به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

فهرست مطالب محمدرضا نگهدار صابر

  • هومن روانبخش*، مهدی پورهاشمی، بهنام حمزه، فرحناز رشیدی، یعقوب ایران منش، سید کاظم بردبار، حسن جهانبازی، پروین رامک، آزاد رستگار، مهرداد زرافشار، سجاد عالی محمودی سراب، یوسف عسکری، معصومه خانحسنی، علی محمدیان، ماشاالله محمدپور، محمدرضا نگهدار صابر، جلال هناره، علی نجفی فر، حبیب الله رحیمی
    سابقه و هدف

    تجدیدحیات، یک فرایند اساسی است که پویایی جنگل را هدایت می کند و در یک جنگل سالم و طبیعی، با الگوی مکانی و زمانی خاص به طور دائم اتفاق می افتد. تجدیدحیات طبیعی، یکی از چالش های مهم در جنگل های زاگرس است. پژوهش پیش رو با هدف بررسی و تحلیل وضعیت موجود تجدیدحیات درختی و درختچه ای در قطعه نمونه های پایش جنگل های زاگرس انجام شد. این پژوهش ضمن بررسی ترکیب گونه ای، منشا، منحنی های توزیع و سلامت تجدیدحیات، به ارزیابی ارتباط متقابل تجدیدحیات و گونه های پرستار می پردازد. پژوهش پیش رو به عنوان یک مبنای مطالعاتی بلندمدت می تواند روند تغییرات زمانی تجدیدحیات و ویژگی های آن را در پهنه جنگل های زاگرس مشخص می کند.

    مواد و روش ها

    رویشگاه های مورد مطالعه، 30 قطعه نمونه دائمی پایش هستند که در امتداد رشته کوه زاگرس از آذربایجان غربی تا فارس استقرار یافته اند. درمجموع، 120 قطعه نمونه 100 مترمربعی در رویشگاه های مذکور برای مطالعه تجدیدحیات پیاده و بررسی شدند. قطعه نمونه ها در جنگل های شاخص هر استان مستقر شدند و 10 قطعه نمونه از آن ها نیز در مناطق حفاظت شده یا قرق بودند. متغیرهای مورد بررسی شامل تراکم تجدیدحیات برحسب گونه، منشا و نوع تجدیدحیات، گونه پرستار، ارتفاع زادآوری، وضعیت جوانه انتهایی و وضعیت سلامت بودند. معیار تفکیک تجدیدحیات، ارتفاع 5/0 متر در نظر گرفته شد. برای مقایسه داده های پارامتری در دو گروه از آزمون t و برای داده های رتبه ای از آزمون های کروسکال والیس و من ویتنی یو استفاده شد.

    نتایج

    در پهنه مورد بررسی، تجدیدحیات 20 گونه درختی و درختچه ای جنگلی ثبت شد و تراکم تجدیدحیات 366 پایه در هکتار به دست آمد، اما تجدیدحیات به طور همگن در همه سطح مورد مطالعه پراکنش نداشت. به طوری که 37 درصد قطعه نمونه ها فاقد تجدیدحیات بودند. نمودار توزیع فراوانی در طبقه های ارتفاعی گونه های مختلف بلوط (Quercus spp.) و زالزالک (Crataegus spp.) نشان داد که تعداد نونهال هایی با ارتفاع کمتر از پنج سانتی متر کاهش داشته است. از مجموع تجدیدحیات ثبت شده، 5/72 درصد دانه زاد و 25 درصد شاخه زاد بودند. درمجموع، 66 درصد تجدیدحیات وابسته به پرستار بود که درختان بلوط، زالزالک و سنگ و عارضه های طبیعی به ترتیب بیشترین نقش را به عنوان پرستار داشتند. سنگ و صخره، نقش مهم تری برای تجدیدحیات دانه زاد داشتند. راناس (Cerasus microcarpa (C.A.Mey.) Boiss.)، دارمازو (Q. infectoria Oliv.) و وی ول (Q. libani Oliv.)، بیشترین وابستگی را به پرستار و گونه های گلابی وحشی (Pyrus spp.)، دافنه (Daphne mucronata Royle) و زالزالک، کمترین وابستگی را به پرستار داشتند. پایه های تحت حمایت پرستار به طور معنی داری شاداب تر از پایه های بدون پرستار بودند. همچنین، تجدیدحیات در پناه سنگ و صخره، شادابی بیشتری از تجدیدحیات در پناه درختان داشت، اما این اختلاف معنی دار نبود. پلاخور (Lonicera nummulariifolia Jaub. & Spach)، ون (Fraxinus angustifolia Vahl) و کیکم (Acer monspessulanum L.)، نامطلوب ترین وضعیت را ازنظر تجدیدحیات داشتند. این گونه ها به رغم وجود پایه های مادری، فاقد تجدیدحیات (پلاخور و ون) یا دارای تجدیدحیات بسیار کم (کیکم) بودند. تعداد تجدیدحیات در واحد سطح در قطعه نمونه های تحت حفاظت (قرق) بیشتر از رویشگاه های غیرقرق به دست آمد، اما این تفاوت معنی دار نبود. بااین حال، تجدیدحیات در رویشگاه های تحت حفاظت به طور معنی داری شاداب تر بود.

    نتیجه گیری کلی: 

    نتایج نشان داد که تجدیدحیات در جنگل های زاگرس در وضعیت طبیعی و مطلوب خود نیست، اما در صورت وجود شرایط مکانی و زمانی مناسب، تجدیدحیات رخ می دهد و مستقر می شود. اگرچه در شرایط تخریب توده و چرای بی رویه دام، تجدیدحیات با پناه بردن به سنگ و صخره یا درختچه های خاردار برای تجدید نسل و استمرار توده تلاش می کند، اما حفاظت از توده با نگهداری تاج پوشش درختی (بلوط، زالزالک و گونه های دیگر) و ساختار طبیعی، بهترین شرایط را برای استقرار و بقای تجدیدحیات فراهم و پایداری توده را تضمین می کند.

    کلید واژگان: احیای جنگل, بلوط, پویایی جنگل, زادآوری, نونهال}
    H. Ravanbakhsh *, M. Pourhashemi, B. Hamzeh Ee, F. Rashidi, Y. Iranmanesh, K. Bordbar, H. Jahanbazy, P. Ramak, A. Rastegar, M. Zarafshar, S. Alimahmoodi Sarab, Y. Askari, M. Khanhasani, A. Mohammadian, M. Mohammadpour, M. Negahdarsaber, J. Henareh, Ali Najafifar, H. Rahimi
    Background and objectives

    Reproduction (regeneration) is a fundamental process that drives the dynamics of a forest, occurring continuously in a healthy and natural forest with a specific spatial and temporal pattern. Natural regeneration poses significant challenges in Zagros forests, Iran. This research was undertaken to examine and analyze the current state of reproduction of tree and shrub species in the monitoring sample plots of Zagros forests. This study, while scrutinizing the species composition, origin, distribution curves, and health of seedlings and saplings, explores the interrelationship between reproduction and nurse species. It will serve as the foundation for long-term studies that determine the temporal changes in reproduction and its characteristics in the Zagros forests.

    Methodology

    This research was conducted in the permanent monitoring plots of Zagros, spanning from West Azerbaijan to Fars province. A total of 120 sample plots of 100 square meters were studied within these plots. Each province had 30 studied sites in the typical forests, with 10 of them located in the protected forests. The variables studied included reproduction density by species, origin and type of reproduction, nurse species, height of seedling, terminal bud, and health status of reproduction. A height of 0.5 meters was set as the criterion to distinguish reproduction. The t-test was used to compare parametric data in two groups, while the Kruskal Wallis and Mann-Whitney U tests were employed for non-parametric data.

    Results

    In the studied area, the reproduction of 20 forest tree and shrub species was recorded, and the density of seedlings and saplings was calculated to be 366 plants per hectare. However, the reproduction was not uniformly distributed, with 37% of the sample plots lacking reproduction. The abundance distribution diagram in the height classes revealed a decrease in the number of oak (Quercus spp.) and hawthorn (Crataegus spp.) reproduction with a height of less than 5 cm. Of the total number of recorded reproduction, 72.5% originated from seeds and 25% were shoots. Overall, 66% of reproduction was dependent on nurses, with oak, hawthorn, stone, and rock playing the greatest roles as nurses. Stones and rocks played a more significant role in the revival of seedlings. Cerasus microcarpa (C.A.Mey.) Boiss., Q. infectoria Oliv., and Q. libani Oliv. had the highest dependence on the nurse, while Pyrus spp., Daphne mucronata Royle, and Crataegus spp. had the least dependence on nurse species. Reproduction sheltered by nurses was significantly healthier than those without nurses. Also, reproduction sheltered by stones and rocks had a higher health rate than reproduction sheltered by trees, although this difference was not significant. Lonicera nummulariifolia Jaub. & Spach, Fraxinus angustifolia Vahl, and Acer monspessulanum L. had the worst condition in terms of reproduction. Despite the presence of mature trees, they had no reproduction (L. nummulariifolia and F. angustifolia) or had very low reproduction (A. monspessulanum). The results showed that the number of reproduction in protected sites was higher than non-protected sites. Although this difference was not significant, the reproduction in the protected sites was significantly healthier.

    Conclusion

    The results indicated that the reproduction in the Zagros forests is not in a normal situation. However, given suitable spatial and temporal conditions, reproduction occurs and establishes. Although in conditions of disturbance and overgrazing, reproduction attempts to survive by taking shelter near stones, pits, or under thorny shrubs, the conservation of the forest stand by maintaining the tree canopy (oak, hawthorn, and other species) and the forest’s natural structure provides the best conditions for the establishment and survival of reproduction, thereby ensuring the sustainability of the ecosystem.

    Keywords: Forest Dynamic, Forest Restoration, Oak, Regeneration, Seedl}
  • سید کاظم بردبار*، مهدی پورهاشمی، جلال هناره، فرحناز رشیدی، بهروز فانی، حبیب اله رحیمی، معصومه خانحسنی، علی نجفی فر، منوچهر طهماسبی، داریوش مهدی فر، رضا کرمیان، حسن جهانبازی، یعقوب ایرانمنش، یوسف عسکری، محمدرضا نگهدارصابر، مهرداد زرافشار
    سنجش و پایش ویژگی های ساختاری توده های جنگلی برای بررسی روند تحولات توده، برنامه ریزی دخالت های جنگل شناسی مانند عملیات پرورشی و برنامه ریزی عملیات احیایی الزامی است. این پژوهش در چارچوب طرح جامع سنجش و پایش جنگل های زاگرس که با روش پایش مکان محور طراحی شده است، به ارزیابی ساختار یک توده های جنگلی در ناحیه رویشی زاگرس تعداد 34 قطعه نمونه یک هکتاری. در هریک از مکانها، یک قطعه نمونه یک هکتاری مربعی شکل به صورت تصادفی پیاده شد. نتایج نشان داد که تعداد کل گونه های درختی و درختچه ای از حداقل 1تا حداکثر6 گونه و از نظر تعداد در هکتار از حداقل 18تا حداکثر 924 اصله می باشد از نظر مبد ا گونه های درختی بیشرین تعداد پایه های شاخه زاد 826 و در بیشتر سایتها پایه های شاخه زاد غالب می باشند قطر متوسط جستهای درختان شاخه زاد از حداقل 3 تا 69 سانتی متر و ارتفاع درختان از 3 تا 8/10 متر می باشد. همچنین نتایج این تحقیق نشان داد که ارزش شاخص زاویه یکنواخت برابر در قطعات نمونه مختلف بین 469/0تا و86/0 بوده که نشان می دهد پراکنش در همه توده ها کپه ای است. همچنین نتیجه ارزش شاخص ترکیبی قطعات مورد بررسی به ترتیب برابر 2/0 و 5/0 است که نشان می دهد اکثر توده ها در وضعیت ضعیف تا متوسطی از نظر پایداری قرار دارند. پایش روند تغییرات ویژگی های ساختاری توده های مورد مطالعه در قطعات نمونه دایم با تکرار برداشت ها در فازهای آینده منجر به کسب اطلاعات سودمندی در مورد توده های جنگلی زاگرس خواهد شد.
    کلید واژگان: ساختار, بلوط, زاگرس, پراکنش قطری, تراکم}
    Seyed Kazem Bordbar *, Mehdi Poorhashemi, Jalal Henareh, Farahnaz Rashidi, Behrouz Fani, Habibollah Rahimi, Masoumeh Khanhasani, Ali Najafifar, Manouchehr Tahmasebi, Daryoush Mehdifar, Reza Karamian, Hassan Jahanbazy, Yaaghoob Iranmanesh, Yousof Askari, Siamak Negahdarsaber, Mehrdad Zarafshar
    Measurement and monitoring of structural characteristics of forest stands are essential for studying the dynamics of vegetation, as well as planning forestry interventions such as silvicultural operations and restoration activities. This research, conducted within the framework of the comprehensive Zagros Forest Monitoring and Assessment Program, aimed to evaluate the structure of forest stands in the growth area of Zagros, using a total of 34 one-hectare sample plots designed through a location-based monitoring approach. In each location, a randomly selected square-shaped one-hectare sample plot was established. The results demonstrated that the total number of tree and shrub species ranged from a minimum of 1 to a maximum of 6 species, with a density ranging from 18 to 924 stems ha-1. Regarding the tree species composition, the maximum number of branch base stems was 826, and branch base stems were dominant in most sites. The average diameter of branch shoots ranged from 3 to 69 cm, while tree heights ranged from 3 to 10.8 m. Furthermore, the study revealed that the uniform angle index value ranged from 0.469 to 0.086 across different sample plots, indicating a scattered pattern in all stands. The composite index value ranged from 0.2 to 0.5, suggesting that most stands are in a fair to moderate condition in terms of stability. Monitoring the temporal changes in structural characteristics of the studied stands through repeated measurements in the future phases will provide valuable insights into Zagros Forest stands.
    Keywords: Density, Diagonal Distribution, Oak, Structure, Zagros}
  • مهدی پاک نظر*، محمدرضا نگهدار صابر، امیرمسعود سامانی مجد، مهرداد زر افشار

    آتش سوزی تاثیرات بسیار مهمی بر خصوصیات خاک و پوشش گیاهی یک منطقه دارد. هدف از انجام این پژوهش مطالعه تاثیر آتش سوزی روی برخی از ویژگی های فیزیکی (وزن مخصوص و میزان رطوبت خاک) و شیمیایی (هدایت الکتریکی، اسیدیته، مقدار کربن آلی، مقدار مواد آلی، عناصر نیتروژن، پتاسیم و فسفر) خاک جنگل بنه-بادام در منطقه چنارمیشوان سیاخ دارنگون در استان فارس می باشد. برای این منظور یک عرصه جنگلی در منطقه چنارمیشوان که در سال 1400 طعمه حریق قرارگرفته بود انتخاب شد. نمونه برداری از این منطقه و منطقه آتش سوزی نشده در عمق 0-20 سانتی متر انجام شد. ویژگی های فیزیکی و شیمیایی خاک در هر دو منطقه اندازه گیری شد. نتایج نشان داد که اختلاف معنی داری بین دو منطقه موردبررسی ازنظر میزان رطوبت خاک وجود نداشت. به علاوه وزن مخصوص خاک نیز تحت تاثیر آتش سوزی قرار نگرفت زیرا این پارامتر بین دو منطقه موردبررسی فاقد اختلاف معنی دار بود. از طرف دیگر، هدایت الکتریکی خاک در منطقه آتش سوزی شده به طور معنی داری بسیار بیشتر از منطقه شاهد بود. بین اسیدیته خاک در دو منطقه آتش سوزی شده و نشده اختلاف معنی داری وجود داشت. مقدار این پارامتر در منطقه آتش سوزی شده برابر با 085/0 ± 08/8 بود که بیشتر از مقدار به دست آمده در منطقه بدون آتش سوزی (067/0 ± 85/7) بود. نتایج این تحقیق همچنین نشان داد که آتش سوزی توانست مقدار مواد آلی و کربن آلی خاک را به طور معنی داری افزایش دهد. علاوه بر این موارد، مقدار هر سه عنصر نیتروژن، فسفر و پتاسیم در توده آتش سوزی شده به طور معنی داری بیشتر از توده شاهد بود. بر اساس نتایج این مطالعه می توان نتیجه گیری کرد که آتش سوزی می تواند باعث افزایش حاصلخیزی خاک سطحی در کوتاه مدت شود. نتایج حاصل از این تحقیق می تواند در بخش های متفاوتی مانند اداره های منابع طبیعی و محیط زیست باهدف توجه به اکوسیستم موجود در این منطقه و حفظ ساختمان و ویژگی های مطلوب خاک منطقه مورداستفاده قرار گیرد.

    کلید واژگان: آتش سوزی, هدایت الکتریکی, کربن آلی, عناصر غذایی, جرم مخصوص ظاهری}
    Mehdi Paknazar *, Mohammadreza Negahdar Saber, Amir Masoud Samani Majd, Mehrdad Zarafshar

    Fire has significant effects on soil structure and vegetation. This research aimed to study the effects of fire on some physical (specific gravity and soil moisture) and chemical (electrical conductivity, acidity, amount of organic carbon, amount of organic matter, and elements of nitrogen, potassium, and phosphorus) forest soil of Chenarmishvan, Siakhdarengoon region, Fars province, Iran. For this purpose, a forest area was selected in Chenarmishvan, which had been set on fire in 1400. Meanwhile, the control (non-fire) was sampled similarly. Sampling was done at a depth of 0-20 cm. Physical and chemical properties of soil were measured in both areas (burned and control) and were compared with an independent t-test at P< 0.05. The results showed that there was no significant difference between the two studied areas in terms of soil moisture. In addition, the specific gravity of the soil was not affected by the fire since this parameter showed no significant difference between the two investigated areas. The electrical conductivity of the soil in the burned area was significantly higher than that of the control. There was a significant difference the acidity of the soil between the two areas. The value of this parameter in the burned area was 8.08 ± 0.085, which was higher than the value obtained in the non-fired area (7.85 ± 0.067). Our results also showed that fire could significantly increase the amount of organic matter and organic carbon in the soil. Furthermore, the amount of the nitrogen, phosphorus, and potassium in the burned area was significantly higher than the control. Based on our results, it can be concluded that burning can increase soil fertility in the short term. The findings of this study can be applied to many departments, such as those in charge of the environment and natural resources, with the goal of protecting the soil's beneficial properties and sustaining the region's ecosystem.

    Keywords: fire, Electrical conductivity, organic carbon, Food Elements, Apparent Specific Gravity}
  • یعقوب ایرانمنش*، مهدی پورهاشمی، حسن جهانبازی، سید کاظم بردبار، یوسف عسکری، جلال هناره، علی نجفی فر، احمد حسینی، مازیار حیدری، بهروز فانی، آرش دریک، فرهاد جهان پور، مهرداد زرافشار، محمدرضا نگهدار صابر، هوشمند صفری، یحیی پرویزی، فاطمه درگاهیان، ابوالفضل جعفری، سجاد عالی محمودی سراب، صابر قاسمپور

    تغییر اقلیم و گرمایش جهانی ازجمله موضوعاتی است که به یک تهدید جدی برای حیات بشری تبدیل شده است. افزایش دمای سطح کره زمین به دلیل افزایش میزان گازهای گلخانه ای، وقوع پدیده های نادر اقلیمی و بر هم خوردن تعادل بوم شناختی، تغییر الگوی باد و بارش، وقوع سیل، طوفان، آلودگی هوا و اثرات آن بر اجزای زنده و غیرزنده اکوسیستم ها نمونه هایی از اثرات تغییر اقلیم است. پوشش گیاهی، خاک و اقیانوس ها مهم ترین مخازن کربن در جهان محسوب می شوند. جنگل ها به دلیل ذخیره کربن در خاک، زی توده و لاش ریزه، به عنوان اندوختگاه های مهم کربن شناخته می شوند (Shannon et al., 2022). تخمین زده می شود 861 گیگاتن کربن در جنگل های جهان ذخیره شده است که 119 گیگاتن آن، متعلق به جنگل های معتدله است (Pan et al., 2011).اکوسیستم های جنگلی، نقش کلیدی در چرخه جهانی کربن دارند و ازنظر اندوخته کربن بسیار مورد توجه هستند (Zhao et al. 2019). بنابراین، داشتن اطلاعات مشخص و قابل اعتماد از اندوخته کربن رویشگاه های جنگلی و پایش آن، یکی از مهم ترین فاکتورها برای طراحی و تکمیل برنامه های مدیریت پایدار منابع جنگلی خواهد بود. به عبارت دیگر، به دلیل اینکه ترسیب کربن ناشی از رویش گونه های جنگلی، روشی مقرون به صرفه در کاهش غلظت گازهای گلخانه ای است، ارزیابی و پایش کمی ذخیره کربن کره زمین توسط کشورهای مختلف از مهم ترین برنامه هایی است که در پروتکل کیوتو بر آن تاکید شده است. بنابراین، با توجه به اهمیت و حساسیت موضوع تغییر اقلیم و گرمایش جهانی و نقش منحصر به فرد اکوسیستم های جنگلی در کنترل این معضل جهانی، ارزیابی اندوخته کربن اکوسیستم های جنگلی ضروری است، به طوری که می تواند به عنوان یک راهکار مدیریتی در حفاظت، احیا و توسعه این ذخایر ارزشمند طبیعی مورد توجه قرار گیرد و سیر قهقرایی و تخریب جنگل را مهار کند.

    Yaghoob Iranmanesh *, Mehdi Pourhashemi, Hasan Jahanbazi, Kazem Bordbar, Ypusef Askari, Jalal Henareh Khalyani, Ali Najafifar, Ahmad Hosseini, Mazyar Heidari, Behrouz Fani, Arash Derik, Farhad Jahan Pour, Mehrdad Zar Afshar, Mohammad Reza Negahdar Saber, Hooshmand Safari, Yahya Parvizi, Fateme Dargahian, Abolfazl Jaafari, Sajjad Ali Mahmoodi Sarab, Saber Ghasempour
  • حسن جهانبازی، مهدی پورهاشمی، یعقوب ایرانمنش، معصومه خان حسنی، مازیار حیدری، حبیب الله رحیمی، مهرداد زرافشار، یوسف عسگری، رضا کرمیان، محمدرضا نگهدار صابر، داریوش مهدی فر، جلال هناره، فرحناز رشیدی

    زوال بلوط، برای اولین بار در سال 1739 در آلمان و پس از آن در سال 1877 در کشور مجارستان گزارش شد. در ادامه، گزارشی از این پدیده به طور مکرر اعلام نشد تا اینکه در اواخر قرن بیستم، دوباره گزارش هایی درخصوص وقوع این پدیده اعلام شد. به نظر می رسد، «زوال بلوط/Oak decline» یک پدیده جهانی است، به طوری که علاوه بر مناطق مختلف اروپا، از آمریکا و ژاپن نیز گزارش شده است. پدیده زوال بلوط به طور گسترده به عنوان یک پدیده پیچیده ناشی از عوامل مختلف شناخته شده است که به طور آهسته در سال های متمادی اتفاق می افتد و ممکن است منجر به مرگ در خت نیز بشود (Gentilesca et al., 2017).در ایران و در اواخر دهه 80 و اوایل دهه 90، از استان های مختلف زاگرس نظیر ایلام، فارس، چهارمحال و بختیاری، لرستان، کهگیلویه و بویراحمد، کرمانشاه و حتی خوزستان گزارش هایی مبنی بر زوال گونه های جنگلی ازجمله بلوط ارایه شد. بر همین اساس، بیشتر پژوهش های انجام شده توسط مراکز علمی و پژوهشی، بر علل زوال بلوط متمرکز شد. از دلایل مهم اعلام شده می توان به فشار بیش از حد بر عرصه های جنگلی، ریزگردها (جهانبازی گوجانی و همکاران.، 1397)، تغییر اقلیم و خشک سالی (عطارد و همکاران.، 1394)، آفات و بیماری ها (کرمیان و میرزایی، 1399)، کاهش مواد مغذی در خاک و کمبود جذب مواد غذایی در درختان (جهانبازی گوجانی و همکاران، 1399)، جهت جغرافیایی و موقعیت زمین (گودرزی و همکاران.، 1395) و عمق کم خاک و شیب زیاد زمین (مهدوی و همکاران.، 1394) اشاره کرد. در این ارتباط، گزارش شد، زوال در اثر در معرض قرار گرفتن درختان تحت شرایط خاص طولانی نظیر رقابت زیاد، قرارگیری روی خاک های کم عمق و صخره ای و بالای یال، استقرار در مناطق با شیب زیاد، عوامل تشدیدکننده اقلیمی در طولانی مدت و عوامل ثانویه نظیر حشرات و بیماری ها، اتفاق می افتد (Manion, 1991). با این حال، یافته های اخیر نشان می دهد، تنش خشک سالی طولانی مدت و حاد بیشتر به عنوان عامل اصلی زوال بلوط اعلام شده است، این وضعیت معمولا به شرایط و سنگ مادری خاک که ریشه در آن مهار شده است، دسترسی به منابع آب زیرزمینی (Costa et al., 2010)، افق سطحی خاک با حاصلخیزی کم که منجر به کاهش تغذیه درختان می شود (Demchik & Sharpe, 2000) یا ظرفیت پایین آب محبوس شده در خاک (Allen et al., 2010) بستگی دارد.

    Hasan Jahanbazi, Mehdi Pourhashemi, Yaghoub Iranmanesh, Maesomeh Khanhasani, Maziar Heidari, Habibollah Rahimi, Mehrdad Zarafshar, Yusef Asgari, Reza Karamian, Mohammad Reza Negahdar Saber, Dariush Mehdifar, Jalal Henare Khaliani, Farahnaz Rasahidi
  • مهرداد زرافشار*، محمد متینی زاده، محمدرضا نگهدار صابر، مهدی پورهاشمی، سید کاظم بردبار، محمدرضا ضیائیان

    امروزه خشکیدگی درختان بلوط در جنگل های زاگرس به یک بحران جدی تبدیل شده است. به منظور ارایه راهکارهای علمی و عملی برای کنترل این بحران باید پژوهش های متمرکز انجام شوند. هدف از پژوهش پیش رو، بررسی شرایط کیفی خاک و عناصر غذایی برگ در توده های متاثر از زوال و مقایسه آن ها با توده های سالم در منطقه کوهمره سرخی در شیراز است. پس از جمع آوری نمونه های خاک از زیر تاج درختان سالم و خشکیده بلوط ایرانی (.Quercus brantii Lindl)، ویژگی های آن ها شامل رطوبت، pH، هدایت الکتریکی، کربن آلی، نیتروژن، فسفر، پتاسیم، گچ، کربنات کلسیم و کلسیم و منیزیم محلول اندازه گیری شد. از هر درخت مورد مطالعه نیز نمونه های برگ جمع آوری شد و غلظت نیتروژن، فسفر و پتاسیم آن ها اندازه گیری شد. نتایج نشان داد که نمونه های خاک در توده های سالم و متاثر از زوال ازنظر رطوبت خاک، هدایت الکتریکی، گچ، آهک، فسفر، پتاسیم، کلسیم و منیزیم با یکدیگر اختلاف معنی داری داشتند. گچ و آهک کمتری در خاک توده های سالم مشاهده شد، اما مقدار رطوبت، هدایت الکتریکی، فسفر، پتاسیم، کلسیم و منیزیم در این توده ها، بیشتر از توده های متاثر از زوال بود. تجزیه و تحلیل عناصر برگ درختان نشان داد که درختان خشکیده ازنظر فسفر، فقیر بودند، درحالی که مقدار نیتروژن و پتاسیم آن ها نسبت به درختان سالم، اختلاف معنی داری نداشت. به نظر می رسد که کمبود عناصر غذایی مانند فسفر، پتاسیم، کلسیم و منیزیم در خاک درختان خشکیده و فقر فسفر در برگ آن ها، نقش مهم و کلیدی در زوال بلوط داشته باشند، چراکه بیشترین تغییرات مربوط به این عناصر بود.

    کلید واژگان: آهک, جنگل های زاگرس, زوال بلوط, فسفر, فقر عناصر غذایی, گچ}
    M. Zarafshar *, M. Matinizadeh, M.R. Negahdarsaber, M. Pourhashemi, S.K. Bordbar, M.R. Ziaeian

    Nowadays, the oak decline phenom in the Zagros region of Iran has converted into a serious crisis that needs more attention and research to provide forest managers with solutions. The aim of the study was to understand the soil quality and leaf nutrients of declined oak stands (Quercus btantii) in the Kohmareh Sorkhi region. To do so, soil samples were taken from the under of the healthy and declined trees’ crowns and then soil characteristics including moisture content, pH, electrical conductivity (EC), organic carbon, nitrogen, phosphorus, potassium, gypsum, calcium carbonate, calcium, and magnesium contents were measured and compared. Morover, NPK content was measured on taken leaves from each trees. The results indicated that soil moisture, EC, gypsum, lime, P, K, Ca, and Mg contents had significant differences. Although gypsum and lime contents were higher in the declined stands compared to the healthy ones, moisture content, EC, P, K, total Ca, and Mg content were higher in the healthy stands. The leaf nutrient statistical analysis demonstrated that the dieback individuals suffer phosphorus shortage, but N and K content were the same as the healthy ones. Given that some shortages were observed in the nutrient elements such as P, K, Ca, and Mg in soils under the crown of declined trees and P in their leaves, it seems that the nutrient shortage has an important role in the oak decline since the greatest shifts were recorded for which.

    Keywords: Gypsum, Lime, nutrient shortage, oak decline, Phosphorus, Zagros forests}
  • مهرداد زرافشار*، یعقوب ایران منش، مهدی پورهاشمی، سید کاظم بردبار، محمدرضا نگهدار صابر، محمدجواد روستا، کوکب عنایتی، علیرضا عباسی

    خاک اکوسیستم های جنگلی منبع عظیمی برای ذخیره کربن اتمسفر بوده که در صورت مدیریت صحیح سهم آن در مقابله با گرمایش زمین فزونی خواهد گرفت. در این پژوهش، سهم اندوخته کربن در خاک و لاش ریزه در دو توده قرق شده 50 ساله (کمتر دخالت شده) و قرق نشده (دخالت شده) گلابی وحشی مقایسه شد. همچنین، ویژگی های خاک شامل درصد رطوبت، چگالی ظاهری، کربن آلی، نیتروژن کل، فسفر و درنهایت تنفس میکروبی خاک نیز بررسی شد. در هر توده، نمونه های خاک در 5 و نمونه های لاش ریزه در 10 تکرار برداشت و خصوصیات آن ها با استفاده از آزمون T غیرجفتی تجزیه و تحلیل شدند. نتایج به طور واضح نشان داد که ذخیره کربن خاک و کربن آلی لاش ریزه چوبی در توده کمتر دخالت شده به دلیل تراکم بیشتر پوشش درختی بیش از دو برابر توده دخالت شده بود. با این وجود، کربن آلی لاش ریزه بین دو توده یکسان بود. مقدار فسفر و نیتروژن خاک در توده کمتر دخالت شده به ترتیب 6 و 2 برابر بیشتر از توده دخالت شده بود. نه تنها درصد رطوبت خاک در توده کمتر دخالت شده (36 درصد) بیشتر از توده دخالت شده (21 درصد) بود، بلکه مقدار تنفس میکروبی خاک در توده کمتر دخالت شده حدود 31 درصد بیشتر از توده دخالت شده بود. در نهایت می توان گفت اعمال مدیریت قرق در توده های جنگلی گلابی وحشی نه تنها سبب افزایش اندوخته کربن خاک تا بیش از دو برابر شده، بلکه حاصل خیزی آن را بهبود داده که این یافته اهمیت مدیریت قرق توده های جنگلی زاگرس در راستای حفظ عملکردهای خاک را گوشزد می کند.

    کلید واژگان: تنفس میکروبی, ذخیره کربن, عملکرد جنگل, قرق}
    Mehrdad Zarafshar *, Yaghoub Iranmanesh, Mehdi Pourhashemi, Sayed Kazem Bordbar, Mohammadreza Negahdarsaber, MohammadJavad Rousta, Kokab Enayati, Alireza Abbasi

    Soil in forest ecosystems is a giant source for storage of atmospheric carbon that would increase its contribution against climate warming under proper management. In the current research, soil and litter contribution in carbon sequestration were compared between a 50 years old enclosure (less degraded) and un- enclosure (degraded) wild pear stands. Besides, some soil characteristics including soil moisture, bulk density, organic carbon, total nitrogen, phosphorus, and soil microbial respiration were studied. In each stand, 5 soil samples and 10 litter samples were collected from each plot and the characteristics were compared with T-student independent analysis. The results clearly indicated that soil carbon storage and carbon storage in coarse litter due to greater tree covers in enclosure field were two times higher than un- enclos6ure. Meanwhile, carbon storage in fine litter was same in the both stands. Phousphurus content and total nitrogen in soil of enclosure field were 6 and 2 times higher than un- inclosure, respectively. Moisture content Not only was higher in less degraded field (36%) in comparison with degraded one (21%) but also soil microbial respiration in less degraded field was higher around 31% when compared with degraded field. Finally, it can be proposed that enclosure management not only can improve soil carbon storage more than two times but also can increase soil fertility. This finding highlights the importance of enclosure management in Zagros region for maintaining of soil functions.

    Keywords: enclosure, Carbon storage, Soil respiration, Forest function}
  • محمدرضا نگهدارصابر*، شهره دیداری، مجتبی پاکپرور، علیرضا عباسی

    بلوط ایرانی، طی سال های اخیر، تحت تاثیر پدیده زوال بلوط قرار گرفته و این پدیده موجب ازدست رفتن بخش های وسیعی از جنگل های بلوط در عرصه های زاگرس شده است. به دلیل پوشش زمانی مناسب و وضوح زمینی مطلوب تصاویر جدید ماهواره ای، کاربرد آنها در تشخیص این پدیده امیدبخش به نظر می رسد. در این تحقیق، قابلیت های مکانی تصاویر سنجنده اسپات6 با توان تفکیک مکانی 1.5 متر در باند پانکروماتیک و 6 متر در باندهای چندطیفی، در تشخیص خشکیدگی درختان بلوط در منطقه جنگلی کهمره، از بخش های شهرستان شیراز در استان فارس، بررسی شد. مقادیر شاخص های گوناگون گیاهی شامل NDVI، EVI، TDVI، SAVI، RNDVI، OSAVI، DVI و MSR، با درصدهای متفاوت خشکیدگی درختان بلوط به صورت متناظر، در نمونه های زمینی و تصویر ماهواره ای ارزیابی شد. براساس نتایج به دست آمده، معادله رگرسیونی بین مقادیر انحراف معیار TDVI و خشکیدگی بیشتر از 30%، در هریک از پایه های درختان بلوط، به صورت y=17.92(x-0.06)-0.32 با ضریب تبیین R2=82% برآورد شد. پایش مناطق جنگلی برای درک روند زوال یا بهبودی درختان آن کمک شایان توجهی به دست اندرکاران مدیریت مناطق جنگلی خواهد کرد؛ بنابراین، استفاده از نتایج این تحقیق می تواند مدرکی برای مقایسه پایش مقاطع زمانی آینده با وضعیت موجود باشد.

    کلید واژگان: اسپات, شاخص سبزینگی, پراکنش مکانی خشکیدگی درختان, خشکیدگی بلوط}
    Mohammadreza Negahdarsaber *, Shohreh Didari, Mojtaba Pakparvar, Alireza Abbasi

    Iranian oak has been affected by oak canopy level dieback in recent years. This phenomenon has led to damage a vast part of the oak forests in the Zagros arena. As to the suitable temporal and spacial resolution of the recent satellite images, it seems promising to detect the forest dieback by remote sensing. The spatial capabilities of Spot6 images with pan and spectral resolution of 1.5 and 6 m, respectively in detecting the drying of oak trees was investigated. The forest area was located on ​​Kuhmareh district of Shiraz in Fars province. The values of different indices such NDVI, EVI, TDVI, SAVI, RNDVI, OSAVI, DVI, MSR of each tree stocks was obtained and the corresponding quantity of dryness was determined at the filed. The best correlation was obtained between TDVI and the observed data. A non-linear function was built based on TDVI standard deviation to predict the dryness of more than 30% as y=17.92(x-0.06)-0.32 with an R2 = 82%. Monitoring forest areas to understand the decline or recovery of trees will be of great help to the forest management community. Therefore, using the results of this study can be a proof to compare the current situation with future periods.

    Keywords: Oak dieback, SPOT 6, Tree desiccation map, Vegetation index}
  • مهرداد زرافشار، محمدجواد روستا*، محمد متینی زاده، سید کاظم بردبار، کوکب عنایتی، یحیی کوچ، محمدرضا نگهدارصابر، علیرضا عباسی

    ترسیب کربن در زیست توده ی گیاهی و خاک، ساده ترین و به لحاظ اقتصادی عملی ترین راهکار ممکن برای کاهش کربن اتمسفری محسوب می شود. این پژوهش با هدف بررسی تاثیر کاربری های دست کاشت زبان گنجشک، سرو نقره ای، اقاقیا، سنجد، سدروس و بلوط ایرانی بر میزان ذخیره ی کربن و نیتروژن خاک در سال 1397 در منطقه ی دشت ارژن استان فارس انجام شد. برای هر کاربری جنگل کاری، تعداد 25 اصله درخت به فاصله 5/2 متر از یکدیگر در سه قطعه نمونه وجود داشته که مساحت هر کدام 156 متر مربع است. همچنین در مجاورت این کاربری ها که حدود 50 سال پیش در قالب آزمایش های سازگاری و پیش آهنگ ایجاد شده بودند، کاربری جنگل طبیعی بلوط ایرانی و زمین کشاورزی زیر کشت یونجه با سابقه ی کشت 10 ساله، مورد مطالعه قرار گرفت. برای هر کاربری جنگل کاری و در هر قطعه نمونه آنها، پنج نمونه ساده خاک از عمق 20-0 سانتی متری بر روی اقطار قطعه نمونه برداشت شد و با مخلوط کردن آن ها، یک نمونه مرکب برای هر قطعه نمونه و در مجموع سه نمونه برای هر کاربری تهیه و کربن آلی و نیتروژن کل خاک در آزمایشگاه اندازه گیری شد. سپس، میزان ذخیره ی کربن و نیتروژن و ارزش اقتصادی آن ها محاسبه شد. نتایج نشان داد هر هکتار خاک زیر پوشش دو گونه سدروس و جنگل طبیعی بلوط ایرانی، به ترتیب 9/387 و 6/348 تن گاز دی اکسیدکربن را ذخیره کرده است. ارزش اقتصادی کل ذخیره ی کربن در خاک این دو کاربری،به ترتیب معادل 258/3 و 932/2 میلیارد ریال در هکتار محاسبه شد. برخلاف انتظار، میزان ذخیره ی کربن و نیتروژن در زیر جنگل کاری سدروس، به عنوان یک گونه ی غیر بومی، بیشتر از از سایر گونه ها بود. تبدیل اراضی جنگل طبیعی به اراضی کشاورزی باعث کاهش 63/79 درصدی میزان ذخیره ی کربن در خاک شده است. با توجه به نتایج این پژوهش، توصیه می شود از تغییر کاربری جنگل های طبیعی به اراضی کشاورزی خودداری شده و برای احیای اراضی جنگلی تخریب شده، اقدام به کاشت گونه  های جنگلی بومی مانند بلوط و غیربومی سازگار با شرایط اقلیمی منطقه شود.

    کلید واژگان: بلوط ایرانی, ترسیب کربن, جنگل دست کاشت, دشت ارژن}
    Mehrdad Zarafshar, MohammadJavad Rousta*, Mohammad Matinizadeh, Seyed Kazem Bordbar, Kokab Enayati, Yahya Kooch, Mohammadreza Nehgahdar Saber, Alireza Abbasi

    The carbon sequestaration by plants and soil is one of the easiest and the most econimical ways to reduce atmosphere carbon. This study was conducted on the planted land use of Fraxinus rotundifolia, Cupressus arizonica, obinia pseudoacacia L., Elaeagnus angustifolia, Cedrus libani, and Quercus brantii (persica) in the Arjan plain of Fars province. For each plantation land use, there were three plots with 125 m2 area where 25 trees were planted with 2.5-meter distance. Also in the vicinity of these land uses, which were established about 50 years ago as a adaptation experiments, were a natural oak forest and a 10-year-old alfalfa farm land. In each plot, five soil samples were taken from 0–20 cm depth. Then simple soil samples from each plot were combined and a composite sample was prepared for each replicate. Totally three composite soil samples from each land use were transformed to the lab and organic carbon and total soil nitrogen were measured and carbon and nitrogen sequestration rate and their economic value were calculated. The total economic value of carbon sequestration in the soil under the cover of C. libani and Q. brantii natural forest was calculated to be $77571.43 and $69809.52, respectively. Each hectare of soil under the cover of these two species captured 387.9 and 348.6 tons of carbon dioxide, respectively. Unexpectedly, the values of carbon and nitrogen stock was higher under cedar trees, as non-native species, when compared with the other tree species. Therefore, these species can be considered as proper options for forest restoration plans. Transformation of natural forest to agriculture led to decreasing of soil carbon stock till 79.63%. According to the results of this study, it is recommended to avoid conversion of natural forest to agricultural lands and native trees like oak and non-native forest species adapted to climate conditions should be considerded to restore deforested forest lands.

    Keywords: Arjan Plain, Carbon sequestration, Plantation, Quercus persica}
  • مهرداد زرافشار*، سید کاظم بردبار، محمد متینی زاده، علیرضا عباسی، محمدرضا نگهدار صابر، شهرام احمدی، سعید بهرامی، حسن رضایی

    مطالعه فاکتورهای مختلف اثرگذار در جهت ارتقاء رشد نهال های موجود در نهالستان و عرصه های جنگل کاری از اهمیت زیادی برخوردار است. از طرفی، با وجود اینکه سیلیکون به عنوان یک عنصر ضروری در گیاهان شناخته نشده، اما اثرات مفید فراوانی بر گیاهان دارد. به همین منظور آزمایشی در قالب طرح کاملا تصادفی در 5 سطح تیمار برای ارزیابی غلظت های مختلف سیلیکا بر برخی پارامترهای رشد و جذب عناصر غذایی در نهال های بلوط ایرانی طراحی و اجرا گردید. برای هر تیمار 10 گلدان در نظر گرفته شد و تیمارهای اعمال شده شامل سطوح شاهد و آبیاری با غلظت های 50، 150، 350 و 500 میلی گرم در لیتر سیلیکا (بر اساس ظرفیت زراعی) صورت گرفت. نتایج این مطالعه نشان داد که اگرچه سیلیکا بر مقدار قطر طوقه نهال ها تاثیر معنی دار آماری نداشت، اما حجم ریشه و قطر ساقه نهال های تیمار شده با 500 میلی گرم در لیتر سیلیکا تا بیش از 50% بیشتر از نهال های شاهد بود. از سوی دیگر، نهال هایی کوددهی شده با غلظت 500 میلی گرم در لیتر سیلیکا دارای بیشترین زی توده خشک نسبت به شاهد و دیگر تیمارها بودند به طوری که حدود 68 تا 80 درصد افزایش در زی توده برگ، ساقه و ریشه این نهال ها نسبت به نهال های شاهد مشاهده شد. بیشترین جذب عناصر نیتروژن، پتاسیم و کلسیم مربوط به تیمار 150 میلی گرم در لیتر بود. با این وجود، سیلیکا در غلظت های پایین سبب کاهش جذب عناصر منگنز، مس و روی شد و در کل مقدار جذب آهن در حضور سیلیکا کاهش یافت. در نهایت می توان اذعان داشت که استفاده از کود سیلیکا در این پژوهش سبب افزایش زی توده کل نهال های بلوط و همچنین افزایش جذب ماکروالمنت ها شد که این یافته می تواند در نهالستان های جنگلی برای تولید نهال مورد عنایت قرار گیرد. با این وجود برای درک مکانیسم آن مطالعات تکمیلی از جمله آنالیز بیان ژن و پروتئین ها مورد نیاز است.

    کلید واژگان: سیلیکون, نهال جنگلی, جنگل های زاگرس, کود دهی, نهالستان}
    Mehrdad Zarafshar *, Seyed Kazem Bordbar, Mohammad Matinizadeh, Alireza Abbasi, Mohammadreza Negahdarsaber, Shahram Ahmadi, Saied Bahrami, Hassan Rezaie

    The study of various affecting factors in order to promote seedling growth at nursery and afforestation areas is very important. Although silicon is not recognized as an essential element in plants, it has very beneficial effects on plant species. For this purpose, an experiment was conducted following a completely randomized design with 5 treatments to evaluate different concentrations of silica on some growth parameters and nutrient uptake in Iranian oak seedlings. For each treatment, 10 pots were considered and treatments were performed including control and irrigation treatments with concentrations of 50, 150, 350 and 500 mg L-1 silica (based on field capacity). The result showed that silica had no statistically significant effect on basic diameter but root volume and stem diameter in seedlings treated with 500 mg L-1 were greatre around more than 50% in comparison with control seedlings. On the other hand, seedlings treated with 500 mg L-1 silica had the highest dry biomass compared to control and other treatments so that the leaf, stem and root biomass of the treatment were higher around 68-80% than control seedlings. The highest absorption of nitrogen, potassium and calcium were observed in 150 mg L-1 treatment. However, at low concentrations, silica decreased the uptake of manganese, copper and zinc and decreased the amount of iron uptake in the presence of silicon. Finally, it can be concluded that the use of silica in this study increased the total biomass of oak seedlings and also increased the absorption of macro elements so, the finding can be considered in forest nursery to seedling production. Nevertheless, further studies are needed to understand its mechanism, including gene and protein expression analysis.

    Keywords: silicon, Forest seedling, Zagros forests, Fertilization, Nurseries}
  • مهرداد زرافشار*، محمدرضا نگهدارصابر، حسن جهانبازی گوجانی، مهدی پورهاشمی، سید کاظم بردبار، محمد متینی زاده، علیرضا عباسی

    بیش از یک دهه است که جنگل های زاگرس با پدیده خشکیدگی روبه رو شده و آثار این بحران در مناطق مختلف نمایان است. با هدف بررسی وضعیت خشکیدگی درختان بلوط ایرانی در منطقه کوهمره استان فارس چهار قطعه نمونه دایمی شامل دو قطعه نمونه دارای درختان متاثر از خشکیدگی در جهت های جنوبی و شمالی و دو قطعه نمونه شاهد (سالم) متناظر با مساحت شناور انتخاب شد، به طوری که 100 اصله درخت بلوط در آنها قرار بگیرد. شدت خشکیدگی به پنج طبقه شامل درختان سالم، دارای خشکیدگی سرشاخه، خشکیدگی تاج کمتر از 50 درصد، خشکیدگی تاج بیشتر از 50 درصد و درختان کاملا خشکیده گروه بندی شد و وضعیت خشکیدگی درختان براساس آن ثبت شد. سایر مشخصه های درختان از جمله مبدا (تک پایه یا شاخه زاد)، تعداد جست، قطر در ارتفاع نیم متری، قطر تاج، ارتفاع درخت و همچنین سطح و زیتوده برگ درختان نیز اندازه گیری شد. همچنین رطوبت خاک اندازه گیری شد. براساس نتایج، درصد خشکیدگی بیشتر از 50 درصد تاج در قطعه نمونه های تحت خشکیدگی 11 درصد بود. بیشترین درصد فراوانی درختان با خشکیدگی متوسط تا شدید متعلق به طبقات قطری و ارتفاعی میانی است و از الگوی زنگوله ای تبعیت می کند. به علاوه، درصد رطوبت خاک در قطعات نمونه شاهد نسبت به قطعات خشکیدگی بیشتر بود. میانگین سطح برگ و زیتوده برگ در قطعه نمونه های شاهد نسبت به خشکیده در هر دو دامنه بیشتر بود. به طور کلی، بین دامنه شمالی و جنوبی از نظر شدت خشکیدگی تفاوت معنی داری دیده نشد، اما به نظر می رسد عامل رطوبت در ریزوسفر ریشه نقش مهم و کلیدی در شیوع خشکیدگی درختان بلوط دارد.

    کلید واژگان: خشکیدگی, رطوبت خاک, زاگرس جنوبی, شاخه زاد}
    M. Zarafshar *, M. Negahdarsaber, H. Jahanbazi Gojani, M. Pourhashemi, S. K. Bordbar, M. Matinizedeh, A. Abbasi

    Oak decline has occurred along the Zagros forest from 10 year ago. In the current study, situation of tree decline of Brant`s oak (Quercus brantii Lindl.( of Kohmareh Sorkhi, Fars was assessed. The two affected stands by dieback in north and south aspects were identified and then two plots with variable areas were set so that 100 individual trees can be found in each plot. Moreover, two unaffected stands in the same geographical aspects were found and the same plots set as controls. Then, tree dieback severity was classified into four groups including fully health trees, sign of dieback just in upper parts of branch, dieback into the crown but less than 50% and finally dieback into the crown but more than 50%. All the oak trees within the sample plots were classified according to the four groups. Also, some tree characteristics such as origin (seed or root), coppice number, DBH, height and leaf area and dry biomass were recorded for all the trees. Also, we measured soil moisture content in all the plots. According to the results, around 11% of the trees in each affected plot belonged to the severe tree dieback group. Most of the moderate and severe dried trees were occurred in medium classes of diameter and height and their distribution follow a bell-shaped. Furthermore, soil moisture content in control plots were higher than dieback plots. Mean of leaf area and biomass of control plots were greater than those affected plots by tree dieback. Totally, there was no any significant difference in tree dieback rate between north and south aspects but it seems that moisture level is one of the key factors in tree dieback prevalence.

    Keywords: Dieback, soil moisture, Southern Zagros, Coppice stand}
  • محمدرضا نگهدارصابر*

    ایستگاه تحقیقات آبخوانداری کوثر سال 1361 به منظور مدیریت آبخوان و اهداف آموزشی و ترویجی، در دشت گر بایگان فسا، ارتفاع 1140 متر بالاتر از سطح دریا و با شرایط آب و هوایی خشک، در 190 کیلومتری جنوب شرقی شیراز، بنا گردید. 13 سامانه گسترش سیلاب به وسعت 2200 هکتار طی سال های 1361 تا  1382 برای تغذیه مصنوعی آب های زیر زمینی طراحی و ساخته شد. گونه های اکالیپتوس و آکاسیا به دلیل مقاومت به خشکی، انعطاف پذیری در شرایط زیست محیطی سخت و استفاده از چوب و سایر محصولات جانبی برای جنگل کاری در این منطقه خشک، انتخاب شد. نتایج آزمایش های سازگاری در این منطقه نشان داد که E. microteca و A. salicina، A. victoriae، E. oleosa و E. camaldulensis با بقای بیش از 80 درصد در ایستگاه بسیار موفق بودند. بررسی ظرفیت ذخیره کربن در این منطقه جنگل کاری شده با گونه های اکالیپتوس و آکاسیا سالانه 8/7 تن در هکتار با استفاده از قطع و توزین گیاهان و اندازه گیری کربن آلی در آزمایشگاه اندازه گیری شد. متوسط بیوماس خشک بر روی سطح درختان E. camaldulensis در این منطقه طی دوره رشد (16 سال)، 07/247 تن در هکتار محاسبه شد، که 66/136 تن مربوط به چوب تنه، 62/72 تن شاخه و برگ و 94/39 تن پوست بود. دوره گل دهی گونه اکالیپتوس در این منطقه دو بار در سال است و گرده و شهد گل در مدت طولانی سال برای زنبورداری و تولید عسل در دسترس است. متوسط عسل تولید شده در ایستگاه 11 کیلوگرم در هر کندو برآورد شده است. علاوه بر این، جنگل کاری به دلیل زیبایی چشم انداز جنگل در یک منطقه بیابانی باعث جلب توریست ها به خصوص در چهار ماه سال شده است. این نتایج نشان دهنده اثرات مفید کاشت درختان اکالیپتوس در این طرح آبخوانداری است.

    کلید واژگان: آبخوان داری, اکالیپتوس, آکاسیا, ایران, فسا}
    Mohammadreza Negahdarsaber*

    Kowsar Floodwater Spreading, Aquifer Management, Training and Extension Station was established in 1982 on the Gareh Bygone Plain at 1140 m above sea level. The area has an arid climate and is located 190 km southeast of Shiraz, Iran. Thirteen floodwater spreading systems, covering 2445 ha, were designed and constructed during the 1983-2003 period to artificially recharge groundwater. Eucalyptus and Acacia species have always been considered for plantation in arid areas due to their drought resistance, flexibility in harsh habitat conditions, and the use of their wood and other by-products. Results of previous field experiments showed that E. microtheca, A. salicina, A. victoriae, E. oleosa, and E. camaldulensis were very successful, with more than 80% survival at the station. Therefore, more than 600 hectares of extensive and 100 hectares of intensive forest plantations with Eucalyptus and Acacia species have been established in the region.  Using the clipping and weighing method and organic carbon measurements in the laboratory, carbon storage capacity in Eucalyptus and Acacia forests at the station was estimated to be 7.8 tonnes/haannually. The average total dry biomass of E. camaldulensis trees in this area during the study period (16 years) was 247.07 tonnes/ha, of which 136.66 tonnes were trunk timber, 46.72 tonnes were leaved branches, and 39.94 tonnes were bark. Eucalyptus species flower twice a year in this area, providing  a source of pollen and nectar throughout the year for beekeeping. The average honey production at this station was 11 kilograms/hive. Moreover, the area attracts many eco-tourists, particularly during the holidays because of the beautiful landscape of the forest in a desert region. As Eucalyptus species use large amounts of water, it is proposed to replace these species with less water-demanding trees.

    Keywords: Eucalyptus, Acacia, Aquifer Management, Fasa, Iran}
  • مهرداد زرافشار*، محمد متینی زاده، محمدجواد روستا، سید کاظم بردبار، یحیی کوچ، محمدرضا نگهدار صابر، علیرضا عباسی، کوکب عنایتی

    به منظور بررسی اثر تخریب جنگل و تبدیل آن به کاربری کشاورزی، تحقیقی در منطقه دشت ارژن-فارس با تکیه بر بعضی از ویژگی های زیستی خاک انجام شد. در همین راستا دو کاربری جنگل بلوط ایرانی و زمین کشاورزی زیر کشت با سابقه بیش از 20 سال در مجاورت هم مورد ارزیابی قرار گرفت. در هر کاربری نمونه های خاک از عمق 10-0 سانتی متر جمع آوری شد. بدین منظور 3 قطعه نمونه تصادفی با ابعاد 10×10 متر در هر کاربری پیاده و نمونه برداری انجام شد. بعد از انتقال نمونه های خاک به آزمایشگاه مشخصه های زیستی شامل تنفس پایه و برانگیخته میکروبی، کربن و نیتروژن بیوماس میکروبی، ضریب متابولیکی، شاخص قابلیت دسترسی به کربن، نسبت کربن بیوماس میکروبی به کربن آلی به انضمام آنزیم های اوره آز، آلکالین فسفاتاز، اسید فسفاتاز و دهیدروژناز مورد سنجش قرار گرفت. به منظور تجزیه و تحلیل آماری از آزمون تی غیرجفتی استفاده شد. نتایج نشان داد که مقادیر مشخصه های میکروبی خاک در توده جنگلی بلوط ایرانی حدود 2 تا 3 برابر بیشتر از کاربری کشاورزی است. اگر چه نسبت کربن بیوماس میکروبی به کربن آلی در کاربری جنگل بلوط حدود 10 درصد بالاتر بوده ولی ضریب متابولیکی و شاخص دسترسی به کربن در هر دو کاربری مشابه بود. از سوی دیگر، فعالیت آنزیم آلکالین فسفات از در زمین کشاورزی زیر کشت یونجه، به دلیل مصرف کودهای فسفاته، بیشتر از جنگل بلوط ایرانی بود در حالی که فعالیت سایر آنزیم ها دارای تفاوت معنی دار آماری نبود. نتایج این پژوهش به طور واضح نشان داد که حفظ جنگل های بلوط ایرانی در اکوسیستم ارزشمند زاگرس می تواند سبب حفظ کیفیت خاک شود.

    کلید واژگان: کیفیت خاک, جنگل طبیعی, اکوسیستم زاگرس, آنزیم آلکالین فسفاتاز, تنفس میکروبی, بیوماس میکروبی}
    Mehrdad Zarafshar*, Mohammad Matinizadeh, Mohammad Javad Rousta, Seyed Kazem Bordbar, Yahya Kooch, Mohammadreza Negahdarsaber, Alireza Abbasi, Kokab Enayati

    To understand the effects of forest degradation and their conversion to farmlands, the current research was conducted with emphasis on some soil biological indexes. In this regard, two different land use including an oak natural stand and a farm next to the forest and under cultivation since 20 years ago were surveyed. Within the each land use, three sampling plots with 10×10 meter dimension were randomly set and the soil was sampled form 0-10 cm depth and transformed to the laboratory. Afterwards, some biological variables such as soil basic microbial respiration, substrate induced respiration, microbial biomass carbon and microbial biomass nitrogen, metabolic quotient, carbon availability index, Cmic/Corg, urease, alkaline and acid phosphatase and dehydrogenase enzymes were measured on the sample soils. The data were statistically analyzed by independent t-test. The results indicated that all of the microbial variables in the natural forest were higher around 2-3 folds than those in farmland. Although value of Cmic/Corg in the forest land use was higher around 10% than the farmland, the values of metabolic quotient, carbon availability index were same for the both land use. On the other hand, activity of alkaline phosphatase, due to phosphate fertilizers, was higher in the alfalfa cultivated farmland. According to our results, protection of the natural oak ecosystems can maintain soil quality.

    Keywords: Soil quality, natural forest, Zagros, Alkaline phosphatase enzyme, Microbial respiration, Microbial biomass}
  • محمدرضا نگهدارصابر*، شهرام احمدی، لادن جوکار، علیرضا عباسی
    مطالعات تنوع زیستی در جنگل تحقیقاتی بنه به مساحت9374 هکتار در جنوب غربی استان فارس و در محدوده طول جغرافیائی'30 º52 تا '40º52 و عرض جغرافیائیº 29 تا '15º 29 انجام شد. تعداد 72 خط نمونه به طول50 متر در این عرصه به صورت سیستماتیک تصادفی توزیع و نمونه برداری شد. در هر قطعه نمونه فهرست گونه های بوته ای، درختچه ای و درختی موجود تهیه و در نمونه برداری، فراوانی و تعداد آن ها برداشت گردید. محدوده موردنظر بر اساس پستی وبلندی منطقه با استفاده از نرم افزارArc GIS به طبقات مختلف شیب (در سه سطح کمتر از 10 درصد و 10 تا 30 درصد و بیش از 30 درصد)، جهات جغرافیایی (در چهار جهت اصلی شمال، جنوب، شرق و غرب) و ارتفاع از سطح دریا (در سه سطح کمتر از 1800 متر و 1800 تا 2000 متر و بیش از 2000 متر از سطح دریا) تقسیم گردید. شاخص های مختلف غنا، تنوع و یکنواختی با استفاده از نرم افزارPAST محاسبه و در طبقات یادشده باهم مقایسه شدند. بیش ترین تنوع و غنا در طبقه شیب بیش از 30 درصد مشاهده می گردد. بر اساس شاخص های بررسی شده طبقه شیب 10 تا 30 درصد دارای بالاترین یکنواختی است. جهت شمال از تنوع بیشتری نسبت به جهت های دیگر برخوردار است. شاخص های یکنواختی حاکی از یکنواختی بیشتر در جهت شرق هستند. شاخص غنا بیش ترین مقدار را برای جهت شمال نشان می دهد. بررسی شاخص های تنوع بین طبقات ارتفاعی در این منطقه نشان داد که تنوع، یکنواختی و غنا در طبقه ارتفاعی بیش از 2000 متر از سطح دریابیش از سایر طبقات ارتفاعی است. نتایج نشان داد که عوامل پستی وبلندی زمین به شکل تاثیرگذاری در تنوع گیاهی منطقه دخالت دارد.
    کلید واژگان: پستی و بلندی, تنوع گونه ای, غنای گونه ای, یکنواختی}
    mohamadreza negahdar saber*, shahram ahmadi, ladan jokar, alireza abbasi
    A biodiversity investigation was carried out in the wild pistachio research forest located in southwest of Fars Province between 52˚ 30́́ to 52˚ 40́́ longitude and 29˚ to 29˚ 15́ latitude in an areaof 9374 Ha area. 72 sampling transects fifty meters long were designated using systematic-random design. In each sampling plot a list of bush, shrub, and tree species and their abundance were recorded. The area was divided into 3 slope levels (level 1: >10%., level 2:10%-30%., and level 3: <30 %), 4 aspects levels (north, east, south, and west) and 3 altitudinal levels (level 1: >1,800 m., level 2: 1,800–2,000 m., and level 3: <2,000 m. a.s.l.) using ARC GIS softwear. Data were analyzed using different indices of heterogeneity, richness and evenness by PAST software and were compared in each of the abovedivisions. Gratest heterogeneity and richness indices were observed in area with slope greater than 30%. Results show that the area with 10-30 percent slope has the highest uniformity. Also, indices of heterogeneity and richness showed that north aspect has higher value than the other directions. Evenness indices indicate that the east direction has greater uniformity. Diversity indices among altitudinal levelrevealed that diversity,eveness and richness in altitudes greater than 2000 meter above see level  is more than other altitudinal levels. The results showed that the vegetation diversity of the region are affected by the physiographical condition.
    Keywords: : Physiography, Heterogeneity, Evenness, Richness}
  • علیرضا عباسی، محمدرضا نگهدارصابر
    این پژوهش برای تعیین مناسب ترین روش کاشت بلوط ایرانی (Quercus brantii Lindl var persica Zohary) در طرح های احیا و غنی سازی جنگل در منطقه ی چنارفاریاب کوهمره سرخی استان فارس در مدت سه سال انجام شد. با هدف تامین رطوبت لازم برای رشد نهال های بلوط، چهار روش کاشت در قالب طرح آماری کرت های یک بار خردشده با عامل اصلی مبداء کاشت (بذر و نهال) ، و روش های جمع آوری آب شامل روش چاله ی کاسه یی، جویچه، سکو و چاله ی مستطیلی در چهار تکرار به همراه تیمار شاهد در عرصه بررسی شد. نتایج نشان داد که درصد زنده مانی نهال کاری و بذرکاری در سال‎های بررسی شده روند نزولی داشته است. بین روش های کاشت بذر و نهال تفاوت معنی دار آماری وجود نداشت. روش های کاشت در سطح یک درصد تفاوت آماری داشت، ولی اثرهای متقابل کاشت بذر و نهال، و روش های کاشت با هم تفاوت معنی داری نداشت. در کشت با بذر روش چاله ی کاسه یی، و پس از آن چاله ی مستطیلی و جویچه بیشترین درصد زنده مانی را نشان داد، و بیش ترین درصد زنده مانی در کاشت نهال در روش چاله ی مستطیلی، و پس از آن چاله ی کاسه یی و سکو بود. روش کاشت چاله ی کاسه‎ یی و چاله ی مستطیلی مناسب‎ترین روش در حفظ آب دردست رس گیاه برای جنگل‎کاری بلوط است، روشی که عمدتا صاحبان و پیمان‎کاران عرفی به کارمی برند.
    کلید واژگان: بلوط, ترانس, جویچه, چاله ی کاسه یی, چاله ی مستطیلی}
    Alireza Abbasi, Mohammadreza Negahdarsaber
    This research was carried out to determine the most suitable method of collecting rainwater for Persian oak (Quercus brantii Lindl var persica Zohary) planting in forest regeneration and enrichment projects in Chenarfaryab Kohmareh Sorkhi region of Fars province during three years. In order to provide the moisture necessary for the growth of oak seedlings, four sowing methods were used in the form of a split plot design with the main source of seeding (seed and seedling), and methods for collecting water including hollowing, barley, platform and pothole. Treatments were carried out in four replicates along with control treatment in the field. Results showed that the percentage of seeds and seedlings in the studied years had declining trends. No significant difference was observed between seed and seedling methods. Sowing methods had a statistically significant difference at 1% level, but there was no significant difference in reciprocal effects of seed and seedling sowing and planting methods. In seed planting, rectangular, pitch hole, and furrow showed the highest percentage of survival, while rectangular pitch, pitch hole, and trace method had the highest percentage of survival, respectively in planting of the seedlings. In this way, rectangular and pitch hole planting methods are the most suitable methods for preserving the water available for oak forests, a method commonly used by the owners and contractors.
    Keywords: banquet, bowl pitting, furrow planting, oak tree, rectangle pitching}
  • محمدرضا نگهدارصابر *، کامبیز طاهری آبکنار، حسن پوربابایی، خسرو ثاقب طالبی
    جنگل ده کهنه، منطقه ای محصور با وسعت 466 هکتار، در سپیدان در شمال استان فارس واقع شده است. این منطقه به عنوان ذخیره گاه ژنتیکی گونه های گلابی وحشی محافظت می شود و از سال 1352 توسط اداره کل منابع طبیعی و آبخیزداری استان فارس محصور و مدیریت شده است. در این تحقیق به منظور درک اثرات قرق بر ساختار این توده های ارزشمند، سطحی معادل 50 هکتار از این جنگل انتخاب و با منطقه ای به همین مساحت که در جوار این جنگل حفاظت شده قرار دارد و از نظر ترکیب پوشش گیاهی و وضعیت توپوگرافی مشابهت زیادی با هم دارند مقایسه شد. نتایج نشان داد که گونه های درختی و درختچه ای در منطقه حفاظت شده به شکل معنی داری دارای افراد بیشتری نسبت به منطقه بدون حفاظت است. مقایسه فراوانی درختان و درختچه های دو منطقه نشان دهنده روند تقلیل گونه های انچوچک (Pyrus glabra Boiss.) و امرود (Pyrus syriaca Boiss.) و ارتقاء گونه های ون (rotundifolia Miller. Fraxinus) و خوشک (Daphne mucronata Royle.) به شکل مشخص در عرصه حفاظت نشده است. تراکم تاج پوشش کل درختان و درختچه ها در دو منطقه از نظر آماری تفاوت معنی داری نداشت، اما میانگین ارتفاع درختان منطقه حفاظت شده به علت زادآوری فراوان تری که نسبت به بخش حفاظت نشده داشتند به صورت معنی داری کوتاه تر بود. نتایج این پژوهش نشان داد که قرق جنگل حفاظت شده ده کهنه سپیدان به مدت نزدیک به نیم قرن موجب بهبود کیفیت و کمیت ساختاری جنگل شده است لذا پیشنهاد می شود که با حفظ چنین الگوهایی ضمن نگهداری از ذخایر ژنتیک در جنگل ها، نسبت به ایجاد یک محیط تحقیقاتی برای سایر محققین در آینده اقدام نمود.
    کلید واژگان: ساختار جنگل, تراکم, تاج پوشش, ارتفاع, ذخیره گاه جنگلی}
    Mohamadreza Negahdarsaber *
    Deh- Kohneh forest is an enclosed area by 466 hectares, in the north of Fars province. This area has been protected as a wild pear species genetic storage since 1973 by the Fars Province Department of Natural Resources and Watershed Management. In order to study effects of protection in forest zone, a fifty hectare area from enclosed forest and a 50 hectare area from unclosed forest, which are same in topography and forest type, were compared. The results showed that the numbers of tree and shrub species in enclosed area were significantly more than unclosed area. Compare the abundance of trees and shrubs represents a decline of P.glabra and P.syriaca and upgrades F.rotundifolia and D.mucronata identified in the unprotected area. The canopy cover in both areas was almost the same. The average of height for trees and shrubs in the protected area were smaller than unprotected area, because of regenerations. The current results showed that protection of Deh-kohneh forest for nearly half a century has been improved the quality and quantity of the forest structure. Therefore, it is suggested that with protection of such area, conservation of genetic resources in forests and creation a research area for other researchers can be provided in future.
    Keywords: forest structure, forest density, crown cover, tree height, forest storage}
  • مسعود نجابت*، محمدرضا نگهدارصابر
    سابقه و هدف
    آشنایی با شرایط خاکی رویشگاه های پسته وحشی (بنه) امری لازم برای توسعه آن و بهبود پوشش گیاهی جنگلی زاگرس است. پژوهش حاضر به منظور بررسی ویژگی های خاکشناسی گسترش گاه های طبیعی بنه در استان فارس به انجام رسید.
    مواد و روش ها
    مبنای انتخاب مکان های تحقیق بر اساس روش شبکه بندی بود. پس از تهیه نقشه پراکنش بنه در استان فارس، شبکه آماربرداری به ابعاد 20×20 کیلومتر به آن اضافه شد. در محل رئوس شبکه مطالعات میدانی و نمونه گیری برای بررسی های آزمایشگاهی صورت پذیرفت.
    یافته ها
    این رویشگاه ها بیشتر در اراضی کوهستانی و تپه ماهوری پرشیب با بیرون زدگی سنگی، سنگ و قلوه سنگ زیاد و عمق خاک کم همراه با فرسایش آبی متوسط تا شدید قرار داشتند. بررسی 11 ویژگی اصلی فیزیکی و شیمیایی خاک های نمونه گیری شده نشان داد که عمق کم خاک و بافت سبک اکثر خاک های نمونه گیری شده، مهم ترین عامل محدودکننده رشد است. امکان ذخیره رطوبت (حاصل از باران) در این اراضی کم است که گذر از دوره های خشک سالی یا فواصل زمانی زیاد خشکی (حاصل از پراکنش نامطلوب باران) را مشکل می سازد. تجزیه و تحلیل های آماری بر اساس روش های تحلیل مولفه های اصلی (PCA) و تحلیل خوشه ای(CA) نشان می دهد که تغییرات ویژگی های خاک حتی تا حدود 40% افتراق در برخی از خصوصیات اندازه گیری شده، محدودیت ویژه ای برای حضور بنه در عرصه ایجاد نمی کند. از نظر اکولوژیک Pistacia atlantica یک گیاه مشخصا خشکی پسند است. مقاومت مطلوب این گونه (زنده مانی) در دامنه وسیعی از شرایط خاکی، مطلوبیت آن برای احیاء جنگل های زاگرس را نشان می دهد.
    نتیجه گیری
    مدیریت اراضی (برنامه ریزی کاربری اراضی) و چرا، به همراه عملیات آبخیزداری با حفاظت از خاک موجود، می تواند با بهبود شرایط محیطی رویشگاه های بنه، بانی حفظ و نگهداری جنگل های زاگرس باشد.
    کلید واژگان: تحليل مولفه هاي اصلي, خاک هاي جنگلي, خصوصيات فيزيکي و شيميايي خاک, خشک سالي, زاگرس جنوبي}
    Masoud Nejabat*, Mohammadreza Negahdarsaber
     
    Background and objectives
    Familiarity with the appropriate soil conditions for Pistacia atlantica leads to improve and develop forest vegetation cover in Zagros zone. The main aim of this research was investigate suitable soil characteristics ranges for natural growth of this species in Fars province.
    Materials and Methods
    Field studies and soil sampling was done based on network sampling (20×20 km grid) in wild pistachio forests of Fars province with crucified pattern. The filed study showed mountain and hilly land are the main land types that pistachio species have placed on them. These land types include the displacement of rock, stone and gravel as high and low soil depth with moderate to severe water erosion.
    Results
    Main physical and chemical properties measurement of soil samples showed that the only limiting growth factor has been the low soil depth. The low effective soil depth and light soil texture are the most important limiting factor on soil moisture storage ability (from rain). This deficiency, transition from drought or very dry periods (resulting from an undesirable distribution of rain) makes it difficult. Statistical analysis methods based on principal component analysis (PCA) and cluster analysis (CA) shows that wide ranges in soil characters, even up to about 40% differentiation in the measured properties do not make restrictions for pistachio Natural growth. Ecologically, Pistacia atlantica is a drought-tolerant plant. Wild pistachio (Pistacia atlantica) is one of the high resistance species in wide range of soil condition (soil characteristics) and this feature (desirable survival) make it favorite for Zagros forest rehabilitation.
    Conclusion
    Land and grazing management (land use planning), along with watershed management practices can conserve and improve soil and environment of wild pistachio habitats of the Zagros forests
    Keywords: PCA, Forest soils, Soil physical, chemical properties, Drought, Southern Zagros}
  • سید حمید مصباح، محمدرضا نگهدار صابر
    ایجاد و گسترش پوشش گیاهی، به ویژه درختان و درختچه ها، در کنار جاده ها، تلاشی برای هماهنگی عملیات سازه ای و محیط زیست است. پوشش گیاهی نه تنها صدای رفت و آمد را کاهش می دهد، بلکه چشم اندازی زیبا از مسیر برای مسافران فراهم می کند. محدودیت اصلی این برنامه، به ویژه در مناطق خشک و نیمه خشک، تامین حداقل آب مورد نیاز گیاهان در دوره خشکی برای ادامه زندگی است. اگر چه در این مناطق سطح غیر قابل نفوذ آسفالته جاده ها حجم قابل توجهی رواناب تولید می کند، بهره برداری از سیلاب آبراهه های متعدد که جاده ها را قطع می کنند نیز فرصتی فراهم می سازد تا نه تنها زیان های سیل کاهش یافته و آمد و رفت مختل نشود، بلکه سبب سرسبزی کنار جاده گردد. هدف از این مطالعه بررسی عملکرد درختان اکالیپتوس (Eucalyptus camaldulensis Dehnh) کاشته شده در کنار جاده است. درختانی که در 2 اسفند سال 1364 به وسیله دانش آموزان مدرسه ابتدایی رحیم آباد در کنار جاده نصیرآباد-رحیم آباد (دشت گر بایگان) کاشته شد و فقط با سیلاب آبیاری شدند. پس از انتخاب تصادفی 90 درخت، شاخص های کمی و کیفی آن ها به مدت 4 سال اندازه گیری شد. نتایج نشان داد که افزون بر زنده مانی 100%، رویش قطری و طولی درختانی که با سیل آبیاری شده اند نسبت به آن هایی که سیل دریافت نکرده اند در این منطقه بیابانی، قابل توجه است. بنابراین، افزون بر حفظ راه در برابر سیل، با تامین نیاز آبی درختان، چشم اندازی زیبا خلق شده است. سامانه ی گرد آوری آب باران، راه کاری پایدار و سازگار با محیط زیست برای ایجاد و گسترش پوشش گیاهی در کنار راه ها است.
    کلید واژگان: پوشش گیاهی, چشم انداز, راه, سیل, فارس, فسا, گربایگان}
    Sayyd Hamid Mesbah, Mohammad Raza Neghdarsabar
    Roadside amelioration, particularly with trees and shrubs, is an effort to harmonize civil engineering works and environment the vegetation not only introduce noise pollution, but also provides a nice view of the countryside for passengers. The main limitation of this program, especially in arid and semi-arid areas, is the water requirement of plants, as even the most drought-enduring plants need a minimum amount of water for survival. Although the impermeability surface of asphalted roads produce a considerable volume of runoff, the presence of numerous ephemeral watercourses cut by the roads offer an opportunity not only to reduce the flooding hazards and inconveniences of stalled traffic, but also to green the roadsides. The objective of this study was to assess the performance of Eucalyptus camaldulensis Dehnh trees planted by the Nasir Abad-Rahim Abad roadsides (the Gareh Bygone Plain) on 21 February 1985 by the students of the Rahim Abad Elementary School and irrigated with floodwater90 trees were selected and measured their qualitative and quantitative parameters for 4 years. Results indicated that besides a survival rate of 100% in that desert, the height and diameter growth of the trees were spectacular. Therefore, in addition To protection of road, a verdant landscape has been created by providing the water requirement of trees. Rain water harvesting system, is adapted to environment solution for the roadside planting.
    Keywords: Vegetation, Landscape, Road, Flood, Fars, Fasa, Gareh Bygone}
  • محمدرضا نگهدارصابر، علیرضا عباسی
    به منظور کسب اطلاعاتی جامع از وضعیت کمی جنگلهای بنه در استان فارس و میزان زادآوری طبیعی موجود در آن، طرح آماربرداری در این جنگلها انجام شد. مبنای انتخاب پلات های نمونه برداری روش نمونه برداری خوشه ایبود که در آن پس از تهیه نقشه پراکنش بنه در استان فارس شبکه آماربرداری به ابعاد 20×20 کیلومتر تهیه و در محل رئوس شبکه آماربرداری یک خوشه با 9 قطعه نمونه و آرایش چلیپایی در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد که زادآوری بنه در این جنگلها 2/5 اصله در هکتار و مقدار میانگین تاج پوشش درختان در این قطعات نمونه 25/171 مترمربع و 855 مترمربع در هکتار است که معادل 55/8 درصد می باشد. میانگین تاج پوشش در خوشه ها 1/1256 مترمربع بود. به طور متوسط در هر خوشه 4/7 قطعه نمونه قرار گرفت. نسبت درختان نر و ماده بنه به یکدیگر در عرصه های جنگلی به ترتیب 3/58 درصد و 7/41 درصد بود. نسبت درختان بنه به کل درختان به طور متوسط 7/7 درصد بود. این رویشگاه ها در اراضی کوهستانی پرشیب با بیرون زدگی سنگی، خاک اسکلتی کم عمق با فرسایش آبی واقع هستند. توسعه اراضی کشاورزی و تجاوز به حریم جنگل، قطع درختان و چرای مفرط دام از مهم ترین عوامل تخریب این جنگلها می باشند. حفاظت و حراست و کاشت درختچه های جنگلی مانند ارژن و تنگرس می تواند باعث بهبود وضعیت این جنگلها شود.
    کلید واژگان: آماربرداری خوشه ای, زادآوری, تاج پوشش, نهال, Pistachia mutica}
    M.R. Negahdarsaber, A.R. Abbasi
    The aim of the study was to identify the quantitative characteristics of wild pistachio forests of Fars province of Iran and their natural regeneration. For this reason, the cluster sampling method was applied which consisted of a 20×20 km network with nine sample plots, each of 2000 m² area with crucified pattern. The results showed that the natural regeneration was weak and the number of seedlings was 5.2/ha, the average crown cover was 171.25 m²/plot and 855 m²/ha or 8.5% of total forests area. The average of plots per cluster was 7.4 and the average of crown cover per cluster was 1256.1 m². Proportion of wild pistachio trees was 7.7%, consisting of 58.3% male individuals. Most of the stands were located in mountainous areas with steep slopes covered with rock materials or shallow soils. Application of rain-fed farming, tree cutting and over grazing were the main causes of forest degradation. Forest protection and reforestation with native shrubs including wild almond species might have positive effects on rehabilitation and improvement of wild pistachio natural regeneration.
    Keywords: Cluster sampling, natural regeneration, seedling, crown cover}
  • محمدرضا نگهدار صابر، علیرضا عباسی
    رابطه پوشش زیر اشکوب در جنگلهای بنه (Pistacia atlantica) با زادآوری طبیعی این گونه با استفاده از قرق و مقایسه با قطعات شاهد در یک محدوده چهار هکتاری در جنگل تحقیقاتی بنه فیروزآباد فارس بررسی شد. با بررسی رگرسیون بین تعداد زادآوری طبیعی بنه با تعداد درختچه های تنگرس، ارژن و بادامک رابطه y= 5.8207x0.6499 با ضریب تبیین (755/0 =R2) مشاهده گردید. با استفاده از آزمون t بر روی نسبت تغییرات تعداد زادآوری در قطعات مورد بررسی استنباط گردید که بین افزایش تعداد زادآوری طبیعی بنه در تیمار شاهد و تیمار قرق از نظر آماری تفاوت معنی داری در سطح 5% وجود ندارد و قرق پنج ساله تا این لحظه در این منطقه کارایی قابل انتظار را نداشته است. به هر حال از آن جا که حمایت نهالهای بنه در پناه این درختچه ها برآورده می شود، بنابراین مناسبترین راه اداره این جنگلها تقویت پوشش درختچه ای و حفظ الگوهای طبیعت می باشد.
    کلید واژگان: بنه, زادآوری طبیعی, قرق, زیراشکوب, فارس}
    M.R. Negahdar Saber, A.R. Abbasi
    In order to study the relation between ground cover vegetation including shrubs and bushes, and natural regeneration of wild pistachio (Pistacia atlantica), a research project was carried out in 4 ha in an protected area in wild pistachio experimental forest of Fars province. Statistical analysis using T-test showed that fencing of the area within studied 5 years had no significant impact on establishment of natural regeneration of wild pistachio. The regression between number of shrubs such as Amygdalus scoparia, A. lycioides and A. ebornea and the number of natural regeneration (seedlings) of wild pistachio was computed as y=5.8207x0.6499 (R2=0.755). Therefore, we can conclude that improvement of shrubs and bushes could be an effective alternative for rehabilitation of degraded wild pistachio forests.
  • محمدرضا نگهدار صابر*، محمد فتاحی، مجتبی پاک پرور، لادن جوکار
    گونه های پسته وحشی، بنه (Pistacia atlantica) و کلخونگ (Pistacia khinjuk) از گونه های خشکی پسند منطقه رویشی ایران و تورانی هستند. گسترشگاه های پسته وحشی در استان فارس به مساحت 3200000 هکتار در چهار تیپ جنگلی کیکم- بنه، بادام- پسته وحشی (بنه و کلخونگ)، بلوط- پسته وحشی و پسته وحشی مشاهده می شوند. با استفاده از سامانه های اطلاعات جغرافیایی نقشه پراکنش گسترشگاه های پسته وحشی، طبقات ارتفاعی، شیب و جهت شیب در مقیاس 1:250000 در استان فارس تهیه گردید و سپس نقشه پراکنش با هر یک از نقشه های طبقات ارتفاعی، شیب و جهت شیب در هم ادغام شدند. نتایج آماری با آزمون F مقایسه و مشخص شد که 57% این گسترشگاه ها در ارتفاع 1000 تا 2000 متر از سطح دریا و 5/25% آنها در طبقه شیب بین 15% تا 30% واقع شده است. 66% جهت جغرافیایی در این رویشگاه ها شمالی و جنوبی است.
    کلید واژگان: بنه, کلخونگ, شیب, جهت, ارتفاع, سامانه های اطلاعات جغرافیایی, استان فارس}
    M.R. Negahdar, Saber, M. Fattahi, M. Pakparvar, L. Joukar
    Wild pistachio species, Pistacia atlantica and P. khinjuk, are xerophyte species in Irano-Toranian region, which are scattered in an area about 3200000 ha in four main open forest types of Fars province including: 1) Acer monpessulanum-Pistacia atlantica, 2) Amygdales spp.-Pistacia spp., 3) Pistacia spp. and 4) Quercus brantii-Pistacia atlantica. Regarding the distribution area, elevation, slope and aspect characteristics of wild pistachio, different maps were produced in 1:250000 scale using GIS. The distribution map of wild pistachio was integrated with the other mentioned maps. Analyze of variance and F- test showed that, 57% of habitats of wild pistachio species are mostly distributed between 1000 and 2000 m.a.s.l, 25.5% between 15% and 30% slope gradient and 66% of habitats in southern and northern aspects.
    Keywords: Aspect, elevation, slope, GIS, Pistacia atlantica, Pistacia khinjuk, Fars province}
  • محمدرضا نگهدار صابر، محمد فتاحی، عبدالرضا نصیرزاده
    به منظور بررسی خصوصیات ظاهری و تعیین بهترین روش جوانه زنی بذرهای درختان بنه و کلخونگ، آزمایشی در قالب طرح بلوک کامل تصادفی با چهار تکرار انجام شد. در این طرح دو جمعیت بنه و یک جمعیت کلخونگ مورد بررسی قرار گرفت. تیمارهای اعمال شده در آزمایش تعیین قوه نامیه شامل 4 سطح سرما، اسید، اسید- سرما و شاهد بود. سایرصفات مورد مطالعه شامل اندازه گیری وزن هزار دانه، تعداد و درصد بذرهای پر وپوک، ابعاد بذر و درصد رطوبت بود. بر اساس نتایج، وزن هزار دانه بذر بنه در فیروزآباد و نیریز به ترتیب 5/314 و 4/243 گرم و بذر کلخونگ 12/87 گرم شد. از نظر خصوصیات ظاهری، بذرهای بنه فیروزآباد به ترتیب با 3/9، 0/7 و5/5 میلیمتر طول، عرض و ضخامت، دارای بیشترین اندازه بود. نتایج نشان داد که بیشترین و کمترین درصد جوانه زنی بذرهای بنه در شهرستان فیروزآباد با 76 و 20 درصد به ترتیب مربوط به تیمار اسید - سرما و شاهد و در شهرستان نیریز بیشترین و کمترین درصد جوانه زنی بذرهای بنه به ترتیب با 5/63 و 5/38 درصد متعلق به تیمار سرما و اسید بود. براساس این تحقیق در منطقه فیروزآباد، تیمار اسید - سرما با 76 درصد و در منطقه نیریز تیمار سرما با 5/63 درصد بهترین نتیجه را داشتند.
    کلید واژگان: بنه, کلخونگ, جوانه زنی, قوه نامیه, تیمار, اسید}
  • محمدرضا نگهدار صابر، مجتبی حمزه پور، لادن جوکار
    روند رویش تعداد 10 گونه درختی شامل کاج بروسیا، زربین، سرو نقره ای، کاج تهران، سنجد، اقاقیا، بلوط ایرانی، آیلان، زبان گنجشک و کاج سیاه اتریش در طرح آزمایش سازگاری گونه های مختلف پهن برگ و سوزنی برگ در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در کامفیروز فارس مورد بررسی قرار گرفت. مطالعه در مورد این درختان در مدت 10 سال (1382-1372) انجام شد. فاصله کاشت نهالها 3×3 متر از یکدیگر، در سطحی معادل 3 هکتار بود. قطر یقه و ارتفاع نهالها در هر سال در اواخر بهار و انتهای پاییز اندازه گیری شد. عملیات در 4 تکرار و در مجموع برای1960 اصله نهال انجام شد. سپس داده های مورد نظر توسط نرم افزارهای SAS و SPSS مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفتند. نتایج این بررسی نشان داد که در تمام موارد میان گونه های مورد آزمایش کاج بروسیا (Pinus brutia) و سرو نقره ای (Cupressus arizonica) برتری خوبی در مقایسه با سایر گونه ها داشته اند. کاج سیاه (Pinu nigra) کمترین سازگاری را داشته و کمترین رویش قطری و ارتفاعی در بلوط(Quercus brantii) ملاحظه شده است. بررسی ها نشان دهنده برتری نسبی سوزنی برگان از نظر سازگاری و رویش قطری و ارتفاعی نسبت به پهن برگان طی این دوره 10 ساله می باشد، ولی هنوز جهت اطمینان در پیشنهاد استفاده از گونه های غیر بومی و خارجی لازم است تا مطالعات دقیق تری طی زمان طولانی تر و انجام طرحهای پیش آهنگ انجام پذیرد. همچنین روند رشد سالانه قطر یقه و ارتفاع در هر گونه به صورت معادلات ریاضی محاسبه شد. با توجه به معادلات بدست آمده مشاهده می شود که مدل درجه دو مناسبترین مدل برای تعیین این تغییرات است.
    کلید واژگان: رویش فطری, رویش ارتفاعی, سازگاری, آزمایش گونه, تابع رویش, زاگرس (فارس)}
  • محمدرضا نگهدارصابر *، سید مرتضی مرتضوی جهرمی، حسن آل منصور، مسعود نجابت

    در پی بروز نوعی خشکیدگی در تعدادی از درختان سوزنی برگ پارک جنگلی چشمه ابوالمهدی که به عنوان زوال تدریجی یا Dieback2  موسوم است، تحقیقی طی سالهای 1379 تا 1381 در زمینه کشف علل این مشکل انجام گردید. در این زمینه پدیه هایی همچون آفات و بیماریها، خاکشناسی، آب و هوایی، اکولوژی و نحوه اداره پارک جنگلی مذکور مورد توجه و بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل نشان داد که علت خشکیدگی درختان زربین، سرو شیراز و کاج الدار در این پارک جنگلی در اثر محدودیت فضای توسعه ریشه در گلدانهای پلاستیکی که در اثر بی توجهی هنگام کاشت نهالها از اطراف ریشه حذف نشده بودند. درختان سدر لبنان نیز احتمالآ در اثر ناسازگاری با شرایط محیطی، به خصوص میزان بارندگی و نحوه توزیع آن در طول سال و نیز طولانی بودن فصل خشک دچار خشکیدگی شده اند. بروز خشکسالیهای ایجاد شده طی سالهای 1376 تا 1379 (ه.ش) نیز عامل تشدید کننده بروز ضعفهای فیزیولوژیکی در این پارک است. آفات مشاهده شده برروی درختان سوزنی برگ این پارک اغلب به عنوان عوامل ثانویه بر روی درختان عمل می نمودند، بنابراین تاثیری در خشکیدگی درختان مذکور نداشتند. همچنین شرایط خاک منطقه به رغم کمبود مواد آلی خاک و سایر محدودیتهای عمومی مناطق خشک و نیمه خشک، از نظر رویش جنگلی و مرتعی محدودیتی نشان ندادند. آبیاری درختان در طول فصل خشک می تواند از بروز بسیاری از ضعفهای فیزیولوژیکی جلوگیری کند. انجام طرحهای تحقیقاتی برای انتخاب درختان سازگار و یا استفاده از درختان بومی در جنگلکاریها می تواند از بروز بسیاری از مشکلات ناشی از عدم سازگاری درختان غیر بومی ممانعت کند. آتش سوزی در بخشهایی از این پارک جنگلی ایجاد خسارت نموده است.

    کلید واژگان: زوال تدریجی, زربین, سرو شیراز, کاج الدار, سدر لبنان, خشکسالی, طول فصل خشک, آتش سوزی}
    MohammadReza Negahdar Saber *, Morteza Mortazavi Jahromi, Hasan Almansour, MasOud Nejabat

    In this experiment 29 genotypes of walnut (Juglans regia) were studied, based on Randomized Complete Blocks Design (RCBD) and four replicates. The experiment was conducted in Rikhalan Experimental Station of Marivan city through three years (1996-1998). The results showed that there were significant differences between the walnut genotypes for survival percentage, height and collar diameter performances. The highest value of the three seedling performances belonged to the following walnut genotypes:Survival: J-19 with 50.75 percent. Height: J-10 and J-19 with 35.52 and 34.87 cm, respectively.Collar diameter: J-14, J-19, J-4 and J-10 with 6.52, 6.47, 6.3 and 6.2 mm, respectively. According to Cluster Analysis Statistical Method, J-19, J-10 and J-14 were the most successful genotypes in view point of the three seedling performances. The above genotypes were introduced to the second phase of the trial, which aims to investigate the survival and growth of the genotypes at forest plantation scale.

    Keywords: walnut, Juglans regia, survival, height, DIAMETER, Kurdistan, afforestation}
  • مجتبی حمزه پور، محمدرضا نگهدارصابر *

    به منظور بررسی امکان سازگاری و استقرار گونه های مختلف پهن برگ و سوزنی برگ و شناسایی و معرفی آن ها، طرح سازگاری گونه های مختلف پهن برگ و سوزنی برگ با تعداد 10 گونه درختی شامل زربین ,Cupressus sempervirens var . horizontalis Mill، سرو نقره ای Cupressus sempervirens var.arizonica Greene، کاج سیاه Pinus nigra Arnold، کاج بروسیا Pinus btutia Elwes Henry، کاج تهران pinus eldarica Medw، آیلان Ailanthus glandulosa Desff، اقاقیا Robinia pseudacacia، بلوط Quercus brantii var.persica.Zohary، زبان گنجشک Fraxinus rotundifolia Mill و سنجد Elaeagnus angustifolia در قالب طرح آماری بلوک های کامل تصادفی در چهار تکرار در شرایط دیم به مورد اجرا گذاشته شد. در پایان اجرای طرح، متغیرهای مورد ارزیابی تجزیه و تحلیل شده و درنتیجه گونه های سازگار و موفق در این مرحله از اجرای طرح به شرح زیر معرفی می گردند:1- کاج بروسیا Pinus brutia2- زربین Cupressus sempervirense var horizontalis3- سرو نقره ای Cupressus arizonica4- کاج تهران Pinus eldarica

    کلید واژگان: سازگاری, پهن برگ, سوزنی برگ, فارس}
    Mojtaba Hamzehpour, Mohammad Reza Negahdar- Saber *

    This experiment was carried out in Fars province, in order to identify the adaptability of different needleleaved and broadleaved species in Doorodzan area of the Fars proviens of Iran. The experiment was laid out as a randomized complete block design with 10 treatments (10 tree species), each containing 49 seedlings in 4 replication. The trees were planted in the plots and trained for 6 years. The survival percentage of the tree species was the basis of the evaluation of treatments. Pinus brutia, Cupressus. S. var. horizontalis, Cupressus arizonica, and Pinus eldarica were the most promising trees. The broadleaved species, namley Eleagnus angustifolia, Robinia pseudoacacia, Quercus brantii, Ailanthus glandulosa and Fraxinus rotundifolia showed more than 50% survival.

    Keywords: Adaptation, Broad-leaf, Needle-leaf, Fars}
نمایش عناوین بیشتر...
سامانه نویسندگان
  • دکتر محمدرضا نگهدارصابر
    نگهدارصابر، محمدرضا
اطلاعات نویسنده(گان) توسط ایشان ثبت و تکمیل شده‌است. برای مشاهده مشخصات و فهرست همه مطالب، صفحه رزومه ایشان را ببینید.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال