مصطفی ظهیری نیا
-
پدیده کودک همسری فارغ از جنسیت، عبارت است از ازدواج کودکانی که زیر 18 سال انجام شده باشد. این پژوهش حاصل یک مطالعه کیفی با تمرکز بر واکاوی زمینه های کودک همسری است و میدان مطالعه در این پژوهش، دختران درگیر پدیده کودک همسری در شهر بندرعباس اند. روش پژوهش حاضر، کیفی و راهبرد اجرای آن، نظریه زمینه ای بوده است. روش نمونه گیری به صورت ترکیبی از روش های هدفمند، نظری و گلوله برفی است و داده های میدانی از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافته با 21 نفر از دخترانی جمع آوری شده است که زیر 18 سال ازدواج کرده اند. فرایندهای تحلیل و داده کاوی نشان می دهد که پنج مقوله ساختارهای الزام آور در بستر سنت ازدواج، جبر معیشتی، نگاه فانتزی به ازدواج، ازدواج راهی به رهایی از محدودیت ها و مصائب خانه پدری، زمینه های شکل گیری این پدیده است. کودک همسران در مواجهه با موانع پیش رو در زندگی زناشویی، استراتژی های سازگاری، استراتژی های مبتنی بر مقاومت و استراتژی های مبتنی بر مدیریت چالش ها را به کار گرفته اند. همچنین داده ها نشان می دهد ازدواج زودهنگام، مانع رشد اجتماعی و نشاط کودکانه می شود، آسیب های متعددی را بر آنها تحمیل می کند و در نهایت به بازتولید موقعیت فرودست زنان منجر می شود. درنهایت نتایج نشان می دهد پدیده کودک همسری در شهر بندرعباس، بیش از آنکه متاثر از مصائب و چالش های اقتصادی و تنگناهای معیشتی باشد، برآمده از ساختارهای الزام آور فرهنگی، بنیادهای ارزشی و کلیشه های رایج درباره زنان و دختران است.
کلید واژگان: کودک همسری, مطالعه کیفی, نظریه زمینه ای, بندرعباسIntroductionChild marriage, regardless of gender, refers to the marriage of individuals under the age of 18. Recognized as a violation of fundamental human rights, child marriage is condemned by various international conventions, treaties, and agreements, including the Convention on the Rights of the Child. While both girls and boys can experience early marriage, the harsh reality is that the consequences are far more severe for girls. Female child spouses are particularly vulnerable to partner violence, mental health issues, and limited decision-making power due to the inherent power imbalances in these relationships. Child marriage is linked to a range of adverse economic, socio-cultural, and psychological outcomes, contributing to lower socio-economic status and higher poverty rates among child spouses. Moreover, intergenerational patterns of early marriage perpetuate this cycle. Girls affected by child marriage often find themselves dependent on others, lacking significant decision-making power, which diminishes their quality of life. Additionally, without the necessary skills and abilities, these girls struggle to become active contributors to society. As a result, we witness a decline in human capital and a decrease in women's participation, ultimately diminishing the role of women in society.
Materials & MethodsThis study employed a qualitative research method grounded in an interpretive paradigm. The implementation strategy followed the systematic contextual theory as outlined by Strauss and Corbin. The focus of this research was on girls affected by child marriage in Bandar Abbas City. Sampling was conducted using theoretical and purposive techniques. Through purposive sampling, the researchers intentionally engaged with individuals, who possessed adequate knowledge and insight related to the phenomenon under investigation.The sampling process continued until theoretical saturation was reached, meaning no new information emerged during interviews. Ultimately, 21 girls, who were married before the age of 18, were selected for participation. Interviews lasted between 40 minutes to 1 hour, depending on the depth of the participants' responses. Data collection involved in-depth, semi-structured interviews, which were analyzed using a 3-step coding approach: open, axial, and selective coding.
Discussion of Results & ConclusionThe findings of this research revealed that one of the most significant aspects of child marriage was the presence of binding structures within marriage traditions. These frameworks rooted in epistemological, value-based, and cultural foundations shaped the meanings associated with marriage, the perceived value of marriage, and the roles of gender and femininity. These concepts had been institutionalized through customary, religious, and cultural structures. Religious frameworks played a crucial role in reinforcing these binding structures as the beliefs of families and previous generations elevated the sanctity of marriage. Within this context, children often adhered to established traditions and familial obligations, accepting them without resistance due to deeply ingrained religious values. Ultimately, the interplay of customary and cultural norms, parental authority, gender stereotypes, and social pressures contributed to the prevalence of early marriage among these girls.The economic and livelihood challenges faced by families were significant factors contributing to the phenomenon of child marriage. Many girls grew up in financially disadvantaged households, struggling with issues related to welfare and education. In their pursuit of improved economic conditions and to meet financial needs, some girls had resorted to marriage as a solution. Additionally, many child brides harbored idealized and romantic notions of marriage, believing that these dreams would materialize once they were married.Field studies on child marriage revealed that, contrary to the initial assumption that this issue predominantly affected impoverished families, it also occurred among those with average economic status and even among families with higher incomes. While structural poverty and economic challenges were critical factors underlying child marriage in Bandar Abbas, the issue could not be solely attributed to financial circumstances. This research posited that the mechanisms driving child marriage extended beyond economic factors, delving into the deeper cultural, religious, and gender stereotypes that shaped perceptions of gender and marriage. These underlying influences were rooted in cognitive and linguistic foundations that defined the meanings associated with sex and marriage.
Keywords: Child Marriage, Qualitative Study, Grounded Theory, Bandar Abbas -
هدف این پژوهش بررسی استرس شغلی و عوامل موثر بر آن در بین پرستاران بیمارستان های شهرکرمان است. پژوهش پیش رو به شکل توصیفی- پیمایشی بوده و جامعه آماری شامل کلیه پرستاران بیمارستان های مورد بررسی شهرکرمان است که از بین آنها 500 پرستار به روش نمونه گیری متناسب با حجم انتخاب و مطالعه شد. ایزارگردآوری داده ها پرسشنامه استاندارد استرس شغلی پرستاران(NSS) تافت گری و آندرسون و اطلاعات دموگرافیک بود. نتایج این پژوهش نشان داد که میزان استرس شغلی در بین پرستاران مورد بررسی در حد متوسط رو به بالا بوده است. از میان عوامل موثر بر استرس شغلی، رنج و مرگ بیمار، بیشترین همبستگی آماری را با کل استرس شغلی نشان داد و عامل کمبود منابع حمایتی، کمترین اهمیت را در بین سایر عوامل موثر بر استرس شغلی به خود اختصاص داد. استرس شغلی یر حسب جنس، سن، وضعیت تاهل، سابقه کاری، نوع بیمارستان و نام بیمارستان تفاوت معنی داری را نشان داد. پیشنهاد می شود هماهنگی با مسئولان امور پرستاری و برگزاری کلاس های کنترل و مدیریت استرس خصوصا برای بخش های پر مراجعه کننده برنامه ها و راه کارهایی را در اولویت قرار دهند.
کلید واژگان: استرس, استرس شغلی, پرستاران, بیمارستان -
فصلنامه آمایش محیط، پیاپی 63 (زمستان 1402)، صص 191 -214
بازآفرینی شهری یک رویکرد جامع، یکپارچه وکل نگر است و مشارکت اجتماعی دلالت برگسترش روابط بین گروهی درقالب انجمن های داوطلبانه، باشگاه ها، اتحادیه ها وگروه هایی دارد که معمولا خصلتی محلی وغیردولتی دارند. این پژوهش براساس هدف، ازنوع کاربردی است که با هدف ارزیابی مطلوبیت مشارکت اجتماعی دربازآفرینی محله تاریخی سورو انجام شده است. این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی با هدف ارزیابی مطلوبیت مولفه مشارکت اجتماعی بر بازآفرینی بافت تاریخی سورو ازدیدگاه ساکنین محلی تدوین شده است، و ابزارگردآوری اطلاعات ازطریق مطالعات کتابخانه ای پرسشنامه ومصاحبه بوده است. حجم نمونه400نفرازساکنین محلی وبه منظور تحلیل داده از نرم افزار Spss و روش تحلیل عاملی استفاده شده است. دراین پژوهش با استفاده از روش تحلیل محتوا و بررسی منابع و متون نظری مختلف شاخص ها استخراج گردید و سپس درچهار گروه شاخص های درونی، نسبتا درونی، بیرونی ونسبتا بیرونی طبقه بندی شدند. نتایج پژوهش نشان داد که بیشترین تاثیرپذیری عوامل درونی به ترتیب از شاخص های اجتماعی به میزان 44 درصد، سپس شاخص های فرهنگی به میزان 28درصد، شاخص کالبدی به میزان 16درصد و درپایان شاخص اقتصادی به میزان 12 درصد می باشد.
کلید واژگان: بازآفرینی شهری, مشارکت اجتماعی, تحلیل عاملی, بافت تاریخی سوروAmayesh Journal, Volume:16 Issue: 63, 2024, PP 191 -214Urban regeneration is a comprehensive and integrated approach, emphasizing the expansion of intergroup relationships through voluntary associations, clubs, unions, and typically local and non-governmental groups. This applied research aims to assess the desirability of social participation in the reconstruction of the historical neighborhood of Soro. Utilizing a descriptive-analytical methodology, this study is designed to evaluate the desirability of the social participation component in redeveloping the historical context of Soro from the perspective of local residents. The information was collected through library studies, employing a questionnaire and interviews. The sample size consists of 400 local residents, and for data analysis, SPSS software and the factor analysis method were employed. Through content analysis and a review of various sources and theoretical texts, indicators were extracted and classified into four groups: internal, relatively internal, external, and relatively external indicators. The results revealed that 44% of social indicators are most influenced by internal factors, followed by 28% for cultural indicators, 16% for physical indicators, and 12% for economic indicators, respectively.
Keywords: urban regeneration, social participation, factor analysis, Soro historical context -
فصلنامه مطالعات اجتماعی - روان شناختی زنان، سال بیست و یکم شماره 4 (پیاپی 77، زمستان 1402)، صص 27 -32
این پژوهش در پی مطالعه ی پدیدارشناختی تجربه ی زیسته زنان خانواده های چندهمسر و توصیف تجارب زیسته آن ها است. از آنجا که کمتر به روایت ها و تجارب این زنان و چالش های مواجه با آن، پرداخته شده ، مطالعه در این خصوص می تواند صدای این گروه در حاشیه باشد. روش پژوهش، پدیدارشناسی از نوع توصیفی و میدان مطالعه، خانواده های چند همسر شهرستان میناب در استان هرمزگان است. روش نمونه گیری، هدفمند و شیوه ی دسترسی به صورت گلوله برفی بوده و با 33 نفر از زنانی که در چنین خانواده هایی سالها زندگی کرده اند، مصاحبه ی نیمه ساختمند انجام گرفته و در نهایت روایت های ایشان با استفاده از تکنیک کدگذاری کلایزی تحلیل شده است. تحلیل داده ها منجر به کشف 5 مفهوم کلیدی زندگی تباه شده، واکنش های عاطفی ناسازگارانه، آشفتگی های روحی و روانی، زن دوم؛ سوگلی، آرامش در زندگی و مواجهه با هوو: از نزاع تا ترحم، همچنین 17 مفهوم ثانویه و 105 مفهوم اولیه شد. نتایج نشان داد که امروزه دیگر پدیده چندزنی برخلاف تصور که به عنوان امری فرهنگی و نسبی گرایانه نگریسته می شد، هنجاری قابل قبول برای زنان میدان مطالعه نیست. این پدیده برای زنان با شرایط، مذهب و فرهنگ یکسان همانقدر دردناک و رنج آور تلقی شده است که برای زنان دیگر با مذهب و شرایط متفاوت نیز دردناک و رنج آور درک شده است و این کاملا یک امر درونی در همه زنان می باشد.
کلید واژگان: چندهمسری, چندزنی, پدیدارشناسی, تجربه زیسته, شهرستان مینابThe present study sought to phenomenologically review the life experience of women in polygamous families and describe their lived experiences. A descriptive phenomenology study was conducted, and the field of study consisted of polygamous families of Minab in Hormozgan Province, Iran. Purposeful sampling method and snowball method were used. Semi-structured interviews were performed with 33 women who had lived in such families for many years, and their narratives were analyzed using the Colaizzi analysis technique.Data analysis revealed five key concepts of ruined life, maladaptive emotional reactions, spiritual and mental disorders, second wife, the favorite, tranquility in life, and encounter with co-wife from strife to pity; there were also 17 secondary concepts and 105 primary concepts. The results manifested that today the phenomenon of polygamy is no longer an acceptable norm for women in the study field, in contrary to the perception that it was considered as a cultural and relativistic matter. today the phenomenon of polygamy is no longer an acceptable norm for women in the study field, in contrary to the perception that it was considered as a cultural and relativistic matter. This phenomenon is considered as painful for women with identical conditions, religion, and culture as it is perceived as painful for other women with different religions and conditions; this is a completely internal matter for all women.
Keywords: Polygamy, polygyny, Phenomenology, Lived Experience, Minab city -
مقدمهسلامت عمومی در تمام عرصه های زندگی از جمله زندگی فردی، اجتماعی و شغلی اهمیت دارد. پرستارانی که وضعیت جسمانی و روانی مطلوبی نداشتند، در اداره کردن سازمان خود دچار مشکل می شدند. هدف این مطالعه، بررسی وضعیت سلامت عمومی پرستاران بیمارستان های شهر کرمان بود.مواد و روش هااین مطالعه به روش توصیفی تحلیلی انجام شد. جامعه ی آماری شامل کلیه ی پرستاران بیمارستان های شهر کرمان بود که با استفاده از نمونه گیری متناسب با حجم پانصد پرستار به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار استفاده شده، مقیاس سلامت عمومی گلدبرگ (GHQ-28) و پرسش نامه ای با اطلاعات فردی و زمینه ای بود. برای تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS-24 و آماره های توصیفی، ضریب همبستگی پیرسون، t مستقل و تحلیل واریانس یک طرفه استفاده شد.یافته هامیانگین و انحراف معیار نمره ی سلامت عمومی پرستاران 0/71±1/25 بود. بیشتر پرستاران (77/6 درصد) به درجاتی از مشکلات جسمی و روانی مبتلا بوده و در نتیجه سلامت عمومی لازم را نداشتند. همچنین، پرستاران مرد از سلامت عمومی بیشتری نسبت به پرستاران زن برخوردار بودند (0/001>P). اما بین سلامت عمومی با بقیه ی متغیرها رابطه ی معنی داری نشان داده نشد.نتیجه گیریبیش از نیمی از پرستاران به درجاتی از مشکلات جسمی و روانی مبتلا بوده و سلامت عمومی مطلوبی نداشتند. بنابراین پیشنهاد می شود برای ارتقاء هرچه بیشتر سلامت عمومی پرستاران، مسئولان ذی ربط وزارت بهداشت و همچنین پرستاران بیمارستان های مطالعه شده، برنامه ها و راهکارهایی را در اولویت قرار دهند.کلید واژگان: وضعیت سلامتی, سلامت عمومی, پرستاران, بیمارستان هاIntroductionPublic health is important in all aspects of life, including personal, social, and professional. Nurses not in good physical and mental condition faced problems in managing their organization. This study aimed to investigate the general health status of nurses in Kerman hospitals.MethodsThis study had a descriptive-analytical design. The statistical population included all hospital nurses in Kerman; 500 nurses were selected using proportional sampling. The instruments included the Goldberg General Health Scale (GHQ-28) and a demographic and background information questionnaire. Descriptive statistics, Pearson correlation coefficient, independent t-test, and one-way analysis of variance were used to analyze the data using SPSS-24 software.ResultsThe mean and standard deviation of nurses’ general health score was 1.25±0.71. Most nurses (77.6%) suffered from some degree of physical and mental problems and, consequently, did not have the necessary general health. Also, male nurses had higher general health than female nurses (P<0.001). However, there was no significant relationship between general health and other variables.ConclusionMore than half of the nurses suffered from some degree of physical or mental problems and were not in good general health. Therefore, it is suggested that the relevant officials at the Ministry of Health and nurses at the studied hospitals prioritize specific programs and strategies.Keywords: Health status, Public Health, Nurses, Hospitals
-
سلامت اجتماعی یکی از مهم ترین ارکان بهزیستی و ارتقای کیفیت زندگی در هر جامعه ای است. در همین راستا تحقیق حاضر از یک سو، بررسی ابعاد مختلف سلامت اجتماعی را دنبال می کند و از سوی دیگر رابطه سلامت اجتماعی را با یکی از اساسی ترین متغیرها یعنی احساس امنیت بررسی کرده است. چارچوب نظری این پژوهش مبتنی بر نظریه های کییز، مید، بوزان و ویور بوده است. این پژوهش از نوع پیمایشی بوده که با جمع آوری داده های مورد نیاز با استفاده از پرسشنامه در بین کارکنان دستگاه های اجرایی بخش دولتی و عمومی تحت پوشش سازمان تامین اجتماعی شهر بندرعباس به انجام رسیده است. حجم نمونه این پژوهش 346 نفر بوده که با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شده اند. تجزیه و تحلیل داده ها نیز با استفاده از نرم افزار SPSS و با بهره گیری از آزمون هایی مانند تی، آنوا، ضریب همبستگی پیرسون و ضرایب رگرسیونی صورت گرفته است. طبق یافته های تحقیق، میزان سلامت اجتماعی در حد متوسط رو به بالا و میزان احساس امنیت اجتماعی پاسخگویان نیز در حد متوسطی قرار داشت؛ میزان درآمد پاسخگویان با میزان سلامت اجتماعی آن ها نیز، رابطه مستقیم و معناداری دارد؛ همچنین رابطه معناداری بین سلامت اجتماعی و احساس امنیت اجتماعی در بین کارکنان دستگاه های اجرایی شهر بندرعباس نمایان شد؛ بدین معنا که هرچقدر میزان سلامت اجتماعی بالاتر باشد، به همان میزان نیز احساس امنیت اجتماعی در افراد افزایش خواهد یافت.
کلید واژگان: احساس امنیت اجتماعی, دستگاه های اجرایی, سلامت اجتماعی, شهر بندرعباسSocial health is one of the most important dimensions of well-being and improving the quality of life in all societies. The main purpose of this study is to investigate the different aspects of social health, and examine the relationship between social health and one of the most basic variables, namely the sense of security. The theoretical framework of this research was based on the theories of Keyes, Mead, Buzan, and Weaver. This research is of a survey type, done by collecting required data using a questionnaire among the employees of the executive bodies of the government and public sector under the social security organization of Bandar Abbas city. The sample size of this research was 346 people who were selected by simple random sampling method. Data analysis was done using SPSS software and using tests such as T, ANOVA, Pearson correlation coefficient and regression coefficients. According to the findings of the research, the level of social health and also the level of feeling of social security of the respondents were at an average level; whereas the income of the respondents has a direct and significant relationship with their social health. Also, a significant relationship between social health and the feeling of social security among the employees of the executive bodies of Bandar Abbas city was shown; this means that the higher the level of social health, the greater the feeling of social security in people.
Keywords: Bandar Abbas City, Employees of the executive bodies, Social health, The sense of security -
سرزندگی، رونق کالبدی و فعالیت در یک بافت شهری، زمانی صورت می پذیرد که ساکنین اصیل آن بافت به همراه سرمایه گذاران خصوصی، علاقمند به حضور، زندگی و فعالیت در آن بافت باشند و این موضوع را برای خود ارزش بدانند؛ هرگونه اقدام مداخله در بافت شهری از قبیل نوسازی، بهسازی، بازسازی و بازآفرینی، زمانی اثربخش است که مشارکت حداکثری اهالی یک بافت به همراه سرمایه گذاران وجود داشته باشد و اگر این مشارکت به صورت اجتماعی باشد اثر گذاری آن، دو چندان خواهد شد؛ لذا برای تحقق بازآفرینی شهری، لازم است عوامل تاثیرگذار در مشارکت اجتماعی شناخته شوند. این پژوهش جهت یافتن عوامل مذکور ابتدا از روش تحلیل محتوای متن و استدلال بهره خواهد جست و در ادامه تعداد 82 مولفه تاثیر گذار بر مشارکت اجتماعی در بازآفرینی شهری استخراج می گردد و سپس با استفاده از نرم افزار spss و با روش تحلیل عاملی در جامعه آماری نخبگان و متخصصین حوزه شهری و علوم اجتماعی ، مولفه های تاثیر گذار به چهار دسته در یک طیف از عوامل (عوامل درونی تا عوامل بیرونی)،تقسیم بندی گردید و بالتبع نوع عوامل، نحوه مشارکت اجتماعی در بازآفرینی شهری و هریک از ابعاد آن را مشخص نمود که عامل اجتماعی با 32 درصد بیشترین فراوانی را دارد و پس از آن عامل فرهنگی 26 درصد و عامل کالبدی 14 درصد به ترتیب بیشترین فراوانی ها را دارند.
کلید واژگان: مشارکت اجتماعی, بازآفرینی شهری, تحلیل عاملیThe vitality, physical excitement, and activity in a city context occurs when the original inhabitants of that context, together with private investors, are interested in the presence, life and activity of the subject, and it is worth considering for themselves; therefore, any intervention In urban context, such as upgrading, rehabilitation, reconstruction and rehabilitation, it is effective when it comes to maximizing the participation of people living together with investors and, if this partnership is social, its impact will double, so to realize this, Factors influencing social participation must be recognized. This research will exploit the content and argumentative content analysis methods first and then the components that affect social participation in urban regeneration are extracted. Then, using the spss software and factor analysis, the components affecting The four categories will be divided into a range of factors (from internal factors to external factors), and, moreover, the types of factors will determine the way social participation in regenation be. The social factor has the highest frequencywith 32%, after that, the cultural factoris 26% and the physical factors had14% highest frequency.
Keywords: Social participation, Urban regeneration, Factor analysis -
هدف این پژوهش، بررسی نقش شهروندان در مواجهه با بحران های زیست محیطی در شهر بندرعباس است. به منظور دستیابی به هدف پژوهش، از مبانی نظری مشارکت اجتماعی در دو سطح ذهنی و عینی (رفتاری)، نظریه کنش پارسونز، نظریه کاشت گربنر و دیدگاه مک میلان و چاویس بهره گرفته شد. روش تحقیق پیمایش و ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه است. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دانشگاه های هرمزگان، آزاد و پیام نور بندرعباس است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 320 نفر تعیین شد که به شیوه نمونه گیری طبقه ای متناسب و برحسب عامل جنسیت انتخاب شدند. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS در دو بخش توصیفی و استنباطی تحلیل شدند. در بخش توصیفی، از آماره های توصیفی؛ و در بخش استنباطی از آزمون همبستگی پیرسون، آزمون اسپیرمن و تحلیل رگرسیون چندگانه بهره گرفته شد. یافته های تحقیق نشان داد که بین احساس تعلق اجتماعی، مسئولیت پذیری اجتماعی و میزان تماشای برنامه های تلویزیون داخلی با مشارکت در حفظ محیط زیست رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد، اما بین میزان تماشای برنامه های ماهواره ای با مشارکت در حفظ محیط زیست رابطه معنی داری مشاهده نشد. براساس یافته ها، پاسخگویان ازنظر ذهنی آمادگی نسبتا بالایی جهت مشارکت در حفظ محیط زیست داشتند اما به لحاظ عینی و عملی مشارکت بسیار پایینی نشان دادند. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد، درمجموع، 28 درصد از واریانس مشارکت در حفظ محیط زیست از طریق متغیرهای تحقیق قابل توضیح و تبیین است. همچنین، متغیر احساس تعلق اجتماعی با 42 درصد بیشترین تاثیر را بر متغیر مشارکت در حفظ محیط زیست دارد.
کلید واژگان: محیط زیست, مشارکت اجتماعی, احساس تعلق اجتماعی, مسئولیت پذیری اجتماعی, مصرف رسانه ای, بندرعباس -
این پژوهش، با روش توصیفی - تحلیلی و پیمایشی، عوامل موثر بر مشارکت زنان روستایی در مدیریت مصرف آب خانگی در شهرستان میناب را بررسی کرده است. جامعه آماری را زنان روستایی چهار روستای شهرستان میناب (روستاهای تنبک، نصیرایی، باغگلان و گورزانگ) تشکیل می دهد که در معرض خشکسالی بیشتری بوده اند. برای تعیین حجم نمونه براساس فرمول کوکران، 300 نفر از زنان روستایی 15تا60 سال روستاهای ذکرشده به صورت نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای و تصادفی انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسش نامه است. برای تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار spss، برای تعیین روایی پژوهش از روایی صوری، برای تعیین پایایی آن از آلفای کرونباخ و برای سنجش متغیر مشارکت از رویکرد مشارکت عینی و ذهنی استفاده شده است. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون نشان دادند متغیرهای تاثیرگذار و تبیین کننده مشارکت زنان روستایی به ترتیب شامل حمایت سازمانی، ارزشها و هنجارهای سنتی و میزان درآمد است. همچنین حمایت سازمان هایی مانند شورا، دهیاری و... تاثیر مثبتی بر مشارکت زنان دارد و ارزش ها و هنجارهای سنتی، مانع جدی بر سر راه مشارکت زنان است.
کلید واژگان: مدیریت مصرف آب, مشارکت روستاییان, زنان, همبستگی محله ای, ارزش های سنتی, مینابIntroductionToday, water scarcity and pollution have endangered the lives of millions of earth's inhabitants, especially in poor countries. According to statistics, 80% of the world's population have access to only 20% of safe and healthy water supplies. Water-borne illnesses are also the cause of many deaths in poor countries. Thus, with over-harvesting and contamination of water resources, the global water crisis will escalate and political and social tensions will increase in the global arena, especially in arid and semiarid countries (Maleki et al., 2014). Increasing demand for water has put pressure on water supply systems and this has created environmental problems such as overuse of water resources and disrupting the ecological balance (Rafizadeh, 2015). The country uses about 150 billion cubic meters of surface and ground water resources annually, which now accounts for more than 60 percent of water capacity for various uses. According to global indices of a country that consumes more than 40% of its water resources, it has entered a phase of water stress, so Iran has entered this phase, an event that will likely lead to serious crises if the current trend of consumption and non-implementation of compensatory policies continues (Sabet Raftar, 2002: 3).
Material & MethodsThe research method of this research was survey. The research tool was a questionnaire and 300 people were selected to determine the sample size based on Cochran formula. The sampling method was multi-stage cluster random sampling. Face and structural validities were used to determine the validity of the research questionnaire. Cronbach's alpha method was used to determine the validity and reliability of the research. SPSS software was used for data analysis. The data analysis was descriptive-analytical performed in two levels of descriptive and inferential statistics.
Discussion of Results & ConclusionsThe results showed that the subjective participation of the respondents with an average of 3.80 indicated a high level of participation, with 63.7% of the respondents saying that they were mentally high and 2.7% were very low. The research data showed that the objective participation of women was moderate (mean 3.16). The frequency distribution of the respondents showed that 39.7% of the respondents stated that they were objectively average. The data showed that overall female participation was moderate (Mean= 3.21).The results of regression analysis showed that the research variables explain 22.2% of changes in the participation of rural women. The highest impact on the dependent variable was for the organizational support variable, followed by traditional values and norms, and the income variable was the third most influential factor on women's participation.The results showed that the respondents were relatively mentally prepared to participate in water use management, but had a low level of objective and practical participation. On the other hand, some organizations such as Water and Wastewater, Agricultural Jihad, councils and other relevant bodies offer programs and measures to encourage women to increase the participation of rural women in water consumption management. It can be in the form of lectures, numerous meetings with women, distributing brochures and encouraging actions to manage water consumption.The findings also showed that traditional values and norms are a major obstacle to women's active participation in water consumption management. Traditional norms and beliefs limit the role and presence of women in the society and women are not allowed to attend meetings, lectures, and conferences. Due to patriarchal culture, men are the main decision makers in many areas and women do not play much role in the decision-making process, and women are threatened and punished if they do not follow the norms and traditions. Therefore, one of the serious challenges of active women's participation is the power of rural beliefs and traditions that do not allow women to participate actively in decision-making in the field of water and face limitations, and this prevents them from actively participating.
Keywords: Water Consumption Management, rural participation, women, Media Consumption, Traditional Values, Norms, Minab -
امیدواری و خوش بینی به آینده از نشانه های پویایی و نشاط در جامعه و انگاره ای برای پیشرفت اجتماعی است و می تواند با سرمایه اجتماعی در ارتباط باشد. پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه سرمایه اجتماعی و امید به آینده دانشجویان دانشگاه های (آزاد، پیام نور، هرمزگان) شهر بندرعباس، که در سال تحصیلی 1395 1396 مشغول تحصیل بودند انجام شد. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی پیمایشی بود و داده ها با استفاده از پرسش نامه محقق ساخته جمع آوری شد. جامعه آماری تحقیق را کلیه دانشجویان مقاطع تحصیلی کارشناسی، کارشناسی ارشد، و دکترای دانشگاه های (آزاد، پیام نور، هرمزگان) شهر بندرعباس تشکیل دادند که 380 نفر از آن ها با استفاده از نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب و مطالعه شدند. نتایج تحقیق نشان داد بین ابعاد سرمایه اجتماعی (اعتماد اجتماعی، هنجار اجتماعی، مشارکت اجتماعی) با امید به آینده رابطه معنادار وجود دارد.کلید واژگان: امید به آینده, بندرعباس, دانشجویان, سرمایه اجتماعیHope and optimism about the future are signs of dynamism and vitality in society and of social development, and can be linked to social capital. The present study aims to investigate the relationship between social capital and the students' hope for the future at universities in Bandar Abbas (IAU, PNU and Hormozgan) who were studding in these university during the academic year of 1395-1396(2016-2017). The research method in this study is descriptive-survey typea and data is collected using the questionnaire designed by the researcher. The statistical population consists of all the students undergraduate degree, Master's degree and Ph.D. (IAU, PNU, and Hormozgan) in Bandar Abbass City. From this population, 380 of them where selected and studied using Random Stratified Sampling. The results of the research showed that there is a meaningful relationship between the dimensions of social capital (social trust, social norms and social participation) with hope for the future.Keywords: Hope for the future, students, social capital, Bandar Abbas
-
گسترش و فراگیری شبکه های اجتماعی، نقش مهمی در زندگی روزمره افراد به ویژه جوانان ایفا می کند. پژوهش حاضر با هدف مطالعه پیامدهای استفاده از شبکه های اجتماعی انجام شده است. این مطالعه به شیوه کیفی و به روش پدیدارشناسی با نمونه گیری هدفمند و با استفاده از مصاحبه نیمه سازمان یافته انجام پذیرفته است. پس از تحلیل مصاحبه ها، مقوله های انگیزه کاربران جهت استفاده از شبکه های اجتماعی، پیامدهای منفی و همچنین پیامدهای مثبت استفاده از شبکه های اجتماعی استخراج گردید. فقدان برنامه های جذاب فرهنگی در محل سکونت و کمبود امکانات رفاهی و تفریحی از جمله دلایل ایجاد انگیزه جهت استفاده از شبکه های اجتماعی به شمار می روند. همچنین، امکان برقراری تعاملات اجتماعی آسان به عنوان پیامد مثبت شبکه های اجتماعی و استفاده از ادبیات نامناسب، اختلاف بین اعضای خانواده و مصرف گرایی از جمله پیامدهای منفی استفاده از شبکه های اجتماعی بود. این یافته ها می توانند نمایانگر پیامدهای استفاده از شبکه های اجتماعی باشند.
کلید واژگان: شبکه های اجتماعی, تجارب جوانان, پدیدارشناسی و مطالعه کیفیThe expansion and widespread use of social net works plays an important role in the daily lives of young people in particular. The study is to study the consequences of the use of social networks. This qualitative study, using the phenomenological approach with purposive sampling and semi-structured interviews was conducted. After analyzing the interviews, users' motivation categories were extracted to use social networks, negative consequences, as well as positive consequences of using social networks. Lack of cultural programs, attractive location and lack of recreational facilities are motivating reasons to use social networks. The possibility of easy social interaction as a positive consequence of social networks and the use of inappropriate language, differences between family members and consumerism of the consequences of social networks were negative. These findings can reflect the consequences of using social networks.
Keywords: Social Networks, Consequences, Phenomenological, Qualitative Study -
هدف این پژوهش، بررسی دلالت های معنایی حجاب در میان زنان و دختران جوانی است که از سبک های نامتعارف پوشش استفاده می کنند. به عبارتی، زنان و دختران جوان که ممکن است پوشش آنها از منظر هنجار های جامعه و گفتمان حاکمیت، نامتعارف به نظر برسد، چه تفسیر و معنایی از پوشش و حجاب خود دارند؟ پژوهش حاضر با اتخاذ یک رویکرد کیفی مبتنی بر پارادایم تفسیری، به بررسی این موضوع می پردازد. نمونه پژوهش را زنان و دختران جوان شهر بندرعباس تشکیل می دهند که با دو روش نمونه گیری هدف مند و نظری انتخاب شدند. برای این پژوهش 20 مصاحبه به شیوه نیمه ساختار یافته صورت گرفته و اطلاعات حاصل از آن با تکنیک نظریه زمینه ای، تجزیه و تحلیل گردیده است.یافته های پژوهش، در قالب 8 مقوله محوری کدگذاری شده اند، که عبارت اند از: فردی شدن پوشش، پوشش پدیده ای متفاوت از حجاب، دلالت های زیبا شناختی، دلالت های روان شناختی، تنوع طلبی، موقعیت مندی، نسبی شدن و الزامات ساختاری. مقوله هسته تحقیق نیز «سیالیت پوشش در برابر الگومندی پوشش» می باشد که از انتزاع مقولات محوری ادراک گردیده است.کلید واژگان: حجاب, پژوهش کیفی, زنان و دختران جوان, بندرعباس
-
هدف پژوهش حاضر شناخت تفاوت ارزشی بین نسل جوان و بزرگ سال با استفاده از رویکرد برساخت گرایی اجتماعی در بین ساکنان شهرستان رودبار جنوب می باشد. روش پژوهش، کیفی و داده های کیفی با استفاده از تکنیک مصاحبه عمیق گردآوری و جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات و ارائه نظریه نهایی از استراتژی نظریه زمینه ای استفاده گردیده است. بر اساس روش نمونه گیری هدفمند و نیز معیار اشباع نظری، 27 نفر (15 جوان و 12 بزرگ سال) از جامعه مورد مطالعه در این پژوهش مشارکت داشتند که فهم و درک آن ها نسبت به تفاوت ارزشی بین نسلی مورد بررسی قرار گرفت؛ به منظور بررسی تفاوت ارزش های بین نسلی، ابتدا جهت گیری ارزش های جوانان و بزرگ سالان مشخص و سپس در قالب یک مدل پارادایمی به تفاوت ارزشی پرداخته شد؛ بر اساس یافته های پژوهش پدیده ی «ارزش های رفاه طلبانه»، مقوله محوری جوانان و پدیده ی «بازاندیشی معطوف به گذشته» به عنوان مقوله محوری بزرگ سالان تعیین و مقوله هسته ای پژوهش «گسست و طرد ارزش های بین نسلی» انتخاب گردید. در حالت کلی می توان گفت، باوجود شرایط و موقعیت های تقریبا یکسان بین دو نسل، نوع واکنش به موقعیت های مشابه متفاوت است. گرایش جوانان به ارزش های مدرن و مادی ناشی از جدا افتادگی جوانان از ارزش های نسل پیشین به مرور افزایش یافته است و نوعی گسست و طرد ارزشی در بین دو نسل شکل گرفته است.کلید واژگان: برساخت گرایی اجتماعی, بازاندیشی به گذشته, رفاه طلبی, گسست ارزش های بین نسلی, مدل پارادایمیThe main objective of this study is to examine the value differences across the generations. Theoretically, this study is based on the grounded theory and social interpretive theory. Methodologically, the present study employs the qualitative method. The research data have been collected through the in-depth interview technique with a sample belonging to two varying generations in rural and urban areas of Roudbar: 12 individuals of the old generation and 15 individuals of the young generation.
According to the research findings of this analysis, the two generations represent varying value orientations. This suggests that while the old generation represents predominantly a retrospective value orientation, the young generations orientation is substantially centered on welfare and material values. As a result, these two generations tend to behave differently despite sharing a similar context of behavior. The young generation is increasingly attracted by modern and material values which not only enlarge the generational gap but also can lead to a value disconnection across the generations.Keywords: grounded theory, social interpretive theory, retrospective approach, welfare, materialism, intergenerational value disconnection, paradigm model -
در پژوهش حاضر به بررسی تاثیر میزان مصرف تلویزیون داخلی و ماهواره ای بر اعتماد اجتماعی پرداخته شده است. روش پژوهش در این تحقیق از نوع پیمایشی و برای جمع آوری داده های موردنیاز از پرسشنامه استفاده شده است. جامعه ی آماری تحقیق شامل افراد 18 سال و بالاتر است که در زمان تحقیق در شهر بندرعباس سکونت داشته اند. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران، 384 نفر و شیوه ی نمونه گیری نیز خوشه ایچندمرحله ای است. داده های پژوهش نیز به کمک نرم افزار آماری spss و با استفاده از روش های آماری توصیفی و استنباطی تجزیه و تحلیل شده است.
یافته های پژوهش حاکی از آن است که بین میزان تماشای تلویزیون داخلی و اعتماد رابطه ی مثبت و معناداری وجود دارد؛ اما میزان تماشای تلویزیون ماهواره ای با اعتماد اجتماعی رابطه ی معکوسی دارد. میانگین اعتماد اجتماعی کل در زنان بیش از مردان است، اما این تفاوت به لحاظ آماری معنادار نیست. در میان ابعاد متغیر اعتماد اجتماعی، رابطه ی سن با بعد اعتماد بین شخصی به صورت مثبت و معنادار است، اما در سایر ابعاد بین اعتماد و سن رابطه معناداری مشاهده نشده است. همچنین ابعاد اعتماد نهادی و اجتماعی کل با درآمد، رابطه ی منفی و معناداری دارد.
نتایج بررسی اثرات مستقیم و نامستقیم متغیرهای مستقل بر وابسته، نشان می دهد بیشترین تاثیرگذاری آثار مستقیم و کلی متغیرهای مستقل بر وابسته به ترتیب مربوط به تماشای تلویزیون داخلی و سن است.کلید واژگان: اعتماد اجتماعی, مصرف رسانه ای, تلویزیون داخلی, تلویزیون ماهواره ای, شهروندانIn this study, the effect of domestic and satellite TV on social trust has been investigated. The research method is survey and a questionnaire was used to collect the required data. The statistical population of the study consisted of people aged 18 years and older who resided in Bandar Abbas during the research period. The sample size is 384 people using the Cochran formula and a multi-stage cluster sampling method. Data were analyzed using descriptive and inferential statistics and spss statistical software. Findings of the research indicate that there is a positive and significant relationship between the amount of domestic TV viewing and trust, but the amount of satellite television viewing with social trust has an inverse relationship. The average total social trust in women is higher than that of men, but the difference is not statistically significant. Among the dimensions of the variable of social trust, the relationship between age and the relationship between personal trust is positive and significant, but in other dimensions, there is no meaningful relationship between trust and age. Also, institutional and social trust has a negative and significant relationship with income. The results of studying the direct and indirect effects of independent variables on dependent variables show that the direct and indirect effects of independent variables are most affected by the order of watching television and domestic television.Keywords: Social trust, media consumption, local television, satellite TV, citizens -
فشار جمعیتی در مناطق ساحلی سبب تخریب بسیاری از جنگل های حرا شده است. از آنجا که این مناطق نوزادگاه آبزیان در شیلات هستند و اطلاعات دقیق و روزآمد در این خصوص در دست نیست؛ در این تحقیق ترکیب صید آبزیان در منطقه حفاظت شده دریایی توسط 11 دستگاه مشتا در سال 93-94 مورد بررسی قرار گرفت. در مجموع 81 گونه از 69 جنس و 63 خانواده از آبزیان صید شد که بخش عمده آن را گونه های دور ریز تشکیل داده و ماهیان تجاری صید شده عمدتا جوان بودند؛ به-طوری که تقریبا در تمام ماهیان تجاری کلیه ماهیان صید شده دارای اندازه ای کمتر از LM50 بودند و در خصوص ماهی حلوا سفید نیز تنها 3/15 درصد از افراد صید شده دارای اندازه مجاز برای صید بودند. بنابراین این نوع ترکیب صید، تهدیدی برای ذخایر به حساب می آید. بیشترین درصد عددی صید را ساردین رنگین کمان (Dussumieria acuta) با 05/10 و بیشترین درصد وزنی صید را گربه ماهی خال دار (Arius maculatus) با 9/5 درصد تشکیل دادند و خانواده شگ ماهیان (Clupeidae) با دارا بودن هفت گونه، متنوع ترین خانواده بود.
کلید واژگان: صید, قشم, مشتا, منطقه حفاظت شده دریاییHigh population pressure in coastal areas has led to loss in many mangrove areas. Although these areas are fish nursery grounds, but there are no accurate and up-to-date data available. In this research, the catch data in the Qeshm Island marine protected area (MPA) were investigated using 11 stake nets. Totally, 81 specimens belong to 60 genera and 63 families caught, which majority of them were discards. The commercial fish were young, andin almost all commercial fishes, the whole catches were smaller than LM50. Moreover, in case of butterfish, only 15.3% of the caught individuals were in the legal catch size. Hence, this catch composition would be a potential threat to fish stocks. The major numeric and weight based specimens were Dussumieria acuta (10.05%) and Arius maculatus (5.9%), respectively. In addition, the Clupeidae containing seven species was the most abundant family in the catch composition. Moreover, the majority of catches were occurred in the late winter to early spring and late summer to mid or late fall.
Keywords: Catch, stake net, marine protected area (MPA), mangrove, Qeshm Island, Persian Gulf -
با گذشت زمان و تغییرات جوامع، برخی معرفت های تاریخی و باستانی چون فال به کلی ازبین نرفته و به رغم مردود اعلام شدن از سوی گفتمان رسمی جامعه، فال حضوری پررنگ در حاشیه داشته و افرادی به تناسب موقعیت های زندگی شان به فالگیر مراجعه می کنند. این پژوهش به دنبال شناسایی دلایل و زمینه های مراجعه ی افراد به فالگیر است. میدان مطالعه، شهر زاهدان بوده است؛ شهری با پیچیدگی های فرهنگی، تنوع زبانی، مذهبی و قومی که از آن بستری متمایز ساخته است. مشارکت کنندگان در پژوهش حاضر 12 نفر از مراجعه کنندگان به فالگیرها بوده اند که به صورت نیمه ساختاریافته با آنها مصاحبه شده و سپس داده های حاصل با استفاده از کدگذاری سه مرحله ای باز، محوری و گزینشی تحلیل شده است. یافته ها حاکی از آن است که شرایط زمینه ای اشاره به بحران های زندگی فرد دارد که فرد به دنبال رفع آن است. درماندگی و تلاش های ناکام افراد، شرایط علی را به وجود می آورد که فرد را ناگزیر از مراجعه می سازد. شرایط مداخله گر به صورت کاتالیزورها و موانع مراجعه در میدان عمل می کند. مقوله ی هسته ی پژوهش نیز «باورمندی مشروط-منفعلانه» است؛ بدین ترتیب در سیستم معنایی افراد، فال به صورت امری مشروط به فرد، زمان و دیگری و همراه با نوعی انفعال معنا شده است.کلید واژگان: فال, فالگیر, مدل پارادایمی, نظریه ی زمینه ای, زاهدانWith passage of time in societies, some historical and ancient knowledge such as fortune telling and magic events have not completely disappeared, and despite the lack of acceptance by the official discourse of society, the fortune has been on the margin, and people refer to the magic according to their livelihoods. This research is aimed at identifying the reasons for the visit to the fortune teller. The field study has been Zahedan City; a city characterized by cultural complexities, linguistic, religious, and ethnic diversity. The participants in the present study were 12 people who were interviewed in semi-structured interviews, and then the data were analyzed using three stages of open, axial, and selective coding. Findings indicate that the conditions are grounds for referring to the crises of a person's life that a person seeks to resolve. The difficulties and frustrations of individuals create the causal conditions that the person inevitably comes from. Intervention conditions act as catalysts and barriers to visiting the field. The core category of the research is "conditional-passive belief." Thus, in the system of semantics of individuals, the fortune telling is conditional on the individual, the time, and the other, and is associated with a kind of passive.Keywords: Fortune, fortune teller, Paradigmatic Model, Grounded Theory, Zahedan
-
قاچاق فرآورده های نفتی، از جمله پدیده هایی است که مسائل متعددی با خود به همراه دارد. بی شک شناسایی این پدیده به شکل میدانی و مواجهه ی واقعی و طبیعی با آن می تواند ابعاد و سویه های ناپیدای دیگری را آشکار سازد.
مردم شهرستان میناب در استان هرمزگان طی چند سال گذشته پدیده قاچاق سوخت را تجربه می کنند. از این رو هدف مقاله حاضر این است که پیامدها و لایه های ناپیدای این پدیده برای ساکنین میدان مورد مطالعه از نقطه نظر خود افراد شناسایی و واکاوی نماید.
برای گردآوری داده ها از تکنیک مصاحبه نیمه ساختاریافته و جهت تجزیه وتحلیل داده ها از نظریه زمینه ای استفاده شده است. بر اساس روش نمونه گیری هدفمند و معیار اشباع نظری، با 18 نفر از قاچاقچیان و مطلعین درگیر در میدان مورد مطالعه مصاحبه به عمل آمده است. پس از تحلیل مصاحبه ها، مقوله های رونق کسب و کار در منطقه، ناامنی ترافیکی، تجمل گرایی و رفاه طلبی، شکاف درآمدی، مخاطرات زیست محیطی، تخریب اعتماد نهادی، تضعیف فرهنگ کار وتلاش، فساد مالی و کلاهبرداری، قانون گریزی و کاهش آسیبهای اجتماعی استخراج گردید. این یافته ها می توانند تصویری روشن از پیامدهای پدیده قاچاق سوخت ارائه دهند.کلید واژگان: قاچاق, قاچاق سوخت, پیامدهای اجتماعی, اقتصادی, شهرستان میناب, استان هرمزگانSmuggling of petroleum products had many obvious and hidden issues that impact on the community. Fuel smuggling is undoubtedly harmful consequences on the society. Minab people experience the past few years the phenomenon of smuggling of fuel. It is necessary to adopt appropriate decision to control of this phenomenon. This study examines the social and economic consequences of fuel smuggling as a new phenomenon in Minab city by qualitative analysis. Data was collected using semi-structured interview techniques and data analysis use based on Grounded theory. Based on purposive sampling and theoretical saturation criterion, the interviewe was conducted with 18 informants involved in Smuggling of petroleum products. After analyzing the interviews, Categories business boom in the region, traffic insecurity, luxury and comfort seeking, income gaps, environmental hazards, destruction of institutional trust, undermining work culture, financial corruption, illegality and reduction social problems were extracted. These findings can provide a clear picture of the consequences of the phenomenon of smuggling of fuel.Keywords: Contraband, smuggling of fuel, socio, economic consequences, Minab city, Hormozgan Province -
تغییر و تحولات اقتصادی و اجتماعی در چند دهه ی گذشته، موجب جذب مهاجران زیادی به شهر بندرعباس شده است. لکن در خصوص وضعیت همگرایی یا انسجام اجتماعی و تعاملات بین گروهی اطلاعات اندکی وجود دارد. این مقاله درصدد بررسی وضعیت همگرایی یا انسجام گروه های مهاجر در شهر بندرعباس برآمده است. داده های مورد نیاز این مطالعه با روش کیفی و از طریق مصاحبه با 26 نفر از اعضای گروه های فرهنگی اجتماعی که به صورت هدفمند انتخاب شده اند، گردآوری شده است. نتایج نشان می دهد، با وجود تفاوت های موجود بین گروه های مهاجر در رفتار و نگرش، مشاغل، محل سکونت در شهر و غیره، این تفاوت ها تاکنون چالشی را در تعاملات اجتماعی شهروندان ایجاد نکرده است. برقراری تعاملات اجتماعی بین گروه های مهاجر، ازدواج های بین گروهی و فعالیت های اقتصادی مشترک از جمله نشانه های بارز انسجام اجتماعی و همگرایی گروه های مهاجر ساکن در شهر بندرعباس هستند.
کلید واژگان: گروه های مهاجر, همگرایی, واگرایی, انسجام اجتماعیEconomic and social changes in the past decade attract many immigrants to Bandar Abbas city. But there is very little information about convergence, social cohesion and interaction between identity groups. This article reviews the state of convergence and social cohesion between identity groups in the city of Bandar Abbas. A qualitative study was conducted. Data for this study was drawn from twenty six in-depth and semi- structured interviews, using the purposive sampling. The results show that, despite the differences in behavior and attitudes between different identity groups, these differences have not created a major challenge to the social interactions of citizens. Social interaction and marriages between identity groups, and joint ventures, are signs of social cohesion and convergence of identity groups in the city of Bandar Abbas.
Keywords: Groups of immigrants, Convergence, Divergence, Social Cohesion -
مقاله حاضر، دلایل و زمینه های روی آوردن به زباله گردی را مورد مطالعه قرار داده است. میدان پژوهش این مقاله، فضاهای عمومی شهر زاهدان می باشد و به منظور بررسی این موضوع از نظریه زمینه ای به عنوان یک استراتژی فرایند محور شناخته شده در پژوهش های کیفی، استفاده شده است. مشارکت کنندگان در مطالعه حاضر 9 نفر از زباله گردان بوده اند که در سطح مناطق و محلات شهر زاهدان مشغول فعالیت بودند و به صورت هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شدند و با آن ها مصاحبه های نیمه ساختاریافته صورت گرفته است. مقوله های عمده حاصل از استخراج و کدگذاری داده های حاصل از مصاحبه ها عبارت اند از: «تنگناهای شغلی و ضرورت تامین معاش»، «عدم حمایت دولتی/سازمانی»، «اعتیاد»، «فقدان حمایت خانوادگی»، «حفظ کرامت انسانی» و «عدم منع اجتماعی». از انتزاع این مقولات و درسطحی بالاتر، مقوله هسته این تحقیق، «زباله گردی؛ پیامد حمایت اجتماعی ناکافی» حاصل شده است. این یافته ها می توانند تصویری روشن از دلایل و زمینه های روی آوردن به زباله گردی ارائه دهند.کلید واژگان: زباله گردی, زباله گردان, گراندد تئوری, شهر زاهدان, مطالعه کیفیIn a higher level of abstraction these categories; the core category is "waste browsering; the consequence of an inadequate social support". Today waste browsering, in order to find and collect recyclable goods to sell and earn money in the community has increased. Waste browsering is undoubtedly harmful consequences on the society. It is necessary to adopt appropriate decision to cotrol of this phenomenon as a social problem. This paper studied reasons and grounds of waste browsering in Zahedan city. For this purpose, the grounded theory is known as a process-centric strategy is used in qualitative research. The present study participants were 9 cases of waste browsers. Participants were selected according to theoretical sampling and semi-structured interviews conducted with them. The major categories include; Job shortages and the need to earn a living, Lack of state or organizational support, addiction, Lack of family support, Protection of human dignity, Lack of social ban.Keywords: waste browser, waste browsering, grounded theory, Zahedan city
-
مشارکت یکی از موضوعات مهم در تحقیقات سرمایه ی اجتماعی است؛ به طوری که اهمیت آن همواره به صورت گسترده ای از سوی نظریه پردازان مختلف علوم سیاسی و اجتماعی تاکید می گردد. این مقاله با هدف بررسی میزان اعتماد و چگونگی ارتباط آن با مشارکت اجتماعی دانشجویان دانشگاه هرمزگان صورت گرفته است. جامعه ی آماری این پژوهش، مشتمل بر کلیه ی دانشجویان دانشگاه هرمزگان در سال تحصیلی 93-92 است که تعداد 250 نفر از آنها براساس روش نمونه گیری طبقه ای متناسب، توام با روش تصادفی انتخاب شده اند. روش تحقیق در این پژوهش، پیمایشی بوده و از ابزار پرسشنامه برای گردآوری اطلاعات استفاده شده است. برای بررسی اعتبار و قابلیت اعتماد پرسشنامه از اعتبار محتوایی و ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده است. در این مطالعه، نظریه ی پاتنام در حوزه ی اعتماد و مشارکت اجتماعی به عنوان چهارچوب نظری تحقیق انتخاب و داده ها با استفاده از نرم افزار spss تجزیه و تحلیل شد. یافته ها نشان داد که میزان مشارکت اجتماعی دانشجویان در حد متوسط بوده و رابطه ی آن با اعتماد اجتماعی، مثبت و مستقیم است. همچنین نتایج به دست آمده از مدل رگرسیونی چند متغیره ی تحقیق، نشان می دهد که 27 درصد از تغییرات متغیر وابسته با متغیر مستقل پژوهش (اعتماد اجتماعی) تبین و پیش بینی می شود. نتیجه ی نهایی پژوهش این است که در تبین مشارکت اجتماعی دانشجویان، سهم اعتماد به مسئولین دانشگاه بیش از دیگر متغیرها بوده و اعتماد به اساتید کمترین تاثیر را داشته است.کلید واژگان: مشارکت اجتماعی, اعتماد اجتماعی, انواع اعتماد, دانشجویان دانشگاه هرمزگانParticipation is considered one of the most important issues in the research on social capital, so that its importance has been widely emphasized by various political and social theorists. Formation of student organizations and students participation in them are affected by various individual and social variables. The present study aims to investigate the extent of trust and its relation to social participation of the students of Hormozgan University. The Statistical population consists of all Hormozgan University students in 2013-2014 academic year, 250 of whom were selected through stratified random sampling. The method of this research was survey which was done using a questionnaire. In order to assess the validity and reliability of the questionnaire, content validity and the Cronbach's alpha coefficient were used. In this study, Putnams theory on social trust was used as the theoretical framework. The collected data were put into SPSS software to be analyzed. The results of the study demonstrate a moderate participation of the students, which is positively and directly correlated with social trust. In addition, the results of multiple regression analysis show that 39 percent of the dependent variables can be explained and predicted by the independent variable. The main finding of the current research is that trust in university officials is the most influential factor affecting students social participation, whereas students trust in teachers is deemed to be the least important one.Keywords: Social participation, social trust, interpersonal trust, generalized trust, institutional trust, students of Hormozgan University
-
نقش کلیدی کار در توسعه و بهبود اجتماع غیرقابل انکار است و جامعه ای که خواهان پیشرفت است باید کار، فرهنگ کار و نیروی انسانی را به طور ویژه مورد توجه قرار دهد. وجود فرهنگ کار، مدیریت رفتارهای کارکنان است که با هدایت صحیح می توان به بهره وری فردی و نهایتا بهره وری سازمانی دست یافت. از این رو، در این پژوهش به بررسی عوامل موثر بر فرهنگ کار در بین کارکنان دانشگاه پرداخته شده است. روش مورد استفاده در این پژوهش، روش پیمایشی است. جامعه ی آماری تحقیق نیز شامل همه ی کارمندان دانشگاه های شهرستان بروجرد (دانشگاه آیت ا… بروجردی، آزاد اسلامی، پیام نور و علمی کاربردی) است که از این میان، حجم نمونه با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای، 185 نفر تعیین گردیده است. داده های پژوهش هم با استفاده از پرسش نامه جمع آوری شده است. نتایج توصیفی بیانگر آن هستند که میانگین نمره ی فرهنگ کار و ابعاد آن در سطح متوسط به بالاست. نتایج تحلیلی پژوهش نیز نشان می دهد روابط اجتماعی، رضایت شغلی، ارزش های مذهبی، درک عدالت سازمانی، بوروکراسی، سن، سنوات کاری و تحصیلات، رابطه ی مثبت و معناداری بافرهنگ کار دارند.کلید واژگان: فرهنگ کار, روابط اجتماعی, رضایت شغلی, ارزش های مذهبی, عدالت سازمانی, نظام بوروکراسی
-
امروزه به دلیل حجم بالای معلولین در جوامع و عدم وجود امکانات کافی جهت تحت پوشش قرار دادن معلولین، توسط سازمانها و موسسات خدماتی، ضرورت دارد یک بازنگری همه جانبه در خصوص نحوه برخورد با معلولین (خدمت رسانی، درمان و...) صورت می گیرد. در این مقاله برآنیم تا با توجه به عدم کارایی روش ارائه خدمات بر مبنای موسسات و با نگاهی متفاوت از آن چیزی که تا کنون در خصوص ارائه خدمات توانبخشی به معلولین مطرح بوده است، به بررسی شیوه ای نوین در ارائه خدمات به معلولین (خدمات توانبخشی مبتنی بر جامعه) بپردازیم.کلید واژگان: معلولین, خدمات توان بخشی, توان بخشی مبتنی بر جامعهNowadays, due to the large number of the disabled in society and lack of sufficient resources to cover them through organizations and service institutions, it is necessary to do a thorough review of handling the disabled (e.g. services, treatment, and so on). Considering the inefficiency of the institution-based method of service delivery, the present study intends to explore a new method of providing rehabilitation services for the disabled, with a different view of what has been common in this regard so far (community-based rehabilitation services).Keywords: rehabilitation services, community, based rehabilitation services, disabled persons
-
ارتقاء کشور و بهره وری ملی در سایه کار و تلاش میسر شده و زمانی می توان به این هدف والا دست یافت که مایه اصلی این تلاش؛ یعنی انسان های تلاش گر، کارطلب، و مجهز به فرهنگ کار پیشرونده در جامعه وجود داشته باشد، فرهنگ کار پیشرفته می تواند زمینه مناسب برای سخت کوشی، خلاقیت، ابتکارات و نوآوری ها، احساس تعهد و مسئولیت پذیری، وجدان کاری و انضباط اجتماعی را در جامعه عظیم کار کشور فراهم سازد. بنابراین پژوهش حاضر درصدد شناخت ابعاد مختلف ارتقای فرهنگ کار از دید متخصصان دانشگاهی با استفاده از روش نظریه زمینه ای بوده است. جامعه آماری تمام کارمندان متخصص دانشگاه های شهرستان بروجرد می باشد که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و ملاک اشباع نظری 40 نفر تعیین گردید. داده های پژوهش نیز با استفاده از مصاحبه نیمه ساخت یافته جمع آوری شد. در خلال تحلیل داده ها، هشت مقوله مشارکت، به رسمیت شناخته شدن، سیستم پاداش، صلاحیت شغلی، توانمندسازی، فرهنگ پذیری، ابداع و نوآوری و مذاکره در مورد نقش استخراج شدند و سپس، مقوله های مذکور در قالب یک مقوله هسته ای «ساختار گشایی راهبردی فضای کار» ترسیم و مورد بحث قرار گرفتند.کلید واژگان: فرهنگ کار, راه کارهای ارتقای فرهنگ کار, روش کیفی, متخصصین, دانشگاه های بروجردThe Exploration Qualitative Ways to Improve Work Culture Case Study: University of Boroojerd ExpertsUpgrade country and national productivity made possible in the light of shadowing work and it can be achieved through the man's efforts, work demands, and progressive work culture. Advanced work culture can be appropriate for hard work, creativity, innovation, commitment and responsibility. Social consciousness and discipline among the people. This study seeks to improve understanding of various aspects of the work culture of academic experts through the constructionism approach and grounded theory. The target population of research is all the experts of Borujerd University. By using purposive and theoretical sampling, 40 people were selected. The research data is collected using semi structured interviews. Results show that eight categories of participation, recognition, reward system, job qualification, empowerment, acculturation, innovation and negotiation about the role are the solutions for increasing work culture. Then, aspects of the nuclear issue as a "DeconStruction Strategic work space" were drawn and discussed. Among which, acculturation and reward systems have the greatest impact.Keywords: Work culture, Solutions to increase work culture, Qualitative Research, Experts, Borujerd University
-
این مقاله در صدد است با بهره گیری از نظریه ی دگرگونی ارزشی رونالد اینگلهارت، ضمن شناخت وضعیت جهت گیری ارزشی، رابطه ی بین برخی از شاخص های توسعه ی انسانی و نوع جهت گیری ارزشی، را مورد بررسی قرار دهد. داده های این تحقیق با تکمیل 393 پرسشنامه، و از میان افراد هیجده سال و بالاتر در شهر بندرعباس، گردآوری و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان می دهد که 8/44 درصد افراد دارای جهت گیری ارزشی مادی، 1/50 درصد دارای اولویت های ارزشی التقاطی (ارزش های مادی و فرامادی به صورت توام) و 1/5 درصد افراد نیز دارای اولویت های ارزشی فرامادی بودند. بعبارت دیگر، افراد ارزش های مادی را نسبت به ارزش های فرامادی، در اولویت بالاتری قرار می دهند؛ همچنین افراد جوان تر نسبت به افراد مسن تر، و افراد دارای تحصیلات بالاتر نسبت به افراد دارای تحصیلات پایین تر، بیشتر به سمت ارزش های فرامادی گرایش دارند. یافته های حاصل از بررسی رابطه ی بین متغیرهای نشان داد که بین متغیرهای تحصیلات افراد، تحصیلات والدین، احساس امید به زندگی و میزان استفاده از وسایل ارتباط جمعی و نوع جهت گیری ارزشی افراد، رابطه ی معنی داری وجود دارد. بعبارت دیگر فرضیه هایی که مدعی وجود رابطه ی بین متغیرهای فوق با نوع جهت گیری ارزشی بودند، مورد تایید قرار می گیرند.کلید واژگان: جهت گیری ارزشی, توسعه ی انسانی, ارزش های مادی و فرامادی, استان هرمزگانBased on the Ronald Inglehart's theory of value transformation, the present paper intends to examine the condition of people's value orientation in order to investigate the relationship between social and economical indexes of human development and the type of value orientation. The data were obtained from 393 questionnaires completed by individuals aged between 18 and above in BandarAbbas through direct interview method. The analysis of the data revealed that 44.8% of respondents had material value orientation, 50% of them have both material and meta material value orientation while only 5.1 % of them have meta material value orientation. Thus, it may be concluded that people give higher priority to material values. Furthermore, the results show that younger individuals compared to older ones, and also individuals with higher education compared to those with lower education give more priority to meta material values. Therefore, considering the Scarcity hypothesis, which states that value priorities of a person is a reflection of his social and economical environment, it may be concluded that in the population investigated for this study, people prefer material values because their basic needs have not been fully satisfied. In addition, findings of the present study show that there is a meaningful relationship between variables such as education, parent's education, life expectancy, and the extent of the use of mass media and the type of value orientation that people have.Keywords: Value Orientation, Human Development Index, Material, Meta Material Values, Hormozgan Province, Bandarabbas
-
صنعت گردشگری ،امروزه بعنوان یکی از بخشهای مهم در کشورهای توسعه یافته و درحال توسعه در نظرگرفته می شود.هدف این تحقیق بررسی نگرش ساکنان شهر بندر عباس نسبت به تاثیرات گردشگری می باشد. برای بررسی سنجش تاثیرات گردشگری از مدل Ap and Crompton(1998) استفاده شده است که تاثیرات گردشگری را از چهار جنبه اقتصادی،فرهنگی،اجتماعی و محیطی مورد مطالعه قرار می دهد. برای انجام این تحقیق از روش پیمایش استفاده شده و 390 نفر از شهروندان بندر عباس به صورت نمونه گیری خوشه ایوتصادفی انتخاب شده و سوالات و گویه های مربوطه را پاسخ داده اند.علاوه بر این در این تحقیق ویژگی های اقتصادی- اجتماعی پاسخگویان و رابطه آنها با تاثیرات گردشگری مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان داد که قوی ترین جنبه تاثیر گردشگری از نظر پاسخگویان،جنبه اقتصادی با میانگین M=3.87 و بعد از آن جنبه فرهنگی با میانگین M=3.61 در مرتبه دوم اهمیت قرار دارد. در واقع این دو جنبه بعنوان اثرات مثبت گردشگری در نظر گرفته شده اند. از سوی دیگر،میانگین تاثیرات منفی بیشتر مربوط به اثر اجتماعی با میانگینM=3.38 و سپس جنبه محیطی با میانگین M=3.31 بر اساس نظر مخاطبین می باشد.
همچنین یافته های تحقیق نشان دادند که مردان نگرش منفی اجتماعی بیشتری نسبت به زنان در رابطه با تاثیر گردشگری دارند وهمچنین ادراک محیطی آنها مثبت تر از زنان می باشد.علاوه بر این،یافته های تحقیق روابط معناداری با وضعیت شغلی،وضعیت تاهل ودرآمد پاسخگویان با نگرش آنها نسبت به گردشگری نشان نداد.کلید واژگان: نگرش, گردشگری, تاثیرات مثبت ومنفی گردشگری, ابعاد گردشگری, بندرعباسThe tourism industry has become an important sector for both developed and developing countries, including Iran. This study attempts to identify the perceived impacts of tourism by residents in Bandar Abbas, located on the south of Iran. The impact of tourism was measured by the Ap and Crompton's model (1998) in which, four aspects are categorized for tourism impacts; economic, cultural, social and environmental.Based on a survey of 390 local residents, tourism impacts were assessed by a 33-item tourism impact scale. According to the mean measures, the most strong perceptions toward tourism effects are associated with economic (M=3.78), and the second one is cultural aspect (M=3.61). In fact, these two aspects are considered as positive effects of tourism. On the other hand, the mean score of negative impacts was higher on social (M=3.38) and environmental (M=3.33) aspects in terms of the perceived impacts of tourism. The study also revealed that men have more negative social perception and positive environmental perception compared to women. The findings also showed that there is no relationship between the marital status, job status and monthly income with tourism perception.Keywords: Attitude, Tourism Impacts, Tourism Dimensions, Personal Characteristics
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.