به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

مسعود باتر

  • مسعود باتر، فائزه سراجی

    یکی از مهم ترین انواع سفال های اوایل دوران اسلامی، در ایران، سفالینه های گلابه ای منقوش است که در قرون سوم و چهارم هجری قمری ‏به ویژه در عصر سامانیان در ایران توسعه و گسترش یافته است. در ‏این پژوهش به منظور شناخت فنون پوشش گلی در این سفالینه ها و ‏شناسایی ترکیب شیمیایی گلابه و ‏رنگدانه های به کار رفته در آنها، ‏تعدادی از نمونه های تاریخی سفالینه‎ های گلابه ای منقوش ‏مکشوفه از ‏سیستان به شیوه های مختلف آزمایشگاهی، شامل: بررسی ‏میکروسکوپی، آزمون نقطه ای، آنالیز به روش ‏SEM-EDS‎‏ وXRD ‎‏ مورد مطالعه ‏قرار گرفت.‏‎ ‎این مطالعات آزمایشگاهی، نشان داد که در تهیه گلابه از دوغاب گل رس غنی از آلومینیم که آمیخته با ترکیبات سرب بوده، ‏استفاده شده است‎ ‎و ‏برای نقوش سفالینه ها و رنگ های طیف قرمز تا قهوه ای تیره از گل اخرای حاوی اکسید آهن مخلوط با اکسید منگنز و ‏برای رنگ سبز، از رنگدانه سبز خاکی استفاده شده بود. علاوه بر این، مشخص شد که با توجه به آنالیز ترکیب کانی شناختی بدنه سفالینه ها، ‏این سفالینه ها و تزیینات آن در دمایی در ‏حدود 900-850 درجه سانتی گراد پخت داده شده اند. ‏

    کلید واژگان: سفال گلابه ای منقوش, آنالیز سفال, رنگدانه, سیستان, SEM-EDS
    Masoud Bater, Faezeh Serajii

    One of the most important types of pottery of the early Islamic era in Iran is the Slip-painted ‎pottery that was developed and ‎expanded in Iran in the third and fourth AH, especially in the ‎Samanid period. In this research, to understand the techniques ‎of slip coating in this pottery and ‎to identify the chemical composition of slip and the pigments used in them, some historical ‎‎samples of Slip-painted pottery ‎found from Sistan were studied in various laboratory ‎methods, including microscopic study, ‎spot ‎test, and Analysis by XRD and SEM-EDS‎ method‎‎. These laboratory ‎studies showed that clay slurry mixed with Lead ‎compounds was used in the preparation of slip, and it was used for pottery motifs and paints spectrum from red to dark ‎brown from ocher clay containing iron oxide mixed with manganese oxide and for green color, the earthy green pigment. In ‎addition, it was found that according to the analysis of the mineralogical ‎composition of the pottery bodies, they were fired ‎at a temperature of 850-900 degrees Celsius</em>.

    Keywords: Slip-painted pottery, Pottery analysis, Pigment, Sistan, SEM-EDS
  • مسعود باتر*، فائزه سراجی

    دشت سیستان یکی از مهم ترین مراکز باستانی و تاریخی شرق و جنوب شرق ایران در دوران پیش از تاریخ و دوران اسلامی است که پژوهش های اندکی برای شناخت پیشینه تاریخی و فرهنگی آن انجام شده است. در این پژوهش بدنه شش قطعه از سفالینه های گلابه ای منقوش متعلق به دشت سیستان با هدف شناسایی ساختار و ترکیب کانی شناختی آن ها به روش های مختلف آزمایشگاهی مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته است تا تکنیک ساخت و منشاء آن ها شناسایی گردد. برای این منظور از روش های مختلف آزمایشگاهی، همچون پراش پرتوی ایکس (XRD)، پتروگرافی مقاطع نازک و میکروسکوپ الکترونی روبشی مجهز به طیف سنج پراکنش انرژی پرتوی ایکس ‎(SEM-EDS)‎‏ ‏استفاده شده است. مطالعه ساختاری بدنه سفالینه ها نشان داد که تمامی نمونه ها از نظر ساختار و ترکیب کانی شناختی تقریبا ‏مشابه اند. ازسوی دیگر، نبود فازهای کانی شناختی دمای بالا و حضور برخی ‏از فازهای ویژه، گویای آن بود که سفالگران دوران اسلامی برای پخت این سفالینه ها از دمای ‏متوسطی حدود 850 تا 900 درجه سانتیگراد استفاده نموده اند. با توجه به فازهای شناسایی شده در بدنه سفال ها و داده های حاصل از آنالیز عنصری به نظر می رسد که در تهیه گل سفالگری این ‏آثار سفالی از خاک های رس سرخ رنگ استفاده شده که همین امر موجب گشته است با پخت سفالینه ها در شرایط اکسیداسیون، رنگ خمیره آن ها قرمز شود. ‏با توجه به تعداد محدود نمونه های کشف شده از این نوع سفال در این منطقه و عدم همخوانی ترکیب کانی شناختی و عناصر تشکیل دهنده بدنه این سفال ها با ساختار و ترکیب زمین شناختی منطقه دشت سیستان، به نظر می رسد که احتمالا ‏این نمونه های سفالی وارداتی است.

    کلید واژگان: دشت سیستان, سفال گلابه ای منقوش, آنالیز سفال, مطالعه ساختاری, پراش سنجی, پتروگرافی‎.‎
    Masoud Bater*, Faezeh Serajii ‎

    The Sistan plain is one of the most important ancient and historical centers in the east and southeast of Iran in the pre-historic and Islamic eras and little research has been done to understand its historical and cultural background. In this research, the bodies of six shreds of Slip-painted pottery belonging to the Sistan plain have been studied and investigated to identify their structure and mineralogical composition by various laboratory methods to identify their manufacturing technique and origin. For this purpose, various laboratory methods have been used, such as X-ray diffraction (XRD), thin section petrography, and ‎Scanning electron microscope‏ ‏in‏ ‏combination with energy-dispersive X-ray microanalysis ((SEM-EDS)‎. The structural study of the pottery body showed that all samples are similar in terms of structure and mineralogical. On the other hand, the absence of high-temperature mineralogical phases and the presence of some special phases indicated that the potters of the Islamic era used an average temperature of about 850 to 900 degrees Celsius to fire this pottery. According to the phases identified in the body of the pottery and the data obtained from the elemental analysis, it seems that red clays were used in the preparation of the clay of these pottery works, which caused the pottery to be fired. In oxidation conditions, the color of their paste becomes red. Considering the limited number of samples of this type of pottery discovered in this region and the incompatibility of the mineralogical composition and the elements that make up the body of this pottery with the structure and geological composition of the Sistan plain region, it seems that this is probably imported clay samples.

    Keywords: Sistan plain, Slip-painted pottery‎, Analysis of pottery, Structural study, XRD, Petrography.‎
  • مسعود باتر*، حسین احمدی، جهانگیر عابدی کوپایی

    امروزه بررسی دقیق و علمی یافته های باستان شناختی و اموال تاریخی و فرهنگی در بسیاری از پژوهش ها، به ویژه در رشته های ‏باستان سنجی و مرمت، متکی به کاربرد روش های تجربی است. قابلیت تکرار و تعمیم نتایج حاصل از به کارگیری روش های تجربی با استفاده از روش-های آزمایشگاهی بر روی جامعه آماری مورد نظر، موجب ‏می گردد که پژوهشگران با اطمینان بیشتری از طریق تجزیه و تحلیل نتایج حاصل از آزمایشات عینی به واقعیت دست یابند. با این وجود، ‏یکی از مهمترین الزامات استفاده از روش های تجربی، دسترسی به روش های آزمایشگاهی علمی ‏و استانداردی است که بتوان به کمک آنها به طور دقیق، ویژگی های مختلف فیزیکی، شیمیایی و مکانیکی نمونه های تاریخی و فرهنگی را مورد سنجش و ‏ارزیابی قرار داد. هدف از انجام این پژوهش، یافتن آزمون استانداردی است که بتوان به کمک آن، میزان نفوذپذیری و خاصیت عایق بندی ‏مواد و مصالح به کار رفته در بناهای تاریخی را در مقابل رطوبت اندازه گیری نمود. در این پژوهش، برای دستیابی به این هدف، برای اولین بار برای اندازه گیری خاصیت نفوذپذیری و عایق بندی اندود کاهگل در مقابل رطوبت در بناهای تاریخی و میراث معماری، از آزمون تعیین ضریب نفوذپذیری آب با بار ‏افتان، استفاده شد. به منظور سنجش و ارزیابی کارایی این روش آزمایشگاهی برای بررسی عایق بندی و میزان نفوذپذیری مصالح تاریخی، این ویژگی مهم در نمونه هایی از اندود کاهگل به سازی شده با مواد افزودنی مختلف در مقایسه با نمونه هایی از اندود کاهگل معمولی به عنوان نمونه شاهد مورد بررسی و آزمایش قرار گرفت. نتایج این پژوهش نشان داد که با استفاده از این روش آزمایشگاهی، ‏شرایط و رفتار ‏آب در هنگام جذب و نفوذ به نمونه های تاریخی مصالح تا حد زیادی بازسازی شده و نحوه ‏عملکرد ‏واقعی آنها در مواجه با رطوبت و بارندگی بازنمایی می شود، بنابراین، می توان میزان نفوذپذیری و خاصیت عایق بندی آنها ‏را در مقابل آب به صورت کمی در شرایط اشباع با این روش، اندازه گیری نمود.

    کلید واژگان: مطالعه آزمایشگاهی, مواد و مصالح تاریخی, نفوذپذیری, عایق بندی در مقابل رطوبت, کاهگل, خشت و گل
    Masoud Bater *, Hossein Ahmadi, Jahangir Abedi Koupai

    Today, accurate and scientific study of archaeological findings and historical and cultural property in many studies, especially in the field archeometry and restoration, relies on the use of experimental methods. The ability to replicate and generalize the results of applying experimental methods using laboratory methods on the statistical population makes researchers more confident by analyzing the results of objective experiments to achieve reality. However, access to scientific and standard laboratory methods is one of the most important requirements use of experimental methods that can be employed to accurately measure and evaluate the various physical, chemical, and mechanical properties of historical and cultural samples. The purpose of this study is to find a standard test that can use to measure the permeability and insulation properties of materials used in historic buildings against moisture. In this study, to achieve this goal, for the first time was used to measure the permeability and insulation of traditional and ancient Kahgel plaster against moisture in historical buildings and architectural heritage, a test to determine the Hydraulic conductivity of water with falling head. In order to measure and evaluate the efficiency of this laboratory method to investigate the insulation and permeability of historical materials, this important feature was tested in samples of Kahgel plaster improved with different additives compared to the typical Kahgel plaster samples as a control sample. Results of the study showed that using the laboratory method, reconstructed the conditions and behavior of water during adsorption and penetration into historical samples materials are largely represented and their actual performance in the face of moisture and rainfall, therefore, it is possible to measure their permeability and insulating properties against water ‎quantitatively‏ ‏in saturated conditions with this method‏.‏

    Keywords: Laboratory study, historical materials, permeability, insulation against moisture, Kahgel plaster, mud adobe
  • مسعود باتر*، افسر نظری برون

    مجموعه تاریخی کبودانی خواف، یکی از مهمترین آثار عصر تیموری است که در دوران شکوفایی این منطقه، پیرامون مزار عارف شهیر این دوران، سلطان محمود کبودانی ساخته شده است. این مجموعه تاریخی که امروزه تنها ویرانه ای از آن باقی است، در گذشته، مجموعه کاملی بوده است، مشتمل بر مزار، مسجد و آب انبار. بدنه داخلی بناهای این مجموعه، با انواع مختلف آرایه های معماری، همچون: دیوارنگاره ها، تزیینات تخمه درآوری، رسمی بندی، مقرنس کاری و گچبری آراسته شده است. در میان این آرایه های معماری، آن چه بیش از همه جلب توجه می کند، دیوارنگاره ها و تزیینات تخمه درآوری بدنه داخلی مسجد کبودانی است که در آن، سطوح داخلی مسجد با این آرایه ها به نحو بسیار زیبایی با نقوش هندسی به رنگ های نارنجی، قرمز، زرشکی، آبی، نخودی و سفید تزیین شده است. با توجه به اهمیت این مجموعه تاریخی به جای مانده از عصر تیموری و عدم مطالعه آن از یک سو و وضعیت در حال تخریب آرایه های آن، از سوی دیگر، در این پژوهش سعی شد تا به روش تجربی و با کمک روش های آزمایشگاهی، آرایه های این مسجد تاریخی و رنگ های به کار رفته در آن، مورد بررسی و شناسایی قرار گیرد. بررسی آزمایشگاهی دیوارنگاره ها و تزیینات تخمه درآوری این بنا، با روش های مختلف آنالیز دستگاهی، همچون: پراش پرتوی ایکس (XRD)، فلورسانس اشعه ایکس (XRF) و میکروسکوب الکترونی روبشی مجهز به تجزیه پاشندگی پرتوی ایکس (SEM-EDS)، نشان داد که در اجرای آرایه های گچبری از گچ زنده و در بستر دیوارنگاره ها از لایه نازکی از گچ کشته استفاده شده است. آنالیز رنگدانه های به کار رفته در آرایه های این بنا به روش های دستگاهی، حاکی از این بود که تمامی رنگ های مورد استفاده، معدنی بوده اند و در طیف رنگ های قرمز از گل اخرا و از گل سفید به عنوان رنگ سفید و در رنگ آبی از لاجورد طبیعی، استفاده شده است.

    کلید واژگان: آرایه های معماری, گچبری, دیوارنگاره, تخمه درآوری, مسجد کبودانی, خواف, XRD, XDF, SEM-EDS
    Masoud Bater*, Afsar Nazari Boron

    Khaf Kaboudani historical complex is one of the most important monuments of the Timurid era. This complex was built during the heyday of this region, around the tomb of the famous mystic of this period, Sultan Mahmoud Kaboudani. This historical complex, of which only a ruin remains today, was once a complete complex, including a shrine, mosque and water reservoir. The interior of the buildings of this complex, as is the tradition of Timurid architecture, is decorated with various types of architectural decorations, such as wall painting, Tokhmeh daravari, Stucco decoration, Rasmibandi and Mogharnaskari. Among these architectural decorations, the one that attracts the most attention is wall painting and Tokhmeh daravari decoration that the interior of Kaboudani mosque is where the interior surfaces of the mosque are decorated with beautiful decoration with geometric motifs in orange, red, purple, blue, ocher and white. Due to the importance of this historical complex left over from the Timurid era and the lack of study on the one hand and the deteriorating condition of its decorations, on the other hand, in this research, an attempt was made to study and identify the decoration of this historic mosque and the colors used in it experimentally and with the help of laboratory methods. Laboratory study of colored Stucco of this building, with various methods of instrumental analysis, such as X-ray diffraction (XRD), X-ray fluorescence (XRF), Scanning electron microscope in combination with energy dispersive X-ray microanalysis ((SEM-EDS), showed that "Gach-e-Zendeh" has been used in the plaster decorations and a thin layer of "Gach-e-koshte" has been used under substrate wall painting. Analysis of the pigments used in the decoration of this building by instrumental methods, indicated that all the colors used were inorganic mainly and in the range of red colors from ocher, from chalk as white and in blue from natural Lapis Lazuli Used.

    Keywords: Architectural decorations, Stucco decoration, wall painting, Tokhmeh daravari, Kaboudani mosque, Khaf, XRD, XRF, SEM-EDS
  • مسعود باتر *، ملیحه صابرنیا، حسین احمدی
    مصلای مشهد، یکی از بزرگ ترین و زیباترین مصلاهای تاریخی ایران است. این مصلا در عصر صفویان و به دستور شاه سلیمان اول صفوی ساخته شده است. طبق کتیبه کاشیکاری ایوان، مصلا در سال 1087 ه.ق، در شرق شهر مشهد بنا شده است. این بنای تاریخی، دارای ایوان مرکزی رفیعی در وسط و دو رواق گنبددار در طرفین است. تزئینات مصلای تاریخی مشهد، شامل: گچبری، کاشیکاری، نقاشی و مقرنس کاری است. در دوران صفویه، تمام بناهای مذهبی با تزئینات کاشیکاری، تزیین می شد. مهم ترین عنصر تزئینی مصلای مشهد نیز، تزئینات کاشیکاری است. کاشی های مصلای مشهد، به رنگ های سفید، سیاه، لاجوردی، فیروزه ای، سبز، زرد و قهوه ای هستند. برای تعیین ترکیب شیمیایی لعاب کاشی ها از روش میکروسکوب الکترونی روبشی مجهز به طیف سنج پراکنش انرژی پرتوی ایکس (SEM-EDX)، استفاده شد. بر طبق نتایج، در لعاب کاشی های معرق این بنا، از اکسید قلع به همراه لعاب سربی برای رنگ سفید، از اکسید منگنز برای رنگ سیاه، از اکسید کبالت همراه اکسید منیزیم و فلوئور برای رنگ آبی لاجوردی، از اکسید مس برای رنگ فیروزه ای، از ترکیب اکسید آهن و لعاب سربی برای رنگ قهوه ای، از آنتیمونات سرب برای رنگ زرد و از ترکیب لعاب سربی همراه اکسید مس برای رنگ سبز استفاده شده است. مقایسه نتایج حاصل از شناسایی ترکیب لعاب کاشی های صفوی مصلای تاریخی مشهد با نتایج به دست آمده توسط سایر پژوهشگران، حاکی از تشابه عوامل ایجاد رنگ لعاب کاشی های به کار رفته در تزیین بناهای تاریخی در طول قرن 17م. (قرن 11ه.ق)، در عصر صفوی در بیشتر مناطق ایران است. علاوه بر این، نتایج حاصل از مقاطع نازک پتروگرافی بدنه کاشی ها حاکی از وجود فازهای موسکوویت، هورنبلند، بیوتیت، کواتز و فلدسپار در آن ها بود. بر اساس داده های حاصل از تجزیه و تحلیل کانی شناسی بدنه کاشی ها نتایج قابل توجهی در مورد ترکیب این نوع کاشی حاصل گردید.
    کلید واژگان: کاشی معرق, مصلای تاریخی مشهد, پتروگرافی, SEM-EDX
    Masoud Bater *, Malieh Saberniya, Hossein Ahmadi
    The Mashhad Musalla is one of the largest and most beautiful historic musallas in Iran. Mashhad Musalla has been built during the Safavid Empire, ordered by Suleiman I. Tile's inscription on the Iwan of Musalla gateway gives the date of the end of construction, in the year 1087 AH. This monument is located at the east of Mashhad. The building has a high porch and two porticoes on both sides. Musalla of Mashhad is constructed of bricks and it was previously using for prayers of the two Eids. The building has been decorated with stucco decoration, tile-working, wall painting and Muqarnas. The building is decorated with stucco decoration, tile-working, painting and Muqarnas. The glazed tile decorations of the Mashhad Musalla include glazed haft-rang and mosaic tiles. During Safavid period, all religious buildings were embellished with tiling decorations. The most prominent decorative element in Mashhad Musalla is tile-working. The tiles in the Mashhad Musalla are predominantly white, black, blue, turquoise, green, yellow and brown. The subject studied in this paper is the creating colorants elements and identification of the chemical composition of the glazed tiles in Mashhad Musalla. Scientific and analytical research was done by Scanning electron microscopy in combination with energy dispersive X-ray microanalysis (SEM-EDX) and Polarized light microscopy (PLM). Scanning electron microscopy (SEM) and energy dispersive X-ray spectroscopy (EDX) were used to determine the elemental compositions of the tile glazes. According to the results obtained, tin (II) oxide together with lead glaze has yielded white color, manganese oxide had been responsible for black color, cobalt (II) together with magnesium oxide and fluorine has yielded blue color, copper oxide was responsible of the turquoise color, lead glaze with the low content of iron oxides has yielded a brown hue, yellow color is attained by lead antimonite and copper oxide together with lead glaze had been responsible for green color. The comparison of the results of the chemical analysis of the Safavid glazed tiles in historic Musalla of Mashhad and results obtained by other scholars who have worked on the identification of the elemental composition of the glaze of Safavid tiles in the other monuments of Iran, indicated that the creating colorant elements were the same, with a little difference, during the seventeenth century and over the Safavid period in Iran. Finally, thin-section analysis under a polarizing microscope was applied to study the petrographic composition on the tile samples. The results of structural study and mineralogical composition of the body mosaic tiles of Mashhad historical Musalla by petrography method showed that the presence of Muscovite, Hornblendes, Biotite, Quartz and Feldspar minerals as the main crystalline phases within the samples. Based on the applied methods, the mineralogical analysis of tile bodies has revealed some considerable results on the composition of this kind of tiles. Apart from minor differences related to the groundmass composition, all the tile bodies examined by thin-section analysis show similar microstructure characteristics and analogous petrographic compositions. On the other hand, the results of the elemental analysis of the glaze of Safavid tiles and considering little difference between chemical composition of the Safavid glazed tiles of the Mashhad historical Musalla and the elemental composition of the glaze of Safavid tiles in the other regions of Iran, it can be deduced that the raw materials used have probably been provided from the local resources.
    Keywords: Mosaic tile, Mashhad Musalla, Petrography, SEM-EDX
  • مسعود باتر*، جهانگیر عابدی کوپایی، حسین احمدی، رحمت الله عمادی
    کاهگل یکی از قدیمی ترین ملات های سنتی ایران است که قابلیت ها و تجربیات استفاده از آن در طول تاریخ، نشان دهنده آن است که می توان از آن، به عنوان یک پوشش مناسب برای حفاظت ساختارهای معماری خاکی استفاده نمود ولی لزوم تجدید دائمی آن، پس از هر بار فرسایش در مقابل بارندگی، حکایت از ناپایداری آن در مقابل رطوبت دارد؛ بنابراین یافتن روش های علمی مناسب به منظور افزایش دوام و طول عمر مفید اندود کاهگل، بسیار ضروری به نظر می رسد. بررسی تاثیر مواد افزودنی مختلف تکتوسیلیکاتی میکرونیزه در ترکیب با ملات کاهگل به منظور افزایش دوام آن، نشان داد که با استفاده از 3 درصد افزودنی تکتوسیلیکاتی 45 میکرون میکروسیلیس تا 20 درصد، با زئولیت تا 6/85 درصد و با فلدسپات میکرونیزه تا 73 درصد می توان ضریب نفوذپذیری کاهگل را کاهش داد. به علاوه، افزودن 3 درصد وزنی میکروسیلیس، زئولیت و فلدسپات میکرونیزه 45 میکرون، مقاومت فشاری کاهگل را نیز نسبت به نمونه های شاهد به ترتیب تا 5/73، 36 و 5/71 درصد ارتقاءمی دهد. از سوی دیگر، ارزیابی میزان دوام نمونه های آزمایشگاهی تحت بارش مصنوعی با دستگاه شبیه ساز باران نشان داد که استفاده از 3 درصد وزنی میکروسیلیس، زئولیت و فلدسپات، میزان هدر رفت ماده جامد در نمونه ها را به ترتیب تا 8/15، 34 و 5/10 درصد کاهش و دوام آنها را در مقابل فرسایش ناشی از بارندگی افزایش می دهد. این مطالعات بیانگر آن است که با کاهش اندازه ذرات و دانه بندی ماده افزودنی، میزان تاثیر مثبت آنها نیز در بهبود خواص فیزیکی و مکانیکی ملات کاهگل افزایش می یابد. این مطالعات همچنین نشان داد که درصد بهینه استفاده از مواد افزودنی تکتوسیلیکاتی میکرونیزه برای بهسازی اندود کاهگل 3 درصد وزنی است و افزایش میزان ماده افزودنی، تاثیر چندانی در ادامه روند بهسازی خواص فیزیکی و مکانیکی کاهگل ندارد.
    کلید واژگان: معماری خاکی, کاهگل, مواد افزودنی میکرونیزه, تکتوسیلیکات ها, حفاظت
    Masoud Bater *, Jahangir Abedi, Hossein Ahmadi, Rahmatoolah Emadi
    Kahgel (Cob) is one of the oldest traditional mortars in Iran. Kahgel plaster consists of high clay content, dried mud and a portion of straw fibers to defend the mortar against shrinkage cracks. The ancient waterproof covering is very efficient at protecting the building dry during the heavy rain showers, but low durability and the need for renewal of plaster due to erosion of rainfall suggest that Kahgel plaster is weak and unstable. So, it is very essential and necessary in finding appropriate scientific methods to enhance the durability and lifespan of Kahgel plaster. Studies on the stabilization and improvement of Kahgel plaster properties indicated that using some special tectosilicatesadditives can be improved significantly the physical and mechanical properties of earth and earthen materials such as Kahgel plaster. The effect of different micronized tectosilicatesadditives used to build the different samples of Kahgel plaster on physical and mechanical properties to enhance the durability of Kahgel plaster showed that Microsilica at 6% (by weight of Khahgel), reduced hydraulic conductivity of the Kahgel plaster at 33% level and micronizedZeolite at 3% (by weight of Khahgel), is increased by 85%. In addition Microsilica and micronizedZeolite at 3% (by weight of Khahgel), increased compression strength of the Kahgel plaster at 73% and 36%, respectively. In addition micronized Kaolin and Bentonite, increased uniaxial compression strength of the Kahgel plaster at 39 % and 33 %, respectively. In addition evaluation of water erosion of the samples during rainfall by rainfall simulator showed that use of Microsilica, Feldspar, Zeolite and Kaolin 3% (by weight of Khahgel), the minimum sample’s total dry material loss of the Kahgel plaster reduced to 10/5% and the maximum decrease to 37/7% and increase durability of the Kahgel plaster against water erosion. Experimental results indicated that in addition to the type and percentage of additives, particle size plays an important role on the physical and mechanical properties of Kahgel plaster.
    Keywords: Earthen architecture Kahgel, Micronized additives, Tectosilicates, Conservation
  • مسعود باتر*، حسین احمدی، جهانگیر عابدی کوپایی، رحمت الله عمادی
    استفاده از خاک و مصالح خاکی، به دلیل ارزانی، فراوانی و سهولت دسترسی به آن در بیشتر مناطق جهان، از گذشته های دور تاکنون به ویژه در نواحی گرم و خشک رایج بوده است. در ایران نیز که بخش اعظم آن در منطقه گرم و خشک واقع شده، استفاده از مصالح خاکی، بخشی از فرهنگ و هویت معماری ما را در مناطق شهری و روستایی تشکیل داده است. در میان مصالح مختلف خاکی، کاهگل یکی از قدیمی ترین ملات ها و اندودهای سنتی است که از گذشته تاکنون برای عایق بندی پشت بام و نمای ساختمان در مقابل رطوبت و بارندگی استفاده شده است. با وجود آن که امروزه اهمیت فوق العاده عمل آوری صحیح مصالح، به ویژه ملات ها و اندودهای ساختمانی جدید، کاملا شناخته شده و مورد مطالعه قرار گرفته است ولی تاکنون تحقیقی در این زمینه بر روی تاثیر روش عمل آوری و طول مدت زمان آن بر کیفیت و خواص مختلف فیزیکی و مکانیکی ملات کاهگل انجام نشده است. در واقع هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی اهمیت و تاثیر مدت زمان عمل آوری کاهگل بر خواص مختلف فیزیکی و مکانیکی این ملات سنتی و کهن با استفاده از روش های تجربی است و تلاش برای یافتن پاسخ این سئوال که مدت زمان عمل آوری کاهگل، چه تاثیری بر مقاومت فشاری و مقاومت کششی ملات دارد؟ و مناسب ترین مدت زمان عمل آوری این ملات برای دستیابی به مقاومت مورد نظر و دوام بیشتر کدام است؟ مطالعات آزمایشگاهی انجام شده در این پژوهش، نشان داد که مقاومت فشاری و کششی ملات کاهگل به شدت متاثر از میزان الیاف کاه مورد استفاده در ملات است، به طوری که با افزایش درصد الیاف کاه، میزان مقاومت مکانیکی ملات کاهش می یابد، از سوی دیگر با افزایش مدت زمان عمل آوری، میزان مقاومت فشاری و کششی ملات کاهگل نیز ارتقاء می یابد که بخش اعظم این افزایش مقاومت مکانیکی در 72 ساعت اول روی می دهد و با استمرار روند عمل آوری، این افزایش با آهنگ ملایمی تا 10 شبانه روز ادامه می یابد. بررسی های تجربی انجام شده همچنین حاکی از آن است که مناسب ترین محدوده زمانی برای عمل آوری کاهگل 3-7 شبانه روز می باشد.
    کلید واژگان: معماری خشت و گلی, کاهگل, عمل آوری, مقاومت فشاری, مقاومت کششی
    Masoud Bater*, Hossein Ahmadi, Jahangir Abedi Koupai, Rahmatollah Emadi
    Introduction
    The use of earthen materials is common in hot and dry areas around the world, due to a cheap, abundant and easy access to materials. Today, the use of earthen materials is common in urban and rural areas in developing countries. In Iran earthen materials have partly shaped our architectural culture and identity. Kahgel is one of the oldest traditional plastering and mortars in Iran, which has been used to insulate the roof and facades of buildings from moisture and rainfall. Although the importance of processing and curing mortars and plasters is well known among architecture and building professionals and builders, no research has been conducted on the effect of processing time upon the physical quality and mechanical properties of traditional mortars, especially Kahgel. The main purpose of this study is to evaluate the importance and duration of curing process on the physical and mechanical properties of Kahgel using experimental methods.
    Material and
    Methods
    As the first step, soil samples were taken from different areas of Isfahan and then these samples were examined using different experimental methods. Then the most appropriate soil sample in terms of physical and mechanical properties was selected. Several samples of Kahgel mortars were produced using the selected soil sample and different percentages of straw fibers. For these kahgel samples the compressive strength, tensile strength, linear shrinkage and cracking were measured to determine the most appropriate combination of selected soil mixed with straw fibers. In the second phase of the study, the type of soil and straw percentage were not changed, while the processing time was considered as an independent variable. The new Kahgel samples were prepared by a variety of processing time and then their compressive strength and tensile strength were measured to examine the effect of the curing time on the mechanical properties of Kahgel.
    Results
    The results indicate that the compressive strength dropped with increasing straw fiber content and increased with increasing soil content. The results of all the tests indicate that tensile strength of Kahgel increased with increasing straw fiber content up to 6 %, but the higher straw contents decreased tensile strength. The linear shrinkage of samples decreased with increasing straw fiber content. The results showed that the curing time of Kahgel affects its mechanical properties, especially compressive strength and tensile strength. Therefore, the mechanical properties of Kahgel can be improved by increasing the duration of curing time.
    Keywords: earthen architecture, Kahgel, curing time, Compressive strength, tensile strength
  • مسعود باتر *، حسین احمدی، جهانگیر عابدی کوپایی، رحمت الله عمادی
    بررسی تاثیر کاربرد مواد افزودنی سیلیکاتی میکرونیزه، شامل: میکروسیلیس، فلدسپات، زئولیت، بنتونیت و کائولن در بهبود خواص فیزیکی و مکانیکی اندود کاهگل نشان داد که استفاده از این مواد افزودنی در مقیاس میکرونیزه خواص فیزیکی و مکانیکی ملات کاهگل را به طور چشمگیری ارتقاء می دهد. نتایج آزمایشات حاکی از آن است که می توان با استفاده از 3 درصد وزنی کائولن 150میکرون تا 65 درصد و با 3 درصد زئولیت 45 میکرون تا 85 درصد، ضریب نفوذپذیری کاهگل را کاهش و خاصیت عایق بندی آن را ارتقاء داد، به علاوه، ارزیابی میزان دوام نمونه های آزمایشگاهی تحت بارش مصنوعی با دستگاه شبیه ساز باران نشان داد که استفاده از 3 درصد وزنی میکروسیلیس، فلدسپات، زئولیت و کائولن میکرونیزه، میزان هدر رفت ماده جامد نمونه ها را حداقل تا 5/10 درصد و حداکثر تا 7/37 درصد کاهش و دوام آنها را در مقابل فرسایش ناشی از بارندگی فزایش می دهد. به علاوه، نتایج حاصل از مطالعات بیانگر آن است که با کاهش اندازه ذرات ماده افزودنی، میزان تاثیر مثبت آنها نیز در بهبود خواص فیزیکی و مکانیکی ملات کاهگل افزایش می یابدو درصد بهینه استفاده از مواد افزودنی سیلیکاتی میکرونیزه برای بهسازی اندود کاهگل 3 درصد وزنی است و افزایش میزان ماده افزودنی، تاثیر چندانی در ادامه روند بهسازی خواص فیزیکی و مکانیکی کاهگل ندارد.
    کلید واژگان: معماری خاکی, کاهگل, مواد افزودنی میکرونیزه, سیلیکات ها, حفاظت
    Masoud Bater *, Hossein Ahmadi, Jahangir Abedi Koupai, Rahmatollah Emadi
    The effect of silicates micronized additives are: Microsilica, Feldspar, Zeolite, Bentonite and Kaolin, on the stabilization and improvement of the physical and mechanical properties of Kahgel plaster indicated that using the micronized silicates additives can be significantly improved the physical and mechanical properties of earth and earthen materials such as Khahgel. Experimental results showed that application of Kaolin 150 microns at 3% (by weight of Khahgel), reduced hydraulic conductivity of the Kahgel plaster at 65% level and Zeolite 45 microns at 3% (by weight of Khahgel), is decreased by 85%. In addition evaluation of water erosion of the samples during rainfall by rainfall simulator showed that use of Microsilica, Feldspar, Zeolite and Kaolin 3% (by weight of Khahgel), the minimum sample’s total dry material loss of the Kahgel plaster reduced to 10/5% and the maximum decrease to 37/7% and increase durability of the Kahgel plaster against water erosion. Moreover, the type and percentage of additives, particle size plays an important role on the physical and mechanical properties of Kahgel plaster, so that with decreasing the dimensions of the additive particles, its influence is improved due to the increased surface area of materials. The optimum silicates micronized additives content, highlighted in all the test results, is 3% by weight of dry mix and for higher additives contents, appeared to have almost no effects on the improvement of physical and mechanical properties of Kahgel plaster.
    Keywords: earthen architecture, Kahgel, micronized additives, Silicates, Conservation
  • مسعود باتر*، جهان گیر عابدی کوپایی، حسین احمدی، رحمت الله عمادی
    کاهگل یکی از قدیمی ترین ملات های سنتی ایران است که قابلیت ها و تجربیات استفاده از آن در طول تاریخ، نشان دهنده آن است که می توان از آن، به عنوان یک پوشش مناسب برای حفاظت ساختارهای معماری خاکی استفاده نمود ولی لزوم تجدید دائمی آن، پس از هر بار فرسایش در مقابل بارندگی، حکایت از ناپایداری آن در مقابل رطوبت دارد؛ بنابراین یافتن روش های علمی مناسب به منظور افزایش دوام و طول عمر مفید اندود کاهگل، بسیار ضروری به نظر می رسد. بررسی تاثیر بنتونیت و کائولن میکرونیزه در ترکیب با ملات کاهگل به منظور افزایش دوام آن، نشان داد که با استفاده از کائولن تا 82 درصد و با بنتونیت تا 121 درصد می توان ضریب نفوذپذیری کاهگل را کاهش داد. به علاوه، کائولن و بنتونیت میکرونیزه، مقاومت فشاری کاهگل را نسبت به نمونه های شاهد به ترتیب تا 39 و 33 درصد ارتقا می دهد. ارزیابی میزان دوام نمونه های آزمایشگاهی تحت بارش مصنوعی با دستگاه شبیه ساز باران نشان داد که استفاده از 3 درصد وزنی کائولن میکرونیزه، میزان هدر رفت ماده جامد نمونه ها را حداقل تا 7/16 درصد و حداکثر تا 4/31 درصد کاهش و دوام آنها را در مقابل فرسایش ناشی از بارندگی افزایش می دهد. این مطالعات همچنین بیانگر آن است که با کاهش اندازه ذرات ماده افزودنی، میزان تاثیر مثبت آنها نیز در بهبود خواص فیزیکی و مکانیکی ملات کاهگل افزایش می یابد.
    کلید واژگان: کاهگل, مواد افزودنی میکرونیزه, بنتونیت, کائولن, حفاظت
    Masoud Bater *, Jahangir Abedi, Koupai, Hossien Ahmadi, Rahmatollah Emadi
    Kahgel is one of the oldest traditional mortars in Iran, which it’s capabilities and performance in throughout history to conserve earthen buildings, show that it can be used as a covering for conservation of earthen architectural structures, but low durability and the need for renewal the plaster due to erosion of rainfall suggest that Kahgel plaster is weak and unstable. It is very essential in finding appropriate scientific methods to enhance the durability and lifespan of Kahgel plaster. The effect of micronized Kaolin and Bentonite additives used to build the different samples of Kahgel plaster on physical and mechanical properties to enhance the durability of Kahgel plaster, showed that micronized Kaolin, reduced saturated hydraulic conductivity of the Kahgel plaster at 82 % level and micronized Bentonite, is decreased by 121 %. In addition micronized Kaolin and Bentonite, increased uniaxial compression strength of the Kahgel plaster at 39 % and 33 %, respectively. Evaluation of water erosion of  the samples during rainfall by  rainfall simulator showed that use ofKaolin 3% (by weight of Khahgel), the minimum sample’s total dry material loss of the Kahgel plaster reduced to 16/7% and the maximum decrease to 31/4%  and increase durability of the Kahgel plaster against water erosion. Experimental results indicated that with decreasing the dimensions of the additive particles, its influence is improved due to the increased surface area of materials.
    Keywords: Kahgel, micronized additives, Bentonite, Kaolin, conservation
  • مسعود باتر *، جهانگیر عابدی کوپایی، حسین احمدی، رحمت الله عمادی
    کاهگل یکی از قدیمی ترین ملات های سنتی ایران است که قابلیت ها و تجربیات استفاده از آن در طول تاریخ، نشان دهنده آن است که می توان از آن، به عنوان یک پوشش مناسب برای حفاظت ساختارهای معماری خاکی استفاده نمود ولی لزوم تجدید دائمی آن، پس از هر بار فرسایش در مقابل بارندگی، حکایت از ناپایداری آن در مقابل رطوبت دارد؛ بنابراین یافتن روش های علمی مناسب به منظور افزایش دوام و طول عمر مفید اندود کاهگل، بسیار ضروری به نظر می رسد. بررسی تاثیر بنتونیت و کائولن میکرونیزه در ترکیب با ملات کاهگل به منظور افزایش دوام آن، نشان داد که با استفاده از کائولن تا 82 درصد و با بنتونیت تا 121 درصد می توان ضریب نفوذپذیری کاهگل را کاهش داد. به علاوه، کائولن و بنتونیت میکرونیزه، مقاومت فشاری کاهگل را نسبت به نمونه های شاهد به ترتیب تا 39 و 33 درصد ارتقا می دهد. ارزیابی میزان دوام نمونه های آزمایشگاهی تحت بارش مصنوعی با دستگاه شبیه ساز باران نشان داد که استفاده از 3 درصد وزنی کائولن میکرونیزه، میزان هدر رفت ماده جامد نمونه ها را حداقل تا 7/16 درصد و حداکثر تا 4/31 درصد کاهش و دوام آنها را در مقابل فرسایش ناشی از بارندگی افزایش می دهد. این مطالعات همچنین بیانگر آن است که با کاهش اندازه ذرات ماده افزودنی، میزان تاثیر مثبت آنها نیز در بهبود خواص فیزیکی و مکانیکی ملات کاهگل افزایش می یابد.
    کلید واژگان: کاهگل, مواد افزودنی میکرونیزه, بنتونیت, کائولن, حفاظت
    Masoud Bater *, Jahangir Abedi-Koupai, Hossien Ahmadi, Rahmatollah Emadi
    Kahgel is one of the oldest traditional mortars in Iran, which it’s capabilities and performance in throughout history to conserve earthen buildings, show that it can be used as a covering for conservation of earthen architectural structures, but low durability and the need for renewal the plaster due to erosion of rainfall suggest that Kahgel plaster is weak and unstable. It is very essential in finding appropriate scientific methods to enhance the durability and lifespan of Kahgel plaster. The effect of micronized Kaolin and Bentonite additives used to build the different samples of Kahgel plaster on physical and mechanical properties to enhance the durability of Kahgel plaster, showed that micronized Kaolin, reduced saturated hydraulic conductivity of the Kahgel plaster at 82 % level and micronized Bentonite, is decreased by 121 %. In addition micronized Kaolin and Bentonite, increased uniaxial compression strength of the Kahgel plaster at 39 % and 33 %, respectively. Evaluation of water erosion of the samples during rainfall by rainfall simulator showed that use ofKaolin 3% (by weight of Khahgel), the minimum sample’s total dry material loss of the Kahgel plaster reduced to 16/7% and the maximum decrease to 31/4% and increase durability of the Kahgel plaster against water erosion. Experimental results indicated that with decreasing the dimensions of the additive particles, its influence is improved due to the increased surface area of materials.
    Keywords: Kahgel, micronized additives, Bentonite, Kaolin, conservation
  • مسعود باتر
    بررسی ساختار رنگدانه های نقاشی های دیواری عصر پارتی در کوه خواجه ی سیستان به روش پراش پرتو ایکس (XRD) و تکمیل داده ها با آنالیز عنصری با و.. .
    Masoud Bater
    The structural of fresco pigments of period parti in kuh-e khwaja of Sistan were studied by XRD and Complementary EDX analysis. This study showed that Artist pigments were mainly used are inorganic.
  • مسعود باتر، عباس عابد اصفهانی، حسین پایدار
    بررسی و مطالعه ساختاری گل نوشته های هفت تپه به روش XRD و تکمیل داده ها با آنالیز عنصری به روش شیمی تر، حاکی از آن است که جنس خاک مورد استفاده در ساخت آنها نوعی مارن است. علاوه براین، مطالعه رفتار گرمایی گل نوشته ها به روش STA اطلاعات ارزشمندی از تغییراتی که حین گرماگیری بدنه لوحه ها روی می دهد در اختیار ما قرار داد که به طور مستقیم در طراحی برنامه مرمتی گل نوشته ها به روش پخت درمانی مورد استفاده قرار گرفت.
    کلید واژگان: لوحه های گلی, پراش پرتوایکس, روش های گرمایی
    M. Bater, A. Abed Esfahani, H. Paidar
    The structural of Haft Tapph´s cuneiform were studied by XRD and thermal methods. Complementary chemical analysis showed that cuneiform were made of marl. The studied of thermal behavior of cuneiform tablets by STA indicated very valuable treatment of cuneiform tablets by firing.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال