مریم رستمی
-
پپیشینه و اهداف
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای سبک های دلبستگی، در رابطه بین احساس انسجام روانی با سازگاری اجتماعی و میزان کیفیت زندگی مدرسه دانش آموزان دوره دوم ابتدایی انجام شده است.
روش هاروش تحقیق این پژوهش، توصیفی- همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل دانش آموزان دختر دوره دوم ابتدایی شهر تهران در سال تحصیلی 1401-1402 بود که تعداد 401 نفر با روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند و به پرسش نامه های «دلبستگی در کودکی میانه» رونقی و همکاران (1392)، «احساس انسجام» آنتونوسکی (1987)، «مهارت ها و سازگاری اجتماعی» ماتسون و همکارانش (1983) و «کیفیت زندگی در مدرسه» اندرسون و بورک (2000) پاسخ دادند و از طریق مدل معادلات ساختاری، به بررسی فرضیات پژوهش و تجزیه و تحلیل داده ها، پرداخته شد.
یافته هانتایج نشان داد که با افزایش احساس انسجام روانی، سبک دلبستگی ایمن دانش آموزان، افزایش می یابد و موانع سازگاری اجتماعی کاهش پیدا می کند. در صورت عدم احساس انسجام روانی و افزایش سبک دلبستگی اضطرابی و اجتنابی، از کیفیت زندگی مدرسه آنان کاسته می شود. همچنین سبک های دلبستگی در رابطه بین انسجام روانی با سازگاری اجتماعی و کیفیت زندگی مدرسه نقش واسطه ای معناداری ایفا می کنند.
نتیجه گیریبدین ترتیب می توان نتیجه گرفت که توجه به سبک دلبستگی کودکان و افزایش سازگاری و حس انسجام و بالا بودن کیفیت زندگی مدرسه ای، از اهمیت بالایی برخوردار است.
کلید واژگان: انسجام روانی, سازگاری اجتماعی, سبک های دلبستگی, کیفیت زندگی مدرسهایBackground and ObjectivesThis study aimed to investigate the mediating role of attachment styles in the relationship between the feeling of psychological cohesion with social adjustment and the level of quality of school life of in the upper grades of elementary school.
MethodsThis study employs a descriptive – correlational research design using structural equation modeling. The statistical population consists of female elementary school students in Tehran during the 2022-2023 academic years. A total of 401 individuals were selected through cluster sampling to complete questionnaires on midlife attachment by Ronagi et al. (1392), Antonovsky's sense of coherence (1987), Matson's social adjustment and skills (1983), and Anderson and Burke's quality of school life (2000). The collected data were analyzed using structural equation modeling, and the research hypotheses were tested.
FindingsThe findings of this research indicate that an increase in the sense of psychological coherence is associated with a rise in the students' secure attachment styles and a decrease in barriers to social adaptation. Conversely, a lack of psychological coherence along with an increase in anxious and avoidant attachment styles leads to a decline in students' perceptions of the quality of their school life. Furthermore, attachment styles play a significant mediating role in the relationship between the sense of psychological coherence, social adjustment and the overall quality of students' school life.
ConclusionIt can be concluded that paying attention to children's attachment styles enhancing their adaptability and a sense of coherence and ensuring a high quality of school life are of great importance.
Keywords: Attachment Styles, Psychological Coherence, Quality Of School Life, Social Adaptation -
در این پژوهش، سودمندی ارزش منصفانه نسبت به بهای تمام شده تاریخی تسهیلات مالی در پیش بینی تسهیلات غیرجاری در بانک های ایران موردبررسی قرار گرفت. همچنین در راستای تحکیم و تکمیل نتایج، سودمندی زیان اعتباری موردانتظار نسبت به زیان کاهش ارزش تحقق یافته انباشته تسهیلات مالی در پیش بینی سودآوری عملیاتی آتی بانک ها بررسی شد. فرضیه های پژوهش از طریق داده های تابلویی (پانل)، مدل پانل پویا و ایستا، و با استفاده از اطلاعات 14 بانک پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1393-1400 موردآزمون قرار گرفت. نتایج فرضیه اول پژوهش نشان می دهد که صرفا ارزش منصفانه تسهیلات مالی (درصد تغییرات) توانایی پیش بینی تسهیلات غیرجاری را دارد. مطابق نتایج حاصل از آزمون فرضیه دوم، توانایی زیان اعتباری موردانتظار در مقایسه با زیان کاهش ارزش تحقق یافته انباشته در پیش بینی سودآوری عملیاتی یک سال آتی بانک ها بیشتر است. نتایج حاصل از فرضیه سوم پژوهش حاکی از آن است که صرفا متغیر زیان اعتباری موردانتظار توانایی پیش بینی سودآوری عملیاتی دو سال آتی بانک ها را دارد.
کلید واژگان: ارزش منصفانه تسهیلات مالی, بهای تمام شده تسهیلات مالی, زیان اعتباری موردانتظار, زیان کاهش ارزش تحقق یافته انباشتهIn this study the usefulness of fair value compared with cost of loans for predicting non-performing loans is tested. Also, in line with stabilization and completion of research findings, expected credit loss compared with loss impairment and reserve of loss impairment of loans for predicting banks, future operational profitability is tested. The hypotheses of the study were tested by static and dynamic panel through the panel data gathered from 14 listed banks in Tehran Stock Exchange during 2014- 2021. The findings of the first hypothesis of the research indicated that only the fair value of loans has ability to predict non-performing loans of banks. The findings of the second hypothesis of the research indicated that the expected credit loss compared with retained loss impairment of loans, has more ability to predict one year-future operational profitability of banks. The findings of the third hypothesis of the research indicated that only expected credit loss has ability to predict two year-future operational profitability of banks.
-
نشریه حقوق اداری، پیاپی 37 (زمستان 1402)، صص 133 -153
سیالیت انتظار و نیاز شهروندان جامعه سیاسی و چالش کیفیت و حجم ارائه خدمات به آن ها از سوی بخش دولتی و خصوصی، زمینه ساز پیدایش نظارت بر نحوه خدمت رسانی شده است. سامان دهی این فعالیت های خدماتی، مستلزم تبعیت آنان از الزاماتی است که تحت عنوان اصول حاکم بر ارائه خدمت شناخته می شوند. هم چنین اهمیت استمرار خدمت رسانی جهت حفظ نظم اجتماعی و تامین رفاه عمومی اقتضا دارد این گونه خدمات به نحو مستمر و به شکل مساوی به تمامی شهروندان اختصاص یابد. از همین روی، وجود نهادی جهت تطبیق اصول حاکم بر ارائه خدمت عمومی با صورت ارائه شده خدمات ضروری به نظر می رسد. به سبب اهمیت این مفهوم در حقوق اداری و نظارت بر آن، اصول ارائه خدمت عمومی و رویکرد دیوان عدالت اداری به عنوان یکی از مهم ترین نهاد های نظارت بر ارائه خدمات، موضوع مطالعه این نوشتار قرار گرفته است. بررسی این اصول که شامل اصل تساوی شهروندان در برخورداری از خدمات عمومی، استمرار ارائه خدمت، انطباق خدمات با نیازهای عمومی، تقدم منافع جمعی بر منافع فردی و رایگانی خدمات عمومی هستند، در آرای دیوان عدالت اداری نشان گر رویه ای مبتنی بر تبعیت دیوان از این اصول حقوق اداری است.
کلید واژگان: خدمات عمومی, نظارت قضایی, دیوان عدالت اداری, نفع عمومی, اصل برابری شهروندانAdministrative Law, Volume:11 Issue: 37, 2024, PP 133 -153Relativity in needs besides flexibility in citizens expectations, quality and amount of serving public services lead to emergence of a control mechanism on serving system. complying public services with requirements, known as "public service serving principles" is a prerequisite to managing them. Moreover, the importance of the continuity principle, requires a ceaseless reach to public services which guarantees both public order and public interest’s realization in society. Accordingly, establishing a court of justice to orientate of public service principles to external serving forms seems necessary. Because of particular nature of public services in administrative law, the scope this paper has been focused on is the quality of judicial review of Iranian supreme administrative court. Consequently, Invoking serving public service principles (namely Principle of Equality, Neutrality, Principle of Continuity of Public Service) in Iranian supreme administrative court jurisdiction indicates accordance of this court jurisprudence and approach with above-mentioned principles
Keywords: Public services, judicial review, Iranian supreme administrative court, public interest, Principle of Equality -
حدود 50 تا 70 درصد معتادان پس از ترک اعتیاد به مصرف مجدد مواد مخدر، رو می آورند و این موضوع مسئله اعتیاد را پیچیده تر و دشوارتر می سازد. این پژوهش با هدف تعیین عوامل مرتبط با عود اعتیاد، از دیدگاه مبتلایان به سوء مصرف مواد مخدر در مراجعین به مراکز خود معرف وابسته به سازمان بهزیستی شهرستان بندرانزلی انجام شد. جامعه آماری شامل کلیه مردان مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد شهرستان بندرانزلی در سال 1400 بود. انتخاب نمونه به روش نمونه گیری هدفمند و به تعداد 181 نفر بود. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته بود. این پرسشنامه در دو بخش اطلاعات دموگرافیک و عوامل مرتبط با بازگشت مجدد تنظیم شده بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی استفاده شد. از دیدگاه افراد مبتلا به اعتیاد، عامل بین فردی یعنی معاشرت با دوستان معتاد و منحرف (%2/62) مهمترین عامل مرتبط با عود اعتیاد بود. با توجه به یافته های پژوهش حاضر می توان گفت که آموزش و مداخله جهت روش های قاطعیت (مهارت نه گفتن) در برابر دوستان و تغییر در سبک زندگی مددجویان، همچنین آموزش روابط بین فردی و آموزش مدارا با مددجو به اعضای خانواده فرد بعد از قطع مصرف مواد مخدر ضروری به نظر می رسد.
کلید واژگان: اعتیاد, خود معرف, سوء مصرف, عود, مواد مخدرAddiction is a complex and difficult issue, with relapses occurring in about 50 to 70 percent of addicts after quitting. To better understanding the factors associated with relapse, we conducted a study from the perspective of drug abusers in self-referral centers affiliated with the Welfare Organization of Bandar-e Anzali. Our sample consisted of 181 men referred to addiction treatment centers in Bandar-e Anzali in 1400. We used a researcher-made questionnaire to collect data on demographic information and factors related to relapse. Our findings revealed that associating with addicted and deviant friends (2.62%) was the most important factor associated with relapse from the perspective of addicts. Based on our results, we suggest that training and intervention for assertiveness (the skill of saying no) in front of friends and changing clients’ lifestyles, as well as teaching interpersonal relationships and moderation to family members after quitting drug use, are necessary.
Keywords: Abuse, Addiction, drugs, Relapse, Self-referral -
پژوهشگران تاریخ، علمی که بیش از هر چیز به مطالعه زندگی و فعالیت های اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و غیره جوامع انسانی در گذشته می پردازد، درنتیجه افزایش نگرانی های زیست محیطی در اواخر قرن بیستم، به تدریج بر تعاملات انسان و محیط زیست متمرکز شده اند. ایده های مربوط به حفاظت از طبیعت، واکنش به بلایای طبیعی و رفع آلودگی یا اقدامات پیشگیرانه در رابطه با آنها، بهره برداری از منابع و اثرات زیست محیطی توسعه موضوعات اصلی بوده اند که توسعه تاریخ زیست محیطی (ترجمه تحت اللفظی تاریخ زیست محیطی انگلیسی) را رقم زدند. این شاخه علمی، تعاملات بین جوامع و محیط زیست را در گذشته مطالعه می کند. به این ترتیب، عناصر غیرانسانی را در تاریخ ادغام می کند و ساختار سنت دیرینه غرب را در تفکیک «خرد، جامعه و فرهنگ» از یک سو و «طبیعت» از سوی دیگر می شکند.
-
هدف از پژوهش حاضر اثربخشی آموزش مهارت های اجتماعی بر رفتار سازگارانه کودکان دیرآموز بود. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از لحاظ گرداوری داده ها، نیمه آزمایشی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان شهرستان بندرانزلی بود که در سال تحصیلی 1401-1400 در مدارس ابتدایی مشغول به تحصیل بوده یا به مراکز مشاوره شهرستان مراجعه کرده بودند. بدین منظور 30 دانش آموز که بر پایه آزمون هوش وکسلر کودکان، دیر آموز تشخیص داده شده و در مقیاس رفتار سازگارانه (AISS) و مصاحبه بالینی با معلمان، نمره پایینی در سازگاری اجتماعی به دست آورده بودند، انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) تقسیم شدند. سپس آموزش مهارت های اجتماعی به مدت 2 ماه در طی 12 جلسه آموزشی دو ساعته، برای آزمودنی های گروه آزمایش اجرا شد و گروه کنترل آموزشی دریافت نکرد. سپس مجددا آزمون رفتار سازگارانه بر روی هر دو گروه اجرا شد. داده ها با استفاده از روش آماری کوواریانس، تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها نشان داد آموزش مهارت های اجتماعی موجب بهبود رفتار سازگارانه کودکان دیر آموز می شود (0/389=F و 0/05>P). بنابراین می توان نتیجه گرفت که معلمان مدارس و مشاوران و والدین می توانند جهت بهبود سازگاری کودکان دیرآموز از مهارت های اجتماعی در مدارس و منزل و مراکز مشاوره، استفاده کنند.
کلید واژگان: رفتار سازگارانه, کودکان دیرآموز, مهارت های اجتماعیThe purpose of this research was the effectiveness of social skills training on the adaptive behavior of late learning children. This research was quasi-experimental in terms of practical purpose and in terms of data collection. The statistical population of the research included all the students of Bandar Anzali city who studied in primary schools or referred to counseling centers of the city in the academic year of 1401-1400. For this purpose, 30 students who were diagnosed as late learners on the basis of the Wechsler IQ test and who had obtained a low score in Adaptive Behavior Scale (AISS) and clinical interviews with teachers, were selected and randomly selected. They were divided into two experimental (15 people) and control (15 people) groups. Then, social skills training was conducted for 2 months during 12 two-hour training sessions for the subjects of the experimental group and the control group did not receive any training. Then, the adaptive behavior test was performed again on both groups. The data were analyzed using the covariance statistical method. The results showed that social skills training improves the adaptive behavior of late learning children (F=0.389 and P<0.05). Therefore, it can be concluded that school teachers and counselors and parents can use social skills in schools and at home and counseling centers to improve the adaptation of late learning children.
Keywords: Adaptive Behavior, late learning children, social skills -
نقشه حساسیت به سیلاب اقدامی نرم یا غیرسازه ای و منبعی جامع برای پیش بینی و جلوگیری از آثار مخرب سیلاب در سراسر جهان به ویژه در مناطقی با پبشینه وقوع سیلاب های مکرر، است. این نقشه ها برای بسیاری از حوزه های آبخیز کشورهای درحال توسعه تاکنون تهیه نشده و وجود ندارند. ازآنجایی که هنوز درک درستی از عوامل اصلی ایجادکننده سیلاب وجود ندارد، بنابراین این مخاطره همچنان به عنوان یک مشکل حل نشده در سطح جهان باقی مانده است. این تحقیق با بهره گیری از فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و نرم افزارPro ArcGIS پاسخی به برخی پارامترهای ایجادکننده سیلاب و آثار آن بر حساسیت به سیلاب در حوزه آبخیز الموت رود ارایه می دهد. بدین منظور ابتدا مجموعا چهار پارامتر به عنوان عوامل موثر بر وقوع سیلاب در این حوضه به ترتیب فاصله از رودخانه، بارندگی سالیانه، شیب و کاربری اراضی، در سامانه اطلاعات جغرافیایی آماده سازی شده و پس از ایجاد ماتریس زوجی و انجام رتبه بندی، درنهایت وزن نهایی عوامل تهیه شدند. از ترکیب همه این پارامترهای ایجادکننده سیلاب بر اساس وزن و رتبه آن ها، نقشه پهنه بندی خطر سیلاب به دست آمد. بر این اساس منطقه موردمطالعه به پنج پهنه خطر طبقه بندی شده است. 3/7 درصد و 2/8 درصد وسعت حوضه به ترتیب در پهنه های خطر خیلی زیاد و خطر زیاد قرار گرفته است. این نقشه نسبت به داده های سیلاب تاریخی گردآوری شده در منطقه موردمطالعه و بهره گیری از روش ارزیابی آماری ماتریس درهم ریختگی، به طور دقیق ارزیابی شد و نتایج موید دقت بالای نقشه تولید شده است. یافته های این تحقیق می تواند در پیدا کردن درک مناسبی از مشکل فعلی سیلاب در این حوضه، شناسایی علل واقعی آن و برنامه مدیریت آب سودمند واقع گردد.
کلید واژگان: پهنه بندی خطر, سیلاب, الموت رود, Arc GIS, AHPThe flood susceptibility map is a soft measures of flood risk management and comprehensive resource for forecasting and preventing floods worldwide, particularly where floods occur on a regular basis, which is missing in numerous developing-country basins. The recurring flood hazard over world is an endless problem as there is still a lack of understanding of the underlying causative factors. This research provides an answer of certain flood-causative parameters and the effects on flood susceptibility in Alamut Rood River Basin), Qazvin, Iran, using an Analytical Hierarchical Process (AHP) method. As the result, total of four parameters can be ranked by its influence on flood hazard in the Alamut Rood, as follows, the distance from the river, precipitation, slope and land use, respectively. After creating a pairwise matrix, combination of all flood-causative parameters based on their weights and ranks provided the flood susceptibility map. Therefore, the case study has been classified into five risk zones. 7.3% and 8.2% of the area of the basin are in very high risk and high risk zones, respectively. The map was evaluated as accurate relative to historical flood data using a confusion matrix test, providing a robust flood susceptibility map. The findings of this work have contributed to a decent understanding of the present problem of floods in the Alamut Rood in the context of its actual causes, which is beneficial for a water management scheme.
Keywords: risk zoning, Flood susceptibility, Alamut Rood, ArcGIS, AHP -
زمینه و هدف
یافته های مطالعات پیشین، درک چگونگی اثر عملکردهای اجرایی بر رفتار خوردن را افزایش داده است. با توجه به شواهد قابل توجه در زمینه اختلال کارکردهای اجرایی افراد چاق و اثر دو سویه شناخت و چاقی، گنجاندن مولفه های آموزشی در مداخلات افراد چاق به منظور تقویت عملکردهای اجرایی بسیار حایز اهمیت است. این مطالعه به منظور تعیین اثربخشی هیپنوتراپی شناختی بر عملکردهای اجرایی زنان مبتلا به چاقی انجام شد.
روش بررسیدر این کارآزمایی بالینی 30 زن چاق به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفری مداخله و کنترل قرار گرفتند. میانگین سنی گروه مداخله و کنترل به ترتیب 40.80±6.02 و 38.47±7.50 سال، شاخص توده بدنی به ترتیب 33.45±3.50 و 33.12±3.47 کیلوگرم بر مترمربع و نمره هیپنوتیزم پذیری به ترتیب 39.67±5.98 و 37.40±7.09 تعیین شدند. گروه مداخله در 12 جلسه 2 ساعته هیپنوتراپی شناختی شرکت کردند. ابزار گردآوری داده ها شامل مقیاس استعداد هیپنوتیزم پذیری استنفورد (1962)، چک لیست تجارب زندگی، علایق و ارزش ها (1998) و پرسشنامه توانایی های شناختی (1392) بود.
یافته هادر گروه مداخله، هیپنوتراپی شناختی اثر معنی داری در بهبود عملکردهای اجرایی (P≤0.01, F=7.02)، کنترل مهاری و توجه انتخابی (P≤0.05, F=2.83)، تصمیم گیری (P≤0.05, F=4.13)، برنامه ریزی (P≤0.05, F=3.32) و توجه پایدار (P≤0.05, F=2.83) داشت.
نتیجه گیریبا توجه به ارتباط بین توانایی های شناختی، رفتارهای خوردن و چاقی و نیز اثر مثبت هیپنوتراپی شناختی در بهبود عملکردهای اجرایی، می توان از آن در ارتقا عملکردهای شناختی افراد مبتلا به چاقی بهره گرفت.
کلید واژگان: هیپنوتراپی شناختی, هیپنوتیزم, کارکرد اجرایی, چاقیBackground and ObjectivePrevious studies have advanced our understanding of the impact of executive functions on eating behavior. Given the considerable evidence of executive dysfunction among obese individuals and the bidirectional relationship between cognition and obesity, it is crucial to include educational components in interventions aimed at enhancing executive functions among obese populations. This study aimed to evaluate the effectiveness of cognitive hypnotherapy in improving executive functions among women with obesity.
MethodsThis clinical trial enrolled 30 obese women who were randomly assigned to either an intervention or control group (n=15). The mean ages of the experimental and control groups, respectively, were 40.80±6.02 and 38.47±7.50 years, while their BMIs (kg/m2) were 33.45±3.50 and 33.12±3.47, and hypnotizability scores were 39.67±5.98 and 37.40±7.09. The intervention group received 12 sessions of 2-hour cognitive hypnotherapy. Data collection instruments included the Stanford Hypnosis Susceptibility Scale (1962), Life Experiences, Interests and Values Checklist (1998), and Cognitive Ability Questionnaire (2013).
ResultsThe results demonstrated that cognitive hypnotherapy significantly improved executive functions (F=7.02, P≤0.01), including inhibitory control and selective attention (F=2.83, P≤0.05), decision making (F=4.13, P≤0.05), planning (F=3.32, P≤0.05), and sustained attention (F=2.83, P≤0.05) in the intervention group.
ConclusionGiven the relationship between cognitive abilities, eating behaviors, and obesity, and the effectiveness of cognitive hypnotherapy in enhancing executive functions, this approach can be used to enhance cognitive functions among individuals with obesity.
Keywords: Cognitive Behavioral Therapy, Hypnosis, Executive Functions, Obesity -
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش رشته تحصیلی دوره متوسطه با عملکرد حرفه ای فارغ التحصیلان رشته آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان انجام شد. روش پژوهش از نوع آمیخته بود. جامعه آماری پژوهش کلیه فارغ التحصیلان رشته آموزش ابتدایی سال 95 تا 98 دانشگاه فرهنگیان کشور و مدیران آن ها بود که باتوجه به نوع رشته تحصیلی دوره متوسطه از هر یک از رشته های ریاضی، تجربی و انسانی 40 نفر به شیوه تصادفی خوشه ای انتخاب شدند معلمان در بخش کمی به پرسش نامه استانداردهای ارزشیابی و عملکرد حرفه ای معلمان نولان و هوور (2011) پاسخ دادند که براساس پژوهش علوی فرد (1396) پرسش نامه از روایی و پایایی مناسبی برخوردار است. در بخش کیفی، معلمان و مدیران به مصاحبه نیمه ساختاریافته بر اساس پرسش نامه باز پاسخ به صورت آنلاین پاسخ دادند. بر اساس نتایج تحلیل واریانس چندمتغیری اثر تعاملی نوع رشته تحصیلی دوره متوسطه و جنسیت ازلحاظ آماری معنی دار نبود. همچنین نتایج تحلیل واریانس تکراهه اثر مستقل جنسیت، نوع رشته تحصیلی دوره متوسطه و میزان عملکرد حرفه ای معلمان ازلحاظ نوع استان ازلحاظ آماری معنی دار نبود. بر اساس یافته های کیفی؛ فارغ التحصیلان و مدیران تاثیر مثبت رشته دبیرستان را در عملکرد حرفه ای معلمان ابتدایی موثر دانسته اند.
کلید واژگان: دانشگاه فرهنگیان, رشته تحصیلی دوره متوسطه, عملکرد حرفه ای, فارغ التحصیلان آموزش ابتداییThe present research was conducted with the aim of investigating the Role of Secondary school course with the professional performance of graduates of primary education field of Farhangian University. The descriptive research method was a mixed type. The statistical population of the research is all the graduates of the field of elementary education from 2016 to 2019 of Farhangian University of Iran and their managers. According to the type of secondary school course, 40 people from each of the mathematics, experimental and humanities fields were selected by cluster random method. In the quantitative part, the teachers responded to the teacher evaluation standards and professional performance questionnaire (Nolan and Hoover 2011). Based on Alavi Fard's research (2017), the questionnaire has good validity and reliability. In the qualitative part, the teachers and Managers responded to a semi-structured interview based on an open-ended questionnaire online. According to the multivariate variance analysis test, the interactive effect of the type of Secondary school course and gender was not statistically significant. Also, the results of the One-way analysis of variance of the independent effect of gender, type of diploma, and the level of professional performance of teachers according to the type of province were not statistically significant. Based on qualitative findings; Graduates and administrators have considered the positive effect of high school courses on the professional performance of elementary teachers.
Keywords: Farhangian University, Secondary school course, Professional performance, Graduates of primary education -
هدف
دلبستگی کاری یکی از مهم ترین متغیرهای شغلی است که به نوعی عامل اساسی در زندگی کارکنان است و می توان گفت عوامل بسیاری در آن نقش دارند. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش واسطه ای تعارض کار- خانواده و وفاداری سازمانی در رابطه با معنویت کار و سرمایه روانشناختی با دلبستگی کاری انجام شد.
روشپژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه نیروهای عملیاتی مرد شاغل در اورژانس شهر تهران در سال 1400 بود. از این جامعه تعداد 250 نفر با استفاده از روش نمونه برداری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه وفاداری کارکنان به سازمان (لیندگرین، 2004)، پرسشنامه معنویت در محیط کار (میلمان و همکاران، 2003)، پرسشنامه دلبستگی کاری (شوفلی و سینگلا، 2002)، پرسشنامه سرمایه روانشناختی (لوتانز و همکاران ، 2007) و پرسشنامه تعارض کار- خانواده (نت مایر و همکاران ، 1996) گردآوری شد. سپس داده ها به روش های همبستگی پیرسون و مدل یابی معادلات به کمک نر افزارهای SPSSV22 و LISREL V8.80مورد آزمون قرار گرفتند.
یافته ها:
نتایج نشان داد اثر مستقیم معنویت کاری و سرمایه روانشناختی بر دلبستگی کاری مثبت و معنادار بود. همچنین، اثر غیرمستقیم معنویت کاری و سرمایه های روانشناختی بر دلبستگی کاری معنادار بودند. در مجموع مجذور همبستگی چندگانه برای دلبستگی کاری (43/0) و برای متغیرهای وفاداری سازمانی و تعارض کار- خانواده به ترتیب (26/0) و (20/0) می باشد.
نتیجه گیری:
بنابراین، می توان نتیجه گرفت، گسترش وفاداری سازمانی و کاهش تعارض کار- خانواده موجب افزایش دلبستگی کاری در کارکنان بخش اورژانس شود.
کلید واژگان: تعارض کار- خانواده, دلبستگی کاری, سرمایه روانشناختی, معنویت کار, وفاداری سازمانیAimWork attachment is one of the most important job variables that is a fundamental factor in employees' lives and it can be said that many factors play a role in it. The aim of present study was to investigate the mediating role of work-family conflict and organizational loyalty in relationship between work spirituality and psychological capital with work attachment.
MethodsThe present study was descriptive and correlational. The statistical population of the study included all male operational forces working in the emergency department of Tehran in 1400. From this population, 250 people were selected using multi-stage cluster random sampling method. Data were collected using the Employee Loyalty Questionnaire (Lindgreen, 2004); Workplace Spirituality Questionnaire (Milman et al., 2003); Work Attachment Questionnaire (Shuffle and Singla, 2002); Psychological Capital Questionnaire (Lutans et al., 2007); And the work-family conflict questionnaire (Net Meyer et al., 1996) were collected. The data were then tested by Pearson correlation and structural equation modeling using SPSS V22 and LISREL V8.80
ResultsThe results showed the direct effect of work spirituality and psychological capital positive and significant on work attachment. Also , the indirect effect of work spirituality and psychological capital on work attachment is significant. the sum of the multiple correlation squares for work attachment (0.43) and for the variables of organizational loyalty and work-family conflict (0.26 & 0.20).
ConclusionTherefore, it can be concluded the expanding organizational loyalty and reducing work-family conflict can be a good way to increase work attachment in emergency department staff.
Keywords: work-family conflict, Organizational Loyalty, Work Spirituality, psychological capital, Work Attachmen -
مقدمه
سکته مغزی سومین علت شایع مرگ در کشورهای توسعه یافته و شایع ترین بیماری ناتوان کننده نورولوژیک است. مطالعه حاضر با هدف بررسی بررسی شیوع اپیدمیولوژیک 5 ساله موارد سکته مغزی در اهواز صورت گرفت.
روش بررسیدر این مطالعه توصیفی مقطعی پرونده 384 بیمار بستری در بخش نورولوژی بیمارستان آموزشی درمانی گلستان اهواز که برای آنان تشخیص سکته مغزی بر اساس علایم بالینی و CT اسکن در طی سال های 1394 تا 1398 گذاشته شده بود، بررسی گردید. داده های مربوطه پس از گردآوری با نرم افزار SPSS مورد تحلیل قرار گرفت.
یافته هامیانگین سنی بیماران 31/14 ± 58/66 سال و 2/55 درصد مرد بودند. 9/22 درصد بیماران استعمال سیگار، 4/4 درصد مصرف مشروب و 9/10 مصرف مواد اوپیوییدی داشتند. همچنین 1/95 درصد بیماران فاقد فعالیت بدنی منظم بوده اند. از نظر بیماری های همراه 68 درصد فشارخون بالا، 4/42 درصد دیابت و 19 درصد دیس لیپیدمی و 1/8 درصد بیماری خودایمنی داشته اند. علاوه بر این 3/26 درصد بیماران سابقه سکته مغزی، 1/34 درصد سابقه سکته قلبی و 5/43 درصد بیماران سابقه خانوادگی سکته مغزی داشته اند. سکته مغزی در بیماران مجدد ارتباط معنی داری با سابقه خانوادگی سکته مغزی داشت (05/0P<) ولی ارتباط معنی داری با جنسیت و سن نداشت.
نتیجه گیریدر بیماران مبتلا به سکته مغزی فعالیت بدنی کم، فشارخون بالا و دیابت شیوع بالایی داشت که اهمیت توجه و اصلاح این ریسک فاکتورها جهت پیشگیری از سکته مغزی را نشان می دهد.
کلید واژگان: اپیدمیولوژی, عوامل خطر, سکته مغزیForensic Medicine, Volume:28 Issue: 3, 2022, PP 178 -185IntroductionStroke is the third most common cause of death in developed countries and the most common neurologically debilitating disease. The aim of this study was to investigate the 5-year epidemiological prevalence of stroke cases in Ahvaz, Iran.
MethodsIn this descriptive cross-sectional study, the files of patients admitted to the neurology ward of Golestan Hospital in Ahvaz, Iran who were diagnosed with stroke based on clinical symptoms and CT scan during the years 2015-2019 were reviewed. Relevant data were analyzed by SPSS software and statistical tests.
ResultsThe mean age of patients was 66.58±14.31 years and 55.2% were male. 22.9% of patients were smoker, 4.4% consumed alcohol and 10.9% consumed opioids. Also, 95.1% of patients lacked regular physical activity. In terms of comorbidities, 68% of patients had hypertension, 42.4% had diabetes, 19% had dyslipidemia and 8.1% had autoimmune diseases. In addition, 26.3% of patients had a previous history of stroke, 34.1% had a history of heart attack and 43.5% of patients had a family history of stroke. Re-stroke was significantly associated with family history of stroke (P<0.05) but was not significantly associated with gender and age.
ConclusionIn patients with stroke, low physical activity, high blood pressure and diabetes were high, which shows the importance of attention and correction of these risk factors to prevent stroke.
Keywords: Epidemiology, Risk factors, Stroke -
بیماری قلبی عروقی (CVD) یکی از علل اصلی مرگ و میر در سراسر جهان است و شیوع آن نسبت به دهه های گذشته تا حدودی به دلیل پیری جمعیت جهان همچنان در حال افزایش است. CVD آترواسکلروتیک در سنین بسیار پایین شروع می شود و در طول زمان پیشرفت می کند و فرصت کافی برای غربالگری و تشخیص زودهنگام این بیماری را می دهد. پیشرفت ها در تحقیقات نشانگرهای زیستی و پیشرفت های مرتبط با CVD در 30 سال گذشته منجر به روش های غربالگری حساستر، تاکید بیشتر بر تشخیص و تشخیص زودهنگام آن و درمان های بهبود یافته و نتایج بالینی مطلوب تر در جامعه شده است. با این حال، استفاده از نشانگرهای زیستی برای اهداف مختلف در CVD یک حوزه مهم تحقیقاتی است که در طول سال ها توسط دانشمندان مورد بررسی قرار گرفته است و بسیاری از پیشرفت های جدید هنوز در حال انجام است.
کلید واژگان: آترواسکلروز, بیماری شریان کرونر, لکتین 2 متصل به مانوز, تناسین CCardiovascular disease (CVD) is a leading cause of death worldwide and continues to increase in prevalence compared to previous decades, in part because of the aging of the world population. Atherosclerotic CVD starts at a very young age and progresses over time allowing sufficient time for screening and early detection of the condition. Advances in biomarker research and developments related to CVD over the past 30 years have led to more sensitive screening methods, a greater emphasis on its early detection and diagnosis, and improved treatments resulting in more favorable clinical outcomes in the community. However, the use of biomarkers for different purposes in CVD remains an important area of research that has been explored by scientists over the years and many new developments are still underway. Therefore, a detailed description of all CVD biomarkers that are currently being used or investigated for future use in the field of cardiovascular medicine is out of scope for any review article. In the present review, we do not intend to replicate the information from previous exhaustive reviews on biomarkers but highlight key statistical and clinical issues with an emphasis on methods to evaluate the incremental yield of biomarkers, including their clinical utility, a pre-requisite before any putative novel biomarker is utilized in clinical practice. In addition, we will summarize information regarding recent novel heart failure biomarkers in current practice, which are undergoing scrutiny before they can be available for clinical use, and their impact on clinical outcomes.
Keywords: Cardiovascular disease (CVD) is a leading cause of death worldwide, continues to increase in prevalence compared to previous decades, in part because of the aging of the world population. Atherosclerotic CVD starts at a very young age, progresses ov -
بارش نقشی مهم در چرخه های بیوژیوشیمیایی، آب، انرژی و اقلیمی بازی می کند. چند مجموعه داده ی منطقه ای و جهانی شامل MSWEP/E2OFD، WFDEI-GPCC/V2/Leap، GPCC به همراه تولیدات موسسات SMHI، IITM و MOHC تحت پروژه CORDEX در حال حاضر برآوردهایی از این متغیر در سراسر ایران ارایه می دهند. این مجموعه داده ها براساس مشاهدات ایستگاهی، تصاویر ماهواره ای و خروجی مدل ها، داده هایی با قدرت تفکیک های مکانی مختلف برای ایران فراهم می کنند. در این مطالعه یک مقایسه درونی برای داده های بارش فراهم شده توسط این مجموعه ها در طی سال های 1990 تا 2008 ارایه شده است. همچنین تمام این ده مجموعه داده با مشاهدات ایستگاه های زمینی مستقل در سطح سی حوزه آبخیز رتبه دو کشور اعتبارسنجی شده اند. داده های GPCC همانطور که انتظار می رفت از کیفیت بالایی به لحاظ زمانی (به جز ماه اکتبر) و مکانی در نمایش بارش کشور برخوردار می باشند. MSWEP و WFDEI با میزان اریبی و ریشه دوم میانگین مربعات خطای به ترتیب 58/0، 75/2 و 68/5، 34/6 برای 228 ماه مورد بررسی و همچنین براساس ارزیابی های انجام شده در مقیاس های زمانی و مکانی، تطابق بسیار قابل قبولی با داده های مشاهداتی دارند. هر چند در مورد MSWEP نیاز به اصلاحاتی در بخش های غربی و شمال غربی کشور و در مورد WFDEI نیاز به اصلاحاتی در داده های مربوط به ماه های ژوین و سپتامبر می-باشد. یافته های ما در این تحقیق راهنمای ارزشمندی برای ذی نفعان مختلفی شامل محققان آبخیزداری، توسعه دهندگان مدل های بارش - رواناب ، سطح زمین و ارایه دهندگان داده فراهم می کند.
کلید واژگان: ارش, اعتبارسنجی, حوزه های آبخیز ایران, GPCC, MSWEP, E2OFD و WFDEI-GPCC, V2, LeapPrecipitation plays an important role in climatic, water, energy and biogeochemical cycles. Several global and regional data sets currently provide historical estimates of this variable over Iran, including the MWEP and WFDEI forcing datasets and production of some institutions such as MOHC, SMHI and IITM. All these datasets provide data with different resolutions based on gage stations, satellite Images and models output. In this study, we do an inter comparison between these data sets during 1990- 2008. We also validate all ten data sets against independent ground station observations over 30 second-order basins of Iran. MSWEP and WFDEI have an acceptable compatibility with observational data on different spatial and temporal resolutions. RMSE and Bias are 5.68, 6.34 and 0.58, 2.75 for these two datasets during 228 months, respectively. However, it is needed that MSWEP improves in the western and northwestern parts of the country and WFDEI in June and September months. Our findings in this research provide valuable guidance for a variety of stakeholders, including rainfall- runoff and land-surface modelers, watershed management studies and data providers.
Keywords: Precipitation, validation, GPCC, Watersheds of Iran, MSWEP, E2OFD, WFDEI-GPCC, V2, Leap -
در این مقاله سودمندی زیان اعتباری مورد انتظار نسبت به زیان کاهش ارزش تسهیلات مالی در پیش بینی سودآوری آتی بانک ها مورد بررسی قرار گرفته است. برای پیش بینی سودآوری آتی از مدل آلتامرو و بیتی (2010) و کاناگارتنام (2014) و برای برآورد ارزش منصفانه تسهیلات مالی از مدل تنزیل جریانات نقدی تشیرارت و همکاران (2007) که توسط فدرال رزرو آمریکا ارایه شده، استفاده شده است. زیان اعتباری مورد انتظار نیز با استفاده از ارزش منصفانه تسهیلات محاسبه شده است. فرضیه های تحقیق از طریق داده های پانل با استفاده از اطلاعات 18 بانک پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سنوات 1397-1393 مورد آزمون قرار گرفته است. نتایج حاصل از آزمون فرضیه اول تحقیق نشان می دهد در سطح اطمینان 95درصد صرفا زیان کاهش ارزش ارتباط معنادار و منفی با پیش بینی سودآوری یک سال آتی بانک ها دارد و زیان اعتباری مورد انتظار فاقد ارتباط معنادار می باشد. نتایج حاصل از آزمون فرضیه دوم تحقیق نشان می دهد در سطح اطمینان 95 درصد هر دو متغیر زیان کاهش ارزش و زیان اعتباری مورد انتظار ارتباط معنادار و منفی با پیش بینی سودآوری دو سال آتی بانک ها دارند. همچنین متغیر اندازه دارایی ها دارای ارتباط معنادار و مثبت با سودآوری یک سال و دو سال آتی بانک ها می باشد.
کلید واژگان: زیان اعتباری مورد انتظار تسهیلات مالی, زیان کاهش ارزش تحقق یافته تسهیلات مالی, سودآوری یک سال آتی بانک ها, سودآوری دو سال آتی بانک هاIn this study the usefulness of expected credit loss of loan facility compared with loss impairment for predicting banks, future profitability was tested. The model of Altamuro and Beatty (2010) and Kanagaretnam et al. (2014) was applied for predicting banks, future profitability and for calculating fair value of loans was applied the model of Tschirhart et al. (2007) and expected credit loss is calculated by fair value of loans. The hypotheses of the study were tested through the panel data gathered from 18 listed banks in Tehran Stock Exchange.The findings of the first hypothesis of the research indicated that with 95% assurance loss impairment has a significant and negative relation with one year-future profitability and expected credit loss has no effect. The findings of the second hypothesis of the research indicated that with 95% assurance both of expected credit loss and loss impairment have a significant and negative relation with two year-future profitability. Also the size of assets has a significant and positive relation with one and two year-future profitability.
Keywords: expected credit loss of loans, loss impairment of loans, profitability of one-future year, profitability of two-future year -
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تنطیم شناختی هیجان، بهزیستی روان شناختی و کیفیت زندگی سالمندان بود. این پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش را کلیه سالمندان شهر ایلام در سال 1400 تشکیل می دادند. نمونه آماری شامل 32 نفر بود که با استفاده از نمونه گیری در دسترس و بر اساس ملاک های ورود به پژوهش انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 16 نفر) جایگزین شدند. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه های تنطیم شناختی هیجان (گارنفسکی و همکاران، 2001- (CERQ)، بهزیستی روان شناختی (ریف، 2002- RSPWB) و کیفیت زندگی (BREF-WHOQOL, 1996) استفاده شد. گروه آزمایش تحت درمان گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد طی 8 جلسه 90 دقیقه ای قرار گرفت و گروه گواه، هیچ گونه مداخله درمانی دریافت نکرد. جهت تجزیه و تحلیل از آزمون تحلیل کواریانس چندمتغیره استفاده شد. نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس نشان داد که بین گروه آزمایشی و گروه گواه از نظر متغیرهای وابسته در مرحله پس آزمون تفاوت معنی داری وجود دارد (001/0<P). یافته های این پژوهش نشان داد که درمان گروهی مبتنی پذیرش و تعهد بر کاهش راهبردهای غیر انطباقی تنظیم شناختی هیجان و افزایش راهبرد های انطباقی تنظیم شناختی هیجان، بهزیستی روان شناختی و کیفیت زندگی سالمندان اثربخش است.
کلید واژگان: بهزیستی روان شناختی, تنطیم شناختی هیجان, درمان مبتنی پذیرش و تعهد, کیفیت زندگی, سالمندانThe present research aimed to determine the effectiveness of group acceptance and commitment therapy on the effectiveness of acceptance and commitment therapy on cognitive emotion regulation, psychological well-being, and quality of life in the elderly. This research was a quasi-experimental study with a pretest-posttest and control group design. The statistical population included all the elderly living in Illam city during 2021. For this aim, 32 of the elderly were chosen through a convenience sampling method along with inclusion criteria and placed randomly into two groups experimental and control (with 16 members). In order to collect data, questionnaires on cognitive emotion regulation (Garnefski et al, 2001-CERQ), psychological well-being (Ryff, 2002- RSPWB), and quality questionnaires (BREF-WHOQOL, 1996) were used. The experimental group received treatment based on acceptance and commitment in 8 sessions of 90 minutes and the control group did not receive any therapeutic intervention. Research data were analyzed using the multivariate analysis of covariance (MANCOVA). The results of the analysis of covariance showed that there was a significant difference between the experimental group and the control group in terms of dependent variables in the post-test stage (P<0/001). The results showed that group therapy based on acceptance and commitment is effective in reducing, maladaptive Cognitive Emotion Regulation Strategies and increasing adaptive Cognitive Emotion Regulation strategies for psychological well-being and quality of life in the elderly.
Keywords: psychological well-being, cognitive emotion regulation, acceptance, commitment therapy, quality of life, the elderly -
بازاریابی محتوایی، رویکردی رو به رشد برای تقویت آگاهی مشتری، اعتماد بیشتر و خلق ارزش بیشتر است. پژوهش حاضر با هدف "ارایه الگوی بازاریابی محتوایی دیجیتال در خلق ارزش مصرف کننده با رویکرد کیفی و بهره گیری از نظریه داده بنیاد" صورت گرفته است. جامعه آماری پژوهش شامل 13 نفر از خبرگان دانشگاهی و فعالان بازاریابی محتوایی دیجیتال که به شیوه هدفمند و از طریق روش گلوله برفی جهت انجام مصاحبه انتخاب شدند. فرآیند مصاحبه به صورت نیمه ساختاریافته تا رسیدن به اشباع نظری انجام شد. با تجزیه و تحلیل داده ها طی سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی 190 کد باز در قالب 17 کد محوری و 6 کد انتخابی طبقه بندی و مدل مفهومی نهایی در جامعه مورد مطالعه تدوین گردید. یافته های پژوهش نشان داد که فرآیند دستیابی به الگوی بازاریابی محتوایی دیجیتال موضوعی چندوجهی است که مستلزم توجه هم زمان به عوامل علی (طراحی آمیخته بازاریابی محتوایی، تمرکز بر تولید انواع محتوا و بسترسازی آنلاین)، زمینه ای (خلاقیت در بازار دیجیتال؛ توجه به مشتریان در تولید محتوا، هزینه کم تولید محتوا و برندسازی دیجیتالی)، مداخله گر (آمادگی و دسترسی به وب؛ بحران ها و وقایع طبیعی، دانش فنی شرکت و آگاهی از مسایل بازار) و در نهایت راهبردها (برنامه ریزی برای به روز رسانی محتوا، توزیع محتوای مرتبط، ایجاد محتوای تعاملی) است. خلق ارزش برای مشتری با افزایش اطلاعات و قدرت تصمیم گیری، خلق ارزش برای مشتری از طریق بهبود روابط با مشتریان، افزایش توان بازاریابان محتوایی، بهبود محتوای ارایه شده نیز به عنوان پیامدهای اجرای الگوی بازاریابی محتوایی دیجیتال شناسایی گردید.
کلید واژگان: بازاریابی دیجیتال, بازاریابی محتوایی, خلق ارزش مصرف کننده, نظریه داده بنیادContent marketing is a growing approach to boosting customer awareness, building trust and creating more value. The aim of this study was to "provide a model of digital content marketing in creating consumer value with a qualitative approach and utilizing the data theory of the foundation." The statistical population of the study included 13 academic experts and digital content marketing activists who were purposefully selected for interview through snowball method. The interview process was semi-structured until theoretical saturation was achieved. By analyzing the data during three stages of open, axial and selective coding, 190 initial codes in the form of 17 axial codes and 6 selected codes were classified and the final conceptual model was developed in the study population. Findings showed that the process of achieving a digital content marketing model is a multifaceted issue that requires simultaneous attention to causal factors (content marketing mix design, focus on content production and online platform building), contextual (digital market creativity; customer attention in Content production, low cost content production and digital branding), interventionist (web readiness and accessibility; Content is the distribution of relevant content, creating interactive content. Creating value for the customer by increasing information and decision-making power, creating value for the customer by improving customer relationships, increasing the power of content marketers, improving the content provided as implementation consequences The digital content marketing model was identified.
Keywords: : Digital Marketing, Content Marketing, Consumer Value Creation, Grounded Theory -
مقدمه
چاقی در دهه های اخیر به سطح همه گیر در مقیاس جهانی رسیده است. در مداخلات کاهش وزن، تاثیر عوامل روانشناختی بر رفتارهای خوردن باید مورد توجه قرار گیرد.
هدفهدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی هیپنوتراپی شناختی بر خودکارآمدی مقابله ای، راهبردهای سازگارانه و ناسازگارانه تنظیم شناختی هیجان در زنان مبتلا به چاقی بود.
روشپژوهش نیمه آزمایشی با پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و مرحله پیگیری بود، که بر روی زنان چاق اهواز در سال 1399 انجام شد. 40 نفر به روش در دسترس انتخاب شده و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جای گرفتند. داده ها با مقیاس استعداد هیپنوتیزم پذیری استنفورد (1962)، چک لیست تجارب زندگی، علایق و ارزش ها، پرسشنامه های خودکارآمدی مقابله ای چسنی و همکاران (2006) و تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی و همکاران (2001) جمع آوری و با روش های تحلیل کوواریانس چند متغیری و تحلیل واریانس اندازه های مکرر توسط نسخه 25 نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شد.
یافته هانتایج نشان داد که هیپنوتراپی شناختی خودکارآمدی مقابله ای آزمودنی ها را افزایش داده (F=29/73, P≥0/001) و این تاثیر تا دوره پیگیری نیز ادامه یافته است (F=6/43, P≥0/03)، در راهبردهای سازگارانه تاثیر معنی دار نداشت؛ اما در راهبردهای ناسازگارانه با وجود عدم معنی داری در پس آزمون، در پیگیری تفاوت معنی داری ایجاد کرده است (F=4/47, P≥0/01).
نتیجه گیریهیپنوتراپی شناختی روشی موثر در افزایش خودکارآمدی مقابله ای و کاهش راهبردهای ناسازگارانه تنظیم هیجان زنان مبتلا به چاقی است و می تواند در بهبود مسایل روانشناختی این افراد به کار گرفته شود.
کلید واژگان: هیپنوتیزم, درمان شناختی- رفتاری, خودکارآمدی, تنظیم هیجانی, چاقیIntroductionObesity has become an epidemic on a global scale in recent decades. The effect of psychological factors on eating behaviors should be considered weight loss interventions.
AimThis study was conducted to investigate the effect of cognitive hypnotherapy on coping self-efficacy and adaptive and maladaptive strategies of cognitive emotion regulation in obese women.
MethodThis was a quasi-experimental study with a pre-test-post-test design, a control group and follow-up that was conducted on obese women in Ahvaz in 2020. Forty women were selected using the convenience sampling method and randomly assigned to experimental and control groups. Data collection tools were Stanford Hypnotic Susceptibility Scale, Checklist for Utilizing Life Experience, Interest & Values, Chesney et al.'s (2006), Coping Self-Efficacy Scale and Garnefski et al.'s (2001) Cognitive Emotion Regulation Questionnaire. MANOVA, repeated measures ANOVA and SPSS-25 were used to analyze the data.
ResultsThe results showed that cognitive hypnotherapy increased the participants coping self-efficacy (F=29.73, P≥0.001) and this effect continued until the follow-up period (F=6.43, P≥0.03). It did not have a significant effect on adaptive strategies, but it created a significant difference in maladaptive strategies in the follow-up despite its lack of significance in the post-test (F=4.47, P≥0.01).
ConclusionThe results revealed that the use of cognitive hypnotherapy is an effective method to increase coping self-efficacy and reduce maladaptive emotion regulation strategies in women with obesity and can be used to improve the psychological problems of these people.
Keywords: Hypnosis, Cognitive behavioral therapy, Self efficacy, Emotional regulation, Obesity -
در مقاله حاضر برای پیش بینی جریان های نقدی عملیاتی آتی از مدل بارث و همکاران (2001) و برای برآورد ارزش منصفانه تسهیلات مالی از مدل تنزیل جریان های نقدی تشیرارت و همکاران (2007) که توسط فدرال رزرو آمریکا ارایه شده، استفاده شده است. فرضیه های تحقیق از طریق داده های پانل با استفاده از اطلاعات 18 بانک پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران مورد آزمون قرار گرفته است. نتایج حاصل از آزمون فرضیه اول تحقیق بیانگر آن است که در سطح اطمینان 90 درصد صرفا متغیر تغییرات ارزش منصفانه تسهیلات مالی با جریان های نقدی عملیاتی یک سال آتی بانک ها دارای ارتباط معنادار و مستقیم می باشد. لیکن نتایج حاصل از آزمون فرضیه دوم تحقیق بیانگر آن است که در سطح اطمینان 90 درصد هر دو متغیر تغییرات بهای تمام شده و تغییرات ارزش منصفانه تسهیلات مالی با جریان های نقدی عملیاتی دو سال آتی بانک ها دارای ارتباط معنادار و معکوس می باشند. همچنین در سطح اطمینان 90 درصد متغیر تغییرات مطالبات از سایر بانک ها با جریان های نقدی عملیاتی یک سال آتی بانک ها ارتباط معنادار و مستقیم و در سطح اطمینان 95 درصد متغیر تغییرات سپرده قانونی با جریان های نقدی عملیاتی دو سال آتی بانک ها ارتباط معنادار و معکوس دارند.
کلید واژگان: ارزش منصفانه تسهیلات مالی, بهای تمام شده تسهیلات مالی, پیش بینی جریان های نقدی عملیاتی بانک هاIn this study, the model of barth et.al (2001) was applied for predicting banks, future operational cash flows and for calculating fair value of loans was applied the model of Tschirhart et al. (2007).The hypotheses of the study were tested through the panel data gathered from 18 listed banks in Tehran Stock Exchange. In this researchoperational cash flows of one and two future-year of banks are considered. The findings of the first hypothesis of the research indicated that with 90% assurance only changes of fair value has a significant and negative relation with one year-future operational cash flows and changes of cost of loans has no effect. The findings of the second hypothesis of the research indicated that with 90% assurance both changes of fair value and changes of cost of loanshave a significant and negative relation with two year-future operational cash flows
-
دشواری های اداره امر عمومی، برخورداری دولت از برخی امتیازات ویژه اقتداری را به همراه داشته است. از آن جا که بازتعریف نقش دولت و ارتباط آن با شهروندان، تضمین کننده حقوق و آزادی های شهروندان خواهد بود، حدود پاسخ گویی این شخصیت حقوقی نیز به تناسب افزایش اقتدار گسترش یافته است. لزوم تبعیت مسئولیت مدنی دولت و نهاد های عمومی از قواعد ویژه را به شایسته بودن برقراری توازن میان حمایت از منافع شهروندان و حراست از اقتدار اداره و حرکت آن برای تحقق و نیل منفعت عمومی جامعه نسبت می دهند. با این وجود، دولت در تمامی اوقات مسیول شناخته نمی شود و بنا بر اقتضایات خاص حکمرانی، در برخی موارد ورود ضرر به شهروندان، جبران خسارات وارده از دولت انتظار نمی رود. از طرف دیگر، اهمیت تداوم زندگی اجتماعی و حفظ نظم عمومی جامعه، پادرمیانی دولت را برای بازگرداندن اوضاع به حال سابق را ایجاب می نماید. از آن جا که نمونه های مصونیت از مسئولیت، محدود و موردی است، در نتیجه تعمق در موضوع، به نظر می رسد بتوان برخی حوزه های حکمرانی را حوزه مصونیت دولت از مسئولیت و قوه قاهره و ضرورت حفظ هم بستگی اجتماعی را از جمله نمونه های مسئولیت نسبی دولت دانست.
کلید واژگان: استثنائات مسئولیت اداره, حکمرانی خوب, مسئولیت مدنی دولت, مصونیت دولتThe requisite of public administration and complexities of governance result in ad hoc privileges for governments in some particular conditions. Depiction of government place in a legal system and deliberation of its liability borders eventuate in responsibility extent recognizing proportional to administration power enhancement. Based on a bilateral relation among administration and civilians the more responsible government is, the more freedom will be guaranteed. Jurists ascribe adherence of government’s civil liability rules from a specific system to balance making efforts for supporting public interest and protecting administration authorities simultaneously. However, in some cases which incurring a loss governments will not be known liable according to peculiar governance expediency. On the other hand, continuation of social life and importance of public order retaining need to government intercede on restitution. Whereas exemption zones are not numerous, we can talk about absolute exemption in some scopes of governance and limited ones in others.
Keywords: Government exemption, Government civil liability, good governance -
مقدمههدف پژوهش حاضر پیش بینی سلامت روان بر اساس سرسختی روان شناختی، هوش هیجانی و مثلث شناختی مادران دانش آموزان دیرآموز بود.روشروش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری این پژوهش را 132 نفر از مادران دانش آموزان مدارس دیرآموز شهر تهران در سال تحصیلی 1397-1396 تشکیل دادند که تعداد 78 مادر با استفاده از روش نمونه گیری غیر احتمالی و از نوع در دسترس انتخاب و به سیاهه سرسختی روان شناختی اهواز (1377)، مقیاس هوش هیجانی پترایدز و فارنهام (2001)، سیاهه مثلث شناختی بکهام (1986) و پرسشنامه سلامت عمومی گلدبرگ (1979) پاسخ دادند؛ برای تحلیل داده ها از روش آماری ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه خطی استفاده گردید.یافته هانتایج نشان داد سرسختی روانشناختی (0/01= β=-0/41,P) توانست سلامت روان مادران کودکان دیرآموز را پیش بینی کند؛ همچنین مولفه های هوش هیجانی (P=0/01)؛ مولفه های خوش بینی و کنترل عواطف (P=0/01) و از بین مولفه های مثلث شناختی، مولفه های بازخورد به خود و بازخورد به آینده (P=0/01) توانستند سلامت روان مادران را پیش بینی کند.نتیجه گیریسرسختی روانشناختی و هوش هیجانی بالا و داشتن نگرش مثبت نسبت به خود، دنیا و آینده در مادران دارای کودک دیرآموز می تواند منجر به سلامت روانی آن ها شود.کلید واژگان: سرسختی روان شناختی, هوش هیجانی, مثلث شناختی, سلامت روانی, مادران کودکان دیرآموز.This study aimed at Predicting Mental Health Based on Psychological Hardiness, Emotional Intelligence and Cognitive Triad in Mothers with Slow-Learning Children. The research method was descriptive and correlational. The statistical population consisted of mothers with Slow-Learning children who were selected through non-probability and convenience sampling method during 2017-2018, in Tehran. In this study Ahvaz hardiness inventory (1998), Petrides and Furnhams emotional intelligence scale (2001), Beckham’s cognitive triad inventory (1986) and Goldberg general health questionnaire (1979) were used. The data were analyzed by multiple regression Inter method. The findings revealed that psychological hardiness of mothers with slow-learning children has a significant effect on predicting their mental health of them (p < 0.05). The results also showed that from among the components of emotional intelligence, optimism and control of emotions predicted mental health significantly (p < 0.05). On the other hand, it was found that among cognitive Triad components, view to self and view to future predicted mental health significantly (p < 0.05). As a result, it can be argued that having a cognitive personality and high emotional intelligence as well as positive perspective to self and future in mothers with slow-learning children can lead to their mental health.Keywords: Psychological hardiness, Emotional intelligence, Cognitive Triad, mental health, Mothers with Slow-Learning Children
-
سالمندی فرایند زیستی است که تمام موجودات زنده از جمله انسان آن را تجربه می کنند، از این رو توجه خاص و پیشگیری از اختلالاتی نظیر اضطراب در حوزه سالمندی بسیار مهم است. یکی از واقعیت های انکارناپذیر در سالمندی، نزدیک شدن به واقعیت مرگ و اضطراب حاصل از آن است که سازگاری افراد سالمند را تضعیف می کند. بنابراین پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه سرسختی روان شناختی و التزام عملی به نمازبا اضطراب مرگ در سالمندان انجام شد. این پژوهش یک پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل سالمندان مرد بالای 60 سال ساکن منطقه 1 شهر تهران بود. از منطقه یک شهر تهران در پارک های محلی، 250 مرد سالمند بالای 60 سال، به صورت در دسترس انتخاب شدند و مقیاس نگرش و التزام عملی به نماز انیسی و همکاران، سیاهه سرسختی روان شناختی اهواز کیامرثی و همکاران و مقیاس اضطراب مرگ تمپلر را تکمیل کردند. داده های پژوهش از طریق ضریب همبستگی پیرسونو رگرسیون چندگانه به روش همزمان در نرم افزار SPSS نسخه 22 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان دادند کهسرسختی روان شناختی و التزام عملی به نماز با اضطراب مرگ در سالمندان رابطه منفی دارد (01/0P<). همچنین مدل رگرسیون اضطراب مرگ نشان داد که سرسختی روان شناختی (05/0>P) و التزام عملی به نماز (01/0>P)، اثربخشی نماز در زندگی فردی و اجتماعی (01/0>P)، توجه و عمل به مستحبات (01/0>P)، التزام و اهتمام جدی برای انجام نماز (01/0>P)، مراقبت و حضور قلب در نماز (01/0>P) قادر به پیش بینی اضطراب مرگ به صورت منفی بودند. طبق نتایج، پیشنهاد می شود مشاوران و روان شناسان حوزه سالمند با آگاهی رسانی و بکارگیری تدابیری در جهت افزایش سرسختی و انجام فرایض دینی، اضطراب مرگ در سالمندان را کاهش دهند.کلید واژگان: سرسختی روانشناختی, اضطراب مرگ, التزام عملی به نماز, سالمندDeath Anxiety in the Elderly: The Role of Psychological Hardiness and Practical Commitment to PrayerAging is a biological process that all living beings, including humans, experience it. Therefore, it is crucial to notice and prevent some disorders such as anxiety in the field of aging. One of the undeniable facts about aging is recognizing the reality of death and anxiety that weakens compatibility in elderly. The present study aimed to investigate the relationship between psychological hardiness and practical commitment to prayer with death anxiety in the elderly. It was a descriptive-correlation survey. The statistical population included all the elderly man over 60, living in the 1th district of Tehran. 250 elderly men over 60 were selected using convenience sampling in local parks of the 1th district of Tehran. Psychological hardiness questionnaire by Kiamarsi et al., Templer Death Anxiety Scale and scale of attitude and practical commitment to prayer Enisi et al. were completed. Data were analyzed in SPSS-22 using Pearson's correlation coefficients and multiple linear regression with Enter Method. The results suggested a negative and significant correlation between psychological hardiness and practical commitment of Prayer in the Elderly (P<0.01). Also, Death Anxiety Regression Model showed that psychological hardiness (P<0.05), practical commitment to prayer (P<0.01), the effectiveness of prayer in individual and social life (P<0.01), attentions and acts of precepts (P<0.01), serious commitment to prayer (P<0.01) and care and presence of the heart in prayers (P<0.01) could negatively predict death anxiety. According to the result, it was suggested that counselors and psychologists working with elderly may reduce the anxiety of death among them through raising awareness and applying measures to increase hardiness and practice religious beliefs.Keywords: Psychological Hardiness, death anxiety, practical commitment to prayer, elderly
-
به منظور ارزیابی تنوع ژنتیکی و خصوصیات کمی و کیفی ژنوتیپ های گندم در رابطه با زیر واحدهای گلوتنین با وزن ملکولی بالا، تعداد 30 رقم و لاین امید بخش گندم از نظر تنوع آللی در مکان های ژنی کنترل کننده پروتئین گلوتنین به روش SDS-PAGE مورد ارزیابی قرار گرفت. الگوی باندی پروتئین های گلوتنین استخراج شده از بذر ارقام و لاین ها حاکی از حضور سه زیر واحد در جایگاه ژنی Glu-A1، چهار زیر واحد در جایگاه Glu-B1 و دو زیر واحد در جایگاه Glu-D1 بود. در مکان ژنی Glu-A1 آلل های نول، 1 در مکان ژنی Glu-B1، زیر واحدهای 8+7 و 18+17 و در مکان ژنی Glu-D1 زیر واحدهای 10+5 دارای بالاترین فراوانی بودند. در تحقیق حاضر ژنوتیپ های زرین، پیشگام، آذر، رسول، توس، 26 و 29 با امتیاز ژنومی 10 به عنوان بهترین ژنوتیپ ها از لحاظ کیفیت نانوایی شناسایی شدند. بر اساس نتایج تجزیه رگرسیون داده ها آلل *2 جایگاه ژنی Glu-A1، 43 درصد از تغییرات درصد رطوبت دانه، آلل های *2 جایگاه ژنی Glu-A1 و آلل 10+5 جایگاه ژنی Glu-D1 درمجموع 52 درصد از تغییرات میزان پروتئین دانه، آلل 10+5 جایگاه ژنی Glu-D1، 43 درصد از تغییرات عدد زلنی، آلل 8+7 جایگاه ژنی Glu-B1، 40 درصد از تغییرات میزان سختی دانه و آلل 16+13 مکان ژنی Glu-B1 38 درصد از تغییرات میزان نشاسته دانه را توجیه نمودند.
کلید واژگان: الکتروفروز, زیر واحدهای گلوتنین (HMW), SDS-PAGE, گندمIn order to evaluate the genetic diversity of quantity and quality of wheat, 30 varieties and lines of wheat were evaluated by SDS-PAGE methode. The banding pattern of glutenin proteins extracted from seed indicated the presence of three subunits in the Glu-A1 gene site, four subunits at Glu-B1 and two subunits at the Glu-D1 site. In the Glu-A1 site, the alleles of the Null, in Glu-B1 site, sub units of 8 + 7 and 18 + 17 and in Glu-D1 site, subunits of 5 + 5 had a the heighest frequency. In this research, the genotypes of Zarin,Pishgham, Azar, Rasoul, Tous, 26 and 29 with genomic score of 10 were identified best genotypes in terms of baking quality. Based on regression analysis of data, allele 2* of loci Glu-A1 explaned 43% of the changes in moisture content, Alleles 2* of Glu-A1 and allele 10 + 5 of Glu-D1 loci justefied 52% of total seed protein variation. Allels 10 + 5 of Glu-D1 locus, allocated 43 percent of Zeleny number variation. Allele 8 + 7 of Glu-B1 locus, showed 40% of hardness variation. Finally alleles 16 + 13 of Glu-B1 locus justifed 38 percent of the starchcontent.
Keywords: Electrophoresis, Glutenin Subunits (HMW), SDS-PAGE, Wheat -
هدف این پژوهش، تعیین نقش سلامت معنوی و دلبستگی به خدا در پیش بینی کیفیت زندگی زنان مطلقه شهرستان تربت حیدریه در سال 1389 بود. این پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری، زنان مطلقه مراجعه کننده به بهزیستی شهرستان تربت حیدریه در سال 1394 است، که 100 نفر به روش نمونه گیری در دسترس و مبتنی بر هدف انتخاب و پرسش نامه کیفیت زندگی (SF-36)، سلامت معنوی (SWBS) و دلبستگی به خدا (AGS) را تکمیل کردند. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه به روش گام به گام نشان داد که 25 درصد از واریانس کیفیت زندگی، توسط سلامت معنوی و دلبستگی به خدا تبیین می شود. همچنین دلبستگی ایمن به خدا، سلامت معنوی مذهبی، سلامت معنوی وجودی، دلبستگی دوسوگرا به خدا و دلبستگی اجتنابی به خدا، به ترتیب و به صورت معنادار، تغییرات مربوط به کیفیت زندگی را پیش بینی می کنند. بر اساس این یافته ها، می توان گفت: افزایش اعتقادات مذهبی، توکل به خدا و پرورش سلامت معنوی در زنان مطلقه، نقشی اساسی در افزایش سازگاری و کیفیت زندگی آنان ایفا می کند.کلید واژگان: سلامت معنوی, دلبستگی به خدا, کیفیت زندگی, زنان مطلقهThe purpose of this present research is to study Spiritual Health and Attachment to God in predicting the quality of life in Divorced women. This is a descriptive research and the research design is correlation. The statistical population included all Divorced women referring to Welfare centers at Torbat-e-Heydarieh city in 2014. The available sampling method is used here. Therefore, 100 Divorced women referring to centers were selected and filled out the research questionnaires. The Quality of Life questionnaire, Spiritual Health scale and Attachment to God quwstionnare were used to collect the data. The data was analyzed by Pearson’s correlation index and multivariable regression analysis. The results showed that a correlation have of Religious spiritual health (r = 0/392), Although spiritual health (r = 0/264), Secure attachment (r = 0/415), avoidant attachment (r = -0/165) ambinalent attachment (r = -0/196) with the quality of life in Divorced women. Also, the results showed that 25% of quality of life variance is elaborated using Spiritual Health and Attachment to God. It can be concluded that Spiritual Health and Attachment to God play a major role in quality of life in Divorced women based on these findings.Keywords: Spiritual Health, Attachment to God, Quality of life, Divorced women
-
قانون اساسی، به عنوان ضابطه حکم رانی دارای دو چهره رسمی و غیررسمی است. وجه غیررسمی و عرفی این قانون، موازی با دگرگونی های زمانه ظاهر می گردد؛ از همین رو، در مسیر حکومت داری، تغییر و تحول در ساختار و هم چنین کارکرد حکومت، امری محتمل است. فرمان های حکومتی ولی فقیه نیز در بستر زمان و تجربه حکومت داری تشخص عرفی یافته است. اگرچه صراحتا در قانون اساسی اصلی به تعریف و شرایط صدور آن اختصاص داده نشده است، اما این احکام حکومتی از جمله ابزارهای فصل اختلاف و حراست از منافع عموم جامعه و خروج از بن بست های امر اداره کشور تلقی می شوند. به همین منظور، این جستار پژوهشی درصدد مطالعه و شناخت جزییات این نهاد حقوقی فقهی است که حضوری غیرمستقیم و نامریی در قانون اساسی دارد و هم چنین ضرورت به رسمیت شناختن آثار آن را برای رهنمونی ما جهت دست یابی به الگویی مطلوب تر در حکم رانی را بررسی می نماید. به نظر می رسد سازوکار اجرای احکام حکومتی، در شرایط فعلی تنها از طریق اختیارات و تکالیف شخص ولی فقیه اعتبار یافته است و مستقلا چارچوبی برای اجرای آن موجود نیست. هم چنین گستره شمول این فرمان ها و مدت اعتبار آن ها نیز مستلزم دقت نظر بیش تر است.
کلید واژگان: فرمان های حکومتی, قانون اساسی, عرف اساسی, حکم رانی خوبThe Constitution as criteria for governance has two modes: formal mode and informal one. The latter appears subordinately in era s evolutions. Therefore, in governance course, alteration in form and function of government is probable. Leader Governmental Orders is a consequence of governance experiment. Although they have not introduced in the Constitution definitely, these orders take into account as means of problems resolve and protection of public interest. Therefore, this research seeks to study about entity of this legal subject which has an implied existence in the Constitution. In addition, probes into find a better pattern for the governance by envisaging its impacts. It seems that there is no formal independent framework for enforcing governmental orders in present circumstances; however they have been existed on the strength of leader’s personal authority. Besides, the expanse s of these orders and their validity duration must have regarded.
Keywords: Governmental orders, the constitution, Good Governance
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.