به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

مهتاب هاشمی آقاجری

  • عیسی حجت*، ازیتا بلالی اسکویی، مهتاب هاشمی آقاجری، ثنا یزدانی

    شناخت شهرهای تاریخی ایران در ادوار مختلف، بازگوکننده پیشینه تمدن ایرانی-اسلامی بوده که دستیابی به چنین اطلاعاتی نیازمند بررسی ساختار معماری و شهرسازی آن ها است. شهر تاریخی سلطانیه به عنوان سومین پایتخت ایلخانان مغول یکی از مهم ترین کانون های سیاسی و اقتصادی زمان خود بوده که امروزه تنها محدوده آثار و ابنیه شهر قدیم قابل تشخیص است. پژوهش حاضر با هدف ایجاد زمینه های مناسب برای بازآفرینی و حفاظت از آثار برجای مانده شهر تاریخی سلطانیه، به شناسایی ساختار فضایی این شهر می پردازد و درصدد پاسخ به این پرسش است؛ ساختار فضایی شهر سلطانیه بر اساس آموزه های معماری و شهرسازی مورد اشاره در مستندات تاریخی، در دوره ایلخانی چگونه است؟ براساس ضرورت مطرح شده، نوشتار حاضر، با بررسی مستندات تاریخی و به طور خاص مینیاتور مطراقچی در تلاش است با مطالعه تحلیلی و تطبیقی، طرح فرضی ساختار فضایی شهر سلطانیه را ارایه نماید. نتایج مطالعات نشان می دهد شهر سلطانیه شامل سه بخش کهن دژ، ارگ میانی یا شارستان و ربض بوده است. بخش میانی شهر براساس یک ساختار کارکردی مذهبی، خدماتی، حکومتی و ساختار کالبدی معطوف به موقعیت قرارگیری بنای گنبد سلطانیه به عنوان نقطه عطف سامان دهنده در اتصال با مجموعه ابواب البر و محوریت معابری اتصال دهنده دروازه ها، براساس طرحی از پیش اندیشیده شده شکل گرفته است. عناصر معماری و شهرسازی سلطانیه، که بیشتر از سایرین در مستندات مورد اشاره قرارگرفته اند، با کمترین میزان تخریب تا به عصر حاضر مواجه بوده اند (همانند آرامگاه اولجایتو با 46.66% تکرار در منابع) و یا شناسایی موقعیت دقیق آن ها ممکن بوده است (همانند برج و باروی میانی شهر با 40% تکرار در منابع) و امروزه نیز قابل مشاهده هستند. عناصر شهری که از کمترین درصد تکرار برخوردار بوده اند (6.66 %) و یا فقط در یک سند نمایه شده اند، در طرح فرضی از مکان یابی دقیقی برخوردار نیستند. سایر عناصر شهری که در بیش از یک سند تاریخی تکرار شده اند (با درصدهای مابین 6.66% و 40%) به دلیل فراهم بودن شرایط مطالعه تحلیلی-تطبیقی در طرح فرضی مکان یابی شده و امکان بازآفرینی آن ها در وضع موجود به کمک متخصصان ممکن به نظر می رسد.

    کلید واژگان: ایلخانان مغول, شهر سلطانیه, ساختار شهری, مینیاتور مطراقچی, طرح فرضی
    Isa Hojat *, Azita Belali Oskoyi, Mahtab Hashemi Aghajeri, Sana Yazdani

    Recognition of the historical cities in different periods recounts the history of Iranian-Islamic civilization that access to such information requires studying the structure of their architecture and urbanization. The historical city of Soltaniyeh, as the third capital of the Ilkhanate, was one of the most important political and economic centers of its time, and today only the boundaries of the monuments of the old city can be identified. Aiming to create the right context for recreation and protection of the remains of Soltaniyeh, this study identifies the spatial structure of this city, which is one of the most basic proceedings for its optimal expansion. According to the mentioned necessity, the present article, using analytical-comparative study, attempts to present the assumptive plan of the spatial structure of Soltaniyeh city by investigating historical documents, in particular, Matrakci Miniature. The results of the study, implicates to a premeditated and predesigned plan which include three parts: ancient fort, middle citadel, or downtwon, and Rabaz, each of which has a definite architectural and urbanization component. Throughout history, urban elements, which mentioned more than others in the documents, have faced the least amount of damage to date (like the Oljeitu Tomb with 46.66% repetition in resources), or it was possible to identify their exact location (like the city’s middle tower and battlement with 40% repetition in resources), and they are still visible today. Urban elements that have the least repetition rate (6.66%) or they are indexed only in one document, have no precise location in the assumptive plan. Other urban elements which have been repeated in more than one historical document (With percentages between 6.66% and 40%), due to the availability of analytical-comparative study conditions, are located in the assumptive plan and it seems possible that they can be recreated in the current situation with the help of experts.

    Keywords: Soltaniyeh city, Urban structure, Matrakci Miniature, assumptive plan
  • مینو قره بگلو*، مهتاب هاشمی آقاجری، حامد بیتی

    هدف این تحقیق، بررسی ارتباط فضاهای سکونتی با ابعاد سبک زندگی ساکنان است. از بعد نظری، یکی از موارد تاثیرگذار بر سبک زندگی در میان ساکنان فضاهای سکونتی، قابلیت هایی است که محیط در اختیار انسان قرار می دهد. با واکاوی ابعاد مختلف سبک زندگی و قابلیت های مکانی تاثیرگذار، ارتباط میان مولفه های مکان و ابعاد سبک زندگی در محله های سنتی و معاصر در راستای اعتبارسنجی الگوی نظری تحقیق در شهر تبریز بررسی شد. تعداد جامعه آماری، 200 نفر از ساکنان هر محله است که به روش تحلیل عامل تاییدی به بررسی تاثیرگذاری فضاهای سکونتی بر ابعاد سبک زندگی پرداخته شد. مهم ترین یافته های تحقیق این است که قابلیت های فضاهای سکونتی می توانند بر ابعاد مختلف سبک زندگی تاثیرگذار باشند. آزمون مطالعات نظری در محله های سنتی و معاصر حاکی از این است که در محله سنتی، قابلیت فیزیکی در سطح محله و قابلیت نمادین در سطح خانه، بیشترین تاثیر را بر رشد ابعاد سبک زندگی داشته اند. در خصوص ابعاد سبک زندگی در سطح محله، بعد تعامل، تحت تاثیر قابلیت فیزیکی و در سطح خانه، بعد تعامل، تحت تاثیر قابلیت نمادین، تاثیرپذیری بیشتری داشته اند. در محله معاصر، قابلیت اجتماعی در سطح محله و قابلیت نمادین در سطح خانه، حداکثر تاثیر را بر تقویت ابعاد سبک زندگی داشته اند. در خصوص ابعاد سبک زندگی در سطح محله، بعد وحدت، تحت تاثیر قابلیت اجتماعی و در سطح خانه، بعد وحدت، تحت تاثیر قابلیت نمادین، تاثیرپذیری بیشتری داشته اند.

    کلید واژگان: فضاهای سکونتی, سبک زندگی, محلات سنتی, محلات معاصر, شهر تبریز
    Minoo Gharehbeiglu *, Mahtab Hashemi Aghajeri, Hamed Beyti

    The aim of this study is to investigate the relationship between residential environments and the residents’ lifestyle dimensions. Theoretical studies suggest that the capabilities of residential environments can affect different aspects of lifestyle. To validate the theoretical model of the study, a traditional and a contemporary neighborhood in Tabriz were selected. The statistical population for each neighborhood was determined to be 200 residents. A confirmatory factor analysis was used to evaluate the impact of residential environments on lifestyle dimensions. The results of our theoretical tests on a traditional and a contemporary neighborhood suggested that in the traditional neighborhood, the physical capability at the neighborhood level and the symbolic capability at the home level had the highest impact on the development of lifestyle dimensions. In terms of lifestyle dimensions, at the neighborhood level, the interaction dimension was affected the most by the physical capability, whereas at the home level, the interaction dimension was affected the most by the symbolic capability. In contrast, in the contemporary neighborhood, the social capability at the neighborhood and the symbolic capability at the home level had the highest impact on the improvement of lifestyle dimensions. In terms of lifestyle dimensions, at the neighborhood level, the unity dimension was affected the most by the social capability, whereas at the home level, the unity dimension was affected the most by the symbolic capability.

    Keywords: residential environments, Lifestyle, traditional neighborhoods, contemporary neighborhoods, Tabriz City
  • مینو قره بگلو*، مهتاب هاشمی آقاجری، محمدعلی کی نژاد، حامد بیتی
    بیان مساله

    دستیابی به سبک و شیوه زندگی اخلاقی، مسئله ای بسیار پیچیده است که مطابق رویکرد امکان دهندگی محیطی یکی از ریشه های آن را می توان، در تعامل و ارتباط میان محیط و ساحات وجودی انسان جستجوکرد. انسان در هر محیطی به دنبال بهره گیری حداکثری از قابلیت های موجود آن محیط در جهت پاسخ به انواع متعدد نیازهای فردی و اجتماعی خود بوده و سعی می کند محیط اطراف خود را هم راستا با نیازهای وجودی خویش در جهت مطلوب تر کردن زندگی، تغییر دهد.

    سوال تحقیق

     سوالات تحقیق "ارتباط قابلیت های محیط با سبک زندگی اخلاقی چگونه قابل تبیین است؟" و"محلات سنتی در راستای تحقق سبک زندگی اخلاقی چگونه عمل می کنند؟"، می باشند.

    اهداف تحقیق

    هدف پژوهش، شناسایی و ارتباط قابلیت های محیط و ساحات وجودی انسانی در جهت دستیابی به سبک زندگی اخلاقی می باشد.

    روش تحقیق

     روش تحقیق در پژوهش، با پیش فرض رویکرد امکان دهندگی محیطی، دو روش "توصیفی – تحلیلی" و "پژوهش موردی"، می باشد.

    مهم ترین یافته ها و نتیجه گیری تحقیق

    مطالعات نظری حاکی از این است که ساحات انسانی شامل ساحات درونی (عقیده و باور- احساسات، عواطف و هیجانات- اراده و خواسته) و ساحات بیرونی (گفتار- کردار) در تعامل با قابلیت های محیط (فیزیکی، اجتماعی و نمادین) از طریق تاثیرگذاری بر متغیرهای شکل دهنده به سبک زندگی (میدان، سرمایه، منش، عمل، نماد، طبقه، قریحه) بستر لازم جهت امکان تحقق، ثبات و رواج و نهادینه شدن سبک زندگی اخلاقی را مهیا می سازد. جهت اعتبار سنجی الگوی نظری تحقیق با انتخاب یک محله سنتی در شهر تبریز و جامعه آماری 200 نفر از ساکنان این محله، به روش تحلیل عامل تاییدی به بررسی تاثیرگذاری قابلیت های محیطی بر ساحات وجودی انسان پرداخته شد. اعتبارسنجی مطالعات نظری در محله سنتی عزب دفتریلر تبریز حاکی از این است که تعامل میان قابلیت فیزیکی محیط با ساحت احساسات، عواطف و هیجانات در سطح کلان (سطح محله) و ساحت اراده و خواسته در سطح خرد(سطح خانه) بستر لازم، جهت امکان تحقق سبک زندگی اخلاقی در فرد و جامعه فراهم می گردد. همچنین تعامل میان قابلیت اجتماعی محیط با ساحت گفتار و کردار در سطح کلان (سطح محله) و ساحت اراده و خواسته در سطح خرد (سطح خانه) زمینه لازم جهت ثبات سبک زندگی اخلاقی در خانه و اجتماع و تبدیل آن به عادت فردی و اجتماعی را منجر می شود و درنهایت، تعامل میان قابلیت نمادین محیط با ساحت احساسات، عواطف و هیجانات در سطح کلان (سطح محله) و ساحت اراده و خواسته در سطح خرد (سطح خانه) زمینه لازم جهت رواج و نهادینه شدن سبک زندگی اخلاقی در بین اعضای خانواده و افراد جامعه را مهیا می سازد.

    کلید واژگان: قابلیت های محیط, ساحات وجودی انسان, سبک زندگی اخلاقی, تکون رفتار اخلاقی, محلات سنتی ایران
    Minou Gharehbaglou *, Mahtab Hashemi Aghajeri, MohammadAli Kaynajad, Hamed Beyti

    The achievement of an ethical lifestyle is a very complex issue whose roots can be found in the interaction between the environment and our existential aspects as humans. In any environment, we seek to make the most of available environmental capabilities to meet a variety of individual and social needs. We tend to modify our surroundings to fit our own existential aspects and to make life more desirable.The purpose of this study is to identify and explore the relationship between environmental capabilities and existential human aspects in line with the achievement of an ethical lifestyle. The present study seeks to answer the following question: How can we explain the relationship between environmental capabilities and an ethical lifestyle? Previous theoretical studies suggest that existential human aspects, including internal areas (beliefs; feelings/emotions; intentions/desires) and external areas(speech; behavior) interact with environmental capabilities(physical,social,symbolic) to influence lifestyle-shaping variables(scope, capital, character,practice, symbols, class, and disposition). In order to achieve a moral lifestyle and thus a moral behavior in humans, there are stages for ethics to actualize in practice – stages that express the processs of knowlege and practice in an ethics-forming way. The stages of the development of ethical behavior from the Islamic point of view are as follows: intention and potntial(knowlege and possibility); action (idea/mind); reaction (manifestation/apparent behavior); character stage(habit/stability); culture and method (expansion/pattern formation/propagation).At each of these stages, environmental capabilities affecting existential human aspects provide the context for the formation, consolidation, and institutionalization of an ethical lifestyle. Perhaps the most important feature that one should consider in today’s consumer world is choice. One’s choice in the face of a multitude of consumption patterns will lead to one’s distinction (symbols) from other social spaces (scopes/areas) and will bring about unity among the members of the social space (class). The important point in this choice is that the social structure chosen according to an ethical lifestyle must be consistent with the nature of one’s beliefs and ideas to prepare the ground for an ethical lifestyle (character). After choosing the desired social structure, one must take steps to develop one’s second existential aspect, that is, the area of emotions, affects and feelings. In other words, by foregrounding the symbolic principles of belief and thought (symbols), one’s attitudes, desires, tendencies, values and insights help nurture and develop one’s existential aspects. In the meantime, maybe the environment (social, economic and cultural capital) pose limitations for the individual. The only way to overcome these environmental constraints is to have a strong will (strengthening one’s will and intention) which plays a central role in achieving an ethical lifestyle. When one understands the ethical way of living according to his/her internal areas of existence, one can actualize (turn into practice) one’s internal areas through one’s external areas (speech and action). In addition, objective and subjective phenomena, which consititute a set of behavioral patterns in everyone’s lifestyle, should find actual manifestation (character) according to one’s external areas of existence (speech and action). To test the theoretical model of the study, we selected Azab Daftariller, a traditional neighborhood in Tabriz, and sampled 200 participants from among the residents to investigate the effects of environmental capabilities on existential human aspects as the context for the formation of an ethical lifestyle using confirmatory factor analysis. The results indicate that the interactions between physical environmental capabilities on the one hand and human feelings/emotions at the macro-level (in the neighborhood) and human intentions/desires at the micro-level (at home) on the other hand provide the context for the formation of an ethical lifestyle in individuals and in society at large. Moreover, the interaction between social environmental capabilities on the one hand and human speech and behavior at the macro-level (in the neighborhood) and human intentions/desires at the micro-level (at home) on the other hand provide the context for the consolidation of an ethical lifestyle at home and in society and turn it into a personal and social habit. Finally, the interaction between symbolic environmental capabilities on the one hand and human feelings/emotions at the macro-level (in the neighborhood) and human intentions/desires at the micro-level(at home) on the other hand provide the context for the expansion and instutitionalization of an ethical lifestyle among family members and in society at large.

    Keywords: environmental capabilities, existential human aspects, ethical lifestyle, development of ethical behavior, traditional Iranian neighborhoods
  • قابلیت های محیط در ارتباط با مراتب حیات انسانی
    مینو قره بیگلو*، مهتاب هاشمی آقاجری

    معماری بدون حضور انسان معنا ندارد و در این راستا، یک معماری خوب زمانی اتفاق می افتد که بتواند پاسخی شایسته به ساحات انسانی و نیازهای انسان داده باشد، در این خصوص شناخت رابطه بین قابلیت‌های محیط و مراتب حیات انسان، امری ضروری و لازم است؛ به همین دلیل است که برای خلق معماری، طراح ابتدا باید شناخت کامل از انسان و ساحات و مراتب وجودی وی داشته باشد که به درک عمیقی از نیازهای او برسد تا در نهایت موفق به خلق معماری ایده آل برای انسان شود. دو سوال اصلی این پژوهش عبارتند از: مراتب حیات انسان و قابلیت‌های محیط کدام اند؟ چه رابطه ای بین قابلیت‌های محیط و مراتب حیات انسان وجود دارد؟ روش تحقیق در این پژوهش ، راهبرد کیفی است. در این پژوهش ابتدا به بررسی و شناخت مراتب حیات انسان از ادبیات نظری مختلف پرداخته شد و این نتیجه حاصل شد که انسان دارای سه ساحت اصلی(جسم، نفس و روح) می باشد و نیز دارای ساحات فرعی که زیرمجموعه ای از ساحات اصلی حیات انسان هستند. در مقابل با بررسی و شناخت قابلیت‌های محیط این نتیجه گرفته شد که قابلیت‌های محیط به ویژه فضای سکونتی دارای سه ساحت اصلی(ساحت فیزیکی محیط،ساحت اجتماعی محیط،ساحت نمادین و رمزگونه) می باشد و همچنین دارای ساحات فرعی که زیرمجموعه ای از ساحات اصلی معماری هستند. با بررسی این عوامل و استخراج قابلیت‌های محیط و مراتب حیات انسان این نتیجه حاصل شد که یک ارتباط و همخوانی بین ای دو دسته از ساحات برقرار است که در صورت پاسخ به قابلیت‌های محیط می توان تا حد زیادی پاسخگوی ساحات وجودی حیات انسان نیز شد.

    کلید واژگان: انسان, مراتب حیات انسان, قابلیت های محیط
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال