به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

مهدی حدادی نژاد

  • سمیه طبری، مهدی حدادی نژاد*، رضا نوروز

    به منظور تعیین نیاز سرمایی و گرمایی ارقام تمشک سیاه، سه رقم خاردار (توپای، ماریون، سیلوان) و بی‏خار (مرتون) پس از شروع رکود و قبل از تامین نیاز سرمایی از کلکسیون تمشک سیاه دانشگاه علوم کشاورزی ساری جمع‏آوری و جهت تامین نیاز سرمایی در یخچال قرار گرفتند. تیمارها شامل ارقام و ساعت سرمادهی (1100،900،700،500،300،1300) در سه تکرار و 10 نمونه بود. سپس شاخه‏ها در گلخانه در شرایط 16 ساعت نور و دمای 24 درجه سلسیوس قرار گرفته و درصد شکوفایی اولین جوانه، شمار روز تا شکوفایی 50 درصد جوانه‏ها و شمار روز تا شکوفایی نهایی جوانه ثبت و نیاز گرمایی محاسبه شد. نتایج نشان داد بیشترین تعداد روز تاشکوفایی اولین جوانه در ارقام خاردار سیلوان، ماریون و توپای در 700 ساعت سرما و رقم بدون‏خار مرتون در 500 ساعت سرما اتفاق افتاد. در بین ارقام خاردار دو رقم خیلی زودرس و زودرس (سیلوان و ماریون) در 700 ساعت و رقم دیررس (توپای) در 300 ساعت سرما زودتر به 50 درصد شکوفایی و شکوفایی کامل رسیدند؛ این در حالی است که رقم بی خار مرتون با 1100 ساعت سرما به این میزان شکوفایی دست یافت. بررسی نیاز گرمایی ارقام مختلف نشان داد که در ارقام خاردار با افزایش ساعات سرمایی، از نیاز دمایی کاسته می‏شود، به طوریکه هرسه رقم سیلوان، ماریون و توپای در 300 ساعت سرما، نیاز گرمایی بیشتری داشتند که با افزایش ساعات سرمایی و رسیدن آن به 700 ساعت از میزان آن کاسته شده است. دررقم بی‏خار مرتون نیز از 300 ساعت سرما تا 700 ساعت، میزان نیاز گرمایی کاسته شده اما پس از آن و رسیدن به 900 تا 1300 ساعت سرما، نیاز گرمایی نیز افزایش یافته است. به طورکلی ارقام خاردار برای باز شدن اولین جوانه و رسیدن به شکوفایی کامل نیاز سرمایی کمتری نسبت به ارقام بی‏خار داشتند. بنابراین شکوفایی جوانه ارقام بی‏خار در مناطقی که واحدهای سرمایی کمتر از 500 ساعت دارند، با مشکل مواجه و نیازمند تدبیر تیمارهای تکمیلی می‏باشد.

    کلید واژگان: شاخه گلدار, جوانه جانبی, سرمادهی, شکوفایی
    Somayeh Tabari, Mehdi Hadadinehjad*, Reza Noruz

    In order to determine the chilling and heat requirements of blackberry cultivars, three thorny (Tupi, Marion, Silvan) and thornless (Merton) cultivars were collected from the blackberry collection of Sari of Agricultural Sciences and Natural Resources University (SANRU) placed in the refrigerator. Treatments were included cultivars and chilling hours (300,500,700,900, 1100 and1300) in three replications and 10 samples. Then the floricanes were placed in the greenhouse under 16 hours of light and 24 ° C and the number of days to flowering of the first bud, the number of days to flowering of 50% of buds and the final percentage of bud breaks were recorded and the heat requirement was calculated. The results showed the highest rate of first bud burst occurred in the thorny cultivars of Silvan, Marion and Tupi in 700 hours of chilling and the cultivar thornless Merton in 500 hours of chilling. Among the thorny cultivars, two very early and late cultivars (Silvan and Marion) in 700 hours and late cultivar (Tupi) in 300 hours of chilling reached 50% full bloom earlier. While thornless Merton cultivar reached this level with 1100 hours of chilling. Examination of heat requirements of different cultivars showed in thorny cultivars, with increasing chilling hours, the need for heat decreases. So that all three cultivars of Silvan, Marion and Tupai in 300 hours of chilling, needed more heat, which has decreased with the increase of chilling hours until reaching 700 hours. In thornless Merton cultivar, from 300 hours of chilling to 700 hours, the need for heat has decreased, but after that, reaching 900 to 1300 hours of chilling, the need for heat has also increased. In general, thorny cultivars needed less chilling than thornless cultivars to open the first bud and achieve full flowering. Therefore, cultivation of thornless cultivars in areas with chilling units of less than 500 hours is difficult and requires additional treatments.

    Keywords: Floricane, Lateral Bud, Chilling, Burst
  • امیرعلی محمدی*، مهدی حدادی نژاد، کامران قاسمی
    سابقه و هدف
    توت فرنگی گیاهی علفی و چند ساله است که جهت تکثیر آن، عمدتا از بوته های دختری حاصل از روندک به صورت ریشه لخت در ماه های آذر تا دی از خزانه یا محل تکثیر استفاده میشود. معمولا نشاهایی که طوقه با قطر بیشتری دارند، تعداد بیشتری گل تولید نموده و در نتیجه عملکرد بالاتری دارند. تغذیه مناسب یکی از عوامل موثر بر قطر طوقه است. تغذیه در دوره القای گلدهی برای بهبود گلدهی بسیار مهم است. سطوح بالای نیتروژن در طول تابستان ممکن است تشکیل طوقه را افزایش داده و به طور کلی تولید را افزایش دهد. در این پژوهش نیز کاربرد مقادیر مختلف کود نیتروژن بر گیاهان مادری طی فصل های بهار و پاییز انجام شده تا تاثیر آن روی صفات کمی و کیفی نشاهای تولیدی مشخص شود.
    مواد و روش ها
    این تحقیق در شرایط مزرعه ای در بسترهای خاکی انجام شد. بوته های رقم کاماروسا از یک نهالستان معتبر تهیه و در اسفند ماه 1396 با فاصله بین بوته ها 40 سانتی متر در دو ردیف بر روی پشته های قائمشهر کاشته شدند. آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کاملا تصادفی با کوددهی بهاره در سه سطح (0، 150 و 300 کیلوگرم در هکتار نیتروژن) و کوددهی پاییزه نیز در سه سطح (0، 50 و 100 کیلوگرم در هکتار نیتروژن) با سه تکرار (هر تکرار شامل 4 گیاه) انجام شد. کود بهاره (S) در سه تقسیم در طی ماه های فروردین تا اردیبهشت (10 فروردین تا 7 اردیبهشت) هر هفته و کود پاییزه (F) نیز از اواخر شهریور تا اوایل مهر (16 شهریور تا 6 مهر) در سال 1396 بر روی گیاهان مادر به صورت هفتگی اعمال شد. سپس در اواخر آبان ماه، بوته های دختری جدا شده و بر اساس هر تیمار به طور جداگانه کاشته شدند. پس از کاشت نشاها، هیچ کوددهی بر گیاهچه های تولید شده اعمال نشد. پس از آن، میوه ها از اوایل اردیبهشت برداشت و به آزمایشگاه منتقل شدند. سپس صفات مورفولوژیکی، بیوشیمیایی میوه ها و همچنین صفات فتوسنتزی گیاهان مورد ارزیابی قرار گرفت.
    یافته ها
    نتایج نشان داد که مصرف نیتروژن بهاره 150 و پاییزه 100 کیلوگرم در هکتار، بیشترین طول میوه به میزان 91/3 سانتی متر را به همراه داشت. استفاده از کود پاییزه 100 کیلوگرم در هکتار موجب شده بیشترین وزن میوه به میزان 24/15 گرم مشاهده گردد. اگرچه این مقدار با سایر سطوح بالای نیتروژن تفاوت معنی داری نداشت. کاربرد کود پاییزه و بهاره موجب کاهش مواد جامد محلول و آنتوسیانین گردید، به طوریکه بیشترین مقدار مواد جامد محلول(47/8) در زمان کاربرد کود پاییزه و زمان کاربرد کود بهاره به مقدار 150 کیلوگرم در هکتار به میزان 66/9 مشاهده گردید. مقدار آنتوسیانین نیز از تیمار شاهد تا کاربرد همزمان کود بهاره 150 و پاییزه 50 کیلوگرم در هکتار در بالاترین سطح بوده و پس از آن مشابه با مواد جامد محلول با کاهش همراه بود. مصرف زیاد کود نیتروژن تعادل ترکیبات مفید میوه را به هم می زند و میزان نیترات میوه را افزایش می دهد. افزایش مصرف بیش از حد کود نیتروژن منجر به اختلال در تعادل ترکیبات میوه مانند ویتامین C، آنتوسیانین و سایر متابولیت های ثانویه شده است. کاربرد نیتروژن پاییزه تاثیر بیشتری بر افزایش پارامترهای فتوسنتزی و فلورسانس کلروفیل از جمله فتوسنتز خالص و حداکثر بازده کوانتومی فتوسیستم II داشت.
    نتیجه گیری
    در مجموع نتایج نشان داد که کوددهی نیتروژن تاثیر بسیار زیادی بر تولید گیاهچه های قوی دارد. با توجه به نتایج به دست آمده، مصرف 100 کیلوگرم نیتروژن در هکتار در پاییز را می توان برای تولید بوته های توت فرنگی سالم با تعداد بالا توصیه نمود.
    کلید واژگان: نشای ریشه لخت, تغذیه بهاره, آنتوسیانین, تغذیه پاییزه
    Amirali Mohammadi *, Mehdi Hadadinejad, Kamran Ghasemi
    Background and objectives
    Strawberry is a herbaceous perennial plant that is mainly propagated using daughter plants obtained from runners in the form of bare roots from December to February from the nursery or propagation center. Typically, runners with larger crown diameters produce a higher number of flowers and consequently have higher yields. Proper nutrition is one of the factors affecting crown diameter. Nutrition during the induction of flowering period is very important for improving flowering. High nitrogen levels during summer may increase crown formation and generally increase production. In this research, application of different amounts of nitrogen fertilizer on mother plants during spring and fall seasons was carried out to determine its effect on the quantitative and qualitative traits of the produced runners.
    Materials and methods
    The research was conducted under field conditions in soil beds. Camarosa cultivar plantlets were obtained from a reputable nursery and planted in March 2017 with 40 cm spacing between plants in two rows on ridges in Ghaemshahr. The experiment was carried out as a factorial based on a completely randomized block design with spring fertilization at three levels (0, 150 and 300 kg/ha nitrogen) and fall fertilization also at three levels (0, 50 and 100 kg/ha nitrogen) with three replications (each replication containing 4 plants). Spring fertilization (S) was applied in three splits during March to April (March 30 to April 26) every week and fall fertilization (F) was also applied from Early to late September (September 7th to September 28th) in 2017 on mother plants every week. Then in late November, daughter plantlets were separated and planted separately based on each treatment. After planting the seedlings, no fertilization was applied in order to determine the effect of fertilization of mother plants on the growth and yield of produced plantlets. Subsequently, the fruits were harvested from early May and transferred to the laboratory. Then morphological, biochemical traits of the fruits as well as photosynthetic traits of the plants were evaluated.
    Results
    The results showed that nitrogen consumption of 150 kg/ha in spring and 100 kg/ha in fall resulted in the maximum fruit length of 3.91 cm. The use of fall fertilizer of 100 kg/ha has resulted in the highest fruit weight of 15.24 gr. Although this value was not significantly different from other high levels of nitrogen. The use of fall and spring fertilizer decreased the soluble solids and anthocyanin, so that the highest amount of soluble solids (8.47) was observed during the application of fall fertilizer and the time of application of spring fertilizer in the amount of 150 kg/ha, at the rate of 9.66. The amount of anthocyanin was at the highest level from the control treatment to the simultaneous application of 150 kg/ha in spring and 50 kg/ha in fall, and after that it was similar to soluble solids with a decrease. Excessive consumption of nitrogen fertilizer disrupts the balance of beneficial fruit compounds and increases fruit nitrate content. Increased over-consumption of nitrogen fertilizer leads to disruption of fruit compound balance such as vitamin C, anthocyanin, and other secondary metabolites. Fall nitrogen application had a more significant effect on increasing photosynthetic parameters and chlorophyll fluorescence including net photosynthesis and maximum quantum yield of photosystem II.
    Conclusion
    Overall, the results showed that nitrogen fertilization has a very great impact on the production of strong plantlets. According to the obtained results, application of 100 kg/ha of nitrogen in fall can be recommended for production of healthy strawberry plantlets with high numbers.
    Keywords: Bare Root Transplant, Spring Nutrition, Anthocyanin, Fall Nutrition
  • رویا موسوی، ویدا چالوی*، کامران قاسمی، مهدی حدادی نژاد
    هدف

    با توجه به کاربرد فراوان کودهای شیمیایی در کشاورزی و مخاطرات این کودهای برای محیط زیست، لازم است به موارد جایگزین توجه شود تا از آسیب های احتمالی جلوگیری شود.

    روش پژوهش:

     با هدف بررسی اثر نیتروکسین و ورمی کمپوست بر خصوصیات کیفی و عملکردی تمشک سیاه، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با چهار تکرار در شهرستان نور انجام شد. فاکتور اول میزان درصد کود ورمی کمپوست در پنج سطح (صفر، 10، 20، 30 و 40 درصد حجمی) و فاکتور دوم تلقیح و عدم تلقیح با نیتروکسین (Ni) بود.

    یافته ها

    نتایج نشان داد که بالاترین وزن میوه، تعداد میوه و عملکرد در ورمی کمپوست 20 درصد مشاهده شد. بیش ترین طول میوه (62/1 سانتی متر) در ورمی کمپوست 10 درصد و تلقیح نیتروکسین به دست آمد. در بررسی صفات بیوشیمیایی، بیش ترین مواد جامد محلول و شاخص طعم در تیمار ورمی کمپوست 10 درصد مشاهده شد. بیش ترین مقدار آنتوسیانین در تیمارهای ورمی کمپوست 20 و 30 درصد به ترتیب به میزان 551 و 563 (میلی گرم بر لیتر آب میوه) حاصل گردید. کاربرد نیتروکسین به همراه ورمی کمپوست 30 درصد بیش ترین ویتامین ث را در میان همه تیمارها به همراه داشت.

    نتیجه گیری

    کاربرد ورمی کمپوست در سطوح 20 تا 30 درصد بهترین اثر را بر صفات کمی و کیفی تمشک سیاه داشته و در مواردی که مقادیر بالای ورمی کمپوست اثر منفی داشته است، نیتروکسین توانسته این اثر را کاهش دهد و موجب افزایش برخی صفات شود. در این بررسی کاربرد ورمی کمپوست در سطوح 20 تا 30 درصد به همراه نیتروکسین بهترین اثر را بر صفات مرتبط با تمشک سیاه نشان داده است.

    کلید واژگان: آنتوسیانین, اندازه میوه, عملکرد, کاربرد تلفیقی, ویتامین ث
    Roya Mousavi, Vida Chalavi *, Kamran Ghasemi, Mehdi Hadadinejad
    Objective

    Considering the abundant use of chemical fertilizers in agriculture and their detriments to the environment, it is necessary to consider alternatives to prevent possible damage.

    Methods

    A completely randomized factorial experiment with four replications was conducted in the Nur country to investigate the imapct of nitroxin and vermicompost on the qualitative and functional characteristics of Blackberry. The first factor was the percentage of vermicompost at five levels (0, 10, 20, 30 and 40% by volume) and the second factor consisted of inoculation and lack of inoculation with nitroxin (Ni).

    Results

    The results demonstrated that the highest fruit weight, number of fruits, and yield were observed at 20% vermicompost. Maximum fruit length (1.62 cm) was obtained with 10% vermicompost and nitroxin inoculation. In analyzing the biochemical traits, the highest soluble solids and taste index were observed in the 10% vermicompost treatment. The largest amount of anthocyanin was obtained in the 20 and 30% vermicompost treatments at 551 and 563 (mg/L fruit juice), respectively. The application of nitroxin along with 30% vermicompost yielded  the highest amount of vitamin C among all treatments.

    Conclusion

    The application of vermicompost at 20 to 30% levels had the best impact on the quantitative and qualitative traits of Blackberry, and in cases where high amounts of vermicompost exerted a negative effect on some traits, nitroxin was able to reduce this effect and enhance certain traits. In this assay, the application of vermicompost at 20-30% along with nitroxin demonstrated the best impacts on blackberry traits.

    Keywords: Anthocyanin, Combined Use, Fruit Size, Vitamin C, Yield
  • مجتبی قلی زاده*، مهدی حدادی نژاد، علی عبادی، علی محمدی ترکاشوند

    به منظور بررسی مطالعه اثر تنش خشکی بر سیستم آنتی اکسیدانی آنزیمی و غیرآنزیمی شش رقم انگور آزمایشی فاکتوریل بر پایه طرح کاملا تصادفی با سه تکرار تحت شرایط گلخانه ای اجرا شد. در این آزمایش، تیمارها شامل شش رقم انگور (عسگری، خلیلی، یاقوتی، پیکامی، ترکمن 4 و سوزک) و چهار سطح تنش خشکی ((شرایط نرمال (100 درصد ظرفیت مزرعه)، تنش کم (75 درصد ظرفیت مزرعه)، تنش متوسط (50 درصد ظرفیت مزرعه) و تیمار تنش شدید (25 درصد ظرفیت مزرعه)) بودند. نتایج نشان داد که صفات پرولین، مالون دی آلدئید، آنزیم های کاتالاز و آسکوربات پراکسیداز با افزایش شدت تنش، به طور معنی داری افزایش یافتند. درمقابل، محتوای فنول کل با افزایش شدت تنش، به طور معنی داری کاهش یافت. در میان ارقام مورد مطالعه، رقم یاقوتی از حیث شاخص های موردمطالعه نسبت به سایر ارقام انگور، مقاومت بیشتری نسبت به خشکی نشان داد. بیشترین میزان فعالیت آنزیم کاتالاز در رقم یاقوتی ثبت شد؛ به گونه ای که فعالیت آنزیم کاتالاز آن در سطوح 75، 50 و 25 درصد ظرفیت زراعی به ترتیب 13، 12 و 46 درصد نسبت به ظرفیت زراعی 100 درصد افزایش یافت. با توجه به نتایج این پژوهش به نظر می رسد که رقم یاقوتی نسبت به ارقام دیگر به خشکی متحمل تر است. ولی از آنجا که این تحمل ناشی از مکانیزم های فعال در برگ می باشد لازم است در زمان استفاده از این رقم به عنوان پایه آزمایش های تکمیلی انجام شود.

    کلید واژگان: آسکوربات پراکسیداز, پرولین, فنول, کاتالاز.
    Mojtaba Gholizadeh*, Mehdi Haddadinejad, Ali Ebadi, Ali Mohammadi Torkashvand

    In order to investigate the effect of drought stress on the enzymatic and non-enzymatic antioxidant system of six grape varieties, a factorial experiment was conducted based on a completely randomized design with three replications under greenhouse conditions. In this experiment, the treatments included six grape varieties (Asgari, Khalili, Yaquti, Pikami, Turkmen 4 and Suzak) and four levels of drought stress (normal conditions (100% of the farm capacity), low stress (75% of the farm capacity), medium stress (50% of the farm capacity) and severe stress treatment (25% of the farm capacity). The results showed that the traits of proline, malondialdehyde, catalase enzymes and ascorbate peroxidase enzymes improved with increasing stress intensity. increased significantly. On the other hand, the content of total phenol decreased significantly with the increase of the intensity of stress. Among the cultivars studied, Yaqouti cultivar is more resistant to drought than other grape cultivars in terms of the studied indices. The highest amount of catalase enzyme activity was recorded in Yaqouti cultivar, so that its catalase enzyme activity at the levels of 75, 50 and 25% of the agricultural capacity increased by 13, 12 and 46% respectively compared to the 100% agricultural capacity. According to the results of this research, it seems that Yaghuti cultivar is more drought tolerant than other cultivars. Since this toleration mechanisms located in leaf of Yaghuti, it is necessary to carry out additional tests when using as rootstock.

    Keywords: Proline, Phenol, Catalase, Ascorbate-Peroxidase
  • مجتبی قلی زاده، مهدی حدادی نژاد *، علی عبادی، علی محمدی ترکاشوند

    به منظور بررسی تاثیر تنش خشکی بر صفات فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی شش رقم انگور آزمایشی فاکتوریل بر پایه طرح کاملا تصادفی با سه تکرار تحت شرایط گلخانه ای اجرا شد. در این آزمایش، تیمارها شامل شش رقم انگور (عسگری، خلیلی، یاقوتی، پیکامی، ترکمن 4 و سوزک) و چهار سطح تنش خشکی (شرایط نرمال (100 درصد ظرفیت مزرعه)، تنش کم (75 درصد ظرفیت مزرعه)، تنش متوسط (50 درصد ظرفیت مزرعه) و تیمار تنش شدید (25 درصد ظرفیت مزرعه)) بودند. نتایج نشان داد که صفاتی فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی با افزایش شدت تنش، به طور معنی-داری افزایش یافتند. درمقابل، صفات محتوای نسبی آب برگ، شاخص پایداری غشاء، میزان رنگدانه های فتوسنتزی، محتوای فنول کل با افزایش شدت تنش، به طور معنی داری کاهش یافتند. در میان ارقام مورد مطالعه، رقم یاقوتی از حیث شاخص های موردمطالعه نسبت به سایر ارقام انگور، مقاومت بیشتری نسبت به خشکی نشان داد. با توجه به نتایج این پژوهش به نظر می رسد که رقم یاقوتی نسبت به ارقام دیگر به خشکی متحمل تر است. ولی از آنجا که این تحمل ناشی از مکانیزم های فعال در برگ می باشد لازم است در زمان استفاده از این رقم به عنوان پایه آزمایش های تکمیلی انجام شود. بنتایج نشان داد که صفاتی فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی با افزایش شدت تنش، به طور معنی-داری افزایش یافتند. درمقابل، صفات محتوای نسبی آب برگ، شاخص پایداری غشاء، میزان رنگدانه های فتوسنتزی، محتوای فنول کل با افزایش شدت تنش، به طور معنی داری کاهش یافتند. در میان ارقام مورد مطالعه، رقم یاقوتی از حیث شاخص های موردمطالعه نسبت به سایر ارقام انگور، مقاومت بیشتری نسبت به خشکی نشان داد. با توجه به نتایج این پژوهش به نظر می رسد که رقم یاقوتی نسبت به ارقام دیگر به خشکی متحمل تر است. ولی از آنجا که این تحمل ناشی از مکانیزم های فعال در برگ می باشد لازم است در زمان استفاده از این رقم به عنوان پایه آزمایش های تکمیلی انجام شود.

    کلید واژگان: پایداری غشاء, رنگیزه فتوسنتزی, فنل, محتوای نسبی آب برگ.
    Mojtaba Gholizadeh, Mehdi Haddadinejad *, Ali Mohammadi Torkashvand, Ali Ebadi

    In order to investigate the effect of drought stress on the physiological and biochemical traits of six grape cultivars, a factorial experiment was conducted based on a completely randomized design with three replications under greenhouse conditions. In this experiment, the treatments included six Khorasani and shirazi grape varieties (Askari, Khalili, Yaquti, Pikami, Turkmen 4 and Suzak) and four levels of drought stress (normal conditions (100% of the farm capacity), low stress (75% of the farm capacity), medium stress ( 50% of farm capacity) and severe stress treatment (25% of farm capacity). The results showed that physiological and biochemical traits increased significantly with increasing stress intensity. On the other hand, the traits of relative leaf water content, membrane stability index, amount of photosynthetic pigments, and total phenol content decreased significantly with increasing stress intensity. Among the cultivars studied, the Yaqouti cultivar showed more resistance to drought than other grape cultivars in terms of the studied indices. According to the results of this research, it seems that Yaghuti cultivar is more drought tolerant than other cultivars. Since this tolerance located in leaf via active mechanisms, it is necessary to carry out additional tests when using Yaghuti as rootstock for scion of grapevine.

    Keywords: Membrane Stability, Photosynthetic Pigment, Phenol, Relative Leaf Water Content
  • سمیه طبری، مهدی حدادی نژاد*، رضا نوروز

    به منظور تعیین نیاز سرمایی و گرمایی ارقام تمشک سیاه (Rubus sp.)، سه رقم خاردار (توپای، سیلوان و ماریون) و دو رقم بی خار (قرمز نارس و مرتون) پس از شروع رکود و تامین نیاز سرمایی مختلف در سال 1398 از کلکسیون تمشک دانشگاه علوم کشاورزی ساری جمع آوری و در گلخانه در قالب طرح بلوک کامل تصادفی بصورت فاکتوریل در سه تکرار ارزیابی شد. سپس مدل های نیاز سرمایی و گرمایی محاسبه گردید. نتایج حاکی از تفاوت نیاز سرمایی ارقام خاردار و بی خار در مزرعه بود. رقم خاردار و زودرس سیلوان پس از دریافت 500 ساعت نیاز سرمایی، بیشترین درصد شکوفایی اولین را جوانه داشت. اولین شکوفایی در ارقام خاردار میان رس و دیررس (ماریون و توپای) و رقم بی خارقرمزنارس در 700 ساعت سرما ولی در رقم بی خار مرتون در 900 ساعت مشاهده گردید. کمترین تعداد روزی که همه ارقام خاردار و بی خار توانستند به مرحله شکوفایی 50 درصدی جوانه ها برسند وقتی بود که حداقل 700 ساعت سرما را دریافت نمودند. بااین حال تنها ارقام خاردار بودند که به شکوفایی کامل رسیدند و به همین دلیل مناسب ترین ارقام جهت توسعه کشت در شرق مازندران می باشند. ارقام بی خار حتی با دریافت 900 ساعت سرما به شکوفایی کامل نرسیدند. نیاز گرمایی لازم جهت شکوفایی 50 درصد جوانه ها بین 1116 GDH (رقم خاردار و دیررس توپای) تا 6324 GDH (رقم بی خار مرتون) متغیر بود. در مورد ارقام بی خار استفاده از تیمارهای تکمیلی مثل سیانامید هیدروژن جهت بهبود شکوفایی جوانه می تواند راهگشا باشد.

    کلید واژگان: رقم بیخار, زودرس, شکوفایی, مزرعه, مدل دینامیک
    Somayeh Tabari, Mehdi Hadadinejad *, Reza Norooz

    In order to determine the chilling and heat requirements of blackberry (Rubus sp.) cultivars, three thorny (Tupy, Marion, Silvan) and two thornless (Merton and Red immature) cultivars after the onset of dormancy and after exposing the chilling requirement were collected of the Blackberries collection from Sari Agricultural Sciences University (SANRU) and evaluated in a greenhouse via RCBD at three replication at 2019. Then the chilling and heat requirement models were calculated. Results showed differences in chilling requirements of thorny and thornless blackberry cultivars in field conditions. The highest percentage of the first bud burst related to thorny cultivar Silvan after 500 hours chilling. Marion and Tupy, and Red immature burst in 700 hours of chilling but Merton thornless burst after 900 hours. Also, the minimum day number for 50% bud burst in all cultivars was obtained in 700 hours of chilling. It should be noted that only thorny cultivars have reached full bloom and therefore are the most suitable cultivars for the development in eastern of south of Caspian Sea region. Thornless cultivars did not reach full bloom even after receiving 900 hours of chilling. The heat requirement required for 50% of buds to bloom varied from 6324 GDH in thornless Merton cultivar to 1116 GDH in Tupy cultivar. Using complementary treatments like as Hydrogen cyanamide to improve bud burst can be helpful.

    Keywords: Bud burst, dynamic model, early ripen, field, thornless cultivar
  • ایمن علی خدادادی، جواد عرفانی مقدم*، فردین قنبری، مهدی حدادی نژاد
    شوری خاک یکی از مهمترین تنش های محیطی است که باعث کاهش رشد و عملکرد محصولات می شود و طیف گسترده ای از واکنش ها و علایم فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی در گیاهان ایجاد می کند. در این پژوهش، اثر محلول پاشی با ملاتونین (صفر و 200 میکرومولار) در شرایط شوری (0، 30، 60، 90 و 120 میلی مولار کلرید سدیم) بر روی پایه نارنج مورد بررسی قرار گرفت. آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی در چهار تکرار در سال 1400-1399 در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه کشاورزی و منابع طبیعی ساری انجام شد. نتایج نشان داد بیشتر صفات رشدی، مورفولوژیکی و فیزیولوژیکی تحت تاثیر شوری و محلول پاشی ملاتونین قرار گرفتند. برهمکنش شوری × محلول پاشی ملاتونین بر طول و عرض برگ، تعداد شاخه نورسته، طول شاخه نورسته، طول ریشه، درصد رطوبت و درصد ماده خشک برگ، نشت یونی، هدایت روزنه ای، میزان تعرق، میزان آسیمیلاسیون، کمبود فشار بخار و عملکرد کوانتومی فتوسنتز معنی دار بود. محلول پاشی ملاتونین باعث افزایش درصد رطوبت برگ، تعداد شاخه نورسته، میزان آسمیلاسیون، هدایت روزنه ای و عملکرد کوانتومی فتوسنتز شد، در حالیکه میزان نشت یونی برگ کاهش یافت. بیشترین عملکرد کوانتومی فتوسنتز مربوط به تیمار شوری صفر و ملاتونین 200 میکرومولار بود، با این حال بیشتر شاخص های فیزیولوژیکی با کاربرد ملاتونین در شرایط شوری بهبود یافتند. کاربرد ملاتونین در سطوح مختلف شوری سبب افزایش معنی دار طول و عرض برگ شاخه نورسته در مقایسه با شاهد شد. نتایج کلی نشان داد که محلول پاشی ملاتونین اثر شوری بر بیشتر شاخص های رشدی را کاهش داد و می تواند به عنوان راهکاری موثر برای کاهش خسارت ناشی از تنش شوری آب و خاک در پایه نارنج مد نظر قرار گیرد.
    کلید واژگان: نارنج, نشت یونی, هدایت روزنه ای, میزان تعرق, فتوسنتز
    A. Ali Khudady, J. Erfani-Moghadam *, F. Ghanbari, M. Hadadinejad
    Soil salinity is one of the major environmental stresses which reduces the growth and yield of crops by affecting wide spectra of physiological and biochemical processes in plants. In this study, effect of foliar application of melatonin levels (0 and 200 μM) under salt levls (0, 30, 60, 90 and 120 mM NaCl) on sour orange rootstock was investigated. The experiment was carried-out as factorial arrangements in completely randomized design with four replications in 2020-21 at the research farm of Sari Agricultural Sciences and Natural Resources University, Sari, Iran. The results showed that most of morphological and physiological characteristics were affected by salinity and foliar application of melatonin. Salinity × foliar application of melatonin interaction effect was significant on most of studied traits including leaf length, leaf width, flush number, flush length, root length, leaf moisture and dry matter contents of leaf, ion leakage, stomatal conductance, transpiration rate, of assimilation rate, vapor pressure deficit and photosynthetic quantum yield. Foliar application of melatonin increased leaf moisture content, flush number, assimilation rate, stomatal conductance and photosynthesis quantum yield, while leaf ion leakage decreased. The highest photosynthetic quantum yield was recorded in 200 µM melatonin and salinity free treatment. Foliar application of melatonin under salinity stress conditions improved most of the physiological parameters. Foliar application of melatonin at different salinity levels caused significant increases in length and width of flush leaves compared to the control. Overall, the results of this study showed that foliar application of melatonin reduced negative effects of salinity stress on growth and physiology of sour orange rootstock, therefore, it can be considered as an effective approach to mitigate the adverse effect of soil and water salinity on sour orange rootstock.
    Keywords: Sour orange, Ion leakage, Stomatal conductance, transpiration rate, Photosynthesis
  • رویا موسوی، ویدا چالوی*، کامران قاسمی، مهدی حدادی نژاد

    تمشک سیاه گیاهی از جنس Rubus و از خانواده Rosaceae می باشد که امروزه به دلیل خواص غذایی و نقش در سلامت انسان ها، مورد توجه قرار گرفته است. یکی از روش ها برای افزایش خواص آن، کاربرد کودهای زیستی و آلی مانند ورمی کمپوست و نیتروکسین می باشد. این کودها نه تنها سبب کاهش اثرات منفی کودهای شیمیایی، بلکه بهبود ویژگی های رویش و زایشی تمشک سیاه را به دنبال دارند. برای بررسی اثر نیتروکسین و ورمی کمپوست بر ویژگی های رویشی و زایشی تمشک سیاه، پژوهشی به صورت فاکتوریل دو عاملی در قالب طرح کاملا تصادفی در 5 سطح ورمی کمپوست (صفر، 10، 20، 30 و 40 درصد حجمی) و دو سطح تلقیح و عدم تلقیح نیتروکسین به صورت گلدانی انجام گرفت. بسترهای کشت با مخلوط کردن سطوح مختلف ورمی کمپوست با خاک پایه در گلدان آماده شدند. سپس، نهال های یک ساله ریشه دار شده و یکنواخت انتخاب شده و ریشه گیاهان به مدت 10 دقیقه در محلول نیتروکسین قرار گرفت و سپس در گلدان کاشته شدند. نتایج نشان داد که در شاخه های بارده (Floricane) بیشترین تعداد جوانه (5/42 عدد در بوته)، تعداد خوشه (5/5 عدد در بوته)، وزن میوه (37/3 گرم در بوته) و کوتاه ترین دوره رسیدن در ورمی کمپوست 20 درصد تولید شدند و بیشترین وزن شفتچه (10/0 گرم) در ورمی کمپوست 30 درصد حجمی بدست آمد. همچنین بیشترین قطر گل (77/3 سانتی متر) در تیمار نیتروکسین همراه با ورمی کمپوست 30 درصد حجمی دیده شد. بیشترین طول میانگره (65/5 سانتی متر)، طول شاخه (55/2 متر) در تیمار نیتروکسین به تنهایی و بیشترین تعداد گره (67 عدد در بوته) در کاربرد نیتروکسین همراه با ورمی کمپوست 20 درصد حجمی به دست آمد. بیشترین قطر شاخه رویشی (8/2 سانتی متر) و سطح برگ (83/25 سانتی متر مربع) به ترتیب در تیمارهای ورمی کمپوست 20 و 10 درصد حجمی به تنهایی حاصل گردید. کاربرد ورمی کمپوست در سطح 20 تا 30 درصد حجمی می تواند بیشترین اثر را بر شاخه های بارده نشان دهد، در حالی که نیتروکسین به تنهایی یا به همراه ورمی کمپوست اثرگذاری بیشتری در شاخه های رویشی دارد. به طور کلی می توان گفت که ورمی کمپوست در خاک موجب تحریک میکروارگانیسم های مفید و افزایش دسترسی به عناصر به ویژه نیتروژن و فسفر می شود و بهبود شرایط بستر را به دنبال دارد. همچنین این ترکیب آلی به دلیل دارا بودن اسید هیومیک، افزایش ظرفیت نگهداری عناصر غذایی و افزایش هورمون های تنظیم کننده رشد، باعث افزایش تجمع نیتروژن توسط گیاه شده و با افزایش نیتروژن فاکتورهای رشدی گیاه افزایش خواهد یافت. اگرچه غلظت های بالای ورمی کمپوست موجب افزایش غلظت نمک، افزایش عناصر سنگین و حضور ترکیبات سمی در گیاه می شود که کاهش رشد و عملکرد را به دنبال دارد. در این شرایط کاربرد نیتروکسین با تعدیل یا خنثی نمودن اثرات مضر تنش های پیرامون با تامین بخشی از عناصر غذایی و جلوگیری از بهم خوردن توازن بین ترکیبات، ارزش تغذیه ای میوه را افزایش می دهند.

    کلید واژگان: شاخه بارده, طول شاخه, قطر گل, وزن میوه
    Roya Mousavi, Vida Chalavi *, Kamran Ghasemi, Mehdi Hadadinejad
    Introduction

    Blackberry is a plant of the genus Rubus and family Rosaceae, which due to its nutritional properties has role in human health. One way to increase nutritional properties is to use bio-organic fertilizers such as vermicompost and nitroxin. These fertilizers not only reduce the negative effects of chemical fertilizers, but also improve the growth and reproductive characteristics of blackberries.

    Materials and Methods

    To investigate the effect of nitroxin and vermicompost on the vegetative and reproductive characteristics of blackberry, a factorial study was performed in a completely randomized design at 5 levels of vermicompost (0, 10, 20, 30 and 40) and two levels of inoculation and non-inoculation of nitroxin in pots in Noor city. For this experiment, culture media were prepared by mixing different levels of vermicompost with the base soil in the pot. Then, the rooted and uniform seedlings were prepared and selected for use in the experiment and the roots of the plants were placed in nitroxin solution (ratio of 1 to 10 with water) for 10 minutes and then planted in pots.

    Results and Discussion

    The results showed that the highest number of buds (42.5 per plant), the number of clusters (5.5 per plant), fruit weight (3.37 grams per plant) and the shortest ripening period were produced in 20% volume of vermicompost. The highest weight of drupelets (0.10 grams) was obtained in 30% volume of vermicompost. In addition, the largest flower diameter (3.77 cm) was seen in nitroxin treatment with 30% vermicompost by volume. The highest internode length (5.65 cm), branch length (2.55 m) produced in nitroxin treatment alone. The highest internode length (5.65 cm), branch length (2.55 m) produced in nitroxin treatment alone. The largest number of nodes (67 per plant) belonged to nitroxin in combination with 20% vermicompost by volume treatment and the largest vegetative branch diameter (2.8 cm) and leaf surface (25.83 cm2) was obtained in vermicompost treatments of 20% and 10% by volume, respectively. The use of vermicompost at the level of 20 to 30 percent by volume can show the greatest effect on fruiting branches, while nitroxin alone or in combination with vermicompost had a greater effect on vegetative branches. Vermicompost improves the growing medium conditions by stimulating beneficial soil microorganisms and the stable supply of mineral elements, especially nitrogen and phosphorus. The physical and chemical properties of humic acid in vermicompost increase plant nitrogen accumulation by increasing nutrient storage capacity and growth regulatory hormones, and plant growth factors such as height, number of nodes, internode distance and leaf area will increase with increasing nitrogen. However, increasing the level of vermicompost increases the concentration of soluble salt, toxicity due to increasing the concentration of heavy elements and the presence of toxic compounds in the plant, which leads to reduced growth and yield. Under these conditions, the use of nitroxin modulates or neutralizes the harmful effects of abiotic stresses. Bio fertilizers that contain growth-promoting bacteria, in addition to providing part of the nutrients and their balanced absorption, increase the nutritional value of the fruit by preventing the imbalance between the plant's internal components.

    Conclusion

    The use of vermicompost at the level of 20 to 30 percent by volume can show the effect on fruiting branches, while nitroxin alone and together with vermicompost has a greater effect on vegetative branches.

    Keywords: branch length, flower diameter, Fruit weight, fruiting branch
  • امیرعلی محمدی، مهدی حدادی نژاد*، کامران قاسمی
    توت فرنگی از مهمترین ریز میوه هاست که می تواند بیشتر از یک سال نیز در مزرعه بماند، لذا شناخت تاثیر تغذیه در سال اول بر عملکرد سال دوم این محصول مهم می باشد. این پژوهش در بستر خاکی و به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار انجام گرفت. فاکتور اول شامل تغذیه نیتروژن بهاره در سه سطح (0 و 150 و 300 کیلوگرم در هکتار نیتروژن به شکل اوره) به صورت یک هفته در میان و فاکتور دوم کوددهی پاییزه در سه سطح (0 و 50 و 100 کیلوگرم در هکتار نیتروژن به شکل اوره) از اواخر شهریور تا اوایل مهر بود. نتایج نشان داد در بوته های تیمار شده با نیتروژن پاییزه (100 کیلوگرم در هکتار) بیشترین تعداد طوقه (3/43) و اندازه حبه (طول 4/37 سانتی متر و عرض 3/42 سانتی متر) و در تیمار نیتروژن بهاره (300 کیلوگرم در هکتار) و پاییزه (100 کیلوگرم در هکتار) بیشترین تعداد گل (53)، وزن حبه (24/35) و بالاترین عملکرد (1016/37 گرم در بوته) حاصل گردید. بیشترین مقدار آنتوسیانین و درصد مهار رادیکال های آزاد در تیمار شاهد (به ترتیب 15/45 میلی گرم بر لیتر آب میوه و 72/93 درصد) مشاهده شد. از نظر میزان ویتامین ث، تیمار نیتروژن بهاره (150 کیلوگرم در هکتار) صرف نظر از میزان کود نیتروژن پاییزه، بیشترین ویتامین ث (33 میلی گرم بر کیلوگرم) را تولید نمود. به طور کلی نتایج حاکی از آن است که کاربرد سطوح بالای نیتروژن در بهار و پاییز می تواند در سال دوم، عملکرد توت فرنگی را افزایش دهد، اگرچه نسبت های بالای نیتروژن می تواند از ارزش غذایی میوه توت فرنگی بکاهد.
    کلید واژگان: ارزش غذایی, اوره, درصد مهار, طوقه, عملکرد
  • عالیه شفیعی، مهدی حدادی نژاد*، سعید عشقی، کامران قاسمی
    به منظور بررسی اثر سیلیکات پتاسیم و قارچ مایکوریزا بر شاخص های فتوسنتزی توت فرنگی پژوهشی در سال 1398 در گلخانه پژوهشی دانشگاه کشاورزی و منابع طبیعی ساری اجرا شد. این پژوهش به صورتبه صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با سه فاکتور شامل قارچ مایکوریزا در دو سطح (وجود و عدم قارچ مایکوریزا)، سیلیکات پتاسیم دز سه سطح (صفر، 50  و 100 میلی گرم در لیتر) به شکل محلول پاشی و دما در دو سطح  (25 و 41 درجه سانتی گراد) با سه تکرار انجام شد. نتایج نشان داد استفاده از سیلیکات پتاسیم منجر به کاهش خسارت تابش دریافتی در برگ های توت فرنگی شد. به طوری که در شرایط تنش گرمایی و با وجود دریافت 1133 میکرومول بر مترمربع بر ثانیه تابش فعال فتوسنتزی، مقدار تابش جذب شده تا سه برابر نسبت به شاهد کاهش یافت. برخلاف روند افزایشی تعرق در تیمار شاهد، تیمار بوته با سیلیکات پتاسیم در حضور مایکوریزا، مانع از افزایش تعرق و هدایت روزنه ای و هدررفت آب، برای خنک کردن برگ در طول تنش گرمایی شد. به طوری که تلقیح ریشه با قارچ مایکوریزا منجر به شبکه هیفی گسترده ریشه شد و کارایی مصرف آب را تا 72 درصد بهبود داد. در نتیجه شرایط برای افزایش فتوسنتز خالص مهیا شد. هرچند تنش موجب افزایش فلورسانس پایه و کاهش بیشینه عملکرد کوانتومی سیستم نوریII شد. اما استفاده هم زمان از مایکوریزا و سیلیکات پتاسیم توانست این شاخص را تا رسیدن به سطح خوب (76/0) بهبود دهد. درنهایت، مشخص شد که تنش دمای بالا بسیاری از فاکتورهای فتوسنتزی بوته توت فرنگی را تحت تاثیر قرار می دهد و کاربرد سیلیکات پتاسیم هم زمان با قارچ مایکوریزا برخلاف کاربرد جداگانه آن ها، تا حد زیادی از آسیب گرما به بخش های مختلف بوته جلوگیری می نماید.
    کلید واژگان: بیوفیزیک فلورسانس, پرولین, توت فرنگی, عملکرد کوانتومی, هدایت روزنه ای
    Aliyeh Shafiei, Mehdi Hadadinejad *, Saeed Eshghi, Kamran Ghasemi
    The present research tries to investigate the effect of potassium silicate and mycorrhizal fungus on heat stress tolerance of strawberries and evaluate the possibility of increasing plant tolerance to heat at research greenhouse in Sari Agriculture and Natural Resources University at 2019. It is in a completely randomized factorial design with three factors including two levels of mycorrhizal fungi (presence and absence of mycorrhizal fungi), three levels of potassium silicate (0, 50 and 100 mg.l-1) spray in heat stress (25 and 41 °C) with three replications. The results show that application of potassium silicate reduces the Photosynthtic active radiation (PAR) damage in strawberry leaves, which PAR of leaves bottom reduce three folds in comparison to the control, when the PARtop is 1133 umol.m2.s-1. In contrast, treatment of the plant with potassium silicate in the presence of mycorrhiza prevented increases transpiration and stomatal conductivity for water cooling the leaves during heat stress. Inoculation of the roots with mycorrhiza fungi leads to a wide network of hyphae in root uptake, improving water use efficiency by up to 72%, which in turn results in increaseed net photosynthesis. However, heat stress increases minimum fluorescence and reduces maximal quantum efficiency of photosystem II. But the simultaneous application of mycorrhiza and potassium silicate is able to improve this index to a good level (0.76). Finally, it has been found that high temperature stress affects many photosynthetic factors of strawberry plant that the use of potassium silicate in combination with mycorrhizal fungus, despite their separate use, to a large extent prevents heat damage to different parts of the plant.
    Keywords: Biophysic fluorescence, proline, Quantomic yield, stomatal conductivity, strawberry
  • امیرعلی محمدی، مهدی حدادی نژاد*، حسین صادقی، کامران قاسمی
    تمشک سیاه از گیاهان معتدله است که امکان تولید محصول در گلخانه جهت تولید میوه خارج از فصل و حصول سود بیش تر نیز برای آن وجود دارد. این پژوهش به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار به صورت گلدانی، در بستر خاکی حاوی نسبت 1:1:1 خاک لومی، ماسه و ماده آلی، انجام شد. فاکتور اول رقم (زودرس، میان رس و دیررس) و فاکتور دوم برنامه تغذیه ای در شش سطح از عناصر NPK (N0P0K0 (شاهد)، N50P0K0، N50P0K25، N50P0K50، N50P25K50، N50P12.5K25 کیلوگرم در هکتار) بوده که به صورت کودآبیاری اعمال شد. نتایج نشان داد کاربرد عناصر غذایی موجب شده بیش ترین میزان عناصر نیتروژن و پتاسیم در رقم دیررس حاصل شود. بیش ترین طول شاخه و شاخص سبزینگی در تیمار N50P0K25 دیده شد؛ هم چنین پاسخ گیاه تمشک به نسبت های مختلف عناصر غذایی از نظر وزن تر شاخه در ارقام مختلف روند متفاوتی را نشان داد. با این حال بیش ترین وزن تر شاخساره در رقم دیررس و در دو تیمار N50P0K0 و N50P0K50 دیده شد. نتایج این پژوهش نشان داد که حداکثر عملکرد در ارقام زودرس و میان رس در تیمار N50P0K25 و در رقم دیررس در تیمار حاوی فسفر (N50P25K50) حاصل شد. هم چنین بیش ترین مقدار مواد جامد محلول در رقم زودرس و تیمار N50P0K25 به میزان 9/12 درجه بریکس به دست آمد. به طورکلی هرچند استفاده از عناصر غذایی NPK در اکثر صفات موردبررسی اثرگذار بود ولی نقش N و K در بهبود صفات رویشی و زایشی در تمشک به ویژه برای دو رقم زودرس و میان رس ملموس تر بود.
    کلید واژگان: شاخه رویشی, تمشک زودرس, تغذیه معدنی, شفتچه, عملکرد
    Amirali Mohammadi, Mehdi Hadadinejad *, Hosein Sadeghi, Kamran Ghasemi
    Blackberry is a temperate plant that can also be grown in the greenhouse for off-season fruit production as well as greater profit. This study is conducted as a factorial experiment in a completely randomized design with three replications as a pot inside the soil. The first factor has been the cultivar (early, intermediate, and late) and the second one is the nutrition program at six levels of NPK(N0P0K0(control), N0P0K0, N50P0K25, N50P0K50, N50P25K50, and N50P12.5K25 kg/ha), applied as fertigation. Results show that the use of nutrients release the highest amount of nitrogen and potassium in the late cultivar. The highest shoot length and chlorophyll index belong to N50P0K25 treatment. Furthermore, blackberry’s response to different ratios of nutrients for shoot fresh weight in different cultivars show a different trend; however, the highest shoot fresh weight occurs in late cultivar in both N50P0K0 and N50P0K50 treatments. Results also show that maximum yield in early and intermediate cultivars in N50P0K25 treatment and in treatment with phosphorus (N50P25K50) could be observed in the late cultivar. The highest amount of soluble solids in early cultivar and N50P0K25 treatment belong to 12.9 Brixo. In general, though the use of NPK nutrients is effective in most studied traits, the role of N and K in improving the vegetative and reproductive traits in blackberry has been especially tangible for the two early and intermediate cultivars.
  • اکرم یوسفی، حسین مرادی، مهدی حدادی نژاد*، سید علیرضا سلامی
    سابقه و هدف

    تمشک فرنگی (Rubus idaeus L.) از مهم ترین ریزمیوه ها در دنیا بوده که دارای رنگ و طعم مناسبی می باشد. امکان تولید مطلوب خارج از فصل آن در شرایط گلخانه ایی به ارزش تجاری آن افزوده است. یکی از روش های تکثیر در مقیاسی وسیع و یکنواخت تمشک فرنگی، کشت در شرایط درون شیشه ای است که در این روش نوع و غلظت تنظیم کننده های رشد برای تکمیل و تسریع رشد و نمو بسیار مهم می باشد. بنابراین هدف از این پژوهش بررسی اثر غلظت های مختلف بنزیل آدنین و ایندول بوتیریک اسید بر باززایی مستقیم حاصل از ریزنمونه جوانه جانبی تمشک فرنگی می باشد.

    مواد و روش ها: 

    برای انجام این آزمایش از بوته های تمشک فرنگی قرمز رقم سپتامبر استفاده گردید. این آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی در چهار تکرار و هر تکرار با پنج ریزنمونه در دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری انجام گرفت. ریزنمونه های یکنواخت جوانه جانبی بعد از ضدعفونی، در محیط کشت محتوی ترکیب های هورمونی شامل بنزیل آدنین در سه سطح 0، 4/0و 1 میلی گرم در لیتر و ایندول بوتیریک اسید در سه سطح 0، 1/0 و 5/0 میلی گرم در لیتر در شرایط محیطی کنترل شده قرار گرفتند و در نهایت صفاتی نظیر تعداد برگ، تعداد گره، تعداد ریشه، طول ریشه و هم چنین رنگیزه های فتوسنتزی مورد اندازه گیری قرار گرفت.

    یافته ها

    نتایج این پژوهش نشان داد که استفاده همزمان از غلظت های مختلف تنظیم کننده های رشد بنزیل آدنین و ایندول بوتیریک اسید در محیط کشت ریزنمونه های تمشک فرنگی موجب اثرگذاری مثبت بر تعدادی از صفات مورد بررسی شده است. استفاده از غلظت های بالای بنزیل آدنین صفاتی نظیر تعداد برگ، تعداد گره، تعداد میانگره، طول برگ و طول پهنک را افزایش داده است. هم چنین استفاده از هورمون بنزیل آدنین به همراه غلظت های بالای ایندول بوتیریک اسید موجب افزایش اندازه گیاهچه و قطر دمبرگ شده است. بررسی صفات طول و تعداد ریشه گیاهچه ها نشان داد که افزایش غلظت بنزیل آدنین موجب کاهش این صفات شده است اما استفاده از ایندول بوتیریک اسید در سطوح بالاتر تعداد و طول ریشه را افزایش داد. بررسی نتایج اثر بنزیل آدنین و ایندول بوتیریک اسید بر رنگیزه های فتوسنتزی حاکی از آن بود که افزایش این تنظیم کننده ها موجب افزایش کلروفیل a، کلروفیل b و کارتنویید در گیاهچه های رشد یافته شده است.

    نتیجه گیری: 

    به طور کلی استفاده از بنزیل آدنین به همراه ایندول بوتیریک اسید بسته به غلظت مورد استفاده، برای بهبود صفات رویشی گیاهچه های حاصل از ریزنمونه های جوانه جانبی تمشک فرنگی موثر می باشد، اما ایندول بوتیریک اسید به تنهایی و در غلظت های بالا فقط بر ریشه زایی اثرگذار بود. به طوریکه استفاده از ایندول بوتیریک اسید در سطوح بالاتر تعداد و طول ریشه را افزایش داد که حاکی از تقابل کارکردی این دو تنظیم کننده رشد بود. بررسی نتایج اثر بنزیل آدنین و ایندول بوتیریک اسید بر رنگیزه های فتوسنتزی این ابهام را که افزایش این تنظیم کننده ها چگونه موجب هم افزایی و بهبود اندازه گیاهچه شده است را حل نمود. بطوریکه مشاهده شد با افزایش غلظت این تنظیم کننده ها، رنگیزه های مهم فتوسنتزی همچون کلروفیل a، کلروفیل b و کارتنویید افزایش نشان دادند. نکته مهم اینکه تمشک فرنگی از بافت و اندام های حساس تری نسبت به تمشک سیاه برخوردار است و نسبت به غلظت های پایین تر این تنظیم کننده-های رشد واکنش نشان می دهد.

    کلید واژگان: باززایی, تنظیم کننده رشد, جوانه جانبی, رنگیزه فتوسنتزی, ریزنمونه
    Akram Yosefi, Hossein Moradi, Mehdi Hadadinejad *, Alireza Salami
    Background and objectives

    Raspberry (Rubus idaeus L.) is most important small fruits in the world with a good color and taste. The potential for optimum off-season production under greenhouse conditions improved its commercial value. In-vitro tissue culture is one of the methods for large-scale and uniform propagation of raspberries, where the type and concentration of employed growth regulators are crucial to complement and accelerate growth. Therefore, the aim of this study was to investigate the effect of different concentrations of benzyladenine and indolebutyric acid on direct regeneration of the raspberry lateral bud.

    Material and methods

    Red raspberry bushes cv. September were used for this experiment. The experiment was carried out a factorial experiment in a completely randomized design with four replications and each replication with five explants at Sari University of Agricultural Sciences and Natural Resources. Uniform lateral bud explants after disinfection placed in culture medium containing benzyladenine at three levels of 0, 0.4 and 1 mg L-1 and indolebutyric acid at three levels of 0, 0.1 and 0.5 mg L-1 in controlled environmental conditions and finally traits such as leaf number, node number, root number, root length and ect as well as photosynthetic pigments were measured.

    Results

    The results of this study showed that simultaneous use of different concentrations of benzyladenine and indolebutyric acid growth regulators in the culture medium of raspberry explants had a positive effect on a number of studied traits. The use of high concentrations of benzyladenine increased traits such as leaf number, number of node, number of internode, leaf length, lamina length. Also, the use of benzyladenine with high concentrations of indolebutyric acid increased explant size and petiole diameter. Examination of explant root length and number showed that increasing benzyl adenine concentration decreased these traits, but the use of indolebutyric acid at higher levels increased root length and number. Evaluation of the effect Results of benzyladenine and indolebutyric acid on photosynthetic pigments indicated that the increase of these regulators increased chlorophyll a, chlorophyll b and carotenoid in traeted explants.

    Conclusion

    In general, the use of benzyladenine plus indolebutyric acid was effective depending on the concentration used, was effective in improving the vegetative traits of the plantlets of the raspberry lateral bud explants, but indolebutyric acid alone only affected rooting at high concentrations. So that the use of indolebutyric acid increased root number and length at higher levels that suggesting a functional contrast between these two growth regulators. Investigating the effect results of benzyladenine and indolebutyric acid on photosynthetic pigments resolved the ambiguity of how enhancing these regulators led to synergized and improved explant size. It was observed that with increasing concentrations of these regulators, increased in important photosynthetic pigments such as chlorophyll a, chlorophyll b and carotenoid was obvious. Importantly, the tissue and organs of raspberries are more susceptible than black berry and respond to lower concentrations of this growth regulators.

    Keywords: Explant, PGRs, Photosynthetic Pigment, regeneration, Side bud
  • حسین مرادی*، مهدی حدادی نژاد، علیرضا یاوری، مهدی محمدی ازنی، سید مریم موسوی، سید محمدامین حسینی

    به منظور ارزیابی تنوع ژنتیکی با استفاده از ویژگی های ظاهری و فیتوشیمیایی گیاه بنفشه معطر (Viola odorata L.)، 10 منطقه از استان های مازندران و گلستان بررسی شد. صفات فیتوشیمیایی نظیر میزان ترکیبات فنلی، فلاونوییدها، ظرفیت آنتی اکسیدانی، کلروفیل a، کلروفیل b، کلروفیل کل و صفات ریخت شناسی از جمله طول و عرض برگ، طول دم برگ و طول ریشه ارزیابی گردید. در بررسی صفات فیتوشیمیایی ژنوتیپ های مناطق ساری و کسوت دارای بالاترین میزان کلروفیل b و کلروفیل کل بوده و اکوتیب ساری از بالاترین میزان فلاونویید بر خوردار بودند. از نظر میزان ظرفیت آنتی اکسیدانی، دو اکوتیپ ساری و وری، با غلظت مهار 60 درصد رادیکال های آزاد بالاترین مقدار را نشان دادند. اکوتیب های مناطق زنگلاب، آق چشمه، تنگه چهل چای با ارتفاع از سطح دریای کمتر نسبت به مناطق دیگر مورد مطالعه، بالاترین میزان فنل کل را به میزان 25 میلی گرم اسید گالیک در گرم وزن خشک را نشان دادند. نتایج حاصل از ارزیابی ریخت شناسی نشان داد، بیشترین اندازه طول برگ را اکوتیب های وری، ساری و کسوت نشان دادند و اکوتیب های ازنی و وری بیشترین اندازه طول ریشه را دارا بودند. همچنین، اکوتیپ های وری، کسوت، چهل چای و زنگلاب بالاترین میزان طول دم برگ و اکوتیپ چهل چای بالاترین تعداد برگ را نشان دادند. نتایج همبستگی صفات نشان داد که با افزایش ارتفاع از سطح دریا میزان طول برگ، عرض برگ، طول دم برگ، تعداد برگ، فلاونویید برگ و فنل برگ گیاه بنفشه معطر کاهش می یابد. به طورکلی اکوتیب های ساری، وری وکسوت در استان مازندران در اکثر ویژگی های عملکردی دارای ژنوتیب های برتر جهت کارهای اصلاحی در آینده می باشد.

    کلید واژگان: اکوتیپ, صفات مورفولوژیکی, بنفشه ایرانی, ترکیبات فیتوشیمیایی, فلاونوئید
    Hossein Moradi *, Mahdi Haddadinejad, Alireza Yavari, Mahdi Mohammadi Azni, Seyedmaryam Musavi, Syyed Mohammad Amin Hosseini

    In order to evaluate genetic diversity using phenotype and phytochemical properties of sweet violet (Viola odorata), 10 regions of Mazandaran and Golestan provinces were studied. Phytochemical traits such as phenol content, flavonoid, antioxidant capacity, chlorophyll a, chlorophyll b, total chlorophyll, and morphological characters of leaf size, petiole length, pedicel length, and root length were evaluated. Sari and Kosout genotypes had the highest chlorophyll b and total chlorophyll contents and the Sari ecotype had the highest flavonoid content. The highest level of antioxidant capacity was observed in Sari and Vari ecotypes. The ecotypes of Zanglab, Aq Cheshmeh, Tangeh Chehel Chai with lower height showed the highest total phenol contents. Results of morphological evaluation showed that ecotypes of Vari, Sar,i and kosout had the longest leaves and  ecotypes of Azni and Vari had the longest roots. Also, ecotypes of Vari, kosout, Tangeh Chehel Chai, and Zanglab had the highest petiole length and Tangeh Chehel Chai ecotype had the highest leaf number. Correlation of traits showed that leaf height, leaf width, petiole length, leaf number, leaf flavonoid, and leaf phenol contents of sweet violet decreased with increasing altitude. In general, Sari, Vari, and Kosoot ecotypes from Mazandaran province had superior genotypes for most of the traits that could be used for future breeding programs.

    Keywords: Ecotype, Iranian violet, Morphological diversity, Phytochemical compounds
  • داریوش مددی، علی عبادی*، حامد دولتی بانه، وحید عبدوسی، مهدی حدادی نژاد
    تنش خشکی اثرات مختلفی بر رشد و متابولیسم گیاهان گذاشته و از مهمترین فاکتور محدود کننده رشد انگور می باشد. به منظور بررسی اثر تنش خشکی بر برخی صفات ریخت شناسی و تبادلات گازی، انگور بیدانه سفید به صورت خود ریشه و پیوند شده روی انگور رقم رشه و پایه 1103-P انتخاب شدند. این پژوهش به صورت فاکتوریل بر پایه طرح کاملا تصادفی در سه سطح تیمار تنش خشکی و با چهار تکرار در سالهای 1395-1394 اجرا گردید. تنش خشکی پس از رشد کافی نهال ها اعمال گردید. زمان رسیدن نهال ها به سطوح تنش متوسط و تنش شدید به روش وزنی- حجمی تعیین گردید. پایداری غشای سلولی (MSI)، محتوای نسبی آب برگ (RWC)، سطح  برگ (LA)، نسبت وزن خشک برگ به سطح برگ (LMA)، سطح ویژه برگ (SLA)، میزان کلروفیل a , b ، شدت فتوسنتز (A)، هدایت روزنه ای (gs) و میزان تعرق (E) اندازه گیری گردید. نتایج نشان داد که تنش خشکی سبب کاهش معنی دار MSI و RWC گردید. LA و LMA بین سطوح مختلف تنش اختلاف معنی دار نشان داد. در شرایط تنش، مقدار SLA پیوندک روی پایه های پیوندی با حالت غیرپیوندی تفاوت معنی دار داشت. میزان کلروفیل، شدت فتوسنتز، هدایت روزنه ای و تعرق با افزایش سطح تنش خشکی به طور معنی دار کاهش یافت. نتایج بررسی صفات مورد اندازه گیری بیانگر تاثیر مثبت پایه های مورد استفاده بر افزایش میزان تحمل انگور حساس بیدانه سفید پیوندی به شرایط خشکی در مقایسه با گیاهان غیرپیوندی بوده و بر اساس یافته های این پژوهش پایه ایرانی رشه همانند پایه مشهور 1103-P آمریکایی تحمل خوبی به شرایط تنش خشکی را در پیوندک انگور بیدانه سفید القا نمود.
    کلید واژگان: پایه های انگور, تبادلات گازی, تنش خشکی, صفات برگ
    Dariush Madadi, Ali Ebadi *, Hamed Dolati Baneh, Vahid Abdousi, Mehdi Hadadinejad
    Drought stress has different effects on plant growth and metabolism and is one of the most important factors limiting the growth of grapes. In order to investigate the effect of drought stress on some morphological traits and gas exchanges, own-rooted Sultana cultivar and grafted on Rasheh grape and 1103-P rootstocks were selected. This research was conducted by factorial arrangement in completely randomized design with three levels of drought stress and four replications at 2015-2016. Drought stress was applied after plants growth. The time of plants arrival to medium and severe stress levels was determined by weighted-volumetric method. Membrane stability index (MSI), leaf relative water content (RWC), leaf area (LA), leaf mass area (LMA), specific leaf area (SLA), chlorophyll a, chlorophyll b, photosynthesis rate (A), stomatal conductance (gs) and transpiration rate (E) were measured. The results showed that drought stress significantly decreased MSI and RWC. LA and LMA showed a significant difference between two levels of stress treatments. Under stress conditions, the SLA values ​​of the non-grafted Sultana were significantly different. Chlorophyll a and chlorophyll, gs and E decreased significantly by increasing drought stress. The results of measured traits of this study indicated the positive effect of the rootstocks used on increasing the resistance of susceptible Sultana grapes to drought conditions compared to non-grafted ones. Based on the findings of this research, Iranian grape variety (Rasheh) as the rootstock, as well as the famous American rootstock (1103), showed good tolerance to drought stress.
    Keywords: Drought stress, gas exchange, grapevine rootstocks, leaf traits
  • مهدی حدادی نژاد*، علیرضا عفتی، کامران قاسمی
    مدیریت بهینه عوامل محیطی به ویژه نور خورشید در کشت داربستی تمشک،یکی از راهکارهای افزایش میزان محصول و کیفیت آن است. به منظور بررسی تاثیر فاصله کاشت و تعداد شاخه رویشی بر خصوصیات فتوسنتزی و عملکرد تمشک سیاه بی خار، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با 4 تکرار، در باغ تجاری چهارساله تمشک سیاه بی خار، واقع در شهرستان ساری، انجام گرفت. تیمارها بصورت فاصله کاشت روی ردیف در دو سطح 5/1 و 5/2 متر و تعداد شاخه رویشی در هر بوته در دو سطح چهار و شش شاخه تنظیم شد. نتایج مقایسه میانگین نشان داد که بیشترین مساحت پنج برگ به میزان 6/140 سانتی متر مربع، در فاصله کاشت 5/2 متر و چهار شاخه در مقایسه با سایر تیمارها، ثبت شد. بیشترین عملکرد شاخه و بوته به ترتیب با 74/1 و 65/8 کیلوگرم در فاصله کاشت 5/2 متر بود. میوه های برداشت شده از بوته های با فاصله کاشت 5/1 متر، بالاترین میزان آنتوسیانین کل، فعالیت آنتی اکسیدانی، اندازه میوه و بیشترین نرخ فتوسنتز با میانگین 58/5 میکرومول بر مترمربع در ثانیه را داشت. همچنین کمترین دمای برگ (5/32 درجه سانتی گراد) در این تیمار ثبت شد. بر اساس نتایج این پژوهش، با کاهش فاصله بوته تمشک، کاهش دمای برگ منجر به افزایش نرخ فتوسنتز و عملکرد بالقوه در هر شاخه می گردد و برعکس در فاصله بیشتر، افزایش تعداد شاخه برای جبران تراکم و درنتیجه افزایش عملکرد کل در هکتار ضروری است.
    کلید واژگان: آنتوسیانین, اندازه میوه, تراکم, سطح برگ, شاخه دوساله تمشک
    Mehdi Hadadinejad *, Alireza Afati, Kamran Ghasemi
    Optimal management of environmental factors, especially sunlight, in the trellis type cultivation of raspberry is one of the ways to increase the yield and quality of the crop. In order to investigate the effect of planting distance and number of vegetative branches on photosynthetic parameters and yield of Thornless blackberry, a factorial randomized complete block experiment with 4 replications was conducted in the four-year-old commercial garden of blackberry, located in Sari. . Treatments were row spacing at two levels of 1.5 and 2.5 meters and the number of vegetative branches per plant at two levels of 4 and 6 branches. The results of mean comparison showed that the highest area of ​​five leaves (140.6 cm) was belonging to the planting distance of 2.5 m and four branches. The highest production of branches and plants was observed in planting distance of 2.5 m (1.74 and 8.65 kg), respectively. Fruits harvested from plants with planting distance of 1.5 m had the highest amount of total anthocyanins, antioxidant activity, fruit size and the highest rate of photosynthesis (with an average of 5.58 μmol /m2.s). Also, the lowest leaf temperature (32.5°C) was recorded in this treatment. According to the results of his study, by reducing the distance between the raspberry plants, reducing the leaf temperature leads to an increase in photosynthesis rate and potential yield per branch. Conversely, at greater planting intervals, an increase in the number of branches is necessary to compensate the density and thus increase the total yield per hectare.
    Keywords: Anthocyanin, Density, Floricane, Fruit size, leaf area
  • امیرعلی محمدی، مهدی حدادی نژاد*، کامران قاسمی

    فسادپذیری و ماندگاری کوتاه میوه های تمشک مهم ترین عامل محدود کننده پس از برداشت می باشد. در این پژوهش سه نوع میوه تمشک سیاه (بهاره، تابستانه و پاییزه) با سه زمان نگهداری (صفر، 3 و 8 روز) در دو ظرف (زیست تخریب پذیر و زیست تخریب ناپذیر) به صورت فاکتوریل در قالب طرح کامل تصادفی با 3 تکرار در دمای 4 درجه سلسیوس و رطوبت نسبی 85% ارزیابی شد. نتیجه ها نشان داد با افزایش زمان نگهداری از کیفیت ظاهری میوه ها کاسته شد. میوه های بهاره نسبت به سایر میوه ها کاهش عطر و رنگ بیش تری داشتند. مقدار آنتوسیانین کل در میوه تابستانه از ابتدا (98/276 میلی گرم در 100گرم) تا انتهای آزمایش کاهش یافت(38/23 در ظرف زیست تخریب پذیر و 18/34 در ظرف زیست تخریب ناپذیر). میزان آنتوسیانین میوه بهاره (محصول دوم Rubus sanctus) و میوه پاییزه (محصول اول R. sanctus) در ظرف های مختلف نوسان داشت. مقدار فنول میوه های بهاره با افزایش زمان نگهداری در ظرف های زیست تخریب پذیر کاهش(31/58 میلی گرم در 100گرم) و در ظرف های زیست تخریب ناپذیر افزایش (32/62) یافت. این افزایش می تواند به دلیل اتلاف آب و افزایش غلظت شیره یاخته ای و کاهش ناشی از تجزیه باشد. نگهداری این میوه در ظرف های زیست تخریب ناپذیر نسبت به ظرف های زیست تخریب پذیر می تواند اثر منفی کمتری (17%) بر حفظ این ویژگی مهم داشته باشد.

    کلید واژگان: تمشک بهاره, فساد پذیری, عمر قفسه ای, ماندگاری میوه
    Amirali Mohamadi, Mehdi Hadadinejad*, Kamran Ghasemi

    Perishability and short shelf life of blackberries fruit is the most important limiting factor in their post-harvest. In this study, three types of blackberry fruits (spring, summer and autumn bearing) with three storage times (0, 3 and 8 days) in two packaging (biodegradable and non-biodegradable) in factorial in a randomized complete design with 3 Repeat at 4 °C and 85% relative humidity. The results showed that the apparent quality of fruits decreased with increasing storage time. Spring fruits showed more reduction in aroma and color than other fruits. The amount of total anthocyanin in summer fruits decreased from the beginning (276.98 mg 100g-1) to the end of the experiment (23.38 in the biodegradable container and 34.18 in the non-biodegradable container). Anthocyanin levels of spring fruit (floricane bearing of Rubus Sanctus) and autumn fruit (primocane bearing of Rubus Sanctus) fluctuated in different containers. The amount of phenols of spring fruits decreased with increasing storage time in biodegradable containers (58.31 mg 100g-1) and increased in biodegradable containers (62.32). This increase can be due to water loss and increase in cell sap concentration and decrease due to decomposition. Storing this fruit in biodegradable containers compared to biodegradable containers can have less negative effect (17%) on maintaining this important feature.

    Keywords: Floricane bearing, Thornless blackberry, Primocane bearing, Fruit postharvest
  • امیرعلی محمدی، مهدی حدادی نژاد*، حسین صادقی، کامران قاسمی
    سابقه و هدف

    تمشک های سیاه (Rubus fruticosis aggr) با بیش از 700 گونه از جمله میوه های بسیار ارزشمند و دارای خواص بهداشتی بالا و ریز بومی سراسر جهان و ایران هستند. علاوه بر نمونه های وحشی موجود در طبیعت، ارقام خاردار و بدون خار اصلاح شده آن نیز به طور عمده در استان های جنوبی دریای خزر کشت و کار می شوند. استفاده از کودهای شیمیایی سریع ترین روش جبران کمبود عناصر غذایی موردنیاز گیاهان است. بررسی های قبلی نشان داده استفاده از NPK تغییرات مثبتی را در طول شاخه های رویشی، تعداد و طول جوانه های جانبی و تعداد گل آذین تمشک سیاه و به طورکلی اجزای عملکرد همچنین خواص پاداکسایشی به وجود می آورد. هدف از این پژوهش، بررسی اثرات نسبت های مختلف نیتروژن، فسفر و پتاسیم بر سه رقم تمشک سیاه خاردار بود.

    مواد و روش ها

    آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی به صورت گلدانی و با بستر خاکی در گلخانه انجام شد. فاکتور اول رقم دارای سه سطح زودرس (سیلوان)، میانرس (ماریون) و دیررس (توپای) و فاکتور دوم تغذیه در شش نسبت نیتروژن، فسفر و پتاسیم (به ترتیب شامل N0P0K0،N50P0K0، N50P0K25، N50P0K50، N50P25K50 و N50P12.5K25 کیلوگرم در هکتار) بود و با سه تکرار انجام گرفت. صفات مورد بررسی در این پژوهش شامل اندازه گیری صفات کمی میوه شامل وزن، طول و قطر و نسبت آن(اندازه)، صفات کیفی میوه شامل موادجامد محلول کل(TSS) و اسید قابل تیتراسیون، صفات شفتچه شامل وزن و درصد ماده، تعداد و وزن بذر و خواص پاداکسایشی عصاره (برآورد فعالیت پاداکسایندگی به روش DPPH، فنل، فلاونویید و ویتامین ث) بود.

    یافته ها

    نتایج نشان داد در رقم زودرس بیشترین وزن میوه، TSS و وزن خشک بذر پنج میوه به ترتیب 8/7 گرم،9/12 درصد و 598/0 گرم و در رقم دیررس بیشترین وزن تر و خشک بذر پنج میوه به میزان 528/2 و 607/0 گرم در تیمارN50P0K25 حاصل شد. بیشترین میزان اسیدیته کل در رقم دیررس و تیمار N50P0K0 مشاهده شد. بالاترین وزن شفتچه، بیشترین درصد ماده شفتچه در ارقام زودرس و میانرس و تیمار N50P0K25، و بیشترین میزان آنتوسیانین در همین تیمار و ارقام میانرس و دیررس بدست آمد. درصد مهار اکسیدانی و مقدار فنل نیز نشان داد که در رقم دیررس این صفات بیشتر از سایر ارقام بود. بیشترین میزان ویتامین ث در تیمار N50P25K50 مشاهده گردید و از این سطح به بعد افزایش غلظت کودها اثر منفی بر مقدار این صفت و سایر صفات فیتوشیمیایی نظیر آنتوسیانین داشت.

    نتیجه گیری

    در صفات مرتبط با اندازه میوه و رشد زایشی مطلوب رقم زودرس دارای برتری معنی داری نسبت به دو رقم دیگر بود. اگرچه ارزش غذایی (خواص پاد اکسایشی) رقم دیررس بهتر بود. تیمار N50P0K25 در رقم زودرس از نظر بسیاری از صفات نظیر TSS، وزن شفتچه، ماده شفتچه و شاخص طعم برتری معنی داری را نسبت به سایر تیمارها نشان داد.

    کلید واژگان: میوه, شفتچه, صفات بیو شیمیایی, مورفولوژی, شاخص طعم
    Amir Ali Mohammadi, Mehdi Hadadinejad *, Hossein Sadeghi, Kamran Ghasemi
    Background and objectives

    Black berries (Rubus fruticosis aggr.) with more than 700 species are from worldwide and Iran small fruits. In addition of its wild relatives, there are breeded thorny and thornless cultivars which are under cultivation in the south region of Caspian Sea.Using chemical fertilizers is fastest method to compensate plants requirement to nutritional elements. Based on literature review, application of NPK will change the length of primocane, number and length of auxillary buds and flower number of inflorescence in blackberry, its yield component and antioxidant chracteristics, positively. The goal of this research was to evaluate the effect of different levels of nitrogen, phosphorus and potassium on three thorny blackberry cultivars.

    Material and methods

    This experiment performed in pots at Quancet greenhouse as completely random design in factorial. First factor included cultivar with three levels (Slivan, Marion and Tupy as early, mid and late ripening, respectivly) and second factor as fertilization in six rates (N0P0K0،N50P0K0، N50P0K25، N50P0K50، N50P25K50 &N50P12.5K25) in three replications. The measured traits included fruit quantitative charactristics like as weight, length and diameter (size), fruit qualitative traits like as Brix and titrable acidity, druplet traits as weight and precent of druplet material, number and weight of seed and antioxidant traits of juice (Antioxidant activity from Diphenyl-2-picrylhydrazyl method, phenol, flavenoiid and vitamin C).

    Results

    Results showed that early ripen cultivar included the highest fruit weight, TSS and seed dry weight of 5 fruits (7.8g, 12.9% and 0.598g, respectively) in N50P0K25 which resulted the highest fresh and dry weight in seeds of fruits for late ripening cultivar as 2.528 & 0.607g. The most titrable acidity observed in late ripen cultivar and N50P0K0 treatment. The maximum weight of druplet, highest druplet matter precent achieved in early and mid ripening cultivars for N50P0K25 treatment which have been resulted highest anthocyanin rate in mid and late ripen cultivars. In oxidant stop precent and phenol rate of late ripen cultivar was higher than others. The most vitamin C was observed in N50P25K50 tretment and increase in nutrient affected this parameter and other phytochemical traits like as anthocyanin, negatively.

    Conclusion

    In the traits whihc related to reproductive growth and fruit, early ripen cultivar showed effectiveness than others significantly. However, in nutritional value (antioxidant traits) late ripen cultivar was better. Treatment with N50P0K25 in early ripen cultivar improved TSS, druplet weight, druplet matter and taste in compare to other treatments, significantly. late ripen cultivar was better. Treatment with N50P0K25 in early ripen cultivar improved TSS, druplet weight, druplet matter and taste in compare to other treatments, significantly.

    Keywords: Berry, Druplet, biochemical traits, Morphology, Taste
  • امیرعلی محمدی، رضا نوروز ولاشدی*، مهدی حدادی نژاد

    هر گیاه با توجه به شرایط اقلیمی محل رویش خود نیازمند دریافت مقدار معینی گرما برای تکمیل فصل رشد است. در این پژوهش به بررسی واحدهای گرمایی مراحل مختلف فنولوژی سه رقم تمشک سیاه خاردار پرداخته شده است. ارقام مورد بررسی پس از رفع نیاز سرمایی به گلخانه منتقل شدند. رقم سیلوان (زودرس)، ماریون (میان رس) و توپای (دیررس) به ترتیب برابر 91، 109 و 118 روز از کاشت تا برداشت را در گلخانه سپری نمودند. نتایج نشان داد که نیاز گرمایی ارقام مختلف تمشک جهت تکمیل مراحل فنولوژی با یکدیگر تفاوت دارند. تمشک سیاه زودرس نیاز گرمایی (43000 درجه ساعت) کمتری داشته و نسبت به والد خود رقم میان رس با نیاز گرمایی (51000 درجه ساعت) میوه درشت تری تولید می نماید. رقم زودرس در شرایط اقلیمی ساری، با استفاده از ظرفیت ژنتیکی خود توانست محصول خود را در بازه زمانی 91 روزه به بار برساند، درحالی که استفاده از ظرفیت گلخانه منجر شد که میوه این رقم دوماه زودتر از شرایط رایج در اقلیم محل کاشت به بار نشسته و منجر به تولید محصول خارج از فصل شود. در رقم توپای که در اکثر صفات با ارقام زودرس و میان رس تفاوت داشته، دوره فنولوژی طولانی تر بوده و وزن تک میوه و طول پاجوش نسبت به سایر ارقام بیشتر بوده است. این در حالی است که در این رقم، جوانه ها زودتر از سایر ارقام بازشده و برخی مراحل فنولوژی آن، از رقم میان رس زودتر اتفاق افتاد، اما نیاز گرمایی بالاتر از زمان تشکیل میوه تا رسیدن (55000 درجه ساعت) منجر به دیررسی محصول شد. مطلعات تکمیلی در زمینه نیازهای اقلیمی-زیستی ارقام مشابه این گیاه جهت اتخاذ شیوه های مناسب مدیریت کشت و افزایش عملکرد توصیه می گردد.

    کلید واژگان: باز شدن جوانه, رسیدگی میوه, نیاز سرمایی, تمشک, گلخانه
    Amirali Mohammadi, Reza Norooz Valashedi *, Mehdi Hadadinejad

    Each plant requires specific amount of heat units complete its growing season. In this study, the heat units of different phenological stages of three cultivars of black raspberry have been investigated. After maintaining the chilling requirement, the studied cultivars were transferred to the greenhouse. The cultivars; Silvan (early), Marion (medium) and Topai (late) spent 91, 109 and 118 days from planting to harvest in the greenhouse, respectively. The results showed that the heat requirements of different raspberry cultivars to complete the phonological stages are different from each other. Early black raspberries variety has a lower heat requirement of 43,000 Cumulative Degree Growth Hours (CGDH) and produce larger fruits than their parent medium maturing variety with a heat requirement 51,000 CGDH. Under the climatic conditions of Sari, early maturing cultivars showed the capability to produce fruit in a 91 days period, while the same variety cultivated in the greenhouse, produced the fruits 2 month earlier, which is important in off-season production. For the Topai cultivar, which differs from early and middle cultivars in most traits, the phenological stages were longer and the single fruit weight and stalk length were higher comparing to other cultivars. However, in this cultivar, the buds break occurred earlier than other cultivars, although the higher heat requirement from fruit formation to ripening i.e. 55000 CGDH led to later ripening of the crop. Further studies on bioclimatic requirement of other blackberry varieties for proper management decisions and improving the production is recommended.

    Keywords: Chilling requirement, Fruit Ripening, Bud break, Blackberry, Greenhouse
  • حسین مرادی*، مهدی محمدی ازنی، مهدی حدادی نژاد، علیرضا یاوری، سید مریم موسوی، سید محمدامین حسینی

    بنفشه معطر با داشتن مواد پپتیدی، فلاونوییدها، گلیکوزیدهای، آلکالوییدها، ساپونین و تانن در درمان برخی از بیماری-ها از جمله سرطان کاربرد دارد. با وجود رشد بنفشه معطر به صورت خودرو در جنگل های ایران، تحقیقات زیادی بر روی شناسایی و اهلی کردن آن صورت نگرفته است. این تحقیق به منظور ارزیابی اثر اختلاف ارتفاع از سطح دریا سه منطقه ساری (56)، کسوت (481) و ازنی (1035) استان مازندران بر خصوصیات کمی و کیفی بنفشه معطر طراحی گردید. صفات مورفولوژیک (طول برگ، ریشه، دم گل و تعداد برگ) و بیوشیمیایی (میزان فنل، فلاونویید کل، ظرفیت آنتی اکسیدانی) در منطقه و درقالب طرح کاملا تصادفی مورد اندازه گیری و بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد نمونه-های گیاهی منطقه ساری با کمترین ارتفاع از سطح دریا بیشترین طول برگ، تعداد برگ، طول دم گل، فنل برگ، فنل کل، فلاونویید کل و آنتی اکسیدان برگ را دارا بود. نتایج حاصل از اثرمتقابل مناطق برداشت و اندام گیاهی نشان داد بیشترین میزان فنل در نمونه های برگ و گل ازنی و بیشترین میزان فلاونویید در گل نمونه های ازنی و گل و برگ نمونه های کسوت بود. در حالی که ریشه گیاهان سه منطقه حاوی کمترین میزان فنل و فلاونویید بود. به طور کلی نمونه گیاهی جمع آوری شده از منطقه ازنی به سایر مناطق برای کشت و پرورش این گیاه دارای برتری نسبی می باشد.

    کلید واژگان: ارتفاع از سطح دریا, فنل, فلاونوئید, UV-B, آنزیم PAL
    Hossein Moradi *, Mehdi Mohammadi Azni, Mehdi Haddadinejad, Alireza Yavari, Seyyed Maryam Musavi, Seyyed MohammadAmin Hosseini

    Viola odorata contain compounds such as peptide, flavonoids, glycosides, alkaloids, saponins and tannins, which are used in the treatment of certain diseases, including cancer. Viola odorata grows in the north forests, and little research was done on domestication and identification of this plant. This study was designed to evaluate the effect of three altitude differences in sea level in Mazandaran province (sari (56m) to Azni (1035 m) above sea level) on quantitative and qualitative characteristics of Viola odorata. The morphological (area of leaf, leaf width, petiole length, pedicel length and root length) and biochemical (phenol content, total flavonoids, antioxidant capacity) traits studied in the region via completely random design. The results showed that plants accessions from Sari with lowest altitude, had the highest leaf length, number of leaves, stem length, leaf phenol, total phenol, total flavonoid and leaf antioxidant capacity. Interaction results between region and plants organ showed, the highest rate of phenol was in the leaf and flower of Sari accessions and the most flavonoids rate were in the flower of Sari accession and the leaf and flower of Kosoot accessions. In general, accessions collected from the Sari area have a relative superiority to other areas for cultivation.

    Keywords: Altitude, flavonoid, phenol, PAL enzyme, UV-B
  • کامران قاسمی*، مهدی قاجار سپانلو، مهدی حدادی نژاد

    توت فرنگی از ریزمیوه های مهم می باشد که اهمیت تجاری بالایی دارد. در این آزمایش که در سال 1395 در دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری، به صورت فاکتوریل با دو فاکتور بستر کاشت و تغذیه سیلیسیومی اجرا شد، دو بستر کاشت شامل بستردوگانه (نسبت مساوی کوکوپیت + پرلیت) و بستر سه گانه (نسبت مساوی کوکوپیت + پرلیت + پوسته برنج) و همچنین تغذیه سیلیسیومی در پنج سطح شامل صفر میلی گرم بر لیتر (شاهد)،50 و 100 میلی گرم بر لیتر سیلیسیوم از منبع سیلیکات سدیم و 50 و 100 میلی گرم بر لیتر سیلیسیوم از منبع سیلیکات پتاسیم مورد ارزیابی قرار گرفت. محلول پاشی سیلیکات پتاسیم 100 توانست به طور معنی داری غلظت سیلیس برگ را افزایش دهد (حدود 14 میلی گرم بر گرم وزن خشک). تعداد برگ بوته و وزن خشک قسمت هوایی در بستر سه گانه برتری معنی داری را نسبت به بستر دوگانه نشان دادند.غلظت بالای سیلیکات پتاسیم در بستر سه گانه به طور معنی داری قطر طوقه کمتری نسبت به سیلیکات پتاسیم 50 در همین بستر داشته است؛ این درحالی است که در بستر دوگانه سیلیکات پتاسیم 100 قطر طوقه ای مناسب داشته است. تیمار سیلیکات پتاسیم 50 در بستر سه گانه، بیشترین مقدار وزن تر و خشک ریشه را نشان دادند. از نظر وزن تک میوه، سیلیکات سدیم 100 در بستر دوگانه بیشترین وزن تک میوه را داشت که اختلاف آن با سیلیکات پتاسیم 100 در بستر سه گانه معنی دار نبود. لذا اگر تولید با عملکرد بالا و وزن تک میوه زیاد مدنظر باشد استفاده از سیلیکات پتاسیم 100 در بستر دوگانه توصیه می شود. در صورتی که هدف رشد رویشی قوی باشد سیلیکات پتاسیم 50 در بستر سه گانه می تواند قطر طوقه بیشتر و ریشه های قوی را موجب گردد.

    کلید واژگان: بستر کاشت, پوسته برنج, سیلیس, سیلیکات, قطر طوقه
    Kamran Ghasemi *, Mehdi Ghajar Sepanlou, Mehdi Hadadinejad
    Background and Objectives

    Strawberry is one of the important small fruits worldwide because of its high economical value. Mazandaran is ranked second among Iran’s strawberry prodcing provinces with about 14581 tones of strawberry yearly. This research aimed to evaluate the effect of different silicon sources on the reproductive and vegetative growth of strawberry in an outdoor hydroponic system.

     Materials and Methods

    This experiment carried out in a factorial format with two factors consisting of growth media (double medium: 1 cocopeat + 1 perlite, and triple medium: 1 cocopeat + 1 perlite + 1 rice husk) and silicon spray (control, 50 mg/L Si from sodium silicate, 100 mg/L Si from sodium silicate, 50 mg/L Si from potassium silicate, 100 mg/L Si from potassium silicate). It was performed in Sari Agricultural Sciences and Natural Resources University at 2016. Different characteristics including silicon concentration in the leaf, aerial fresh and dry weight, leaf number, fresh and dry weight of crown, fresh and dry weight of root, yield, weight of single fruit, number of the produced fruits in each plant were evaluated.

     Results

    Potassium silicate 100 increased silicon concentration of strawberry leaf significantly. Leaf number of the plant and aerial dry weight in triple medium were significantly higher than the double medium. High rate of potassium silicate in the triple medium caused lower crown diameter in comparison with potassium silicate 50 in the same medium. However, in the double medium, the potassium silicate 50 was the best treatment for crown diameter.  Both fresh and dry weight of strawberry roots were the highest in the double medium and potassium silicate 50 treatment. Single fruit weight was maximum in the double medium and potassium silicate 100, which was not significantly different from potassium silicate 100 in triple medium. Fruit dry matter in the double medium and potassium silicate 50 treatments was more than other treatments. Fruit size was affected by medium, so that fruit size in the double medium was more than the triple medium significantly.

     Discussion

    Sodium toxicity in sodium silicate treatment, low rate of silicon in potassium silicate 50 treatment, and lack of rice husk in the double medium could all negatively affect different physiological aspects of strawberry growth; or at least, they hindered achieving positive results. In summary, it can be concluded that the double medium and potassium silicate 100 can be recommended for higher yield and big strawberry fruit, but the triple medium and potassium silicate are useful treatments for vegetative growth specially for more crown diameter and root growth.

    Keywords: Crown diameter, Growth medium, Rice husk, Silica, Silicate
  • سپیده تقی زاده، حسین صادقی*، مهدی حدادی نژاد

    نفوذ توده هوای سرد سیبری به مناطق شمالی ایران، هر چند سال یکبار، باعث کاهش شدید دما، بارش سنگین برف و یخ زدگی مرکبات می شود. بسته به میزان کاهش دما، در برخی از سال ها فقط میوه‎ ‎ها و در برخی از سال ها در ختان مرکبات نیز دچار آسیب های مهلک شده اند. برای کنترل خسارات یخ زدگی روش های زیادی پیشنهاد شده اند، اما محلول پاشی با ترکیباتی که محافظت فیزیکی درختان را در مقابل یخ زدگی ممکن سازند و یا پاشیدن مواد شیمیایی که با تغییر غلظت شیره سلولی موجب کاهش نقطه انجماد مایع درون سلولی شوند، در زمان های نزدیک به یخبندان مورد توجه بیشتری هستند. این آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی در پاییز و زمستان 1396 در سردخانه با دمای کنترل شده انجام شد. نهال های گلدانی یک ساله پرتقال تامسون ناول در معرض سه سطح دمایی (5-، 8- و 11- درجه سانتی گراد) قرار داده شدند. این نهال ها با موم کارنوبا در دو سطح (صفر و 4 درصد) و گلایکول پتاس در دو سطح (صفر و 10 درصد) محلول پاشی شدند. کمترین درصد نشت الکترولیت در دمای 5- درجه سانتی گراد و بیشترین درصد نشت الکترولیت در دمای 8- درجه سانتی گراد مشاهده شد. غلظت پرولین با کاهش دما افزایش یافت اما با کاهش بیشتر دما از 8- درجه سانتی گراد دوباره روند کاهشی به خود گرفت. کاربرد موم کارنوبا در دمای 5- درجه سانتی گراد سبب کاهش غلظت قندهای کل محلول شده است اما تفاوت معنی داری با تیمار شاهد و دمای 11- درجه سانتی گراد نداشت. کاربرد توام کارنوبا + گلایکول پتاس در دمای 5- درجه سانتی گراد سبب کاهش غلظت کلروفیل کل شده است که تفاوت معنی داری نسبت به شاهد نداشته است. آثار یخ زدگی به صورت ریزش برگ و خشکیدگی سرشاخه ها در دمای 8- درجه سانتی گراد قابل مشاهده است. نتایج این آزمایش نشان داد محلول پاشی نهال ها با موم کارنوبا در غلظت به کار رفته در این آزمایش تا دمای  8- درجه سانتی گراد باعث کاهش آسیب تنش سرمایی شده است اما کاربرد گلایکول پتاس باعث افزایش تنش سرمایی شده است.

    کلید واژگان: خشکیدگی سرشاخه ها, ریزش برگ, مرکبات, هوای سرد سیبری, یخ زدگی گیاه
    S. Taghizadeh, H. Sadeghi*, M. Hadadinejad
    Introduction

    Influx of Siberian cold air masses into the northern parts of Iran causes severe decrease in temperature, heavy snowfall and freezing of citrus every few years. Depending on the temperature drop, in some years only fruits and in some years, citrus trees suffer severe damage too. One of the sudden drops in temperature was in January 2007, when the temperature dropped from -7 degrees Celsius to -13 degrees Celsius. Consecutive damage to citrus trees and crops in the north of the country has caused citrus gardeners to despair of its economic viability and to refrain from rehabilitating destroyed orchards. The mechanisms of frost resistance and relative tolerance to cold in citrus include physiological adaptation and metabolic changes. These changes will lead to the production of various cellular osmolytes, the accumulation of soluble substances, changes in lipid metabolism (with an increase in unsaturated fatty acids), an increase in supercooling temperature, and ultimately an increase in plant resistance. The use of passive and active methods can also partially prevent frost damage or reduce the severity of the injury, but spraying with compounds that may provide physical protection of trees against freezing or spraying chemicals that reduce the freezing point of the cellular fluid by altering the concentration of the cell sap could be more promising.

    Materials and Methods

    Experimental factors include freezing temperatures at three levels (-5, -8 and -11° C) and spraying with two types of experimental material including carnauba wax in two concentrations of zero and four percent (manufactured by Orange Saft SL, Spain) and glycol potash in two concentrations of zero and 10% (prepared by Pooshesh sabze Company, Iran), carnauba + glycol potash (carnauba wax in 4% concentration and 10% glycol potash concentrate) and control (distilled water solution).

    Results

    Electrolyte leakage is the uncontrolled leakage of organic ions from the cell membrane due to stress and damage to the membrane. The lowest electrolyte leakage was observed at -5° C and the highest one was at -8° C. As a messenger molecule, proline is effective in regulating mitochondrial activity, cell proliferation, and cell death. Proline also expresses certain genes that are essential for improving plant conditions under stress. Proline concentration increased with decreasing temperature but it decreased again at -8 ° C. Using carnauba wax at -5 ° C has reduced the concentration of total soluble sugars (66.92 micro g / g by weight) but did not significantly differ from the control treatment (83/23) and -11 ° C. Frost tolerance and frost resistance vary in different organs of citrus trees. Young shoots and twigs are very sensitive to cold and frost, so their tissues change color due to the cold. If the intensity of cold and frost increases, it will cause the shoots to dry out. freezing temperature has a significant effect on Shoot dying back, so that the highest dryness of the shoots was observed at -11 ° C (91.66%) and the lowest at -5° C (10.41%).  The highest percentage of leaf abscission was observed at -11 and the lowest with significant difference at -5° C. Symptoms of freezing such as leaf abscission and tree Shoot dying back are not seen up to -5 ° C but they are well visible at -8 ° C. Experimental treatments also failed to prevent shoots from drying out at -11° C.

    Conclusion

    Thomson navel orange young trees do not suffer much damage up to -5° C, but as the temperature decreases, the damage caused by frost increases in the form of leaf abscission and Shoot dying back of branches. Carnauba wax has a positive role in this experiment by preventing leaf abscission at -8 ° C, but glycol potash has a negative role by increasing leaf abscission and Shoot dying back. Increasing leaf potassium levels through potash glycol not only did not increase cold resistance but also increased susceptibility to frost. Potassium must be supplied from other sources. The results of this experiment showed that the use of carnauba wax up to 48 hours before the possible cold, which is announced through meteorology, with a concentration of 4%, can keep it alive up to -8 ° C, which normally destroys the plant, but with passing through this temperature, for example at -11 degrees Celsius, is not able to maintain the plant.

    Keywords: Citrus, Freezing, Leaf abscission, Shoot dying back, Siberian cold air
  • مهدی حدادی نژاد، کامران قاسمی*، فاطمه شادمهری، حمید ایزدیار

    استان مازندران به عنوان دومین تولیدکننده توت فرنگی کشور محسوب می شود و رقم کاماروسا کشت غالب این استان را تشکیل می دهد. برای این منظور در دو آزمایش جداگانه اما هم زمان، شرایط کشت خاکی رایج در منطقه در کنار کشت بدون خاک برای دو رقم کاماروسا و گاویوتا فراهم و در پایان دوره صفات رویشی بوته شامل برگ، طوقه و ریشه در کنار تجزیه عناصر برگ و خاک مورد سنجش قرار گرفت. نتایج نشان داد در کشت بدون خاک ارقام کاماروسا و گاویوتا در عملکرد و صفات مختلف رویشی به جز وزن تر و حجم ریشه، با یکدیگر تفاوت معنی داری نداشتند؛ اما در کشت خاکی رقم کاماروسا در بیشتر صفات مرتبط به برگ، طوقه و ریشه به طور معنی داری برتر از رقم گاویوتا بود. نتایج تجزیه غلظت عناصر غذایی محیط ریشه در کشت خاکی نشان داد میزان روی و مس در محیط ریشه گیاه چند برابر حد مطلوب بوده و بوته ها در معرض بیش بود این عناصر قرار داشتند. با این حال غلظت نیتروژن برگ کمتر از حد مطلوب دیده شد و جذب پتاسیم در رقم گاویوتا با کارایی بهتری نسبت به کاماروسا صورت گرفت. نتایج نهایی نشان داد که با توجه به موفقیت رقم گاویوتا در کشت بدون خاک، عدم توفیق آن در کشت مزرعه ای مرتبط با عوامل خاکی مانند سمیت مس ناشی از عدم رعایت اصول مدیریتی بوده و ارتباطی با اقلیم منطقه ندارد. بنابراین کشت این رقم در مازندران با مدیریت تغذیه ای ویژه یا کشت بدون خاک امکان پذیر خواهد بود.

    کلید واژگان: گاویوتا, کاماروسا, ریزوسفر, عناصر
    Mehdi Hadadinejad, Kamran Ghasemi *, Fatemeh Shadmehri, Hamid Izadyar
    Background and Objectives

    Strawberry as a model plant in horticulture included many cultivars with special climatic and nutritional requirements. ‘Camarosa’ is the most cultivated cultivar in Mazandaran province, and the efforts of strawberry growers to alternate this cultivar with ‘Gaviota’ were not successful. The purpose of this research was to evaluation and comparison of characteristics of Camarosa and Gaviota in soil and soilless cultures to find the causes of unsuccessful culture of Gaviota in Mazandran Province.

    Material and Methods

    Two separated experiments performed synchronously in open filed soil and soilless cultures with Camarosa and Gaviota cultivars in complete random design with three replications. Vegetative characteristic, yield and nutritional elements in rhizosphere and leaves were evaluated. Results

    Discussions

    In soilless culture the differences of Camarosa and Gaviota cultivars was not significant except for fresh weight and volume of the root system. Average of root volume and fresh weight of Camarosa 19.5 cm3 and 13.7 g, were higher than Gaviota with 14 cm3 and 6.96 g, respectively. However, in soil culture almost all of the traits were significantly higher in Camarosa than Gaviota. Results of nutrition concentration analysis in rhizosphere showed the rate of Zn and Cu were exposed to maximum range of nutrient elements due to over-consumption of chemical fertilizers in strawberry fields in north of Iran and purpose the negative effects of elements as most important cause in unsuccessful soil culture of Gaviota in Mazandaran province. Although hen fertilizers added to soil in high volume (40 tonHa-1) annually and resulted too high percent of N, in soil (16%) it was not related to increase leaf N of plants and N concentration of leaves were lower than optimum range (3-4%). Potassium absorption efficiency in Gaviota was more than Camarosa but it seems that sensitivity of Gaviota to Cu toxicity is higher than Camarosa as well.

    Conclusions

    The cultivars Camarosa and Gaviota did not show significant difference in many traits in open field soilless culture so it seems that the lack of success in soil culture of Gaviota is not associated to climate conditions. The underlying problem of Gaviota is related to soil and nutrition aspects like Cu toxicity. To success culture of Gaviota in Mazandran Province, it is recommended to perform perfect nutrition management in soil culture or using soilless medium.

    Keywords: Gaviota, Camarosa, Nutrient element, Hydroponic
  • سکینه فرجی، مهدی حدادی نژاد*، وحید عبدوسی، طیبه بساکی، ثریا کرمی

    به منظور بررسی اثر تنش خشکی بر ترکیب های پلی فنولیک آب میوه انار (Punica granatum L.) (محتوی فنل تام، فلاونوئید تام و سیانیدین-3-گلوکوزاید) و همچنین عملکرد میوه، آزمایشی به صورت اسپلیت پلات در قالب طرح بلوک کامل تصادفی با سه تکرار (سطوح آبیاری در پلات اصلی و ژنوتیپ های انار در پلات فرعی) اجرا شد. براساس نتایج بدست آمده، تنش خشکی منجر به افزایش محتوی ترکیب های پلی فنولیک آب میوه (P<0.05) و کاهش عملکرد میوه (P<0.05) در مقایسه با شرایط عدم تنش (FC 5±75%) گردید. باوجوداین اعمال تنش ملایم (FC 5±55%) در مقایسه با تنش شدید (FC 5±35%) منجر به افت کمتر در عملکرد میوه شد (P<0.05). همچنین نتایج نشان داد که ارقام مورد بررسی می توانند به عنوان منبع غنی از ترکیب های فنولی مورد توجه قرار گیرند؛ باوجوداین بیشترین تفاوت ارقام در سطوح مختلف آبیاری در محتوی سیانیدین-3-گلوکوزاید بود. از سوی دیگر براساس تجزیه به مولفه های اصلی، در شرایط عدم تنش و تنش ملایم، ژنوتیپ های Agha Mohamad Ali (AMA)، Pust Sefid Torsh (PST)، Malas Torshe Saveh (MTS) و Malas Shirine Saveh (MSS) را می توان به دلیل عملکرد بالای میوه و ترکیب های پلی فنولیک به عنوان ژنوتیپ های برتر و غنی از مواد آنتی اکسیدانی طبیعی در صنایع غذایی و دارویی پیشنهاد نمود. در مجموع، به دلیل اهمیت قابلیت عملکرد تحت تنش خشکی، تیمار تنش خشکی ملایم (FC 5±55%) را می توان به عنوان سطح متعادلی از تنش به منظور دستیابی به سطح قابل قبولی از متابولیت های ثانویه به ویژه سیانیدین-3-گلوکوزاید و عملکرد میوه در منطقه ساوه معرفی کرد.

    کلید واژگان: تنش آبی, ترکیب های پلی فنولیک, انار (Punica granatum L, ), عملکرد
    S. Faraji, M. Hadadinejad *, V. Abdoosi, T. Basaki, S. Karami

    In order to study the effects of drought stress on polyphenolic compounds of pomegranate juice (Punica granatum L.) (total phenol, total flavonoid and cyanidin 3-glocoside content) as well as  fruit yield, an experiment was carried out as split plot based on a randomized complete block design with three replications (irrigation levels in main plots and pomegranate genotypes in subplots). Results showed that drought stress increased the content of juice polyphenolic compounds (P <0.05) and decreased fruit yield (P <0.05) in comparison with non-stress conditions (75±5% FC). However, mild stress (55±5% FC) caused a lower yield loss (P <0.05) compared to severe stress (35±5% FC). The results also showed that the genotypes studied could be considered as a rich source of phenolic compounds; however, the highest difference among the genotypes was found for cyanidin 3-glocoside content at different irrigation levels. On the other hand, based on the principal component analysis, under non-stress and mild stress conditions, genotypes Agha Mohamad Ali (AMA), Pust Sefid Torsh (PST), Malas Torshe Saveh (MTS), and Malas Shirine Saveh (MSS) could be recommended in food and pharmaceutical industries as superior and natural antioxidant-rich genotypes due to the high fruit yield and polyphenolic compounds. Generally, because of the importance of yield potential under drought stress, the mild drought stress treatment (55±5% FC) could be introduced as the optimum condition to obtain acceptable level of secondary metabolites, particularly cyanidin 3-glocoside, and fruit yield in Saveh region.

    Keywords: Water stress, polyphenolic compounds, Pomegranate (Punica granatum L.), yield
  • طاهر عزیزی خالخیلی*، مهدی حدادی نژاد، میثم منتی زاده

    این پژوهش با هدف شناسایی عامل های موثر بر نیازهای آموزشی-ترویجی پرورش دهندگان توت فرنگی در استان مازندران انجام شد. از این رو، جامعه ی مورد مطالعه پرورش دهندگان توت فرنگی در پنج شهرستان استان مازندران (با بیش از 70 درصد تولید استان) بودند (3000=N) که با استفاده از فرمول کوکران و تکنیک نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای 240 تن از آنها به عنوان نمونه انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفت. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه ای بود که روایی آن بوسیله چندتن از اعضای هییت علمی ترویج و آموزش کشاورزی و باغبانی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری و دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی خوزستان مورد تایید قرار گرفته و پایایی آن از طریق انجام مطالعه راهنما و محاسبه‏ تتای ترتیبی سنجیده شد (دامنه 78/0 تا 86/0). برای تحلیل داده ها و اولویت بندی نیازها از آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار، همبستگی اسپیرمن) و آمار استنباطی (مقایسه میانگین رتبه ای و رگرسیون ترتیبی) استفاده شد. یافته ها نشان دادند که از دیدگاه کشاورزان؛ نیازهای آموزشی در زمینه تحمل به تنش، کمیت میوه و کیفیت میوه رتبه های اول تا سوم را دارند. در سویه تحمل به تنش نیز موضوع مقاومت بوته نسبت به سرمای زمستانه و بیماری ها و آفات در اولویت قرار گرفتند. از بین 55 مورد نیازهای آموزشی مورد بررسی، حفظ استحکام میوه در جابجایی رتبه اول اهمیت را به خود اختصاص داد. همچنین بر اساس آزمون همبستگی اسپیرمن متغیرهای تجربه کشاورزی، تحصیلات، میزان درآمد و میزان ساعت کار روزانه رابطه معنا داری با نیازهای آموزشی- ترویجی کشاورزان داشتند. بر اساس یافته ها رگرسیون ترتیبی و ضریب ناگلکرک این چهار متغیر قادرند 7/59 درصد از تغییرات نیاز آموزشی-ترویجی توت فرنگی کاران را پیش بینی نمایند. در نهایت، پیشنهاد می شود که اولویت های آموزشی تحقیق حاضر به عنوان ریوس برنامه های ترویجی و آموزشی توت فرنگی کاران استان لحاظ شود.

    کلید واژگان: نیاز آموزشی, آموزش ترویجی, تولید توت فرنگی
    Taher Azizi Khalkheili *, Mehdi Haddadinejad, Meysam Menatizadeh

    This research was conducted to identify the educational and extensional needs of strawberry growers in Mazandaran province. The statistical population consisted of strawberry growers in five counties of Mazandaran province (with more than 70% of the province's production, N = 3000), 240 of them were selected by Cochran's formula and multi stage random sampling technique. Data was collected through a questionnaire that its validity was confirmed by faculty members of agricultural extension & education and horticulture departments in Sari Agricultural Sciences & Natural Resources University and Agricultural Sciences & Natural Resources University of Khuzestan, also calculating Ordinal Theta revealed the suitable reliability of measuring instrument (range 0.78 to 0.86). Mean, standard deviation and spearman correlation, were used for data analysis and prioritization of needs as well as inferential statistics: mean rank comparison and ordinal regression. The results of study showed that three educational needs: stress tolerance, fruit quantity and fruit quality ranked first to third in importance. In tolerance to stress dimension, the resistance of the plant to winter cold and plant resistance to disease and pests were in the first and second priorities. In total, from 55 studied needs, fruit firmness in transfer was the most significant item. Based on Spearman’ correlation test, the variables of agricultural experience, education, income and daily work hours had significant relationship with the educational & extensional needs. According to ordinal regression results and Nagelkerke coefficient, these four variables can predict 59.7% of the changes in the educational and extensional needs of strawberries growers.

    Keywords: Educational Need, Extension Education, Strawberry Production
  • مجتبی طاهرپور، حسین صادقی*، مهدی حدادی نژاد

    گردو ایرانی (Juglans regia L.) از مهمترین خشک میوه های با ارزش دنیا است که دارای اهمیت غذایی بالایی می باشد. برای تولید محصول با استاندارهای جهانی بایستی در جهت تولید نهال پیوندی با رقم مشخص گام برداشت. از طرفی کمبود پیوندک رقم مناسب و افزایش تقاضا، نیازمند روشی با سرعت تولید بالا و دوره عرضه نهال کوتاه می باشد. پیوند رولپه سریع ترین روش تولید نهال پیوندی در تکثیر برخی درختان میوه مانند گردو معرفی شده است. در این روش پیوند با وجود گیرایی بالا، در زمان انتقال نهال به خارج از گلخانه با تلفات زیادی مواجه می شود. این آزمایش به منظور افزایش زنده مانی نهال پیوندی چندلر روی پایه بذری با استفاده از دو نوع پیوند اسکنه و امگا، به همراه سه نوع پوشش محل پیوند شامل پرلایت، کوکوپیت و خاک اره صورت گرفت. نتایج نشان داد که پیوند اسکنه با متوسط گیرایی 21/72 % نسبت به پیوند امگا (33/8 %) در پیوند رولپه کاربرد بهتری دارد. پرلایت (32/93 %) و خاک اره (32/73 %) بالاترین گیرایی را به خود اختصاص دادند. کوکوپیت با گیرایی50% در پیوند اسکنه، به دلیل نگه داری زیاد رطوبت موجب پوسیدگی شد. بالاترین طول شاخه نورسته با میانگین 32‏‏/7 سانتی متر و قطر 93‏‏/3 میلی متر، 100 روز بعد از پیوند در تیمار اسکنه با پوشش پرلایت ثبت گردید.

    کلید واژگان: پیوند رولپه, پوشش پیوند, نهال گردو پیوندی, پیوند امگا
    Mojtaba Taherpour, Hossein Sadeghi*, Mehdi HadadiNejad

    Persian walnut (Juglans regia L.) is one of the most important nut fruit of the world with high nutritional value. In order to produce a product with national standards, a step must be taken toward grafting walnut seedlings with a specified cultivar.  On the other hand, lack of suitable cultivars and ascending demand on grafted walnut seedlings will require a high production rate with short period supply. The epicotyl grafting is the fastest method of producing grafted seedlings in the propagation of some fruit trees such as walnut. In this method, the grafted, despite its high efficiency, results in high losses when the seedlings are transferred out of the greenhouse. The experiment was performed due to increase the survival rate of chandler grafted seedlings by using two types of cleft and omega cutting type, along with three types of moisture covers including: perlite, cocopeat, and sawdust.  The results showed that cleft cutting with an average graft success of 72.21%, performed better than omega cutting (8.33%) in epicotyl grafting. Perlite (93.32%) and sawdust (73.32%) had the highest graft success. Cocopeat by 50% of graft success caused root decay due to excessive moisture retention. The highest length of new growth branches with an average of 7.32 cm and a diameter of 3.93 mm was recorded 100 days after grafting in cleft grafting by perlite cover treatment.

    Keywords: Epicotyl grafting, Graft cover, Walnut grafted seedling, Omega grafting
نمایش عناوین بیشتر...
سامانه نویسندگان
  • دکتر مهدی حدادی نژاد
    دکتر مهدی حدادی نژاد
    استادیار گروه علوم باغبانی دانشکده علوم زراعی، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری، ساری، ایران
اطلاعات نویسنده(گان) توسط ایشان ثبت و تکمیل شده‌است. برای مشاهده مشخصات و فهرست همه مطالب، صفحه رزومه ایشان را ببینید.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال