به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

منوچهر مهرام

  • اصغر قربانی*، منوچهر مهرام، محمدرضا ملکی، فاطمه سمیعی راد، معصومه اکبری
    مقدمه

    زردی نوزادی از مشکلات شایع دوران نوزادی است که منجر به مشکلات عدیده ای از قبیل انسفالوپاتی ناشی از‎ها‎‎یپر بیلی روبینمی‎‎, کرن ایکتروس و مرگ می‎‎شود. با توجه به اهمیت تشخیص زودهنگام هیپر بیلی روبینمی‎‎مطالعه حاضر جهت تعیین سطح بیلی روبین توتال بند ناف در نوزاد و مقایسه با بیلی روبین 3 روز بعد از تولد در بیمارستان کوثر قزوین انجام شد.

    روش کار

    در این مطالعه مقطعی آینده نگر تعداد 100 نوزاد سالم و ترم متولد شده در زایشگاه بیمارستان کوثر مورد بررسی قرار گرفتند. داده‎ها‎‎ در چک لیست حاوی متغیر‎ها‎‎ی مورد بررسی در مادر (گروه خونی، سابقه مصرف دارو) و اطلاعات نوزاد (نام، جنس، وزن تولد، سن حاملگی، نوع تغذیه، آپگار، میزان بیلی روبین خون بندناف و میزان بیلی روبین سرم روز سوم پس از تولد) با اخذ رضایت آگاهانه، جمع آوری شده و نمونه خون بند ناف جهت اندازه گیری میزان بیلی روبین و تعیین گروه خونی نوزاد و نیز نمونه خون وریدی در روز سوم پس از تولد گرفته شد. جهت  تجزیه و تحلیل داده‎ها‎‎ از آزمون‎ها‎‎ی توصیفی و تحلیلی استفاده شد (p<0.05).

    نتایج

    میانگین سطح بیلی روبین  توتال و مستقیم در نوزادان به ترتیب در روز تولد 0.9±2.8 و 0.10±0.31 و در روز سوم 2.53±13.13 و 0.14±0.29 میلی گرم بر دسی لیتر بود. همچنین میزان آلبومین بند ناف ±0.643.2 گرم بر دسی لیتر  گزارش گردید. میانگین سطح بیلی روبین توتال هنگام تولد و روز سوم بین دختر و پسر تفاوت معنی داری نداشت(p.value=0.92) . از میان متغیر‎ها‎‎ی کمی‎‎مورد مطالعه سن مادر با سطح بیلی روبین توتال بند ناف همبستگی معنی دار و مستقیم (p.value=0.04) و میزان سطح بیلی روبین توتال روز سوم تولد با تعداد سقط همبستگی معنی دار و مستقیم نشان داد(p.value=0.05). همچنین میزان سطح بیلی روبین توتال بند ناف و روز سوم تولد با میزان آلبومین همبستگی معکوس نشان داد. در این مطالعه سطح بیلی روبین توتال بند ناف با بیلی روبین توتال در روز سوم همبستگی  معنی دار نشان داد (p.value=0.02).

    نتیجه گیری

    نوزادان در معرض خطر نیاز به پیگیری دقیق تر از نظر زردی دارند چراکه تشخیص به موقع و با درمان بسیار ساده میتوان موجب کاهش خطرات احتمالی زردی نوزادی شد. مطالعه حاضر نشان داد که سطح  بیلی روبین توتال بند ناف در مقایسه با بیلی روبین 3 روز بعد از تولد میتواند به عنوان یک معیار تشخیصی مناسب جهت پیگیری دقیق نوزادان در معرض خطر زردی استفاده کرد.

    کلید واژگان: هیپربیلی روبینمی‎‎نوزادی, نوزادی, بیلی روبین
    Asqar Gorbani *, Manoochehr Mahram, MohammadReza Maleki, Fatemeh Samieirad, Masoomeh Akbari
    Introduction

    Neonatal jaundice is a common problem that leads to many problems such as encephalopathy and hearing loss, kernicterus and death. Due to the importance of preventing the potential complications of hyperbilirubinemia, the present study was performed to determine the level of total cord bilirubin in neonates and to compare with bilirubin three days after birth in Kowsar hospital in Qazvin.

    Material and Method

    In this prospective cross-sectional study, 100 neonates were evaluated in Kowsar hospital maternity ward and required information was prepared in checklists containing maternal variables (blood group,taking medicine) and the infant's data (name, sex, birth weight, gestational age, breast feeding and formula milk feeding, Apgar score, cord blood bilirubin level, and serum bilirubin level on the third day after birth) were obtained with informed consent and entered into a file by a trained individual. Cord blood samples were also taken to measure the level of bilirubin and to determine the blood group of neonates and venous blood samples were taken on the third day after birth. Data analysis was performed by using descriptive and statistical analysis(P<0.05).

    Results

    The mean levels of total and direct bilirubin of neonates in birthday and third day were 2.8 ±1.00 and 0.31±0.10 and 13.13±2.53 and 0.29±0.14 mg/dl, respectively. In addition, cord albumin was also reported to be 3.2±0.64. The mean level of total bilirubin at birth and third day was not significantly different between boys and girls (p.value=0.92). There was a significant and direct correlation between maternal age and total cord blood bilirubin level (p.value=0.04), and also total bilirubin level at the third day of birth had a significant and direct correlation with the number of abortions (p.value=0.05). Moreover, the level of total bilirubin and third day of birth were inverse correlated with albumin level.

    Conclusion

    High risk neonates need more accurate follow-up for jaundice, because timely diagnosis and very simple treatment can reduce the potential risks of neonatal jaundice. The present study showed that cord total bilirubin levels compared with bilirubin three days after birth can be used as a suitable diagnostic method to accurately track neonates at risk of jaundice.

    Keywords: Neonatal hyperbilirubinemia, Jaundice, bilirubin, Kernicterus
  • مرتضی منصوریان، بابک رستگاری مهر، زهرا کلانتری، منوچهر مهرام، مریم حسین زاده میلانی، زهرا شفیعیان، عزیز رضاپور، مصطفی قربانی
    زمینه و هدف
    شاخص های بهداشتی به منظور مدیریت و برنامه ریزی در حوزه سلامت استفاده می شوند. هدف این مطالعه بررسی تاثیر اجرای طرح پزشک خانواده بر روند شاخص های سلامت زیج حیاتی استان قزوین طی سال های 1382تا 1387 انجام شد.
    روش کار
    این مطالعه از نوع مقطعی توصیفی تحلیلی بود، داده ها به وسیله چک لیست جمع آوری شدند. در مجموع 864 زیج حیاتی 108 روستا مربوط به سال های 87-82 مورد بررسی قرار گرفت. داده ها با نرم افزار SPSS و آمار توصیفی تجزیه و تحلیل شدند.
    یافته ها
    نتایج نشان داد که در سال های بعد از اجرای پزشک خانواده در استان قزوین نسبت به قبل از آن درصد جمعیت زیر 5 سال، درصد جمیعت زنان 49-15 ساله، میزان موالید خام و شاخص های تنظیم خانواده (میزان استفاده ازآی یو دی، میزان بستن لوله در زنان و مردان و استفاده از کاندوم و استفاده از آمپول های پیشگیری) سیر صعودی داشته است. همچنین درصد کودکان کم وزن و درصد مرده زایی نیز افزایش یافته است. این در حالی است که شاخص های مرگ مادر باردار، مرگ زیر یک ماه، و یک سال، و درصد زایمان توسط فرد دوره ندیده در منزل سیر نزولی داشته است.
    نتیجه گیری
    با توجه به نتایج می توان گفت طرح پزشک خانواده در بهبود برخی از شاخص های سلامت نقش مثبت داشته است اما با توجه به مقطعی بودن این مطالعه، جهت ارزیابی دقیق تر طراحی و اجرای مطالعاتی با حذف عوامل مخدوش کننده ضروری به نظر می رسد.
    کلید واژگان: پزشک خانواده, زیج حیاتی, جمعیت روستایی, قزوین
    Morteza Mansourian, Babak Rastgari Mehr, Zahra Kalantari, Manochehr Mahram, Maryam Hosainzadeh Milani, Zahra Shafieyan, Aziz Rezapoor, Mostafa Qorbani
    Background
    Health indicators are being used in health planning and management. The aim of this survey was to find effects of family physician program on health indicators in Qazvin province.
    Methods
    This study was a descriptive cross sectional study. Data were gathered using a check list adopted from Zige Hayati of Village Health House. A total of 864 Zige Hayati from 108 villages between 2004 and 2010 were studied. Data were analyzed by SPSS 11.5.
    Results
    Results showed that family physician program improved some indices include of under 5-year population percentage, the percentage of women between 49-15 years old, crude birth rate, TL, vasectomy and IUD, vaccine and also the percentage of stillbirths and LBW. At the same time the indicators of maternal deaths, deaths less than one month and one year, the percentage of births attended by trained person has had a decline.
    Conclusion
    According to this finding, family physician program improved health indicator. Because of limitations of cross sectional study, other studies are suggested for more accurate evaluation by eliminating confounding variables
    Keywords: Family physician, Zige Hayati, Rural population, Qazvin
  • زهرا حسینخانی، سحرناز نجات، رضا مجدزاده، منوچهر مهرام، علی افلاطونی *
    زمینه و هدف

    کودکآزاری مشکل اجتماعی است که زندگی کودکان راتحت تاثیر قرار میدهد. هدف این مطالعه طراحی پرسشنامه فارسی کودکآزاری با روایی و پایایی مناسب بود تا میزان کودکآزاری را در جامعه برآورد کند.

    روش کار

    روایی پرسشنامه پس از بررسی متون و تهیه نسخه اولیه، با محاسبه مناسبت و شفافیت، پایایی نیز با آلفای کرون باخ و تکرارپذیری با ضریب همبستگی درون خوشهای (ICC) پس از آزمونTest-retest به فاصله دو هفته اندازه گیری شد.

    نتایج

    میانگین شفافیت(Clarity) و مناسبت (Relevancy) پرسشنامه به ترتیب 36/80 و 5/92 و دامنه مناسبت سوالها بین 14/90 – 2/97 بود. میانگینICC و آلفای کرونباخ به ترتیب 95/0 و 92/0 بدست آمد.

    نتیجه گیری

    پرسشنامه مذکور دارای روایی و پایایی مطلوبی بوده و در مطالعات کودک آزاری در ایران قابل استفاده میباشد.

    کلید واژگان: کودک آزاری, پرسشنامه, روایی, پایایی
    Zahra Hosseinkhani, Saharnaz Nedjat, Reza Majdzadeh, Manoochehr Mahram, Ali Aflatooni
    Background And Aim

    Child abuse is a social problem that affects the lives of children. The purpose of this study was to design a valid and reliable Persian questionnaire to measure the status of child abuse.

    Materials And Methods

    Content validity was measured with search of relevant electronic databanks، preparation of the first draft of the questionnaire and determinant of its relevancy and clarity. Reliability was measured with Cronbach’s alpha، and repeatability was measured with intra cluster correlation through test-retest with two weeks interval.

    Results

    The mean of clarity and relevancy of the tool were 80. 36% and 92. 5%، respectively، and rang of these two measure were 90. 14 - 97. 2، also. The average of intra cluster correlation (ICC) and Cronbach’s alpha were 0. 95 and 0. 92، respectively.

    Conclusion

    The new tool has acceptable validity and reliability and is suitable for child abuse studies in Iran.

    Keywords: Child abuse, Questionnaire, Reliability, Validity
  • منوچهر مهرام، فرناز کریمی
    زمینه و هدف
    مغز انسان از دو نیمکره تشکیل گردیده که فعالیت هر نیمه از بدن تحت تاثیر نیمکره طرف مقابل قرار می گیرد. معمولا فعالیت یک نیمکره نسبت به دیگری غلبه دارد و باعث می گردد توان فعالیت اندامها در یک نیمه بدن بیشتر باشد و از همین خصوصیت راست دست یا چپ دست بودن افراد تا حد زیادی می توان برای تعیین نیمکره غالب مغز استفاده نمود. این مطالعه تحلیلی با هدف تعیین نقش دست غالب و جنسیت بر هوش و آزمون های آمادگی تحصیلی کودکان بدو ورود به دبستان انجام گردید.
    روش بررسی
    از میان کودکان شش تا شش و نیم ساله ساکن در محلات طبقه اجتماعی- اقتصادی متوسط شهر قزوین که برای سنجش جسمانی و روانی بدو ورود به دبستان به مراکز سنجش مراجعه نمودند دو گروه 200 نفره چپ دست و راست دست به نسبت برابر از دو جنس به صورت تصادفی و به ترتیب مراجعه انتخاب و نتایج آزمون هوش و آمادگی تحصیلی در دو گروه و به تفکیک دو جنس مقایسه و تحلیل شد. ارزش P کمتر از 05/0 معنی دار تلقی گردید.
    یافته ها
    میانگین وانحراف معیار نمره آزمون آمادگی تحصیلی در راست دست ها 04/4 ± 15/38 و در چپ دست ها 70/2 ± 71/38 و بدون اختلاف معنی دار بود. این میانگین در پسرها8/3 ± 8/38 و در دخترها نیز 4/3 ± 30/38 و بدون اختلاف معنی دار بود. مقایسه راست دست ها و چپ دست ها در هر یک از دو جنس نیز معنی دار نبود.
    نتیجه گیری
    هیچگونه اختلاف معنی داری بین نتایج آزمون آمادگی تحصیلی در دو گروه چپ دست و راست دست و بین دو جنس مشاهده نگردید.
    کلید واژگان: دست غالب, جنس, کودک, هوش, آزمون آمادگی تحصیلی
    Manoochehr Mahram, Farnaz Karimi
    Background And Objective
    Human brain consists of two hemispheres with contralateral control of the body. One hemisphere''s function is predominate to another، so one side of the body is more powerful in performing special tasks comparing the other which this property is almost used to determine predominant hemisphere of the brain. This analytic study performed to assess the effect of handedness and gender on the result of school readiness assessment examination in children.
    Materials And Methods
    Of 6 to 6. 5- year-old children living in middle socioeconomic regions of Qazvin city، referred to preschool Examining center to assess educational readiness and other physical examination، 400 children equally of both sexes were randomly selected in two Left-Handed (LH) and Right-Handed (RH) groups to compare the results of school readiness assessment examination. The data was statistically analysed and P-Value less than 0. 05 was considered significant.
    Result
    the results of School Readiness Assessment Examination in LH and RH children were 38. 71 ± 2. 70 and 38. 15 ± 4. 04، respectively without significant difference. These results were 38. 8 ± 3. 8 and 38. 30 ± 3. 4 in boys and girls respectively، without significant difference. Comparing RH and LH cases in each sex group did not show any significance.
    Conclusion
    No significance was observed comparing the results of School Readiness Assessment Examination in LH and RH groups and between two gender groups.
    Keywords: Handedness, Gender, Child, Intelligence, School Readiness Assessment Examination
  • شکوه سادات ابوترابی، مسعود شریفی، امیر جوادی، منوچهر مهرام، جمیله سلیمانیان
    زمینه
    زایمان زودرس و وزن کم هنگام تولد از علل مهم مرگ و میر نوزادان است.
    هدف
    مطالعه به منظور تعیین رابطه بین عفونت واژینوز باکتریایی با وزن هنگام تولد نوزاد و زمان زایمان انجام شد.
    مواد و روش ها
    این مطالعه تحلیلی با روش نمونه گیری خوشه ایاز سال 1387 تا 1389 بر روی ترشحات واژینال 751 زن باردار 26-23 هفته مراجعه کننده به مراکز بهداشتی- درمانی قزوین انجام شد. نمونه ها پس از رنگ آمیزی با روش نوگت ارزیابی شدند. داده ها با آزمایش آماری کای دو تحلیل شدند.
    یافته ها
    جواب آزمایش 734 نفر (%7/97) از نظر واژینوز باکتریایی منفی و 17 نفر (%3/2) مثبت می باشد به علت مهاجرت برخی از زنان، از 697 نفر با واژینوز منفی، 72 نفر آن ها (%3/10) پارگی زودرس کیسه آب را داشتند و در گروه مقابل، 4 نفر آنان (%5/23) پارگی زودرس را داشتندکه این اختلاف از نظر آماری معنی دار نبود.
    نتیجه گیری
    با توجه به یافته ها به نظر می رسد ارتباطی بین واژینوز باکتریایی و زایمان زودرس و وزن هنگام تولد نوزاد وجود نداشت.
    کلید واژگان: واژینوز باکتریایی, زایمان زودرس, وزن کم هنگام تولد
    Sh. Abotorabi, M. Sharifi, A. Javadi, M. Mahram, J. Soleimanian
    Background
    Preterm birth and low birth weight are important causes of mortality in infants
    Objective
    This study aimed to determine the relationship between bacterial vaginosis with low birth weight and PROM.
    Methods
    This analytic study was performed on vaginal discharge of 751 pregnant women in 23-26 weeks between 1387 to 1389 years in Qazvin health centers.The method of cluster samples were selected. Samples are analayzed with Nuget method. Data were evaluated with chi-square test.
    Findings
    results showed that they were 734 (97.7%) negative test of bacterial vaginosis and 17 (2.3%) case were positive. Migration due to a number of people it was not possible to check the delivery status. Of 697 patients with negative bacterial vaginosis, 72 of whom (10.3%) had PROM, and in other group four cases (23.5%) had PROM. This difference was not statistically significant.
    Conclusion
    The significant difference did not exist between bacterial vaginosis and preterm delivery and LBW.
  • بهزاد بیژنی، ملیحه چرخچیان، مینا آصف زاده، سعید آصف زاده، حلیمه محرمخانی، منوچهر مهرام
    زمینه و هدف
    یکی از مشکلات افراد مبتلا به نارسائی مزمن کلیه، پاسخ ضعیف تر به واکسن‎ها از جمله واکسن هپاتیت B است. از راه های پیشنهاد شده برای بهبود کارائی واکسن در این گروه تزریق واکسن به روش داخل جلدی برخلاف روش معمول عضلانی است. این مطالعه با هدف مقایسه این دو روش در مرکز دیالیز بوعلی سینا قزوین صورت گرفته است.
    مواد و روش‎ها: این کارآزمائی بالینی در 29 نفر از بیماران مبتلا به نارسائی مزمن کلیه با سابقه عدم پاسخ به واکسیناسیون صورت گرفته است. افراد به طور تصادفی به دو گروه شامل تزریق 40 میکروگرم واکسن Euvax B به روش داخل جلدی (15 نفر) و گروه دیگر 160 میکروگرم از همین واکسن به روش عضلانی (14 نفر) تقسیم شدند. سطح آنتی بادی در 2 گروه در پایان 1، 6 و 12 ماه پس از کامل شدن واکسیناسیون اندازه‎گیری شد. سطح آنتی بادی بیش از 10 واحد در لیتر محافظت کننده در نظر گرفته شد. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افرار SPSS نسخه 16 تحلیل شدند.
    یافته ها: پس ازگذشت یک و شش ماه از تکمیل دوره واکسیناسیون تفاوت معنی‎دار آماری بین دو گروه از نظر کارائی واکسن مشاهده نشد. ولی پس از 12 ماه، در حالی که 3/93 درصد از گروه مورد تزریق داخل جلدی دارای آنتی بادی در سطح محافظت کننده بودند، این میزان در گروه دوم تنها 50 درصد بود(05/0p<).
    نتیجه گیری: با توجه به هزینه های بالای تامین واکسن، در بیمارانی که تحت همودیالیز مزمن هستند ممکن است تزریق داخل جلدی انتخاب قابل قبولی باشد.
    کلید واژگان: ایمن سازی فعال, هپاتیت B, نارسائی کلیه
    Behzad Bijani, Maliheh Charkhchian, Mina Asefzadeh, Saeed Asefzadeh, Halimeh Moharramkhani, Manoochehr Mahrma
    Background
    Low immunogenicity of hepatitis B vaccine is an important problem in patients with chronic renal failure (CRF). A possible solution is intradermal versus conventional intramuscular delivery of vaccine in this population. The goal of this study was to compare the efficacy of these routes of vaccination in Bu-alicina Dialysis Center, Qazvin, Iran.
    Materials And Methods
    This randomized clinical trial was done on 29 CRF non-responders randomly allocated to two groups. Fifteen patients received 40 μg of euvax B vaccine intradermally and 14 patients received 160 μg of this vaccine intramuscularly. Anti-HBs antibody titre was measured after 1, 6, and 12 months. Seroprotection was defined as anti-HBs antibody titre above 10 lU/L. Data were analyzed using SPSS software version 16.
    Results
    Difference of seroprotection rate between two groups was not statistically significant after1and 6 months; however, after 12 months, seroprotection rate was 93.3% in the interadermal group versus 50% in the intramuscular group (p<0.05).
    Conclusion
    Considering the high cost of vaccination, intradermal vaccination may be a reasonable choice in CRF patients.
  • منوچهر مهرام، بهروز مهرام، هاشم علیجانی
    زمینه
    در هنر پزشکی، علاوه بر فراگیری علم به عنوان زمینه؛ قدرت مشاهده دقیق و استفاده از همه حواس، توانایی تجزیه و تحلیل آموخته های نظری و تطبیق با شرایط بیمار، فراگیری مهارت های عملی، مدیریت زمان و توانایی های ارتباطی از انتظارات ضروری برای یک پزشک محسوب می شوند. برخی مطالعات از عدم رضایت مندی از فراگیری مهارت ها در دانش آموخته گان حکایت دارند.
    هدف
    مطالعه به منظور ارزیابی مهارت های حرفه ای پزشکان عمومی مراکز بهداشتی- درمانی استان قزوین انجام شد.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه توصیفی در سال 1387، مهارت های حرفه ای پزشکان عمومی به صورت نمونه گیری تام و مشروط بر تمایل به شرکت در تحقیق، شامل 33 مهارت پزشکی، بهداشتی، مدیریتی و ارتباطی به صورت خودارزیابی، مورد سنجش قرار گرفت. پاسخها از طریق آزمونهای آماری شامل مجذور کا، همخوانی فای، مقایسه دو نسبت و ضریب توافقی تحلیل شدند. مقادیر P کمتر از 05/0 معنی دار تلقی گردید.
    یافته ها
    از 33 مهارت بررسی شده در91 پزشک عمومی شامل 36 مرد و 55 زن، در 16 مهارت حداقل نیمی از پزشکان فاقد مهارت کامل بودند. مهارت پزشکان به تفکیک دو جنس برای گذاردن سوندادراری در بیماران مذکر و مونث، هر دو تفاوت معنی دار داشتند(P=0.000). این رابطه با توانایی مدیریت زایمان طبیعی نیز تفاوت معنی دار داشت (P=0.044)، ولی با مدیریت عوارض بعد از زایمان معنی دار نبود.
    نتیجه گیری
    با توجه به یافته ها، بازنگری در محتوای آموزشی دوره های بالینی پزشکی متناسب با نیاز واقعی، افزایش آموزش مهارت ها، تدوین و اجرای اجباری «Log Book» در همه بخش های کارورزی بالینی، نهادینه سازی ارزیابی مهارت های عملی کارورزان به شیوه «OSKE» و تدوین برنامه های آموزش مداوم مهارت های پزشکان به صورت کارگاهی پیشنهاد می گردد.
    کلید واژگان: پزشکان عمومی, مهارت, خودارزیابی, قزوین
    M. Mahram, B. Mahram, H. Alijani
    Background
    In the art of medicine, besides learning of background science, having professional skills is essential for a physician. Some studies show a feeling of dissatisfaction associated with learning professional skills in medicine graduates.
    Objective
    This study was performed to assess the professional skills in general practitioners of health service centers in Qazvin province.
    Methods
    In this descriptive study performed in 2008, the professional skills of all general practitioners working in Health Centers of Qazvin Province (I.R.Iran) including 33 medical, management and communicational skills were assessed through self-assessment method. The results were statistically analyzed, through chi square test and Phi, Cramer's V, comparison between two proportions, and contingency coefficient. P values less than 0.05 were considered as significant.
    Findings
    Of 33 target skills in 91 general practitioners including 36 males and 55 females, lack of desirable professional skills in 16 items was found in at least half of the physicians. The skill of urinary catheterization in male and female patients, by male or female physicians, both showed significant difference (P=0.000). The relationship between the gender of physician and the skills of management of a normal vaginal delivery showed a significant difference (P=0.044) whereas such relationship between the gender and management of post delivery complications demonstrated an insignificant difference, statistically.
    Conclusion
    Regarding the results, revision in the contents of clinical educational courses and based on real need, increasing skills training, collecting and strict execution of “Log Book” in all clinical internship courses, establishment of “OSCE” method for assessment of skills in intern trainees, and designation of re-educative workshops for training skills in graduate physicians, are suggested.
    Keywords: General Practitioner, Skill, Self, assessment, Qazvin
  • منوچهر مهرام، بهروز مهرام، سیدنورالدین موسوی نسب
    زمینه و هدف
    سال هاست که ارائه دروس تئوری به دانشجویان به شیوه سنتی سخنرانی ادامه دارد و هر دو گروه اساتید و فراگیران از کم بازدهی و کسل کنندگی کلاس ها ناراضی اند. با توجه به تجربه کم ارائه دروس تئوری بالینی به شیوه بحث گروهی دانشجو- محور در گروه های کوچک، این مطالعه به منظور مقایسه میزان یادگیری به این شیوه با روش سخنرانی صورت گرفت.
    روش کار
    در این مطالعه نیمه تجربی، دو شیوه سخنرانی و بحث گروهی در گروه های کوچک (6 تا 8 نفره) در تدریس درس تئوری کودکان در چهار دوره از دانشجویان پزشکی زنجان آزمایش گردید. بعضی عناوین به صورت سخنرانی و برخی نیز به صورت بحث گروهی دانشجو- محور تدریس شدند. در خاتمه همه کلاس ها کوئیز به عمل آمد که نتایج آنها و همچنین نتایج آزمون های پایان ترم در دو شیوه تدریس مقایسه گردیدند.
    یافته ها
    میانگین درصد پاسخ های صحیح در کوئیزهای آخر کلاس های به شیوه بحث گروهی و سخنرانی، به ترتیب 84 و 45 درصد بود که اختلاف معنی داری را نشان داد (0001/0=P) ولی مقایسه میانگین درصد پاسخ های صحیح به سؤالات آزمون های پایانی در دو شیوه به ترتیب بالا به میزان 67درصد و 65درصد، اختلاف معنی دار نشان نداد (19/0=P).
    نتیجه گیری
    بر اساس نتایج این بررسی و مطالعات مشابه، یادگیری در شیوه بحث گروهی عمیق تر و مؤثرتر به نظر می رسد ولی این عمق یادگیری را در آزمون پایانی نمی توان دریافت که احتمالا می تواند به دلیل اشکالات مربوط به نوع طراحی سؤالات و تاکید بر محفوظات فراگیران باشد.
    کلید واژگان: بحث گروهی, گروه کوچک, سخنرانی, روش تدریس, دانشجوی پزشکی
    Manoochehr Mahram, Behrooz Mahram, Seyyed Nouroddin Mousavinasab
    Background and Objective
    It has been years that the traditional method of lecture is used for teaching and both teachers and students are unsatisfied with this method’s tediousness and low efficacy. According to low experience in teaching theoretical clinical courses via student-based group discussion in small groups, this study was performed to compare learning resulted from the aforementioned method and lecture.Methods In this semi-experimental study, lecture and group discussion in small groups (6 to 8 members) were tested in theoretical course of pediatrics in four series of students in Zanjan School of Medicine. Some topics were taught using lecture while others were taught using student-based group discussion. At the end of all classes, quizzes were given to the students; the results from these quizzes and final exams were compared in both teaching methods.Results The mean percentage of correct answers in quizzes in methods of group discussion and lecture were 84% and 45%, respectively, which was significantly different (P=0.0001). The mean percentage of correct answers to the questions in final exams was 67% and 65% for group discussion and lecture accordingly while there was no significant difference(P=0.19).
    Conclusion
    Regarding the results of this study and similar researches, learning via group discussion seems to be more profound and effective, but this profundity was not present in the final exam, which may be due to the defects in designing questions and emphasizing on students’ memorized content.
  • فاطمه صفاری، تکتم کریم زاده *، فهیمه مصطفایی، منوچهر مهرام
    زمینه
    کم کاری مادرزادی تیروئید (CH) یکی از شایع ترین بیماری های غدد درون ریز در نورادان و از علل قابل پیشگیری عقب ماندگی ذهنی است. برای جلوگیری از عوارض غیر قابل برگشت کم کاری تیروئید، بهتر است درمان با هورمون های تیروئید تا پایان هفته چهارم زندگی شروع شود.
    هدف
    مطالعه به منظور تعیین شیوع کم کاری مادرزادی تیروئید در استان قزوین در سال های 1385 و 1386 انجام شد.
    مواد و روش ها
    این مطالعه مقطعی در قالب طرح غربال گری عمومی نوزادان از نظر CH در سال های 1385 تا 1386 در استان قزوین انجام شد. تمام نوزادان ساکن شهر و روستاهای استان قزوین در روزهای 3 تا 5 پس از تولد با نمونه گیری خون از پاشنه پا نمونه گیری شدند. روش تعیین غلظت TSH با کاغذ فیلتر و سپس روش الایزا بود.
    یافته ها
    در مجموع 33488 نوزاد غربال گری شدند. درصد پوشش غربال گری در سال های اول و دوم به ترتیب %84 و %95 و میزان فراخوان در این سال ها، %6/2 و %2/3 بودند. میزان بروزکم کاری تیروئیدی در سال 1385، یک نوزاد در هر 446 تولد زنده (%2/0) و در سال 1386، یک نوزاد در هر 447 تولد زنده (%22/0) بود. TSH سرم در 40، 7/26 و 3/33 درصد نوزادان مبتلا به کم کاری تیروئیدی به ترتیب 5 تا 9/9، 10 تا 9/19 و بیش تر از 20 میلی واحد بر لیتر بود
    نتیجه گیری
    برنامه غربال گری نوزادی برای CH قابلیت بالایی برای اجرا در کشور را دارد. بنابراین، نتایج اجرای این برنامه به عنوان اولین غربال گری نوزادی، پایه ای را برای فهم بهتر و جستجوی به موقع CH و دیگر بیماری های متابولیک در ایران فراهم می کند.
    کلید واژگان: بیماری های غدد درون ریز, کم کاری تیروئید, نوزادان, عقب ماندگی ذهنی
  • سیدعلی نقی کاظمی، منوچهر مهرام، علی کوشا، حمیدرضا امیرمقدمی
    Objective: Hepatitis A is one of the most common infections during childhood، especially in developing countries. Regarding the high prevalence of the disease in Iran، this study was performed to detect the rate of the contact of the children of Zanjan/Iran with the virus of hepatitis A (HAV). Material & Methods: In a cross-sectional study، total anti HAV was assayed by ELISA method in serum samples of 300 children، aged 7-10 years، selected by multistage random sampling. The results were statistically analyzed. 27 children did not agree to participate in the study. Findings: Out of 273 samples، including 134 males and 139 females، 121 children (44.3%) had serum antibody against Hepatitis A. Of these children، 42%، 45.4% and 45.3% were 7-8، 8-9 and 9-10 years of age، respectively. No significant difference was found among age groups or between sex groups. Conclusion: According to this study، 44.3% of 7-10 year-old children have had previous contact with hepatitis A virus. This shows a high rate of seronegativity and sensitivity in adult community. Therefore، especially with regard to the high frequency of travels of the people between Iran and neighboring countries، that have high prevalence of disease، revision of national prevention protocol is recommended.
    کلید واژگان: Anti, HAV, Hepatitis A, Viral infection
  • منوچهر مهرام، علیرضا شغلی، مهیندخت نیکنام، زهرا حسنی، محمد فهرستی، سکنه مطلبی
    سابقه و هدف
    صدا از عوامل فیزیکی آزاردهنده برای بیشتر کارگران و از علل مهم افت شنوایی حسی عصبی محسوب می شود. در این بررسی کارگران واحدهای صنعتی شهرستان زنجان که دارای تراز بالای صوتی بودند، در سال 1381 مورد سنجش شنوایی قرار گرفتند تا میزان فراوانی و شدت افت شنوایی ناشی از سروصدا در آن ها تعیین گردد.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه توصیفی، 2004 نفر از کارکنان شاغل در پنج واحد صنعتی شهرستان زنجان (ایران ترانسفو،پارس سوئیچ، فولاد آگفا، زنجان چوب و شیر پاستوریزه) به صورت سرشماری، مورد آزمون شنوایی سنجی قرار گرفتند. افراد دارای سابقه گرفتاری و افت شنوایی انتقالی از یافته ها خارج گردیدند. معیار اطلاق افت شنوایی، آستانه شنوایی حداقل 30 دسی بل در فرکانس 4 کیلو هرتز در نظر گرفته شد. نتایج با استفاده از آمار توصیفی طبقه بندی و ارایه شدند.
    یافته ها
    از مجموع 2004 نفر نمونه، 1395 نفر (6/69 درصد) آستانه شنوایی در محدوده طبیعی داشتند. 1 نفر زمینه کاهش شنوایی را از قبل داشته و 58 نفر (9/2 درصد) افت شنوایی انتقالی، 7 نفر افت شنوایی از نوع مخلوط و 543 نفر (27 درصد)افت شنوایی ایزوله نوع حسی عصبی داشتند که از این تعداد 311 نفر مبتلا به افت شنوایی دوطرفه، 124 نفر یک طرفه در گوش چپ و 108 نفر یک طرفه در گوش راست بودند. پس از حذف مواردی که سن بالای آن ها می توانست علت افت شنوایی آن ها محسوب شود، آمار نهایی افت شنوایی ناشی از سروصدا به میزان 5/22 درصد به دست آمد. از نظر شدت افت شنوایی در هر گوش 6/53 درصد موارد از نوع خفیف؛ 3/27 درصد از نوع متوسط؛ 9/14 درصد از نوع متوسط تا شدید؛ 9/2 درصد از نوع شدید بودند و 3/1 درصد کری عمیق داشتند.
    نتیجه گیری و توصیه ها: یافته های مطالعات مشابه داخلی و خارجی نمایان گر نتایج متنوعی است که به دلیل تفاوت سطح آلودگی صوتی در واحدهای صنعتی مختلف و نیز شرایط فرهنگی متفاوت از نظر کنترل صوت است. یافته این تحقیق نشان دهنده ضرورت توجه هر چه بیشتر به استفاده از وسایل محافظ شنوایی می باشد. انجام تحقیقات بیشتر در خصوص تغییر موقت یا دایمی آستانه شنوایی توصیه می گردد.
    کلید واژگان: صدا, افت شنوایی, شنوای سنجی, کارگران, زنجان
  • منوچهر مهرام
    سابقه و هدف
    نظر به عدم گزارش از موارد بروز آپلازی مغز استخوان به دنبال واکسیناسیون سرخک و سرخجه و مشاهده یک مورد آن، نسبت به معرفی مورد اقدام گردید.
    معرفی بیمار: بیمار پسر 9 ساله ای از یکی از روستاهای استان زنجان است که در جریان طرح کشوری واکسیناسیون علیه سرخک و سرخجه، واکسینه شده و پس از 10 روز با علایم بثورات و راش پوستی در بیمارستان بستری گردید. در بررسی های انجام شده، در CBC افت همه رده های سلولی وجود داشته و در آسپیراسیون مغز استخوان نیز کاهش قابل توجه در هر سه رده پیش سازهای سلولی در مغز استخوان تایید گردیده است. در سوابق بیمار هیچگونه مورد مشابه در خانواده یا سابقه تماس با ریسک فاکتورهای مرتبط با آپلازی مغز استخوان وجود نداشته و رد گردیده اند. بیمار 5/3 ماه پس از شروع علایم، به علت خونریزی مغزی به کوما رفته و نهایتا فوت نمود.
    نتیجه گیری و توصیه ها: بروز آپلازی مغز استخوان به دنبال واکسیناسیون سرخک و سرخجه مطرح است. گزارش موارد مشابه و بررسی علل آن توصیه می گردد.
    کلید واژگان: آپلازی مغز استخوان, واکسیناسیون سرخک و سرخجه, پان سیتوپنی, آنمی آپلاستیک
    Manoocheher Mahram *
    Background
    Based on the absence of previous case report of bone marrow aplasia following vaccination against measles and rubella, the observation of one case is hereby reported.
    Case Presentation
    The patient was a 9-year-old boy, from one of the rural areas of Zanjan province, who was vaccinated against measles and rubella during the National Program for MR Vaccination. The patient was hospitalized due to skin rash after 10 days. Laboratory studies indicated the decrease of all cellular rows in CBC and aplasia of bone marrow in all cellular precursors. There was no similar case in the patient's family and no history of contact with known risk factors related to bone marrow apalsia has been recorded. The patient undertook coma owing to cerebral hemorrhage and finally died after 3.5 months.
    Conclusion
    The occurrence of bone marrow aplasia is taken into consideration following vaccination against measles and rubella. Similar case reporting and etiologic assessment is recommended.
  • منوچهر مهرام
    سابقه و هدف
    با توجه به تاثیر فلزات سنگین(به ویژه سرب)در کاهش هوشبهر(IQ)کودکان، تاثیر سکونت کودکان در منطقه دارای معادن سرب دربخش انگوران استان زنجان در میزان هوشبهر آنان مورد بررسی قرار گرفت.
    مواد و روش ها
    مطالعه به روش کوهورت تاریخی انجام شد.کل کودکان پایه اول ابتدایی ساکن در روستاهای دارای معادن فلزات سنگین در بخش انگوران شهرستان ماهنشان (استان زنجان), شامل 64 نفر, به عنوان گروه مطالعه درنظرگرفته شدند و کودکان منطقه مشابه از نظر اقتصادی, اجتماعی و فرهنگی، ولی فاقد معادن مذکور(روستاهای شهرستان ایجرود), شامل 62 نفر درگروه شاهد قرار گرفتند. دوگروه با استفاده از تست هوش وکسلر کودکان, به عنوان دقیق ترین تست (با ضریب اعتبار مقیاس ها بین 80 تا 92 درصد) توسط افراد مجرب تحت بررسی روان سنجی به صورت دوسویه کور قرار گرفتند. بر اساس طبقه بندی وکسلر, مقادیر هوشبهر کل90 به بالا به عنوان هوشبهرطبیعی ومقادیر 89 و کمتر به عنوان هوشبهر پایین تلقی گردیدند. نقش سکونت درمناطق دارای معادن سرب در دو گروه با استفاده از آزمون خی دو مقایسه گردید وبا محاسبه آزمون t با سطح اطمینان 95% خطر نسبی (RR)کاهش هوشبهربرای سکونت در منطقه دارای معادن,مورد محاسبه قرار گرفت.
    یافته ها
    از 64 کودک ساکن درمنطقه مطالعه، میانگین هوشبهر کل 68/9 ± 64/86 بودومجموعا 40 نفر (5/62%) پایین تر ازحد طبیعی بودندودرمقابل درگروه شاهد از62 کودک با میانگین هوشبهرکل 26/10± 98/91فقط24 نفر(7/38%) پایین تر از طبیعی قرار داشتند و هوشبهردرکودکان منطقه مطالعه به طور معناداری پایین تر از منطقه شاهد بود(0031/0=p). این اختلاف بین دختران دو منطقه معنا دار نبود، ولی در پسران دو منطقه معنادار بود(0052/0p=). همچنین اختلاف هوشبهر در دو جنس پسر و دختر در هر یک از دو منطقه مطالعه و شاهد معنا دار نبود.
    بحث: هیچگونه تحقیق مشابهی در داخل یا خارج کشور برای مقایسه یافت نشد گرچه اثبات قطعی رابطه علیتی منوط به اثبات سطح بالای سرب سرمی در کودکان منطقه مطالعه است، ولی نتایج قویا مؤید تاثیر نقش سکونت در مناطق دارای معادن سرب در هوشبهر می باشند؛ لذا ضرورت اقدامات پیشگیرانه و درمانی و نیز اتخاذ روش های ویژه برای آموزش کودکان این مناطق احساس می شود.
    کلید واژگان: فلزات سنگین, سرب, هوشبهر(IQ), تست وکسلر, زنجان
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال