مسعود حاجی ربیع
-
اصطلاح صقع ربوبی در مکتب ابن عربی نقش بسیارحساسی در شکل دهی به کل ساختار هستی شناختی عرفانی دارد و فهم دقیق جایگاه و ویژگی آن، مبنایی برای فهم دیگر مراتب هستی است. صدرالمتالهین برای نخستین بار این سازه مفهومی را به کار برد و در ادامه، دیگر مفسران به پیروی از او، از این واژه استفاده کردند تا اینکه این واژه از زمان ملاصدرا تا حال حاضر از اصطلاحات مستقر در عرفان اسلامی قرار گرفته است. این مقاله بر آن است تا با دو روش توشیهیکو ایزوتسو به بررسی و تحلیل معنایی این اصطلاح در مکتب ابن عربی بپردازد. روش نخست، یافتن اصطلاحات مترادف یا معادل با صقع ربوبی است و روش دوم، بهره گیری از شیوه شبکه معنایی که ترکیب و تقارن الفاظی است که در شبکه معنایی صقع ربوبی قرار می گیرند. علم الهی، عماء و اسماء از جمله واژه های مترادف با صقع ربوبی هستند و واژگان نفس رحمانی، عماء، تعین نخست و احدیت از جمله مفاهیمی هستندکه ترکیب آنها یک شبکه معنایی صقع ربوبی را پدید می آورند. از دیگر یافته های این مقاله ترسیم صیرورت اندیشه ابن عربی در ساحت اندیشه های فکری دیگر عالمان اسلام است.کلید واژگان: صقع ربوبی, علم الهی و عماء, شبکه معنایی, مراتب تجلی, مکتب ابن عربیThe term Divine Suqʿ plays a crucial role in forming the entire structure of mystical ontology, and a precise understanding of its position and characteristics is the basis for comprehending other levels of existence. Mulla Sadra was a pioneer in applying this term in his works, and since then, other commentators have followed him, making it one of the well-known terms in Islamic mysticism. Using two approaches developed by Toshihiko Izutsu, this article aims to analyze the meaning of this term in the school of Ibn Arabi. The first approach is to find the synonyms and equivalents of Divine Suqʿ, and the second is to use the combination of words that have a semantic relation to Divine Suqʿ. Divine knowledge, ʿamā, and Divine Names are among the synonyms of Divine Suqʿ; and the words clement soul, ʿamā, primary determination, and oneness are among the concepts whose combination creates a semantic network of Divine Suqʿ. Another finding of this article is to define the evolution of Ibn Arabi’s thoughts in the intellectual atmosphere of other Islamic scholars.Keywords: Divine Suqʿ, Divine Knowledge, ʿamā, Semantic Network, Levels Of Manifestation, The School Of Ibn Arabi
-
این مقاله در مقام بررسی نظریه تاویل عرضی آیات الهیاتی قرآن (آیات ناظر به اسما و صفات خداوند) در مکتب ابن عربی است. مسیله تاویل عرضی از مسایل مهم مکتب ابن عربی است و در چگونگی تاویل آیات الهیاتی قرآن موثر است. تاویل به دو روش امکان پدیر است: طولی و عرضی. در این مبحث تاویل به معنای فرارفتن از سطح ظاهر آیات الهیاتی به سطح باطن آن ها و دریافت معانی طولی آن است. در تاویل طولی تاویل گر می کوشد بدون تصرف در ظواهر آیات الهیاتی، سلسله معانی طولی را که دارای وحدت معنایی است، از بطن آیات برآورد. در تاویل عرضی بر خلاف تاویل طولی، معانی در عرض یکدیگرند و وحدت معنایی در آن ها لحاظ نمی شود. عارف در این نوع تاویل می کوشد آیات الهیاتی را در فضایی گسترده تر از معانی طولی ملاحظه کند و کلام خدا را در ناحیه معانی عرضی نیز توسعه دهد. از مهم ترین نتایج این پژوهش ارایه مبانی برای تاویل عرضی قرآن، لزوم رعایت وحدت معنایی در قرآن یا عدم آن و نگاه چند بعدی به قرآن و تنوع تاویل در این مکتب است. روش ما در این مقاله روش تحلیلی است.کلید واژگان: تاویل عرضی, آیات الهیاتی قرآن, ظاهر, باطنThe present article examines the theory of transversal interpretation of the theological verses of the Qur'an (verses referring to the names and attributes of God) in the school of Ibn Arabi. The issue of transversal interpretation is one of the important issues of the school of Ibn Arabi. It affects the interpretation of the theological verses of the holy Qur'an. Interpretation is possible in two different ways: longitudinal and transversal. In this context, interpretation means moving above the surface level of the theological verses to their inner level to get access to their longitudinal meaning. In longitudinal interpretation, the interpreter tries to derive a long chain of compatible meanings from the essence of the verses without making any modifications in the form of the theological verses. In transversal interpretation, unlike longitudinal interpretation, the meanings are arranged horizontally with no semantic unity. In this type of interpretation, the mystic tries to consider the theological verses in a broader context compared with longitudinal interpretation with the aim of extending the word of God in the realm of transverse meanings as well. One of the most important results of this research is the introduction of the foundations of transversal interpretation of the Qur'an, the need to observe or not to observe the unity of meaning in the Qur'an, a multi-dimensional view of the Qur'an, and the diversity of interpretation in this school. The method adopted in this article is an analytical one.Keywords: transversal interpretation, theological verses of the Qur'an, exterior, interior
-
فصلنامه آینه معرفت، پیاپی 66 (بهار 1400)، صص 85 -102
نویسنده این اثر در مقام طرح اندیشه ابن سینا(416- 359 ق) در باب چیستی، چرایی، مبانی، قلمرو و چگونگی تاویل و تبیین عرفانی آن است. نزد ابن سینا تاویل بر عمل زدودن حجاب از چهره حقیقت برای رسیدن به چهره ناب آن اطلاق می شود که در خواب و دین پیاده می شود. چرایی تاویل را ذات پیچیده حقیقت و نیاز انسان به شکافتن آن موجه می کند. عارف بر اساس آموزه عوالم و ولایت، همزبان ابن سینا است. عمل تاویل بر مبانی هستی شناسانه(لایه های عمیق هستی) انسان شناسانه(قدرت و شان آدمی در درک این حقایق) و معرفت شناسانه(لایه های متنوع در معرفت آدمی) استوار است. عارف با آموزه ظهور و بطون و سخن از سلوک پذیری نفس آدمی، همراه ابن سیناست. چگونگی تاویل، در افق رمزین بودن دین و رمزگشایی از حقایق آن قابل فهم است. اینجا تفکر مشایی ابن سینا غالب می شود و عارف ناخرسندانه به آن می نگرد. هدف نویسنده، استنطاق این اندیشه، توسع بخشیدن به آن و فهم نقاط قوت و کاستی احتمالی اش در ساحت مسایل جدید و رویکرد فرافلسفی عرفان نظری است و روش او تدقیق و تحلیل فلسفی عقلی در واژگان و گزاره هاست.
کلید واژگان: تاویل, ابن سینا, عارف, حقیقت, دینAyeneh Marefat, Volume:21 Issue: 66, 2021, PP 85 -102In the present study, we focus on Ibn Sina's thoughts (359-416 AH) on the what, why, principles, realm and how of interpretation and its explanation based on Islamic mysticism. According to Ibn Sina, interpretation refers to the act of revealing truth in its true sense. In this regard, there is no difference between Ibn Sina and Ibn Arabi. Although they have their own language and terminology, they are similar in definition, principles and the why of interpretation. There are, of course, differences between the two in the realm of interpretation and how to interpret a proposition. To deal with the differences, we first draw on the works of Ibn Sina and then explain our findings based on the sources of Islamic mysticism. The most important finding of the present study is the new explanation of Ibn Sina's thought based on the teachings of Islamic mysticism. Our goal is a deeper understanding of Ibn Sina's terms and their mystical explanation. To this end, we have adopted the method of philosophical-intellectual analysis of words and propositions.
Keywords: interpretation, mysticism, Truth, Religion, Ibn Arabi, Ibn Sina -
در این پژوهش به دیدگاه ابن عربی و علامه طباطبایی درباره زبان دین و مقایسه آراء آنها می پردازیم. در عرفان، امکان تصرف در ظواهر کتب وحیانی وجود ندارد. ابن عربی به ذات کلام الهی نظر دارد و بر مبنای آن اعتقاد دارد که کتب وحیانی به زبان ظاهر است. علامه به زبان ظاهر اعتقاد دارد و بر خلاف ابن عربی، نظریه او حوزه قرآن و اسلام است. ما در این نوشته، در مقام استخراج مبانی نظریه ابن عربی و علامه طباطبایی از آثار آنان هستیم. در این تحقیق به دو هدف توجه کرده ایم: نخست نظام مند کردن آراء ابن عربی و علامه در زبان قرآن و سپس توسعه اندیشه این دو دانشمند از طریق عرضه مسایل جدید بر آراء آنها یا تطبیق آراء آنها بر یکدیگر. روش ما در این تحقیق، آمیزه ای از نقل و تحلیل عقلی عرفانی است.کلید واژگان: زبان قرآن, ام الکتاب, وحدت وجود, تجلی, تشبیه و تنزیهThis paper deals with Ibn Arabi’s viewpoint and Allameh Tabatabaei’s perspectives over the language of religion and the comparison of their viewpoints. In mysticism, it is not possible to possess the apparent language of revelation books. Ibn Arabi views the nature of divine language based on which he believes that revelation book is in apparent language. Allameh believes in apparent language and quite contrary to Ibn Arabi, his theory is in the field of the Quran and Islam. In this paper, we would like to extract the fundamental theories of Ibn Arabi and Allameh Tabatabaei in their works. This paper aims at two purposes. First, organizing Ibn Arabi’s and Allameh’s viewpoints in the Quranic language, and then expanding their thinking through presenting new issues over their viewpoints or matching their standpoints on one another. The methodology used in this paper involves a combination of quotations and mystical rational analysis.Keywords: Language of the Quran, Mother of books, Monism, Manifestation, simile, attribution
-
مسیلهای که در این اثر به آن میپردازیم، زبان قرآن از منظر علامه طباطبایی است. این مسئله از مسایل مهمی است که نقش اساسی در فهم قرآن ایفا میکند. با توجه به مبانی اندیشه علامه، زبان قرآن به زبان ظاهر است. زبان ظاهر قرآن به این معناست که با توجه به ساختار آیات قرآن که ناظر به یکدیگرند، مجاز عرفی در واژگان مطرح نیست. از مهمترین یافتههای این پژوهش امکان جمع میان نظریه ظاهر و ورود مجاز در فهم قران است با توجه به این نکته که مجاز در بستر تفسیر قرآن به قرآن معنا دارد. روش مقاله تحلیلی و هدف استنباط اندیشه علامه طباطبایی در خصوص زبان قرآن و توجه به اقوال موجود و نقد آنهاست.
کلید واژگان: زبان قرآن, حقیقت, مجاز, علامه طباطبائی -
فصلنامه آینه معرفت، پیاپی 62 (بهار 1399)، صص 71 -902
تحلیلی که عرفا از نحوه تکون و شاکله بندی اعیان ثابته در تعینات حقی ارایه می کنند ایا قابلیت تعین اختیاری حقیقت اختیار در اعیان ثابته را دارد یا نه؟ غالب عرفا معتقدند که اعیان ثابته موجودات مختار، تمام استعدادهای ثبوت یافته مخصوص به خود را در مرتبه علم ذاتی حق تعالی، از ازل الی الابد به صورت ذاتی، لایتغیر و ثبوتی دارا بوده و حقیقت اختیار در اعیان ثابته موجودات مختار، جزء شیون ذاتی اقتضایات اعیان ثابته است، طبق قاعده " الذاتی لایعلل "، اختیار در اعیان ثابته تعین ساز و منشا بردار نیست. این نظریه مستلزم جبرگرایی است. در این مقاله با نقد نگاه تک ساحتی (حیثیت تقیدیه نفادی) به شکل گیری اقتضایات ذاتی اعیان ثابته، با روش تحلیلی عقلی و با استمداد از مبانی دینی، در صدد اثبات این نظریه هستیم که اقتضایات ثبوت یافته در اعیان ثابته که بر اساس ترتب علی و معلولی عرفانی (حیثیت تعلیلیه اندراجی) در اثر فرایند امتزاج اسماء ایجاد شده، فاعل علمی در این فرایند، تناکح و تعین اسماء ثلاثه علم و قدرت و اراده حق تعالی بر اساس میزان پذیرش استعدادهای ثبوت یافته در اعیان ثابته خواهد بود و ثمره این تحلیل انطباق با نظریه امر بین الامرین است.
کلید واژگان: منشا اختیار, علم ذاتی حق تعالی, نکاح اسماء, اعیان ثابته, اقتضاء و استعدادAyeneh Marefat, Volume:20 Issue: 62, 2020, PP 71 -902The way of changing the truth of the discretion of the second determinations has made the dominant mystics in the category of fixed beings, by assuming the intrinsic factors in this matter, to forge the precepts and inherent requirements for the protagonists of the predestined beings. Most of the mystics believe that the protagonists of the universe have all of their special talents in the level of the inherent knowledge of God, from the beginning of the eternity of al-Qa'dd, in an indefinite and stable way, and the truth of the power in the fixed beings, which is an intrinsic part of the claims of the fixed beings, According to the rule of 'Al-Dhati Lukarllah', the authority in the fixed-term beings is not causal. In this article, by criticizing the one-dimensional view (the dignity of the substantiation) for the formation of the claims of the fixed beings, we seek to prove the theory with the rational analytical method that the established conditions in the fixed beings, based on the causal order and the mystical disability (dignity of the suspension) The effect of the process of merging the created names, the scientific subject in this process, the third names of science and the power and will of the Almighty God, and the rate of acceptance of the established talents in the fixed beings.
Keywords: the origin of the discretion, the inherent knowledge -
نوشتار حاضر در مقام پاسخ به این پرسش است که ابن سینا چه اندیشه هایی در خصوص خواب و رموز دین دارد و تبیین عرفانی آن چیست. بر این اساس، نویسنده به تحلیل، تبیین و پردازش اندیشه ابن سینا و ابن عربی در باب خواب و رموز دین پرداخته و جهت پاسخ به مسئله اصلی، پرسش هایی فرعی همچون چرایی تاویل، ملاک تاویل و رابطه تاویل و رمز را فراروی اندیشه این دو متفکر قرار داده و رویکرد نویی را برگزیده است. مهم ترین یافته های این پژوهش عبارتند از: رمزین بودن زبان دین در اندیشه ابن سینا، اشتراک در پاسخ به چرایی تاویل خواب (چندلایه بودن خواب)، توجه مشترک به زبان دین و باطن دین جهت بیان رابطه تاویل و رمز و اختلاف این دو اندیشه در جایگاه شناسی ظواهر دین. هدف نویسنده، استنطاق اندیشه ابن سینا در مسیله، توسع بخشیدن به آن و فهم آن در ساحت مسایل جدید و رویکرد فرافلسفی عرفان نظری است و روش او تدقیق و تحلیل فلسفی عقلی در واژگان و گزاره هاست.
کلید واژگان: ابن سینا, عارف, رمز, رویا, تاویلThis paper seeks to study the Avicenna‟s thought on the issue of sleep and the mysteries of religion from a mystical viewpoint. Accordingly, the author has analyzed the views of Avicenna and Ibn Arabi on the sleep and mysteries of religion through a new look at the whatness of interpretation, interpretation criteria and the relationship between interpretation and mystery. The most important findings of this study are, the cryptic identity of the language of religion in the view of Avicenna, multi-layered nature of sleep, common attention to the language of religion and the interior of religion to express the relationship between interpretation and mystery, and finally, the difference between these two ideas on the position of the appearances of religion. The purpose of this study is extracting and developing Avicenna‟s thought on the issue, comprehending his view in the context of new issues and the trans-philosophical approach of theoretical mysticism. Avicenna‟s method is philosophical and intellectual research and analysis in words and propositions.
Keywords: Avicenna, mystic, mystery, dream, interpretation -
مساله اصلی این پژوهش، تحقیق در امکان سخن گفتن از ذات خداوند در مکتب ابن عربی است. نویسنده در این اثر، به نظریه امکان سخن گفتن حقیقی به نحو اجمال می پردازد. در برابر این نظریه، آراء رقیب از جمله اندیشه علامه طباطبایی در الرسایل التوحیدیه، به عدم امکان سخن گفتن از ذات خدا به نحو مطلق، نظر دارند. این اثر، به نقد و بررسی اندیشه رقیب در قالب الرسایل التوحیدیه می پردازد. روش نویسنده، نقل و تحلیل اندیشه های عارفان در این مساله با رویکردی انتقادی به اندیشه مخالفان (نظریه نویسنده در این مساله) است. نظریه بیان پذیری اجمالی ذات خداوند از منظر عرفانی و نقدهای وارد بر اندیشه مخالفان این نظریه، مهم ترین یافته های این اثر است.
کلید واژگان: ذات, وجود لا بشرط مقسمی, اسم, بیان پذیریThe main subject of this study is to examine the possibility of discussing the divine essence in Ibn ‘Arabī‘s school of mysticism. The author of this article intends to investigate the possibility of the relative discussion of the divine essence. However, opposing theories such as ‘Allāmah Ṭabātabā’ī’s stance in Al-Rasā’il al-tawḥīdiyya favor the absolute impossibility of talking about the divine essence. In this paper, we examine and criticize the opposing views discussed in Al-Rasā’il al-tawḥīdiyya. The method used in this article is quotation and analysis of the mystics’ opinions about his issue in line with a critical approach to the opposing views (as viewed by this author’s stance to the issue). The relative expressibility of the divine essence from the viewpoint of mysticism and the criticisms of the opponents’ thoughts are among the main findings of this study.
Keywords: Essence, Non-conditional being as the source of division, Name, Expressibility -
پژوهش حاضر که به تبیین اشارات عرفانی حافظ با توجه به تفکرات اسلامی علل خصوص نهج البلاغه پرداخته است. به صورت توصیفی- تحلیلی و کتابخانه ای با استفاده از فیش برداری منابع مختلف و همچنین برداشت های نگارنده تدوین گردیده است. برخی از غزلیات عرفانی حافظ که در این پژوهش آمده حاکی از آن است که روح آدمی در قفس تن اسیر شده و با آزادی به سوی ملکوت و منبع اصلی خویش عروج خواهد کرد و دنیای مادی را مانعی برای رسیدن روح به معنویات و سیر در ملکوت می داند. همچنین خطب نهج البلاغه و آیات قرآن کریم، فرایند بازگشت پذیری روح به مبدا الهی را با دلایلی عقلی تر و بیانی قابل ادراک برای هر خواننده ای به تصویر می کشد و حافظ که پرورش یافته مکتب قرآن است متاثر از این آموزه های معرفتی و با بیانی دلنشین این فراق و سرگشتگی روح را از منزل ازلی یادآوری نموده است.کلید واژگان: عرفان حافظ, نهج البلاغه, عرفان اسلامی, روح, نفس, عشقThis paper tries to explain the mystical allusions in Hafizs sonnets according to Islamic thoughts, exclusively in NahjulBalaghah, in descriptive analytical method and use of index cards in library searching, out of various source books, as well as the personal implication of the writer. Some of Hafizs sonnets taken into account in this paper relate that the spirit of humankind is captured in the cage of body, and of liberated, it will ascend to its authentic source with this idea that the material world is a barrier for itself to get into the world of spirituality and the divinity. In addition, with reference to NahjulBalaghah and verses of the Quran, the sonnets draw a picture of the process in which the spirit returns to its divine source with a more rational and intelligible explanation to the reader; moreover, grown out of the Quranic school and affected by its cognitive teachings, Hafiz reminds the reader of the detachment of soul from its everlasting source by a very heartfelt narration.Keywords: Hafiz's mysticism, NahjulBalaghah, Islamic mysticism, spirit, soul, love
-
در این پژوهش؛ «تاثیر سلوک عبادی رابعه عدویه بر وجوه عرفانی» او مورد بررسی قرار می گیرد. در باب زهد و عشق الهی این بانو و نیز کرامات وی سخن بسیار به میان آمده است ولیکن در منابع عرفانی چندان به نقش راهبردی عبادات در سلوک عرفانی رابعه، اشاره نگردیده و نیز در بررسی غالب مقالات و پایان نامه ها التفات و اهتمام پژوهندگان را در این خصوص نیافتیم، لذا در نظر داریم در این پژوهش مرحله به مرحله ابحاث تعبدی زندگی رابعه را مورد بررسی قرار دهیم تا به این نتیجه برسیم که: سلوک دینی رابعه مقدمه و قوام بخش سلوک عرفانی اوست. در این سیر معرفتی پس از مرحله فناء، اشتیاق و سعی رابعه برای زهد و تعبد مضاعف گشته و امتزاج عشق و بندگی به حد اعلای خود رسیده است. همچنین اهمیت رسالت رابعه در شناساندن حقیقت بندگی به مردم و ایجاد نهضتی عرفانی بر مبنای عشق الهی، ازجمله نتایج نوآورانه این پژوهش می باشد.کلید واژگان: رابعه, سلوک, عرفانی, عبادت, تعبد, عشق الهیThe present research investigates the effect of worship conducts of Rābia al-Adawiyya on her theosophical aspects. There have been many talks regarding this dames asceticism and divine love as well as her greatness. However, theosophical resources have not mentioned the strategic role of worshiping her theosophical conducts so much; and investigating most of the articles and theses, we found that researchers have not paid so much attention to this point. Therefore, our objective in the present research is to investigate the devotional discussions of Rābias life stage by stage to conclude that Rābias religious conduct is the preface and reinforcing of her theosophical conduct. During this cognitive journey, after the stage of perdition, Rābias passion and effort for asceticism and worship was increased and fusion of love and servitude reached its topmost extent. Also, the importance of Rābias responsibility in introducing the reality of servitude to people and establishing a theosophical movement based on divine love, is among the innovative results of this research.Keywords: Rabia, Conduct, Theosophical, Worship, Devotion, Divine love
-
فصلنامه اندیشه دینی، پیاپی 57 (زمستان 1394)، صص 133 -150مساله ی ما در این پژوهش، فهم هرمنوتیک عرفانی قرآن در اندیشه ی ابن عربی است. البته در عرفان ابن عربی، واژه ی هرمنوتیک وجود ندارد و اصطلاح تاویل اصطلاحی است که می تواند با واژه ی هرمنوتیک معادل باشد. پس ما می توانیم برای درک مراد عارف از هرمنوتیک قرآن، در باب تاویل عرفانی پژوهش کنیم. برای آن که بدین مساله پاسخ دهیم، از مدخل هرمنوتیک کلاسیک، رمانتیک و فلسفی، در فهم هرمنوتیک عرفانی قرآن وارد شده ایم و با بیان تفاوت تاویل عرفانی با آن ها، بدین نتیجه رسیده ایم که هرمنوتیک قرآن هرمنوتیک خاصی است و کاملا بر این هرمنوتیک ها منطبق نیست. سپس کوشیده ایم که بر مبنای منابع اصلی عرفان و با پردازش و تحلیل آن ها، درباره ی حقیقت این نوع هرمنوتیک و شاخصه های آن تحقیق به عمل آوریم. بر اساس این تحقیق، عارف تفسیر جدیدی از ظاهر قرآن و به عبارت دیگر، متن قرآن ارائه می دهد. مبنای این نگرش هویت جمعی و کل وار سخن خدا و ارتباط نظام مند و کل وار آن با وجود و بطون هستی است. نزد عارف، معنا مراتبی بالاتر از محسوسات دارد، که فهم عموم مردم از آن ها آسان نیست. ما سعی کرده ایم که راه های ارتباط اذهان عموم را با یافته های عارف از قرآن به دست آوریم. علاوه براین، عارف در هرمنوتیک عرفانی قرآن، مطالبی را بیان می کند که نزد اذهان، محتمل الصدق و الکذب است. ما کوشیده ایم معیارهایی عمومی برای تشخیص درست از نادرست تفاسیر هرمنوتیکی عارف از قرآن به دست دهیم. در برخی مواقع هم کوشیده ایم مدعیات مرتبط با هرمنوتیک عرفانی قرآن را منقح کنیم و در شکل قاعده ای کلی سامان بخشیم. روش ما در این تحقیق، عقلی است. هدف اصلی ما تحقیق در چیستی هرمنوتیک عرفانی قرآن و هدف فرعی آن توسعه ی کمی و کیفی نگرش عارف به تاویل قرآن است.کلید واژگان: هرمنوتیک, تاویل, ظاهر, باطن
-
در این مقاله به تحقیق در مبانی تاویل در مکتب ابن عربی و نظرگاه علامه طباطبایی پرداخته ایم. در عرفان، مقوله «تاویل» عنصر موثری در فهم قرآن و متون روایی است. آن چه در تاویل عرفانی به دست می آید معانی باطنی ای است که بدون حفظ ظواهر حجیت ندارد. نویسنده در این تحقیق می کوشد تا مبانی اندیشه عارف را در مقوله تاویل به دست آورد. افزون بر طرح مبانی عرفانی تاویل، به طرح برخی شبهات و مسایل جدید پیرامون تاویل پرداخته و در مقام پاسخ به آنها بر آمده ایم. کار دیگر ما در این تحقیق، نظری تطبیقی به مبانی تاویل است. بدین منظور، اندیشه علامه طباطبایی را به عنوان مفسر بزرگ قرآن مد نظر قرار داده ایم. با این انتخاب، میان آراء عرفانی عرفا و آراء تفسیری علامه در این مساله، تطبیق به عمل آمده و قرابت های فکری یک عارف و مفسر روشن شده است. هدف این مقاله، تحقیق در آراء ابن عربی و علامه طباطبایی جهت به دست آوردن مبانی تاویل و تطبیق این آراء است. روش ما در این مقاله، آمیزه ای از نقل و تحلیل عقلی عرفانی است.The present article is concerned with the fundamentals of interpretation as developed in the school of Ibn Arabi and the views expressed by Allameh Tabatabai. In mysticism, interpretation is an integral element in understanding the holy Qur'an and hadith texts. What is achieved in a mystical interpretation is the inner meaning which can be validated without recourse to the outward aspects of the text. The purpose is to identify the fundamentals of the Mystic thought in interpretation. In addition to the fundamentals of mystical interpretation, the doubts concerning interpretation are dealt with in a comparative way. For comparative purposes, we have consulted Allameh Tabatabai's perspective as a great interpreter of the holy Qur'an. Accordingly, the mystical views of the mystics and the interpretative views of Allameh are compared and the intellectual affinities of a Mystic and an interpreter are presented. Therefore, the present article aims at investigating Ibn Arabi’s views on the fundamentals of interpretation and comparing them with those of Allameh Tabatabai. The method adopted in this paper is a combination of tradition and mystical rational analysis.Keywords: interpretation, outward aspects, inner meaning, Mother of the Book
-
در این پژوهش مباحثی پیرامون زبان دین و به طور خاص، زبان قرآن مطرح می کنیم. زبان قرآن از جمله مباحث مهمی است که در آن به ویژگی های ایات قرآن توجه می شود. یکی از مباحثی که می توان در زبان قرآن بررسی کرد، ویژگی احکام وتشابه آیات قرآن است. ما در این مقاله، بر اساس آراء ابن عربی و علامه طباطبایی درباره این ویژگی آیات قرآن تامل خواهیم کرد. بسیاری از اهل نظر، احکام و تشابه را از ویژگی های الفاظ قرآن می دانند. در تلقی آنان آیات متشابه ذاتا متشابه است و آگاهی به معنای حقیقی متشابهات در ساحت دانش الاهی قرار دارد نه در قلمرو علم آدمی. ابن عربی و علامه طباطبایی در پاسخ به این مسئله مطرح در زبان دین، آرای دیگری دارند که ما در پی فهم آنها و تطبیق آرای آنان هستیم. مسئله ما در این نوشته، چیستی محکم و متشابه از منظر ابن عربی و علامه طباطبایی و مقایسه آنهاست. هدف ما دستیابی به نظر این دو اندیشمند در مسئله و تطبیق آنها است و روش آن آمیزه ای از نقل و تحلیل عقلی داده هاست. برخی از یافته های این پژوهش عبارت اند از: ا. رابطه احکام و تشابه با وجود مطلق و تجلی در عرفان؛ 2. ذاتی بودن تشابه برای ایات متشابه با تفسیر خاص ابن عربی از آن؛ 3. نسبی بودن تشابه در اندیشه علامه طباطبایی؛ 4. عدم نزاع حقیقی میان ابن عربی و علامه طباطبایی در ذاتی و یا نسبی بودن تشابه و امکان جمع میان آنها.The focus of the present article is on the issues related to the language of religion. One of the important features of the language of religion is the firmness and similarity of the Qur'anic verses. The aim is to reflect on the views of Ibn Arabi and Allameh Tabatabai on these features of the Qur'anic verses. Many experts believe that the firmness and similarity are integral features of Quranic verses. They take the view that similar verses are similar in nature. Knowledge of the true meaning of the similars is out of human knowledge realm and it is in the realm of divine knowledge. Ibn Arabi and Allameh Tabatabai in response to this issue of the language of religion have expressed views which are different from the ones mentioned above. In this article, the views of Ibn Arabi and Allameh Tabatabai about quiddity of the firm and the similar are compared and contrasted. The method adopted is a mixture of the tradition and rational analysis. The conclusions are: first, the relationship between firmness and similarity on the one hand and absolute existence and manifestation in mysticism on the other; second, the intrinsic similarity of the similar verses with reference to the particular interpretation of Ibn Arabi; third, the relative similarity from Allameh Tabatabai’s point of view; fourth, lack of inconsistency between the views of Ibn Arabi and Allmaeh Tabatabai on similarity, intrinsic or relative, and the possibility of their integration.Keywords: firm, similar, intrinsic similarity, relative similarity
-
«معنا» در اندیشه «ابن عربی»، حقیقتی کلی و مشترک میان مراتب معنایی یک واژه است. هر واژه مراتبی را از معنا دارا است که به صورت حقیقی بر همه آنها صدق می کند. این حقیقت مشترک، روح واحد حاکم بر معانی یک واژه را شکل می دهد. این نظریه، بر آیات الاهیاتی قرآن (آیات ناظر به اوصاف خدا) تطبیق می کند و براساس آن، نسبت محمولات این آیات به موضوع آن یعنی خدا، حقیقی و خالی از مجاز است. محمولات تشبیهی آیات الاهیاتی، پس از انصراف معنا از عوارض ناسوتی و امکانی، به خدا نسبت داده می شوند. در فهم این نظریه، مباحث هستی شناسانه ابن عربی بسیار مهم می نماید. این نظریه، در فهم و تفسیر متون الاهیاتی قرآن تاثیرگذار است. هدف این نوشتار، تبیین نظریه ابن عربی در باب ماهیت معنا جهت معناشناسی محمولات الاهیاتی قرآن و ارائه ثمرات عملی این نظریه است.
کلید واژگان: معنا, محمولات تشبیهی, روح معنا, آیات الاهیاتی‘Meaning’, in Ibn Arabi’s thought, is a general and common truth between the different semantic levels of a lexical item. Each item naturally has levels of semantics on which it applies. This common truth makes up the single essence dominant on the meanings of a word. This theory reconciles with the divine verses of the Quran (those which are concerned with the properties of God), and based on this theory, the relation between the loads of these versus to their subject, that is God, is actual and free of figurative elements. The analogic products of the divine verses, after disregarding meaning from the temporal and potential complications, are attributed to God. In understanding this theory, Ibn Arabi’s ontological subjects are of great importance. This theory is greatly influential in understanding and hermeneutics of the Quran’s divine texts. The aim of this paper is to explain Ibn Arabi’s theory in terms of the essence of meaning with the end goal of undertaking semantic studies regarding the loads of the divine versus and to present this theory’s practical results.Keywords: Analogic loads, Divine Verses, essence of meaning, meaning -
ابن عربی(638-560 ق) که به وجودشناسی معنا اهتمام دارد، معنا را حقیقتی خارجی و کلی می داند که در مراتب معنایی یک واژه مشترک است. هر واژه مراتبی از معنا دارد که به صورت حقیقی بر همه آنها صدق می کند. در این نوشتار نظر عارف در مباحثی همچون فرایند شکل گیری معنا، تعیین واضع اصلی لفظ و معنا، ذاتی بودن دلالت لفظ بر معنا، نسبت معنا و علم خدا، عینی بودن لفظ و معنا بررسی می شود. علامه طباطبایی (1360-1281) در پیروی از ابن عربی به نظریه روح معنا نظر می دهد و افزون بر آن نظریه فایده انگاری معنا را مطرح می کند. در این مقاله نظر علامه در مباحثی همچون فرایند شکل گیری معنا، زبان قرآن و نسبت آن با زبان بشری، تاثیر غایات در حقیقی بودن معنا در مصادیق فرامادی و برخی مسائل دیگر مطرح می شود. در مباحث مطرح شده، کوشیده ایم آراء ابن عربی و علامه در باب معنا را مقایسه کنیم. هدف اصلی این پژوهش بررسی آراء ابن عربی و علامه طباطبایی و مقایسه آنهاست و هدف فرعی آن، طرح مسائل و نکات جدید در این باب و نظرورزی فلسفی و تحلیلی در آنهاست. روش ما در این مقاله، روش عقلی است.
-
بیان پذیری ذات خداوند از جمله مباحثی است که در آن اختلاف زیادی وجود دارد. برخی بر آن اند که ذات بیان پذیر نیست؛ اما به نظر می رسد براساس مبانی هستی شناختی ابن عربی ذات، بیان پذیر است. بیان پذیری ذات، ثمرات فراوانی دارد و نگاه آدمی را به خدا و مجموعه معارف ناظر به خدا دگرگون می کند. در این نوشتار، ابتدا اندیشه بیان پذیری ذات مطرح می شود و با بیان مبانی هستی شناختی آن، نظریه بیان پذیری ذات اثبات می گردد و پس از آن، به ثمرات این نظریه اشاره می شود. سپس، به تلقی ای اشاره می کنیم که براساس آن، ابن عربی ذات را بیان ناپذیر معرفی می کند و با نقد آن، این اندیشه را نمی پذیریم. در انتها، به ثمرات این بحث اشاره می کنیم.
کلید واژگان: ذات, وجود لا بشرط مقسمی, اسم, بیان پذیریThere are many conflicts in the explicability of God's essence. Some believe essence is not explicable but according to the ontological bases of Ibn-Arabi, essence is explicable. Explicability of essence has many results; it changes human's view to God and to the collection of knowledge related to God. First the idea of explicability of essence is posed in this article; then mentioning its ontological bases, this theory is proved and subsequently the results of this theory will be mentioned. Then I will mention the perception which shows that Ibn-Arabi believes the inexplicability of essence; I will criticize this idea and believe it is inacceptable. Finally the outcome of this discussion will be mentioned.Keywords: essence, labeshart maqsami existence, name, explicability -
تحقیق در متون دینی از دغدغه های دیرین دین پژوهان است. دین پژوهان مسلمان، قرآن را کانون اصلی این مبحث قرار داده اند. پژوهش در زبان آیات الهیاتی قرآن (=آیات ناظر به اوصاف و افعال خدا) مهم ترین جایگاه را داراست؛ چراکه نزد دین پژوهان مسلمان، خدا و اوصافش سرآمد هر موضوعی است. در میان دین پژوهان مسلمان، دین پژوهان عارف نیز شیفتگی خود را به این مبحث نشان داده اند. در میان عارفان، روزبهان بقلی شیرازی (522 606 . ق) و ابن عربی (560 638 . ق) با صراحتی بیشتر و از دو منظر مختلف به موضوع نگریسته اند. روزبهان از رهگذر مقوله «شطح»، «زبان شطح» را برگزیده و ابن عربی با رد شطح و از رهگذر مولفه های «جامعیت تشبیه و تنزیه» و «اتحاد ظاهر و مظهر»، به «زبان ظاهر» باور یافته است. هدف مقاله حاضر، مقایسه آرای زبانی این دو اندیشمند مسلمان و پاسخ به این پرسش است که آیا زبان آیات الهیاتی، زبان ظاهراست یا زبان شطح؟ برخی یافته های مهم این پژوهش حاضر عبارت است از: 1 نگاه باطنی روزبهان به حقیقت؛ 2 تحول در معنای شطح توسط روزبهان؛ 3 نگرش جامع ابن عربی به حقیقت؛ 4 نزدیکی هستی شناسی ابن عربی به ذهن و قابلیت آن برای عرضه یک جهان بینی نظام مند؛ 5 دوری هستی شناسی روزبهان از ذهن و پذیرانبودن آن برای ارائه یک جهان بینی منسجم.
کلید واژگان: آیات الهیاتی, شطح, ظاهر, مظهر, تشبیه, تنزیهOne of the old worries of researchers is studying religious texts. Muslim researchers have mainly focused on Quran. According to the theological verses of Quran (= verses which are about God’s attributes and deeds), research has the most important positions; this is because Muslim religious researchers believe God and His attributes is the most important subject. Among Muslim religious researchers the mystic researchers have shown a special interest to this subject. Roozbahan Baqli Shirazi (522-606) and Ibn-Arabi (560-638) have more clearly regarded this subject and have two different views in this regard. Using the “shat’h” category, Roozbahan has chosen the “language of shat’h”; rejecting “shat’h” and using the two parameters of “comprehensiveness of simile and immaculateness” and “unity of zaher and mazhar”, Ibn-Arabi has believed the “literal language of the theological verses of the Quran”. The purpose of this article is to compare the linguistic views of the two Muslim scholars and to answer this question: is the language of the theological verses of Quran literal or shat’h? Some of the important findings of the present research are as follows: 1- Roozbahan’s esoteric look at reality; 2- a change in the meaning of shat’h by Roozbahan; 3- Ibn-Arabi’s comprehensive look at reality; 4- Ibn-Arabi’s ontology is close to mind and can be used to present a systematic worldview; 5- Roozbahan’s ontology is far from mind and cannot be used to present a coherent worldview.Keywords: theological verses, shath, zaher, mazhar, simile -
فناوری از پدیده های جذاب برای جوامع بشری است. بشر امروزی می کوشد در جهت دستیابی به فناوری جدید قدم بردارد. از دیدگاه جامعه شناسان، فناوری پدید های اجتماعی است. برخی از آنها معتقدند پدیده های اجتماعی الزام آور است و جایی برای اختیار آدمی باقی نمی گذارد. این ادعا چالشی بزرگ فراروی علمای اخلاق است؛ چرا که اختیار، بنیان اخلاق است. از سوی دیگر، فناوری در کنار منافعش، آثار منفی ای نیز به دنبال داشته است. فناوری و آثار منفی اش، به انزوای دین و اخلاق در جوامع غربی منجر شده است. فناوری به اقتضای ماهیت غربی اش، در دیگر جوامع نیز چنین آثاری در پی دارد. این مقاله نظری کوتاه به جبرانگاری فناوری و پیامدهای فناوری خواهد داشت تا از رهگذر آن، به نقد جبرانگاری فناوری بپردازد. و سپس با بیان پیامدهای منفی فناوری به لزوم تعیین حدود فناوری توجه دهد.
کلید واژگان: فناوری, جبرانگاری فناوری, جامعه ی فناور, نقد فناوری
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.