محمدرضا وهابی
-
سابقه و هدف
گیاه خلال دندان (Ammi visnaga L.) از گیاهان دارویی و معطر و متعلق به خانواده چتریان است. اسانس این گیاه دارای ترکیب های معطر مهم با خواص ارزشمند درمانی و تغذیه ای می باشد. تنش های محیطی تاثیر معنی داری بر روی کمیت و کیفیت اسانس در گیاهان دارویی دارند. این مطالعه به منظور بررسی اثرهای مستقل و توام تنش های شوری بر بازده اسانس و اجزای اسانس در اندام های مختلف خلال دندان (بذر و سرشاخه) در شرایط مزرعه ای انجام شد.
مواد و روش هااین آزمایش به صورت اسپلیت پلات و در قالب طرح بلوک کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه صنعتی اصفهان واقع در لورک نجف آباد انجام شد. در هر تکرار 2 ردیف کاشت به طول 3 متر از بذرهای گیاه خلال دندان کاشته شد. سطوح مختلف تنش شوری به عنوان پلات های اصلی و سطوح مختلف تنش خشکی به عنوان پلات های فرعی در نظر گرفته شدند. سطوح شوری به ترتیب شامل S1 (صفر میلی مولار)، S2 (80 میلی مولار) و S3 (100 میلی مولار) از نمک کلرید سدیم و سطوح خشکی به ترتیب براساس 50% (D1)، 70% (D2) و 85% (D3) تخلیه آب از ظرفیت زراعی خاک در نظر گرفته شدند. اعمال تنش های شوری و خشکی به صورت همزمان از مرحله 10% گلدهی بوته ها شروع و تا آخرین مرحله رسیدگی ادامه یافت. پس از رسیدگی کامل بوته ها، عملکرد بوته ها اندازه گیری شد. سپس اسانس نمونه ها از اندام های سرشاخه و بذر با استفاده از روش کلونجر و در طی زمان حدود 4 ساعت استخراج شد. آنگاه ترکیبات شیمیایی اسانس با دستگاه گاز کروماتوگرافی گازی و گاز کروماتوگرافی متصل به طیف سنج جرمی شناسایی گردید.
نتایجتنش های مستقل و توام خشکی و شوری باعث افزایش معنی دار درصد اسانس در گیاه خلال دندان شد. بیشترین درصد اسانس سرشاخه (1.26%) در شرایط عدم وقوع تنش خشکی و تنش متوسط شوری (D1S2) و کمترین درصد اسانس در سرشاخه (0.25%) در شرایط شاهد (D1S1) مشاهده شد. بیشترین درصد اسانس بذر (0.25%) در شرایط D2S2 (تنش متوسط خشکی و شوری) و کمترین مقدار (0.12%) در شرایط D1S2 (عدم وقوع تنش خشکی و شوری متوسط) مشاهده گردید. نتایج تجزیه ترکیب های اسانس در مجموع 25 ترکیب در اسانس بذر و سرشاخه شناسایی کرد که بیشترین و کمترین ترکیب ها به ترتیب متعلق به گروه های مونوترپن های هیدروکربنه و دی ترپن های اکسیژنه در هر دو اندام سرشاخه و بذر بود. نتایج تجزیه اسانس، سمبرن (cembrene) را به عنوان ترکیب اصلی در بذر و سرشاخه شناسایی کرد که کمترین مقدار سمبرن در اسانس بذر (23.3%) و اسانس سرشاخه (26.2%) و بیشترین مقدار سمبرن در تنش ترکیبی شدید خشکی و شوری (D3S3) به ترتیب با مقدار33.3% (بذر) و 36.6% (سرشاخه) گزارش شد. ترکیب 2-متیل-2-متیل بوتیل استر، به عنوان دومین ترکیب مهم شناسایی شده در اندام های سرشاخه و بذر خلال دندان مشاهده شد. بیشترین مقدار آن در اسانس بذر (9.4%) تحت شرایط تنش توام خشکی ملایم و شوری ملایم (D2S2) و بیشترین مقدار این ترکیب در اسانس سرشاخه (18.5%) تحت شرایط تنش ملایم خشکی (D2S1) مشاهده گردید.
نتیجه گیریبا توجه به نتایج بدست آمده از کروماتوگرافی، تنش های خشکی و شوری باعث افزایش درصد اسانس و ترکیب های شیمیایی اجزای اسانس در خلال دندان شد. با توجه به شرایط اقلیمی نواحی خشک و نیمه خشک کشور و به تبع آن شور شدن تدریجی خاک ها، این گیاه می تواند به عنوان گیاهی انتخابی در برنامه های اصلاحی گیاهان دارویی و اهداف مرتبط با صنایع غذایی و دارویی مورد توجه قرار گیرد.
کلید واژگان: اسانس, چتریان, سرشاخه, بذر, سیمبرن, منو ترپنBackground and objectivesAmmi visnaga L. is a medicinal and aromatic plant in the Apiaceae family. The essential oils of this plant have highly valuable aromatic compounds with valuable therapeutic and nutritional properties. Environmental stresses affect the quantity and quality of essential oils (EOs) in medicinal plants. This study was carried out to evaluate the independent and combined effects of salinity and drought stresses on EOs (%) and their chemical constituents in different organs of A. visnaga (seeds and head branches) under field conditions.
MethodologyThis study was carried out in the research farm of Isfahan University of Technology located in Lavark, Najafabad, using a split-plot design with three replications. Each replicate consisted of two rows (3 m long) of A. visnaga seeds. Different levels of salinity stress and drought stress were considered as main plots and subplots, respectively. Three levels of salinity stress [S1 (0 mM NaCl), S2 (80 mM NaCl), and S3 (80 mM NaCl)] and three drought stress levels based on soil depletion rate [D1: normal 50%, D2: moderate stress 60% and D3: severe stress 85%] were applied. Applying salt and drought stresses simultaneously started at the flowering stage (10%) and continued until the full maturity stage. After the full maturity stage of the plants, seed yield was measured. Then, the EOs extraction was done based on the Clevenger method in about 4 hours from head branches and seed samples for all studied treatments. The chemical constituents were identified using Gas Chromatography (GC) and Gas Chromatography/Mass Spectrometry (GC/MS) techniques.
ResultsThe independent and combined stresses of drought and salinity caused a significant increase in EOs (%) of A.visnaga. The highest EOs in the head branch (1.26%) were detected under non-drought and medium salinity stress conditions (D1S1). The lowest EOs (0.25%) were observed under non-drought and non-salinity conditions (D1S1). The highest EOs (0.25%) in seed samples were observed under D2S2 conditions (moderate drought and salinity stress), but the least amount (0.12%) was found under D1S2 conditions (moderate salinity stress) and D1S3 (severe salinity stress). The analysis of essential EOs identified 25 compounds in both seeds and head branch samples. These compounds belong to six main chemical groups. The most and lowest compounds belonged to the groups of hydrocarbon monoterpenes and oxygenated diterpenes in both branches and seeds, respectively. Cembrene was identified as the main chemical compound in seed and head branch EOs. The lowest values for cembrene were reported as 23.32 % and 26.16% in seed and head branch EOs, respectively. The highest values for cembrene were reported as 33.31% and 36.62% in seed and head branch EOs under treatment. The compound 2-methyl-2-methylbutyl ester was identified as the second most abundant compound in the head branches and seeds of A. visnaga. The highest amount of this compound was observed in seed EOs (9.38%) under mild drought and mild salinity stress (D2S2), and the highest amount of this compound was observed in head branch EOs (18.5%) under mild drought stress (D2S1) conditions.
ConclusionAccording to the study results, drought and salinity stress caused a quantitative and qualitative increase in A. visnaga EOs. Considering the climatic conditions of the arid and semi-arid regions of Iran and the consequent gradual salinization of soils, this plant can be considered a plant of choice in medicinal plant breeding programs, as well as goals related to the food and pharmaceutical industries.
Keywords: essential oil, Apiaceae, head branch, seed, cembrene, monoterpenes -
تنش های خشکی و شوری از مهمترین تنش های موجود در زمین های کشاورزی جهان و به ویژه ایران است، که به سرعت در حال گسترش می باشد. در این مطالعه، اثرات مستقل و توام تنش های شوری و خشکی، بر صفات زراعی و بیوشیمیایی گیاه دارویی خلال دندان مورد مطالعه قرار گرفت. آزمایش به صورت اسپلیت پلات و در قالب طرح بلوک کاملا تصادفی با سه تکرار انجام شد. سطوح مختلف آبیاری (بر اساس 50، 70 و 85 درصد میزان تخلیه ظرفیت زراعی خاک به ترتیب به عنوان شاهد، تنش متوسط و تنش شدید) و سطوح مختلف شوری (شاهد، 80 و 100 میلی مولار نمک کلرید سدیم به منظور اجرای تنش ها انتخاب شد. نتایج مطالعه نشان داد که سطوح مختلف تنش های مستقل و توام شوری و خشکی، در هر دو حالت، باعث کاهش معنی دار در عملکرد دانه، وزن هزار دانه و ارتفاع و افزایش معنی دار در محتوای مالون دی آلدهید نسبت به تیمار شاهد شد. در تنش های توام خشکی و شوری افزایش معنی دار در محتوای کل فنول، محتوای کل فلاونول، محتوای کل فلاونویید، فعالیت آنتی اکسیدانی، محتوای پرولین و کاروتنویید نسبت به تیمار شاهد، به عنوان مکانیسم هایی دفاعی در جهت مقابله با اثرات منفی تنش های ترکیبی مشاهده شد. در تیمارهای ترکیبی مختلف، تغییرات محتوای کلروفیل روند یکسانی را نسبت به تیمار شاهد نشان نداند. کمترین میزان عملکرد دانه و ارتفاع بوته و بیشترین فعالیت آنتی اکسیدانی در تنش ترکیبی شدید خشکی و شدید شوری مشاهده شد. حداکثر محتوای فلاونول و کاروتنویید و کمترین میزان مالون دی آلدهید در تنش ترکیبی متوسط خشکی و عدم تنش شوری (D2S1) مشاهده شد. حداکثر میزان محتوای کل فنول (64/228 میلی گرم گالیک اسید بر گرم برگ تر) و فلاونویید (62/120 میلی گرم کویرستین بر گرم برگ تر) در تنش ترکیبی متوسط شوری و شدید خشکی (D3S2) و حداکثر محتوای آنتوسیانین (12/0 میکرو مول بر گرم وزن تر) در تنش ترکیبی شدید شوری و خشکی (D3S3) حاصل شد، که نشان دهنده اثرات تحریک کنندگی این سطوح از تنش های ترکیبی در تولید حداکثری ترکیبات فنولیکی، فلاونوییدی و آنتوسیانینی در گیاه خلال دندان بود. با توجه افزایش معنی دار ترکیبات فنولیکی در سطوح متوسط و شدید از تنش های خشکی و شوری، کشت آن در زمین های متاثر از تنش های خشکی و شوری می تواند مورد توجه قرار گیرد.
کلید واژگان: آنتی اکسیدانی, تنش, ترکیبات فنولیک, رنگیزه های فتوسنتزی, عملکردThe most important stresses in the world's agricultural lands, especially in Iran, are drought and salinity stresses, which are increasing in these days. In this study, the independent and combined effects of salinity and drought stresses were studied on different agronomic and biochemical traits of the medicinal plant of Ammi visnaga .The experimental design was performed as split plot based in a completely randomized block design with three replication. Drought stress treatments based on soil depletion rate (normal 50%, moderate stress 60% and severe stress 85%) and three salinity stress levels (normal, average stress: 80 mM and severe stress :100 mM were applied. The results of the present study showed that different levels of independent stresses and the combination of salinity and drought both caused a significant decrease in seed yield, seed weight and plant height and a significant increase in malondialdehyde content compared to the control treatment. In combined treatments, the changes in chlorophyll content did not show the same trend compared to the control treatment. In both drought and salinity stresses,there was a significant increase in the contents of total phenolics, total flavonols, total flavonoids, carotenoids, proline and antioxidant activity, compared to the control, in order to compensate the negative effects of tensions. The lowest values for seed yield, plant height and the highest antioxidant activity were observed in the combined stress of severe drought and severe salinity.The highest content for total flavonols and carotenoid and the lowest value for malondialdehyde were observed in the combined stress of moderate drought and non salinity (D2S1). The highest contents of total phenolics (228.64 mg of gallic acid per gram of fresh leaves) and total flavonoids (120.62 mg of quercetin per gram of fresh leaves) were obtained in the combined stress of moderate salinity and severe drought (D3S2). The highest content of anthocyanin (0.12 μmol/g FW) in severe combined stress of salinity and drought (D3S3). These results showed the stimulating effects of these combined levels in the highest production of phenolics, flavonoids and anthocyanins compounds in this plant. Considering the significant increase of phenolic compounds in moderate and severe levels of drought and salinity stresses, its cultivation in lands affected by drought and salinity stress can be considered.
Keywords: Antioxidant, Photosynthetic pigments, Phenolics contents, Stress, Yield -
در مطالعه حاضر، ارتباط پراکنش گونه گون زرد (Astragalus verus) با اقلیم، خاک و توپوگرافی در استان اصفهان به روش رگرسیون غیرپارامتریک CART (Classification And Regression Trees) بررسی گردید. با بررسی تیپ های غالب گونه، 287 سایت با نمونه برداری تصادفی-طبقه بندی شده انتخاب و 106 نقطه حضور ثبت شد. متغیرهای خاکی فاقد توزیع نرمال، مطابق نوع چولگی با تبدیل داده نرمال شدند. برای متغیرهایی که با تبدیل داده نرمال نشدند، روش معکوس وزنی فاصله و برای متغیرهای دارای توزیع نرمال، روش های کریجینگ برای تولید نقشه به کار رفتند. جهت بررسی پیوستگی مکانی متغیرها، بهترین مدل واریوگرام انتخاب گردید. طبق تحلیل مولفه های اصلی (PCA) و ماتریس همبستگی متغیرها، موثرترین عوامل در پراکنش به ترتیب درصد رس، میانگین دمای سردترین فصل (Bio11)، میانگین دمای خشک ترین فصل (Bio9)، حداقل دمای سردترین ماه (Bio6)، میانگین دمای سالانه (Bio1)، رطوبت اشباع و کربن آلی بودند. ارزیابی مدل به روش های جایگزینی و استفاده از داده های مستقل حاکی از دقت بالای مدل بود. طبق آستانه بهینه 0/41 و نقشه فازی تناسب رویشگاه، سطح رویشگاه مناسب گونه، 34/5 درصد از منطقه بود. نتایج در مدیریت پایدار، حفاظت و احیای مراتع به کار می روند.
کلید واژگان: تناسب رویشگاه, زمین آمار, درخت تصمیم گیری, واریوگرام, تحلیل مولفه های اصلیIn the present study, the relationship between the distribution of Astragalus verus, climate, soil and topography in Isfahan province was investigated using the CART (Classification and Regression Trees) non-parametric regression. According to the vegetation types dominated by Astragalus verus, 287 sites were selected using stratified-random sampling and 106 presence points were recorded. Non-normally distributed soil variables were normalized according to the skewness type by data transformation. For variables that were not normalized by the data transformation, the inverse distance weighted and for normally distributed variables, kriging methods were used for mapping. To investigate the spatial continuity of these variables, the best variogram was selected. Using the principle component analysis (PCA) and correlation matrix, the most effective factors on distribution were clay percentage, mean temperature of the coldest (Bio11), and driest (Bio9) quarter, minimum temperature of the coldest month (Bio6), annual mean temperature (Bio1), saturated moisture and organic carbon, respectively. Model evaluation using replacement method and using independent data indicated high accuracy of the model. According to the optimum threshold of 0.41 and fuzzy-based habitat suitability map, the suitable habitat for the species was 34.5 % of the area. The results are used in sustainable rangeland management, conservation and their restoration.
Keywords: Habitat suitability, Geostatistics, Decision tree, Variogram, Principal component analysis -
این تحقیق به منظور بررسی اثرات توام و مستقل تنش خشکی و فلز سنگین مس بر روی صفات رویشی (طول ریشه چه، طول ساقه چه، وزن تر و وزن خشک گیاهچه)، درصد اسانس و تجمع مس در ریشه، اندام هوایی و تفاله ی شاتره (Fumaria. Parviflora Lam) در شریط گلخانه انجام شد. در این مطالعه غلظت های مختلف عنصر مس (شاهد، 50، 150، 300 و 400 mg/kg) و سطوح مختلف تنش خشکی (شاهد، 50 % و 75% بر اساس تخلیه درصد رطوبت خاک) بر روی بذور جمع آوری شده از دو منطقه معدنی دراستان کرمان (عسکری و رابر) و در هر منطقه چهار ناحیه (Z1، Z2، Z3 و Z4) به کار رفت. نتایج نشان داد که در همه تیمارها غلظت (mg/kg) 50 مس و بدون تنش خشکی(شاهد) منجر به بیشترین مقدار از نظر صفات رویشی شد. بیشترین درصد اسانس در تیمار با غلظت (mg/kg) 150 مس و تنش متوسط خشکی در ناحیه 3 از معدن مس عسکری و بیشترین میزان غلظت مس در ریشه، اندام هوایی و تفاله ی گیاه در تیمار (mg/kg) 400 مس و تنش شدید خشکی در ناحیه 3 از معدن عسکری مشاهده شد. در مطالعه ی حاضر فلز مس در طی فرایند تقطیر به مقدار زیادی در بافت گیاهی باقی ماند و غلظت عنصر مس در تفاله، تقریبا مشابه غلظت اندام هوایی گیاه قبل از فرایند تقطیر و اسانس گیری بود. بهترین تیمار برای کشت شاتره به لحاظ استفاده از اسانس گیاه، تیمار (mg/kg) 150 مس و تنش متوسط خشکی ارزیابی شد این یافته ها استفاده از گیاه دارویی شاهتره، به عنوان محصول جایگزین برای خاکهایی که به طور ملایم با مس آلوده شده اند را پشتیبانی می کند. همچنین داده های این تحقیق نشان داد که گیاه شاهتره به لحاظ کاستی هایی نظیر رشد کند و کاهش شدید زیست توده در غلظت های بالای مس نمی تواند به عنوان یک گونه کاندید برای گیاه پالایی خاک آلوده به مس باشد.
کلید واژگان: تفاله گیاه, کرمان, گلخانه, گیاه پالایی, معدنThis study was conducted to investigate the combined and independent effects of drought stress and copper on vegetative traits (root length, stem length, fresh and dry weight of seedling), essential oil content and copper accumulation in roots, shoots and distilled plant material of Fumaria parviflora Lam. In this study, different concentrations of copper (control, 50, 150, 300 and 400 mg /kg) and different levels of drought stress (control, 50% and 75% based on soil moisture percentage discharge) on seeds collected from two mineral regions in Kerman province (Askari and Rabar) and in each region four zones (Z1, Z2, Z3 and Z4) were used. The results showed that in all treatments, the concentration of 50 (mg / kg) copper without drought stress (control) led to the highest value in terms of vegetative traits.The highest percentage of essential oil (0.45) in the treatment with concentration 150 (mg / kg) of copper and medium drought stress in zone 3 of Askari copper mine and the highest concentration of copper in roots, shoots and distilled plant material in treatment with 400(mg /kg) copper and severe drought stress in zone 3 of Askari mine were observed. In this study, the Cu remained in the plant tissue during the distillation process and the concentration of copper in the distilled plant material was almost similar to the concentration of plant shoots before the distillation process. The best treatment for f. parviflora cultivation in terms of plant essential oil, 150 (mg / kg) copper and medium drought stress was evaluatedthese findings support the use of F. parviflora as an acceptable species for soils that are in moderation contaminated with copper. behaviors such as slow growth and severe decline in biomass at high concentrations of Cu, it is concluded that the F. parviflora cannot be a candidate species for the phytoremediation of copper contaminated soil.
Keywords: distilled plant material, greenhouse, Kerman, mine, phytoremediation -
در این مطالعه اثر سه متغیر اقلیمی شامل دمای هوا، غلظت دی اکسید کربن هوا و رطوبت خاک بر رشد و برخی شاخص های فیزیولوژیکی دو گونه مرتعی Bromus tomentellus Boiss و Agropyron trichophorum (Link) Richt، مورد بررسی قرار گرفت. برای این کار یک پایه مادری از هرگونه جمع آوری، به صورت غیرجنسی به تعداد مورد نیاز (هرگونه 32 پایه) تکثیر و سپس تیمارهای غلظت دی اکسید کربن، دما و رطوبت خاک در دو سطح و با چهار تکرار در شرایط آزمایشگاه اعمال شدند. نتایج نشان داد که با افزایش غلظت دی اکسید کربن از 380 به 700 میکرومول بر مول، شاخص سبزینگی (36/5)، غلظت کلروفیل a (27/1)، غلظت کلروفیل b (54/9) و وزن خشک اندام هوایی (23/4درصد) افزایش یافت ولی هدایت روزنه ای (33/1) درصد کاهش یافت. با افزایش دمای محیط از 5±20 به 5±25 درجه سلسیوس هدایت روزنه ای (13/5)، غلظت کلروفیل a (44/7)، غلظت کلرفیل b (44/2)، و وزن خشک اندام هوایی (23/5) درصد کاهش یافت. در اثر کمبود بارش، هدایت روزنه ای (41)، شاخص سبزینگی (32/9)، غلظت کلروفیل a (56/7)، غلظت کلرفیل b (54/8)، غلظت کارتنوئید (47)، و وزن خشک اندام هوایی (36/9 درصد) کاهش یافت. تفاوت گونه های مورد مطالعه از نظر صفات مورد بررسی معنی دار بود، به طوری که میانگین صفات شاخص سبزینگی، غلظت کلروفیل a، کلروفیل b، کارتنوئید و وزن ماده خشک گونه Agropyron trichophorum بیشتر از گونه Bromus tomentellus بود. بنابراین بر اساس شرایط پیش بینی شده در سناریوی A2 برای سال 2080، گونه Agropyron trichophorum به دلیل پاسخ مثبتی که به افزایش CO2 نشان می دهد و به دلیل جبران اثرات منفی افزایش دما و کاهش رطوبت، از عملکرد بهتری نسبت به گونه Bromus tomentellus برخوردار خواهد بود.کلید واژگان: دی اکسید کربن, Agropyron trichophorum, Bromus tomentellus Boiss, هدایت روزنه ای, رنگیزه های فتوسنتزی
-
به منظور بررسی اثرات تراکم گیاه و تنش خشکی بر پتانسیل آب برگ یونجه (.Medicago sativa L) و علف پشمکی (.Bromus tomentellus Boiss) و رطوبت وزنی خاک، آزمایشی در گلخانه تحقیقاتی دانشگاه صنعتی اصفهان به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک کامل تصادفی و در چهار تکرار اجرا شد. 18 تیمار شامل 3 ترکیب کشت به صورت خالص و مخلوط، دو سطح تراکم گیاهی (2 و 4 تایی) و سه سطح آبیاری (تنش خشکی کم، متوسط و زیاد ) اعمال گردید. نتایج نشان داد که در هر دو گونه یونجه و علف پشمکی میزان پتانسیل آب برگ در تمامی تیمارها با افزایش شدت تنش خشکی و افزایش تراکم پایه ها به طور معنی داری (05/0p<) کاهش یافت. بین گونه های مورد مطالعه از لحاظ میزان پتانسیل آب برگ تفاوت وجود دارد. گونه علف پشمکی در کشت مخلوط و شرایط تنش آبی و رقابت با یونجه، کاهش پتانسیل آب برگ خود را نسبت به یونجه بیش تر تحمل می کند و مقاومت به خشکی بیش تر و نیاز آبی کمتری دارد. همچنین با افزایش عمق خاک، محتوی رطوبتی خاک در تیمار کشت مخلوط در مقایسه با کشت خالص یونجه و کشت خالص علف پشمکی کمتر می شود. علف پشمکی با ریشه افشان بیش تر رطوبت سطح خاک را استفاده کرده اما گونه یونجه دارای ریشه اصلی است که می تواند رطوبت عمق خاک را جذب نماید، بنابراین دو گونه در استفاده از رطوبت خاک، به دلیل تفاوت در حجم توسعه ریشه، به صورت مکمل عمل کرده و باعث افزایش کارایی کشت مخلوط می شوند.کلید واژگان: تنش خشکی, پتانسیل آب برگ, رطوبت وزنی خاک, رقابت
-
چرای دام بر بسیاری از خصوصیات جوامع و گونه های گیاهی تاثیرگذار است. این عامل انسانی، که در کشور ما به دلیل عدم رعایت ظرفیت مرتع شکل مخربی به خود گرفته است می تواند بر حیات افراد یک گونه گیاهی موثر باشد و بنابراین نحوه پراکنش آن را تحت تاثیر قرار دهد. در این مطالعه با استفاده از داده های مکانی حضور گونه های Agropyron trichophorum و Bromus tomentellus، اثر قرق کوتاه مدت مرتع بر پراکنش جغرافیایی این دو گونه مورد بررسی قرار گرفت. برای این کار با استفاده از روش مدل سازی SRE نقشه پراکنش جغرافیایی آن ها قبل و بعد از اعمال قرق تهیه شد. نقاط حضور هریک از گونه ها، از بین 98قرق مطالعاتی تعیین شد که تعداد نقاط حضور B. tomentellus، قبل و بعد از قرق به ترتیب31و37 نقطه و تعداد نقاط حضورA. trichophorum، قبل و بعد از قرق به ترتیب 16 و 25نقطه بود.از 19متغیر بیوکلیماتیک به عوان متغیرهای محیطی استفاده شد. نتایج مطالعه نشان داد که رویشگاه مناسب اقلیمی گونه B. tomentellus در زمان قبل از قرق با مساحت125868 هکتار، بسیار وسیع تر از A. trichophorum با مساحت32515هکتار است. همچنین پس از اعمال مدیریت چرا به صورت قرق و به مدت7سال، مساحت رویشگاه مناسب اقلیمی A. trichophorum به51562.5هکتار(58% افزایش)ومساحت رویشگاه مناسب اقلیمی B. tomentellus به137287.5 هکتار (9% افزایش) رسید. این مطلب گویای آن است که چرای دام تاثیر نسبی بیشتری بر گونه A. trichophorumداشته است و این گونه با حذف چرا توانسته است درصد بیشتری از آشیان اقلیمی خود را که در اثر فشار چرا از دست داده بود، باز پس بگیرد.کلید واژگان: آشیان اکولوژیک, شرایط اقلیمی, چرای دام, مدلسازی رویشگاه, B, tomentellusGrazing is an effective factor on many aspects of plant species and communities. This anthropogenic factor, which became a destructive operant in Iran due to mismatch to range capacity, can affect the individuals of a plant species and thus, alter its spatial distribution. In the current study, the effect of short term exclosure on geographical distribution of two cool season grasses (Bromus tomentellus and Agropyron trichophorum) investigated using historical presence data. To do so, SRE modeling method (which is a presence-only model) was used to generate distribution maps before and after applying the exclosure. Presence coordinates of each species determined from 98 permanent exclosures. The number of B. tomentellus presence spots were 31 and 37 points before and after applying exclosures; respectively. The number of A. trichophorum presence spots were 16 and 25 points before and after applying exclosures; respectively. 19 bioclimatic variables used as environmental variables. The results indicated that the area of suitable climatic habitat of B. tomentellus before applying the exclosure (125868 ha) was considerably more than A. trichophorum (32515 ha). Nonetheless, applying the exclosure caused a 58% increase in suitable habitat of A. trichophorum versus 9% increase for B. tomentellus; which suggest that the grazing had a higher relative influence on A. trichophorum and removing the grazing pressure capacitated this species to retrieve its habitats. It should be emphasized that B. tomentellus should be considered as a more tolerant species to climatic conditions due to its prevalent distribution.Keywords: Ecological niche, Climatic conditions, Grazing, Habitat Modeling, Bromus tomentellus
-
بررسی فلوریستیک هر منطقه یکی از موثر ترین روش ها جهت مدیریت و حفاظت از ذخایر توارثی تنوع زیستی موجود است. منطقه حفاظت شده شیدا با مساحت 23832 هکتار در استان چهارمحال و بختیاری می باشد و در محدوده جغرافیایی ˊ25 50 تا ˊ44 50 طول شرقی و ˊ33 32 تا ˊ41 32 عرض شمالی قرار دارد. حداقل و حداکثر ارتفاع منطقه به ترتیب 2100 و 3165 متر از سطح دریا می باشد. در این مطالعه گونه های گیاهی موجود در منطقه جمع آوری و تعداد 316 گونه گیاهی از 48 تیره و 206 جنس شناسایی شدند. گونه ها بیشتر متعلق به خانواده های Asteraceae (56 گونه) ، Fabaceae (36 گونه) ، Lamiaceae (32 گونه) ،Poaceae (29 گونه) ، Apiaceae (25 گونه) و Brassicaceae (18گونه) و جنس های Astragalus (17 گونه) ، Centaurea (10 گونه) ، Cousinia ، Nepeta، Salvia و Stachys (5 گونه) ، Silene، Bromus و Hordeum (4 گونه) می باشند. از بین گیاهان حدود 44/9 % (دارویی) ، 34/8 % (علوفه ای- مرتعی) ، 6/6 % (سمی) ، 5/3 % (علف هرز) ، 4/4 % (صنعتی) و 3/7 % (حفاظت خاک- پوششی) می باشند. شکل زیستی گونه های گیاهی مطابق روش رانکیائر شامل 48/7 % همی کریپتوفیت ، 31/3 % تروفیت ، 10% کامفیت، 8 % ژئوفیت و 2 % فانروفیت می باشند. بررسی پراکنش جغرافیایی گیاهان منطقه نشان داد که 64/2 درصد گونه ها (203 گونه) به ناحیه ایرانی- تورانی تعلق داشتند. سایر گونه ها علاوه بر ناحیه رویشی ایرانی- تورانی در نواحی رویشی دیگر نیز پراکنش دارند.کلید واژگان: پراکنش جغرافیایی, چهارمحال و بختیاری, شکل زیستی, فلوریستیک, منطقه حفاظت شده شیداThe floristic investigation of each area is one of the most effective methods for managing and conserving genetic storages of existing biodiversity. The Sheyda Protected Area with 23832 hectars is located in Chaharmahal Va Bakhtiari and its geographical position is 50 25ˊ to 50 44ˊ E and 32 33ˊ to 32 41ˊ N. The minimum and maximum elevation is 2100 and 3165 from sea level, respectively. In this study plant species in the area were collected and 316 plant species from 48 families and 206 genera were identified. The plant species mostly belong to Asteraceae (56 species), Fabaceae (36 species), Lamiaceae (32 species), Poaceae (29 species), Apiaceae (25 species) and Brassicaceae (18 species) families and Astragalus (17 species), Centaurea (10 species), Cousinia, Nepeta, Salvia, Stachys (5 species), Silene, Bromus and Hordeum (4 species) genera. Among these plants about 44.9 % are (medicinal), 34.8 % (pastural-feed), 6.6 % (poisonous), 5.3 % (weed), 4.4 % (industrial), and 3.7 % (soil conservation-cover) uses. The life form of plant species according to Raunkierʼs method are consists of 48.7 % hemicryptophytes, 31.3 % therophytes, 10 % camaephytes, 8 % geophytes and 2 % phanerophytes. The chorotypes of plants species showed that 64.2 percent (203 species) of the plant species belonged to Irano–Touranian zone. Other species in addition to Irano–Touranian zone grew in other geobotanical zones too.Keywords: Chorotype, Chaharmahal va Bakhtiari, Floristic, life form, Sheyda Protected Area
-
این پژوهش با هدف بررسی ویژگی های جوانه زنی بذر ماشک گل متنوع (Vicia variabilis Grossh.) در پاسخ به سطوح مختلف خشکی و دما در دو فاز آزمایشگاهی و گلخانه ای انجام گرفت. در آزمایشگاه به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با 4 تکرار انجام شد. تیمارها شامل 7 سطح دمایی، 5 سطح خشکی و تیمار بدون تنش (شاهد) انجام شد. در گلخانه در قالب طرح کاملا تصادفی چهار تیمار شامل شاهد (بدون آبیاری)، آبیاری از کاشت تا 15 اردیبهشت، آبیاری از کاشت تا 30 اردیبهشت، آبیاری از کاشت تا پایان دوره رشد اجرا شد. نتایج نشان داد بیشترین درصد جوانه زنی در تیمار شاهد رخ داد. در دمای ̊C35 هیچ بذری جوانه نزد. بالاترین سرعت جوانه زنی در دمای ̊C20 مشاهده شد (71/12 بذر در روز) و با کاهش پتانسیل آب، سرعت جوانه زنی کاهش یافت و به 19/0 بذر در روز رسید. کمترین زمان جوانه زنی متعلق به تیمار شاهد در دمای ̊C20 بود (81/3 روز) که با مقدار آن در تیمارهای پتانسیل آب سطوح اول و دوم همین دما و همچنین شاهد دمای ̊C15 (71/4 روز) اختلاف معنی داری نداشت. بیشترین مقدار طول ریشه چه (52/15 میلی متر)، طول ساقه چه (37/31 میلی متر) و شاخص بنیه بذر (3288/0) در دمای ̊C15 مشاهده گردید. بر اساس نتایج کشت گلدانی در ابتدای کشت، آبیاری باعث افزایش چشمگیر درصد جوانه زنی شد و همچنین آبیاری تا 15 اردیبهشت برای زنده مانی بذرهای جوانه زده و رشد گیاه تا پایان دوره رویشی کافی است. نتایج این تحقیق می تواند در برنامه های اصلاح مراتع، مدنظر قرار گیرد.کلید واژگان: خانواده پروانه آسا, گیاهچه, تنش دما و خشکی, مرتع کاری
-
پوشش گیاهی مهم ترین عامل تاثیرگذار بر پایداری اکوسیستم های مرتعی است. بنابراین شناخت عوامل محیطی و میزان اثر آنها بر پوشش گیاهی جهت احیای اکوسیستم های مرتعی حائز اهمیت است. هدف از این بررسی، شناخت عوامل محیطی تاثیرگذار بر پراکنش کنگر صحرایی در مراتع استان اصفهان است. بر این اساس اطلاعات این گونه در شش رویشگاه در استان اصفهان مشخص گردید. سپس نمونه برداری در مناطق معرف به روش تصادفی- سیستماتیک انجام شد و درصد پوشش تاجی و تراکم در آنها اندازه گیری شد. در هر مکان مرتعی عوامل اقلیمی، فیزیوگرافی و خاک مورد بررسی قرار گرفت. برای بررسی ارتباط پوشش گیاهی با عوامل محیطی از آنالیز رج بندی تحلیل کاهشی با استفاده از نرم افزار CANOCO استفاده شد. در آنالیز تجزیه خوشه ایو آنالیز رج بندی شش رویشگاه اصلی گونه کنگر صحرایی در استان اصفهان به سه گروه تفکیک شدند. محور اول رج بندی با پوشش و تراکم همبستگی زیادی داشته و محور دوم با عمق خاک همبستگی زیادی نشان داد. با توجه به مطالعه رویشگاه های مورد مطالعه گونه کنگر صحرایی بارندگی سالانه حدود 250 تا 500 میلی متر، ارتفاع 2300 تا 2500 متر، شیب حدود 10 تا 40 درصد و متوسط دما سالانه حدود 10 تا 12 درجه سانتی گراد برای حضور این گونه مطلوب است.کلید واژگان: اقلیم, آنالیز تجزیه خوشه ای, عوامل فیزیوگرافی, آنالیز رج بندی تحلیل کاهشی, خصوصیات خاکVegetation is the most important factor influencing the sustainability of rangeland ecosystems. Therefore, it is important to understand the environmental factors and their effect on vegetation and restoration of rangeland ecosystems. The aim of this study was to identify factors influencing on Gundelia tournefortii L. distribution. Accordingly, the information of Gundelia tournefortii L. was determined in six habitats in Isfahan province. Random- systematic sampling was conducted to calculate canopy and density of the species. In each rangeland place, climate, physiography and soil factors were identified. RDA ordination analysis using CANOCO software was used to investigate the vegetation relationship with environmental factors. In the cluster analysis and RDA ordination analysis, six main habitats of the species were classified into three groups. The first axis of ordination showed a very strong correlation with canopy cover and density and the second axis showed a very strong correlation with soil depth. According to study of the habitats of this species, annual precipitation about 250 to 500 mm, altitude 2300 to 2500 meter, slope about 10 to 40 percent and average of annual temperature about 10 ̊C to 12 ̊C are appropriate for presence of this species.Keywords: Investigation of Environmental Factors Influence on Gundelia tournefortii L. Distribution in Isfahan Province
-
زاگرس مرکزی ایران خاستگاه برخی از گونه های جنس استاخیس، یکی از بزرگترین جنس های خانواده نعناعیان (Labiatae)، از جمله گونه ی چای کوهی(Stachys lavandulifolia Vahl.) می باشد. گونه ی چای کوهی گیاهی است به ارتفاع حدود 25 سانتی متر با ساقه کرکدار و خزی که به گل آذین پشم گونه و الیافی دراز و خوشبو منتهی می شود. در منابع طب سنتی ایران وجهان، اثرات درمانی متعددی را به این جنس نسبت می دهند. هدف از این پژوهش مطالعه عوامل بوم شناختی گیاه چای کوهی (Stachys lavandulifolia Vahl.) است تا علاوه بر شناخت خصوصیات اکولوژیکی این گیاه، در جهت حفظ و بهره برداری از آن گامی برداشته شود. به این منظور مشخصات اقلیمی، فیزیوگرافی، خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک گیاه در رویشگاه های آن در منطقه غرب استان اصفهان بررسی شد. نتایج نشان داد که این گونه در مناطق با بارندگی متوسط سالانه 8/372میلی متر، میانگین متوسط درجه حرارت سالانه 2/10 درجه سانتیگراد، تبخیر سالانه 1955 میلیمتر، متوسط روزهای یخبندان 142روز و اقلیم نیمه خشک و سرد رویش مناسبی دارد. نتایج بدست آمده از فیزیوگرافی مکان های مرتعی مورد مطالعه نشان داد که این گونه در مکانهایی با شیبهای متفاوت و با نوسان زیاد رویش دارد (6 – 23 درصد) و مرتفع ترین و پست ترین مناطق مورد مطالعه نیز با اختلاف ارتفاع 6/592 متر قابل تشخیص بودند. خاک رویشگاه چای کوهی دارای بافت سیلتی رسی لومی ، کمی قلیایی، فاقد شوری و از نظر مواد آلی و میزان پتاسیم و کلسیم متوسط می باشد.کلید واژگان: چای کوهی, بوم شناختی, گیاهان دارویی, استان اصفهانIran's central Zagros is the homeland of some species of genus Stachys, one of the largest species of Labiatae family, such as Stachys lavandulifolia Vahl. species. Stachys lavandulifolia Vahl. is a plant 25cm long with fleecy and furred stem which ends to fleecy inflorescence and long fragrant fiber. Different medicinal effects have been attributed to this plant in the literature of Iran world's traditional medicine. The aim of this paper was to study the ecological factors of Stachys lavandulifolia not only to know ecological features of this plant, but also to take steps for keeping and using it. To this end, climatical, physiographical, physical and chemical features of the soil were investigated in the west of Esfahan, where it grows. The finding of the study indicated that this plant has suitable growth in regions whit average annual rainfall of 372.8 mm , average annual temperature of 10.2cm, annual evaporation 1955mm, average frost days 142 days, and semi- arid and cold climate. The results obtained from the physiography of range sites studied in this paper showed that this plant can grow both in places with different slops and fluctuations ( 6-23%) and in highest and lowest places with the high difference of 592.6m. the soil in which Stachys lavandulifolia grows has a silt clay loam, a little alkaline, without salt, and in terms of organic materials and the amount of Calcium and Potassium is average.Keywords: Stachys lavandulifolia Vahl, Ecology, Medical plants, Isfahan province
-
نوع آب و هوا، وضع گیاهان و اجتماعات گیاهی مناطق مختلف را تا حد زیادی مشخص می کند؛ بنابراین باید جهت بررسی و مطالعه گیاهان مرتعی، دامنه تحمل و بردباری هرگونه نسبت به این عوامل مشخص شود. در این مطالعه خصوصیات و نیازهای اقلیمی دو گونه از گندمیان مهم با ویژگی های علوفه ای و حفاظتی به نام های Agropyron trichophorum Richt. و Bromus tomentellus Boiss. در منطقه زاگرس مرکزی مورد بررسی قرار گرفتند. به این منظور از 19 متغیر بیوکلیماتیک به عنوان ورودی مدل جنگل تصادفی (به عنوان یک روش یادگیری ماشینی) در نرم افزار آماری R استفاده شد. نتایج نشان داد که متغیرهای مجموع بارندگی سالانه (BIO12)،دمای متوسط پربارش ترین فصل (BIO8) و میانگین دامنه دمای روزانه (BIO2) برای هر دو گونه مورد مطالعه بیشترین اهمیت را داشته اند و مجموع این سه متغیر بیش از 68 درصد تغییرات در مورد گونه B. tomentellus و 64 درصد تغییرات در مورد گونه A. trichophorum را توجیه کرده است. میزان صحت برآورد شده توسط شاخص TSS برای گونه B. tomentellus برابر با 95/0 محاسبه شد و مقادیر Sensitivity و Specificity نیز به ترتیب برابر با 93/0 و 96/0 برآورد شدند. این مقادیر (TSS، Sensitivity و Specificity) برای گونه A. trichophorum به ترتیب برابر با 92/0، 89/0 و 93/0 بودند. نتایج این پژوهش تبیین کننده نیازهای اقلیمی گونه های مورد مطالعه هستند. با استفاده از نتایج این مطالعه می توان مکان هایی که اقدامات حفاظتی این گونه ها باید در اولویت قرار بگیرد را تعیین کرد و یا حتی برای معرفی مجدد این گونه ها در زاگرس مرکزی، مکان های مناسب از لحاظ ویژگی های اقلیمی را پیشنهاد داد.کلید واژگان: B, tomentellus, A, trichophorum, جنگل تصادفی, زیست بوم اقلیمی, BiomodClimatic conditions largely determine the status and characteristics of plants and plant communities in different regions. Therefore, in order to study range plant species, the tolerance of each species to these factors should be determined. In this study, climatic features and requirements of two important grass species with conservation and forage importance (Agropyron trichophorum Richt. & Bromus tomentellus Boiss.) were studied in the Central Zagros. For this purpose, 19 bioclimatic variables used as inputs to Random Forest (as a machine learning approach) in R statistacial environment. The results showed that total annual precipitation (BIO12), the average temperature of the wettest season (BIO8) and the mean diurnal range (BIO2) for both species had the greatest importance and the sum of these three variables described more than 68 and 64 percent of variance in the B. tomentellus and A. trichophorum, respectively. The estimated accuracy by TSS index was calculated for B. tomentellus as 0.95 and Sensitivity and Specificity values were estimated as 0.93 and 0.96, respectively. For A. trichophorum, these values (TSS, Sensitivity& Specificity) calculated as 0.92, 0.89 and 0.93; respectively. The results of this study explain the cliamtic niche of the studied species. Top priority places, where protective actions has to be taken, can be determined using the results of this study. Potentially climatic suitable habitats can be proposed for reintroduction of these valuable species as well.Keywords: B. tomentellus, A. trichophorum, Random Forest, Climatic ecosystem, Biomod
-
گیاهان دارویی در عرصه های منابع طبیعی به عنوان یکی از مهم ترین راهبرد ها در زمینه سلامت، تجارت و فناوری مطرح هستند. کنگر صحرایی یکی از گیاهان دارویی و متعلق به خانواده کاسنی است. بر اساس نقشه تیپ های گیاهی و اطلاعات موجود تعداد 60 پایه گیاهی از گونه مذکور از چهار رویشگاه (طاقانک، دستنا، هیرکان و شیدا) در استان چهارمحال و بختیاری و یک رویشگاه در جنوب استان اصفهان (کمه) جمع آوری شد. اسانس نمونه های گیاهی توسط دستگاه کلونجر به روش تقطیر با بخار آب استخراج و ترکیبات شیمیایی روغن های فرار توسط دستگاه کروماتوگرافی گازی طیف سنج جرمی (GC/MS) شناسایی شد. مهم ترین خصوصیات بوم شناسی مکان های مرتعی در سه گروه اصلی (اقلیم، خاک و فیزیوگرافی) تعیین شد. جهت ارتباط بین شاخص های کیفی (ترکیبات شیمیایی اصلی کنگر صحرایی) با عامل های محیطی رج بندی به روش آنالیز تحلیل کاهشی (RDA) انجام شد. نتایج نشان داد که محور اول پلات رج بندی با درصد سنگریزه، محور دوم با عمق خاک و محور سوم با متوسط بارندگی سالانه، ضریب خشکی دمارتن و طول دوره خشکی همبستگی قوی دارد. مکان های مرتعی پنجگانه در قالب سه رویشگاه کلی طبقه بندی گردید که از لحاظ کاربری دارای مزیت های نسبی متفاوتی هستند. عامل های محیطی عمق خاک، متوسط دمای سالانه، متوسط حداکثر دمای سالانه، متوسط حداقل دمای سالانه، متوسط تعداد روز های یخبندان سالانه، تبخیر و تعرق پتانسیل سالانه، تبخیر سالانه و شاخص کیفی ترپن به عنوان موثر ترین عوامل در جداسازی رویشگاه های کنگر صحرایی مشخص گردید.کلید واژگان: آنالیز تحلیل کاهشی (RDA), رج بندی, شاخص های کیفی, عامل های محیطی, کروماتوگرافی گازی طیف سنج جرمی (GC-MS), کنگر صحرایی
-
در این مطالعه اثر تغییرات اقلیمی شامل سه متغیر دما، CO2 و رطوبت بر روی خصوصیات فتوسنتزی و عملکرد ماده خشک گونه مرتعی علف پشمکی Bromus tomentellus Boiss از گیاهان مهم علوفه ای مراتع غرب استان اصفهان، با استفاده از آزمایش فاکتوریل بر پایه طرح کاملا« تصادفی مورد ارزیابی قرار گرفت. پس از جمع آوری یک پایه مادری و تکثیر غیرجنسی آن به تعداد مورد نیاز، هر یک از متغیرهای اقلیمی در مقطع زمانی آینده (بر اساس سناریوی تغییر اقلیم A2) به عنوان یک تیمار بر روی پایه ها اعمال شده و یک گروه از پایه ها هم بدون اعمال تغییرات و به عنوان شاهد در نظر گرفته شد. در این گروه ها، رنگیزه های فتوسنتزی شامل کلروفیلهای a و b، کلروفیل کل و کاروتنوییدها و ماده خشک اندام های هوایی به عنوان معیار تعیین میزان عملکرد گیاه در هر یک از گلدان ها مورد اندازه گیری قرار گرفت و با ثبت این مقادیر و ارتباط دادن آن با متغیرهای اقلیمی، اثر تغییرات اقلیمی بر این خصوصیات بررسی شد. نتایج نشان داد که عکس العمل فیزیولوژیک گونه مورد مطالعه نسبت به تغییر پارامترهای اقلیمی دما، CO2 و رطوبت متفاوت بود به طوری که تغییر هر سه مولفه اقلیمی دما، CO2 و رطوبت نسبت به مقدار فعلی خود (شاهد) باعث کاهش معنی دار کلروفیل a، کلروفیل b و کلروفیل کل در گونه مورد مطالعه شد و میزان کاروتنوییدها نیز در گونه کاهش یافت. عملکرد ماده خشک تک پایه نیز با تغییر هر سه مولفه اقلیمی مورد مطالعه نسبت به شرایط فعلی (شاهد) خود، کاهش معنی داری درسطح احتمال 5 درصد نشان داد. بطوریکه مقدار عملکرد ماده خشک تک پایه از 36 گرم به عنوان شاهد به 21 گرم در تیمار افزایشی هر سه پارامتر اقلیمی مورد مطالعه کاهش یافت.کلید واژگان: تغییر اقلیم, خصوصیات فتوسنتزی, عملکرد ماده خشک, علف پشمکیThe effect of climatic changes including: temperature, CO2, and moisture content on photosynthetic characteristics and dry matter yield of rangeland species Bromus tomentellus Boiss an important forage plant in the West of Isfahan province pastures was explored in a factorial experiment with a completely randomized design. After collecting a mother plant of this species and asexual reproduction to required number, the climatic variables on each time step in the future (based on A2 climate change scenario) were applied as a treatment on pots except for one group which was taken as control. The photosynthetic pigments, including chlorophyll a and b, total chlorophyll, carotenoids, and aerial dry matter (as the criterion to determine the amount of plant yield in each pot) were measured in these groups. By recording these parameters and relating them to the climatic variables, the impact of climatic changes on them were explored. The results showed that the physiological response of species to the changes in the climatic parameters of temperature, CO2, and moisture content was different. A change in these three parameters (temperature, CO2, & moisture content) significantly decreased chlorophyll a, chlorophyll b, total chlorophyll, and carotenoids in the species under the study. Dry matter yield of single pot also decreased significantly (pKeywords: Climatic change, Photosynthetic characteristics, Dry matter yield, Bromus tomentellus
-
مجله مراتع، سال هفتم شماره 2 (Spring 2017)، صص 183 -194The effect of environmental factors on plant vegetation is different. Therefore, it is necessary to evaluate role of these factors in medicinal plants growth, development and essential oil. This study was performed to investigate the effect of factors on qualitative and quantitative variations of the essential oil of Verbascum songaricum in its habitats in central Zagros Mountains, Iran in 2012. V. songaricum aerial biomass was collected in flowering stages from four rangeland sites in Isfahan (Dareh Hose, Ghahiz, Ghaleghadam, Semirom) and one site in Kohgiluyeh, and Buyerahmad (Dena) provinces, Iran. The samples were dried in open air and their essential oils were extracted through digestion method. Gas Chromatography Mass Spectroscopy (GC-MS) was used to identify essential oil composition as Alcohol, Hydrocarbon, Amin, Acid, Ester and Ketone of species in five sites. The most important environmental factors such as climate, and physiographic, soil physical and chemical properties were determined. In order to investigate the relationship between environmental factors and plant essential oil, Ordination analysis was performed using Redundancy Analysis (RDA). The results of correlation analysis indicated that the most important environmental factors affecting the essential oil were annual rainfall (r=0.86), frozen days (r=0.86), Aridity index (r=0.86), Altitude (r=0.86), gravel (r=0.74), nitrogen (r=0.78), organic matter (r=0.62) and soil texture (r=0.68). Results showed that there was an increase in essential oil production in V. songaricum under semi-arid cold climate, uplands, higher precipitation, relatively light texture and fertile soil. According to RDA analysis, two habitats were identified. The first habitat was more appropriate for essential oil production of V. songaricum (Dareh Hose, Semirom and Dena) in comparison with the second one (Ghahiz and Ghaleghadam). As a result, the first habitat was considered as a suitable natural place for the cultivation and domestication of V. songaricum.Keywords: Verbascum songaricum, Ecological factors, Ordination analysis, Zagros
-
در این مطالعه توانایی مدل رگرسیون افزایشی تعمیم یافته در تهیه نقشه رویشگاه بالقوه گونه گیاهی کما (Ferula ovinaBoiss) و ترسیم منحنی های عکس العمل گونه نسبت به متغیرهای محیطی در منطقه فریدون شهر واقع در غرب اصفهان با مساحت هزار کیلومترمربع بررسی شد. داده های حضوروغیاب F. ovina به روش تصادفی طبقه بندی شده از تعداد دویست و هفتادوهشت سایت (یک صد و سی وهشت سایت حضور و یک صد و چهل سایت غیاب) جمع آوری و نقشه نه متغیر خاک، بیست ودو متغیر اقلیمی و سه متغیر فیزیوگرافی با اندازه پیکسل 72*72 مترمربع با استفاده از روش های میان یابی (کریجینگ، معکوس فاصله وزنی) تهیه شد. سپس ارتباط بین حضوروغیاب گونه با عوامل محیطی با استفاده از مدل افزایشی تعمیم یافته بررسی گردید. طبق نتایج حضور این گونه با فاکتورهای میزان سیلت و رس خاک ارتباط معکوس و با میزان شیب، ارتفاع از سطح دریا، میزان ماده آلی، درصد اشباع و میانگین درجه حرارت سالیانه همبستگی مستقیم دارد. ارزیابی مدل با استفاده از داده های مستقل بیانگر ضریب کاپای 64/0 و سطح زیر منحنی پلات 86/0 بود. طبق نقشه رویشگاه بالقوه و منحنی های عکس العمل ترسیم شده، گونه F. ovina در رویشگاه های با میانگین درجه حرارت سالیانه 11-9 درجه سانتی گراد، شیب 50-25 درصد،ارتفاع 3000- 1950 متر از سطح دریا، کربنات کلسیم 30-10 درصد، ماده آلی 6-4 درصد، سیلت 30-10 درصد، رس 60-45 درصد و درصد اشباع 60-45 بیشترین احتمال حضور را دارد. مدل تولید شده در شناسایی مناطق با پتانسیل رویشی بالای این گونه و برنامه های اصلاح و احیای مراتع کارایی مناسبی دارد.کلید واژگان: رویشگاه بالقوه, سیستم اطلاعات جغرافیایی, گونه کما, مدل افزایشی تعمیم یافته, فریدون شهرIn this study, the ability of Generalized Additive Model (GAM) for mapping potential distribution of Ferula ovina Boiss, and the description of species response curves to environmental variables were examined in Fereidonshar region with area of 1000 square kilometers located in West of Isfahan province. The presence and absence data of the species were collected from 278 sites (including 138 presence sites and 140 absence sites) by random systematic method, and 9 soil variables, 22 climate variables and 3 physiographic variables were mapped with pixel size of 72*72 square meters by using interpolation techniques (krigging, Inverse Distance Weighting) for the entire studied area. Then, the relationships between presence and absence of the species with the environmental variables were examined by GAM method. According to the results, the presence of Ferula ovina was inversely correlated with some environmental variables including soil silt and clay contents and also its distribution was directly correlated with slope, distance from sea level, organic matter content, soil saturation percentage and average annual temperature. The model evaluation conducted by the separate data gave Kappa coefficient equal to 0.64 and ROC area under curve equal to 0.86. According to the produced potential habitat map and the response curves of the species, the presence of Ferula ovina is more likely in the habitats with mean annual temperature: 9-11 degree centigrade, slop: 25-50%, elevation: 1950-3000 meter (Above sea level), CaCO3 content of soil: 10-30%, organic matter: 4-6%, silt: 10-30% and soil saturation percentage: 45-60%. The GAM enables managers to identify appropriate areas for rangelands rehabilitation and protection programs. The produced model has a suitable performance in identifying regions with high growth potential and rangelands rehabilitation and protection programs.Keywords: Potential habitat, Geographic information system, Ferula ovina, General additive model, Feridonshahr
-
به منظور بررسی تاثیر کشت خالص و مخلوط بر میزان پروتئین خام یونجه (.Medicago sativa L) و بروموس تومنتلوس (.Bromus tomentellus Boiss) و نیتروژن کل، فسفر و پتاسیم قابل جذب خاک، آزمایشی مزرعه ای در قالب فاکتوریل و بر پایه طرح کاملا تصادفی با 5 تکرار انجام شد. تیمارها شامل کشت خالص و مخلوط، تراکم در سه سطح کم (4 ردیف با فاصله 70 سانتی متر)، متوسط (8 ردیف با فاصله 30 سانتی متر) و زیاد (16 ردیف با فاصله 14 سانتی متر) بودند. نتایج نشان داد که عملکرد پروتئین خام در کشت مخلوط نسبت به کشت خالص بروموس تومنتلوس افزایش داشت. همچنین با افزایش تراکم، درصد پروتئین گیاه هم در کشت خالص و هم در کشت مخلوط کاهش یافت. کشت خالص یونجه و کشت مخلوط حاصلخیزی خاک را افزایش داد که اهمیت بقولات علوفه ای در نگهداری کیفیت علوفه و حفظ حاصلخیزی خاک را تایید می نماید. با توجه به نتایج این تحقیق، کشت مخلوط یونجه و بروموس تومنتلوس در بهار با تراکم 8 تایی و فاصله ردیف 30 سانتی متری در دیم زارهای کم بازده شهرستان فریدون شهر و مناطق مشابه پیشنهاد می شود.کلید واژگان: کشت خالص, کشت مخلوط, پروتئین خام, یونجه, بروموس تومنتلوس, نیتروژن کل, فسفر قابل جذب, پتاسیم قابل جذبJournal of Rangeland, Volume:10 Issue: 2, 2016, PP 135 -143A field experiment was conducted to investigate the effects of mono and mixed culture on crude protein contents of Medicago sativa L. and Bromus tomentellus Boiss, total nitrogen, available phosphorus and potassium of soil using factorial experiment based on completely randomized design with 5 replications. Treatments consisted of three crop compositions (M. sativa, B. tomentellus or mixture of the two), three density levels (low (4 rows, row spacing 70 cm), Medium (8 rows, row spacing 30 cm) and high (16 rows, row spacing 14 cm). Results demonstrated that the forage crude protein in mixed culture was significantly higher than in monoculture of B. tomentellus (p 0.05). Percentage of plant crude protein decreased with increasing plant density both in monoculture and mixed culture. Medicago sativa monoculture and mixed culture increased soil fertility that confirms the importance of forage legumes in forage quality maintenance and preservation of soil fertility. According to the results, mixed culture of M. sativa and B. tomentellus with 8 rows density (30 cm row spacing) is recommended in dryland fields of Fereydoon-Shahr and similar areas.Keywords: Mono, mixed culture, crude protein content, Medicago sativa, Bromus tomentellus, total nitrogen, available phosphorus, potassium
-
شناخت نیازهای اکولوژیکی گیاهان دارو یی بومی کشور جزء او لین گام هایی است که می تواند بر ای تولید انبوه این گیاهان برداشته شود. هدف این مطالعه بررسی خصوصیات رویشگاهی گونه دارویی گل ماهور Verbascum songaricum در زاگرس مرکزی می باشد. این بررسی در 5 مکان مرتعی دره حوض، قهیز، ورودی سمیرم، قلعه قدم و دنا که از مهمترین رویشگاه های گل ماهور در استان های اصفهان و کهگیلویه و بویراحمد هستند، انجام گرفت. عوامل اکولوژیکی شامل مشخصات اقلیمی، فیزیوگرافی و خصوصیات فیزیکوشیمیایی خاک برای گیاه در رویشگاه های آن مورد بررسی قرار گرفت. به منظور بررسی تشابه و تمایز بین مکان های مورد مطالعه، آنالیز خوشه ایانجام گردید. براساس نتایج بدست آمده گل ماهور در مراتعی با دامنه بارش حدود(500-300) میلی متر، درجه حرارت متوسط سالانه حدود 4/9 درجه سانتی گراد، اقلیم نیمه خشک سرد رویش دارد. هدایت الکتریکی خاک در مکان های مورد بررسی بین (ds/m 9/0-5/0) و میزان ماده آلی در دامنه(9/0-3/0)درصد، تغییر می نماید. نتایج نشان داد در مناطق مورد مطالعه پراکنش این گیاه در دامنه های جنوبی و شرقی و دامنه ارتفاعی2400 تا 2900 متر است. با توجه به تجزیه خوشه ای، مکان های مورد مطالعه در دو رویشگاه عمده قرار دارند که رویشگاه اول مکان های مطالعاتی دره حوض و قهیز و رویشگاه دوم ورودی سمیرم، قلعه قدم و دنا را شامل می شود.کلید واژگان: گیاهان دارویی, فیزیکوشیمیایی, کهگیلویه و بویراحمد, اصفهانIdentifying endemic medicinal plants needs is the main steps taken to mass production of them. The main purpose for the present study is to considering of habitat characteristics of Verbascum songaricum schrenk in central zagros region in Iran. The current study was conducted in five rangeland sites in Dareh Hose, Ghahiz, Semirom, Ghale Ghadam and Dena as the most important V. songaricum habitats in Isfahan and kohgiluyeh and Buyerahmad provinces. Ecological factors including climate, physiography and soil physicochemical properties were evaluated. To determining similarity and differences between habitat, cluster analysis was used. The results showes V. songaricum grows where areas with precipitation between 300-500mm ranges, average annual temperature of 9.4 C and semi cold climate. Electrical conductivity of soil had a range between 0.5 to 0.9 ds/m and its organic matter varied from 0.3 to 0.9 %. According to results, the species is distributed in southern and eastern aspects and 2400 to 2900 meters above sea level. with respect to cluster analysis, study areas were located in two main habitats where the first one involve Dareh Hose, Ghahiz and second ones include Semirom, Ghale Ghadam and Dena.Keywords: medicinal plants, physicochemical, Kohgiluyeh, Boyerahmad, Isfahan
-
مقدمه و هدفاوشق (وشا) به خانواده چتریان و جنس دورما تعلق دارد. یکی از گیاهان دارویی انحصاری در خانواده چتریان است که در مناطق خشک و نیمه خشک برخی نواحی ایران و بعضی کشور های آسیایی مانند ترکمنستان، افغانستان، پاکستان و هندوستان رشد می کند. این مطالعه با هدف استخراج و شناسایی مواد موثره گیاه اوشق در مناطق غربی استان اصفهان، ایران انجام گرفت.روش تحقیقبرای این منظور پس از جمع آوری گیاه در منطقه مذکور اندام های هدف آن یعنی ساقه و برگ جدا، هواخشک، آسیاب و در مقادیر مشخصی توزین شدند. سپس روغن فرار گیاه توسط روش تقطیر با آب جداسازی شد و با استفاده از دستگاه کروماتوگرافی گازی طیف سنج جرمی تجزیه و تحلیل شد.نتایج و بحثنتایج نشان داد که ترکیبات عمده لیمونن (49/18 %)، نئوفایتیدین (10/21 %)، بتا کاریوفیلن (3/54 %)، فیتول (2/61 %) و نریل استون ( 1/46 %) بودند.توصیه کاربردی/ صنعتیموارد درمانی متعددی در طب سنتی و اخیرا در طب مدرن برای اوشق گزارش شده است که بعضی از آنها شامل درمان سرفه، ضد انبساط عروق، ضد نفخ و ضد میکروبی می باشند. همچنین گیاه مذکور کاربرد های متنوع در زمینه های صنایع غذایی، آرایشی و پاک کنندگی دارد.کلید واژگان: اوشق, اسانس, GC-MS, اصفهان, ایرانBackground & AimDorema ammoniacum D. Don. (ammoniac plant) belongs to Apiaceae family and Dorema genus. It is one of the most important endemic medicinal plants in its family which grows in the arid and semi-arid areas in the regions of Iran and some of the Asian countries such as Turkmenistan, Afghanistan, Pakistan and India. This study was carried out with aim of the extraction and identification of constituents of D. ammoniacum D. Don. in the western areas of Isfahan province, Iran.ExperimentalFor this purpose, after the plant collecting in the mentioned area its target organs namely stem and leaf were separated, air dried, milled and weighted in the certain amount. Then the essential oil of the plant was isolated by hydrodistillationmethod and analyzed by GC/MS device.ResultsThe results indicated that major components were Limonene (49.18%), Neophytadiene (10.21%), beta Caryophyllene (3.54%), Phytol (2.61%) and Neryl acetone (1.46%).Recommended applications/industriesSeveral therapeutic cases have been reported in traditional medicine and currently in contemporary medicine for Dorema ammoniacum D. Don. that some of them are include the treatment of cough, vasodilator, anti-flatulence and anti-microbial. Also, the mentioned plant has varied applications in the fields of foods, cosmetic and detergent industries.Keywords: Dorema ammoniacum D. Don, essential oil, GC-MS, Isfahan Province, Iran
-
به منظور بررسی اثرات تراکم گیاهی و تنش خشکی بر عملکرد یونجه و بروموس تومنتلوس، آزمایشی در گلخانه تحقیقاتی دانشگاه صنعتی اصفهان در سال 1392 به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک کامل تصادفی و در چهار تکرار اجرا شد. 18 تیمار شامل 3 ترکیب کشت به صورت خالص و مخلوط، دو سطح تراکم گیاهی و سه سطح آبیاری اعمال گردید. نتایج نشان داد که کشت خالص یونجه نسبت به کشت مخلوط و کشت مخلوط نسبت به کشت خالص بروموس دارای عملکرد کل بالاتری است. شاخص نسبت برابری زمین (LER) در تمامی تیمارهای کشت مخلوط کمتر از یک به دست آمد که نشان دهنده وجود رقابت بین گونه ای در کشت مخلوط بود. میزان عملکرد و تولید زیست توده به ازای پایه با افزایش تراکم و افزایش رقابت و هم چنین با افزایش تنش خشکی و کاهش منبع رطوبت کاهش یافت. مقایسه وزن ماده خشک عملکرد بالای سطح و پایین سطح نشان داد که یونجه بیشتر به رقابت درون گونه ای حساس است تا رقابت برون گونه ای و عملکرد بروموس بیشتر به وسیله رقابت بین گونه ای اعمال شده توسط یونجه محدود می شود تا رقابت درون گونه ای. شاخص شدت رقابت نسبی در تمامی تیمارها برای بروموس مثبت و برای یونجه منفی به دست آمد که نشان دهنده توان رقابتی بیشتر یونجه نسبت به بروموس در کشت مخلوط بود.کلید واژگان: بروموس تومنتلوس, رقابت درون گونه ای, رقابت برون گونه ای, کشت خالص, کشت مخلوط, یونجهThe effects of plant density and water stress on yield of Medicago sativa and Bromus tomentellus was studied. A greenhouse experiment was conducted at Isfahan University of Technology in 2013. The experiment included 18 treatments, three crop compositions (M.sativa, B. tomentellus or mixture of the two), two plant density levels, three watering regimes and four replicates, arranged in a completely randomized block design. Results showed that total yield of M. sativa mono-cropping was higher than mixed cropping and it was higher than B. tomentellus mono-cropping. Land Equivalent Ratio (LER) values were less than 1 for all mixed cropping treatments, indicated the interspecific competition in mixed cropping. The biomass production per plant decreased with increasing density, competition for resource utilization and water stress. Compare of above-ground and below-ground dry matter showed that M. sativa appeared to be more constrained by intraspecific than by interspecific competition, Conversely, B. tomentellus was more suppressed by interspecific competition exerted by M. sativa than by intraspecific competition. Relative competition intensity (RCI) values were positive for B. tomentellus and negative for M.sativa, implying that competitive ability of M.sativa was higher than B. tomentellus in mixed cropping .Keywords: Bromus tomentellus, Intra, specific competition, Inter, specific competition, Medicago sativa, Mixed cropping, Mono, cropping
-
به منظور بررسی و تحلیل روش های اندازه گیری تراکم، یک مکان مطالعاتی با چهار تکرار در منطقه فریدون شهر اصفهان با تیپ گیاهی غالبBromus tomentellus - Astragalus verus انتخاب گردید. در هر مکان مرتعی (محدوده 5000 مترمربعی با ابعاد 100×50 متر)، با شمارش کلیه پایه های گونه های گون زرد مقدار واقعی تراکم محاسبه شد. نمونه برداری در هر مکان مرتعی به صورت تصادفی- سیستماتیک اجرا شد. در هر یک از تکرارها 5 ترانسکت 100 متری مستقر و با توجه به اندازه نمونه لازم هر روش، نقاطی به صورت تصادفی انتخاب گردید و روش های اندازه گیری تراکم (کوادرات 2 مترمربعی، نزدیک ترین فرد، نزدیک ترین فرد موریسیتا، نزدیک ترین همسایه، زوج های تصادفی، یک چهارم نقطه مرکزی، یک چهارم سرگردان، زاویه سرگردان، نقطه فاصل دیگل، مربع Tبایت، زاویه ای، ترتیبی اعم از دومین، سومین و چهارمین فرد نزدیک و زاویه منظم) اجرا شد. اختلاف روش های اندازه گیری تراکم با روش شاهد (شمارش پایه ها) به وسیله آزمون مقایسه میانگین ها LSD بررسی گردید. نتایج نشان داد که نزدیک ترین برآورد به شاهد مربوط به روش نزدیک ترین همسایه است. روش های یک چهارم سرگردان، کوادرات، زاویه سرگردان و زاویه منظم اختلاف معنی دار با شاهد نشان دادند. بیشترین (125) و کمترین (33) اندازه نمونه به ترتیب مربوط به روش زاویه منظم و روش یک چهارم سرگردان می باشد. روش های زاویه ای و مربع T بایت به ترتیب بیشترین و کمترین زمان اندازه گیری را به خود اختصاص دادند. از نظر دقت روش ، نزدیک ترین همسایه بالاترین و روش های زاویه سرگردان و یک چهارم سرگردان کمترین میزان دقت را نشان دادند.
کلید واژگان: روش های برآورد تراکم, نزدیک ترین همسایه, اندازه نمونه, گون زرد, فریدون شهر اصفهانIn order to analyze density measurement methods, a study site with four replicates in Fereydoonshahr characterized with vegetation type Astragalus verus-Bromus tomentellus was selected. In each site (an area with 5000 m2 in dimension 50*100m), real density was calculated by counting all individuals of Astragalus verus. Samples were taken in random-systematic manner. Within each replication, five transects 100 m in length were established and given sample size for each method, some points were selected in randomized manner and density measurement methods(Closest Individual Method, Nearest Neighbor Method, Random Pairs Method, Point Centered Quarter Method, Wandering Quarter Method, Angle Order Method, Corrected Point Distance Method) were implemented. Difference between density measurement methods by control method counting was evaluated using LSD method. According to the results, the closest estimation to control is nearest neighbor one. Point Centered Quarter Method, Wandering Quarter Method, Angle Order Method, and Corrected Point Distance Method showed significant difference to control. The largest and lowest sample size was attributed to Angle Order (33) and Wandering Quarter Methods(125) among others. The regular and T square had longest and shortest measurement times. The nearest neighbor showed the highest accuracy and Wandering Quarter as well as Point Centered Quarter had the least accuracy.
Keywords: Density estimation methods, Nearest neighbor, Sample size, Astragalus verus, Fereydoun Shahr, Isfahan -
مقدمه و هدفکنگر صحرایی به عنوان یکی از گیاهان مشهور و به طور گسترده توزیع یافته با کاربرد های مختلف در برخی از کشور های آسیایی و شمال آفریقا شناخته شده است. آن به خانواده آفتابگردان تعلق دارد و در خاورمیانه به ویژه در مناطق معتدل، کوهستانی و نیمه بیابانی کشور هایی مانند ایران، عراق، ترکیه، اردن، سوریه، مصر، ترکمنستان و در بعضی نواحی آذربایجان و ارمنستان رشد می یابد. هدف از این مطالعه شناسایی ترکیبات شیمیایی گیاه کنگر صحرایی از بعضی از رویشگاه های آن در منطقه زاگرس مرکزی ایران بود.روش تحقیقدر این راستا گیاه کنگر صحرایی از برخی رویشگاه های طبیعی آن در منطقه مذکور جمع آوری و هوا خشک شد. اسانس گیاه توسط تقطیر با بخار آب با تولید 0/8 درصد جداسازی شد. همچنین ترکیبات شیمیایی روغن فرار با استفاده از کروماتوگرافی گازی طیف سنج جرمی مورد تجزیه قرار گرفتند.نتایج و بحثنتایج نشان داد که ترکیبات عمده اسید پالمیتیک (12/48%)، اسید لاریک (10/59%)، آلفا یونن (6/68%)، اسید مریستیک (4/45%)، 1 هگزادکانول 2 متیل (3/61%)، فیتول (3/6%) و بتا تومرونه (3/4%) بودند.توصیه کاربردی/صنعتیکنگر صحرایی به عنوان یکی از گیاهان دارای خواص درمانی بسیار به ویژه در طب سنتی و مدرن در جهان شناخته شده است. همچنین این گیاه دارای املاح غذایی سودمندی مانند پتاسیم و کلسیم است.کلید واژگان: زاگرس مرکزی, اسانس, کروماتوگرافی گازی طیف سنج جرمی, کنگر صحرایی, رویشگاه, ایرانBackground & AimGundelia tournefortii L. (Tumbleweed) has been identified as one of the well-known and widely distributed plants with various applications in some of Asian and North African countries. It belongs to the (Asteraceae) family and grows in the Middle East particularly in the temperate, mountainous and semi desert areas of countries such as Iran, Iraq, Turkey, Jordan, Syria, Egypt, Turkmenistan and some regions of Azerbaijan and Armenia. The aim of this study was to identify of the chemical components of G.Tournefortii L. in some of its habitats into Central Zagros area, Iran.ExperimentalIn this regard, G. tournefortii L. was collected from some of its natural habitats in the mentioned area and air dried. The essential oil of the plant was isolated by hydro-distillation with a yield of 0.8 % (v/w). Also, the chemical compositions of volatile oil were analyzed using GC-MS.Results & DiscussionThe results indicated that major components were palmitic acid (12.48 %), lauric acid (10.59 %), alpha ionene (6.68 %), myristic acid (4.45 %), 1-hexadecanol, 2-methyl (3.61 %), phytol (3.6 %), and beta turmerone (3.4 %).Industrial and practical recommendationsGundelia tournefortii L. is known as a plants with many therapeutic properties especially in traditional and contemporary medicine in the world. Also, this plant has a useful nutritional solute such as potassium and calcium.Keywords: Smirnovia iranica sabeti, Central Zagros, essential oil, GC-MS, Gundelia tournefortii, Habitat, Iran
-
تعیین مطلوبیت رویشگاه یکی از ارکان مهم مدیریت و حفاطت از گونه های گیاهی و حیات وحش محسوب می گردد. رویشگاه مطلوب تاثیر بسزایی بر بقاء و تولید مثل گونه ها خواهد داشت. امروزه با پیشرفت علم آمار و سیستم اطلاعات جغرافیایی تعیین رویشگاه بالقوه گونه های گیاهی با استفاده از روش های مدلسازی پراکنش جغرافیایی گونه های گیاهی میسر شده است در این پژوهش، با استفاده از مدل تحلیل عامل اکولوژیک (ENFA) رویشگاه گونه Fritillaria imperialis L. به عنوان گونه ای دارای ارزش دارویی صنعتی فراوان مدلسازی گردید به این ترتیب که داده های حضور این گونه با استفاده از روش نمونه گیری سیستماتیک با تعداد 500 نقطه حضور با استفاده ازGPS ثبت و سپس به یک نقشه با فرمت وکتوری تبدیل شد و نقشه های متغیرهای محیطی مانند نقشه های توپوگرافی، اقلیمی و خاک منطقه به کمک روش های زمین آمار و GIS تولید گردید و در نهایت نقشه رویشگاه این گونه ارزشمند ایجاد شد. بر طبق آنالیز ENFA، متغیرهای مقدار پتاسیم قابل جذب ، مقدارفسفر قابل جذب ، مدل رقومی ارتفاع ، مقدار بارندگی سالیانه و جهت شیب منطقه مهم ترین عوامل در انتخاب رویشگاه لاله واژگون در منطقه مورد مطالعه می باشند مقادیر حاشیه گرایی، تخصص گرایی و تحمل پذیری در این مطالعه به ترتیب 1/547، 6/325 و 0/158 محاسبه شد که نشان می دهد که لاله واژگون یک گونه تخصص گرا در محدوده ی منابع رویشگاهی خود می باشد. برای بررسی صحت این مدل از نمایه Boyes استفاده شد و میزان صحت در این مدل برابر 0/092 تعیین گردید. نتایج این پژوهش می تواند در جهت پیشگیری از پیامدهای منفی جبران ناپذیر کاهش یا انقراض این گونه ارزشمند گیاهی کشور رویشگاه های جایگزین را پیشنهاد دهد.کلید واژگان: مدلسازی گونه, تخصص گرایی, حاشیه گرایی, تحمل پذیری, بویس, لاله سرنگونDetermining habitat suitability is one of the most important elements of management and conservation of plant and wildlife species. A suitable habitat will have a significant impact on the survival and reproduction of species. Nowadays, the development of statistics and geographic information system has enables us to determine possible habitats for plant species via using geographical distribution modeling techniques. Using the Ecological Factor Analysis Model (ENFA), the present study has modeled the habitat of Fritillaria imperialis L., as a species with numerous industrial and pharmaceutical applications. To this end, species presence data was gathered with systematic sampling method with 500 presence points. Then the data was registered and then, the data was ultimately converted to a map of the vector format. Environment variable maps such as topographic, climate, and soil were generated by using geostatistical and GIS methods. Finally, the habitat map for this valuable species was generated. According to ENFA analysis, the variables of the amount of absorbable potassium, the amount of absorbable phosphorus, Digital Elevation Model, the amount of annual precipitation, and the slope direction of region, are the most significant factors, influencing the habitat selection for Fritillaria imperialis L in the study area. The amounts associated with being margininety, specialization, and tolerance in this study were 1.547, 6.325, and 0.158, respectively indicate that Fritillaria imperialis L is specialization species within its habitat sites. Boyes index was used to verify the correctness of this model, which was calculated to be 0.092. The results of the present study suggest that using alternative habitats can prevent the irreversible negative consequences like reduction or extinction of this valuable species.Keywords: Species modeling, Specialization, Margininety, Tolerance, Boyes
-
پوشش گیاهی مهمترین عامل تاثیرگذار بر پایداری و تعادل اکوسیستم ها است. بنابراین شناخت عواملی که باعث استقرار و پراکنش پوشش گیاهی می شود ضروری است. این مطالعه به منظور تعیین ارتباط پوشش گیاهی با عوامل خاکی در بخشی از مراتع اردستان، واقع در استان اصفهان انجام شد. به منظور تفکیک اولیه جوامع گیاهی از روش چشمی استفاده شد. سطح مناسب پلات نمونه برداری به روش سطح حداقل و تعداد پلات، بعد از نمونه برداری اولیه به روش آماری تعیین شد. نمونه برداری از پوشش گیاهی به روش سیستماتیک – تصادفی و از طریق پلات گذاری در امتداد سه ترانسکت 100 متری انجام شد. در طول هر ترانسکت 10 پلات با ابعاد شش متر مربع و به فاصله 10 متر از هم قرار داده شد. همچنین در هر تیپ گیاهی سه پروفیل خاک ایجاد و با توجه به مرز تفکیک افق ها در منطقه و نوع گیاهان موجود، از عمق 0-150 سانتی متری نمونه خاک برداشت شد و21 فاکتور خاک مورد بررسی قرار گرفت. تجزیه و تحلیل عاملی متغرها نشان داد که از میان فاکتورهای مورد استفاده، 17 فاکتور از مهمترین عوامل تاثیرگذار بر پوشش گیاهی این منطقه بودند. به منظور تعیین اثر عوامل محیطی بر استقرار پوشش گیاهی از روش رسته بندی آنالیز تطبیقی متعارفی (CCA) و نرم افزار CANOCO استفاده شد. نتایج نشان داد که عوامل محیطی مانند بافت خاک، آهک، پتاسیم و هدایت الکتریکی بیشترین نقش را در استقرار و گسترش جوامع گیاهی منطقه مورد مطالعه داشتند.
کلید واژگان: جامعه گیاهی, خصوصیات خاک, رج بندی, آنالیز تطبیقی متعارفی, اردستانVegetation cover is one of the most important factors for ecosystem sustainability; thus, recognizing and understanding factors affecting the establishment and distribution of vegetation communities are necessary. This study was aimed to determine the relationship between vegetation and soil parameters of Ardestan rangelands, Isfahan Province. Primarily, the vegetation types were distinguished in the field using physiognomic method. Plot size was determined applying minimal area method. The number of plots was determined using statistical method. Systematic randomized sampling was used and performed along three transects of 100 m length. Ten plots of 6m2 were established along each transect at 10-meter intervals. Three soil profiles were dug in each area and soil samples were taken at a depth of 0-150 cm to study 21 soil factors. The results of factor analysis showed that among variables studied, 17 variables were the most effective factors on vegetation types of the study area. To determine the effect of environmental factors on the establishment of vegetation, canonical correspondence analysis was used applying CANOCO software. Ordination results showed that environmental factors such as soil texture, lime, potassium and electrical conductivity had the most important role in the establishment and expansion of plant communities in the study area.Keywords: Plant community, soil properties, ordination, canonical correspondence analysis (CCA), Ardestan -
هدف از این مطالعه بررسی توانایی مدل آماری شبکه عصبی مصنوعی در تهیه نقشه رویشگاه بالقوه گونه علوفه ای و دارویی Ferula ovina Boissدر مراتع منطقه فریدونشهر اصفهان می باشد. به منظور تعیین رویشگاه بالقوه گونه F. ovina (کما)، از داده های محیطی به عنوان متغیر مستقل و داده های مربوط به رخداد گونه کما به عنوان متغیر وابسته استفاده گردید. نقشه پراکنش مکانی عوامل محیطی از قبیل خصوصیات توپوگرافی (ارتفاع ازسطح دریا، جهت جغرافیایی، شیب) داده های ادافیکی (برخی از خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک) و اقلیمی (میانگین سالانه درجه حرارت، میانگین بارش سالانه و...) به روش کریجینگ و وزن دهی معکوس فاصله تهیه شد. رخداد گونه کما از 278 سایت مطالعاتی (شامل137 سایت حضور و 141 سایت عدم حضور) جمع آوری شد. سپس ارتباط بین متغیرهای محیطی و حضور وغیاب گونه با مدل شبکه عصبی مصنوعی تعیین گردید و به کل منطقه مورد مطالعه تعمیم یافت. نتایج آنالیز حساسیت نشان داد که حضور گونه کما بیشترین همبستگی را به ترتیب با درصد سیلت، درصد شن، ارتفاع، شیب و درصد ماده آلی دارا می باشد. ارزیابی مدل به روش جایگزینی ضریب کاپای 66/0 و مساحت زیر منحنی پلات های ROC با مقدار 9/0 نشان دهنده تطابق خوب تا عالی مدل با واقعیت زمینی است. نتایج نشان داد که مدل تولید شده می تواند به عنوان ابزاری برای استفاده مدیران و کارشناسان بخش مرتع به منظور شناسایی مناطق مستعد جهت عملیات اصلاحی همچون بذرکاری و بوته کاری مورد استفاده قرار گیرد.
کلید واژگان: شبکه عصبی مصنوعی, رویشگاه بالقوه گونه Ferula ovina, سیستم اطلاعات جغرافیایی, فریدونشهرSpecies distribution maps have been widely developed based on ecological niche theory together with statistical and geographical information system in plant ecology. The current study aimed to evaluate Artificial Neural Network (ANN) in mapping potential habitat of Ferula ovina Boiss in Ferydunshar rangelands، Isfahan. This is known as valuable forage and medicinal species. Environmental data (independent variables) and species occurrence data (dependent variable) were required to determine potential habitat of a given species. Some physical and chemical soil properties، climate and physiographic variables were mapped for the entire studied area using krigging and inverse distance weighting methods. F. ovina occurrence data were collected from 278 sites including 137 presence and 141 absence sites. The relationships between the studied environmental variables and F. ovina occurrence data were explored using ANN method. According to the sensitivity analysis، occurrence of F. ovina mostly correlated with silt and sand percentage، elevation slope، and organic matter. Model evaluation based on Kappa coefficient (0. 66) and Receiver operating characteristic (ROC=0. 9) showed good model fitness in relation to reality on local scales. The ANN technique enables managers to identify appropriate areas for rehabilitation practices such as direct seeding and planting.Keywords: Artificial Neural Network, Potential habitat of Ferula ovina, Geographic Information System, Fereydunshahr
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.