محمدرضا منظم
-
مقدمه
اندازه ذرات عامل مهمی در کارایی جاذب های صدا می باشد. هدف از این مطالعه بررسی اثر اندازه ذرات (مش) بر ضریب جذب صوتی جاذب های ساخته شده از نی Arundo Donax و تعیین مش بهینه برای جذب صدا بوده است.
روش کارساقه نی پس از خردکردن در مش های 10، 16، 20، 30 و 40 با سود 5 درصد شستشو داده شد. برای ساخت نمونه ها با قطرهای 3 و 10 سانتی متری از PVA 10 درصد به عنوان. به عنوان چسب و برای تعیین ضریب جذب از لوله امپدانس دوکاناله طبق استاندارد ISO 10534-2 استفاده شد. 22 نمونه از مش 16 و 20 برای دستیابی به مش بهینه بر اساس روش RSM ساخته شد و شاخص SAA (میانگین جذب صوتی) برای مقایسه نمونه ها و تعیین مش بهینه محاسبه گردید.
یافته هابیشترین ضریب جذب صدا مربوط به مش 16 و 20 در فرکانس 2500 هرتز به ترتیب 94/0 و 98/0. تاثیر افزایش ضخامت و دانسیته بر ضریب جذب به وضوح مشهود است. نتایج نشان دهنده تاثیر افزایش ضخامت و چگالی بر ضریب جذب در مش 20 است به گونه ای که با افزایش دانسیته از 150 به 250 کیلوگرم بر مترمکعب و ضخامت از 10 به 30 میلی متر، ضریب جذب از 21/. به 51/. در مش 16 و از 19/. به 57/. در مش 20 افزایش یافته است. نمونه بهینه شده مش 20 با ضخامت 30میلی متر و چگالی 250 کیلوگرم بر مترمکعب، بیشترین میانگین جذب را داشته است (57/.=SAA). فاصله زیاد بخش های واقعی و مجازی امپدانس، راکتیو بودن نمونه را نشان می دهد. در مش 16 این فاصله بیشتر است، در نتیجه مش 16 راکتیویته بیشتر و به تبع آن جذب کمتری دارد.
نتیجه گیرینقش مش ذرات به عنوان یکی از پارامترهای مهم و تاثیرگذار بر ضریب جذب مطرح می باشد که در این مطالعه مورد بررسی قرارگرفته است.
کلید واژگان: صدا, جذب, ساقه نی, مش, Arundo donaxIntroductionThe aim of this study was to investigate the effect of particle size (mesh) on the sound absorption coefficient of the absorbers made from Arundo Donax reed and to determine the optimal mesh for sound absorption.
Material and MethodsAfter crushing the reed stems in 10, 30, 20, 16, and 40 mesh sizes, they were washed with 5% NaOH. To make the samples 3 and 10 cm in diameter, 10% PVA was used as a binder, and the impedance of the two-channel tube was used according to ISO 10534-2 standard to determine the absorption coefficient. 22 samples of meshes 16 and 20 were made to achieve the optimal mesh based on the optimized RSM method, and the SAA index was used to compare the samples and determine the optimal mesh.
ResultsThe highest absorption peak was related to meshes 16 and 20 at the frequency of 2500 Hz, which is 0.94 and 0.98 ,respectively. The effect of increasing the thickness and density on the absorption coefficient is evident. The results have shown the effect of increasing the thickness and density on the absorption coefficient in mesh 20 in such a way that by increasing the density from 150 to 250 and the thickness from 10 to 30 mm, the absorption coefficient has increased from 35 to 63.5%. The optimal sample was mesh 20 with a thickness of 30 and a density of 250 kg/m3, which had the highest average absorption (SAA=0.57). The greater distance between the real and imaginary parts of the impedance shows the reactivity of the sample. In mesh 16 this distance is greater, as a result, mesh 16 has more reactivity and correspondingly less absorption.
ConclusionThe role of particle mesh as one of the important and influencing parameters on absorption coefficient has been investigated in this study.
Keywords: Noise, Mesh, Reed, Absorption, Arundo donax -
مقدمه
تغییرات اقلیم و وجود فرآیندهای گرمازا در محیط های کاری منجر به افزایش اثرات ناشی از استرس حرارتی در افراد شاغل شده که به عنوان یک نگرانی مهم به ویژه درکشورهای گرمسیری و نیمه گرمسیری به وجود آمده است. تشخیص زودرس بیومارکرها در القای آسیب DNA مرتبط با تنش گرمایی می تواند در شناسایی و ارزیابی های مرتبط با حوزه بهداشتی و ایمنی از جمله متخصصین بهداشت و سلامت شغلی و همچنین به پیشگیری از بیماری های جدی ناشی از استرس حرارتی در مشاغل مختلف با ماهیت فرآیندهای گرمازا و یا فصول مختلف گرم سال کمک کند. لذا این مطالعه مروری با هدف بررسی بیومارکرهای تشخیصی در القای آسیب DNA ناشی از استرس حرارتی در مواجهه شغلی می باشد.
روش کاربه منظور دستیابی به اهداف این مطالعه، جستجوی نظام مند در پایگاه های اطلاعاتی از قبیل PubMed، Scopus، Google Scholar و Web of Science انجام گردید. علاوه بر این، لیست رفرنس مقالات کاملا مرتبط نیز موردبررسی و جستجو قرار گرفت. درنهایت بر اساس معیارهای ورود (مطالعات انجام شده بر روی مشاغل مختلف، بیومارکرهای مختلف در محیط های کاری گرم، کلیه مقالات منتشرشده بدون محدودیت زمانی تا پایان آوریل 2022 و انگلیسی زبان) و خروج از مطالعه، مقالات مرتبط شناسایی و موردبررسی قرار گرفتند.
یافته ها:
در این مطالعه تعداد 9234 مقاله جمع آوری شد. در این بین، 2209 مقاله تکراری بوده و از مطالعه حذف گردید. 7166 مقاله بعد از مطالعه و بررسی عنوان و چکیده حذف شدند. 21 مقاله به دلیل عدم تطابق با معیارهای ورود به مطالعه، حذف شدند. درنهایت 7 مقاله به صورت کامل موردبررسی و تحلیل قرار گرفت. بیومارکرهای تشخیصی شامل 8-هیدروکسی-2-دی آکسی گوانوزین (8-OHdG)، میکرونوکلیی، مایع سیمن، پروتیین های شوک حرارتی (HSP70) و لکوسیت در القای آسیب DNA ناشی از استرس حرارتی در مواجهه شغلی استخراج گردید.
نتیجه گیری:
بر اساس مرور مطالعات، بیومارکرهای شناسایی شده در القای آسیب DNA به منظور بررسی اثرات استرس حرارتی درنتیجه مواجهه شغلی با شرایط آب و هوایی بسیار گرم مناسب می باشند. درک و شناسایی بیومارکرهای مناسب در القای آسیب DNA می تواند به متخصصین در حوزه سلامت و ایمنی از طریق تعیین مقدار و بزرگی پاسخ های استرس حرارتی در مواجهه شغلی با دماهای مختلف و انجام اقدامات و مداخلات مناسب به منظور کنترل و کاهش اثرات مخرب ناشی از استرس حرارتی شغلی کمک کند. همچنین این مطالعه می تواند به عنوان یک مطالعه اولیه برای انجام تحقیقات بیشتر در آینده در نظر گرفته شود.
کلید واژگان: استرس حرارتی, آسیب DNA, بیومارکرهای تشخیصی, HSP70, 8-OHdG, مواجهه شغلیIntroductionClimate change and hot processes in the workplaces has led to an increase in the effects of heat stress on employed people, which has become a major concern, especially in tropical and subtropical countries. Early detection of biomarkers in induction of heat stress-related DNA damage can be used in the identification and evaluation of health and safety, including occupational health professionals, as well as to prevent serious diseases caused by heat stress in various occupations with the nature of hot processes or to help different warm seasons of the year. Therefore, this review study was conducted to identify diagnostic biomarkers heat stress induced- DNA damage in occupational exposure.
Material and MethodsDatabases such as PubMed, Scopus, Google Scholar, and Web of Science were systematically searched to meet the study’s goals. Moreover, references to relevant publications were examined. Finally, suitable articles were selected and analyzed using the inclusion (studies on different occupations, different biomarkers in hot work environments, all articles published without time limit until the end of April 2022 , and English and Persian language) and exclusion criteria.
ResultsThe results of search in databases showed that 9234 articles were found in the initial search. After removing duplicate and unrelated articles, 2209 eligible articles were selected. Based on abstract full-text screening, 7166 studies were excluded, and based on abstract full-text screening, 21 studies were not accessible. Finally, seven articles were selected to be reviewed. The evidence showed that diagnostic biomarkers included the measurement of 8-hydroxy-2-deoxyguanosine (8-OHdG), micronuclei semen quality, heat shock proteins (HSP70), and leukocytes were extracted to heat stress induced- DNA damage in occupational exposure.
ConclusionBased on a review of studies, biomarkers identified are suitable for heat stress induced- DNA damage as a result of occupational exposure to extremely high heat climate conditions. Understanding and identifying appropriate biomarkers in inducing DNA damage can help health and safety professionals determine the amount and magnitude of heat stress responses in occupational exposure to different temperatures and take appropriate measures and interventions to control and reduce the hazard effects of thermal stress. This study can also be considered as a preliminary study for research in the future.
Keywords: Thermal stress, DNA damage, Diagnostic biomarkers, HSP70, 8-OHdG, Occupational exposure -
مقدمه
این مطالعه با هدف تعیین میزان ارتعاش دست و بازو منتقل از دسته ابزارهای تخریب کننده سنگین الکتریکی و تعیین تاثیر استفاده از قلم های با طول و شکل متفاوت هنگام تخریب سطوح بتنی انجام شد.
روش کار323 اندازه گیری جهت تعیین میزان بزرگی ارتعاش دست-بازو بر روی دسته های چپ و راست دو چکش تخریب الکتریکی سنگین پرکاربرد در مشاغل ساختمانی و خدمات شهری در ایران (RONIX و NEC) انجام شد. فرایند تخریب در شرایط واقعی توسط 2 کاربر با تجربه بر روی 49 دال بتنی با کیفیت یکسان 20 C با ضخامت های 10 و 15 سانتی متر و با استفاده از ملزومات پرکاربرد معمول در این چکش ها شامل 2 طول قلم (40 و 60 سانتی متر) و 2 شکل سر قلم (تخت و تیز) انجام شد. اندازه گیری و ارزیابی مطابق با روش 5349 ISO و با استفاده از 2 ارتعاش سنج SVANTEK به صورت هم زمان بر روی هر دسته چکش انجام گرفت.
یافته ها:
میانگین شتاب موثر (ریشه میانگین مربعات) وزن یافته فرکانسی (awrms) برای مقدار مجموع محورها (VSV) در دسته چکش ها 2m/s 15.17 بود. محور عمودی با 2 m/s 13.60 محور غالب ارتعاش منتقل به دسته ابزارها بود. میانگین awrms هنگام استفاده از قلم های تخت و تیز به ترتیب 16.59 و 14.82 متر بر مجذور ثانیه بود. اختلاف بین نتایج قلم های 60 و 40 کمی بیش از 2m/s2 بود. فرکانس های غالب و هارمونیک ابزارها عموما در محدوده 25 تا 80 و 200 تا 400 هرتز قرار داشت.
نتیجه گیری:
به طور کلی میانگین نتایج نشان داد که در قلم های تیز و با طول کوتاه تر (cm40) شتاب کمتری نسبت به قلم های تخت و cm60 وجود دارد. چکش رونیکس در طیف فرکانسی کمتر از 40 هرتز نسبت به چکش NEC شتاب بالاتری ایجاد نمود که این اختلاف در مقایسه دو چکش مزیت رقابتی ایمنی بالاتری برای چکش NEC را بیان می کند.
کلید واژگان: چکش تخریب, ارتعاش دست-بازو, دسته ابزار, قلم تخریبIntroductionThis study aims to determine the amount of hand-arm vibration transmitted from heavy electric destruction tools and the effect of using chisel with different lengths and shapes when demolishing concrete surfaces.
Material and MethodsTo evaluate the magnitude of hand-arm vibration on the left and right handles of two powerful electric demolition hammers commonly applied in Iranian construction work and urban services, 323 measurements were made (RONIX and NEC). The demolition procedure was carried out by two experienced users on 49 concrete slabs of the same grade (20 C) with thicknesses of 10 and 15 cm while utilizing standard tools, such as hammers with two different chisel head shapes (flat and point) and lengths (40 and 60 cm). Utilizing two SVANTEK vibration meters concurrently on each hammer handle, measurement and evaluation were according to the ISO 5349:1, 2 procedures.
ResultsThe mean effective (frequency weighted root mean square) acceleration (awrms) for the Vector Sum Values (VSV) in the hammer handles were 15.71 m/s2. The primary vibrational axis transmitted to the handle of tool was the vertical axis, at 13.60 m/s2. When employing flat and point chisel, the mean awrms were 16.59 m/s2 and 14.82 m/s2, respectively. The difference between the results of 60 and 40 chisel was a little more than 2m/s2. The dominant and harmonic frequencies of the tools were generally in the range of 25 Hz to 80 Hz and 200 Hz to 400 Hz
ConclusionThe mean results generally indicated that point chisel with shorter lengths (40 cm) accelerates at a lower rate than flat chisel with longer lengths (60 cm). In the frequency range below 40 Hz, the RONIX hammer produced a larger acceleration than the NEC hammer indicating that the NEC hammer had a higher safety competitive advantage compared to the another hammer.
Keywords: Jackhammer, Hand-arm vibration, Handle, Demolition hammer, Chisel -
مقدمه
جاذب های ریز سوراخ یکی از ساختارهایی هستند که امروزه به صورت گسترده مورداستفاده قرار می گیرند. مکانیسم جذب صدا توسط تلفات انرژی ویسکوز در حفرات روی صفحه صورت می گیرد. در این مطالعه خصوصیات آکوستیکی پانل های سوراخ دار غیر مسطح در زاویه مایل به روش عددی موردبررسی قرار گرفت.
روش کاراین مقاله به بررسی تاثیر شکل ظاهری بر روی عملکرد جاذب ریز سوراخ در فرکانس های پایین (کمتر از 500 هرتز) می پردازد. جهت پیش بینی ضریب جذب این دسته از جاذب ها از روش المان محدود سه بعدی استفاده شد. همچنین نتایج به دست آمده از جاذب های شکل دار با جاذب ریز سوراخ تخت مورد مقایسه قرار گرفت. بعد از صحت سنجی نتایج عددی با نتایج آزمایشگاهی (امپدانس تیوب)، 6 طرح مختلف به عنوان شکل ظاهری صفحات ریز سوراخ در نرم افزار کامسول مالتی فیزیکس نسخه 5.3a تعریف شد.
یافته هاشکل دار کردن باعث ایجاد عمق متغیری در پشت صفحه سوراخ دار می شود و همین باعث ایجاد رزونانس در فرکانس های پایین تر می شود. به طور کلی شکل هایی که حالت فرورفته یا مقعر هستند نتایج بهتری نسبت به بقیه طرح ها و شکل تخت دارند و ضعیف ترین نتایج مربوط به شکل های محدب یا برآمده بودند.
نتیجه گیریشکل دهی موجب ایجاد اختلاف فاز، زاویه دار شدن موج صوتی و همچنین نحوه انعکاسات موج صوتی می گردد و در نهایت باعث تغییر در ضریب جذب می شود.
کلید واژگان: جاذب ریز سوراخ, شکل ظاهری, فرکانس پایین, ضریب جذبIntroductionMicro-perforated absorbents are one of the structures that are widely used nowadays. The sound absorption mechanism is performed by viscous energy losses in the cavities on the plate. In this study, the acoustic properties of non-flat perforated panels in oblique angle was investigated in numerical method.
Material and MethodsThis paper examined the effect of the surface shape on the micro perforated absorber performance at low frequencies (less than 500 Hz). The three-dimensional finite element method was used to predict the absorption coefficient of this group of adsorbents. Also, the results obtained from the shaped absorbents were compared with the flat micro perforated ones. After validating the numerical results, six different designs were defined as the surface shape of the micro perforated plates in the COMSOL Multiphasic, Ver. 5.3a software
ResultsThe results reflected the fact that the factor of the surface shape can be used as a contributing factor in lower frequencies. In general, the dented or concave shapes provide better outcomes than other flat designs and shapes and the convex or outward shapes bring the weakest results.
ConclusionTo explain this function, shaping creates a phase difference and angling the sound wave and creates a variable depth behind the micro-perforated plate. It also influences the reflection process which affect the absorption coefficient.
Keywords: Micro perforated absorbers, Surface shapes, Low frequency, Absorption coefficient -
زمینه و هدف:
لباس کار یکی از مهمترین لوازم حفاظت فردی کارگران و نظامیان می باشد و انتخاب مناسب آن برای مناطق گرم وخشک نقش مهمی در تبادل و تعادل حرارتی میان بدن انسان و محیط دارد. بنابراین، این مطالعه با هدف ارزیابی انتقال حرارت و راحتی پارچه ها و انتخاب بهینه پارچه برای لباس کار پرسنل نظامی و کارگران مناطق گرم و خشک انجام گرفت.
روش هااین مطالعه تجربی روی 16 نوع از پارچه های رایج لباس در مناطق گرم و خشک انجام گرفت. این پارچه ها دارای ترکیب 4 نوع بافت و 4 نوع درصد ترکیبی از کتان و پلی استر می باشد. پارچه ها از نظر میزان نفوذپذیری هوا و بخارات آب، جذب آب، شعاع معادل منافذ، هدایت حرارتی، مقاومت پارگی و خمشی براساس استاندارد ارزیابی شدند. نهایتا، پارچه بهینه با ترکیب روش تصمیم گیری چند متغیره و تحلیل سلسله مراتبی (AHP-TOPSIS) انتخاب گردید و با سایر پارچه ها با استفاده از نرم افزار SPSS 16 مورد مقایسه قرار گرفت.
یافته هانتایج AHP-TOPSIS نشان داد پارچه با سهم ترکیبی 65% کتان و 35% پلی استر با نوع بافت 2/1 رفتار بهینه ای در میزان ویژگی های راحتی و انتقال حرارتی پارچه نشان می دهد. در نوع بافت 1/2 میانگین مقدار جذب آب، مقاومت خمشی و هدایت حرارتی در پارچه %35 پلی استر و 65% کتان با پارچه های 100% کتان اختلاف معناداری ندارد .
نتیجه گیرینتایج این مطالعه نشان داد که بهینه ترین پارچه برای لباس کار پرسنل نظامی و کارگران مناطق گرم و خشک دارای ترکیب 65% کتان و 35% پلی استر و همچنین دارای نوع بافت 1/2 می باشد.
کلید واژگان: انتخاب پارچه, لباس کار, پرسنل نظامی, کارگران, مناطق گرم و خشکJournal of Military Medicine, Volume:24 Issue: 2, 2022, PP 1106 -1114Background and AimWorking cloth is one of the most important personal protective equipment for workers and the military, and its proper selection for hot and dry areas plays an important role in heat exchange and balance between the human body and the environment. Therefore, this study was conducted to evaluate the heat transfer and comfort of fabrics and the optimal selection of fabrics for military personnel and workers in hot and dry areas.
MethodsThis experimental study was carried out on 16 types of common fabrics of military personnel and workers in hot and dry areas. This fabric has a combination of 4 texture patterns and 4 types of percentage of a combination of cotton and polyester. The fabrics were evaluated in terms of air permeability and water vapor permeability, water absorption, equivalent pore radius, thermal conductivity, tear resistance, and bending stiffness of the machine. Finally, the optimal fabric was selected by combining multivariate decision-making and hierarchical analysis (AHP-TOPSIS) and compared with other fabrics using SPSS 16 software.
ResultsThe results of AHP-TOPSIS showed that the fabric with a combined share of 65% cotton and 35% polyester with a texture of 1/2 shows the optimal behavior in terms of comfort characteristics and heat transfer of the fabric. In a texture of 1/2, the average amount of water absorption, bending stiffness and thermal conductivity in 35% polyester and 65% cotton fabrics are not significantly different from 100% cotton fabrics (P>0.05). Also, the average amount of air and water vapor permeability and tear resistance in 35% polyester and 65% cotton fabrics are not significantly different from 65% polyester and 35% cotton fabrics (P>0.05).
ConclusionThe results of this study showed that the most optimal fabric for military personnel and workers in hot and dry areas has a composition of 65% cotton and 35% polyester and also has a texture of 1/2.
Keywords: Fabric selection, Working cloth, Military personnel, Workers, Hot, dry areas -
مقدمه
در سال های اخیر، برنامه های مختلفی برای کاهش سروصدا در کشورهای مختلف صورت گرفته که نشان دهنده نگرانی بیشتر جامعه برای آلودگی صوتی است. این مطالعه، با هدف بهبود عملکرد موانع، به صورت موازی در دو طرف بزرگراه، با در نظر گرفتن ساختمان های اطراف بزرگراه صورت گرفته است.
روش کاردر این تحقیق روش شبیه سازی دو بعدی عنصر مرزی، جهت پیش بینی افت صدا در مانع ها به کار گرفته شده است. انواع مختلفی از مدل ها با در نظر گرفتن تاثیر ساختمان و کانال های آب در این تحقیق موردبررسی قرار گرفته است تا میزان اثربخشی انواع مختلف مانع های موازی در شرایط واقعی در موقعیت شنونده مورد مقایسه قرار گیرد.
یافته هاکاربرد مانع مدل Y زاویه دار (YA) به صورت منفرد توانست تا dB 5/3 عملکرد مانع را نسبت به مدل T ساده مرجع (TS) بهبود بخشد. با کاربرد مانع ها به صورت زوجی، تغییر قابل ملاحظه ای در عملکرد روی مانع دوم دیده نشد. درحالی که با به کارگیری مانع به صورت موازی همراه با ساختمان های مجاور، مانع مدل T دندانه دار (TD) در مقایسه با مانع TS به میزان 3dB کارایی مانع را افزایش می دهد. همچنین با افزایش فرکانس تاثیرات منفی قابل توجهی در عملکرد مانع ایجاد گردید به طوری که ساختمان های مجاور در فاصله 8 متری مانع، حدود dB 34/8 تاثیر منفی در عملکرد مانع های موازی ایجاد نمود.
نتیجه گیریبه طورکلی، در صورت عدم لحاظ ساختمان در این مطالعه، مانع مدل T زیگزاگ (TZ)به صورت زوجی دارای عملکرد بالاتری بود درحالی که با قرارگیری ساختمان در مدل طراحی، مانع مدل TD به عنوان مانع بهینه در نظر گرفته شد؛ بنابراین می توان نتیجه گرفت که انتخاب مانع ایده آل صرفا بر اساس تعیین صدا در پشت مانع، به تنهایی نمی تواند بیانگر رفتار و خصوصیات آکوستیکی مانع در محیط واقعی باشد.
کلید واژگان: موانع موازی صوتی, شبیه سازی دو بعدی حد مرزی (BEM), مانع های T شکل, کاهش صدای ترافیکیIntroductionOver recent years, various programs have been conducted to reduce noise, indicating the increasing concerns of society over noise pollution. This study has been performed to enhance the performance of parallel barriers on two sides of a highway considering the surrounding buildings.
Material and MethodsThe 2D boundary element simulation method was employed to predict the noise reduction in barriers. Regarding the effect of buildings and water canals, various kinds of models were investigated to compare the effectiveness of different boundary barriers in real conditions from a listener’s perspective.
ResultsThe use of a single YA model could improve the performance of parallel barriers by 3.5 dB compared to that of a TS model. Moreover, by using a pair of barriers, no significant change was observed in the performance of the second barrier. However, by using parallel barriers along the surrounding buildings, the TD model improved the efficiency by 3 dB compared to the TS model. The rise in the frequency resulted in remarkable adverse effects on the barrier performance, such that the surrounding buildings at a distance of 8 m had a negative effect on the performance of the parallel barriers by almost 8.34 dB.
ConclusionIn general, by ignoring the buildings, the use of a pair of TZ barriers showed a higher performance. Meanwhile, by considering the buildings in the design model, the TD model was found to be optimum. Therefore, it can be concluded that choosing an ideal barrier only based on the noise behind it cannot indicate its behavioral and acoustic characteristics in a real environment.
Keywords: Parallel noise barriers, Boundary Element Method (BEM), 2D simulation, T-shaped barriers, traffic noise reduction -
مقدمه
صدا می تواند بر برخی از جنبه های سلامتی انسان از جمله عملکرد شناختی تاثیر بگذارد. علاوه بر تراز فشار صوت و مدت زمان مواجهه، ویژگی های سایکوآکوستیک صدا نیز ممکن است باعث اثرات مخرب بر انسان شود. تعداد مطالعات اندکی درباره تاثیرات ویژگی های کیفی صدا بر عملکرد شناختی وجود دارد. در این مطالعه، هدف پیدا کردن میزان بلندی و تیزی صدایی بود که بیشترین تاثیر مخرب را بر عملکرد شناختی افراد داشته باشد.
روش کاراین مطالعه مقطعی بر روی 10 دانشجوی پسر از دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام شد. صداها در دو کانال تولید شدند که کانال چپ صدای صورتی را به عنوان صدای پس زمینه تولید کرد. بلندی و تیزی صدای صورتی به ترتیب 7/ 19 سون و 2/49 آکوم می باشد. کانال راست صداهایی با سطوح بلندی و تیزی متفاوت تولید کرد که محدوده بلندی صداها 9/67-8/87 سون و محدوده تیزی صداها 6/4-1/07 آکوم می باشد. درنهایت، ده صدا با بلندی و تیزی های مختلف استفاده شد. دانشجویان تست MPST را جهت سنجش زمان واکنش و میزان دقت در مواجهه با ده نوع صدای مختلف و حالت سکوت انجام دادند. زمان واکنش و نسبت دقت پس از پنج دقیقه مواجهه با صدا اندازه گیری شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 22 آنالیز شدند. 05/0>P به عنوان سطح معنادار در نظر گرفته شد.
یافته هازمان واکنش و میزان دقت با افزایش سطح تیزی صدا افزایش یافت. اگرچه، تغییر در سطوح بلندی و تیزی تاثیر معناداری بر سرعت و دقت دانشجویان ندارد. سرعت عملکرد در مواجهه با صدای شماره 3 با بیشترین بلندی (67/9 = L , 1/07=SH) در مقایسه با حالت سکوت بهبود یافت (0/05=p-value). میانگین میزان دقت نیز در مواجهه با صدای شماره 9 در مقایسه با حالت سکوت کاهش یافت (0/04=p-value).
نتیجه گیریصداهای با بلندی و تیزی های مختلف، اثر معناداری بر پارامترهای عملکرد شناختی نداشتند. اگرچه، میزان دقت و سرعت واکنش به ترتیب در مواجهه با صدای 9 با بیشترین بلندی و صدای 3 با بیشترین تیزی در مقایسه با حالت سکوت کاهش یافتند.
کلید واژگان: صدا, سایکوآکوستیک, بلندی, تیزی, عملکرد شناختی, زمان واکنش, میزان دقتIntroductionThe noise could affect some aspects of human health, including the cognitive performance. In addition to sound pressure level and exposure time, the psychoacoustic features of noise may cause destructive effects on humans. A few recent studies have been conducted on effect of sound quality on cognitive performance. This study aims to find the noise loudness and sharpness levels as the most destructive effects on human cognitive performance.
Material and MethodsThis was a cross-sectional study on 10 male students of Tehran University of Medical Sciences. The Noises were generated in two channels that the left channel produced the pink noise as a background noise. The pink noise loudness and sharpness were 19.7 sone and 2.49 acum, respectively. The right channel generated noises with different loudness and sharpness levels the noise loudness ranged from 8.87 to 67.9 sone and the noise sharpness ranged from 1.07 to 6.4 acum. Finally, ten noises with different loudness and sharpness were applied. The students were exposed to ten different types of noise and a silent condition. The Mathematical Problem Solving Task (MPST) test was performed to assess cognitive performance. The reaction time and the accuracy rate were measured after 5 minutes of noise exposure. Data were analyzed by SPSS (ver. 22). P< 0.05 was considered as significant level.
ResultsThe mean reaction time and the mean accuracy rate increased with the sharpness level. However, alteration in the loudness and sharpness levels had no significant effect on the speed and accuracy of students. Performance speed increased in noise 3 with the highest loudness (L=67.9, SH=1.07) in comparison with the silent condition (p-value=0.05). The mean accuracy rate in exposure to the noise 9 reduced in comparison with silence (p-value=0.04)
ConclusionDifferent levels of psychoacoustic features had no significant effect on the cognitive performance parameters. Although, the accuracy rate and the reaction time decreased in noises 9, the sharpest noise, and 3, the loudest noise, in comparison to the silence, respectively.
Keywords: Noise, psychoacoustic, loudness, sharpness, cognitive performance, reaction time, accuracy rate -
مقدمه
بیشتر مطالعات قبلی در خصوص ارتباط مواجهه با صدا و سلامت روان بر روی مشاغل صنعتی با مواجهه با ترازهای بالای صدا و یا مواجهه با صداهای محیط زیست صورت پذیرفته است. هدف از این مطالعه بررسی ارتباط بین مواجهه با ترازهای متوسط صدای محیط کار با افسردگی، اضطراب و استرس در کارکنان مشاغل غیر صنعتی (کادر اداری) است.
روش کاراین مطالعه مقطعی که با استفاده از دیتاهای فاز ثبت نام مطالعه کوهورت کارکنان دانشگاه علوم پزشکی تهران - ایران بر روی 3899 نفر از کارکنان که در هفت گروه شغلی مشغول کار بودند انجام پذیرفت. مواجهه با صدا با استفاده از شاخص Leq10min بررسی شده و افسردگی، اضطراب و استرس نیز بوسیله پرسشنامه DASS-42 بررسی گردید.
یافته هاشیوع افسردگی شدید و خیلی شدید %2/8 ، شیوع اضطراب شدید و خیلی شدید%9/7 و فراوانی استرس شدید و خیلی شدید 11% مشاهده گردید. همچنین %5/14 از شرکت کنندگان در این مطالعه با صدای بیش از 70 دسی بل مواجهه داشتند. بیشترین میزان متوسط مواجهه برای کارکنان فنی با تراز 3/71 دسی بل و کمترین میزان مواجهه برای گروه شغلی اداری دفتری با میانگین مواجهه 1/59 دسی بل اندازه گیری شد. ابتلا به افسردگی شدید با مواجهه با صدای بیش از 70 دسی بل با نسبت شانس 5.22 :OR دارای ارتباط معنادار بود. همچنین اضطراب و استرس شدید در مواجهه با ترازهای صدای بیش از 70 دسی بل به ترتیب با نسبت شانس 1.16 :OR و 1.17 :OR دارای ارتباط بود.
نتیجه گیریدر محیط های کاری با مشاغل غیر صنعتی مواجهه با ترازهای متوسط صدا می تواند به صورت مستقل با افسردگی شدید در ارتباط باشد .
کلید واژگان: مواجهه شغلی صدا, اختلالات خلقی, گروه های شغلیIntroductionPrevious studies have been conducted on the effects of exposure of industrial workers to high levels of noise and their association with mental health or exposure of people to harmful levels of environmental noise. In this study, we investigated the association between moderate noise levels and the symptoms of depression, anxiety, and stress in non-industrial workers.
Material and MethodsThis study is a Cross-Sectional study that was conducted using the enrollment phase data of the Tehran University of Medical Sciences Cohort (TEC) study. The study population consisted of 3899 workers of Tehran University of Medical Sciences who were employed in seven occupational groups of the university, Office Workers, Healthcare workers, technical personnel, services workers, security guards, and radiology-radiation units. Exposure to moderate noise level was examined using the Leq10min index, and the Depression Anxiety Stress Scales were examined on the mentioned population by DASS-42 questionnaires.
ResultsThe results showed that the prevalence of severe to very severe symptoms of depression, anxiety and stress were 8.2, 7.9, and 11% respectively. Also, it was observed that 14.5% of the participants of the study were exposed to noises of more than 70 dB(A). Furthermore, the results indicated that the highest average noise was equal to 71.3 dB(A) for the technical staff group, and the lowest value with an average of 59.1 dB(A) was recorded for the office workers group. The symptoms of severe to very severe depression was associated with exposure to noises above 70 dB(A) (OR:5.22) anxiety (OR:1.16), stress (OR:1.17) and socioeconomic status (OR:1.84). The severe to very severe anxiety was associated with stress (OR: 1.25). On the other hand, the symptoms of severe to very severe stress was associated with variables of age (OR:0.99), gender (OR:0.46), socioeconomic status (OR:1.52), having job management position (OR:0.81) and having healthcare working job (OR:0.65).
ConclusionRegarding the obtained results of the present study, it was concluded that exposure to moderate noise levels had positive and significant association with depression in non-industrial workers. In non-industrial work environments, exposure to moderate noise levels is and can be independently associated with depression.
Keywords: Occupational Noise exposure, Mood Disorder, Occupational Groups -
مقدمه
عملکرد شغلی یک ساختار اصلی در روانشناسی صنعتی و سازمانی است. مدل های عمومی و اختصاصی متعددی برای ارزیابی عملکرد شغلی فردی وجود دارند. اگرچه این روش ها ممکن است اطلاعات ارزشمندی را ارایه دهند، اما هیچ یک از آنها پیچیدگی و طیف وسیعی از رفتارهایی را که عملکرد شغلی فردی را تشکیل می دهند، پوشش نمی دهند. لذا این مطالعه مروری با هدف شناسایی تمامی مدل های موجود و ادغام آنها جهت دستیابی به یک مدل مفهومی جامع برای ارزیابی عملکرد شغلی فردی انجام گردید.
روش کاربرای دستیابی به اهداف این مطالعه، جستجوی نظام مند در پایگاه های اطلاعاتی از قبیل PubMed, Scopus,Embase, و ProQuest انجام گردید. علاوه بر این، لیست منابع مقالات کاملا مرتبط نیز مورد بررسی و جستجو قرار گرفت. در نهایت با تکیه برا معیارهای ورود و خروج، مقالات مرتبط شناسایی و مورد بررسی قرار گرفتند.
یافته هاجستجوی انجام شده در PubMed, Scopus,Embase و ProQuest در مجموع منجر به یافتن 12754 مقاله شد. پس از حذف مقالات تکراری و غیر مرتبط در نهایت 155 مقاله واجد شرایط، انتخاب شدند. از این تعداد، 83 مقاله بر اساس معیارهای خروج از مطالعه حذف شدند و 72 مطالعه باقی ماند. با غربالگری براساس متن کامل مقاله، 10 مطالعه غیرمرتبط و 5 مطالعه در خارج از دسترس نیز حذف شدند. نهایتا با بررسی مراجع ذکر شده در مقالات منتخب، 4 مقاله واجد شرایط دیگر که در استراتژی جستجو بازیابی نشده بودند، اضافه شدند. در نهایت، 61 مقاله برای بررسی بیشتر انتخاب شدند. از این میان، 19 مقاله به مدل عمومی و 19 مقاله به مدل اختصاصی ارزیابی عملکرد شغلی فردی پرداخته بودند. 23 مقاله باقی مانده نیز به توصیف و معرفی مدل ها پرداخته بودند.
نتیجه گیریبراساس مرور مطالعات، یک ساختار مفهومی برای ارزیابی عملکرد شغلی فردی استخراج گردید. ابعاد این ساختار عبارت بودند از: عملکرد وظیفه، عملکرد زمینه ای، عملکرد تطبیقی و رفتار کاری ضد تولید. این ابعاد تمامی رفتارهایی را که عملکرد شغلی فرد را تحت تاثیر قرار دهند پوشش دهد. با این وجود ممکن است بسته به زمینه کاربرد، اهمیت و جایگاه ابعاد اصلی متفاوت باشد. همچنین این مدل می تواند به عنوان یک مبنای نظری برای تحقیقات آینده در نظر گرفته شود.
کلید واژگان: عملکرد شغلی فردی, عملکرد وظیفه, عملکرد زمینه ای, عملکرد تطبیقی, رفتار کاری ضد تولیدIntroductionThere are several generic and specific models to assess the individual job performance (IJP). While these methods may provide the valuable information, none of them cover the complexity and wide range of the behaviors which express the IJP. This review study aimed to identify all existing models and incorporate them to achieve a comprehensive conceptual model to assess the IJP.
Material and MethodsDatabases such as PubMed, Scopus, Embase, and ProQuest were systematically searched to meet the study’s goals. Moreover, references to relevant publications were examined. Finally, suitable publications were discovered and analyzed using the inclusion and exclusion criteria.
ResultsThe results of Search in databases, including PubMed, Scopus, Embase, and ProQuest, showed that 12754 articles were found in the initial search. After removing duplicate and unrelated articles, finally, 155 eligible articles were selected. Based on full-text screening, 10 studies were excluded, and 5 studies were not accessible. Finally, by checking the references mentioned in the selected articles, 4 more eligible articles which were not retrieved in the search strategy were added; finally, 61 articles were selected to be reviewed. Ninteen articles were related to the general models, and 19 articles addressed job-specific assessment models. The remaining 23 articles described other existing models.
ConclusionTo evaluate IJP, a heuristic structure was developed based on the literature research. These dimensions were selected because they can accommodate all of the preceding models’ dimensions. They also include any behaviors that may have an impact on IJP.
Keywords: Individual Job Performance, Task performance, Contextual performance, Adaptive performance, Counter-productive work behavior -
مقدمه
به دلیل افزایش نگرانی عمومی در مورد آلودگی صوتی و تقاضا برای سبک زندگی بهتر، کاهش سر و صدا امری بسیار مهم است، یکی از روش های ارجح برای کاهش سروصدا ، استفاده از مواد جاذب صوت است . فوم های پلی یورتان دارای جذب صوت مطلوبی بوده و توانایی تبدیل انرژی مکانیکی به گرما و درنتیجه امکان استفاده به عنوان یک جاذب را دارند. خواص نامطلوب پلی یورتان خالص مانند جذب ضعیف انرژی مکانیکی در گستره باریک فرکانسی می تواند از طریق تهیه نانوکامپوزیت های پلیمری بهبود یابد. لذا هدف این مطالعه ، سنتز فوم های نانوکامپوزیت پلی یورتان با بکارگیری نانو ذرات سیلیکا به منظور بهبود خواص اکوستیکی آن می باشد .
روش کاردر مرحله اول فوم پلی یورتان خالص با استفاده از روش پیش پلیمر سنتز شد ، سپس در مرحله دوم فوم های نانوکامپوزیت با افزودن درصدهای وزنی مختلف از نانوذرات سیلیکا سنتز شدند . به منظور مشاهده مورفولوژی فوم ها، از آزمون میکروسکوپ الکترونی روبشی (SEM) استفاده شد. برای بررسی خواص آکوستیکی ، ضریب جذب صوت (α) فوم های استوانه ای شکل به قطر mm 100 ، ضخامت mm 10 با استفاده از امپدانس تیوب دو میکروفنه در محدوده ی فرکانسی 100تا 1600 هرتز اندازه گیری شد.
یافته هانتایج حاصل از ارزیابی میکروسکوپی نشان داد که مورفولوژی سلول ها با افزودن نانوذرات سیلیکا تغییر کرده و با افزایش مقدار نانوذرات سایز سلولی کاهش یافته است . همچنین نتایج آنالیز آکوستیکی نشان داد که ضریب جذب نانوکامپوزیت ها، با افزایش مقدار نانو سیلیکا افزایش می یابد . برای فوم نانوکامپوزیت حاوی 1/5 % وزنی نانوذرات سیلیکا پیک فرکانسی جذب به سمت فرکانس های پایین کشیده شده است و جذب صوت به بیشینه مقدار خود افزایش یافته است .
نتیجه گیریدر مطالعه حاضر نتایج حاصل نشان داد که جاذب های صوتی بر پایه کامپوزیت پلی یورتان و نانوذرات سیلیکا توانسته سبب بهبود ضریب جذب صوتی گردد بدین صورت که اضافه شدن نانوذرات به فوم خالص منجر به افزایش دانسیته سلولی و کاهش سایز روزنه ها شده است و با افزایش درصد نانوذرات ، افزایش جذب صوت در فوم های نانوکامپوزیت مشاهده گردید.
کلید واژگان: پلی یورتان, نانوذرات, ضریب جذب صوت, فرکانس پایینIntroductionReducing noise pollution has become an essential issue due to the increase in public concern and also social demands for a better lifestyle. Using sound absorption materials is a preferred method to reduce the noise pollution. Undesirable properties of pure polyurethane such as poor absorption of mechanical energy in narrow frequency ranges can be improved by providing polymeric nanocomposites. The main purpose of this study is to synthesize the polyurethane nanocomposite foams in order to improve its acoustic properties.
Material and MethodsAt the first steage, pure polyurethane foam was synthesized using the pre-polymer method. Afterwards, nanocomposite foams were synthesized with different mass fractions of Nano silica. The cellular morphology of prepared nanocomposite foams was investigated by scanning electron microscopy (SEM (.Utilizing a two-microphone impedance tube, sound absorption coefficient (α) was calculated in the frequency ranges of 100 Hz to 1600 Hz in order to investigate the acoustic properties of the new absorbant.
ResultsAccording to the microscopic investigations, morphology of the cells changed after adding silica nanoparticles. Also, the cell sizes were observed to be decreased by increasing the amount of silica nanoparticles. Furthermore, the acoustic analysis of nanocomposite foams indicated that the sound absorption increased by enhancing the load of silica nanoparticles.
ConclusionIn the current study, the effect of silica nanoparticles additive amount on acoustic properties of the polyurethane-based nanocomposite was investigated. Our findings depicted that the polyurethane-based nanocomposites were able to promote the sound absorption coefficient.
Keywords: Polyurethane, Nanoparticles, Sound absorption coefficient, Low frequency -
سابقه و هدف
پانل های سوراخدار یکی از معمولترین جاذب های تشدیدی برای کنترل صدا می باشند. در این مطالعه خصوصیات اکوستیکی پانل های سوراخدار غیر مسطح در زاویه مایل و میدان دیفیوژ به دو روش عددی و آزمایشگاهی مورد بررسی قرار گرفت.
مواد و روش ها3 شکل غیر تخت برای صفحه سوراخدار در نظر گرفته شد و عملکرد جذبی آنها با شکل معمول صفحه سوراخدار (تخت) با استفاده از روش عددی مورد مقایسه قرار گرفت. بعد از تعیین بهترین شکل از لحاظ میزان ضریب جذب، شکل مورد نظر در ابعاد مورد تایید استاندارد ISO 354ساخته شد و در اتاق بازآوا مورد آزمون ضریب جذب رندوم قرار گرفت.
یافته هانتایج شبیه سازی عددی نشان داد که شکل های تعریف شده در این تحقیق همگی باعث بهبود ضریب جذب در فرکانس های میانی و بالایی و همچنین شکل C ضریب جذب بهتری در فرکانس های پایین نسبت به شکل تخت و دو شکل تعریف شده دارد. نتایج اندازه گیری ضریب جذب رندوم بر روی شکل منتخب نشان داد که بیشترین ضریب جذب در فرکانس 160 هرتز با مقدار 77/0بدست آمده است. همچنین این شرایط در محیط عددی پیاده سازی شد و با توجه به روابط موجود ضریب جذب رندوم محاسبه شد.
نتیجه گیریشکل ظاهری در بهبود میزان عملکرد جذبی این دسته از جاذب ها موثر است و مقایسه نتایج عددی و آزمایشگاهی نشان داد که میزان توافق این دو روش دیده می شود و روش عددی با دقت خوبی قادر به پیش بینی این کمیت می باشد.
کلید واژگان: جاذب سوراخدار, شکل ظاهری- ضریب جذب رندوم- اتاق بازآوا- روش المان محدودBackground and purposePerforated panels are one of the most common resonant absorbers for sound control. In this study the acoustic properties of non-flat perforated panels in oblique angle and field diffusion were investigated in both numerical and laboratory methods at 1.3 octave frequencies.
Materials and methods3 non-flat shapes were considered for perforated panel and their absorption performance was compared with the usual shape of (flat) perforated panel. After determining the best shape in terms of absorption coefficient, it was constructed according to the standard ISO 354at the approved dimensions and the desired structural properties and was subjected to absorption coefficient test in the reverberation chamber
ResultsNumerical simulation results showed that the shapes defined in this paper all improve the absorption coefficient at the mid and high frequencies and also the shape C has higher absorption coefficient at the lower frequencies than the flat and two defined shapes. The results of measurement of absorption coefficient showed that the highest absorption coefficient of 0.77 is observed at the frequency of 160 Hz. Also, to compare the results, these conditions were implemented in numerical environment and the absorption coefficient was calculated according to the existing relationships.
ConclusionSurface shape is effective in improving the absorption performance of these adsorbents and comparison of the numerical and laboratory results showed that acceptable agreement for these two methods is found in most of the frequency spectrum and the numerical method is able to predict this quantity with good accuracy.
Keywords: Perforated acoustic absorber, Surface shape, statistical absorption coefficient, Reverberation chamber, Finite element method -
زمینه و هدف
باتوجه به فراوانی کارگاه های کوچک در کشور و نیروی عظیم کار شاغل در این کارگاه ها و وجود صدا بهعنوان یکی از مهمترین عوامل زیان آور این محیط ها و اهمیت سلامت کارگران، این مطالعه با هدف تعیین اثر مداخله آموزشی استفاده از وسایل حفاظت شنوایی مبتنی بر مدل بزنف در شاغلین کارگاه های کوچک شهر همدان انجام شد.
روش کاراین مطالعه مورد شاهدی در دو گروه 45 نفره انجام شد. داده ها با استفاده از پرسشنامه مدل بزنف بصورت قبل و سه ماه بعد از مداخله آموزشی جمع آوری گردید. مداخله آموزشی به صورت 3 جلسه آموزشی (تئوری- عملی) برای گروه آزمون انجام شد و گروه شاهد هیچ آموزشی دریافت نکردند. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS-17 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافته هانتایج نشان دادند که میانگین نمره حیطه های مدل بزنف بعد از مداخله آموزشی نسبت به قبل از آن افزایش معنی داری داشته است. بر اساس یافته ها، در میان حیطه ها نیز بیشترین نمره مربوط به قصد رفتاری و کمترین نمره با عملکرد مرتبط بود.
نتیجه گیریمداخله آموزشی بزنف نقش بسزایی در افزایش آگاهی و نگرش افراد و نیز رفتار و عملکرد آنان در ارتباط با استفاده از گوشی های حفاظتی داشت که این امر می تواند افزایش مدت زمان استفاده از گوشی و کاهش تغییر آستانه شنوایی افراد تحت مواجهه با صدای بیش از حد مجاز را به همراه داشته باشد.
کلید واژگان: مداخله آموزشی, مدل بزنف, وسایل حفاظت شنوایی, کارگاه های کوچکJournal of Health, Volume:10 Issue: 3, 2019, PP 325 -335Background& objectivesDue to the high number of small workshops in the country, the numerous workforce of them from one hand, the existing noise as one of the harmful factors in the working environment and the importance of workers’ health from the other hand, this study was conducted with the aim of identifying the effect of training intervention of hearing protection devices use based on BASNEF model on the workers of Hamadan small workshops.
MethodThis study was performed in two groups of 45 workers. Data were collected through BASNEF questionnaire before and after 3 months of training intervention. Experimental group received three sessions of training intervention (theoretical and practical), while the control group received no trainings. The data were analyzed by SPSS software version 17.
ResultsThe results showed that the mean score of all BASNEF model’s areas were increased significantly after training intervention relative to the former. In addition, the findings indicated that among all areas of BASNEF model, the highest score was related to behavioral intention, whereas the lowest was related to the performance.
ConclusionThe BASNEF training intervention had an important role in increasing the awareness and attitude of people and also their behavior and performance in relation to the usage of hearing protection devices. This lead to the increased duration of earmuff’s usage and decreased hearing threshold variation of workers who were exposed to excessive noise.
Keywords: Training Intervention, BASNEF Model, Hearing Protection Devices, Small Workshops -
مقدمه
نزدیک به یک سوم افراد در مشاغلی مشغول به کار هستند که استفاده از آوا، بخشی از کار آن ها محسوب می شود. معلمان به عنوان بزرگ ترین گروه کاربران حرفه ای آوا، در معرض خطر ابتلاء به اختلالات کلامی می باشند. هدف از این مطالعه، بررسی اختلالات کلامی و ریسک فاکتورهای تاثیرگذار بر آن در معلمان می باشد.
روش کاراین مطالعه مقطعی و توصیفی-تحلیلی در سال 1395 بر روی 73 معلم زن و مرد مقطع ابتدایی در شهرستان ساوه به روش نمونه گیری تصادفی انجام شد. پرسش نامه ی محقق ساخته ریسک فاکتورهای تاثیرگذار بر اختلالات کلامی با هدف شناسایی عوامل خطرساز، پرسش نامه ی(30- Voice Handicap Index(VHI با هدف ارزیابی میزان اختلالات کلامی و پرسش نامه علایم با هدف بررسی شکایات کلامی در اختیار معلمان قرار گرفت که در مطالعات گذشته روایی و پایایی آن مورد تایید واقع شده بود. سپس داده ها با استفاده از آزمون های آماری تی تست و مجذورکای در نرم افزار اس پی اس اس نسخه 24 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافته هاپایایی پرسش نامه ی محقق ساخته ریسک فاکتورهای تاثیرگذار بر اختلالات کلامی با محاسبه آلفای کرونباخ (736/0) تایید و روایی آن نیز با نظر کارشناسان در خصوص کفایت تعداد سوالات، عدم وجود ابهام و بررسی تناسب محتوایی، به اثبات رسید. براساس نتایج به دست آمده، در 55 درصد از معلمان مورد مطالعه، درجاتی از مشکلات کلامی مشاهده شد. هم چنین نتایج نشان داد میزان اختلالات کلامی در معلمان زن به مراتب بیش تر از معلمان مرد می باشد (001/0>p). اختلال در عمل کرد تارهای صوتی و سابقه آلرژی به عنوان ریسک فاکتورهای عمومی، استفاده از ماژیک و سیستم تهویه فرسوده به عنوان ریسک فاکتورهای محیطی، استراحت کلامی ناکافی و استرس شغلی به عنوان ریسک فاکتورهای شغلی باعث افزایش مشکلات کلامی در معلمان شدند. از میان علایم مرتبط با اختلالات کلامی در معلمان مورد مطالعه خستگی کلامی(51 درصد) و گرفتگی صدا (37 درصد) در مقایسه با سایر علایم، شیوع بیش تری داشتند.
نتیجه گیریبا توجه به شیوع اختلالات کلامی در نیمی از معلمان مورد مطالعه و تاثیر ریسک فاکتورهای مختلف عمومی، محیطی و شغلی نظیر سابقه آلرژی، اختلال در عمل کرد تارهای صوتی، ابزار تدریس، سیستم تهویه فرسوده، استراحت کلامی ناکافی و استرس شغلی بر افزایش اختلالات کلامی آن ها، شناخت عوامل خطرساز اختلالات کلامی به منظور کنترل آن ها در معلمان امری ضروری به نظر می رسد. هم چنین می توان نتیجه گیری نمود که معلمان و متولیان امر آموزش و پرورش با رعایت اصول ارگونومی و بهداشت شغلی می توانند از آوایی سالم بهره مند گردند.
کلید واژگان: اختلالات کلامی, علایم اختلالات کلامی, معلمان مقطع ابتدایی, ارگونومی آوا, تلاش صوتیIntroductionNearly a third of people work in jobs that use voice to be part of their work. Teachers as the largest group of professional vocal users, are at risk of vocal disorders. The aim of this study was to investigate the effect of different risk factors on vocal disorders in teachers.
Material and MethodsThis is a cross-sectional and descriptive-analytic study that was conducted on 73 primary and secondary male and female school teachers in Saveh in 2017 by random sampling. The researcher-made questionnaire on risk factors affecting verbal disorders with the aim of identifying risk factors and a Voice Handicap Index (VHI) questionnaire (30 items) aimed at evaluating verbal disorders and symptom questionnaire were used in this study. All of them have been shown to be valid and reliable in previous studies. Data were analyzed using t-test and chi square statistical tests by SPSS ver.24.
ResultsThe reliability of the researcher-made questionnaire on the risk factors affecting vocal disorders was confirmed by Cronbach’s alpha (0.736) and its validity was confirmed by the experts regarding the adequacy of the number of questions, the lack of ambiguity and the assessment of content fitness. According to our gathered data, vocal disorders were observed in 55% of the teachers. Also the results showed the rate of vocal disorders in female teachers is far higher than male teachers. Functional disturbance of vocal cords and allergy as general risk factors, teaching tools and poor air quality as environmental risk factors and inadequate vocal rest and job stress as occupational risk factors contributed to increasing vocal disorders in teachers. Among the symptom associated with verbal disorders in teachers, vocal fatigue and hoarseness were more common in comparison with other symptoms.
ConclusionDue to the prevalence of vocal disorders in half of the teachers and the impact of general, environmental and occupational risk factors, it is necessary to identify and control the risk factors of vocal disorders in teachers. It can also be concluded that teachers can enjoy a healthy voice by considering the principles of ergonomics and occupational health.
Keywords: Vocal Disorders, Vocal Symptoms, Vocal Risk Factors, Elementary School Teachers, Voice Ergonomics, Vocal Effort -
زمینه و هدف
شاغلین فضای روباز به علت شرایط شغلی و محیطی جز گروه های آسیب پذیر نسبت به استرس گرمایی و تغییرات اقلیم می باشند. آسیب پذیری از سه مولفه حساسیت، مواجهه و قابلیت انطباق تشکیل شده است. لذا باید بتوان با تدوین برنامه و استراتژی هایی حفاظتی و کنترلی میزان آسیب پذیری این افراد را کاهش داد. از آنجایی که هیچ دستورالعمل و قوانین ملی برای حفاظت شاغلین فضاهای روباز در برابر استرس گرمایی و تغییرات اقلیم در کشور وجود ندارد و تنها سیاست مربوط در این زمینه، حدود مجاز مواجهه شغلی است. لذا این مطالعه با هدف ارائه برنامه عملیاتی جهت کاهش آسیب پذیری و انطباق شاغلین فضای روباز (با توجه به آثار منفی و بی شمار آن بر سلامت جامعه و بویژه گروه های شغلی) با استرس گرمایی و تغییرات اقلیم صورت گرفته است. نتایج این مطالعه می تواند در تصمیم گیری مدیریت کلان کشور و همچنین برنامه ریزی کنترل شغلی بسیار موثر واقع شود. همچنین برنامه ارائه شده در این مطالعه می تواند کمک شایانی به سازمان های متولی امر سلامت و ایمنی کارگران همچون وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی (که وظیفه حفظ، صیانت و ارتقای سلامت نیروی انسانی را عهده دار هستند)، نماید.
روش بررسیبا توجه به هدف مطالعه که تدوین و تهیه یک برنامه عملیاتی جهت کاهش اسیب پذیری شاغلین فضای روباز در مورد استرس گرمایی و تغییرات اقلیم بود چندین پانل تخصصی و جلسات بارش افکار با همکاری پژوهشکده محیط زیست دانشگاه علوم پزشکی تهران با شرکت اساتید رشته مهندسی بهداشت حرفه ای کشور، مدیران اجرایی سازمان حفاظت محیط زیست، کارشناسان معاونت بهداشتی و مرکز سلامت محیط و کار در طول سال های 95-93 و با در نظر گرفتن مولفه های اصلی آسیب پذیری، حیطه ها و استراتژی های یک برنامه کاربردی جهت کاهش اثرات در مواجهه با استرس گرمایی و تغییرات اقلیم در شاغلین فضای روباز تشکیل شد. همچنین از تکنیک دلفی (با توجه به عدم دسترسی به برخی از اساتید و افراد اجرایی)، بررسی متون و مقالات هم در این مطالعه استفاده شده است.
نتایجدر این مطالعه جهت تهیه و تدوین یک برنامه عملیاتی،6 مولفه اصلی شامل برنامه های عمومی و سیاست ها (16 استراتژی)، برنامه های پیشگیری (6 استراتژی)، برنامه های کنترلی و حفاظتی (11 استراتژی)، برنامه های آموزشی (11 استراتژی)، برنامه های مدیریتی (14 استراتژی) و پژوهش و مطالعات آتی(11 استراتژی)، در قالب 69 استراتژی با سه هدف کاهش میزان حساسیت، کاهش میزان مواجهه و افزایش قابلیت انطباق پیشنهاد گردید.
نتیجه گیریبرنامه تهیه شده به همراه استراتژی های پیشنهاد شده در این مطالعه می تواند در تهیه قوانین و دستورالعمل های شغلی کار در محیط های گرم مورد استفاده قرار گیرد و نتایج این مطالعه می تواند کمک شایانی به سازمان های متولی امر سلامت و ایمنی کارگران همچون وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی برای برنامه ریزی ها، راهبردهای پیشگیرانه و اقدامات کنترلی نماید تا بتوان گامی در جهت حفظ و ارتقای سلامت شاغلین برداشت.
کلید واژگان: آسیب پذیری, شاغلین فضای روباز, استرس گرمایی, تغییرات اقلیم, استراتژی, برنامه عملیاتیBackgroundOutdoor workers are vulnerable to heat stress and climate change due to their occupational and environmental conditions. Short-term exposure to extreme heat (acute exposure) can lead to rise the core body temperature, which it may directly cause heat related illnesses such as mild rash, cramps, heat exhaustion and heat stroke. It is reported that long-term chronic exposure to heat leads to chronic kidney diseases, cardiovascular diseases, and mental health problems.
The vulnerability consists of three components including sensitivity, exposure, and adaptability. According to the third assessment report of the intergovernmental panel on climate change (IPCC), the defiition of vulnerability is the degree to which a system or an individual is sensitive to, or unable to adapt to the adverse effects of Heat Stress and Climate Changes. Sensitivity is the physical capacity of workers to be affected by a hazardous agent like the heat. Sensitive is an intrinsic and internal factor that indicates how the person is vulnerable to heat stress. Individual risk factors in heat stress may decrease the individual’s tolerance to heat stress. The ability of system to cope with climate changes and adapt to extreme heat to reduce the risks and consequences resulted from these conditions is called adaptive capacity. Adaptation leads to reducing the vulnerability and increasing heat tolerance. Adaptive capacity is definedas“Theabilityof asystemtoadjusttoclimatechange, to moderate potential damages, to take advantage of opportunities, or to cope with the consequences”.
Therefore, it should be necessary to reduce the level of vulnerability through providing the control programs and strategies. Since there are no national laws, regulations, guidelines to protect outdoor workers against heat stress in the country, only the relevant policy in this area is the permissible occupational exposure limit. Therefore, the present study aimed to develop a comprehensive operational program to reduce the vulnerability of outdoor workers to heat stress and climate change. The results of this study can be very effective in decision making of the macro-management as well as planning of control measures in the country. Also, the program presented in this study can be helpful for organizations in charge of health and safety such as the Ministry of Health and Medical Education and the Ministry of Cooperatives, Labor and Social Welfare (which are responsible for maintaining, protecting and promoting the health of the workforce).MethodsAccording to the objective of the study, which was the development and implementation of an operational plan to reduce the vulnerability of outdoor workers to stress and climate change, several technical panels and brainstorming sessions were held with the cooperation of the Institute for Environmental Research, Tehran University of Medical Sciences by eminent experts in the fields of industrial hygiene, environment engaging in Medical Sciences University, Department of Environment and Ministry of Health and Medical Education during the 2014-2016. The main components of the vulnerability, the areas and strategies for application of an operational program to reduce the effects of exposure to heat stress and climate changes in outdoor workplaces were taking into account in the meetings. Also, the Delphi technique (due to the lack of access to some of the professors and executives directors), the study of text books and articles have also been used in this study.
Delphi, as an effective and highly flexible technique, is used to achieve consensus or forecast future events. It is a proper method to collect the opinions of experts, who cannot easily meet each other due to geographical distance. Using Delphi as a research method is useful when there is no integrated knowledge about a specific issueorproblem.ResultsAccording our finding, six main components including general plans and policies (16 Strategies), prevention programs (6 Strategies), conservation programs (11 Strategies), training programs (11 Strategies), management planning (14 Strategies) and research and future study programs (11 Strategies) were proposed in the form of 69 strategies with three goals: reduction of sensitivity, reduction of exposure levels and increase of compatibility.
ConclusionThe proposed program and strategies in present study, can be used to prepare guidelines for work in hot environments. Our results can be of great help to the occupational health and safety -related organizations such as the Iran's Ministry of Health and Medical Education and Ministry of Cooperatives, Labour, and Social Welfare for planning and providing preventive procedures and control measures, in order to take effective action to maintain and improve employees' workplace health. Should be noted that the development and implementation of the mentioned policy require the cooperation of all members including employers, health and safety committee, supervisors and employees.
Keywords: Vulnerability, Outdoor Workers, Heat Stress, Climate Change, Strategy, Operational Program -
زمینه و هدفتلاش هایی به منظور بهبود کارایی مانع های صوتی از جمله بر روی شکل، زیبایی شناسی، فرم و جنس آنها انجام شده است. لذا هدف از انجام این مطالعه بررسی اثر زاویه لبه بالایی در مانع های صوتی شکل دار با لبه T شکل بالایی است.روش بررسیبرای محاسبه افت صدا در این مطالعه از روش شبیه ساز دو بعدی حد مرزی (BEM) Boundary Element Method استفاده شد. همچنین نتایج به دست آمده از موانع زاویه دار لبه بالایی در مانع های صوتی شکل دار با لبه T شکل بالایی مورد مقایسه قرار گرفت.یافته هاطراحی موانع زاویه دار لبه بالایی در مانع های صوتی شکل دار باعث افزایش چشمگیر عملکرد افت صدا به خصوص در محدوده فرکانسی پایین در مقایسه با لبه T شکل بالایی شد. بیشترین میزان افت صدا در موانع زاویه دار لبه بالایی در مانع های صوتی شکل دار در مقایسه با لبه T شکل بالایی (A) dB3/79 برآورد گردید که معمولا بستگی به ابعاد و موقعیت نسبی به منبع و موقعیت گیرنده دارد. نتایج این مطالعه نشان داد که در بین مدل های تست شده جهت تعیین کارایی، بهترین مانع صوتی برای کنترل صدای ترافیک مانع زاویه دار با زاویه بالایی 19 درجه نسبت به زوایای بالایی دیگر و مانع T شکل ساده در فرکانس 315، 400، 500 و Hz 630 به دست آمد.نتیجه گیرینتایج این مطالعه نشان داد که با به کار بردن مانع های زاویه دار لبه بالایی در مانع های صوتی شکل دار کارایی مانع با لبه T شکل بالایی را در مقایسه با مانع T به میزان قابل توجهی افزایش می دهد. در این خصوص بهترین شکل برای به کارگیری مانع های زاویه دار با زاویه بالایی حدود 19 درجه نسبت به سطح افق است. علت این تاثیر را می توان وجود شکست و بازتاب لبه های زاویه دار در مسیر انتقال موج صوتی از منبع تا گیرنده دانست. تمامی موانع زاویه دار قادر هستند که کارایی مانع را در محدوده فرکانسی خاص به خصوص در فرکانس های پایین، افزایش دهند.کلید واژگان: موانع زاویه دار صوتی, روش حد مرزی, مانعT شکلBackground and ObjectiveEfforts to improve the effectiveness of noise barriers have been made, including shape, aesthetics, form and gender. Therefore, the aim of this study was to investigate the effect of the angle upper edge in shaped noise barriers with a T-shaped upper edge.Materials and MethodsA 2D boundary element method (BEM) was used to predict the insertion loss of the tested barriers. The results obtained from the angular obstructions of the upper edge with the upper T-face were compared.ResultsThe design of the angular barriers of the upper edge in the shape of the barrier caused a significant increase in the insertion loss performance, especially in the low frequency range, as compared to the upper T-shaped face. The highest amount of insertion loss in the angular barriers of the upper edge in the shaped barriers was estimated to be 3.79 dB (A) above the upper edge of T, which usually depends on the relative dimensions and position relative to the source and location of the receiver. The results of this study showed that among the tested models to determine the efficiency, the best noise barrier for controlling the traffic noise was the angular barrier with a high angle of 19 degrees compared to the other higher angles and a simple T barrier at a frequency of 315, 400, 500, and 630 Hz was obtained.ConclusionThe performance of the barriers in the case of applying the angle at the upper edge on the T-shaped barrier surface is improved in comparison with the use of a simple T-barrier in lower frequencies. In this regard, the best form for applying angular obstructions with a high angle was about 19 degrees from the horizon.. The cause of this effect was the presence of a failure and reflection of the angled edges in the direction of transmission of sound wave from source to receiver. All angular barrier are able to increase the barrier performance at a specific frequency range, especially at low frequencies.Keywords: Angular angle barriers, Boundary element method, T-shaped barrier
-
مقدمهکاربرد مولد های دیزلی در سایت های ساخت و ساز برای اموری نظیر جوش کاری یک ضرورت است که همراه با آلودگی صوتی می باشد. مطالعه حاضر با هدف ارزیابی صدای مولد های دیزلی مورد استفاده در فعالیت های ساخت وساز دریکی از مناطق شهر تهران صورت پذیرفته است.روش کاردر این مطالعه توصیفی، تعداد 14 سایت ساختمانی برای بررسی آلودگی صوتی در منطقه 4 شهرداری تهران انتخاب گردید. تراز فشار صوت زمینه و مولدهای دیزلی در محوطه اطراف سایت ساخت و ساز با توجه به استاندارد (2015) BS 5228 و رهنمودهای صدا اندازه گیری شد. تراز فشار صوت مولدهای دیزلی در 4 نقطه به فاصله یک متری از دستگاه اندازه گیری شد و آنالیز فرکانس صوتی در نقاط تصادفی در اطراف آن انجام گردید. صدا سنج مدل (تایوان) TES-1358،Type2 برای اندازه گیری صدا استفاده و کالیبراسیون آن قبل و بعد از اندازه گیری صدا انجام شد. پرسش نامه آزار صوتی اقتباس شده از استاندارد ISO 15666 اعتبار سنجی و تکمیل گردید. آزمون های آماری تی، همبستگی و آنالیز واریانس برای تحلیل اطلاعات با استفاده از نرم افزار spss22 انجام شد.یافته هامتوسط تراز معادل صدای مولد های دیزلی و صدای زمینه در اطراف سایت های ساخت و ساز به ترتیب dBA 05/4 ± 76 و 09/1 ± 20/46 اندازه گیری شد. صدای مولد های دیزلی در اطراف سایت های ساخت وساز بالاتر از حدود مجاز ( صدای زمینه به اضافه 5 دسی بل ) بود (P Value< 0.05 ).مولد های دیزلی بنز355 و پرکینز با متوسط تراز فشار صوت 33/0 ± 3/95 و 63/0 ± 9/90دسی بل به ترتیب بیش ترین و کم ترین صدا را به خود اختصاص دادند. مقایسه میانگین صدای مولد های دیزلی مختلف با آزمون آنالیز واریانس یک طرفه، اختلاف معنی داری را بین دستگاه ها نشان داد (P Value<0.05 ).متوسط تراز فشار صوت در190 ایستگاه سنجش صدا در فضای داخلی سایت های ساخت و ساز (A) و dB 6/4± 11/81 اندازه گیری شد.آزار صوتی تجربه شده در 4/73 درصد از ساکنین متوسط و بالاتراز آن ارزیابی گردید. آزار صوتی ساکنین و میزان صدا در محوطه اطراف سایت ساخت و ساز با ضریب همبستگی پیرسون 486/0 سطح معنی داری را نشان داد. (P value<0.05 ) فرکانس صدای غالب و تراز صدای ناشی از آن در مولد های دیزلی به ترتیب فرکانس 63 هرتزو 4/84 دسی بل اندازه گیری شد.نتیجه گیریصدای ناشی از مولد های دیزلی در اطراف سایت های ساختمانی بالاتر از حدود مجاز محیط زیستی و همراه با آزار صوتی فراوان برای ساکنین اطراف این سایت های ساختمانی می باشد، لذا با توجه به فقدان قوانین محیط زیستی دررابطه با آلودگی صوتی ناشی از صنعت ساخت وساز در کشور لزوم بررسی و تصویب این قوانین برای کاهش آزار صوتی شهروندان ضروری است.کلید واژگان: فعالیت ساختمانی, آلودگی صوتی, مولد دیزلی, آزارصوتی, تهرانIntroductionUsing diesel generators is necessary for activities like welding in construction sites and it is often accompanied with noise pollution. The aim of this study was to evaluate noise pollution induced by diesel generators in construction activities in one of the districts of Tehran city.
Material andMethodIn this descriptive study, 14 construction sites were selected for the evaluation of noise pollution in Tehran, district 4. Background and diesel generators sound pressure level were measured in accordance with BS 5228(2015) and noise guidance in the area around the construction sites. Diesel generators sound pressure level at 4 points and also the audio frequency analysis, one meter away from the device was measured at a random locations around it. TES-1358, Type 2(Taiwan) sound level meter was used to measure sound pressure level and calibration was performed before and after noise measurement. The validated Noise annoyance questionnaire adopted from ISO15666 standard, completed by the residents. T test, correlation and analysis of variance was performed to analyze data using SPSS software ver. 22.ResultThe mean equivalent sound level of diesel generators background noise were respectively 76 ± 4.05 dB(A) and 46.2 ± 1.09 dB(A) around the construction sites. Diesel generators noise around the construction sites was higher than the noise limit (background noise plus 5 dB)(P ValueConclusionDiesel generators noise in the area around the construction sites was higher than the environmental noise limit and it was accompanied with abundant noise annoyance for residents around these construction sites. Therefore, due to the lack of environmental rules related to construction industry noise pollution in Iran, assessment and approving of such rules is essential to reduce noise annoyance in urban areas.Keywords: Construction Activity, Noise, Diesel Generator, Noise Annoyance, Tehran -
فعالیت در محیط های گرم یکی از خطرات فیزیکی رایج در محیط های کاری است که می تواند علاوه بر ایجاد بیماری های ناشی از گرما و اثر بر سلامت شاغلین، سبب افزایش ریسک آسیب ها و حوادث شغلی شود. هدف از انجام این مقاله، مروری بر مطالعات صورت گرفته در مبحث استرس حرارتی در کشورهای مختلف، بررسی شاخص های مورد استفاده، ویژگی مواجهه در محیط های کاری گرم و مشاغل پر خطر و بررسی جایگاه و اهمیت این مطالعات بود.
در این مطالعه مروری از پایگاه های اطلاعاتی Web of Science، Scopus ، Pubmed ، ScienceDirect، Iran Medex ، Magiran، Google Scholar و SID استفاده شد. کلید واژه های Heat stress،Heat strain، Heat exposure، Heat waves، Workplace، Knowledge and attitude of workers about heat stress (استرس حرارتی، مواجهه با گرما، امواج گرمایی، محیط های شغلی، آگاهی و درک شاغلین از استرس حرارتی) در بازه زمانی سالهای 2000 تا 2015 مورد بررسی قرار گرفت. در نهایت 103 مقاله وارد این مطالعه شدند.
90 درصد مطالعات مقطعی، 41% مقالات مربوط به محیط های کاری روباز، 42% مربوط به محیط های سرپوشیده بود. 19 مطالعه به بررسی درک و قضاوت ذهنی افراد از استرس حرارتی پرداخته بودند. در 60 مطالعه (71%) از شاخص های دمای تر گویسان (WBGT) به تنهایی و یا همراه با شاخص های دیگر برای ارزیابی استرس حرارتی استفاده شده بود. شاغلین صنایع تولیدی و کشاورزان بیشترین مشاغل مورد بررسی بودند. اکثر مطالعات نشان دادند که شاغلین از استرس حرارتی و استرین ناشی از آن رنج می برند.کلید واژگان: استرس حرارتی, استرین حرارتی, شاخص های استرس حرارتی, محیط های شغلی, مواجهه با گرماBackground And AimsWorking in hot environments is one of the common physical risks factor in the workplace, which can also cause heat-related illnesses and various health effects on workers, and also increasing the risk of injuries and occupational accidents. The purpose of this paper is review conducted studies about heat stress in different countries, investigation the indices of heat stress, the characteristics of the exposure in hot environments, high-risk occupations, and sutvey the status and importance of these studies.MethodsIn this review study used Web of Science, Scopus, Pubmed, ScienceDirect, Iran Medex, Magiran, Google Scholar and SID databases. The keywordsincluded Heat stress, heat exposure, heat waves, workplace, knowledge and attitude of workers about heat stress, the period of 2000 to 2015 was investigated, and finally 103 original articles were identifed.Results90% of all study being cross-sectional studies, 41% being related to outdoor workplaces, and 42% being related to indoor environment. Most studies were carried out in the tropical zones.19 studies were about perceptions and behavioural responses of exposure to heat stress.A range of heat indices were used with 60 (71%) studies using Wet Bulb Globe Temperature Index (WBGT). Most of studied focused on manufacturing workers and farmers. Most of studies indicated that workers were suffering from heat stress and strain.ConclusionThe results of studies showed that stress in workplace is worrying due to the nature of the working processes both indoor and outdoor, and of climate change. Therefore it is necessary to considering preventive and control programs to reduce the heat stress by the management and staff's participation to eliminate or reduce its lethal effects.Keywords: Heat stress, Heat strain, Heat stress indices, Workplace, Exposure to heat stress -
زمینه و هدفبا توجه به توسعه شاخص های گرمایی متعدد و محدودیت های مربوط به هر یک، در این مطالعه کاربردپذیری و اعتبارسنجی شاخص حرارتی ناراحتی اصلاح شده (Modified discomfort index) در محیط های شغلی روباز مد نظر بوده است.روش بررسیاین مطالعه بصورت مقطعی در تابستان 1395 در 12 معدن مصالح ساختمانی استان تهران و بر روی 175 کارگر مرد انجام گرفت. پارامترهای محیطی بهمراه پارامترهای فیزیولوژیکی (دمای دهانی، دمای پرده صماخ و دمای پوست) در 3 مقطع زمانی بطور همزمان اندازه گیری و همچنین شاخص Modified discomfort index به همراه 3 شاخص مستقیم حرارتی دیگر شامل Wet-bulb globe temperature، Oxford index وWet-bulb dry temperature مورد محاسبه قرار گرفتند. برای بررسی کاربردپذیری و اعتبار سنجی شاخص ناراحتی اصلاح شده، میزان همبستگی این شاخص با شاخص استاندارد WBGT و دو شاخص اشاره شده دیگر در ساعات مختلف روز به همراه پاسخ های فیزیولوژیک از طریق ضریب همبستگی پیرسون تعیین شد.یافته هانتایج نشان داد که شاخص MDI بیشترین ضریب همبستگی را با پارامترهای محیطی دمای خشک (r=0/918، p-value <0/001) و رطوبت نسبی(r=0/43، p-value <0/001) نشان داده است. همچنین همبستگی این شاخص با دمای تر و دمای گویسان هم بسیار بالا بدست آمد (r>0/88، p-value <0/001). در بین شاخص های حرارتی استفاده شده در این مطالعه، شاخص MDI با سه شاخص دیگر بالاترین ضرایب همبستگی را نشان داد. از سویی دیگر بالاترین ضریب همبستگی با دمای دهانی مربوط به این شاخص بوده (r=0/508، p-value <0/001) و بالاترین ضریب همبستگی با دمای پرده صماخ و دمای پوست را پس از شاخص WBGT بخود اختصاص داد. در کلیه موارد ضریب همبستگی بسیار بالایی بین شاخص ناراحتی اصلاح شده با شاخص های دیگر در ساعات مختلف روز حاصل شده است.نتیجه گیرینتایج این مطالعه نشان داد که شاخص MDI می تواند در عین ساده بودن، عدم نیاز به وسایل پیچیده اندازه گیری، داشتن ضریب همبستگی بالا با پارامترهای فیزیولوژیک، هزینه پایین و همچنین تفسیر آسان و ساده جایگزین مناسبی برای شاخص WBGT در گستره دمایی و رطوبتی مورد مطالعه باشد.کلید واژگان: استرس حرارتی, شاخص های مستقیم, شاخص ناراحتی اصلاح شده, پارامترهای فیزیولوژیکی, معادن روبازBackground And AimsRegarding development of several thermal indices and limitations of these indexes, in this research we were examined the applicability and validity of Modified discomfort index (MDI) in Outdoor occupational environments.MethodsThis cross-sectional study was done on 175 subjects in summer (2016) in 12 mines construction materials of Tehran Province. Environmental and Physiological parameters (oral temperature, tympanic temperature and skin temperature) were measured simultaneously at three periods; also Modified discomfort index (MDI) together with three other Direct Indices include Wet-bulb globe temperature (WBGT), Oxford index (WD) and Wet-bulb dry temperature (WBDT) were calculated. For survey of applicability and validity of Modified discomfort index, the correlation between this index and other Direct Indices at different times of day with Physiological parameters was determined through the Pearson correlation coefficient.ResultsThe results showed that MDI index had more correlation with environmental parameters (dry bulb temperature and relative humidity), also very high correlation coefficient with wet-bulb temperature and black-globe temperature. Among the thermal indices used in this study, MDI index had more correlation coefficient with three other indices. On the other hand; MDI had the highest correlation coefficient with oral temperature and the higher correlation with the tympanic and skin temperature after the WBGT index. In all cases, there was a very good correlation between MDI and other indicators at different times of day.ConclusionIt can be concluded that MDI, despite being simple, lack of need for sophisticated equipment to measure, having a high correlation with physiological parameters, low cost and easy interpretation can be used as substitute for the WBGT index in the range of temperature and humidity study.Keywords: Heat stress, Direct Indices, Modified discomfort index, Physiological parameters, Open-pit mines
-
مقدمهبعد از کنترل فنی مهندسی و مدیریتی صدا، آخرین راه کنترل صدا استفاده از گوشی حفاظتی می باشد که کارایی آن وابسته به استفاده تمام وقت از آن می باشد. با توجه به عدم وجود پرسش نامه استاندارد در زمینه افزایش مدت زمان استفاده کارگران از وسایل حفاظت شنوایی بر اساس الگوی رفتاری بزنف، پژوهش حاضر با هدف طراحی و روان سنجی این ابزار صورت گرفته است.مواد و روش هادر این مطالعه با بررسی متون، مقالات و پرسش نامه های مشابه اقدام به طراحی پرسش نامه اولیه گردید. روایی صوری و محتوای به روش لاوشه بر اساس کسب نظر پانل خبرگان انجام شد و هم چنین پایایی پرسش نامه توسط کارگران صنعت کاشی به روش ضریب آلفای کرونباخ انجام گرفت. کلیه تحلیل ها با استفاده از نرم افزار SPSS vol.19 انجام شد.
یافته های پژوهش: در روایی صوری و محتوای 49 آیتم شناسایی شد. به طوری که در ارزیابی محتوایی در سطح متخصصین، CVR آیتم هایی که بالاتر از 60/0 بود انتخاب شدند و CVIسوالات باقی مانده(79/0) به دست آمد. پایایی پرسش نامه آگاهی 82 درصد، نگرش 88 درصد، هنجارهای انتزاعی 83 درصد، عوامل قادرکننده 88 درصد، قصد رفتاری 96 درصد، عملکرد 89 درصد و پایایی کلی ابزار تحقیق با محاسبه آلفا کرونباخ برابر 88/0 در سطح خیلی خوب تایید شد.بحث و نتیجه گیرینتایج این مطالعه شواهد مناسبی در مورد روایی و پایایی ابزار سنجش سازه های مدل بزنف در افزایش مدت زمان استفاده از گوشی های محافظ شنوایی را فراهم نمود.کلید واژگان: مدل بزنف, روایی, پایایی پرسش نامه, وسایل حفاظت شنوایی, صنعت کاشیIntroductionAfter the engineering noise control and management control, the last way for controling noise is using the hearing protective devices, whose effectiveness depends on full-time use of it. Due to the lack of a standard questionnaire about increasing the duration of worker's usage of hearing protection devices based on BASNEF behavioral pattern, this study has been done to design and measures this tool psychometrically.Materials and MethodsThe initial questionnaire of this study is drawn out of the texts, similar articles, and questionnaires. Face Validity and Content validity are measured by Lavsheh method based on obtaining the view of experts panel and the reliability was done by cronbach's alpha coefficient by tile industry workers. All analyses were performed using 19 SPSS software.
Findings: face validity and content validity of 49 items were identified. In professional content evaluation, CVR of items up to 60% were selected and the CVI of the remaining questions became 0.79%. The reliability of each of below indexes was approved as follow: knowledge: 82%, attitude: 88%, abstract norms: 83%, enabling factors: 88%, behavioral intention: 96% function: 89% and the overall reliability of research tool were approved by measuring Cronbach's alpha as 88%.
Discussion & Conlusions: vThese results introduced good evidence about the validity and the reliability of measurement tools on BASNEF model in increasing duration of workers usage of hearing protection devices.Keywords: BASNEF model, Questionnaire validity reliability, Hearing protection devices -
امروزه کنترل آلودگی صوتی اهمیت زیادی دارد. آلودگی صوتی سبب آسیب رساندن به انسان و آرامش او می شود. یکی از روش های کنترل صدا استفاده از مواد جاذب صدا (بخصوص فوم های پلیمری) می باشد. در سال های اخیر استفاده از کامپوزیت های پلیمری به ویژه شبکه های پلیمری در هم نفوذ کرده (IPN) در ساخت مواد جاذب صدا مورد توجه قرار گرفته اند. کامپوزیت های IPN بطور گسترده ای به عنوان عامل میرائی صدا و ارتعاش به علت خواص ویسکوالاستیک بالا در محدوده دمای انتقال شیشه ای مورد استفاده قرار می گیرند. در این مطالعه، از طریق پلیمریزاسیون درجا با استفاده از نسبت های متفاوتی از پلی یورتان (PU) و پلی متیل متاکریلات (PMMA) فوم شبکه های پلیمری درهم نفوذ کرده PU/PMMA تهیه شدند.
اجزای سازنده IPN شامل پلی یورتان و پلی متیل متاکریلات بطور جداگانه جهت مقایسه خواص حرارتی، میرایی، مکانیکی و ضریب جذب صوت پلیمر سنتز شدند. ساختار شیمیایی ترکیبات توسط طیف سنجی FT-IR مورد بررسی قرار گرفت و خواص مکانیکی با استفاده از آزمایش کشش مطالعه شد. خواص میرائی و حرارتی نمونه ها به ترتیب با آزمون های دینامیکی مکانیکی انجام شد. اندازه گیری ضریب جذب صوت با استفاده از امپدانس تیوب دو میکروفنی در فرکانس 63 تا 6300 مطابق با استاندارد ISO 10534-2 انجام شد. متغیرهایی از قبیل مدول اتلاف و دمای انتقال شیشه ای (Tg) همچنین افزایش فواصل دمایی با میرایی موثر (Tanδ>0. 3) به عنوان شاخص جهت توانایی میرایی موثر استفاده شدند.
تشکیل موفولوژی نیمه سازگار از طریق گستردگی منحنی tan δ و مشاهده دو پیک مجزا در منحنی DMA در IPNها مشخص شد. نتایج آشکار کرد که با تشکیل ترکیب فوم IPN، دمای انتقال شیشه ای به سمت دماهای بالاتر جابجا شده و گستره دمایی میرایی (گستره دمایی با>0. 3 tan δ) افزایش پیدا می کند، در نتیجه خواص میرایی PU/PMMA IPN بهبود می یابد. همچنین نتایج ضریب جذب صوت نشان داد که به علت تشکیل فوم IPN، عملکرد ماده در یک فرکانس خاص به شکل راکتیو یا تشدید درآمده و با افزایش نسبت PMMA در IPN، فرکانس رزونانس به سمت فرکانس های پایین منتقل می شود. بنابراین با تغییر ترکیب مواد در سنتز شبکه های پلیمری درهم نفوذ کرده ، امکان انتخاب هدفمند از مواد میرا کننده صوت برای حل مشکلات خاص تکنولوژیکی وجود دارد.کلید واژگان: پلی یورتان, پلی متیل متاکریلات, شبکه های پلیمری نفوذ کرده(IPN), ضریب جذب صوتNowadays, Noise pollution control has great importance. Noise pollution causes harm to human’s body as well as distressing calmness. One way to control noise is the use of sound absorbing materials (especially polymer foams). In recent years, composite polymers especially interpenetrating polymer networks have received much attention because of the improved properties of polymers. Polymer composites with interpenetrated polymer network structure (IPN) are widely used as sound and vibration damping agents due to their high viscoelastic properties, within the glass transition temperature range. In this study, IPNs foams of polyurethane (PU) and poly(methyl methacrylate) (PMMA) were prepared by in situ polymerization using different ratios of PU/ PMMA (85:15, 75:25 and 65:35).
IPN components including polyurethane and polyethyl methacrylate were synthesized separately to compare thermal properties, attenuation, mechanical and sound absorption coefficient of polymer. The chemical structure of the compounds was investigated by FT-IR spectroscopy and mechanical properties were studied using Tensile testing machine.
Damping and thermal properties of the samples were performed using dynamic mechanical analysis (DMA) and thermo gravimetric (TGA) respectively. Measuring the absorption coefficient was performed using the Impedance Tube (SW60, BSWA) in the frequency range from 63 to 6300 Hz, according to ISO10534-2. As indicators of effective damping capability, viscoelastic parameters including loss factor (tan δ), glass transition temperature (Tg) and effective damping interval (tan δ > 0.3) were also determined.
The formation of a semi-compatible morphology was indicated by the broad tan δ curve and two distinct transition peaks observed in the DMA curves of IPNs. The results revealed that formation of IPNs foams compound due to transform of glass transition temperature to higher temperatures and temperature of damping was increased. Therefore, in the result of the PU / PMMA IPNs damping properties were improved. Results show that because of the formation of IPN, the sound absorbing capacity of prepared samples increased at a certain frequency, and the resonance frequency shifted to lower frequencies by increasing the PMMA content in IPN foams.
Therefore,it is possible to realize a purposeful selection of sound-damping materials for solving specific technological problems by varying the composition of the material.Keywords: IPN, Polyurethane, Sound Absorption Coefficient, Mechanical properties -
مقدمهمیدان مغناطیسی از دسته آلاینده هایی است که روز به روز جای خود را بیشتر در زندگی بشر باز می کند. در سیستم های مدرن حمل و نقل شهری موتور های دیزلی جای خود را به موتور های الکتریکی که با جریان های متناوب و مستقیم کار می کنند، داده اند که این امر منجر به مواجهه شغلی راهبران قطار ها با میدان مغناطیسی شده است. این مطالعه به بررسی مواجهه راهبران قطار های شهری تهران با میدان های مغناطیسی پایا و مقایسه آن با حدود مجاز مواجهه شغلی کشوری می پردازد.روش بررسیبه منظور سنجش مواجهه راهبران، از دو نوع قطار AC و DC داخل شهری و AC بین شهری از هر خط شامل خط 1، 4،2 و 5 نمونه های به طور تصادفی انتخاب شد و پس از ایستگاه بندی، میدان مغناطیسی پایا به وسیله دستگاه سه جهته HI-3550 و با توجه به استاندارد IEEE std C95.3.1 و مطالعات پیشین اندازه گیری شد. سپس مواجهه راهبران با حدود مجاز مواجهه شغلی ملی مقایسه شد. به منظور تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS 20 استفاده شد.نتایجحداکثر مواجهه تمام بدن راهبران در قطار های DC خط 2 (mT 52/0) بود، هرچند میانگین مواجهه راهبران قطار های AC (mT 095/0) نسبت به DC (mT 081/0) بالاتر بود. میانگین چگالی شار مغناطیسی پایا بین خطوط داخل شهری اختلاف معنا داری وجود نداشت. بالاترین میزان میانگین مواجهه وزنی زمانی مربوط به راهبران قطار های AC خط 1 (mT 06/0) بود.نتیجه گیریمواجهه راهبران قطار تا 10 برابر بالاتر از سطح زمینه (μT 60 تا 30) بود و این امر معنادار بودن مواجهه این گروه شغلی را با میدان مغناطیسی نشان می دهد، هرچند در هیچ کدام از وضعیت های ارزیابی، مواجهه تمام بدن راهبران از مواجهه شغلی (T 2/0 TWA= و مقدار سقف T 2) فراتر نرفته بود. البته این امر بدان معنا نیست که این سطح مواجهه ایمن و بی خطر است، چرا که مطالعات مختلف، مشکلات سلامتی را در مقادیر کمی از میدان مغناطیسی گزارش کرده اند.کلید واژگان: راهبران قطار, مواجهه شغلی, میدان مغناطیسی پایاIntroductionOne of the pollutants that is developing in human life day by day is Magnetic field. In modern urban transport systems, diesel motors have been replaced with electric motors, working with alternating and direct currents, and leading to occupational exposure of drivers with magnetic fields. This study aimed to determine the urban train's drivers exposure with static magnetic fields and compare it with national occupational exposure limits.MethodsIn order to measure the train's drivers exposured with static magnetic field, several samples were selected from urban AC and DC and AC intercity trains, in the 1,2,4, and 5 lines of Tehran, Iran. After determination of the sampling location, static magnetic field was measured by three axes magnetic field meter (HI-3550), according to the standard IEEE std C95.3.1 and previous studies. In order to analyze the data, SPSS software (ver. 20) was used.ResultsThe maximum exposure of drivers was in DC trains- line 2- (0.52 mT), meanwhile, average exposure of AC trains driver (0.095 mT) was higher than DC trains driver (0.081 mT). The average magnetic flux density between different lines has not have significant differences. The highest levels of time-weighted average exposure were related to line 1 AC train drivers (0.06 mT).ConclusionExposure of trains drivers was 10 time higher than background level, indicating a significant exposure in this job. However, in none of the assessment situation, the whole body exposure of trains drivers was not exceeded from National Occupational Exposure Level (TWA= 0.2 and ceiling= 2 T). Of course, it does not imply that this level of exposure is completely safe, because different studies have reported health problems even at lower values of the magnetic field.Keywords: Train drivers, Occupational exposure, Static magnetic field
-
مقدمهایجاد تنش گرمایی تحت تاثیر عوامل متعددی است که می توان به مجموعه ای از فاکتورها مانند عوامل فردی، محیطی و مدیریتی اشاره کرد. عوامل فردی سبب کاهش تحمل فرد نسبت به گرما شده و نقش مهمی در بروز ریسک بیماری های ناشی از استرس حرارتی ایفا می کند. هدف از انجام این مطالعه مروری، بررسی مهم ترین پارامترهای فردی تاثیر گذار بر استرس حرارتی و مطالعات صورت گرفته در این زمینه بود.روش کاردر این مطالعه مروری از پایگاه های اطلاعاتی Web of Science ،Scopus ،Pubmed ،Iran Medex ، Magiran ،Google Scholar و SID استفاده شد. کلید واژه های استرس حرارتی، عوامل فردی، مواجهه با گرما در بازه زمانی سال های 1995 تا 2015 مورد بررسی قرار گرفت. در نهایت 75 مقاله وارد این مطالعه شدند.یافته هادر سطح فردی، مواجهه با یک ریسک فاکتور ممکن است باعث کاهش تحمل گرما در فرد شود، در حالی که ترکیبی از چند ریسک فاکتور به طور سینرژیسم، احتمال بروز بیماری های ناشی از گرما را افزایش می دهد. ریسک فاکتور های فردی شامل سن، جنسیت، چاقی، عدم سازش و تطابق، خستگی، نژاد، سابقه بیماری های گرمایی و کم آبی بدن می باشند. علاوه بر این، برخی از بیماری ها (بیماری های قلبی عروقی، دیابت و یا بیماری های عفونی) و یا مصرف برخی از داروها و مواد مخدر یا الکل می تواند تحمل گرما را کاهش دهند.نتیجه گیریبا توجه به موارد اشاره شده و اهمیت پارامترهای فردی لازم است که در هنگام استخدام نیروی کار در محیط های گرم، توجه ویژه ای شود. پارامترهای فردی شود. هم چنین با توجه به عدم وجود آگاهی و دانش کافی شاغلین لازم است برنامه های آموزشی مناسب با هدف کاهش اثرات استرس حرارتی تهیه گردد.کلید واژگان: استرس حرارتی, ریسک فاکتورهای فردی, تحمل گرمایی, محیط های شغلیIntroductionHeat stress is caused by many factors such as individual factors, environmental factors, and management factors. Individual risk factors can decrease the heat tolerance, and play an important role in heat stress disorders incidence. The aim of this study was to review individual parameters influencing the thermal stress and review the preceding studies.
Material andMethodIn this review study sites such as Web of Science, Scopus, Pubmed, Iran Medex, Magiran, Google Scholar and SID databases were used for search. The keywords included heat stress, personal factors and heat exposure. The period of 1995 to 2015 was investigated, and finally 75 original articles were identified.ResultAt the individual level, exposure with a single risk factor may reduce the workers heat tolerance; while exposure with a combination of several risk factors probably synergistically increases the risk of heat-related disorders. Individual risk factors include age, gender, obesity, fatigue, race, and previous heat disorders and dehydration. In addition, some diseases (such as cardiovascular disease, diabetes and infectious diseases) or use of certain drugs or alcohol can reduce the heat tolerance.ConclusionIt is necessary to pay attention to the mentioned items when selecting workers in the hot environments. Also, due to the lack of awareness and knowledge of workers, it is necessary to provide appropriate training programs to reduce the effects of heat stress.Keywords: Heat Stress, Personal Risk Factors, Heat Tolerance, Workplace -
زمینه و هدفدر شهرهای بزرگ (کلان شهرها) مهم ترین عوامل ایجاد آلودگی صوتی سیستم حمل و نقل، کاربری های شهری از جمله صنایع سنگین، کارگاه ها و مشاغل صدا ساز می باشد. در شهر تهران وجود کارگاه های پراکنده صنعتی در سطح شهر نظیر نجاری، تراش کاری، صاف کاری و آهن گری در مجاورت مناطق مسکونی، آموزشی و بهداشتی - درمانی می تواند بر میزان آلودگی صدا تاثیر گذاشته و آن را افزایش دهد.روش بررسیبرای آگاهی از وضعیت فعالیت های صنایع و مشاغلی که به نحوی در فرآیند کارشان آلودگی صدا وجود داشته و آلودگی صدای محیط را در تهران افزایش می دهند، مطالعات و تحقیقات گسترده ای انجام پذیرفت و سپس فهرست کلیه مشاغل در اختیار قرار گرفت و کلیه فعالیت هایی که در محدوده ناحیه 3 منطقه 12 شهرداری تهران قراردارند شناسایی گردید . در گروه بندی آلودگی صوتی مشاغل و حرفه ها در منطقه 12 از نوع گروه A ، B می باشد. بر اساس بررسی های انجام شده مشاغل و صدا ساز تفکیک گردیده است که تعداد آن ها حدود 1845 باب می باشد. هم چنین بیش ترین تعداد واحدهای تولیدی کفش ، قالب سازی و نازک سازی و کم ترین تعداد واحدها مس گری می باشد.بحث و نتیجه گیریبا ارائه نمودار های SPL و Leq ، هم چنین تهیه نقشه های GIS میزان SPL و Leq ناشی از این کارگاه ها در منطقه که بیش ترین مقدار SPL در واحدهای حلبی سازی و مسگری و بیش ترین مقدار Leq در واحدهای خم اری و مسگری می باشد و در نهایت در واحد تراش کاری با وجود پایین بودن میزان SPL ، میزان بالای زمان تداوم و مساحت مورد استفاده نسبت به بقیه کارگاه ها از نظر تولید سرو صدا غالب تر بوده و بعد از آن کارگاه خم کاری با میزان بالای SPL و دامنه محیطی در درجه دوم قرار می گیرد و به همین ترتیب نسبت به بقیه کارگاه ها نیز می توان نتیجه گیری نمود.کلید واژگان: آلودگی صدا, مشاغل صدا ساز, GIS, SPL, LeqBackground And ObjectiveIn large cities (metropolitan areas) the most important causes of noise pollution are transport systems, urban land uses, including heavy industries, workshop and noisy jobs. The workshops scattered throughout Tehran, such as carpentry, turnery, smoothing and smithery, in the vicinity of residential areas, and educational-healthcare centers can increase and affect the noise pollution level.MethodTo determine the status of industries activities and occupations which are responsible for noise pollution and noise pollution increase in Tehran, an extensive study was carried out. Then the list of all the jobs and activities located within the boundaries of zone 3 of district 12 of Tehran were identified. Classification of noise polluting occupations in the study area was done in A, B groups. According to the results, the noise polluting jobs were identified to be about 1845 in number. The highest number of jobes was related to shoe manufacturing units, molding and casting and the lowest number was related to coppersmithing.ConclusionAfter presenting the SPL and Leq charts and also roviding the GIS maps the amounts SPL and Leq from the workshop in the study area were obtained. The maximum SPL belonged to thinsmithing and coppersmithing units and the maximum Leq belonged to bending units. The turnery workshps, in spite of having low SPL, were identified to be the noisiest units because of their high levels of activity duration and the area used. Considering the high SPL and the area used, bending workshop was ranked in the second place, and the rest of the workshops were ranked subsecuently.Keywords: Noise, sound making jobs, GIS, SPL, Leq
-
-
مقدمهصدا یکی از مهم ترین عوامل فیزیکی محیط کار است بطوری که سلامت جسم و روان افراد در معرض عوارض متعددی قراردارد. از این رو حذف یا کنترل آن در محیط های صنعتی پر سروصدا ضروری می باشد. دستگاه دیامپلس ساب به عنوان یکی از مهم ترین منابع تولید صوت در خط ساب صنایع تولید گرانیت می باشد. از این رو این مطالعه در نظر دارد با استفاده از روش محفظه سازی در شرکت گرانیت بهسرام کاشان بتواند صدای این دستگاه را کنترل و کاهش دهد.روش بررسیبا توجه به تولید صدای بالای دستگاه دیامپلس، در این مطالعه مداخله ای از روش محصورسازی با محفظه ای نیمه محصور استفاده شد. پس از اندازه گیری و آنالیز صدا، افت مورد نیاز تعیین شد. محفظه کاربردی به ابعاد m35/1×55/1×8/1بوده که از قسمت پشت دارای دریچه بازدید و از قسمت جلو دارای دریچه ای جهت دسترسی به کلیدهای کنترلی می باشد. محفظه پیشنهاد شده از جنس فولاد گالوانیزه و زنگ نزن به ضخامتmm 55/0 و چگالی kg/m2 6 با پوشش پشم شیشه با ضخامت 2 اینچ است.نتایجمیزان تراز صدا قبل از محفظه سازی 63/93 دسی بل و پس از محفظه سازی 91/86 دسی بل گردید. با توجه به مقادیر اندازه گیری شده قبل و بعد از نصب محفظه و محاسبات مربوطه مقدار متوسط کاهش صدا در فرکانس های مختلف 72/5 دسی بل بدست آمد.نتیجه گیریبا توجه به میزان صدای کاهش یافته پیشنهاد می گردد استفاده از روش های کنترل مهندسی (محفظه سازی) در صنایع مشابه می تواند میزان مواجهه افراد با صدای بالاتر از حد مجاز را کاهش دهد.کلید واژگان: سروصدا در صنعت, کنترل سروصدا, کنترل با روش محصور سازی, کاهش سروصداIntroductionNoise is one of the most important physical agents in the workplace which causes numerous effects on physical and mental health. Hence its elimination or control is necessary in noisy industrial workplaces. Saab dyamples device is one of the most important sources of noise in the sub line in granite industry. Thus, this study intended to reduce noise using enclosure method in Behsaram granite company.MethodsDue to the high level of noise produced by dyamples, in this study, the enclosure technique was used to encapsulate the noise area. After measurement and analysis, the required noise reduction was determined. A chamber with dimensions of 1.5×1.55×1.8 m3with an opening in front for observation and another opening in the back for access to control keys. The chamber was manufactured from galvanized stainless steel with 0.55 thickness and 6 kg/m2 density with a glass wool cover with 2 inches thickness.ResultsThe noise level before and after enclosure was 93.63 dB and 86.91 dB, respectively. According to the measured values before and after the installation of the chamber.ConclusionConsidering noise reduction, it is recommended that engineering controls (enclosure) in similar industries could reduce exposure of the workers to high level of noise.Keywords: Noise Reduction, Noise control, The methods of noise control enclosures
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.