مهدی جوکار
-
مقدمه
هدف از این پژوهش، طراحی مدل ارزش گذاری اقتصادی مبتنی بر تمایل به پرداخت در ورزش بود.
روش پژوهش:
170 نفر به عنوان نمونه آماری از میان صاحب نظران آگاه به موضوع ارزش گذاری ورزشی به صورت هدفمند و در دسترس انتخاب شدند. از پرسشنامه محقق ساخته برای جمع آوری داده ها استفاده شد. روایی محتوایی آن توسط 11 تن از صاحب نظران و استادان دانشگاهی و پایایی آن نیز با آزمون آلفای کرونباخ (89/0) تایید شد. تجزیه وتحلیل داده ها به روش معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار Smart PLS 3 انجام گرفت.
یافته هانتایج نشان داد که عوامل تعیین کننده ارزش پدیده هدف ورزشی به ترتیب بر جامعه ادراک کننده ارزش (920/0)، قابلیت های ارزشی (881/0) و روش ارزش گذاری (838/0) تاثیر معنا داری دارد. همچنین به ترتیب جامعه ادراک کننده ارزش (524/0) و قابلیت های ارزشی (317/0) بر ارزش اقتصادی کل پدیده ورزشی اثر معنا داری دارند. در نهایت روش ارزش گذاری با (662/0) و ارزش اقتصادی کل با (261/0) بر تمایل به پرداخت برای پدیده ورزشی اثر معنا داری دارند.
نتیجه گیریبا توجه به نتایج تمایل به پرداخت ذی نفعان یک پدیده ورزشی به منظور ارزش گذاری اقتصادی آن تحت تاثیر پنج عامل کلی شامل عوامل تعیین کننده و اثرگذار بر ارزش پدیده، قابلیت های ارزشی، جامعه ادراک کننده ارزش، روش ارزش گذاری و ارزش های اقتصادی کل منتج از پدیده قرار دارد که پژوهشگران و سیاستگذاران حوزه ورزش می توانند از آن استفاده کنند.
کلید واژگان: ارزش گذاری اقتصادی, اقتصاد ورزش, باشگاه ورزشی, پدیده ورزشی, تمایل به پرداختIntroductionThe purpose of this study was to design an economic valuation model based on willingness to pay in sports.
Methods170 people were selected as a statistical sample from experts aware of the issue of sports evaluation in a targeted and accessible way. A researcher-made questionnaire was used to collect data. Its content validity was confirmed by 11 experts and university professors and its reliability was confirmed by Cronbach's alpha test (0.89). Data analysis was performed by structural equation method using Smart PLS 3 software.
ResultsThe results showed that the determinants of value of the sports goal phenomenon have a significant effect on the value perception community (0.920), value capabilities (0.881) and valuation method (0.838), respectively. Also, value perception community (0.524) and value capabilities (0.317) have a significant effect on the economic value of the whole sports phenomenon, respectively. Finally, the valuation method with (0.662) and the total economic value with (0.261) have a significant effect on the willingness to pay for the sport phenomenon.
ConclusionAccording to the results of the willingness to pay stakeholders of a sports phenomenon for its economic valuation under the influence of five general factors including determining and influencing factors on the value of the phenomenon, value capabilities, value perception community, valuation method and total economic values resulting from There is a phenomenon that researchers and policymakers in the field of sports can use.
Keywords: Economic Valuation, Sport Club, Sports Economics, Sports Phenomenon, Willingness To Pay -
هدف این پژوهش ارزش گذاری اقتصادی باشگاه فوتبال استقلال تهران با روش ارزش گذاری مشروط بود. اطلاعات مورد نیاز از طریق تکمیل پرسشنامه الکترونیکی انتخاب دوگانه دوبعدی جمع آوری شد. بر اساس جدول نمونه گیری میشل و کارسون 942 پرسشنامه مبنای تجزیه و تحلیل قرار گرفت. بر اساس مدل رگرسیون لوجیت به روش forward LR تمایل به پرداخت افراد جهت ارزش گذاری باشگاه استقلال و عوامل موثر بر آن مورد بررسی قرار گرفت. جهت تجزیه تحلیل داده ها از نرم افزارهای SPSS21، MAPLE21 و Expert Choice استفاده شد. بر اساس نتایج، مقدار انتظاری تمایل به پرداخت سالیانه هر نفر برای باشگاه استقلال برابر با 134,235 تومان بود که ارزش سالیانه باشگاه برای هواداران برابر با 402,706,500,000 تومان است و ارزش فعلی باشگاه برابر با 2,237,258,333,333 تومان برآورد شد با توجه به نتایج تحلیل سلسله مراتبی مشخص شد که ارزش های مصرفی باشگاه استقلال با وزن 764/0 و قیمت 1,709,265,366,666 تومان نزدیک به سه برابر با اهمیت تر از ارزش های غیرمصرفی با وزن 236/0 و قیمت 527,992,966,667 تومان است. در اولویت بندی ارزشهای مصرفی، ارزش های مصرفی غیرمستقیم با وزن 355/0 و قیمت 606,789,205,166 تومان در اولویت اول و ارزش های مصرفی مستقیم و ارزش های گزینه به ترتیب با وزن های 341/0 و 304/0 و قیمت های 582,859,490,033 تومان و 519,616,671,467 تومان در اولویت های دوم و سوم هستند. در اولویت بندی ارزش های غیر مصرفی، ارزش های وجودی با وزن 512/0 و قیمت 270,332,398,934 تومان با اهمیت تر از ارزش های میراث با وزن 488/0 و قیمت 257,660,567,733 تومان تشخیص داده شد. این نتایج می تواند دید وسیعی از ارزش های اقتصادی باشگاه استقلال به سیاست گذاران باشگاه جهت برنامه ریزی های کلان دهد.
کلید واژگان: ارزش اقتصادی, ارزش گذاری مشروط, باشگاه استقلال, تمایل به پرداختthe Economic valuation of Esteghlal Tehran football club by Contingent Valuation Method (CVM) The required information was collected by completing an electronic Double-bounded Dichotomous Choice questionnaire. sampling 942 questionnaires were used for analysis. logit regression model by forward LR method, examined the willingness to pay of fans for the evaluation of Esteghlal Club and the factors affecting it. To analyze the data were used the software; SPSS21, MAPLE21 and Expert Choice. According to the results, the expected amount of willingness to pay annually for each fan for Esteghlal Club was equal to 134,235 Tomans. The annual value of the club for the fans is equal to 402,706,500,000 Tomans and the current value of the club was estimated at 2,237,258,333,333 Tomans. with Analytic Hierarchical Process, was found that the use values of Esteghlal Club with a weight of 0.764 and a price of 1,709,265,366,666 Tomans are almost nearly triple more important than non-use values with a weight of 0.236 and a price of 527,992,966,667 Tomans. In prioritizing use values, indirect use values with a weight of 0.355 and a price of 606,789,205,166 Tomans in the first priority and respectively direct use values and option values They are second and third priority with weights of 0.341 and 0.304, and prices of 582,859,490,033 Tomans and 519,616,671,467 Tomans. In prioritizing non-use values, existential values with a weight of 0.512 and a price of 270,332,398,934 were recognized as more important than bequest values with a weight of 0.488 and a price of 257,660,567,733 Tomans.
Keywords: Economic value, Contingent Valuation, Esteghlal Club, Willingness to Pay -
هدف از این پژوهش، بررسی رابطه بین تناسب فرد-شغل با توانمندسازی ساختاری کارکنان و اثربخشی سازمانی در اداره کل ورزش و جوانان استان گیلان بود. روش تحقیق از نوع توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه کارکنان اداره کل ورزش و جوانان استان گیلان تشکیل می دادند (110 نفر). نمونه آماری برابر با جامعه انتخاب شد (روش تمام شمار). ابزار پژوهش شامل سه پرسشنامه تناسب فرد-شغل (لولر و براون، 2001)، توانمندسازی ساختاری (کردناییج و همکاران، 1394) و اثربخشی (چلادورای و همکاران، 1987) بود. روایی محتوایی ابزارها توسط 10 نفر از اساتید مدیریت ورزشی و پایایی ترکیبی آن ها با نرم افزار PLS (به ترتیب 0/89،0/88 ، 0/96) بررسی و تایید گردید. از روش مدلسازی معادلات ساختاری در نرم افزار PLS جهت تحلیل داده ها استفاده گردید. نتایج نشان داد که تناسب فرد-شغل رابطه معنی داری با توانمندسازی ساختاری دارد (P= 6/272; R=0/487)، اما رابطه آن با اثربخشی سازمانی معنی دار نبود (P=1/511; R=_0/123). همچنین توانمندسازی ساختاری با اثربخشی سازمانی رابطه معنی داری داشت (P=10/815; R=0/744). بدین ترتیب اگرچه تناسب فرد- شغل مستقیم رابطه معنی داری با اثر بخشی سازمانی نداشت، اما به صورت غیرمستقیم از طریق متغیر میانجی توانمندسازی ساختاری موجب بهبود اثربخشی سازمانی می شود. نتیجه گیریمی شود عدم معنی داری تناسب فرد-شغل (پیشایند) بر اثربخشی سازمانی (پیامد) و در عین حال معنی داری رابطه این دو متغیر از طریق (متغیر میانجی) توانمندسازی ساختاری کارکنان گویای این است که لزوما در یک سازمان تناسب بالای فرد-شغل سبب اثربخشی نمی شود، بلکه توانمندسازی و آموزش مستمر نقش بسیار تعیین کننده ای دارد.کلید واژگان: تناسب فرد-شغل, توانمندسازی کارکنان, اثربخشی سازمان, سازمان ورزشیAbstract This study aimed to survey of the relationship between person-job fit to structural empowerment of employees and organizational effectiveness in youth and sports general directorate of guilan state. The study method was descriptive- correlation. Statistical society of this study was comprised of all employees of youth and sports general directorate of guilan state (110 people). Statistical sample was chosen equal to population (allpeople method). The study material included three questionnaire; person-job fit (Lauver&Brown, 2001); structural empowerment (Kordnaeij et all, 1394) and effectiveness (Chelladurai, 1987). Content validity of material was verified by 10 professors of sportive management and its reliability was verified through Cronbakh alpha (relatively 0/96, 0/88, 0/89). In order to analyze the data, the method of structural equations modeling in PLS software was used. The results showed that person-job fit has a significant relationship with structural empowerment (P=6/272; R=0/487), but its relationship with organizational effectiveness was not significant (P=1/511; R=_0/123). Also, structural empowerment has a significant relationship with organizational effectiveness (P=10/815; R=0/744). In this way, although person-job fit didn’t have significant relationship with organizational effectiveness directly, but indirectly through mediator variable, structural empowerment it can lead to improvement in organizational effectiveness. It can be concluded that lack of significant relationship between person-job fit and organizational effectiveness and meanwhile the existence of significant relationship between them through mediator variable, structural empowerment is indicative of the fact that necessarily in an organization, a very high person-job fit doesn’t lead to effectiveness but empowerment and continuous training has a very determining role.Keywords: human sources management, person-job fit, empowerment of employees, organization effectiveness, sports organization
-
استفاده آمریکا از ابزار تحریم در طول سالهای بعد از جنگ جهانی دوم نشاندهنده رویکرد یکجانبه این کشور در سوءاستفاده از جایگاهش در نظام بینالملل است. هرچند اعمال سیاست تحریم تاکنون نتایج موفقیتآمیزی برای ایالات متحده در راستای دستیابی به اهدافش درپی نداشته، رنج بسیاری بر مردم کشورهای مختلف وارد کرده است. در طول دهههای گذشته، این کشور از این ابزار علیه جمهوری اسلامی ایران نیز استفاده کرده و کوشیده است ج.ا.ایران را به تغییر رفتار و سیاست وادار سازد و حتی در برهههایی، سیاست تغییر نظام را نیز درقبال این کشور درپیش گرفته است. اما به اذعان مقامات آمریکایی، این سیاست تاکنون نتایج موردنظر مقامات آمریکایی را درپی نداشته است. نمیتوان منکر شد که تحریمها تاثیرات منفی مختلفی بر امنیت اقتصادی در ایران داشته و در برهههایی موجب کاهش و حتی منفی شدن رشد اقتصادی این کشور شدهاند؛ اما با درنظر گرفتن اهداف ایالات متحده از اعمال تحریمها میتوان گفت این سیاست یکجانبهگرایانه تاکنون جز اعمال مرارت و رنج برای مردم، نتیجه قابل تاملی نداشته است. تداوم استفاده یکجانبه از این ابزار در شرایطی که نظام بینالملل از حالت هژمونی خارج شده است و آمریکا دیگر قدرت برتر بهشمار نمیرود، میتواند به بیاعتباری هرچه بیشتر ابزار تحریمها بینجامد و کشورها خود را در مقابل این ابزار مصون سازد. این درحالی است که قدرتهای بزرگ نیز بهدلیل استفاده یکجانبه و سلطهگرایانه ایالات متحده از سلطه دلار و نهادهایی همچون بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول بر اقتصاد و تجارت بینالملل، بهدنبال ایجاد سازکارهای پرداخت غیردلاری و شکلدهی به نهادهای مالی موازی با نهادهای آمریکایی هستند. ازجمله این اقدامات میتوان به تلاش کشورهای روسیه و چین برای استفاده از پولهای ملی در مراودات مالی دوجانبه و تشکیل بانک سرمایهگذاری زیربنایی آسیایی توسط چین اشاره کرد.
-
اگر بیانیه گام دوم انقلاب را که در چهلسالگی انقلاب اسلامی ازسوی رهبر انقلاب اعلام شد، بهعنوان یک سند راهبردی بالادستی تعیینکننده اهداف و اولویتهای آینده کشور در عرصههای داخلی و خارجی درنظر بگیریم، اهمیت توجه به تغییرات در عرصه انرژی و تطابق نیازها و اولویتهای کشور با این تغییرات برای نخبگان تصمیمگیر الزامآور خواهد بود. بیانیه گام دوم انقلاب بهعنوان یک سند بالادستی به ریوس کلی اهداف کشور و انقلاب در دهههای آتی اشاره کرده است؛ اما این اهداف به اتخاذ تصمیمات عملیاتی و اجرایی نیاز دارند. برای عملیاتی کردن اهداف این سند، توجه به روندهای کلان بینالمللی از اهمیت بالایی برخوردار است. مسئله تغییرات در عرصه تولید و مصرف انرژی نیز یکی از دهها روندی است که در سطح نظام بینالملل درحال وقوع است و قطعا تاثیرات تعیینکنندهای بر امنیت ملی کشورها خواهد داشت. بنابراین، نیاز است که نخبگان تصمیمگیر به این تغییرات توجه لازم و دقیق را داشته باشند. براینمبنا، جمهوری اسلامی ایران برای اینکه بتواند منافع ملی خود را در این نظام درحال تغییر پیش ببرد و به اهداف بیانیه گام دوم انقلاب در حوزههای مختلف دست یابد، باید به تغییرات بنیادین تولید و مصرف انرژی تن دهد و برای مواجهه با تحولات روز، بهسمت تدوین راهبردها جدید حرکت کند. از جمله راهبردهای پیشنهادی در این زمینه میتوان به: تکیه بر راهبرد بازارسازی در حوزه فروش نفت، تدوین راهبرد جامع صادرات گاز، سرمایهگذاری در حوزه تولید خودروهای برقی، اعمال و اجرای سیستمهای استاندارد جدید انرژی در حوزه ساختمان و سرمایهگذاریهای زیرساختی در زمینه شرکتهای تولید صفحات سوخت خورشیدی در کشور اشاره کرد.
-
بهجریت میتوان گفت پس از بعثت پیامبر عظیمالشان اسلام و نزول وحی، حادثه کربلا مهمترین حادثه در تاریخ اسلام بهشمار میرود که بازتاب گستردهای در تاریخ این دین آسمانی داشته است. جنایتی که علیه امام حسین (ع)، یاران و اهل بیت آن حضرت در عاشورای سال 61 هجری قمری، با هدف خاموش کردن صدای حق و عدالت صورت گرفت، صورت عکس به خود گرفت و به ابزار رسوایی عاملان آن تبدیل شد. از آن زمان، یاد و خاطره حادثه کربلا چه در میان شیعیان و چه غیرشیعیان به انحاء مختلف گرامی داشته شده و غبار تاریخ نتوانسته است اندکی از ابعاد و عظمت آن بکاهد، بلکه در هر دوره، با حرارت بیشتری میان سوختگان حریم امامت زنده نگاه داشته شده است. یکی از حرکات نمادینی که در زنده نگه داشتن یاد حادثه عاشورا نقش بسیار پررنگی در طول تاریخ داشته، پیادهروی اربعین حسینی است. این سنت، که به گفته منابع تاریخی، از زمان ایمه اطهار(ع) باقی مانده، در سالهای اخیر به پرشورترین گردهمایی شیعیان جهان تبدیل شده است؛ بهگونه ای که بیش از ده میلیون نفر شرکتکننده از اقصی نقاط جهان هرساله در این گردهمایی نمادین شرکت میکنند. ازآنجاییکه ج.ا.ایران نقش زیادی در تبدیل پیادهروی اربعین به یک گردهمایی پرشور میلیونی در سالهای اخیر داشته است، در این گزارش تلاش میشود به ظرفیتهایی که این آیین زیارتی نمادین میتواند برای توسعه دیپلماسی زیارتی فرهنگی ایران درپی داشته باشد بپردازیم. برایناساس، در ابتدا نگاهی خواهیم داشت به دلایل چرایی تبدیل اربعین به یک فرصت بینظیر برای تبلیغ دیپلماسی زیارت و در ادامه، به ظرفیتهای موجود برای تبدیل گردهمایی اربعین به یک منبع پایدار تبلیغ دیپلماسی فرهنگی و زیارت ج.ا.ایران میپردازیم. در بخش نتیجهگیری نیز برخی چالشهای پیش رو که میتوانند مانع از استفاده بهینه از ظرفیتهای موجود شوند مورد اشاره قرار میگیرند.
-
خاورمیانه همواره از مداخلات قدرت های خارجی رنج برده و این مداخلات نقش مهمی در شکل دهی و مدیریت الگوهای نظم امنیتی در این مجموعه امنیتی منطقه ای داشته است. با وجود تداوم مداخلات خارجی، پس از حمله آمریکا به عراق در سال 2003، شاهد وقوع تحولاتی در این منطقه هستیم که موجب افزایش توان بازیگری قدرت های منطقه ای و نقش تعیین کننده آن ها در معادلات سیاسی و امنیتی در خاورمیانه شده است. به همین دلیل، سرنگونی صدام حسین در سال 2003 به نقطه عطف مهمی در تحولات امنیتی خاورمیانه تبدیل شد که متاثر از آن، از این زمان غالب تحولات امنیتی منطقه حول محور بازیگران و قدرت های منطقه ای می چرخد. بنابراین پرسشی که مطرح می شود این است که قدرت های منطقه ای چه نقشی در نظم امنیتی خاورمیانه از سال 2003 تا زمان خیزش های عربی داشته اند؟ در پاسخ به این پرسش باید گفت، حمله سال 2003 آمریکا به عراق موجب به هم خوردن نظام توزیع قدرت در خاورمیانه و برجسته شدن نقش قدرت های منطقه ای در شکل دهی به توازن قدرت جدید در منطقه شد. در پژوهش پیش رو برای اثبات فرضیه، از روش توصیفی-تحلیلی و برای گردآوری داده ها، از روش کتابخانه ای و منابع اینترنتی استفاده شده است.
کلید واژگان: خاورمیانه, نظم امنیتی, قدرت های منطقه ای, حمله آمریکا به عراق, موازنه قدرتGeopolitics, Volume:16 Issue: 3, 2020, PP 148 -171IntroductionThe Middle East has always suffered from the intervention of foreign powers, and these interventions have played an important role in shaping and managing the patterns of security order in this regional security complex. Despite continued foreign intervention, following the US invasion of Iraq in 2003, we have witnessed developments in the region that have increased the acting power of regional powers and their decisive role in the political and security equations in the Middle East. For this reason, the overthrow of Saddam Hussein in 2003 became an important milestone in the security developments in the Middle East, as a result of which, since then, most of the security developments in the region revolve around actors and regional powers.
MethodologyIn this paper, descriptive-analytic research method is used to prove the hypothesis. Data gathering procedure is also based on library methods and the use of Internet resources. Findings The US invasion of Iraq has had significant implications for the Middle East security order. The overthrow of Saddam Hussein and the removal of Iraq from the regional balance of power have changed the structure of power distribution, and Iran, Saudi Arabia and Turkey try to take advantage of the growing power and regional influence. This power competition has made the developments in the region more affected by the actions of these three regional powers. Developments in Lebanon that led to the 33-days war, the expulsion of Syria from Lebanon, the plot and securities of Iran's nuclear program, the Israeli attack on the Gaza Strip in 2008 were among the most important events in the region. As a trans-regional power, the United States has made every effort to manage this competition and prevent Iran from gaining power. Therefore, we see that in addition to the US actions, the three regional powers of Iran, Saudi Arabia and Turkey are among the main pillars of security developments in the Middle East. In this paper, an attempt has been made to evaluate the actions and effects of these regional powers on the security structure of the Middle East in 2003-2011, relying on the three elements of regional structure and role and the orientation of foreign policy.
Analysis StructureIn the regional structure section, it should be noted that the structure of the Middle East region was formed from 2003 to 2011 based on the distribution of power between the three main powers of Iran, Saudi Arabia and Turkey. Role: In evaluating the role of these three powers in 2003 to 2011, we can be said that between 2003 and 2011, Iran simultaneously played all three roles of regional leadership, custodianship, and protection, in line with its definition of the desired security order. Saudi Arabia has also sought to create and lead anti-Iranian regional coalition, while also playing the role of custodianship against Iran's efforts to change the existing security order. Turkey's regional role between 2003 and 2011 can also be interpreted in terms of Turkey's efforts to play a leading role in economic development in the Middle East.
Orientation of Foreign PolicyThe Orientation of Iran's Foreign Policy from 2003 to 2011 can be considered an activist orientation, relying on a change in the current situation and based on multilateralism. Saudi Arabia's foreign policy orientation has also shifted to an active regional activist policy to counter Iran's regional influence. It has also been able to create a regional and global consensus, particularly on the Lebanese developments and the security of the nuclear issue, and to act multilaterally against Iran. The direction of Turkey's foreign policy from 2003 to 2011 can also be assessed as an activist policy based on multilateralism and maintaining the status quo, along with accepting calm and lasting change.
ConclusionAs a result of the discussion, it can be said that the US attack on Iraq upset the balance of power in the region and, as a result, disrupted the security order in the Middle East. Influenced by the developments mentioned above, we have witnessed an increase in the role and influence of regional powers in regional security developments.
Keywords: Middle East, security order, regional powers, US attack on Iraq, Balance of Power -
تحولات اعتراضی در سوریه با سرکوب دولتی و مداخله قدرت های منطقه ای، از حالت اعتراضات مدنی به یک جنگ داخلی فراگیر و یک بحران منطقه ای تبدیل شد که تاثیرات تعیین کننده ای بر پویایی های امنیتی در خاورمیانه داشته و دارد. علاوه بر اهمیت مولفه های داخلی و منطقه ای تاثیرگذار در شکل گیری و تداوم این بحران، آنچه اهمیت اساسی در بررسی بحران سوریه، ابعاد، پیامدها و آینده آن دارد، نقش قدرت های فرا منطقه ای در این بحران است. حضور قدرت های فرامنطقه ای در بحران سوریه، پویایی تازهای به معادلات قدرت در سوریه اضافه کرد که بر پیچیدگی ابعاد آن افزود. در پژوهش پیش رو تلاش شده است بحران سوریه از منظر نقش قدرت های فرامنطقه ای، مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار بگیرد؛ بنابراین، پرسش اصلی این است که مهم ترین قدرت های بین المللی درگیر در بحران سوریه کدام هستند و آنها چه نقشی در مدیریت و یا تشدید بحران داشته اند؟ در پاسخ به این پرسش، این پژوهش آمریکا و روسیه را به عنوان مهم ترین قدرت های فرامنطقه ای تاثیرگذار در بحران سوریه در نظر گرفته و به بررسی نقش، منافع، اهداف و اقدامات این کشورها در این بحران و مدیریت تحولات سیاسی آن پرداخته است.
کلید واژگان: سوریه, بحران سوریه, خاورمیانه, قدرت های بین المللی, رقابت قدرتProtests in Syria accompanied by government oppression and regional powers’ interference transformed the civil unrest into a widespread regional crisis which has had detrimental effects on security dynamism in Middle East. Beside the importance of the effective domestic and regional elements in the rise and continuity of the crisis, the role played by the trans-regional powers is of utmost importance in assessing the Syrian crisis, and its dimensions, consequences and future. Presence of the trans-regional powers in the Syrian crisis added new dynamism to the power equations in Syria leading to its further complexity. The current research aims to assess the Syrian crisis from the perspective of the role played by the trans-regional. Hence, the question raised here is: what are the important international powers involved in the Syrian crisis and what roles they play in management or/and escalation of the crisis? In order to respond to the question, this study considers the United States and Russia as major trans-regional powers involved in the Syrian crisis and analyzes the roles, interests and actions of these states and their management of political developments in the crisis.
Keywords: Syria, Syrian Crisis, Middle East, International Powers, PowerCompetition -
بحران سوریه یکی از مهمترین تحولات امنیتی و ژیوپلتیکی در خاورمیانه معاصر بهشمار میآید که منجر به تغییر الگوهای امنیتی و رفتاری بازیگران در این منطقه شده است. این بحران در ادامه تحولاتی قابل تحلیل است که از اواخر سال 2010 از تونس آغاز شد و با برکناری زینالدین بنعلی، رییسجمهور تونس، موجی از اعتراضات دموکراسی خواهانه را در جهان عرب ایجاد کرد که به "خیزشهای عربی" معروف شد. آنچه در بررسی بحران سوریه اهمیت دارد، نقش قدرتهای منطقهای در تبدیل ناارامیهای مردمی به یک بحران فراگیر منطقهای و بینالمللی است؛ بهگونهای که میتوان رقابت قدرت ناشی از اهداف متضاد ژیوپلتیکی میان قدرتهای منطقهای در خاورمیانه را عامل اصلی شکلگیری بحران سوریه بهشمار آورد. بر این اساس، این پژوهش بهدنبال بررسی نقش قدرتهای منطقهای در شکلگیری بحران سوریه و تداوم این بحران است. بنابراین، پرسشی که مطرح میشود این است که، مهمترین قدرتهای دخیل در بحران سوریه شامل کدام قدرتها میشود و اقدامات آنها در این بحران به چه شکل بوده است؟ در پاسخ به این پرسش، در پژوهش پیش رو به دو دسته قدرتهای منطقهای حامی دولت سوریه و قدرتهای منطقهای مخالف دولت سوریه و اقدامات آنها در شکلدهی و تداوم این بحران پرداخته شده است.
کلید واژگان: بحران سوریه, خاورمیانه, خیزش های عربی, قدرت های منطقه ایSyrian crisis is considered as one of the important geopolitical and security developments of the current era led to the behavioral and security pattern change in this region. Considering the continuation of the developments started in 2010 in Tunisia with toppling down of Zein al-`Abideen Bin Ali, the president of Tunisia, caused a surge of democratic protest in the Arab world famed as “Arab Risings”. What is significant in measuring the Syrian crisis is the role of the regional powers in converting human insurgency into a pervasive regional and international crisis; in a way it can be stated that the power competition raised by conflicting-geopolitical goals among regional powers in Middle East can be counted as the main factor of the formation of the Syrian crisis. Accordingly, this article aims to assess the role of the regional powers in the formation and continuity of the Syrian crisis. Therefore, the question rises here is that what are the main powers involved in the Syrian crisis and what were their actions in this crisis? In order to answer this question, this research points out the pro-Syrian Government regional powers and anti-Syrian Government regional powers and their actions in formation and continuity of the crisis.
Keywords: Syrian Crisis, Middle East, Arab Risings, Regional Powers -
هدف از این پژوهش طراحی سازه قداست ورزشی در دانشجویان ورزشکار بود. روش تحقیق از نوع توصیفی- همبستگی و با هدف کاربردی بود. جامعه آماری شامل دانشجویان ورزشکار دانشگاه های کشور بود. نمونه آماری به تعداد قابل کفایت جهت مدلسازی (150 نفر) به شیوه تصادفی طبقه ای از یازدهمین المپیاد ورزشی انتخاب و نظرخواهی شدند. براساس مطالعه نظری و مصاحبه با مربیان و اساتید، پرسشنامه محقق ساخته ای تنظیم گردید و با استفاده از نظر متخصصان روایی(محتوایی)، پایایی (آلفای کرونباخ) و اعتبار عاملی (برازش مدل) تایید شد. از روش مدلسازی معادلات ساختاری (نرم افزار PLS) جهت تحلیل یافته ها استفاده شد. نتایج نشان داد که معنویت و نیایش به میزان 44 درصد از تغییرات تعهد و اخلاق را به طور مستقیم تبیین می کند. از سوی دیگر دو ضریب 810/0 و 456/0 نیز نشان می دهند که متغیر معنویت و نیایش به طور غیر مستقیم و از طریق متغیر میانجی منش و احساس به میزان 37 درصد بر متغیر تعهد و اخلاق تاثیر دارد. با توجه به ساختار تبیین شده و اینکه تعهد و اخلاق پیامدهای مورد انتظار در توسعه فرهنگی ورزش هستند؛ می توان گفت جنبه های معنوی نقش پیشآیندی و جنبه های احساسی نقش فرایندی و جنبه های اخلاقی نقش پیامدی در تقدیس ورزش برای ورزشکاران دارد.کلید واژگان: قداست ورزشی, اخلاق ورزشی, منش ورزشی, دانشجویان ورزشکارThe purpose of this study designing a sports sacred construction in athletic students. The sample is sufficient to model and hypothesis testing (150) of the Eleventh Olympiad sports were classified random sampling survey. The research instrument was a questionnaire made on the basis of theoretical study and interviews (teachers and professors), respectively. The validity of the instrument using the experts (content), Cronbach's alpha (reliability) and reliability factor (fit) was confirmed. To analyze the findings of structural equation modeling (software PLS) was used). The results showed that spirituality and prayer as much as 44 percent of change and moral obligation to directly explain. On the other hand 0.81 and 0.456 are two factors suggest that spirituality and prayer variable indirectly through the mediating variable disposition and sense of commitment and ethics affects 37% of the variable. According to identify and explain the structure and the commitment and moral consequences are expected in the development of sports culture; Athletes can say that the spiritual context of character and a sense of individual and institutional commitment and ethics in sport athletic Process factor in themKeywords: Sports Sacred, Sports Ethic, Sports Character, Athletic Students
-
ابزارهای ارتباطی نوین با تکامل پی در پی خود باعث تسریع جهانی شدن و هم بستگی زمان و مکان شدند و زندگی انسان را در تمامی عرصه های زیست فردی و اجتماعی با فرصت و بحران مواجه کرده اند. از جمله این تهدیدها تشدید بحران هویت هم زمان با گسترش ابزارهای ارتباطاتی و استفاده گروه های بنیادگرای دینی از ابزارهای ارتباطی جدید در جهت جذب افراد و تعریف هویت های مقاومتی در برابر هویت جهانی است. یکی از این گروه های بنیادگرا گروه داعش است که در عراق و سوریه فعالیت می کند و تاکنون توانسته است موفقیت های بسیاری را در جذب نیرو و پیش برد اهداف خود کسب کند. پژوهش گران در این مقاله با مفروض پنداشتن این موضوع که روندهای جهانی شدن و پیامدهای آن تاثیرات مستقیمی در رشد بنیادگرایی افراطی دینی از جمله گروه داعش دارد، این پرسش را مطرح می کنند که چه نسبتی بین جهانی شدن و اقبال افراد به گروه های بنیادگرای دینی و به طور خاص، داعش وجود دارد؟ در پاسخ به این پرسش و در حکم فرضیه باید گفت هویت ها، معناها، مرزها، ارزش ها، و مکان و زمان های پایدار و سنتی در فرایند جهانی شدن به نحوه خاصی دچار چالش و فروپاشی شده اند و گروه های بنیادگرا، و به ویژه گروه داعش، با هویت سازی و معنادهی خاص خود، که مولفه های آن در مقاله می آید، سعی کرده است از بین جوامعی که بیش تر دچار بحران هویت اند عضو گیری کند و آنان را به سوژه های فعال خود تبدیل کند؛ امری که از طریق ابزارهای ارتباطی جدید صورت می گیرد.
کلید واژگان: کلیدواژه ها: جهانی شدن, بنیادگرایی تکفیری, داعش, هویت, سوژه سازیThe modern communication tools develop constantly, thus accelerate globalization and cohesion of time and place. This has, in turn, both created opportunities and imposed threats for human life in all individual and social levels. One such threat is the intensification of identity crisis concurrent with the expansion of the communication tools. This has given chance to the religious fundamentalist groups to use modern communication tools to recruit sympathizers and to give a definition of resistance identity against the global identity. Daesh is one of these extremist groups that is still wreaking havoc in Iraq and Syria. It has managed to make big achievements in recruitments and in realization of its goals. The researchers in this paper have hypothesized that globalization and its consequences had direct impact on the growth of religious extremism and fundamentalism such as Daesh Takfiri group. Thus they pose the question of “What is the relationship between globalization and the joining of individuals to the religious fundamentalist groups, Daesh in particular?” In response to this question, this paper’s hypothesis suggests that: identities, ideological briefing, boundaries, values, places as well as sustainable and traditional time in globalization process have been affected by challenges and collapse, therefore, Takfiri groups like Daesh have tried to recruit from among societies with identity crisis and have managed to turn their sympathizers into active agents through their special way of identity formation and ideological briefing, the components of which will be covered in this paper. This has been achieved through modern communication tools.
Keywords: Globalization, Takfiri fundamentalism, Daesh, Identity, subjectivism -
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش ویژگی های منبع اطلاعاتی در تبلیغات دهان به دهان لباس های ورزشی با ارزیابی نقش میانجی ریسک کارکردی و ریسک روان شناختی در توسعه این رابطه بود. روش این پژوهش توصیفی هم بستگی با هدف کاربردی بوده که به صورت میدانی انجام گرفته است. جامعه آماری پژوهش را مشتریان فروشگاه های لباس ورزشی سطح شهر تهران تشکیل دادند. روش نمونه گیری مورد استفاده در این پژوهش، روش تصادفی در دسترس بود که بر اساس جدول نمونه گیری مورگان، تعداد 384 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند و با احتمال پنج درصد ریزش، 400 پرسش نامه بین آن ها توزیع گردید. ابزار پژوهش نیز پرسش نامه پژوهشگر ساخته ای بود که روایی آن به تایید 12 تن از اساتید حوزه مدیریت ورزشی رسید و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ معادل (88/0) به دست آمد. تجزیه وتحلیل داده ها نیز از طریق روش آماری مدل سازی معادلات ساختاری و با استفاده از نر م افزار آموس 21 صورت گرفت. نتایج با توجه به مدل سازی معادلات ساختاری نشان می دهد که بین تخصص منبع اطلاعاتی مشتری با تبلیغات دهان به دهان و نیز بین شباهت منبع اطلاعاتی با تبلیغات دهان به دهان محصولات ورزشی (لباس) رابطه مثبت و معنا داری وجود دارد. بین کاهش دو نوع ریسک کارکردی و ریسک روان شناختی مشتری با تبلیغات دهان به دهان نیز ارتباط مثبت و معناداری مشاهده می شود. همچنین، نتایج حاکی از آن است که کاهش ریسک کارکردی مشتری بین رابطه تخصص منبع با تبلیغات دهان به دهان به عنوان یک متغیر میانجی جزئی می باشد؛ اما کاهش این ریسک در رابطه بین شباهت منبع و تبلیغات دهان به دهان دارای نقش میانجی نمی باشد. علاوه براین، کاهش ریسک روان شناختی مشتری بین رابطه تخصص منبع با تبلیغات دهان به دهان به عنوان یک متغیر میانجی جزئی مطرح است؛ مانند کاهش ریسک کارکردی؛ اما کاهش این ریسک رابطه بین شباهت منبع و تبلیغات دهان به دهان را به شدت تحت تاثیر قرار می دهد و به صورت کامل این رابطه را میانجی گری می کند. نتیجه گیری کلی آن است که مشتریان به هنگام خرید در پی یافتن اطلاعات از افراد متخصص و مشابه با خود به منظور کاهش ریسک های دریافتی هستند و هرچقدر منبع اطلاعات اکتسابی متخصص تر باشد، این امر با کاهش ریسک بیشتری همراه بوده و می تواند به وجود آورنده یک جریان سودآور تبلیغات دهان به دهان محصولات ورزشی از سوی مشتریان برای فروشنده باشد.کلید واژگان: منبع اطلاعاتی, تبلیغات دهان به دهان, ریسک کارکردی, ریسک روان شناختی, محصولات ورزشیThe present study intended to examine the role of the characteristics of information source in word of mouth advertising of sports products (apparel) with evaluation of the moderating role of functional risk and psychological risk in development of this relationship. Regarding the purpose, this investigation was an applied research; and in terms of data collection, it was a descriptive correlation conducted through field study. Population of the study included sports apparel stores in Tehran. Subjects were selected through convenience sampling method. Consulting Morgan table, 384 people were selected. With regard to five percent dropout rate, 400 questionnaires were administered. As the research instrument, a questionnaire was developed. Validity of the instrument was confirmed through consulting 12 sport management professors. Using Cronbach's alpha, the reliability of the questionnaire was calculated to be 0.88. To analyze the data, structural equation modeling was utilized via AMOS software. The findings showed that there is a significant positive relationship between expertness of information sources and word of mouth. Additionally, there is a significant relationship between homophily of information sources with buyer and word of mouth. There is also a significant positive relationship between functional and psychological risk reduction and word of mouth. In addition, it was found that functional risk reduction is a partial mediating variable in the relationship between expertness of information sources and word of mouth. But, reduction of this risk does not play a mediating role in the relationship between homophily of information sources and word of mouth. It was also found that psychological risk reduction is a partial mediating variable in the relationship between expertness of information sources and word of mouth; but, reduction of this risk extremely mediates in the relationship between homophily of information sources with the buyer and word of mouth. Ultimately, customers are in quest of information from expert people who are similar to themselves so as to reduce the possible risks. If the information acquired has greater risk reduction, more profitable streams of word of mouth advertising for sports goods are created.Keywords: Information Sources, Word of Mouth, Functional Risk, Psychological Risk, Sports Products
-
بررسی الگوهای روابط کشورهای واقع در منطقه خلیج فارس از جمله مسائل مهمی است که بیانگر ساختار امنیتی این منطقه و نوع نگاه دولتمردان این کشورها نسبت به مسائل امنیتی محیط پیرامون خود است. وجود سطح بالایی از رقابت و تنش در روابط کشورهای این منطقه نشانهای از نگرانیهای شدید امنیتی همسایگان نسبت به یکدیگر و حاکم بودن فضای رقابتی بین آنهاست. بههمین دلیل بررسی الگوهای روابط این کشورها و زمینههای شکلگیری چنین الگویی از اهمیت بالایی در تحلیل ساختار این منطقه برخوردار است. در این مقاله سعی شده است بر پایه نظریه مجموعه امنیتی منطقهای بری بوزان این مساله مورد بررسی قرار گیرد. بنابراین پرسشی که در این مقاله مطرح شده به این صورت است که؛ بر اساس نظریه مجموعه امنیتی منطقه ای، چه الگوهای روابطی در زیرمجموعه امنیتی خلیج فارس وجود دارد؟ در پاسخ به این پرسش می توان گفت، به دلیل وجود شکافهای هویتی، اختلافات بر سر نفت، کشمکشها برای برتری جویی منطقه ای و حضور عامل مداخله گر خارجی (پوشش) شاهد تسلط الگوی رقابتی در روابط کشورهای این منطقه با یکدیگر هستیم.کلید واژگان: خلیج فارس, مجموعه امنیتی منطقه ای, الگوهای روابط, بری بوزانGeopolitics, Volume:12 Issue: 2, 2016, PP 151 -177Interodaction:Studying the patterns of relationship among the States in Persian Gulf _ as a sub-complex of regional security_ is the main issue that illustrates the security structure of such a region as well as the attitude of such States authorities toward the security issues in their periphery area. It is worth noting that the high level of rivals and tensions among countries in such a region¡ On the one hand reflects their security concerns to their neighbors and on the other hand¡ it reveals their inability to follow a regular pattern among themselves.MethodologyThe search method at this paper is based on descriptive analysis and data collection is done by means of library and Internet websites. The study of exist patterns at relationships among such countries and how emerging them has a great importance at analyzing the structure of Persian Gulf region. By considering the fact that mentioned above¡ this paper is done based on the Barry Buzan theory named regional security complex. The main research question that has been formulated in this paper is: what are the relationship patterns in Persian Gulf security sub- complex?
Findings:The first step to respond above question is studying the forming contexts to the action patterns among Persian Gulf countries. In the second step¡ identifying the representations of those contexts which forming action patterns among such players. On the basis of research finding¡ four main areas in both physical and spiritual factors are studied that caused animosity / friendship patterns. Subnational and transnational identities as spiritual factors involving: religious identities (Shia and Sunni) and ethnic identities (Kurdish¡ Arabic¡ Persian). Also some physical factors such as oil¡ struggle for regional hegemony and external intervention factor (coverage) have been studied.ConclusionTo sum up It is worth noting that by dominant the rival pattern (sometime hostile) among States relationship in such a regional security complex due to emerge political challenges as territorial boundary disputes as well as contrasting visions for regional good order among Persian Gulf countries (specifically Iran and the Persian Gulf Cooperation Council countries).Keywords: Persian Gulf, Regional Security Complex, Relationship Patterns, Barry Buzan -
هدف از تحقیق حاضر، بررسی ارتباط بین هوش هیجانی کارکنان فدراسیون های موفق با اثربخشی فدراسیون ها است. روش تحقیق حاضر از نوع توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری تحقیق، شامل ده فدراسیون موفق در سال های اخیر بود که براساس رتبه بندی کمیته ملی المپیک شناسایی و معرفی شده بودند. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده، چهار فدراسیون کشتی، دوومیدانی، بسکتبال و کاراته انتخاب و تعداد 100 پرسشنامه بین کارکنان این فدراسیون ها توزیع شد، که از این تعداد 75 پرسشنامه قابل استفاده بود. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل دو پرسشنامه هوش هیجانی شرینگ و اثربخشی حمیدی بود. روایی پرسشنامه ها توسط اساتید متخصص تایید شده و ضریب پایایی برای پرسشنامه هوش هیجانی (76/ 0=α) و برای پرسشنامه اثربخشی (85/ 0=α) به دست آمد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. نتایج نشان داد، بین هوش هیجانی کارمندان با اثربخشی فدراسیون های موفق (r = 0.8)و (p = 0.001) ارتباط معنی داری وجود داشت. همچنین، بین مولفه های خودانگیزی با اثربخشی (32/ 0=r)، خودآگاهی با اثربخشی(62 /0=r)، خودکنترلی با اثربخشی (61/ 0=r)، همدلی با اثربخشی (62 /0=r) و مهارت های اجتماعی با اثربخشی (59/ 0=r) ارتباط معنی داری وجود داشت. بنابراین می توان اذعان داشت که هرچه هوش هیجانی کارمندان فدراسیون بیشتر باشد اثربخشی فدراسیون هم افزایش می یابد.
کلید واژگان: هوش هیجانی, اثربخشی, فدراسیونThe aim of the Present study statistical population, was to investigate the relationship between emotional intelligence of managers and employees of federations and effectiveness of the federations. The research method is descriptive-correlational. Of the survey Was 10 succeedfederations in recent years by introducing ranked NOC were identified. Using simple random sampling, four federations of wrestling, athletics, basketball and karate selected and 100 questionnaires were distributed among employees, of which 75 were usable questionnaires. Data collection included two questionnaires were EI Shering and effectiveness Hamidi. Validity of the Questionnaires was confirmed by experts and the reliability coefficient for the questionnaire on emotional intelligence(α = 0.76) and for questionnaire effectiveness obtained (α = 0.85). Pearson,s correlation coefficient was used for data analysis. The results showed there the between effectiveness of the federation and emotionat Intelligence of employees EI staff (r = 0.8) and (p = 0.001). There was a significant relationship. also,It demonstrates a significant association between the factors of self-motivation and effectiveness (r = 0.32), self-awareness and effectiveness (r = 0.62), self-control and effectiveness (r = 0.61), empathy and effectiveness (r = 0.62), and finally, social skills and effectiveness (r = 0.59). So it should be stated the higher emotional intelligence of federation employees, effectiveness Will increase.Keywords: Emotional Intelligence, Effectiveness, Federation -
چکیده این مطالعه با هدف ارزیابی قدرت بازار ایران در بازار صادراتی زعفران صورت گرفت. به این منظور از شاخص لرنر و همچنین تصریح قیمت صادراتی زعفران ایران استفاده شد. برای محاسبه شاخص لرنر ابتدا تابع تقاضای زعفران ایران برآورد گردید. همچنین درتصریح قیمت صادراتی زعفران، اثر نرخ ارز بر قیمت صادراتی با استفاده از تحلیل رگرسیون تعیین شد. در تصریح تابع تقاضای واردات و قیمت صادراتی زعفران از داده های ترکیبی گروهی از کشورها در دوره 1994 -2008 استفاده شد. در تابع تقاضای واردات مشاهده شد که به ازای 1 درصد افزایش تولید ناخالص انتظار می رود تقاضای زعفران ایران حدود 2/2 درصد افزایش یابد. مقدار شاخص لرنر حدود 3/0 به دست آمد که حاکی از وجود قدرت بازار ایران است. تصریح تابع قیمت صادرات نیز به طور قطعی حاکی از قدرت بازار ایران در بازار صادراتی زعفران است به گونه ای که ایران می تواند میان بازارهای مختلف، سطوح مختلفی از قیمت را اعمال کند.
کلید واژگان: ساختار بازار, قدرت بازار, زعفران, ایرانAbstract The objective of this study is to investigate Iranian exporter's market power in saffron export market. To get the objective, Lerner index as well as saffron export price specification was applied. Lerner index was also calculated using saffron demand function. In export price specification also impact of exchange rate on export price was considered using regression analysis. Export demand and export price functions were estimated using panel dataset of saffron importing countries over 1994-2008. Demand function results showed that 1% increase in GDP makes saffron demand to rise by 2.2%. Lerner index was obtained 0.3 indicating market power for Iranian exporters. Export price estimation also showed market power explicitly such that Iranian exporters are able to set different prices among the markets.Keywords: Market Structure, Market Power, Saffron, Iran -
دولت ملت سازی روندی است که مستلزم هماهنگی دولت و جامعه می باشد. به عبارتی، دولت ملت سازی یعنی ایجاد هبستگی میان مردمی که در یک محدوده جغرافیایی خاص زندگی می کنند همراه با دولتی قوی که نظم و ثبات را در این محدوده جغرافیایی برقرار می سازد، و رابطه تکاملی این دو با یکدیگر. طی نشدن پروسه دولت ملت سازی در کشورهای در حال توسعه مانع اصلی ثبات سیاسی و دست یابی به رشد و توسعه سیاسی در این کشورها است. عدم رفع این معضل باعث ایجاد بی نظمی های بسیاری در نظم بین المللی نیز گشته است؛ مسئله «دولت های ورشکسته» معضلی است که نظام بین الملل با آن روبرو است (مثل افغانستان و سومالی). یمن نیز از جمله کشورهایی است که با معضل دولت ملت سازی روبرو است و دولت ملت سازی در این کشور تاکنون به تعویق افتاده است. در این نوشتار به بررسی چالش ها و موانع پیش روی شکل گیری روند دولت ملت سازی در یمن می پردازیم. به نظر نویسندگان، دو گونه چالش داخلی(بافت قبیله ای، وجود تمایزات فرهنگی در شمال و جنوب و عدم شکل گیری هویت ملی منسجم) و خارجی(دخالت های عربستان سعودی و ایالات متحده در این کشور) مانع اصلی شکل گیری دولت ملت سازی در این کشور میباشد.
کلید واژگان: دولت سازی, ملت سازی, دولت, ملت سازی, یمن, دموکراسی -
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.