مریم جدید میلانی
-
مقدمه
سالمندی یک دوره حساس در زندگی انسان محسوب می شود و توجه به چالش ها و نیازهای این مرحله، امری ضروری از نظر جسمی، روانی، و اجتماعی است. احساس تنهایی در این دوره به دلیل کاهش ارتباطات به وجود می آید و خواب بی کیفیت می تواند به اختلال در احساسات، اندیشه ها، و انگیزش افراد منجر گردد. در این راستا، پژوهش حاضر با هدف تعیین ارتباط احساس تنهایی با کیفیت خواب سالمندان مراجعه کننده به مراکز جامع سلامت شهری و روستایی شهرستان ورامین در سال 1401، انجام شد.
روش کارپژوهش حاضر بر روی 120 سالمند مراجعه کننده به مراکز جامع سلامت شهری و روستایی شهرستان ورامین در سال 1401 صورت گرفت. روش نمونه گیری چند مرحله ای استفاده شد. ابتدا، شهرستان ورامین براساس نقشه به چهار خوشه تقسیم شد و سپس چهار مرکز جامع سلامت شهری/روستایی به صورت تصادفی انتخاب شدند. سپس، با توجه به تعداد کل سالمندان شهرستان ورامین و تعداد سالمندان در هر مرکز (اطلاعاتی که از مرکز بهداشت ورامین تهیه شد)، سهمیه هر مرکز بر اساس جمعیت تحت پوشش مشخص گردید. در ادامه، با استفاده از روش نمونه گیری مراجعه مستمر، سالمندان نمونه پژوهش انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات شامل پرسشنامه احساس تنهایی UCLA Loneliness Scale (University of California Los Angeles (و پرسشنامه کیفیت خوابPSQI Pittsburgh Sleep Quality Index) (بود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS نسخه 26 و آمار توصیفی و استنباطی استفاده شد.
یافته هانتایج حاصل از پژوهش نشان داد بین احساس تنهایی و کیفیت خواب، همبستگی عالی و مستقیم معنی دار وجود داشت(611/0r= و 001/0>p). همچنین، 37 درصد واریانس تنهایی به وسیله کیفیت خواب تبیین می شود. کیفیت خواب با بتای 611/0 بصورت مثبت، تنهایی را پیش بینی می کند (015/0=p).
نتیجه گیرییافته های این تحقیق نمایانگر تاثیر و ارتباط بین احساس تنهایی و خواب سالمندان هست. نتایج این مطالعه می تواند به عنوان یک تصویر روشن برای درک بهتر اینکه چگونه احساس تنهایی بر خواب سالمندان تاثیر می گذارد، خدمت کند. این یافته ها می توانند در ارایه راهبردهای عملی جهت افزایش آگاهی خانواده و حتی سالمندان در جهت کاهش احساس تنهایی و اثرات مخرب آن بر کیفیت زندگی و خواب، مورد استفاده قرار گیرند. همچنین، از این نتایج می توان در سطح مسیولین سازمان های مرتبط با سالمندان برای اتخاذ سیاست ها و تدابیر مناسب در جهت مدیریت احساس تنهایی و بهبود کیفیت خواب سالمندان بهره برد
کلید واژگان: سالمندی, احساس تنهایی, کیفیت خوابIntroductionOld age is considered a critical phase in human life, and attention to the challenges and needs of this stage is essential from physical, psychological, and social perspectives. Loneliness during this period arises due to a reduction in social interactions, and poor sleep quality can lead to disruptions in individuals' emotions, thoughts, and motivation. The present study was conducted in 2023 with the aim of determining the relationship between loneliness and the sleep quality of the elderly visiting comprehensive health centers in the urban and rural areas of Varamin County.
MethodsThe present study was conducted on 120 elderly individuals who sought care at the comprehensive health centers in the urban and rural areas of Varamin County in the year 2023. A multistage sampling method was employed for participant selection. Initially, Varamin County was divided into four clusters based on a map, and then four comprehensive health centers in urban/rural areas were randomly chosen. Subsequently, considering the total number of elderly individuals in Varamin County and the specific count for each center (information obtained from Varamin Health Center), the allocation of each center was determined based on the covered population. Continuing with the research, a continuous sampling method was utilized to select elderly participants. Data collection instruments included the UCLA Loneliness Scale for assessing loneliness and the Pittsburgh Sleep Quality Index (PSQI) for evaluating sleep quality. Data analysis was performed using SPSS version 26, employing descriptive and inferential statistics
ResultsThe research findings revealed a significant and strong direct correlation between loneliness and sleep quality (r = 0.611, p < 0.001). Furthermore, 37% of the variance in loneliness can be explained by sleep quality. Sleep quality, with a positive beta coefficient of 0.611, predicts loneliness significantly (p = 0.015).
ConclusionThe findings of this study indicate the impact and correlation between loneliness and the sleep of the elderly. The results of this research can serve as a clear picture to better understand how the feeling of loneliness affects the sleep of the elderly. These findings can be utilized in providing practical strategies to increase awareness among families and even the elderly themselves, aiming to reduce loneliness and its detrimental effects on the quality of life and sleep. Furthermore, these results can be instrumental at the organizational level for officials in relevant institutions dealing with the elderly, helping in formulating appropriate policies and measures to manage loneliness and enhance the sleep quality of the elderly
Keywords: Aged, Loneliness, Sleep quality -
مقدمه
از جمله نیازهای سالمندان بیمار و بخصوص افراد بستری در بیمارستان می توان به اختلال در درک احساس راحتی اشاره نمود که مراقبت های پرستاری در ارتقاء سطح راحتی بیمار بستری تاثیر بسزایی دارد. در این میان، یکی از مداخلات پرستاری آرام سازی است.
روشپژوهش حاضر از نوع تحقیق تجربی کنترل دار تصادفی می باشد که برروی 71 سالمند بستری در بخش داخلی (37 نفر گروه آزمون و 34 نفر گروه کنترل) در بیمارستان مصطفی خمینی (ره) شهر تهران از خرداد تا مهر 1399 سال انجام شد. ابزارهای پژوهش شامل آزمون کوتاه شناختی و پرسشنامه میزان راحتی کولکابا بود. در گروه آزمون سالمندان آرام سازی بنسون را به مدت 4 جلسه 10 دقیقه ای، انجام گرفت. جهت تحلیل داده ها در نرم افزار SPSS نسخه 16 از آزمون های استباطی کای اسکویر، دقیق فیشر، تی مستقل و تی زوجی، استفاده شد.
یافته هابا مقایسه میزان راحتی در آغاز و پایان پژوهش بین دو گروه آزمون و کنترل، مشخص شد که توزیع میانگین میزان راحتی بین دو گروه به لحاظ آماری معنا دار نمی باشد. گرچه میزان راحتی آن بین دو گروه در پایان پژوهش نسبت به آغاز پژوهش اختلاف معنی داری نداشت ولی در درون هر دو گروه میزان آن افزایش یافته بود. به گونه ای که در مقایسه بین میانگین میزان راحتی قبل و بعد از پژوهش درون گروه های آزمون و کنترل اختلاف معنی داری مشاهده شد (0001/0 <P).
بحث و نتیجه گیریپیشنهاد می گردد که سیاستگذاران حوزه بهداشت از طریق فراهم کردن محیطی آرام و تجهیزات مناسب اعم از تخت مناسب در بیمارستان ها و کادر درمان مخصوصا پرستاران با ایجاد بخشی آرام و رابطه ای مناسب توام با ایجاد اعتماد و اطمینان و مسیولیت پذیری زمینه را برای افزایش میزان راحتی سالمندان فراهم نمایند.
کلید واژگان: آرام سازی بنسون, راحتی, سالمندیBackgroundunderstanding the feeling of comfort is one of elderly needs, especially those hospitalized, that nursing care has a significant effect on improving the patient's comfort level. One of these nursing interventions is relaxation.
Material:
The present study is a randomized controlled experimental study that was performed on 71 elderly people admitted to the internal ward (34 in the experimental group and 37 in the control group) in Mostafa Khomeini Hospital in Tehran from June to October 2020. Research tools were Abbreviated Mental Test and Hospice Comfort Questionnaire. In the experimental group, Benson relaxation was performed for 4 sessions and each session lasted for 10 minutes. In the control group, a routine intervention was performed. Chi-square, Fisher's exact test, independent t-test and paired t-test were used to analyze the data in SPSS software version 16.
ResultsBy comparing the comfort level at the beginning and end of the research between the experimental and control groups, it was found that the distribution of the mean comfort level between the two groups is not statistically significant. Although the level of comfort between the two groups at the end of the study was not significantly different from the beginning of the study, but in both groups the mean of it w increased. There was a significant difference between the mean comfort level before and after the research within the experimental and control groups (p <0.0001).
ConclusionIt is suggested that health policymakers design a quiet environment and appropriate equipment, for example appropriate beds in hospitals or medical staff, especially nurses, create a stress-free ward and a suitable relationship to provide trust, confidence and responsibility for increasing the comfort of the elderly in hospital.
Keywords: : Benson relaxation, Comfort, Aging -
مقدمه
اپیدمی کووید-19 باعث ایجاد فرسودگی شغلی پرستاران و به دنبال آن کاهش کیفیت زندگی و کاهش کیفیت خدمات مراقبتی به بیماران شده است. با توجه به شیوع اپیدمی کووید-19 و تجربه پژوهشگر، پژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباط فرسودگی شغلی با کیفیت زندگی پرستاران بخش های مراقبت های ویژه در اپیدمی کووید-19 انجام شد.
مواد و روش هاپژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی-همبستگی، بر روی 140پرستار شاغل در بخش های ویژه (ICU,CCU) بیمارستان های دولتی استان ایلام از10 بهمن تا 10 اسفند ماه سال1400 در زمان پیک ششم کووید-19 انجام شد. روش نمونه گیری تمام شماری بود. ابزار جمع آوری داده ها شامل پرسش نامه های جمعیت شناختی، فرسودگی شغلی ماسلاچ (1985) وکیفیت زندگی سازمان جهانی بهداشت (2004) بود. داده های جمع آوری شده با نرم افزارSPSS نسخه 26 و با استفاده از آزمون های آماری ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون با سطح معنی داری (P<0.05) تجزیه و تحلیل شد.
یافته هادر این مطالعه میزان انحراف معیار و میانگین برای فرسودگی شغلی (4/11 ± 1/76) و برای کیفیت زندگی (9/5 ± 9/72) بود. همبستگی معکوس معنی داری بین فرسودگی شغلی با کیفیت زندگی وجود داشت (P<0.001, r=- 0.296). همچنین، آزمون رگرسیون خطی مولفه های مسخ شخصیت و عملکرد فردی تاثیر معنی داری بر کیفیت زندگی پرستاران نشان نداد. مولفه خستگی عاطفی (P=0.001) تاثیر منفی معنی داری بر روی کیفیت زندگی پرستاران بخش های ویژه داشت.
بحث و نتیجه گیریلازم است مدیران تدابیر حمایتی، تشویقی و آموزشی جهت پیشگیری از اثرات سوء بر پرستاران در زمان شیوع بحران های سلامت، اتخاذ نمایند.
کلید واژگان: فرسودگی شغلی, کیفیت زندگی, پرستاران, بخش مراقبت های ویژه, کووید-19IntroductionThe COVID-19 pandemic has caused job burnout in nurses, followed by a decrease in the quality of life and the quality of care services provided to the patients. Regarding the prevalence of the COVID-19 pandemic and the researcher's experience, the present study aimed to determine the relationship between job burnout and the quality of life of nurses in intensive care units during the COVID-19 pandemic.
Material & MethodsThis descriptive-correlational study was conducted on 140 nurses working in the intensive care units (including ICU and CCU) of public hospitals in Ilam province from February 10 to March 10, 2021 (the sixth peak of COVID-19). The participants were selected using the total population sampling method. The required data were collected through demographic characteristics form, Maslach Burnout Inventory (1985), and the World Health Organization Quality of Life Instrument (2004). The collected data were then analyzed in SPSS software (version 26) through Pearson's correlation coefficient and regression at the significance level of P<0.05.
FindingsIn this study, the mean±SD values of job burnout and quality of life were obtained at 76.1±11.4 and 72.9±5.9, respectively. There was a significant inverse correlation between job burnout and quality of life (r=-0.296, P<0.001). Furthermore, the linear regression test of the components of personality distortion and individual performance did not show a significant effect on the quality of life of nurses. The component of emotional exhaustion (P=0.001) had a significant negative effect on the quality of life of nurses working at intensive care units.
Discussion & ConclusionManagers must adopt support, encouragement, and educational programs to prevent adverse effects on nurses during the outbreak of health crises.
Keywords: COVID-19, Intensive care unit, Job burnout, Nurses, Quality of life -
نشریه پرستاری ایران، پیاپی 133 (دی 1400)، صص 96 -109زمینه و هدف
جمعیت سالمند در جهان و همچنین در ایران روند رو به افزایش دارد، که این روند میتواند نشانگر افزایش قابل توجه بیماری های مزمن بویژه بیماریهای نارسایی کلیوی در سالمندان و عوارض همراه آن از جمله اختلال خواب، باشد که سبب اختلال در فعالیت های روزانه و کیفیت پایین زندگی در این بیماران می گردد. بنابراین پژوهشگر برآن شد تا پژوهشی را با استفاده از فعالیت ورزشی و تاثیر آن بر کیفیت خواب بیماران سالمند تحت همودیالیز انجام دهد.
روش بررسیپژوهش حاضر از نوع تحقیق تجربی می باشد که برروی 30 سالمند بیمار سالمند تحت همودیالیز (15 نفر گروه آزمون و 15 نفر گروه کنترل) در مرکز خیریه غیاثی شهر تهران سال 99-1398انجام شد. ابزارهای پژوهش شامل فرم اطلاعات جمعیت شناختی، آزمون کوتاه شناختی و پرسشنامه کیفیت خواب پیست بورگ بود. در گروه آزمون سالمندان فعالیت ورزشی به مدت 8 هفته و 3 بار در هفته در طول دیالیز انجام دادند. در گروه کنترل بجز مداخلات روتین مداخله ای انجام نگرفت.
یافته هابا مقایسه کیفیت خواب بین هفته اول و هشتم پژوهش در گروه آزمون، مشخص شد که بعد از اجرای برنامه ورزشی، کیفیت خواب بصورت معنی داری بهبود یافت(0001/0p<) ولی مقایسه توزیع میانگین کیفیت خواب بین هفته اول و هشتم پژوهش در گروه کنترل به لحاظ آماری کاهش معنی دار داشت(001/0P=). مقایسه توزیع میانگین کیفیت خواب بین دو گروه آزمون و کنترل قبل از انجام پژوهش به لحاظ آماری معنی دار بود(035/0P=) و گروه کنترل کیفیت خواب بهتری داشتند و این تفاوت توزیع میانگین کیفیت خواب بین دو گروه در هفته هشتم پژوهش به لحاظ آماری نیز معنی دار شد (0001/0p<) و در پایان مداخله کیفیت خواب در گروه آزمون بهتر از گروه کنترل شد.
بحث و نتیجه گیرینتایج این پژوهش علاوه بر اینکه میتواند در افزایش دانش پرستاری موثر باشد همچنین، می تواند از این روش به عنوان یک روش ایمن و کم هزینه که بر بهبود کیفیت خواب سالمندان تحت همودیالیز موثر است، استفاده کرد.
کلید واژگان: تمرینات ورزشی, کیفیت خواب, سالمند, همودیالیزBackground & AimsThe elderly population in the world as well as in Iran has a growing trend, which can indicate a significant increase in chronic diseases, especially renal failure in the elderly and its associated complications, including sleep disorders, which cause trouble in daily activities and quality. Life goes down in these patients. Therefore, have been decided to conduct a study using exercise and its effect on sleep quality in elderly patients undergoing hemodialysis.
Material and MethodThe present study is an experimental study that was conducted to investigate the effect of exercise on sleep quality in the elderly with Sheldon venous catheter undergoing hemodialysis referred to Ghiasi Charity Center in Tehran in 2020. This center covers 200 patients, of which 40 are active elderly patients over 60 years of age, 30 of whom met the inclusion criteria, which were randomly selected by lottery method (writing their names on paper) into two groups, the intervention and control groups (15 people in each group) were assigned. Initially, the cognitive health of the elderly was assessed using a short cognitive test tool, all of them had cognitive health. In the experimental group, one of sample was hospitalized and two were transferred to another dialysis center, thus, they were removed from the samples. Research tools included demographic information form, Abbreviated Mental Test and Sleep Quality questionnaire. The Abbreviated Mental Test(AMT) tool, developed by Hodkinson in 1972 to screen for cognitive disorders such as dementia and delirium in the elderly, to identify the elderly with dementia and remove them from the study. The tool includes 10 short and simple questions to measure orientation, focus and attention, short-term and long-term memory of the elderly, each item of which has 1 point and the sum of the resulting scores is 10. The cut-off point for distinguishing cognitive status is 7 out of 10, which normalizes status from abnormal. Foroughan et al. (2014) in Iran have translated this tool into Persian. The validation and internal reliability of the Persian version of this tool with Cronbachchr('39')s alpha coefficient of 0.76 has been acceptable. The Pittsburg Sleep Quality Index (PSQI) was developed by Buysse et al in 1989 and has 9 items, of which 5 questions contain 10 sub-items, so the whole questionnaire has 18 items. These questions are in seven components : Subjective sleep quality, Sleep latency, Sleep duration, sleep efficiency, Sleep disturbance, Use of sleep medication, Daytime dysfunction. The score of each question is between 0 to 3 scores of the questionnaire from 0 to 21. The higher the score, the lower the quality of sleep. Dr. Buysse et al. Obtained the internal consistency of the questionnaire using Cronbachchr('39')s alpha of 0.83. Farahi Moghadam et al. (2012) have also confirmed the validity and reliability of this questionnaire in Iran; Cronbachchr('39')s alpha coefficient of this questionnaire was 0.78 to 0.82. All instruments were completed by asking the elderly at two times, before the start of the study and in the eighth week of the study. In order to intervention in the experimental group, the elderly performed a sports activity protocol designed by a sports physiologist with the help of a researcher and under the supervision of the centerchr('39')s physiotherapist for 8 weeks and 3 times a week during dialysis. Exercises were performed due to the age of the samples in bed and during dialysis. In the first week, because the exercises were light and it was not possible to warm up and cool down in the real sense, the time to start the first exercise activity was 30 minutes in the first week. Then, 35 minutes in the second week, 40 minutes in the third week, 45 minutes in the fourth week, week. The fifth and sixth week were considered 50 minutes. One-half of the exercise time was devoted to aerobic exercise with a minibike (small bike) with arms and legs, and the rest of the time was equally devoted to other resistance exercise. In the first session, the method of conducting research, the rules of participating in the sessions, the impact of exercises on the body and how to do exercises were presented. At the beginning of each exercise session in the intervention group, vital signs were assessed and with the permission of the physician, the patient participated in exercise. Exercise started 30 minutes after the start of dialysis and stabilization of the patient. In the control group, except for routine interventions, no intervention is performed, but they were assured that if the research results are effective in the experimental group, exercise sessions will be held for them.
ResultBy comparing the quality of sleep between the first and eighth week of research in the experimental group, it was found that after exercise, sleep quality improved significantly (p <0.0001) but in control group the sleep quality between the first and eighth week of the study was significant reduced (P = 0.001). Comparison of the mean of sleep quality between the experimental and control groups before the study was statistically significant (P = 0.035). The control group had better sleep quality but the mean of sleep quality between the two groups in the eighth week of the study was significant (p <0.0001) and sleep quality was better in the experimental group than the control group.
ConclusionThe results of this study, in addition to being effective in increasing nursing knowledge, can also be used as a safe and low-cost method to improve sleep quality in the elderly undergoing hemodialysis
Keywords: Exercise, Sleep quality, Elderly, Hemodialysis -
زمینه و هدف
سرعت رشد جمعیت سالمندان نسبت به گذشته افزایش یافته و این افزایش نشان دهنده توجه بیشتر به تامین سلامت و رفاه سالمندان است. ازسویی، رشد جمعیت سالمندان و تاثیر آن بر شرایط اجتماعی و اقتصادی جامعه موجب توجه بیشتر به مساله سالمندی در جامعه می شود. از سویی، در سالمندی توانایی های جسمی و روانی کاهش پیدا می کند که در کیفیت زندگی آن ها موثر است. رفاه و کیفیت زندگی با شاخص هایی چون سلامتی، احساس شادکامی، و تنهایی سنجش می شوند. شادکامی یکی از نیازهای مهم انسان است که در سلامت روان و سلامت جسمی تاثیر به سزایی دارد که در مقابله با موقعیت های استرس زا، به سالمندان کمک می کند. یکی دیگر از عواملی که روی رفاه تاثیر دارد خود- تعالی می باشد که به عنوان یک مکانیزم مقابله قدرتمند بوده و می تواند منجر به تحول شخصی شود و بهبود کیفیت زندگی را فراهم کند که باعث تسهیل درک تغییرات زندگی چون سالمندی می شود. بنابراین، خود- تعالی به عنوان یک ویژگی مثبت در رابطه با گسترش دیدگاه نسبت به زندگی تعریف می شود که شامل پذیرش معنویت، یافتن هدف زندگی، خوش بینی به آینده، مقابله با مشکلات، استفاده از رویکردهای مبتنی بر قدرت و ارتباط با دیگران می باشد که در سالمندان با بازیابی مفهوم سالمندی و پذیرش ناتوانی سبب کاهش استرس شده و بیشتر بر توانایی تمرکز دارد تا ناتوانی. بنابراین، شادکامی و خود- تعالی از عوامل مهم در ابعاد سلامت سالمندان است که باید به آن ها توجه شود. پژوهش حاضر با هدف تعیین ارتباط شادکامی با خود- تعالی در سالمندان شهرخشکرود شهرستان زرندیه استان مرکزی در سال 1398 انجام شد.
روش بررسیاین پژوهش مقطعی از نوع تحقیقات توصیفی- همبستگی است. نمونه های پژوهش از بین سالمندان شهر خشکرود انتخاب شدند. روش نمونه گیری به صورت مستمر از سالمندان مراجعه کننده به مرکز جامع سلامت (تنها مرکز جامع سلامت) جهت دریافت مراقبت های سلامت سالمندان بود. مدت زمان جمع آوری داده ها سه ماه (مهر تا آذر 1398) بود. تعداد 84 سالمند از بین سالمندان مراجعه کننده به مرکز جامع سلامت که علاقمند به شرکت در پژوهش بودند، انتخاب شدند. معیار ورود به پژوهش داشتن سن بیشتر از شصت سال، توانایی پاسخ دهی به سیوالات از لحاظ جسمی و روانی، دارا بودن سلامت روان شناختی که با استفاده از ابزار آزمون کوتاه شناختی سنجیده شده (دارا بودن نمره آزمون بالاتر از 7) و سوگوار نبودن بابت مرگ عزیزان یا هر حادثه ناراحت کننده در دو ماه گذشته، بود. ابزار آزمون کوتاه شناختی جهت تشخیص اختلال شناختی که شامل دمانس و دلیریوم در سالمندان می باشد جهت بررسی تمرکز و توجه، حافظه کوتاه مدت و بلند مدت به کار رفت. ضریب آلفای کرونباخ در جامعه ایران 76/0 می باشد. فهرست شادکامی آکسفورد، دارای 29 سیوال است که دارای امتیاز بین صفر تا 87 و پنج مولفه رضایت از زندگی، حرمت خود، بهزیستی فاعلی، رضایت خاطر و خلق مثبت است. برای تعیین پایایی ابزار از همسانی درونی استفاده شد که مقدار ضریب آلفای کرونباخ آن برای مولفه های رضایت زندگی 85/0، حرمت خود 71/0، بهزیستی فاعلی 74/0، رضایت خاطر 79/0 و خلق مثبت 77/0 برآورد شد. پرسش نامه خود- تعالی 15 عبارت دارد که دارای 15 تا 60 امتیاز است. امتیاز بالاتر نشانه خود- تعالی بیشتر است. برای تعیین پایایی ابزار از همسانی درونی استفاده و مقدار ضریب آلفای کرونباخ آن 69/0 برآورد شد. تمامی ابزارها با پرسش از سالمند تکمیل گردید و جهت تکمیل ابزارها برای هر سالمند میانگین 45 دقیقه زمان صرف شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS نسخه 16 استفاده شد. از آمار توصیفی جهت توصیف متغیرهای زمینه ای و متغیرهای شادکامی و خود- تعالی و از آزمون های آمار استباطی پارامتریک (ضریب همبستگی پیرسون، آزمون تی مستقل و آنالیز واریانس) استفاده شد.
یافته هامیانگین سن سالمندان (79، 60) 8/4 ± 7/65 بود. 55 سالمند زن (5/65 درصد)، 81 درصد متاهل، 5/59 درصد بیسواد و 3/64 درصد خانه دار بودند و میانگین تعداد فرزندان (14، 0) 6/1 ± 2/6 بود. همچنین، 7/66 درصد دارای بیماری زمینه ای، 56 درصد دارای وضعیت اقتصادی متوسط، سیستم حمایتی 9/61 درصد خانواده بود و 8/79 درصد با همسر خود زندگی می کردند. میانگین شادکامی در سالمندان 3/14 ± 42/54 و میانگین سطح خود- تعالی 9/5 ± 4/39 بود. بین خود- تعالی با شادکامی (016/0=p، 263/0=r) و مولفه های رضایت از زندگی (001/0=p، 348/0=r) و رضایت خاطر (003/0=p، 325/0=r)، ارتباط مستقیم و معنی داری وجود داشت. بین سطح تحصیلات (به ترتیب 009/0=p، 038/0=p) با شادکامی و خود- تعالی، و بین شغل با شادکامی، اختلاف معنی دار وجود داشت (039/0=p). همچنین بین تعداد فرزندان (037/0=p) و نحوه سکونت (028/0=p) با خود- تعالی نیز تفاوت معنی داری مشاهده شد.
بحث و نتیجه گیرینتایج پژوهش نشان داد، شادکامی و مولفه های آن در سالمندان خشکرود در حد بالاتر از متوسط بود. همچنین، نتایج نشان داد گروه های مختلف سطح تحصیلات، شغل و وضعیت اقتصادی با شادکامی تفاوت معنی داری داشتند. سطح تحصیلات، شغل و وضعیت خوب اقتصادی سبب ایجاد امنیت در فرد می شود که خود در ارتقاء شادکامی نقش دارد. سطح خود- تعالی در پژوهش حاضر در سطح متوسط بود و گروه های سطح تحصیلات و وضعیت اقتصادی، نحوه سکونت و تعداد فرزند با سطح خود- تعالی سالمندان تفاوت معنی داری داشت. وضعیت خوب اقتصادی سبب ایجاد امنیت در فرد شده و فرد می تواند بدون دغدغه خاطر سعی در کمک به خود نماید و در ارتقاء خود- تعالی نقش دارد. از سویی، سطح تحصیلات سبب ارتقاء آگاهی و توانایی کسب اطلاعات از منابع مختلف می شود که می تواند سالمند را در مراقبت از خود توانمند کرده و سازش وی را با سالمندی افزایش داده و در نهایت ارتقاء خود- تعالی را بدنبال داشته باشد. از سویی، حضور فرزندان، حمایت و مراقبت آن ها از والدین سبب امنیت خاطر سالمندان شده و آن ها نیز سعی می کنند جهت ایجاد آرامش در فرزندان با شرایط حال سازگاری مثبتی داشته و وضعیت خود را بپذیرند و در نهایت خود- تعالی آن ها ارتقاء یابد. خودتعالی با داشتن دوست خوب و فردی برای صحبت کردن ارتقاء می یابد و در جامعه سنتی خشکرود ارتباط با فرزندان، اقوام و همسایگان خود می تواند سبب ارتقاء خود- تعالی شود. گرچه در پژوهش حاضر، وضعیت اقتصادی در سطح متوسط بود و بیشتر سالمندان بی سواد بودند ولی سطح شادکامی و خود- تعالی سالمندان متوسط به بالا بود که این امر را می توان در وجود ارتباطات اجتماعی در سطح خانواده و جامعه سنتی و احترام به سالمندان دانست که در ایجاد رضایت فردی و حمایت سالمند تاثیر بسزایی دارد و سطح اقتصادی و تحصیلات را پوشش می دهد. همچنین، ارتباط مستقیم و معنی داری بین خود- تعالی با شادکامی نشان داده شد. افراد شادکام احساس کنترل شخصی بیشتری دارند، بیشتر به توانایی های خود می اندیشند تا به ناتوانی ها، با استرس های زندگی مقابله بهتری می کنند، عزت نفس بالایی دارند، برای خودشان ارزش قایل هستند و خودشان را دوست دارند. به طور کلی شادکامی می تواند گستره زندگی و نحوه ارتباط و تعامل افراد با محیط پیرامون را تحت تاثیر قرار دهد. بنابراین، می توان گفت شادکامی جنبه های دیگر زندگی از جمله خود- تعالی را ارتقاء می دهد. در خشکرود که سالمندان و خانواده ها به اعتقادات مذهبی و سنتی خود پایبند هستند و خانواده جایگاه ویژه ای دارد، سالمندان از سلامت در تمامی ابعاد برخوردار هستند و افراد سالمند با پذیرش شرایط سالمندی و با استفاده از مکانیسم های سازگاری موثر می توانند در ارتقاء سطح رفاه خود، موفق باشند. با توجه به نتایج، توصیه می شود خانواده ها و مسیولین از طریق برآورده کردن نیازهای مادی، اجتماعی و معنوی سالمندان، زمینه افزایش توانایی درک و پذیرش خویشتن، احساس رضایت خاطر و شادی را در آن ها ایجاد کنند که سلامت آن ها را به دنبال دارد و با ایجاد محیط شاد و با نشاط عملکرد آن ها ارتقاء می یابد که تبعات مثبتی برای سالمند، خانواده و جامعه به دنبال دارد. همچنین شرایطی فراهم شود تا آن ها از تجارب یکدیگر بهره مند شده و حضور در جمع سبب ارتقاء سلامت آن ها شود.
کلید واژگان: شادکامی, خود- تعالی, سلامت روان, سالمندیThe Correlation between Happiness and Self-transcendence in the Elderly of Khoshkrud, Zarandieh CityBackground & AimsThe population of the elderly has been on a rise, which shows more attention to ensuring the health and well-being of the elderly. On the other hand, the growth of the elderly population and its impact on the social and economic conditions of society leads to more attention to the issue of aging in society. In addition, physical and psychological abilities decrease with aging, which affects the quality of life of people. Overall, quality of life and well-being assessed by indicators such as health, happiness, and loneliness. Happiness is one of the most important needs of human beings, which considerably affects their psychological and physical health that helping the elderly cope with stressful situations. Another factor affecting well-being is self-transcendence, which is a powerful coping mechanism and can lead to personal transformation and improvement of the quality of life, thereby facilitating the process of understanding life changes such as aging. Therefore, self-transcendence is defined as a positive trait in relation to the expansion of one’s outlook on life. This issue includes factors such as spirituality, finding a purpose in life, optimism for the future, coping with problems, using power-based approaches, and connecting with others. In the elderly, by restoring the concept of aging and accepting disability, it reduces stress and focuses more on ability than disability. Therefore, happiness and self-transcendence are important factors in the elderly’s health dimensions. The present study aimed to determine the relationship between happiness and self-transcendence in the elderly of Khoshkrud, Zarandieh City.
Materials & MethodsThis descriptive-correlational research performed on the elderly selected from those who referred to the health center to receive elderly-related care using sequential sampling. Data collection continued for three months (October-December, 2019), and 84 elderlies who were willing to participate in the research were selected. The inclusion criteria were the age of more than 60 years, the ability to respond to questions physically and mentally, having psychological health which assessed by Abbreviated Mental Test (obtaining a score above 7) and not losing a family member or experiencing a stressful situation in the past two months. Abbreviated Mental Test used to diagnose cognitive impairment, including dementia and delirium in the elderly, applied to assess concentration, attention, short-term and long-term memory. Notably, the Cronbach’s alpha of the tool was 0.76 in Iranian society. The Oxford Happiness Index has 29 questions that scored in a range of zero to 87 and includes five components of life satisfaction, self-honor, subjective well-being, satisfaction, and positive mood. Internal consistency was used to determine the reliability of the instrument. The Cronbach's alpha coefficient for the components of life satisfaction, self-honor, subjective well-being, satisfaction, and positive mood estimated at 0.85, 0.71, 0.74, 0.79, and 0.77, respectively. On the other hand, the self-transcendence questionnaire included 15 items scored in a range of 15-60, where a higher score was indicative of higher self-transcendence. Internal consistency was used to determine the reliability of the instrument and its Cronbach's alpha coefficient estimated to be 0.69. Researcher with questions from the elderly completed all tools and it took an average of 45 minutes for each elderly person to complete the tools. In addition, data analysis was performed in SPSS version 16 using descriptive statistics (to describe demographic variables and variables of happiness and self-transcendence) and parametric inferential statistics (Pearson’s correlation coefficient, independent t-test, and analysis of variance).
ResultsIn this study, the mean age of the elderly was 65.7±4.8 (60, 79). Moreover, 55 subjects were female (65.5%), 81% were married, 59.5% were illiterate and 64.3% were homemakers. In addition, the mean number of children of the participants was 6.2±1.6 (0, 14). Furthermore, 66.7% had an underlying illness, 56% had a moderate economic status, 61.9% had a family support system and 79.8% lived with their spouse. According to the results, the mean of happiness and self-transcendence in the elderly were 54.42±14.3 and 39.4±5.9, respectively. There was a significant and direct relationship between self-transcendence and happiness (r=0.263, P=0.016), components of life satisfaction (r=0.348, P=0.001) and satisfaction (r=0.325, P=0.003). In addition, a significant difference was observed between the level of education (P=0.038 and P=0.009, respectively) with happiness and self-transcendence and between occupational status and happiness (P=0.039). Moreover, a significant difference was found between the number of children (P=0.037) and residential status (P=0.028) with self-transcendence.
ConclusionAccording to the results of the study, happiness and its components were more than the average level in the elderlies. In addition, the results were indicative that level of education, job, and economic status had significant differences with happiness. A proper education, job and economic status creates safety in the individual, which improves happiness. Self-transcendence was moderate and economic status, level of education, residential status and number of children had significant differences with elderly’s self-transcendence. Good economic situation causes security in the person and the person can try to help himself without worry and play a role in promoting self-transcendence. On the other hand, the level of education promotes awareness and the ability to obtain information from various sources, which can empower the elderly in self-care and increase their adaptation to old age, and ultimately lead to the promotion of self-transcendence. The presence of children, their support, and care for parents cause security for the elderly, who in return try to adapt to the current situation in order to calm their children and accept their situation and ultimately improve their self-transcendence. In general, self-transcendence promoted by having a good friend and a person to talk to, and in the traditional society of Khoshkroud, communication with children, relatives, and neighbors can promote self-transcendence. Although in the present study, the economic situation was moderate and most of the elderly were illiterate, the level of happiness and self-transcendence of the participants was above average, which can be attributed to the existence of social relations at the family and traditional society and respect for the elderly. These factors played a key role in individual satisfaction and support of the elderly and covered the educational and economic states. Moreover, there was a direct and significant relationship between happiness and self-transcendence. Happy people feel more in control, think more about their abilities rather than inabilities, better cope with life stressors, have higher self-esteem, value themselves, and love themselves. Overall, happiness can affect the scope of life and the way people relate and interact with the environment. As such, happiness promotes other life aspects, including self-transcendence. In Khoshkroud, where the elderly and families adhere to their religious and traditional beliefs and the family has a special position, the elderly enjoy health in all dimensions, and they can accept the conditions of old age and use effective adaptation mechanisms to improve well-being. It recommend that the families and authorities by meeting the economic, social and spiritual needs of the elderly to increase their ability to understand and accept themselves, create a sense of satisfaction and happiness, which increases their health. By creating a happy and lively environment, their performance will be improve, which has positive consequences for the elderly, family, and society. Furthermore, conditions should be provided for them to benefit from each other's experiences and to be present in public to improve their health.
Keywords: Happiness, Self-transcendence, Psychological Health, Elderly -
مقدمه
شایع ترین علت بستری سالمندان، بیماریهای قلبی و عروقی می باشد و همچنین، اضطراب می تواند در بیش از 80 درصد از سالمندان بستری در بخش های ویژه، علایم غیراختصاصی که تهدید کننده ی زندگی آنها هستند را به وجود آورد. از سویی روش های دارویی جهت کنترل آن ایجاد عوارض جسمی یا وابستگی به داروها را همراه دارد بنابراین، مدیریت آن که یکی از اقدامات مهم پرستاری می باشد، را می توان با استفاده از روش های غیردارویی از جمله رایحه درمانی اداره نمود.
روشپژوهش حاضر به صورت نیمه تجربی که بر روی 60 سالمند بستری در بخش مراقبت های ویژه قلبی که اختلال شناختی نداشتند، انجام گرفت. تخصیص تصادفی) جهت انتخاب دو گروه آزمون و کنترل(با استفاده از پرتاب سکه انجام گرفت و نمونه گیری در هر گروه نیز براساس مراجعه مستمر و بستری در بخش بود. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه اطلاعات جمعیت شناختی، آزمون کوتاه شناختی و مقیاس درجه بندی اضطراب هامیلتون بود که قبل از مداخله، روز اول، روز دوم و روز سوم مداخله جهت هر دو گروه با رعایت ملاحظات اخلاقی تکمیل شد. مداخله در گروه آزمون به مدت سه شب متوالی رایحه درمانی با گلاب بود. جهت آنالیز داده ها از آمار توصیفی و استنباطی (آزمون تی مستقل و آزمون اندازه گیری مکرر) و با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 22 انجام شد.
یافته هاقبل از مداخله بین دو گروه از نظر میزان اضطراب تفاوت معنی داری وجود داشت (0001/0<p) و دو گروه همگن نبودند و در پایان مداخله سطح اضطراب در هر دو گروه کاهش یافت به لحاظ آماری معنی دار بود (009/0<p). در گروه کنترل بین میزان اضطراب در چهار بازه زمانی از قبل از مداخله تا روز سوم مداخله تفاوت معنی داری وجود نداشت (321/0=p). اما در گروه آزمون میزان اضطراب از بازه زمانی قبل از مداخله تا بازه زمانی روز سوم مداخله کاهش داشته است که به لحاظ آماری بین چهار بازه زمانی اختلاف معنی داری وجود دارد (0001/0<p). آزمون دوبدوی بین بازه های زمانی نیز نشان داد اختلاف معنی داری بین میزان اضطراب تمامی دو بازه های زمانی به لحاظ آماری وجود دارد (005/0<p).
نتیجه گیریبا توجه به روند سالمند شدن جمعیت کشور و شیوع بیماری های قلبی در بین آنها، نیاز هست به مدیریت اضطراب سالمندان بخصوص هنگام بستری در بخش مراقبت های ویژه توجه نمود و در این بین می توان از طب مکمل سود برد و با توجه به فرهنگ مردم ایران گلاب ارزان ترین و رایجترین رایحه در دسترس جهت کاهش اضطراب سالمندان بستری می تواند باشد.
کلید واژگان: رایحه درمانی, گلاب, گل رز, اضطراب, سالمندی, بخش مراقبت ویژه قلبیBackgroundThe most common cause of elderly admission is cardiovascular disease and also, anxiety can cause nonspecific symptoms in over 80% of elderly people admitted to intensive care units that threaten their lives. On the other hand, using drugs to control it have physical side effects or drug dependency. Therefore, anxiety management is one of the most important nursing cares that can be managed by using non-pharmacological methods including aromatherapy.
MethodsThis study was a semi experimental that was performed on 60 elderly admitted to cardiac intensive care units who had no cognitive impairment. Coin tossing was used for random allocation (selecting interventional and control group (and sampling was based on sequential and admission to the ward. Data collection tools were demographic information questionnaires, Abbreviated Mental Test and Hamilton Anxiety Rating Scale which was completed before, first, second and third day of intervention for both groups with ethical considerations. The intervention in the interventional group was using of rose water for three consecutive nights. For data analysis, descriptive and inferential statistics (independent t-test and repeated measure) were used by SPSS software version 22.
ResultsBefore intervention, there was a significant difference between the two groups in anxiety (p <0.0001) and the two groups were not homogeneous. At the end of the intervention, the level of anxiety decreased in both groups, statistically significant (p <0.009). There was no significant difference between the anxiety score in the control group before and after the intervention (p = 0.321). But in the interventional group, the anxiety score decreased from the time interval before the intervention to the third day of intervention, which is statistically significant between the four periods (p <0.0001). A two-way test between time intervals showed that there was a significant difference between the anxiety score of all two time intervals (p <0.005).
ConclusionConsidering the aged population of the country and the prevalence of heart disease among them, it is necessary to pay attention to management of anxiety in the elderly, especially when admitted to the intensive care units. In addition, it is possible to use complementary medicine, and with respect to Iranian’s culture rose water is the cheapest and most commonly used fragrance available to reduce the anxiety of elderly.
Keywords: rose water, damask rose, aromatherapy, anxiety, aged, cardiac intensive care units -
مقدمهیکی از مهمترین اهداف سلامت عمومی، کاهش ناتوانی های وابسته به افزایش سن در سالمندان است. از سویی، زنان سالمند، به ویژه در طبقه اجتماعی و اقتصادی پایین، بیماری های مزمن و معلولیتها را بیشتر تجربه می کنندبنابراین، مهم است که زنان در معرض خطر را شناسایی شده تا پس از شناسایی آنان اقدامات ارتقاء سطح سلامتی را مطابق با نیاز آنان اجرا نمود. از آنجاییکه مفهوم سلامت در سالمندی به مفهوم سالمند فعال و سالمند غیرفعال وابسته استلذا، در این پژوهش سلامت عمومی در زنان سالمند فعال و غیر فعال شهر قم در سال 1397 مقایسه گردیده است.روش کارمطالعه با روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای، برروی 100 نفر از زنان سالمند شهر قم انجام شد که 50 نفر از سالمندان فعال و 50 نفر از سالمندان غیرفعال بودند. جهت جمع آوری داده ها از چهار ابزار مشخصات دموگرافیک فردی، ابزار آزمون کوتاه شناختی (جهت تشخیص مشکلات شناختی و حذف از نمونه ها)، ابزار فعالیت روزانه و پرسشنامه سنجش سلامت عمومی گلدبرگ استفاده گردید. ابزارهای پژوهش با انجام مصاحبه توسط پژوهشگر تکمیل و در نرم افزار SPSS 22 با استفاده ازآزمون تی مستقلتحلیل گردید.یافته هادر پژوهش حاضر اختلاف معناداری بین وضعیت سلامت عمومی دو گروه زنان سالمند فعال و غیر فعال وجود داشت (004/0 = P)، وضعیت سلامت عمومی زنان سالمند فعال بهتر از سالمندان زن غیرفعال بود (سالمندان زن فعال 22/9±24/32 و سالمندان زن غیرفعال 24/9±62/37). همچنین میانگین حیطه های اضطراب، افسردگی در سالمند غیر فعال بهتر بوده که به لحاظ آماری اختلاف معنی داری داشت (0001/0>P)، اما اختلاف حیطه های نشانه جسمانی و کارکرد اجتماعی بین دو گروه معنی دار نبود.نتیجه گیریبا توجه به روند سالمند شدن جمعیت کشور، نیاز هست به فعال نگه داشتن زنان سالمند توجه بیشتری شود و تسهیلات آموزشی، مشاوره ای و رفاهی در سطح جامعه برای سالمندان فراهم گردد تا سلامت سالمندان در تمامی حیطه ها تضمین گردد.کلید واژگان: سلامت عمومی- سالمندی- سالمند فعال- سالمند غیر فعال- زنانIntroductionOne of the main goals of public health is reducing the disability-related age in elderly. On the one hand, older women especially in the low social and economic class, more experience chronic diseases and disabilities therefore, it is important to be identified women at risk in order to improve their health according to their needs. Since the concept of health in elderly depends on the concept of active and inactive elderly therefore, in this study general health had been compared in active and inactive elderly women in Qom, Iran, 2018.MethodsThis analytical descriptive study was conducted by using cluster samplingon 100 elderly women in the city of Qom that 50 elderly people were active and 50elderly were inactive. Data were collected byusing four tools including: demographic questionnaire, Abbreviated Mental Test (AMTs) (To identify cognitive problems and remove samples), Instrumental Activity of Daily living (IADL) and General Health Questionnaire (GHQ28). The research instrument was completed by asking of elders and analyzed in SPSS 22 using Independent T-Test.ResultsIn this study, there was significant difference between the active and inactive elderly women (P=0.004), the general health of active elderly women were better than inactive (active elderly women 32.24±9.22 and inactive 37.62±9.24).Also, the mean of anxiety, depression in inactive elderly was higher and there was a significant difference between the two groups (P <0.0001). However, there was no significant difference between the domains of physical signs and social functioning between the two groups.ConclusionsWith increasing the elderly in country's population, it is necessary to pay more attention to keeping older women active and provide educational, counseling and welfare facilities for the elderly in order to ensure the health of the elderly in all aspects.Keywords: General Health, Aged, Active Elder, Inactive Elder, Female
-
مقدمهپرسنل اورژانس پیش بیمارستانی با محیط های استرس زایی همچون اماکن پراز مجروح، بیماران بد حال و غیره روبرو هستند که کار کردن در آن بسیار دشوار است و برروی کیفیت زندگی کاری آنها تاثیر می گذارد. مقوله کیفیت زندگی کاری از اهمیت خاصی برخوردار است زیرا با کلیدی ترین عامل در تحقق اهداف سازمان، یعنی نیروی انسانی در ارتباط است. بدین منظور پژوهش حاضر با هدف تعیین همبستگی استرس شغلی با کیفیت زندگی کاری پرسنل پیش بیمارستانی اورژانس شهر شیراز، انجام شد.روشاین مطالعه یک پژوهش توصیفی -همبستگی است که بر روی پرسنل اورژانس پیش بیمارستانی شاغل در پایگاه جاده ای و شهری شیراز به صورت سرشماری انجام شد. جهت جمع آوری داده ها از سه ابزار استاندارد مشخصات دموگرافیک فردی، پرسشنامه استرس شغلی (Health and Safety Executive (HSE) و پرسشنامه کیفیت زندگی کاری (Walton QWL) استفاده شد. از نرم افزار SPSS16 و از روش های آمار توصیفی جهت توصیف متغیرهای زمینه ای، کیفیت زندگی کاری و استرس شغلی و به منظور تعیین همبستگی بین کیفیت زندگی کاری با استرس شغلی، از ضریب همبستگی پیرسون، جهت تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد.یافته هادر این مطالعه تمام 260 پرسنلی که وارد مطالعه شدند، طرح را تا پایان همراهی کردند و مطالعه با 260 نمونه به پایان رسید. بر اساس یافته های این پژوهش میانگین کیفیت زندگی کاری 8/13±94/89 بود و میانگین استرس شغلی 4/14±93/105 بود. همچنین، بین شاخص کیفیت زندگی کاری با استرس شغلی (001/0>P) ارتباط معکوس و معنی داری وجود داشت.نتیجه گیرینتایج حاصل از پژوهش حاضر حاکی از آن است پرستاران اورژانس 115 شیراز دارای استرس شغلی متوسط رو به بالا و کیفیت زندگی کاری متوسط هستند که هرچه استرس شغلی کاهش یابد کیفیت زندگی کاری متعاقب آن افزایش می یابد.مقدمهپرسنل اورژانس پیش بیمارستانی با محیط های استرس زایی همچون اماکن پراز مجروح، بیماران بد حال و غیره روبرو هستند که کار کردن در آن بسیار دشوار است و برروی کیفیت زندگی کاری آنها تاثیر می گذارد. مقوله کیفیت زندگی کاری از اهمیت خاصی برخوردار است زیرا با کلیدی ترین عامل در تحقق اهداف سازمان، یعنی نیروی انسانی در ارتباط است. بدین منظور پژوهش حاضر با هدف تعیین همبستگی استرس شغلی با کیفیت زندگی کاری پرسنل پیش بیمارستانی اورژانس شهر شیراز، انجام شد.روشاین مطالعه یک پژوهش توصیفی -همبستگی است که بر روی پرسنل اورژانس پیش بیمارستانی شاغل در پایگاه جاده ای و شهری شیراز به صورت سرشماری انجام شد. جهت جمع آوری داده ها از سه ابزار استاندارد مشخصات دموگرافیک فردی، پرسشنامه استرس شغلی (Health and Safety Executive (HSE) و پرسشنامه کیفیت زندگی کاری (Walton QWL) استفاده شد. از نرم افزار SPSS16 و از روش های آمار توصیفی جهت توصیف متغیرهای زمینه ای، کیفیت زندگی کاری و استرس شغلی و به منظور تعیین همبستگی بین کیفیت زندگی کاری با استرس شغلی، از ضریب همبستگی پیرسون، جهت تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد.یافته هادر این مطالعه تمام 260 پرسنلی که وارد مطالعه شدند، طرح را تا پایان همراهی کردند و مطالعه با 260 نمونه به پایان رسید. بر اساس یافته های این پژوهش میانگین کیفیت زندگی کاری 8/13±94/89 بود و میانگین استرس شغلی 4/14±93/105 بود. همچنین، بین شاخص کیفیت زندگی کاری با استرس شغلی (001/0>P) ارتباط معکوس و معنی داری وجود داشت.نتیجه گیرینتایج حاصل از پژوهش حاضر حاکی از آن است پرستاران اورژانس 115 شیراز دارای استرس شغلی متوسط رو به بالا و کیفیت زندگی کاری متوسط هستند که هرچه استرس شغلی کاهش یابد کیفیت زندگی کاری متعاقب آن افزایش می یابد.کلید واژگان: اورژانس پیش بیمارستانی, استرس شغلی, کیفیت زندگی کاریBackgroundPre-hospital emergency personnel are faced with stressful environments such as injured places, unwell patients, etc, which are hard to work with and it effects on their quality of work life. The quality of work life is more important because it is related to the key factor in achieving the goals of the organization, that is, human resources. This research conducted to determine correlation between job stress and quality of work life of emergency pre-hospital personnel in Shiraz.MethodThis study was a descriptive-co-relational study that was performed on pre-hospital emergency department personnel in the road and township of Shiraz city. Data were collected using three standard demographic characteristics, a Health and Safety Executive (HSE) questionnaire and a Walton Quality of Work Life (QWL) questionnaire. Data was analyzed with SPSS16 software by using descriptive statistics for explain quality of work life and job stress variables and Pearson correlation for determining Correlation between variables.ResultsIn this study, all 260 personnel who participated in the study completed the project until the end. According to the findings of this study, the median of quality of work life
Was 89.94± 13.8 and the median of job stress was 105.14± 93.4. Also there was a significant and inverse relationship between the quality of work life index and job stress (P <0.001).ConclusionThe results of this study indicate that the emergency nurse of Shiraz has a moderate upward job stress and a moderate quality of working life. The lower the job stress, the higher the quality of work life increases.Keywords: Pre-hospital emergency, Job stress, Quality of working life -
پیش زمینه و هدفپرستاران به عنوان بزرگ ترین گروه ارائه دهنده مراقبت های بهداشتی نظام سلامت هستند که به طور قابل توجهی کیفیت و اثربخشی خدمات مراقبتی بهداشتی را تحت تاثیر قرار می دهند. این امر، توسعه دانش علمی پرستاری را می طلبد که مستلزم توجه نظامند به فعالیت های پژوهشی پرستاری به ویژه تحقیقات بالینی است تا شواهد قوی برای مداخلات پرستاری فراهم گردد. در این راستا، اولویت پژوهی گامی ضروری جهت ارتقاء کیفیت خدمات بهداشتی به شمار می آید. این مطالعه باهدف تعیین اولویت های پژوهشی پرستاری در ایران انجام شد.مواد و روش هااین مطالعه ابتدا با استفاده از روش سه مرحله ای دلفی با مشارکت 19 نفر از صاحب نظران پرستاری در حوزه مدیریت، بالین، آموزش و پژوهش در سال 1394 انجام شد و سپس در سال 1396 موردبازنگری قرار گرفت. در ابتدا پیش نویس اولویت های پژوهشی مرتبط با موضوعات پرستاری با توجه به دغدغه های صاحب نظران پرستاری و اسناد بالادستی تهیه گردید. سپس اولویت های تهیه شده در سه مرحله متوالی برای مشارکت کنندگان ارسال شد و نظرات آن ها با روش تحلیل محتوای جهت دار مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. بازنگری اولویت های پژوهشی با مشارکت 43 نفر از متخصصان پرستاری از تمامی نقاط ایران صورت گرفت.یافته هابر اساس تحلیل محتوای داده ها در مرحله تعیین اولویت های پرستاری، 36 اولویت در حیطه های مدیریتی (21 مورد)، آموزشی (2 مورد)، خدمات مراقبتی (11 مورد) و پژوهش (2 مورد) حاصل شد که در مرحله بازنگری به 57 اولویت پژوهشی در چهار حیطه مدیریتی (23 مورد)، آموزشی (11 مورد)، خدمات مراقبتی (18 مورد) و حیطه پژوهش (5 مورد) افزایش یافت.بحث و نتیجه گیریاولویت های حاضر بر روی نیازهای ملی پژوهش در پرستاری تمرکز دارند. انجام تحقیقات در حیطه های شناسایی شده در این مطالعه می توانند کیفیت مراقبت های پرستاری و پیامدهای سلامتی را بهبود بخشند و درنهایت سبب حفظ و ارتقاء سلامت فرد، خانواده و جامعه شوند.کلید واژگان: اولویت سنجی, پژوهش, پرستاریBackground & AimNurses are the largest professional group of healthcare providers, who significantly influence the quality and effectiveness of health care services. This requires the development of scientific nursing knowledge and systematic attention to nursing research activities, especially clinical research, in order to provide strong evidence for nursing interventions. In this regard, research priority setting is an essential step for improving the quality of health services. This study was conducted to determine the nursing research priorities in Iran.Materials & MethodsThis study was initially conducted in 2015 using a three-round Delphi method with the participation of 19 nursing experts in the fields of administration, clinical practice,, education and research,and then was revised in 2017. Initially, a draft of the issues related to nursing research was prepared based on the concerns of nursing experts and upstream documents. Afterwards, the prepared priorities were sent to the participants in three consecutive phases, and their opinions were analyzed using directed content analysis. The research priorities were revised by 43 nursing experts from various regions in Iran.ResultsBased on the content analysis of the data, in the phase of nursing priority setting, 36 priorities were obtained in the administrative (21 items), educational (2 items), clinical practice (11 items), and research domains (2 items). In the revision phase, these priorities increased to 57 cases in the administrative (23 items), educational (11 items), clinical practice (18 items), and research domains (5 items).ConclusionCurrent priorities are focused on the national needs in nursing research. Therefore, conducting research in the identified areas in this study could improve the quality of nursing care and health outcomes, which in turn promotes the health of individuals, families and the community.Keywords: Research, priority, nursing
-
مقدمهبیماران تحت همودیالیز باید از نیازهای خودمراقبتی خود آگاه باشند برنامه های خودمراقبتی بر پایه تئوری های پرستاری تطابق بیمار با وضعیت مزمن بیماری را راحت می کند. این مطالعه جهت تعیین تاثیر برنامه آموزش خودمراقبتی براساس تئوری خود- تعالی Reed در بیماران تحت همودیالیز انجام شد.روش کارپژوهش حاضر به صورت کارآزمایی کنترل دار تصادفی شده با دو گروه آزمون و کنترل که بر روی 60 بیمار تحت همودیالیز، مرکز 122 تختخوابی همودیالیز بیمارستان امام رضا (ع) تبریز در سال 96-1395 انجام گرفت. روش نمونه گیری، به صورت نمونه گیری تصادفی ساده بود. ابزار گردآوری اطلاعات، 3 پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک، نیازسنجی آموزشی و خود- تعالی بود که قبل از مداخله و دو هفته بعد از مداخله توسط هر دو گروه تکمیل شد. به گروه آزمون 6 جلسه آموزش چهره به چهره 30-25 دقیقه ای، یک بار در هفته، به صورت فردی با مشارکت بیمار، براساس تئوری خود- تعالی Reed و نیازسنجی آموزشی داده شد و در جلسه آخر کتابچه آموزشی ارائه شد. جهت آنالیز داده ها از آمار توصیفی و استنباطی (آزمون تی مستقل و تی زوجی) و با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 22 انجام شد.یافته هامیانگین نمرات خود- تعالی بعد از مداخله در گروه آزمون بیشتر از گروه کنترل بود، تفاوت معناداری بین میانگین نمرات خود- تعالی بعد از مداخله در هر دو گروه مشاهده شد (001/0 > P).نتیجه گیریمراقبت های پرستاری مبتنی بر خودمراقبتی براساس تئوری خود- تعالی Reed با هزینه کم و بدون نیاز به خدمات پیشرفته بالینی، سبب افزایش سطح سلامت بیماران تحت همودیالیز می گردد.کلید واژگان: تئوری خود- تعالی, آموزش خودمراقبتی, بیماران تحت همودیالیز, نیازسنجی آموزشیIntroductionPatients under hemodialysis should be aware of their self- care needs. Self- care programs make it easy for patients to adapt to the chronic condition of nursing theory based on nursing theories. This study was performed to determine the effect of self- care education program on Reed self- trandence theory in undergoing hemodialysis patients.MethodsThis study was a randomized controlled trial with two groups of intervention and control that was performed on 60 patients undergoing hemodialysis, a 122-bed center of hemodialysis in Imam Reza Hospital in Tabriz during 2016-2017. Sampling method was simple random sampling. Data collection tools were 3 demographic information questionnaires, educational needs assessment and self- trandence, which were completed before and two weeks after the intervention by both groups. The intervention group received 6 sessions of face to face training (30-25 minutes), once a week, individually with patient participation, based on Reed's self- trandence theory and educational needs and was presented at the last session of the booklet. For data analysis, descriptive and inferential statistics (independent t-test and paired t-test) were used and analyzed using SPSS software version 22.ResultsThe mean of self- trandence scores after intervention in the group intervention was higher than that of the control group. There was a significant difference between the mean scores of self- trandence after intervention in both groups (P < 0.001).ConclusionsSelf- care nursing care based on the theory of Reed self- trandence with low cost and without the need for advanced clinical services, increases the health of patients under hemodialysisKeywords: Self- trandence Theory, Self- trandence, Self- care Education, Patients under Hemodialysis, Educational Needs Assessment
-
زمینه و هدفامروزه یکی از مشکلات جدی بیماران تحت همودیالیز، تغذیه نامناسب است که تحت تاثیر کفایت ناکافی همودیالیز قرار دارد. بنابراین علاوه بر این که آموزش در این زمینه امری ضروری است. تلاش در جهت یافتن روش های آموزشی موثر نیز از اهمیت بالایی برخوردار است. مطالعه حاضر با هدف تعیین تاثیر آموزش ترکیبی بر وضعیت تغذیه و کفایت دیالیز بیماران تحت همودیالیز انجام شد.مواد و روش هامطالعه ی حاضر یک کارآزمایی بالینی می باشد که جامعه آماری آن را بیماران تحت همودیالیز مراجعه کننده به یکی از بیمارستان های شهر شیراز در سال 1394 تشکیل دادند. 56 بیمار به روش در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه مداخله و کنترل قرار گرفتند. برنامه آموزش ترکیبی به صورت فردی و گروهی طی 5 جلسه 30 -10 دقیقه ای حین دیالیز برای گروه مداخله انجام شد. وضعیت تغذیه بر اساس ابزار ارزیابی جامع ذهنی و کفایت دیالیز بر اساس KT/V، در هنگام مراجعه بیماران جهت همودیالیز قبل از شروع مداخله، یک ماه و دو ماه بعد از مداخله در بخش دیالیز در هر دو گروه مورد بررسی قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده ازآزمون های دقیق فیشر، تی مستقل، واریانس اندازه های تکراری، شفه، کای اسکوئر و آزمون کوکران تحت نرم افزار آماری 21 SPSS انجام شد.یافته هاپس از اجرای آموزش ترکیبی وضعیت تغذیه بیماران یک ماه بعد و دو ماه بعد از مداخله به طور معنی داری بهبود یافت (0/0001=P) همچنین میانگین نمره کفایت دیالیز در این گروه پس از مداخله از 0/27 ± 1/21 به 0/28 ± 1/35 افزایش پیدا کرد.(0/007 = P)نتیجه گیریآموزش ترکیبی منجر به بهبود کفایت دیالیز و وضعیت تغذیه بیماران تحت همودیالیز می شود. به کارگیری این شیوه آموزشی در بخش های همودیالیز پیشنهاد می گردد.کلید واژگان: نارسایی کلیه, همودیالیز, تغذیه, کفایت دیالیز, آموزش ترکیبیBackground And ObjectiveToday, one of the most serious problems of hemodialysis patients is poor nutrition, significantly affected by inadequate dialysis. Not only it is necessary to have sufficient knowledge in this area, but it is also important to find more effective educational methods in this regard. With this background in mind, this study aimed to evaluate the effect of blended learning on nutritional status and dialysis adequacy in hemodialysis patients.Materials And MethodThis clinical trial was conducted on hemodialysis patients, referred to one of the hospitals of Shiraz, Iran in 2015. In total, 56 patients were selected through randomized convenience sampling and divided into two groups of intervention and control. Blended learning was provided for the participants of intervention group in the form of five group and individual sessions of 10-30 minutes during hemodialysis. The nutritional status and dialysis adequacy of all the participants were evaluated before, one month and two months after the intervention in the dialysis ward based on subjective global assessment and KT/V, respectively. Data analysis was performed in SPSS version 21 using Fishers exact test, independent t-test, repeated measures ANOVA, Chi-square and Cochran test.ResultsIn this study, the nutritional status of the participants was significantly improved one and two months after the intervention (P=0.0001). Moreover, mean score of dialysis adequacy was significantly increased in the intervention group from 1.21±0.27 to 1.35±0.28 after the intervention (P=0.007).ConclusionAccording to the results of this study, blended learning was associated with a significant improve in dialysis adequacy and nutritional status of hemodialysis patients. Therefore, it is recommended that this educational method be used in hemodialysis wards.Keywords: Kidney failure, haemodialysis, nutrition, dialysis adequacy, blended education
-
زمینه و هدفبیماران تحت درمان با همودیالیز دچار مشکلات جنسی فراوان می باشند. قرار گرفتن این بیماران در گروه های حمایتی همتایان و استفاده از تجارب مشابه افراد گروه می تواند منجر به بهبود آنان گردد. هدف پژوهش حاضرتعیین تاثیر شرکت در گروه حمایتی همتایان بر عملکرد جنسی بیماران تحت درمان با همودیالیز می باشد.مواد و روش هاپژوهش حاضر به صورت کارآزمایی بالینی تصادفی شده با دو گروه مداخله و کنترل بر روی 64 بیمار تحت همودیالیز در بیمارستان شهر سبزوار در سال 1392 انجام گرفت. روش نمونه گیری به صورت تصادفی ساده بود. و با استفاده از بلوک های جایگشتی به دو گروه مداخله و کنترل تقسیم شدند.به مدت 8 هفته جلسات حمایتی همتایان به مدت 2 ساعت در هفته جهت گروه مداخله برگزار شد و موضوع جلسات بر اساس مشکلات به دست آمده از نیاز و علاقه بیماران بود. ابزار پژوهش پرسشنامه، اطلاعات دموگرافیک ، بخش عملکرد جنسی پرسشنامه کیفیت زندگی بیماران دیالیزی (KDQOL-SFTM) بود. جهت آنالیز داده ها از آمار توصیفی و استنباطی (آزمون تی زوجی و تی مستقل) با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 18 استفاده شد. سطح معنی داری با ضریب اطمینان 95 درصد، (05/0>p) بود.یافته هااختلاف معناداری بین دو گروه مداخله(77/33) و کنترل (67/32) بین امتیازهای وضعیت عملکرد جنسی بعد از اتمام مطالعه وجود نداشت (05/0نتیجه گیریبراساس نتایج پژوهش شرکت در گروه همتایان در بیماران تحت همودیالیز باعث بهبود وضعیت عملکرد جنسی آنها گردید اما این تغییر معنادار نبود.کلید واژگان: همودیالیز, نارسائی مزمن کلیه, عملکرد جنسی, گروه حمایتی همتایانBackgrounds &ObjectivesPatients who are under haemodialysis experience a lot of sexual problems which can lead to a reduction in their quality of life. Peer support groups are a kind of social supports that in which peers who have similar experience present some advice to others to enhance their quality of life. The aim of the present study is to determine the effect of peer support group on sexual functionin patients treated with haemodialysis.
Material &MethodA clinical trial research with two cases and control groups was performed on 64 patients undergoing haemodialysis in Vasei hospital of Sabzevar in 2013. The sampling was random. Patients were divided into two groups of intervention and control using the block permutation .The Participants attended 8 weekly sessions comprising 2 hours each week. The topic was according to the patients needs and interests. Research tools were: demographic questionnaire, sexual function of part dialysis patients, life quality Questionnaire (KDQOL-SFTM). For data analysis, descriptive and deductive (paied t- test and independent t-test) statistics SPSS version 18 was used.ResultsAfter the completion of the study, there was not a significant difference between sexual health situation scores of two groups (case and control) (p value>0.05). After attending peer support group in case group there were not a significant differences in mental health situation scores (p value>0.05) .ConclusionsAccording to the results of this study, attending peer support group in hemodialysis patients will improve their sexual function. But this change was not significant.Keywords: Sexual function, Peer support group, Haemodialysis -
فصلنامه طب مکمل، سال ششم شماره 1 (پیاپی 18، بهار 1395)، صص 1375 -1383مقدمهبواسیر، از نظر علمای طب سنتی، توده ای است که بر سر رگ های مقعد ایجاد می گردد و عامل آن خون غلیظ سودایی است. درمان این بیماری در طب سنتی از طریق پاک سازی خلط اضافی سودا از بدن و جلوگیری از تشکیل مجدد آن از طریق اصلاح عملکرد ارگان های دخیل در تولید آن و نهایتا خارج کردن این خلط از عروق ناحیه ی مقعد امکان پذیر است.
گزارش مورد: مورد این مطالعه، یک مرد 69 ساله با مزاج جبلی بلغم صفرا بود که به مدت یک سال به بیماری بواسیر 6 پک درجه ی 4 از گروه نخلی خارجی و بدون خون ریزی مبتلا بود. بواسیر بیمار در طی سه جلسه در مدت زمان 6 هفته کاملا درمان شد. اقدامات درمانی انجام شده برای وی شامل رعایت رژیم غذایی کاهنده ی تولید سودا در بدن، استفاده از داروهای قابض جهت بواسیر، استفاده از داروی پاک کننده ی کبد و کاهنده ی تولید سودا در بدن و داروهای ملین بود. همچنین از زالو جهت خروج خون سودایی استفاده شد.نتیجه گیریبا گسترش آموزش و پژوهش در حوزه ی طب سنتی می توان رشد درمان های بر پایه ی طب سنتی، موثر، غیر تهاجمی و کم هزینه را بر اساس توجه به فردیت بیمار (مزاج بیمار) انتظار داشت که در افزایش کیفیت زندگی بیمار سهم بسیاری دارند؛ بنابراین، لازم است پژوهش های بیشتری در این زمینه انجام شود تا به دنبال آن درمان های بر پایه ی طب سنتی و بر اساس مستندات علمی گسترش یابند.کلید واژگان: بواسیر, درمان, طب سنتی ایرانیComplementary Medicine Journal of faculty of Nursing & Midwifery, Volume:6 Issue: 1, 2016, PP 1375 -1383IntroductionAccording to opinion of the scientists of Iranian traditional medicine, hemorrhoid is anal lump that is created on the vessels and its factor is soda humor. Treatment of this disease in Iranian traditional medicine is to clear excess soda humor from the body and prevent its formation through modifying the organs involved in its production and finally remove soda humor from the anal vessels.
Case report: Patient is a 69-year-old man with basic tempered of phlegm and yellow bile that had external 6 Pack Level 4 hemorrhoids without bleeding. According to Iranian traditional medicine classification, hemorrhoid was from palm group. The patient was completely cured during the three sessions of 6 weeks. Medical interventions such as soda reducing diet, vasoconstrictors (hemorrhoid constricting) agents, hepatic clearance and laxatives were used. Also, hirudotheraphy was used for removing soda from the side of anal.DiscussionWith the expansion of education and research in the field of Iranian traditional medicine therapies can be developed based on traditional medicine, effective, non-invasive and low cost according to individual patient basis (based on the patient's tempered which is important in the quality of life. Therefore, it is necessary to do more researches to consider measures and treatments based on Iranian traditional medicine in order the scientific evidences continue to grow.Keywords: Hemorrhoid, treatment, Iranian traditional medicine -
زمینه و هدفازدیاد روز افزون بیماری های قلبی، افزایش میزانبستری ناشی از این بیماری ها و هزینه بالای مراقبت و درمان، نظام سلامت را در قرن حاضر با چالش مهمی مواجهکرده است. به همین دلیل پیشگیری از عوارض بیماری های قلبی و درمان موفق آن ها ضروری بوده است. از طرفی، این امر تنها با مشارکت فعال بیماران در امور درمان و اجرای توصیه های اعضای تیم درمان میسر است؛ که از آن تحت عنوان تبعیت از درمان یاد شده است. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف تعیین وضعیت تبعیت از درمان بیماران بعد از جراحی پیوند شریان کرونر در شهر تهران سال 1393 انجام شد.مواد و روش هااین مطالعه از نوع توصیفی مقطعی بوده که بر روی 70 بیمار تحت جراحی پیوند شریان کرونر که در بخش های جراحی قلب بیمارستان های شهر تهران بستری بودند، انجام شد. ابزار پژوهش شامل اطلاعات دموگرافیک و پرسشنامه تبعیت ازدرمان بود که حدود پنج روز بعد از عمل جراحی پیوند شریان کرونر و قبل از ترخیص، توسط بیماران بستری در بخش جراحی قلب تکمیل گردید. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی، ضریب همبستگی پیرسون و آزمون کای دو با استفاده از نرم افزار spss18 استفاده شد.یافته هایافته ها نشان داد میانگین امتیاز تبعیت از درمان در بیماران 08/ 8 ±36/ 59می باشد.بیشترین امتیاز حیطه ها مربوط به حیطه تلفیق درمان با زندگی 34/ 19±06/ 68و کم ترین امتیاز مربوط به حیطه تدبیر در اجرای درمان 62/ 25±52/ 44 می باشد. بین تمام حیطه های تبعیت از درمان ارتباط معنی دار وجود داشت(0001/ 0= p) جز بین حیطه اهتمام در درمان با حیطه تدبیر در اجرای درمان و حیطه تمایل به مشارکت در درمان با تعهد به درمان که ارتباط معنی دار وجود نداشت.نتیجه گیرینتایج نشان داد که در بیماران بعد از عمل جراحی پیوند شریان کرونر، هماهنگی درمان با شرایط زندگی و برخورداری از حمایت اجتماعی از جانب خانواده و دوستان با اطاعت و پایبندی بهتری به تبعیت ازدرمان همراه می باشد و پیشنهاد می گردد تبعیت از درمان به عنوان یک برنامه آموزشی در مراقبت پرستاری از این بیماران تبدیل گردد.
کلید واژگان: تبعیت از درمان, جراحی پیوند شریان کرونرBackground And AimsThe increasing of heart disease, high rate of hospitalization due to the disease and also the high cost of treatment and care, has caused that important challenge facing the health system in the present century. Therefore, heart disease prevention and successful treatment is essential This is possible only with the patients’ active involvement in treatment and to implement the recommendations of the health care team which this is mentioned as treatment adherence. The present study conducted to determine the status of treatment adherence in patients after coronary artery bypass graft in Tehran in 2014Material And MethodsThis cross-sectional study was conducted on 70 patients undergoing coronary artery bypass graft in Tehran. Needed data were collected via demographic checklist and treatment adherence questionnaire that were completed by patients in five days after coronary artery bypass surgery and before discharge. For data analysis, descriptive statistics, Pearson coloration and Chi square were used.ResultsThe mean score of treatment adherence was 59.36± 8.08. Among subscales, maximum score was for Combining treatment with life (68/06± 19/34) and minimum score was dedicated to planning in performance of treatment (44.52± 25.62). There was a significant correlation between all subscales of treatment adherence instrument (p=0/0001) except for concern to treatment and planning in performance of treatment and also participate in treatment with commitment to treatment that there was observed no significant relationship.ConclusionThe results showed that Treatment coordination with living conditions and social support from family and friends is associated with better adherence in patients undergoing coronary artery bypass graft. There is suggested that adherence to treatment consider as an educational program in nursing care of these patients.Keywords: Treatment adherence, Coronary artery bypass graft -
زمینه و هدفبیماران تحت درمان با همودیالیز با طیف وسیعی از مشکلات جسمی، روانی و اجتماعی روبرو شده و در نهایت در معرض ناتوانی قرار می گیرند. در گروه های حمایتی همتایان افراد با تجربه های مشابه، راهبردهایی را ارایه می دهند که منجر به بهبود کیفیت زندگی بیماران گردد. این مطالعه با هدف تعیین تاثیر شرکت در گروه حمایتی همتایان بر سلامت روان بیماران تحت درمان با همودیالیز انجام شد.روش بررسیپژوهش حاضر به صورت کارآزمایی بالینی تصادفی شده با گروه مداخله و کنترل بر روی 64 بیمار تحت همودیالیز در بیمارستان شهر سبزوار در سال 1392 انجام گرفت. روش نمونه گیری به صورت تصادفی ساده بوده و شرکت کنندگان با استفاده از بلوک های جایگشتی به دو گروه مداخله و کنترل تقسیم شدند. بیماران گروه کنترل مراقبت روتین بخش دیالیز را دریافت می کردند. جلسات حمایتی همتایان به مدت 8 هفته به صورت 2 ساعت در هفته جهت گروه مداخله برگزار شد و موضوع جلسات بر اساس مشکلات به دست آمده از نیاز و علاقه بیماران بود. در هر دو گروه داده ها با استفاده از بخش عملکرد روانی پرسشنامه ی کیفیت زندگی مرتبط با سلامت بیماران دیالیزی قبل و بعد از مداخله جمع آوری شدند. داده ها با استفاده از آزمون تی زوجی و تی مستقل در نرم افزار SPSS نسخه 18 تجزیه و تحلیل شدند.یافته هابین دو گروه مداخله و کنترل از نظر امتیازهای وضعیت سلامت روان بعد از اتمام مطالعه اختلاف معناداری وجود داشت (05/0P<). در گروه مداخله قبل و بعد از شرکت در گروه حمایتی همتایان، اختلاف آماری معناداری از نظر امتیازهای وضعیت سلامت روان وجود داشت (05/0P<) و سلامت روان بیمارن تحت همودیالیز در گروه مداخله افزایش یافت.
نتیجه گیری کلی: با توجه به این که شرکت در گروه حمایتی همتایان موجب ارتقاء سلامت روان بیماران تحت همودیالیز می شود، نتایج این پژوهش می تواند در آموزش و مدیریت پرستاری کاربرد داشته باشد و توسط مدرسین پرستاری در آموزش بالینی دانشجویان پرستاری و طراحی فرایند پرستاری در بیماران تحت همودیالیز مورد استفاده قرار گیرد.کلید واژگان: همودیالیز, نارسایی مزمن کلیه, سلامت روانی, گروه حمایتی همتایانBackground and AimsPatients treated through hemodialysis experience a great deal of psychological trauma that could lead to a reduction in their quality of life. Peer support groups could offer assistance to patients with similar experiences and thus enhance their quality of life. The aim of the present study is to determine the effects of peer support groups on mental health of patients treated with hemodialysis.
Meterial &MethodsA clinical trial research conducted in to hemodialysis patients in Vasei Hospital in Sabzevar in 2013. A total of 64 Patients were divided randomly into two groups of intervention and control using block permutation. Participants in the control group received routine care of hemodialysis ward. The intervention group participated in 8 weekly peer support sessions each lasting 2 hours. Topics discussed at meetings were based on the needs and interest of patients. Research tools were the demographic and mental function part of the Kidney Disease Quality of Life- Short Form questionnaire. For data analysis, SPSS v.18 software and descriptive and analytic methods (paired t-test and independent t-test) were used.ResultsResults show a significant difference between the mental health condition scores of the intervention and control groups (p valueConclusionsThe results indicate that participating in the peer support groups will improve the mental health of hemodialysis patients. Therefore, the results of the present study could be useful in nursing education and nursing management and designing the nursing process for taking better care of hemodialysis patients.Keywords: Hemodialysis, Chronic kidney failure, Mental health, Peer group -
مقدمهابتلاء کودک به دیابت با ایجاد نگرانی در میان افراد خانواده همراه است و«مادران» استرس بالاتری را تجربه می کنند. این مطالعه به مقایسه ی استرس ادراک شده و شیوه های مقابله در برابر استرس درمادران کودکان دارای دیابت نوع یک با مادران دارای کودکان سالم پرداخته است.روشاین مطالعه مورد- شاهدی، برروی دوگروه ازمادران (دارای کودک مبتلا به دیابت نوع یک و مادران دارای کودک سالم) که به بیمارستان های آموزشی دانشگاه علوم پزشکی اراک در سال 1392 مراجعه نمودند، انجام شد. نمونه گیری به روش در دسترس بود. ابزارجمع-آوری داده ها پرسشنامه استرس ادراک شده، شیوه های مقابله با استرس و اطلاعات جمعیت شناختی مادران بود، که روایی و پایایی آن سنجیده شده است. تجزیه و تحلیل داده ها با نرم افزار آماری SPSS v.18 و آزمون کای دو و تی مستقل انجام شد.یافته هامیانگین نمرات درشیوه مقابله ای مشکل مدار و هیجان مدار به ترتیب در مادران دارای کودک مبتلا به دیابت 4/4±80/ 33 و 6/ 5±52/ 92 و در مادران دارای کودک سالم 6 /11±73/ 110 و 6/6±40/ 53 بود. بین دو گروه در شیوه مقابله ای مشکل مدار و هیجان مدار تفاوت وجودداشت، که از نظر آماری معنی دار بود (p<0.0001). میانگین نمرات در استرس ادراک شده در مادران دارای کودک مبتلا به دیابت 9/ 2±13/ 42 و در مادران دارای کودک سالم 7/ 3±96/ 27 بود، که بین دو گروه تفاوت آماری معنی دار با استرس درک شده وجود داشت (p<0.0001).نتیجه گیریبا توجه به یافته های این مطالعه زمانی که مادران در شرایط پرتنش احساس کفایت و توانمندی نمایند، آنان کودک بیمار خود را حمایت می نمایند. تنها افزایش اطلاعات در این افراد، برای مراقبت کافی نیست، بلکه افزایش توانایی خانواده در مقابله موثر با استرس های حاصل از ابتلای فرزندشان به دیابت، اهمیت دارد.
کلید واژگان: دیابت, استرس, کودکان, شیوه های مقابله با استرسIntroductionChild getting diabetes is associated with creating and increasing concern among family members and "mother" to experiencing higher stress. The purpose of this study is to compare the strategies to deal with stress in mothers of children with type I diabetes with mothers of healthy children.MethodThis cross-sectional study was performed on two groups of mothers of children with type I diabetes and mothers with healthy children admitted to hospital in Arak University of Medical Sciences were selected and sampling method was convenience. Data collected trey Perceived Stress Scale, the way to deal with stress and maternal demographic questionnaire that its validity and reliability has been measured by using SPSS v.18, Chi-square and T-test was used for data analyzing.Resultsmeans of problem-focused coping and emotion in mothers of children with diabetes, respectively 33.80±4.4 and 92.52±5.6 and the mothers of healthy children 110.73±11.6 and 53.40±6.6, respectively. Statistically significant difference between style and emotion-oriented coping a problem there (p<0.0001). Average scores on perceived stress in mothers of children with diabetes, 42.13±2.9 and the mothers of healthy children 27.96±3.7, which was statistically significant difference between groups with perceived stress, there (p<0.0001).Discussionmothers in stressful situations when they feel powerful and good enough to be able to make a sick child to the support of and enable the healing process for him. Only increased in this patient is not enough to increase the patient’s and family’s ability to cope effectively with stress resulting from diabetes is importance.Keywords: Diabetes, stress, Pediatrics, strategies to deal with stress -
زمینه و هدفآموزش پرستاری و توجه به جنبه های کمی و کیفی آن و ارتقای خودکارآمدی، از اهمیت ویژه ای در آموزش پرستاری برخوردار است. شرایط محیط باید به گونه ای باشد که دانشجو، مهارت حرفه ای لازم را کسب نموده و به تفکر نقادانه از مفاهیم پرستاری برسد. هدف از این مطالعه، بررسی ارتباط کمیت محیط بالینی و خودکارآمدی بالینی از دیدگاه دانشجویان پرستاری بود.مواد و روش هااین مطالعه ی تحلیلی - همبستگی در سال تحصیلی 91- 92، به روش سرشماری و بر روی کلیه ی دانشجویان سال سوم و چهارم پرستاری (103 نفر) در دانشگاه علوم پزشکی سبزوار انجام گردید. ابزار پرسش نامه شامل سه قسمت: اطلاعات فردی،DREEM (ابزار تناسب محیط بالینی داندی) و خودکارآمدی بالینی بود. تجزیه و تحلیل داده ها ازطریق نرم افزار SPSS نسخه 18 و آمار توصیفی، همبستگی پیرسون و آزمون تی مستقل و با تعیین سطح معناداری 05/ 0 انجام گردید.یافته هامیانگین و انحراف معیارخودکارآمدی بالینی 19/ 16±42/ 50 بود. بیشترین امتیاز حیطه ی «بررسی بیمار(97/ 16±59/ 53)» بود و حیطه ی «برنامه ریزی مراقبتی» دارای کمترین امتیاز(90/ 20±05/ 46) بود. با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون بین خودکارآمدی و حیطه های محیط آموزشی ارتباط معنا داری وجودنداشت، اما همبستگی مستقیم و معنادار بین تمامی حیطه های کمیت محیط آموزشی وجود داشت (0001/ 0>p).نتیجه گیریبین خودکارآمدی و محیط آموزشی و حیطه های آن ارتباط معناداری وجود ندارد، اما باتوجه به این که محیط آموزشی در ایجاد انگیزش تحصیلی دانشجویان که آغاز فعالیت اجتماعی آنها در محیط دانشگاه می باشد، نقش مهمی دارد و انگیزش تحصیلی می تواند سبب خودکارآمدی دانشجو گردد، بنابراین باید مسوولین پرستاری در حوزه های آموزش، پژوهش و مدیریت پرستاری به کمیت محیط آموزشی و جو روانی و تاثیر آن در انگیزش پرستاری توجه نمایند.
کلید واژگان: آموزش بالینی, خودکارآمدی بالینی, پرستاری, محیط آموزش بالینیBackground and ObjectivesNursing education and attention to the qualitative and quantitative aspects of the promotion is of particular importance. Many factors are involved in the education process that each alone can have an effect on learning the most important is learning environment prevailing and space. The aim of this study was to investigate relationship between clinical environment and clinical self-efficacy from viewpoint of the nursing students.Materials and MethodsThis analytical - correlation was performed on all103 nursing student of third and fourth years at the Sabzevar university. Sampling method was census and three questionnaires: personal information, Dundee ready educational environment measure (DREEM) and clinical self-efficacy were used. The data were analyzed with SPSS version 18 and descriptive statistic, Pearson correlation and independent T test by 0.05 in significant area.ResultsMean score of self-efficacy was 50.42±16.19, the most score was for patient assessment subscale (53.59 ± 16.97) and the lowest score was for patient care planning subscale (46.05 ± 20.90). There was not significant relationship between self-efficacy and educational domains. However, there was significant and positive relationship between educational subscales (p< 0.0001).ConclusionAlthough there was no significant relationship between self-efficacy and educational environment, but learning environment plays an important role in the self-motivation of students. Theredore, the authorities in the areas of nursing education, research and nursing management should pay attention to the quality of educational environment and its impact on nursing motivation.Keywords: Clinical Education, Self, Efficacy, Nursing, Clinical Environment -
مقدمهبیماران تحت درمان با همودیالیز دچار عوارض جسمانی فراوان و در نتیجه کاهش کیفیت زندگی می باشند. گروه های حمایتی همتایان ازجمله حمایت های اجتماعی است تا افرادی که تجربه های مشابهی دارند راهبردهایی را به یکدیگر ارایه دهند که منجر به بهبود کیفیت زندگی آنان گردد.مواد و روش هاپژوهش حاضر به صورت کارآزمایی بالینی تصادفی شده با دو گروه مداخله و کنترل بر روی 55 بیمار تحت همودیالیز در بیمارستان واسعی سبزوار سال 1392 انجام گرفت. روش نمونه گیری به صورت تصادفی ساده بود. به مدت 8 هفته جلسات 2 ساعته جهت گروه مداخله برگزار شد. موضوع جلسات بر اساس مشکلات جسمی به دست آمده از نیاز و علاقه بیماران بود. ابزار پژوهش پرسشنامه، اطلاعات دموگرافیک و بخش عملکرد جسمی پرسشنامه کیفیت زندگی بیماران دیالیزی (KDQOL-SFTM) بود. جهت آنالیز داده ها از آمار توصیفی و استنباطی با استفاده از نرم افزارSPSS نسخه 18 استفاده شد. سطح معنی داری با ضریب اطمینان 95درصد (0/05>p) بود.یافته هاشرکت در گروه همتایان باعث ارتقای سطح عملکرد جسمی بین دو گروه مداخله و کنترل در بیماران تحت همودیالیز شده است (0/0001>p) و اختلاف معناداری در گروه مداخله بین امتیازهای وضعیت سلامت جسمی قبل و بعد از شرکت در گروه همتایان وجود داشت (0/0001>p).بحث و نتیجه گیریبراساس نتایج پژوهش می توان با تشکیل گروه همتایان در بیماران تحت همودیالیز، وضعیت سلامت جسمی آنها را نیز ارتقا دهیم که در نهایت ارتقا کیفیت زندگی بیماران را به دنبال دارد.
کلید واژگان: همودیالیز, سلامت جسمی, گروه حمایتی همتایانBackgroundspatients who are under hemodialysis also experience a lot of physical problems which can lead to a reduction in their quality of life. Peer support groups are a kind of social supports that in which peers who have similar experience present some advice to others to enhance their quality of life.Material And MethodThis clinical trial study with two case and control groups was conducted on 55 patients treated with hemodialysis hospitalized in vasee hospital sabzevar in 1392. Participants in the case group, attended in 2 hours sessions during 8 weeks. Issue of sessions was planned based on patients’needs and interests. Research tools were demographic and the Section of Physical health status "Kidney Disease Quality of Life Short Form (KDQOL-SFTM)". For data analysis, descriptive statistics, independent t-test and paired t test was used.ResultsAttending in peer support group was resulted in a significant difference in physical health status between the case and control group (p< 0.0001).also, there was observed a significant difference in physical health after and before intervention(p< 0.0001).ConclusionsResults showed that using a peer support group can have some positive effects on promoting physical health status in patients treated with hemodialysis that finally can enhance their quality of life.Keywords: Hemodialysis patients, physical health status, peer support group -
هدفهدف مطالعه حاضر، بررسی تاثیر دو روش پیگیری مراقبتی تلفنی و پیامکی بر تبعیت از درمان بیماران پس از عمل جراحی بای پس شریان کرونر، بستری در بخش های جراحی قلب بیمارستان های منتخب شهر تهران بود.زمینهیکی از مهم ترین جنبه های مراقبتی و پیگیری بعد از عمل جراحی بای پس شریان کرونر، تبعیت از برنامه درمانی است؛ به گونه ای که موفقیت جراحی در طولانی مدت به تبعیت از برنامه درمانی وابسته است.روش کاراین کارآزمایی بالینی بر روی بیماران تحت جراحی بای پس شریان کرونر بستری در بخش های جراحی قلب بیمارستان های منتخب شهر تهران، در سال 1393 انجام شد. در این مطالعه، 90 بیمار به روش مبتنی بر هدف انتخاب و با تخصیص تصادفی، در یکی از سه گروه 30 نفری پیگیری تلفنی، پیامکی و کنترل قرار گرفتند. پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک و پرسشنامه تبعیت از درمان به روش مصاحبه حضوری، در دو نوبت (شروع مطالعه و دو ماه بعد از شروع مطالعه) تکمیل گردید. قبل از ترخیص، به دو گروه پیگیری تلفنی و پیامکی، آموزش حضوری و کتابچه آموزشی داده شد. در گروه پیگیری تلفنی، هفته ای سه بار و به مدت دوماه تماس تلفنی برقرار گردید و در گروه پیگیری پیامکی، روزانه یک پیامک و به مدت دو ماه ارسال گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های آماری کای دو، آزمون دقیق فیشر، تی زوجی، آنالیز واریانس یک طرفه، آنالیز کوواریانس و آزمون تعقیبی بونفرونی استفاده شد.یافته هابین دو گروه پیگیری تلفنی و پیامکی از لحاظ تغییرات نمره تبعیت از درمان قبل و بعد از مداخلهتفاوت آماری معناداری وجود نداشت. بین دو گروه پیگیری تلفنی و کنترل (0/0001p<) و دو گروه پیگیری پیامکی و کنترل (0/0001p<) از لحاظ امتیاز تبعیت از درمان، قبل و بعد از مداخله، تفاوت آماری معناداری مشاهده شد.نتیجه گیرییافته های مطالعه نشان داد که پیگیری تلفنی و پیامکی، هر دو، منجر به بهبود تبعیت از درمان بیماران بعد از جراحی بای پس شریان کرونر می شوند. بنابراین، پیشنهاد می شود از این روش های مراقبتی، در پیگیری بیماران قلبی استفاده گردد.
کلید واژگان: پیگیری مراقبتی تلفنی, پیگیری مراقبتی پیامکی, تبعیت از درمان, جراحی بای پس شریان کرونرBackgroundOne of the most important aspects of care and follow-up after coronary artery bypass graft surgery is treatment adherence program. As the long term success of the surgery depends on the treatment of adherence plan.AimThe purpose of this study was to evaluate the efficacy of phone and SMS follow-up care on patients'' treatment adherence after coronary artery bypass graft.MethodThis clinical trial was performed on patients undergoing coronary artery bypass graft surgery in the heart surgery unit in Tehran hospitals in 2014. In this study، 90 patients were selected purposively and allocated into telephone follow-up group (n=30)، SMS follow-up group (n=30) and control group (n=30). Demographic and treatment adherence questionnaire were completed twice (before intervention and two months after the intervention). The telephone follow-up and SMS follow-up groups were given training and booklet before discharge. In telephone follow-up intervention، three calls a week was made for two months and the SMS follow-up group received text messages daily for two months. To analyze the data، Chi-square test، Fisher exact test، t-test and ANOVA، ANCOVA، and Bonferroni test were used.FindingsThere was no statistically significant difference between the telephone follow-up and SMS follow-up groups in terms of treatment adherence scores، before and after intervention. A statistically significant difference was seen between telephone follow-up and control groups (p<0. 0001)، and SMS follow-up and control groups (p<0. 0001) in terms of treatment adherence scores، before and after the intervention.ConclusionBoth SMS and telephone follow-up are effective to improve treatment adherence in patients after coronary artery bypass graft. It is suggested to use these interventions for patient following coronary artery bypass graft.Keywords: Telephone follow, up care, SMS follow up care, Treatment adherence, Coronary Artery Bypass Graft -
مقدمهدرک از بیماری، عقاید بیمار از بیماری می باشد که در تصمیم گیری بیمار برای انجام رفتارهای موثر در ارتباط با بیماری و دستیابی به نتایج مثبتی چون تطابق با بیماری و بهبود عملکرد تاثیر دارد. پژوهش حاضر تاثیر گروه همتایان را بر درک از بیماری ام اس و حیطه های آن در مبتلایان به ام اس را بررسی می کند.مواد و روش هااین پژوهش یک پژوهش نیمه تجربی قبل و بعد بود که برروی تعداد 33 بیمار مبتلا به ام اس در سه گروه حمایتی همتا (10 نفر درگروه مردان، 11 نفر در گروه زنان و 12 نفر در گروه مختلط زن و مرد) به مدت 8 هفته و هر هفته 2 ساعت انجام شد. سطح درک از بیماری ام اس با استفاده از «پرسشنامه تعدیل شده درک از بیماری» که 75 عبارت دارد و ضریب آلفای کرونباخ آن 80/0 بود، قبل و بعد از تشکیل گروه ها سنجیده شد.نتایجمیانگین نمرات درک از بیماری ام اس در بیماران شرکت کننده در گروه همتایان بعد از مداخله گرچه افزایش یافته بود ولی، این افزایش به لحاظ آماری معنادار نبود. در بین سه گروه، شرکت در گروه همتایان سبب ارتقاء سطح درک از بیماری در گروه مختلط (01/0=P) شده بود.نتیجه گیرینتایج پژوهش نشان داد شرکت درگروه همتایان سبب افزایش درک از بیماری در مبتلایان به ام اس می شود و با توجه به تاثیر حمایت اجتماعی، طراحی مداخلاتی بر پایه حمایت اجتماعی و ارتقاء سطح درک از بیماری برای مبتلایان به ام اس مفید می باشد. همچنین، نتایج پژوهش می تواند در حیطه های آموزش گروه های علوم پزشکی و مدیریت بالینی به کار گرفته شود.
کلید واژگان: مولتیپل اسکلروزیس, درک از بیماری, گروه حمایتی همتایانIntroductionIllness perception is the beliefs that patients have about their illness and it influences patients’ decision for effective behavior to achieve positive results such as adapting with the disease and improving functionality. Since there are no studies about illness perception of MS in Iran, the present study aims to evaluate the impact of peer group on illness perception level in patients with MS.MethodsThis was a quasi-experimental before-and-after design research that was conducted on 33 patients with MS in three supporting peer groups (10 participants in men group, 11 in women group, and 12 in the mixed group). The participants attended two-hour sessions for eight weeks. Illness perception level in patients was assessed before and after the formation of groups by the "Revised Illness Perception Questionnaire (IPQ-R)” whose Cranbach’s alpha coefficient was 0.80.ResultsThe results showed that although the mean score of the patients’ illness perception increased, but it was not significant. Between three groups, attending peer support group increased illness perception in the mixed group (p=0.01).ConclusionThe findings of the present investigation asserted that participating in peer groups ends in augmentation of illness perception level in MS patients also, as social support create a feeling of belonging and thus may help sufferers of MS adapt better to life events then it would be beneficial to develop interventions for MS patients based on social support and illness perception. The obtained results of this study can be utilized in education of medical groups and clinical management.Keywords: Multiple sclerosis, Illness perception, Peer support group -
زمینه و هدفبیماری مولتیپل اسکلروزیس (ام اس)، دارای علائم ناخوشایند و غیر قابل پیش بینی و همراه با افزایش سطح ناتوانی جسمی است. بنابراین نیاز به برنامه های ارتقای سلامت می باشد. گروه های همتا از جمله گروه هایی هستند که در ارتقای سلامتی نقش دارند و پژوهش حاضر تاثیر گروه همتایان در ارتقای سلامت جسمی بیماران مبتلا به ام اس را بررسی می کند.
روش بررسیپژوهش حاضر یک پژوهش نیمه تجربی قبل و بعد می باشد که در محل انجمن ام اس شهر تهران در سال 89 انجام شد. این پژوهش برروی 33 بیمار مبتلا به ام اس، در سه گروه حمایتی همتا(10 نفر درگروه مردان، 11 نفر در گروه زنان و 12 نفر در گروه مختلط زن و مرد) به مدت 8 جلسه به صورت هفتگی 2 ساعت انجام شده است. ابزار پژوهش بخش سلامت جسمی «سیاهه کیفیت زندگی در بیماری ام اس» با 78 عبارت و ضریب آلفای کرونباخ 93/0 بود که در چهار مرحله قبل از مداخله، یک هفته بعد، پایان مداخله و یک ماه بعد از تشکیل گروه توسط نمونه های پژوهش تکمیل گردید.یافته هانتایج نشان داد شرکت در گروه همتایان، سبب ارتقای وضعیت سلامت جسمی در زمان پایان مداخله شده(001/0 P≤) و در هر سه گروه همتای بیماران مبتلا به ام اس، اختلاف وضعیت سلامت جسمی در زمان های مختلف، قبل از تشکیل گروه تا یک ماه بعد از پایان آن به لحاظ آماری معنی دار بود(001/0 P≤). این اختلاف به صورت افزایش میانگین نمرات سلامت جسمی از زمان شروع مداخله تا پایان مداخله و سپس کاهش آن تا یک ماه بعد از پایان مداخله است.نتیجه گیرینتایج پژوهش نشان داد گروه همتایان می تواند سبب ارتقای سطح سلامت جسمی بیماران مبتلا به ام اس گردد. بنابراین می توان با بهره بردن از گروه همتایان، سطح کیفیت مراقبت از بیماران مبتلا به ام اس در جامعه را ارتقا داد که در نهایت ارتقای کیفیت زندگی بیماران را به دنبال دارد.
کلید واژگان: مولتیپل اسکلروزیس, گروه همتایان, وضعیت سلامت جسمیBackground And ObjectiveMultiple Sclerosis (MS) results in a range of unpleasant، unpredictable and physically disabling conditions. Thus، health promotion programmes are needed and Peer support groups have been shown to play a role in health promotion. The present study was conducted to evaluate the effectiveness of peer groups on promoting physical health status in MS patients.Material And MethodsThis before and after quasi-experimental study was conducted in Tehran MS Association (2010) on 33 patients participated in three peer support groups: 10 in male group، 11 in female group and 12 in mixed group. Eight weekly sessions، each taken 2 hours، were held. The patients were asked to fill out the Physical aspect of «Multiple Sclerosis Quality of Life Inventory» with 78 items (α=0. 93) in pre of intervention، two weeks after it، post of intervention and one month later.ResultsThe Results show that peer support groups promote the physical health status (p=0. 001). In each three groups، there is a significant difference in physical health status in patients from before of intervention until one month after (p=0. 001). This change is increasing from start of intervention until the end of it and then is reducing up to one month after intervention.ConclusionThe results show that peer groups can promote the physical health of patients with MS; therefore، with the benefits of peer group، it is possible to promote the quality of care for MS patients، which in turn enhances the patients′ quality of life.Keywords: Multiple sclerosis, Peer group, Physical health status -
زمینه و هدفعلایم بیماری مولتیپل اسکلروزیس (ام اس) غیر قابل پیش بینی و از فردی به فرد دیگر و حتی در یک فرد از زمانی به زمان دیگر متفاوت می باشد. پژوهش های انجام شده در ایران به صورت اختصاصی بر روی وضعیت سلامت جسمی بیماران مبتلا به ام اس تمرکز نداشته است. بنابراین، پژوهش حاضر وضعیت سلامت جسمی بیماران مبتلا به ام اس را سنجیده استمواد و روش هاروش پژوهش توصیفی مقطعی می باشد و برروی 119 بیمار مبتلا به ام اس عضو انجمن ام اس شهر تهران که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده بودند، انجام شد. ابزار پژوهش بخش سلامت جسمی«سیاهه کیفیت زندگی بیماران مبتلا به ام اس» با 78 عبارت و ضریب آلفای کرونباخ 93/0 می باشد که روند ترجمه و انطباق فرهنگی آن توسط پژوهشگران انجام گرفت.یافته هاوضعیت سلامت جسمی 6/49 درصد بیماران متوسط بود وکمترین میانگین به درصد را حیطه شاخص جسمی- حرکتی (9/12) 06/41 و بیشترین میانگین به درصد را حیطه اثرات صدمه بینایی (1/16) 05/87 داشت. شاخص سلامت جسمی ارتباط مستقیم معنی داری با اثرات خستگی، اثرات درد و کنترل ادراری داشت. ارتباط مستقیم معنی داری بین اثرات خستگی با اثرات درد، رضایت جنسی و کنترل ادراری و دفعی و نیز ارتباط مستقیم معنی داری بین اثرات درد با رضایت جنسی و کنترل دفعی؛ رضایت جنسی با کنترل دفعی و ادراری، کنترل ادراری با کنترل دفعی وجود داشت.نتیجه گیرینتایج پژوهش حاضر می تواند به درمانگران در شناخت بیماران مبتلا به ام اس در معرض خطر وضعیت سلامت جسمی کمک کند تا بتوانند مراقبتهای مناسب و به موقع را به بیماران ارائه دهند..
کلید واژگان: مولتیپل اسکلروزیس, سلامت جسمی, خستگی, درد, کنترل ادراری, کنترل دفعی, اختلالات جنسی, اختلالBackground And AimSymptoms of Multiple Sclerosis (MS) are unpredictable; they vary from person to person, and from time to time in the same individual. Research conducted in Iran, didn''t focus specifically on the health status of MS. Therefore, we undertook this study on physical health status in MS patients.Materials And MethodsThis is a descriptive cross-sectional study on 119 MS patients, recruited through convenience sampling. Data were collected using the physical section of the «Multiple Sclerosis Quality of Life Inventory (MSQLI)», with 78 items and 0. 93 Cronbach''s coefficient that translated to Persian and adapted to Iranian culture by researchers.FindingsThe physical health status was moderate in 49. 6%. The lowest mean score percent was for physical component 41. 06 (12. 9) and the highest mean score percent was for Impact of visual impairment 87. 05 (16. 1). Physical components indicated a significant positive correlation with fatigue impact, pain effect and bladder control. We found a significant positive correlation between fatigue impact with pain effects, sexual satisfaction, and bladder and bowel control. Moreover, significant positive correlations were found between pain effects with sexual satisfaction and bowel control; sexual satisfaction and bladder and bowel control; bladder control and bowel control.ConclusionThese findings may assist health care providers to identify patients at risk of aggravating physical health status; thus allowing appropriate and timely interventions to be conducted.Keywords: Multiple sclerosis, Physical health, Fatigue, Pain, Bladder Control, Bowel Control -
زمینه و هدف
بر اساس تیوری خودتعالی مداخلاتی که سبب ارتقای خود- تعالی میشود، ارتقای وضعیت سلامت را به دنبال دارد. در این راستا هدف پژوهش حاضر تعیین ارتباط خود- تعالی با سلامت جسمی درک شده مبتلایان به ام اس شرکت کننده در گروه همتایان بود.
مواد و روشهاپژوهش حاضر یک پژوهش نیمه تجربی با طرح پیشآزمون و پسآزمون است که ارتباط خود- تعالی را با سلامت جسمی در 33 بیمار مبتلا به ام اس در سه گروه حمایتی همتا (10 نفر گروه مردان، 11 نفر گروه زنان و 12 نفر گروه مختلط زن و مرد) را میسنجد. جلسات گروهها به مدت 8 جلسه به صورت هفتگی 2 ساعت برگزار شد. ابزارهای پژوهش شامل بخش سلامت جسمی سیاهه کیفیت زندگی در بیماری ام اسخود- تعالی بود. جهت تجزیه و تحلیل دادهها از آزمونهای Wilcoxon، Kruskal–Wallis، Mann-Whitney U و ضریب همبستگی Pearson، Spearman استفاده شد.
یافتههامقایسه میانگین نمرات خود- تعالی (پیشآزمون (2/8) 57/44، پسآزمون (2/6) 21/53) و وضعیت سلامت جسمی (پیشآزمون (3/33) 84/151، پسآزمون (5/37) 58/171) اختلاف معنیداری را به لحاظ آماری قبل و بعد از تشکیل گروه همتایان داشت (خود- تعالی 001/0 = P، سلامت جسمی 009/0 = P). ارتباط معنیدار و مستقیمی بین ارتقای خود- تعالی با وضعیت سلامت جسمی وجود داشت (01/0 = P).
نتیجهگیریبر اساس نتایج پژوهش، میتوان با ارتقای خود- تعالی در مبتلایان به ام اس، وضعیت سلامت جسمی آنها را نیز ارتقاء دهیم، که در نهایت ارتقای کیفیت زندگی بیماران را به دنبال دارد.
کلید واژگان: مولتیپل اسکلروزیس, گروه همتایان, سلامت جسمی, خود- تعالیAim and BackgroundAccording to the self-transcendence model, interventions to promote the level of self-transcendence can in turn improve physical health status. Therefore, the aim of this study was to investigate the relationship between self-transcendence and perceived physical health in patients with multiple sclerosis (MS) attending peer support groups.
Methods and MaterialsThis quasi-experimental study used pretest and posttest to investigate the relationship between self-transcendence and perceived physical health in 33 patients with confirmed MS.Patients participated in three peer support groups (10 males in the male group, 11 females in female group and 12 males and females in the mixed group). Participants were required to attend 8 weekly sessions comprising 2 hours each. Data was collected by the Self-Transcendence Scale (STS) and physical health section of the Multiple Sclerosis Quality of Life Inventory (MSQLI). Wilcoxon, Kruskal-Wallis and Mann-Whitney U tests and Spearman and Pearson coefficients were used for data analysis.
FindingsComparing mean scores of self-transcendence (pretest: 44.57 (8.2); posttest: 53.21 (6.2);P = 0.001) and physical health status (pretest: 151.84 (33.3); posttest 171.58 (37.5); P = 0.009) showed significant differences after attending peer support groups. There was a positive relationship between selftranscendence and physical health status (P = 0.01).
ConclusionsThe results showed that promoting self-transcendence would lead to enhanced physical health status and the quality of life in general.
Keywords: Multiple sclerosis, Peer groups, Physical health status, Self, transcendence -
مقدمهبراساس نظریه خود-تعالی، افرادی که با شرایط آسیب پذیر یا مرگ روبرو می شوند، ظرفیتی از خود-تعالی را کسب می کنند که تاثیر مثبت بر رفاه آنها دارد.هدف پژوهش حاضر تعیین تاثیر گروه همتایان بر ارتقاء وضعیت سلامت جسمی بیماران مبتلا به ام اسبا آزمون نظریه خود-تعالی رید است.مواد و روش هاپژوهش حاضر به صورت نیمه تجربی قبل و بعد از مداخله و برپایه نظریه خود-تعالی رید می باشد که برروی 33 بیمار مبتلا به ام اس در سه گروه حمایتی همتا به مدت 8 جلسه بصورت هفتگی 2 ساعت انجام شد. ابزارهای پژوهش شامل1- پرسشنامه اطلاعات جمعیت شناسی، 2- “پرسشنامه اصلاح شده درک از بیماری ام اس” با 57 عبارت و همبستگی درونی 80/0=α، 3- “ابزار خود-تعالی رید” با 15 عبارت و همبستگی درونی 68/0=α و 4- بخش سلامت جسمی اهه کیفیت زندگی در بیماری ام اس” با 84 عبارت و همبستگی درونی 93/0=αبود. ابزارها قبل و بعد از تشکیل گروه ها توسط بیماران مبتلا به ام اس تکمیل شد. از نرم افزار SPSS18جهت تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد. با استفاده از تحلیل مسیر، ارتباطات موجود میان متغیرهای الگوی پژوهش آزمون شد.یافته هانتایج نشان داد که عامل درک از بیماری می تواند پیش گویی کننده خود-تعالی و وضعیت سلامت جسمی بیماران مبتلا به ام اس باشد، عامل خود-تعالی نیز با میزان اثر 43/0 پیش گویی کننده وضعیت سلامت جسمی بود. یافته جدید این پژوهشارتباط مستقیم بین درک از بیماری و وضعیت سلامت جسمی بود(001/0=p) که در نظریه رید به آن اشاره نشده بود.نتیجه گیرینتایجپژوهش حاضر می تواند در مدیریت آموزش پرستاری و مدیریت پرستاری جهت بهبود وضعیت سلامت جسمی بیماران مبتلا به ام اس، استفاده شود.
کلید واژگان: خود, تعالی, گروه همتایان, مولتیپل اسکلروزیس, سلامت جسمی, درک از بیماریIntroductionThe Theory of Self-Transcendence proposes that individuals who face human vulnerability or mortality obtain an increased capacity for self- transcendence and its positive influence on well-being. The aim of current study was to determine the effect of Peer Support Groups on promotion of Physical Health Status in Multiple Sclerosis by Testing Reed’s Self-Transcendence Theory. Methods and Materials:This study is a before and after quasi-experimental method based on self-transcendence theory that was conducted on 33 patients with confirmed MS participated in 3 peer support groups. Eight weekly 2 hours sessions were held. Data collection tools was Physical aspect of ‘ Multiple Sclerosis Quality of Life Inventory’ with 78 item and Cronbach's coefficient was 0.93, ‘Self-Transcendence Scale’ (STS) with 15 item and Cronbach's coefficient was 0.68 that after modifying, it increased to 0.81. Revised Illness Perception Questionnaire (IPQ-R) with 75 items and Cronbach's coefficient was 0.80. Patients completed tools pre- and post of sessions. Data analyzed by SPSS (v.18).FindingsIllness perception can predict self-transcendence and physical health with 0.7207 effects. Also, self-transcendence can predict physical health with 0.43 effects. New finding was a direct relation between illness perception and physical health (p=0.001) that was not mentioned in Reed's Theory.ConclusionsBased on the results, this theory can be used in research and educational management in nursing and nursing management to improve the physical health of MS patients.Keywords: Self, transcendence, Peer support group, Multiple Sclerosis, Physical health, Illness perception -
مقدمه و هدفیکی از مهم ترین عوامل خوشبختی در زندگی زناشویی و کیفیت زندگی خوب، روابط لذت بخش جنسی است، زیرا رضایت بخش نبودن آن، سبب ایجاد احساس محرومیت، ناکامی و عدم ایمنی در همسران می شود. این محرومیت جنسی می تواند در نهایت موجب طلاق و از هم گسستگی زندگی زناشویی گردد. نارضایتمندی جنسی در بسیاری از موارد طلاق نقش مهمی دارد. از این رو پژوهشگران بر آن شدند تا به بررسی شیوع اختلالات جنسی در متقاضیان طلاق مراجعه کننده به مجتمع قضایی خانواده تهران در سال 86-1385 بپردازند.مواد و روش هاتحقیق با طراحی مقطعی (cross- sectional) بر روی 400 متقاضی طلاق مراجعه کننده به مجتمع های قضایی خانواده 1 و 2 شهر تهران انجام گرفت. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه است که دارای قسمت های جداگانه برای مردان و زنان و هر یک دارای دو قسمت اختلالات جنسی و فرم اطلاعات دموگرافیک است. پرسشنامه زنان برای تعیین عملکرد جنسی، پرسشنامه FSFI (Female Sexual Function Index) و پرسشنامه مردان برای تعیین عملکرد جنسی، پرسشنامه IIEF (International Index of Erectile Function) بود که دارای بخش هایی به منظور بررسی تمایل و تحریک جنسی، ارگاسم و رضایت جنسی است که توسط نمونه های پژوهش تکمیل شده است. برای اعتبار ابزار از اعتبار محتوا و برای پایایی از آلفای کرونباخ استفاده شد.نتایجپژوهش بر روی 400 متقاضی طلاق (108 مرد و 292 زن) مراجعه کننده به مجتمع های قضایی شهر تهران نشان داد 7/66 درصد مردان و 4/68 درصد زنان از زندگی جنسی با همسرانشان راضی نبودند. از نظر میزان عملکرد جنسی، مردان 2/71 درصد در حد خوب،1/23 درصد در حد متوسط و 8/5 درصد در حد ضعیف و زنان 26 درصد در حد خوب، 2/56 درصد در حد متوسط و 8/17 درصد در حد ضعیف بودند. آماره کای دو با 0001/0p< این اختلاف را به لحاظ آماری معنادار نشان داد.نتیجه گیریهمان گونه که نتایج نشان داد بیش تر افراد درخواست کننده طلاق از زندگی جنسی خود رضایت نداشتند و همچنین میزان عملکرد جنسی زنان نسبت به مردان پاین تر است و با توجه به افزایش میزان طلاق در جامعه ضرورت دارد مسئولین امر نسبت به این موضوع توجه بیش تری داشته باشند، بخصوص که بیش تر متقاضیان طلاق به علت حجب و حیا از بیان مشکلات جنسی خود به عنوان یکی از دلایل طلاق شرم دارند.
کلید واژگان: اختلال جنسی, طلاق, شیوعIntroductionSexual is one of the important factors for well-being in married life and also quality of life, because a good sexual life caused safety between spouses and without it maybe caused divorce. This study has been done for assessing the Prevalence of Sexual Dysfunction among divorce requested in family court in Tehran, 2006-2007.Materials and MethodsThis cross sectional study has been done on 400 divorce requested in family court in Tehran. Data collection tools were a questionnaire form designed in different sections for male and female. The female questionnaire was FSFI (Female Sexual Function Index (and the male questionnaire was IIEF (International Index of Erectile Function), that have sections about sexual desire, arousal, orgasm and sexual satisfaction. Content validity and Cronbach’s alpha reliability were used.ResultsResults showed that 66.7 percent of the men and 68.4 percent of the men didn’t have sexual satisfaction in their sexual life. 71.2, 23.1 and 5.8 percent of the men had good, medium and few sexual functions respectively, and 26, 56.2 and 17.8 percent of the women had good, medium and few sexual functions, respectively.ConclusionResults showed that female sexual function is less than male. To pay attention the rate of divorce in Iran, it is need to regard the sexual in divorce requested
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.