به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

محمودرضا کوهکن

  • محمودرضا کوه کن*، مسعود صفری

    از ویژگی های نظام ملک داری ایرانی، باورمندی به نظم و سامان مندی امور اجتماع براساس قانون «اشه» و نظام «خویشکاری» است. این امر در همه ادوار تاریخ ایران الگوی کارآمدی برای سیاست ورزان و حکومتگران به شمار می رفت، اما در مواقعی و بنا به دلایلی چون هجوم اقوام انیرانی به ایران، این ساختار با چالش جدی مواجه می شد. در چنین شرایطی نخبگان ایرانی سعی در بازآفرینی و آموزش الگوی ازدست رفته به فرمانروایان جدید را داشته اند. با تهاجم مغولان در آغاز سده هفتم هجری نیز بسیاری از ساختار ها و انتظام امور اداری سیاسی از بین رفت. در این پژوهش با شیوه توصیفی تحلیلی و به استناد منابع کتابخانه ای تلاش می شود تا به این پرسش پاسخ داده شود که در چنین برهه زمانی توجه به اصل خویشکاری به منظور احیای انتظام امور جامعه در اندیشه و آثار عطاملک جوینی و سعدی شیرازی چه جایگاهی داشته است. یافته های تحقیق حاضر نشان می دهد که دغدغه اصلی جوینی و سعدی در این مرحله از تاریخ ایران پیدایی بی نظمی و ازهم گسیختگی ساختارهای موجود جامعه است که بخش چشمگیری از آن در نتیجه ناآگاهی و بی توجهی حکام و کارگزاران مغول به نظام خویشکاری به وجود آمده است؛ لذا ایشان تلاش کرده اند تا با خلق آثار تاریخی و ادبی، ضمن ارائه توصیه ها و اندرزها به حاکمان و نیز معرفی الگوهای موفق فرمانروایی، به نوعی درصدد اصلاح نابسامانی ها برآیند.

    کلید واژگان: خویشکاری, مغولان, متون تاریخی و ادبی, جوینی, سعدی
    Mahmoodreza Koohkan *, Masoud Safari

    One of the characteristics of the Iranian real estate system is the belief in the order and organization of social affairs based on the "Asha" law and the "Khish-Kari" system. This was an effective model for politicians in all periods of Iran's history. But in times like the invasion of "An- Irani" tribes, this structure was challenged. In such a situation, the Iranian elites have tried to recreate and teach the lost model to the new rulers. With the invasion of the Mongols in the 7th century, many infrastructures and administrative and political affairs were destroyed. In this research, with a descriptive-analytical method and citing library sources, an attempt is made to answer the question that at this point, what was the position of paying attention to the principle of "Khish-Kari" to restore the orderliness of society's affairs in the thought and works of Juwayni and Sa`di? The findings of the present research show that the main concern of Juwayni and Sa`di at this stage of Iran's history is the disorder and disintegration of the existing structures of society, which is partly a result of the ignorance and inattention of the Mongol rulers and agents to the "Khish-kari" system. Therefore, by creating historical and literary works, while providing pieces of advice and instructions as well as introducing successful models of rulership, they have tried to reform the anarchists in a way.

    Keywords: Khish-Kari, Mongols, Historical, Literary Texts, Juwayni, Sa`Di
  • ساسان طهماسبی*، محمود رضا کوه کن
    در قرون نخستین اسلامی، ایران شاهد تحولات گسترده ای در عرصه دینی بود، زیرا علاوه بر گرویدن ایرانیان به دین اسلام، فرقه های متعددی اعم از فرقه های اسلامی و التقاطی در ایران پدیدار شدند و برای کسب قدرت سیاسی و جلب پیروان بیشتر، با یکدیگر به رقابت و کشمکش پرداختند. چون تقیه یکی از عوامل تاثیرگذار در این تحولات و منازعات بود، در این پژوهش با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی- استنتاجی نقش تقیه در تحولات دینی ایران در سده های نخستین اسلامی بررسی و تحلیل می شود. یافته های پژوهش نشان می دهد که پیروان بیشتر فرقه ها و کیش ها مانند زرتشتیان، خرم دینان، سپیدجامگان، شیعیان امامیه، اسماعیلیه، اهل سنت و برخی از شاخه های زیدیه و خوارج در مقابل خطرات و تهدیدات، به ناچار تقیه می کردند، اما برخی از فرقه ها مانند زندقه و دسته هایی از خوارج مانند ازارقه و زیدیه با تقیه مخالف بودند؛ درنتیجه، به آسانی در معرض تعقیب و شکنجه قرار می گرفتند و با سرعت بیشتری از بین رفتند. توسل به تقیه تاثیری دوگانه به دنبال داشت، زیرا برخی فرقه ها با قرار گرفتن زیر چتر تقیه، از خودشان در مقابل تهدیدات محافظت می کردند، اما تقیه در درازمدت باعث می شد هویت خود را فراموش کنند و به تدریج، کیش غالب را پذیرا شوند. این مسئله نقش مهمی در زوال دین زرتشت، خرم دینان، سپید جامگان و برخی از فرقه های مسلمان مانند حنبلی ها داشته است.
    کلید واژگان: تقیه, اسلام, تحولات دینی, فرقه های مذهبی, ایران
    Sasan Tahmasbi *, Mahmoodreza Koohkan
    In the first centuries of Islam, Iran witnessed extensive changes in the religious realm, because in addition to the conversion of Iranians to Islam, many sects, including Islamic and eclectic ones appeared and in order to gain political power and attract more followers, they competed with each other. Since Taqiyya was one of the influential factors in these developments, this paper studies the role of Taqiyya in the religious developments of Iran in the first centuries of Islam by using the descriptive-analytical-deductive method. Research findings show that the religious developments of Iran in the era were largely influenced by Taqiyya. The followers of most sects and religions such as Zoroastrians, Khurramites, Sepid-Jamegan (white garments), Imamiyyah Shia, Ismailis, Sunnis and some sub-sects of Zaidis and Kharijites forcibly made Taqiyya, but some sects such as Zandiqs, some sub-sects of Kharijites as Azariqah and Zaidis were anti-Taqiyya. Therefore, they were easily at the mercy of pursuit and torture and vanished more rapidly. Appealing to taqiyya had a double effect because some sects protected themselves from threats by being under the umbrella of taqiyya, but gradually, taqiyya made them forget their identity and gradually accept the dominant religion. The matter played an important role in the decline of Zoroastrianism, Khurramites, Sepid-Jamegan, and some Islamic sects such as Hanbalis.
    Keywords: Taqiyya (Precautionary Dissimulation), Islam, Religious Developments, Religious Sects, Iran
  • پروین داوری*، محمودرضا کوه کن، اسماعیل سنگاری

    بهرام دوم، به عنوان پنجمین پادشاه ساسانی در سال 276میلادی بر اورنگ شاهی تکیه زد. زمانی که بهرام دوم به قدرت رسید، وی نیز همچون نیای خویش، اردشیر بابکان، برای مشروعیت بخشیدن به پادشاهی و تحکیم پایه های حکومت خویش، مبادرت به نقر صحنه های یادمانی، پیروزی و دیهیم ستانی کرد و صحنه هایی از دیهیم ستانی و پیروزی بر دشمن را بر روی نگاره کندها از خویش به یادگار گذاشت. در میان آثار هنری و باستان شناختی بر جای مانده از بهرام دوم، نگاره کندها و مسکوکات وی از تنوع قابل توجهی نسبت به آثار اسلافش برخوردارند و تحولی در آن ها دیده می شود. همچنین، در میان شاهان ساسانی، زنان بیشترین حضور را در نگاره کندهای بهرام دوم دارند و در مسکوکات وی نیز در قالب شهبانو، حضور پررنگی را تجربه می کنند. پژوهش حاضر با تکیه بر شواهد مکتوب و به شیوه توصیفی-تحلیلی بر آن است تا جایگاه زن در نگاره کندها و مسکوکات بهرام دوم را مورد واکاوی قرار دهد. بر پایه شواهد مکتوب و باستان شناختی، حضورگسترده زنان در مسکوکات و نگاره کند های دوره بهرام دوم نسبت به اسلافش را می توان به جایگاه ویژه برخی از زنان درباری و قدرت گیری آنان در حکومت بهرام دوم نسبت داد.

    کلید واژگان: ساسانیان, بهرام دوم, زنان, نگاره کندها, سکه ها
    Parvin Davari *, Mahmoudreza Koohkan, Esmaeil Sangarii

    Bahrām II was crowned as the fifth Sasanian king in 276 A.D. When he came to the power and crowned in the court, like his ancestor, Ardaxšīr Bābakān, he tried to depict his victories over the enemies and also his crowning on the rock reliefs in order to legitimize his kingship and stabilize his power. Among Bahrām II archeological and artistic works, his rock reliefs and coins are very various and prominent, compared to his ancestors which shows a change. Also, among Sasanian kings, women’s presence in Bahram II rock reliefs is more seen than any other Sasanian king, especially in his coins. Based on written evidences and in a descriptive-analytical way, the current research aims to analyze the position of women in the reliefs and coins of Bahram II. Based on the written and archaeological evidences, the widespread presence of women in the coins and reliefs of Bahram II -compared with his predecessors- can be attributed to the special status of some court women and their empowerment during the reign of Bahram II.

    Keywords: Sasanians, Bahram II, Women, Rock Reliefs, Coins
  • محمودرضا کوه کن*

    شهر اردستان در شمال شرقی اصفهان و جنوب کاشان، در حاشیه کویر مرکزی ایران قرار گرفته است. پیشینه این شهر به عصر اساطیری و کهن تاریخی باز می گردد و یادمان هایی از شخصیت های ایرانی و حتی تورانی در آن برجای مانده است. نام های دستان، رستم، زواره، فرامرز، شیده، کاوه، هرمز و بسیاری از شاهان و پهلوانان اساطیری چون کی خسرو، بهمن پسر اسفندیار کیانی (که با اردشیر هخامنشی یکی دانسته شده)، اردوان اشکانی و قباد ساسانی را در کوی و برزن و محلات مختلف آن می بینیم. در دوره ساسانیان نیز اردستان از جایگاه ویژه ای برخوردار بود، اما به استناد برخی منابع مهم ترین رویدادی که در عصر ساسانی در این شهر اتفاق افتاد، تولد خسرو انوشیروان است. البته علاوه بر این شهر، مکان های دیگری نظیر اهواز، نیشابور، ارمشیر و اسفراین هم به عنوان زادگاه خسرو انوشیروان مطرح گردیده اند. مساله مورد مطالعه پژوهش حاضر شناسایی و ارزیابی موقعیت سیاسی اجتماعی گذشته باستانی اردستان به مثابه زادگاه خسرو انوشیروان در مقام مقایسه با گزینه های مطرح شده دیگر است. این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی و با اتکا به مطالعات کتابخانه ای و همین طور داده های محلی و منطقه ای، می کوشد به این سوال پاسخ دهد که اردستان چه جایگاهی در دوره ساسانی داشت و آیا می توانست زادگاه خسرو انوشیروان باشد؟ و همچنین اهمیت اردستان نسبت به گزینه های دیگر کدام است؟ یافته های این تحقیق نشان می دهد که با توجه به پیشینه اساطیری و گذشته تاریخی این شهر و نیز به استناد منابع، روایات و آثار تاریخی برجای مانده و همچنین مسیریابی احتمالی حرکت قباد از غرب به شرق کشور، اردستان اصلی ترین گزینه برای این امر به شمار می رود.

    کلید واژگان: اردستان, اساطیر, ساسانیان, خسرو انوشیروان
    Mahmoodreza Koohkan *

    Ardestan region is located in the northeast of Isfahan and south of Kashan, on the edge of the central desert of Iran. The history of this city dates back to the mythical and ancient historical era, and it itself memories of Dastan, Rostam, Zavareh, Farmarz, Shideh, kaveh, Hormuz and other legendary kings and mythical heroes such as Kay Khosrow, Bahman son of Esfandiar Kiani, who is identified with Ardeshir Achaemenid, Parthian Ardavan and Sassanid Qabad. During the Sassanid period, Ardestan had a special position, but according to some sources, the most important event that happened in the Sassanid era in Ardestan is the birth of Khosrow Anushirvan. Of course, in addition to this city, other places such as Ahvaz, Neishabur, Ormshir and Esfarain have also been mentioned. The problem studied in the current research is to identify the political-social situation of the ancient past of Ardestan as one of the options for the birthplace of Khosrow Anoushirvan. This research, by descriptive-analytical method and relying on library studies as well as local and regional data, tries to answer the question of what position Ardestan had in the Sasanian period and could it be the birthplace of Khosrow Anushirvan? And also what is the importance of Ardestan compared to other options? The findings of this research show that according to the mythological background and historical past of this city, as well as based on the sources, traditions and historical monuments left behind, Ardestan is considered the main option for this matter .

    Keywords: Ardestan, Myths, Sassanids, Khosrow Anushirvan
  • محمودرضا کوه کن*

    با فروپاشی شاهنشاهی ساسانی، بسیاری از عناصر و مبانی اندیشه ای ایرانیان در تقابل با نظام فکری اعراب مسلمان در معرض خطر نابودی قرار گرفت. تنها در نقاط معدودی، آن هم به لطف ویژگی های جغرافیایی و فرهنگی امکان تداوم این اندیشه ها میسر شد. نواحلی ساحلی جنوبی دریای مازندران و ازجمله دیلم به مدد این شرایط خاص قادر بود برای مدت ها در برابر نفوذ اعراب ایستادگی کند و زمینه را برای حفظ پیوندهای فرهنگی با گذشته باستانی فراهم آورد. این پژوهش برآن است تا با روش توصیفی- تحلیلی، شرایط کلی حاکم بر جامعه دیلمی و نیز رویکرد سیاسی دیلمیان حکومت گر را برای بازیابی نظام فکری ایرانی توضیح دهد. یافته های این پژوهش نشان می دهد که سرزمین دیلم به دلیل برخورداری از شرایط فرهنگی اجتماعی خاص خود یکی از مطلوب ترین نواحی برای بقای اندیشه ایران شهری بوده و به پشتوانه این ویژگی های منحصر به فرد دیلمیان بیشترین سعی را در احیای نظام های فکری ایران باستان داشته اند. استمرارگفتمان مبتنی بر هویت ایرانی و غیر عربی در میان صنوف اجتماعی مهم سرزمین مذکور در نهایت این امکان را به نخبگان نظامی و فرمانروایان محلی داد تا در جهت مقابله با دستگاه خلافت عباسی اقدام کنند و با تسلط بر ساختار قدرت سیاسی، موفق به پی ریزی نهاد «شاهی» با همه بایسته های آن در عصر آل بویه شوند. عضدالدوله که خاستگاه دیلمی داشت با اقداماتی که انجام داد بیش از دیگر اسلاف خود در جهت احیای مجدد گفتمان ایران شهری و میراث ایرانی پیش از اسلام گام برداشت.

    کلید واژگان: ایران شهر, اندیشه ایران شهری, جغرافیای اجتماعی-فرهنگی, دیلم, آل بویه
    Mahmoodreza Koohkan *

    With the collapse of the Sassanid Empire, many elements and fundamentals of Iranian thought were at risk of destruction in opposition to the intellectual system of Muslim Arabs. It only in several regions supported by geographical and human features found possibility to continue. The southern coasts of the Caspian Sea including Daylam with the help of their special geography was able to resist against the Arabs for a long time, provided background to keep its cultural bounds with its ancient past. The paper is going to use the descriptive – analytical method and to question the exciting information in order to analyze the circumstances of continuity and evolution of Iranshahri idea in Daylam and to explain the attempts of the ruling Daylamis for recovering the Iranian intellectual basics The continuation of the discourse based on Iranian and non-Arab identity in the mentioned land gave the possibility to the local rulers to confront the Abbasid caliphate system and dominate it, and ultimately succeeded in establishing the "shahi" institution with all its requirements in the era of Al-Boyeh.

    Keywords: Iranshahr, Idea of Iranshahri. Social-cultural geography, Daylam, al-Boyeh
  • ساسان طهماسبی*، محمودرضا کوه کن

    با گسترش دین اسلام در حجاز، الگوهای نام گذاری اعراب متحول شد و نام های دوران جاهلی جای خود را به نام های اسلامی دادند. این فرایند که با اقدامات پیامبر خدا (ص) آغاز شد، در دوران خلفای راشدین ادامه یافت و تا پایان دوره اموی، الگوی اسلامی متفاوتی را به وجود آورد. این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از آمار، به بررسی الگوهای نام گذاری مسلمانان در حجاز از بعثت پیامبر خدا(ص) تا پایان دوران اموی می پردازد. یافته های پژوهش نشان می دهد نام هایی که یادآور بت پرستی بودند یا معنای ناپسندی داشتند، در نسل اول مردان مسلمانان به سرعت محو شدند و نام هایی که نشان از یکتاپرستی داشتند، در نسل دوم به نام های غالب تبدیل شدند، ولی تغییر الگوی نام گذاری زنان با تاخیر بیشتری انجام شد. همچنین، بروز فرقه گرایی بین مسلمانان و سیاست های امویان علیه تشیع، بر نام گذاری مسلمانان تاثیر گذاشت و رقابتی آشکار بین نام های ایمه شیعه(ع) و نام های خلفای سه گانه به وجود آورد.

    کلید واژگان: الگوی نام گذاری, نام های اسلامی, نام گذاری زنان, نام های ائمه شیعه, نام های خلفای اول
    Sasan Tahmasabi*, Mahmoud Reza Kohkan

    With the spread of Islam in Hejaz, the naming patterns of the ignorant Arabs changed and Islamic names replaced them. This process, which commenced with the actions of the holy Prophet (S.A), continued during the era of the Rashidin Caliphs and created a different Islamic model until the end of the Umayyad period. In the current research, the study of Muslims’ naming patterns in Hijaz from the holy prophet’s mission to the end of the Umayyad period is done in a descriptive-analytical way and using statistics. The results of the research show that in the first generation of Muslims, the names that were reminiscent of idolatry or had an unpleasant meaning quickly disappeared, and on the other hand, the names that showed monotheism became the dominant names in the second generation, although this change in the naming pattern of women it was done later. Also, the existing sectarianism among Muslims and the Umayyad policies against Shiism influenced the naming of Muslims and created a clear competition between the names of Shiite imams and the names of the three caliphs.

    Keywords: Naming pattern, Islamic names, naming women, names of Shia imams, names of the first caliphs
  • اسماعیل سنگاری*، سارا یوسفی، فرزاد رفیعی فر، محمودرضا کوهکن

    نقوش و تصاویر بانوان در طیف گسترده ای از آثار هنری عصر ساسانی، به ویژه ظروف سیمین این دوره به نمایش درآمده است. این نقوش مادینه، بازتاب نگرش و دیدگاه های ایرانیان در اواخر دوران باستان به بانوان و مسایل ویژه زنان در جامعه ایران ساسانی است که به واسطه مهارت صنعتگران و هنرمندان بر رویه آثار هنری نقر شده است. بنابراین، لزوم تحلیل و تفسیر نقش مایه های مادینه منقوش بر روی ظروف سیمین ساسانی غیرقابل انکار است. در این پژوهش، نقوش و تصاویر زوج های سلطنتی بر روی سه نمونه از ظروف نقره ای ساسانی، از طریق شیوه سه مرحله ای اروین پانوفسکی از پژوهشگران پیشگام حوزه تاریخ هنر مورد مطالعه قرار گرفته است. در روش مذکور، در مرحله نخست جزییات هر نقش مایه، توصیف شده و سپس به تحلیل آیکونوگرافیک آن پرداخته می شود. در واپسین مرحله نیز هر نقش مایه با استفاده از اطلاعات به دست آمده در مراحل پیشین، در معرض تفسیر آیکونولوژیک قرار می گیرد. مطالعه حاضر نمایانگر آن است که سنت همنشینی و معاشرت با زنان و بانوان در مجالس بزم که در متون ادبی و تاریخی نیز نمود یافته، ریشه در فرهنگ کهن ایران باستان داشته و از دیرباز به عنوان یکی از مولفه های برجسته و دیرپای این فرهنگ، مطرح بوده است.

    کلید واژگان: آیکونوگرافی, آیکونولوژی, ساسانیان, ظروف سیمین, زوج های سلطنتی, اروین پانوفسکی
    Esmaeil Sangari *, Sara Yousefi, Farzad Rafieifar, MahmoudReza Koohkan

    Female Icons and images of women have been displayed in a wide range of artworks in Sassanian period, especially on the silverwares. These feminine icons are reflection of the beliefs and ideas of Iranians toward women in Iranian society which owe their existence to the craftsmen and artists. Therefore, the significance of the study of the female icons carved on Sasanian silver vessels, is undeniable. In this study, images of royal couples on three Sassanian silverwares, have been studied, according to Erwin Panofsky method, who is one of the pioneers in the field of art history. In this method, the details of each icon, have been described, firstly. Then, the iconographical descriptions have been provided. Finally, the iconological analysis of each image has been presented according to the previous findings. The present study, suggests that the tradition of associating with women in banquets, which has been also mentioned in literary and historical texts, is rooted in the ancient culture of ancient Iran and has always been one of the most important and prominent components of this culture.

    Keywords: Iconography, iconology, Sasanians, Silver Vessels, Royal Couples, Erwin Panofsky
  • محمودرضا کوه کن*
    با فروپاشی شاهنشاهی ساسانی، بسیاری از مبانی نظری اندیشه سیاسی ایران شهری با چالش جدی مواجه شد. نظام فکری اعراب مهاجم به هیچ روی با سنت های سیاسی و آداب ملک داری ساسانیان سازگاری نداشت. پیشینه قومی و قبیله ای و اینک آموزه های اسلامی، فرهنگ سیاسی اعراب را از خصایصی برخوردار می کرد که آنان را از پذیرش مفاهیم سیاسی ایرانیان دور می ساخت. اما فتح ایران به دست اعراب و از میان رفتن وحدت سیاسی و سازمان دولتی ساسانیان به معنی نابود شدن اندیشه قوام یافته و منسجم ایرانیان در حوزه سیاست و ملک داری نبود؛ بلکه این نظام فکری از طریق مبادی فرهنگی و با تلاش بخش های مختلف مردم در جریان بود. در این میان ایالت پارس به جهت نقشی که در تبیین و بازتولید مفاهیم و مبانی نظری اندیشه سیاسی ایران شهری ایفا نمود، اهمیتی بسزا دارد و این به دلیل موقعیتی بود که سرزمین مذکور در تاریخ و خاطره جمعی ایرانیان داشت. یافته های این پژوهش نشان می دهند که ماندگاری آیین زرتشت، روحانیت زرتشتی، اشراف و خاندان های بزرگ پارسی در این بخش از ایران زمین، موقعیت ممتازی را برای پویایی و بازآفرینی اندیشه ایرانی بدان بخشید. روش پژوهش در این تحقیق به صورت توصیفی تحلیلی و مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای است.
    کلید واژگان: ایران شهر, پارس, ساسانیان, اندیشه سیاسی
    Mahmoodreza Koohkan*
    By the collapse of Sasanid empire, many of the theoretical foundations of Iranshahr political thoughts faced a serious challenge. The intellectual system of Arab attackers was not compatible at all with Sasanids' political traditions and landowning customs. The ethnic and tribal history and then Islamic teachings, caused the Arabs' political culture to benefit the characteristics which made them not to accept the Iranians' political concepts. Iran's conquest by Arabs and the elimination of political unity and governmental organization of Sasanids, did not mean the annihilation of Iranians' coherent and consolidated thoughts in the field of politics and landowning, but this intellectual system was underway thorough the cultural bases and attempt of different groups of people. Meanwhile, as Pars province played an important role to explain and reproduce the intellectual concepts and foundations of Iranshahr's political thought, has a worthy importance and it is because of the mentioned land's position in history and memory of Iranians. The findings of the present study shows that the persistence of Zoroastrianism, Zoroastrian clergy, nobles and great Persian families in this part of Iran, gave an outstanding situation to Iranian thought in order to be dynamic and reproduced. The research method in this article is descriptive-analytical on the base of library studies.
    Keywords: Iranshahr, Pars, Sasanids, Political thought
  • محمودرضا کوهکن *
    حیره، شهری در سرزمین میان رودان بود که ویرانه های آن در جنوب کوفه (نجف امروزی) بر جای مانده است. این شهر از لحاظ جغرافیای تاریخی در شمال شبه جزیره عربستان و در امتداد مرزهای غربی حکومت ساسانی قرار داشت و کانون اصلی برخورد فرهنگ های ایرانی، عربی و یونانی- رومی بود. حیره در سده های پایانی دنیای باستانی قوای نظامی قدرتمند، اقتصادی شکوفا و پررونق و ثبات سیاسی قابل ملاحظه ای داشت و این وضعیت، آنجا را از سرزمین های عرب نشین متمایز می کرد. حیره به سبب برخورداری از دولتی طولانی و پایدار، قادر بود تا علاوه بر ایجاد رابطه گسترده با همسایگان خود، نقش تعیین کننده ای در معادلات سیاسی، اقتصادی و فرهنگی منطقه داشته باشد. در تحقیق حاضر کوشش می شود تا کیفیت و چگونگی روابط و به طور مشخص بخش هایی از آن که به حکومت ساسانیان مربوط است، بررسی شود. روش پژوهش در این مقاله به صورت توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای است.
    کلید واژگان: ساسانيان, حيره, روابط
    Mahmoud Reza Kouhkan *
    Al-Hirah was an ancient city is Mesopotamia the ruins of which are located in the south of Kufa (Najaf). In terms of historical geography this city was located to the north of Arabian peninsula along the western borders of the Sassanid empire and was the major confluence of Iranian, Arab, Greek and Roman cultures. Toward to final centuries of the ancient world Al-Hirahenjoyed strong military, booming economy and significant political stability, a situation that threw it in stark relief from other Arab lands. Thanks to an enduring government and sustained administration, the city had managed to cultivate deep ties with its neighbors and exert a decisive influence upon political, economic and cultural developments of the region. The current article has undertaken to study the quality of relations, specifically those related to the Sassanid Empire. Descriptive-Analytical method based on library research has been used to carry out this study.
    Keywords: Sassanid Empire, Al-Hirah, Relations
  • محمودرضا کوهکن

    با فروپاشی امپراتوری ساسانی، بسیاری از مبانی نظری اندیشه سیاسی ایران شهری با چالش جدی مواجه شد. نظام فکری اعراب مهاجم به هیچ روی با سنت های سیاسی و آداب ملک داری ساسانیان سازگاری نداشت. پیشینه قومی و قبیله ای و اینک آموزه های اسلامی، فرهنگ سیاسی اعراب را از خصایصی برخوردار می نمود که آنان را از پذیرش مفاهیم سیاسی ایرانیان دور می ساخت. اما فتح ایران به دست اعراب و از میان رفتن وحدت سیاسی و سازمان دولتی ساسانیان به معنی نابود شدن اندیشه قوام یافته منسجم ایرانیان در حوزه سیاست و ملک داری نبود؛ بلکه این نظام فکری از طریق مبادی فرهنگی و با تلاش بخش های مختلف مردم در جریان بود. در این میان ایالت پارس به جهت نقشی که در تبیین و بازتولید مفاهیم و مبانی نظری اندیشه سیاسی ایران شهری ایفا نمود، اهمیتی بسزا دارد و این به دلیل موقعیتی بود که سرزمین مزکور در تاریخ و خاطره جمعی ایرانیان داشت. یافته های این پژوهش نشان می دهند که ماندگاری آیین زرتشت، روحانیت زرتشتی، اشراف و خاندان های بزرگ پارسی در این بخش از ایران زمین، موقعیت ممتازی را برای پویایی و بازآفرینی اندیشه ایرانی بدان بخشید. روش پژوهش در این تحقیق به صورت توصیفی تحلیلی و مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای است.

    کلید واژگان: ایران شهر, پارس, ساسانیان, اندیشه سیاسی
  • Dr. Ali Bigledi, Mahmud Reza Kuhkan
    Islam's entrance into Iran made many of Iranian's theoretical bases faced with serious challenges in the intellectual sphere. Among them, the royal institute and its musts as one of the basic axes of the political thought of Iran-state was held to be in opposition to the new intellectual system. With the decline of Abbasid dynasty and formation of Iranian governments, there were attempts to restore some of the elements of political thought of Iran-state. Success of failure in achieving this goal depended on various factors. Al Buya were more successful to restore Iranian traditions of Sasanid period due to their intellectual credit. Therefore, the subject of the study has been investigated in the period under Azudu-Dowla as the greatest and most powerful king of Buwahid dynasty to assess his power in achieving this goal. The findings of this study show that Azudu-Dowla was seeking, deliberately, to gain the position of Sasanid kings with the same necessities and functions. Of course, he as a true Shiite ruler understood the conditions of his society and was seeking to create a combination of Iranian-Islamic models with Shiite leanings, and was most successful in his attempt.
    Keywords: Iran, state, royal, Al Buya, Azudu, Dowla, race, charisma
سامانه نویسندگان
  • دکتر محمودرضا کوه کن
    دکتر محمودرضا کوه کن
    استادیار استادیار گروه تاریخ دانشگاه پیام نور، تهران-ایران، دانشگاه پیام نور، تهران، ایران
اطلاعات نویسنده(گان) توسط ایشان ثبت و تکمیل شده‌است. برای مشاهده مشخصات و فهرست همه مطالب، صفحه رزومه ایشان را ببینید.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال