به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

محمود امیری

  • محمود امیری*، مجید شمس

    در دهه های اخیر به دنبال گسترش بی رویه شهر ها و اهمیت روز افزون اتومبیل، نقش عابر پیاده در فضا های شهری کمتر شده که این امر سبب ایجاد محیط های کسل کننده در شهر ها و کاهش سرزندگی فضا های شهری شده است. هدف از این پژوهش تحلیلی بر نقش پیاده راه بوعلی در سرزندگی شهری در شهر همدان می باشد. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری، شهروندان 10 سال به بالا در شهر همدان که بر اساس سرشماری نفوس و مسکن 1395تعداد 653 هزار نفر است و با استفاده از فرمول کوکران، تعداد 384 نفر به عنوان نمونه انتخاب گردید. متغیر های سرزندگی شهری شامل چهار مولفه اجتماعی-فرهنگی، کالبدی- عملکردی، زیست محیطی و زیبایی شناختی است. تجزیه و تحلیل داده ها با نرم افزار spss انجام گرفت و از آزمون فریدمن و برای بررسی روابط از مدل یابی معادلات ساختاری با نرم افزار لیزرل استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد وضعیت شاخص های سرزندگی شهری در پیاده راه مورد مطالعه مطلوب است. همچنین نتایج آزمون فریدمن و اولویت بندی شاخص ها مشخص نمود که آسایش اقلیمی بیشترین اولویت را در بررسی سرزندگی فضایی شهری در پیاده رو بوعلی شهر همدان داشته است.

    کلید واژگان: پیاده راه, خیابان بوعلی, سرزندگی شهری, شهر همدان
    Mahmood Amiri *, Majid Shams

    In recent decades, the uncontrolled expansion of cities and the increasing emphasis on automobiles have diminished the role of pedestrians in urban spaces. This shift has led to the creation of dull environments and a reduction in the vitality of urban areas. The purpose of this research is to analyze the impact of Bu Ali Pedestrian path on urban life in Hamadan. The research method is descriptive-analytical. The statistical population includes citizens aged 10 and above in Hamadan, which, according to the 2016 Population and Housing Census, totals 653,000 people. Using Cochran’s formula, a sample size of 384 people was selected. The study’s urban vitality variables encompass four components: socio-cultural, physical-functional, environmental, and aesthetic. Data analysis was conducted using SPSS software, with Friedman’s test applied for ranking indicators, and structural equation modeling (SEM) performed using Lisrel software to assess relationships. The research findings indicate that the urban vitality indicators for the studied pedestrian street are favorable. Furthermore, the results of Friedman’s test and the prioritization of indicators reveal that climatic comfort is the highest priority in assessing urban spatial vitality on Bu Ali Pedestrian path in Hamadan.

    Keywords: Pedestrian Path, Bu Ali Street, Vitality Urban, Hamedan
  • داود شیخی*، محمود امیری، سمانه قمری

    توسعه کارآفرینی و خوداشتغالی در نواحی روستایی نیازمند فراهم بودن و ایجاد بسترهایی است که بتوانند موجب ایجاد یک اکوسیستم مطلوب و حمایت کننده توسعه کارآفرینی و موفقیت کارآفرینان شوند. بر این مبنا، پژوهش کاربردی حاضر که دارای ماهیتی آمیخته (کمی-کیفی) بوده و با روشی توصیفی-تحلیلی انجام گرفته، سعی در آسیب‏ شناسی وضع موجود توسعه کارآفرینی در نواحی روستایی شهرستان تویسرکان استان همدان دارد. گردآوری داده ‏ها در بخش نظری با بهره ‏گیری از مطالعات اسنادی و در بخش عملی مبتنی بر پیمایش میدانی با بهره ‏گیری از ابزارهای مصاحبه و پرسشنامه بوده است. جامعه آماری پژوهش را مسیولان توسعه ‏ای، مدیران و آگاهان محلی و متخصصان علمی در منطقه دربرمی‏گیرند که به شیوه هدفمند و روش گلوله برفی در هر دو بخش کیفی و کمی، در ابتدا، 19 نفر به عنوان گروه دلفی، شناسایی و مورد مصاحبه نیمه‏ساختارمند قرارگرفته و سپس، یافته‏ های حاصل از مصاحبه‏ ها درجهت تایید و تعمیم در قالب پرسشنامه در اختیار 35 نفر دیگر از اعضای این گروه ‏ها قرار داده شد. تجزیه وتحلیل مصاحبه ‏ها در بخش کیفی در راستای دستیابی به عوامل علی، مداخله‏ای و زمینه‏ای شکل‏ دهنده وضعیت موجود اکوسیستم کارآفرینی و راهبردهای اتخاذی فعالان اقتصادی و نتایج اقتصادی و اجتماعی شکل گرفته در سطح منطقه با بهره ‏گیری از تکنیک داده‏بنیاد و در بخش کمی با بهره‏ گیری از آزمون تحلیل مسیر صورت پذیرفت که بر این اساس یافته‏ های حاصل نشان دادند که 72 چالش و مانع در قالب مولفه ‏های اصلی ضعف در مدیریت، سیاستگذاری و برنامه‏ ریزی توسعه ‏ای (موثرترین مولفه)؛ نامناسب بودن محیط کسب وکار؛ ضعف در تامین در زیرساخت ها، خدمات و امکانات مورد نیاز؛ ضعف های بازاریابی، فروش و موانع فنی و عملی؛ موانع اجتماعی و فرهنگی؛ محدودیت های آموزشی و ترویجی؛ ضعف منابع مالی؛ ضعف در باورهای ذهنی و رفتاری روستاییان و مشتمل بر دو بعد اصلی ضعف‏ها و نارسایی ‏های مرتبط با عوامل محیطی و عوامل فردی و شخصیتی موثر بر خوداشتغالی و کارآفرینی؛ به عنوان عوامل علی بازدارنده در راستای توسعه کارآفرینی و موفقیت کارآفرینان در منطقه مورد مطالعه، اثرگذار هستند. در همین راستا، عوامل مداخله‏ای و زمینه ‏ای؛ راهبردهای اتخاذی و نتایج حاصل از عوامل علی شناسایی شده بر اکوسیستم کارآفرینی منطقه مورد مطالعه نیز شناسایی شدند.

    کلید واژگان: کارآفرینی, اکوسیستم کارآفرینی, تکنیک داده بنیاد, نواحی روستایی شهرستان تویسرکان
    Davood Sheikhi *, Mahmood Amiri, Samaneh Ghamari

    The development of entrepreneurship and self-employment in rural areas requires cooperation and the creation of platforms that can create a favorable and supportive ecosystem for the development of entrepreneurship and the success of entrepreneurs. On this basis; The present applied research, which has a mixed nature (quantitative-qualitative) was carried out with a descriptive-analytical method; There is an attempt to diagnose the current situation of entrepreneurship development in the rural areas of Tuysarkan, Hamadan province. The data was collected in the theoretical part using documentary studies and in the practical part based on field survey using interview and questionnaire tools. The statistical community of the research includes development officials, local managers and experts, and scientific experts in the region, who use a targeted method and snowball method in both qualitative and quantitative sections; At first, 19 people were identified as a Delphi group and subjected to semi-structured interviews, and then, the findings of the interviews were given to 35 other members of these groups for confirmation and generalization in the form of a questionnaire. became. Analyzing the interviews in the qualitative part in order to reach the causal, interventional and background factors that shape the current state of the entrepreneurial ecosystem and the strategies adopted by economic actors and the economic and social results formed at the regional level by using database technique and in a small part by using the path analysis test, it was concluded that on this basis; The results showed that 72 challenges and obstacles in the form of the main components of weakness in management, policy-making and development planning (the most effective component); the inappropriateness of the business environment; Weakness in providing needed infrastructure, services and facilities; Weaknesses of marketing, sales and technical and practical obstacles; social and cultural barriers; educational and promotional restrictions; Weakness of financial resources; Weakness in the mental and behavioral beliefs of the villagers and includes two main dimensions of weaknesses and inadequacies related to environmental factors and individual and personality factors affecting self-employment and entrepreneurship; They are effective as inhibiting factors in the direction of entrepreneurship development and the success of entrepreneurs in the study area. In this regard, intervention and background factors; Adopted strategies and the results of the identified causal factors on the entrepreneurship ecosystem of the studied area were also identified.

    Keywords: Entrepreneurship, Entrepreneurial ecosystem, database technique, rural areas of Tuysarkan Township
  • محمود امیری، هومن شهسواری*، محسن نصیری طوسی، علی جعفریان، مهرداد کریمی، فرح خانی
    مقدمه

    پیوند کبد یک انتخاب درمانی مهم برای بیماران مبتلا به نارسایی حاد و مزمن کبدی می باشد که در یک مجموعه بیمارستانی، با صرف منابع فراوانو هزینه های بسیار زیاد به انجام می رسد. بنابراین پیدا کردن راه هایی جهت مدیریت کارآمدتر بیماران و کاهش هزینه های مراقبتی حائز اهمیت است. هدف از انجام این مطالعه شناسایی عوامل موثر بر طولانی شدن مدت اقامت بیماران در بیمارستان پس از پیوند کبد می باشد.

    روش کار

    این پژوهش یک مطالعه توصیفی_ تحلیلی از نوع گذشته نگر است. جامعه پژوهش تمام بیماران پیوند کبد شده می باشد که 161 بیمار به روش در دسترس با توجه به معیارهای ورود و خروج وارد مطالعه شدند. محیط پژوهش مجتمع بیمارستانی امام خمینی بوده است. کلیه عوامل مربوط به بعد از عمل این بیماران بر اساس فرم جمع آوری اطلاعات پژوهشگر ساخته که در برگیرنده مشخصات فردی و فاکتورهای بالینی و آزمایشگاهی ثبت شده در پرونده بیماران بوده است و روایی و پایایی آن سنجیده شده گردآوری گردیدند. از نرم افزار SPSS نسخه 23 و آزمون های اسپیرمن و پیرسون جهت آنالیز همبستگی، آزمون های ANOVA و T-test برای مقایسه میانگین مدت اقامت و مدل رگرسیون خطی چندگانه برای ارزیابی تاثیر همزمان متغیرها روی مدت اقامت استفاده شد.

    یافته ها

    نتایج آنالیزهای تک متغیره نشان داد کهعفونت باکتریال، افیوژن ریوی، آسیت، نارسایی کلیوی (دیالیز)، عفونت زخم، عمل مجدد، مشکلات روانپزشکی و پیوند مجدد با مدت اقامت بعد از پیوند ارتباط معنا داری دارند (05/0P value<). تحلیل گام به گام این عوامل اثر گذار از طریق رگرسیون خطی چندگانه، در نهایت منجر به ارائه مدلی از تاثیر گذارترین این عوامل بر مدت اقامت شد.

    نتیجه گیری

     مشخص شد که برخی از عوامل با مدت اقامت پس از پیوند که بر نتایج درمانی و هزینه های مربوطه نیز اثر دارد، ارتباط معناداری دارند. بنابراین ممکن است با طراحی مداخلات لازمو تعدیل عوامل تعیین شده در این مطالعه، طول مدت اقامت بعد از عمل جراحی پیوند کبد را کوتاه تر کرد.

    کلید واژگان: طول مدت اقامت, پیوند کبد
    Mahmoud Amiri, Hooman Shahsavari*, Mohsen Nasiri Toosi, Ali Jafarian, Mehrdad Karimi, Farah Khani
    Introduction

    Liver transplantation, which is done by spending a lot of resources and expenses at hospitals, is an important medical choice for patients suffering fulminant hepatitis and end stage liver diseases. So it is significant to find some ways to manage the patients more efficiently and to reduce caring expenses. The aim of this study is to determine the influential effects of lingering recipients’ length of stay at hospital after liver transplantation.

    Methods

    This study is a retrospective and the research community includes all patients under liver transplantation. 161 among them are chosen by availability method concerning inclusion and exclusion criteria. The study was located at Imam Khomeini Hospital Complex. All factors related to post liver transplantation have been based on forms including personal information, clinical and laboratory factors mentioned in patients’ files. These forms are made by researcher and their validity and reliability have been measured. Reliability analysis is tested through Spearman and Pearson Test. Also T-test and ANOVA are used to compare the average length of stay. To assess the simultaneous effect of variables on length of stay, multiple linear regression was used.

    Results

    Single variable analysis results show that there is a meaningful relation between length of stay and Bacterial infection, pulmonary effusion, ascites, renal failure (hemodialysis), wound infection, Re-operation, psychiatric problems and re-transplantation (P value<0.05). Finally, a model for most effective factor on length of stay was presented by step-by-step analysis of these influential factors through multiple linear regression.

    Conclusions

    Among many factors of post liver transplantation, there was a meaningful relation between some factors and length of stay which also influences the treatment results and related expenses. Therefore, it is possible to shorten the length of stay after liver transplantation by designing necessary variables and moderating determinate factors mentioned in this study.

    Keywords: Length of Stay, Liver Transplantation
  • فاطمه خوشنوای فومنی، محمود امیری*، مجیده هروی کریموی، ناهید رژه، فرح خانی
    مقدمه
    افزایش سطح اضطراب قبل از پروسیجر ممکن است با کاهش سطح تحمل و بروز عوارض فیزیولوژیک همراه باشد. جهت کاهش استرس بیمار حین پروسیجرهای پزشکی، تکنیک های رفتاری و شناختی توصیه می شود. یک تکنیک رایج، مشاوره پرستاری و ارائه اطلاعاتی ضروری درباره پروسیجر به بیمار است.
    هدف
    مطالعه حاضر با هدف بررسی تاثیر برنامه مشاوره پرستاری بر میزان اضطراب و علائم حیاتی بیماران تحت کلونوسکوپی انجام شد.
    روش کار
    این پژوهش یک مطالعه کارآزمایی بالینی و یک سو کور بود که بر روی 74 بیمار کاندید کلونوسکوپی مراجعه کننده به واحد کلونوسکوپی بیمارستان امام خمینی تهران انجام شد. پس از کسب تایید کمیته اخلاق دانشگاه شاهد، بیمارانی که دارای معیارهای ورود بوده و فرم رضایت آگاهانه شرکت در پژوهش را امضا کردند، به طور تصادفی به دو گروه مداخله (37 نفر) و شاهد (37 نفر) تخصیص داده شدند. روز قبل از کلونوسکوپی، توسط پژوهشگر اول، پرسشنامه اضطراب وضعیتی اشپیل برگر تکمیل و علائم حیاتی ثبت می شد. سپس مشاوره و آموزش به صورت انفرادی، شفاهی و چهره به چهره و به مدت نیم ساعت (روز قبل از پروسیژر) و ده دقیقه (صبح روز پروسیژر) توسط پژوهشگر دوم برای گروه مداخله ارائه می شد. سپس در دو گروه بلافاصله قبل از کلونوسکوپی مجددا توسط پژوهشگر اول پرسشنامه اضطراب تکمیل و علائم حیاتی ثبت می شد. در نهایت داده ها با استفاده از آزمون های آماری توصیفی و تحلیلی مانند (تی زوج، تی مستقل، کای دو) ، توسط نرم افزار SPSS نسخه 16 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    یافته ها
    در ابتدای مطالعه دو گروه از نظر متغیرهای دموگرافیک همگن بودند (05/0 < P). میانگین نمره اضطراب موقعیتی در گروه مداخله بطور معنی داری بعد از مداخله نسبت به گروه کنترل کاهش یافت (005/0 = p). همچنین میزان فشار خون سیستولیک و تعداد تنفس نیز در گروه آزمون، قبل از کلونوسکوپی کاهش معنی دار و در گروه کنترل افزایش معنی داری یافت، این اختلاف در دو گروه هم از نظر تعداد تنفس (001/0 = P) و هم میزان فشار خون سیستولیک (007/0 = P) معنی دار بود، اما از نظر تعداد نبض معنی دار نبود (05/0 < P).
    نتیجه گیری
    با توجه به اثر بخشی مشاوره پرستاری بر کاهش میزان اضطراب و علائم حیاتی بیماران مورد مطالعه پیشنهاد می شود که انجام مشاوره ساختارمند در برنامه مراقبتی بیماران کاندید کلونوسکوپی و سایر پروسیژرهای تهاجمی قرار گیرد.
    کلید واژگان: اضطراب, مشاوره پرستاری, کلونوسکوپی, علائم حیاتی
    Fatemeh Khoshnavay Fomani, Mahmood Amiri*, Majideh Heravi Karimooi, Nahid Rejeh, Farah Khani
    Introduction
    Increasing anxiety level prior to the procedure may be associated with a decrease in the level of tolerance and the occurrence of physiological complications. In order to reduce stress during medical procedures, behavioral and cognitive techniques are recommended. Nursing counseling and providing essential information about the procedure to the patient is a common technique. The aim of this study was to investigate the effects of nursing counseling program on the anxiety and vital signs of patients under colonoscopy.
    Methods
    This single-blind clinical trial was performed on 74 patients undergoing colonoscopy referring to the Colonoscopy Unit of Imam Khomeini Hospital in Tehran. After obtaining the ethical approval from the Shahed University ethics committee, patients who had the inclusion criteria and signed the informed consent were randomly assigned to intervention (n=37) and control (n=37) groups. Spielberger State-Trait Anxiety Inventory (STAI) was used the day before the colonoscopy to investigate momentary emotional status that results from situational stress. Vital signs were recorded as well. Then counseling and education were provided individually, verbally and face-to-face for a half hour (the day before the procedure) and ten minutes (the day of conducting procedure) in the intervention group. All investigations were repeated immediately before colonoscopy in two groups. The data were analyzed using descriptive and analytical statistics (T-test, Paired t-test, Chi-square test) using SPSS software version 16.
    Results
    At the beginning of the study, two groups were homogeneous for demographic variables (P> 0.05). The mean of situational anxiety scores in the intervention group significantly decreased after the intervention compared to the control group (p = 0.005). Also, the systolic blood pressure and respiratory rate in the experimental group significantly decreased before the colonoscopy. In the control group, systolic blood pressure and respiratory rate increased significantly.
    Conclusions
    Considering the effectiveness of nursing counseling on decreasing the level of anxiety and vital signs of the patients, it is suggested that structured counseling be provided in the patient care plan for candidates for colonoscopy and other aggressive procedures.
    Keywords: Anxiety, Nursing Counseling, Colonoscopy, Vital Signs
  • فریدون نوشیروان راحت آباد، فاطمه یاوری، محمود امیری
    مقدمه

    حس لمس، نقش مهمی در تعاملات ما با محیط اطراف دارد. بازوهای مکانیکی، ربات ها و پروتزهای عصبی، با داشتن حس لمس عملکرد بهتری خواهند داشت. مطالعات میکرونوروگرافی در انسان ها، نشان داده است که نورون های آوران اولیه مانند گیرنده های مکانیکی نوک انگشت، نقش مهمی در کدگذاری و تفکیک پذیری انواع مختلفی از تحریک ها با استفاده از الگوهای قطار اسپایک دارند.

    روش ها

    یک روش آزمایشگاهی برای شبیه سازی پاسخ های گیرنده ی تطابق آهسته. به تحریک نیرو با در نظر گرفتن رفتار اسپایکی، به کار گرفته شده است I ی نوع در واقع، برای تشخیص نیرو، از داده به Izhikevich های حسگر و ویژگی اسپایکی استفاده گردید. سیگنال آنالوگ حسگر، به عنوان جریان ورودی به مدل نورونی منظور به دست آوردن قطارهای اسپایک اعمال شد. ویژگی های قطارهای اسپایک با کدگذاری نرخی و کدگذاری زمان بندی اسپایک استخراج شد. ویژگی های مورد نظر، به طبقه بندی کننده K ی) جهت طبقه SVM (Support vector machines) و kNN (-nearest neighbor بندی انواع نیروها داده شد.

    یافته ها

    بالاترین دقت طبقه ویژگی ، درصد211 بندی ویژگی کدگذاری نرخی با درستی Inter های) با ISI CV (-spike intravel coefficient of variation Victor درصد و 82/28درستی درصد به دست آمد. همچنین، با استفاده از قطارهای اسپایک حاصل از نیروی تماس 81) با درستی VPd(-purpura distance اطلاعات متقابل، کدگذاری نرخی و کدگذاری زمانی نیز محاسبه شد.

