به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

مهدی اخلاقی

  • مهدی اخلاقی، محمدرضا عالی منش*، عباس روحانی، علیرضا برجسته، محمد عابدینی اسفهلانی، احمد دزیانیان
    مقدمه

    باکتری Erwinia amylovora عامل بیماری آتشک سیب و گلابی یکی از عوامل اصلی محدود کننده تولید این میوه ها در دنیا است. از آنجایی که فقط تعداد محدودی ترکیب مسی در مهار این بیماری تاثیر  محافظت کنندگی دارند، توجه روزافزونی به بررسی تاثیر اسانسهای گیاهی بر این بیمارگر شده است.

    مواد و روش ها

    اثر غلظتهای مختلف کارواکرول(ماده موثره اسانس آویشن، پونه کوهی و..) و ترانس-آنتول (ماده موثره اسانس رازیانه) بر رشد کلنی E. amylovora در شرایط آزمایشگاهی بررسی  شد و مقادیر حداقل غلظت بازدارندگی (MIC) و کشندگی (MBC) آنها تعیین شد. اثر بازدارندگی MIC این مواد به تنهایی و مخلوط غلظت های یک-دوم  MIC و MBC  آنها با روش دیسک  روی محیط  آگار غذایی بر رشد کلنی E. amylovora بررسی شد. اثر سه نسبت اختلاطی برتر این مواد روی بافت میوه گلابی رقم اسپادونا، بر شدت بیماری آتشک مورد ارزیابی قرار گرفت.

    یافته ها

    کارواکرول و ترانس-آنتول هردو اثر ضد باکتریایی علیه E. amylovora داشتند، ولی اثر کارواکرول بیشتر از دیگری بود. مخلوط کردن کارواکرول با ترانس-آنتول اثر آنرا افزایش داد. از بین سه نسبت اختلاطی 47 میکروگرم/ میلی لیتر کارواکرول + 141 میکروگرم / میلی لیتر ترانس-آنتول سبب ایجاد بیشترین کاهش شدت بیماری در بافت میوه گلابی، شد.

    نتیجه گیری

    استفاده از مخلوط کارواکرول و ترانس-آنتول را برای مدیریت بیماری آتشک می توان در نظر گرفت.

    کلید واژگان: حداقل غلظت بازدارندگی, حداقل غلظت باکتری کشی, Erwinia amylovora
    Mahdi Akhlaghi, Mohammad Reza Alymanesh*, Abbas Rohani, Ali Reza Barjasteh, Mohammad Abedini Esfahlani, Ahmad Dezyania
    Introduction

    Erwinia amylovora, the cause of apple and pear fire blight disease, is one of the main factors limiting the production of these fruits in the world. Since only a limited number of copper compounds have a protective effect in controlling this disease, increasing attention has been paid to investigating the effect of plant essential oils on this pathogen.

    Materials and Methods

    The effect of different concentrations of carvacrol (the active ingredient of thyme, oregano, etc.) and trans-anethole (the active ingredient of fennel essential oil) on the growth of E. amylovora colony, was investigated in laboratory conditions, and their minimum inhibitory concentration (MIC), and minimum bactericidal concentration (MBC) were determined. The inhibitory effect of MIC of these substances alone and the mixture of one-half of their MIC and MBC concentrations was investigated by disc method on nutrient agar medium on the growth of E. amylovora colony. The effect of the three best mixing ratios of these materials on the fruit tissue of the pear Spadona variety was evaluated on the severity of fire blight disease.

    Results

    Carvacrol and trans-anethole both had antibacterial effects against E. amylovora, but the effect of carvacrol was greater than the other. Mixing carvacrol with trans-anethole increased its effectiveness. Among the three mixing ratios, 47 µg/ml of carvacrol + 141 µg/ml of trans-anethole caused the greatest reduction in disease severity in pear fruit tissue.

    Conclusion

    The use of a mixture of carvacrol and trans-anethole can be considered for the management of fire blight disease.

    Keywords: Erwinia amylovora, Minimum inhibitory concentration, Minimum bactericidal concentration
  • علیرضا امامی اردکانی، نجمه کرم زاده زیارتی*، یلدا صالحی، ریحانه منافی فرید، ارمغان فرداصفهانی، پرهام گرامی فر، داود بیکی، مهدی اخلاقی، بابک فلاحی
    زمینه

    سرطان تیرویید شایع ترین بدخیمی غدد درون ریز در جهان است، با این حال این بیماران در صورت دریافت درمان مناسب و به موقع، معمولا میزان بقای بالایی را تجربه می کنند. در این میان بیمارانی که تحت عنوان سرطان تیرویید تمایز یافته با تیروگلوبولین بالا و اسکن ید منفی](TENIS)[Differentiated thyroid cancer with thyroglobulin elevation and negative iodine scintigraphy دسته بندی می شوند، همواره یک چالش تشخیصی- درمانی محسوب می شوند.

    مواد و روش ها

    جستجوی جامع مقالات منتشر شده در پایگاه داده PubMed/MEDLINE در مورد تصویربرداری هسته ای در سرطان متمایز تیرویید با افزایش تیروگلوبولین و سینتی گرافی منفی ید انجام شد و تمام مطالعات انسانی انجام گرفته در این زمینه بررسی شدند.   

    یافته ها

    در این مطالعه مروری، به بررسی چهار گروه عمده در زمینه تصویربرداری با هدف شناسایی گیرنده های GLUT، SSTR، PSMA و FAP در بیماران TENIS، پرداخته شده است. نرخ تشخیصی 2-[18F]FDG PET/CT در این بیماران بر اساس مطالعات مختلف 81-63 درصد گزارش شده است. همچنین اسکن های [68Ga]Ga-DOTATATE PET/CT،[68Ga]Ga-PSMA PET/CT و [68Ga]Ga-FAPI PET/CT نتایج خوبی در این بیماران نشان داده اند.

    نتیجه گیری

    تصویربرداری به روش [68Ga]Ga-FAPI PET/CT بالاترین نرخ تشخیصی را در بین این بیماران دارد که با توجه به قابلیت ترانوستیک FAPI و همچنین با در نظر گرفتن عوارض فراوان و معیارهای ورودی محدود درمان با مهارکننده های تیروزین کیناز که تا به امروز قدم بعدی در درمان بیماران TENIS بوده است، ارزش انجام مطالعات گسترده تر در این زمینه را دارا می باشد.

    کلید واژگان: تصویربرداری هسته ای, سرطان تیروئید, اسکن ید رادیواکتیو, اسکن ید رادیواکتیو منفی
    Ali Reza Emami-Ardekani, Najmeh Karamzade-Ziarati*, Yalda Salehi, Rehaneh Manafi-Farid, Armaghan Fard-Esfahani, Parham Geramifar, Davood Beiki, Mehdi Akhlaghi, Babak Fallahi
    Background

    Thyroid cancer is the most common endocrine malignancy in the world; however, these patients usually experience a high survival rate if they receive appropriate and timely treatment. Meanwhile, patients classified as having differentiated thyroid cancer with high thyroglobulin and negative iodine scan [Differentiated thyroid cancer with thyroglobulin elevation and negative iodine scintigraphy (TENIS)] are always considered a diagnostic-therapeutic challenge.

    Materials and Methods

    We conducted a comprehensive literature search of published papers in the PubMed/MEDLINE database regarding nuclear imaging in differentiated thyroid cancer with thyroglobulin elevation and negative iodine scintigraphy. We included all human studies in this field.

    Results

    In this review, we examined four major groups of imaging studies aimed at identifying GLUT, SSTR, PSMA and FAP receptors in patients with TENIS. The diagnostic rate of 2-[18F]FDG PET/CT in these patients has been reported as 63-81% based on various studies. Also, [68Ga]Ga-DOTATATE PET/CT, [68Ga]Ga-PSMA PET/CT and [68Ga]Ga-FAPI PET/CT scans have shown good results in these patients.

    Conclusion

    [68Ga]Ga-FAPI PET/CT imaging has the highest diagnostic rate among these patients. Given the theranostic capability of FAPI and the numerous complications and limited inclusion criteria for treatment with tyrosine kinase inhibitors, it has been the next step in the treatment of patients with TENIS. Therefore, more extensive studies in this field are warranted.

    Keywords: Nuclear imaging, Thyroid cancer, Radio-iodine scan, Negative radio-iodine scan
  • مهدی اخلاقی*، سید حمیدرضا ضیاءالحق، اسماعیل باباخانزاده، وحیده رفیعی
    سابقه و هدف

    بیماری پژمردگی ناشی از قارچ بیماریزای Verticillium dahliae، یکی از عوامل خطرناک تهدید کننده کشت درختان پسته در سطح کشور می باشد که در دو دهه اخیر در مناطق مختلف کشور، از جمله استان سمنان گسترش پیدا کرده است. عدم وجود قارچکش مناسب جهت کنترل قارچ V. dahliae و استفاده مداوم از چند قارچکش عمومی در سطح کشور به گسترش قارچ کمک کرده است. از این رو در شرایط کنونی نیازمند استفاده از ترکیبات جدید با کارایی بالا جهت کنترل این قارچ بیماریزا هستیم. اسانس های گیاهی و ترکیبات مونوترپنی آنها با توجه به مزیت نسبی تولید گیاهان دارویی در کشور، به عنوان یکی از گزینه های مهم مطرح هستند.

    مواد و روش ها

    در این پژوهش از جدایه بومی V. dahliae بدست آمده از سطح باغات استان سمنان استفاده شد. با استفاده از روش های معمول فرآیند جداسازی و شناسایی قارچ انجام پذیرفت و با استفاده از پرایمر عمومی ITS شناسایی جدایه ها انجام شد. در ادامه از اسانس دو گیاه آویشن شیرازی (Zataria multiflora) و نعناع فلفلی (Mentha piperita) جهت بررسی اثر ضد قارچی استفاده شد. پس از تهیه مواد گیاهی، فرایند اسانس گیری با استفاده از دستگاه کلونجر انجام پذیرفت. بررسی اثر ضد قارچی با استفاده از روش اختلاط با محیط کشت در غلظت های 20، 40، 60، 80 و 100 میکرولیتر بر میلی لیتر صورت گرفت. همچنین حداقل غلظت بازدارندگی (MIC) و کشندگی (MBC) برای دو اسانس تعیین گردید. در ادامه با بکارگیری دو ترکیب مونوترپنی تیمول و کارواکرول اثرات ضد قارچی با استفاده از روش اختلاط با محیط کشت در سه غلظت 15، 150 و 1500 میکرولیتر برمیلی لیتر ضد V. dahliae مورد آزمایش قرار گرفت.

    یافته ها

    آزمون های جداسازی و شناسایی، وجود قارچ V. dahliae را در مناطق نمونه برداری شده تایید نمود. نتایج نشان داد استفاده از پرایمر ITS تایید کننده گونه قارچی V. dahliae بود. نتایج اثر ضد قارچی نشان داد هر دو اسانس در جلوگیری از رشد قارچ موثر بودند، اما اسانس آویشن شیرازی قوی تر ارزیابی شد بطوری که در هفته سوم، رشد فقط در غلظت 20 میکرولیتر بر میلی لیتر مشاهده شد اما در مورد اسانس نعناع فلفلی در تمامی غلظت ها رشد قارچ مشاهده گردید. نتایج حداقل غلظت بازدارندگی و کشندگی به ترتیب برای آویشن شیرازی 20 و 30 میکرولیتر بر میلی لیتر و برای اسانس نعناع فلفلی 100 و 150 میکرولیتر بر میلی لیتر بدست آمد. سایر نتایج نشان داد ترکیب تیمول در جلوگیری از رشد قارچ V. dahliae قوی تر از ترکیب کارواکرول عمل نمود.

    نتیجه گیری

    نتایج این پژوهش نشان داد اسانس های گیاهی و ترکیبات مونوترپنی تشکیل دهنده اسانس ها از توانایی بسیار بالایی در کنترل قارچ ورتیسیلیوم برخوردار بودند بطوری که در مقایسه با قارچکش های طیف وسیع رایج مورد استفاده در کشور، در غلطت های 10 تا 15 برابر کمتر از فعالیت قارچ جلوگیری نمودند.

    کلید واژگان: Verticillium dahliae, پژمردگی ورتیسیلیومی, تیمول, کارواکرول
    Mahdi Akhlaghi *, Hamid Reza Ziaolhagh, Esmaiel Babakhanzade, Vahide Rafiee
    Background and purspoe

    Wilt disease caused by the pathogenic fungus Verticillium dahliae is one of the dangerous factors threatening the cultivation of pistachio trees in the country, which has spread in different parts of the country in the last two decades, including Semnan province. Lack of suitable fungicides to control V. dahliae and continuous use of several common fungicides in the country has contributed to the spread of the fungus. Therefore, in the current situation, we need to use new compounds with high efficiency to control this pathogenic fungus. Plant essential oils and their monoterpene compounds are considered as one of the important options due to the comparative advantage of the production of medicinal plants in the country.

    Materials and Methods

    In this study, V. dahliae native isolates obtained from gardens of Semnan province were used. Isolation and identification process was performed using conventional methods and isolates were identified using general ITS primer. Then, the essential oils of thyme (Zataria multiflora) and Peppermint (Mentha piperita) were used to evaluate the antifungal effect. After preparing the herbal plants, the essential oil extraction process was performed using Clevenger method. The antifungal effect was investigated by mixing with culture medium at concentrations of 20, 40, 60, 80 and 100 μg/ml. Also, the minimum inhibitory concentration (MIC) and minimum fungicidal concentration (MBC) were determined for the two essential oils. Then, using thymol and carvacrol monoterpenes, antifungal effects were tested by mixing with culture medium at three concentrations of 15, 150 and 1500 μg/ml against V. dahliae.

    Results

    Isolation and identification tests confirmed the presence of V. dahliae in the sampled areas. The use of ITS primer confirmed the fungal species V. dahliae. The results of antifungal effect showed that both essential oils were effective in preventing the growth of fungi, but Zataria multiflora essential oil was evaluated as stronger, so that in the third week, growth was observed only at a concentration of 20 μg/ml, but in the case of peppermint essential oil, fungus growth was observed in all concentrations. The results showed that the minimum inhibitory (MIC) and minimum fungicidal (MFC( concentrations were 20 and 30 μg/ml for thyme and 100 and 150 μg/ml for peppermint essential oils, respectively. In addition, the results showed that thymol was more potent than carvacrol in preventing the growth of V. dahliae.

    Conclusion

    The results of this study showed that plant essential oils and monoterpene compounds of essential oils had a very high ability to control Verticillium fungus, so that compared to common fungicides in the country, their inhibitory concentration was 10 to 15 times lower

    Keywords: Carvacrol, Thymol, Verticillium dahliae, Verticillium wilt
  • مهدی اخلاقی*، علیرضا برجسته، محمدرضا عالی منش، احمد اخیانی، احمد دزیانیان

    باکتری Pseudomonas tolaasii یکی از مهم ترین باکتری های بیماریزای قارچ خوراکی تکمه ای سفید (Agaricus bisporus) در ایران و جهان محسوب می شود. در این پژوهش مقایسه شدت بیماری زایی 10 جدایه مختلف مشخص نمود که بیشترین بیماریزایی مربوط به جدایه Pt 4 بود. اثر ضد باکتریایی 10 اسانس گیاهی علیه جدایه Pt 4 به روش انتشار دیسک سنجیده شد و براساس قطر هاله بازدارنده، به ترتیب اسانس های ریحان و آویشن دارای بیشترین اثر ضد باکتریایی بودند. نتایج تجزیه شیمیایی کروماتوگرافی گازی مشخص نمود متیل کاویکول با 05/67 درصد بیشترین ترکیب مونوترپنی اسانس ریحان را تشکیل می داد، که همراه با دو ترکیب شناخته شده آویشن شیرازی شامل کارواکرول و تیمول اثر کنترل کنندگی مناسبی علیه باکتری P. tolaasii داشتند. بهترین اثر در کنترل بیماری بر روی کلاهک قارچ در حداقل غلظت بازدارندگی (MIC) به ترتیب برای تیمول، کارواکرول و متیل کاویکول بدست آمد اما در برخی غلظت های بالاتر از MIC، تیمول و کارواکرول بروز علایم سیاه شدگی در کلاهک را سبب شدند. متیل کاویکول علی رغم اثر کم تر روی کاهش بیماریزایی تقریبا هیچ اثر سویی روی بافت قارچ نداشت. لذا استفاده از ترکیب متیل کاویکول می تواند گزینه مناسبی جهت جلوگیری از بیماری لکه قهوه ای قارچ تکمه ای در سالن های پروش قارچ تکمه ای باشد.

    کلید واژگان: کارواکرول, متیل کاویکول, تیمول, Pseudomonas tolaasii
    Mahdi Akhlaghi *, AliReza Barjesteh, MohammadReza Alymanesh, Ahmad Akhyani, Ahmad Dezianian

    Pseudomonas tolaasii is one of the most important pathogenic bacteria of the edible fungus (Agaricus bisporus) in Iran and the world. In this study, comparing the severity of pathogenicity of the isolates showed that the highest pathogenicity was related to isolate Pt 4. Antibacterial effect of 10 plant essential oils against isolate Pt 4 was measured by disk diffusion method and based on the diameter of the inhibitory halo, basil and thyme essential oils had the highest antibacterial effect, respectively. The results of chemical analysis of gas chromatography showed that methyl chavicol with 67.05% was the highest monoterpene compound of basil essential oil, which together with two well-known compounds of thyme including carvacrol and thymol showed a controlling effect against P. tolaasii. The results showed that the best effect in controlling the disease on the fungal cap at minimum inhibitory concentration (MIC) was for thymol, carvacrol and methyl chavicol, respectively, but at some concentrations higher than MIC, thymol and carvacrol caused symptoms of cap blackening. Methyl chavicol had no adverse effect against Agaricus bisporus in all concentrations used, despite having less effect on reducing pathogenicity. Therefore, the use of methyl chavicol combination can be a good option to prevent bacterial brown blotch disease in mushroom cultivation halls.

    Keywords: : Agaricus bisporus, Carvacrol, Thymol, Methyl chavicol, Pseudomonas tolaasii
  • مهدی اخلاقی*، وحیده رفیعی، علیرضا برجسته، محمدرضا عالی منش، احمد دزیانیان

    هم اکنون بیماری آتشک یکی از مهم ترین بیماری های درختان میوه دانه دار در کشور محسوب می شود. در این پژوهش، 68 جدایه از سه میزبان گلابی، به و سیب از مناطق مختلف استان سمنان جمع آوری گردید. آزمون های فنوتیپی، تغذیه ای و مولکولی با استفاده از پلاسمید pEA29 باکتری انجام پذیرفت. فاکتورهای بیماری زایی شامل آمیلووران، سیدروفور و بیوفیلم در تمام جدایه ها مورد بررسی قرار گرفت. همچنین حساسیت و مقاومت بافت شکوفه و میوه نارس هشت رقم گلابی (شامل چهار رقم خارجی و چهار رقم بومی) سنجیده شد. نتایج نشان داد جدایه ها گرم و اکسیداز منفی، کاتالاز مثبت و از نوع بی هوازی اختیاری بودند. جدایه ها قادر به ایجاد واکنش فوق حساسیت در توتون و تولید لوان بودند ولی هیچ یک از جدایه ها قادر به تولید رنگدانه فلورسنت بر روی محیط کشت کینگ ب و رشد در 39 درجه سانتی گراد نبودند. نتایج نشان داد از میان 68 استرین جمع آوری شده 52 جدایه متعلق به باکتری Erwinia amylovora بود. نتایج بیانگر آن بود جدایه D 43 که از میزبان به و از منطقه دیباج (دامغان) جداسازی شده بود، دارای بیشترین توان بیماری زایی بود. تمامی 52 جدایه مورد بررسی قطعه 1000 جفت بازی پلاسمید pEA29 را تکثیر نمودند. نتایج بررسی های فاکتورهای بیماری زایی بر روی جدایه ها نشان داد که صرف نظر از میزبان و مکان جغرافیایی، بین دو فاکتور آمیلووران و سیدروفور ارتباط معنی داری وجود داشت. نتایج بررسی حساسیت روی بافت شکوفه و میوه نارس با یکدیگر متفاوت بود، بطوری که بیشترین مقاومت به بیماری آتشک در شکوفه ارقام گلابی درگزی و اسپادوناو در مورد میوه نارس برای ارقام گلابی دوکومیس و چینی حصار ثبت گردید.

    کلید واژگان: آمیلووران, درختان میوه دانه دار, سیدروفور
    M. Akhlaghi *, V. Rafiei, A. R. Barjesteh, M. R. Alymanesh, A. Dezianian
    Background and Objectives

    Fire blight, caused by Erwinia amylovora, is one of the important bacterial diseases of pome fruit trees. It causes the blight of different organs of the tree (blossoms, shoots, leaves, fruits, and limbs) and exudates' production. The main symptoms of fire blight infection are the burnt-like appearance of infected tissues, bacterial ooze released from the infected tissues, shepherd’s crook, wilting, and water-soaked appearance. Recently, it has been included in the top 10 plant pathogenic bacteria. This study aimed to collect, identify and characterize E. amylovora isolates from provinces of Semnan in Iran and determine their pathogenicity factor and the current situation of fire blight disease in this province.

    Material and Methods

    In the present study, 68 strains isolated from pear, quince, and apple hosts were identified in Semnan Provinces. Phenotypic, nutritional, and biochemical tests were performed on strains. The molecular identification of isolates was conducted using specific primers A and B of the plasmid pEA29. A pathogenicity test of the bacterial isolates on the immature pear fruit of the Spadona pear cultivar was performed, and the most pathogenic bacterium isolate was selected for further evaluation. Pathogenicity test was carried out on immature fruits and blooms of eight pear cultivars. Pathogenicity characteristics such as amylovoran, biofilm, and siderophore were studied in most virulence isolates.

    Results and  Discussion

    The isolates were gram and oxidase negative, catalase-positive, and anaerobic. The isolates were able to produce a hypersensitive response in tobacco and levan production, but none of them could produce fluorescent pigment on King B medium and growth at 39 °C. The results suggested that of 68 strains collected, 52 isolates belong to Erwinia amylovora bacteria. The virulent isolate (D 43) was collected from Dibaj city. All 52 isolates under study proliferated 1000 base pairs. These tests, along with sequencing of PCR products, proved they were Erwinia amylovora species. Studying pathogenicity factors showed an almost direct relationship between all pathogenicity factors (other than biofilm production) and the severity of disease symptoms on tissues. The most resistant blooms tissues to D 43 isolate were shown to be related to Dargazi and Spadona pear cultivars; Duchess and Chini Hesar pear cultivars had the most resistant immature fruits tissues to D 43. It is therefore concluded that the susceptibility tissues to isolates of Erwinia amylovora were different in various cultivars. This point could help control fire blight disease and programs of breeding cultivars in the future.

    Keywords: Amylovoran, Pome fruit tree, Siderophore
  • فائزه ملک زاده تربه بر، علیرضا کریمیان*، احمد شیرانی، مصطفی رباط جزی، مهدی اخلاقی

    SPECT-CT یک روش تصویربرداری جهت تشخیص بیماری ها و مطالعه فیزیولوژی بدن می باشد. در این نوع تصویر برداری به دلیل استفاده از رادیو دارو جهت تصویربرداری (SPECT) و پرتو ایکس (CT) دز پرتوی نسبتا بالایی به بیمار وارد می شود. اگر بیمار خانم باردار باشد با توجه به اینکه جنین در حال رشد، درون رحم در تمام طول دوره قبل از تولد نسبت به هر تابش پرتویی حساس است و ممکن است آثار مخرب و جبران ناپذیری دریافت کند، حفاظت از خانم باردار و جنین در برابر تابش از اهمیت خاصی برخوردار است. هدف از این پژوهش ارزیابی و محاسبه دز جذبی جنین در تصویر برداری قلب با استفاده از دستگاه SPECT-CT در حالت های استرس و استراحت قلب با تزریق mCi 20 از رادیودارویTc-MIBI  99m می باشد.به منظور ارزیابی دز جذبی جنین از روش مونت کارلو و با استفاده از کد  MCNPX  و فانتوم  ORNL  جنین را در سه دوره بارداری سه، شش و نه ماهگی شبیه سازی کرده و میزان دز جذبی جنین در دو حالت استرس و استراحت در تصویربرداری SPECT محاسبه شده است. دز جذبی جنین در حالت استرس در سه دوره بارداری سه، شش و نه ماهگی به ترتیب 2- 10 * 1/26، 3- 10*  2/9 و 4- 10 * 2/83  میلی گری و دز جذبی جنین در حالت استراحت در سه دوره بارداری سه، شش و نه سالگی به ترتیب  2- 10 * 2/52، 3- 10 * 5/79 و 4- 10 * 5/68 میلی گری محاسبه شده است.نتایج این تحقیق نشان می دهد که بیشترین دز جذبی جنین مربوط به تصویربرداری حالت استراحت قلب در سه ماهگی جنین است. دز جذبی جنین در تمام دوره های بارداری کمتر از Gy 0/05 محاسبه شده که طبق گزارش NCRP 128 و ICRP 84 این میزان دز برای جنین خطر جدی ایجاد نمی کند. اما با این حال نیز بایستی توصیه های ایمنی خاص به خانم های باردار جهت کاهش دز جذبی جنین به خصوص در ماه های اولیه بارداری داده شود.

    کلید واژگان: جنین, دز جذبی, خانم باردار, SPECT-CT, قلب, 99mTc-MIBI
    Faezeh Malekzadeh-Torbebar, Alireza Karimian*, Ahmad Shirani, Mostafa Robat-Jazi, Mahdi Akhlaghi

    SPECT-CT is an imaging method for diagnosing diseases and studying physiology of the body. In this type of imaging, due to the use of radiopharmaceutical for imaging (SPECT) and X-rays (CT), a relatively high dose of radiation is introduced into the patient. If the patient is pregnant, considering that the developing fetus is sensitive to any radiation in the uterus throughout the entire period before birth, there may be harmful and irreversible effects on the fetus; therefore protecting the pregnant woman and the fetus against radiation is of great importance. The purpose of this study is to evaluate and calculate the fetus absorption dose in cardiac imaging using the SPECT-CT machine in stress and resting conditions of the cardiac by injecting 20 mCi of radiopharmaceutical of 99mTc-MIBI.  In order to evaluate the fetus absorption dose, the Monte Carlo method, using the MCNPX code and the ORNL phantom, was applied to simulate the fetus in three, six and nine months of pregnancy, and the radiation absorbed doses of fetus absorption were calculated in two condition of stress and rest.The absorbed dose of fetus in stressed state in three, six and nine months of gestational age are 1.26 × 10-2, 2.9 × 10-3, 2.83 × 10-4  mGy respectively and The fetus absorption dose in rest in three, six and nine months of gestational age are  2.52 × 10-2, 5.79 × 10-3, 5.68 × 10-4 mGy respectively. The results of this study indicate that the highest fetus absorption dose is related to cardiac resting imaging at the third month of the fetus. The fetus absorption dose has been calculated to be less than 0.05 Gy for all maintenance periods, which, according to the NCRP 128 and ICRP 84, do not cause a serious risk to the fetus. However, special immunological advices should also be given to pregnant women to reduce the absorption of fetus, especially in the early months of pregnancy.

    Keywords: Fetus, Absorbed dose, Pregnant Woman, SPECT-CT, Heart, 99mTc-MIBI
  • نازیلا قلی پور، مهدی اخلاقی*، بابک نیک خلق
    زمینه و هدف
    68Ga-PSMA-11، به عنوان یک رادیوداروی جدیدPET، اخیرا برای تصویربرداری تقریبا تمامی سرطان های پروستات استفاده می شود. به هرحال، تولید این رادیودارو به صورت اتوماتیک توصیه شده است. در این تحقیق، با توجه به ماهیت شیمیاییPSMA-11، تولید دستی، بهینه و ایمن این رادیودارو بررسی شده و یک روش استاندارد برای تولید با کیفیت تکرار پذیر با بکارگیری یک ژنراتور گالیوم-68 ساخت ایران ارائه شده است.
    روش کار
    تاثیر وزن PSAM-11، دما، اسیدیته و مدت زمان نشاندارسازی بر خلوص رادیوشیمیایی رادیودارو ارزیابی شد. ثاثیرگذاری روش بهینه شده بر کیفیت رادیودارو در 60 سری تولید، طبق دستورالعمل های دارونامه آمریکا بررسی شد. همچنین با پایش نرخ دوز پرسنل پرتوکار ایمن بودن روش تولید دستی وارسی شد. 
    یافته ها
    افزایش دمای واکنش از دمای اتاق به ◦C40 خلوص رادیوشیمایی مقدار10میکروگرم از PSMA-11 را به محدوده قابل پذیرش بالای 90% رساند. وزن های 25 و 50 میکروگرم در دمای اتاق خلوص رادیوشیمایی بالاتر از 90% داشتند. محدوده مناسب اسیدیته، 6-5=pH تعیین شد. مدت زمان واکنش 10 دقیقه خلوص رادیوشیمیایی تکرارپذیر بالای 90% را برای مقدار 10 میکروگرم از PSMA-11 در 60 سری تولید ارائه کرد. نرخ دوز بدن و دست به ترتیب 15 و 4/2% مقدار دوز مجاز سالیانه بدن و دست یک پرسنل پرتوکار بود.
    نتیجه گیری
    نتایج نشان دهنده کیفیت بالای ژنراتور ژرمانیوم-68/گالیوم-68 است. مراکز PET-CT می توانند رادیوداروی 68Ga-PSMA-11 را به دور از چالش های مربوط به مشکلات حمل و نقل به صورت دستی، ایمن، با کیفیت تکرار پذیر برای تصویربرداری از سرطان های پروستات در محل مرکز تولید کنند.
    کلید واژگان: سرطان پروستات, PET-CT, PSMA-11, تولید دستی
    Nazila Gholipour, Mehdi Akhlaghi*, Babak Nikkholgh
    Background
    68Ga-PSMA-11, a novel PET radiopharmaceutical, is currently used for imaging of almost all prostate cancers. However, automatic radiolabeling procedures have been recommended. In this research, according to the chemical nature of the PSMA-11, manual, optimized and safe production of this radiopharmaceutical has been investigated and a standard method has been presented to achieve a repeatable quality with the use of an Iran made 68Ge/68Ga generator.
    Methods
    The effect of the PSMA-11 weight, temperature, pH, and radiolabeling time on the radiochemical purity (RCP) was evaluated. The effectiveness of the optimized condition on the quality of radiopharmaceutical in 60 production series was studied according to US Pharmacopeia guidelines. Also, by monitoring the dose rate of the personnel, the safety of the manual production was checked.
    Results
    Increasing the temperature from room temperature (RT) to 40◦C enhanced the RCP of 10 μg of PSMA-11 to acceptable ranges of > 90%. The weights of 25 and 50 μg had RCPs>90% at RT. The appropriate pH range was determined to be 5-6. The 10 minutes’ reaction time yielded a repeatable RCP>90% for the 10 μg PSMA-11 in 60 production series. Body and hands dose rates were 15% and 2.4% of the recommended annual dose rate limit for body and hands, respectively.
    Conclusion
    The results indicate the high quality of the Iran made 68Ge/68Ga generator. PET-CT centers can in-site, manually, safely and with repeatable quality produce 68Ga-PSMA-11 for prostate cancer imaging away from the challenge of transport problems.
    Keywords: Prostate cancer, PET-CT, PSMA-11, Manual production
  • فرج الله شهریاری *، عباس تنهاییان، مهدی اخلاقی، نرگس نظیفی
    در پژوهش حاضر اسانس گیاهان زیره سبز (Cuminum cyminum)، آویشن شیرازی (Zataria multiflora) و دو عصاره ی اتانولی گیاهان کندل (Dorema ammoniacum) و چویل (Ferulago angulata) در مقایسه با یک پپتید نوترکیب کایمری (لاکتوفرسین-لاکتوفرامپین) که از مهمترین اجزا ضد میکروبی شیر شتر می باشد جهت مهار عوامل بیماریزای قارچ خوراکی تکمه ای سفید، شامل باکتری Pseudomonas tolaasii و قارچ Trichoderma harzianum مورد ارزیابی قرار گرفتند. اسانس گیری با استفاده از کلونجر و عصاره ها با استفاده حلال متانول 80 درصد و با روش خیساندن بدست آمد. پپتید نوترکیب کایمری از سلول های کلیه جنین انسان (HEK 293) استحصال شد. خصوصیات ضد باکتریایی و قارچی ترکیبات مورد آزمایش به ترتیب با استفاده از روش دیسک و اختلاط با محیط کشت بررسی گردید. حداقل غلظت بازداندگی (MIC) و حداقل غلظت کشندگی برای باکتری (MBC) و قارچ (MFC) محاسبه شد. تمام آزمایش ها با سه تکرار در قالب طرح کاملا تصادفی انجام پذیرفت. نتایج ارزیابی های ضد باکتریایی نشان داد که پپتید کایمری، در غلظت 20 میکروگرم بر میلی لیتر بیشترین عملکرد را با میانگین قطر هاله بازدارنده 2/32 میلی متر در بین ترکیبات مورد بررسی داشت و بعد از آن اسانس زیره سبز و عصاره کندل به ترتیب با هفت و شش میلی متر دارای بیشترین اثر ضد باکتریایی بودند. نتیجه اثرات ضد قارچی ترکیبات مورد آزمایش در مدت زمان هفت روز نشان داد که اسانس های گیاهان زیره سبز و آویشن شیرازی بطور کامل از رشد قارچ T. harzianum جلوگیری کردند و بعد از آن عصاره گیاهان کندل و چویل با میانگین رشد کلنی قارچ به میزان 26 و 66/60 میلی متر بیشترین اثر ضد قارچی را دارا بودند. کمترین اثر ضد قارچی در مورد پپتید نوترکیب کایمری بدست آمد. با توجه به نتایج این پژوهش، پپتید کایمری اثرات ضد باکتریایی بیشتری در مقایسه با اسانس ها و عصاره های گیاهی دارا بود و در مقابل اسانس ها و عصاره ها در مقایسه با پپتید مورد آزمایش از توان ضد قارچی بیشتری برخوردار بودند.
    کلید واژگان: اثر ضد میکروبی, پپتید ضد میکروبی, Pseudomonas tolaasii, Trichoderma harzianum
    Farajollah Shahriari Ahmadi *, Abas Tanhaeian, Mahdi Akhlaghi, Narges Nazifi
    Introduction
    The most serious diseases of cultivated mushrooms are caused by Pseudomonas tolaasii and Trichoderma harzianum pathogens. A common method of pathogen control on farms worldwide is the application of various chemical pesticides. Many of these substances are unsafe for human and environment. The interest in discovering and developing natural antimicrobials has significantly increased due to consumer preferences for foods that are free of chemical residues. So, a major challenge for mushroom growers is to control diseases with alternative compounds such as essential oils and plant extracts. Antimicrobial peptides (AMPs) were also known as potential antibiotic and considered as a new antimicrobial agents. In the present study, the antibacterial and antifungal potential of essential oils, plant extracts and a recombinant peptide were investigated for their pathogenicity. For this purpose, the essential oils of Cuminum cyminum and Zataria multiflora and the plant extracts of Dorema ammoniacum and Ferulago angulata and a recombinant peptide were evaluated for their antimicrobial and antifungal effects on the P. tolaasii and T. harzianum pathogens.
    Materials and Methods
    In this study, essential oils of C. cyminum and Z. multiflora were extracted by hydrodistillation in a Clevenger-type apparatus. The plant extracts (D. ammoniacum and F. angulata) were prepared using maceration method. Recombinant peptides (Lactoferricin-Lactoferrampin) were produced from Adherent Human Embryonic Kidney 293 (HEK293). The antifungal properties of essential oils, plant extract and AMPs were studied on growth inhibition. Antibacterial activity of substances were tested against P. tolaasii via disk-diffusion method respectively. Minimum inhibitory concentration (MIC), Minimum bactericidal concentration (MBC) and Minimum fungicidal concentration (MFC) to the compounds were studied. All treatments were considered in a completely randomized block design with three replicates.
    Results
    The results of the antibacterial evaluations showed that the Chimera peptide have remarkable activity against pathogenic bacteria with a mean diameter of the zone inhibition region of 32.2mm, followed by C. cyminum and D. ammoniacum extracts with mean values of 7 and 6 mm respectively. Regarding to antifungal activity of substances isolated from above material, it was found that essential oils of C. cyminum and Z. multiflora completely prevent the growth of T. harzianum, followed by D. ammoniacum and F. angulate with maen values of 26 and 60.6 mm respectively. The lowest antifungal activity was observed for chimera peptide.
    Discussion
    The cultivated button mushroom is one of the most extensively cultivated mushroom in the world. The most serious diseases of cultivated mushrooms are caused by P. tolaasii and T. harzianum pathogens. The results of our study showed that the C. cyminum and D. ammoniacum have remarkable activity against pathogenic bacteria. Plant extracts, essential oils and their components have demonstrated strong fungistatic and antibacterial effects against pathogenic fungi and bacteria on cultivated mushrooms. Modes of action of essential oils in their interaction with bacteria have been quite revealed. It has been assumed that Thymol changes the permeability of cytoplasmic membrane of Gram-positive bacteria, acting as a proton exchanger, decreasing the pH gradient and causing a collapse of the proton motive force and eventually cell death. Regarding to antifungal activity, our results also showed that essential oils of C. cyminum and Z. multiflora completely prevent the growth of T. harzianum, followed by D. ammoniacum and F. angulate. One of the possible action mechanisms proposed that fungal growth may be reduced or totally inhibited due to monoterpenes present in essential oils which could increase the concentration of lipidic peroxides such as hydroxyl, alkoxyl and alkoperoxyl radicals and so bring about cell death. According to another mechanism, the essential oils would act on the hyphae of the mycelium, provoking exit of components from the cytoplasm, the loss of rigidity and integrity of the hypha cell wall, resulting in its collapse and death of the mycelium. In our study, a camel recombinant chimeric lactoferricin + lactoferrampin peptide was also tested for its antimicrobial activity. Our result showed that this recombinant peptide have remarkable activity against pathogenic bacteria. The details of the antibacterial mechanism for this recombinant peptide still are unknown. However, amino acid profile, sequence orientation and structural conformation of cationic peptides are the main features which make these peptides capable to inhibit bacterial growth by disrupting of the bacterial cell membrane. As a general results it can be concluded that natural plant-derived antimicrobial as well as recombinant peptides can be used as alternatives to synthetic pesticides, however, further studies on safety and toxicity of these substances should be carried out before use.
    Conclusion
    In summary, this study shows that essential oils and plant extracts isolated from above plant material have remarkable antifungal activities against T. harzianum, while the chimera peptide showed complete inhibition against P. tolaasii. Thus all of these substance could become alternative to synthetic antimicrobial compounds for control of mushroom pathogens. However, further studies on safety and toxicity of these substances should be carried out before use.
    Keywords: Antibacterial effect, Antifungal effect, Antimicrobial peptides, Pseudomonas tolaasii, Trichoderma harzianum
  • نازیلا قلی پور، مهدی رحیمی نصرآبادی *، مهدی اخلاقی، محمد حمزه ئی
    این مقاله روشی را برای اندازه گیری مقادیر جزیی داروی مودافینیل در محیط های آبی و پلاسما با استفاده از نانو ذرات مغناطیسی پوشش دار و دستگاه HPLC ارائه می دهد. نانو ذرات Fe3O4 به روش همرسوبی سنتز و توسط نانولوله های کربنی چند دیواره پوشش دار شد. ساختار و مورفولوژی نانوذرات سنتز شده با XRD ، SEM و FT-IR بررسی شد. خواص پیش تغلیظ جذبی کامپوزیت برای جذب مودافینیل، مودافنیل آمید سولفید و مودافنیل اسید سولفید از محلول آبی و اندازه گیری آن باHPLC ارزیابی شد. عوامل موثر در کارآیی روش، مانند مقدار جاذب، اثر pH، اثر نمک، نوع حلال شویش، مقدار حلال شویش، اثر بافر، زمان جذب ،زمان استخراج مورد بهینه سازی شدند. این روش در محدوده mg/L 6-1/0 برای آنالیتها خطی بود. حد تشخیص، به ترتیب 021/0، 019/0 و mg/L 012/0 بود. همچنین انحراف استاندارد نسبی برای استخراج غلظت mg/L 2 از ترکیبات به ترتیب 93/0، 99/1 و 78/1 و فاکتورهای تغلیظ برای این ترکیبات به ترتیب 105، 90 و 85 بدست آمد.
    کلید واژگان: آنالیز با HPLC, پیش تغلیظ, مودافینیل, نانو ذرات مغناطیسی, نانو لوله کربنی چند دیواره
  • مهدی اخلاقی، سعید طریقی*، پریسا طاهری
    در پژوهش حاضر اثرات ضد باکتریایی عصاره اتانولی هفت گیاه دارویی افسنطین، بابونه، زیره سبز، بادرنجبویه، آنغوزه، عرعر و اکالیپتوس علیه باکتری Erwinia amylovora مورد ارزیابی قرار گرفت. آزمون بیماری زایی جدایه ها بر روی میوه نارس گلابی رقم اسپادونا انجام شد و بیماری زا ترین جدایه جهت ادامه آزمایش ها انتخاب گردید. حساسیت جدایه منتخب به دو ترکیب مسی و پنج آنتی بیوتیک سنجیده شد. اثر ضد باکتریایی عصاره ها در سه غلظت مختلف با استفاده از روش انتشار دیسک مورد ارزیابی قرار گرفت. جهت بررسی اثر هم افزایی با ترکیبات مسی از عصاره ی گیاه بادرنجبویه که دارای بیشترین اثر ضد باکتریایی بود استفاده شد. همچنین نقش عصاره گیاه بادرنجبویه در القای مقاومت، بر روی نهال گلابی رقم اسپادونا بررسی شد. نتایج نشان داد عصاره بادرنجبویه با میانگین قطر هاله بازدارنده 66/15 میلیمتر دارای بیشترین اثر ضد باکتریایی بر روی جدایه GA3 بود. عصاره گیاهان بابونه و عرعر در تمامی غلظت های بکار برده شده فاقد اثر کشندگی بودند. همچنین نتایج نشان از عدم تاثیر هم افزایی عصاره بادرنجبویه و ترکیبات مسی مورد آزمایش داشت. نتایج اثرات القای مقاومت در گیاه توسط عصاره باردنجبویه مثبت ارزیابی شد. بررسی آنزیم آنتی اکسیدانتی گایاکول پراکسیداز در هفت زمان مورد بررسی بیانگر افزایش سطح این آنزیم در 24 ساعات اولیه نسبت به شاهد و تیمار باکتری بود. نتایج این تحقیق میتواند راهکارهای جدیدی را در تحقیقات آینده به منظور کنترل بیماری آتشک درختان میوه دانه دار، از طریق استفاده از مواد موثره گیاهان دارویی ارایه دهد.
    کلید واژگان: آتشک, مهار زیستی, گیاه دارویی, عصاره گیاهی
    Mahdi Akhlaghi, Saeed Tarighi *, Parissa Taheri
    In the present study, antimicrobial effects of the ethanolic herbal extracts of seven medicinal plants including Absinthe, Chamomile, Cumin, Asafoetida, Gum tree, Balm and Tree of heaven against Erwinia amylovora bacterium were investigated. Virulence assay of the bacterial isolates on the immature pear fruit of the Spadona pear cultivar was performed, and the most pathogenic bacterium isolate was selected for further evaluation. Sensitivity of the selected isolate to two copper compounds and five antibiotics was examined. Antibacterial properties were assessed at three concentrations using the disk-diffusion method. To investigate the synergistic effect of the plant extract with copper compounds, the extract of Balm, which have been indicated maximum antibactericidal effect was used. The Balm plant extract was also tested on the seedling of Spadona pear. The ethanolic extract of Balm had the most significant antibacterial effects with the mean inhibition zone diameter of 15.66 mm against the GA3 isolate. The bactericidal effects were not exerted by Chamomile and Heaven tree. Moreover, the results indicated no synergistic effects in the plant extracts of Balm and the tested copper compounds. Our results demonstrated the positive stimulating effects of the plant resistance system by the Balm extract. Evaluation of guaiacol peroxidase at seven different intervals indicated the elevated level of GPX within the first 24 hours compared to the control and bacterial treatment. The results of this research can introduce novel suggestions for future researches in order to control fire blight disease of pome fruit trees via using active components of medicinal plants.
    Keywords: biological control, Fire blight, Herbal plant, Plant extract
  • مهدی احمدی نجف آبادی، صادق حسینی، مهدی اخلاقی
    روانکاری ضعیف به عنوان یک عامل مهم در خرابی این یاتاقان ها شناخته می شود، بنابراین دانستن شرایط روانکاری در یک یاتاقان بسیار مهم می باشد. روانکاری هیدرودینامیکی، روانکاری مخلوط و روانکاری مرزی به عنوان سه محدوده روانکاری برای یاتاقان ها شناخته می شوند. در روانکاری هیدرودینامیکی، فشار هیدرودینامیکی ایجاد شده برای تحمل بار کافی می باشد و سطوح لغزشی یاتاقان با هم تماس نخواهد داشت. اگرچه در اغلب موارد، آنها در محدوده مخلوط و مرزی کار می کنند و تماس فلز با فلز در سطوح لغزشی خواهند داشت. برای مشخص شدن این محدوده ها استفاده از منحنی مرسوم استریبک می تواند مفید باشد. با این وجود مشخص کردن محدوده دقیق روانکاری هیدرودینامیکی از محدوده روانکاری مخلوط و روانکاری مرزی با استفاده از این منحنی و روابط مربوط به روانکاری یاتاقان های لغزشی، به دلیل وجود تعداد زیاد پارامترهای کاری و طراحی تاثیر گذار کار سختی می باشد. مطالعه حاضر بر روی روش اندازه گیری پخش آوایی به منظور پایش شرایط روانکاری در یک نوع از یاتاقان-های لغزشی تمرکز کرده است. بدین ترتیب پایش شرایط روانکاری در حین کارکرد یاتاقان فراهم شده است و مقادیر متغیرهای کاری یاتاقان برای تغییر محدوده روانکاری از روانکاری هیدرودینامیکی به روانکاری مخلوط و یا مرزی به دست آمده است. در ادامه با استفاده از روش تبدیل موجک مشخصات فرکانسی هر محدوده روانکاری مشخص گردیده است. بعد از مشخص شدن محدوده های روانکاری، مقدار تماس فلز با فلز در هر کدام از محدوده ها بدست آمده است.
    کلید واژگان: روش پخش آوایی, یاتاقان های لغزشی, تبدیل موجک, پایش شرایط روانکاری, تماس فلز با فلز
    Mehdi Ahmadi Najafabadi, Sadegh Hosseini, Mehdi Akhlaghi
    Poor lubrication is known as an important factor in the bearings failure. Therefore, it is very important to detect the lubrication condition. Hydrodynamic lubrication, mixed lubrication and boundary lubrication are the basic regimes of the fluid film lubrication. In a proper condition, development of hydrodynamic pressure is adequate to support the load and the bearings operate under hydrodynamic lubrication condition. However, in most situations, they operate in mixed lubrication or boundary lubrication regime and have metal-to-metal contact. To establish these regimes, using the so-called Stribeck curve is a useful method. In this curve, the oil film thickness is proportional to the lubricant viscosity and sliding velocity and inversely proportional to the applied load. However, distinguish of the exact range of hydrodynamic lubrication regime from mixed and boundary regime using this curve and relation related to the sliding bearings, due to high number of affecting design factors and operating parameters is difficult. The present study focused on the acoustic emission measuring method in order to monitoring the lubrication conditions in a type of journal bearings. Thus, condition monitoring of the journal bearing lubrication is provided and the numerical value of operating variables of the bearing for lubrication regime change from hydrodynamic to mixed is achieved. Using wavelet method, frequency features for each regime is identified. Then, for each lubrication regime, metal-to-metal contact detection is performed.
    Keywords: Acoustic emission method, Journal bearings, wavelet transform, Lubrication condition monitoring, Metal to metal contact
  • مهدی اخلاقی، سعید طریقی، محمد فارسی، پریسا طاهری
    بیماری لکه قهوه ای قارچ خوراکی تکمه ای سفید (Agaricus bisporus) در سال های اخیر به عنوان یک بیماری شایع در سالن های پرورش قارچ ایران، ایجاد مشکل نموده است. علائم بیماری به صورت، لکه های کوچک قهوه ای، سوختگی قهوه ای و کلاهک های پوسیده که حالت لزج و چسبناکی دارند مشاهده می شود. باکتری Pseudomonas tolaasii به عنوان عامل اصلی ایجاد لکه قهوه ای مطرح می باشد. اما در منابع همیشه بیش از یک میکروارگانیسم به عنوان عامل لکه قهوه ای در نظر گرفته می شود. نمونه برداری از کلاهک قارچ های دارای علائم مشکوک از استان های البرز، خراسان رضوی، تهران، سمنان و قزوین در سال 1390 صورت پذیرفت. آزمونهای مختلف بیوشیمیایی، فیزیولوژیکی، تغذیه ای و تکثیر ناحیه یک کیلو بازی از rDNA S16 با استفاده از آغازگرهای رفت و برگشت (Ps-F، Ps-R) مشخص نمود که جدایه متعلق به جنس Pseudomonas و گونهPseudomonas tolaasii هستند. آزمون اثبات بیماریزایی جدایه ها بر روی کلاهک قارچ تکمه ای درجات مختلفی از شدت بیماریزایی را در بین جدایه ها نشان داد. با بررسی برخی از فاکتورهای بیماریزایی مشخص گردید، جدایه هایی که بیشترین توان بیماریزایی را دارند از قدرت تولید سیدروفور پایووردین بالاتری برخوردار می باشند. در هیچ یک از جدایه ها، ارتباط مستقیمی بین تولید سایر فاکتورهای بیماریزایی باکتری ها از جمله تولید بیوفیلم، تولید تولاسین، تحرک و تولید سیگنال (PQS) Pseudomonas quinolone signal مشاهده نشد. نتایج این تحقیق نشان داد که در باکتری Pseudomonas tolaasii، همانند اغلب سودوموناس ها، PQS وجود دارد اما نقش واقعی آن مشخص نیست.
    کلید واژگان: سودوموناس, قارچ خوراکی, PQS, ایران
    M. Akhlaghi, S. Tarighi, M. Farsi, P. Taheri
    In recent years brown blotch of cultivated mushroom (Agaricus bisporus) has been observed as a prevalent disease in Iran. The disease symptoms of the cultivated agaric include brown blotch, brown pit spots, rotting, weeping and drippy gill. Pseudomonas tolaasii has been cited as the causal agent of bacterial blotch, but much controversy exists regarding the involvement of this bacterium alone or blotch may be caused by more than one organism. In 2011, the diseased samples of mushroom were collected from Khorasan Razavi, Alborz, Tehran, Semnan, Ghazvin and Golestan provinces. Strains which were pathogenic on the cap of mushroom (pileus) were selected for further analysis. Biochemical, physiological and nutritional tests together with amplification of 1Kb region of 16S rDNA using Ps forward and reverse primers showed that all strains belong to Pseudomonas tolaasii. The isolated strains displayed different degrees of pathogenicity on mushroom. The presence of different virulence factors were evaluated among the strains. The results indicated that those strains which showed enhanced pyoverdin production had higher pathogenicity on agaric caps. There was no correlation between the existence of other virulence factors such as biofilm formation, motility, or PQS production and pathogenicity. Our results indicated that in P. tolaasii similar to other Pseudomonads, PQS exists but the actual role of this signal is not so clear. PQS dependent quorum sensing in P. tolaasii could not affect pathogenicity of this bacterium, thus most of the virulence determinants in this bacterium should be PQS independent.
    Keywords: Pseudomonas, Agaricus bisporus, PQS, Iran
  • محسن محسنی راد، بیژن ملایی داریانی*، مهدی اخلاقی، مهدی بالو
    در سال های اخیر پژوهش های مختلفی در زمینه اندازه گیری سرعت شعله آرام انجام شده است. سرعت شعله آرام یکی از خصوصیات مهم در احتراق است و مطالعه آن از اهمیت خاصی برخوردار است. در این پژوهش اثرات گاز دی اکسیدکربن و گاز نیتروژن بر سرعت شعله آرام سوخت ترکیبی گاز طبیعی و بنزین بررسی شده است. لذا با استفاده از روش نوری شیلیرین، سرعت شعله آرام و طول مارک اشتاین سوخت های مختلف اندازه گیری شده است. تمامی آزمون ها در دمای 95 درجه سانتیگراد و فشار 1 بار انجام گرفت و برای اطمینان از تکرارپذیری، تمامی آزمون ها حداقل دو بار تکرار شده است. آزمون ها بر اساس سه درصد جرمی مختلف (% 4، % 8، % 12) برای گاز دی اکسیدکربن و یک درصد جرمی (% 12) برای گاز نیتروژن صورت گرفته است. نتایج نشان می دهند افزودن گازهای رقیق کننده دی اکسیدکربن و نیتروژن باعث کاهش سرعت شعله آرام و کاهش دمای بی در رو شعله می شود. همچنین گاز دی اکسیدکربن به علت داشتن ظرفیت حرارتی بیشتر نسبت به گاز نیتروژن باعث کاهش بیشتر دمای واکنش و به دنبال آن سرعت شعله آرام می شود. همچنین افزودن گاز دی اکسیدکربن و گاز نیتروژن تاثیر محسوسی بر پدیده سلولی شدن و پایداری شعله نسبت به حالت بدون این گازها ندارند.
    کلید واژگان: گازهای باقی مانده, سرعت شعله آرام, سلولی شدن, روش نوری شیلیرین
    M. Mohsenirad, B. Mollaei*, M. Akhlaghi, M. Baloo
    In recent years several studies have been done in the field of laminar flame speed. One of the important characteristics of the combustion is the laminar flame speed. In this study, the effects of CO2 and N2 on the laminar flame speed of natural gas and gasoline fuel mixture have been investigated. Schlieren method has been used in this study. Experiments were carried out at pressure of 1 bar and 363 k in constant volume chamber. The mass fraction of CO2 and N2 varied from 0% to 12%.The result shows laminar burning velocity and the adiabatic flame temperature decrease with the adding CO2 and N2 Specific heat capacity of CO2 more than N2, for this reason the laminar burning velocity of N2 more than CO2. Also the result shows Addition of CO2 and N2 does not cause much change in stability.
  • مهدی بالو، بیژن ملایی*، مهدی اخلاقی، مصطفی میرسلیم
    استفاده از سوخت های ترکیبی از موضوعات مهم در صنعت خودرو است که چند سال اخیر مورد توجه زیاد پژوهشگران این حوزه قرار گرفته است. استفاده از قابلیت های بالقوه هر یک از سوخت های پایه در یک سوخت ترکیبی موجب هم افزایی و بهبود عملکرد احتراق موتور خواهد شد. در این تحقیق، سرعت شعله آرام (به عنوان یک خاصیت ذاتی مخلوط اشتعال پذیر) سوخت متان (سوخت پایه گاز طبیعی) و ایزواکتان (سوخت پایه بنزین) و ترکیب آنها، بررسی شد. با استفاده از روش فشار جزئی در تعیین غنای مخلوط، ایزواکتان و متان (با کسر های مولی 70% و 95% در سوخت ترکیبی) به محفظه حجم ثابت در دما های 368، 408 و 448 کلوین و فشار 1، 2.5 و 5.5 بار تزریق شدند و بعد از ورود هوا و ایجاد جرقه در مرکز محفظه، از مراحل انتشار شعله کروی به روش نوری شلیرین عکسبرداری شد. سپس با پردازش تصاویر، سرعت شعله آرام و طول مارک اشتاین استخراج شد. برای شبیه سازی عددی سرعت شعله آرام، از الگوی شعله تخت یک بعدی پیش مخلوط در نرم افزار کمکین و با سازوکار سینتیکی توسعه داده شده برای مخلوط متان و ایزواکتان استفاده شد و با نتایج آزمون های تجربی مقایسه شدند. بعد از شبیه سازی عددی معادله همبسته (نیمه تجربی) برای محاسبه سرعت شعله سوخت ترکیبی که تابعی از دما، فشار، غنا و نسبت جرمی متان در سوخت ترکیبی باشد ارائه شد. استفاده از این معادله، دقت بسیار خوبی در تخمین سرعت شعله آرام سوخت ترکیبی در دما و فشار و نسبت جرمی های مختلف دارد.
    کلید واژگان: سوخت ترکیبی, سرعت شعله آرام, روش نوری شیلیرین, طول مارک اشتاین
    M. Baloo, B. Mollaei *, M. Akhlaghi, M. Mirsalim
    Nowadays, utilization of blended fuel in internal combustion engine is one of main topics in vehicle industries. The synergy effect will be highlighted when the potential of each fuel is employed and the engine performance will improve consequently. In this research, the laminar flame speed of methane (main component of reference fuel for Natural gas) and isooctane (main component of reference fuel for gasoline) and their blended fuel, as an intrinsic characteristic of combustible mixtures is measured. Isooctane and methane with two volumetric fractions of 70% and 95% in blended are added in constant volume combustion chamber with partial pressure method in three temperature of 368, 408 and 448K and three pressure of 1, 2.5 and 5 bar. After filling the chamber in specified fuel air ratio, the mixture is ignited at the center of chamber and flame propagation is recorded with schlieren method. Laminar flame speed and Markstein length are calculated via post processing of flame images. Numerical simulation of flame speed is done using CHEMKIN code. Finally, a correlation based on temperature, pressure, equivalence ratio and methane mass fraction in blended fuel is proposed which predict the flame speed well.
  • مهدی بالو*، بیژن ملایی، مهدی اخلاقی، ایمان چیت ساز
    در سال های اخیر، مخلوط گاز طبیعی و بنزین به عنوان سوختی جایگزین در موتورهای احتراق داخلی، مورد توجه طراحان موتور قرار گرفته است؛ به طوری که از قابلیت های بالقوه هر سوخت استفاده شود. بنابراین، مطالعه و شناخت دقیق این سوخت جایگزین در پیش بینی رفتار احتراقی آن از فعالیت های جذاب و اجتناب ناپذیر است. در این تحقیق، با روش نوری شیلیرین، سرعت شعله آرام سوخت ترکیبی گاز طبیعی و بنزین در نسبت های مختلف جرمی گاز و بنزین و در غنا های مختلف 0.8 تا 1.2 در محفظه استوانه ای حجم ثابت اندازه گیری شد و سرعت شعله آرام کشیده نشده با استفاده از نظریه مارک اشتاین و با فرض کشیدگی ناچیز شعله محاسبه شده است. سوخت مایع و سوخت گاز با افشانه های تزریق مستقیم، پاشش شد. برای اطمینان از تبخیر کامل سوخت مایع، سوخت در محفظه گرم و با ایجاد خلا اولیه در آن تزریق شد. نتایج نشان داد که افزودن گاز به بنزین موجب افزایش سرعت شعله آرام نسبت به حالت بنزینی در غناهای 0.8 تا 0.9 می شود. در غنای زیاد افزایش گاز تاثیر ناچیزی در تغییر سرعت شعله نسبت به حالت بنزینی دارد. افزودن گاز به بنزین موجب شده است که ناپایداری شعله که منجر به حجره ای (سلولی) شدن و ترک برداشتن شعله شود، در غنای بیشتری اتفاق بیفتد.
    کلید واژگان: سرعت شعله, شیلیرین, سوخت جایگزین, محفظه حجم ثابت, مارک اشتاین
    M. Baloo*, B. Mollaei, M. Akhlaghi, I. Chitsaz
    In recent years, natural gas and gasoline blended fuels have been considered as alternative fuels in spark ignition (SI) engines. In order to utilize their potential benefits, a precise identification of those alternative fuels is attractive and inevitable studies to predict their performance in SI engines. In this study, the laminar flame speed of natural gas and gasoline blended fuels in the constant volume chamber at different equivalence ratios of 0.8 to 1.2, via the Schlieren optical method was measured and the un-stretched laminar flame speed by following the theory of the weekly stretched flame was obtained. Direct injectors, were installed at the top of the chamber and were used to inject liquid and gaseous fuels. To ensure that the liquid fuel would evaporate completely, the chamber wall was heated with four band heaters and liquid injection was done in the vacuumed chamber. The result showed that adding the natural gas to the gasoline would increase its flame speed at low equivalence ratio, from 0.8 to 0.95. Adding the natural gas to the gasoline in high equivalence ratio caused the flame instability that originated from cracking and the cellularity of the flame surface occurred at higher equivalence ratio.
    Keywords: Flame speed, Schlieren, Constant volume chamber, Equivalence ratio, Mark Stein
  • بیع متقابل را فراموش کنید / پژوهشگر موسسه بین المللی مطالعات انرژی
    مهدی اخلاقی
  • امیررضا جلیلیان، حسن زندی، مهدی اخلاقی، محسن کمالی دهقان، فاطمه بلوری نوین، صدیقه مرادخانی، عباس مجدآبادی
    تولید رادیونوکلید مس-61 در سیکلوترون از طریق بمباران روی طبیعی با باریکه ای از پروتون های به انرژی MeV22 و جریان Aμ150 و به مدت 90 دقیقه انجام شد، در پایان پرتودهی مقدار فعالیت به دست آمده برابر GBq222 معادل Ci6 (mCi5 ± Ci6) و بازده محصول برابر MBq/μAh440 بود. رادیوداروی Cu61- بلئومایسین (Cu-BLM61) در شرایط بهینه (دمای اتاق، زمان پرتودهی 45 دقیقه، 1/0 میلی گرم بلئومایسین به ازای 2 تا 10 میلی کوری کلرید مس-61) تهیه شد. جداسازی، به روش کروماتوگرافی یونی صورت گرفت و بازده جداسازی رادیوشیمیایی به روش کروماتوگرافی لایه ی نازک پرتوزا (RTLC) و کروماتوگرافی مایع با کارآیی بالا (HPLC) بیش تر از 98% به دست آمد. رادیوداروی BLMCu]61 [به موش های سالم و دارای تومور بافت هم بند تزریق و پراکنش بافتی آن در فاصله ی زمانی 210 دقیقه با بهره گیری از اندازه گیری های همفرودی زمانی دوربین گاما مورد مطالعه قرار گرفت. تجمع قابل قبول رادیودارو در تومور نسبت به سایر اعضاء توسط تصاویر PET و مطالعات پراکنش بافتی مشاهده گردید. رادیوداروی BLMCu] 61[ می تواند برای مشخص نمودن تومور در تصاویر PET مورد استفاده قرار گیرد.
    کلید واژگان: رادیودارو, مس, 61, بلئومایسین, توموگرافی, گسیل پوزیترون, نشان دار سازی پرتوی, کنترل کیفی
    A.R. Jalilian*, H. Zandi, M. Akhlaghi, M. Kamali Dehghan, F. Bolourinovin, S. Moradkhani, A. Majdabadi
    [61Cu]Bleomycin ([61Cu]BLM) was prepared using [61Cu]CuCl2 produced via natZn(p,x)61Cu (180μA proton irradiation, 22MeV, 3.2h), purified by ion chromatography method. [61Cu]BLM was prepared at optimized conditions (room temperature, 45 min, 0.1 mg bleomycin for 2-10mCi 61CuCl2) with radiochemical purity over 98% determined by HPLC and RTLC. [61Cu]BLM was administered into the normal and tumor bearing rodents up to 210 minutes followed by biodistribution and co incidence imaging studies. A significant tumor/non tumor accumulation was observed either by animal sacrification or imaging method. [61Cu]BLM can be a potential PET radiotracer for tumor imaging.
    Keywords: Radiopharmaceutical, Copper-61, Bleomycin, Positron Emission Tomography, Radiolabeling, Quality Control
  • نیما رستم پور، امیررضا جلیلیان، محمدباقر توکلی، کمال الدین شافعی، محسن کمالی دهقان، مهدی اخلاقی، کریم قاضی خانلو ثانی
    سابقه و هدف

    ایجاد بافت کم اکسیژن از مهم ترین پدیده هایی است که هنگام سکته های قلبی و مغزی و یا سرطان ها اتفاق می افتد. سلول های کم اکسیژن موجود در یک تومور از علل اصلی مقاومت نسبت به رادیوتراپی و شیمی درمانی می باشند. دی استیل بیس - (4- N- متیل تیوسمی کاربازون) یا ATSM، یکی از موادی است که در تصویربرداری از بافت های کم اکسیژن به کار می رود.

    روش بررسی

    این تحقیق در دو مرحله انجام پذیرفت. در مرحله اول تحقیق، به روش اکتشافی، مس- 61، از برخورد پروتون های MeV 22 با روی طبیعی تولید شد. سپس ماده ATSM به فرم قابل نشان دارسازی تهیه گردید و نشان دارسازی نیز انجام گردید تا ترکیب [Cu61] دی استیل بیس (4N متیل تیوسمی کاربازون) ساخته شود. در مرحله دوم تحقیق، به روش تجربی آزمایش های کنترل کیفی جهت ارزیابی آن به عنوان یک رادیودارو صورت گرفت. هم زمان با تصویربرداری، پراکنش زیستی رادیودارو در موش های سوری سالم و مبتلا به فیبروسارکوما از طریق کشتار و دزیمتری از بافت ها، بررسی گردید.

    یافته ها

    آزمایش های کنترل کیفی RTLC و HPLC، خلوص رادیونوکلئیدی، رادیوشیمیایی و شیمیایی بیش از 99 درصد رادیودارو را نشان دادند. در بررسی پراکنش زیستی رادیوداروی Cu]-ATSM61[، علاوه بر تصویربرداری، نسبت هدف به غیرهدف معنی داری نیز مشاهده شد.

    نتیجه گیری

    به نظر می رسد روش مورد استفاده در این تحقیق برای تولید و جداسازی شیمیایی Cu61، ساده و مقرون به صرفه باشد و رادیوداروی Cu]-ATSM61[تهیه شده در این مطالعه، دارای خلوص بالایی بوده و در تومور تجمع مناسبی داشت که می تواند برای تصویربرداری از تومورهای کم اکسیژن با استفاده از PET به کار رود

    کلید واژگان: رادیودارو, کم اکسیژن, PET, Cu61, فیبروسارکوما
    Nima Rostampour, Amir Reza Jalilian, Mohammad Bagher Tavakkoli, Kamaleddin Shafei, Mohsen Kamali Dehghan, Mehdi Akhlagh, Karim Ghazikhanloo Ghazi

    Backgraound: Hypoxia is an important determinant for biological behavior of malignant solid tumors. In vitro and in vivo studies have shown that tumor hypoxia is associated with an increased likelihood of local recurrence and distant metastasis, as well as resistance to radiation therapy and certain types of chemotherapy. Studies have shown that some copper-bis thiosemicarbazones especially, Cu-ATSM accumulates avidly in hypoxic cells, but washes out rapidly from normoxic cell.

    Methods

    [61Cu]-diacetyl-bis (N4-methylthiosemicarbazone) ([61Cu]-ATSM) was prepared using house-made ATSM ligand and [61Cu]CuCl2 produced via the natZn(p,x)61Cu (180¼A proton irradiation, 22MeV, 3.2h) and purified by ion chromatography method. [61Cu]-ATSM was administered into normal and tumor bearing rodents up to 180 minutes followed by biodistribution and co-incidence imaging studies.

    Results

    Radionuclidic control showed the presence of 67.41(4.23%), 282.96(12.2%), 373(2.15%), 511(122.9%), 656(10.77%), 1186(3.75%) keV-rays from 61Cu and showed a radionuclidic purity higher than 99%. The rest of activity was attributed to 60Cu (0.23%). [61Cu]-ATSM radiochemical purity was >99% shown by HPLC and RTLC methods. A significant difference was observed between tumor and non tumor accumulation.

    Conclusion

    The method used in this research for the production and chemical separation of 61Cu was simple and cost effective. [61Cu]-ATSM is PET radiopharmaceutical for hypoxia imaging with an intermediate half life, and our experiments on this radiopharmaceutical have shown satisfactory results, suitable for future PET studies in human.

  • امیررضا جلیلیان، آرش پناهی فر، مرتضی محمودی، مهدی اخلاقی، عبدالرضا سیم چی
    نانوذرات ابر پارامغناطیسی اکسید آهن (SPION) پس از تهیه شدن، با هدف بررسی پراکنش زیستی این ذرات در بدن موش صحرایی، با گالیم-67 نشان دار شدند تا Ga]-SPION67[ به دست آید. نانوذرات ابر پارامغناطیسی اکسید آهن با دانه بندی کوچک با روش هم رسوبی با استفاده از نمک های آهن 3Fe و 2Fe با نسبت مولی 2 به 1 سنتز شدند. از روش های شناسایی XRD، TGA، DSC، VSM، HRSEM، TEM و FT-IR برای بررسی خواص و ابعاد نانوذرات حاصله استفاده شد. به منظور ردیابی جذب بافتی SPION، نانوذرات اکسید آهن نشان دار شده با گالیم-67، با بازده نشان دارسازی بالا (بیش از 96%، تعیین شده با روش RTLC) سنتز شدند. نانوذرات سنتز شده پایداری بسیار خوبی را در دمای اتاق و حداقل برای 4 روز نشان دادند. پراکنش زیستی Ga]-SPION67[ در موش صحرایی سالم تا 24 ساعت بررسی و با از پراکنش یون 3Ga مقایسه گردید. نتایج به طرز قابل توجهی تجمع ذرات نشان دار شده در سیستم رتیکولواندوتلیال را تایید کردند. این نتیجه نه تنها قابلیت استفاده از ترکیب فوق برای تعیین مکان نانوذرات تزریق شده به بافت ها در هنگام گرمادرمانی و یا عکس برداری پزشکی را نشان می دهد، بلکه امکان استفاده ی هم زمان این ذرات با رادیوداروهای درمانی را نیز پیشنهاد می کند.
    کلید واژگان: ابرپارامغناطیس, اکسیدهای آهن, گالیم 67, پراکنش زیستی, ترکیبات نشان دار
    A.R. Jalilian*, A. Panahifar, M. Mahmoudi, M. Akhlaghi, A. Simchi
    Gallium-67 labeled superparamagnetic iron oxide nanoparticles ([67Ga]-SPION) were prepared and evaluated for their altered biodistribution in normal rats. SPIONs with narrow size distribution were synthesized by co-precipitation technique using ferric and ferrous salts at molar ratio Fe3+/Fe2+=2:1 followed by structure identification using XRD, TGA, DSC, VSM, HRSEM, TEM and FT-IR techniques. In order to trace SPION bio-distribution, the radiolabeled iron oxide nanoparticles were prepared using 67Ga with a high labeling efficiency (over 96%, determined by RTLC method) and they also showed an excellent stability at room temperature for at least 4 days. The biodistribution of the radiolabeled SPION was checked in normal male rats up to 24 hours compared with the free Ga3+ cation biodistribution. The data strongly support the alteration of the tracer accumulation in reticuluendothelial system while the stability of the complex is highly retained. The result is promising for determining the position of the nanoparticles injected into a tissue when hyperthermia treatment/imaging is applied in biomedical fields.
    Keywords: Superparamagnetism, Iron Oxides, Gallium 67, Biodistribution, Labeled Compounds
  • مهدی اخلاقی، امیررضا جلیلیان
    غلظت کریپتوفیکس 2،2،2 در محلول های [18F] FDG و استانداردهای کریپتوفیکس 2،2،2 به دو روش آشکارسازی (ترکیب کریپتوفیکس 2،2،2) با بخار ید و معرف یدوپلاتینات تعیین شد. در هر دو روش، تفاوت غلظت محلول های کریپتوفیکس، به صورت تفاوت در شدت رنگ لکه های آشکار شده بر روی TLC نمایان شد. حد تشخیص کریپتوفیکس با بخار ید و معرف یدوپلاتیتات به ترتیب 25ppm و 2ppm می باشد. هر دو روش را می توان برای پذیرش یا عدم پذیرش کیفیت رادیودارو برای تزریق وریدی بکار برد، اما روش دوم به علت نتیجه گیری در مدت زمان کوتاه تر، مناسب تر می باشد.
    کلید واژگان: FDG, کنترل کیفیت, کریپتوفیکس, بخار ید, یدوپلاتینات, حد تشخیص, کروماتوگرافی لایه نازک
    M. Akhlaghi*, A.R. Jalilian
    Concentration of kryptofix 2.2.2 in [18F]FDG solutions and standard solutions of kryptofix 2. 2.2 was determined by two methods Visualization of combination of K2.2.2 with iodine vapor and iodoplatinate reagent. In both methods, concentration difference of K2.2.2 solutions was appeared as difference in color intensity of revealed spots on TLC. The detection limit of K2.2.2 by iodine vapor and iodoplatinate reagent is 25 and 2 ppm, respectively. Both methods can be used to release or reject the quality of [18F]FDG radiopharmaceutical for intravenous injection, but the second method is more suitable because of taking shorter time.
    Keywords: [18F]FDG, Quality Control, Kryptofix 2. 2. 2, Iodine Vapor, Iodoplatinate, Detection Limit, Thin Layer Chromatography
  • مهدی اخلاقی، پژمان روشن فرزاد
    مقادیر جزئی کبالت-57 به روش استخراج با حلال در حضور عامل کمپلکس ساز تیوسیانات، از فاز آبی به فاز آلی ایزوفرون استخراج و از نیکل جدا شد. تاثیر غلظت عامل کمپلکس ساز، نسبت حجم فازها و اسیدیته فاز آبی بر بهره جداسازی بررسی گردید. کبالت-57 استخراج شده، در حضور اسید کلریدریک غلیظ طی استخراج برگشتی به فاز آبی برگردانده شد و تاثیر غلظت و حجم اسید بر بهره استخراج برگشتی بررسی گردید. نتایج حاصل نشان داد که محلول تیوسیانات آمونیوم با غلظت 4% وزنی- حجمی، اسیدیتهPH=1/5-2 و نسبتهای کوچکتر حجم فاز آلی به حجم فاز آبی بالاترین بهره جداسازی را دارد. بهره استخراج برگشتی کبالت-57 در 5 مرحله شستشو با اسید کلریدریک 5 نرمال، %99/57 بدست آمد.
    کلید واژگان: استخراج با حلال, جداسازی, مقادیر جزئی, کبالت, 57, نیکل, ایزوفرون, تیوسیانات آمونیوم
    M. Akhlaghi*, P. Rowshan Farzad
    Trace amounts of cobalt-57 were separated from nickel and extracted into isopherone in the presence of thiocyanate as a complexing agent. The effect of various parameters on the separation yield was investigated. These include: concentration of the complexing agent, aqua and organic phases volume ratio and acidity of aqua phase. The extracted cobalt-57 was backextracted into concentrated hydrochloric acid and the effects of hydrochloric acid concentration and volume on backextraction yield were investigated. 4% (W/V) ammonium thiocyanate solution, pH=1.5-2 and lower organic to aqua volume ratio gives the highest separation yield. 99.57% backextraction yield was achieved for cobalt-57 through 5 steps of washing with 5 N HCl.
    Keywords: Solvent Extraction, Separation, Traces Amounts, Cobalt-57, Nickel, Isopherone, Ammonium Thiocyanate
  • امیر رضا جلیلیان، مهدی اخلاقی، فریبا سدادی، محمد میرزایی، علیرضا کریمیان، مهربان پولادی، یوسف یاری کامرانی، صدیقه مراد خانی، نامی شادان پور
    مقدمه
    در این مطالعه رادیوداروی [18F] شش-تیا-14 فلوئورو- هپتادکانوییک اسید و یا به اختصار [18F] FTHA که یکی از مهمترین رادیوداروهای حاوی رادیوایزوتوپ پوزیترون دهنده فلوئور-18 میباشد تهیه شده است.
    روش بررسی
    بررسی جهت تعیین بهترین دما برای فلوئورینه کردن و آبکافت، زمان و غلظت واکنشگرها به عمل آمد. در محیط بی آب استونیتریل و کریپتوفیکس 222 و در دمای? ?-??درجه واکنش فلوئوریناسیون انجام شد. سپس در محیط قلیایی پتاس 0.2 مولار و در دمای 95 درجه آبکافت انجام گردید و پس از کروماتوگرافی و اسیدی کردن، رادیودارو روی ستون فاز معکوس تغلیظ شد. ماده نهایی توسط روش های RTLC/HPLC تحت کنترل کیفی قرار گرفت و سرانجام توسط آلبومین %5 فرموله و به موشهای صحرایی سالم نر تزریق گردید و آزمونهای پراکنش زیستی و تصویربرداری بر روی آنها انجام گرفت.
    یافته ها
    مراحل کنترل کیفی محصول نشان داد که رادیوداروی تولید شده، دارای خصوصیات مناسب برای انجام اسکن رادیودارویی است. پس از نشاندار سازی مولکول دارویی و تایید خلوص نسبی آن به روش های کروماتوگرافی خالص سازی بیشتر آن بوسیله فاز معکوس جامد از محلول نهایی انجام شد و رادیودارو با درصد خلوص قابل قبول (بالای 90 درصد) به دست آمد. جذب مناسب رادیودارو در 140-160 دقیقه پس از تجویز در میوکارد مشاهده شد.
    نتیجه گیری
    رادیوداروی 18FTHA در زمان 30 دقیقه توسط یک روش نیمه خودکار با خلوص بالای 90 درصد و اکتیویته ویژه مناسب تصویربرداری قابل تهیه میباشد. تهیه مقادیر بالای این رادیودارو برای مصارف انسانی امکانپذیر است.
    کلید واژگان: رادیوداروها, فلوئور, 18, نگاره برداری بر اساس گسیل پوزیترون, میوکارد
    Amir Reza Jalilian, Mehdi Akhlaghi, Fariba Saddadi, Mohammad Mirzaie, Alireza Karimian, Mehraban Pouladi, Yousef Yari Kamrani, Sedigheh Moradkhani, Nami Shadanpour
    Introduction
    [18F]-6-thia-14-fluoro-heptadecanoic acid 3b, a free fatty acid, has been used in myocardial PET imaging. In order to establish an automated synthesis module for routine production in the country, a study performed for optimization of the production conditions as well as making modifications.
    Methods
    [18F] Benzyl-14-Fluoro-6-thia-heptadecanoate 2b was prepared in no-carrier-added (n.c.a) form from Benzyl-14-tosyloxy-6-thia-heptadecanoate 1 in one step at 90C in Kryptofix2.2.2/[18F] and acetonitrile as the solvent followed by Silica column chromatography. The radiolabeled ester 2 was then hydrolyzed to yield [18F]-6-thia-14-fluoro-heptadecanoic 3b. The final solution was concentrated using C18 SPE system and administered to normal rats for biodistribution as well as co-incidence imaging studies.
    Results
    The synthesis took 15 min with overall radiochemical yield of 15-25% (EOS) and chemical-radiochemical purity more than 94%. Automation was performed using a two-pot synthesis. The best imaging time was shown to be 140-180 minutes post injection.
    Conclusions
    Using this procedure a fast, reliable, automated synthesis for the cordial PET tracer, i.e. [18F]-FTHA can be obtained without HPLC purification step.
    Keywords: PET imaging, Radiochemical, Fluorine, 18, Myocardium
  • مهدی اخلاقی، محمدمیرزایی، امیررضا جلیلیان، نامی شادانپور، صدیقه مرادخانی، فریبا سدادی، مهسا مستعان، غلامرضا اصلانی، محمدرضا انصاف
    سدیوم فلوئورید (Na18Fa)، رادیوداروی توموگرافی گسیل پوزیترونی (PET) است که در تصویربرداری از استخوان کاربرد دارد. یون های فلوئورید -18 در اثر بمباران آب غنی شده H218O با پروتونهای شتاب داده شده درسیکلوترون، تولید و به محلول قابل تزریق سدیوم فلوئورید، تبدیل شدند. کنترل کیفی محلول سدیوم فلوئورید با بررسی خلوص رادیونوکلئیدی، خلوص رادیو شیمیایی، خلوص شیمیایی و تست های میکروبی به انجام رسید. پس از کنترل کیفی، محلول سدیوم فلوئورید به موش صحرایی تزریق گردید و چگونگی پخش یونهای فلوئورید -18 در بافتهای موش صحرایی با تصویربرداری به وسیله سیستم تصویربرداری همزمانی بررسی شد. در این مقاله فرایند و پارامترهای تولید و روش های کنترل کیفی محصول نهایی بررسی شده است. همچنین تصاویر همزمانی از بافتهای موش صحرایی و چگونگی پخش یونهای فلوئورید-18 در بافتهای آن بررسی شده است. تصاویر، بیشترین تجمع یونهای فلوئورید-18 را در بافتهای استخوانی نشان می دهند.
    کلید واژگان: سدیوم فلوئورید (Na 18F), فلوئورید 18, بافت استخوان, رادیوداروها, تصویربرداری استخوان, توموگرافی گسیل پوزیترون, آب غنی شده, کنترل کیفی, تجمع
  • سخن مدیرمسئول
    مهدی اخلاقی
  • تدوین سیکل حرکتی اتومبیل سواری در تهران
    دکتر مهدی اخلاقی، مهندس موسایی نژاد
    سیکل حرکتی، بیانگر تغییرات مشخصه های ظاهری اتومبیل، دور موتور یا سرعت برحسب زمان است. سیکلی که تحت این نام جهت ترافیک شهر حاصل می شود، به طور متوسط نشانگر تغییر حالات مشخصه تمام اتومبیلهای متحرک در ترافیک شهر مربوط می باشد...
نمایش عناوین بیشتر...
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال