محمدعلی تاجیک قنبری
-
جنس آسپرژیلوس دارای گونه های متعددی است که در داروسازی، کشاورزی و صنایع مختلف اهمیت دارند. جنس آسپرژیلوس دارای 446 گونه شناسایی شده است که تشخیص آنها از یکدیگر با کمک خصوصیات ریخت شناسی دشوار است. زایلان بتا 1و4 زایلوسیداز، آنزیمی است که فرآیند هیدرولیز زایلوز را در زایلوالیگوساکاریدها کاتالیز می کند و توسط گونه های مختلف آسپرژیلوس تولید می شود. این پژوهش با هدف مطالعه بیوانفورماتیکی ناحیه ژنی مرتبط با این آنزیم و ارزیابی شباهتها و تفاوتهای آن در برخی گونه های آسپرژیلوس صورت گرفت. نتایج نشان داد این ناحیه ژنی به دلیل وجود موتیفهای حفاظت شده، توانست برخی گونه های مورد بررسی در این پژوهش را از یکدیگر تفکیک نماید.
کلید واژگان: آنزیم بتا زایلوسیداز, توالی آمینواسیدی, نواحی حفاظت شده, نشانگر مولکولیAspergillus has many species that are important in medicine, agriculture, and various industries. The genus has 446 identified species, which are difficult to distinguish from each other with the use of morphological characteristics. Xylan 1,4-beta-xylosidase is an enzyme that catalyzes the hydrolysis process of xylose in xylooligosaccharides and is produced by different species of Aspergillus. This research was conducted with the aim of a bioinformatics study of the gene region related to this enzyme and to evaluate its similarities and differences in some Aspergillus species. The results showed that this gene region, due to the presence of conserved motifs, was able to distinguish some species studied in this research.
Keywords: Beta-Xylosidase Enzyme, Amino Acid Sequences, Conserved Regions, Molecular Marker -
سابقه و هدف
گرادیان ارتفاعی یکی از مهمترین فاکتورهای بوم شناختی در پراکنش انواع گونه های گیاهی مختلف در بوم سازگان جنگل است و مبدا ارتفاع از سطح دریا در ارتباط با اختلاف ارتفاع با آب های آزاد مطرح می شود. تغییر ارتفاع از سطح دریا با تغییر پوشش گیاهی می تواند در فراوانی قارچ های چوب زی تاثیرگذار باشد. این پژوهش با هدف اثر بوم شناختی گرادیان ارتفاعی بر فراوانی قارچ های چوب زی روی گونه راش در ارتفاعات مختلف انجام شد.
مواد و روشها:
در مجموع در راشستان خالص، به صورت تصادفی پانزده اصله خشک دار افتاده راش در سه گرادیان ارتفاعی (اول) 550 تا 650، (دوم) 650 تا 750 و (سوم) 750 تا 850 متر از سطح دریا در جنگل آموزشی و پژوهشی دارابکلا ساری انتخاب شد. به منظور جمع آوری نمونه قارچ های ماکروسکوپی چوب زی در هر مورد به دنبال مشاهده نمونه قارچی، هرنمونه به شکل سالم، کامل و مناسب برای شناسایی براساس خصوصیات مرفولوژیکی یا ریخت شناسی برداشت شد. مشخصات ارتفاع از سطح دریا و خشک دار با دستگاه موقعیت یاب ثبت شد و نمونه ها برای شناسایی به آزمایشگاه قارچ شناسی منتقل گردید. به منظور اندازه گیری اندام های میکروسکوپی از هریک از این اندام ها 20 عدد با استفاده از میکروسکوپ دارای عدسی مدرج اندازه گیری شد. در نهایت به منظور تشخیص آرایه های مختلف قارچی، با در نظر گرفتن هر دو ویژگی ماکروسکوپی و میکروسکوپی و با استفاده از منابع مختلف شناسایی شد. برای دسته بندی فراوانی قارچ ها در گرادیان های ارتفاعی مختلف، محاسبات آماری و تجزیه خوشه در نرم افزار PAST به روش وارد و با استفاده از کمترین فاصله اقلیدسی انجام شد و تجزیه به مولفه های اصلی برای ارتفاعات مختلف، گونه و فراوانی، فراوانی نسبی و شاخص استاندارد در نرم افزار PAST با مقایسه دو گروه بندی قارچ ها بررسی شد. همچنین برای بررسی اختلاف ارتفاع تجزیه چندگانه و رسم پلات دوگانه در نرم افزار Minitab انجام شد تا از لحاظ ابر نقاط و پراکنش قارچ های چوب زی گروه بندی ها آشکار شوند.
نتایج و یافته ها:
نتایج به دست آمده نشان داد، به ترتیب در کلاسه های ارتفاعی اول، 13 درصد، دوم 30 درصد و سوم 57 درصد از کل قارچ ها را شامل می شود. در کلاسه ارتفاعی اول قارچ Hypholoma fasciculare، در کلاسه دوم Trametes versicolor و در سوم Schizophyllum commune بیشترین فراوانی را داشتند. همچنین خانواده Polyporaceae، Xylariaceae، Ganodermataceae، Pleurotaceae و Schizophyllaceae بیشترین فراوانی و خانواده Pezizaceae و Hericiaceae کمترین فراوانی را داشته اند. نتایج نشان داد، در طبقه ارتفاعی 550 تا 650 متر از سطح دریا تعداد 10 گونه پراکنش و در طبقه ارتفاعی 650 تا 750 متر از سطح دریا 15 گونه و در طبقه ارتفاعی 750 تا 850 متر از سطح دریا 22 گونه پراکنش داشتند. همچنین، بیشترین خانواده قارچ ها در طبقات ارتفاعی اول خانواده Meruliaceae و طبقه دوم و سوم Polyporacea بوده است. نتیجه آنالیز با Minitab نشان داد، پراکنش قارچ های چوب زی بین طبقه سوم و دوم با طبقه اول ارتفاعی تفاوت معنی داری داشت. نتیجه پژوهش اثر بوم شناسی گرادیان ارتفاعی، نشان داد، تجزیه با مولفه ها، تفاوت قارچ ها برای ارتفاعات مختلف ارتفاع از سطح دریا را نشان داد. این نتایج نشان داد، قارچ های Fomes fomentarius، Ganoderma lucidum، Stereum hirsutum، Daldinia concentrica، Pleurotus ostreatus، Trametes versicolor، Trichaptum biforme و Schizophyllum commune جزو گروه های مشابه بود که در هر سه کلاسه ارتفاعی پراکنش داشته اند و بیشتر از خانواده Polyporacae و راسته Polyporales بوده اند.
نتیجه گیری:
قارچ های ماکروسکوپی چوب زی جنگل در گرادیان های مختلف، پاسخ متفاوتی می دهند. نتایج این مطالعه نشان داد، گرادیان ارتفاعی با اختلاف ارتفاع 300 متر، فراوانی قارچ های چوب زی را تحت تاثیر قرار می دهد و با افزایش ارتفاع از سطح دریا، فراوانی گونه های قارچ افزایش پیدا می کند.
کلید واژگان: ارتفاع از سطح دریا, بوم شناسی, حفاظت, ماکروسکوپیBackground and objectivesThe altitude gradient is one of the important ecological factors in the distribution of different types of plant species in forest ecosystems, and the origin of altitude from sea level is related to the difference in altitude from open waters. The change in height from sea level, along with the change in vegetation, can affect the abundance of wood fungi. This research was conducted with the aim of studying the ecological effect of the altitude gradient on the abundance of wood fungi on beech species at different altitudes.
MethodologyIn total, 15 pure beech logs were randomly selected in three altitude gradients: (first) 550 to 650, (second) 650 to 750, and (third) 750 to 850 meters above sea level, in the educational and research forest of Darabkala Sari. To collect samples of wood macroscopic fungi, after observing the fungal samples, each sample was taken in a healthy, complete, and suitable form for identification based on morphological characteristics. Height characteristics from sea level and dry land were recorded with a positioning device, and the samples were transferred to the mycology laboratory for identification. To measure the microscopic organs, 20 samples of each of these organs were measured using a microscope with a graduated lens. Finally, to identify different fungal arrays, identification was based on both macroscopic and microscopic features, using various sources. To categorize the abundance of fungi in different altitude gradients, statistical calculations and cluster analysis were carried out in PAST software, using the Ward and Lesser Eghlidis distance, and analysis of principal components for different altitudes, species, abundance, relative frequency, and standard index were checked in PAST software by comparing two groups of fungi. Additionally, to check for height differences, multiple analyses and double plotting were done in Minitab software to reveal the groupings in terms of cloud points and distribution of wood fungi.
ResultsThe obtained results showed that in the first height class, 13%, in the second 30%, and in the third 57% of all fungi were included. In the first height class, Hypholoma fasciculare was the most abundant, while Trametes versicolor dominated the second class, and Schizophyllum commune was the most abundant in the third class. Furthermore, the Polyporaceae, Xylariaceae, Ganodermataceae, Pleurotaceae, and Schizophyllaceae families had the highest frequency, while the Pezizaceae and Hericiaceae families had the lowest frequency. The results indicated that 10 species were distributed in the altitude class of 550 to 650 meters above sea level, 15 species were distributed in the altitude class of 650 to 750 meters above sea level, and 22 species were distributed in the altitude class of 750 to 850 meters above sea level. In addition, the most fungi families in the first altitudinal class were from the Meruliaceae family, whereas the second and third classes were primarily Polyporaceae. The analysis with Minitab showed that there is a significant difference in the distribution of wood fungi between the third and second floors, as well as between the first floor and the others. The findings regarding the ecological effect of the altitude gradient indicated that decomposition components reveal differences in fungi at different altitudes above sea level. These results showed that Fomes fomentarius, Ganoderma lucidum, Stereum hirsutum, Daldinia concentrica, Pleurotus ostreatus, Trametes versicolor, Trichaptum biforme, and Schizophyllum commune were among similar groups that were distributed across all three altitude classes, primarily within the Polyporaceae family and the Polyporales order.
ConclusionThe macroscopic wood fungi of the forest exhibit different responses across various gradients. The results of this study showed that the altitude gradient affects the abundance of wood fungi; the abundance of fungal species increases with elevation above sea level.
Keywords: Above Sea Level, Ecology, Conservation, Macroscopic -
مقدمه
قارچ Fusarium verticillioides (Sacc.) Nirenberg عامل پوسیدگی بلال در تمامی مناطق ذرت کاری دنیا است و مواد سمی تولید می کند که دانه های ذرت را آلوده می کنند و به همین دلیل، یک گونه مهم از نظر بهداشت غذایی دام و انسان در جهان محسوب میشود. یکی از بهترین راهکارها برای مقابله با این بیماری، شناسایی ژنوتیپ های بسیار مقاوم است که می توانند برای بهبود ژنتیکی مورد استفاده قرار گیرند. در این آزمایش، مقاومت 16 هیبرید دیررس ذرت از نظر مقاومت بلال، کانال سیلک و مقاومت در مرحله جوانه زنی با استفاده از سه روش مایه زنی ارزیابی شد. هدف از اجرای آزمایش نیز انتخاب ژنوتیپ های با مقاومت بالا در هر سه مرحله رشدی بود.
مواد و روش هابذر 16 هیبرید دیررس ذرت از بخش تحقیقات ذرت و گیاهان علوفه ای موسسه تحقیقات اصلاح و تهیه نهال و بذر کرج تهیه و در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه بخش تحقیقات ذرت در سال زراعی 1400 کشت شد. برای مایه زنی گیاهان، از جدایه Kj7 جمع آوری شده از بلال های آلوده ذرت در مزرعه تحقیقاتی بخش تحقیقات ذرت در کرج استفاده شد. غربال گری هیبریدهای ذرت با سه روش انجام شد. در روش اول، مقاومت هیبریدهای مورد مطالعه با روش کاغذ رول شده در مرحله پس از جوانه زنی ارزیابی شد. در روش دوم، مقاومت بلال با روش ایجاد زخم در وسط بلال و تزریق سوسپانسیون اسپور مورد بررسی قرار گرفت و در روش سوم، مقاومت کانال سیلک با روش تزریق سوسپانسیون اسپور به کانال سیلک هفت روز بعد از ظهور سیلک ها ارزیابی شد. تجزیه و تحلیل آماری داده ها با روش تجزیه واریانس و مقایسه میانگین ها با آزمون دانکن با استفاده از نرم افزار SAS انجام شد.
یافته های تحقیق:
نتایج حاصل از تجزیه واریانس و مقایسه میانگین ها نشان داد که تفاوت بسیار معنی داری در بین 16 هیبرید ذرت مورد مطالعه از نظر مقاومت به بیماری با هر سه روش آلودگی مصنوعی وجود داشت. با توجه به اندازه گیری شدت بیماری در هر سه روش ارزیابی شده، هیبریدهای H3، H8، H11، H12 و H13 به عنوان هیبریدهای با مقاومت بالا در برابر قارچ بیمارگر انتخاب شدند. این هیبریدها، مقاومت مناسبی در مقابل تمامی مسیرهای اصلی آلودگی قارچ از خود نشان دادند و از نظر مقاومت به بیماری پوسیدگی بلال ذرت ناشی از F. verticillioides نسبت به سایر هیبریدهای بررسی شده در این مطالعه برتری داشتند. اجرای این سنجش های غربال گری در برنامه های اصلاح نژاد ذرت می تواند برای طبقه بندی درجه انعطاف پذیری ژرمپلاسم های ذرت به پوسیدگی فوزاریومی بلال موثر باشد.
نتیجه گیرینتایج این آزمایش نشان داد که برای ارزیابی مقاومت ژنوتیپ های ذرت به پوسیدگی فوزاریومی بلال ذرت به ویژه در مناطق خشک، می توان از روش ارزیابی مقاومت بلال به عنوان روش اصلی استفاده کرد. ارزیابی مقاومت کانال سیلک می تواند به عنوان یک روش کنترلی برای ارزیابی حساسیت احتمالی ژنوتیپ های مقاوم و یا نیمه مقاوم در مناطق مرطوب که آلودگی با این روش اهمیت دارد، استفاده شود. همچنین، با توجه به واکنش متفاوت تعدادی از هیبریدهای بررسی شده در این مطالعه در مرحله جوانه زنی و امکان رشد قارچ به صورت اندوفیت در گیاه، توصیه می شود رقم های جدید در حال معرفی در این مرحله رشدی هم ارزیابی شوند. در مجموع هیبریدهایی به عنوان مقاوم به بیماری معرفی شوند که در هر سه روش واکنش مناسبی به قارچ نشان داده اند.
کلید واژگان: اصلاح نژاد ذرت, ژنوتیپ مقاوم, مایکوتوکسین, Zea mays LIntroductionFusarium verticillioides (Sacc.) Nirenberg causes maize ear rot in all maize-growing regions of the world and produces mycotoxins that contaminate maize grains. Therefore, it is considered an important species in terms of food health for both animal and human in the world. One of the best approaches to address this disease is to identify highly tolerant or resistant genotypes that can be used for genetic improvement. In this experiment, the resistance of 16 late maize hybrids was evaluated for cob resistance, silk channel resistance, and resistance in the germination stage using three inoculation methods. The objective of the current study was to select the genotype with high resistance in all three developmental stages.
Materials and methodsThe seeds of 16 late maize hybrids were obtained from the Maize and Forage Crops Research Depatment (MFCRD), Seed and Plant Improvement Institute (SPII), Karaj, Iran, and were planted in a randomized complete block design with three replications in the research field of MFCDR, in 2021. To inoculate the plants, the Kj7 isolate collected from infected maize cobs in the field of MFCDR was used. Maize hybrids were screened with three methods. In the first method, the resistance of the studied hybrids was evaluated by the rolled paper method at the germination stage. In the second method, the cob resistance was assesed by creating a wound in the middle of the cob and injecting spore suspension, and in the third method, silk channel resistance was investigated by injecting spore suspension into the silk channel seven days after the appearance of silks. Data statistical analysis was done by analysis of variance and comparison of means with Duncan's test using SAS software.
Research findingsThe results of analysis of variance and comparison of means showed that there was a significant difference among the studied 16 maize hybrids in terms of disease resistance with all three methods of artificial contamination. According to disease severity measurement in all three evaluated methods, the hybrids H3, H8, H11, H12 and H13 were selected as hybrids with high resistance against pathogenic fungi. These hybrids showed suitable resistance against all main methods of fungal infection and were superior hybrids compared to the other hybrids evaluated in this study in terms of resistance to maize ear rot caused by F. verticillioides. The implementation of these screening assays in maize breeding programs can be effective for classifying the degree of flexibility of maize germplasms to fusarium head rot.
ConclusionThe results of this experiment indicated that to evaluate the fusarium ear rot resistance of maize genotypes, the cob resistance method can be used as the main evaluation method especially in dry regions. Silk channel resistance can be used as a control method to evaluate the possible sensitivity of resistant or semi-resistant genotypes in humid areas where contamination with this method is important. Also, due to the different reaction of a number of hybrids investigated at the germination stage in this study and the possibility of the fungus growing as an endophyte in the plant, it is recommended to evaluate the new cultivars being introduced at this growth stage. Finally, hybrids should be introduced as resistant to this disease, which have shown a suitable reaction to the fungus in all three methods.
Keywords: maize breeding, Mycotoxin, Resistant genotype, Zea mays L -
قارچ Fusarium verticillioides یکی از عوامل بیماری زای مهم در گیاه ذرت است که موجب پوسیدگی بلال و آلوده شدن دانه ها با مایکوتوکسین های فومونیزین (fumonisin) می شود. القای مقاومت بی بیماری ها یکی از راه کارهایی است که گیاهان برای مقابله با بیمارگرها به کار می برند. این تحقیق در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در شش بازه زمانی مختلف (0، 24، 46، 72، 96 و 120 ساعت بعد از آلوده سازی) و با دو لاین مقاوم (K18) و حساس (MO17) ذرت در گلخانه موسسه تحقیقات اصلاح و تهیه نهال و بذر کرج انجام شد. به منظور درک بهتر سیستم های دفاعی گیاه ذرت در سطح مولکولی، گیاهان ذرت یک هفته بعد از ظهور سیلک ها با سوسپانسیون اسپور قارچ F. verticillioides به غلظت 106×1 از طریق ایجاد زخم در وسط بلال تلقیح شدند. میزان بیان ژن های ZmCYP450 و ZmCCoAOMT2 در بلال های ذرت با روش Real-Time PCR بررسی شدند. نتایج نشان داد که سطح بیان هر دو ژن در گیاه مقاوم نسبت به بیماری افزایش یافت. در لاین مقاوم، ژن (ZmCCoAOMT2) 48 ساعت پس از مایه زنی و ژن CYP450 89A، 96 ساعت بعد به حداکثر سطح بیان خود رسیدند. در لاین حساس بعد از آلودگی با قارچ، در ژن ZmCCoAOMT2 کاهش سطح بیان مشاهده شد، درحالی که بیان ژن CYP450 89A2 در این لاین افزایش یافت. ژنوتیپهای حساس و مقاوم از نظر افزایش بیان این ژن اختلاف معنی داری با یکدیگر داشتند. به طور کلی نتایج این تحقیق نشان داد که ژن های مطالعه شده، در برهمکنش گیاه با بیمارگر مرتبط هستند و ممکن است باعث کمک به القای مقاومت در گیاه شوند.
کلید واژگان: پوسیدگی فوزاریومی خوشه ذرت, تنش زیستی, ژن های دفاعی, Real-Time PCR, القای مقاومتJournal of Genetics, Volume:18 Issue: 4, 2024, PP 407 -415Fusarium verticillioides is a fungal pathogen of maize that causes ear rot and contaminates the kernels with fomunisin mycotoxin. Induced resistance to diseases is one of the ways which plants use against pathogens. This research was conducted as a randomized complete block design with three replications for six different time courses (0, 24. 48. 72. 96 and 120 hours post inoculation) and with two resistant (K18) and susceptible (MO17) maize lines in the greenhouse of Seed and Plant Improvement Institute (SPII), located in Karaj. In order to better understand the defense systems of maize at the molecular level, plants were inoculated with a spore suspension of F. verticillioides at a concentration of 106 by creating a wound in the middle of the ear, one week after silk emergence. The expression rate of ZmCCoAOMT2 and CYP450 89A genes was checked using the Real-Time PCR evaluation method. The results showed that the expression level of both genes increased in the resistant line. The ZmCCoAOMT2 and CYP450 89A genes reached their maximum expression level 48 and 96 hours after inoculation respectively, in the resistant cultivar. A decrease in the expression level of ZmCCoAOMT2 gene was observed in the susceptible line after fungal inoculation, but the expression of CYP450 89A gene increased in this line. In general, the results of this research showed that the studied genes are related to the interaction of the plant with the pathogen and may help to induce resistance in the plant.
Keywords: Biological stress, Defense genes, Ear rot, Fusarium, Induction of resistance, Maize, Real-Time PCR -
مقدمه و هدف
اهداف مدیریتی جنگل با داشتن دانش کافی در رابطه با حضور خشک دارها و اهمیت تنوع زیستی می تواند به اهداف پایداری خود دست یابد. بنابراین، به منظور مدیریت صحیح جنگل به شاخص هایی نیاز است که اطلاعات کافی را در رابطه با تنوع زیستی و پایش تغییرات ناشی از فعالیت های مدیریتی به دست آورد. این پژوهش با هدف شناسایی انواع قارچ های ماکروسکوپی و بررسی تنوع زیستی این قارچ ها بر بستر زندگی خودشان یعنی خشک دارها بود.
مواد و روش هاتعداد 15 اصله خشک دارراش به صورت تصادفی در جنگل دارابکلا انتخاب شد. تمامی قارچ های ماکروسکوپی شماره گذاری و جمع آوری شد و برای شناسایی ریخت شناسی به آزمایشگاه قارچ شناسی انتقال داده شد. تنوع زیستی قارچ ها با استفاده از شاخص تنوع شانون وینر، شاخص تنوع سیمپسون، شاخص غنا و یکنواختی با نرم افزار PAST محاسبه شد.
یافته هانتایج به دست آمده نشان داد که 37 گونه قارچ ماکروسکوپی از 27 جنس و 16 خانواده تشکیل شده است که قارچهای Trametes versicolor، Daldinia concentrica، Trichaptum biforme و Fomes fomentarius به ترتیب بیشترین فراوانی و قارچ های Hericium coralloides، Ganoderma resinaceum، Ganoderma adspersum و Trametes trogii کم ترین فراوانی و همچنین خانواده Polyporaceae، Xylariaceae، Ganodermataceae، Pleurotaceae و Schizophyllaceae بیشترین فراوانی و خانواده Pezizaceae و Hericiaceae کم ترین فراوانی را داشتند. بیشتر قارچ ها در مراحل پایانی تجزیه حضور داشته اند. نتایج نشان داد که میانگین شاخص تنوع گونه ای شانون وینر 3/24، تنوع گونه ای سیمپسون 0/95، شاخص غنای گونه ای مارگالف 6/11 و شاخص منهینیک 1/95 و یکنواختی 0/69 می باشد. بررسی شاخص تنوع شانون وینر نشان داد قارچ های Trichaptum biforme و Trametes versicolor با عدد 1/46 از تنوع بیشتری برخوردار بودند.
نتیجه گیرینتایج این مطالعه نشان داد که برای مدیریت خشک دارهای افتاده به منظور افزایش تنوع زیستی قارچ ها پیشنهاد می شود که خشک دار افتاده در جنگل حفظ شوند تا به احیاء و تکمیل چرخه بوم سازگان کمک شود.
کلید واژگان: بوم شناسی, زیست شناسی حفاظت, راش, غنا, مدیریتIntroduction and ObjectiveWith sufficient knowledge regarding the presence of fungi and the significance of biodiversity, the forest's management objectives can achieve their sustainability goals. Therefore, in order to properly manage the forest, it is necessary to establish indicators that provide adequate information on biodiversity and monitor changes resulting from management activities. This study aims to identify various macroscopic fungi and investigate their biodiversity in their habitat, i.e., deadwood.
Material and MethodsFifteen specimens of deadwood fungi were randomly selected in Darabkola forest. All macroscopic fungi were numbered and collected, then transferred to the mycology laboratory for identification. The biodiversity of the fungi was calculated using Shannon-Wiener diversity index, Simpson diversity index, richness index, and uniformity index with PAST software
ResultsThe obtained results revealed that there were 37 species of macroscopic fungi belonging to 27 genera and 16 families. Trametes versicolor, Daldinia concentrica, Trichaptum biforme, and Fomes fomentarius were the most abundant, while Hericium coralloides, Ganoderma resinaceum, Ganoderma adspersum, and Trametes trogii were the least abundant species. Additionally, the families Polyporaceae, Xylariaceae, Ganodermataceae, Pleurotaceae, and Schizophyllaceae were the most abundant, whereas Pezizaceae and Hericiaceae were the least abundant. Most fungi were present in the final stages of decomposition. The results indicated that the mean diversity index for Shannon-Wiener species diversity was 3.24, Simpson species diversity index was 0.95, Margalef's richness index was 6.11, Menhinick's index was 1.95, and uniformity was 0.69. The analysis of the Shannon-Wiener diversity index showed that Trichaptum biforme and Trametes versicolor had a higher diversity value with a score of 1.46.
ConclusionThe results of this study indicate that for the management of fallen deadwood habitats with the aim of increasing the biodiversity of fungi, it is recommended to preserve these fallen deadwood areas within the forest. This preservation would contribute to the revitalization and completion of the ecosystem cycle.
Keywords: Ecology, Conservation biology, Beech, Richness, Management -
هدف از اجرای این تحقیق بررسی اثرمتقابل موتانت هایی از دو گونهTrichoderma koningii و Trichoderma virensوقارچ اندوفیت Piriformospora indica بر خیار آلوده به بیمارگرFusarium oxysporum f. sp. radicis-cucumerinum (Forc) و ارزیابی تاثیر متقابل آنها بر شاخص های رشد در گیاه خیار است. جدایه های والد تریکودرمای برتر با آزمون کشت متقابل (T.koningii NAS-108 با 50% و NAS-115 T.virens با 33% ممانعت از رشد بیمارگر) انتخاب شده و سوسپانسیون اسپور آنها با غلظت 106 (اسپور در میلی لیتر) در دامنه دز 250 گری با پرتوگاما پرتوتابی شد. موتانت های NARS-TKM101 با 20% و NARS-TviM112 با 100% افزایش قدرت آنتاگونیستی نسبت به والد خود، بالاترین توانایی آنتاگونیستی را از خود نشان دادند. این موتانت ها، به همراه جدایه های والدشان برای ارزیابی های گلخانه ای مورد استفاده قرار گرفتند. تیمار های توام دو قارچ تریکودرما (والد و موتانت) و P. indica بهترین کارایی را بر روی شاخص های طول و وزن خشک (اندام هوایی و ریشه) گیاهچه ها داشته و تفاوت معنی داری در سطح 5% با گیاهان شاهد نشان دادند. اختلاف معنی داری در سطح 5% بین جدایه های موتانت وجدایه های والد در کاهش شاخص بروز بیماری مشاهده نشد اما تیمار های توام دو قارچ تریکودرما (والد و موتانت) و P. indica، منجر به کاهش معنی دار شاخص بیماری در سطح 5% در گیاهان آلوده به Forc در مقایسه با قارچ کش کاربندازیم شد.
کلید واژگان: Fusarium oxysporum f. sp. radicis-cucumerinum, آنتاگونیست, اندوفیت, کنترل زیستی, پرتوگاماThe aim of this study is to investigate the interaction effects of two Trichoderma spices (T.koningii and T. virens) mutants and endophyte Piriformospora indica on infected cucumber plants by Fusarium oxysporum f. sp. radicis-cucumerinum (Forc) and evaluating their mutual influence on growth indexes in cucumber plants.The efficient wild-type Trichoderma isolates were selected by dual-culture test (T.koningii NAS-108 with 50% and T.virens NAS-115 with 33% inhibition of pathogenic growth) and their spore suspension with a concentration of 106 (spore/ml) in a dose range of 250 Gy was irradiated with gamma rays. NARS-TKM101 and NARS-TviM112 mutants showed highest antagonistic activity by 20% and 100% increase compared to their wild-type strains and they with their wild-type strains, were used for greenhouse evaluations. The combined treatments of Trichoderama sp. (total wild types and total mutants) with P. indica showed the most positive effects on seedlings growth indices length and dry weight (stem and root). No significant difference was observed between un-irradiated and mutant strains of Trichoderma in reducing disease index, (p<5%), but the combined treatments of two Trichoderma fungi (total mixed Trichoderama wild types and total mutants) with P. indica led to significant reduction of disease index (p<5%) and were more successful than the carbendazim fungicide in the plants infected with Forc.
Keywords: Fusarium oxysporum f. sp. radicis-cucumerinum, Antagonist, Endophyte, Biologic control, gamma ray -
مقدمه و هدف
قارچ های درون زی قارچ هایی هستند که در لحظه نمونه برداری بدون علایم آشکاری داخل بافت گیاهی حضور دارند.گزارش های متعددی وجود دارد که استفاده از قارچ های درون زی باعث بهبود عملکرد دانه، افزایش تحمل به سرما و خشکی، مقاومت به بیمار گرهای گیاهی و حشرات گیاه خوار شده است.از این رو می توان این قارچ ها را به عنوان یک عامل کنترل زیستی در حفاظت از محصولات گیاهی، مورد استفاده قرار داد. قارچ های درون زی منبع غنی از ترکیبات آلی فعال هستند که پتانسیل استفاده از این ترکیبات آلی در پزشکی، کشاورزی و صنعت وجود دارد. لذا این تحقیق با هدف جداسازی قارچ های درون زی از درختان ممرز و شناسایی شکل ظاهری و مولکولی آن ها از جنگل های شهر ساری انجام شد.
مواد و روش هادر این تحقیق، به منظور شناسایی قارچ های درون زی ، از سرشاخه های سالم درختان ممرز طی سال های پاییز 98 و تابستان و پاییز 99 از جنگل های شهرستان ساری نمونه برداری انجام شد. در آزمایشگاه، هر نمونه سرشاخه پس از ضدعفونی و کشت روی محیطPDA به مدت یک ماه در دمای24 درجه سلسیوس و تاریکی مداوم نگهداری گردید. پس از خالص سازی جدایه های به دست آمده با استفاده از روش تک اسپور و نوک ریسه، شناسایی جدایه ها براساس ویژگی های ریخت شناسی و توالی ناحیه ITS انجام شد. برای تایید شناسایی ریخت شناسی و توالی یابی، دندروگرام مربوطه با استفاده از نسخه 7.1 نرم افزار Bioedit ویرایش شدند.
یافته هادر این مطالعه 9 جنس و گونه شناسایی شدند. گونه های قارچی شامل OM117707 (Alternaria alternata)،(Aspergillus flavus) OM488258، OM141395(Botryosphaeria dothidea)،OM131770 (Diaporthe eres) ، Fusarium acuminatum) OM131729)،OM142129 (Fusarium sambucinum)، OM017151 (Mucor fragilis)، OM017148 (Neofusicoccum parvum)، OM124921 (Fulvia fulva)، بودند.
نتیجه گیریبه طور کلی هدف از این پژوهش شناسایی اندوفیت های قارچی درخت ممرز بر پایه داده های ریخت شناسی و مولکولی از جنگل های مهدشت، طبقده، دارابکلا و امام زاده زید ساری واقع دراستان مازندران بود.
کلید واژگان: تنوع, جنگل, درختان چوبی, درون زی, ریخت شناسی, ITSIntroduction and ObjectiveEndophytic fungi are fungi that are present in plant tissue at the time of sampling without obvious symptoms. There are several reports that the use of endophytic fungi improves grain yield, increases cold and drought tolerance, resistance to plant pathogens and herbivorous insects. Therefore, these fungi can be used as a biocontrol agent in the protection of crops. Endophytic fungi are a rich source of active metabolites that have the potential to be used in medicine, agriculture, and industry, so this study was conducted to isolate endophytic fungi from hornbeam trees and their morphological and molecular identification from the forests of Sari.
Material and MethodsIn this study, to identify endophytic fungi from healthy branches of hornbeam trees during autumn 2019 and summer and autumn 2020 of the forests of Sari city were sampled. In the laboratory, each branch sample was kept for 24 months at 24 ° C and continuous darkness after disinfection and culture on PDA medium. Morphological features and sequencing of the ITS region were performed to confirm the morphological identification and sequencing of the relevant dendrogram using version 7.1 of Bioedit software.
ResultsIn this study, 9 genera and species were identified. Fungal species includ:Alternaria alternata (OM117707), Aspergillus flavus (OM488258), Botryosphaeria dothidea (OM141395), Diaporthe eres (OM131770), Fusarium acuminatum(OM131729),Fusarium sambucinum (OM142129),Mucor fragilis (OM017151), Neofusicuccum parvum (OM017148), Fulvia fulva (OM124921).
ConclusionIn general, the aim of this research was to identify the fungal endophytes of Beech trees based on morphological and molecular data from the forests of Mahdasht, Tabaghdeh, Darabkala and Imamzadeh Zaid Sari located in Mazandaran province.
Keywords: Diversity, Endophyte, Forest, ITS, Morphology, Woody trees -
مقدمه و هدف
برنج (Oryza sativa L.) یکی از مهم ترین غلات می باشد که دارای ارزش غذایی بالایی بوده و در اکثر کشور ها یکی از اصلی ترین اجزا در سبد غذایی مردم است. سوختگی غلاف برنج یکی از مهم ترین بیماری های برنج بوده و عامل آن نیز پاتوژن Rhizoctonia solani (Teleomorph:Thanatephorus cucumeris) می باشد. القای بیان ژن های مرتبط با مقاومت یکی از کم هزینه ترین و امن ترین روش ها در مدیریت بیماری های گیاهی محسوب شده و عوامل زیستی و غیر زیستی مختلفی در افزایش بیان این ژن ها در گیاهان ایفای نقش می کنند. فسفیت ها از جمله ترکیبات شیمیایی هستند که باعث القای مقاومت شده و قادر به کنترل بیماری ها با اثر مستقیم بر پاتوژن و غیر مستقیم با تحریک پاسخ های دفاعی میزبان می شوند. در این تحقیق، اثرات کاربرد فسفیت پتاسیم بر میزان بیان برخی از ژن های مقاومت در دو رقم طارم (مقام) و خزر (حساس) آلوده شده با R. solani بررسی شد.
مواد و روشپژوهش به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی در دو رقم طارم (مقاوم) و خزر (حساس) و دو تیمار فسفیت پتاسیم و قارچ R. solani انجام گردید. برگ های تیمار شده با فسفیت پتاسیم و شاهد به قارچ عامل بیماری آلوده و در زمان های 0، 24، 48، 72 و 96 ساعت بعد از آلودگی، نمونه برداری شدند. پس از استخراج RNA و ساخت cDNA، واکنش Real-time PCR جهت بررسی الگوی بیان با استفاده از آغازگر های اختصاصی ژن ها PAL، LOX، PR1، PR3 و PR5، برگ های انجام گردید.
یافته هادر این مطالعه افزایش معنی داری در میزان بیان ژن های PAL و LOX در ساعت 24 و ژن های PR1، PR3 و PR5 در ساعت 48 تیمار ها نسبت به شاهد مشاهده شد. اثرات تیمار ها در تمامی صفات در میزان بیان ژن های LOX، PR1، PR3 و PR5 معنی دار بوده ولی در میزان بیان ژن PAL اثرات تیمار ها در صفت های تیمار-رقم و تیمار-رقم-زمان غیر معنی دار ولی در صفات دیگر معنی دار بود. بین رقم مقاوم (طارم) و رقم حساس (خزر) به جز ژن PR1 در مابقی ژن ها مقایسه میانگین معنی دار بود و بین تیمارها تمامی پنچ ژن دارای مقایسه میانگین معنی دار وجود داشت.
نتیجه گیرییافته ها نشان دهنده این است که فسفیت پتاسیم باعث پاسخ سریع و شدید گیاه در برابر بیمارگر R. solani از طریق القای ژن های مختلف شده و به دنبال آن منجر به افزایش تحمل گیاه می شود. در رقم طارم به دلیل این که ژن های بررسی شده زودتر و بیشتر بیان شدند دارای مقاومت بیشتری نسبت به رقم خزر است.
کلید واژگان: برنج, فسفیت پتاسیم و ژن های مقاومت, R. solaniIntroduction and ObjectiveRice (Oryza sativa L.) is one of the most important cereals which known to have high nutritional value in foods population worldwide. Rice sheath blight is considered as a critical diseases and Rhizoctonia solani (Teleomorph: Thanatephorus cucumeris) is the causal agent of the disease. Induction of resistance by chemical compounds is a very interesting alternative approach in plant disease management. Various biotic and abiotic factors have a role in activation of resistance genes expression in plants. Potassium phosphite is among the chemical compounds which is able to induce of resistance genes in plants and leads to suppression of diseases by directly affecting the pathogens and indirectly by stimulating the host defense responses. In this study, the effects of potassium phosphite application was considered on the expression of some pathogenesis related genes in both Tarom (Resistance) and Khazar (susceptible) cultivars in challenging with R. solani.
Material and methodsThe factorial experiment completely randomized design was used in this research. The effect of Potassium phosphite on Tarom (Resistance) and Khazar (Sensitive) rice cultivars in challenging with R. solani was considered. Four weeks old rice treated with potassium phosphite and as well mock plants were infected with the disease causal agent, R. solani. The sampling carried out at 0, 24, 48, 72 and 96 hours after infection. After total RNA extraction and cDNA synthesis, real-time quantitative PCR was performed to studying the expression pattern of PAL, LOX, PR1, PR3 and PR5 genes using specific primers.
ResultsIn this research, findings demonstrated that there is a significant increase in the expression of PAL, LOX, PR1, PR3 and PR5 genes in potassium phosphite treated rice when compared to the mock plants. The effects of the treatments in all traits in the expression level of LOX, PR1, PR3 and PR5 genes were significant, but in the expression level of the PAL gene, in the treatment-cultivar and treatment-cultivar-time traits were not significant. Nevertheless, for the other traits it was significant. Between the Tarom (Resistance) and Khazar (Susceptible) cultivars, except for the PR1 gene, there was a significant difference in the rest of mentioned genes. As well, between the treatments, all five genes had a significant mean comparison.
ConclusionThese findings show that potassium phosphite causes a rapid and intense response of the rice plant against R. solani through the induction of different genes and leads to increase in sheat blight disease resistance. Actually in Tarom cultivar, resistance genes were expressed faster and further than Khazar cultivar.
Keywords: Potassium phosphite, Rice, R. solani, Resistance genes -
Fusarium wilt, root and crown rot caused by Fusarium oxysporum f. sp. ciceris, (FOC) is the highly significant soil-borne disease of chickpea in the Kurdistan province of Iran. The distribution of pathogenic races of FOC in Kurdistan province was determined during this research. Infected plant samples were collected from 42 fields in the chickpea production area of the Kurdistan province. The causative microorganism of the disease was isolated and purified from each sample, and then FOC isolates were identified by morphological characters. After the pathogenicity test and evaluation of pathogenic variability on the susceptible cultivar Kaka, the DNA extraction, the molecular identification of species, and races of pathogenic isolates were performed using FOC-specific linked primers. Among the collected isolates, 37 were identified as Fusarium oxysporum f. sp. ciceris. Molecular identification of races using SCAR-linked markers (1B/C, 0, 2,3,4,5, 6, and 1A) revealed that 28 out of 37 isolates belonged to race 0, and other isolates belonged to race 1B/C. There was no relationship between the prevalence of races and their geographical distribution. Identification of the races is crucial for the evaluation of resistance and the development of new commercial cultivars. The application of resistant cultivars is a fundamental approach for the integrated management of the Fusarium wilt, root, and crown rot for durable chickpea production
Keywords: Cicer arietinum, diversity, pathogenicity, races -
زمینه و هدف
آلودگی خاک به عناصر سنگین به عنوان یکی از عوارض مهم به هم خوردن تعادل و توازن طبیعت، در چند دهه گذشته مورد توجه پژوهشگران زیادی قرار گرفته است. لذا، این پژوهش به منظور بررسی احتمال آلودگی برخی عناصر سنگین در خاک محدوده کارخانه ام دی اف سازی واقع در شهرستان ساری و تاثیر آن بر عملکرد گیاه سویا انجام انجام گرفته است.
روش بررسیاین پژوهش در تابستان 1393 در یک مزرعه سویا با وسعت 3600 متر مربع در مجاورت کارخانه ام دی اف سازی (آرین سینا) شهرستان ساری انجام شد. برای این منظور، در منطقه ای به وسعت 3600 متر مربع، 32 نمونه خاک از 16 نقطه (عمق 15-0 و 30-15 سانتی متر) و 48 نمونه گیاهی جمع آوری شد. پس از انتقال نمونه ها به آزمایشگاه مقادیر قابل جذب عناصر سنگین خاک اندازه گیری گردید. همبستگی بین عملکرد و اجزای عملکرد با مقادیر عناصر سنگین نیز صورت گرفت.
یافته ها:
با توجه به نقشه پراکنش عناصر و رگرسیون گام به گام، مشخص شد عنصر کادمیوم تاثیر معنی داری بر افزایش تعداد غلاف پوک در بوته داشت به گونه ای که با افزایش هر واحد کادمیوم، تعداد غلاف پوک در بوته به میزان 5/0 عدد در هر واحد افزایش یافت. همچنین برهمکنش معنی داری بین دو عنصر کادمیوم و آهن در کاهش وزن هزار دانه مشاهده شد. بر همین اساس، بیشترین وزن هزار دانه (131 گرم) در نقاطی با کمترین غلظت کادمیوم و آهن مشاهده شد. همچنین با روی هم اندازی نقشه پراکنش عنصر روی و تعداد دانه پوک در بوته مشخص گردید که این صفت بیشتر تحت کنترل عنصر روی قرار دارد، به طوریکه با افزایش هر واحد روی در خاک، تعداد دانه پوک در بوته 53/0 واحد افزایش نشان داد.
بحث و نتیجه گیری:
در مجموع، با تعیین نقشه پراکنش عناصر سنگین و تطبیق آن با عملکرد و اجزای عملکرد گیاه می توان به شناسایی مناطق آلوده و عوامل موثر در کنترل و گسترش فلزات سنگین در خاک ها و بررسی اثرات آن ها بر عملکرد گیاه پرداخت.
کلید واژگان: اجزای عملکرد, پراکنش مکانی, عناصر سنگینBackground and ObjectiveThis study aimed to investigate the possibility of heavy metals contamination in the soil next to MDF factory located in Sari, Mazandaran province, Iran and their effects on soybean yield.
Material and MethodologyAccordingly, in an area of 3600 square meters 32 soil samples from 16 points (0-15 and 15-30 cm) and 48 plant samples were collected. After transferring the samples to the laboratory, absorption of heavy metals in the soil was measured. Also, the correlation between the yield and yield components with heavy metals were determined.
FindingsDistribution map of heavy metals and stepwise regression results showed that the cadmium significantly affected the number of unfilled pods per plant. When Cd increased, the number of unfilled pod increased as the rate of 0.5 per unit. In addition, a significant interaction existed between cadmium and iron for the 1000 grain weight. Accordingly, the maximum 1000 grain weight (131 g) was observed at the areas with the lowest concentration of cadmium and iron. Also, overlapping of distribution map of Zn and the number of unfilled grain per plant indicated that this parameter mainly controlled by Zn. Hence, the number of unfilled grain per plant increased as the rate of 0.53 per unit of Zn in the soil.
Discussion and ConclusionIn conclusion, determining distribution map of heavy elements and overlapping with the yield and yield components not only help to identify contaminated areas and effective factors on spread of heavy metals into the soils but also help to evaluate their consequence effects on plant performance.
Keywords: Yield components, spatial distribution, Heavy Metals -
بیماری لکه موجی یا سوختگی زودرس (با عامل قارچی Alternaria solani Sor) یکی از عوامل محدود کننده تولید گوجه فرنگی به شمار می آید و مطالعات مختلف نشان داده که مخمرها دارای توانایی بالقوه برای کنترل زیستی این بیماری می باشند. هدف از مطالعه حاضر بررسی اثر آنتاگونیستی مخمرهای اپیفیت گوجه فرنگی بر مهار رشد قارچ A. solani و همچنین بررسی برخی مکانیسم های بیوکنترلی آن ها در شرایط آزمایشگاهی می باشد. بدین منظور توانایی بیوکنترلی 17 جدایه مخمر اپیفیت میوه گوجه فرنگی علیه قارچ بیمارگر A. solani مورد ارزیابی قرار گرفت و بر اساس نتایج، 15 جدایه موفق به مهار رشد A. solani شدند. به منظور ارزیابی میزان مهار پوسیدگی ناشی از قارچ A. solani بر روی میوه گوجه فرنگی، بررسی هایی در شرایط پس از برداشت انجام گردید. نتایج حاصل از کاربرد جدایه ها در آزمایشگاه نشان داد که دو جدایه از گونه Aureobasidium pullulans (N4 و N3) با مهار پوسیدگی بالای 85 درصد، موثرترین جدایه ها بودند. همچنین نتایج مطالعه بر روی مکانیسم های بیوکنترلی نشان داد که تمام جدایه های بررسی شده به غیر از جدایه های N14 و N15 با تولید متابولیت های فرار به طور معنی داری از رشد قارچ A. solani جلوگیری کردند. بررسی توانایی جدایه ها در تولید آنزیم ها، تولید سیدروفور و تشکیل بیوفیلم نشان داد که پنج جدایه قادر به تولید پکتیناز، چهار جدایه قادر به تولید آمیلاز و پنج جدایه قادر به تولید پروتئاز بودند. همچنین پنج جدایه قادر به تولید سیدروفور و هفت جدایه قادر به تشکیل بیوفیلم بودند. به طور کلی بر اساس نتایج این پژوهش، گونه (N3 و N4) A. pullulans دارای پتانسیل بالایی در مهار قارچ A. solani بوده و گزینه مناسبی برای کنترل بیماری های پس از برداشت گوجه فرنگی می باشد.کلید واژگان: بیماری های پس از برداشت, بلایت زودرس, فعالیت ضد قارچی, Aureobasidium PullulansEarly blight disease (is caused by Alternaria solani Sor) is a limiting factor in tomato production and various studies showed that yeasts are potential for biocontrol of these diseases. The present study aims is to demonstrate the antagonistic effect of the tomato epiphytic yeasts on the mycelial development of A. solani and study their mode of action. In vitro, seventeen epiphytic yeast strains of tomato were evaluated against A. solani. Results showed that 15 isolate are able to control of A. solani. In the postharvest experiments, the abilities of yeast strains to reduce the severity of A. solani on tomato fruit rot were conducted. In vitro two isolates of Aureobasidium pullulans (N3 and N4) reduced the fruit rot over than 85%. Results of the study on biocontrol mechanisms showed that all tested isolates except isolates N14 and N15 were able to significantly inhibit the growth of A. solani through the formation of volatile compounds (VOCs). Study on the ability of isolates to produce enzymes, sidrophore and formation of biofilm showed that five isolates were able to produce pectinase, four isolates were able to produce amylase, five isolates produced protease, five isolates were able to produce siderophore and seven isolates were able to form biofilm. In conclusion, our results confirm the potential of A. pullulans (N3, N4) as biocontrol agents against A. solani and suggested it as a suitable option for controlling postharvest diseases of tomatoes.Keywords: Antifungal Activities, Early Blight, Postharvest Diseases, Aureobasidium Pullulans
-
مقدمه و هدف
این آزمایش به منظور بررسی اثرات کنجاله تخم آفتابگردان تخمیر شده با قارچ آسپرژیلوس نایجر و همچنین پروبیوتیک ساکارومایسس سرویزیه بر ریخت شناسی، جمعیت میکروبی قسمت های مختلف روده و برخی از پارامترهای هضمی طراحی شد.
مواد و روش هااین آزمایش در قالب طرح کاملا تصادفی، با 200 قطعه جوجه گوشتی نر یک روزه سویه تجاری راس 308، در پنج تیمار، پنج تکرار و هشت قطعه جوجه در هر تکرار انجام شد. تیمارهای آزمایشی عبارت بودند از: 1- جیره حاوی کنجاله آفتابگردان تخمیر شده توسط قارچ آسپرژیلوس نایجر 2- جیره حاوی کنجاله آفتابگردان تخمیر شده توسط مخمر ساکارومایسس سرویزیه 3- جیره حاوی کنجاله آفتابگردان تخمیر شده توسط هر دو قارچ آسپرژیلوس نایجر و مخمر ساکارومایسس سرویزیه 4- جیره حاوی کنجاله آفتابگردان بدون فرآوری 5- جیره شاهد بر پایه ی ذرت و سویا. اثر تیمارها در پایان دوره 39 روزه پرورش، بر ریخت شناسی ایلیوم، گرانروی، جمعیت میکروبی و pH محتویات روده جوجه های گوشتی بررسی شد.
یافته هانتایج ریخت شناسی روده نشان داد که بیشترین ارتفاع پرز و نسبت ارتفاع پرز به عمق کریپ در ایلیوم مربوط به پرندگان تغذیه شده با تیمار تخمیر شده با قارچ آسپرژیلوس نایجر بود (0/05>p)، مقدار گرانروی در دو بخش ژژنوم و ایلیوم روده کوچک در هر سه تیمار حاوی کنجاله آفتابگردان تخمیر شده نسبت به تیمار حاوی کنجاله آفتابگردان بدون فرآوری بیشتر شد (0/05>p). در بین این تیمار ها، تیمار حاوی کنجاله آفتابگردان تخمیر شده توسط قارچ آسپرژیلوس نایجر بیشترین نزدیکی را با تیمار شاهد بر پایه ذرت و سویا داشت (0/05>p). جمعیت کلی فرم دیودنوم در تیمار حاوی کنجاله آفتابگردان تخمیر شده توسط قارچ آسپرژیلوس نایجر (5/41) و همچنین تیمار حاوی کنجاله آفتابگردان تخمیر شده توسط هر دو قارچ و مخمر (5/35) نسبت به تیمار شاهد (5/07) افزایش معنی داری داشت، به طوری که بیشترین جمعیت باکتری های هوازی این بخش مربوط به تیمار حاوی کنجاله آفتابگردان تخمیر شده توسط مخمر ساکارومایسس سرویزیه (5/45) بود (0/05>p). بالاترین جمعیت لاکتوباسیلوس و باکتری های هوازی در قسمت ژژنوم به ترتیب مربوط به تیمار حاوی کنجاله آفتابگردان تخمیر شده توسط قارچ آسپرژیلوس نایجر (5/16) و تیمار شاهد بر پایه ذرت و سویا (6/49) بود (0/05>p). بیشترین جمعیت باکتری های لاکتوباسیلوس در ایلیوم مربوط به تیمار حاوی کنجاله آفتابگردان تخمیر شده توسط قارچ آسپرژیلوس نایجر (5/92) و تیمار حاوی کنجاله آفتابگردان بدون فرآوری (5/95) بود (0/05>p). همچنین بیشترین جمعیت باکتری های کلی فرم (5/43) و هوازی (7/61) در این قسمت نیز مربوط به تیمار حاوی کنجاله آفتابگردان تخمیر شده توسط قارچ آسپرژیلوس نایجر بود (0/05>p). جمعیت باکتری های کلی فرم، لاکتوباسیلوس و هوازی در سکوم در همه تیمار ها نسبت به تیمار شاهد بر پایه ذرت و سویا بیشتر بود (0/05>p). بالاترین میزان pH دیودنوم و ژژنوم مربوط به تیمار شاهد بر پایه ذرت و سویا بود (0/05>p).
نتیجه گیرینتایج این آزمایش نشان داد که فرآوری کنجاله تخم آفتابگردان با قارچ آسپرژیلوس نایجر و مخمر ساکارومایسس سرویزیه سبب کاهش pH محتویات دستگاه گوارش، افزایش کل جمعیت میکروبی، کاهش کلی فرم و افزایش لاکتوباسیلوس و بهبود ریخت شناسی روده جوجه های گوشتی می شود.
کلید واژگان: آسپرژیلوس نایجر, جمعیت میکروبی روده, جوجه گوشتی, ریخت شناسی روده, ساکارومایسس سرویزیه و کنجاله آفتابگردانIntroduction and ObjectiveThis experiment was designed to investigate the effects of sunflower seed meal fermented with Aspergillus niger and the probiotic Saccharomyces cerevisiae on the morphology and microbial population of different parts of the intestine and some digestive parameters.
Material and MethodsThis experiment conducted as a completely randomized design with 200 one-day-old Ross 308 male commercial broiler chicks, in five treatments five replications and eight chickens per replication. Experimental treatments including: 1- Diet containing sunflower meal fermented with Aspergillus niger 2. Diet containing sunflower meal fermented with Saccharomyces cerevisiae 3- Diet containing sunflower meal fermented by both Aspergillus niger and Saccharomyces cerevisiae 4. Diet containing unprocessed sunflower meal 5- Control diet based on corn and soybean. The effect of treatments at the end of the 39-day raising period was investigated on the morphology of ileum, viscosity, microbial population and pH contents of broiler chick’s intestine.
ResultsIntestinal morphological results showed that the highest villus height and the ratio of villus height to crypt depth in ileum were related to birds fed fermented treatment with Aspergillus niger (p<0.05). The amount of viscosity in the jejunum and ileum of the small intestine in all three treatments contained fermented sunflower meal was higher than the treatment contained unprocessed sunflower meal (p<0.05). The treatment contained sunflower meal fermented with Aspergillus niger was the closest to the control treatment based on corn and soybean (p<0.05). The population of duodenum coliform increased significantly in the treatment contained sunflower meal fermented by Aspergillus niger (5.41) and also the treatment contained sunflower meal fermented by both fungi and yeast (5.35) compared to the control treatment (5.57). The highest population of aerobic bacteria in this section was related to the treatment contained sunflower meal fermented by Saccharomyces cerevisiae (5.45): (p<0.05). The highest populations of Lactobacillus and aerobic bacteria in the jejunum were related to the treatment contained sunflower meal fermented with Aspergillus niger (5.16) and the control treatment based on corn and soybean (6.49): (p<0.05). The highest population of Lactobacillus bacteria in the ileum was related to treatment contained sunflower meal fermented with Aspergillus niger (5.92) and treatment contained unprocessed sunflower meal (5.95): (p<0.05). Also, the highest population of coliform (5.43) and aerobic bacteria (7.61) in this part was related to the treatment containing sunflower meal fermented with Aspergillus niger (p<0.05). The population of coliform, lactobacillus and aerobic bacteria in cecum was higher in all treatments than the control treatment based on corn and soybean (p <0.05). The highest pH of duodenum and jejunum was related to control treatment based on corn and soybean (p<0.05).
ConclusionThe results of this experiment indicated that fermented sunflower meal with Aspergillus niger and Saccharomyces cerevisiae decreases the pH of the gastrointestinal tract contents, increases the total microbial population, decreases coliform and increases Lactobacillus and improves the intestinal morphology of broiler chicks.
Keywords: Aspergillus niger, Broilers, Intestinal morphology, Intestinal microbial population, Saccharomyces cerevisiae, sunflower meal -
اثر استفاده از کنجاله تخم آفتابگردان تخمیر شده با قارچ آسپرژیلوس نایجر و مخمر ساکارومایسس سرویزیه بر عملکرد، ویژگی های لاشه، گوارش پذیری مواد مغذی و فراسنجه های خونی ، با 200 قطعه جوجه گوشتی نر یک روزه سویه راس 308، در قالب طرح کاملا تصادفی با پنج تیمار بررسی شد. تیمارهای آزمایشی شامل: 1- جیره حاوی کنجاله تخم آفتابگردان تخمیر شده توسط قارچ آسپرژیلوس نایجر 2- جیره حاوی کنجاله تخم آفتابگردان تخمیر شده توسط مخمر ساکارومایسس سرویزیه 3- جیره حاوی کنجاله تخم آفتابگردان تخمیر شده توسط هر دو قارچ آسپرژیلوس نایجر و مخمر ساکارومایسس سرویزیه4-جیره حاوی کنجاله تخم آفتابگردان بدون فرآوری 5-جیره شاهد بر پایه ی ذرت و کنجاله سویا بودند. در دوره های آغازین و پایانی مصرف خوراک روزانه در تیمار شاهد و تیمار یک بیشتر از سایر تیمارها بود (05/0>P). در کل دوره پرورش نیز مصرف خوراک در تیمار شاهد بیشتر از سایر تیمار ها بود. در دوره آغازین و دوره رشد، افزایش وزن روزانه در تیمار شاهد و تیمار یک بیشتر از سایر تیمارها بود (05/0>P). در دوره پایانی ضریب تبدیل غذایی درتیمار یک و در کل دوره پرورش ضریب تبدیل غذایی در تیمار شاهد و تیمار یک بهتر از سایر تیمار ها بود (05/0>P). گوارش پذیری ماده خشک، پروتیین خام و چربی خام در تیمار شاهد بیشتر از سایر تیمار ها بود (05/0>P). بطور کلی، نتایج نشان داد که استفاده از کنجاله آفتابگردان تخمیر شده با قارچ آسپرژیلوس نایجر در کل دوره پرورش در مقایسه با تیمار شاهد تاثیر منفی بر ضریب تبدیل غذایی نداشت و همچنین درصد چربی محوطه شکمی را نیز کاهش داد.
کلید واژگان: پاسخ ایمنی, پرنده, تخمیر میکروبی, ویژگی لاشه, ضریب تبدیل خوراکThis research was carried out to evaluate the effect of sunflower seed meal fermented with Aspergillus niger and Saccharomyces cerevisiae on performance, nutrient digestibility, immune response, some blood parameters in 200 male Ross 308 broiler chicks in a completely randomized design. with five treatments. Experimental treatments were: 1- Diet containing sunflower seed meal fermented by Aspergillus niger 2- Diet containing sunflower seed meal fermented by Saccharomyces cerevisiae 3- Diet containing sunflower seed meal fermented by both Aspergillus niger and Aspergillus niger 4- Diet containing sunflower seed meal without processing 5-Control diet based on corn and soybean meal. Feed intake in control and treatment 1 were higher than the other treatments in starter and finisher periods of the experiment (P<0.05). Daily Feed intake in control group was higher than the other treatments in whole period of the experiment (P<0.05). Daily weight gain in control and treatment 1 were higher than the other group in starter and grower periods of the experiment (P<0.05). Feed conversion ratio in treatment 1 was better in finisher phase. In whole period of the experiment, feed conversion ratio in control and treatment 1 was better than the other treatments (P<0.05). Dry matter, crude protein, crude fat digestibility in the control group was higher than the other treatments (P<0.05). In conclusion, inclusion of sunflower seed meal fermented with Aspergillus niger, in broiler diet showed similar feed conversion ratio in compared to control group in whole period of the experiment and also lowered abdominal fat percentage.
Keywords: Bird, Carcass characteristic, feed conversion ratio, Microbial fermentation, immune response -
به منظور بررسی تاثیر پیش تیمار زیستی بذر گندم با قارچ های تریکودرما و آسپرژیلوس همراه با سولفات روی بر بهبود شاخص های جوانه زنی و میزان آستانه تحمل گیاهچه ها به عنصر روی، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار انجام شد. تیمارهای آزمایشی شامل شش سطح عنصر روی (صفر، 6/0، 6، 60، 300 و 600 میلی گرم در لیتر) و چهار تیمار قارچی (عدم تلقیح و تلقیح قارچهای Trichoderma harzianum، Trichoderma longibrachiatum و Aspergillus niger) بود. نتایج نشان داد که تیمارهای قارچی سبب افزایش قابل ملاحظه در فعالیت آنزیم آنتی اکسیدانی سوپراکسیددیسموتاز ساقه چه شدند. از طرفی بر اساس نتایج به دست آمده همزیستی گیاهچه های گندم با قارچ های تریکودرما و به ویژه قارچ آسپرژیلوس موجب کاهش میزان پراکسیداسیون لیپیدی غشاء در تمامی سطوح کاربردی عنصر روی گردید. همچنین بیش ترین محتوای پرولین در بالاترین سطح عنصر روی در گیاهچه های گندم تلقیح با قارچ T. harzianum (افزایش چهار برابری نسبت به شاهد) و در سایر سطوح عنصر روی در گیاهچه های تلقیح شده با قارچ آسپرژیلوس مشاهده شد. از طرفی، نتایج بیانگر رابطه منفی بین محتوای مالون دی آلدیید با فعالیت آنزیم سوپراکسیددیسموتاز و شاخص های رشدی گیاهچه گندم بود. در مجموع، نتایج بیانگر افزایش توان کودپذیری گیاهچه های گندم تا غلظت 60 میلی گرم در لیتر از عنصر و در نتیجه اثربخشی بهتر عنصر روی در گیاهان تلقیح شده با قارچ های تریکودرما و آسپرژیلوس به ویژه در تلقیح با قارچT. Longibrachiatum بود.
کلید واژگان: آنتی اکسیدانت, شاخص جوانه زنی, قارچ, گندم, مالون دی آلدئیدIn order to investigate the effect of biopriming of wheat seeds with Trichoderma and Aspergillusalong with ZnSo4 on improving germination indices and the tolerance threshold of wheat to zinc a factorial experiment was done based on a completely randomized design with three replications. Experimental treatments included six levels of zinc (0, 0.6, 6, 60, 300 and 600 mg/L) and four fungal treatments (no inoculation, inoculation with Trichoderma harzianum, Trichoderma longibrachiatum and Aspergillus niger). Nonetheless, based on the results, the coexistence of wheat seedlings with Trichoderma fungi especially Aspergillus fungi reduced the lipid peroxidation of the membrane in all application levels of zinc. Also, based on the results, the highest proline content was observed in the highest level of zinc in inoculated wheat seedlings by T. harzianum (fourfold increase as compared to the uninoculated control) and in other levels of zinc in seedlings inoculated with A. niger. However, the results showed a negative relationship between malondialdehyde (MDA) content and superoxide dismutase (SOD) activity and growth indices of wheat seedlings. There was also a negative relationship between MDAecontent with both SOD activity and growth indices of wheat seedlings. Inoculation of wheat seedlings with fungal treatments with higher production of SOD may led to higher resistance and avoidance to higher concentrations of Zn. Overall, the results showed an increase in the tolerance threshold of wheat seedlings to a concentration of 60 mg/L and therefore, more effectiveness of this micronutrient in seeds inoculated with Trichoderma and Aspergillus especially inoculated with Trichoderma longibrachiatum.
Keywords: Antioxidant, Fungi, Germination index, Malondialdehyde, Wheat -
Oomycete species occupy many different environments and many ecological niches. The family Saprolegniaceae from Oomycota includes widely distributed water molds which usually behave as saprophytes on plants and animal debris. Members of some species may also be pathogenic for plants and fish. Oomycete species identification based on DNA is well established, but DNA barcoding with cytochrome c oxidase subunit I (COXI) and II (COX II) are a relatively new approach. In this study, 57 isolates were obtained from water samples in mazandaran province, Iran. After morphological identification by morphological keys, ITS, COXI , and COX II gene regions of 10 representatives of the isolates were sequenced and 3 genera and 6 species (Newbya recurva, Achlya bisexualis, Dictyuchus monosporus, Saprolegnia ferax, S. bulbosa , and S. debaryana) were identified through BLASTn in NCBI gene bank. The results described in this paper were indicated that except for ITS, COXI and COXII sequencing could also be valuable resources to Saprolegniaceae identification. Except for S. ferax, other described species were new reports for oomycete biota of Iran.
Keywords: Oomycota, water molds, cytochrome c oxidase, plant pathogens, ITSrDNA, Saprolegniace -
بیماری پیچیدگی سنبله، با عامل قارچی Dilophospora alopecuri، ازجمله بیماری هایی است که در استان گلستان به همراه نماتود گال دانه گندم (Anguina tritici) مشاهده می شود. به منظور بررسی بیماری زایی قارچ، آزمایشی در دو حالت مایه زنی قارچ مذکور به میزبان به تنهایی، در حضور نماتود و نماتود به تنهایی بر روی 4 رقم گندم احسان، کوهدشت، مروارید و لاین شماره 17 در شرایط گلخانه صورت گرفت. معیارهایی شامل درصد کاهش وزن خشک بوته آلوده، درصد کاهش ارتفاع بوته، تعداد بوته آلوده به قارچ، تعداد سنبله آلوده به قارچ، تعداد بوته آلوده به نماتود، وزن کل گال های نماتود، تعداد گال نماتود و متوسط وزن گال در هر بوته در ارقام مورد آزمون مورد بررسی قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SAS و مقایسه میانگین تیمارها با آزمون LSD انجام گرفت. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که اثر متقابل بین قارچ و ارقام گندم و تاثیر قارچ عامل بیماری بر روی شاخص های اندازه گیری شده در ارقام گندم معنی دار است. همچنین جدایه های قارچ استان به تنهایی قادر به آلودگی بونه ها نبودند. نتایج نشان داد که قارچ فقط در حضور نماتود گال دانه گندم قادر به ایجاد بیماری روی گندم است و وجود نماتود جهت بیماریزایی و انتشار قارچ در سنبله گندم ضروری است.
کلید واژگان: اثر متقابل, گلخانه, ارقام گندم, شاخص, استان گلستانTwist disease of wheat caused by Dilophospora alopecuri is one of the diseases that is observed along with wheat seed gall nematode (Anguina tritici) in Golestan province. In order to investigate the pathogenicity of the fungus, an experiment was performed in two cases including inoculation of the fungus alone, D. alopecuri and the nematode together and nematode alone on 4 cultivars of wheat known as Ehsan, Kouhdasht, Morvarid and Line 17 under greenhouse condition. Traits such as decrease of dry weight of infected plant, decrease of plant height, number of fungus-infected plants, number of spike infected by the fungus, number of nematode-infected plants, total weight of nematode galls, number of nematode galls and average galls weight per plant were measured in different cultivars. The analysis was performed using SAS software, and the comparison of the means was achieved by the LSD test. The results of analysis of variance showed that the interaction between D. alopecuri and wheat cultivars and the effect of the fungus on the measured indices in wheat cultivars was significant. The results showed that D. alopecuri can cause disease on wheat only in the presence of A. tritici and the presence of nematode is necessary for fungal pathogenicity and its distribution in the wheat spike.
Keywords: interaction, Greenhouse, indice, wheat cultivar, Golestan province -
عامل بیماری لکه برگی و سیاه شدن خوشه گندم ((Dilophospora alopecuri است که در استانهای شمالی کشور به ویژه استان گلستان به همراه نماتد گال گندم ((Anguina tritici خسارت قابل توجهی وارد میکند و نماتد ناقل آن محسوب می شود. جهت تعیین میزان درصد وقوع و شدت بیماری در طی سال های زراعی 97 و 98، تعداد 42 نمونه آلوده به بیماری از 7 شهرستان استان گلستان نمونه برداری به عمل آمد. از کشت نمونههای دارای علایم بیماری خال سیاه روی محیط کشت PDA جدایههای قارچی جدا و خالص شدند. جدایهها مورد مطالعه ریخت شناسی و مولکولی قرار گرفتند. در این تحقیق نقشه پراکنش بیماری با استفاده از نرم افزار ArcGIS10.2 تهیه شد. نتایج نشان داد که بیشترین میانگین شدت بیماری و درصد وقوع بیماری از 7 شهرستان در دو سال به ترتیب، کلاله با 65/2 و 9/2 درصد بود و کمترین میزان بر اساس آنالیز آماری مربوط به شهرستان بندر ترکمن به ترتیب 3/1 و 65/1 درصد اندازه گیری شد. نتایج بررسی های ریخت شناسی نشان داد که جدایهها در برخی ویژگیها نظیر تعداد دیواره، تعداد زواید اسپور و اندازه پیکنیدیوم و سرعت رشد جدایهها متفاوت بودند. میانگین طول اسپور 1× 8-4 میکرومتر اندازه گیری شد. در بررسی مولکولی، توالی ناحیه فاصله ساز ریبوزومی (ITS) مشخص شدکه جدایههای استان با هم شباهت 100 درصدی داشتند ولی با قارچ D. alopecuri MH859142.1 ثبت شده در پایگاه NCBI در این ناحیه تفاوت ژنتیکی مختصری نشان دادند. این مطالعه اولین بررسی از خصوصیات مورفولوژیکی و مولکولی، وضعیت پراکنش و شدت بیماری قارچ عامل بیماری خال سیاه گندم در استان گلستان، یکی از قطبهای تولید گندم کشور است.
کلید واژگان: پراکنش, شدت بیماری, نماتد گال گندم, ITS-rDNAIntroductionBlack dot disease triggered by Dilophospora alopecuri causes considerable damage in some fields in Golestan province, North of Iran. D. alopecuri is its causal agent and carried in to wheat by wheat gall nematode. Extracellular appendages on the conidia adhere to the cuticule of the nematode juveniles. The disease was reported in united state of America, Canada, Germany, Ugoslavia, India and Pakistan.The fungi is classDothideomycetes and order Dothideales. The geographical distribution of disease was studied in South-Eastern Australia in the summer 1995.The disease in Iran has been reported by Bamdadian since 1973 from Baluchistan, Isfahan, Golestan, Khorasan, Kerman and Khuzestan. The disease agent causes considerable damage in some fields in Golestan province, North of Iran. Symptoms have been found during a survey of foliar disease of wheat in Golestan province. The disease incidence was very low but fungus interaction with seed gall nematode causes considerable damage. The symptoms start with yellow spindle-shaped flecks which develop and become tan brown with black border. This spots may occur on peduncle and heads. The pathogen survives as mycelium in host debris or as conidia on seeds. The purpose of this study was determining the geographical distribution, disease incidence (DI) and disease severity (DS). Then molecular identification of isolates with ITS rDNA in North of Iran, Golestan province.
Material and MethodsWheat fields infected with the disease in the cities of Golestan province were visited and subjected to sampling during spring 2017-2018. 42 samples suspected to infection with the twist disease were gathered from seven cities of Golestan province. The rate of disease distribution from seven cities farms with disease symptoms, three farms were selected in each crop year and their geographical coordinates were recorded. In this research mapping the geographical distribution of disease was prepared by ArcGIS10.2 software. During 2018 and 2019, a survey was conducted to characterize the disease incidence (DI) and disease severity (DS). The D. alpoecuri leaf spot reading scales rate carried out in this study. No visible symptoms are observed and the leaf remain a health 0; A few chlorotic lesions are present and the infection site is a tan-spot colored 1: Necrosis and chlorosis both exist on the leaf 2: A few pycnidia are visible on the infected site and less than 30% of the leaf is occupied by pycnidia 3: The entire leaf is covered by pycnidial lesions scored 4. A significant difference was observed between the disease rates in the two cropping years. Seven D. alopecuri isolates were identified on the based on morphological and molecular parameters. After purification of fungal isolates, 50 conidia and pycnidia were selected in each isolate and the length and width of pycnidia, conidia cell number, conidia size (length and width), colony shape on the culture medium were also measured in the laboratory. After that identifying of the fungus isolates pathogenicity test was performed in the greenhouse. The D. alopecuri spore suspension with 1.75× 106 CFU concentration and for nematode population with 25000 larvae (L2) were used for inoculation to plants. After three months symptoms of leaf spot (twist) disease was appeared in tillering stage. Fungal DNA extraction from mycelium mass of selected isolates was performed by Murray and Thompson (1980) method and part of ITS region was amplified using ITS4 and ITS5 primers by polymerase chain reaction (PCR). The amplified PCR products of fragments were purified and sequenced at sequencing Microsense Company in Switzerland.
Results and DiscussionComparing of harvested fungal isolates which have been grown on PDA medium showed some variation in different characteristics such as the number of conidia walls, conidia appendages and pycnidia size. In both subsequent years, maximum disease incidence (DI) and disease severity (DS) was measured in Kalaleh by 3.6% to 3.9%, while for Bandar-Torkaman, the city with the lowest DS, were1.3% to 1.65%. The average size of conidia length was 4-8×1 μm in diameters.The pathogenicity test showed that the D.alopecuri is capable to produce twist disease symptoms only in the presence with seed gall nematode in the host. The nucleic acid sequences of Internal Spacer Transcribed (ITS) regions for Golestan isolates showed 100% similarity and had small genetic similarity with D. alopecuri MH859142.1 deposited in NCBI Genbank. The sequences belong to D.alopecuri from Gonbad, Aqala, Azadshahr, Maravehtapeh, Kalaleh, Minodasht cities were registered in NCBI Genbank with MW302360, MW291507, MW291561, MW303438, MW303517, MW303518 accession number, respectively.
ConclusionThis is the first study carried out on the morphological and molecular characteristics of twist disease agent isolates, disease severity and its distribution in Golestan province as a major wheat production area of Iran. Many of results especially molecular data and submitted sequences form Iranian isolates of D.alopecuri to databanks are new for Iran.
Keywords: Anguina tritici, distribution, Disease Severity, ITSrDNA -
مقدمه
کپک سبز (Penicillium digitatum) از مهم ترین بیمارگرهای پس از برداشت میوه مرکبات است. سالانه ده ها هزار تن از محصول مرکبات اغلب به وسیله کپک سبز در ایران از بین می رود. استفاده از سمهای شیمیایی برای مدیریت بیماری ضمن داشتن اثر سوء زیست محیطی موجب انتخاب جمعیت مقاوم قارچ می گردد و نیز سلامت مصرف کننده را به خطر می اندازد، بنابراین مهار غیرشیمیایی بیمارگر هدف مهم پژوهشگران در سالهای اخیر شده است.
مواد و روش هااجزای اسانس مورد(Myrtus communis L.) به وسیله دستگاه کلونجر استخراج و ترکیبات آن با دستگاه گاز کروماتوگرافی همراه با طیف سنج جرمی مورد شناسایی قرار گرفتند. اثر بازدارندگی از رشد پرگنه و جوانه زنی هاگ قارچ توسط اسانس مورد، کیتوزان و قارچکش تیابندازول به روش اختلاط آنها با محیط کشت PDA و PDB در آزمایشگاه و در انبار به روش آغشتگی سطحی میوه بررسی شد.
یافته هاسیزده ترکیب در اسانس مورد شناسایی شدند، که از نظر کمی بیشترین ترکیب 1-8 سینیول بود. اسانس گیاه مورد در غلظت 1700 قسمت در میلیون و کیتوزان در غلظت 500 قسمت در میلیون، همانند قارچکش تیابندازول باعث بازدارندگی 100 درصدی از رشد کلنی قارچ شدند.
نتیجه گیریاستفاده از اسانس مورد یا کیتوزان به عنوان یک جایگزین قارچکش تیابندازول برای مبارزه با کپک سبز مرکبات امکان پذیر است.
کلید واژگان: پوسیدگی میوه, کیتوزان, مرکبات, Penicillium digitatumIntroductionGreen mold (Penicillium digitatum) is one of the most important post-harvest pathogens of citrus fruits. Tens of thousands of citrus fruits are often destroyed by green mold in Iran every year. The use of chemical toxins to control the disease, in addition to negative environmental effects, leads to the selection of fungal-resistant populations and also endangers consumer health, so non-chemical control of the pathogen has become an important goal of researchers in recent years.
Materials and MethodsThe essential oil components of myrtle (Myrtus communis L.) were extracted with a Clevenger apparatus and their compounds were identified with a gas chromatography apparatus with a mass spectrometer. The inhibitory effect of myrtle essential oil and the fungicides chitosan and thiabendazole on spore germination and colony growth was investigated by mixing with PDA and PDB under laboratory conditions and by impregnating the fruit surface during storage.
ResultsThirteen compounds were identified in myrtle essential oil, which was quantitatively the highest compound 1-8 cineole. Myrtle essential oil at a concentration of 1700 ppm and chitosan at a concentration of 500 ppm inhibited 100% of fungal colony growth, as did the fungicide thiabendazole.
ConclusionIt is possible to use myrtle essential oil or chitosan as an alternative to the fungicide thiabendazole to control citrus green mold.
Keywords: Chitosan, Citrus, Fruit rot, Penicillium digitatum -
بیماری باکتریایی بلاست مرکبات (viridiflava Pseudomonas) ازجمله بیماریهای شایع در بیشتر نقاط مرکبات خیز جهان است. گیاهان برای مقابله با عوامل بیماریزا از طیف وسیعی از مکانیسمها استفاده میکنند که نتیجه برهمکنش گیاه با عوامل بیماریزا، القای بیان ژنهای درگیر در مقاومت و کاهش زخم و آسیب است. علاوه بر این، ارتباط همزیستی بین گیاه و قارچ میکوریزا میتواند به طور موثر رشد را تقویت کرده و گیاه را در برابر شرایط نامطلوب محیطی محافظت کند. در مطالعه حاضر گیاهچه های نارنج همزیست شده با قارچ میکوریز indica Serendipita به باکتری viridiflava Pseudomonas آلوده شدند. نمونه برداری از گیاهان تیمار شده در بازه های زمانی 24 ،48 و 72 ساعت پس از تلقیح انجام شد و الگوی بیان ژنهای PR1، PR2 ،PR3 ،PR4 ،PR5 ،PAL ،POX و LOX در مراحل اولیه بیماری بلاست مرکبات با روش PCR-qRT بررسی شد؛ بنابراین بر اساس نتایج به دست آمده میزان بیان ژنهای PR1 ،PR4 ،PAL ،POX ،PR3 و PR5 در 48 ساعت پس از اعمال آلودگی در گیاه نارنج همزیست شده با قارچ indica. S افزایش داشت اما سطح بیان ژنهای PR2 و LOX در 72 ساعت پس از اعمال آلودگی افزایش نشان داد. به نظر میرسد قارچ همزیست قادر است با القای اثرات سیستمیک سبب آمادگی گیاه میزبان در جهت افزایش سریع بیان ژنهای دفاعی به محض دریافت سیگنال حضور عامل بیمارگر بلاست شود.
کلید واژگان: بیماری بلاست مرکبات, نارنج, indica Piriformospora, ژنهای PR, viridiflava PseudomonasCitrus bacterial blast disease is one of the prevalent diseases in most citrus-growing regions in the world. Plants use a wide range of mechanisms to defend against pathogens, and the plant-pathogen interaction induces the expression of genes involved in the plant resistance. Furthermore, symbiotic association between plant and mycorrhizal fungi could effectively promote growth and protect the plant against adverse environmental conditions. In the present study, Serendipita indica-root colonized sour orange seedlings were infected by Pseudomonas viridiflava and the expression patterns of PR1, PR2, PR3, PR4, PR5, PAL, POX, and LOX genes in the early stages of citrus blast disease were investigated using the qRT-PCR at different sampling times. According to the results, the response of defense genes to bacterial infection was time dependent. In the S. indica-colonized sour orange plants, the highest level of PR1, PR4, PAL, POX, PR3, and PR5 genes expression was observed at 48 h after infection, but the expression of PR2 and LOX genes was increased at 72 h after infection compared to the control plants. It seems that S. indica can induce systemic effects and prepare the host plant to increase the expression of defense genes more rapidly once it receives a signal for the presence of the pathogen.
Keywords: Citrus blast disease, Piriformospora indica, PR genes, Pseudomonas viridiflava, Citrus aurantium -
Grapevine trunk diseases (GTDs)are known as the most important factors in crop reduction and cause considerable economic problems in grapevines worldwide. During 2016 to 2018, several field surveys were conducted on numerous vineyards in Khorasan-Razavi province to study fungal species associated with grapevine trunk diseases. In this study, samples were collected from trunk and branches of trees showing yellowing, stunted growth, dieback and wood discoloration in cross sections. In this study, 258 fungal isolates were obtained and identified based on morphological characteristics and comparison of DNA sequence data (ITS-rDNA region and a part of β-tubulin gene). These isolates were identified as Phaeoacremonium minimum (75 isolates), P. parasiticum (19 isolates), P. iranianum (52 isolates), P. tuscanum (8 isolates), Fomitiporia mediterranea (56 isolates) and Seimatosporium vitis (48 isolates). Pathogenicity of the selected isolates was verified by inoculation of potted grapevines shoots under greenhouse conditions. Based on the mean length of wood discoloration in the wood, P. minimum and F. mediterranea were the most and least virulent species, respectively. Our findings indicated that known fungal trunk pathogens such as Phaeoacremonium species and F. mediterranea occur on grapevine in Khorasan-Razavi province. This study is the first report of S. vitis associated with grapevine decline in Iran.
Keywords: Dieback disease, Morphology, Sequencing, Fomitiporia, Phaeoacremonium, Seimatosporium -
مجله تحقیقات حمایت و حفاظت جنگلها و مراتع ایران، سال هجدهم شماره 2 (پیاپی 36، پاییز و زمستان 1399)، صص 216 -232
در این تحقیق، به منظور شناسایی قارچ های اندوفیت ریشه، طی سال 96-1395، از ریشه گیاهان علفی سالم در مراتع مناطق مرکزی استان مازندران، نمونه برداری صورت گرفت. در آزمایشگاه، هر نمونه ریشه پس از ضدعفونی و کشت روی محیط PDA به مدت یک ماه در دمای 25 درجه سلسیوس و تاریکی مداوم، نگهداری شدند. پس از خالص سازی جدایه های به دست آمده با استفاده از روش تک اسپور و نوک ریسه، شناسایی جدایه ها بر اساس ویژگی های ریخت شناسی و توالی ناحیه ITS انجام شد. در این مطالعه 27 گونه متعلق به 14 جنس شناسایی شدند. گونه های قارچی شامل: Alternaria alternata، A.arborescens، A.burnsii، A.dumosa، A.solani، A.tenuissima، Botryosphaeria dothidea، B.auasmontanum، Curvularia australiensis، C.buchloes، C.spicifera، Cladosporium tenuissimum، Daldinia concentrica، Diaporthe bohemiae، Fusarium acuminatum، F.avenaceum، F.equiseti، F.oxysporum، F.tricinctum، F.verticillioides، Microsphaeropsis arundinis، Nigrospora sphaerica، Paraconiothyrium cyclothyrioides، Periconia macrospinosa، Poaceascoma helicoides، Preussia minima و Xylaria heliscus می باشند. در این میان، 11 گونه شامل Botryosphaeria auasmontanum، Curvularia australiensis، C.buchloes، C. spicifera، Diaporthe bohemiae، Microsphaeropsis arundinis، Nigrospora sphaerica، Paraconiothyrium cyclothyrioides، Periconia macrospinosa، Poaceascoma helicoides و Preussia minima آرایه های جدید برای مایکوفلور ایران می باشند. علاوه بر این کلیه ی قارچ های شناسایی شده به جز گونه Alternaria arborescens، برای اولین بار در این مطالعه به عنوان اندوفیت گیاهان میزبان مذکور در ایران گزارش می شوند.
کلید واژگان: قارچ های اندوفیت, گیاهان علفی, ITS, مراتع مازندران, آرایه های جدیدIn this study, to isolate and identify the root endophyte fungi, root samples of herbaceous plants were collected from the central regions of Mazandaran province during 2016-17. In laboratory, each root sample was cultured on PDA medium after surface disinfestation and incubated for a month at 25°C and continuous darkness. Fungal isolates were purified using the single spore and hyphal tip methods. Fungal species were identified based on morphological characteristic and ITS sequence data. In this study, 27 species belonging to 14 different genera including: Alternaria alternata, A.arborescens, A. burnsii, A. dumosa, A. solani, A. tenuissima, Botryosphaeria dothidea , B. auasmontanum, Curvularia australiensis, C. buchloes, C. spicifera, Cladosporium tenuissimum, Daldinia concentrica, Diaporthe bohemiae, Fusarium acuminatum, F. avenaceum, F. equiseti, F. oxysporum, F. tricinctum, F.verticillioides، Microsphaeropsis arundinis، Nigrospora sphaerica، Paraconiothyrium cyclothyrioides, Periconia macrospinosa, Poaceascoma helicoides, Preussia minima and Xylaria heliscus were identified. Among identified fungi Botryosphaeria auasmontanum, Curvularia australiensis, C. buchloes, C. spicifera, Diaporthe bohemiae, Microsphaeropsis arundinis, Nigrospora sphaerica, Paraconiothyrium cyclothyrioides, Periconia macrospinosa, Poaceascoma helicoides and Preussia minima are new for mycoflora of Iran. Except Alternaria arborescens, other fungi are introduced from their hosts for the first time, in Iran.
Keywords: Endophytic Fungi, Herbaceous Plants, ITS, Mazandaran rangeland, new records -
کادمیوم از رایج ترین فلزات سنگین در مناطق آلوده می باشد که با ورود به زیست بوم و زنجیره غذایی، اثرات اکولوژیکی زیانباری بر موجودات زنده بر جای خواهد نهاد. با توجه به خطر افزایش عناصر سنگین در خاک های کشاورزی و به دنبال آن حضور در گیاهان دارویی همچون خرفه (.Portulaca oleracea L)، پژوهشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار جهت بررسی واکنش رشد رویشی و پارامترهای فیزیولوژیک و آنزیمی این گیاه دارویی نسبت به افزایش غلظت کادمیوم (از صفر تا 275 میلی گرم در کیلوگرم) در خاک اجرا گردید. نتایج نشان داد که صفات رویشی، رنگیزه های فتوسنتزی، میزان پروتئین محلول و محتوی نسبی آب برگ با افزایش غلظت کادمیوم کاهش و میزان تولید مالون دی آلدیید، پراکسید هیدروژن و پرولین افزایش نشان داد. همچنین روند تغییرات فعالیت سه آنزیم پراکسیداز (POX)، آسکوربات پراکسیداز (APX) و سوپراکسیددیسموتاز (SOD) در سطوح پایین سمیت افزایش و در سطوح بالاتر به صورت کاهشی بود. گیاه خرفه به مقادیر بالاتر کادمیوم حساسیت بیشتری نشان داد، به طوریکه شیب تغییرات بیشتر متغیرهای مورد مطالعه از جمله وزن خشک اندام های رویشی، میزان رنگیزه های فتوسنتزی، پرولین، پروتئین محلول برگ و پراکسیدهیدروژن در سطوح پایین کادمیوم (محدوده صفر تا حدود 60 میلی گرم در کیلوگرم خاک) کمتر بود و پس از آن با شیب بیشتری ادامه یافت. در مجموع نتایج حاکی از قدرت رشد گیاه دارویی خرفه تا سطح 275 میلی گرم در کیلوگرم کادمیوم خاک بود. با این حال در غلظت های بالاتر از حدود 60 میلی گرم، تجمع ماده خشک و کارکرد سیستم های دفاعی گیاه بیش از 50 درصد کاهش نشان داد.
کلید واژگان: آنتی اکسیدان, رنگیزه های فتوسنتزی, پرولینCadmium is one of the most commonly used heavy metals in the contaminated areas which entered in the ecosystem and the food chains and will have ecological harmful effects on living organisms. Considering the risk of increasing heavy elements in agricultural soils and subsequent exposure to medicinal plants such as purslane (Portulaca oleracea L.), a factorial experiment was conducted in a completely randomized design with three replications. The aim of the presented study was to study the vegetative growth response and the physiological and enzymatic parameters of this medicinal plant in comparison with the increase of cadmium concentration (0 to 275 mg/kg) in the soil. The results showed that vegetative traits, photosynthetic pigments, soluble protein content and relative water content of leaf decreased with increasing cadmium concentrations while increased the levels of malondialdehyde, hydrogen peroxide and proline. Also, the changes in the activity of the three enzymes of peroxidase (POX), ascorbate peroxidase (APX) and superoxide dismutase (SOD) increased at lower levels of toxicity while decreased at higher levels. Purslane was more sensitive to higher levels of cadmium, so that gradient of more studied variables like dry weight of vegetative organs, the photosynthetic pigments, proline, soluble protein and hydrogen peroxide at low levels of cadmium (ranging from zero up to 60 mg/kg) was lower and then continued with a more slope. Overall, the results showed that the purslane medicinal plant has the ability to grow up to 275 mg per kg of cadmium in the soil. However, at concentrations higher than about 60 mg, the accumulation of dry matter and the functioning of the plants defense systems decreased by more than 50%.
Keywords: Antioxidant, Photosynthetic pigments, Proline -
شناسایی و بررسی سیلیمارین قارچ اندوفیت جداسازی شده از بذر گیاه خارمریم (Silybum marianum (L) Gaert.)
مقدمه:
خارمریم (Silybum marianum (L) Gaert.) از خانواده آستراسه است و سیلیمارین به عنوان ماده موثره با ارزش این گیاه شناخته می شود؛ که در درمان تعدادی از بیماری ها، مانند بیماری های کبدی مورد استفاده قرار می گیرد. چالکون سنتاز یکی از آنزیم های کلیدی در تولید سیلیمارین می باشد. قارچ های اندوفیت بدون ایجاد بیماری، درون بافت گیاه زندگی کرده و تاثیر مفید بر مقدار تولید متابولیتهای ثانویه گیاهان دارند. اخیرا چندین قارچ اندوفیت از گیاه خارمریم (Silybum marianum (L) Gaert.) جدا شده و مطالعه شیمیایی و مولکولی آنها مورد توجه قرار گرفته است. بنابراین این پژوهش با هدف جداسازی قارچ اندوفیت از بذر گیاه خارمریم، بررسی و مقایسه سیلیمارین تولیدی قارچ و گیاه، همچنین بررسی توالی های آمینواسیدی چالکون سنتاز مربوط به گیاه خارمریم (L Silybum marianum.) و چند گونه قارچ دیگر از پایگاه اطلاعاتی NCBI (http://www.ncbi.nlm.nih.gov) انجام شد.
مواد و روش هابدین منظور بذرهای خارمریم از محوطه دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری جمعآوری و پس از ضدعفونی در محیط MS کشت شدند. پس از ظهور قارچ در محیط، قارچ ها در شرایط استریل به محیط PDA و به منظور خالص سازی، به محیط WA منتقل شدند. جدایه های رشد کرده به محیط PDB منتقل شده و پس از 10 روز استخراج سیلیمارین انجام شد. شناسایی مولکولی جدایه قارچ اندوفیت با تکثیر نواحی ریبوزومی انجام شد، سپس همردیف سازی توالی بدست آمده با توالی های موجود در سایت NCBI با نرم افزار آنلاین BLAST مورد مقایسه قرار گرفتند و با رسم درخت فیلوژنی قارچ اندوفیت شناسایی شد. بررسی بیوانفورماتیکی چالکون سنتاز مربوط به گیاه خارمریم (L. Silybum marianum) و چند گونه قارچ دیگر یا استفاده از پایگاه اطلاعاتی NCBI دامنهها و موقعیتهای مشابه چالکون سنتاز بدست آمد و با برنامه clustalo پایگاه اطلاعاتی uniprot بررسی شد. سپس با نرم افزارCLC Genomics Workbench5.5.2 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و جدول مشخصات آنها رسم گردید. درخت فیلوژنی مربوط به این توالی ها با استفاده از نرم افزار Mega7 و با روش Neighbor- joining رسم شد.
یافته هانتایج بدست آمده با دستگاه کروماتوگرافی با کارایی بالا، تولید سیلیمارین از قارچ را نشان داد. مقدار سیلیمارین برای نمونه برگ تهیه شده از گیاه خودرو در محوطه دانشگاه، ppm 079/33 و برای گیاه استریل درون شیشه ppm 183/17 و برای قارچ اندوفیت ppm 29/7 اندازه گیری شد. شناسایی مولکولی جدایه های به دست آمده، با استفاده از نواحی ITS انجام و گونه آن،Alternaria alternata شناسایی گردید. همچنین بررسی فیلوژنی چالکون سنتاز به عنوان آنزیم کلیدی برای تولید سیلیمارین بین این گیاه و چند قارچ صورت گرفت؛ که بیشترین نزدیکی را در گیاه S. marianum به قارچ Alternaria sp نشان داد.
نتیجه گیریبررسی تولید سیلیمارین در قارچ جداسازی شده از بذرهای گیاه خارمریم، گیاه درون شیشه ای و فضای باز همراه با مطالعه بیوانفورماتیکی مسیر تولید آنزیم چالکون سنتاز، نقش موثر قارچ های اندوفیتی را در تولید سیلیمارین مشخص کرد. همچنین این جدایه قارچی قادر به تولید سیلیمارین در شرایط آزمایشگاهی بود.
کلید واژگان: آلترناریا, اندوفیت, سیلیمارین, خارمریم, HPLCIntroductionSilybum marianum (L) Gaert.) Is a member of Asteraceae family, and silymarin is known as a valua effective substance in the plant, which is used to treat a number of diseases, such as liver disease. Chalcone synthase is one of the key enzymes in the production of silymarin. The fungal endophytes live in the tissues, without infection, and have a beneficial effect on the production of secondary metabolites of plants. Recently, several endophytic fungi from milk thistle (Silybum marianum (L) Gaert) have been isolated and studies were the chemical and molecular on its fungus has been considered. Therefore, this study aimed to isolate endophytic fungi from the seeds of milk thistle plant, and comparing the production of fungi and plant silymarin, as well as investigating the Chalcone synthase amino acid sequences associated with the L Silybum marianum and several other fungi from the NCBI database (http: //www.ncbi.nlm.nih.gov).
Materials and MethodsTherefore, this research was carried out to isolate endophytic fungi from the seeds of milk thistle plant, and to compare the production of fungal and plant silymarin. For this purpose, milk thistle seeds were collected from the area of Sari Agricultural and Natural Resources University and after disinfection, They sterilized in conditions, cultivated on MS medium. After appearance of fungi in the culture medium, the fungi were transferred to the PDA medium under sterile conditions the next for purification to WA medium. Fungal growth isolates were transferred to PDB medium and after 10 days of silymarin extraction Molecular identification of endophyte fungi isolates was performed by amplification of ribosomal areas, then the Alignment of the obtained sequence with the sequences on the NCBI site was compared with BLAST online software and identified with phylogeny tree of endophytic fungus. Investigate the bioinformatics of Chalcone synthase in L. Silybum marianum and several other fungi species,is use the NCBI database, was obtained by comparing domains and similar positions of Chalcone synthase, and was Investigating with the clustalo uniprot database. Then it was analyzed with CLC Genomics Workbench5.5.2 software and their specifications table was drawn up. The phylogeny tree of these sequences was drawn using the Mega7 software, using the Neighbor- joining
ResultsThe results of high performance liquid chromatography confirmed the silymarin production of fungi. The amount of silymarin for leaf samples of intact plant was 33.079 ppm and for the in vitro grown plant was 17.183 ppm and for the endophyte fungus was 7. 29 ppm. Using ITS, molecular identification of isolates was carried out and its species was identified as Alternaria alternata. Also, analysis phylogenic relationship of chalcone synthase, as a key enzyme for production of silymarin, between milk thistle and a few fungi showed its closest proximity to to Alternaria sp.
ConclusionThe study of the production of silymarin in fungi isolated from the seeds of milk thistle , in vitro and in vivo plants, along with the bioinformatics study of the pathway of production of Chalcone synthase enzyme, determined the role of endophytic fungi in the production of silymarin. The fungal isolate was also able to produce silymarin in laboratory conditions
Keywords: Alternaria, Endophyte, HPLC, Milk thistle, Silymarin -
The role of extracellular enzymes in mycoparasitism of Trichoderma spp. have been demonstrated in several cases. Trichoderma spp . produces several chitinolytic enzymes and this fungus is known as a powerful antagonist against Macrophomiona phaseolina, the causal agent of charcoal rot disease of soybean. In this study, two–dimensional protein pattern analysis and chitinaseactivity evaluation were performed for an Iranian Trichoderma koningii strain (NAS–K1) and its generated mutants were measured to indicate the potential role of endochitinases (N–acetylglucosam–inidase (NAG–I and NAG–II)) in its mycoparasitism. The results of chitinase activity assay using chitin and cell walls of M. phaseolina as substrates showed that the mutant isolates have significantly more enzyme activity compared to the wild type strain. The specific endochitinase enzyme activity in the mutant NAS–K1M25 was increased to approximately 2.5 times more and secreted three times more endochitinase than that of the wild type strain. This superior mutant showed up to 65% growth inhabitation against M. phaseolina in dual culture test (five times more than the wild type strain). Moreover, this strain showed sharper spots belong to endochitinase, and N–acetylglucosaminidase (I & II) presented in SDS–PAGE and 2D electrophoresis. Overall, induced mutation by gamma irradiation could be a useful method to develop such superior mutants, and the mutant NAS–K1M25 could be used as a potential biological control agent candidate for plant disease management programs of M. phaseolina. However, more detailed fermentation, formulation and field trial studies should be performed to finalize its biocontrol potentials.
Keywords: Enzyme activity, γ–irradiation, chitinase, phytopathogen, antagonist -
مجله تحقیقات حمایت و حفاظت جنگلها و مراتع ایران، سال هجدهم شماره 1 (پیاپی 35، بهار و تابستان 1399)، صص 79 -92
مدیریت جنگل تاثیر مهمی برای بستر رشد قارچ های چوب زی دارویی، خوراکی و سمی یعنی خشکه دار افتاده می-گذارند. با شناسایی قارچ های خوراکی کشت و پرورش برخی از آنها، نقش مهمی در تامین نیاز غذایی جامعه، قارچ های دارویی در حفظ سلامت و درمان بسیاری از بیماری ها و قارچ های سمی در کاهش مشکلات حاصل از مسمومیت تاثیر دارد. هدف از این پژوهش شناسایی قارچ های چوب زی بر روی خشکه دار افتاده و تقسیم بندی آنها از لحاظ دارویی، خوراکی و سمی و بررسی میزان حجم خشکه دار در جنگل های داربکلا مازندران می باشد. این تحقیق در جنگل آموزشی و پژوهشی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری دارابکلا ساری انتخاب و بعد از انجام جنگل گردشی های مقدماتی نمونه برداری از خشکه دارهای افتاده انجام گردید. شناسایی قارچ ها در آزمایشگاه قارچ شناسی از طریق مرفولوژی و استخراج دی ان ای ناحیه ITS nrDNA با استفاده از زوج آغازگر های ITS1 و ITS4 تکثیر و توالی یابی شد و با نرم افزار Bio edit اصلاح و در NCBI مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که در جنگل مورد مطالعه 37 گونه شناسایی شدند که از این 70 درصد قارچ ها خاصیت دارویی، 22 درصد خاصیت خوراکی و 8 درصد خاصیت سمی داشتند. نتایج نشان داد که ترتیب قارچ های Trametes versicolor، Lenzites betulinus، Daldinia concentrica، Pleurotus ostreatus، Ganoderma lucidum و Fomes fomentarius بیشترین فراوانی را بر روی خشکه دار افتاده راش داشته اند. برای مدیریت خشکه دارهای افتاده موجود در یک اکوسیستم جنگل به منظور افزایش تنوع قارچ های دارویی و خوراکی پیشنهاد می شود که خشکه دار افتاده در جنگل حفظ شوند.
کلید واژگان: اکولوژی, دی ان ای, حفاظت, دارویی, سلامت انسانForest management has an essential impact on the growth of medicinal, edible, and poisonous wood-inhabiting fungi. Identification and cultivation of some edible fungi play an important role in supplying food needs and knowing medicinal fungi can be important for maintaining health and treating many diseases. The purpose of this study was to identify of wood-inhabiting fungi on deadwood of Fagus orientalis trees in the Darabkola forests. Also, we categorized these fungi into medical, edible, and poisonous groups, and present the volume of deadwood in these forests. After conducting preliminary field survey, sampling was done from deadwood. Identification of fungi in the fungal laboratory through morphology and extraction of ITS nrDNA region was done and sequenced using ITS1 and ITS4 primers and corrected with Bio Edit software and analyzed in NCBI. The results showed that 37 fungi species were identified, and among which, 70% had medicinal and economic values, 22% had edible value, and 8% had toxicity characteristic. A total of 15 deadwoods were studied, and 40 taxons of edible, medicinal, and poisonous were identified. Also, most of the species on deadwoods were found to be Trametes versicolor, Lenzites betulinus, Daldinia concentrica, Pleurotus ostreatus, Ganoderma lucidum, and Fomes fomentarius, respectively. In conclusion, in order to manage the deadwood in a forest ecosystem for increasing the diversity of medical and edible fungi, it is suggested that to preserve the deadwood
Keywords: Ecology, DNA, Conserve, Medicinal, people health
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.