    نتیجه گیری

    ارسال اطلاعات با روش کدگذاری نرخی از کدگذاری زمان بندی اسپایک در تحریک گیرنده بیشتر است. همچنین، با افزایش نیرو، Merkel ی مکانیکی میزان آتش کردن گیرنده نیز افزایش می Merkel ی مکانیکی یابد

    کلید واژگان: گیرنده ی مکانیکی, حس لمس, تئوری اطلاعات
    Fatemeh Yavari, Fereidoun Nowshiravan, Rahatabad, Mahmood Amiri

     

    Background

    Tactile sensing plays an important role in our understanding of the environment. Mechanical arms, robots, and nerve prostheses perform better, if they have the sense of touch. Microneurography studies in humans have shown that primary afferent neurons (e.g. fingertip mechanoreceptors play an important role in encoding and separability with various types of stimuli using spike train patterns.

    Methods

    We developed an experimental set up to simulate the responses of Merkel mechanoreceptors to force stimulation, with considering account receptor spiking behavior. Indeed, we used sensor data and spiking properties of Merkel mechanoreceptors to discriminate force. The analog tactile signals generated from sensor were fed as input to the Izhikevich neurons in order to obtain spike trains. The features of Spike trains were extracted with rate coding and timing coding. The desired features were assigned to the k-nearest neighbors (kNN), and support vector machine (SVM) to classify the types of forces. Findings: The highest classification accuracy achieved 100% with rate coding, 81.18% with inter-spike interval coefficient of variation (ISI CV), and 82% with victor-purpura distance (VPd). From the spike trains evoked during contact, we computed the information that rate and timing codes carried about applied force.

    Conclusion

    Rate coding carried more force information than spike timing for Merkel mechanoreceptors. Moreover, as the force increased, firing rate also increased

    Keywords: Mechanoreceptors, Tactile sense, Information theory
  • آزیتا نوبخت نجات، محمود امیری

    برنامه‌ریزی مناطق گردشگری با در نظر گرفتن ظرفیت در این مناطق صورت می پذیرد و این مهم سبب خواهد شد که هدایت گردشگران با انسجام بیشتر صورت پذیرد. در نتیجه آثار سوء حضور جمعیت در برخی نقاط که هزینه‌های زیست محیطی را در پی خواهد داشت به حداقل کاهش خواهد یافت. این پژوهش با هدف اصلی ظرفیت بندی گردشگری بر اساس برخی از عوامل موثر جاذب گردشگر شهری و با بهره‌گیری از مدل های آماری پیشرفته می‌باشد. روش پژوهش، توصیفی-تحلیلی و از حیث برداشت اطلاعات پیمایشی است. برای تجزیه و تحلیل داده‌ها از نرم‌افزار spss 19 استفاده شده است. نتایج اولیه این تحقیق مشخص کرد که معیارهای مورد نظر برای ظرفیت بندی گردشگاه های شهری در استان به ترتیب عبارت از همدان، ملایر، کبودرآهنگ، نهاوند، تویسرکان، رزن، اسدآباد و بهار می‌باشند. پس از الویت دهی، مناطق مورد مطالعه را از لحاظ زیرساخت‌های گردشگری ظرفیت بندی شد که همدان و ملایر در سطح بسیار خوب و شهرستان‌های کبودرآهنگ و نهاوند در سطح متوسط و شهرستان تویسرکان در سطح ضعیف و شهرستان‌های رزن، اسدآباد و بهار در سطحی بسیار ضعیف قرار گرفته‌اند.

    کلید واژگان: ظرفیت گردشگری, گردشگری پایدار, زیر ساخت های گردشگری, استان همدان
    Azita Nobakht Nejat, Mahmood Amiri

    Planning the tourism areas is performed by considering the potentials of these areas, and this will lead to greater co-ordination among the tourists. As a result, the effects of overpopulation in some places that will result in environmental costs can be minimized. This research is based on the main objective of tourism capacity building according to some of the most effective attractions of urban tourists and using advanced statistical models. The research method is descriptive-analytical and in terms of gathering data is a survey study. The data analysis was performed using SPSS software version 19. The results of the research indicated that the criteria for capacity building of urban walkways in the province in order are Hamedan, Malayer, Kabudarahang, Nahavand, Toyserkan, Razan, Asadabad and Bahar respectively. After prioritization, the understudied areas were determined in terms of tourism infrastructure based on which Hamadan and Malayer had a very good, Kabudarahang and Nahavand middle, and Tuyserkan weak and the cities of Razan, Asadabad and Bahar very weak tourism infrastructures.

    Keywords: tourism capacity, Hamedan province, Sustainable Income, tourism infrastructure, Transportation
  • صالحه تجلی، محمود امیری *، مینو فلاحی
    سابقه و هدف
    تزریق خون و فرآورده های خونی یکی از مهم ترین درمان های مورد استفاده در اطفال بوده و نیازمند مراقبت های پرستاری استاندارد قبل، حین و بعد از تزریق است. لذا، بررسی نحوه اجرای فرآیند هموویژلانس توسط پرستاران و دیگر مراقبان بهداشتی، می تواند جنبه های مختلف نقصان و خطاهای هموویژلانس را مشخص کند. مقایسه نحوه ارایه مراقبت های فعلی با استاندارد های موجود، می تواند برنامه ریزی برای ارتقای کیفیت کار پرستاری، افزایش ایمنی بیمار و هم چنین کاهش هزینه های درمانی را به دنبال داشته باشد. لذا هدف از انجام این پژوهش، حسابرسی مراقبت های پرستاری مرتبط با هموویژلانس بود.
    مواد و روش ها
    در پژوهش توصیفی حاضر، تعداد 132 مورد مراقبت پرستاری در رابطه با هموویژلانس مورد مشاهده و بررسی قرار گرفت. از روش نمونه گیری از رویداد و چک لیست سه بخشی جهت جمع آوری اطلاعات استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها توسط آزمون کای دو و نرم افزار 21 SPSS انجام شد.
    یافته ها
    میزان مطابقت با استاندارد های هموویژلانس در کل حیطه های مورد پژوهش در بخش های بیمارستان مفید، مرتبط با بخش درخواست چک لیست در حد 68% ، در رابطه با بخش تزریق چک لیست در حد 7/63% و در رابطه با بخش مستند سازی چک لیست در حد 6/76% بود. نمره کل مراقبت ها در کل حیطه های مورد پژوهش در حد 8/65% بود.
    نتیجه گیری
    مراقبت های پرستاری مرتبط با هموویژلانس اطفال در حد 8/65% ارزیابی گردید که نشان می دهد میزان مراقبت ها با استاندارد ها فاصله دارند. این امر را می توان به عدم توجه مراقبت کنندگان در این خصوص و نارسایی در آموزش مربوط دانست.
    کلید واژگان: حسابرسی بالینی, مراقبت های پرستاری, تزریق خون, اطفال
    S. Tajalli, M. Amiri *, Dr. M. Fallahi
    Background And Objectives
    Blood transfusions and blood products are used in infants for treatment and it needs to meet the high standards of nursing care before, during and after the procedure. Therefore, investigating how nurses and other health care providers implement Haemovigilance can shed light on the various aspects of the program failures or faults. The aim of this study was to audit nursing care regarding Haemovigilance in different wards of Mofid Hospital in 2014.
    Materials And Methods
    A descriptive study of 132 cases in which nursing care for infants in relation to Haemovigilance were observed and evaluated. Event sampling method was applied and the 3-phase checklist was used in which “blood order”, "transfusion procedure" and "documentation" were addressed. To analyze the data, the descriptive statistics using SPSS was used.
    Results
    Compliance with Haemovigilance in all areas of research in infant and neonatal intensive care units in connection with “Request” phase is 68% in relation to “transfusion” phase is 63.7%, and for “documentation” phase 76.6%. The total score in all areas of the present study was 59.6%.
    Conclusions
    Nursing care associated with Haemovigilance was assessed to be 65.8% indicating the gap between the practice and the standards. It could be attributed to the training inadequacy and the audit insufficiency.
    Keywords: Clinical Audit, nursing care, Transfusion, Pediatrics
  • الهام شبیری، محمود امیری*، محمد جواد حقیقت، محسن پیری، بابک ایزدی، سهیلا نظری، مسعود امیری، خدیجه آزوغ، مهناز رنجبر، امین بیگی، فریده نجفی
    زمینه
    شیوع بالای سرطان پستان در سنین پایین در ایران و مشکلات ناشی از این بیماری برای خانواده ها لزوم توجه بیشتر به این مساله را روشن می سازد. ارزیابی خواص الکتریکی بافت های زنده بدن، به دلیل کاربردهای بالینی منحصر به فرد و رو به گسترش، توجه محققان بسیاری را در سراسر جهان به خود جلب کرده است.
    روش ها
    دستگاه تصویربرداری امپدانسی ساخته شده توسط دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه، یک وسیله و روش تصویربرداری با قابلیت تعیین ویژگی های بافت زنده به صورت in vivo می باشد. این روش بر این اصل استوار است که قابلیت گذردهی بافت پستان، متاثر از میزان چربی و بافت گلاندولار و وجود تومور در پستان است به طوری که بافت تومور پستان دارای قابلیت رسانایی متفاوتی نسبت به بافت اطرافش می باشد. دستگاه تصویربرداری امپدانسی ساخته شده با هدف تعیین کارآیی برای تشخیص توده موجود در سینه، بر روی 17 بیمار که ضایعه آن ها با سونوگرافی تایید شده بود.
    یافته ها
    نتایج گزارش شده از دستگاه امپدانس نشان داد که از 49 توده بدخیم 38 توده به درستی تشخیص داده شده و 11 مورد تومور تشخیص داده شده است و از 49 بافت سالم 44 مورد بدرستی و 5 مورد به اشتباه تشخیص داده شده است که میزان دقت آن حدود 67/83 درصد تعیین گردید.
    نتیجه گیری
    با توجه به دقت عملکرد بالا، این دستگاه می تواند در کنار سونوگرافی به عنوان یک ابزار بالینی درتشخیص های پزشکی مورد استفاده قرار گیرد.
    کلید واژگان: سرطان سینه, تصویربرداری امپدانسی, توده پستانی
    Elham Shobiri, Mahmood Amiri*, Mohammad Javad Haghighat, Mohsen Piri, Babak Izadi, Soheila Nazari, Masoud Amiri, Khadije Azough, Mahnaz Ranjbar, Amin Baygi, Farid Najafi
    Background
    High incidence of breast cancer in young ages in Iran and the resulting complications for families require more attention to be directed to this problem. Evaluation of electrical properties of living body organs, owing to unique and increasing clinical applications, has attracted many researchers around the world.
    Methods
    The impedance imaging system, manufactured by Kermanshah University of Medical Sciences, is an imaging technique with a capacity of determining the characteristics of live tissue in vivo. This technique is based on this principle that the carrying capacity of breast tissue is influenced by the amount of fat, glandular tissue and presence of tumor in breast, as the breast tumor has a different conductivity to the surrounding tissue. The impedance imaging system, designed to determine its efficiency for diagnosis of breast tumor, was evaluated in 17 patients whose lesions were diagnosed by sonography.
    Results
    The results of impedance imaging system showed that from 49 malignant tumors, 38 tumors were diagnosed correctly and 11 cases were diagnosed as tumors. Also, from 49 healthy tissues, 44 cases were diagnosed correctly and 5 cases were diagnosed erroneously, with accuracy of 83.67.
    Conclusion
    Given its high performance, this system can be used along with sonography as a clinical tool for medical diagnoses.
    Keywords: Breast cancer, impedance imaging, breast tumor
  • محمد رضایی، محمود امیری، پرویز مهاجری، منصور رضایی
    مقدمه
    مقاله ی حاضر روش جدیدی را برای محاسبه ی پهنای متوسط لاین در تصاویر پالس فیلد ژل الکتروفورز (Pulsed field gel electrophoresis یا PFGE) جهت آشکارسازی و استخراج لاین ها نشان داد. اگرچه مطالعاتی پیرامون آشکارسازی لاین ها بر اساس پروجکشن- پروفایل (Projection profiles) گزارش شده، اما هنوز یک روش اتوماتیک با خطای کم انجام نگرفته است. پهنای متوسط لاین، مهم ترین پارامتر برای انجام اتوماتیک پردازش تصاویر PFGE می باشد. این پژوهش با هدف استفاده از روش چگالی طیف توان برای محاسبه ی پهنای متوسط لاین انجام شد.
    روش ها
    ابتدا بر اساس چگالی طیف توان، پردازش تصاویر PFGE انجام گردید. الگوریتم پیشنهادی با استفاده از 10 تصویر PFGE بهبود داده شد و سپس برای تست از 20 تصویر دیگر استفاده گردید که در مجموع شامل 300 لاین بود. تصاویر با استفاده از دستگاه ژل الکتروفورز میدان پالسی مدل Bio-Rad واقع در آزمایشگاه میکروب شناسی دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه تهیه شد.
    یافته ها
    استفاده از روش چگالی طیف توان در مقایسه با روش تقاطع خط افقی، 6/99 درصد از خطای آشکارسازی مراکز لاین را کاهش می دهد.
    نتیجه گیری
    با توجه به این که پارامتر پهنای متوسط لاین در چندین مرحله برای آشکارسازی و استخراج لاین ها مورد استفاده قرار گرفت، استفاده از روش چگالی طیف توان می تواند فرایند استخراج لاین را بهبود بخشد.
    کلید واژگان: چگالی طیف توان, پهنای متوسط لاین, تصاویر Pulsed field gel electrophoresis (PFGE)
    Mohammad Rezaei, Mahmood Amiri, Parviz Mohajeri, Mansour Rezaei
    Background
    We aimed to a new method to calculate the lane average width on the pulsed field gel electrophoresis (PFGE) images for lane detection and extraction problem. Although some studies are reported for lane detection based on vertical projection profile, they are not automatic with low error. Average width of lane is the most important parameter that is required for automatic image processing of PFGE images. This research with the aim of using the power spectrum density to calculate the lane average width was carried out.
    Methods
    First, based on the power spectral density, PFGE images were processed. The proposed algorithm was trained using 10 PFGE images and then evaluated for 20 PFGE images which totally consisted of 300 lanes. These images were developed using Bio-Rad model of PFGE in Microbiology Laboratory of Kermanshah University of Medical Sciences, Iran.
    Findings
    The power spectrum density procedure in contrast to intersection of the horizontal lane yields decreased 99.61% of calculation error for lane detection.
    Conclusion
    Considering the lane average width is used in several stages for lane detection and extraction procedure, it can be concluded that the power spectrum density improves the process of lane extraction significantly.
    Keywords: Power spectrum density, Average Lane width, Pulsed field gel electrophoresis (PFGE)
  • محمود امیری، فریبا بهرامی، مهیار جان احمدی

    در این مقاله، به مدلسازی عملکردی نقش آستروسیت ها که دسته مهمی از سلول های گلیال به شمار می روند به عنوان تنظیم کننده های سیناپسی در همزمان شدن فعالیت سلول های عصبی پرداخته می شود. ایده اصلی استفاده همزمان از مدل های جمعیت نورونی کورتیکال و تالاموکورتیکال ارائه شده توسط سافژینسکی و همکاران (2004) با در نظر گرفتن ایده بازخورد داخلی مطرح شده به وسیله آیزمیدیسو همکاران (2009) از یک سو و گنجاندن مدل محاسباتی آستروسیت ها در این مدل ها، از سوی دیگر است. در همین راستا با گنجاندن نقش آستروسیت ها در تنظیم و کنترل فعالیت سیناپس؛ مدل های کورتیکال و تالاموکورتیکال منطبق بر واقعیت فیزیولوژی توسعه داده شده و تکمیل می شوند. به این ترتیب عملکرد آستروسیت ها در حالت طبیعی (سالم) و بیماری (نقص درانجام عملکرد خود) در همزمان سازی فعالیت جمعیت های نورونی بررسی می شود. نتایج شبیه سازی ها نشان می دهد که آستروسیت های سالم با پایش درست فعالیت سیناپسی و اعمال سیگنال کنترلی مناسب می توانند تغییرات ورودی تحریکی به سلول های عصبی را تا حد زیادی جبران کنند. در حالی که آستروسیت های بیمار نمی توانند در تنظیم فعالیت سیناپسی وظیفه خود را به درستی انجام دهند و در نتیجه نمی توانند از بروز همزمان شدن غیرطبیعی و بیش ازحد سلول های عصبی جلوگیری کنند. بنابراین با توجه به نتایج مدل های تکمیل شده، پیشنهاد می شود که امکان استفاده از مواد موثر بر آستروسیت ها به عنوان یک کاندید جدید در درمان بیمارهای مرتبط با همزمان شدن غیرطبیعی سلول های عصبی (همچون بیماری صرع) مورد بررسی بیشتر و عمیق تر قرار گیرد.

    کلید واژگان: آستروسیت, مدلسازی عملکردی, بیماری صرع, مدل کورتیکال و تالاموکورتیکال, همزمان شدگی فعالیت نورون ها
    Mahmoud Amiri, Fariba Bahrami, Mahyar Janahmadi

    Based on the neurophysiologic findings, astrocytes provide not only structural and metabolic supports for the nervous system but also they are active partners in neuronal activities and synaptic transmissions. In the present study, we improved two biologically plausible cortical and thalamocortical neural population models (CPM and TCPM), which were developed previously by Suffczynski and colleagues, by integrating the functional role of astrocytes in the synaptic transmission in the models. In other words, the original CPM and TCPM are modified to integrate neuronastrocyte interaction considering the idea of internal feedback proposed by Iasemidis and collaborators. Using the modified CPM and TCPM, it is demonstrated that healthy astrocytes provide appropriate feedback control for regulating the neural activities. As a result, we observed that the astrocytes are able to compensate for the variations in the cortical excitatory input and maintain the normal level of synchronized behavior. Next, it is hypothesized that malfunction of astrocytes in the regulatory feedback loop can be one of the probable causes of seizures. That is, pathologic astrocytes are not any more able to regulate and/or compensate the excessive increase of the cortical excitatory input. Consequently, disruption of the homeostatic or signaling function of astrocytes may initiate the hypersynchronous firing of neurons. Our results confirm the hypothesis and suggest that the neuronastrocyte interaction may represent a novel target to develop effective therapeutic strategies to control seizures.

    Keywords: Astrocyte, Functional modeling, Epilepsy, cortical, thalamocortical models, Neural synchronization
  • محمود امیری، هوشنگ فرجی
    این آزمایش به منظور تعیین تاثیر خزانه گیری زیر پلاستیک بر عملکرد چند رقم برنج در شهرستان لردگان در سال 1386 اجرا شد. آزمایش به صورت اسپلیت پلات، در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با دو عامل تاریخ خزانه گیری و رقم در سه تکرار اجرا شد. تاریخ خزانه گیری در سه سطح شامل 25 فروردین، 10 اردیبهشت و 25 اردیبهشت و عامل رقم در چهار سطح شامل رقم های برنج هاشمی، حسنی، صالح و محلی بود. تاریخ های خزانه گیری اول و دوم در زیر پوشش پلاستیک و خزانه تاریخ کاشت سوم در هوای آزاد بود. نتایج نشان داد که با تاخیر در تاریخ خزانه گیری، عملکرد دانه، عملکرد زیستی و شاخص برداشت به طور معنی داری کاهش یافت. بین عملکرد دانه رقم ها، تفاوت معنی داری ملاحظه گردید. در این میان، رقم هاشمی بیشترین عملکرد را به خود اختصاص داد. برهم کنش رقم و تاریخ خزانه گیری بر عملکرد دانه معنی دار شد. بیشترین عملکرد دانه در رقم صالح در تاریخ خزانه گیری 25 فروردین و کمترین عملکرد دانه در همین رقم در تاریخ خزانه گیری 25 اردیبهشت به دست آمد.
    کلید واژگان: برنج, عملکرد, تاریخ خزانه گیری, رقم
  • حرم حضرت معصومه (س)
    محمود امیری
  • بازگشت بینایی با پروتز شبکیه / چیپ الکترونیک به جای شبکیه
    محمود امیری، سارا عباس آبادی
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال