به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

مریم هاشمی

  • مریم هاشمی*

    ادبیات استعمارپژوهی فرهنگی در جامعه عربی مصر، که برخاسته از عمق جان، تجربه، و حیات زیسته نخبگان و زنان اندیشمند و متعهد عرب است؛ درواقع از ارکان رکین دانش بومی و غیراقتباسی جامعه مصری تلقی می شود که از یک سو بیانگر تجارب زیسته زنان مصری است که در دامان استعمار و بطن جامعه بحران زده مصر، با ملت خویش و آلام ایشان زیستند و از سویی دیگر همچنان در چالش و نزاع مستقیم با استعمارگران، بر ضد آنان قلم می زنند و در راستای روشنگری و تبیین تبعات خروج ظاهری استعمار از بلاد عربی و اعطای استقلال سیاسی وهم انگیز به دولت-های عربی می کوشند. یکی از این زنان اندیشمند و متعهد عرب، نتیله راشد (1934-2012م.) است که جستار پیش-رو با روش تاریخی انتقادی و رویکرد توصیفی تحلیلی و هدف نیل به دانش و معرفت افزون در حوزه استعمارپژوهی عربی، به مقوله پارادایم فرهنگی گفتمان استعمار در تفکر و ادبیات زنانه راشد می پردازد و سعی دارد به پرسش چگونگی بازتاب مولفه ها و مصادیق پارادایم فرهنگی استعمارپژوهی با تمرکز بر اثر پژوهشی راشد به نام «حکایه کفاح ضد الاستعمار» پاسخ دهد.

    کلید واژگان: کلید واژ ه ها: نقد علمی, ادبیات زنانه, استعمارپژوهی, جامعه عربی, مصر
    Maryam Hashemi *

    The literature of cultural colonial studies in the Arab society of Egypt, which arose from the depth of the soul, experience, and lived life of intellectual and committed Arab elites and women; In fact, it is considered one of the main pillars of indigenous and non-adapted knowledge of the Egyptian society, which, on the one hand, represents the lived experiences of Egyptian women who lived in the lap of colonialism and the crisis-stricken society of Egypt, with their nation and their sufferings, and on the other hand, they are still in challenges and conflicts. Directly with the colonialists, they write against them and try to clarify and explain the consequences of the apparent withdrawal of colonialism from the Arab countries and the granting of political independence to the Arab states. One of these thoughtful and committed Arab women is Nutila Rashid (1934-2012 AD), who wrote this essay with a historical-critical method and a descriptive-analytical approach with the aim of gaining more knowledge and knowledge in the field of Arabic colonial studies, in the category of cultural paradigm.

    Keywords: Scientific Criticism, Women's Literature, Colonialism, Arab Society, Egypt
  • مریم هاشمی، طیبه شریفی*، رضا احمدی
    زمینه و هدف

    پشتکار از جمله توانمندی هایی است که تحت تاثیر اضطراب، ضعیف می شود؛ اما با اصلاح سبک فرزندپروری می توان این قابلیت را تقویت نمود؛ لذا هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی آموزش مدیریت والدین و فرزندپروری مثبت نگر بر پشتکار نوجوانان دختر با نشانگان اضطرابی بود.

    مواد و روش ها

    روش پژوهش نیمه آزمایشی بود. جامعه ی پژوهش را نوجوانان دختر 13 تا 15 سال با نشانگان اضطرابی مراجعه کننده به مراکز روانشناختی شهر اصفهان در سال 1403 به همراه مادرانشان تشکیل دادند. از جامعه ی مذکور به روش هدفمند 60 نفر انتخاب و تصادفی در دو گروه آزمایش و گروه گواه تقسیم شدند و پیش آزمون اجرا گردید. ابزارهای پژوهش پرسشنامه پشتکار داکوورث و کویین (2009) و پرسشنامه اضطراب اسپیلبرگر (1970) بود. مادران در گروه آزمایش اول، تحت آموزش مدیریت والدین و در گروه آزمایش دوم، تحت آموزش فرزندپروری مثبت نگر در قالب 12 جلسه 90 دقیقه ای به صورت هفتگی قرار گرفتند. نتایج با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و نرم افزار 26SPSS بررسی شد.

    یافته ها

    در متغیر پشتکار عامل زمان (001/0>p، 675/27=F)، عامل گروه (001/0>p، 324/10=F) و تعامل زمان و گروه (001/0>p، 861/8=F) معنادار هستند. همچنین در مرحله ی پس آزمون و پیگیری در میانگین متغیر پشتکار، بین دو گروه آموزش با یکدیگر تفاوت معناداری وجود ندارد؛ اما بین گروه های آزمایش با گروه گواه تفاوت معناداری وجود دارد (01/0>P).

    نتیجه گیری

    آموزش مدیریت والدین و فرزندپروری مثبت نگر مداخلاتی موثر به منظور افزایش پشتکار نوجوانان با نشانگان اضطرابی هستند.

    کلید واژگان: آموزش مدیریت والدین, فرزندپروری مثبت نگر, پشتکار, نشانگان اضطرابی
    Maryam Hashemi, Tayebeh Sharifi*, Reza Ahmadi
    Aim and Background

    Persistence is one of the capabilities that weakens under the influence of anxiety; But by modifying the parenting style, this ability can be strengthened; Therefore, the aim of present study was to compare the effectiveness of parent management training and positive psychology parenting on the persistence of adolescent girls with anxiety disorders.

    Methods and Materials: 

    The research method was semi-experimental. The research community was formed by adolescent girls aged 13 to 15 years with anxiety symptoms who referred to the psychological centers of Isfahan in 2024 with their mothers. From this society, 60 people were selected purposive sampling and randomly divided into two experimental and one control group and pre-test were conducted. The research tools were Duckworth and Quinn (2009) persistence questionnaire and Spielberger (1970) anxiety questionnaire. Mothers in the first experimental group received parenting management training and second experimental group received positive psychology parenting training in the form of 12 weekly 90-minute sessions. The results analyzed by analysis of variance with repeated measurements and SPSS 26.

    Findings

    In persistence variable, time factor (p>0.001, F=27.675), group factor (p>0.001, F=10.324) and time and group interaction (p>0.001, F=8.861) F) are significant. Also, in the post-test and follow-up stage, there is no significant difference between the two training groups in the average of the persistence variable (p≤0.05) but there is a significant difference between the experimental groups with the control group

    Conclusions

    Parental management training and positive psychology parenting are effective interventions to increase the persistence of adolescents with anxiety.

    Keywords: Parent Management Training, Positive Psychology Parenting Training, Persistence, Anxiety
  • مریم هاشمی، سید حسین حسینی قابوس*، ابوالقاسم سراج

    در این پژوهش بررسی تاثیر نوع آنزیم پروتئازی (پپسین و پانکراتین) و زمان هیدرولیز (200-40 دقیقه) بر درجه هیدرولیز و ویژگی های آنتی اکسیدانی (فعالیت مهار رادیکال DPPH، قدرت شلاته کنندگی آهن، قدرت احیاء کنندگی یون آهن و فعالیت آنتی اکسیدانی کل) پروتئین هیدرولیز شده کنجاله بذر کتان انجام شد. نتایج نشان داد که افزایش زمان هیدرولیز باعث افزایش درجه ی هیدرولیز شد و نمونه های حاصل از پانکراتین نسبت به پپسین دارای درجه ی هیدرولیز بالاتری بودند. بیشترین میزان فعالیت شلاته کنندگی Fe2+ (45/0 ± 71/53 درصد) و احیاء کنندگی Fe3+ (02/0 ± 32/1، جذب در 700 نانومتر) توسط پانکراتین و پس از 200 دقیقه هیدرولیز حاصل شد. نمونه های حاصل از پانکراتین نسبت به پپسین توانایی بیشتری در مهار رادیکال آزاد DPPH داشتند و فعالیت آن ها با افزایش زمان تا 160 دقیقه افزایش یافت. بیشترین ظرفیت آنتی اکسیدانی کل (08/0 ± 36/1 جذب در 695 نانومتر) در بین نمونه ها پس از 160 دقیقه هیدرولیز با پانکراتین به دست آمد. قابلیت آنتی اکسیدانی پروتئین هیدرولیز شده بذر کتان در مهار رادیکال DPPH، شلاته کنندگی یون آهن و آنتی اکسیدانی کل از قابلیت آنتی اکسیدانی ویتامین ث در غلظت (mg/ml) 50، کمتر بود اما از خاصیت احیاء کنندگی یون آهن بیشتری نسبت به ویتامین ث برخوردار بود. بنابراین می توان نتیجه گرفت که پانکراتین در مقایسه با پپسین توانایی بیشتری در تولید پروتئین هیدرولیز شده بذر کتان با خاصیت آنتی اکسیدانی قابل توجه داشت. با توجه به نتایج پروتئین های هیدرولیز شده بذر کتان با استفاده از آنزیم پانکراتین و زمان هیدرولیز 160 دقیقه، قابلیت استفاده در فرمولاسیون مواد غذایی برای تولید محصولات فراسودمند را دارند.

    کلید واژگان: آنتی اکسیدان, بذر کتان, پپسین, پانکراتین, هیدرولیز آنزیمی
    Maryam Hashemi, Seyyed Hossein Hosseini Ghaboos *, Abolghasem Seraj

    In this research, the effect of protease enzyme type (pepsin and pancreatin) and hydrolysis time (40-200 minutes) on the degree of hydrolysis and antioxidant properties (DPPH radical scavenging activity, Fe chelating activity, Fe reducing power and total antioxidant capacity) of flaxseed meal protein hydrolysates was investigated. The results showed that increasing the hydrolysis time increased the degree of hydrolysis, and the samples obtained from pancreatin had a higher degree of hydrolysis than pepsin. The highest activity of Fe2+ chelating (53.71 ± 0.45%) and Fe3+ reduction (1.32 ± 0.02, absorbance at 700 nm) was achieved by pancreatin after 200 minutes of hydrolysis. Pancreatin samples were more capable of inhibiting DPPH free radicals than pepsin, and their activity increased with increasing time up to 160 minutes. The highest total antioxidant capacity (1.36 ± 0.08 absorbance at 695 nm) among the samples was obtained after 160 minutes of hydrolysis with pancreatin. The antioxidant capacity of flax seed protein hydrolysates in inhibiting DPPH radical, Fe chelating activity, and total antioxidant capacity was lower than the antioxidant capacity of vitamin C at a concentration of 50 (mg/ml), but it had more Fe reducing power than vitamin C. Therefore, it can be concluded that compared to pepsin, pancreatin had a greater ability to produce flaxseed protein hydrolysates with significant antioxidant properties. According to the results, flaxseed protein hydrolysates from pancreatin enzyme and a hydrolysis time of 160 minutes have the ability to be used in food formulations to produce functional products.

    Keywords: Antioxidant, Enzymatic Hydrolysi, Flax Seed, Pancreatin, Pepsin
  • مریم هاشمی، شیوا سوری*، عبدالحسین پورنجف
    سابقه و هدف

    یکی از عوامل مهم موفقیت دانشجویان، نگرش مثبت به رشته تحصیلی و آینده شغلی می باشد. مهندسی بهداشت حرفه ای و ایمنی کار علمی است که در زمینه سلامت کارکنان و ایمنی محیط کار فعالیت می کند. لذا شناخت عوامل موثر بر نگرش دانشجویان رشته ی مهندسی بهداشت حرفه ای و ایمنی کار بسیار ضروری است .

    مواد و روش ها

    در این بررسی که از نوع توصیفی تحلیلی می باشد تعداد 62 نفر از دانشجویان رشته مهندسی بهداشت حرفه ای دانشگاه علوم پزشکی ایلام در سال تحصیلی 400-401 مورد بررسی قرار گرفتند. روش گردآوری داده ها، استفاده از پرسشنامه دانشگاه مینه سوتای آمریکا، حاوی 17 سوال با مقیاس طیف لیکرت بود و داده ها با استفاده از نرم افزار  spss مورد بررسی قرار گرفتند.

    یافته ها

    از 66 پرسشنامه، میانگین و انحراف معیار نمره نگرش نسبت به رشته تحصیلی  (25/4 ± 97/28) و میانگین و انحراف معیار نمره نگرش نسبت به آینده شغلی (7/4 ±8/24) محاسبه گردید.که با در نظر گرفتن  نمره 22 و 19 به عنوان میانگین نمره نگرش به رشته تحصیلی و آینده شغلی، نمره های بدست آمده بیشتر از نمره قابل قبول است.

    نتیجه گیری

    یافته های مطالعه حاضر بیانگر نگرش مثبت به رشته تحصیلی و آینده شغلی است تناسب ظرفیت پذیرش دانشجو با نیاز بازار کار، آشنایی دانش آموزان با رشته های دانشگاهی قبل از کنکور سراسری، ارائه مشاوره و حمایت از دانشجویان در توجیه رشته و محیط کار و ارتباط بهتر صنعت و دانشگاه باعث بهبود نگرش دانشجویان خواهد شد.

    کلید واژگان: نگرش, بهداشت حرفه ای و ایمنی کار, رشته تحصیلی, آینده شغلی
    Maryam Hashemi, Shiva Soury*, Abdulhossein Pournajaf
    Introduction

    One of the important factors of students' success is a positive attitude towards their field of study and future career. Occupational health and safety engineering is a science that works in the field of employee health and work environment safety. Therefore, it is very important to know the factors affecting the attitude of students in occupational health and safety engineering.

    Methodology

    In this study, 62 students of occupational health engineering of Ilam University of Medical Sciences were examined in the academic year of 2020-2021. The data were collected using the questionnaire of the University of Minnesota, containing 17 questions with a Likert spectrum scale. The data were analyzed using SPSS software.

    Results

    From 66 questionnaires, the mean and standard deviation of the attitude score towards the field of study (28.97 ± 4.25) and the mean and standard deviation of the attitude score towards the future career (24.8 ± 4.7) were calculated. Considering the score of 22 and 19 as the average score of the attitude towards the field of study and future career, the scores obtained are more than the acceptable score.

    Conclusion

    The findings of the present study show a positive attitude towards the field of study and future career. Matching the capacity of accepting students with the needs of the labor market, familiarizing students with university courses before the national entrance exam, providing advice and support to students in justifying the course and work environment, and better communication between industry and university will improve students' attitudes.

    Keywords: Attitude, Field Of Study, Future Career, Occupational Health, Safety Engineering
  • حدیث متشفی*، مریم هاشمی
    آنزیم زایلاناز از آنزیم های مهم در صنایع غذایی، تغذیه طیور و آبزیان و کاغذسازی است. هدف این پژوهش، ارایه ترکیبی از افزودنی ها به منظور حفظ پایداری آنزیم زایلاناز در فرایند خشک کردن پاششی است. به این منظور، آنزیم زایلاناز توسط سویه باسیلوس سابتیلیس D3d با استفاده از پسماند مالت (BSG) و عصاره مخمر به عنوان منبع کربن و نیتروژن در فرمانتور 14 لیتری در دمای 30 درجه سلسیوس و طی 35 ساعت تولید شد. بعد از جداسازی زیست توده و سوبسترای جامد با سانتریفیوژکردن، از روماند به عنوان منبع آنزیم با فعالیت زایلانازی U/ml350 استفاده شد. از میان افزودنی های مورد آزمایش، یون منگنز در غلظت 10 میلی مولار بیشترین تاثیر را بر افزایش فعالیت آنزیمی تا حدود دو برابر داشت. از میان حامل های مورد بررسی، مانیتول و منیزیم سولفات کمترین کاهش فعالیت آنزیمی را نشان دادند. منیزیم سولفات و عصاره مالت به عنوان پرکننده به ترتیب با غلظت (w/v) 20 و 5 درصد برای خشک کردن آنزیم به روش پاششی انتخاب شدند. با بررسی اثر دمای هوا و دبی خوراک ورودی در خشک کن پاششی مشخص شد در دمای ورودی 120 درجه سلسیوس و دبی خوراک ورودی 4 میلی لیتر بر دقیقه، فعالیت آنزیمی حفظ و پودری با رطوبت 4.5 درصد حاصل شد.
    کلید واژگان: پایداری, خشک کن پاششی, زایلاناز, فعالیت آنزیمی
    Hadis Moteshafi *, Maryam Hashemi
    Xylanase is one of the critical enzymes in the food, poultry feed as well as paper industries. This research aims to provide formulation and operating conditions suitable for spray drying of xylanase enzyme while maintaining enzyme activity. For this purpose, the xylanase was produced by Bacillus subtilis D3d strain using Brewers' spent grain (BSG) and yeast extract as carbon and nitrogen source in a 14-liter fermenter. After separating biomass and solid substrate by centrifuge, the supernatant was used as an enzyme source with a xylanase activity of 350 U/ml. Among the additives, manganese ions at a concentration of 10 mM had the most significant effect on increasing enzyme activity. Among the examined carriers, mannitol and magnesium sulfate showed the slightest decrease in enzyme activity. Magnesium sulfate and malt extract were selected as carrier and binder in concentrations of 20 and 5, (w/v) respectively. In the spray drying operation with an inlet temperature of 120°C, and an inlet feed flow rate of 4 ml/min, the enzyme activity was maintained and the powder with the 4.5% of moisture content was obtained.
    Keywords: Stability, Spray dryer, xylanase, Enzyme activity
  • مریم هاشمی، شیما نورمحمدی، افروز نخستین*
    سابقه و هدف

     پوسیدگی دندان و مشکلات پریودنتال از شایع ترین بیماری های انسان و به عنوان معضل حل نشده بهداشتی درمانی در بیشتر کشورهای دنیا مطرح است. هدف از مطالعه حاضر، بررسی و مقایسه استحکام باند برشی فایبرپست با سه نوع سمان متفاوت شامل یک نوع گلاس آینومر و دو نوع کامپوزیت Universal و Flowable بود.

    مواد و روش ها

     مطالعه حاضر یک مطالعه آزمایشگاهی بود که روی 30 دندان شیری قدامی دارای حداقل دوسوم ریشه سالم انجام شد. دندان ها به صورت تصادفی به سه گروه 10 تایی تقسیم شدند. دندان ها از قسمت ریشه درون آکریل سلف کیور مانت شدند. گروه 1 شامل باندینگ G-Premio Bond و کامپوزیت Universal، گروه 2 شامل باندینگ G-Perimo Bond و کامپوزیت Flowable و گروه 3 شامل سمان گلس آینومر بدون باند بود. بلافاصله Post fiber درون ماده سمان موجود در کانال قرار گرفت و طبق دستور کارخانه سازنده، لایت کیور شدند. استحکام باند برشی با دستگاه تست مکانیکی با سرعت 1 میلی متر بر دقیقه محاسبه شد.

    یافته ها

     میانگین استحکام باند برشی در گروه کامپوزیت Universal، 4/82 ± 15/29، گلس آینومر ترمیمی 2/82 ± 9/74 و در گروه کامپوزیت Flowable، 4/91 ± 13/71 مگاپاسکال بود که اختلاف بین آن ها معنی دار بود (0/022=P). نتایج نشان داد میانگین استحکام باند برشی کامپوزیت Universal به طور معنی داری بیشتر از گلس آینومر ترمیمی بود (0/020=P)، اما این تفاوت برای مقایسه سایر گروه ها معنی دار نبود (0.05<P).

    نتیجه گیری

     بیشترین مقدار استحکام باند برشی مربوط به کامپوزیت Universal برای سمان کردن فایبرپست در ترمیم دندان های قدامی شیری و کمترین نتیجه مربوط به گروه سمان گلاس آینومر بود که اختلاف معنی داری داشتند، اما با گروه کامپوزیت Flowable تفاوت معنی داری نداشتند.

    کلید واژگان: استحکام باند برشی, دندان های قدامی شیری, فایبرپست, گلس آینومر
    Maryam Hashemi, Shima Nourmohammadi, Afrooz Nakhostin*
    Background and Objective

    Tooth decay and periodontal problems are among the most common human diseases which are considered unsolved health problems in most countries of the world. This study aimed to investigate and compare the shear bond strength of the fiber post with three different types of cement, including Glass ionomer, as well as Universal and Flowable composites.

    Materials and Methods

    This in-vitro study was conducted on 30 extracted anterior deciduous teeth with at least two-thirds of healthy roots. The teeth were randomly divided into three groups of 10. The teeth were mounted from the root part inside the self-curing acryl. Group 1 includes G-Premio Bond and Universal Composite, group 2 includes G-Premio Bond and flowable composite, and group 3 includes Glass ionomer without bond. Immediately, the fiber post was placed in the cemented material in the canal and was light-cured according to the manufacturer's instructions. Shear bond strength was performed by an electromechanical universal testing machine at a speed of 1 mm/min.

    Results

    The shear bond strength mean values in the Universal composite, Glass ionomer, and Flowable composite groups were 15.29±4.82, 9.74±2.82, and 13.71±4.91 MPa, respectively, and the difference among them was significant (P=0.022). The shear bond strength mean value of the Universal composite was significantly higher than that of the Glass ionomer (P=0.020); however, this difference was not significant for comparing other groups (P<0.05).

    Conclusion

    The highest and lowest amount of shear bond strength values for cementing fiber post in the repair of anterior deciduous teeth were related to the Universal composite and Glass ionomer cement groups, respectively, which showed a significant difference but did not differ significantly from the Flowable composite group

    Keywords: Anterior Deciduous Teeth, Fiber Post, Glass Ionomer, Shear Bond Strengths
  • مریم هاشمی*، معصومه نعمتی قزوینی
    إن ثناییه الشرق والغرب من اکثر العبارات تداولا فی الخطاب العربی الحدیث والمعاصر ومشکله التواصل بینهما ربما تکون اکبر مشکله واجه ها عالم القرن العشرین فی عهد الریحانی وما زالت تواجهه فی القرن الحادی والعشرین.من ناحیه تستند المبادی العامه والاسس الفکریه والثقافیه للغرب إلی الإنسانیه او التمحور حول الإنسان، والصناعه، وإعطاء الاصاله للاداه، والإیمان بمبدا التقدم، ومن ناحیه اخری خصایص الحضاره والثقافه الشرقیه (والمقصود هنا من الشرق، المنطقه الجغرافیه للدول العربیه ومنها العالم العربی) هی التدین والإیمان بالغیب، والالتزام العملی بالدین والاوامر والتقالید الدینیه، والترکیز علی الله سبحانه وتعالی وعدم حصریه العالم فی الماده والعالم المادی، والاهتمام والتاکید علی السعاده البشریه وعدم حصریه المعرفه فی المعرفه التجریبیه. إذ اوجد هذا الوضع خللا غریبا فی فکر الریحانی، لذلک تسعی الدراسه مستعینا بالمنهج الوصفی التحلیلی إلی تقدیم الحلول المقترحه للریحانی لإزاله هذا الخلل وخلق تفاعل بین الحضارتین من خلال إحصاء مزایا وعیوب کل منهما. ومستجدات البحث وانجازاته هی ان الریحانی علی الرغم من العیش فی الحضاره الغربیه والتمتع بکل ما کانت مزدهره ومتقدمه صناعیا، فإنه یعطی الاصاله الواقعیه فی حیاه الإنسان للحضاره الشرقیه ویفتخر بکونه شرقی وینتمی إلی ارض المشرق ولکن المشرق الذی بصفاء النفس وروحانیته، یتمتع من امتیازات الحضاره الغربیه المتقدمه. وزاوج الریحانی فی تفکیره ایضا بین روحانیه الشرق ومادیه الغرب، فلکل منهما سلبیات وایجابیات، إذ دخل خط الحوار الثقافی بین حضارتی الشرق الروحیه والغرب المادیه.
    کلید واژگان: الکلمات الرئیسه: الثنائیه, الشرق, الغرب, الحضاره, امین الریحانی
    Maryam Hashemi *, Masomh Namati
    The dualism of East and West is one of the most frequently used expressions in modern and contemporary Arab discourse, and the problem of communication between them is perhaps the biggest problem the twentieth century world faced during the reign of Rihani and is still facing in the twenty-first century. On the one hand, the general principles and intellectual and cultural foundations of the West are based on humanity or human-centeredness. Industry, giving originality to the tool, belief in the principle of progress, and on the other hand, the characteristics of Eastern civilization and culture (and what is meant here from the East, the geographical area of the Arab countries, including the Arab world) are religiosity, belief in the unseen, practical adherence to religion and religious orders and traditions, and focus on God Almighty and not The exclusivity of the world in matter and the material world, the concern and emphasis on human happiness and the non-exclusivity of knowledge in empirical knowledge. This situation created a strange defect in Al-Rihani's thought. Therefore, the study seeks, using the descriptive-analytical method, to present the proposed solutions to Al-Rihani to remove this imbalance and create an interaction between the two civilizations by counting the advantages and disadvantages of each.
    Keywords: duality, east, West, Civilization, Amin al-Rihani
  • نفیسه جیرفتی، آزاده شاهرودی، جبرائیل موفق، بی بی صدیقه فضلی بزاز، رضوان یزدیان رباطی، مریم هاشمی*
    سابقه و هدف

    دارورسانی موضعی آنتی بیوتیک ها روش جایگزین در درمان عفونت های استخوانی مطرح شده است. در حال حاضر زیست مواد متعددی برای دارورسانی موضعی مورد استفاده قرار گرفته است. هدف از مطالعه حاضر، تهیه و بررسی خصوصیات گویچه های کیتوزان (CS) و کیتوزان-هیدروکسی آپاتیت- ژلاتین حاوی وانکومایسین  CS/G/HA/VCM در درمان استیومیلیت بود.

    مواد و روش ها

    گویچه ها با روش ایجاد اتصال متقاطع به واسطه ژل شدن یونوتروپیک تهیه شدند. خواص ساختاری و مکانیکی آن ها مورد بررسی قرار گرفت. میزان بارگیری وانکومایسین، پروفایل آزادسازی وانکومایسین از گویچه های حاوی دارو و فعالیت آنتی باکتریال و میزان سمیت در ساختارهای تولیدی ارزیابی شد.

    یافته ها

    لیوفیلیزه کردن گویچه ها در بیش تر موارد سبب کاهش در مساحت، محیط گویچه ها شده است و گویچه CS/G/HA/VCM مساحت (mm24/5) و کرویت (µm180) کم تری نسبت به بقیه گویچه ها داشت. تصاویر SEM تاییدکننده مورفولوژی مناسب و تخلخل قابل قبول در گویچه های CS/G/HA و CS/G بود. افزودن وانکومایسین به گویچه ها، باعث ایجاد حالت شکننده در آن ها شد که این تغییرات در گویچه CS/G/HA/VCM کم تر بود. همچنین در روز 14مطالعه، میزان رهش دارو در گویچه CS/G/HA/VCM 58 درصد بود. نتایج تست مکانیکی نشان داد که افزودن وانکومایسین به گویچه CS/VCM (MPa55/1) و CS/G/VCM (MPa46/10) سبب کاهش استحکام مکانیکی آن ها و افزودن این دارو به گویچه CS/G/HA/VCM سبب افزایش استحکام مکانیکی (MPa83/21) شد. عدم سمیت تست سمیت گویچه ها پس از لیوفیلیزه شدن در برابر سلول های NIH 3T3 تایید شد. نتایج تست میکروبی در برابر باکتری گرم مثبت استافیلوکوکوس اوریوس نشان داد که گویچه های کیتوزان حاوی دارو (CS/VCM، CS/G/VCM، CS/G/HA/VCM) به شکل معناداری نسبت به کنترل مثبت(وانکومایسین 5 درصد) افزایش در مساحت هاله عدم رشد داشتند (0/001<p).

    استنتاج

    بر اساس نتایج به دست آمده ساختار CS/G/HA/VCM احتمالا بتواند به عنوان کاندیدای مناسبی برای کاهش و درمان عفونت های استیومیلیت معرفی شود.

    کلید واژگان: گویچه, استئومیلیت, وانکومایسین, هیدروکسی آپاتیت
    Nafiseh Jirofti, Azadeh Shahroodi, Jebreil Movaffagh, Bibi Sedigheh Fazly Bazzaz, Rezvan Yazdian-Robati, Maryam Hashemi*
    Background and purpose

    Topical antibiotic medication is an alternative method in treatment of local infections, especially osteomyelitis. Currently several biomaterials are used for this purpose. The present study focused on the fabrication and characterization of chitosan and Vancomycin (VCM)-loaded chitosan (CS)-hydroxyapatite (HA)-gelatin (G) bead in treatment of osteomyelitis.

    Materials and methods

    CS/G/HA/VCM scaffold was prepared by cross-linking using ionotropic gelling. The morphological and mechanical properties, loading efficiency and antibacterial properties were investigated and toxicity assay of fabricated structure was also analyzed.

    Results

    The lyophilization reduced the area, environment, and sphericity of beads. CS/G/HA/VCM structure showed smaller area (4.5 mm2) and perimeter (180 µm) compared to other structures. Suitable morphology and porosity in fabricated beads were confirmed by SEM images in CS/G/HA and CS/G structures. Reduction of strength was observed after adding VCM into fabricated structure, but this happened less in CS/G/HA/VCM structure. Release on day 14 was 58% for CS/G/HA/VCM structure. AddingVCM into CS/VCM (1.88 Mpa) and CS/G/VCM (10.46 Mpa) structures decreased the mechanical strength while it increased the mechanical strength in CS/G/HA/VCM (83.21 Mpa) structure. No toxic activity of fabricated structures was seen against NIH 3T3 cells. The results of the antimicrobial activity against Staphylococcus aureus showed that chitosan beads containing VCM (CS/VCM, CS/G/VCM, CS/G/HA/VCM) could significantly inhibit the growth of S. aureus compared to the positive control (VCM 5%)(P<0.001).

    conclusion: 

    According to current study, the CS/G/HA/VCM structure can be introduced as a promising candidate in treatment of osteomyelitis.

    Keywords: bead, osteomyelitis, vancomycin, hydroxyapatite
  • مریم هاشمی، اکرم الملوک لاهیجانیان*، مظاهر معین الدینی، علیرضا مقدم نیا، رضا ارجمندی

    هدف پژوهش بررسی نحوه مدیریت محیط زیست شهری در منطقه 22 شهرداری تهران در جهت ارایه الگویی جامع و ارتقا آن می باشد. پژوهش از حیث هدف، کاربردی و از حیث روش تحلیلی- توصیفی است، لذا در جمع آوری داده ها از منابع داخلی و خارجی و در مرحله پیمایش، از طریق پرسشنامه از 20 نفر از نخبگان مدیران خبره حوزه مدیریت زیست شهری استفاده شده است. مدل اجرایی برنامه ریزی راهبردی پژوهش برگرفته از مدل مدیریت راهبردی فرد. آر. دیوید می باشد و در مرحله تصمیم گیری، از ماتریس QSPM بهترین راهبردها برای اجرا به کار گرفته شد. ارایه الگویی جامع و متناسب با محیط زیست منطقه 22 شهرداری تهران که قادر به تعیین نقاط ضعف مدیریت شهری و ارایه استراتژی جهت ارتقا آن می باشد، از نوآوری مطالعه حاضر می باشد. با توجه به یافته های پژوهش و کسب نمره نهایی کمتر از 5/2 مشخص گردیده در مدیریت محیط زیست شهرداری منطقه 22 تهران، از قوت ها و فرصت های به دست آمده برای غلبه برضعف ها و تهدیدها به درستی استفاده نشده است و نوع راهبرد، تدافعی است. نتایج نشان داد، سه راهبرد «ارزیابی عرصه های نیازمند حفاظت محیط زیست»، «اصلاح بسترهای حقوقی و نهادی» و «اصلاح ساختار سازمانی و مدیریت یکپارچه شهری» با بیشترین امتیازات، از مهم ترین راهبردهای ارتقا مدیریت محیط زیست این منطقه بوده است.

    کلید واژگان: مدیریت محیط زیست شهری, ارتقا, بیانیه چشم‎انداز, راهبرد, ماتریس برنامه ریزی راهبردی کمی
    Maryam Hashemi, Akramolmoluk Lahijanian *, Mazaher Moeinaddini, Alireza Moghaddamnia, Reza Arjmandi

    The purpose of the study is to investigate how urban environmental management in the district 22 of Tehran in order to provide a comprehensive model and improve it. The research is applied in terms of purpose and analytical-descriptive in terms of method, so in collecting data from internal and external sources and in the survey phase, 20 elite expert managers in the field of bio-urban management were used through a questionnaire. Executive model of strategic research planning derived from individual Fred.R.David `s strategic management model and the QSPM matrix was used to execute the decision making process. Presenting a comprehensive and environmental model with the environment of the 22nd district of Tehran municipality, which is capable of determining the weak points of urban management and providing a solution to improve it, is one of the innovations of this article. According to the findings of the research and the final score of less than 2.5 determined in the environmental management of the municipality of district 22 of Tehran, the strengths and opportunities obtained to overcome the disadvantages and threats have not been properly used and the type of strategy, defensive. The results showed that three strategies, “Evaluation of Areas Requiring Protection”, “Reforming Legal and Organizational backgrounds, Reforming Organizational Structure and Integrated Urban Management are the most important Promotion strategies for urban management.

    Keywords: Urban Environmental Management, promotion, Statement Vision, Strategy, QSPM Matrix
  • مریم هاشمی*، معصومه نعمتی قزوینی

    شناخت و درک عمیق از متن و پی بردن به لایه های زیرین معنایی، نیازمند به کارگیری ابزارهای روشمند علمی است. یکی از این ابزارها که در نظریه هرمنوتیک شلایر ماخر (1768-1834) مطرح می شود تاویل روان شناختی است که در جستار پیش رو در قالب یک نوع پارادایم معرفتی به نام پارادایم روان شناخت گرا مورد استفاده قرار گرفته است. پارادایم روان شناخت گرا بر اتخاذ مفاهیم رهیافتی ویژه ای ازجمله فردیت مولف، انسانیت مولف، و فضای گفتمانی حاکم بر عصر مولف استوار می گردد. مقاله حاضر با هدف تبیین شاخصه های فردیت امام علی (ع) در ارتباط با مفهوم راهبردی وحدت اسلامی در پی پاسخگویی به این سوال است که بر اساس پارادایم روان شناخت گرای شلایر ماخر، مفهوم رهیافتی فردیت مولف در خطبه 238 نهج البلاغه چگونه نمود یافته است. مسیله وحدت همچنان یکی از چالش های جهان اسلام است که بازگشت به گفتمان ناب اسلامی و بازخوانی مبانی اصیل آن را به ضرورتی اجتناب ناپذیر مبدل می سازد. خطبه 238 با محوریت دعوت به وحدت و پرهیز از تفرقه یکی از منابع ارزشمند در این حوزه است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که نظم ذهنی و ساختار منطقی حاکم بر گفتمان امام علی (ع) در ارتباط با مسیله وحدت، ریشه یابی دقیق عوامل تفرقه ساز و سپس ارایه راه حل های رفع مشکل، جایگاه ویژه تعقل و خردورزی در گفتمان علوی و خود پنداره مثبت در تعامل با مخاطب از برجسته ترین شاخصه های فردیت آن حضرت در خطبه مذکور به شمار می آید.

    کلید واژگان: هرمنوتیک, پارادایم روان شناخت گرا, فردیت مولف, وحدت اسلامی, نهج البلاغه
    Maryam Hashemi *, Ma’Soumeh Nemati Ghazvini

    Deep knowledge, understanding of the text, and finding underground semantic layers require applying scientific, systematic tools. One of these tools presented in Schleiermacher’s hermeneutics theory (1768-1834) is a psychological interpretation used in the present article in the form of an epistemic paradigm named psychological paradigm. The achievement of focusing on this paradigm is to present scientific solutions to Nahj-al-Balaghe’s interpreter to infer meaning from Nahj-al-Balaghe’s text. The psychological paradigm is established by adopting particular approach concepts’ including author individuality, author humanity, and discourse space dominant in the author’s epoch. The present article aims to explain features of Imam Ali (AS)’s individuality concerning the strategic concept of Islamic unity, looking to answer this question according to Schleiermacher’s psychological paradigm of how the approachable concept of the author’s individuality is demonstrated in Nahj-al-Balaghe’s 238th sermon? The unity issue is still one of the challenges of the Islamic world that makes the return to pure Islamic discourse and re-reading its simple principles an unavoidable necessity. Sermon 238, regarding the invitation of unity and forbidding division, is one of the richest sources in this field. The obtained results indicate that subjective order and logical structure are dominant over Imam Ali (AS)’s discourse in confronting the unity issue, precise rooting of dividing elements and then presenting solutions for solving the problem, the special place of rationality and rationalizing in Alavi discourse and positive self-concept while interacting with the audience are among the most notable features of his holiness’s individuality in the mentioned sermon.

    Keywords: Hermeneutics, Psychological Paradigm, Author’s Individuality, Islamic unity, Nahj-al-Balaghe
  • مریم بیات ورکشی*، احمد باقری، مریم هاشمی

    هدف از تحقیق حاضر شبیه سازی پارامترهای کیفیت منابع آب با استفاده از مدل های هوشمند و بررسی اثر منبع آب سطحی و زیرزمینی در دقت شبیه سازی پارامترهای کیفی آب می باشد. در این مطالعه کاربرد روش های شبکه عصبی مصنوعی (ANN) و عصبی-فازی (CANFIS) در شبیه سازی پارامترهای مهم کیفی آب سطحی و زیرزمینی دشت ساوه شاملTDS, SAR, EC,TH مورد ارزیابی قرار گرفت. بدین منظور پس از بررسی میزان همبستگی کاتیون ها و آنیون ها با پارامترهای هدف در هر دو منبع آبی، متغیرهای کیفی SO4, Cl, Mg, Ca, pH طی دوره 50 ساله از 1345 لغایت 1395 به عنوان متغیرهای ورودی انتخاب گردیدند. نتایج شبیه سازی نشان داد که کمترین خطای برآورد شبکه عصبی مصنوعی برای منابع زیرزمینی و سطحی، به ترتیب مربوط به شبیه سازی TH و EC با خطای NRMSE معادل 29/1 و 3/5 درصد بود. بیشترین مقدار خطا در هر دو منبع مربوط به پارامتر SAR می باشد. به همین ترتیب، نتایج مشابه در شبیه-سازی با روش فازی-عصبی بدست آمد. آزمون تی-تست نشان داد، که استفاده از روش های هوشمند عصبی و عصبی-فازی در برآورد پارامتر کیفی SAR در منابع آب زیرزمینی اختلاف معنی داری دارند، به طوری که مقدار NRMSE از 09/32 درصد در روش ANN به 82/22 در روش CANFIS کاهش یافته است. در مورد سایر پارامترهای کیفی آب زیرزمینی، اختلاف معنی داری مشاهده نگردید. در مورد منابع آب سطحی، روش عصبی-فازی سبب بهبود معنی دار نتایج مدل سازی پارامترهای کیفی TDS, SAR شد، به طوری که مقدار NRMSE به ترتیب از 35/60 و 27/29 درصد در روش شبکه عصبی مصنوعی به 72/28 و 85/16 درصد در روش فازی-عصبی کاهش یافت. در مجموع می توان این گونه استنباط نمود که اثر نوع منبع آب در میزان خطای شبیه سازی هر یک از پارامترهای کیفی مشهود بود.

    کلید واژگان: شبکه عصبی, عصبی-فازی, منبع آب سطحی, منبع آب زیرزمینی, پارامتر کیفی منابع آب
    Maryam Bayatvarkeshi *, Ahmad Bagheri, Maryam Hashemi

    The main purpose of this study is to evaluate the effect of type of water resource in simulating water quality parameters in Savel plain by the intelligent models. In this investigation, the performance of ANN and CANFIS models in simulation of TDS, SAR, EC, and TH were compared with each other. For this aim, considering the correlation of the parameters, the Ph, Ca, Mg, Cl, and SO4 from 1966 to 2016 were selected as the input variables. The results indicated that the minimum error by the ANN in groundwater and surface water resources were related to the TH and the EC with 1.29 and 5.3 % respectively. The maximum error in both resources corresponded to the SAR. The same results were obtained by the CANFIS. The consequences of the T-Test showed that there was a significant difference between the ANN and the CANFIS in estimation of the SAR in the groundwater. So that the value of NRMSE decreased from 32.9% in the ANN to 22.82% in the CANFIS.  Concerning the other parameters, there was not any significant distinction. In case of the surface water, the CANFIS led to increase of proficiency of simulation of the SAR and the TDS. So thar, the value of the NRMSE declined from 60.35 and 29.27% in the ANN to 28.72 and 16.85 % in the CANFIS. In general, the impact of the type of the water resource in the accuracy of intelligent models in simulation of water quality parameters was approved.

    Keywords: word, Intelligent models, ANN, CANFIS, Water Quality, Water Resource
  • مریم هاشمی*

    یکی از راهبردیترین تصمیمات امام علی (ع) در عصر خلافت اسلامی (35-40 ه) قبل از آغاز جنگهای این دوره، استراتژی صلح و آشتی با جناح ها و گروه های مخالف زمان خود بوده است. این جستار بر آن است تا با تکیه و تاکید بر خطبه 40 نهج البلاغه، لایه های معنایی پنهان متن را بر اساس رویکرد تحلیل هرمنوتیکی موردنظر «شلایر ماخر آلمانی» واکاوی نماید. اساس رویکرد هرمنوتیکی مولف محور و روشمندی ماخر در فهم متون راهبر (متون مقدس دینی مثل نهج البلاغه) بر این اصل استوار است که با به کارگیری دو پارادایم تاویل دستورگرا و تاویل روانشناختگرا به خوانش هرمنوتیکی و تحلیل علمی استراتژی صلح و سازش در سیره عملی علی (ع)پرداخته شود و به این پرسش که استراتژی صلح در خوانش هرمنوتیکی خطبه 40 نهج البلاغه چه نسبتی را با روایت های تاریخی برقرار می سازد، پاسخ دهد. بر اساس داده های تاریخی، مقوله صلح و آشتی، نمود کاملا کاربردی و آشکارا در سیره نظری و عملی ایشان دارد و دلالت های آن کشف می شود. از نتایج کاربست چارچوب نظری ماخر بر می آید که بر مبنای خطبه موردپژوهش در اندیشهعلی (ع) اصالت با صلح و آشتی است؛ لذا سوق دادن جامعه به سوی امنیت و آرامش در شرایط اجتماعی بحرانزا، مد نظر گفتمان علوی است. خواننده در فرآیند خوانش، به کشف لایه های معنایی زیرین متن رهنمون می شود. واکاوی زیرساخت معنایی خطبه 40 از بستر تاویل دستورگرا و روان شناختگرا در هرمنوتیک مولف محور، میتواند بیانگر روحیه و افکار امام و شخصیت جامع الاضدادی وی باشد؛ او هم قهرمان صلح است و هم قهرمان جنگ، صلح میکند مادامیکه صلاح جامعه مسلمین، امنیت، آرامش و عزت ایشان در آن باشد و جنگ میکند مادامیکه محرز شود گفتمان صلح به سستی و رخوت گراییده است.

    کلید واژگان: هرمنوتیک, رویکرد مولف محور, شلایرماخر, صلح طلبی, امام علی (ع), نهج البلاغه
    Maryam Hashemi *

    One of the most strategic decisions of Imam Ali (AS) during the era of the Islamic Caliphate (35-40 AH) before the beginning of the wars of the said period, was the strategy of peace and reconciliation with factions and opposition groups of his time.This paper aims to examine the veiled semantic layers of the text based on the approach of hermeneutic analysis of German theologian Friedrich Schleiermacher according to Sermon 40 of Nahj-al Balaghah.The basis of the author-centered hermeneutic approach and research methods in understanding the leading texts (non-revelatory sacred religious texts such as the Nahj-al Balaghah) is based on the principle that by applying two paradigms of grammatical and psychological interpretations deal with the hermeneutic reading and scientific scrutiny of the strategy of peace and reconciliation in the practical biography of Imam Ali (AS) and answers the question of how this strategy relates to peace in the hermeneutic reading of Sermon 40 of Nahj-al Balaghah with its historical narratives. According to the available data, the category of peace and reconciliation has a very practical and obvious manifestation in Imam’s theoretical and practical biography, the implications of which are exposed in the article.One of the results of applying the theoretical framework of the stated method is that in Sermon 40 the novelty of Ali’s (AS) way of thinking regarding peace and reconciliation is emphasized and leading the society towards security and tranquility in critical social conditions is a category that Alavi discourse takes the lead.The expert audience, in the process of reading the text, is guided to ascertain the semantic layers below the text and it seems that the analysis of the semantic infrastructure of Sermon 40 from the context of grammatical and psychological interpretation paradigm in author-centered hermeneutics, can express the spirit and judgment of the Imam and his comprehensive antidote personality. He is both a hero of peace as well as of war, he makes and maintains peace as long as the Muslim community is secured, and that tranquility and dignity prevails in the society. He fights as long as it is proven that the discourse of peace has become slow.

    Keywords: Hermeneutics, author-centered approach, Schleiermacher, Imam Ali (AS), Nahj-al Balaghah
  • فرحناز مردانیان، مریم هاشمی، راضیه سلیمانی *
    مقدمه

     این مطالعه، با هدف تعیین معیارهای ارزش تشخیصی یافته های سونوگرافی ترانس واژینال و هیستروسکوپی در مقایسه با پاتولوژی در تشخیص ضایعات اندومتر در زنان مبتلا به خونریزی غیر طبیعی رحمی انجام شد.

    روش ها:

    در یک مطالعه ی مقطعی، 106 زن پری منوپاز و پست منوپاز با شکایت خونریزی داخل رحمی، تحت سونوگرافی ترانس واژینال و هیستروسکوپی قرار گرفتند و صحت یافته های این دو روش تشخیصی با نمونه برداری اندومتر در اتاق عمل مورد بررسی قرار گرفت. در نهایت، میزان توافق بین سونوگرافی و هیستروسکوپی بررسی شد و معیارهای ارزش تشخیصی دو روش سونوگرافی و هیستروسکوپی بر حسب یافته های پاتولوژی محاسبه گردید.

    یافته ها:

    میزان توافق بین سونوگرافی و هیستروسکوپی در طبیعی بودن ضخامت اندومتر، 69 درصد بود و توافق بین دو روش در زنان پست منوپاز بالاتر از زنان پری منوپاز بود. سونوگرافی دارای حساسیت و ویژگی بالایی برای تشخیص میوم نبود، اما ارزش اخباری مثبت سونوگرافی در تشخیص پولیپ (7/82 درصد) و ارزش اخباری آن در تشخیص میوم (7/91 درصد) بالا بود. هیستروسکوپی دارای حساسیت و ویژگی بالایی در تشخیص پولیپ و میوم بود.

    نتیجه گیری:

    بین سونوگرافی ترانس واژینال و هیستروسکوپی، توافق مطلوبی برای تعیین طبیعی بودن اندومتر وجود دارد. هیستروسکوپی، دارای معیارهای ارزش تشخیصی بالایی برای تشخیص این ضایعات است، اما از آن جایی که هیستروسکوپی یک روش تهاجمی است، استفاده از سونوگرافی ترانس واژینال به منظور غربالگری زنان دچار خونریزی غیر طبیعی رحمی توجیه پذیر می باشد.

    کلید واژگان: سونوگرافی داخل رحمی, هیستروسوویی, یولیپ, میوم
    Farahnaz Mardanian, Maryam Hashemi, Razieh Soleimani
    Background

    The aim of this study was to determine the diagnostic value of transvaginal ultrasound and hysteroscopy findings compared with pathology in the diagnosis of endometrial lesions in women with abnormal uterine bleeding.

    Methods

    In a cross-sectional study, 106 pre- and postmenopausal women, complained of abnormal uterine bleeding, underwent transvaginal ultrasound and hysteroscopy, and the accuracy of the findings of this diagnostic duality was assessed by endometrial sampling in the operating room. Finally, the agreement between ultrasound and hysteroscopy was examined, and the diagnostic value criteria of both ultrasound and hysteroscopy were calculated according to the pathological findings.

    Findings

    The agreement ratio between ultrasound and hysteroscopy in the normality of endometrial thickness was 69%. On the other hand, the agreement between the two methods was upper in postmenopausal women than in perimenopausal women. Ultrasound did not have a high sensitivity and specificity for myoma diagnosis. However, the positive predictive value of ultrasound in polyp diagnosis (82.7%) and its negative predictive value in myoma diagnosis (91.7%) were high. Hysteroscopy was highly sensitive to polyp and myoma detection.

    Conclusion

    There is a favorable agreement between transvaginal and hysteroscopic ultrasound to determine the normality of the endometrium. Hysteroscopy has high diagnostic value criteria for the diagnosis of these lesions. However, since hysteroscopy is an invasive procedure, the use of transvaginal ultrasound to screen women with abnormal uterine bleeding is justified.

    Keywords: Early detection of cancer, Ultrasonography, Hysteroscopy, Polyps, Myomas
  • مریم هاشمی، سید محمدباقر قریشی، فریبا تاج آبادی*، نیما تقوی نیا

    لایه جاذب، قلب یک سلول خورشیدی است که در عملکرد آن نقش مهمی ایفا می کند. در سال های اخیر Cu(In,Ga)Se2 به عنوان لایه جاذب در سلول های خورشیدی کلکوژنی بسیار موردتوجه بوده است. در این پژوهش از روش لایه نشانی ارزان، سریع و با قابلیت تجاری اسپری گرماکافت به منظور ساخت لایه های CISeاستفاده شده است. سپس تاثیر زمان غوطه وری نمونه ها در محلول حاوی سدیم بر ویژگی های الکتریکی، نوری، ساختاری و ریخ شاسی لایه های اسپری شده بررسی و مقدار بهینه سدیم در ساختار معرفی شده است. آنالیزهای انجام شده برای بررسی ویژگی های مذکور، شامل الگوی پراش پرتوایکس (XRD)، میکروسکوپ الکترونی گسیل میدانی (FESEM) با قابلیت آنالیز عنصری (EDS)، طیف سنجی عبوری (UV-Vis)، آنالیز الکتروشیمیایی موت شاتکی و اندازه گیری منحنی جریان- ولتاژ در تاریکی بوده است. نتیجه ها نشان می دهد که تغییر زمان غوطه وری در محلول و در نتیجه مقدارسدیم در ساختار، بر بلورینگی و ویژگی های ریخت شناسی لایه ها اثرگذار است. لایه های به دست آمده از زمان غوطه وری 15 دقیقه در مقایسه با زمان های 5 و 10 دقیقه ریزدانه تر بوده و در تصویرهای سطح مقطع عرضی نیز متخلخل هستند. درحالی که بهترین بلورینگی و بیش ترین تحرک پذیری حفره (cm2/V.s1-10 ~) برای نمونه با زمان غوطه وری 10 دقیقه به دست آمده است. با وجود آن که، همه لایه ها دارای رسانایی نوع p هستند، چگالی حامل های پذیرنده با نفوذ سدیم در ساختار از 1019~تا cm-3 1017 ~ تغییر کرده است. اگرچه، سطح های انرژی ساختار نواری با تغییر زمان غوطه وری تغییر قابل مشاهده ای نمی کند. البته با تغییر زمان غوطه وری گاف انرژی مستقیم از 38/1 تا eV 41/1 تغییر کرده است. به طوری که پهن شدگی گاف انرژی با مقدار eV 41/1 برای مقدار بهینه سدیم با زمان غوطه وری 10 دقیقه قابل مشاهده است. به طورکلی با توجه به نتیجه های به دست آمده از این پژوهش می توان با بهره گیری از مقدارهای بهینه شده سدیم در ساختار سلول خورشیدی از لایه CISe:Na در ساختارهای متفاوت اپتو الکترونیکی بهره برد.

    کلید واژگان: CuInSe2, لایه جاذب, سلول خورشیدی نانو ساختار, اسپری گرماکافت, غوطه وری
    Maryam Hashemi, Seyed MohammadBager Ghoreishi, Fariba Tajabadi *, Nima Naghavinia

    The absorbent layer of the heart is a solar cell that plays an important role in its function. In recent years, Cu (In, Ga) Se2 has been highly regarded as an absorbent layer in chalcogenide solar cells. In this research, a cheap, fast and commercially available spray pyrolysis method has been used to make CISe layers. Then, the effect of soaking time of samples in sodium-containing solution on the electrical, optical, structural and morphological properties of the sprayed layers was investigated and the optimal amount of sodium in the structure was introduced. Analyzes performed to evaluate these features include X-ray diffraction pattern (XRD), field emission electron microscopy (FESEM) with elemental analysis (EDS), transmittance spectroscopy (UV-Vis), electrochemical analysis of Mott-Schottky and current-voltage curve measurements in the dark ambient. The results show that the change of soaking time in the solution and consequently the amount of sodium in the structure affects the crystallinity and morphological properties of the layers. The layers resulting from the soaking time of 15 minutes are finer than 5 and 10 minutes and are also porous in the cross-sectional area images. While the best crystallinity and maximum porosity of the mobility (~10-1cm2 / V.s) were obtained for a sample with a soaking time of 10 minutes. Sodium diffusion in the structure changed from ~1019cm-3 to ~1017cm-3. However, the energy levels of the band structure do not change significantly as the soaking time changes. On the other hand, by changing the soaking time of the direct band gap from 1.38 to 1.41 eV has changed. So that the expansion of the band gap with a value of 1.41 eV is visible for the optimal amount of sodium with a soaking time of 10 minutes. In general, according to the results of this study, the CISe:Na layer can be used in various optoelectronic structures by using the optimized amounts of sodium in the structure of the solar cell.

    Keywords: CuInSe2, absorbent layer, nanostructured solar cell, spray pyrolysis, soaking
  • فلورا فرخی، فوژان بدیعی*، محمدرضا احسانی، مریم هاشمی

    نانوالیاف پروتئینی با حرارت دهی پروتئین های کروی در دماهای بالاتر از دمای دناتوره شدن آنها و در pH اسیدی به دست می آیند. این ساختارها طولی در حدود 1 میکرومتر و قطری در حدود 1 تا 10 نانومتر داشته و بسیار ناهمسان گرد هستند. هدف اصلی این پژوهش، تولید نانوالیاف از ایزوله پروتئین آب پنیر، بررسی ویژگی های ظاهری و عملکردی نانوالیاف به منظور کاربرد آنها به عنوان مواداولیه تشکیل دهنده موادغذایی بود. نانوالیاف پروتئینی در دمای °C 90 درغلظت mg mL-1 20 تهیه شدند و خواص ظاهری و عملکردی آ نها در pHهای 2، 4 و 6 بررسی شد. نتایج میکروسکوپ نیروی اتمی نشان داد با افزایش pH، میزان پایداری و تراکم نانوالیاف تولیدشده کاهش می یابد. ضمن آنکه نانوالیاف در pHهای بالاتر، ظرفیت تولید و پایداری امولسیون بالاتر و درصدحلالیت بیشتری داشتند. همچنین با افزایش pH میزان شفافیت نمونه ها کمتر و فاکتورهای رنگ-سنجی آنها افزایش یافت. درعین حال، نانوالیاف در مقایسه با ایزوله پروتئین آب پنیر به طور معنی داری خواص امولسیون کنندگی بهتری نشان دادند (p <0.05). ویژگی های مطلوب عملکردی این نانوالیاف درمقایسه با نمونه ایزوله پروتئین آب پنیر، کاربرد آنها را به عنوان افزودنی بهبوددهنده ویژگی های محصولات غذایی تقویت می کند. این ترکیبات را می-توان برای اصلاح ویژگی های کیفی، عملکردی و تکنولوژیکی محصولات غذایی با محتوای پروتئینی بالا، غذای رژیمی، غذای بیماران، سالمندان و غذاهای کم کالری استفاده-کرد.

    کلید واژگان: ایزوله پروتئین آب پنیر, درصد حلالیت, ظرفیت امولسیون کنندگی, نانوالیاف پروتئین, میکروسکوپ نیروی اتمی
    F. Farrokhi, F. Badii*, M. R. Ehsani, M. Hashemi

    Protein nanofibers are obtained through heating the globular proteins above their denaturation temperatures at acidic pH. These structures have a length of about 1 μm and a diameter of about 1 to 10 nm and are very anisotropic. The main objective of this study was to produce nanofibrils from whey protein isolates, evaluate their appearance and functional properties in order to use them as ingredients in food. The protein nanofibrils were prepared at 90 °C at the concentration of 20 mg mL-1 then their appearance and functional properties were evaluated at pH 2, 4, and 6. The results obtained by atomic force microscopy showed that by increasing pH, the stability and the content of the produced nanofibrils decreased. Moreover, stable nanofibrils at higher pH values showed higher emulsion capacity and stability and higher solubility percentages. Also by increasing pH, samples opacity and turbidity and color parameters were increased. Nanofibrils also showed better functional properties compared to the control sample (P <0.05). In this way, protein nanofibrils can be commercially suggested as an additive to improve functional properties of food products. Desirable functional characteristics of WPI nanofibrils compared to the unprocessed native whey protein isolate, provides the possibility of their application to improve the qualitative properties of food products and as ingredients in foods for patients and elderly people and dietary and low-calorie foods.

    Keywords: Atomic Force Microscopy, Emulsion Capacity, Protein Nanofibril, Solubility, Whey Protein Isolation
  • شراره ضیغمی محمدی*، مریم هاشمی
    مقدمه
    عوامل روانشناختی، نقش تعیین کننده ای در پیامد و سازگاری بیمار با نارسایی مزمن قلب دارد که غالبا در فرایند درمان نادیده گرفته می شوند. هدف از مطالعه حاضر تعیین  همبستگی بین ناامیدی، تاب آوری و  تیپ شخصیتی D   در بیماران نارسایی مزمن قلبی بود.
    روش ها
      مطالعه از نوع توصیفی-همبستگی بود.  یکصد بیمار مبتلا به نارسایی قلبی مزمن، مراجعه کننده به درمانگاه  فرهنگیان واقع در منطقه دو شهر تهران به روش  نمونه گیری مبتنی بر هدف  انتخاب و وارد مطالعه شدند. فرم مشخصات دموگرافیک، شاخص تعیین شدت بیماری، پرسشنامه نا امیدی بک، نسخه کوتاه پرسشنامه تاب آوری کونور و دیویدسون و پرسشنامه تیپ شخصیتی D  به روش مصاحبه  تکمیل شد. داده ها توسط نرم افزار آماری spss ویراست 19 تحلیل شد.
    یافته ها
    یافته ها نشان داد که بیشتر بیماران نارسایی قلبی ناامیدی(86%) وتاب آوری(85%) متوسط و 67% تیپ شخصیتی ‏D‏ داشتند. آزمون ضریب همبستگی پیرسون همبستگی  متوسط، معکوس و معناداری بین تیپ شخصیتی D و تاب آوری(001/0>p  ، 479/0- =r) و همبستگی ضعیف مثبت و معناداری بین تیپ شخصیتیD با ناامیدی (048/0=p ، 198/0=r) نشان داد. ارتباط معناداری بین ناامیدی و تاب آوری بدست نیامد(05/0<P).
    نتیجه گیری
    تیپ شخصیتی D در بیماران مبتلا به نارسایی قلبی، با کاهش تاب آوری و افزایش ناامیدی همراه است. این یافته  می تواند مورد استفاده سیاست گزاران بهداشت و درمان در طراحی مراقبتهای تیمی چند رشته ای و برنامه ریزی مراقبتهای کل نگر از بیماران مبتلا به نارسایی قلبی، قرار گیرد. با توجه به فراوانی بالای ناامیدی، کاهش تاب آوری و تیپ شخصیتی D در بیماران نارسایی قلبی، غربالگری، شناسایی و ارجاع بیماران نیازمند به حمایتهای روانشناختی، جهت تسهیل سازگاری و بهبود کیفیت زندگی ضروری می باشد. با شناسایی و حمایتهای روانشناختی از بیماران دارای تیپ شخصیتی D میتوان به افزایش امید و تاب آوری بیماران نارسایی قلبی کمک نمود.
    کلید واژگان: نارسایی مزمن قلبی, تیپ شخصیتی D, ناامیدی, تاب آوری
    Sharareh Zeighami Mohammadi *, Maryam Hashemi
    Introduction
    Psychological factors play an important role in the outcome and adaptability of the patient with chronic heart failure, but they are often ignored in the treatment process. This study aimed to determine the correlation between hopelessness, resiliency, and type D personality in patients with chronic heart failure.
    Methods
    The study was descriptive-correlational. The researchers, using purposive sampling method, selected One hundred patients with chronic heart failure who referred to the Farhangian clinic located in the second district of Tehran. The researchers completed patients’ demographic form, the index of severity of illness, beck hopelessness scale (BHS), short version of Connor–Davidson Resilience Scale (CD-RISC), and type D personality questionnaire by interviewing the participants. SPSS software version 19 analyzed data.
    Result
    The findings showed that most heart failure patients had moderate hopelessness (86%) and resiliency (85%) and 67% had type D personality. Pearson correlation coefficient showed a moderate, inverse, and significant correlation between type D personality and resiliency (r = -0.479, p <0.001) and a weak but positive and significant correlation between type D personality and hopelessness(r = 0.198, p = 0.048). There was no significant correlation between hopelessness and resiliency (P >0.05).
    Conclusion
    Type D personality in patients with heart failure is accompanied by a reduction in resilience and an increase in hopelessness. These findings can be used for health policymakers in designing and planning of multidisciplinary team care and holistic care of patients with heart failure. Considering the high frequency of hopelessness, reduction of resiliency, and type D personality in patients with heart failure, screening, identification, and referral of patients requiring psychological support is essential for facilitating adjustment and improvement of the quality of life. The identification and psychological support of patients with type D personality can help increase the hope and resilience of heart failure patients.
    Keywords: Chronic heart failure, Type D personality, Hopelessness, Resilience
  • سید علی اصغر بهشتی شیرازی*، مریم هاشمی، علیرضا میررشید

    این تحقیق به بررسی یک رویکرد جدید جهت تشخیص حواس‌پرتی و خواب‌آلودگی راننده جهت هوشمندسازی رانندگی پرداخته‌است.
    به دلیل عدم وجود یک مجموعه داده دقیق و جامع در حوزه مجموعه داده‌های چشم، نویسندگان یک مجموعه داده نوین جمع‌آوری کرده‌اند، همچنین شبکه عصبی مصنوعی‌‌‌ای در جهت تشخیص خواب‌آلودگی راننده به گونه‌ای طراحی شده‌ که دو هدف مهم پردازش‌های بلادرنگ، از جمله دقت بالا و سرعت بالا، همزمان در نظر گرفته شوند. اهداف این مقاله به شرح زیر است: تخمین موقعیت سر راننده جهت تشخیص حواس‌پرتی، معرفی یک مجموعه داده جامع جدید برای تشخیص بسته‌بودن چشم، و همچنین، طراحی سه شبکه عصبی مصنوعی که یکی از آنها یک شبکه عصبی کاملا طراحی شده (FD-NN) است و دو شبکه‌ی دیگر از تکنیک انتقال یادگیری از طریق شبکه‌های VGG16 و VGG19با لایه‌های اضافی استفاده می‌کنند (TL-VGG).
    نتایج نشان می‌دهد دقت شبکه‌های پیشنهادی بالا و پیچیدگی محاسباتی کم است، به طوری که روش پیشنهادی نسبت به کارهای قبلی 4 برابر سریع‌تر و دارای صحت 98.15% است.

    کلید واژگان: شبکه ی عصبی کانولوشنی, انتقال یادگیری, حواس پرتی, خواب آلودگی, رانندگی هوشمند
    Dr. Seyed Aliasghar Beheshti Shirazi, Maryam Hashemi, Alireza mirrashid

    This project presents a novel approach and a new dataset for the problem of driver drowsiness and distraction detection. Lack of an available and accurate eye dataset strongly feels in the area of eye closure detection. Therefore, a new comprehensive dataset is proposed, and a study on driver distraction of the road is provided to supply safety for the drivers. An artificial network is also designed in such a way that two goals of real-time application, including high accuracy and fastness, are considered simultaneously. The main purposes of this project are as follows: Estimation of driver head direction for distraction detection, introduce a new comprehensive dataset to detect eye closure, and also, presentation of three networks in which one of them is a Fully Designed Neural Network (FD-NN) and others use transfer learning with VGG16 and VGG19 with extra designed layers (TL-VGG). The experimental results show the high accuracy and low computational complexity of the estimations and the ability of the proposed networks on drowsiness detection.

    Keywords: Drowsiness, distraction, Transfer Learning, Neural Networks, Driver, Deep Neural Networks
  • مریم هاشمی، غلامحسین حلوانی، محسن عسکری شاهی، عبدالحمید تاجور، سیده فاطمه وحدانی، امیرهوشنگ مهرپرور*
    مقدمه

    مشاغل اداری از جمله مشاغلی هستند که شیوع اختلالات اسکلتی- عضلانی در آن ها بالا می باشد. یکی از مهمترین ریسک فاکتورهای این اختلالات، پوسچر نامناسب کارکنان و شرایط محیطی نامطلوب  می باشد. پژوهش حاضر با هدف بررسی شیوع  اختلالات اسکلتی-عضلانی و ریسک فاکتورهای مرتبط با آن در کارکنان اداری مراکز بهداشتی درمانی شهرستان میناب در سال 1397 انجام پذیرفت.

    روش بررسی

    مطالعه حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی و به روش  مقطعی بر روی 104 نفر از کارکنان اداری مراکز بهداشتی درمانی شهرستان میناب در سال 1397  انجام شد. جهت تعیین  شیوع  اختلالات اسکلتی-عضلانی پرسشنامه نوردیک و برای ارزیابی سطوح مواجهه با ریسک فاکتورها از روش ROSA استفاده گردید. داده ها با استفاده از  آماره های توصیفی و آزمون آماری کای دو (Chi-Squre) و نرم افزارSpss   تجزیه و تحلیل شدند . از نرم افزار Excel  جهت رسم نمودار داده ها استفاده گردیده است.

    نتایج

    نتایج مطالعه نشان داد که نواحی کمر (5/63 درصد)، گردن (9/51 درصد) و قسمت فوقانی پشت (50 درصد) دارای بیشترین میزان فراوانی اختلالات اسکلتی-عضلانی در بین کارکنان اداری مورد مطالعه بوده است. ارتباط معناداری بین وجود اختلال اسکلتی-عضلانی با سن، جنس و BMI مشاهده نشد (05/0 ˃P) اما با سابقه کاری ارتباط معناداری (05/0 ˂P) را نشان داد. 6/36 درصد از کارکنان در اولویت اول اقدامات اصلاحی (یعنی لزوم هر چه سریع تر اقدامات ارگونومیکی) قرار گرفتند. ارتباط معناداری بین پوسچر نامناسب و وجود درد در گردن مشاهده گردید (05/0 ˂P).

    نتیجه گیری

     فراوانی اختلالات اسکلتی عضلانی در کارکنان اداری مراکز بهداشتی درمانی بالا بود و درد گردن با پوسچر نامناسب فرد ارتباط داشت.

    کلید واژگان: شیوع اختلالات اسکلتی- عضلانی, ROSA, عوامل خطرارگونومی, کارکنان اداری اداری
    Maryam Hashemi, GholamHossein Halvani, Mohsen Askari Shahi, Abdulhamid Tajvar, Sayyid Fatemeh Vahdani, AmirHoushang Mehrparvar*
    Introduction

    Prevalence of musculoskeletal disorders (MSDs) is high among office workers. One of the most important risk factors of these disorders is awkward posture and inappropriate environmental conditions. So, this study was carried out to determine frequency of MSDS and its related risk factors among the office workers of Minab city healthcare centers in 2018.

    Materials and Methods

    This cross-sectional study was conducted on 104 staff in Minab city health care centers. Nordic musculoskeletal disorders questionnaire was applied to determine the prevalence of MSDs and Rapid Office Strain Assessment (ROSA) method was used for posture analysis. The data were analyzed by SPSS version 21 using descriptive statistics and chi-square test. Excel software was used to plot the graph.

    Results

    The highest prevalence rates of MSDs were reported in low back (63.5%), neck (51.9%) and upper back (50%). There was no significant difference between MSDs and age, sex and BMI (P˃0.05) but there was a significant relationship with work experience (P˂0.05). Totally, 36.6% of employees were placed in the first priority of corrective actions (i.e. the need for ergonomic interventions as soon as possible). There was a significant correlation between awkward posture and neck pain (P <0.05).

    Conclusion

    The frequency of MSDS in health center office workers was high and neck pain was related to awkward posture.

    Keywords: Office workers, Ergonomic risk factors, Musculoskeletal disorders, ROSA Technique
  • مریم هاشمی، رحیم انصاری پور*

    با گسترش اسلام چه از طریق ترویج فرهنگی و چه از طریق نبردها و جنگ های توسعه طلبانه؛ می توان به نفوذ هرچه بیش تر اسلام از یک سو و از سویی دیگر رویکرد جدید فرهنگی در بین ادبا، نویسندگان، مورخان و شعرا در زمینه تحولات اجتماعی اشاره داشت. از جمله بخش های ادبی که تحت تاثیر تحولات اجتماعی و سیاسی دوره خود قرار داشته حوزه شعر بوده است. در این دوره شعرای بسیاری بودند، از قبیل اخطل، فرزدق، و جریر در دوره امویان و متنبی و ابوتمام، که با توصیف و شرح فتوحات در قالب جنگاوری و تدبیر فرماندهان و لشکریان افتخار پیروزی ها را به خلفا نسبت می دادند، و در بیش تر این اشعار اشاره های مستقیم و غیر مستقیم به خلیفه و تبریک به او وجود دارد.

    کلید واژگان: نبرد, خلیفه, جزیه, شعر فتوح, اخطل, متنبی
    Maryam Hashemi, Rahim Ansaripoor

    With the spread of Islam, either through cultural promotion or developmental wars and combats, one can point to the growing influence of Islam on one hand, and on the other hand, the new cultural approach among writers, scholars, historians and poets in the field of social developments. One of the literary sections that has been influenced by the social and political developments of its period was the poetry. There were many poets during this period, such as Akhtal, Farzadagh, and Jarir in the Umayyad era, Al-Mutanabbī and Abu Tamam, who attributed the victories to the caliphs by describing the conquests in the form of warfare and the tactics of commanders and soldiers in most of their poems. There are direct and indirect references to the caliph and congratulations to him.

    Keywords: combat, caliph, conquering poetry, Akhtal, Mutanabbī
  • مریم هاشمی، محمد مهدی لطفی*، محمدعلی وحدت زاد

    ریسک تاسیس و احتمال شکست شرکت های نوپا به دلیل دانش فنی و ارزش افزوده، ناشناخته بودن محصولات، کمبود مالی و نیاز به تیم کاری متخصص بالاست. با مدیریت ریسک می توان ریسک های ناشی از تصمیمات را به شکلی نظام مند ارزیابی کرد و با درک فرصت ها و تهدیدهای ناشی از تصمیمات، احتمال موفقیت را افزایش داد. در این مقاله، مرحله ی رشد شرکت های نوپای دانش بنیان نانوفناوری به عنوان یک پروژه در نظر گرفته شده و چارچوبی کمی برای تحلیل راهبردهای پاسخ به ریسک، بر اساس استاندارد PMBOK، و روش ترکیبی FMEA، TOPSIS و مدل بهینه سازی پیشنهاد می شود. مدل بهینه سازی برای تعیین مرز کارای ریسک و سود ارایه می شود که می تواند به عنوان یک ابزار تصمیم گیری برای انتخاب راهبردهای مناسب به مدیران کمک کند. چارچوب پیشنهادی در یک شرکت نوپای دانش بنیان نانوفناوری در پارک علم و فناوری یزد استفاده و از طریق بررسی نتایج عددی و تحلیل حساسیت اعتبارسنجی می شود.

    کلید واژگان: شرکت نوپای دانش بنیان, ریسک, سود, راهبرد پاسخ به ریسک, FMEA, تاپسیس, بهینه سازی
    S.M. Hashemi, M.M. Lotfi *, M.A. Vahdat Zad

    The failure probability and establishment risk of startups is high due to the required high technical knowledge and added value, new product developments, lack of financial sources and need for specialists. By the use of risk management approaches, one can systematically evaluate the risks related to the decisions and improve the success probability by studying the corresponding opportunities and treats. In this paper, we consider the development phase of Nanotechnology startups as a project and propose a quantitative framework for analyzing the risk response strategies based on the PMBOK standard and a combination of FMEA, TOPSIS, and optimization model. Using FMEA, we can study the effect of risks and risk responses on the startup goals. TOPSIS helps to analyze the impact of risk responses on all the risk factors. The bi-objective optimization model is formulated subject to the prevailing constraints such as budget, time, production capacity and incompatibility of strategies. The proposed optimization model is for determining the Pareto frontier of risk and profits that as a decision tool may help managers to select the appropriate risk response strategies. The validation and sensitivity of proposed framework is analyzed applying it for a Nanotechnology startup in Yazd science & technology Park. Although the complete enumeration can be used to solve the small and medium instances, we propose the Epsilon constraint method successfully in order to solve the large-sized problems. The validation of framework confirm that it can apply to identify, evaluate and select of optimal risk response strategies. Also, the sensitivity analysis results show that the estimation quality of the model parameters particularly costs has a great impact of the outcomes. Therefore, developing the quantitative methods such artificial neural network to estimate the key parameters such as costs, revenues and risk levels is as a direction for the future study.

    Keywords: Knowledge-based startup, Risk, profits, TOPSIS, Optimization, FMEA, risk response strategy
  • مریم هاشمی، اکرم الملوک لاهیجانیان*، مظاهر معین الدینی، علیرضا مقدم نیا، رضا ارجمندی

    مدیریت محیط زیست شهری با مسایلی روبه روست که حل بنیادین آن ها، نیازمند ارایه یک مدل جامع عملکرد مدیریت است. در حوزه عملکرد، معیارهای متعددی درجهت ارزیابی عملکرد مدیریت وجود دارد، اما این معیارها مدون نشده تا بتوان بر مبنای آن درباره عملکرد مدیریت محیط زیست شهری قضاوت کرد؛ از این رو پژوهش حاضر با هدف شناسایی و تجزیه و تحلیل ابعاد و معیارهای ارتقاء عملکرد مدیریت محیط زیست شهر تهران با استفاده از تکنیک مدل سازی ساختاری-تفسیری (ISM) ، به مرحله اجرا درآمده است. این روش جزء روش های تجزیه و تحلیل سیستم هاست که به بررسی تعاملات میان عناصر سیستم می پردازد. به منظور خوشه بندی معیارها نیز از روش MICMAC  استفاده شده است. تحقیق از حیث هدف، کاربردی و گردآوری داده ها، توصیفی-پیمایشی است. از آنجایی که این روش مبتنی بر نظر خبرگان است، 10 نفر متخصص در زمینه مدیریت محیط زیست شهری، به روش نمونه گیری غیرتصادفی هدفمند، انتخاب و براساس نظر آن ها 8 معیار اصلی و 27 زیرمعیار شناسایی شده است. نتایج این مدل، معیارها را در سه سطح «ظرفیت سازهای رشد و توسعه»، «فرایندهای کلیدی» و «خروجی عملکرد» گزارش کرد که معیار «ظرفیت سازها» با بیشترین قدرت نفوذ و تاثیرگذاری، جزء اولویت های توجه و معیارهای محرک در ارتقاء عملکرد مدیریت محیط زیست شهری تهران به شمار می روند. مدل ارایه شده قابلیت تعمیم به سایر نقاط شهری، با توجه به پتانسیل های موجود آن شهر را داراست.

    کلید واژگان: معیار, مدیریت محیط زیست شهری, ارتقاء, عملکرد, مدل ساختاری-تفسیری
    maryam hashemi, akramolmolook lahijanian *, mazaher moeinod dini, ali reza moghadam niya, reza arjmandi

    The urban environmental management faces challenges that require a fundamental solution to develop a comprehensive model of management performance. In the scope of performance, there are several criteria for evaluating management performance, but these criteria have not been formulated correctly to judge the performance of urban environmental management. Therefore, this research has been carried out with the aim of identifying and analyzing the dimensions and criteria of enhancing the performance of Tehran's environmental management using Interpretive Structural Modeling (ISM) technique. This method is one of the systems analysis methods that surveies the interactions between the elements of the system. MICMAC analysis was used to cluster the criteria. The research is a descriptive survey in terms of applied purpose and data collection, and the data-gathering tool is a questionnaire. Since this method is based on experts’ opinion, 10 experts in urban environmental management were selected by purposeful non-random sampling method and identified 8 main criteria and 27 sub-criteria according to their opinion. The results of this conceptual model are the design of a desirable and comprehensive model of municipal performance in Tehran, which reported variables in three levels, "Output of performance,"Key improvement processes," Capacity buildings.” Capacity building” criterion, with the most influence and influence, is given priority and incentive measures in promoting the performance of Tehran's urban environmental management. The proposed model has generalized capability to other cities in accordance with the potential of that city.

    Keywords: Criteria, Urban Environmental Management, Improvement, performance, Interpretive-Structural Modelling
  • مریم رویان*، مریم هاشمی، صیقلانی رامین، حسین علایی
    پروبیوتیک ها به عنوان استراتژی کنترل زیستی پاتوژن های گوارشی مشترک منقله از غذا در ارتقاء امنیت غذایی مصرف کننده مورد توجه هستند. هدف از این پژوهش بررسی خصوصیات پروبیوتیکی و توانایی مهار پاتوژن های گوارشی منتقله از غذا توسط باکتری های اسید لاکتیکی جدا سازی شده از مجرای گوارش مرغ های بومی بود. در این مطالعه توانایی تحمل اسید و صفرا در 216 جدایه اسید لاکتیکی بررسی گردید و 13 جدایه برتر به منظور توالی یابی ژن 16 S rRNA انتخاب شدند. سپس توانایی مهار پاتوژن های گوارشی مشترک بین انسان و طیور توسط جدایه های  انتخابی بررسی گردید. بررسی ژن 16S rRNA در این مطالعه مشخص نمود که تمامی جدایه های  متعلق به جنس های لاکتوباسیلوس بودند. از سیزده جدایه جدا شده، 7 جدایه متعلق به گونه لاکتوباسیلوس روتریal ((Lactobacillus reuteri، 3 جدایه لاکتوباسیلوس کریسپاتوس (Lactobacillus crispatus) و 3 جدایه لاکتوباسیلوس سالیواروس (Lactobacillus salivarius) بودند. تمام جدایه ها قادر به تحمل3= pH به مدت  3 ساعت و توانایی تحمل 3/0 درصد صفرا بودند. از میان جدایه های مورد بررسی، 3 جدایه متعلق به گونه L.salivarius و یک جدایه متعلق به گونه L. reuteri، از توانایی بهتری جهت مهار پاتوژن های گوارشی مشترک بین انسان و طیور برخوردار بودند. این مطالعه مشخص نمود که پتانسیل پروبیوتیکی مناسب در شماری از جدایه های لاکتوباسیل جداسازی شده از روده مرغان بومی ایران در شرایط برون تنی (in vitro)، آن ها را تبدیل به کاندیدهای مناسبی در ترکیب مکمل های پروبیوتیکی جهت ارتقاء امنیت غذایی مصرف کننده پس از انجام آزمایش ها درون تنی (in ovo) می نماید.
    کلید واژگان: پروبیوتیک, پاتوژن های گوارشی, توالی یابی 16 S rRNA, لاکتوباسیلوس, مرغ بومی ایران
    M. R. *, M. Hashemi, R. Seighalani, H. Alaie Kordghashlaghi
    Probiotics as replacement for growth promoter antibiotics and foodborne pathogens bio-control strategy are attractive in broiler chicken industry and improve consumer food safety. This research was designed to investigate the probiotic properties of lactic acid bacteria isolated from the digestive tract of local domestic chickens in Iran. In this study, the ability to tolerate acid and bile in two 216 isolates of lactic acid bacteria was investigated and 13 superior isolates were selected to be identified using the 16 S rRNA gene sequencing. After that, the ability of 13 selected lactobacilli isolates to control foodborne pathogens was studied. The results of the 16S rRNA gene sequencing showed that all isolates belonged to the Lactobacillus species. Of the 13 isolates, 7, 3 and 3 isolates belonged to Lactobacillus reuteri, Lactobacillus crispatus and Lactobacillus salivarius, respectively. All of these isolates were able to tolerate pH = 3 for 3 hours and 0.3% bile salts. Three isolates belonging to L. salivarius were more effective to inhibit common Zoonoses bacteria. This study revealed that the in vitro favorable probiotic potential in some isolated lactobacilli from the native chicken digestive tract from Iran, introduce them as good candidates in probiotic supplements to improve food safety of consumer after conducting in vivo tests.
    Keywords: Intestinal pathogens_Iranian Native chicken_Lactobacilli_Probiotic_16 S rRNA sequencing
  • مریم هاشمی، نرگس خیرالهی، احمدرضا یزدان نیک*، محمدرضا معمارزاده
    مقدمه

    پژوهش حاضر با هدف تعیین تاثیر کرم بابونه بر بهبودی زخم فشاری درجه ی یک بیماران بستری در بخش های مراقبت ویژه بیمارستان های الزهرا (س) و امین اصفهان و بیمارستان امام حسین (ع) گلپایگان، انجام شد.

    روش ها

     این مطالعه بر روی دو گروه 35 نفره از بیماران بخش های مراقبت ویژه که دارای زخم فشاری درجه ی یک در نواحی مختلف بدن بودند، انجام شد. در گروه شاهد، برای بیماران فقط مراقبت های معمول استاندارد پیش گیری از زخم فشاری مانند تغییر وضعیت، استفاده از تشک مواج و... استفاده شد و زخم آن ها با سرم نرمال سالین شستشو داده شد. در گروه مداخله، علاوه بر روش های گفته شده، از کرم بابونه بر روی محل زخم استفاده گردید و این کار به مدت 7 روز پی گیری شد. با استفاده از ابزار Pressure ulcer scale for healing (PUSH)، در روزهای اول، چهارم و هفتم مطالعه، میزان بهبود زخم فشاری مشخص و ثبت شد و پرسش نامه ها در دو گروه با هم مقایسه گردید.

    یافته ها

    در روزهای چهارم و هفتم، میانگین نمره ی زخم فشاری گروه مداخله به طور معنی داری کمتر از گروه شاهد بود (001/0 > P). قبل از مداخله، میانگین نمره ی زخم فشاری در گروه مداخله، 25/2 ± 44/6 گزارش شد که این نمره در روز هفتم به 12/1 ± 33/0 کاهش یافت. در گروه شاهد، نمره ی زخم فشاری اولین ارزیابی، 93/1 ± 86/5 بود و در روز هفتم به 40/2 ± 14/8 افزایش یافت.

    نتیجه گیری

    به نظر می رسد که استفاده از کرم بابونه در درمان زخم های فشاری درجه ی یک تاثیرگذار است. پیشنهاد می گردد به منظور بررسی تاثیر بابونه بر بهبودی زخم های فشاری درجه ی دو، تحقیقات گسترده تری صورت پذیرد.

    کلید واژگان: زخم فشاری, بابونه, بخش های مراقبت ویژه
    Maryam Hashemi, Narges Kheirollahi, Ahmad Reza Yazdannik*, Mohammad Reza Memarzadeh
    Background


    The aim of this study was to determine the effect of chamomile cream on the improvement of grade I pressure ulcer in order to find an effective and inexpensive treatment.

    Methods

    In this randomized clinical trial study, 70 patients with grade I pressure ulcer were randomly divided into two groups. In intervention group, chamomile cream was administered topically on the wound for one week, and in the control group, common preventive methods were presented. Then, the condition of wound healing was evaluated for all patients using the Pressure Ulcer Scale for Healing (PUSH) instrument, at the first, fourth, and seventh days of the study.

    Findings

    There was no significant difference in the mean scores of pressure ulcer between the two groups at the first day of the study (P > 0.050). At the fourth and seventh days of the study, the mean scores of pressure ulcer were significantly lower in intervention group (P < 0.001). Before intervention, the mean score of pressure ulcer in intervention group was 6.44 ± 2.25 which reduced to 1.33 ± 1.12 at the seventh day. In control group, the first assessment of the PUSH score was 5.86 ± 1.93 which increased to 8.14 ± 2.40 at the seventh day.

    Conclusion

    Chamomile cream seems to be effective in the treatment of grade I pressure ulcer. This combination is likely to be used as a treatment option in addition to standard treatment, and will be effective in the treatment of grade I pressure ulcer in the short term. However, due to the fact that this study was conducted on grade I pressure ulcer, more studies are suggested be done to investigate the effect of chamomile on the recovery of grade II pressure ulcer.

    Keywords: Pressure ulcer, Chamomile, Patients, Intensive care units
  • مریم رویان*، مریم هاشمی، رامین صیقلانی

    هدف از این مطالعه بررسی اثرات استفاده از سه سویه لاکتوباسیلوس روترئی (L. reuteri ABRIG17 (MF686477)؛ L. reuteri ABRIG23 (MF686483)؛ L. reuteri ABRIG3 (MF686463)). جداسازی شده از بخش های دئودنوم و ژئوژنوم مجرای گوارش مرغ های بومی گیلان و یک سویه لاکتوباسیلوس سالیواریوس (L. salivarius NABRII58 (MH595986)) جداسازی شده از دستگاه گوارش اردک بومی مازنداران بر عملکرد، لیپیدهای سرمی و پارامترهای ایمنی جوجه های گوشتی بود. سویه های مذکور طی یک رویه غربالگری به منظور یافتن باکتری های با پتانسیل پروبیوتیکی از میان 383 باکتری اسید لاکتیکی گرم مثبت و کاتالاز منفی جداسازی شدند. در آزمایش از 500 قطعه جوجه گوشتی نر یک روزه نژاد راس 308 در قالب یک طرح کاملا تصادفی با 5 تیمار، 5 تکرار و 20 قطعه پرنده در هر تکرار استفاده شد. تیمارهای آزمایش عبارتند بودند از:  1-جیره پایه به عنوان گروه شاهد (تیمارC)، 2- جیره پایه + 1 گرم در کیلوگرم از پودر مخلوط حاوی باکتری MF686463)) L. Reuteri ABRIG3  (تیمارLR1) ،3- جیره پایه + 1 گرم درکیلوگرم از باکتری L. Reuteri ABRIG23 (MF686483)  (تیمارLR2)، 4- جیره پایه + 1 گرم در کیلوگرم از باکتری (MF686477)ABRIG17 L. Reuteri (تیمارLR3) و 5- جیره پایه + 1 گرم در کیلوگرم از باکتری(MH595986)L. Salivarius NABRII58   (تیمارLS). مصرف سویه های باکتریایی در تیمارهای LR1 و LS منجر به بهبود افزایش وزن پایان دوره شدند)05/0>  (p. بعلاوه مصرف سویه باکتریایی در تیمار lr1 منجربه افزایش وزن روزانه کل دوره شد)05/0>  (p. هر سه سویه لاکتوباسیلوس روترئی مورد استفاده یعنی تیمارهای LR1، LR2 و LR3 باعث کاهشی معنی دار در چربی حفره بطنی شدند)05/0>.(p در تیمار LR3 افزایش درصد لاشه مشاهده شد)05/0> (p. سنجش ایمنوگلوبولین های سرم خون جوجه های گوشتی پس از دو مرحله تزریق گلبول های قرمز گوسفند نشان داد که تیمار LR3 دارای بالاترین سطح ایمونوگلوبولین کل پس از دومین تزریق نسبت به تیمار شاهد بود (05/0 >p) و سطح  IgGدر تیمار LR1  پس از اولین تزریق نسبت به گروه شاهد افزایش یافت (05/0 >p). پس از تزریق دوم، میزان IgG چهار تیمار آزمایشی مورد مطالعه بالاتر از تیمار شاهد بود (05/0 >p)، اما از نظر IgM تفاوت معن ی داری بین تیمارهای آزمایشی و تیمار شاهد مشاهده نشد. غلظت کل کلسترول سرم تیمار LR2 به طور معنی داری (05/0 >p) پائین تر از سایر تیمارها بود. تفاوت معنی داری از نظر تری گلیسیرید بین تیمار کنترل و سه تیمار LR1، LR2 و LS  وجود نداشت و تنها سطح تری گلیسیرید LR3  بالاتر از سایرین بود (05/0 >p). سطحHDL  یا کلسترول خوب در تیمار LS بالاتر از تیمار کنترل بود (05/0 >p). از نظر سطح LDL سرم تفاوت معنی داری بین تیمارهای آزمایشی و شاهد وجود نداشت. مطالعه حاضر مشخص نمود که امکان جداسازی باکتری های با قابلیت پروبیوتیکی از جمعیت میکروبی طیور بومی وجود داشته وباکتر ی های جداسازی شده قادر به بهبود صفات تولیدی و ایمنی جوجه های گوشتی می باشند. نکته قابل توجه اثر مطلوب سویه لاکتوباسیلوس سالیواریوس جداسازی شده از مجرای گوارش اردک بومی بر افزایش وزن و ایمونوگلوبولین های سرم خون جوجه های گوشتی پیشنهاد می نماید باکتری های اختصاصی مجرای گوارش یک گونه از طیور می تواند به عنوان پروبیوتیک در دیگر گونه های طیور مورد استفاده قرار گیرد.

    کلید واژگان: باکتری های اسید لاکتیکی, پروبیوتیک, جوجه گوشتی, سیستم ایمنی, عملکرد
    Maryam Royan*, Maryam Hashemi, Ramin Seighalani

    The purpose of this study was to investigate the effects of the use of three lactobacillus strains (L. reuteri ABRIG17 (MF686477), L. reuteri ABRIG23 (MF686483), L. reuteri ABRIG3 (MF686463)), Isolated from duodenum and Jejunum sections of the native Guilan chickens and one isolate of L. salivarius NABRII58 (MH595986) isolated from the digestive system of the native ducks of Mazandaran, on serum lipids and immune parameters of broiler chickens. The strains were isolated from 383 gram-positive and catalase negative lactic acid bacteria in a screening procedure for the detection of bacteria with probiotic potential. In the experiment, 500 male Ross 308 male broiler chicks were used in a completely randomized design with 5 treatments, 5 replicates and 20 birds per replicate. The treatments consisted of: 1-The basal diet as control group (treatment C), 2- The basal diet + 1 g / kg of mixed powder containing MF686463 (L. Reuteri ABRIG3 (LR1), 3- The base diet + 1 g /kg of L. Reuteri ABRIG23 (MF686483) (LR2 treatment), 4- The basal diet + 1 g / kg of L. Reuteri (MF686477) ABRIG17 (LR3 treatment) and 5- The basal diet + 1 g / kg of L. Salivarius (MH595986) NABRII58 (Treatment LS). The use of bacterial strains in LR1 and LS treatments resulted in improved weight gain at the end of the experiment (P <0.05). The bacterial strains in LR1 treatment improved daily weight gain in whole experimental period (P <0.05). All three strains of Lactobacillus used, namely, LR1, LR2 and LR3 treatments, caused a significant decrease in abdominal fat pad (P <0.05). In LR3 treatment, the increase in carcass weight was observed (P <0.05). Measuring serum immunoglobulins in broiler chicks after two stages of sheep red blood cell injection showed that LR3 had the highest total immunoglobulin level after the second injection (P <0.05), and IgG levels in the LR1 treatment increased after the first injection compared to the control group (P <0.05). After the second injection, the IgG of all the four experimental groups were higher than control group (P <0.05), but IgM showed no significant difference between experimental treatments and control group. Total serum cholesterol concentration of LR2 treatment was significantly (P <0.05) lower than other treatments. There was no significant difference in serum triglyceride level between control and the LR1, LR2 and LS treatments, and only LR3 triglyceride level was higher than others (P <0.05). The level of HDL or good cholesterol in LS treatment was higher than the control group (P <0.05). Serum LDL level did not show any significant difference between the experimental and control groups. The present study revealed that probiotic bacteria can be isolated from native poultry microbial populations and isolated bacteria can improve the production and immunity of broiler chicks. It is worthy of note that the positive effect of Lactobacillus salivarius strain isolated from the native duck gastrointestinal tract on the weight gain and serum immunoglobulins in broiler chickens suggested that the gastrointestinal bacteria of a species of poultry could be used as a probiotic in other types of poultry.

    Keywords: Broiler chickens, Immune system, Lactic acid bacteria, Performance, Probiotics
  • مریم هاشمی*

    جستار علمی پیش رو قصد دارد اصطلاحی به نام «هرمنوتیک ادبی مولف محور» و چگونگی کاربست آن را در حوزه مطالعات نهج البلاغه بسط دهد، آن هم با تامل بر کارکرد معناشناختی پارادایمتاویلدستورگرا، به شیوه دستاوردهای دانش معناشناسی ادب عربی. فهم دال و مدلول های تاویلدستورگرا در خطبه 36 نهج البلاغه مورد پژوهانه این جستار است؛ و در صدد است به پرسش چگونگی کاربست و تبیین هرمنوتیک ادبی مولف محور در منطق فهم متن ادبی خطبه مذکور پاسخ دهد. فرضیه مدنظر این است که به باور نظریه پرداز آلمانی شلایر ماخر (1768-1834) یکی از مبانی رویکرد مولف محوری در فهم ادبی متون مقدس (از جمله نهج البلاغه) بر تاثیرپذیری از کارکردهای دانش معناشناسی ادب عربی استوار است و معنا، دارای اعتبار نهایی و اصیل بوده؛ و بر دستیابی به نیت مولف تمرکز دارد. از دیگر مبانی رویکرد مولف محوری در پارادایم تاویل دستورگرا، دانش زبان شناسی است که مورد تمرکز این جستار نیست. روش کاربردی نویسنده، هرمنوتیک روشی و اهتمام وی بر کاربست نظریه «هرمنوتیک ادبی مولف محور» بوده و هدفتبیین بخشی از مبادی تصوری هرمنوتیک ادبی مولف محور در خوانش متون مقدس است.

    کلید واژگان: شلایر ماخر, هرمنوتیک ادبی, مولف محوری, تاویلدستورگرا, نهج البلاغه
نمایش عناوین بیشتر...
سامانه نویسندگان
  • مریم هاشمی
    مریم هاشمی
    عضو هیئت علمی بخش تحقیقاتی بیوتکنولوژی میکروبی
  • دکتر مریم هاشمی
    دکتر مریم هاشمی
    استادیار ادبیات عربی معاصر، تاریخ اسلام معاصر، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ایران
اطلاعات نویسنده(گان) توسط ایشان ثبت و تکمیل شده‌است. برای مشاهده مشخصات و فهرست همه مطالب، صفحه رزومه ایشان را ببینید.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال