بر ثانیه که در ارتفاع >400 متر واقع شده اند را ترجیح می دهد. تحلیل ها نشان می دهد که G. gymnothorax برای هر شش متغیر زیستگاهی مورد مطالعه، گستره مطلوبیت کوچک تری نسبت به G. rufa دارد که به نوعی بیانگر آشیان اکولوژیکی محدودتر آن و آسیب پذیری بیشتر این گونه نسبت به تغییر شرایط محیطی است. پراکنش وسیع تر G. rufa، ممکن است به توانایی حفظ جمعیت بزرگ تر این گونه کمک نماید. این حضور گسترده تر گونه، نه تنها به تسهیل فرآیندهای تک بوم شناسی (Autecology) کمک می نماید بلکه در صورت وجود اختلالات محیطی محلی، احتمال بقا را نیز افزایش خواهد داد. نتایج این مطالعه می تواند در تعیین اولویت های حفاظتی برای هر دو گونه کمک شایانی نماید.کلید واژگان: ترجیح زیستگاهی, مطلوبیت زیستگاه, آشیان اکولوژیکی, تک بوم شناسیUnderstanding the optimal habitat of species, especially closely related species, can help in their better management and protection. For this purpose, in the present study, the response of two sympatric species, Garra rufa and Garra gymnothorax, to some environmental variables and the differences between them were analyzed. In this regard, the effect of six habitat variables including the width (m) and depth (cm) of the river, water current velocity (ms-1), altitude (m), temperature (°C) and substrate index evaluated on the Habitat Suitability Criteria (HSC) pattern in 27 study reach, almost in the entire distribution range of these two species. The results showed that G. rufa lives in rivers with width <40 m, depth <45 cm, temperature >22 °C, substrate index 3.5 - 6.5, and depending on the conditions, water current velocity less than 0.45 or more than 1.2 ms-1, which are located at an altitude between 600 and 1000 m, while G. gymnothorax prefere habitats with width <10 m, depth <150 cm, temperature >24 °C, substrate index >4.5, water current velocity <1.05 ms-1 located at an altitude >400 m. The analysis shows that the G. gymnothorax has a smaller range of favorability than G. rufa for all six habitat variables studied, which it somehow indicates its narrower ecological niche and the greater vulnerability of this species to changing environmental conditions. The wider distribution of G. rufa may contribute to the ability to maintain larger populations of this species. This wider presence of the species not only helps to facilitate autecology processes but also increases the probability of survival in case of local environmental disturbances. The results of this study can help in determining the protection priorities for both species.Keywords: Habitat preference, Habitat suitability, Ecological niche, Autecology
-
عوامل محیطی به عنوان نیرویی قدرتمند در شکل دهی ریخت موجودات اثر می گذارند. هدف اصلی این پژوهش بررسی تاثیر برخی فاکتورهای فیزیکی زیستگاه بر تغییرات ریختی Baetis vernus در امتداد رودخانه کرج می باشد. نمونه برداری در دو فصل پاییز (1397) و بهار (1398) توسط کیک نت با چشمه تور 500 میکرون در 10 ایستگاه (سه تکرار)، با ثبت 11 متغیر محیطی انجام گرفت. شناسایی گونه با تفکیک جنسیت (نر و ماده) انجام شد. 42 ویژگی ریختی بر روی 30 نمونه (نر و ماده) در هر ایستگاه با استفاده از گراتیکول اندازه گیری شد. پس از انجام آنالیزهای آماری بر روی داده ها، نتایج نشان داد تغییرات فاکتورهای محیطی دما (پاییز)، عمق (بهار) و ارتفاع (پاییز و بهار) اختلاف معنی دار داشتند (05/0>p). همچنین موثرترین متغیرهای محیطی بر الگوی تغییرات ریختی، دما، عرض و دبی در فصل پاییز و دما، سرعت جریان آب، دبی، شوری و EC در فصل بهار بودند. به نظر می رسد نوسانات این فاکتورهای محیطی با تاثیر بر شرایط زیستگاه عامل تغییرات ریختی گونه Baetis vernus (تغییرات صفات حرکتی و غیرحرکتی با تغییر شرایط زیستگاه) در طول رودخانه کرج باشد. تحلیل ها در خصوص دوریختی جنسی گونه Baetis vernus نشان داد صفات بین دو جنس نر و ماده تفاوت نداشتند.
کلید واژگان: اکوسیستم, تفاوت ریختی, Ephemeroptera, BaetidaeEnvironmental factors strongly contribute to shaping the morphology of organisms. The present study mainly aims to examine how some physical factors in a habitat influence morphological variations in Baetis vernus along the Karaj River. Sampling was conducted in autumn (2018) and spring (2019) using a kick net sampling device with a mesh size of 500 μm at 10 sampling sites (three replicates) by recording 11 environmental variables. The species was identified through gender classification (male and female). Graticule was used to measure 42 morphological properties of 30 (male and female) samples identified at each site. Following the statistical analysis of the data, The results showed changes in environmental factors such as temperature (autumn), depth (spring), and elevation (autumn and spring) had significant differences (p<0/05). In addition changes in environmental factors such as temperature, width and discharge in autumn and temperature, water flow velocity, discharge, salinity and EC in spring have influenced the morphological variations. The changes in these factors seem to contribute to morphological variations in Baetis vernus (Changes in moving and non-moving traits with habitat changes) along the Karaj River by affecting the habitat conditions. the analyses of gender-related morphological variations in Baetis vernus showed no difference between the male and female species in terms of these traits.
Keywords: Ecosystem, Morphological variation, Baetidae, Ephemeroptera -
هرچند مطالعات کافی در خصوص فراوانی، غنا و ترکیب گونه ای ماهیان آب شیرین در امتداد تغییرات ارتفاع در دسترس است ولی تاثیر عوامل انسانی ازجمله سد بر آن، به ندرت در نظر گرفته شده است. در این مطالعه تاثیر عوامل محیطی و انسانی بر الگوی فراوانی، غنا و تغییرات گونه ای ماهیان در راستای جریان های بالادست به پایین دست نیمرخ جنوبی منطقه حفاظت شده البرز مرکزی با استفاده از تجزیه وتحلیل کاهشی (RDA) و مدل های خطی تعمیم یافته (GLM) مورد آزمون قرار گرفت. رودخانه کرج تحت تاثیر عوامل فیزیکی، شیمیایی، ساختار زیستگاه و ترکیب گونه ای به سه زون تقسیم گردید. نتایج حاکی از آن است که متغیرهای شیمیایی می توانند در برخی شرایط ازجمله تغییرات اندک ساختار زیستگاه و متغیرهای فیزیکی با کاهش ارتفاع، موثرتر عمل نموده و توجیهی بر فراوانی، غنا و ترکیب گونه ها شوند. به طورمعمول در رودخانه هایی با آلودگی زیاد، عوامل شیمیایی می تواند توضیح مناسبی برای حضور و عدم حضور گونه ها باشند. اختلالات انسانی ازجمله سد با کاهش دمای آب خروجی و شکل گیری زیستگاه های همگن و ساده، موجب تغییر الگوهای توزیع مورد انتظار ماهیان با کاهش ارتفاع می شوند. بنابراین اجرای برنامه های حفاظتی برای ماهیان رودخانه کرج به ویژه در مناطق میانی که تحت تاثیر این تهدیدها است باید در اولویت قرار گیرد.
کلید واژگان: فراوانی, ترکیب گونه ای, ساختار زیستگاه, عوامل انسانی, شیب ارتفاعAlthough substantial studies are available as regards the abundance, richness and composition of freshwater fish along altitudinal slops, the impact of human factors such as dam construction are rarely considered. In this study, the effects of the environmental and human factors on longitudinal patterns of fish faunal changes, species richness and fish abundance from upstream to downstream in the southern profile of the central Alborz Protected Area were examined using Redundancy Analysis (RDA) and Generalized Linear Models (GLM). The Karaj River was divided into three zones based on habitat structure, physicochemical variables and species composition. The results indicate that chemical variables can be more effective in some conditions including small changes in habitat structure and physical variables along the altitudinal slope and can be a justification for the abundance, richness and composition of species. Typically, in highly polluted rivers, chemical agents can be a good explanation for the presence or absence of species. Human disturbances, such as dams, change the expected distribution patterns of fish along the altitudinal slope by decreasing outlet water temperature and also creating homogeneous and simple habitats. Therefore, the implementation of conservation programs should be a priority for the Karaj River fishes, especially in the middle areas which are affected by these threats.
Keywords: Abundance, Species composition, Habitat structure, Human disturbances, Altitudinal slope -
مقدمه و هدف
انسداد یک طرفه حالب (UUO) یکی از عوامل آسیب کلیوی است. اولیوروپیین به عنوان یک آنتی اکسیدان قوی طبیعی شناخته می شود. هدف از انجام این مطالعه، تعیین اثر انسداد کامل یک طرفه حالب چپ بر تغییرات سیستم آنتی اکسیدانی کلیه سمت مقابل در موش صحرایی نر با تاکید بر نقش حفاظتی اولیوروپیین بود.
روش کاردر این مطالعه تجربی، از 18 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار با وزن 200 تا 250 گرم استفاده شد. حیوانات به 3 گروه شش تایی تقسیم شدند که شامل گروه کنترل،UUO و UUO+ اولیوروپیین بودند. حالب چپ به مدت سه روز مسدود شد. در گروه درمانی، حیوانات اولیوروپیین (mg/kg200) را از یک ساعت بعد از انسداد حالب به صورت روزانه، به مدت سه روز دریافت کردند. پس از پایان آزمایش، کلیه راست حیوانات خارج و وزن شد. سپس میزان مالون دی آلدهید (MDA) و فعالیت آنزیم های گلوتاتیون پراکسیداز (GPX) و سوپراکسید دیسموتاز (SOD) کلیه راست اندازه گیری شد.
یافته هاUUOباعث افزایش معنی دار وزن کلیه راست، افزایش غلظت MDAو کاهش سطوح فعالیت آنزیم های SOD و GPx کلیه راست حیوانات گروه UUO نسبت به کنترل شود (0/05<p). اولیوروپیین توانست وزن کلیه راست و غلظت MDA را در گروه UUO + اولیوروپیین نسبت به گروه UUO کاهش (0/05<p) و سطح فعالیت آنزیم های SOD و GPx را به طور معنی داری افزایش دهد (0/05<p).
نتیجه گیریUUO باعث القاء استرس اکسیداتیو در کلیه سمت مقابل می شود و مصرف اولیوروپیین، می تواند از طریق تقویت سیستم آنتی اکسیدانی، اثر محافظتی بر کلیه سمت مقابل داشته باشد.
کلید واژگان: انسداد یک طرفه حالب, کلیه کونترولترال, استرس اکسیداتیو, اولئوروپیین, موش صحراییIntroductionUnilateral ureteral obstruction (UUO) is one of the causes of kidney injury. Oleuropein is known as one of the strongest natural antioxidants. The aim of this study was to determine the effect of complete left unilateral ureteral obstruction on the antioxidant system changes in the contralateral kidney in male rats with an emphasis on the protective role of oleuropein.
Materials and MethodsIn this experimental study, 18 male Wistar rats weighing 200 to 250 g were used. The animals were divided into 3 groups of 6 which included control, UUO, and UUO + oleuropein. The left ureter was ligated for 3 days. In the treatment group, the animals received oleuropein (200 mg/kg) daily for 3-days from one hour after ureteral obstruction. At the end of the experiment, the right kidney was removed and weighed. Then, the malondialdehyde (MDA) concentration, glutathione peroxidase (GPx), and superoxide dismutase (SOD) enzymes activity levels were measured in the right kidney.
ResultsUUO significantly increased right kidney weight and MDA concentration, and decreased the SOD and GPx enzymes activity level in the right kidney of UUO animals compared to the control (p<0.05). Oleuropein was able to reduce right kidney weight and MDA concentration in the UUO+oleuropein group compared to the UUO group (p<0.05), and significantly increased the SOD and GPx enzymes activity level (p<0.05).
ConclusionUUO induces oxidative stress in the contralateral kidney, and oleuropein administration can have a protective effect on the contralateral kidney by restoring the antioxidant system.
Keywords: Unilateral ureteral obstruction, Contralateral kidney, Oxidative stress, Oleuropein, Rat -
ماکروبنتوزها همانند سایر موجودات تحت تاثیر محیط پیرامون خود می باشند که پراکنش آن ها در زیستگاه با توجه به میزان حساسیت آن ها به متغیرهای محیطی، تحت تاثیر این فاکتورها است. هدف از این پژوهش بررسی تاثیر فاکتورهای محیطی بر تنوع زیستی و فراوانی ماکروبنتوزهای رودخانه کرج بود. نمونه برداری ها در دو فصل پاییز و بهار در 10 ایستگاه، با سنجش 11 فاکتور محیطی صورت پذیرفت. در مجموع تعداد 8032 ماکروبنتوز متعلق به 10 راسته و 38 خانواده شناسایی شد. نتایج نشان داد که بیشترین فراوانی در پاییز مربوط به Baetidae و در بهار مربوط به Chironomidae بود که نوسانات ارتفاع در هر دو فصل، نوسانات دمایی در پاییز و نوسانات عمق در بهار، در شکل گیری الگوی فراوانی و ترکیب گونه ای بیشترین نقش را داشتند. بر اساس یافته ها، سه متغیر اخیر در ایجاد الگوی پراکنش و تنوع فصلی بزرگ بی مهرگان کف زی در طول رودخانه نیز نقش موثری داشتند. نوسانات این سه فاکتور محیطی با تاثیر بر شرایط زیستگاه (حضور هر گونه در شرایط خاص) سبب تغییر تنوع، فروانی، ساختار و ترکیب گونه ای شده است.
کلید واژگان: بی مهرگان کفزی, حشرات آبزی, لارو, ماکروبنتوزMacrobenthos community like other animals are affected by their peripheral environment and their diversity is dependent on their sensitivity to the environmental factors. The aim of this study was to investigate the impacts of some environmental factors on abundance and biodiversity of macrobenthos community in Karaj River. Samples were taken from 10 stations in two seasons and 11 environmental factors were measured. A total number of 8032 macrobenthos belonging to 10 orders and 38 families were identified. Baetidae and Chironimidae were the most abundant in autumn and spring, respectively and changes in altitude (2 seasons) and temperature (autumn) and depth (spring) were the most driving factors in determining pattern of abundance and combination of species. Biodiversity pattern and seasonal changes in the variety of benthic invertebrates in the Karaj River were also determined by the abovementioned environmental factors. Altitude, temperature and depth had effects on the habitat which was further responsible for changes in biodiversity, abundance, species’ structure and combination.
Keywords: Macroinvertebrates, Distribution, Aquatic insects, Larvae -
زمینه و هدف
مصرف مورفین باعث ایجاد آسیب در ناحیه هیپوکامپ مغز می شود. اولیوروپیین اثر حفاظتی بر روی نورون های مغز دارد. مطالعه حاضر با هدف تعیین اثر اولیوروپیین بر سطح بیان پروتئین فاکتور نوروتروفیک مشتق از مغز (Brain derived nerve factor; BDNF) بافت هیپوکمپ و نقص حافظه کاری القاء شده با مورفین در موش های صحرایی انجام شد.
مواد و روش ها:
در این مطالعه تجربی از 40 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار استفاده شد. حیوانات به 5 گروه 8تایی تقسیم شدند که شامل: گروه کنترل/سالین (دریافت سالین به صورت داخل صفاقی و به مدت 4 هفته)، گروه مورفین (دریافت 40 میلی گرم بر کیلوگرم مورفین روزانه به صورت زیر پوستی و به مدت 4 هفته) و گروه های مورفین+اولیوروپیین (دریافت دوزهای 5، 15 و 30 میلی گرم بر کیلوگرم اولیوروپیین به صورت داخل صفاقی + مورفین به صورت تزریق زیر پوستی به مدت 4 هفته). در پایان با استفاده از تست اندازه گیری رفتار متناوب در ماز Y شکل، حافظه کاری حیوانات ارزیابی شد. سپس میزان بیان پروتئین BDNF هیپوکمپ با استفاده از روش الایزا اندازه گیری شد. برای آنالیز داده ها از آنالیز واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی Tukey استفاده شد.
یافته ها:
تزریق داخل صفاقی اولیوروپیین با دوز 30 میلی گرم بر کیلوگرم در موش های دریافت کننده مورفین به طور معنی داری باعث بهبود عمکرد حافظه کاری (01/0>P) و افزایش میزان بیان پروتئینBDNF (05/0P<) نسبت به گروه های تیمار شده با مورفین شد.
نتیجه گیری:
اولیوروپیین می تواند باعث افزایش میزان بیان پروتئین BDNF در بافت هیپوکمپ و بهبود نقص حافظه کاری القاء شده با مورفین در موش های صحرایی شود.
کلید واژگان: مورفین, اولئوروپیین, حافظه کاری, ماز Y شکل, پروتئینBDNFBackground and ObjectivesTaking morphine can cause damage to the hippocampus. Oleuropein has a protective effect on brain neurons. The aim of this study was to determine the effect of oleuropein on brain-derived neurotrophic factor (BDNF) protein expression level in hippocampal tissue and memory defect induced by morphine in rats.
Materials and MethodsIn this experimental study, 40 male Wistar rats were used. The animals were divided into five groups (n=8) including control/saline group (receiving saline intraperitoneally for four weeks), morphine group (receiving 40 mg/kg morphine daily subcutaneously for four weeks) and morphine + Oleuropein groups (receiving doses of 5, 15, and 30 mg/kg oleuropein + morphine by intraperitoneal injection for 4 weeks). At the end, the animals’ working memory was evaluated using the Y-maze behavior measurement test. The hippocampal BDNF protein expression level was measured using the ELISA method. One-way ANOVA test with Tukey’s post-test was used to analyze the data.
ResultsIntraperitoneal injection of oleuropein at a dose of 30 mg/kg in the rats receiving morphine significantly improved the memory function (p<0.01) and increased the BDNF protein expression level (p<0.05) compared to the morphine treated groups.
ConclusionOleuropein may increase the BDNF protein expression level in the hippocampal tissue and improves the memory defect induced by morphine in rats.
Keywords: Morphine, Oleuropein, Working memory, Y-maze test, BDNF protein -
در بوم شناسی انتخاب زیستگاه عامل مهمی در پیش بینی توزیع و فراوانی گونه ها محسوب می شود. در خصوص ماهیان تعیین انتخاب زیستگاه به ویژه در مورد گونه های در معرض خطر، نادر، بومی یا دارای پراکنش منقطع و گونه های حساس به اثرات توسعه دارای اهمیت بوده و اقدام موثری در جهت حفاظت از تنوع زیستی ماهیان و برنامه ریزی برای کاربری اراضی محسوب می شود. ویژگی های زیستگاهی Salmo trutta در رودخانه کرج با تحلیل اثر متغیرهای عمق، سرعت جریان، عدد Froude، شاخص بستر، پناه بستر، پوشش دیداری، پوشش ترکیبی و مناطق استخری در 16 ایستگاه با جمع آوری داده ها طی سال های 1395 و 1396 با استفاده از نرم افزار HABSEL تعیین و محدوده های زیستگاه مورد استفاده و انتخاب شده این گونه با توجه به میزان دسترسی به هر متغیر مشخص شد. بر اساس نتایج، زیستگاه انتخابی خال قرمز در رودخانه کرج در عمق 52-46، سرعت جریان 0/45-0/40 متر بر ثانیه، عدد Froude 0/26-0/30، شاخص بستر 3/8-3/4، پناه بستر 20-10، پوشش دیداری 64-56، پوشش ترکیبی 21-17/5 و مناطق استخری 28-21 می باشد. در بین متغیرهای مورد بررسی در رودخانه کرج، شاخص عدد Froude، سرعت جریان و عوامل بستر بیش ترین مطلوبیت را برای Salmo trutta داشتند. با وجود فراهم بودن شرایط مطلوب در برخی نقاط رودخانه کرج جهت سکونت قزل آلای خال قرمز، به نظر می رسد عدم حضور این گونه در آن نقاط ناشی از اختلالات انسانی بر اکوسیستم های آب شیرین یا تغییرات اقلیمی بسیار شدید مانند سیل باشد.کلید واژگان: قزل آلای خال قرمز, شاخص انتخاب پذیری, متغیرهای محیطی, مطلوبیت زیستگاهHabitat selection is an important factor in predicting the distribution and abundance of species in ecology research or fields. In fish, determination of the habitat selection, especially for endangered, rare, native species or species with discontinuous distribution and sensitive to developmental effects, is an important step in biodiversity conservation of fish and planning for land use. Habitat characteristics of Salmo trutta in Karaj River were determined by analyzing the effects of depth, current velocity, Froude number, substrate index, substrate shelter, visual coverage, combined coverage, and pool in 16 sites with data collection during the years 1395 and 1396 using software HABSEL, and the range and habitat used and selected was defined for this species by the amount of access to each variable. Based on the results, the selected habitats of brown trout in the Karaj River were at depth of 46-52, current velocity of 0.40-0.45 m/s, Froude number of 0.26-0.30, substrate index of 3.4-3.8, substrate shelter of 10-20, visual coverage of 56-64, combined coverage of 17.5-21, and pool of 21-28. Among the variables studied in the Karaj River, Froude number, current velocity, and substrate factors were the most favorable for Salmo trutta. Despite the availability of favorable conditions in some parts of the Karaj River for existing of brown trout, the absence of this species must be due to human disturbances on freshwater ecosystems or extreme climatic changes, such as floodsKeywords: brown trout, Selectivity index, Environmental variables, Habitat suitability
-
فلزات سنگین از منابع متخلف به طور پیوسته وارد اکوسیستم های آبی می شوند و با توجه به تقویت تاثیر یکدیگر تهدید جدی برای آبزیان و در نهایت جامعه بشری هستند. این تحقیق با هدف تعیین میزان غلظت فلزات نیکل، سرب و روی در بافت های ماهی سفید در گیلان و مازندران و همچنین مقایسه آن با استاندارهای جهانی انجام پذیرفت. نمونه برداری در فصل بهار 1396 از رودخانه های سفیدرود و شیرود صورت گرفت. نمونه ها با روش هضم اسیدی مهیا شدند. میزان غلظت سه فلز سنگین نیکل، سرب و روی در بافت های عضله، کبد، آبشش و کلیه به کمک دستگاه ICP-OES سنجش و با برخی استانداردها مقایسه گشت. مقدار نیکل ثبت شده در اکثر بافت ها از استانداردهای ارایه شده به طور معنی داری بیشتر بود. بالا بودن میزان غلظت نیکل در عضله ماهی سفید در گیلان احتمالا ناشی از تخیله پساب های بیشتر حاوی این فلز در این استان و انتقال آلاینده ها حاصل از فعالیت های نفتی و کشتیرانی کشور آذربایجان توسط جریانات غالب دریایی به سواحل این استان می باشد. با توجه به بالا بودن غلظت نیکل و صید بسیار ماهی سفید از شمال کشور و همچنین با در نظر گرفتن ارتباط مستقیم اثر فلزات سنگین بر یکدیگر، باید در هنگام تغذیه از ماهی سفید دقت بیشتری مبذول داشت.کلید واژگان: آب شیرین, بوم سازگان, سلامت اجتماع, ماهیHeavy metals from different sources are continuously introduced into aquatic ecosystems and with a view to reinforcing each other's impacts are a serious threat to aquatic life and ultimately to human society. The aim of this study was to determine the concentration of nickel, lead and zinc in Caspian kutum tissues in Guilan and Mazandaran provinces and also to compare it with world standards. Sampling was done in spring 2017 from Sefidroud and Shirood rivers. Samples were prepared by acid digestion method. The concentration of nickel, lead and zinc in some tissues was measured by ICP-OES and compared with some standards. The nickel value recorded in most tissues was significantly higher than the standards presented. The high concentration of nickel in Caspian kutum in Guilan is probably due to drainage of more effluents containing this metal in Guilan province and transfer of pollutants from oil and shipping activities of Azerbaijan by dominant marine currents to the coast. Due to the high concentration of nickel and the high catch of Caspian kutum from the north of the country, as well as the direct effect of heavy metals on each other, more care should be taken when feeding this fish.Keywords: “Freshwater”, “ecosystem”, “community health”, “fish”
-
مجله دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد، سال بیست و هشتم شماره 3 (پیاپی 163، خرداد 1399)، صص 2479 -2489مقدمه
پیری یک فرآیند پیچیده بوده و به عنوان عامل خطر برای بیماری هایی مانند فشار خون، آلزایمر، سرطان، افسردگی و اضطراب به شمار می آید. اخیرا دیده شده است که داروی ضد دیابت متفورمین دارای اثرات عصبی مهمی نظیر جلوگیری از کاهش حافظه، سکته مغزی، اضطراب، التهاب و تشنج می باشد. از این رو هدف پژوهش حاضر تعیین اثر متفورمین در برخی عملکردهای شناختی در موش های صحرایی نر مسن بود.
روش بررسیدر این مطالعه تجربی، تعداد 24 سر موش صحرایی 22 ماهه به طور تصادفی به 3 گروه 8 تایی تقسیم شدند. گروه اول: گروه کنترل است که آب را بصورت خوراکی (گاواژ) دریافت کردند، گروه دوم: متفورمین با دوز mg/kg1 به صورت خوراکی و گروه سوم: متفورمین را با دوز mg/kg10 را به صورت خوراکی دریافت نمودند. پس از تیمار به مدت 40 روز (روزانه یک مرتبه) آزمون های رفتاری شامل ماز Y شکل، ماز به علاوه ای شکل مرتفع و آزمون افسردگی از حیوانات گرفته شد. نتایج با استفاده از نرم افزار Prism GraphPad نسخه 6 و آزمون One-way ANOVA و سپس تست تعقیبی Tukey-post Hoc-test بررسی شد.
نتایجنتایج این مطالعه نشان داد که متفورمین با دوز mg/kg 10 میزان اضطراب (0/001<p و 0/05<p) و افسردگی(0/001 <p) را در حیوانات مسن به صورت معنی داری کاهش داده است. متفورمین با دوز mg/kg 1 نتوانست اختلالات ناشی از پیری را در این مدل بهبود بخشد.
نتیجه گیریمتفورمین با دوز mg/kg 10 می تواند با کاهش اضطراب و افسردگی موجب ارتقا کیفیت زندگی دوره پیری گردد.
کلید واژگان: پیری, متفورمین, افسردگی, اضطراب, موش صحراییJournal of Shaeed Sdoughi University of Medical Sciences Yazd, Volume:28 Issue: 3, 2020, PP 2479 -2489IntroductionAging is a complex process and is considered as a risk factor for many diseases such as hypertension, Alzheimer, cancer, depression and anxiety. Recently, it has been shown that metformin, an anti-diabetic drug, has important neurological effects such as preventing memory loss, stroke, anxiety, inflammation and seizures. Therefore, the aim of this study was investigating the effects of metformin on some cognitive factors in elderly male rats.
Methods24 rats (22 months) were randomly divided into 3 groups (n=8). The first group was the control group that received water orally, the second group received metformin 1 mg/kg orally and the third group received metformin 10 mg/kg orally. After treatment for 40 days (once daily), behavioral tests, including Y-maze, elevated plus maze and depression test were performed on animals. Results were analyzed using GraphPad Prism version 6 and One-way ANOVA followed by Tukey-post hoc test.
ResultsThe results of this study showed that metformin at a dose of 10 mg/kg significantly reduced anxiety (P<0.001) and depression (P<0.001) in older animals. Metformin at a dose of 1 mg/kg failed to improve aging-related disorders in this model.
ConclusionMetformin at a dose of 10 mg/kg can reduce the quality of life by reducing anxiety and depression.
Keywords: Aging, Metformin, Depression, Anxiety, Rat -
مقدمه و هدف
سکته مغزی یکی از کشنده ترین بیماری های نورولوژیکی و مهم ترین عامل ناتوانی افراد بالای 65 سال می باشد. شاید بتوان با استفاده از مواد آنتی اکسیدان و به دنبال آن مهار مکانیسم های اکسیداتیو و التهاب زا، از وقوع عوارض ایسکمی مغزی کم کرد. تروگزروتین یک ماده با خواص آنتی اکسیدانی و ضدالتهابی است که تاکنون اثرات محافظت کننده عصبی آن مورد بررسی قرار نگرفته است. در این مطالعه به بررسی اثر تروگزروتین بر آسیب مغزی ایسکمیک در موش های سوری نر پرداخته است.
روش کاردر این مطالعه تجربی از 39 سر موش سوری نر (30-25 گرم) استفاده شد. حیوانات به سه گروه شامل: 1. گروه شم 2. گروه ایسکمی مغزی 3. گروه ایسکمی مغزی با دریافت داروی تروگزروتین تقسیم شدند. در ابتدا در حیوانات گروه دوم و سوم ایسکمی مغزی ایجاد شد. 5 ساعت پس از آن، گروه 3 تروگزروتین به میزان mg/kg 300 به صورت داخل صفاقی دریافت کردند. سپس 24 و 48 ساعت بعد اثر تروگزروتین بر اختلالات نورولوژیک حسی و حرکتی، ادم مغزی، حجم انفارکتوس، مورد بررسی قرار گرفت. آنالیز آماری توسط نرم افزار SPSS نسخه 21 و آزمون واریانس یک طرفه و دو طرفه انجام شد.
یافته هانتایج این مطالعه نشان داد تروگزروتین باعث کاهش حجم سکته (0/05>p) و ادم مغزی (0/05>p) در مقایسه با گروه کنترل شد. همچنین تروگزروتین عملکرد حسی_حرکتی (0/0001>p) و عملکرد تعادلی و توان عضلانی (0/05>p) را بهبود بخشید.
نتیجه گیریدرمان با تروگزروتین می تواند اثرات مفیدی بر روی عوارض و اختلالات ناشی از ایسکمی مغزی داشته باشد.
کلید واژگان: ایسکمی مغزی, تروگزروتین, آنتی اکسیدانIntroductionStroke is a neurological disease and one of the leading causes of death all over the world. It is also an important cause of disability in people over age over 65. It may be possible to reduce the incidence of cerebral ischemia using antioxidants, followed by inhibition of oxidative and inflammatory mechanisms. Troxerutin is a natural bioflavonoid with antioxidant and anti-inflammatory properties. However, its neuroprotective effects have not yet been studied. The present study aimed to investigate the effect of troxerutin on ischemic brain damage in male mice.
Materials and MethodsIn this experimental study, 39 male mice (30-25 grams) were used. The animals were divided into three groups: 1. Sham group 2. Ischemic brain group 3. The ischemic brain group, receiving troxerutin drug. Cerebral ischemia was induced in the second and third groups of mice. Five hours later, group 3 received 300 mg/kg troxerutin intraperitoneal injection. After 24 and 48 hours, the effect of troxerutin on sensory and motor neurological disorders, cerebral edema, and infarct volume was investigated. Analysis of variance test was performed by SPSS software (21) using one-way and two-way.
ResultsThe results indicated that troxerutin reduced stroke volume (p=0.05) and cerebral edema (p=0.05) compared with the control group. Troxerutin also improved sensory-motor function (p<0.0001) and balance function and muscle strength (p<0.05)
ConclusionTreatment with troxerutin can have beneficial effects on complications and disorders caused by cerebral ischemia.
Keywords: Cerebral ischemia, Troxerutin, Antioxidant -
زمینه و هدف
مصرف مزمن مورفین، تغییرات ساختاری در بخش های مختلف مغز را به دنبال دارد. از طرفی اپی گالوکاتچین-3-گالات (Epigallocatechin-3-gallate; EGCG) موجود در چای سبز اثرات ضد التهاب و محافظت کننده عصبی دارد، لذا مطالعه حاضر با هدف تعیین اثر EGCG بر نقص حافظه کاری موش های القاء شده با مورفین طراحی شد.
مواد و روش هادر مطالعه تجربی حاضر، 32 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار به 4 گروه 8 تایی تقسیم شدند که شامل: گروه کنترل، گروه مورفین (دریافت 40 میلی گرم بر کیلوگرم مورفین یک بار در روز به مدت 4 هفته) و گروه های مورفین + EGCG (دریافت مورفین (40 میلی گرم بر کیلوگرم) و هم چنین 5 و 50 میلی گرم بر کیلوگرم EGCG یک بار در روز به مدت 4 هفته) می باشند. برای بررسی حافظه کاری از آزمون رفتاری اندازه گیری رفتار تناوب در ماز Y شکل استفاده شد. برای بررسی میزان بیان پروتئین TNF-α (Tumor necrosis factor alpha) در بافت هیپوکمپ مغز از تست وسترن بلات استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آنالیز واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی Tukey استفاده شد.
یافته هاتزریق داخل صفاقی مورفین، باعث بروز نقص حافظه کاری و افزایش میزان بیان پروتئینTNF-α نسبت به گروه کنترل شد (001/0>P). تزریق داخل صفاقی EGCG با دوز 50 میلی گرم بر کیلوگرم در موش های دریافت کننده مورفین به طور معنی دار باعث بهبود عمکرد حافظه کاری (010/0>P) و کاهش میزان بیان پروتئین TNF-α (050/0>P) نسبت به گروه دریافت کننده مورفین شد.
نتیجه گیریEGCG می تواند نقص حافظه کاری و التهاب عصبی القاء شده با مورفین را در موش های صحرایی بهبود بخشد.
کلید واژگان: مورفین, اپی گالوکاتچین-3-گالات, حافظه کاری, موش صحراییBackground and ObjectivesChronic morphine use leads to structural changes in the brain. Some studies have shown the antioxidant and neuroprotective effects of Epigallocatechin gallate (EGCG) as a main polyphenol of green tea. Therefore, the aim of this study was to investigate the effect of EGCG on working memory in morphine-treated rats.
Materials and MethodsIn this experimental study, 32 male Wistar rats were divided into 4 experimental groups (8 rats in each group): 1- control; 2- Morphine group (the animals received 40 mg/kg morphine for 4 weeks, once a day, s.c.); 3 and 4- Morphine + EGCG, the animals received morphine (40 mg/kg, 4 weeks, once a day, s.c.) and EGCG (5 and 50 mg/kg, once a day, i.p.). To evaluate the working memory, Y-maze spontaneous alternation was used. To measure the level of TNF-α protein expression in brain hippocampus tissue, the western blot test was used. One-way ANOVA with Tukey’s post hoc test was used for data analysis.
ResultsIntraperitoneal morphine injection resulted in working memory deficits and increased TNF-α protein expression levels compared to the control group (p<0.001). Moreover, intraperitoneal injection of 50 mg/kg EGCG in morphine treated rats significantly improved working memory (p<0.01) and decreased TNF-α protein expression level (p<0.05) compared to solely morphine treated group.
ConclusionEGCG improved morphine induced working memory deficits in rats.
Keywords: Morphine, EGCG, Working memory, Rat -
مجله دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد، سال بیست و هشتم شماره 2 (پیاپی 162، اردیبهشت 1399)، صص 2351 -2362مقدمه
در حال حاضر، روش درمانی موثری برای سکته مغزی وجود ندارد. شواهد بالینی قوی برای فواید هیپوترمی در محافظت نورونی وجود دارد، از این رو، مطالعه حاضر با هدف تعیین تاثیر هیپوترمی خفیف به صورت غیرتهاجمی توسط JZL-184 بر عملکرد رفتاری در موش های مبتلا به سکته مغزی انجام شد.
روش بررسیاین مطالعه تجربی بر روی 40 سر موش سوری نر در 5 گروه با وزن 30 - 25 گرم انجام شد. گروه ها به ترتیب: 1-گروه سالم 2- گروه کنترل 3 - گروه سکته مغزی + حلال DMSO 4- گروه سکته مغزی+ آسپرین با دوز mg/kg) 40) 5- گروه سکته مغزی+ JZL-184 با دوزmg/kg)16) (8=n) بودند. در خصوص گروه های 4،3 و 5 داروها بلافاصله بعد از ایجاد سکته مغزی به صورت داخل صفاقی تزریق شدند. قبل از القا سکته (زمان صفر) و بعد از القا سکته مغزی در ساعات 5، 24 و 48 میزان درجه حرارت بدن، آزمون های رفتاری شامل، توان عضلانی و اختلال حسی - حرکتی بررسی شد. داده ها با استفاده از نرم افزارversion 21 SPSS و آزمون آنالیز واریانس دو طرفه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند(P ≤ 0.05) .
نتایجJZL-184 باعث کاهش درجه حرارت در ساعات 5، 24 و 48 نسبت به گروه کنترل و سالم (p<0.001) شد. تزریق JZL-184 و آسپرین باعث بهبود توان عضلانی و عملکرد حسی-حرکتی (p<0.001) نسبت به گروه کنترل گردید. آسپرین نیز آزمون های رفتاری را نسبت به گروه کنترل بهبود بخشیده (p<0.01) اما روی درجه حرارت بدن نسبت به گروه سالم در زمان 48 اثری نشان نداد. نمرات آزمون های رفتاری در زمان 48 در مورد JZL-184 همانند گروه سالم شده.
نتیجه گیریJZL-184 احتمالا توانسته است با ایجاد هیپوترمی، ناشی از اثرات آگونیستی گیرنده کانابینویید1(CB1) باعث بهبود عملکرد نورونی شده و در نتیجه، توان عضلانی و عملکرد حسی-حرکتی را بعد از ایسکمی مغزی بهبود دهد.
کلید واژگان: سکته مغزی, JZL-184, هیپوترمی, ایسکمیJournal of Shaeed Sdoughi University of Medical Sciences Yazd, Volume:28 Issue: 2, 2020, PP 2351 -2362IntroductionCurrently, there is no effective and comprehensive treatment for ischemic stroke. There is strong clinical evidence for the benefits of hypothermia in neuroprotection. Therefore, the present study aimed to determine the effect of mild non-invasive hypothermia by JZL-184 on behavioral improvement in stroke rats.
MethodsThis study was performed on 5 groups of male mice weighing 25-30 g. The groups were as follows: 1- Healthy group 2- Control group (Stroke) 3- Stroke + DMSO solvent 4- Stroke + Aspirin (40mg /kg) 5- Stroke + JZL-184 (16mg / kg) (n = 8 per group). The drugs were injected intraperitoneally immediately after the stroke. At the times before (time zero) and at 5, 24 and 48 h after stroke induction, body temperature, behavioral testing, including muscle strength and sensory-motor dysfunction were measured. Data were analyzed by SPSS version 18 software and Two-way ANOVA test (P ≤ 0.05).
ResultsJZL-184 decreased body temperature at 5, 24 and 48 hours compared to intact and control groups (p <0.001). Injection JZL-184 and Aspirin improved muscle strength and sensory-motor function (p <0.001) compared to the control group. Aspirin also improved behavioral tests compared to the control group (p <0.01), but did not show any effect on the body temperature compared to the intact group at time 48. Only in JZL-184 group, the behavioral tests score was similar to the intact group at the 48 h after stroke.
ConclusionJZL-184 may have been able to improve neuronal function by hypothermia induced by the agonist effects of cannabinoid receptor 1 (CB1), thereby improving muscle strength and sensory-motor function after cerebral ischemia.
Keywords: Stroke, JZL-184, Hypothermia, Ischemia -
گیاه آویشن (Thyme) یکی از اعضای خانواده نعناع است که به عنوان یک گیاه دارویی معطر چند ساله همیشه سبز در نظر گرفته می شود. کارواکرول (Carvacrol) و تیمول (Thymol) به عنوان دو ترکیب فنولی مهم موجود در گیاه آویشن شناخته شده اند. کارواکرول و تیمول به عنوان مواد آنتی اکسیدان، ضد استرس اکسیداتیو و ضد التهاب قوی شناخته شده اند. هم چنین اثرات حفاظت نورونی، کبدی و کلیوی این مواد پلی فنولیک در مدل بیماری های مختلف مشخص شده است. علاوه بر این، کارواکرول تجمع پلاکتی را مهار می کند و قادر است که مسیرهای سیگنالینگ درگیر در التهاب و پرولیفراسیون سلولی را نیز تعدیل کند. نقش حفاظتی کارواکرول و تیمول در بعضی از دستگاه های بدن از جمله سیستم تنفس، گوارش و غدد نیز گزارش شده است. در مطالعه مروری حاضر، نقش حفاظتی کارواکرول و تیمول به عنوان ترکیبات اصلی گیاه آویشن بر سیستم های مختلف بیولوژیک در مدل بیماری مورد مطالعه قرار گرفته است.
کلید واژگان: آویشن, کارواکرول, تیمول, آنتی اکسیدان, اثر حفاظتیThyme plant is a member of the mint family that is considered as an aromatic perennial evergreen medical herb. Carvacrol and thymol are known as two important phenolic compounds of thyme plant. Carvacrol and thymol have been identified as antioxidant, anti-oxidative and anti-inflammatory substances. Also, the neuroprotective, hepatoprotective and renoprotective effects of these polyphenolic compounds have been identified in various diseases. In addition, carvacrol inhibits platelet aggregation and is capable to modulate the signaling pathways involved in inflammation and cellular proliferation. The protective effects of carvacrol and thymol have also been reported in some body systems including the respiratory, gastrointestinal, and endocrine systems. In the present review study, the protective role of carvacrol and thymol as the main compounds of thymus plant has been studied on different biologic systems in disease models.
Keywords: Thymus, Carvacrol, Thymol, Antioxidant, Protective effect -
مقدمه
هلیکوباکتر پیلوری یک باکتری گرم منفی و میکروآئروفیل می باشد. حدود نیمی از جمعیت انسانی جهان آلوده به این باکتری می باشند. این باکتری یکی از عوامل اصلی زخم معده و سرطان معده شناخته شده است. افزایش مقاومت های آنتی بیوتیکی، هزینه بالای درمان های ترکیبی و عوارض جانبی نامطلوب، منجر به افزایش تمایل به روش های جایگزین نظیر استفاده از آنتی اکسیدان ها، عوامل ضدالتهابی، پروبیوتیک ها و داروهای گیاهی شده است.
مواد و روش ها:
در این بررسی تحقیقات صورت گرفته بر روی اثرات 29 خانواده گیاهی شامل 69 گونه گیاهی در ایران برعلیه هلیکوباکتر پیلوری در شرایط آزمایشگاهی و بالینی، بررسی و دسته بندی شده است.
نتایجبا توجه به نتایج به دست آمده می توان از گیاهانی نظیر نعناع، آویشن شیرازی، مروتلخ، گئوم ایرانیکوم، سماق، ملک ازرق، گلپر، زنیان، افنسطین، شیرین بیان، زیتون و انار به عنوان گیاهانی که بیشترین تاثیر را برعلیه هلیکوباکتر پیلوری در شرایط آزمایشگاهی از خود نشان داده اند یادکرد.
بحث و نتیجه گیری:
باتوجه به اثرات ضد باکتریایی گیاهان موردبررسی در این مطالعه، این گیاهان دارویی پتانسیل استفاده به عنوان جایگزینی مناسب در درمان عفونت ناشی از هلیکوباکتر پیلوری را دارا می باشند اما قبل از هر چیز باید سنجش عملکرد ضد باکتریایی عصاره های گیاهی برعلیه هلیکوباکتر پیلوری هم در شرایط آزمایشگاهی و هم در شرایط بالینی مورد ارزیابی قرار گیرد. تعیین ماده موثر می تواند به تحقیقات بعدی در این زمینه کمک شایانی نماید. همچنین عملکرد گونه های گیاهی یکسان در مناطق مختلف باید سنجیده شده و نهایتا درزمینه تاثیرگذاری آن ها نتیجه گیری شود. در ارتباط با سویه های هلیکوباکتر پیلوری مورد آزمایش نیز بایستی از یک سویه استاندارد برای ارزیابی عملکرد ضد باکتریایی عصاره های گیاهی مختلف استفاده شود و استفاده از سویه های متفاوت ممکن است نتایج متفاوتی را در مورد تاثیر ضد باکتریایی عصاره گیاهی یکسان حاصل نماید.
کلید واژگان: هلیکوباکتر پیلوری, گیاهان دارویی, نعناع, آویشن شیرازی, مروتلخ, گئوم ایرانیکوم, سماقIntroductionHelicobacter pylori is a gram-negative and microaerophilic bacterium. About half of the human population in the world is infected with this bacterium. Helicobacter pylori is known to be one of the main causes of stomach ulcers and gastric cancer. The increased antibiotic resistance, the high cost of combined treatments and adverse side effects have led to an increase in the tendency to alternative methods such as the use of antioxidants, anti-inflammatory agents, probiotics and herbal medicines.
Material and methodIn this study the published articles on the effects of 29 plant families, including 69 Iranian plant species against H. pylori in vitro and in vivo conditions were reviewed and categorized.
ResultsAccording to the obtained results, plants such as Mentha Piperita, Zataria multiflora, Salvia mirzayanii, Geum Iranicum, Rhus coriaria , Commiphora myrrha, Heracleum persicum, Trachyspermum amm, Artemisia absinthium, Glycyrrhiza glabra L, Olea europaea and Punica granatum are the most affected plants against Helicobacter pylori in vitro condition. Discussion and
conclusionThe observed antibacterial effects of the tested herbs in this study suggest that these herbs have the potential to be used as a viable alternative treatement for of the H. pylori infections but antibacterial activity evaluation of herbal extracts against H. pylori should be evaluated both in vitro and in vivo conditions. Also, determining the effective ingredient can help further research in this regard. The effectiveness of the same plant species should be evaluated in the different regions and ultimately concluded in the field of their effect. It is clear that the obtain outcome of the antibacterial effect of the same herbal extract on different strains of a bacterial species might be different so the standard strain of H. pylori must be use.
Keywords: Helicobacter pylori, Medicinal plants, Mentha Piperita, Zataria multiflora, Salvia mirzayanii, Geum Iranicum, Rhus coriaria -
بررسی تنوع و ساختار ژنتیکی گونه های مختلف ماهیان از اساسی ترین شاخص های لازم برای حفظ و بازسازی ذخایر آن ها است. این مطالعه بر آن است تا با استفاده ازروش های مولکولی با استفاده از توالی های به دست آمده از ژن سیتوکرم اکسیداز COI به بررسی آرایه شناسی سگ ماهی جویباری جنس Paraschistura در جنوب ایران بپردازد. به این منظور نمونه بالغ از هر گونه که شامل:7عددگونه P. bamporensis، سه عدد گونه P. sargadensis، چهار عدد گونه P. hormozensis، و پنج عدد گونه Parascshistura sp.، از حوضه های جنوبی ایران جمع آوری گردید، DNA نمونه ها با استفاده از کیت ژنومی و پرایمر FCOI20ʹ استخراج گردیدو طیفرآیند PCR تکثیرو پس از الکتروفورز توالی یابی انجام گرفت. جهت بررسی روابط فیلوژنی توالی های ژن COI از نرم افزار MEGA6 استفاده گردید. نتایج این بررسی نشان داد که نمونه های جنس Paraschistura در چهار کلاد قرار گرفته اند. نمونه های P. bamporensis از حوضه های مختلف با فاصله تکاملی (0/128-0/005) به همراه P. sargadensis و Parascshistura sp از حوضه سرباز در یک کلاد قرار گرفته اند. نمونه های P. hormozensis با دارا بودن فاصله تکاملی (0/042)، در کلاد مجزایی قرار دارند. به همین ترتیب P. abdolii ،P. naumani و P. delvarii و با دارا بودن فواصل تکاملی (0/185-0/030) و نمونه Parascshistura sp. با فاصله تکاملی (0/206-0/042) در کلادهای مجزایی قرار گرفته اند. با توجه به فاصله حوضه ها از هم و بررسی خصوصیات مورفولوژی، نتایج مولکولی با نتایج مرفولوژیکی موجود مطابقت داشت. تجزیه و تحلیل درخت فیلوژنی در این مطالعه نشان می دهد ویژگی های ریخت شناسی مورفولوژیک به همراه شناسایی مولکولی برای تایید تشخیص گونه ها ضروری می باشد.
کلید واژگان: فیلوژنی, Paraschistura, آرایه شناسی, ساختار ژنتیکی, سگ ماهیStudy of the diversity and genetic structure of various fish species are one of the most basic indexes for preservation and restoration of their reserves. the aim of this study is to review taxonomy of a genus of hillstream loaches paraschistura, by molecular methods using gene sequences obtained by cytochrome oxidase gen in the south of Iran. For this purpose, an adult sample of any species which include: 7 specimens P.bamporensis, 3specimens P. sargadensis, 4specimens P.hormozensis, and 5specimens Parascshistura sp. was collected from south of Iran. DNA of these samples was extracted by genomic kit and FCOI20' primer, and was multiplied during PCR process and sequencing after electrophoresis. in order to study phylogenetic relations of COI gene of above mentioned fishes MEGA6 software was used .the results of the study showed that samples of paraschistura genus are placed in 4 clades. Samples of p.bampurensis from different locations with evolutionary distance (0.005-0.128) and P. sargadensis are located in one clade close to each other. samples of p.hormozensis with evolutionary distances (0.042) are located on separate clades. accordingly P. abdolii, P. naumani AND P. delvarii with evolutionary distances (0.042-0.206) and Parascshistura sp With an evolutionary distance(0.030-0.185) are located on separate clades.Considering the distance of location from each other and also study of morphological traits, molecular results were consistent with morphological traits. Phylogenetic tree analysis in this study shows that morphologic characters together with molecular identification are needed to support recognition of species.
Keywords: Phylogeny, Paraschistura, taxonomy, Genetic structure, Loach -
در این مقاله اکتشاف منابع زمین گرمایی در منطقه بوشلی استان اردبیل با استفاده از داده های مگنتوتلوریک (MT) مورد بررسی قرار گرفته است. این مطالعه بر اساس داده های 60 ایستگاه مگنتوتلوریک در منطقه ای به وسعت 90 کیلومترمربع در بوشلی، جنوب شرقی شهرستان نیر، صورت گرفته است. ابتدا پردازش داده ها با استفاده از الگوریتم هایی مبتنی بر روش های پایدار و مقاوم در برابر نوفه صورت گرفته است. سپس تحلیل ابعادی داده ها بر اساس پارامترهای چولگی، چولگی حساس به فاز، بیضی وارگی و اندیس های وزنی نرمال شده مورد توجه واقع شده است. بر اساس این تحلیل ها امتداد ساختارهای منطقه بیشتر دوبعدی و با جهت شمالی- جنوبی تشخیص داده شد. در مرحله بعد عملیات مدل سازی وارون یک و دوبعدی روی داده ها در طول 12 پروفیل انجام گرفته است. بر اساس مقاطع مقاومت ویژه به دست آمده از این مدل ها و همچنین اطلاعات زمین شناسی، ساختارهای احتمالی منطقه شناسایی و تفسیر شده اند. نتایج مقاطع یک و دوبعدی مقاومت ویژه با تلفیق اطلاعات زمین شناسی، یک سیستم زمین گرمایی را نشان می دهد. موقعیت سه بخش اصلی این سیستم شامل سنگ پوش، مخزن و منبع داغ زمین گرمایی به خوبی نشان داده شده است. بخش فوقانی این سیستم یک منطقه با مقاومت ویژه حدود 10 اهم متر به عنوان پوشش رسی مخزن به خوبی نشان داده شده است. مخزن زمین گرمایی با مقاومت ویژه بیشتر (حدود 100 اهم متر) ، در زیر این پوشش رسی قرار گرفته است. همچنین مقاطع مقاومت ویژه به دست آمده از مدل سازی دوبعدی داده ها، موقعیت منبع داغ زمین گرمایی را در زیر مخزن زمین گرمایی در عمق بیشتر از 3000 متر، به خوبی نشان می دهند. نتایج این مطالعه موقعیت مخزن زمین گرمایی را در منطقه جنوبی محدوده مورد نظر با کشیدگی به سمت جنوب منطقه نشان می دهد.کلید واژگان: بوشلی جنوب سبلان, پردازش داده ها, داده های مقاومت ویژه و فاز, روش مگنتوتلوریک, مخزن زمین گرمایی, وارون سازی یک و دوبعدیSummary: The exploration of geothermal resources in the Bushli area of Ardebil Province utilizing magnetotelluric (MT) data is presented in this paper. This study is performed on 60 MT stations in an area surface of 90 square kilometers of Bushli area, located in southeast of Nir district. The data has been processed using algorithms based on robust methods, which are resistant to noise. After that, dimensionality analysis has been applied to the MT data having appropriate limits of frequencies related to all stations. Considering dimensionality analysis results, the regional structures are mostly identified as two-dimensional structures with north - south strike direction. Regional structures have been interpreted following one dimensional (1D) and two dimensional (2D) inverse modeling applied on the data. The results of 1D and 2D inverse modeling integrated with geological data indicate that the upper part of the geothermal reservoir is composed of a low resistivity area at the depth of 500 to 2000 meters. Final results have shown that the location of the geothermal reservoir extends to the southern parts of the study area.IntroductionMT method is an electromagnetic (EM) method that uses natural EM fields, generated from Earth's magnetosphere for mapping deep subsurface structures. This method plots the electrical conductivity distribution beneath the earth surface by recording vertical and horizontal components of magnetic and electric fields from ground surface. High penetration depth of EM fields in MT method has made it applicable to deep target explorations such as geothermal and hydrocarbon resources. Hence, due to these options, this method has special status among other geophysical methods. Preliminary studies on the geology of Bushli area, which is located in southwest of Nir and Sareyn hot springs, have shown a relatively good potential for geothermal resources in this area that could be a preferred alternative for fossil fuels and future energy supply. Methodology and Approaches : MT method is widely utilized for surveying geothermal areas. In thermal areas, the electrical resistivity is extremely lower than that of areas with colder subsurface temperature. The selected MT survey lines are located in the area crossing over the hydrothermally altered zones and different geological structures. The data was acquired along 12 survey lines crossing the Bushli hot springs with a total of 60 MT stations in a frequency range of 1000 Hz to 0.001 Hz. Spacing between MT stations was almost considered 500 m constantly, for a better resolution. At first, 60 MT sounding time series data were reviewed. Then, the acquired raw data were analyzed using methods resistant to noise (i.e. robust methods), and also, outlier elimination method in order to achieve high quality apparent resistivity and phase data at each desired frequency. Specialized software was utilized for this purpose such as Mapros for processing and WinGLink for 1-D and 2-D smooth inverse modeling. Mapros has plenty of different robust methods for processing, and the preferred processing procedure, used in this paper, was to use least squares weighted functions. The Rodi and Mackie computer code and Occam smoothing algorithm were also used for 2D inversion and forward modeling, respectively. This algorithm seeks the minimum possible structure model subjected to an appropriate fit for the data, and it uses a code for 2D inversion from Rodi and Mackie (2001) in a way that this algorithm searches simultaneously for the model with the lowest overall RMS misfit and the smallest lateral and vertical conductivity gradients respectively. Apparent resistivity and phase data of TE+TM (joint) mode along each survey line were modeled in this study. Results and Conclusions: Considering the results obtained from 2D inversion and the geological information, the following conclusions were acquired: the thick surface layer with resistivity of 100-500 ohm-m along the north-south survey lines was also observable along the west-east survey lines. In some stations, a very conductive layer was seen on top of the surface that could be interpreted as the top soil saturated by penetrated water. Below this layer, there was a decline of resistivity with depth observable along the whole survey lines. This conductive layer (<10 ohm-m), showing variable thicknesses along the profile, was most naturally interpreted as the limestone, related to late Permian, of Ruteh formation acting as system reservoir. Below this conductor, a very resistive zone (>250-300 ohm-m) was observed. This resistive and intrusive mass was interpreted as the bed rock zone and a heat source that was mostly formed from granite and granodiorite related to first age of geology with high enthalpy. According to the models and electrical vertical sections and also horizontal resistivity maps at different depths, the geothermal reservoir was designated at a depth of 2500 to 3000 meters. Furthermore, resistivity map showed that the location of the geothermal reservoir continued to the south of the area. This was probably due to the significant properties of eastern parts of the area like the existence of many faults as well as low height of this part of the area compared to neighboring parts that caused the appearance of numerous hot springs in the area.Keywords: Bushli Area Sabalan, Data Processing, Apparent Resistivity, Phase Data, Magnetotelluric Method, Geothermal Reservoir, One-, Two-Dimensional Inversion
-
ناهنجاری دندی واکر یک اختلال مادرزادی نادر است. این سندرم با هیپوپلازی ورمیس مخچه، اتساع کیستیک بطن چهارم و بزرگ شدن حفره خلفی همراه یا بدون هیدروسفالی مشخص می شود. این مطالعه با هدف گزارش یک مورد جنین مذکر مبتلا به سندرم دندی واک، و نیز تعیین تظاهرات بالینی، ریسک فاکتور، تشخیص و درمان این سندرم ارائه شده است. بیمار خانمی بود 38 ساله، بارداری دوم، پاریته یک که جهت انجام سونوگرافی سلامت جنین ارجاع داده شد. در اسکن نوروگرام جنین و در بررسی جمجمه، هایپوپلازی سگمان تحتانی ورمیس مخچه و ارتباط مشکوک حفره خلفی با بطن 4 که مطرح کننده دندی واکر واریانت است، مشاهده شد.مادر در سن حاملگی 19 هفته و 2 روز تحت سقط درمانی در بیمارستان قرار گرفت و پس از دریافت 80 میلی گرم میزوپروستول و سرم حاوی اکسی توسین، جفت و جنین وی دفع گردید.این سندرم یک اختلال جدی نادر است که بسیاری از جنبه های آن کم تر شناخته شده اند و نیاز به بررسی های بیش تر دارد. این سندرم با استفاده از روش های تصویربرداری پیشرفته قابل تشخیص است. بنابراین بهتر است مراقبت های روتین بارداری بالاخص اقدامات تصویربرداری با حساسیت بیش تری انجام شوند تا از تولد نوزاد مبتلا به این ناهنجاری جلوگیری شود.کلید واژگان: سندرم دندی واکر, هیپوپلازی ورمیس, هیدروسفالیDandy-Walker anomaly is a rare congenital disorder. This syndrome is diagnosed by cerebellar vermis hypoplasia, cystic dilatation of the fourth ventricle and, enlargement of the posterior fossa with or without hydrocephalus. This study presents a report of a male fetus with Dandy-Walker syndrome and determination of clinical protests, risk factors, diagnosis, and treatment of this syndrome. The patient was a 38-year-old woman on second pregnancy (parity one), who was referred for fetal ultrasonography. In fetus neurogram scan and examining the skull, the lower segment of cerebellar vermis hypoplasia and suspicious relationship with 4 ventride and posterior fossa were detected which were indicative of DandyWalker variant. The mother was hospitalized for therapeutic abortion at 19 weeks and 2 days gestational age. To terminate the pregnancy 80 mg of misoprostol was administered along with IV infusion of oxytocin. This syndrome is a rare disorder which most of its aspects remains unknown and need more investigations. This syndrome is diagnosed by advanced imaging techniques. So, in order to prevent infant birth with this anomaly, prenatal care, particularly for imaging procedures should be done with greater sensitivity.Keywords: Dandy-Walker syndrome, vermis hypoplasia, hydrocephalus
-
حوضه آبریز جنوب غربی کشور مهم ترین منبع آب های سطحی کشور ایران به شمار می رود؛ به گونه ای که کنترل و بهره برداری از این آب ها همواره ذهن دولتمداران و برنامه ریزان اقتصادی و اجتماعی را به خود مشغول کرده است. شیوه مدیریت منابع آب در حوضه آبریز جنوب غربی متاثر از دیدگاه کلی مدیریت آب در مقیاس ملی است. اجرای طرح های کنترل و انتقال آب مبتنی بر دیدگاه مدرن و طبیعت ستیز و فقدان برنامه های راهبردی آمایش سرزمین، بیلان منفی برداشت از آب های زیرزمینی، بازده پایین آب در بخش کشاورزی، مصرف سرانه بالا در بخش شهری و خانگی و آلودگی آب ها توسط بخش صنعتی موجب بروز بحران های زیست محیطی و انسانی در این حوضه شده است. ساختن سدهای بزرگ، به ویژه گتوند نیز ضمن وارد کردن خسارات زیست محیطی در مقیاس محلی به معضلی ملی بدل شده است. همچنین مسئله انتقال بین حوضه ای آب به نواحی مرکزی موجب اعتراضات محلی و استانی و صف آرایی اقوام مختلف ساکن در حوضه و متعاقب آن حساسیت های فرهنگی اجتماعی و نیز سیاسی امنیتی مدیریت آب شده است. پژوهش حاضر در پی آسیب شناسی این مسئله است تا بتواند حساسیت های لازم را برای مدیریت آب و منابع طبیعی در کشور فراهم سازد.کلید واژگان: ژئوپلیتیک انتقادی, هیدروپلیتیک, آمایش سرزمین و حوضه آبریزSouth - western drainage basin is the most important surface water resources in Iran. Due to its important, it has always been subject of study for socio-economic development planners. The implementation of plans to harness and transfer water in modern context that are incompatible with natural ecosystem, along with the lack of strategic land use planning have been led to environmental crisis in this area. This article intends to present a pathology of water resources in this drainage basin and to provide a sustainable solution in the context of critical geopolitics to strike a balance between economic development and natural ecosystem as an example for water and natural resources management throughout the country.Keywords: water resources management, environmental crisis, economic development, socio-economic development
-
زمینه و هدفمجلات علمی معتبر از جمله مهم ترین ابزار تبادل اطلاعات علمی هستند. فیزیولوژی علم بررسی اعمال حیاتی موجودات زنده است و فیزیولوژی پزشکی از مهم ترین شاخه های فیزیولوژی به شمار می رود. اولین گام چاپ مقاله، شناسایی مجلات معتبر تخصصی است. با توجه به اهمیت این موضوع، این مطالعه برای اولین بار، با هدف معرفی مجله های معتبر تخصصی فیزیولوژی پزشکی انجام گرفت.مواد و روش هامطالعه توصیفی حاضر در سال 1395 در دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان انجام گرفت. به منظور دریافت لیست مجلات فیزیولوژی پزشکی از سایت SJR استفاده شد. بدین منظور در بخش Subject Area واژه medicine و در بخش Subject Category واژه physiology(Medical) جستجو گردید. لیست مجلات استخراج شده از SJR مشتمل بر 97 مجله بود. در ادامه با بررسی عنوان مجله ها، 26 مجله که در عنوان آن واژه physiology به کار رفته بود، به شکل موردی بررسی گردید. علاوه بر این، 17 مجله مرتبط دیگر با فیزیولوژی نیز بررسی شد. اطلاعاتی مشتمل بر نام مجله، کشور ارائه کننده مجله، ناشر، حیطه موضوعی مجله، مهم ترین نمایه های مجله، قدمت مجله، شاخص هیرش، دوره چاپ و ضریب تاثیر مجله در سال 2016 میلادی بررسی گردید.نتیجه گیریمجلات فیزیولوژی در دو گروه عمومی و تخصصی مبادرت به چاپ مقاله می کنند و عمدتا مقالات پژوهشی در تمامی انواع مجلات چاپ می شود و مجلات فیزیولوژی که صرفا مقاله مروری چاپ می کنند، در عنوان آنها واژه مرور قید شده است.کلید واژگان: فیزیولوژی, فیزیولوژی پزشکی, شاخص هیرش, ضریب تاثیرBackground And ObjectivesPrestigious journals are the most important tool for the transfer of scientific information, Physiology is the science of living organisms and medical physiology is the most important branche of physiology. The first step for publishing a paper is identifying specialized journals. Considering the importance of the point, the present study aimed to introduce the most prestigious journals in medical physiology for the first time.Materials And MethodsPresent descriptive study was conducted in 2016 at the Medical faculty of Rafsanjan University of Medical Sciences. Medical physiology Journals were surveyed in the Scientific Journal Rankings. For this purpose, medicine word in the "Subject Area" and physiology (Medical) word in the "Subject Category" were searched. The journals list extracted from SJR, contained 97 titles. After reviewing the journals titles, 26 journals contained physiology term in their titles. In addition, 17th related physiology journals were also studied. Study information included: name of the journal, country presented the journal, publisher, subject of coverage, important journal indexing, date of publication, Hirsch index, duration of publishing, and impact factor.ConclusionPhysiology journals publish articles in both general and specific areas. Usually research articles are published in the all, while the review articles are published in the journals which mention reviews in their titles.Keywords: Physiology, Medical Physiology, Hirsch index, Impact Factor
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.