مسعود علیرضایی
-
بید غلات،(Oliver) Sitotroga cerealella، یکی از مهم ترین آفات با دامنه میزبانی وسیع در ایران و جهان می باشد. در این مطالعه تاثیر اسانس های گیاهی پونه، Mentha longifolia L.، آویشن دنایی، Thymus daenensis Celak و درمنه کوهی، Artemisia aucheri Boiss، از تیره های مختلف در مقایسه با حشره کش ارگانو فسفره دی کلرووس (DDVP®) به عنوان شاهد مثبت پس از 24 ساعت، روی فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانی سوپر اکسید دیسموتاز (SOD)، کاتالاز (CAT) و میزان پراکسیداسیون لیپید لاروهای سن چهارم شب پره بید غلات بررسی گردید. آزمایش ها در دمای 1±25 درجه سلسیوس، رطوبت نسبی 5±70 درصد و دوره نوری 12 ساعت روشنایی و 12 ساعت تاریکی در شرایط آزمایشگاهی و در قالب طرح کاملا تصادفی و سه تکرار انجام شد. میزان LC50 برای اسانس پونه، آویشن دنایی و درمنه کوهی به ترتیب 04/0، 68/0 و47/6 میکرو لیتر بر لیتر هوا ثبت شد، همچنین بالاترین درصد مرگ و میر با افزایش غلظت اسانس پونه، آویشن دنایی و درمنه کوهی (09/0، 3 و 9 میکرو لیتر بر لیتر هوا) به ترتیب 84، 67/80 و 33/77 درصد تعیین شد. با افزایش غلظت اسانس فعالیت آنزیمی افزایش یافت. به طوری که افزایش فعالیت معنی دار CAT، SOD و میزان مالون دی آلدهید (MDA) به عنوان شاخص پراکسیداسیون لیپید در لاروهای تیمار شده با اسانس های پونه، آویشن دنایی و درمنه کوهی مشاهده شد. به نظر می رسد اسانس های مختلف پونه، آویشن دنایی و درمنه کوهی با اثر بر فعالیت های آنزیمی آنتی اکسیدان لارو سن چهارم بید غلات از طریق اختلال در فرآیند های فیزیولوژیکی و زنده مانی بتواند در کنترل این آفت در برنامه های مدیریت تلفیقی آفت موثر واقع شوند.
کلید واژگان: سوپر اکسیددیسموتاز, کاتالاز, پراکسیداسیون لیپید, MDABackground and ObjectivesAngoumois grain moth, Sitotroga cerealella, is one of the most critical storage pests with a wide range from the hosts in Iran and worldwide. Excessive consumption of chemical insecticides leads to developing the resistance to chemical insecticides, environmental pollution, and the emergence of new pests. Therefore, we have decided to reduce the risk of the environment in pest’s control via plant essential oils.
Material and MethodsIn the current study, to examine the environment- friendly pesticides, effects of three plant essential oils from the families Mentha longifolia L., Thymus daenensis Celak (Lamiaceae), and Artemisia aucheri Boiss (Asteraceae) compared to dichlorvos (DDVP®,as a positive control) an organophosphate insecticide were studied. Antioxidant enzymes, including: superoxide dismutase (SOD), catalase (CAT), and lipid peroxidation marker on the fourth instar larvae of S. cerealella after 24 hours were examined. The essential oils were prepared using the water distillation method. Essential oils were used in five concentrations and three replications. The concentration was selected based on the primary experiment for each essential oil. Insects were exposed to fumigant toxicity of the essential oils and insecticide in laboratory conditions (25±1 °C, 70±5% in 12 hr light/12 hr dark).
ResultsThe results showed that LC50 for the essential oils of M. longifolia, T. daenensis, and A. aucheri were recorded 0.04, 0.68 and 6.47 μL/Lair, respectively. The highest mortality rate increased with high concentrations (0.09, 3 and 9 μL/Lair) of M. longifolia, T. daenensis and A. aucheri essential oil were 84, 80.67, and 77.33 %, respectively after 24h. Enzymatic activity increased with essential oil high concentrations. Data indicated a significant increase in the activity of catalase, superoxide dismutase enzymes and the concentration of malondialdehyde as peroxidation lipid indicator in treated larvae with essential oils of M. longifolia, T. daenensis and A. aucheri compared with the untreated (negative control), and DDVP® (positive control) on treated 4th instar larvae of S. cerealella after 24h.
Conclusion
It seems that different essential oils of M. longifolia, T. daenensis and A. aucheri with the effect on the enzymatic activities of antioxidants, including catalase, superoxide dismutase enzymes and malondialdehyde as lipid peroxidation indicator of the fourth instar larvae of S. cerealella via the disruption of physiological processes and survival. Regarding the existence of different aromatic plants in Iran, we can use the species with higher toxicity that would be more economical to produce the botanical insecticides and use in the integrated pest management programs for this pest control.
Keywords: Superoxide dismutase (SOD), Catalase (CAT), Lipid peroxidation, MDA -
زمینه و هدف
هدف از انجام مطالعه حاضر بررسی تاثیر داروی هفت گیاه (پاپریکا) بر تغییرات آنزیمی کبد و متابولیسم لیپید بدنبال تجویز اکسی تتراسایکلین در موش های صحرایی بود.
مواد و روش هااز مجموع 36 موش صحرایی نر نژاد اسپراگ-داوولی به 6 گروه مساوی تقسیم و بصورت زیر درمان شدند.گروه کنترل (نرمال سالین)، گروه کبد چرب FL (اکسی تتراسایکلین طولانی اثر (شرکت عرفان دارو) با دوز 120 میلی گرم بر کیلوگرم بصورت داخل صفاقی به مدت سه روز)، گروه کبد چرب-درمان یک FL1 (اکسی تتراسایکلین به مدت سه روز و سپس عصاره هفت گیاه روزانه 75 میلی گرم بر کیلوگرم به مدت 30 روز)، گروه کبدچرب-درمان دو FL2 (اکسی تتراسایکلین به مدت سه روز سپس عصاره هفت گیاه روزانه 100 میلی گرم بر کیلوگرم به مدت 30 روز)، گروه درمان سه-حفاظتی FL3 (عصاره هفت گیاه 75 میلی گرم بر کیلوگرم به مدت 15 روز سپس اکسی تتراسایکلین به مدت سه روز) و درمان چهار-حفاظتی FL4 (عصاره هفت گیاه 100 میلی گرم بر کیلوگرم به مدت 15 روز سپس اکسی تتراسایکلین به مدت سه روز).
نتایجپیش درمانی با عصاره هفت گیاه با دوز 100 میلی گرم بر کیلوگرم باعث کاهش معنی دار سطح آنزیم ASTنسبت به گروه کنترل شد (p<0.05). پیش درمانی با عصاره هفت گیاه با دوز 75 میلی گرم نیز باعث کاهش معنی دار سطح آنزیمALT نسبت به گروه کنترل شد (p<0.01). همچنین پیش درمانی با عصاره هفت گیاه با دوز 100 میلی گرم باعث کاهش معنی دار سطح آنزیم ALT نسبت به گروه کنترل و تمام گروه های دیگر شد (p <0.001). غلظت کلسترول تام سرم در گروه کبد چرب (FL) دارای افزایش معنی داری نسبت به گروه های کنترل و FL1تا FL4 شد (p <0.001). غلظت تری گلیسیرید سرم در گروه های کبد چرب (FL) و FL1دارای افزایش معنی داری نسبت به گروه FL4 بود (P<0.001). غلظت HDLسرم در گروه FL4 دارای افزایش معنی دار نسبت به گروه های کنترل ، FL و FL1 و در گروه FL3 نسبت به گروه های کبد چرب و Fl1 بود (p<0.01) .
نتیجه گیریدر مجموع به نظر می رسد عصاره هفت گیاه دارای تاثیر مثبت بر پیشگیری از بروز مسمومیت کبدی و تغییرات متابولیسم لیپید است و آثار حفاظتی در برابر تغییرات آنزیمهای کبد دارد.
کلید واژگان: هفت گیاه, کبد, آنزیم. متابولیسم لیپیدBackgroundThe aim of the present study was to investigate the effect of Paprika on the metabolism of lipid changes and hepatic enzyme activities following oxytetracycline administration in rats.
Materials and MethodsA total of 36 adult male rats were divided into 6 equal groups and treated as follows. The control group (normal saline), fatty liver FL (oxytetracycline (Erfan drug Company) with dosage120 mg/kg per day for 3 days), fatty liver group-1 treatment FL1(oxytetracyclinefor three days, then the extract of Paprika daily 75 mg/kg by stomach tube for thirty days), liver-fatty-therapeutic group FL2 (oxytetracycline for three days, then Paprika per day 100 mg/kg by stomach tube for thirty days), pretreatment group 3 FL3 (Paprika 75 mg/kg daily with gastric tube for 15 days then oxytetracycline for three days) and pretreatment group 4 FL4 (Paprika 100 mg/kg daily with gastric tube for 15 days followed by oxytetracycline for 3 days.
ResultsPre-treatment with Paprika at dose 100 mg/kg resulted in a significant decrease in AST level compared to the control group (P <0/05). Pre-treatment of Paprika with a dose of 75 mg resulted in a significant decrease in ALT level compared to the control group (p <0.01). Also, pretreatment with Paprika at dose of 100 mg resulted in a significant decrease in ALT level compared to control group and all of the other groups (P <0.001). Serum total cholesterol concentration in the fatty liver group had a significant increase compared to control, fatty liver, FL 3 and 4 groups (P <0.001). The concentration of triglyceride in the fatty liver group was significantly higher than that of the pretreatment group 4 (P <0.001). The concentration of HDL in the pretreatment group 4 showed a significant increase compared to the control, fatty liver and FL1 groups (p <0.01) and in the pretreatment group 3 compared to the fatty liver and FL1 groups (p <0.01).
ConclusionIt seems that Paprika extract have a positive effect on the prevention of liver poisoning, lipid metabolism changes and protective effects against hepatic enzyme activities in rats.
Keywords: Paprika, Liver, Enzyme, lipid metabolism -
مطالعات نشانمی دهد که استرس اکسیداتیو در پاتوژنز بیماری آلزایمر نقش مهمی دارد. بتایین دارای خواص پاداکسایشی و محافظت نورونی است. هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی اثر بتایین بر نقص حافظه ناشی از تزریق پروتئین آمیلویید بتا(Aß)به درون هیپوکمپ و ارزیابی فعالیت آنزیم پاداکسایشی (اندوژنی) سوپراکسید دیسموتاز است. دراین تحقیق تجربی 40 سر موش بزرگ آزمایشگاهی نر، نژاد ویستار به 5 گروه 8 تایی شامل گروه شاهد،گروه آلزایمری القاء شده با پروتئین آمیلویید بتا، وگروه های آلزایمری دریافت کننده مقادیر مختلف بتایین (5، 10، 15 میلی گرم بر کیلو گرم وزن بدن) تفسیم شدند. یک هفته پس از تزریق پروتئین آمیلویید بتا، ارزیابی حافظه با استفاده از روش یادگیری اجتنابی غیر فعال انجام شد. فعالیت آنزیم سوپراکسید دیسموتاز نیز به روش شیمیایی اندازه گیری شد. نتایج با استفاده از آزمون واریانس یک طرفه تجزیه و تحلیل شدند.نتایج نشان داد، تزریق آمیلویید بتا میزان به یادآوری حافظه و فعالیت آنزیم سوپر اکسید دیسموتاز را در مقایسه با گروه شاهد کاهش داد. تزریق بتایین در دوز 15 میلی گرم بر کیلو گرم وزن بدن، اثر ناشی از تزریق آمیلویید بتا را مهار و سبب بهبود حافظه و افزایش فعالیت آنزیم سوپر اکسید دیسموتاز شد که نشان دهنده کاهش اثر استرس اکسیداتیو است این مطالعه نشان می دهد که بتایین، با کاهش استرس اکسیداتیو می تواند سبب بهبود حافظه در موش های آلزایمری القایی گردد.
کلید واژگان: آلزایمر, بتائین, سوپراکسید دیسموتاز, یادگیری اجتنابی غیر فعالStudies indicate that oxidative stress has important role in the pathogenesis of Alzheimer disease. Betaine has neuroprotective and antioxidant properties. The purpose of this study was to investigate the effect of betaine on memory dysfunction induced by intra-hippocampal injection of amyloid beta and measurement of superoxide dismutase (SOD) activity. In this experimental study, animals were divided into 5 groups (n=8 in each group) including: control group, Alzheimer group and betaine (5, 10, and 15 mg/kg body weight + Aß) groups. Seven days after Aß injection memory was assessed by avoidant learning. The activity of antioxidant enzyme was measured via chemical methods. Data were analyzed by One-way ANOVA test.
ResultsThe results showed in the Alzheimer's group, Aß impaired memory and reduced SOD activity in comparison with control group. In contrast, betaine pretreatment significantly improved memory and increased SOD activity.This study shows that betaine as an antioxidant can improve memory by decreasing the oxidative stress.
Keywords: Alzheimer, Betaine, Passive avoidance learning, superoxide dismutase -
زمینه مطالعه
بیماری پارکینسون یکی از بیماری های ناتوان کننده و شایع با منشاء تخریب نورونی می باشد. بر این اساس، امروزه محققان به دنبال یافتن روش های درمانی موثر در جلوگیری از روند پیشرفت این بیماری هستند. در تحقیقات به عمل آمده اثرات محافظتی بتائین (به عنوان عامل دهنده گروه متیل در مسیر متابولیسم هموسیستئین) در مدل های تحقیقاتی کاهش مزمن خونرسانی مغز و اختلال حافظه، نشان داده شده است.
هدفاین مطالعه با هدف بررسی اثرات محافظتی بتائین در مدل حیوانی بیماری پارکینسون یکطرفه، شکل گرفته است.
روش کارسویهدر این پژوهش ارزیابی های رفتاری، بیوشیمیایی و بافت شناسی بر روی رت های نر نژاد ویستار که تحت تجویز دو هفته ای بتائین به صورت خوراکی با دوزهای روزانه 50، 100 و 200 mg/kg بودند به دنبال تزریق نوروتوکسین 6- هیدروکسی دوپامین در ناحیه متراکم جسم سیاه نیمکره چپ (به منظور القاء پارکینسون یکطرفه) انجام شد.
نتایجمراحل تجویز بتائین در حیوانات با دوز روزانه 200 mg/kg از یک هفته قبل تا یک هفته پس از تزریق استریوتاکسیک 6- هیدروکسی دوپامین، با کاهش معنادار سطوح پلاسمایی هموسیستئین نسبت به حیوانات گروه های شم و کنترل همراه بود. در این گروه، نسبت به گروه کنترل، کاهش معناداری در تحلیل داده های استخراج شده از آزمون رفتاری چرخش، ملاحظه شد. همچنین، بررسی های بیوشیمیایی بافت مغزی حیوانات، که به منظور ارزیابی میزان استرس اکسیداتیو نورون ها در اثر تزریق نوروتوکسین 6- هیدروکسی دوپامین به عمل آمد، نشانگر کاهش معنادار غلظت های مالون دی آلدئید در گروه بتائین 200 mg/kg نسبت به گروه های شم و کنترل بود. در نهایت، درصد نورون های تخریب شده ناحیه متراکم جسم سیاه نیمکره چپ در حیوانات گروه بتائین 200 mg/kg با کاهش معناداری نسبت به گروه کنترل، همراه بود (05/0 > P). در بررسی های مشابه انجام شده در گروه های بتائین 50 و 100 mg/kg تغییرات معناداری نسبت به گروه کنترل، ملاحظه نگردید.
نتیجه گیری نهایی:یافته های این پژوهش بیانگر اثرات آنتی اکسیدانی و محافظتی بتائین در مدل تحقیقاتی پارکینسون یکطرفه می باشد که با ویژگی بتائین در کاهش سطوح پلاسمایی هموسیستئین و در نتیجه کاهش اثرات سمی احتمالی هموسیستئین هم خوانی دارد.
کلید واژگان: بیماری پارکینسون, بتائین, هموسیستئین, مالون دی آلدئید, 6- هیدروکسی دوپامینBACKGROUNDParkinson's disease (PD) is one of the prevalent debilitating neurodegenerative disor- ders. Accordingly, researchers are working on methods to modify PD progression. Previously, the neuro- protective effects of betaine, as a methyl donor agent in homocysteine metabolism, have been demonstrated in animal models of chronic cerebral hypoperfusion and memory deficits.
OBJECTIVESIt was aimed to investigate the neuroprotective effects of betaine in an animal model of PD.
METHODSIn male Wistar rats under two-week course of oral betaine administration (50, 100, and 200 mg/kg per day), the behavioral, biochemical, and histological evaluations were conducted one week follow- ing unilateral nigral 6-OHDA injection.
RESUTLSBetaine administration with dose of 200 mg/kg, one week before and after 6-OHDA lesioning, was associated with a meaningful reduction in the plasma levels of homocysteine (Hcy) in comparison with the control and sham groups (P < 0.05). Our evaluations revealed a remarkable improvement in motor asymmetry induced by apomorphine in the rats under treatment of betaine 200 mg/kg. Moreover, in this group, a significant decrease of malondyaldehyde (MDA) concentrations was detected in the brain tissues, as well as a significantly diminished neuronal cell loss (percent) in substantia nigra pars compacta (P < 0.05). The results of 50 and 100 mg/kg betaine groups were not significant.
CONCLUSIONSAltogether, our findings indicate the antioxidant neuroprotective effects of betaine in this animal model of PD and it is in concordance with betaine properties in decreasing the plasma levels and possible neurotoxic effects of Hcy.
Keywords: betaine, homocysteine (Hcy), 6-Hydroxydopamine (6-OHDA), malondyaldehyde (MDA), Parkinson's disease (PD) -
زمینه و هدفبرگ زیتون یک منبع قابل ملاحظه از ترکیبات فنلی است که به لحاظ بیولوژیکی فعال هستند و ظرفیت آنتی اکسیدانی، ضد التهابی و قدرت خنثی کردن رادیکال های آزاد را دارند. هدف از انجام این مطالعه بررسی اثرات عصاره برگ زیتون بر بافت کبد متعاقب تجویز لیپو پلی ساکارید (LPS) بود.مواد و روش ها28 سر موش صحرایی نر از نژاد ویستار به گروه های کنترل، LPS، عصاره برگ زیتون40 میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن + LPS و عصاره برگ زیتون 60 میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن + LPS تقسیم شدند. به گروه های کنترل و LPS آب مقطر و به دو گروه دیگر عصاره برگ زیتون 40 یا 60 میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن برای هر موش به صورت خوراکی به مدت 10 روز پیوسته تجویز شد. گروه های LPS و عصاره برگ زیتون 40 و 60 میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن در روز یازدهم یک دوز از LPS (دیواره باکتری سالمونلا تیفوزا) به میزان 5 میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن بصورت داخل صفاقی دریافت کردند.نتایجآسیب ناشی از LPS بصورت افزایش معنی دار فعالیت سرمی آنزیم های کبدی ALT، ASTو افزایش غلظت تری گلیسرید نسبت به گروه کنترل مشخص شد (001/0>P). درمان با عصاره برگ زیتون سبب کاهش فعالیت آنزیم های ALT، AST و غلظت تری گلیسرید ناشی از مصرف LPS گردید(05/0>P).نتیجه گیریبنظر می رسد عصاره برگ زیتون حاوی اولئوروپئین می تواند در پیشگیری از مسمومیت کبدی ناشی ازLPS در موش های صحرایی موثر باشد.کلید واژگان: عصاره برگ زیتون, اولئوروپئین, لیپوپلی ساکارید, استرس اکسیداتیو, کبدBackgroundOlive leaves are considered as significant sources of bioactive phenolic compounds with superior antioxidant capacity, anti-inflammatory and radical scavenging. The aim of the present study was to evaluate the effects of olive leaf extract on liver tissue following LPS administration.Materials and Methods28 male Wistar rats were divided into control group, LPS, olive leaf extract 40mg/kg BW plus LPS and olive leaf extract 60mg/kg BW plus LPS groups. Control and LPS groups were treated with distilled water and olive leaf extract 40 & 60 mg/kg groups were administrated with olive leaf extract as oral for ten consecutive days. LPS and olive leaf extract groups (40 and 60 mg/kg ) received LPS (Salmonella typhosa,once 5mg/kg) in the 11th day as intraperitoneally.ResultsLPS-induced hepatotoxicity was manifested by a significant elevation in serum levels of ALT and AST enzyme activities and triglyceride concentration in comparision with the control group (P<0.001). Olive leaf extract supplementation, significantly decreased serum activity of ALT and AST enzymes and triglyceride concentration.ConclusionTherefore, it seems olive leaf extract containing oleuropein, is able to prevent LPS-induced hepatotoxicity in rats.Keywords: Olive leaf extract, Oleuropein, Lipopolysaccharide, Oxidative stress, Liver
-
هیستامین، یک آمین بیوژنیک مهم، توسط بسیاری از ارگانیسم ها تولید می شود و نقش های متنوعی در حیات و زندگی جانداران دارد. ذخیره هیستامین در غذا به خصوص در محصولات غذایی کنسرو شده مانند تن ماهی، سلامتی انسان ها را تهدید و به بدن فرد آسیب می رساند. دی آمین اکسیداز یا هیستامیناز، هیستامین موجود در بدن انسان را تجزیه و از اثرات مضر آن می کاهد. در این مطالعه cDNA کدکننده کامل یک آنزیم آمینواکسیداز، از نخود توده بومی گریت جداسازی شد و در پایگاه GenBank به شماره دسترسی Ku058599 ثبت گردید. به علاوه این توالی در یک پلاسمید بیانی همسانه سازی شد. cDNA جداسازی شده دارای یک ORF با طول bp2013، پروتئینی با 670 اسید آمینه و وزن مولکولی KDa 7/75 را تولید می کند. نتایج آنالیزهای هم ردیفی توالی چندگانه این پروتئین نشان داد که جایگاه های فعال و اسید آمینه های مهم در هیستامیناز باکتری ای کولای، نخود زراعی و نخود بومی گریت بسیار حفاظت شده هستند. بررسی های بیوانفورماتیکی نشان داد که هیستامیناز توده بومی گریت با هیستامیناز نخود موجود در پایگاه Genbank (CAA08855) در 4 اسید آمینه با هم اختلاف داشتند. نتایج حاصل از آنالیز فیلوژنتیکی هیستامینازهای موجودات مختلف نشان داد که هیستامیناز نخود توده بومی گریت با هیستامیناز های گیاهان و مخصوصا خانواده لگومینوزها با بوت استرپ 99% در یک گروه قرار گرفتند.کلید واژگان: هیستامیناز, جایگاه فعال, فیلوژنی, همسانه سازی, نخودHistamine, an important biogenic amine, is produced by many organisms and play a diverse role in living organisms. Many micro-organisms synthesis and stored histamine in food, especially in canned food products, posing health threat to human. Diamine oxidase or histaminase catalysis histamine in healthy individuals and reduces its harmful side effects. In this study, a full-length cDNA encoding an amine oxidase was isolated from a chickpea (Cicer arietinum) landrace (grit), deposited in Genbank database (KU058599) and cloned in a binary expression vector. The cloned cDNA had an ORF with 2013 bp length encoding a protein with 670 amino acids and a molecular mass of 75.7 KDa. Multiple sequence alignments analysis showed that the active site and important amino acids are highly conserved in E.coli, pea and grit histaminases. Bioinformatics analysis revealed differences in 4 amino acids between grit histaminase and that of GenBank deposited Cicer arietinum amine oxidase (CAA08855). Phylogenetic analysis grouped grit histaminase (KU058599) with plant, especially legume histaminases with 99% bootstrapping.Keywords: Histaminase, Active site, Phylogeny, Cloning, Chickpea
-
زمینه مطالعه: مدل تجربی القا شده توسط استرپتوزوتوسین بیانگر تغییرات ایجاد شده در سیستم تولید مثل نر بعنوان بخشی از بیماری می باشد.هدفهدف از انجام مطالعه حاضر بررسی اثرات عصاره برگ زیتون بر دیابت القا شده توسط استرپتوزوتوسین و هم چنین بررسی اثرات آن بر کیفیت اسپرم بود.روش ها20 سر موش صحرایی نر از نژاد اسپراگ-داولی به چهار گروه مساوی تقسیم شدند: گروه اول بعنوان گروه کنترل بدون درمان و گروه های 2، 3 و 4 از موشها با استرپتوزوتوسین دوز 65 میلیگرم بر کیلوگرم تزریق شدند. حیواناتی که در روزهای 6-4 قند خون بالای 250 میلیگرم در دسی لیتر نشان دادند بعنوان موشهای دیابتیک درنظر گرفته شدند. گروه های 3 و 4 عصاره برگ زیتون 100 و 150 میلیگرم بر کیلوگرم بصورت خوراکی و حلال آن به گروه های کنترل و دیابتیک (گروه 2) برای 10 روز پیوسته خورانده شد.نتایجدرصد هموگلوبین گلیکوزیله (%HbA1c) به عنوان شاخص دیابت در حیواناتی که عصاره با دوز 150 میلیگرم بر کیلوگرم دریافت کردند در مقایسه با گروه دیابتیک بطور معنی داری کاهش یافت (p < 0. 001). در موشهای درمان شده با عصاره برگ زیتون 150 میلیگرم بر کیلوگرم عصاره توانست باعث بهبود کیفیت اسپرم در مقابل اثرات خطرناک استرپتوزوتوسین در گروه موشهای دیابتیک گردد (p < 0. 001) ، اما حرکت کلی اسپرم بطور معنی داری در گروه دیابتیک بالاتر بود (p < 0. 001). غلظت کلسترول در گروه دیابتیک و گروه های درمان شده با عصاره نسبت به گروه کنترل بطور معنی داری افزایش یافت (p < 0. 001) و سطح تری گلیسرید در گروه دریافت کننده عصاره 150 میلیگرم بر کیلوگرم در مقایسه با گروه دیابتیک و عصاره 100 میلیگرم بر کیلوگرم بطور معنی داری کاهش یافت (p < 0. 001).نتیجه گیرینتایج ما پیشنهاد می کنند که عصاره برگ زیتون دارای اثرات آنتی دیابتیک مفیدی در دیابت ناشی از استرپتوزوتوسین است و ممکن است کاندیدای مناسبی جهت کاهش پیچیدگی های دیابت در مردان باشد.کلید واژگان: دیابت, عصاره برگ زیتون, موش صحرایی, استرپتوزوتوسین, بیضهBACKGROUNDThe experimental model of streptozotocine (STZ)-induced diabetes explains changes in the male reproductive system as part of the disease.OBJECTIVESThe aim of the present study was to evaluate the olive leaf extract effects on STZ-induced diabetes and to examine its modulatory effects on sperm quality.METHODSTwenty adult male Sprague–Dawley rats were divided into four equal groups: the first group served as untreated control. Groups 2, 3 and 4 of rats were injected STZ (65 mg/kg). The animals which exhibited blood glucose levels higher than 250 mg/dl by days 4-6, were considered as diabetic rats. Groups 3 and 4 received olive leaf extract (100 and 150 mg/kg, orally) and vehicle to the control and diabetic rats (group 2) for 10 consecutive days.RESULTSGlycated haemoglobin percentage (%HbA1c) as a diabetic index significantly decreased in the animals that ingested 150 mg/kg of the extract compared to the diabetic group (P<0.001). Olive leaf extract (150 mg/kg) could improve sperm quality of the treated rats against STZ deleterious effects in the diabetic rats, however, total sperm motility was significantly higher in the diabetic rats (P<0.001). Cholesterol concentration significantly increased in the diabetic and the extract-treated groups compared to the controls (P<0. 01), and triglyceride level significantly decreased in the extract-treated animals (150 mg/kg) compared to the diabetic and the 100 mg/kg extract groups (P<0.01).CONCLUSIONSOur data suggest that olive leaf extract possesses beneficial antidiabetic effects on STZ-induced diabetes in rats and may be a good candidate to reduce diabetes complications in men.Keywords: Diabetes, Olive extract, Rat, Streptozotocine, Testis
-
عصاره گیاه مایه پنیر از زمان های قدیم جهت ساخت پنیر استفاده شده است. هدف از انجام این پژوهش، بررسی فعالیت های پروتئولیتیک پروتئازهای میوه ویتانیا کوآگولانس در مقایسه با کیموزین در تولید پنیر بود. پروتئازهای میوه ویتانیا کوآگولانس به صورت نسبی خالص سازی شدند و اثرات آنها بر سوبسترای شیر گاو مورد سنجش واقع شد. دما و pH مطلوب برای فعالیت پروتئازهای میوه ویتانیا کوآگولانس به ترتیب 70 درجه سانتی گراد و 5/5 بود، هرچند کیموزین نسبتا به دما حساس تر است و فعالیت انعقادی مطلوب آن در دمای 50 درجه سانتی گراد صورت می گیرد. افزایش دما منجر به تقویت فعالیت های انعقادی کیموزین و پروتئازهای میوه ویتانیا کوآگولانس گردید اما افزایشpH بالاتر از 5/5 نتوانست تاثیر مطلوبی بر کیفیت لخته داشته باشد. همچنین اضافه کردن مقادیر مختلف کلرید کلسیم تاثیری بر فعالیت انعقادی آنزیم های میوه ویتانیا کواگولانس نداشت و تفاوت معنی داری در میزان ازت محلول و پروتئین تام در آب پنیر تولیدی توسط عصاره مایه پنیر گیاهی و کیموزین وجود نداشت. علاوه بر این، بررسی الگوی الکتروفورتیک پروتئین های حاصل از آب پنیر تولید شده توسط عصاره در مقایسه با کیموزین نشان داد که پپتیدهای کوچکی توسط عصاره تولید نمی شود و پنیر تلخی تولید نمی کند. بنابراین، آنزیم های میوه ویتانیا کوآگولانس و کیموزین فعالیت نسبتا مشابهی در pH و دماهای متفاوت بر سوبسترای شیر گاو نشان دادند و مشخص شد که میوه های ویتانیا کوآگولانس پتانسیل استفاده به عنوان رنت را دارند و می توانند در تولید پنیر به عنوان آنزیم های جایگزین مورد استفاده قرار گیرند.کلید واژگان: ویتانیا کوآگولانس, پروتئاز, پنیر, کیموزینWithania coagulans extract has been used for cheese making since ancient times. The aim of this study was to evaluate proteolytic activities of Withania coagulans fruit proteases (WP) in comparison with chymosin for cheese making. Proteases from Withania coagulans fruits purified partially were evaluated on bovine milk substrate. The optimum temperature and pH for WP activities were 70oC and 5.5, respectively. However, chymosin was relatively more sensitive to temperature and the optimum clotting activity of chymosin was at 50°C. Increasing of temperature resulted in an enhancement of the clotting activities for chymosin and WP enzymes, however elevation of pH above 5.5 was unable to affect favorite of clotting quality. Also, addition of various CaCl2 concentrations did not affect on the clotting activity of WP. There was also no significant difference between WP and chymosin for soluble nitrogen and total protein of whey. In addition, electerophoretic protein profile of the whey induced by extract in comparison with chymosin showed no small peptide and this resulted less of bitterness of flavor in produced cheese. The WP enzymes and chymosin gave similar relative activity at different pH values and temperatures for bovine milk substrate, indicating that W. coagulans fruits have potential activity for use as rennet and the fruits could be potential alternative enzymes in cheese making.Keywords: Withania coagulans, Protease, Cheese making, Chymosin
-
در این تحقیق اثر آنتی اکسیدانی عصاره برگ زیتون در مقایسه با ویتامین های C و E در اسپرم سرد شده گاو در طی مدت 48ساعت نگهداری در شرایط دمایی پنج درجه سانتیگراد مقایسه شد. اسپرم از قسمت دم اپیدیدیم بیضه 10راس گاو نر نژاد هولشتاین دورگ با میانگین سنی سه تا پنج سال جمع آوری و با افزودن رقیق کننده تخم مرغ و سیترات سدیم حاوی عصاره برگ زیتون (در سه غلظت نیم، یک و دو میلی گرم در میلی لیتر) و ویتامین های E و C (هرکدام با غلظت دو میلی گرم در میلی لیتر) رقیق شدند. افزودن عصاره برگ زیتون به رقیق کننده، تحرک اسپرم را کاهش داد (05/0P<). سلامت غشا اسپرم گاو استفاده از ویتامین E بالاتر از سایر تیمارها بود (05/0P<). میزان پراکسیداسیون چربی ها در تیمار حاوی دو میلی گرم در میلی لیتر عصاره برگ زیتون کمتر از سایر تیمارها بود (05/0P<). نتایج این تحقیق نشان داد که افزودن عصاره برگ زیتون به رقیق کننده اسپرم در طی مدت 48 ساعت نگهداری در شرایط دمایی پنج درجه سانتیگراد علیرغم کاهش میزان اکسیداسیون لیپیدی موجب کاهش تحرک اسپرم گاو می شود و بنابراین ترکیب مناسبی برای استفاده در رقیق کننده های اسپرم گاو نمی باشد.کلید واژگان: اسید تیوباربیتوریک, اولئوروپئین, اسپرم, پراکسیداسیون, گاوIn this study antioxidant effects of olive leaf extract (OLE) in comparison to vitamin C and E on chilled-stored (at 5 °C) bovine sperm was evaluated. The sperm samples collected from epididymis of ten Holstein bovine testis with 3-5 years old, and were diluted with egg yolk and sodium citrate containing 0.5, 1.0 and 2.0 mg/ml of OLE as well as 2 mg/ml vitamin E and C. Addition of OLE significantly reduced sperm motility (PKeywords: Bovine, Lipid peroxidation, Oleuropein, Sperm, Thiobarbituric acid reactive substances
-
مقدمههیستامینازها (دی آمین اکسیداز) در پستانداران از جمله انسان، پوترسین، کادوارین، آگماتین و هیستامین را اکسید می کنند. هیستامیناز با منشاء گیاهی مخصوصا خانواده ی لگومینوز نسبت به هیستامیناز جانوران عمل کاتالیزوری بهتر و سریعتری دارد. اخیرا هیستامیناز با منشاء گیاهی در ساخت دارو برای درمان بیماری هایی مختلفی نظیر شوک آنافیلاکسی قلبی، افت فشار خون، سردرد های عروقی، نقص در عملکرد روده، سرطان و غیره مورد استفاده قرار می گیرند. هدف از انجام این مطالعه جداسازی و همسانه سازی ژن کد کننده آنزیم هیستامیناز نخود به منظور بیان در گیاه و تولید پروتئین نوترکیب هیستامیناز گیاهی به مقدار فراوان می باشد.مواد و روش هادراین مطالعه تجربی، از تعداد 5 جوانه سفید رنگ هفت روزه نخود توده ی محلی گریت،RNA ی کل استخراج و سپس با استفاده از آنزیم نسخه برداری معکوس، cDNA تک رشته ای سنتز شد. در مرحله ی بعد، ژن هیستامیناز توسط آغازگرهای اختصاصی تکثیر و محصول PCR از ژل خالص سازی شد. در نهایت همسانه سازی در ناقلpTZ57RT با استفاده از روش های مولکولی مرسوم مورد تائید قرار گرفت.یافته هادر این تحقیق، cDNAی کد کننده ی آمینواکسیداز حاوی مس از نخود به کمک روش های مولکولی جداسازی و همسانه سازی گردید. نتایج توالی یابی مشخص نمود که این cDNA دارای یک چهارچوب قرائت باز (ORF ) به طول 2013 نوکلئوتیدی بود و پروتئینی با 670 اسیدآمینه با وزن مولکولی7/75 کیلو دالتون را کد می کند . این توالی 99 درصد با نخود زراعی و 85 درصد با نخودفرنگی مشابه بود.نتیجه گیریاز ژن کد کننده ی آنزیم هیستامیناز با منشاء گیاهی برای تولید داروهای جدید استفاده می شود و با بیان آن در سیستم های گیاهی می توان مواد غذایی حاوی هیستامیناز تولید کرد و آنزیم بیان شده را در گیاه خالص سازی نمود.کلید واژگان: هیستامیتاز, سنتز cDNA, همسانه سازی مولکولی, نخود توده گریت
-
مقدمهبتائین (تری متیل گلیسین) به عنوان دهنده گروه متیل و آنتی اکسیدان در مطالعات قبلی شناخته شده است. هدف از انجام این مطالعه بررسی اثرات آنتی اکسیدانی بتائین در آسیب های معدی ناشی از اندومتاسین بود.روش بررسیدر این مطالعه تجربی 32 سر موش بالغ نر از نژاد اسپراگ- داولی به 4 گروه کنترل، اندومتاسین، بتائین-اندومتاسین و آسکوربیک اسید- اندومتاسین به طور مساوی تقسیم شدند. به گروه های کنترل و اندومتاسین نرمال سالین و گروه های پیش درمان شده با بتائین و آسکوربیک اسید به ترتیب بتائین (5/1% وزنی جیره) و آسکوربیک اسید (50 میلی گرم بر کیلوگرم وزن) به مدت 15 روز پیوسته به صورت خوراکی تجویز شد. پس از 24 ساعت ناشتایی نیز تمام گروه ها به جز گروه کنترل، یک دوز اندومتاسین (48 میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن) به صورت خوراکی دریافت کردند.نتایجتجویز اندومتاسین سبب افزایش درصد وقوع زخم معده نسبت به گروه کنترل گردید و پیش درمانی با بتائین به طور معنی داری درصد وقوع زخم را در مقایسه با سایر گروه ها کاهش داد (0017/0p=). فعالیت آنزیم گلوتاتیون پراکسیداز (GPx) در بافت دیواره معده به طور معنی داری در گروه اندومتاسین در مقایسه با سایر گروه ها کمتر بود (0012/0p=) در حالی که پیش درمانی با بتائین و آسکوربیک اسید فعالیت آنزیم GPx را در مقایسه با گروه اندومتاسین افزایش داد (0012/0p=). فعالیت آنزیم کاتالاز در موش های پیش درمان شده با بتائین نسبت به گروه های اندومتاسین و آسکوربیک اسید- اندومتاسین به طور معنی داری بالاتر بود (0015/0p=). میزان پراکسیداسیون لیپید به طور معنی داری در گروه های پیش درمان شده با بتائین و آسکوربیک اسید در مقایسه با گروه اندومتاسین کاهش یافت (0013/0p=).نتیجه گیرینتایج نشان می دهند که بتائین دارای اثرات آنتی اکسیدانی مفیدی در برابر آسیب معدی ناشی از اندومتاسین است.کلید واژگان: آنزیم های آنتی اکسیدان, بتائین, زخم معده, آسکوربیک اسیدJournal of Shaeed Sdoughi University of Medical Sciences Yazd, Volume:24 Issue: 7, 2016, PP 565 -575IntroductionBetaine (trimethyl glycine) is known as methyl group donor and antioxidant in previous reports. The aim of this study was to assess the antioxidant effects of betaine in Indomethacin-induced gastric damages.MethodsThirty-two adult male SpragueDawley rats in an experimental study were divided into four equal groups as follow: Control, Indomethacin, Betaine-indomethacin and Ascorbic acid-indomethacin. Control and indomethacin groups received normal saline and betaine and ascorbic acid-pretreated rats were administrated betaine (1.5% of the total diet) and ascorbic acid (50 mg/kg body weight) for 15 consecutive days, respectively. After 24 h fasting, all of the groups received indomethacin (48 mg/kg body weight) and control group received distilled water.ResultsIndomethacin administration increased gastric ulcer occurrence (%) in comparison with control group and betaine pretreatment significantly decreased ulcer occurrence (%) when compared to the other groups (P=0.0017). Gastric wall glutathione peroxidase (GPx) activity was significantly lower in indomethacin group in comparison with the other groups (P=0.0012) while, betaine and ascorbic acid pretreatment increased GPx activity in comparison with indomethacin group (P=0.0012). Catalase activity was significantly higher in betaine-pretreated rats in comparison with indomethacin and ascorbic acid-indomethacin groups (P=0.0015). Lipid peroxidation significantly decreased in betaine and ascorbic acid pretreated groups (P=0.0013).ConclusionThese results showed beneficial antioxidant effects of betaine against gastric damages induced by indomethacin in rats.Keywords: Antioxidant Enzymes, Betaine, Gastric Ulcer, Ascorbic Acid
-
مقدمهسیسپلاتین دارویی پرکاربرد در درمان سرطان است که به علت ایجاد نفروپاتی محدودیت مصرف دارد. در این تحقیق، اثر پیش درمانی با مقادیر مختلف ال-آرژینین بر آسیب عملکردی کلیه ناشی از سیسپلاتین بررسی شد.روش بررسیدر این مطالعه تجربی، 63 رت نر بالغ به 7 گروه تقسیم شدند: در گروه های3و4و5و6؛ 60دقیقه قبل از تزریق سیسپلاتین با دوز 5mg/kg، ال-آرژینین به ترتیب با مقادیر 500، 100، 200 و 400میلی گرم بر کیلوگرم تزریق شد. در گروه7 قبل از تزریق سیسپلاتین، نرمال سالین تجویز شد. در گروه های 1و2 بجای سیسپلاتین، نرمال سالین تزریق شد؛ در گروه2، 60دقیقه قبل از تزریق نرمال سالین، ال-آرژینین با دوز mg/kg400 تزریق شد و در گروه1 به جای ال-آرژینین هم نرمال سالین تزریق شد. تزریق ها داخل صفاقی انجام شدند. 72ساعت پس از تزریق سیسپلاتین خون گیری و جداسازی پلاسما انجام شد سپس نمونه ادرار از 24ساعت قبل از خون گیری توسط قفس متابولیک جمع آوری شد. میانگین مقادیر اوره و کراتینین پلاسما، کلیرانس کراتینین (ml/day.kg) و کسردفع سدیم(%) به عنوان شاخص های عملکرد کلیه بین گروه ها مقایسه شدند.نتایجدر مقایسه با گروه 7، تزریق ال-آرژینین با دوز mg/kg400 باعث بهبود معنی دار همه شاخص ها شد. ال-آرژینین با دوز mg/kg200 فقط باعث کاهش معنی دار اوره پلاسما و کسردفع سدیم و با دوز mg/kg100 فقط باعث بهبود معنی دار کسردفع سدیم شد. ال-آرژینین با دوز mg/kg50 باعث بهبود معنی دار همه شاخص های عملکرد کلیه به جز کلیرانس کراتینین شد.نتیجه گیریتزریق ال-آرژینین به ترتیب با مقادیر mg/kg400 و mg/kg50 بیشترین اثر در کاهش نفروپاتی ناشی از تجویز سیسپلاتین را داشت. علت اینکه ال-آرژینین با دوزهای حد واسط یعنی mg/kg100 و mg/kg200 تاثیر کمتری در کاهش نفروپاتی ناشی از سیسپلاتین داشته به بررسی بیشتری نیاز دارد.کلید واژگان: ال, آرژینین, سیسپلاتین, سمیت کلیوی, نفروپاتیIntroductionCisplatin is a widely used anti-cancer drug, which its application is limited by nephrotoxicity. In this study, the effect of pretreatment with different l-arginine doses on Cisplatin-induced renal functional injury was investigated.Methods63 male rats were divided into 7 groups: In groups 3, 4, 5 and 6, 60 min before the Cisplatin injection (5mg/kg); L-Arginine with doses of 50,100,200 or 400mg/kg was injected, respectively. In group7, normal saline was injected before Cisplatin administration. In groups 1 and 2, normal saline was injected instead of Cisplatin. In group 2, 60min before normal saline injection, 400mg/kg L-Arginine was administered and in group1, instead of L-arginine, normal saline was injected too. Injections were intraperitoneal. 72h after Cisplatin injection, blood sampling and plasma separation were done. Urine sample was collected 24 hours before blood sampling by metabolic cage. The mean of plasma urea and creatinine levels and creatinine clearance (ml/day.kg) and fractional excretion of Na (FENa, %) were compared among different groups as renal functional parameters.ResultsIn comparison to group 7, L-arginine injection in a dose of 400mg/kg led to significant amelioration of all parameters. 200 mg/kg L-arginine administration led to significant decrease in plasma urea level and FENa. 100mg/kg L-arginine caused significant improvement in fractional excretion of sodium. L-arginine injection with 50mg/kg dose, significantly ameliorate all renal function tests instead of creatinine clearance.ConclusionPretreatment with L-arginine administration with 400 or 50 mg/kg doses, respectively, had the highest effect on reducing Cisplatin-induced nephropathy. L-arginine injection with intermediate doses i.e. 200 or 100 mg/kg had less effect in reducing Cisplatin-induced nephropathy and it needs more investigations.Keywords: L, arginine, Cisplatin, Nephrotoxicity, Nephropathy
-
زمینه مطالعهگرلین، بعنوان یک لیگاند داخلی برای گیرنده ترشحی رشد بطور غالب در معده تولید می گردد و اخیرا بیان گرلین در جفت و تخمدان گزارش شده است.هدفبنابراین ما تصمیم گرفتیم که گرلین تخمدانی را بصورت کمی ارزیابی و رابطه گرلین و استروژن را در طول نیمه دوم آبستنی در گوسفند بررسی کنیم.روش کارنمونه های تخمدان از 40 میش آبستن در 3، 5/3، 4، 5/4 و 5 ماهگی از آبستنی در یک کشتارگاه محلی جمع آوری شدند. فولیکول ها و جسم زرد فعال از بافت های اطراف بصورت جداگانه تهیه گردیدند. نمونه ها با استفاده از بافر فسفات (یک دهم مولار با 7.40= pH) بر روی ازت مایع هموژنیزه شدند تا نمونه های مایع بدست آید. غلظت گرلین و استروژن بوسیله روش الیزا اندازه گیری شد و بترتیب بصورت میلی گرم و پیکوگرم در میلی گرم از پروتئین بافت برای گرلین و استروژن بیان گردید.نتایجیک رابطه خطی بین گرلین و استروژن در فولیکول های تخمدان وجود داشت ( 0.97=r،0.004=p) اما در جسم زرد این رابطه نبود. گرلین فولیکول ها بطور معنی داری در 4، 5/4 و 5 ماهگی افزایش یافت (0.001>p) ولی گرلین جسم زرد بطور معنی داری در 5/4 ماهگی از آبستنی گوسفند کاهش یافت (0.01>p). در فولیکول های تخمدان همچنین غلظت استروژن در 5-4 ماهگی آبستنی بالا بود (0.001>p) اما جسم زرد فعال فقط در 5 ماهگی غلظت استروژن بالاتری نشان داد (0.001>p).
نتیجه گیری نهایی: این نتایج نقش گرلین را در سیستم تولید مثل برجسته می کند و دریچه جدیدی رو به مطالعات آینده باز می کند.کلید واژگان: جسم زرد, استروژن, فولیکول, گرلین, گوسفندBackgroundGhrelin, an endogenous ligand for the growth secretagogue receptor is predominantly produced in the stomach and an expression of ghrelin has recently been identified in placenta and ovary.ObjectivesTherefore, we decited to measure ovarian ghrelin as quantitative and evaluate the correlation between ghrelin and estrogen during second half of ovine pregnancy.MethodsThe ovarian samples were collected from 40 pregnant sheep in 3, 3.5, 4, 4.5 and 5 months of pregnancy in a local abattoir. Follicles and active corpora lutea (CL) were dissected from surrounding tissues, separately. The samples were homogenized with phosphate buffer (0.1 M, pH 7.4) on liquid nitrogen to provide fluid samples. Ghrelin and estrogen concentrations were measured by ELISA method and expressed as milligram (mg) and picogram (pg) per mg of tissue protein, respectively.ResultsThere was a linear correlation between ghrelin and estrogen in ovarian follicles (r=0.97 and p=0.004), but not in CL. Follicular ghrelin significantly increased in 4, 4.5 and 5 months (pConclusionsThese results emphasize the role of ghrelin in the reproductive system and open a new window to future studies.Keywords: corpora lutea, estrogen, follicle, ghrelin, sheep -
-
زمینه مطالعهعصاره کنگرفرنگی حاوی ترکیبات آنتی اکسیدان طبیعی می تواند بعنوان یک منبع با پتانسیل خوب آنتی اکسیدانی در نظر گرفته شود.هدفهدف از انجام این مطالعه ارزیابی توانایی آنتی اکسیدان عصاره کنگر فرنگی بر کیفیت گوشت جوجه ها بود.روش کار200 جوجه گوشتی نژاد راس به پنج گروه مساوی تقسیم شدند و به ترتیب 100، 200، 300 و 500 عصاره کنگر فرنگی (94%) در آب آشامیدنی (mg/l) و گروه کنترل آب خالص دریافت کردند. پیش از افزودن عصاره به آب آشامیدنی، فعالیت آنتی رادیکالی عصاره توسط روش 1,1-diphenyl-2-picrylhydrazyl (DPPH) و محتوی فنل آن بر اساس میزان گالیک اسید اندازه گیری شد. جوجه های گوشتی با عصاره کنگر فرنگی از روز 35-21 دوره رشد درمان شدند و نمونه های گوشت ران برای آنالیز بیوشیمیایی در روز 42 از دوره پرورش تهیه شد.نتایجفعالیت آنتی رادیکالی عصاره و محتوی فنل به ترتیب 35٪ و/100 g 3/3 عصاره بود. در خصوص آنزیم های آنتی اکسیدانی مانند گلوتاتیون پراکسیداز (GPx) و کاتالاز (CAT)، استفاده ازmg/l 200 عصاره کنگرفرنگی بیشترین خاصیت آنتی اکسیدانی را در مقایسه با گروه های دیگر نشان داد (0.05>p). همچنین، افزودن mg/l 200 عصاره کنگرفرنگی به آب آشامیدنی کمترین فعالیت را برای آنزیم های GPx و CAT در مقایسه با گروه کنترل و mg/l 300 صاره نشان داد (0.05>p). تفاوت های معنی داری بین گروه کنترل و گروه های دریافت کننده عصاره برای شاخص های عملکردی وزن مانند: میزان افزایش وزن، متوسط افزایش وزن روزانه، درصد افزایش وزن در روزهای 35-21 دوره آزمایش نسبت به کل دوره و وزن نهایی وجود نداشت (0.05نتیجه گیری نهایی: این مطالعه نشان داد که تجویز mg/l 200 عصاره کنگرفرنگی در آب آشامیدنی در طول دوره رشد فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانی گلوتاتیون پراکسیداز (GPx) و کاتالاز (CAT) را در گوشت ران جوجه های گوشتی کاهش داد، که احتمالا نتیجه کاهش بیان ژن برای این آنزیم ها می باشد.کلید واژگان: عصاره کنگرفرنگی, جوجه گوشتی, گلوتاتیون پراکسیداز, پایداری لیپیدBackgroundArtichoke extract (AE), containing natural antioxidant compounds, can be considered as a good source of antioxidant potential.ObjectivesThe aim of this study was to evaluate antioxidant abilities of AE on broiler meat quality.Methods200 Ross chicken broilers were divided into five equal groups and received 100, 200, 300, and 500 mg/liter of AE in drinking water and pure water in the control group, respectively. Antiradical activity and phenolic content of AE were determined by 1,1-diphenyl-2-picrylhydrazyl (DPPH) method and gallic acid measurement before adding extract into drinking water. The broilers received AE extract form 21-35 day of growing phase and the samples from thigh muscles were taken for biochemical analysis in the 42 day of the growing phase.ResultsAntiradical activity of AE was 35% and phenolic content was 3.3 g/100g of dry extract. Regarding antioxidant enzymes, such as glutathione peroxidase (GPx) and catalase (CAT), the AE with dosage of 200 mg/l indicated maximum antioxidant ability compared to the other groups (pConclusionsThis study showed that administration of 200 mg/l AE in drinking water during growing phase decreased GPx and CAT activities in chicken meat presumably due to down-regulation of gene expression for antioxidant enzymes.Keywords: Artichoke extract, broiler chicken, glutathione peroxidase, lipid stability
-
مقدمهزیتون دارای اثر محافظتی اثبات شده در برابر بیماری های التهابی مزمن است؛ اما هنوز مشخص نیست که این خصوصیت زیتون ناشی از اثر آنتی اکسیدانی یا توانایی آن در تعدیل سیستم ایمنی است. هدف از این مطالعه، بررسی توانایی عصاره برگ زیتون بر سطح سرمی تعدادی از سایتوکاین های مرتبط با سلول های Th17 (به عنوان میانجی های مهم التهابی) و نیز اثر آنتی اکسیدانی آن بر برخی از متغیرهای مربوطه در مغز موش صحرایی بود.مواد و روش هاتعداد 40 راس موش صحرایی نر به پنج گروه مساوی تقسیم شدند. به گروه اول شبه دارو، به گروه دوم ویتامین C با دوز mg/kg 10 و به سایر گروه ها عصاره برگ زیتون حاوی اولئوروپئین با دوزهای 5، 10 و 15 (mg/kg) به مدت ده روز به صورت دهانی به وسیله گاواژ تجویز شد. در پایان دوره، خونگیری از قلب حیوانات انجام شد و میزان اینترلوکین های 17، 23 و TGFβ در سرم آن ها به روش الایزا اندازه گیری شد. فعالیت آنزیم های گلوتاتیون پراکسیداز (GPX)، سوپراکسید دیسموتاز (SOD)، کاتالاز (CAT) و غلظت مواد واکنش دهنده با اسید تیوباربیتوریک (به عنوان شاخص پراکسیداسیون لیپید یا TBARS) در نیم کره راست مغز ارزیابی شد.یافته هامیزان TBARS در گروه کنترل نسبت به گروه های دیگر افزایش معنی داری را نشان داد (05 /0< P). فعالیت آنزیم های GPX و SOD در گروهی که اولئوروپئین با دوزmg/kg 15 به آن ها تجویز شده بود نسبت به گروه کنترل و آن هایی که اولئوروپئین را با دوز کمتر دریافت کرده بودند افزایش آماری معنی داری را نشان داد (05 /0< P). اگرچه در میزان IL-17 و IL-23 تفاوت آماری معنی داری بین گروه ها وجود نداشت، ولیTGFβ در گروه هایی که دوزهای مختلف اولئوروپئین را دریافت کرده بودند نسبت به گروه کنترل کاهش معنی داری را نشان داد (05 /0< P).بحث و نتیجه گیریعصاره برگ زیتون حاوی اولئوروپئین، دارای اثرات آنتی اکسیدانی معنی داری بر شاخص های اکسیداتیو در مغز موش صحرایی بود، ولی اثر قابل توجهی بر میزان سایتوکاین های مرتبط با سلول های Th17 (بجز (TGFβنداشت؛ بنابراین اثر محافظتی آن در برابر بیماری های التهابی احتمالا ناشی از خواص آنتی اکسیدانی آن است نه تعدیل سایتوکاین های مرتبط با سلول های Th17.
کلید واژگان: زیتون, اولئوروپئین, آنزیم های آنتی اکسیدان, Th17Yafteh, Volume:17 Issue: 3, 2016, PP 67 -77BackgroundOlive has a protective effect against chronic inflammatory conditions. However, it is not clear weather this effect is due to its immunomodulatory or antioxidant property. The aim of this study was to investigate the effect of olive leaf extract on serum levels of Th-17 related cytokines and its antioxidant properties.Materials And Methods40 male rats divided into 5 groups, and were treated by placebo (Control group), vitamin C (as a known and potent antioxidant) and different doses of olive leaf extract. Four test groups, received vitamin C 10 mg/kg and olive leaf extract which contained 5, 10 and 15 mg/kg Oleuropein. All treatments were applied for 10 consecutive days orally via gavage. After this period, cardiac puncture was performed to retrieve blood from animals in order to determine interleukin 17, 23 and TGFβ levels in their serum by ELISA method. Glutathione peroxidase (GPx), Superoxide dismutase (SOD), Catalase (CAT) activities and thiobarbituric acid reactive substances (TBARS, as a lipid peroxidation marker) were assayed in right brain hemisphere of treated animals.ResultsTBARS increased significantly in control group when compared to the other groups (p<0.05). GPx and SOD enzymes indicated higher activity in the animal group which was treated with 15mg/kg Oleuropein, in comparison with control group and a group who treated with 5mg/kg Oleuropein (p<0.05). Although there were no significant difference in IL-23 and IL-17 levels among control and test groups (p>0.05), TGFβ concentration was significantly lower in animals which treated by 5 and 15 mg/kg of Oleuropein.ConclusionOlive leaf extract, which contains Oleuropein, had a significant antioxidant effect on the brain of studied animals, while it was not able to change the Th-17 cell-related cytokines (Except TGFβ) significantly. Therefore, it could conclude that the protective role of olive against chronic degenerative diseases is related to its antioxidant properties rather than its effects on pathogenic cytokine profile of Th17 cells.Keywords: Olive, Oleuropein, Antioxidant, Th17 -
مقدمههدف از انجام مطالعه حاضر، بررسی اثرات مدل دیابت نوع یک القاء شده به وسیله استرپتوزوتوسین بر پارامترهای باروری اسپرم، هموگلوبین گلیکوزیله و کلسترول تام به عنوان شاخص های متابولیسم لیپید بود.روش بررسیالقاء دیابت قندی به وسیله تزریق زیرجلدی 200 میلی گرم بر کیلوگرم از استرپتوزوتوسین در 10 سر موش سوری انجام شد. در حالیکه گروه کنترل تنها 25/0 سی سی آب مقطر به همان صورت دریافت کردند. از موش هایی که یک هفته پس از تزریق استرپتوزوتوسین قند خون بیش از حد آستانه(350 میلی گرم در دسی لیتر) داشتند، 8 سر برای گروه دیابت انتخاب شد. دو هفته پس از تائید دیابت، همه موش ها کشته شده، خون کامل از قلب آنها گرفته شد و بیضه ها برای مطالعه هیستوپاتولوژی و ارزیابی اسپرم برداشته شدند. حرکت کلی اسپرم، حرکت پیشرونده روبه جلو، آزمایش عملکرد غشاء و غلظت اسپرم به وسیله روش های مرسوم مشخص شد و هموگلوبین گلیکوزیله و کلسترول تام با روش های شیمیایی به وسیله اسپکتروفتومتر اندازه گیری شدند.نتایجحیوانات دیابتیک کاهش معنی داری در غلظت اسپرم (01/0P <) و افزایش هموگلوبین گلیکوزیله و کلسترول تام در مقایسه با گروه کنترل نشان دادند (01/0P <). رابطه خطی منفی و معنی داری بین غلظت اسپرم و هموگلوبین گلیکوزیله در گروه دیابتیک مشاهده شد(012/0p=، 90/0R2=). واکوئله شدن سلول های اپیتلیال مجاری سمینیفر در گروه دیابتیک نسبت به گروه کنترل دیده شد و مجاری اپیدیدیم در کنترل ها حجم اسپرماتوزوئید بیشتری در مقایسه با موش های دیابتیک نشان دادند.نتیجه گیریدیابت با کاهش غلظت اسپرم در ناحیه اپیدیدیم خلفی، حتی در مدت دو هفته پس از القاء هیپرگلیسمی در این مدل آزمایشی همراه شده است که می تواند به عنوان شاخصی برای پیش بینی باروری پائین باشد. درصد هموگلوبین گلیکوزیله یک رابطه منفی با غلظت اسپرم نشان داد و هیپرکلسترولمی همچنین در مراحل اول دیابت بیانگر یک اختلال در متابولیسم لیپیدها است که به وسیله تغییرات بافت شناسی بیضه تائید گردید.
کلید واژگان: دیابت, استرپتوزوتوسین, اسپرم, هموگلوبین گلیکوزیله, کلسترولJournal of Shaeed Sdoughi University of Medical Sciences Yazd, Volume:23 Issue: 10, 2016, PP 980 -988IntroductionThe present study aimed to evaluate the effects of type 1 diabetes model induced by streptozotocin (STZ) on the sperm fertility parameters, glycated hemoglobin (HbA1c) and total cholesterol as lipid metabolism indicators.MethodsInduction of diabetes mellitus was achieved through once subcutaneous (SC) injection of 200 mg/kg body weight of STZ in 10 mice, while the control group recived 0.25 ml of disstiled water in the same method. For diabetic groups, 8 mice were selected among the animals with higher glucose threshold (350 mg/dl) one week after STZ injection. Two weeks after diabetes confirmation, all the mice were sacrificed and whole blood was taken from cardiac puncture, while testes were removed for histopathological study and sperm evaluation. Total sperm motility, progresive movement, hypoosmotic swelling test and sperm concentration were determined by the conventional methods. Moreover, HbA1c and total cholesterol were measured spectrophotometerically.ResultsDiabetic animals showed a significant decrease in sperm count (P <0.05), as well as an increase in HbA1c and total cholesterol (P <0.01) compared to the controls. A significant negative linear reletionship (R2=0.90, P=0.012) was depicted between HbA1c and sperm concentration in the diabetic group. Epithelial vaculization of semineferous tubules was observed in the diabetic group in comparison with the control group and epidydimal ducts indicated increased volume of spermatoza in the controls when compared to the diabetic rats.ConclusionAs the study findings revealed diabetes was associated with decreased sperm concentration in the cauda epididymis even two weeks after hyperglycemia induction, which can be mentioned as a predective index for subfertility. Furthermore, Glycated hemoglobin revealed a negetive relationship with sperm concentration. Hypercholestrolemia was also shown in early stages of diabetes indicating an impairment in lipids metabolism, which was confirmed by the histology changes.Keywords: Cholesterol, Diabetes, Glycated hemoglobin, Sperm, Streptozotocin -
زمینه مطالعهتامین منابع آنتی اکسیدانی از طریق خوراک یا آب برای مرغ گوشتی ضمن کاهش اثرات زیانبار رادیکال های آزاد در بدن پرنده متاثر از تنش گرمایی، به افزایش پتانسیل آنتی اکسیداتیو و پایداری لیپیدها در بافت های مختلف کمک می کند.هدفاین مطالعه به منظور بررسی تاثیر اسانس مرزه خوزستانی (Satureja khuzistanica) بر تغییرات پس از کشتار pH و پتانسیل آنتی اکسیداتیو عضله سینه در مرغ گوشتی اجرا شد.روش کارتعداد 720 قطعه جوجه یکروزه سویه آرین تهیه و اثر شش تیمار آزمایش شامل سطوح mg/L 0، 200، 300، 400 و 500 اسانس مرزه خوزستانی و mg/L 500 پلی سوربات-80 در آب آشامیدنی، در 6 تکرار (شامل 20 پرنده)، در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی، طی 42 روز بررسی شد. فعالیت آنزیم کاتالاز (با استفاده از روش کینتیکی)، گلوتاتیون پراکسیداز و سوپراکسید دیسموتاز (با استفاده از کیت های راندوکس) بوسیله اسپکتروفتومتر اندازه گیری شد. میزان پراکسیداسیون لیپید با سنجش میزان مواد واکنش دهنده با تیوباربیتوریک اسید (TBARS) به روش شیمیایی در عضله سینه انجام گرفت.نتایجوزن سینه، pH اولیه و نهایی عضله سینه مرغ در سن 42 روزگی، تحت تاثیر افزودن اسانس مرزه به آب آشامیدنی قرار نگرفت (05/0>p). سطوح بالاتر از mg/L 200 اسانس مرزه، میزان TBARS موجود در عضله سینه را به طور معنی داری کاهش داد (05/0نتیجه گیری نهایی: افزودن اسانس مرزه خوزستانی به آب آشامیدنی مرغ گوشتی تحت تنش گرمایی، با افزایش فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدان و کاهش پراکسیداسیون لیپید، موجب افزایش پتانسیل آنتی اکسیداتیو عضله سینه مرغ می شود.
کلید واژگان: عضله سینه, تنش گرمایی, آنتی اکسیدان فیتوژنیک, مرزه خوزستانیBackgroundInclusion of antioxidant sources in feed or water reduces the detrimental effects of free radicals and increases the antioxidative potential and stability of lipids in heat stressed broiler chicken.ObjectivesThis study was conducted to examine the effect of Satureja khuzistanica essential oils (SkEO) on early postmortem and ultimate pH as well as antioxidative potential of breast muscle in broiler chicken.MethodsA total number of 720,1-d-old Arian broiler chicks were used in a 42-d trial to examine the effects of six experimental treatments consisting inclusion of 0 (control-), 200, 300, 400, 500 mg/L SkEO and 500 mg/L Polysorbate-80 (control+) in drinking water in six replicates of 20 birds each in a completely randomized blocks design. Catalase enzyme activity (by kinetic method) and glutathione peroxidase as well as superoxide dismutase activities (via Randox® kits) were measured spectrophotometerically. Lipid peroxidation also was measured in breast muscle by a chemical method with thiobarbituric acid.ResultsThe breast percentage and early as well as ultimate pH of breast muscle was not differ for the birds received SkEO-treated water compared to the control birds (p>0.05). Addition of SkEO in drinking water at doses greater than 200 mg/L significantly decreased the thiobarbituric acid reactive substances values in breast muscle of the birds in comparison with the control birds (p<0.05). Catalase activity was significantly higher in breast muscle of the SkEO-treated groups than the control groups (p<0.05). Activity of glutathione peroxidase was significantly greater in the birds given 400 and 500 mg/L SkEO. Addition of SkEO into water up to 400 mg/L increased superoxide dismutase activity in breast muscle of the treated birds compared to the control birds.ConclusionsIt was concluded that supplementation of drinking water with SkEO elevates the antioxidative potential and increases the lipid stability of breast muscle in heat stressed male broiler chicken.Keywords: breast muscle, heat stress, phytogenic antioxidants, Satureja khuzistanica -
مجله دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد، سال بیست و دوم شماره 6 (پیاپی 101، بهمن و اسفند 1393)، صص 1712 -1724مقدمهبتائین دارای خواص دهندگی گروه متیل و آنتی اکسیدانی است. بنابراین، هدف از انجام مطالعه حاضر بررسی غلظت پلاسمایی هموسیستئین و ارزیابی فعالیت آنتی اکسیدانی بتائین به دنبال تجویز داروهای لوودوپا و بنسرازید در کبد موش های صحرایی است که معمولا در درمان بیماری پارکینسون استفاده می شوند.روش بررسیموش های صحرایی نر از نژاد اسپراگ-داولی به وسیله لوودوپا (LD)، بتائین (Bet.)، لوودوپا+بتائین (LD/Bet)، لوودوپا+بنسرازید (LD/Ben) و لوودوپا+بتائین+بنسرازید (LD/Bet.-Ben) و آب مقطر برای گروه کنترل به مدت ده روز پیوسته به صورت خوراکی درمان شدند. غلظت هموسیستئین پلاسما به روش الیزا و فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدان و مقدار پراکسیداسیون لیپید به روش های شیمیایی اندازه گیری شدند. همچنین غلظت دوپامین سرم با استفاده از روش HPLC تعیین گردید و نتایج با استفاده از آزمون واریانس یکطرفه تجزیه و تحلیل شدند.نتایجدرمان موش های صحرایی با لوودوپا و بنسرازید، غلظت هموسیستئین کل پلاسما (tHcy) را به طور معنی داری در گروه لوودوپا+بنسرازید در مقایسه با گروه های دیگر افزایش داد (p <0.05) همچنین tHcyدر گروه لوودوپا در مقایسه با گروه های کنترل، بتائین و لوودوپا+بتائین به طور معنی داری بالاتر بود (p <0.05). میزان پراکسیداسیون لیپید (TBARS) در کبد به طور معنی داری در گروهای لوودوپا و لوودوپا+بنسرازید نسبت به گروه کنترل افزایش داشت و این شاخص به وسیله درمان با بتائین کاهش یافت(p <0.05). در حالی که، فعالیت آنزیم های گلوتاتیون پراکسیداز و سوپراکسید دیسموتاز (GPx، SOD) در کبد به طور معنی داری در موش های درمان شده با لوودوپا در مقایسه با گروه لوودوپا+بتائین+بنسرازید افزایش یافت (p <0.05). غلظت دوپامین سرم به طور معنی داری در موش های درمان شده با لوودوپا+بنسرازید در مقایسه با گروه های لوودوپا و لوودوپا+بتائین کاهش یافت (p <0.05).نتیجه گیریبه نظر می رسد، بتائین به عنوان یک ماده آنتی اکسیدان در خصوص کاهش استرس اکسیداتیو ناشی از مصرف داروهای لوودوپا و بنسرازید عمل می کند و قادر است اثرات اکسیداتیو آنها را بر بافت کبد کاهش دهد.
کلید واژگان: هموسیستئین, دوپامین, بتائین, کبد, لوودوپا, بنسرازیدJournal of Shaeed Sdoughi University of Medical Sciences Yazd, Volume:22 Issue: 6, 2015, PP 1712 -1724IntroductionBetaine has been demonstrated to have methyl donor and antioxidant properties in our previous reports. Thus, the aim of the present study was to determine plasma homocysteine concentration and evaluate antioxidant activity of betaine following levodopa and benserazide administration, which routinely are used in treatment of Parkinson’s disease in liver of rats.MethodsSprague–Dawley male rats were treated by levodopa (LD), Betaine (Bet.), levodopa plus betaine (LD/Bet.), levodopa plus benserazide (LD/Ben.), levodopa plus betaine-benserazide (LD/Bet.-Ben.) and distilled water to controls for 10 consecutive days, orally. Plasma homocysteine concentration was measured by ELISA method. Moreover, antioxidant enzyme activities and lipid peroxidation amount were measured via chemical methods. Serumic dopamine concentration was also determined by HPLC method and data were analyzed by One-way ANOVA test.ResultsThe study results indicated that the treatment of rats with levodopa and benserazide significantly increased total homocysteine (tHcy) in plasma of the LD/Ben. group in comparison with the other groups (p <0.05). tHcy concentration was also significantly higher in LD group in comparison with control, betaine and LD/Bet. groups. Lipid peroxidation (TBARS) amount of liver increased significantly in LD/Ben. group when compared to the control group which this index decreased by betaine treatment. In contrast, glutathione peroxidase and superoxide dismutase activities in liver were significantly higher in the LD-treated rats as compared to the LD/Ben. group. Serumic dopamine concentration decreased significantly in LD/Ben.-treated rats in comparison with LD and LD/Bet. groups.ConclusionTaken together, it seems that betaine acts as an antioxidant agent regarding decrease of LD/Ben.-induced oxidative stress and is able to decrease their oxidative effects in liver of rats.Keywords: Benserazide, Betaine, Dopamine, Homocysteine, Levodopa, Liver -
زمینه مطالعهبتائین اثرات آنتی اکسیدانی و دهندگی گروه متیل در مطالعات اخیر ما نشان داده است.هدفمطالعه ویژگی های آنتی اکسیدانی و دهندگی گروه متیل بتائین در افزایش هموسیستئین خون بواسطه ترکیب لوودوپا–بنسرازید و استرس اکسیداتیو ناشی از لوودوپا در کلیه موش های صحرایی.روش کارموش های نر از نژاد اسپراگ–داولی به گروه های لوودوپا(LD)، بتائین (Bet)، لوودوپا+بتائین (LD/Bet.)، لوودوپا+بنسرازید. (LD/Ben)، لوودوپا+بتائین+بنسرازید (LD/Bet.-Ben.) و کنترل تقسیم شدند. گروه های مورد آزمایش لوودوپا(mg/kg(100 × 3، بتائین (5/1 % وزنیTMوزنی جیره کل)، بنسرازید(mg/kg(25 × 3 و آب مقطر برای گروه کنترل به مدت 10 روز پیوسته به صورت خوراکی با گاواژ دریافت کردند.نتایجغلظت هموسیستئین کل (tHcy) پلاسما به طور معنی داری در موش های درمان شده با بتائین، لوودوپا+بتائین و لوودوپا+بتائین+بنسرازید در مقایسه با گروه. LD/Ben کاهش یافت. در بافت کلیه غلظت مواد واکنش دهنده با اسید تیوباربیتوریک (به عنوان شاخص پراکسیداسیون لیپید) به طور معنی داری در گروه بتائین در مقایسه با گروه های LD و. LD/Ben کاهش یافت. فعالیت آنزیم کاتالاز کلیوی به طور معنی داری درموش های درمان شده با لوودوپا در مقایسه با گروه کنترل افزایش یافت. فعالیت آنزیم سوپراکسید دیسموتاز در کلیه به طور معنی داری در گروه درمان شده با لوودوپا در مقایسه با گروه. LD/Ben کاهش یافت. اما، هیچ تفاوت معنی داری در فعالیت آنزیم گلوتاتیون پراکسیداز کلیوی (GPx) در بین گروه ها وجود نداشت.
نتیجه گیری نهایی: این یافته ها نشان می دهند که لوودوپا و لوودوپا+بنسرازید بخاطر القاء استرس اکسیداتیو در کلیه و افزایش هموسیستئین خون اثرات جانبی دارند. در مقابل، بتائین به عنوان یک ماده امید بخش آنتی اکسیدان و دهنده گروه متیل در برابر مشکلات ناشی از لوودوپا عمل می کند.
کلید واژگان: بنسرازید, بتائین, هموسیستئین, کلیه, لوودوپاBackgroundBetaine has been shown to be antioxidant and methyl donor effects in our recent studies.ObjectivesIn the present study, the antioxidant and methyl donor properties of betaine in levodopa/benserazide-mediated hyperhomocysteinemia and levodopa-induced oxidative stress in rat's kidney were examined.MethodsSprague-Dawley male rats were divided into levodopa (LD), Betaine (Bet.), levodopa plus betaine (LD/Bet.), levodopa plus benserazide (LD/Ben.), levodopa plus betaine-benserazide (LD/Bet.-Ben.), and control groups. The experimental groups received LD (3 × 100 mg/kg), Bet. (1.5% w/w of the total diet), Ben. (3 × 25 mg/kg), and distilled water was given to controls for 10 consecutive days, orally by gavage.ResultsPlasma total homocysteine (tHcy) concentration decreased significantly in Bet.-, LD/Bet.-, and LD/Bet.-Ben.- treated rats compared to LD/Ben. group. Thiobarbituric acid reactive substances concentration (as a lipid peroxidation marker) in renal tissue reduced statistically in betaine group in comparison with LD and LD/Ben. groups. Renal catalase activity increased significantly in LD-treated rats when compared to controls. Renal superoxide dismutase activity significantly decreased in LD-treated group when compared to LD/Ben. group. However, there was not any significant difference in renal glutathione peroxidase (GPx) activity among the groups.ConclusionsThese findings indicate that LD and LD/Ben. have side effects in kidney due to induction of hyperhomocysteinemia and oxidative stress. In contrast, betaine acts as a promising antioxidant and methyl donor agent versus LD-induced complications.Keywords: benserazide, betaine, homocysteine, kidney, levodopa -
این آزمایش به منظور بررسی تاثیر افزودن اسانس مرزه خوزستانی به آب آشامیدنی بر اکسیداسیون لیپیدها، فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدان و میزان کلسترول در گوشت خام ران جوجه گوشتی پس از شش ماه نگهداری در دمای بین 60- تا 80- درجه سلسیوس انجام شد. اسانس مرزه خوزستانی در پنج سطح صفر، 200، 300، 400 و 500 میلی گرم در لیتر و امولسیفایر پلی سوربات-80 به میزان 500 میلی گرم در لیتر تا سن 42 روزگی به آب آشامیدنی جوجه اضافه شد. افزودن اسانس مرزه به آب آشامیدنی جوجه میزان مواد واکنش دهنده با تیوباربیتوریک اسید در گوشت ران را به طور معنی داری کاهش داد (P)کلید واژگان: آنزیم های آنتی اکسیدان, اسانس مرزه, جوجه گوشتی, کلسترول, لیپیدThis study was carried out to investigate the effect ofadministration of Satureja khuzistanica essential oil (SkEO) in drinking water on performance، lipid oxidation، activity of antioxidative enzymes and cholesterol content of thigh meat using 720 one-day-old Ross 308 broiler chicks. The SkEO was added into drinking water at zero (control-)، 200، 300، 400 and 500 mg/L along with a treatment consisting polysorbate-80 (control+) at 500 mg/L. Inclusion of SkEO in drinking water significantly decreased water intake and improved production efficiency index of the birds during days one to 42 of age (P<0. 05). The concentration of thiobarbitoric acid reactive substances in thigh meat was significantly decreased by SkEO-treated water (P<0. 05). Addition of SkEO into drinking water significantly decreased superoxide dismutase as well as glutathione peroxidase activity in raw thigh meat of the birds (P<0. 05). Catalase activity was not influenced by SkEO-added water (P>0. 05). Lipid content and cholesterol level in thigh meat was significantly decreased in the birds received 500 and 200 to 400 mg/L SkEO through drinking، respectively (P<0. 05). It could be concluded that administration of Satureja khuzistanica essential oils into drinking water at minimum 200 mg/L promoted meat lipid stability. Cholesterol levels of thigh meat decreased by SkEO at 200 to 500 mg/L.Keywords: Antioxidative enzymes, Broiler chicken, Cholesterol, Lipid, Savory essential oil
-
مقدمههدف از انجام این مطالعه، بررسی اثر حفاظتی بتائین خوراکی در برابر اثرات کادمیوم بر کیفیت اسپرم شامل حرکات پیشرونده اسپرم، سلامت غشاء اسپرم، غلظت و نیز وزن بیضه می باشد.مواد و روش هاتعداد 30 عدد موش رت نر بالغ به 3 گروه 10 تایی شامل گروه کنترل-سالین، کادمیوم-سالین و کادمیوم-بتائین تقسیم شده و به دو گروه آخر یک دوز کادمیوم از طریق صفاقی تزریق شده و سپس به گروه سوم، از یک روز قبل از تزریق کادمیوم به مدت 10 روز پیاپی محلول بتائین خورانده شد. سپس 5 موش از هر 3 گروه در روزهای 5 و 10 پس از تزریق کادمیوم کشته شده و نمونه اسپرم از دم اپیدیدیم جهت ارزیابی آن اخذ شد.بحث و نتیجه گیریبتائین احتمالا به دلیل خاصیت آنتی اکسیدانی می تواند اثرات استرس اکسیداتیو ناشی از کادمیوم را در بافت بیضه کاهش دهد که این امر باعث افزایش سلامت غشاء اسپرم و متعاقبا افزایش نسبی حرکات پیشرونده اسپرم می گردد.یافته هاکادمیوم به طور معنی داری باعث کاهش وزن بیضه ها شد. از طرف دیگر، درصد اسپرم های با حرکت پیشرونده و همچنین درصد اسپرم های با غشاء سالم و نیز غلظت اسپرماتوزوئیدها به طور معنی داری در گروه کادمیوم نسبت به گروه کنترل در هر دو روز کشتار کاهش یافت. درحالی که تجویز بتائین توانست درصد سلامت غشاء اسپرم را بطور معنی داری نسبت به گروه کادمیوم سالین در روز 10 افزایش دهد (8/28% در گروه بتائین در برابر 4/9% در گروه کادمیوم(044/0=P). اگرچه درصد حرکات پیشرونده اسپرم در روز 10 متعاقب تجویز بتائین نسبت به گروه کادمیوم-سالین افزایش داشت، اما این تفاوت از نظر آماری معنی دار نبود.
کلید واژگان: بتائین, کادمیوم, اسپرم, رتYafteh, Volume:16 Issue: 1, 2014, PP 66 -71BackgroundThe aim of this study is to survey the protective effects of betaine against cadmium and on sperm quality including progressive motility, sperm membrane integrity, concentration as well as testicular weight.Materials And MethodsThirty adult male rats were allocated to the following three groups (n=10 in each group): control-saline, cadmium-saline and cadmium-betaine. Induction of testicular injury was achieved by a single injection of cadmium chloride intraperotoneally, and betaine was given orally 1 day before Cd injection and continued for 10 consecutive days. Five rats from each group were sacrificed on days 5 and 10 after Cd toxicity and sperm was taken from the epididymal tail for the evaluation.ResultsTesticular weight significantly decreased by cadmium toxicity. Likewise, the percentages of sperm progressive motility, membrane integrity and concentration significantly decreased in cadmium group compared to the control rats, whereas, betaine treatment could enhance membrane integrity on day 10. Although, progressive motility increased following betaine therapy by day 10, however the difference was not statistically significant.ConclusionBetaine may prevent cadmium-induced oxidative stress probably due to its antioxidant properties. This resulted in increase of sperm membrane integrity in addition to partial recovery of sperm progressive movement.Keywords: Betain, Cadmium, Sperm, Rat -
زیتون و روغن زیتون حاوی میزان زیادی اولئوروپئین هستند. این ترکیب فنولیک مسوول مزه تلخ و بوی تند زیتون و روغن زیتون بوده و به عنوان یک ماده کاهنده فشار خون، قند خون و آنتی اکسیدان معرفی شده است. بنابراین، هدف از مطالعه حاضر ارزیابی خواص آنتی اکسیدانی اولئوروپئین در آسیب اکسیداتیو ناشی از اتانول و آزمایش اثرات مفید آن بر کارکرد کبد بود. 32 عدد موش صحرایی بالغ نر از نژاد اسپراگ-داولی به چهار گروه مساوی تقسیم شدند: گروه اول به عنوان کنترل بدون درمان، گروه دوم دریافت خوراکی اتانول با دوز 4 گرم بر کیلوگرم، گروه سوم تجویز خوراکی اولئوروپئین با دوز 15 میلی گرم بر کیلوگرم، گروه آخر 120 دقیقه پس از خوراندن اولئوروپئین با دوز 15 میلی گرم بر کیلوگرم، اتانول با دوز 4 گرم بر کیلوگرم دریافت کردند. همه درمان ها به مدت 4 هفته به وسیله گاواژ انجام گرفت. تجویز اتانول در موش ها، موجب سمیت کبدی گردید که به وسیله افزایش معنی دار سطح آنزیم های ترانس آمیناز، کلسترول تام، و همچنین یافته های پاتولوژیک کبد مشخص شد. افزایش فعالیت گلوتاتیون پراکسیداز، مهمترین آنزیم آنتی اکسیدان کبد، و محتوی گلوتاتیون در گروه اتانول مشاهده شد تا استرس اکسیداتیو را متوقف کند. همچنین غلظت TBARS (شاخصی از پراکسیداسیون لیپید) در موش های درمان شده با اتانول افزایش یافت. در مقابل، اولئوروپئین در طول مدت مصرف اتانول باعث افزایش فعالیت آنزیم آنتی پراکسیداتیو، کاتالاز، و مهار توکسیسیتی در کبد گردید که به وسیله کاهش سطح ALT و AST و غلظت TBARS در کبد مشخص گردید. یافته ها دلالت بر اثرات مفید اولئوروپئین بر روی توکسیسیتی کبد ناشی از اتانول دارند. بنابراین، استفاده از عصاره برگ زیتون در کاهش پیچیدگی هایی که معمولا ناشی از استرس اکسیداتیو در الکلیسم به وجود می آید، ممکن است ارزش پیشگیری کننده داشته باشد.
کلید واژگان: برگ زیتون, اولئوروپئین, اتانول, موش صحرایی, کبدOlives and olive oil contain large amounts of oleuropein. This phenolic compound is responsible for their bitter taste and pungent aroma and has been recognized as a powerful hypotensive, hypoglycemic and antioxidant agent. Thus, the aim of the present study was to evaluate the antioxidant properties of oleuropein on ethanol-induced oxidative damage and to examine its beneficial effects on liver function. Thirty-two adult male Sprague-Dawley rats were divided into four equal groups: the first group served as untreated control. The second group of rats were given ethanol (4 g/kg) orally. Group 3 received oral oleuropein (15 mg/kg). The final group of rats were fed ethanol (4 g/kg), 120 min after oral administration of oleuropein (15 mg/kg). All of the treatments were applied for 4 weeks via gavage. Administration of ethanol to rats induced toxicity in their liver, as shown by the significant elevation in the serum levels of transaminases, total cholesterol as well as liver histopathological findings. Elevation of glutathione peroxidase activity, the hepatic main antioxidant enzyme, and total glutathione was observed to suppress oxidative stress in the ethanol group. TBARS (an indicator of lipid peroxidation) concentration is also increased in ethanol-treated rats. In contrast, oleuropein during ethanol treatment in rats resulted in a higher antiperoxidative enzyme activity, catalase, and inhibited toxicity to the liver, as monitored by the reduction in ALT and AST levels and TBARS concentration. It is suggested that oleuropein possesses beneficial antioxidant effects against ethanol-induced liver toxicity, and therefore use of olive leaf extract may have prophylactic value in reducing the common complications resulting from oxidative stress in alcoholism.Keywords: Olive leaf, Oleuropein, Ethanol, Rat, Liver -
تاثیر عوامل اصلی اکولوژیک بر درصد بازده اسانس درختچه مورد (Myrtus communis L) در رویشگاه های مختلف جنگلی استان لرستانمقدمهمورد Myrtus communis درختچه همیشه سبزی است که از خانواده Myrtaceae می باشد. در نظر گرفتن ویژگی های محل رویش و موقعیت گیاه در طبیعت از عمده عواملی است که می تواند بر میزان اسانس و مواد موثره گیاه تاثیر زیادی داشته باشد.بحث و نتیجه گیریرویشگاه کرکی کمترین میزان تولید اسانس را در بین رویشگاه های مورد استان لرستان به خود اختصاص داده است. همچنین در مجموع جهت جنوب غربی با جهت های شمالی و جنوبی به لحاظ میزان اسانس تفاوت معنی داری نشان داد.یافته هانتایج حاصل از ضریب همبستگی پیرسون، وجود ارتباط مستقیم معنی دار بین ارتفاع از سطح دریا و درصد بازده اسانس (358/0r= و049/0p=) و همچنین ارتباط معکوس بین میزان سدیم خاک و درصد بازده اسانس (405/0r = و 027/0p =) را نشان داد. بین درصد بازده اسانس در رویشگاه های مختلف و همچنین جهات جغرافیایی مختلف اختلاف معنی داری مشاهده گردید.مواد و روش هابه منظور بررسی تاثیر عوامل اصلی اکولوژیکی موثر بر میزان اسانس درختچه مورد، ازچندین رویشگاه اصلی مورد دراستان لرستان نمونه برداری به عمل آورده و از هر منطقه 40 گرم برگ خشک اسانس گیری شد و درصد بازده اسانس برگ های مناطق مختلف به دست آمد. علاوه بر آن مولفه های اصلی فیزیوگرافیک هر کدام از رویشگاه ها (شیب، جهت دامنه، ارتفاع از سطح دریا) نیز اندازه گیری شد. از بین عوامل اکولوژیک قابل اندازه گیری نیز عناصر سدیم، پتاسیم، منیزیوم و کلسیم و میزان اسیدیته و شوری خاک مورد اندازه گیری قرار گرفتکلید واژگان: مورد, عوامل اکولوژیک, بازده اسانس, لرستانThe effect of main ecological factors on essence yield percent of myrtus communis in different forest sites of Lorestan province
-
مقدمهمسمومیت با هیستامین به طور مستقیم در ارتباط با نگهداری نامناسب غذاها می باشد. دی آمین اکسیداز، دآمیناسیون اکسیداتیو هیستامین و آمین های بیوژنیک دیگر مانند کاداورین و پوترسین را کاتالیز می کند. دی آمین اکسیدازهای گیاهی پراکندگی زیادی در خانواده لگومینه مانند نخود، خلر و ماش دارند. به این دلیل، این مطالعه انجام گرفت تا خالص سازی و خواص کینتیکی آنزیم هیستامیناز از جوانه های خلر آزمایش گردد.بحث و نتیجه گیریدر مجموع آنزیم هیستامیناز گیاهی به عنوان یک آنزیم جدید در پیشگیری از مسمومیت با هیستامین امیدوار کننده استیافته هافعالیت ویژه آنزیم نهایی خالص شده برای سوبسترای هیستامین 50 واحد در میلی گرم پروتئین یادداشت شد و خواص کینتیکی آنزیم (05/3=Vmax، 5/2=Km) و هموژنوسیتی آنزیم خالص شده بوسیله SDS-PAGE در ناحیه 72 کیلو دالتون نشان داده شد.مواد و روش هاخالص سازی آنزیم بوسیله روش انجام شده فدریکو و همکاران با یکسری تغییرات بود. به طور کوتاه، با استفاده از رسوب دادن بوسیله سولفات آمونیوم، دیالیز علیه بافر پتاسیم 50 میلی مولار 7pH= به مدت 18 ساعت، تغلیظ بوسیله کیسه های دیالیز بر روی پلی اتیلن گلیکول، گذاشتن روی ستون DEAE-52 سفادکس که قبلا با بافر فسفات پتاسیم 15 میلی مولار و 5/5pH= به تعادل رسیده بود حاوی یک میکرومول CuCl2 و در نهایت آنزیم با افزایش شیب نمک در M 2/0 خارج گردید. هموژنوسیته آنزیم بوسیله تکنیک SDS-PAGE در هر مرحله تائید شد و فعالیت دی آمین اکسیداز بوسیله اسپکتروفتومتر مشخص گردید.
کلید واژگان: هیستامیناز, کینتیک آنزیمی, Lathyrus sativusYafteh, Volume:14 Issue: 2, 2012, PP 31 -42BackgroundThe histamine poisoning directly correlates to improper preservation of foods. Diamine oxidase catalyses the oxidative deamination of histamine and other biogenic amines such as cadaverine and putrescine. Plant diamine oxidases are of widespread occurrence in Leguminaceae such as Cicer arietinum، Lathyrus sativus and Vigna radiata. For this reason، this study was carried out to examine purification and enzyme kinetic properties of histaminase from the Lathyrus sativus seedling.Materials And MethodsThe purification of histaminase was according to the method given by Federico et al.، with some modifications. In short، using ammonium sulfate precipitation of proteins، dialysis against potassium phosphate buffer 50mM، pH=7 over night، concentrating via dialysis bag and PEG، loading on DEAE52-sephadex column previously equilibrated with 15 mM potassium phosphate buffer pH=5. 5 containing 1 µmol CuCl2 and finally enzyme eluted by increasing the NaCl concentration to 0. 2 M. The homogenicity of enzyme was confirmed by SDS-PAGE in each step and diamine oxidase activity was determined by a spectrophotometer.ResultsThe specific activity of the final purified enzyme was recorded at 50 U/mg protein for histamine substrate and enzyme kinetic properties of this enzyme (Km=2. 5 mM، Vmax=3. 05)، and the homogenicity of purified enzyme by SDS-PAGE at 72 kDa region were indicated.ConclusionOverall، the herbal histaminase as a new enzyme in prevention of histamine poisoning is promising.Keywords: Histaminase, Enzyme kinetic, Lathyrus sativus
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.