منیره متقی
-
زمینه و هدف
اختلالات و ناهنجاری های اسکلتی عضلانی مرتبط با کار عمده ترین عامل از دست رفتن زمان کار، افزایش هزینه ها و آسیب های انسانی نیروی کار ازجمله درد به شمار می رود. هدف از تحقیق حاضر، بررسی آموزش یک دوره برنامه حرکات اصلاحی بر فاکتورهای درد، کیفیت زندگی و زوایای انحنای ستون فقرات پرستاران رسمی مذکر مبتلا به کایفوز و وضعیت جلوآمدگی سر بود.
روش هاتحقیق حاضر، یک مطالعه نیمه تجربی بود که در یک مرکز درمانی نظامی شهر تهران در سال 1398 انجام گرفت و طی آن تعداد 62 نفر پرستار رسمی مذکر که دارای وضعیت کایفوز و جلوآمدگی سر بودند (از بین 116 نفر) به صورت هدفمند شناسایی و در دو گروه 31 نفری تجربی و کنترل قرار گرفتند. گروه تجربی، در یک برنامه تمرینی اصلاحی با تمرکز بر اصلاح ناهنجاری های کایفوز و سربه جلو، به مدت 8 هفته و 3 جلسه در هفته شرکت کردند. به منظور ارزیابی کایفوز و وضعیت جلوآمدگی سر به ترتیب از خط کش منعطف و گونیامتر استفاده شد. جهت بررسی میزان درد و کیفیت زندگی به ترتیب از پرسشنامه VAS و پرسشنامه SF-36 قبل و بعد از تمرین استفاده شد. برای تحلیل داده ها از آزمون های t مستقل و زوجی و من ویتنی در سطح معناداری 0/05=α با نرم افزار SPSS-22 استفاده شد.
یافته هابین یافته های درون گروهی پیش و پس آزمون متغیرهای میزان زاویه کایفوز (0/001=P)، وضعیت سربه جلو (0/001=P)، درد (0/001=P) و ابعاد جسمانی پرسشنامه کیفیت زندگی (0/017=P) در گروه تجربی بعد از 8 هفته تمرینات اصلاحی اختلاف معنا داری وجود داشت. اما این مطلب درگروه کنترل معنادار نبود. بین یافته های میان گروهی متغیرهای میزان زاویه کایفوز پشتی (0/023=P)، وضعیت سربه جلو (0/011=P)، درد (0/024=P) و ابعاد جسمانی پرسشنامه کیفیت زندگی (0/017=P) در گروه تجربی با گروه کنترل تفاوت معناداری وجود داشت. اما در شاخص های مرتبط با بعد روانی پرسشنامه کیفیت زندگی در هر دو گروه تجربی و کنترل تفاوت معناداری مشاهده نشد (0/05P≥).
نتیجه گیریبا توجه به یافته های تحقیق می توان اینگونه نتیجه گیری کرد که به منظور کاهش درد و جهت اصلاح و یا پیشگیری از بروز ناهنجاری های اسکلتی عضلانی و ارتقای سطح کیفیت زندگی خصوصا ابعاد جسمانی، نه تنها پرستاران و پرسنل نظامی بلکه تمامی افراد جامعه تمرینات اصلاحی را در کنار دیگر برنامه های روزمره و ورزشی قرار دهد.
کلید واژگان: کایفوز پشتی, وضعیت سربه جلو, درد, کیفیت زندگی, پرستارBackground and AimWork-related musculoskeletal disorders are the main cause of lost working time, increased costs and human injuries of the workforce, including pain. The aim of the present study was to evaluate the effects of a corrective exercise on pain and quality of life factors and spinal curvature angles of male formal nurses with kyphosis and forward head position in a military medical center.
MethodsThe present study was a quasi-experimental study in a military medical center in Tehran in 1398, in which 62 male formal nurses with kyphosis and forward head position (out of 116 nurses) were purposefully identified and divided into two groups of 31 experimental and control. The experimental group participated in a corrective exercise program focused on correcting kyphosis and forward head position, for 8 weeks and 3 sessions per week. For this purpose, a flexible ruler and goniometer were used to assess the kyphosis and forward head position, respectively. The VAS and SF-36 questionnaires before and after exercise were used to assess pain and quality of life, respectively. Independent and paired T-test and Mann-Whitney U test were used for data analysis at the significant level of α = 0.05 with SPSS 22 software.
ResultsThere was a significant difference between the pre and post-test Intragroup findings variables kyphosis angle (P=0.001), forward head position (P=0.001), pain (P=0.001), and physical dimensions of the quality of life questionnaire (P=0.017) in the experimental group after 8 weeks of corrective exercises. But this wasn’t significant in the control group. There was a significant difference between the intergroup findings in the experimental group and the control group of the variables such as kyphosis angle (P=0.023), forward head position (P=0.011), pain (P=0.024) and physical dimensions of quality of life questionnaire (P=0.017). But there was no significant difference between psychological factors associated with quality of life questionnaire in both experimental and control groups (P≥0.05).
ConclusionAccording to the research findings, it can be concluded that in order to reduce pain and to correct or prevent musculoskeletal disorders and improve the quality of life especially physical dimensions, not only nurses and military personnel, rather, everyone in the community should incorporate corrective exercises along with other daily and exercise programs.
Keywords: Kyphosis, Forward head position, Pain, Quality of life, Nurse -
زمینه و هدف
زانو درد باعث ناتوانی در انجام فعالیت های روزانه، کاهش بهره وری و آمادگی رزمی نیروها، و افزایش هزینه های مراقبت های بهداشتی می شود. لذا هدف این پژوهش بررسی عوامل خطرساز مرتبط با زانو درد در نیروهای پایور مذکر نظامی بود.
روش هااین یک مطالعه مورد شاهدی بود که طی آن 150 پایورنظامی مذکر مبتلا به زانو درد مزمن و 150 نظامی سالم از طریق نمونه گیری تصادفی ساده مورد بررسی قرارگرفتند. از پرسشنامه سه قسمتی (اطلاعات فردی و دموگرافیک، اطلاعات شغلی، و اطلاعات بالینی) با سوالات بسته، پرسشنامه های استاندارد Knee Injury and Osteoarthritis Outcome Score (KOOS) ، WOMAC Osteoarthritis Index، JRPD (Job Related Physical Demands)، HRA (Health Risk Appraisals) و متر و ترازو به عنوان ابزار استفاده شد. برای افراد هر دو گروه چهار پرسشنامه مذکور طی یک جلسه اخذ گردید و به تحلیل و بررسی مطالب در هر دو گروه پرداخته شد.
یافته هابین نتایج دموگرافیک پایه (سن، قد، وزن، سابقه کاری) دو گروه تفاوت آماری معناداری مشاهده نشد. متغیرهای رسته شغلی سخت (0/010=P)، سابقه کاری بالا (0/001=P)، فعالیت های فیزیکی سنگین و متوالی (0/025=P)، وجود ضعف در عضلات چهارسر (0/001=P)، میزان (سطح) تمرینات ورزشی (0/002=P)، سابقه قبلی ابتلا به زانو درد (0/003=P)، و وجود پوسچر بد زانوها هنگام فعالیت (0/003=P)، کار کردن در وضعیت خم بودن طولانی مدت زانوها (0/001=P)، کار کردن در وضعیت دو زانو به مدت طولانی (0/003=P)، کار کردن در وضعیت چهارزانو به مدت طولانی (0/003=P)، و کار کردن در وضعیت چمباتمه به مدت طولانی (0/002=P) ارتباط معنادار مثبت، و متغیرهای میزان شاخص توده بدنی (0/015=P)، سطح تحصیلات (0/001=P)، مصرف دخانیات (0/015=P)، وجود دفورمیتی در اندام های تحتانی و زانوها (0/003=P)، وجود تورم (0/003=P)، وجود کریپتاسیون (0/002=P)، وجود خشکی و محدودیت حرکتی (0/005=P)، و وجود کوتاهی همسترینگ ها (0/003=P) ارتباط معنادار منفی با ابتلا به زانو درد در نیروهای پایور مذکر نظامی داشتند.
نتیجه گیریبه نظر می رسد با کاهش میزان این عوامل بتوان از ایجاد زانو درد و یا وسعت یافتن آن ها جلوگیری نمود و سطح کارایی نیروهای نظامی را بهبود بخشید.
کلید واژگان: عوامل خطرساز, زانو درد, نیروی نظامی, مذکرBackground and AimKnee pain causes the inability to perform daily activities, reduced productivity and combat readiness of the troops, and increased health care costs. The aim of this study was to investigate the risk factors related to knee pain in male military personnel.
MethodsThis study was a case-control study in which 150 military personnel with chronic knee pain and 150 healthy men were assessed through simple nonprobability sampling. A three-part questionnaire (Demographic, occupational, and Clinical Information) was used with closed questions, Knee Injury and Osteoarthritis Outcome Score (KOOS), WOMAC Osteoarthritis Index, JRPD (Job-Related Physical Demands questionnaire), and HRA (Health Risk Appraisals questionnaire) and meters and scales as tools. For the people of both groups, the four mentioned questionnaires were taken in one session and the contents of both groups were analyzed and reviewed.
ResultsThere was no statistically significant difference between the baseline demographic results (age, height, weight, work experience) in the two groups. Among the factors studied, there was a positive significant relationship between knee pain and hard job category variables (P=0.010), prolonged work experience (P=0.001), heavy and continuous physical activity (P=0.025), weakness in quadriceps (P=0.001), variables of exercise level (P=0.002), previous history of knee pain (P=0.003), and the existence of bad knee posture during activity (P=0.003), working in the position of bending the knees for a long time (P=0.001), working in the position of two knees for a long time (P=0.003), working in long-term quadruple position (P=0.003), and working in a long-term squatting position (P=0.002). Also, BMI (P=0.015), level of education (P=0.001), smoking (P=0.015), deformity in the lower limbs and knees (P=0.003), swelling in the knee (P=0.003),cryptation in the knee (P=0.002), dryness and limited mobility in the knee (P=0.005), and shortening of the hamstrings muscles (P=0.003) showed a significant negative correlation with knee pain.
ConclusionIt seems possible to reduce the amount of these factors by preventing knee pain or expanding them, and improving the level of military personnel efficiency.
Keywords: Risk factors, Knee pain, Military personnel, Male -
زمینه و هدف
اوستیوآرتریت زانو یک بیماری دژنراتیو شایع است که افراد مبتلا را دچار ناتوانی می کند. هدف این مطالعه بررسی نتایج بالینی ارتعاش موضعی عضله چهار سر درکارکنان نظامی مبتلا به اوستیوآرتریت متوسط زانو بود.
روش ها:
در این کارآزمایی بالینی تصادفی شده 76نفر از کارکنان نظامی مبتلا به اوستیوآرتریت متوسط زانو از طریق نمونه گیری تصادفی ساده در دو گروه 38 نفره مداخله (گروه فیزیوتراپی روتین به همراه لرزش موضعی عضله چهارسر) و گروه کنترل (فیزیوتراپی روتین) مورد بررسی قرار گرفتند. ابزارهای مورد استفاده عبارت بودند از: پرسشنامه ای مربوط به اطلاعات فردی، دموگرافیک و اطلاعات بالینی، پرسشنامه های استاندارد WOMAC،SF36 و گونیامتر. متغیرهای مورد بررسی شامل شدت درد، شدت ناتوانی زانو، میزان دامنه حرکتی خم شدن زانو، و نمره کیفیت زندگی بیمار بودند. این متغیرها قبل و بعد از پایان مداخله در هر دو گروه اندازه گیری شدند. آنالیز نتایج با استفاده از آزمون های کلموگروف اسمیرونوف (K-S)، Paired T-Test، T-Test صورت گرفت.
یافته ها:
نتایج دموگرافیک پایه مانند جنسیت (112/0=P)، سن (290/0=P)، و شاخص توده بدنی (870/0=P) تفاوت آماری معناداری بین دو گروه مداخله و کنترل نشان نداد (دو گروه شرایط یکسانی داشتند). میانگین متغیرهای شدت درد (001/0=P)، شدت ناتوانی زانو (003/0=P)، میزان دامنه حرکتی خم شدن زانو (011/0=P)، و نمره کیفیت زندگی (017/0=P) بیماران (قبل و بعد از مداخله) در هر دو گروه تفاوت معنی داری (روند بهبودی نسبت به قبل) را نشان داد. میانگین درصد تغییرات متغیرهای شدت درد (003/0=P)، شدت ناتوانی زانو (005/0=P)، میزان دامنه حرکتی خم شدن زانو (72/0=P)، و نمره کیفیت زندگی (013/0=P) بین دو گروه تحقیق (جز در متغیر میزان دامنه حرکتی خم شدن زانو (72/0=P)) در بقیه متغیرها معنادار بود. میزان درصد تغییرات این متغیرها بعد از اتمام تحقیق در گروه مداخله بیشتر از گروه کنترل و معنادار بود (004/0=P).
نتیجه گیری:
فیزیوتراپی روتین به اضافه لرزش موضعی عضله چهارسر (نسبت به فیزیوتراپی روتین تنها) می تواند باعث کاهش بیشتر شدت درد ، کاهش میزان ناتوانی زانو ، بهبود میزان دامنه حرکتی خم شدن زانو ، و بهبود نمره کیفیت زندگی در افراد مبتلا به اوستیوآرتریت متوسط زانو گردد .
کلید واژگان: اوستئوآرتریت, زانو, ارتعاش موضعی, عضله چهارسر, کارکنان نظامیBackground and AimKnee osteoarthritis is a common degenerative disease that disables affected people. The purpose of this study was to evaluate the clinical outcome of local quadriceps vibration in military personnel with moderate knee osteoarthritis.
MethodsIn this randomized clinical trial, 76 military personnel with moderate knee osteoarthritis were studied through simple random sampling in two intervention groups (routine physiotherapy group with local quadriceps vibration) and control group (routine physiotherapy). The tools used were: demographic and clinical information questionnaire, standard WOMAC and SF36 questionnaires, and goniometer. The variables studied were: pain severity, severity of knee disability, knee flexion range of motion, and patient quality of life score. These variables were measured before and after the intervention in both groups. The results were analyzed by K-S Test, Paired T-Test, and T-Test.
ResultsBaseline demographic results such as gender (P = 0.112), age (P = 0.290), and BMI (P = 0.870) showed no statistically significant difference between the two groups (the two groups were similar). The mean of pain severity (P = 0.001), knee disability severity (P = 0.003), knee flexion range of motion (P = 0.011), and quality of life (P = 0.017) scores before and after intervention in both groups showed a significant difference (recovery process). The change percentage in variables was higher and significant in the intervention group than the control group (P = 0.004).
ConclusionRoutine physiotherapy plus local quadriceps vibration (compared to routine physiotherapy) can reduce pain severity, reduce knee disability, improve knee flexion range, and improve quality of life in people with moderate knee osteoarthritis.
Keywords: Osteoarthritis, Knee, Local vibration, Quadriceps muscle, Military personnel -
زمینه و هدف
گردن درد یک بیماری شایع و اختلالی نسبتا زودرس در میان پرسنل نظامی میباشد که باعث ناتوانی، کاهش کیفیت زندگی، بهره وری، آمادگی رزمی نیروها، و افزایش هزینه های مراقبتهای بهداشتی میشود. هدف این تحقیق تعیین عوامل خطرساز مرتبط با گردن درد در نیروهای پایور مذکرنظامی بود.
روش ها:
در این مطالعه مورد شاهدی، 200 فرد پایور مذکر نظامی مبتلا به گردن درد مزمن و 200 فرد نظامی سالم از طریق نمونه گیری تصادفی ساده بررسی شدند. ابزارهای مورد استفاده عبارت بودند از: پرسشنامه سه قسمتی (اطلاعات فردی و جمعیت شناختی، اطلاعات شغلی، و اطلاعات بالینی) با سوالات بسته، پرسشنامه های استاندارد NDI (Neck disability index)، JRPD (Job Related Physical Demands)، و HRA (Health Risk Appraisals). برای افراد هر دو گروه پرسشنامه های مذکور پر گردید و اطلاعات فردی، شغلی و بالینی موردنظر و انجام تست های قید شده طی یک جلسه اخذ و به تعیین ارتباط بین عوامل خطرساز مرتبط با گردن درد در هر دو گروه پرداخته شد.
یافته ها:
نتایج جمعیت شناختی (سن، قد، وزن، سابقه کاری) تفاوت آماری معناداری بین دو گروه نشان نداد. متغیرهای رسته شغلی سخت (01/0=p)، سابقه کاری بالا (002/0=p)، فعالیت های فیزیکی سنگین و متوالی (011/0=p)، میزان یا سطح تمرینات ورزشی نواحی گردن-کتف ها و کمربند شانه ای (002/0=p)، حرکات همراه با بلند کردن بار سنگین بیش از 25 کیلوگرم (002/0=p)، میزان ساعات کاری روزانه (007/0=p)، وجود دفورمیتی در ستون فقرات پشتی و گردنی (002/0=p)، حرکات همراه با خم و راست شدن (002/0=p)، و چرخش گردن (005/0=p)، حرکات همراه با جابجایی بار سنگین با دستهای بالاتر از ارتفاع شانه (002/0=p)، و وجود پوسچر بد (004/0=p) تاثیر معنادار مثبت بر ابتلاء به گردن درد داشتند. متغیرهای میزان (سطح) تمرینات ورزشی عمومی بدن (002/0=p)، میزان BMI (025/0=p)، سطح تحصیلات (003/0=p)، مدت زمان ابتلا به گردن درد (002/0=p)، سابقه قبلی گردن درد (01/0=p)، حمل کیف و اشیا سنگین توسط کمربند شانه ای (002/0=p)، مصرف دخانیات (017/0=p) تاثیر معنادار منفی بر ابتلاء به گردن درد در نیروهای پایور مذکر نظامی داشتند.
نتیجه گیری:
با شناسایی عوامل خطرساز مرتبط با گردن درد و کاهش میزان این عوامل می توان از ایجاد ضایعات جدید و یا وسعت یافتن آنها جلوگیری نمود و سطح کارایی نیروهای نظامی را بهبود بخشید.
کلید واژگان: عوامل خطرساز, گردن درد, نیروی نظامیBackground and AimNeck pain is a common disease and a relatively early disorder among military personnel. Neck pain causes disability, reduced quality of life, productivity, combat readiness of forces, and increased health care costs. The purpose of this study was to investigate the risk factors associated with neck pain in male military Personnel.
MethodsIn this case-control study, 200 male military personnel with chronic neck pain and 200 healthy military personnel were evaluated by simple random sampling. A three-part questionnaire (demographic, occupational and clinical information) with closed questions, NDI (Neck Disability Index), Job Related Physical Demands questionnaire (JRPD), Health Risk Appraisals questionnaire (HRA) was used as the tools. For both groups, four questionnaires were completed, then the relationship between risk factors associated with neck pain in both groups was determined.
ResultsThe demographic data (age, height, weight, work experience) was matched between both groups. Among the factors studied, there were positive significant relationships between neck pain with hard job titles (p=0.010), prolong work experience (p=0.002), heavy and continuous physical activity (p=0.011), exercises of neck - shoulders and shoulder belt (p=0.002), movements associated with lifting a heavy load of more than 25 kg (p=0.002), daily working hours (p=0.007), deformity in the dorsal and cervical spine (p=0.002), movements with bending and righting (p=0.002), neck rotation (p=0.005), movements accompanied by heavy load-displacement from the height above the shoulder (p=0.002) and awkward posture (p=0.004). Also, there were negative significant relationships between neck pain with attendance in exercise programs (P=0.003), body mass index (p=0.025) education level (p=0.003), smoking (p=0.017), duration of neck pain (p=0.002), history of neck pain (p=0.010) carrying heavy bags and objects by shoulder belt (p=0.002), and duration of exercise in male military Personnel.
ConclusionBy identifying the risk factors associated with neck pain and reducing the amount of these factors, new lesions or their expansion can be prevented and the level of efficiency of military forces can be improved.
Keywords: Risk factors, Neck pain, Military Personnel -
توانبخشی بیماران مبتلا به کووید-19 فقط شامل توجه به مشکلات تنفسی، عفونی یا عصبی جدای از سایر اقدامات پزشکی در خصوص مواردی مانند زخم بستر، ضعف عضلات محیطی، انقباضات عضلانی نمی باشد. محدودیت های مفصلی، اختلالات تعادل و پاسچر و ضعف جسمی ناشی از استراحت طولانی مدت در تختخواب، به طور چشمگیری می توانند شانس بازگشت به وضعیت عملکردی قبل از عفونت را کاهش دهند. این جنبه ها عمیقا بر مراقبت توانبخشی افراد مبتلا و بویژه تیم پزشکی تاثیر می گذارند. با توجه به ناشناخته بودن نقش توانبخشی و ابعاد عملکردی آن (حتی بین متخصصان و کادرهای درمانی) در پاندمی کووید-19، هدف این مطالعه بررسی ابعاد عملکردی و جایگاه توانبخشی در مبتلایان به کووید-19 می باشد. یافته های این مطالعه مروری نشان می دهد که توانبخشی بیماران کووید-19 می تواند عملکرد ریوی تنفسی را بهبود بخشد، عوارض فیزیکی را کاهش دهد، عملکرد و رفع اختلالات شناختی، و کیفیت زندگی افراد مبتلا را بهبود دهد.
کلید واژگان: توانبخشی, کروناویروس, کووید-19Rehabilitation of patients with Covid-19 does not only include attention to respiratory, infectious or neurological problems, apart from other medical measures such as bedsores, peripheral muscle weakness, and muscle contractions. Joint limitations, balance and postural disturbances, and physical weakness due to prolonged bed rest can significantly reduce the chances of returning to pre-infection functional status. These aspects profoundly affect the rehabilitation care of patients and especially the medical team. Due to the unknown nature of the role of rehabilitation and its functional dimensions (even among specialists and medical staff) in Covid-19 pandemics, the purpose of this review is to investigate the functional dimensions and status of rehabilitation in Covid-19 patients. The findings of this review show that rehabilitation of Covid-19 patients can improve pulmonary respiratory function, reduce physical complications, improve cognitive function, and improve the quality of life of patients.
Keywords: Rehabilitation, SARS-CoV-2, COVID-19 -
بیماری همه گیر کووید-19 در اواخر دسامبر سال 2019، با نام کروناویروس نوین-2019 (2019-nCoV)، باعث آغاز شیوع پنومونی از ووهان چین شد . این بیماری در حال حاضر همچنان بصورت یک تهدید بهداشتی بزرگ در سراسر جهان مطرح و جان تعداد زیادی از افراد را گرفته است. کرونا تا بحال حدود 220 کشور ، از جمله ایران را آلوده کرده است. طبق آمار جهانی ، میزان نرخ مرگ و میر آن 3/4 -3/5 % می باشد. این ویروس در کمیته طبقه بندی ویروسها بعنوان سندروم تنفسی حاد شدید (Severe Acute Respiratory Syndrome) طبقه بندی شده است . علایم اولیه کووید-19 شامل پنومونی (با کاهش سطح اکسیژن ، تنگی نفس ، سرفه های تحریکی و خشک ، تحریک ناحیه حلق ، خلط ، خطر فیبروز ریوی) ، تب ، دردهای عضلانی و خستگی می باشد. تا به امروز هنوز هیچ واکسن یا داروی ضد ویروسی موفقیت آمیزی برای این عفونت از نظر بالینی تایید نشده . لذا همچنان پیشگیری ، کنترل عفونت و رعایت اصول بهداشتی توسط عموم مردم در اولویت می باشد. افراد مبتلا به این بیماری بصورت بارزی دچار مشکلات تنفسی حاصل از پنومونی می شوند و به تبع آن علایمی مانند کاهش سطح اکسیژن ، تنگی نفس ، سرفه های تحریکی و خشک، تحریک ناحیه حلق ، خلط ، خطر فیبروز ریوی بروز می نماید. هدف این مطالعه مروری بررسی نقش فیزیوتراپی تنفسی در درمان مبتلایان به کووید -19 بر اساس شواهد موجود می باشد .
کلید واژگان: فیزیوتراپی تنفسی, کرونا ویروس نوین 2019, کووید -19In late December 2019, the new coronavirus-2019 (2019-nCoV) caused the outbreak of pneumonia in Wuhan, China. The disease is currently being treated as a major health threat around the world that has claimed the lives of many people.Corona has infected about 200 countries, including Iran.According to world statistics, its mortality rate is 4.3%. The virus is classified on the Virus Classification Committee as Severe Acute Respiratory Syndrome. The early symptoms of Covid-19 include: pneumonia (with decreased oxygen levels, shortness of breath, irritable and dry cough, pharyngeal stimulation, sputum, risk of pulmonary fibrosis), fever, muscle aches and fatigue. To date, unfortunately, there are no approved vaccines or antiviral drugs to control this infection clinically. Therefore, prevention, infection control, and compliance with health principles are still a top priority for people.People with the disease develop significant respiratory problems from pneumonia, and consequently symptoms such as decreased oxygen levels, shortness of breath, irritable and dry cough, pharyngeal irritation, sputum, and risk of pulmonary fibrosis.The purpose of this review study is to evaluate the role of respiratory physiotherapy in the treatment of patients with covid-19 based on available evidence.
Keywords: Respiratory Physiotherapy, Coronavirus 2019, Kovid-19 -
زمینه و هدف
کمردرد یک بیماری چندوجهی و یک اختلال نسبتا زودرس و رایج در میان پرسنل نظامی می باشد که باعث ناتوانی، کاهش بهره وری و آمادگی رزمی نیروها، و افزایش هزینه های مراقبت های بهداشتی می شود. لذا هدف این تحقیق بررسی عوامل خطرساز مرتبط با کمردرد در نیروهای پایور مذکر نظامی بود.
روش هااین یک مطالعه مورد شاهدی بود که طی آن 250 فرد پایور نظامی مذکر مبتلا به کمردرد مزمن و 250 فرد نظامی سالم از طریق نمونه گیری غیراحتمالی ساده Simple Nonprobability مورد بررسی قرارگرفتند. از پرسشنامه سه قسمتی (اطلاعات فردی و دموگرافیک، اطلاعات شغلی، و اطلاعات بالینی) با سوالات بسته، پرسشنامه استاندارد JRPD، پرسشنامه HRA، برای ثبت داده ها در هر دو گروه استفاده شد. آنالیز و بررسی ارتباط بین عوامل خطرساز مرتبط با کمردرد در هر دو گروه پرداخته شد.
یافته هاسن، قد، وزن، سابقه کاری در دو گروه تفاوت آماری معناداری نداشت. متغیرهای رسته شغلی سخت (0/012=p)، سابقه کاری بالا (0/002=p)، فعالیتهای فیزیکی سنگین و متوالی (0/015=p)، و وجود پوسچر بد (0/034=p) ارتباط معنادار مثبت، و متغیرهای تمرینات ورزشی (0/003=p)، میزان BMI، (0/025=p)، سطح تحصیلات (0/005=p)، مصرف دخانیات (0/011=p)، مدت زمان ابتلا به کمردرد (0/003=p)، وجود دفورمیتی در ستون فقرات (0/002=p)، و سابقه قبلی درد (0/011=p) ارتباط معنادار منفی با ابتلاء به کمردرد در نیروهای پایور مذکرنظامی داشتند. بین متغیرهای میزان شدت درد، و داشتن درد انتشاری با ایجاد کمردرد نیز ارتباط معناداری پیدا نشد.
نتیجه گیری:
متغیرهای رسته شغلی سخت، سابقه کاری بالا، فعالیت های فیزیکی سنگین و متوالی، و وجود پوسچر بد، نداشتن تمرینات ورزشی، داشتن BMI بالا، مصرف دخانیات، مدت زمان ابتلا به کمردرد، وجود دفورمیتی در ستون فقرات، و سابقه درد قبلی درد از عوامل مهم خطر ساز مرتبط با کمردرد در نیروهای پایور مذکرنظامی می باشند. بنظر می رسد بتوان با کاهش میزان این عوامل از ایجاد ضایعات جدید و یا وسعت یافتن آنها جلوگیری نمود و از این طریق تلاش نمود تا سطح کارائی نیروهای نظامی را بهبود بخشید.
کلید واژگان: عوامل خطرساز, کمردرد, نیروی نظامیBackground and AimLow back pain (LBP) is a multidimensional disorder which is common among military personnel. It may cause disability, reduced productivity and combat readiness of forces, and increased health care costs. Therefore, the aim of this study was to assess the risk factors associated with LBP in male military personnel.
MethodsThis study is a case-control study of 250 military personnel with chronic LBP and 250 healthy military men were assessed through simple nonprobability sampling. A three-part questionnaire (demographic, occupational and clinical data) was used for both groups with closed questions, Job Related Physical Demands questionnaire (JRPD), and Health Risk Appraisals questionnaire (HRA). Evaluation of relationship between risk factors associated with low back pain in both groups was done.
ResultsAge, height, weight, and work record were not significantly different between the two groups of military personnel. Among the factors studied, there was a positive significant relationship between LBP and hard job titles (p=0.012), prolonged work experience (p=0.002), heavy and continuous physical activity (p=0.015), and awkward posture (0.034) (p=0.003). Also, attendance in exercise programs (P=0.003), body mass index (p=0.025) education level (p=0.005), smoking (p=0.011), duration of LBP (p=0.003) spine deformity (p=0.002), history of LBP (p=0.011) showed significant negative correlation. No significant relationship was found between the variables of severity of pain, and having diffuse pain with low back pain.
ConclusionThe hard job titles, high work history, heavy and consecutive physical activity, poor posture, lack of exercise, high BMI, smoking, duration of back pain, deformity in the spine, and history of previous pain are risk factors associated with low back pain in in male military personnel. It seems possible to reduce the amount of these factors by preventing new lesions or expanding them, and improving the level of military personnel efficiency.
Keywords: Risk factors, Low back pain, Military Personnel -
زمینه و هدفسکته ی مغزی منجر به بروز اختلالات حسی، حرکتی و فقدان عملکرد می گردد. تحریکات حسی، اساسی برای شروع روند پلاستیسیتی مغزی و بهبود عملکرد حسی حرکتی در اندام های مبتلا می باشند. هدف این مطالعه بررسی اثر باز آموزی حسی با بهبود فعالیت عملکردی اندام فوقانی مبتلا در بیماران سکته ی مغزی ایسکمیک می باشد.روش بررسیمطالعه ی حاضر از نوع تجربی قبل و بعد روی 30 بیمار زن و مرد مبتلا به سکته ی مغزی ایسکمیک که دامنه ی سنی آن ها حدود
40 تا 65 سال بود، در 2 گروه تجربی و کنترل (15n=) انجام گرفت. اطلاعات زمینه ای از طریق پرسشنامه، و بالینی از طریق آزمون هایFugl-Meyer (جهت بررسی عملکرد اندام مبتلا)، Box and block (جهت بررسی مهارت های دستی بیماران)، و Motoricity index (جهت بررسی نقایص حرکتی) اخذ گردید. گروه های تحقیق به مدت 24 جلسه (یک روز در میان) تحت درمان های تعریف شده قرارگرفتند. نتایج ارزیابی های قبل و بعد از درمان مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت.یافته هامقادیر پایه اصلی گروه ها قبل از درمان مشابه بود و تفاوت معنی داری وجود نداشت. مقادیرقبل و بعد از درمان کلیه ی آزمون ها در گروه تجربی و کنترل معنادار بود (با برتری بارز گروه تجربی) و روند بهبودی را نشان می داد. درصد تغییرات آزمون ها، در گروه تجربی نسبت به گروه کنترل معنادار بود.نتیجه گیریباز آموزی حسی به همراه انجام فیزیوتراپی روتین باعث بهبود معنادار آزمون های عملکردی، مهارت های دستی، و کاهش نقایص حرکتی اندام فوقانی مبتلا می گردد و انجام آن به عنوان یک نقطه اثر مثبت توصیه می شود.کلید واژگان: سکته ی مغزی ایسکمیک, باز آموزی حسی, اندام فوقانی, فعالیت عملکردیBackground And ObjectiveStroke results in increased sensory disorder, motor impairment and functional deficit. Sensory stimulation is the basis for beginning of the process of brain plasticity and recovery of sensory motor function in the affected limbs. The objective of this study was to investigate the effect of sensory retraining on functional recovery of upper limbs in patients with ischemic stroke.Materials And MethodsThis pre-post intervention experimental study was undertaken with 30 patients (both male and female) aged 40-65 years old suffering from ischemic stroke who were assigned to the experimental and control groups (n =15). A number of instruments were used to collect the necessary data: questionnaires for background information, Fugl-Meyer for clinical tests (limb function), Box and Block to assess manual skills of the patients, and Motoricity index for assessment of the motor impairment. The experimental group received defined treatments for 24 sessions (every other day).The collected data prior to and following the treatment were analyzed.ResultsThe main pre-treatment baseline values were similar and there was no significant difference between the groups. Pre and post treatment values were statistically significant for all tests in the experimental and control groups (with a clear superiority of the experimental group) which denoted an improving trend. The variations in test percentages was statistically significant in the experimental group compared to the control group.ConclusionSensory retraining accompanied by routine physiotherapy lead to significant improvement in functional tests, manual skills, and upper limb motor deficits. Therefore, sensory retraing is recommended due to its positive effect on patients rehabilitation.Keywords: Ischemic Stroke, Sensory retraining, Upper limb, Functional activity -
سابقه و هدفاثر مشاهده حرکت بر تقارن توزیع وزن و پایداری شبه دینامیک در افراد مسن غیر ورزشکارمشخص نیست. هدف این مطالعه، بررسی اثر مشاهده حرکت بر تقارن توزیع وزن و پایداری شبه دینامیک در افراد سالم مسن غیر ورزشکار بود.مواد و روش هامطالعه حاضر از نوع تجربی بود که بر روی 72 مرد و زن داوطلب سالم مسن غیر ورزشکار در محدوده سنی 75 تا 55 سال انجام گرفت. نمونه ها به صورت تصادفی در دو گروه اصلی مشاهده کننده فیلم فانکشنال و مشاهده کننده سمبل ها تقسیم شدند. اطلاعات فردی، بالینی و آزمایشگاهی گروه ها (قدرت عضلات اندام تحتانی، میزان بینایی، قرینگی توزیع وزن و شاخص های ثبات دینامیک) اخذ و اندازه گیری شد. برای تحلیل داده ها از نرم افزار 16 SPSS و سطح معنی داری 05/0 p<استفاده گردید.یافته هامتغیر درصد توزیع وزن، اختلاف معناداری در دو گروه نشان نداد. مقایسه درصد تغییرات دو گروه اصلی، بهبود معنادار شاخص های کلی (004/0 p=)، قدامی- خلفی (015/0p=) و داخلی- خارجی (023/0p=) تعادل در سطح پایداری 5، در گروه مشاهده کننده فیلم را نشان داد. بهبود معنی دار شاخص های کلی تعادل، قدامی- خلفی و داخلی- خارجی سطح پایداری 5 بین زنان دو گروه مشاهده شد (001/0p=). درصد تغییرات شاخص های تعادل در مردان دو گروه اختلاف معنی داری نشان نداد.
استنتاج: نتایج این مطالعه نشان داد که مشاهده حرکت می تواند تاثیر مثبتی در بهبود شاخص های تعادل افراد مسن سالم (مخصوصا در سطح ناپایدارتر) داشته باشد. بهبود معنی دار شاخص های تعادل در زنان می تواند موید حساسیت عملکرد بیش تر نورون های آئینه ای در آن ها باشد.کلید واژگان: مشاهده حرکت, توزیع وزن, پایداری شبه دینامیک, افراد مسنBackground andPurposeThe effect of action observation on symmetry of weight distribution and stability indices in semi-dynamic stability in healthy older people is not identified yet. The aim of this study was to investigate the effect of action observation on the symmetry of weight distribution in lower limbs and stability indices in semi-dynamic stability among healthy non-athlete older people.Materials And MethodsAn experimental study was performed in 72 healthy male and female volunteers aged 55 to 75 years old. The subjects were randomly divided into two groups of functional film observation and symbols. Demographic, clinical and laboratory information of the groups (lower extremity muscle strength, the vision, symmetry weight distribution, and dynamic stability indices) were collected and measured. Data was analyzed in SPSS V.16.ResultsPercentage of weight distribution showed no significant difference between the two groups. The comparison of changes between the two groups showed that observation of the film significantly improved total index (P =0.004), antero-posterior index (P =0.015), and medio-latral index (P =0.023) in stability of level 5. There was a significant improvement between the females of both groups in total, antero-posterior, and medio-latral balance index in stability of level 5 (P =0.001). The percentage changes of balance indices showed no significant differences among males.ConclusionThe results showed that the action observation could have a positive effect on improvement of balance in healthy older people (especially in unstable levels). Significant improvement of stability indices in women after watching the film, may suggest greater sensitivity of women's mirror neurons.Keywords: action observation, weight distribution, stability, older adults -
اهدافهدف این تحقیق بررسی اثر تمرینات تقویتی-کششی مختلط و مجزا بر فراوانی مواضع درد و بهبود شاخصهای آن در پرسنل یک مجتمع صنایع دفاعی بود.روش هادر این مطالعه نیمه تجربی کلیه کارگران مذکر یک مجتمع تولیدی صنایع دفاعی (132 نفر) بررسی شدند. نمونه ها بصورت تصادفی در 3 گروه 44 نفری (گروه تمرینات تقویتی و کششی، گروه تمرینات تقویتی، و گروه تمرینات کششی) تقسیم شدند. گردآوری اطلاعات از طریق یک برنامه تمرینی تقویتی-کششی، پرسشنامه استاندارد خلاصه شده درد، و معیار بصری ارزیابی درد انجام گرفت. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تست کلموگروف اسمیرونوف، و تستهای پارامتریک تی زوج، آنووا و تست تکمیلی توکی استفاده شد.یافته هاآزمون آنووا قبل از درمان بین گروه ها معنی دارنبود، ولی بعد از درمان بین متغیرهای شاخص بصری درد (017/0=P)، و شاخصهای خلاصه شده درد در گروه ها (019/0=P) معنادار بود. کلیه مقادیر قبل و بعد و درصد تغییرات شاخص بصری درد، و پرسشنامه خلاصه شده درد بین گروه های 1 (گروه تمرینات تقویتی-کششی) تا 3 (گروه تمرینات کششی) معنادار بود. بیشترین میزان تغییرات در گروه تمرینات تقویتی- کششی مشاهده شد. بیشترین فراوانی درد نیز بترتیب مربوط به نواحی زانو، کمر، گردن بود.نتیجه گیریانجام تمرینات تقویتی-کششی مختلط اثر بهتری در کاهش فراوانی مواضع درد در سیستم اسکلتی عضلانی و بهبود شاخصهای درد دارد.کلید واژگان: درد, اسکلتی عضلانی, تمرینات تقویتی, کششیAims: Musculoskeletal disorders are increasing day by day. The prevalence is higher in females, workers, and people with heavy jobs. The aim of this study was to investigate the effect of combined and separated strengthening- stretching exercise programs on the frequency of affected areas and improving pain scores in a defense industry complex.MethodsIn this quasi-experimental study, all male workers in a defense industry production complex were studied (n=132). The samples were divided into 3 groups of 44 subjects (stretching and strengthening exercise group, strengthening exercise group, strength exercise group). A stretch - strengthening program, standard questionnaires of Brief pain Inventory (BPI), and Visual Analogue Scale (VAS) were used during this study. The data were analyzed using the Kolmogorov-Smirnov test, and parametric tests such as paired t- test, ANOVA and Tukey test by spss16 software.ResultsThe ANOVA test results showed no significant differences between the groups prior to treatment. After the treatment, there was a significant difference between groups in Brief pain Inventory variables (P=0.017) and VAS (P=0.019). All the amounts of changes, before and after treatments in all the three groups were significantly different in the Brief pain Inventory variables and the VAS. The largest amount of changes was seen in group 1. The most painful areas were respectively related to the knees, back and neck.ConclusionCombined strengthening- stretching exercises are effective in reducing the number of affected areas in the musculoskeletal system and improving pain scores.Keywords: Pain, Musculoskeletal, Strengthening, Stretching Exercise
-
سابقه و هدفاختلالات ماگزیلوفاشیال منجر به درد و محدودیت عمل کردی در ناحیه سر و صورت می گردند. با توجه به شیوع نسبتا بالای این اختلالات مطالعات زیادی در این خصوص وجود ندارد. هدف این مطالعه بررسی اثر لیزر کم توان هلیوم- نئون (با طول موج 8/632 نانومتر) در درمان اختلالات ماگزیلوفاشیال بود.مواد و روش هامطالعه حاضر یک کارآزمائی بالینی روی 142 مراجعه کننده دارای اختلالات ماگزیلوفاشیال بود که به صورت تصادفی در 2 گروه 71 نفره تجربی و کنترل قرار گرفتند. اطلاعات زمینه ای از طریق پرسش نامه ، و میزان درد بر اساس مقیاس VAS (visual analog scale) به دست آمد. گروه های تجربی و کنترل به مدت 12 جلسه (3 بار در هفته و هر بار به مدت 15 دقیقه) تحت تابش لیزر کم توان هلیوم- نئون (با طول موج 8/632 نانومتر و میانگین شدت 5/2 و صفر ژول بر سانتی متر مربع) قرار گرفتند. سپس مقادیر قبل و بعد از درمان و درصد تغییرات بررسی و مقایسه شدند.یافته هابررسی قبل و بعد درون گروهی اختلالات مختلف ماگزیلوفاشیال در گروه تجربی معنادار (013/0=P) بود. مقایسه بین گروهی تفاوت معناداری در بهبود اختلالات ماگزیلوفاشیال بین گروه تجربی با کنترل نشان داد (003/0=P). مقایسه درصد تغییرات در گروه تجربی نسبت به گروه کنترل معنادار (001/0=P) بود.نتیجه گیریلیزر کم توان هلیوم- نئون (با طول موج 8/632 نانومتر) می تواند تا حد قابل توجهی در درمان اختلالات ناحیه ماگزیلوفاشیال مفید باشد.کلید واژگان: لیزر کم توان, ماگزیلوفاشیال, اختلال, دردKoomesh, Volume:17 Issue: 3, 2016, PP 563 -569IntroductionMaxillofacial disorders can lead to functional limitation and pain in head and face. Despite the high prevalence of this disorder, quite a few studies have performed in relation to that . The aim of this study was to investigate the effects of He-Ne low power laser (with a wavelength of 632.8nm ) in treatment of maxillofacial disorders.Materials And MethodsThis study was a randomized clinical trial participating 142 patients with maxillofacial abnormalities, randomly divided to 2 groups of 71experimental and control participants. Background information about the degree of pain was obtained through a questionnaire and VAS (visual analog scale). Experimental and control groups were irradiated with He-Ne low level laser (632.8 nm wavelength, with the average intensity of 2.5 and zero joules per square centimeter) for 12 sessions (3 times a week, each time for 15min). The data related to before and after treatments and the change in percentages were analyzed.Resultsbefore and after treatment, analysis showed significant relief in maxillofacial pain and movement limitations (P=0.013) in the experimental group. Comparisons between groups showed significant improvement in recovery of maxillofacial disorders of experimental against control (P=0.003).Comparing the difference in change percentage in the experimental and control groups was significant (P=0.001).ConclusionHe-Nelow power laser (within the wavelength of 632.8nm) can be considerably helpful to relief maxillofacial disorders disability and discomfort.Keywords: Low Power Laser, Maxillofacial, Disorder, Pain
-
زمینه و هدفسکته مغزی یکی از ناتوان کنندهترین ضایعات نورولوژیکی در بزرگسالان است هدف این مقاله بررسی اثر مشاهده و تقلید فعالیتهای فانکشنال بر بهبود توزیع تقارن وزن و شاخصهای تعادل داینامیک در اندامهای تحتانی بیماران همی پارزی بر اساس تئوری نورونهای آئینهای بود.روش بررسیاین کارآزمائی بالینی درمورد 36 مرد و زن داوطلب مبتلا به سکته مغزی ایسکمیک که برای اولین بار دچار سکته شده بودند و در محدوده سنی60 تا 45 سال قرار داشتند انجام شد. نمونه ها بر اساس ترتیب مراجعه بهصورت تصادفی در3 گروه 12 تائی مشاهده کننده فیلم فانکشنال، مشاهده کننده فیلم غیرفانکشنال (سمبل)، و کنترل تقسیم شدند. درمانهای فیزیوتراپی صورت گرفته برای هر 3 گروه یکسان بود.یافته هادرصد توزیع وزن، اختلاف معناداری در 3 گروه نشان نداد. مقادیر قبل و بعد کلیه شاخصهای تعادل داینامیک در هر 3 گروه معنیدار بود. درصد تغییرات شاخصهای تعادل (سطح 6) در گروه مشاهده کننده فیلم فانکشنال نسبت به دو گروه دیگر معنیدار بود.نتیجه گیریمشاهده و تقلید حرکت همراه با انجام فعالیتهای عملکردی، تاثیر مثبتی در بهبود شاخصهای تعادل داینامیک پس از سکته مغزی دارد.
کلید واژگان: مشاهده حرکت, توزیع وزن, تعادل داینامیک, سکته مغزی, نورون آئینهایBackground And ObjectiveCerebrovascular accident (CVA) is a severe debilitating neurological condition in adults. This study sought to assess the effect of observation and mimicking functional activities on weight distribution and dynamic balance index improvement in lower limbs of hemiparetic patients based on mirror neuron theory.Materials And MethodsThis clinical trial was performed on 36 males and females aged 45-60 years who suffered ischemic CVA for the first time. Subjects were randomly divided into 3 groups as follows: viewers of functional film, viewers of non-functional (symbol) film and the control group (not watching any film). The physiotherapy treatments in all groups were similar.ResultsWeight percentage distribution was not significant. The values prior to and after dynamic balance index were statistically significant in all 3 groups. Significant differences were found between group 1 and the other 2 groups in terms of balance index percentage change (level 6).ConclusionObservation and imitation of action along with rehabilitation exercises and functional activities had a positive effect on the improvement of balance Index in post-stroke patients.Keywords: Action observation, Weight distribution, Dynamic balance, Stroke, Mirror neuron -
سابقه و هدفسکته مغزی موجب ایجاد اختلالات متعدد حسی، حرکتی، ادراکی و عاطفی در زندگی روزمره افراد مبتلا شده و محدودیت هایی درانجام فعالیت های فانکشنال آن ها به وجود می آورد. هدف این مقاله بررسی اثر مشاهده و تقلید حرکت بر بهبود فعالیت های عملکردی در اندام های تحتانی بیماران همی پارزی بر اساس تئوری نورون های آئینه ای بود.مواد و روش هااین تحقیق یک کارآزمایی بالینی یک کورسویه بود که درمورد 36 مرد و زن داوطلب مبتلا به سکته مغزی ایسکمیک که برای اولین بار دچار سکته می شدند ودر محدوده سنی60 تا 45 سال قرار داشتند انجام شد. نمونه ها بر اساس ترتیب مراجعه به صورت تصادفی در3 گروه 12 تائی مشاهده کننده فیلم فانکشنال، غیرفانکشنال(سمبل)، و کنترل تقسیم شدند. توانبخشی صورت گرفته برای هر 3 گروه یکسان بود. از تست های استاندارد زمان برخاستن از صندلی و راه رفتن، شش دقیقه راه رفتن، شاخص بارثل و معیار تعادل برگ استفاده شد.یافته هامقادیر قبل و بعد کلیه شاخص های فعالیت عملکردی در هر 3 گروه معنی دار بود و روند بهبودی را نشان می داد. درصد تغییرات شاخص فعالیت های عملکردی در گروه مشاهده کننده فیلم فانکشنال نسبت به دو گروه دیگر معنی دار بود (زمان برخاستن ازصندلی و راه رفتن (001/0p=)، شش دقیقه راه رفتن (003/0p=)، فعالیت های عملکردی بارثل (006/0p=)، تعادل برگ (000/0p=).استنتاجمشاهده و تقلید حرکت، همراه با انجام فعالیت های عملکردی (از طریق تحریک روند پلاستیسیتی مغزی) تاثیر مثبتی در بهبود شاخص فعالیت های عملکردی بیماران پس از ابتلا به سکته مغزی دارد. شماره ثبت کارآزمایی بالینی: 1 N 2014091319135IRCTکلید واژگان: نورون های آئینه ای, مشاهده حرکت, تقلید حرکت, فعالیت های عملکردی, سکته مغزیBackground andPurposeStroke patients often suffer from several impairments such as sensory، motor، cognitive and emotional disorders. These conditions cause limitations in performing daily activities. This study sought to assess the effect of action observation and imitation on improvement of functional activity indices in hemiparetic patients based on mirror neuron theory.Material And MethodsA single blind clinical trial was carried out including 36 men and women (aged 45 to 60 years) suffering from ischemic CVA for the first time. Subjects were randomly divided into 3 groups of functional film، non-functional (symbols) film and a control (that did not watch any film) group. Usual rehabilitation treatments were performed for all groups. Timed up and go، and sixminute walk were done and Barthel Index and Berg balance scale were applied.ResultsThe differences in functional activity indices were statistically significant in all 3 groups before and after the intervention. However، these differences were more significant in group 1. (Timed up and go (P=0. 001)، six-minute walk (P=0. 003)، Barthel functional activities (P=0. 006)، and Berg balance (P=0. 000)).ConclusionAction observation and imitation with rehabilitation exercises and targeted motor activities (by stimulating the brain''s plasticity) had a positive effect on improvement of functional activity indices in post-stroke patients.Keywords: Mirror neurons, action observation, imitation, functional activity, stroke
-
BackgroundPhysically induced joints pain is a relatively common finding in military personnel. Occupational factors like level of activity، style of job performance and individual factor like physical composition of body، sex are described as the risk factors. In this study we describe the pattern of joint involvement in the military personnel and compare it with non-military patients.Materials And MethodsThis descriptive-comparative cross-sectional study was performed in 3 military and 3 non-military hospitals in a 3 year period. A census of all patients with confirmed physically induced joint pain was performed. Patient data in 3 fields of demographic data، occupation (job category) and involved joints was requested. Using frequency matching for sex، age، height and weight 1230 patient enrolled in the study. Analysis performed using chi-square test.Results640 (52%) patients were military patients and 630 (51. 2%) patients were male. No significant difference was present in mean age، weight، height and work experience. Male gender was predominant in military patients (53. 1%) but in non-military patients it was 49. 1%. Distribution of military patients in job categories of combat، logistic، engineering، cultural، security and non governmental were 179 (28%)، 218 (34%)، 102 (16%)، 51 (8%)، 90 (14%)، 0% respectively. The distribution has significant association with being military and non-military patients (p<0. 001).ConclusionAccording to the finding of this study، military patients especially male patients and the ones in security and combat categories are under more physical stress and pressure and are more prone to have joints injuries. Routine evaluation of physical and health and general health، using selected personnel with appropriate body composition in mentioned job categories and enhancement of physical fitness should be considered in military personnel to prevent such injuries.Keywords: Physically induced joints pain, Occupational diseases, Military personnel, non, military personnel
-
مقدمهFMEA ابزاری نظام یافته و یک روش پیشگیرانه کاملا ذهنی بر پایه کار تیمی است که در تعریف، شناسائی، ارزیابی،پیشگیری، حذف یا کنترل حالات،علل و اثرات خطاهای بالقوه در یک سیستم، فرآیند، طرح یا خدمت (پیش از آنکه محصول یا خدمت نهائی به دست مشتری آن برسد). بکار گرفته می شود و لازمه آن پیشگوئی خطاها و چگونگی جلوگیری از آنهاست. این پیشگوئی توسط متخصصین امر که دانش و تجربه کافی درباره طرح فرآیند یا خدمت هستند صورت می پذیرد. به همین دلیل، انتخاب تیم و برنامه ریزی FMEA در اجرای کامل آن بسیار حائز اهمیت می باشد. انجام روش FMEA مستلزم یک سری گامها و رعایت یکسری قواعد است که در این تحقیق که تحت عنوان«ارزیابی و مدیریت ریسک اورژانس صحرائی با استفاده از متد FMEA» می باشد بکار گرفته شده اند. هدف این تحقیق معرفی و ترویج FMEA بعنوان یک ابزار مناسب، و آشنا نمودن وکمک گیری مسئولین و پرسنل بهداری از آن در بررسی خطاهای احتمالی سیستمی که در آن کار می کنند می باشد.
روش کارمطالعه حاضر مطالعه ای توصیفی تحلیلی (کیفی) و مقطعی در مورد یک اورژانس صحرائی مورد استفاده در یکی از نیروهای سپاه می باشد. ابتدا یک اورژانس صحرائی مشخص مد نظر گرفته شد و از آن اورژانس توسط تیم کارشناسی بازدید بعمل آمد. وضعیت موجود و نقاط ضعف و قوت اورژانس بر اساس ماموریتی که بعهده داشت یادداشت گردید. در جلسات کارگروهی ابتدا حوزه و محورهای کار اورژانس بر اساس ماموریت ابلاغی آن مشخص گردید که شامل محورهای امداد و انتقال، درمان و دارو، بهداشت، و پشتیبانی بود. سپس به وظائف هر محور و خطاهائی که در هر وظیفه ممکن بود ایجاد گردد پرداخته شد. در گامهای بعدی به بررسی و رسم علل ایجاد کننده خطاها و اثرات مترتب از این خطاها بر مشتری، دادن نمره وخامت اثر خطا، دادن نمره میزان رخداد هر خطا، مشخص نمودن کنترلهای جاری و برنامه ریزی شده جهت شناسائی یا حذف حالت خطاها و دادن نمره احتمال کشف هر حالت خطا گردید. سپس با توجه به اطلاعات و نمرات داده شده به محاسبه میزان نمره RPN (نمره احتمال ریسک)هر حالت خطا پرداخته شد. نمرات احتمال ریسک بدست آمده (RPN) مرتب شدند و به شناسائی و اولویت بندی خطاهای مهم پرداخته شد. و از بین خطاهای مهم و کلیدی به ارائه اقدامات پیشنهادی برای پیشگیری از آنها پرداخته گردید و در نهایت راه کارهای اجرائی متناسب با هر حالت خطا پیشنهاد شدند.نتایجمشکلات عمده و اساسی محور امداد و انتقال بر اساس نمره (RPN (567-192 به امور مهارتی، و درمحور درمان و دارو بر اساس نمره (RPN (576-192 به امور مهارتی و خطاهای انسانی، و درمحور بهداشت بر اساس نمره RPN (630-175) به ضعف در بررسی ها، نظارتها، و پیگیری امور، ودرمحور پشتیبانی بر اساس نمره (RPN (567-192 به کمبود و نامناسب بودن وضعیت نیروی انسانی، و فضا و تاسیسات لازم برمی گشت. برخی خطاها با اینکه نمره RPN بالائی نداشتند ولی در منحنی رخداد و وخامت اثر خطا دارای اهمیت و اولویت بالائی می شدند و بالعکس برخی خطاها با نمره RPN بالا درمنحنی مذکور دارای اولویت رسیدگی پائینی می شدند که برای آنها راهکارهای عملی ارائه شده است.
نتیجه گیریدرمحور امداد و انتقال درکنار تامین نیازهای جانبی امداد و انتقال به مطلب ارتقاء مهارت در نیروهای کاری توجه ویژه مبذول گردد. درمحور درمان و دارو در کنار تامین نیازهای جانبی درمان و دارو به مطلب کاهش خطاهای انسانی وارتقاء مهارت در نیروهای کاری توجه ویژه مبذول گردد. در محور بهداشت ضمن رفع مشگل نیروی انسانی مناسب در این محور به بررسی ها، نظارتها، و پیگیری امورتوجه ویژه میذول گردد. در محور پشتیبانی ضمن رفع مشگل نیروی انسانی مناسب (در ابعاد تامین، آموزش علمی و عملی، و انگیزشی) در این محور، به بهبود فضا و تاسیسات درمانی و ایمنی آن توجه ویژه مبذول گردد.
کلید واژگان: مدیریت ریسک, اورژانس صحرائی, ارزیابیIntroduction. FMEA is a systemic and preventive tool, completely conceptual, based on a team work. it is included identification, assessment, prevention, controling or removing main factors and potentially effects relating to a plan or a service.it is necessarly risk preventor done by experts who are familiar to use the method.so, selecting the team and planning the plan is an important factor to run the program.taking defined steps and paying attention to some rules is necessary for doing the method.this study is going to introduce FMEA as a suitable tool and applying it to analyze some probable systemic risks by health personnel.Material and Methods. this study is a descriptive one using a cross – sectional method on a field emergency center in sepah.First, the emergency center was visited once it was defined.During this visit, current situation, weakness and strengths of the center were recorded.Second, in team work meetings the most important duties of the center, based on its mission, including helpings, triage, transportation, treatment, medication health and support, were determined. In next step, each phase and its probable risks or mistakes have been analyzed.then, in another step, factors producing risks, and their effects on consumers, scorings.the severity of mistake, scoring mistake accurance determining current controls for identification or removing mistake were followed.then, according to collected information and given scores, RPN(Risk probable score) for any risk, has been assessed. These scores were sorted and analyzed to introduce the priorities.delevering suggested programs to prevent those risks or hazards was the next important activity.Results. the most important problems in helping and transportation phase (with RPN score of 192-567), was skill related ones. In treatment and medication phase, (with RPN score of 192-576), skilled factors and man-mistaks, were reported weakness in monitoring and following activities. Were move in important in health sector (with RPN 175-630). Finally, in providation area with RPN192-567, lack and improper man-power, space, and facilities were introduced as more important problems. Inspite of being high RPN for some risks, their priorities in accurance severity curve, were low, in contrast, some risks with low RPN have a higher priority in the curve.practical solutions were suggested for these problems.Conclusion. In helping transportation phase, skill promotion in man-power got spcial attention along with providing related needs.reducing man-power mistakes and promoting skills was more important to attention in the treatment medication area.in health domain, attention paid more to monitoring, following activities and solving the problems of the man-power. Finally, in providation phase, along with solving man-power problems (providing practical scientific, education, motivation) promoting working-space, safety and facilities, received special attention. -
مقدمهاختلال در ساختمان و عملکرد دیسک (دیسکوپاتی) یکی آزعلل شایع درد ستون فقرات می باشد که می تواند بشکلها و درجات گوناگونی بروز نماید. علل مختلفی در ایجاد این اختلال دخالت دارند که یکی از آنها شغل و نوع کار فرد مبتلا است. بر اساس تحقیقات موجود این اختلال در نیروهای نظامی نسبت به مردم عادی از میزان بیشتری برخوردار است و عمده علت آن نیز سنگینی کار وماموریت این افراد مخصوصا در رسته های عملیاتی می باشد. هدف این مقاله بیان چگونگی ارتباط شغل و نوع کار (رسته کاری) با دیسکوپاتی در پرسنل مذکر رسمی نظامی بستری شده در بیمارستان بقیه الله (عج) می باشد.مواد و روش هامطالعه حاضرمطالعه ای توصیفی مقطعی بر روی 576 نفر بیمار مذکرنظامی مبتلا به دیسکوپاتی ستون فقرات است که طی سالهای 1380 لغایت 1386 در بیمارستان بقیه الله الاعظم (عج) بستری بوده اند. برای اینکار از یک پرسشنامه اعتبار سنجی شده که حاوی 3 قسمت (اطلاعات دموگرافیک ٬ اطلاعات مربوط به ضایعه ٬ اطلاعات مربوط به رسته شغلی) با سوالات بسته بود استفاده گردید. اطلاعات بعد از گردآوری ٬ دسته بندی و از طریق روش های آمارتوصیفی آنالیز شدند.نتایجبر اساس یافته های تحقیق ٬ میانگین سن ٬ قد ٬ وزن و سابقه کارافراد مبتلا بترتیب 6/45 و 170و 4/76و 7/21 سال بود. میزان فراوانی دیسکوپاتی درفقرات کمری 390 (8/67%) ٬ گردنی 153 (6/26%) ٬ و پشتی 33مورد (6/5%) بود. 504 مورد(6/87 %) دارای یک موضع دیسکوپاتیک بودند و 72مورد (4/12%) دربیش از یک موضع دیسکوپاتی داشتند. افراد مبتلا به دیسکوپاتی 250 مورد (4/43%) در رسته عملیاتی ٬ 121مورد (21%) در رسته فنی مهندسی ٬ 59 مورد (3/10%) در رسته خدماتی و 146مورد (3/25%) در رسته اداری پشتیبانی بودند. ارتباط محل ضایعه با رسته خدمتی (028/0= p) معنی دار بود. ضایعه در سطح پشتی - کمری (T12-L1) نیز بارسته خدمتی (013/0= p) رابطه معنی داری داشت. بدین ترتیب که 36% در رسته عملیاتی، 25% در رسته فنی مهندسی ٬ 3/23% دررسته اداری پشتیبانی و 7/15% در رسته خدماتی به دیسکوپاتی پشتی - کمری مبتلا بودند. از این افرا د تعداد 192مورد تحت درمان جراحی ٬ 288مورد تحت درمان طب فیزیکی و توانبخشی ٬ و بقیه تحت سایر درمانها قرار گرفتند.
نتیجه گیریشیوع دیسکوپاتی در پرسنل نظامی مذکربالاست و رابطه معنی داری بین رسته خدمتی با محل دیسکوپاتی وجود دارد. لذا انجام معاینات ادواری ٬ گماردن پرسنل در رسته هائی که با وضعیت فیزیکی آنها سازگاری دارد ٬ روش های تصحیح وضعیت در موقعیتهای مختلف شغلی، آموزشهای ضمن خدمت ٬ و رعایت اصول ارگونومیک ٬ و انجام تمرینات ورزشی جهت بالا بردن آمادگی ستون فقرات درنیروهای نظامی پیشنهاد می شود.
کلید واژگان: شغل ٬ دیسکوپاتی ٬ ستون فقرات ٬ پرسنل نظامیIntroduction. discopathy (deformity and malfunction of intervertebral disk) is one of the most prevalent sources of pain of vertebral column. Different risk factors are involved in developing discopathy, one of them are job and field of work. According to published articles discopathy is more prevalent in military personnel due to type of work and their mission. In this article we determine relation between job and field of work with spine discopathies in male military personnel admitted in the Baghit-Allah hospital.Materials and Methods. This descriptive cross sectional study performed in 1999-2007 in Baghit-Allah hospital. Five hundred seventy six male military personnel admitted because of discopathy entered the study. We used a previously valid questioner with close ended questions to determine demographic data, type of lesion and field of work. Analyze using descriptive methods were performed after gathering the data.Results. Mean age, height, weight and work experience was 45.6, 170, 76.4 and 21.7 respectively. Discopathy in lumbar, cervical, thoracic spine was seen in 390(67.8%), 153(26.6%), 33(5.6%) patients respectively. Single discopathy was present in 504(87.6%) cases, 72(12.4) cases have discopathy in more than one region. Out of 576 patients, 250(43.3%) field of work was combat, 121(21%) engineering, 59(10.3%) service and 146(25.3%) logistic. A significant association between region of discopathy and field of work was present (p=0.028). T12-L1 discopathy was associated with field of work (p=0.013). In combat field 36% of patients had T12-L1 discopathy, 25% in engineering field, 23.3% in logistic and 15.7% in service. Surgery was performed in 192 cases, physical therapy and rehabilitation was performed for 288 cases.Conclusion. Discopathy have a higher prevalence in military personnel. There is a significant association between region of discopathy and field of work. We recommend recurrent assessment of personnel and set them in appropriate field best fit with their physical situation, continuous training and correction of body posture in work, considering the ergonomic rules and regular exercise for military personnel. -
مقدمهابتلاء به دردهای مفصلی با منشا فیزیکی در همه جوامع انسانی کم و بیش وجود داشته و دارد. عوامل مختلفی از جمله شغل و استرسهای شغلی، وضعیت فیزیکی بدن، جنسیت، نحوه انجام فعالیتهای روزانه و... در ایجاد و شیوع این دردها در مفاصل بدن موثرند. این مطلب در نیروهای نظامی از حساسیت بیشتری برخوردار است، چرا که پیامدها و هزینه های درمانی بالایی را برای سیستم بهداشت و درمان نظامی و غیرنظامی کشور ایجاد می نماید. بنابراین ضرورت توجه به سلامت پرسنل نظامی در ابعاد مختلف آن ما را برآن داشت تا در این مطالعه به بررسی فراوانی دردهای مفصلی با منشا فیزیکی در بین کارکنان شاغل نظامی و مقایسه آن با کارکنان غیر نظامی (مردم عادی) بپردازیم.مواد و روش کارمطالعه حاضر، تحقیقی توصیفی – تحلیلی و مقطعی می باشد که در یک دوره یک ساله در 3 بیمارستان نظامی و 3 بیمارستان غیر نظامی به صورت نمونه گیری سرشماری بر روی کلیه مراجعه کنندگان به مراکز درمانی فیزیوتراپی، مبتلا دردهای مفصلی با منشا فیزیکی، انجام گرفت. برای انجام این کار از یک پرسشنامه 3 قسمتی حاوی مشخصات دموگرافیک، شغل و محل مفاصل مبتلا، استفاده شد. اطلاعات پس از گردآوری، دسته بندی و یکسان سازی (matching) شرایط افراد، به وسیله روش های آماری توصیفی و آزمون chi-square آنالیزگردید.نتایجاز 1230 نفر مطالعه شده، تعداد 630 نفر (2/51%) مرد و تعداد 640 نفر (52%) کارکنان شاغل نظامی بودند. میانگین سن، قد، وزن و سابقه کاری در افراد شاغل نظامی به ترتیب 6 ± 4/34 سال، 4 ± 171 سانتیمتر، 4 ± 2/72 کیلوگرم و3 ± 1/18 سال بود. درکارکنان شاغل غیر نظامی این میانگین ها به ترتیب 7 ± 3/35 سال، 5 ± 169 سانتیمتر، 5 ± 1/73 کیلوگرم و 5 ± 3/17 سال بود. بین این اعداد در دو گروه اختلاف معنی داری وجود نداشت. 1/53% از نیروهای نظامی و 1/49% از نیروهای غیر نظامی مذکر بودند. توزیع چگونگی درگیری مفاصل در کارکنان نظامی، به صورت مونوآرتیکولر 167 مورد (26%)، الیگوآرتیکولر 358 مورد (56%) و پلی آرتیکولر 115 مورد (18%) بود که این اعداد در کارکنان غیر نظامی به ترتیب 313 مورد (53%)، 230 مورد (39%) و 47 مورد (8%) به دست آمد. بین تعداد مفاصل درگیر و نظامی یا غیرنظامی بودن، ارتباط آماری معنی داری مشاهده شد (001/0 > P). این ارتباط بین کارکنان با جنس مذکر نیز صادق بود (001/0 > P) ولی بین کارکنان مونث دو گروه فوق تفاوت معنی داری دیده نشد.
بحث: با توجه به یافته های تحقیق، به نظر می رسد کارکنان نظامی در ایران، به خصوص مردان، به علت شرایط کاری خاص و وجود استرسهای مختلف، نسبت به کارکنان سایر مشاغل غیرنظامی در معرض آسیب پذیری بیشتر مفاصل قرار دارند. این مطلب توجه بیشتر مسوولان رده بالای نظامی کشور را نسبت به وضعیت سلامت و بهداشت فیزیکی این افراد، پیشگیری از ایجاد این صدمات، ارائه برنامه های آموزشی، به کارگیری افراد نظامی بر اساس خصوصیات فیزیکی و بدنی آنها، انجام آزمایشات ادواری منظم و جدی و توجه به نتایج آن آزمایشات جهت ادامه خدمت، بالا بردن توان و آمادگی جسمانی کارکنان و. .. می طلبد.
کلید واژگان: دردهای فیزیکی مفصلی, دردهای اسکلتی, عضلانی, بیماریهای شغلی, کارکنان شاغل نظامی, کارکنان غیرنظامی -
سابقه وهدفمدیریت بهداری رزمی هنگام جنگ و برخوردهای نظامی، با دو دسته سلاح متعارف و غیر متعارف مواجه است0امروزه تولید و استفاده از عوامل و سلاحهای غیر متعارف کشتار جمعی که در پزشکی از آنها تحت عنوان جنگهای نوین نام برده می شود روز بروز بیشتر و بیشتر سلامت و حیات موجودات زنده و از جمله انسانها را تهدید می کند و هر روز کشورهای صاحب قدرت جهت حفظ سلطه و استیلای خود بر سایر کشورها و کسب منافع بیشتر به تولید انواع جدید و مخربتر این سلاحها می پردازند0 ماموریت اصلی مدیریت بهداری رزمی توجه به سلامت و بهداشت نیروهای نظامی در شرایط صلح و جنگ میباشد و سعی دارد تا در مقاطع مختلف با آماده سازی و اتخاذ روش های کاربردی و مناسب، هر چه بیشتر به این مهم دست یابد و هدف این مقاله بیان نقش مدیریت بهداری رزمی در پدافند جنگهای نوین و توجه به نکات مهم در این رابطه می باشد.مواد و روش هامقاله حاضر مقاله ای مروری می باشد که در تهیه آن به سوابق جنگ تحمیلی و نحوه مدیریت بهداری رزمی در پدافند جنگهای نوین و سوابق کاری یرخی کشورهای درگیر در این گونه جنگها و بحرانها توجه شده و از منابع علمی فارسی و لاتین بعنوان شاهد مثال بهره گیری شده است.یافته هایافته های این تحقیق نشانگر این است که وظیفه مدیریت بهداری رزمی در پدافند جنگهای نوین فقط معطوف به زمان جنگ و بحران نمی شود بلکه جهت دستیابی به اهداف خود باید هم در زمان صلح و هم در زمان جنگ و بحران طی انجام اموری چند به آماده سازی، تهیه و تدارک شرایط لازم، و کسب اطلاع از سلاحها و شیوه عمل و روش های مقابله با آنها بپردازد و در این زمینه آموزشهای ضروری را به پرسنل نظامی و مردمی که خطر آنها را تهدید می نماید ارائه کند.نتیجه گیریامروزه بحث استفاده از سلاحهای جنگ نوین بعلت تغییر در نوع سلاحهای مورد استفاده و اثرات بسیار مخرب آنها حتی اگر در سطح محدودی هم بکارگیری شوند دارای اهمیت خاصی می باشد و در صورت عدم توجه به این مقوله و انجام اقدامات مقابله با آن می تواند براحتی روحیه و توان رزمی مردم عادی و پرسنل نظامی یک کشور را تحت تاثیر قرار دهد و از حساسیت بسیار خاصی برخوردار است چون هر چند امکان دارد از این سلاحها در حد وسیع گذشته استفاده نشود ولی اثرات مخرب فعلی این سلاحها بسیار بیشتر از گذشته است که باید به آن توجهی خاص نمود.
کلید واژگان: پدافند, جنگهای نوین, سلاحهای غیرمتعارف, مدیریت بهداری رزمی -
مقدمهدر شروع جنگ عراق علیه ایران، کار امداد و انتقال مجروحین حالت متمرکز و منسجمی نداشت. با تشکیل قرارگاه های عملیاتی، ستاد امداد و درمان در قرارگاه های جنوب، غرب و شمال غرب ایجاد شد و به دنبال آن بهداری قرارگاه ها به وجود آمد. در سال 1364 فکر تشکیل یک سیستم متمرکز امداد و انتقال قوت گرفت و در سال بعد (1365) به علت ضرورت های جنگ، تیپ امداد و انتقال با هدف سازمان و سامان دهی و هدایت منسجم و متمرکز امور مرتبط با امداد، درمان و انتقال نیروهای عملیاتی در مناطق جنگی ایجاد گردید و در طول جنگ با ایجاد ستادهای امداد و انتقال زمینی و هوایی و نیز گردان های امداد و انتقال زمینی، هوایی و دریایی، با بهره گیری از نیروهای مختلف تخصصی و مردمی توانست خدمات شایان توجهی به مجروحین و مصدومین جنگ نماید. در این راه نیز شهدای زیادی تقدیم اسلام و انقلاب نمود. هدف این مقاله بیان تاریخچه، علل، روند و چگونگی تشکیلات تیپ امداد و انتقال در طول جنگ عراق علیه ایران می باشد.
روش انجام کار: جهت انجام این تحقیق، ضمن مراجعه به افراد مسئول و دست اندرکار ایجاد و شکل گیری و مسئولین اجرا یی آن و انجام مصاحبه حضوری با آنها و پرسشنامه محقق ساخته و اسناد موجود در بهداری نیروی زمینی سپاه، قرارگاه های عملیاتی، مرکز اسناد جنگ، ادارات بهداری، طرح و برنامه و عملیات ستاد مشترک رجوع گردید و با بررسی منابع و اطلاعات موجود، روش های به کار گرفته شده در طول جنگ مورد استفاده قرار گرفت.نتایجبر اساس نتایج به دست آمده مشخص گردید که روند امداد و انتقال مجروحین و مصدومین از ابتدای جنگ تحمیلی تا پایان آن (مخصوصا بعد از تشکیل تیپ امداد و انتقال در سال 65) تغییرات بسیار اساسی نموده است. سازمان تیپ امداد و انتقال و تشکیلات وابسته به آن نیز در طی روند تکاملی خود از یک سازمان اولیه و ساده به سازمانی گسترده، هدفمند و همه جانبه تبدیل شد به نحوی که در پایان جنگ دارای قدرت عملیاتی بالای ی گردیده بود.
بحث: توسعه ستادهای امداد و انتقال و نتایج حاصل از آن یکی از فعالیت های ماندگار و ارزشمند سپاه می باشد. بنابراین لازم است که در حفظ و نگهداری این تجارب اهتمام ورزید و روش های امدادی سریع و مؤثر را به ویژه در شرایط بحران و جنگ نامتقارن توسعه داد.
کلید واژگان: تیپ امداد و انتقال, تاریخچه, ساختار, جنگ عراق و ایران -
مقدمهبیمارستان های صحرایی مراکز امدادی بودند که در طول 8 سال جنگ تحمیلی در عملیات های مختلف نقش مهمی را در درمان مجروحان و مصدومان ایفا نمودند. هدف این مقاله بیان تاریخچه و روند تکامل ساختمانی، ساختار مجموعه بیمارستانی و ساختار سازمانی این مراکز در طول جنگ تحمیلی می باشد.روش کاراین مطالعه، یک بررسی توصیفی در خصوص وضعیت تکامل ساختمانی، آرایش مجموعه بیمارستانی و ساختار سازمانی بیمارستان های صحرایی ایران در دوران جنگ تحمیلی می باشد. جهت انجام این تحقیق ضمن مصاحبه با 20 نفر از افراد دست اندرکار طراحی و ساخت و نیز مصاحبه با 25 نفر از مسئولین اجرایی این مراکز، از اسناد و مدارک موجود در مراکز مختلف طراحی و ساخت این بیمارستان ها مانند: بهداری رزمی نیروی زمینی سپاه پاسداران، مهندسی رزمی سپاه پاسداران، جهاد سازندگی، وزارت مسکن و شهرسازی، قرارگاه های عملیاتی و آرشیو بنیاد ثبت و حفظ آثار دفاع مقدس و غیره استفاده گردیده است. برای انجام این کار از 2 پرسشنامه با سؤال های باز و بسته استفاده شد که طی آن افراد مورد پرسش اطلاعات مورد نظر را ارایه کردند و در نهایت مطالب جمع آوری شده دسته بندی و آنالیز گردید.نتایجدر ابتدای جنگ تحمیلی عملا بیمارستان صحرایی خاصی وجود نداشت ولی در طول جنگ، برحسب ضرورت های عملیاتی تعداد 39 بیمارستان صحرایی ثابت با سازه های مختلف کانکسی، چادری، سوله ای و بتونی در این مناطق ایجاد گردید. بررسی روند تکامل ساختمانی و ساختار سازمانی مراکز حکایت از آن دارد که مراکز مذکور در پایان جنگ تحمیلی نسبت به شروع آن تغییرات اساسی نموده و قدم های خوبی در روند تکاملی آن ها برداشته شده بود.
بحث: روند تحولات در این بیمارستان ها از ابتدای جنگ تا پایان آن تغییرات چشمگیری داشته است. در این راستا هم روند ساخت و سازها مطمئن تر، مستحکم تر و کارآمدتر شد و هم از آن مراکز کانکسی و چادری اولیه به بیمارستان های بتونی و دارای حفاظ مناسب تبدیل شدند. به علاوه، تجهیز بیمارستان ها به گونه ای توسعه یافت که بسیاری از اعمال جراحی در آنها انجام می شد. همچنین، روابط بخش ها منسجم تر و منطقی تر گردید و چرخش امور بهتر و سریع تر شد و از رفت و آمدهای بی مورد جلوگیری گردید. نتیجه این امور فراهم شدن امکان ارایه خدمات درمانی بهتر، سریع تر و منسجم تر بوده است.
کلید واژگان: بیمارستان صحرایی, ساختار ساختمانی, ساختار سازمانی, جنگ عراق علیه ایران
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.