به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

محمدرضا رزاقی

  • مریم حکیمی، رضا شیاری، افشان شیرکوند، محمدرضا رزاقی، شیرین فریور*
    مقدمه

    سرطان پروستات به عنوان دومین سرطان شایع در بین مردان شناخته می شود و به عنوان پنجمین عامل مرگ و میر معرفی می شود. آپوپتوز معروف به "مرگ برنامه ریزی شده سلولی" می تواند به عنوان یک مکانیسم دفاعی در پاسخ به آسیب سلولی، ناشی از بیماری ها یا قرار گرفتن در معرض مواد سمی اندازه گیری شود و نقش مهمی در کنترل جمعیت سلولی دارد. برای این منظور، محققان علاقه مند به مطالعه درمان سرطان برای القای آپوپتوز هستند. دانه کتان، Linum usitassimum، دارای فواید بی شماری در میان سایر دانه های روغنی است. حاوی مقدار زیادی اسید-α لینولئیک (ALA)، فیبر غذایی، پروتئین و فیتواستروژن است.

    هدف

    هدف اصلی این تحقیق بررسی بیان ژن های آپوپتوز ناشی از عصاره بذر کتان در سلول های سرطانی پروستات انسانی به منظور تعیین مسیر مرگ سلولی ناشی از عصاره بذر کتان بود.

    روش بررسی

    در این مطالعه سلول های سرطانی پروستات 3-PC کشت داده شدند و تیمارها با استفاده از عصاره بذر کتان انجام شد. تست MTT، محاسبات IC50 ، فلوسیتومتری و PCR Time-Real برای ژن های آپوپتوز انجام شد و تمامی نتایج مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.

    نتایج

    دوز 809 IC50 میکروگرم بر میلی لیتر (0/05 > P) به دست آمد. تست فلوسایتومتری برای استخراج 600 ،800 و 1000 میکروگرم بر میلی لیتر انجام شد و نتایج نشان داد که اکثر سلول ها دچار نکروز شدند. نتایج فلوسایتومتری با آزمون qPCR تایید شد و بیان بیش از حد ژن TNF را نشان داد (0/05 > P).

    نتیجه گیری

    نتایج بیانگر بیان بیش از حد تمامی ژن های مورد مطالعه پس از تیمار با عصاره بذر کتان بود. نتیجه فلوسایتومتری توسط qPCR تایید شد و نشان داد که ژن TNF بیش از حد بیان شده است.

    کلید واژگان: سرطان پروستات, رده سلولی PC-3, بذر کتان, آپوپتوز, بیان ژن
    Maryam Hakimi, Reza Shiari, Afshan Shirkavand, Mohammadreza Razaghi, Shirin Farivar*
    Background

    Prostate cancer is known as the second common cancer among men, and is introduced as the fifth cause of death. Apoptosis known as “Programmed Cell Death”, can be measured as a defense mechanism in response to cell damage, caused by diseases or exposure to toxic material, and has an important role in controlling cell population. For this, researchers are interested in studying cancer treatment for inducing apoptosis. Flaxseed, Linum usitassimum, has numerous benefits among other oilseeds. It contains a large amount of α-Linoleic Acid (ALA), dietary fiber, proteins, and Phytoestrogen.

    Objective

    The main goal of this research was to evaluate the expression of apoptotic genes induced with flaxseed extract in human prostate cancer cells in order to find out the cell death pathway induced by flaxseed extract.

    Methods

    In this study, PC-3 prostate cancer cells were cultured and the treatments were done using the flaxseed extract. The MTT test, IC50 calculations, Flowcytometry, and Real-Time PCR test for apoptotic genes were done and all the results underwent analysis.

    Results

    The IC50 dose was obtained at 809 µg/ml (P < 0.05). Flowcytometry test was done for 600, 800, and 1000 µg/ml of extraction, and the result showed that most of the cells underwent necrosis. The Flowcytometry result was confirmed by qPCR test and showed the overexpression of TNF gene (P < 0.05).

    Conclusion

    The results showed the overexpression of all the studied genes after treatment by flaxseed extract. The Flowcytometry result was confirmed by qPCR and showed that the TNF gene was overexpressed.

    Keywords: Prostate Cancer, PC-3 Cell Line, Flaxseed, Apoptosis, Gene Expression
  • محمدعلی محققی، نرگس تبریزچی*، سید علیرضا مرندی، محمد شاهدی، سید مهدی سیدی، محمدعلی کیانی، محمدحسین تقدیسی، حمید مقدسی، بتول محتشمی، محمدرضا رزاقی، بهروز بیرشک، سید حامد برکاتی، عبدالرسول هاجری
    زمینه و هدف

    در دهه های اخیر توجه ویژه ای به پژوهش در حیطه فرهنگ سلامت شده است. با این وجود گستردگی موضوع و تنوع تعاریف باعث شد تا در این مقاله به تبیین مفهوم فرهنگ سلامت بارویکرد ایرانی- اسلامی، و معرفی مولفه های آن پرداخته شود.

    روش

    به روش ترکیبی، مرور منابع داخلی و بین المللی انجام شد. با بررسی مقالات مرتبط با فرهنگ سلامت، تعاریف مختلف و موضوعات استخراج شد. طی10جلسه بحث گروهی با حضور صاحبنظران(کمیته علمی)، نتیجه بررسی مقالات مورد بحث و نظرخواهی قرار گرفت. با تحلیل محتوای مذاکرات و دوبار رفت و برگشت؛ نتایج مورد تایید و نهایی شد. از اعضای کمیته علمی درخواست شد تا به موضوعات کلان امتیازی از 1تا10اختصاص دهند. سپس موضوعات به ترتیب بیشترین امتیاز مشخص شدند.

    یافته ها

    تعریف جامع فرهنگ سلامت ایرانی- اسلامی تدوین شد و مولفه ها در 10 کلان موضوع و 67موضوع اختصاصی، دسته بندی شد.
    کلان موضوعات به ترتیب اولویت عبارتنداز: بایسته های فرهنگ سلامت در تعلیم و تربیت، ترویج فرهنگ سلامت، سبک زندگی سالم با الگوی اسلامی و ایرانی، اصول، مبانی و ارزش ها، سیاست گذاری راهبردی در فرهنگ سلامت، نظام سلامت و فرهنگ سلامت، الگوها و الگوسازی در سلامت، تجربه نگاری فرهنگی و فرهنگ سازی سلامت، ناهنجاری های فرهنگ سلامت، پژوهش های فرهنگی و فرهنگ سازی سلامت.

    نتیجه گیری

    داشتن تعریف مشخص از فرهنگ سلامت ایرانی- اسلامی به دستیابی به درک مشترک از موضوع کمک می نماید. همچنین، معرفی گستره موضوعی فرهنگ سلامت منجربه شناسایی اهمیت آن و گفتمان سازی در سطوح مختلف دانشگاهی و غیردانشگاهی می شود.

    کلید واژگان: اسلام, ایران, سلامت, فرهنگ
    Background

    In recent decades, special attention has been paid to health culture research. However, the breadth of the subject and the variety of definitions made this article explain the concept of Iranian-Islamic health culture and introduce its components.

    Methods

    In mixed method review of national and international articles was done. By reviewing articles related to health culture, various definitions and topics were extracted. During 10 group discussion sessions with experts (scientific committee), the results of the review were discussed and opinions were shared. Upon analyzing the content of negotiations, going back and forth twice, the results were approved and finalized. The members of the scientific committee were tasked with rating the main topics on a scale from 1 to 10. Main topics were then sorted according to their highest scores. The main topics in order of priority are: “health culture requirements in education and training”, “promotion of health culture”, “healthy lifestyle with Islamic and Iranian model”, “principles, foundations, and values”, “strategic policy making in health culture”, “health system and health culture”, “patterns and role models in health”, “empiricism in culture and health culture building”,” health culture anomalies”, “research in culture and health culture building”.

    Results

    A comprehensive definition of Iranian Islamic health culture was developed, and the components were classified into 10 main topics and 67 specific topics.

    Conclusion

    A precise definition of Iranian-Islamic health culture is essential for establishing a shared understanding of the topic. Furthermore, introducing the diverse aspects of health culture helps highlight its significance and generate discussions across various academic and non-academic levels.

    Keywords: Culture, Health, Islam, Iran
  • محمدرضا رزاقی، زینب کوچکیان*
    هدف پژوهش حاضر، تحلیل محتوای متن، تصاویر و خودآزمایی های کتب جامعه شناسی متوسطه دوم جهت تعیین میزان مسیله محوری و درگیری ذهنی این متون بر اساس الگوی ویلیام رومی می باشد. جامعه آماری پژوهش، کتب جامعه شناسی(1)، جامعه-شناسی(2) و جامعه شناسی(3) چاپ سال 1400 می باشد. ابزارگردآوری داده های این پژوهش شامل فرم تحلیل محتوای محقق ساخته می باشد که بر مبنای الگوی ویلیام رومی تهیه شده است. در تحلیل متن، سوالات و تصاویر کتاب جامعه شناسی(1) به ترتیب 1222، 154 و 194 عبارت مورد بررسی قرار گرفت که ضریب درگیری متن 0.122، پرسش ها 0.619 و تصاویر0.590 محاسبه گردید. در تحلیل متن، پرسش ها و تصاویر کتاب جامعه شناسی(2) به ترتیب 1057، 77 و 212 عبارت مورد بررسی قرار گرفت که ضریب درگیری در هر بخش به ترتیب 0.036، 2.27 و 0.341 مشخص گردید. در تحلیل متن، پرسش ها و تصاویر کتاب جامعه شناسی(3)، به ترتیب 1048، 136 و 201 عبارت مورد ارزیابی قرار گرفت که میزان درگیری ذهنی در هر بخش به ترتیب 0.085، 0.250 و 0.477 محاسبه گردید. این نتایج بیانگر غیرفعال بودن، متن کتاب جامعه شناسی(1)، متن و تصاویر کتاب جامعه شناسی(2) و متن و پرسش های کتاب جامعه شناسی(3) می باشد. در ارزیابی کلی از سه کتاب با بررسی 4301 عبارت میزان درگیری ذهنی کل محتوای مورد بررسی 0.122 محاسبه گردید. بنابراین می توان نتیجه گرفت که متون کتب جامعه شناسی متوسطه دوم غیرفعال تنظیم شده اند.
    کلید واژگان: تحلیل محتوا, کتب جامعه شناسی متوسطه دوم, ضریب درگیری, ویلیام رومی
    Mohammad Reza Razaghi, Zeinab Kouchakian *
    The present study aims at analyzing the text content, images, and self-tests of the Sociology textbooks of the Second Grade of High School in Iran education system in order to determine the central issue and the mental involvement of these texts based on Romey's (1968) model. The statistical population of the study is the following textbooks: Sociology(1), Sociology(2), and Sociology(3) published in 2021. The data were collected using researcher-made content analysis form based on William Romey's model. In the analysis of the texts, the questions, and the images of Sociology(1), 1,222, 154, and 194 terms were analyzed and the engagement rate of the texts, the questions, and the images were 0.122, 0.619, and 0.590, respectively. In the analysis of the text, the questions, and the images of Sociology(2), 1057, 77, and 212 terms were analyzed, and the engagement rate for them were 0.036, 2.27, and 0.341, respectively. Regarding the analysis of the texts, the questions, and the images of Sociology(3), 1,048, 136, and 201 terms were examined and the mental engagement were calculated as 0.085, 0.250 and 0.477, respectively. These results indicated the passivity of the text of Sociology(1), the text and images of Sociology(2), and the text and questions of the Sociology(3). In the overall evaluation of the three textbooks, by examining 4,301 terms, the mental involvement rate of the entire content under investigation was calculated as 0.122. Therefore, it can be concluded that the texts of Sociology textbooks of the tenth grade in Iran are constructed passively.
    Keywords: Content Analysis, Sociology textbooks, engagement rate, William Romey
  • محمدرضا رزاقی، سید احمد حبیب نژاد، محسن طاهری
    زمینه و هدف

    استقرار نظام پارلمانی در جمهوری اسلامی ایران دغدغه اندیشمندان و مرکز توجه بسیاری از پژوهش‌ها بوده است. پیش از این، امکان‌سنجی دگردیسی رژیم سیاسی به پارلمانی در ساختار نظام حقوقی ایران، و چالش‌ها و تهدیدهای آن مورد بحث و تضارب آرا قرار گرفته است. این در شرایطی است که با بذل نظر به اهمیت پیامدگرایی در سازه‌بندی نظام‌های سیاسی، نگاه تخصصی تحلیلی در این حوزه اولویت بیشتری می‌یابد. تحقیق حاضر با این هدف، با رویکردی پیامدگرا، تاثیرگذاری پارلمانی‌شدن در جمهوری اسلامی ایران را بر مولفه‌های توسعه و حقوق شهروندی مورد توجه قرار می‌دهد.

    مواد و روش‌ها

    پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی و با استفاد از منابع کتابخانه‌ای اسنادی انجام می‌پذیرد.

    یافته‌ ها

    حقوق شهروندی در سطوح سیاسی، اجتماعی و اقتصادی خاصه از مجرای مولفه‌های همگرایی یا واگرایی قوا و نیز مظاهر دموکراسی و شرکت شهروندان در تعیین سرنوشت خود، تحت تاثیر مستقیم یا غیر مستقیم تغییر رژیم سیاسی قرار می‌گیرد. در جمهوری اسلامی ایران به واسطه جایگاه خاص انتخابات ریاست جمهوری و شرایط حاکم بر آن و همچنین ضعف‌های تحزب و انتخابات مجلس و مضافا کیفیت روابط قوای حاکم، تغییر رژیم از ریاستی به پارلمانی، بدون تحقق لوازم و مقدمات این تغییر، دایره حقوق سیاسی شهروندان را تضییق می‌نماید که متعاقبا در بعد آزادی‌های فردی و حقوق اجتماعی و همچنین توسعه اقتصادی، این امر می‌تواند آثار منفی را موجب گردد.

    نتیجه‌گیری

    فراهم‌آوری ملزومات نظام پارلمانی نظیر فرهنگ تحزب، تغییرات قانونی و تحولات ساختاری، گذار به پارلمانی در نظام حقوقی ایران را توام با ارتقای مولفه‌های حقوق شهروندی ممکن می‌نماید، لیکن با ملاحظه هزینه‌هایی که این امر بر دولت و شهروندان تحمیل می‌نماید، فرضیه ارتقای کیفی نظام ریاستی فعلی با هدف تاثیرگذاری مثبت بر حقوق سیاسی، اجتماعی و اقتصادی شهروندان، تقویت می‌شود.

    کلید واژگان: پارلمانی شدن, نظام حقوقی ایران, پیامدها, حقوق شهروندی, حقوق سیاسی
    Mohammad Reza Razaghi, Seyed Ahmad Habibnejad *, Mohsen Taheri
    Background and Aim

    The establishment of a parliamentary system in the Islamic Republic of Iran has been the challenge of thinkers and the focus of many studies. Previously, the possibility of transforming the political regime into a Parliamentary in the structure of the Iranian legal system and its challenges and threats have been discussed and conflicting. However, considering the importance of consequentialism in the construction of political systems, a specialized-analytical research in this area becomes more priority. With this objective, the present study, with a consequentialist approach, considers the impact of parliamentarization in the Islamic Republic of Iran on the components of development and citizenship rights.

    Materials and Methods

    The present research is done by descriptive-analytical method and using library-documentary sources.

    Findings

    Citizenship rights at political, social and economic levels are directly or indirectly affected by the change of political regime through the components of the synergy or divergence of forces, as well as the manifestations of democracy and the participation of citizens in determining their own destiny. In the Islamic Republic of Iran due to the special status of presidential elections and the situation in it, as well as the weaknesses of the party and the parliamentary elections and also the quality of the relations between the ruling powers, changing the regime from a presidential to a parliamentary system, without fulfilling the requirements and preconditions of this change, narrows the scope of citizens' political rights which subsequently in the context of individual freedoms and social rights, as well as economic development, can have negative effects.

    Conclusion

    Providing the requirements of the parliamentary system, such as party culture, legal changes and structural changes, makes the transition to a parliamentary in the Iranian legal system possible by promoting the components of citizenship rights, however, considering the costs that this process imposes on the government and the citizens, the hypothesis of improving the quality of the current presidential system with the aim of having a positive impact on the political, social and economic rights of the citizens is supported.

    Keywords: Parliamentarization, Iranian Legal System, Consequences, Citizenship Rights, Political Rights
  • محمدرضا رزاقی، سید احمد حبیب نژاد*، محسن طاهری

    تغییر صورت سازماندهی نهادهای حاکمیتی در جمهوری اسلامی ایران به نظام پارلمانی دغدغه ای است که در سال‏های اخیر مطرح بوده است. با توجه ‏به هزینه های تغییر نظام سیاسی و لزوم اصلاحات چشمگیر تقنینی-ساختاری در فرض اهتمام به پیاده ‏سازی نظام پارلمانی و همچنین، نحوه ساخت سیاسی در نظام حقوق عمومی ایران و یافته های ناهمگون کارآمدی پارلمانی یا ریاستی در ادبیات تطبیقی و نفی مطلوبیت ذاتی هر یک، در کنار تردید در تطابق پذیری نتایج مطالعات در سایر نظام‏ها به لحاظ ماهیت علی‏ حده و زیرساخت های مجزا، در مجموع می توان مخاطراتی را در فرایند تغییر نظام سیاسی پیشاروی نظام جمهوری اسلامی در سطوح مختلف مشروعیت، ثبات، وجهه دمکراتیک و کارایی در کمین این طرح کلان دانست. بنابراین، در شرایط کنونی می توان با اعمال اصلاحاتی در قانون اساسی و رویکردها به‏ ویژه در خطوط فرهنگ سیاسی، تحزب و انتخابات، اهداف خود را در متن نظام فعلی با سرعت، هزینه کرد و ریسک کمتری مطالبه کرد.

    کلید واژگان: نظام ریاستی, نظام پارلمانی, نظام حقوقی ایران, قانون اساسی, تفکیک قوا
    MohammadReza Razaghi, Ahmad Habibnezhad *, Mohsen Taheri

    Transforming the organizing of the governmental institutions in the Islamic Republic of Iran into a parliamentary regime is a concern in which has been the focus of some writers and experts in recent years. In theoretical approaches, some see the Parliamentarization as a strategy to overcome the current problems, but some believe that the problems does not consider arising from the current regime's model in terms of the form of separation of powers and sometimes the problem has been known with the current Quasi-presidential regime and the necessity to move on to the requirements of real presidential regime. There are also two distinct views among the supporters of Parliamentarization: one that considers changing laws as an automatic setting of conditions for the efficient establishment of the parliamentary system and another view that believes it must be first prepared the conditions of the parliamentary system and then make change with less risk.

    Keywords: Parliamentary Regime, Legal system, Islamic Republic of Iran, supreme leader, president, legislation
  • آرش حسن پور*، محمدرضا رزاقی، فاطمه صادقی
    عکس گرفتن اساسا دیگر عملی در ارتباط با ثبت خاطره، به منظور محافظت از میراث تصویری خانواده نیست، اما به طور فزاینده ای تبدیل به ابزاری برای شکل دهی هویت افراد و ارتباط شده است. استفاده از دوربین های دیجیتال، دوربین های موبایل، وبلاگ های تصویری و دیگر ابزارهای چندمنظوره عکس را به عنوان زبان مرجح نسل جدیدی از کاربران رواج داده است. هدف این مقاله بررسی این موضوع است که تغییرات تکنیکی (دیجیتال شدن) در ترکیب با بینش های در حال رشد علوم شناخت شناسی و تحولات اجتماعی- فرهنگی، چگونه بر عکاسی شخصی تاثیر گذاشته است. دست کاری فزاینده ی تصاویر عکاسی ممکن است متناسب با نیاز افراد به بازسازی خود، ارتباط لحظه ای و برقراری پیوند باشد. هرچند، همین انعطاف پذیری ممکن است کنترل ما را در آینده جهت هدف گذاری مجدد و بازسازی عکس هایمان کاهش دهد. مقوله ی خاطره بواسطه ی ابزارهای چندمنظوره دیجیتال ریشه کن نشده در عوض همان طور که غالب عکس ها از طریق خطوط ارتباطی فرستاده شده و از فضایی مجازی سر درمی آورند، کارکرد خاطره سازی در ذات شبکه ای و گسترده عکاسی دیجیتال دوباره ظهور می کند.
    کلید واژگان: تصاویر زندان ابوغریب, فناوری دیجیتال, ساخت هویت, خاطره, عکاسی, فرهنگ بصری
    Arash Hasanpour *, Mohammadreza Razeghi, Fatemeh Sadeghi
    Taking photographs seems no longer primarily an act of memory intendedto safeguard a family’s pictorial heritage, but is increasingly becoming atool for an individual’s identity formation and communication. Digitalcameras, cameraphones, photoblogs and other multipurpose devices areused to promote the use of images as the preferred idiom of a newgeneration of users. The aim of this article is to explore how technicalchanges (digitization) combined with growing insights in cognitive scienceand socio-cultural transformations have affected personal photography.The increased manipulation of photographic images may suit the individual’sneed for continuous self-remodelling and instant communication andbonding. However, that same manipulability may also lessen our grip on ourimages’ future repurposing and reframing. Memory is not eradicated fromdigital multipurpose tools. Instead, the function of memory reappears in thenetworked, distributed nature of digital photographs, as most images aresent over the internet and stored in virtual space.
    Keywords: Abu Ghraib pictures • digital technology • identity formation • memory •_photography • visual culture
  • محمدرضا رزاقی، ابراهیم ایوبی بیدگلی
    با وجود این که بر اساس اصل یکصد و سیزدهم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران رئیس جمهور پس از مقام رهبری دومین مقام رسمی کشور است، وظیفه اجرای قانون اساسی که به طور معمول بر عهده رئیس کشور (مقام رهبری) قرار می گیرد، بر عهده رئیس جمهور قرار گرفته است.
    وجود سمت مقام رهبری مافوق رئیس جمهور، ریاست رئیس جمهور بر قوه مجریه و نیز بازنگری در قانون اساسی که با وجود ابقای مسوولیت اجرای قانون اساسی برای رئیس جمهور تغییراتی در حدود وظایف و اختیارات رهبری و قوای سه گانه ایجاد کرده است، منجر به بروز اصطکاک و ایجاد ابهام در زمینه وظیفه اجرای قانون اساسی شده است. برداشت های مختلف ارکان نظام از این مسوولیت و تفاسیر متفاوت شورای نگهبان در سیر تاریخی از اصل یکصد و سیزدهم قانون اساسی، تنها بخشی از این دشواری است.
    در این مقاله ضمن ارزیابی جایگاه رئیس جمهور در ساختار نظام جمهوری اسلامی ایران و مرور تاریخی تلاش های روسای جمهور پیشین در زمینه اجرای قانون اساسی؛ به بررسی موجه بودن نظری و امکان عملی اجرای قانون اساسی توسط رئیس جمهور پرداخته شده است.
    کلید واژگان: رئیس جمهور, صیانت از قانون اساسی, اجرای قانون اساسی, نظارت, ضمانت اجرا
    Mohamadreza Razaghi, Ebrahim Auobi bidgoli
    With the possibility of considering the role of the judiciary as the organ of execution of the judiciary, the use of tried-and-tested judiciary in different stages of criminal procedure and observance of the fundamental rights of the accused in order to secure the principle of Article 32 of the Constitution, the selection and examination of the subject related to the judiciary in the process of arbitration requires a reasonable step In order to enforce the laws as powerful as possible. The first ones who face the criminal phenomenon are the judiciary and the first stage in which the rights of individuals may be violated and violated is the stage of crime detection and prosecution. Therefore, while judiciary officials play a very important role in detecting crime and conducting preliminary investigations, there is a risk of violating the rights of the accused. The maintenance of citizenship rights is closely linked to the actions and decisions of the offenders. Police, as the most prominent example of litigation and the front line of communication with the people, are responsible for securing the order and importance of citizens as one of the most important instances of "public law." Therefore, in this article, it has been tried to identify the role of the judiciary as having the effect that the correct functioning and in accordance with its legal standards can be used to protect the rights and freedoms of the citizen and to prevent the commission of the crime.
    Keywords: Citizens 'rights, lawyers' rights, accused rights
  • محمدرضا رزاقی
    توازن قوا به مثابه عنصر ضروری تفکیک قوا و ضامن کارویژه دموکراتیک آن است. این پژوهش نظری، در مقام تبیین تحلیلی نقش مقام رهبری در موازنه قوا برآمده است. در این رابطه، ساختار قانون اساسی ایران، قوای سه گانه را ضمن برخورداری از ابزار اقتدار و کنترل جهت برقراری توازن خودکار، زیر نظر مقام رهبری و از مجاری گوناگون اعمال صلاحیت، هدایت، نظارت، حل اختلاف و تنظیم روابط، به سمت یک توازن فرا ساختاری ارجاع میدهد تا مشکلات دستیازی طبیعی قوا به توازن و احتمال تناقض و انسداد سیاسی را مرتفع نماید. با وجود این، چالش های نقش وسیع مقام رهبری در ایجاد موازنه میان قوا از حیث شیوه عمل و اثرسنجی، سئوالاتی را پیش رو می نهد که تحلیل واقعگرایانه آن اغلب در محاق اندیشه دو طیف فکری حداکثری و حداقلی در مواجهه با اختیارات رهبری، به فراموشی سپرده میشود. به نظر میرسد در ساحت تفکر کسانیکه به جزم اندیشی در حقوق عمومی خو گرفتهاند قواعد را یا بیتفاوت به تناقضها باید نگریست یا ساختارشکنانه بر دیوار ناخویشتنداری کوبید؛ اما اصول قانون اساسی و روح حاکم برآن واگویه بستری برای ساختارگشایی و جمع بین مولفه های کلیدی و بنیادین قانون اساسی است و طبعا اگر اصل ولایت فقیه یکی از اضلاع اصلی آن باشد وجهه مردمسالاری نظام نیز ضلعی دیگر است. لذا رویکرد موازنه ای مقام رهبری در گرو هم افزایی با اراده عمومی و حاکمیت ملی، موازنه قدرت را به نفع سرچشمه قدرت در قوای سه گانه (ملت) و همسو با سند وفاق ملی برقرار میدارد. این رهیافت، دولتها و مجالس منتخب مردم را نیز مسوولیت پذیرتر، پاسخگوتر و مآلا کارآمدتر خواهد نمود.
    کلید واژگان: مقام رهبری, موازنه قوا, قانون اساسی, کارآمدی
  • غلامحسین کیانی *، رزیتا مویدفر، محمدرضا رزاقی
    امروزه، اعتیاد به صورت آسیبی اجتماعی پیامدهای ویرانگر و هزینه های هنگفتی را بر پیکره جامعه وارد می کند. ازجمله آثار نامطلوب و بنیان فکن اعتیاد طلاق، کاهش امنیت اجتماعی، افزایش سرقت و انتقال بیماری ها هستند که دولت برای از بین بردن آنها به ناچار هزینه هایی را متحمل می شود؛ به همین دلیل، ارزشی که مردم برای کاهش اعتیاد در جامعه و به دنبال آن، بهبود کیفیت زندگی اجتماعی قائل هستند، به منظور ارزیابی برنامه های دولت در مبارزه با مواد مخدر و کاهش اعتیاد سودمند است. با توجه به این مطالب، در این پژوهش این ارزش ذهنی در شهر اصفهان با به کارگیری روش ارزش گذاری مشروط کمی سازی شده است. برای این کار، پرسش نامه ارزش گذاری مشروطی به صورت دوگانه و دوحدی برای برآورد تمایل به پرداخت افراد به منظور کاهش میزان اعتیاد طراحی شده است و 314 سرپرست خانواده از قشرهای درآمدی مختلف در کلان شهر اصفهان، آن را تکمیل کرده اند. تحلیل اطلاعات با استفاده از الگوی پروبیت انجام شده و مطابق نتایج، تمایل به پرداخت در افراد، از 3 متغیر قیمت پیشنهادی نخست، درآمد ماهانه خانوار و جنسیت افراد تاثیر پذیرفته است. میزان تمایل به پرداخت هر خانواده برای کاهش میزان اعتیاد جامعه در شهر، معادل 159هزار و 600 ریال در ماه و برای تمام خانوارهای ساکن شهر، حدود 93میلیارد ریال در ماه و حدود 1110میلیارد ریال در سال برآورد شده است.
    کلید واژگان: اعتیاد, تمایل به پرداخت, روش ارزش گذاری مشروط, آسیب اجتماعی, الگوی پروبیت
  • رضا علی کرمی*، محمدرضا رزاقی، مرتضی سلیمی، محمد جواد ملکا آشتیانی
    پیشرفت دانش پزشکی منجر به استفاده از اعضای بدن در درمان برخی از بیماری های پیچیده و صعب العلاج شده است. این پدیده نوظهور در فقه و حقوق شیعه مباحث و مناقشاتی را برانگیخته است. پرسش اساسی فقه و حقوق درباره مشروعیت فروش و اجاره اعضای بدن به انسان ها به ویژه مسلمانان است که آیا این نوع بیع جایز است یا خیر؟ این مقاله در پی جستجوی پاسخی برای این پرسش از منظر نصوص و ادله شرعی بود و در آن، با روش توصیفی و تحلیلی بررسی شد که برخی از فقها با استناد به آیات و روایات و اجماع، این نوع بیع را جزء مسائل مستحدثه باطل دانسته اند. در مقابل، برخی دیگر از فقی هان با تمسک به عمومات و اطلاقات آیات و روایات و با توجه به ترتب منفعت عقلایی بر این نوع بیع و با استفاده از شمول و عمومات ادله بیع، بر جواز و صحت بیع اشیای دارای منفعت و اغراض عقلایی تاکید کرده اند. گروهی از فقی هان نیز قائل به تفصیل هستند. این مقاله با نظر به پیشرفت دانش پزشکی و همگام بودن فقه شیعه با پیشرفت علمی سودمند و نیز با نظر به اهمیت بهبود وضع سلامت مسلمانان در جامعه اسلامی، نظر صحت و جواز فقها را تقویت می کند.
    کلید واژگان: فقه اسلامی, حکم, تفصیل, فروش اعضا
    Reza Ali Karami *, Mohammad Reza Razzaghi, Morteza Salimi, Mohammad Javad Maleka Ashtiani
    Progresses made in the medical sciences have led to the use of human body organs and the byproducts thereof in treating some of the complicated and hard-to-cure ailments. This newly emergent phenomenon has been the cause of discussions and debates in Shiite jurisprudence and law. The major question raised in jurisprudence and law concerns the legitimacy of the human body organs trade and leasing them to the other human beings, especially the Muslims and that is whether such a trade can be deemed permissible or not? This is a qualitative research done via library materials and books and articles. The present article sets an appropriate grounding upon which the foresaid question is put forth and the responses thereto will be searched from the perspective of the canonical texts and proofs. Basing their reasons on the verses and Narratives and consensuses, some jurisprudents have decreed that such a trade should be considered among the invalid recently-arisen issues. On the contrary, there are other jurisprudents that based on the generalities and the denotations derived from verses and Narratives and according to an intellectual merit of such sales and also by making use of inclusions and general topics opined in favor of such sales, have emphasized on the permissibility and the authenticity of purchasing and selling of profitable objects and the intellectually good outcomes of such trades. Taking into consideration the advances made in the medical sciences and the Shiite jurisprudence’s concordance with the useful scientific progresses and also according to the importance that is given to the improvement of the Muslims’ health statuses within Islamic communities, the current research paper supports the authenticity and permissibility of such a trade as opined by the proponent jurisprudents.
    Keywords: Islamic Jurisprudence, Verdict, Organ Transplantation, Organ Trade
  • طیبه مرعشی، محمدرضا رزاقی، سهیلا خداکریم، مهدی بلوایه*
    سابقه و هدف
    سرطان پروستات، شایعترین سرطان بدخیم در مردان بوده و بعد از سرطان ریه دومین علت مرگ و میر انواع سرطان، در مردان است. درتوصیف اپیدمیولوژی سرطان پروستات، آن را بیماری قابل پیشگیری میدانند. برخی مطالعات نشان داده اند که ارتباط قابل توجهی بین میزان آگاهی در مورد غربالگری سرطان پروستات و انجام درمان آن وجود دارد. لذا مطالعه حاضر با هدف تعیین آگاهی مردان شاغل در بیمارستان در مورد غربالگری سرطان پروستات در بیمارستانهای منتخب دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی در سال 1395 انجام شد.
    مواد و روش ها
    این پژوهش یک بررسی مقطعی از نوع توصیفی تحلیلی است. ابزار مورد استفاده پرسشنامه پژوهشگر ساخته بود که شامل سوالات مربوط به متغیرهای دموگرافیک و آگاهی نسبت به سرطان پروستات بود. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی تعداد 100 نفر مورد بررسی قرار گرفتند.
    یافته ها
    میانگین سن پاسخ دهندگان 53 با انحراف معیار 14.9 سال بود. 10نفر(10درصد) از پاسخ دهندگان سابقه خانوادگی ابتلا به سرطان پروستات را ذکر کردند. میانگین نمره آگاهی افراد 14.33 از حداکثر نمره 21 بود و سطح دانش پاسخ دهندگان ارتباط معناداری با سن،تعداد افراد خانواده، وضعیت بیمه تکمیلی و سابقه خانوادگی ابتلا به سرطان نداشت. در حالی که آگاهی با میزان تحصیلات بالاتر، درآمد و وضعیت بیمه ارتباط معناداری نشان داد.
    نتیجه گیری
    این مطالعه نشان داد که برنامه ریزی واجرای مداخلات آموزشی با تمرکز بر رفتارهای مناسب جهت پیشگیری از سرطان پروستات ضروری است. لذا برگزاری کلاسهای آموزشی برای افراد درمعرض خطر و استمرار این آموزشها توصیه می گردد.
    کلید واژگان: سرطان پروستات, مردان شاغل, غربالگری, آگاهی
    Tayebe Marashi, Mohamadreza Razaghi, Soheila Khodakarim, Mehdi Balvayeh*
    Introduction
    Prostate cancer is the most common malignant cancer among men and it is the second leading cause of cancer death in men after lung cancer. In describing the epidemiology of prostate cancer, this is a preventable condition. Some previous studies indicated that there is a significant relationship between the level of awareness about prostate cancer screening and its implementation. Therefore, this study was conducted to determine the awareness of male hospital staffs about prostate cancer screening in selected hospitals of Shahid Beheshti University of Medical Sciences in 2017.
    Methods and Materials: The current research is a cross-sectional descriptive-analytical study. A research made questionnaire was used an instrument of this study. This questionnaire contained questions about demographic variables and prostate cancer awareness.100 people were selected by random sampling method.
    Results
    The mean age of the respondents was 53 years with a standard deviation of 14.9 years. 10 patients of (10%) respondents mentioned the family history of prostate cancer. The average score of their awareness was 34.33 from the maximum score of 21. There was no statistically significant relationship between the level of respondents awareness with age, family members, supplementary status of insurance and family history of cancer. While, there was statistically significant relationship between their awareness with higher education, income, and insurance status.
    Discussion and
    Conclusion
    This study revealed that the planning and implementing of the educational interventions is necessary for preventing of the prostate cancer. Therefore, it is recommended to train courses for those who are at risk of this disease.
    Keywords: Prostate cancer, Labor men, Screening, Awareness
  • نسیم کاشف *، رقیه عفیفی راد، محمدرضا رزاقی
    مقدمه
    فتودینامیک درمانی ضد میکربی(APDT) روشی امیدبخش برای کشتن باکتری های مقاوم به آنتی بیوتیک است. در این روش، حساسگر نوری در مجاورت طول موج خاصی از نور منجر به القاء واکنش های فتوتوکسیک می شود.
    اگر APDT زیر حد کشنده باشد و نتواند موجب مرگ تمامی سلول های میکربی گردد، باکتری های باقی مانده در محل با استرس اکسیداتیو مواجه می شوند که می تواند منجر به افزایش مقاومت های آنتی بیوتیکی در این باکتری ها شود. لذا، هدف از انجام این مطالعه بررسی اثر APDT زیرحد کشنده بر حساسیت آنتی بیوتیکی جدایه های Pseudomonas Aeruginosa بود.
    روش بررسی
    چهل جدایه بالینی P. aeruginosa (20 جدایه حساس به آنتی بیوتیک و 20 جدایه مقاوم به آنتی بیوتیک)، تحت تاثیر APDT با رنگ تولوئیدن بلو (با غلظت نهایی
    100μg/ml و چگالی انرژی 4J/cm2/23) و متیلن بلو (با غلظت نهایی mg/ml 1 و چگالی انرژی 9J/cm2/81) قرار گرفتند. بعد از مواجهه، حساسیت آنتی بیوتیکی ارگانیسم های زنده نسبت به گروهی از آنتی بیوتیک ها تعیین شد و با گروه شاهد مقایسه گردید.
    یافته ها
    میانگین کاهش لگاریتمی کل سلول های زنده با رنگ متیلن بلو در جدایه های مقاوم 06/0±16/1 و در جدایه های حساس 24/0±9/0 و با رنگ تولوئیدن بلو در جدایه های مقاوم 39/0±45/0 و در جدایه های حساس 24/0±57/0 بود. با توجه به آنکه کاهش لگاریتمی تعداد باکتری های زنده کمتر از 3 بود، APDT اثر کشنده نداشت. در 40 سویه مورد مطالعه حساسیت به سیپروفلوکساسین پس ازAPDT با متیلن بلو افزایش یافت. این نتیجه برای آمیکاسین و سفتازیدیم نیز به دست آمد (05/0>P). بعد ازAPDT باتولوئیدن بلو الگوی حساسیت ضدمیکروبی 40 سویه تغییری نکرد.
    نتیجه گیری
    نتایج این مطالعه نشان داد که مواجهه جدایه های P. aeruginosa باAPDT زیر حد کشنده منجر به افزایش مقاومت این جدایه ها نسبت به برخی از آنتی بیوتیک های مصرفی نشد.
    کلید واژگان: Pseudomonas Aeruginosa, مقاومت آنتی بیوتیکی, استرس اکسیداتیو, فتودینامیک درمانی ضد میکربی
  • محمدرضا رزاقی، اسماعیل تقوایی*
    چگونه می توان شکاف زمانی بین اقدامات بازدارنده دولت و نابودی آبخوان ها را پر کرد؟ می توان گفت برجسته ترین راهکار، استفاده از ظرفیت های موجود است. هم اکنون بیش از 1300 شرکت تعاونی تولید روستایی در کشور فعال هستند که دست کم 50 درصد شمار چاه های کشور زیر پوشش این شرکت هاست؛ ظرفیت حقوقی و مشارکتی کم نظیری که نزدیک به 40 سال زمان صرف شده است که به این میزان از آمادگی برسند. بندهای 1، 2، 4، 5، 10، 22 و 28 ماده پنجم اساسنامه شرکت های تعاونی تولید روستایی نشان می دهند که افزون بر بستر فیزیکی و امکانات، بستر حقوقی مناسبی نیز در بدنه این شرکت ها برای حفاظت از منابع آب زیرزمینی وجود دارد. پس یک گام دیگر می ماند؛ دولت (وزارت نیرو و جهاد کشاورزی) بستر حقوقی را فراهم و با پشیبانی مالی و فنی، زمینه ی همکاری با این نهاد را برای حفاظت از آبخوان ها فراهم کند.
    کلید واژگان: اتحادیه شرکت های تعاونی تولید روستایی فارس, منابع آب زیرزمینی, حفاظت
    Mohammadreza Razzaghi, Esmaeel Taghvaee*
    How can occupied to the gap of time between preventive activities and destruction of the aquifers? The most solutions approach can be said, is the use of existing capacities. Now more than 1,300 rural production cooperatives are active that are at least 50% of the wells in country covered by this cooperatives; Legal capacity and a unique partnership that has spent nearly 40 years to reach this level of readiness. A stripe of materials 1, 2, 4, 5, 10, 22 and 28 of charter of rural production cooperatives show that in addition to the physical platform and facilities, proper legal context in the organization of the company to protect groundwater resources. After one more step remains the government (Ministries of Energy and jahad-e-Agriculture) provides the legal context and Supports financial and technical cooperation with the agency to provide for the conservation of aquifers.
    Keywords: Fars rural production cooperatives, groud water, conservation
  • عصمت قانعی، علیرضا نصراللهی، محمدرضا رزاقی
    سابقه و هدف

    پیوند کلیه درمان انتخابی برای اکثر بیماران با نارسایی پیشرفته مزمن کلیه است.ولی بعد از پیوند میزان بقای بیمار و گرافت اهمیت داردو نتایج آن تا حدودی در مراکز مختلف در دنیا متفاوت است.در حال حاضر پیوند کلیه در بیش از 25 مرکز در ایران انجام می شود. در این مطالعه بقای کوتاه مدت و دراز مدت بافت پیوندی و بیماران پیوند کلیه از دهنده زنده یا مرگ مغزی در بیمارستان شهدای تجریش در یک مطالعه همگروهی بررسی شده و با نتایج سایر مراکز پیوند کلیه مقایسه شده است.

    مواد و روش ها

    در این مطالعه همگروهی تعداد 353 بیمار پیوندکلیه در این مرکز، (از سن 11 تا 65 سال) با نارسایی مزمن پیشرفته کلیه (ESRD) بین سال های 1374 تا 1390 بررسی شدند. متد کاپلان مایر و نرم افزار SPSS نسخه 16جهت بررسی میزان بقای بیمار و کلیه پیوندی استفاده شده است.

    یافته ها

    میزان بقای یک ماهه گرافت وبیمار2/93 % و 99 %، یک ساله 89 % و4/97 % و 5 ساله به ترتیب 5/82 % و 1/89 % بود. کراتینین یک ماه بعد از پیوند (P=0/016)، سن (P=0/021) و جنس دهنده (P=0/021) مهمترین فاکتور در میزان بقای گرافت بودند.

    بحث و نتیجه گیری

    به طور کلی براساس نتایج به دست آمده در این مطالعه ودر مقایسه با مطالعات مشابه از سایر مراکزبزرگ دنیا نشان می دهدکه میزان بقای کوتاه مدت و طولانی مدت بیمار و گرافت در بیماران پیوندی در این مرکز مناسب بوده و مهمترین عوامل در تعیین پروگنوز گرافت، شامل: کراتینین موقع ترخیص بیمار، سن و جنس دهنده می باشد.

    کلید واژگان: پیوند کلیه, بقای بیمار, گرافت
  • محمدرضا رزاقی، سید حمیدنیکنام، مجتبی محمدحسینی، علیرضا رضایی، بابک جوانمرد، ایرج رضایی
    مقدمه و هدف
    کانسر ترانزیشنال لگنچه کلیه، یکی از تومورهای برخاسته از اروتلیوم سیستم ادراری فوقانی است. رخداد کانسر ترانزیشنال لگنچه کلیه نسبت به موارد مشابه کانسر ترانزشینال مثانه فوق العاده نادر بوده و به علاوه با تاخیر در تشخیص صحیح بیشتری همراه است. با یافتن شواهد بالینی اختلالات نورولوژیک و با تایید وجود متاستازهای مغزی در مطالعات تصویرنگاری می توان به کمک روش های کم تهاجمی مانند چاقوی گاما و همچنین رژیم شیمی درمانی، طول عمر و کیفیت زندگی بیماران را بهبود بخشید. در این مقاله یک مورد کانسر ترانزیشنال لگنچه کلیه با تظاهرات غیر معمول مغزی گزارش شده است.
    معرفی بیمار: بیمار مردی 61 ساله بود که در سال 1384 با شکایت همی پارزی، اختلال حافظه، علایم سایکوتیک، علایم نورولوژیک مربوط به متاستازهای متعدد مغزی و بدون علایم و شکایت ارولوژیک به بیمارستان شهدای تجریش تهران مراجعه نمود. در بررسی های به عمل آمده کانسر ترانزیشنال لگنچه کلیه چپ با متاستازهای مغزی (لوب های پاریتال و فرونتال) تشخیص داده شد و تحت عمل جراحی حمایتی رادیکال نفرویورتکتومی چپ و چاقوی گامای استریوتاکسیک رادیوسرجری جهت متاستازهای مغزی قرار گرفت و به دنبال آن تحت شیمی درمانی قرار گرفت و بعد از مدت 34 ماه بررسی بیمار همچنان در قید حیات می باشد.
    نتیجه گیری
    هر چند متاستاز از ترانزیشنال سل کارسینومای لگنچه کلیه به مغز بسیار نادر است، ولی با وجود روش های کم تهاجمی مانند چاقوی گامای رادیوسرجری و هم چنین رژیم های شیمی درمانی مؤثر جهت درمان تومور اروتلیال متاستاتیک، چنین بیمارانی را می توان با موربیدیتی کم تحت درمان قرار داد و باعث افزایش بقاء و افزایش کیفیت زندگی در آنها شد.
    کلید واژگان: کانسر ترانزیشنال, لگنچه کلیه, متاستاز مغزی
    Razzaghi Mr., Nicknam Sh., Mohammad Hosseini M., Rezaei Ar., Javanmard B., Rezaei I.
    Introduction &
    Objective
    Transitional cell carcinoma of renal pelvis presenting with brain metastases is a very rare case which should be diagnosed and treated in order to prevent further damages.Case: We report a rare case, who had presented with a constellation of neurological symptoms (due to multiple brain metastases), but without any urological symptoms. During evaluation of patient, we found transitional cell carcinoma (TCC) of left renal pelvis, for which palliative radical nephroureterectomy was performed.
    Conclusion
    Although transitional cell carcinoma of renal pelvis presenting with brain metastases is a very rare case, but the patient was managed with gamma knife stereotactic radiosurgery for the metastatic lesions. Afterward he received four cycles of paclitaxel and carboplatin chemotherapy. The patient is alive with stable disease at 32- months’ follow-up.
  • محمدرضا رزاقی، علیرضا رضایی، ایرج رضایی، بابک جوانمرد، مجتبی محمد حسینی، حمیدرضا نجفی
    ما یک مورد غیر معمول متاستاز لنفوم غیر هوچکین به آلت تناسلی را گزارش کردیم. بررسی متون و مقالات نشان داد که تنها کمتر از 200 مورد ضایعه متاستاتیک به آلت تناسلی گزارش شده است به غیر از نئوپلاسم های اولیه از پوست، مجرای ادراری و خون شایع ترین متاستاز نئوپلاستیک به آلت تناسلیبه ترتیب شیوع شامل مثانه، پروستات، رکتوم و نواحی رکتوسیگموئید و کلیه در این بیماران بوده است. شیوع تومورهای اولیه از مکان های دیگر که به آلت تناسلی متاستاز بدهند بسیار نادر است.
    کلید واژگان: لنفوم غیر هوچکین, متاستاز, آلت تناسلی
    Mr Razaghi, Ar Rezaei, I. Rezaei, B. Javanmard
    We report an unusual non-Hodgkin lymphoma metastasis of the penis. Review of the literature revealed less than 200 cases of metastatic lesions to the penis, excluding primary neoplasms from skin, urethra and blood. The most common neoplastic metastases to the penis in order of frequency were from the bladder, prostate, rectum and rectosigmoid areas, and kidney in the cases, respectively. The incidence of other primary tumor sites that metastasize to the penis is extremely rare.
    Keywords: Non, Hodgkin lymphoma, Metastasis, Penis
  • محمدرضا رزاقی، مجتبی محمدحسینی، علیرضا رضایی، ایرج رضایی، سید حمید نیکنام، بابک جوانمرد
    Razzaghi Mr, Mohammad Hosseini M., Rezaei Ar, Rezaei I., Nicknam S.H., Javanmard B.
    Introduction &
    Objective
    Transurethral resection of prostate (TURP) is the operation most frequently performed in urology. In view of the morbidity associated with this procedure, research has been conducted to propose an endoscopic alternative to TURP. Using of high energy laser is the most promising method in these cases. In this study, we evaluated the effect of home made KTP laser on re-sected prostate adenoma after open prostatectomy.
    Materials and Methods
    40 patients complaining of symptomatic BPH were treated by open prostatectomy. These 40 prostates were divided in to two parts. One part was sent for pathology assessment (group A) and the other part was sent to KTP laser room in the same hospital (group B). The prostates in group B were divided into 4 groups (1, 2, 3, 4), each with 10 prostate tissue. In groups 1, 2, 3 and 4, prostate lobes underwent laser ablation in one, two three and four stage. In any stage, KTP laser, 5 watts for 15 seconds, was used. All of prostate ablated with laser were sent to pathology for evaluation of tissue ablation capacity and deep tissue penetration. The study in all of stages was blinded for pathologist.
    Results
    Mean age of participants was 73.25±6.8 years and mean level of PSA was 3.65±2.1 ng/dl. In both groups, with every stage laser, we have 1 to 2 mm tissue ablation associated with prostate type. In pathologic examination, we have 0-2 mm tissue destruction with disappearance of cell's nuclei, basophilia of stroma and damaged tissue (cutter like effect). Findings were compatible with burn effect.
    Conclusion
    Pathologic findings proved, in the ex vivo investigation, that KTP laser offers a good tissue ablation capacity and minimal microscopic tissue damage. The risk of capsule perforation is very low. This procedure is safe and effective in which bladder outlet obstruction symptoms will be quickly relieves and has a low rate of complications. Moreover KTP laser has much cost effectiveness, although we need further studies on live prostatic tissues.
نمایش عناوین بیشتر...
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال