مریم شیری
-
آداب عروسی و عزا در اقوام ایرانی و هندو به روایت عرفی شیرازی و کلیم کاشانی
انسان در زندگی اجتماعی خویش ناگزیر از رویارویی با عروسی و عزاست. چگونگی نمود این دو رسم اجتماعی در شعر شاعران بزرگ هر دوره، نشان دهنده کیفیت زندگی و جهان بینی مردمان آن روزگار است و جلوه های برجسته ای از فرهنگ عامه ایشان را به تصویر می کشد.عرفی شیرازی و کلیم کاشانی به عنوان نمایندگان بزرگ و برجسته سبک اصفهانی (هندی) و عصر صفویه، در قالب تصویرآفرینی ها و آرایه پردازی های بدیع خویش، بخش های بزرگی از زندگی اجتماعی و فرهنگ عامه مردم ایران و هند روزگار خویش را ثبت کرده اند و راه را بر مطالعات جامعه شناختی و مردم شناختی هموار ساخته اند.براساس آن چه از شعر عرفی و کلیم برمی آید، مردمان روزگار صفویه، به ویژه بزرگان و متمولان، شادخوار و عیش طلب بوده اند و به مناسبت های مختلف به خصوص عروسی یا حضور شاه در میان مردم، محافل سرور و پایکوبی برگزار می کرده اند. آداب سوگواری، در هر ناحیه، هر آب و هوا و در میان مذاهب گوناگون متفاوت است؛ مثلا برخی در غم مرگ یاران خود سیاه می پوشند و برخی سفید. سوگواری در ایران از گذشته تا امروز آداب و آیین های خاص داشته است. این آیین ها در طول زمان تغییر چندانی نکرده اند. البته ظهور مذهب تشیع و ترویج فراگیر آن در عصر صفویه، موجب تحولی عظیم در ایام عزای ایرانیان شده است.آداب عروسی و سوگواری ایران و هند در شعر عرفی و کلیم به زیبایی و با هنرمندی تمام نمود یافته است.
کلید واژگان: عرفی شیرازی, عروسی, عزا, فرهنگ عامه, کلیم کاشانیWedding and mourning customs of Iranian and Hindu peoples according to the traditional Orfi of Shirazi and Kaleem KashaniIn his social life, man is bound to face wedding and mourning. How these two social customs are expressed in the poetry of the great poets of each period shows the quality of life and worldview of the people of that time and depicts the prominent manifestations of their public culture.Arafi Shirazi and Kalim Kashani, as the great and outstanding representatives of the Isfahani (Indian) style and the Safavid era, in the form of their original images and arrangements, have recorded large parts of the social life and public culture of the people of Iran and India of their time and paved the way for sociological studies. and have made a smooth anthropology.According to what comes out from the folk poetry and Kalim, the people of the Safavid era, especially the rich and wealthy, were happy and luxurious, and on various occasions, especially the wedding or the presence of the king among the people, they held Sarwar and Paikobi circles.Mourning customs are different in each region, each climate and among different religions; For example, some wear black and some wear white in mourning for their dead companions. Mourning in Iran has had special rituals from the past to the present day. These rituals have not changed much over time. Of course, the emergence of the Shia religion and its widespread promotion in the Safavid era has caused a great cha
Keywords: Orafi Shirazi, wedding, mourning, popular culture, Kalim Kashani -
مقایسه مسئولیت پذیری در نیمرخ های مختلف انگیزشی: تحلیل مبتنی بر شخص
عوامل زیادی مثل انگیزش، مسئولیت پذیری می توانند بر یادگیری دانش آموزان تاثیر بگذارند. دراین باره، شواهد نشان داده که انگیزش یکی از عوامل موثر و مهم در بهبود عملکرد دانش آموزان است. پژوهش حاضر باهدف تعیین نیمرخ انگیزشی دانش آموزان با استفاده از تحلیل مبتنی بر شخص و مقایسه مسئولیت پذیری با توجه به این نیمرخ ها انجام گرفته است. این پژوهش یک مطالعه توصیفی- علی مقایسه ای است. تعداد 200 نفر دانش آموز مقطع متوسطه دوره دوم مقیاس جهت گیری اهداف پیشرفت الیوت و مک گرگور و مسئولیت پذیری نئو را تکمیل نمودند. برای تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS از روش تحلیل خوشه ای و تحلیل واریانس چندمتغیری بهره گرفته شد. بر اساس نتایج حاصل از تحلیل خوشه ای، چهار خوشه انگیزش برای دانش آموزان به دست آمد: 105 درصد در خوشه بی انگیزشی، 30 درصد در خوشه انگیزش سه گانه، 20 درصد در خوشه تبحرگرا-عملکردگرا و 40 درصد خوشه انگیزش چندگانه قرار گرفتند. مسئولیت پذیری خوشه بی انگیزشی، کمتر از سایر خوشه ها بود (0001P). یافته های به دست آمده می تواند به مسئولین حوزه آموزش کمک نماید تا با طراحی برنامه های مداخله ای تربیتی در ارتقا و یا حفظ انگیزش دانش آموزان، در طول سال های تحصیلی اقدامات موثری را انجام دهند.
کلید واژگان: مسئولیت پذیری, نیمرخ انگیزشی, تحلیل خوشه ای -
تحریف متون و منابع دینی در طول تاریخ همواره ابزار حاکمان مستبد و صاحبان قدرت و ثروت بوده است که از آن برای رسیدن به اهداف خود و برای نگه داشتن مردم در جهل استفاده می کردند و این تحریف تا امروز در زندگی بشر ادامه دارد؛ از این رو پرداختن به موضوع تحریف متون دینی در ادیان الهی (اسلام، مسیحیت و یهودیت) موضوع مهمی است که نشان می دهد این متون تا چه حد معتبر هستند و می توان به آنها مراجعه کرد. با توجه به این ضرورت بحث، در پژوهش حاضر سعی شد با رویکرد کیفی از نوع بررسی اسناد و تحلیل محتوا و با توجه به نقش آن در زندگی بشر، به تبیین و بررسی موضوع تحریف در ادیان الهی و تبیین دلایل پرداخته شود. یافتههای پژوهش حاکی از آن است که تحریف لفظی در قرآن کریم امکانپذیر نیست؛ اما از نظر معنوی، تفسیری و باطنی، قرآن نیز مانند هر متن دیگری امکان تحریف دارد. در عین حال، موضوع تحریف در عهدین با توجه به دستکاری بشر در متون مقدس و نوع دسترسی به متون مقدس به مقوله دیگری اشاره دارد. بر این اساس در عهدین باید مسئله جعل مورد توجه قرار گیرد و موضوع فراتر از تحریف مطرح شده است. نشانه ها و قراین مسله حاکی از آن است که تورات و انجیل اصلی توسط انسان ها و در طول زندگی بشر دستکاری شده است.
کلید واژگان: قرآن کریم, عهدین, تحریف, مصونیت قرآن کریم, زندگی بشرThroughout history, distortion of religious texts and sources has always been the tool of authoritarian rulers and those in power and wealth, who used it to achieve their goals and in order to keep people in ignorance, and this distortion continues to today in human life. Therefore, addressing the issue of distortion of religious texts in the Abrahamic religions (Islam, Judaism, Christianity) is an important issue that shows how authentic these texts are and can be referred to them. Due to this necessity of discussion, in the present study, an attempt was made with a qualitative approach such as Document review and content analysis and given its role in human life, to explain and examine the issue of distortion in the Abrahamic religions, explain the reasons that prove that the Quran is far from distorted. The research findings indicated that distortion in the Holy Quran is not verbal possible; but in terms of spiritual, interpretation and esoteric interpretation of the Quran, like any other text, it is possible; at the same time, the issue of distortion in the Testaments refers to a further issue, given the human manipulation of sacred texts and the type of access to sacred texts. Accordingly, in the Testaments, forgery must be considered, and the issue is raised beyond distortion. The signs is that the original Torah and the Bible were manipulated by humans and throughout human life.
Keywords: Quran, Testaments, Distortion, Immunityof the Quran, Human Life -
مقدمه
تجارب و مطالعات بسیاری در داخل و خارج از کشور حاکی از عدم برخورداری پرستاران تازه فارغ التحصیل از آمادگی لازم برای ورود به محیط کار می باشند و این موضوع با خطاها و آسیب هایی که ایجاد می کند، می تواند مشکلات فراوان و پیامدهای نامطلوبی برای بیماران به همراه داشته باشد. تاثیر بکارگیری پرستاران مجرب بالین تحت عنوان همکار آموزش بالینی به عنوان یکی از راهکارهای بهبود مهارت های بالینی دانشجویان پرستاری در این مطالعه مورد بررسی قرار گرفت.
روشمطالعه حاضر به روش اقدام پژوهی عملی و به صورت مقدماتی و تک مرحله ای انجام شد. کلیه دانشجویان پرستاری نیم سال آخر (42 نفر) و 20 نفر از پرستاران با تجربه بخش های عمومی مرکز آموزشی درمانی مدنی به عنوان همکار آموزش بالینی، نمونه های این پژوهش را تشکیل دادند. ارتباط روزانه و جلسات ماهانه برای برنامه ریزی و مدیریت از آبان 1394 تا تیر 1395 برگزار شد. بسیج امکانات برای اقدام عملی طرح صورت گرفت. پس از اجرای برنامه، داده ها در دو بخش کمی(برگزاری آزمون آسکی- رضایت سنجی از دانشجویان) و کیفی (تبیین تجارب دانشجویان و همکاران آموزش بالینی) جمع آوری شد. تحلیل داده های کیفی با نرم افزار MAXQDA انجام شد و داده های کمی با نرم افزار spss صورت گرفت.
یافته هاویژگی های معلم بالینی، ساختار بالینی، ارتباط دانشکده و بالین از طبقات ظهور یافته در بخش کیفی این مطالعه بود. در بخش آسکی، بیشترین امتیازها مربوط به ایستگاه درمان وریدی و احیای قلبی ریوی گزارش شد، به گونه ای که بیش از 55 درصد دانشجویان در طیف عالی و خوب قرار گرفتند. کمترین نمرات در ایستگاه اخذ شرح حال و تشخیص پرستاری گزارش گردید.
نتیجه گیرییافته های این مطالعه به عنوان مرحله مقدماتی یک مطالعه اقدام پژوهی، زمینه بسیار مناسبی برای برطرف نمودن مشکلات موجود و اصلاح فرایندهای حال حاضر فراهم می کند.
کلید واژگان: همکار آموزش بالینی, آموزش پرستاری, مهارت های بالینیBackgroundThere are strong evidences that shows newly nurses are not ready to enter the workplace.This issue may cause errors and the damages that can lead to many problems and adverse outcomes for patients. The preceptorship model for improving nursing education via action research approach is assessed in the study.
MethodsThis study was conducted by action research method. Daily communications and monthly joint meetings were held from November 2015 to July 2016 for planning and management. Data were gathered via observation. The participants were 42 senior nursing students and 20 expert nurses. Both group participated in training sessions. In qualitative phase of study in-depth interview was conducted with 20 people including 15 students, 4 nurses and 1 nursing manager. In the quantitative phase all of the 42 students participated and their performance was assessed by OSCE. Also students’ satisfaction was examined by questionnaire. Three actions were developed and implemented. Qualitative data analysis was done by MAXQUDA software and SPSS was used for quantitative data analysis.
ResultsPreceptors’ characteristics, clinical structure, communication between faculty and clinical environment were emerged from qualitative analysis.The most scores obtained from intravenous therapy and cardiopulmonary resuscitation stations, so that more than 55 percent of students were on the whole excellent and good. The lowest scores were reported in the history and nursing diagnoses and performances of 30 percent of the students were good, 42 percent 28 percent were moderate and poor respectively.
ConclusionOur finding as a preliminary action research study are valubale implications to address challenges and also barriers to implement the preceptorship model in clinical education .
Keywords: Preceptorship, practical skill, Nursing education -
در نظریات رفتارگرایی، یادگیری به عنوان تغییر در رفتار آشکار افراد تعریف می شود. در این نظریات، نقش محیط، در ایجاد تغییر در شکل گیری و تغییر رفتار افراد و یادگیری بسیار پراهمیت است. در این مقاله، یکی از پرکاربردترین نظریه های رفتارگرایی تحت عنوان نظریه شرطی سازی کنشگر تشریح می شود و کاربردهای آن در آموزش پزشکی با مثال مطرح می شود.
کلید واژگان: رفتارگرایی, یادگیری, شرطیسازی کنشگر, آموزش پزشکی -
مقدمه
آموزش اخلاق حرفه ای، مساله ای ضروری در برنامه درسی پرستاری است. از آنجا که روش های سنتی آموزش نمی توانند در مورد تغییر نگرش و عملکرد افراد به اندازه روش های فعال موثر باشند این پژوهش با هدف تعیین تاثیر و مقایسه دو روش آموزشی فعال ایفای نقش با کاوشگری به شیوه محاکم قضایی در یادداری مفاهیم اخلاق حرفه ای دانشجویان پرستاری انجام شد.
روشدر این مطالعه نیمه تجربی 79 دانشجوی پرستاری به روش مرحله ای انتخاب شدند. نیمی از دانشجویان مفاهیم مرتبط با اخلاق حرفه ای را به روش ایفای نقش و نیمی دیگر، به روش کاوشگری به شیوه محاکم قضایی فرا گرفتند. داده ها با استفاده از یک آزمون کتبی، در دو مرحله جمع آوری شد. محتوای آزمون از سناریوهایی در حیطه مفاهیم اخلاق حرفه ای با استفاده از منابع در دسترس طراحی و معتبر شد. داده ها با نرم افزار SPSS تحلیل شدند.
یافته هاآزمون تی زوجی اختلاف معنی داری را در میانگین نمرات اخلاق حرفه ای سه ماه بعد آموزش نسبت به چهار هفته بعد از آموزش نشان نداد. در نتایج آزمون تی مستقل، میانگین نمره اخلاق حرفه ای در مورد همکار سه ماه بعد آموزش در دانشجویانی که به شیوه جستجوگری آموزش دیده بودند به طرز معنی داری بالاتر از دانشجویانی بود که به شیوه ایفای نقش آموزش دیده بودند (0/03=p).
نتیجه گیریجستجوگری به شیوه محاکم قضایی بیشتر از روش آموزشی ایفای نقش در یادداری بلند مدت مفاهیم اخلاقی حرفه ای دانشجویان پرستاری خصوصا در بخش ارتباط با همکاران موثر بود. اما در کوتاه مدت هر دو روش به یک اندازه موثر بودند.
کلید واژگان: ایفای نقش, جستجوگری به شیوه محاکم قضایی, یادگیری فعال, اخلاق حرفه ای, پرستاری, آموزشIntroductioneducation of professional ethics is a necessary section of nursing curriculum. To change attitude and function, traditional educational methods are not effective versus active models. This study conducted to comparison of two active learning educational models; role-playing with jurisprudential inquiry model
Methodsin this quasi-experimental study, 79 nursing students selected by stage sampling. Half of them received their education via roleplaying and other half student received it by jurisprudential inquiry model. Data collected via a writing test in two stages. The test designed and validated according to ethical reasoning resources and analyzed with SPSS software.
Resultspaired t-test did not show any significant difference between mean scores of ethics in 4 weeks after education with 3 months later. Mean score of professional ethics in related with colleges, 3 month after education, showed a significant difference among jurisprudential inquiry model group (p=0.03).
Conclusionsjurisprudential inquiry model is more effective than role-playing in long-term remembering of professional ethics of nursing students, especially in relationship with colleges. In short-term, both are effective, equally.
Keywords: Role-playing, jurisprudential inquiry model, active learning, professional ethics, nursing, education -
پژوهشنامه جریان شناسی شعر و داستان ادبیات معاصر ایران، سال یکم شماره 1 (بهار و تابستان 1398)، صص 77 -99
عناصر زبان عامیانه، بهعنوان سطحی گسترده از زبان پارسی، اهمیت ویژه دارد. شاعران همواره با بهرهگیری از این عناصر، به شعر خویش شگرفی و روایی بخشیدهاند. علاوه بر این، بسیاری از ترکیبها و اصطلاحات ساخته و پرداخته ذهن شاعران، در گذر زمان، زیرمجموعه زبان عامیانه شده است. پدر شعر نو پارسی، نیما یوشیج، کسی است که در شعر خود به فراوانی از عناصر و کارکردهای زبان عامیانه بهره جسته است و پسینیان وی، این روش را ادامه دادهاند. بسامد بالای عناصر زبان عامیانه در شعر نیما، بهعنوان شاعری تاثیرگذار، خط مشی شعر معاصر را به سمت شعر گفتار و همنشینی با زبان عامیانه کشانده است. نیما از تمام ظرفیت زبان عامیانه، از واج گرفته تا جمله، استفاده کرده و سخن خویش را توانمند ساخته است. در شعر نیما، زبان ادبی و زبان عامیانه، در یک همنشینی دلنشین و متعادل، به غنای زبان شعری این شاعر نامآوازه افزوده است. علاوه بر مصداقهای عام زبان عامیانه، نیما از واژهها، اصطلاحات و مفاهیم مربوط به فرهنگ و زبان عامه گویش مازندرانی بسیار بهره گرفته و میتوان گفت مجموعه اشعار وی فرهنگوارهای از عناصر زبان عامیانه است. بهرهگیری از زبان عامیانه به نیما در زمینه ابلاغ پیام شاعرانه و رسالت هنرمندانهاش، کمک بسزایی کرده است. کلیدواژگان: پدر شعر نو، زبان عامیانه، فرهنگ عامه، گویش مازندرانی، نیما یوشیج.
کلید واژگان: زبان عامیانه, فرهنگ عامه, گویش مازندرانی, نیما یوشیج -
توجه به مفاهیم اهمال کاری و خودناتوان سازی تحصیلی دانش آموزان در سال های اخیر افزایش یافته است. هدف از انجام این پژوهش رابطه جهت گیری اهداف پیشرفت و باورهای انگیزشی با اهمال کاری و خودناتوان سازی تحصیلی دانش آموزان بود. طرح پژوهش حاضر از نوع همبستگی بود. روش تحقیق حاضر توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش دانش آموزان مناطق آموزش و پرورش 19 و 8 شاغل به تحصیل در مقطع متوسطه شهر تهران در سال تحصیلی 1394-1393 بودند که از بین آنها 120 دانش آموز به صورت نمونه گیری خوشه ایاز نفر انتخاب و با تکمیل مقیاس اهمال کاری تحصیلی، مقیاس راهبردهای انگیزشی برای یادگیری، پرسشنامه ی هدف پیشرفت و پرسشنامه خودناتوان سازی تحصیلی در این پژوهش شرکت کردند. یافته های این پژوهش حاکی از آن است بین نمره اهمال کاری با خودکارآمدی رابطه منفی و با ارزش گذاری رابطه منفی، با اضطراب امتحان رابطه مثبت وجود دارد. همچنین اهمال کاری با هدف تسلط گرایشی رابطه منفی و با هدف عملکرد گرایشی رابطه مثبت وجود دارد. همچنین بین نمره خودناتوان سازی با خودکارآمدی رابطه منفی و با ارزش گذاری رابطه منفی ، با اضطراب امتحان رابطه مثبت وجود دارد. همچنین خودناتوان سازی با هدف تسلط گرایشی رابطه منفی با هدف تسلط اجتنابی رابطه منفی و با عملکرد اجتنابی رابطه مثبت وجود دارد. خودکارآمدی و ارزش تکلیف به ترتیب با بتای (176/0-) و (341/0-) می تواند به صورت منفی اهمال کاری تحصیلی را پیش بینی کند. اضطراب امتحان با ضریب بتای (306/0) به صورت مثبت می تواند اهمال کاری تحصیلی را پیش بینی کند. از بین مولفه های اهداف پیشرفت مولفه هدف تسلط گرایشی توانست به صورت منفی اهمال کاری تحصیلی را پیش بینی کند. خودکارآمدی با بتای (43/0-) می تواند به صورت منفی خودناتوان سازی تحصیلی را پیش بینی کند. اضطراب امتحان با ضریب بتای (21/0) به صورت مثبت می تواند خودناتوان سازی تحصیلی را پیش بینی کند. از بین مولفه های اهداف پیشرفت مولفه هدف تسلط اجتنابی به صورت منفی توانست خودناتوان سازی تحصیلی را پیش بینی کند. همچنین هدف تسلط اجتنابی توانست خودناتوان سازی تحصیلی را به صورت مثبت پیش بینی کند. با توجه به یافته های بدست آمده می توان نتیجه گرفت که بخش مهمی از اهمال کاری و خودناتوان سازی تحصیلی دانش آموزان توسط جهت گیری اهداف پیشرفت و باورهای انگیزشی قابل تبیین است.کلید واژگان: جهت گیری اهداف پیشرفت, باورهای انگیزشی, اهمال کاری, خودناتوان سازی تحصیلی, دانش آموزانAccording to the concepts of academic procrastination and self-handicapping has increased in recent years. The aim of this study the relationship between achievement goals and beliefs, motivational orientations of students were taught by negligence and helplessness. The research was descriptive. The research method was descriptive and correlational. The target population included 19 school districts and 8 students studying in secondary schools in the academic year 1394-1393 in Tehran were among 120 students from randomly selected for sampling and complete the scale academic procrastination scale motivational strategies for learning, self-handicapping questionnaire and a questionnaire aimed at advancing education in this study. The findings show that negative relationship between the procrastination and self-efficacy and a negative relationship value, positive relationship with test anxiety there. It also aims to control procrastination tendency and a negative correlation a positive correlation with performance goal orientation there. The negative between self-efficacy and self-handicapping and a negative relationship value, with test anxiety is a positive relationship exists. Also with the aim of mastering self-handicapping tendency negative correlation with the aim of avoiding dominance negative correlation and a positive correlation with avoidance is there. Beta-efficacy and task value, respectively (176 / 0-) and (341 / 0-) can be negative and predict academic procrastination. Test anxiety is a factor beta (306/0) as positive can predict academic procrastination. Among components of Goals progress mastery goal orientation component could negatively and predict academic procrastination and this relationship. Self-beta (43 / 0-) can be a negative academic self-handicapping predict. Test anxiety is a factor beta (21/0) for positive academic self-handicapping cannot predict. Among the components of component development goals aimed at avoiding the negative control could predict academic self-handicapping, and this relationship. Avoiding dominance could also aim for a positive academic self-handicapping and the nose. According to the findings, we can conclude that a significant portion of procrastination and self-handicapping student's academic achievement and self-motivation can be explained by orientation purposes.Keywords: orientation development goals, beliefs, motivation, procrastination, self-handicapping education, students
-
این پژوهش به منظور تعیین اثر بزهکاری و جنس بر سبک های فرزندپروری، سبک های دلبستگی و ویژگی های شخصیت نوجوانان انجام شد. در یک طرح علی-مقایسه ای، 64 نوجوان بزهکار در کانون اصلاح و تربیت شهر مشهد (32 پسر و 32 دختر) به شیوه نمونه گیری در دسترس و 64 نوجوان عادی (32 پسر و 32 دختر) به شیوه نمونه گیری خوشه ایدومرحله ای انتخاب شدند و هریک به پرسشنامه های فرزندپروری بامریند، دلبستگی کولینز و رید و فرم کوتاه سیاهه شخصیتی نئو پاسخ دادند. نتایج توسط نرم افزار SPSS و براساس تحلیل کوواریانس چندمتغیری پس از تعدیل تفاوت های سنی و سنوات تحصیلی نشان داد، نوجوانان عادی سبک فرزندپروری مقتدرانه بیشتری را درک می کنند. اثر جنس معنی دار نبود اما در تعامل گروه× جنس، پسران بزهکار نمرات بیشتری در سبک مستبدانه نشان دادند. همچنین نوجوانان عادی دلبستگی ایمن بیشتری در مقایسه با گروه بزهکار داشتند و از نظر جنسی، پسران بیشتر از دختران، دلبسته دوسوگرا دیده شدند. در تعامل گروه× جنس نیز پسران بدون سابقه بزهکاری نمرات بیشتری در دلبستگی ایمن نشان دادند. از نظر پنج عامل بزرگ شخصیت به استثنای نورزگرایی، نوجوانان بزهکار نسبت به نوجوانان عادی در عامل های برونگرایی، گشودگی، توافق پذیری و وظیفه شناسی نمرات پایین تری کسب نمودند. در این مورد اثر جنس معنی دار نبود اما در تعامل گروه× جنس، پسران دارای سابقه بزهکاری نمرات بیشتری در نورزگرایی نشان دادند.کلید واژگان: فرزندپروری, سبک دلبستگی, ویژگی های شخصیت, بزهکاریJournal of Psychology, Volume:20 Issue: 2, 2016, PP 206 -222This research was conducted to examine the effect of delinquency and sex on parenting styles, attachment styles and personality traits of adolescents. In a causal-comparative study 64 delinquent adolescences from correction and reform facility in Mashhad (32 boys and 32 girls) were selected by available sampling and 64 normal adolescences (32 boys and 32 girls) by two-stage cluster sampling. Each responded to questionnaires of Baumrind Parenting, Attachment Collins and Read (RAAS) and short form of the NEO Personality Inventory(NEO-FFI). Data analysed by using results a multivariate analysis of covariance after adjusting for differences in age and years of education showed that normal adolescents were more perceived authoritative parenting style. Sex effect was not significant, but interaction of group×sex, delinquent boys had higher scores on authoritarian style. Also normal adolescences had more secure attachment compared with the delinquent adolescences and in terms of sex, the boys more than girls, were seen with ambivalent attachment. Again in the group×sex interaction, boys without delinquency showed more scores in secure attachment. In the Big Five Factors Personality with the exception of neuroticism, delinquent adolescences relative to normal adolescences obtained lower scores in extraversion, openness, agreeableness and Conscientiousness factors. In this case, the effect of sex was not significant, but the interaction of group×sex, boys with delinquency showed higher scores in neuroticism.Keywords: parenting style, attachment style, personality characteristics, Criminal
-
طنز، از موضوعات پررنگ و ملموس رباعیات باباافضل کاشانی است. باباافضل، با بیانی نرم و آرام و با پرهیز از گستاخی و گزندگی زبان، طنزهایی شیوا آفریده و آن ها را در لفافه ابریشمین اشعار خویش پنهان ساخته است.شاعر در آفرینش طنز، از انواع آرایه های ادبی به ویژه از بازی های زبانی، پارادوکس، تکرار و جناس بهره جسته است. وی در ساخت طنز، از ضرب المثل استفاده کرده و خود نیز طنزهایی سروده که برخی، به صورت ضرب المثل بر زبان مردم جاری است.باباافضل در اغلب طنزهای خود، از آموزه های قرآن کریم بهره برده و پیام های ارزنده قرآنی را در قالب طنزهای گوناگون بیان کرده است. می توان اغلب رباعیات باباافضل را ترجمه ای آزاد و طنزگونه از قرآن مجید، در راستای ابلاغ فرامین الهی، دانست.در این مقاله، طنزهای باباافضل به شش دسته کلی تقسیم شده است: 1. طنز ادبی؛ 2. طنز اجتماعی؛ 3. طنز تاریخی؛ 4. طنز حکمی؛ 5. طنز دینی و عرفانی؛ 6. طنز فلسفی.بیشترین دغدغه شعری باباافضل که زمینه ساز طنزهای دلکش وی بوده، مفاهیم دینی و عرفانی است. پس از آن، طنزهای اجتماعی بسامد بالایی دارد.نوک پیکان انتقاد باباافضل بیش از همه به سمت دوگروه از مردم است: 1. صوفی نمایان ناپاک و نفس پرستان زاهدنما؛ 2. سرگشتگان و راه گم کردگان وادی حق شناسی.کلید واژگان: آموزه های دینی و عرفانی, باباافضل کاشانی, رباعیات, طنز, قرآن مجیدsatire is one of the prominent and tangible subjects in Rubaiyat (quatrains) of Baba Afzal al-Din Kashani. Using a soft and delightful tone and avoiding arrogance and quibble, he created eloquent satires enfolded in his mellifluous poems.
In his satires, Baba Afzal used many figures of speech, especially wordplay, paradox, repetition, and pun. In creating satires, he used proverbs and has composed poems some of which has turned into commonly used proverbs in peoples everyday speech.
He benefited from the teachings of the Holy Quran in most of his satires, and conveyed valuable Quranic messages in the form of various satires. The Rubaiyat of Baba Afzal can mainly be considered as a free and ironic translation of the Quran aligned with divine commandments.
In the present study, Baba Afzal's satires are divided into six group: 1. literary satires; 2. social satires; 3. historical satires; 4. wisdom satires; 5. religious and mystical satires; 6. philosophical satires.
What Baba Afzal is mostly concerned about which set the grounds for his engaging satires are religious and mystical concepts. After that, the social satires have a high frequency.
Baba Afzal directed his criticism towards two groups of people: 1. pretentious impure Sufis and the self-seeker pious-looking men; 2. the perplexed and the lost on the way to knowing Allah.Keywords: Baba Afzal al Din Kashani, religious, mystical teachings, quatrains, satire, the Holy Quran -
مجله مراقبت های پیشگیرانه در پرستاری و مامایی، سال پنجم شماره 2 (پیاپی 10، پاییز و زمستان 1394)، صص 65 -74زمینه و هدفسوختگی از بسیاری جهات جزء بدترین تراژدی هایی است که ممکن است فرد تجربه نماید و باعث مرگ و میر، ناتوانی، درد، مشکلات جسمی، روحی، اقتصادی و از کار افتادگی می شود. بنابراین برای برنامه ریزی صحیح و موفق جهت پیشگیری از سوختگی و کاهش عوارض ناشی از مرگ و میر آن داشتن اطلاعات دقیق از اپیدمیولوژی سوختگی ضروری است.روش بررسیاین مطالعه از نوع مقطعی می باشد که در بیماران بستری به علت سوختگی در بیمارستان آیت الله موسوی زنجان از فروردین ماه سال 1389 تا فروردین ماه 1391 انجام گرفته است و پس از جمع آوری اطلاعات مورد نیاز پژوهش بر اساس فرم از پیش طراحی شده، اطلاعات توسط نرم افزار SPSS و با استفاده از آمار توصیفی و آزمون تست دقیق فیشر و ANOVAمورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.یافته هادر طول 2 سال در مجموع 627 مورد سوختگی منجر به بستری در این بیمارستان ثبت شد که 1/64 درصد از این بیماران مذکر و 9/35 درصد مونث بودند. بیشترین موارد سوختگی 7/68 درصد مربوط به گروه سنی بیشتر از 14 سال و اغلب 7/54 درصد روستایی بودند. 4/57 درصد دچار سوختگی کمتر از 10 درصد و 9/60 درصد سوختگی درجه 2 بودند. 6/53 درصد حوادث در نتیجه سوختگی با شعله های آتش رخ داده بودند.نتیجه گیریاز آنجا که اغلب موارد سوختگی مراجعه کننده به این مرکز را مردان بالای 14 سال تشکیل داده اند، آموزش های دقیق از طریق رسانه های جمعی، مراکز بهداشتی ، مدارس و محل کار در پیشگیری از حوادث منجر به سوختگی ضروری به نظر می رسد.کلید واژگان: سوختگی, اپیدمیولوژی, بیمارستان, زنجان, ایرانBackground And ObjectivesBurning can cause pain, disability, and death, as well as physical, psychological, and economic consequences. Knowledge on epidemiologic characteristics of burn patients can help to plan appropriate preventive programs.Materials And MethodsThis was a cross-sectional study. Burn patients hospitalized in Ayatollah Mousavi hospital in Zanjan during 2010 to 2012 were studied. Data were collected and recorded through designed study forms; and were analyzed in the SPSS using the descriptive statistics and ANOVA and Fishers Exact Test.ResultsDuring the 2-year period, a total of 627 burn patients were admitted to the hospital. Most of the patients (64.1%) were male. Most of the burn patients (68.7%) were more than 14 year olds; and most (54.7%) were rural. Most of the patients (60.9%) had a second degree burn. Most cases were thermal burns (53.6%).ConclusionOur study showed that the majority of burn accidents occur in men over 14 years old. Preventive measurements and trainings are essential actions that should be placed through media, health centers,work place and schools to decrease burn accidents.Keywords: burn, epidemiology, hospital, Zanjan, Iran
-
زمینه و هدفیکی از دغدغه های نظام آموزشی اضطراب امتحان و تعدیل آن است. هدف از این مطالعه بررسی تاثیر رایحه درمانی بر سطح اضطراب امتحان دانشجویان پرستاری دانشگاه علوم پزشکی البرز بود.مواد و روش هااین پژوهش یک کار آزمایی بالینی دو گروهی و سه سو کور بر روی 91 نفر از دانشجویان پرستاری بود که به روش آسان انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه A و B قرار گرفتند.
علایم حیاتی و پرسشنامه اضطراب اشپیلبرگر قبل، 5 دقیقه بعد از مداخله و بعد از امتحان اندازه گیری و ثبت شد. سپس از دانشجویان خواسته شد تا شیشه کدری که محتویات آن برای آن ها، مجریان حاضر در کلاس ها و مشاور آمار قابل تشخیص نبود را در فاصله 5 سانتی متری بینی نگه داشته و به مدت 10 دقیقه استشمام نمایند. قابل ذکر است که نیمی از شیشه ها با 5 قطره عصاره اسطوخودوس و نیمی با 5 قطره آب مقطر پر شده و برچسب A و B زده شده بود. پس از تجزیه و تحلیل داده ها نوع ماده موجود در شیشه ها فاش و نتایج پژوهش اعلام گردید.یافته هانتایج نشان داد بین دو گروه تجربه و کنترل از نظر متوسط میزان اضطراب امتحان، میزان ضربان قلب و فشار خون سیستولیک در طول زمان اختلاف آماری معنا داری وجود دارد (009/0، 023/0، 000/0P=).نتیجه گیریاین مطالعه نشان داد که اگرچه رایحه درمانی در کاهش میزان اضطراب امتحان تاثیر آماری معناداری نداشته است اما میزان آن را در طول زمان کاهش می دهد.
کلید واژگان: رایحه درمانی, اسطوخودوس, اضطراب امتحان, دانشجویان پرستاریBackgroundExam anxiety and reduce of that, is one of the problems of educational systems. The aim of this study was to investigate the effect of aromatherapy on level of exam anxiety among nursing students in Alborz University of Medical Sciences.MethodsThis is a triple blind clinical trial on 91 nursing students of Alborz University of Medical Sciences which have been sampled simply and randomized divided into group A and group B.Vital signs and Spielberg state–trait anxiety inventory were measured and recorded at baseline and 5 minutes after intervention and after exam. Then, the students were asked to place the bottle of aroma (lavender or sterile water) at a distance of 5 cm of nose and inhale for 10 minutes. Half of students were exposed to bottles that fulfilled by 5 drops of lavender essential oil and half of them were exposed to bottles that fulfilled by 5 drops of sterile water that labeled as A or B and was blind for subjects, researchers and analyzer. After analysis, content of each bottle was disclosed.ResultsThe results showed that there were meaningful difference between average exam anxiety, pulse and systolic blood pressure along the time (P=0.000, 0.023, 0.009).ConclusionThese results showed that although aromatherapy has been not meaningful statistical effective but can reduce the exam anxiety in nursing student along the time.Keywords: Aromatherapy, Lavender, Exam anxiety, Nursing students -
توجه به اهمال کاری و خودناتوان سازی تحصیلی در سال های اخیر افزایش یافته است. هدف این پژوهش همبستگی، بررسی رابطه جهت گیری اهداف پیشرفت و باورهای انگیزشی با اهمال کاری و خودناتوان سازی تحصیلی است. جامعه آماری دانش آموزان مناطق 19 و 8 در مقطع متوسطه شهر تهران در سال تحصیلی 1394-1393 بوده است که از بین آنها 120 به صورت نمونه گیری خوشه ایانتخاب شد و با تکمیل مقیاس اهمال کاری تحصیلی، راهبردهای انگیزشی، هدف پیشرفت و خودناتوان سازی تحصیلی در این پژوهش شرکت کرده اند. یافته ها نشان می دهد اهمال کاری با خودکارآمدی رابطه منفی و ارزش گذاری با اضطراب امتحان رابطه مثبتی دارد. میان اهمال کاری با هدف تسلط گرایشی رابطه منفی و با هدف عملکرد گرایشی رابطه مثبت وجود دارد. خودناتوان سازی با هدف تسلط گرایشی رابطه منفی با هدف تسلط اجتنابی رابطه منفی و با عملکرد اجتنابی رابطه مثبت دارد. خودکارآمدی و ارزش تکلیف به صورت منفی اهمال کاری تحصیلی و اضطراب امتحان به صورت مثبت اهمال کاری تحصیلی را پیش بینی می کند. دیگر نتایج در مقاله ارائه شده است؛ بنابراین بخش مهمی از اهمال کاری و خودناتوان سازی تحصیلی دانش آموزان از راه جهت گیری اهداف پیشرفت و باورهای انگیزشی تبیین خواهد شد.کلید واژگان: جهت گیری اهداف پیشرفت, باورهای انگیزشی, اهمال کاری, خودناتوان سازی تحصیلیNoticing to educational procrastination and self-handicapping has been increased in recent years. The purpose of this correlational study is to investigate the relationship between goal achievement and self-motivation and educational procrastination and self-handicapping. The population was the students of districts 19 and 8 in Tehrans high schools in the 1394-1393 educational year out of which 120 were selected for sample. These students have taken this test, completing educational procrastination scale, motivational strategies, and self-handicapping aimed at educational development and procrastination in this study. The results showed there is a negative relationship between procrastination and self-efficacy and a positive relationship between valuation and test anxiety.
Procrastination has a negative relationship with tendency dominate and avoiding dominance, and positive relationship with the avoiding performance. Self-handicapping and the value of task negatively, and examination stress positively, predicate educational procrastination. The rest of the results presented in the paper. So an important part of student's educational procrastination and self-handicapping can be explained by self-motivation and orientation of development purposes.Keywords: Orientation of development purposes, motivational beliefs, procrastination, educational self-handicapping -
زمینه و هدفبا توجه به نقش اساسی مراقبت خانواده محور در پرستاری کودکان، درک مشترک والدین و پرستاران از نیازهای والدین کودکان بستری در بیمارستان می تواند منجر به ارایه مراقبت با کیفیت بالاتر به کودک شود. هدف از این مطالعه مقایسه درک والدین و پرستاران از نیازهای والدین کودکان بستری در بیمارستان های کودکان دانشگاه علوم پزشکی تهران است.روش بررسیاین پژوهش یک مطالعه پیمایشی و از نوع مقطعی است. نمونه پژوهش شامل150 نفر از والدین حقیقی کودکان بستری و 80 نفر از پرستاران بود که به روش نمونه گیری آسان انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها «پرسشنامه نیازهای والدین کودکان بستری» (Kristjansdottir) بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و آزمون های مجذور کای و من ویتنی یو استفاده شد.یافته هابنا بر نتایج مطالعه بین درک والدین و پرستاران از اهمیت نیازهای والدین تفاوت آماری معناداری (012/0=p) وجود داشت. هر دو گروه والدین و پرستاران، بیان کرده بودند که نیازهای والدین در بیمارستان، تا حدودی برآورده می شود. بین درک والدین و پرستاران از میزان برآورده شدن نیازهای والدین در بیمارستان، تفاوت آماری معناداری مشاهده نشد (666/0=p). بر اساس درک هر دو گروه والدین و پرستاران، والدین برای برآوردن نیازهای خود در بیمارستان، به کمک احتیاج دارند. از نظر آماری بین درک والدین و پرستاران از میزان احتیاج والدین به کمک در برآوردن نیازهای خود در بیمارستان، تفاوت آماری معناداری وجود داشت (018/0=p).نتیجه گیرینتایج این مطالعه نشان داد والدین و پرستاران، تمام نیازهای والدین را دارای اهمیت می دانند و بر اساس درک آن ها، کاستی هایی در تامین نیازهای والدین به چشم می خورد. لذا همکاری متقابل والدین و تیم مراقبتی - درمانی جهت تسریع روند بهبودی کودک بستری با توجه به نیازهای والدین، لازم و ضروری به نظر می رسد.
کلید واژگان: درک, نیازهای والدین, پرستار, کودکان بستری, مراقبت خانواده محورBackground and AimDue to the fact that family centered care have a crucial role in pediatric nursing, it seems compatibility of nurse's and parent's perception about parent's needs can lead to deliver higher quality care. The aim of this study was to compare parent's and nurse's perceptions about needs of hospitalized children's parents.Methods & Materials: This is a cross-sectional survey. One hundred and fifty parents and 80 nurses were selected using convenient sampling method. Data was gathered using Kristjánsdóttir's "parental needs of hospitalized children" questionnaire. Data were analyzed using descriptive and analytical (Chi-squared & Mann-Whitney U tests) methods.ResultsResearch findings showed that there was significant difference between both parent's and nurse's perceptions about parent's needs (P=0.012). Both groups believed that parent's needs are met partially in hospitals. There was not meaningful difference between the parent's and nurse's perceptions concerning meeting parental needs (P=0.666). Based on their perceptions, understanding of parent's needs help them to meet their requirements in health care facilities. There was a significant difference between parent's and nurse's perceptions regarding parent's need (P=0.018).ConclusionParents and nurses recognized all of the parent's needs to be important; there were also deficits in meeting these needs. Therefore, parent's cooperation with health care team is necessary to facilitate the recovery of sick children as well as meeting parent's needs.
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.