به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

معصومه صفری

  • معصومه صفری، کورش ویسی*، سمیرا علی آبادی، محسن اسمعیلی

    هدف این پژوهش آینده نگری برندهای ورزشی ایران در افق 1410 با تاکید بر برندهای سازمانی و شرکتی بود. این پژوهش به لحاظ روش شناسی از نوع آمیخته (کیفی و کمی) و طرح آن از نوع همزمان بود. در بخش کیفی راهبرد پژوهش پویش محیطی و در بخش کمی آینده پژوهی روش تحلیل آثار متقابل بود. جامعه آماری این پژوهش خبرگان و مرور منابع بود که به صورت هدفمند انتخاب شدند و به ترتیب بر مبنای اشباع نظری و منابع ثانویه با 25 نفر از خبرگان برندهای ورزشی که شامل اساتید دانشگاه، تولیدکنندگان و عرصه کنندگان برند بودند مصاحبه انجام شد و به موازات آن 11 سند مرتبط با برندهای ورزشی که محتوای آینده نگاری داشتند استفاده شد. ابزار گردآوری اطلاعات در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختاریافته و چک لیست و در بخش کمی پرسشنامه بود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها در بخش مرور منابع از روش نظام مند، در بخش تحلیل مصاحبه از روش کدگذاری و در بخش آینده پژوهی از روش تحلیل ساختاری با کمک نرم افزار میک مک استفاده شد. یافته ها نشان داد آینده برندهای ورزشی ایران در افق 1410 متاثر از 26 عامل می باشد اما 5 عامل برندینگ مشترک، رقابت در بازار، سرمایه گذاری روی برند، برندهای الکترونیکی و تکنولوژی دیجیتال پیشران های هستند که آینده برندهای ورزشی را دستخوش تغییر می کنند.

    کلید واژگان: آینده نگری, برنامه ریزی راهبردی, برندهای ورزشی, برندهای شرکتی و سازمانی, عدم قطعیت
    M. Safari, K. Veisi, S. Aliabadi, M. Esmaeili

    The purpose of this study was to predict Iranian sports brands on the horizon of 2031 with an emphasis on organizational and corporate brands. This study was mixed research (a combination of qualitative and quantitative) with a concurrent design. In the qualitative part, the research strategy was environmental scanning and in the quantitative part, future research was the method of interaction analysis. The statistical population of this study was experts and reviewing resources that were purposefully selected. Based on theoretical saturation, 25 sports brand experts including university professors, manufacturers, and brand activists were interviewed. In parallel, 11 documents as secondary sources related to sports brands with prospective content were used. Data collection tools were semistructured interviews and checklists in the qualitative section and questionnaires in the quantitative section. For data analysis in the resource review section, the systematic method, in the interview analysis section, the coding method, and in the future research section, the structural analysis method with the help of MICMAC software were used. The findings showed that the future of Iranian sports brands on the horizon of 2031 is affected by 26 factors, but 5 factors of joint branding, market competition, brand investment, electronic brands, and digital technology are the drivers that shape the future of sports brands.

    Keywords: Foresight, Strategic Planning, Sports Brands, Corporate, OrganizationalBrands, Uncertainty
  • معصومه صفری*، سیمین دخت رضاخانی، فریده دوکانه ای فرد

    هدف از پژوهش حاضر، بررسی نقش واسطه ای بخشودگی بین فردی در رابطه بین تمایزیافتگی و شایستگی اجتماعی دانشجویان بود. پژوهش حاضر توصیفی- همبستگی و از نوع مدل یابی معادلات ساختاری است. جامعه آماری این پژوهش، شامل دانشجویان دختر دانشگاه تهران در همه مقاطع در سال 1399 بودند. به منظور جمع آوری داده ها 378 نفر از آن ها به روش در دسترس انتخاب شده و به صورت آنلاین مورد سنجش قرار گرفتند. جمع آوری داده ها با استفاده از پرسشنامه شایستگی اجتماعی (SCQ) (پرندین، 1385)، پرسشنامه تمایزیافتگی خود (DSI) (اسکورن و اسمیت، 2003) و مقیاس بخشودگی بین فردی (IFS) (احتشام زاده و همکاران، 1389) انجام شد. داده ها به روش مدل یابی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزارهای SPSS-24 و AMOS-24 تحلیل شدند. ضرایب مسیر تمایزیافتگی بر بخشودگی بین فردی (001/0=P، 635/0=β) و بخشودگی بین فردی بر شایستگی اجتماعی (001/0=p، 649/0=β) معنادار بود (05/0>P)؛ اما مسیر مستقیم تمایزیافتگی بر شایستگی اجتماعی معنادار نبود (122/0=p، 149/0=β). نتایج آزمون بوت استرپ نشان داد که مسیر غیرمستقیم تمایزیافتگی بر شایستگی اجتماعی با نقش میانجی بخشودگی بین فردی (001/0=P، 412/0=β) معنادار بود (05/0>P). در مجموع می توان نتیجه گرفت که بخشودگی بین فردی بین تمایزیافتگی و شایستگی اجتماعی دانشجویان دختر نقش میانجی کامل دارد.

    کلید واژگان: بخشودگی, تمایزیافتگی, شایستگی
    Masoomeh Safari*, Simin dokht Rezakhani, Farideh Dokaneifard

    This study aimed to investigate the mediating role of interpersonal forgiveness in the relationship between differentiation and students' social competence. The present study is descriptive correlation and is a kind of structural equation modeling. The statistical population of this study included female students of the University of Tehran with all degrees in 2020. In order to collect data, 378 of them participated in the convenience sampling method and answered the questionnaires in an online survey. Data were collected using the Social Competence Questionnaire; SCQ (Parandin, 2006); Differentiation of Self Inventory; DSI (Skowron & Schmitt, 2003) and Interpersonal Forgiveness Scale; IFS (Ehteshamzadeh et al., 2011). Data were analyzed by structural equation modeling using SPSS-24 and AMOS-24 software. The pathway coefficients of differentiation on interpersonal forgiveness (β=0.635, P=0.001) and interpersonal forgiveness on social competence (β=0.649, P=0.001) were significant (P<0.05); But the direct path of differentiation on social competence was not significant (β=0.149; P=0.122). The results of the Bootstrap test showed that the indirect path of differentiation on social competence was significant with the mediating role of interpersonal forgiveness (β=0.412, P=0.001) (P <0.05). Overall, it can be concluded that interpersonal forgiveness plays a fully mediating role between the differentiation and social competence of female students.

    Keywords: Competence, differentiation, Forgiveness
  • معصومه صفری، سیمین دخت رضاخانی*، فریده دوکانه ای فرد

    هدف از پژوهش حاضر، تبیین روابط بین ذهن آگاهی و شفقت به خود با شایستگی اجتماعی در دانشجویان دختر براساس نقش میانجی بخشودگی بین فردی بود. روش پژوهش برحسب هدف کاربردی و برحسب گردآوری اطلاعات توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری را تمام دختران دانشجوی دانشگاه تهران در ترم دوم سال تحصیلی 99-1398 مشغول به تحصیل بودند، تشکیل دادند. از میان این افراد به روش نمونه گیری در دسترس 378 نفر انتخاب شدند. ابزارهای خودگزارشی شامل پرسشنامه های شایستگی اجتماعی (SCQ)، مهارت های ذهن آگاهی کنتاکی (KIMS)، مقیاس های شفقت به خود (SCS) و بخشودگی بین فردی (IFS) برای جمع آوری داده ها استفاده شد. داده های پژوهش حاضر با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری تحلیل شدند. نتایج نشان دادضریب مسیر غیرمستقیم بین ذهن آگاهی (01/0>p و 185/0=β) و شفقت به خود (01/0>p و 227/0=β) با شایستگی اجتماعی مثبت و در سطح 01/0 معنادار بود. مجموع مجذور همبستگی های چندگانه برای متغیر شایستگی اجتماعی برابر با 64/0 به دست آمد. این یافته بیانگر آن بود که شفقت به خود، ذهن آگاهی و بخشودگی بین فردی 64 درصد از واریانس شایستگی اجتماعی را در دختران دانشجو تبیین می کند. به نظر می رسد تمرکز بر حال و نه مشکلات گذشته و عدم قضاوت گری و شفقت نسبت به خود، شفقت و بخشودگی را نسبت به دیگران، موجب می شود و فرد احساس شایستگی اجتماعی بیشتری خواهد کرد.

    کلید واژگان: شفقت, شایستگی اجتماعی, بخشودگی بین فردی, ذهن آگاهی
    Masoumeh Safari, Simindokht Rezakhani *, Farideh Dokaneh

    The aim of this study was to explain the relationship between mindfulness, self-compassion, and social competence in female students based on the mediating role of interpersonal forgiveness. The statistical population of this study included all female students at the University of Tehran in all disciplines during the second half of the 2019-2020 academic year, from which 378 participants were selected using available sampling. The self-report tools included Social Competence Questionnaire (SCQ), Kentucky Inventory of Mindfulness Skills (KIMS), Self-Compassion Scale, and Interpersonal Forgiveness Scale (IFS). The data were analyzed using structural equation modeling. The results showed that the indirect coefficient path between mindfulness (p < 0.01, β=0.185) and self-compassion (p < 0.01, β=0.227) to social competence were significant (p < 0.01). The finding indicated that self-compassion, mindfulness, and interpersonal forgiveness explain 64% of the variance in social competence in female students. It seems that being mindful of the present, and having compassion for oneself, could lead to forgiveness towards others, and consequently improve social competency.

    Keywords: Compassion, Social Competence, Interpersonal Forgiveness, Mindfulness
  • فرهاد ترحمی*، معصومه صفری

    یکی از مشکلات فعلی اقتصاد ایران، نرخ بالای بیکاری است. بر اساس جدیدترین گزارش مرکز آمار ایران، نرخ بیکاری بیش از 10 درصد بوده است.یکی از راه های ایجاد اشتغال، صادرات کالاها و خدمات است که از این طریق، نیازمندی به نیروی کار در بخش های صادراتی ایجاد می شود.با این وجود باید توجه داشت که صادرات، موجب واردات کالاها و خدمات به منظور تهیه مواد اولیه، کالاهای واسطه ای و فناوری نیز می شود. لذا در حالی که صادرات اشتغال زایی را به همراه دارد، واردات انجام شده، موجب از بین رفتن شغل می شود.در این تحقیق، با استفاده از جدول داده- ستانده سال 1390 مرکز آمار ایران، میزان اشتغال زایی صادرات و همچنین اشتغال بری واردات صورت گرفته به منظور صادرات 14 بخش عمده اقتصادی ایران، تعیین می گردد.در این راستا از الگوی معرفی شده توسط تاکرو و دیگران (2017) استفاده می شود. نتایج پژوهش نشان می دهد که میزان اشتغال ایجاد شده ناشی از صادرات با کسر واردات واسطه ای به منظور صادرات، 2034501 نفر است. در مجموع، واردات واسطه ای انجام شده به منظور صادرات، موجب از دست رفتن فرصت های شغلی به میزان170,440 نفر شده است. در میان بخش های اقتصادی، بخش کشاورزی بیشترین شغل را به دلیل واردات واسطه ای ناشی از صادرات از دست داده است.این مقدار،معادل 58504 نفر محاسبه گردیده که 34 درصد از کل اشتغال از دست رفته ناشی از واردات واسطه ای به منظور صادرات است.

    کلید واژگان: اشتغال, صادرات, واردات, جدول داده- ستانده, اقتصاد ایران
    Farhad Tarahomi *, Masoumeh Safari

    One of the current problems of Iran's economy is the high unemployment rate. According to the latest report from the Statistics Center of Iran, the unemployment rate has been more than 10 percent. One way to create jobs is to export goods and services, which creates the need for labor in the export sector. However, it should be noted that exports also import goods and services in order to supply raw materials, intermediate goods and technology. Therefore, while exports lead to job creation, imports are lost. In this study, by using the input-output table of 1390, the Statistics Center of Iran, the employment amount of exports and also reduction of employment of imports for export 14 major economic sectors of Iran, is determined. In this regard, the model introduced by Tacero et al. (2017) is used. The results show that the amount of employment created by exports, with the deduction of intermediate imports for export, is 2,034,501 Person. totally, intermediate imports for export have lost 170,440 jobs. Among the economic sectors, the agricultural sector has lost the most jobs due to intermediate imports from exports. This amount is calculated as 58,504 people, which is 34% of the total lost employment due to intermediate imports for export.

    Keywords: Employment, Export, Import, Input-Output Table, Iranian Economy
  • علیرضا زبرجدی *، معصومه صفری، کیانوش چقامیرزا
    مقدمه
    شیرین بیان با نام علمی Glycyrrhiza glabra از خانواده لگومینوز می باشد که از مشهورترین گیاهان دارویی در جهان است و به شکل گسترده ای در پزشکی، داروسازی، صنایع قنادی و بهداشتی مصرف می شود. قسمت های مورد استفاده آن ساقه های زیرزمینی و ریشه های گیاه است که دارای ترکیبات مختلفی است، از جمله مهم ترین این مواد، ترکیبی به نام گلیسریزین است.
    هدف
    پژوهش حاضر با هدف انتقال ژن ریشه زایی از طریق آگروباکتریوم رایزوژنز به روش خارج شیشه ای و به منظور تولید انبوه ریشه های مویی در شیرین بیان اجرا شد.
    روش بررسی
    آزمایش در قالب طرح کاملا تصادفی با پنج تیمار در سه تکرار اجرا شد. ابتدا ریشه ی گیاهچه های جوان حاصل از کشت بذور حذف شده و گیاهچه های برش داده شده از قسمت هیپوکوتیل داخل پشم سنگ حاوی سوسپانسیون باکتری قرار گرفتند. پس از 10 تا 14 روز از تلقیح با اگروباکتریوم رایزوژنز ریشه ها از داخل مکعب خارج شدند. درصد القای ریشه توسط چهار سویه باکتری (ATCC15834، GMI 9534، A4 و A13) همراه با شاهد بررسی شد.
    نتایج
    نتایج تست PCR با استفاده از پرایمرهای اختصاصی بر روی ریشه های حاصل از گیاهان کامپوزیت (تراریخت احتمالی) نشان داد که سه سویه A4، A13 و GMI 9534 به میزان 100 درصد و سویه ATCC 15834 به میزان 66/66 درصد ریشه تراریخت تولید نموده اند.
    نتیجه گیری
    لذا تولید گیاه کامپوزیت شیرین بیان به دلیل کم هزینه، سریع و ساده بودن مورد توجه می باشد.
    کلید واژگان: شیرین بیان, اگروباکتریوم رایزوژنز, ریشه موئین, گیاه کامپوزیت
    Zebarjadi Ar *, Safari M., Cheghamirza K
    Background
    Licorice, Glycyrrhiza glabra (belong to Leguminosae family) is one of the most popular medicinal plants in the world and it is widely used in many fields such as medical, pharmaceutical, confectionery and health industries. Different parts of licorice (shoots, leaves and roots) were had various components such as Glycyrrhzin that was used for some proposes.
    Objective
    The current study was done with the aim of gene transfer via Agrobacterium rhizogenes by ex vitro method for hairy root production in licorice.
    Methods
    The experiment was laid out as a completely randomized design (CRD) with five treatments in three replications. At first, root of young plantlets was eliminated and excited plantlets were putted in the glass wool contain suspension of bacteria. After 10 to 14 days of inoculation with Agrobacterium rhizogenes, the roots were appeared. The percentage of root induction by four strains of Agrobacterium (ATCC 15834, GMI 9534, A4 and A13) with check (without bacteria) was investigated.
    Results
    The results of PCR analysis with specific primers for roots of composite plants (putative transgenic) was shown that three strains of bacteria (A4, A13 and GMI 9534) and strain ATCC 15834, were produced 100% and 66.66% transgenic roots respectively.
    Conclusion
    Thus, production of composite licorice plants was remarked due to it has low cost, fast and simple.
    Keywords: Glycyrrhiza glabra, Agrobacterium rhizogenes, Composite plant, Hairy root
  • معصومه صفری*، محمد ربیعی، نسیرین مصباح
    پژوهش حاضر با هدف بررسی تعیین میزان انطباق پذیری شغلی دانشجویان ورودی جدید دانشگاه تهران در سال 1393 انجام گرفت، به این منظور 1057 نفر از دانشجویان به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند. به پرسشنامه انطباق پذیری مسیر شغلی ساویکاس پاسخ دادند؛ و چهار بعد از ابعاد انطباق پذیری شغلی دغدغه، کنترل، کنجکاوی و اعتماد و عوامل مرتبط با آن مورد بررسی قرار گرفت. با استفاده از روش آماری میانگین، انحراف معیار و شاخص تحلیل واریانس جهت بررسی تفاوت بین ابعاد انطباق پذیری مسیر شغلی با عوامل مرتبط با آن مورد بررسی قرارگرفت؛ تفاوت معناداری بین ابعاد انطباق پذیری شغلی با عوامل مرتبط بدست آمد. نتایج توصیفی ابعاد انطباق پذیر شغلی دانشجویان بیانگر این بود که حدود 49 درصد دانشجویان دغدغه بالا دارند وحدود 3/43 درصد دانشجویان کنترل بالا دارند و حدود 3/53 درصد دانشجویان کنجکاوی بالا دارند و حدود 4/47 درصد از دانشجویان اعتماد بالا در مسیر شغلی خود دارند و در کل حدود 2/50 درصد دانشجویان از انطباق پذیری شغلی بالایی برخوردار بودند.تفاوت میزان ابعاد انطباق پذیری شغلی باجنسیت (دختر و پسر) بررسی و نشان داد که دختران دغدغه بیشتری نسبت به پسران دارند و تفاوت بین آنها معنادار بود، میزان ابعاد انطباق پذیری شغلی با سن، تفاوت معناداری نشان نداد. می توان از این نتایج در رشد و ارتقاء سطح انطباق پذیری شغلی دانشجویان استفاده نمود.
    کلید واژگان: انطباق پذیری مسیر شغلی, دغدغه, کنترل, کنجکاوی و اعتماد
    Masoom Sfri *, Mohamed Rabie, Nasrin Mesbah
    The aim of this study is to determine the career adaptability of new students at Tehran University in 2014.The subjects were 1057 students who selected randomly. The subjects answer to Savykas career adaptability questionnaire and four dimensions of career adaptability, concern, control, curiosity and confidence and related factors were studied. Using statistical methods like means, standard deviation and variance analysis to evaluate the difference between the dimensions of career adaptability with its related factors were examined, significant difference was found between the dimensions of career adaptability and related factors. The results describe the dimensions of career adaptability of students showed that about 49 percent of the students have a high concern and About 43/3 percent of students have high control and Approximately 53/3 percent of students have a high curiosity and About 47/4 percent of the students have high confidence in their career path And in total about 50/2 percent of students had high career adaptability.
    study The difference in career adaptability dimensions with gender (male and female) showed that girls has more concerned than boys And the difference between them was significant, study The dimensions of career adaptability with age, showed no significant difference, These results can be used in the development and promotion of career adaptability of students.
    Keywords: career adaptability, concern, control, curiosity, confidence
  • معصومه صفری، فائزه قناتی*
    فراصوت می تواند اثرات گوناگونی برسیستم های زنده بر جای گذارد. از مهم ترین این اثرات افزایش تولید متابولیت های ثانویه دارویی در سیستم های کشت سلولی می باشد. امروزه تاکسان ها به عنوان یک دسته از متابولیت های ثانویه مهم دارویی در درمان بسیاری از سرطان ها شناخته شده اند.این ترکیبات دارویی ابتدا از گیاه سرخدار استخراج گردیدند .در تحقیق اخیر کشت سلولی گیاه فندق در محیط بهینه LSبه عنوان منبع مناسب تولید تاکسان ها معرفی می شود. همچنین در این تحقیق سلول های جداکشت فندق در معرض امواج با توان خروجی mW/ cm24 با فرکانس ثابتkHz 44/29در زمان های متفاوت4،20،8و40 دقیقه قرار گرفتند. بر اساس نتایج بدست آمده امواج فراصوت با انرژی پایین در زمان های کوتاه تابش،باعث افزایش زیتوده و تاکسان های مورد مطالعه (تاکسول، باکاتین و 10- داستیل باکاتین III) گردید. با توجه به افزایش قابل توجه میزان تاکسان های درون سلولی می توان گفت که امواج فراصوت با القای مسیرهای بیوسنتزی آنها باعث افزایش سنتز این ترکیبات در سلول های فندق گردیده است. افزایش میزان فعالیت آنزیم فنیل آمونیالیاز ( ژن مرتبط با بیوسنتز تاکسان ها) تحت تاثیر فراصوت موید این فرض می باشد.
    کلید واژگان: امواج فراصوت, باکاتین III, تاکسول, 10, داستیل باکاتین III, فندق, فنیل آمونیالیاز
    Low-intensity ultrasound is known as a physical elicitor with a variety of biological effects on living cells. However, little information is available on the use of ultrasound in order to enhance biological processes. The present study was undertaken to clarify the effects of Low-energy ultrasound on the cell growth and secondary metabolites biosynthesis in suspension-cultured Coryllus avellana cell. Taxol, an anticancer drug which is usually extracted from Taxus sp., has been isolated from Coryllus avellana cells as well. The cells were grown in a modified LS medium and were exposed to ultrasound at power density of 4 mW/ cm2 for 4 to 40 min. Sonication of the cells for 20 min remarkably increased the yields of three major taxanes, i.e., paclitaxel, 10-deacetyl baccatin, and baccatin III (up to 6.07, 2.76, and 1.7 mg/kg, respectively). Enhancement of phenylalanine ammonialyase was also observed in ultrasound-treated cells. The results showed that the applied ultrasound had no significant effect on cell growth but, interestingly resulted in the increase of taxol biosynthesis by the cells. According to the results elicitation of Coryllus avellana with ultrasound can be suggested as a successful strategy for increase of the production of desired secondary metabolites.
    Keywords: Baccatin III, Corylus avellana, 10-Deacetylbaccatin III, phenylalanine ammonialyase Taxol, Ultrasound
سامانه نویسندگان
  • دکتر معصومه صفری
    دکتر معصومه صفری

اطلاعات نویسنده(گان) توسط ایشان ثبت و تکمیل شده‌است. برای مشاهده مشخصات و فهرست همه مطالب، صفحه رزومه ایشان را ببینید.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال