مهدیه توکلی
-
مجله تحقیقات گیاهان دارویی و معطر ایران، سال سی و هشتم شماره 4 (پیاپی 114، زمستان 1401)، صص 545 -563گونه های جنس مریم گلی (Salvia) به واسطه تولید متابولیت های ثانویه اهمیت بالایی در صنایع مختلف غذایی، دارویی و بهداشتی-آرایشی دارند. اگرچه تولید متابولیت های ثانویه در گیاهان تحت کنترل ژنتیک گیاه می باشد، اما عوامل محیطی روی تولید و ترکیب آنها در گیاهان تاثیر زیادی دارند. در پژوهش حاضر به منظور بررسی اثرات برخی از عوامل اقلیمی، توپوگرافی و پارامترهای خاکی بر ترکیب اسانس گیاه Salvia multicaulis Vahl.، نمونه های گیاه در فصل گل دهی از 9 رویشگاه متفاوت در استان همدان جمع آوری شدند. نمونه های خاک نیز از پای هر گیاه در مناطق نمونه گیری برداشت شدند. اسانس گیاهان به روش تقطیر با آب استخراج و ترکیب آنها توسط دستگاه های GC و GC/MS شناسایی شد. فاکتورهای خاک براساس دستورالعمل های مربوطه اندازه گیری و آمار هواشناسی نیز از ایستگاه های هواشناسی استان همدان استخراج گردید. برای بررسی تاثیر عوامل محیطی مختلف بر ترکیب اسانس ها از آنالیز RDA استفاده شد. خوشه بندی رویشگاه های مورد مطالعه بر مبنای ترکیب های غالب اسانس ها و براساس روش WARDS انجام گرفت. ترکیب اسانس در رویشگاه های مختلف متفاوت بود. ترکیب های آلفا-پینن (32.1-1.3%)، آلفا-فلاندرن (7-1.1%)، 8،1-سینیول (17.2-1%)، بورنیل استات (16.2-7%) و بتا-کاریوفیلن (40.6-9.1%) ترکیب های غالب اسانس این گیاه بودند. نتایج RDA نشان داد که بازده اسانس و درصد ترپن های اکسیژن دار با افزایش ارتفاع افزایش یافتند، اما درصد ترپن های هیدروکربنی همبستگی معکوس با ارتفاع داشت. مونوترپن ها همبستگی مثبت با رطوبت نسبی، بارندگی و کربن آلی خاک داشتند، اما سسکویی ترپن ها رابطه معکوس با عوامل یاد شده و همبستگی مثبت با فسفر و تا حدی کلسیم خاک داشتند. رویشگاه های مورد مطالعه به دو گروه متمایز با غالبیت مونوترپن ها و سسکویی ترپن ها در اسانس خوشه بندی شدند. این یافته ها جهت بهره برداری تجاری از گیاه مریم گلی با هدف استخراج ترکیب های ثانویه خاص موجود در اسانس آن می توانند حایز اهمیت باشند.کلید واژگان: اسانس, Salvia multicaulis Vahl, گیاهان دارویی, عوامل خاکی, فاکتورهای اقلیمیThe Salvia species are of great importance in food, pharmaceutical, and cosmetic industries for their secondary metabolites. Although the production of secondary metabolites is encoded by the plant genetic, however, environmental factors have a great influence on their production and composition in plants. In this study, to investigate the effects of some climatic factors, topography, and soil parameters on Salvia multicaulis essential oil composition, the plant samples were collected from nine different habitats in Hamadan province during the flowering season. The soil samples were also taken for each plant in the sampling sites. The essential oil was extracted by hydrodistillation (Clevenger apparatus) and its composition was identified by GC and GC/MS. The soil factors were measured according to the relevant protocols and the climatic records were collected from the meteorological stations of Hamadan province. The RDA analysis was used to investigate the effects of different environmental factors on the essential oil composition. Clustering of the studied habitats was performed based on the major compounds of essential oils using the Wards method. The essential oil composition was different in different habitats. The compounds α-pinene (1.3-32.1%), α-phellandrene (1.1-7%), 1,8-cineole (1-17.2%), bornyl acetate (7-16.2%), and β-caryophyllene (9.1-40.6%) were the major ones of this plant essential oil. The RDA results showed that the essential oil content and oxygenated terpenoids percentage increased with increasing altitude, but the hydrocarbon terpenes percentage had an inverse correlation with altitude. The monoterpenes had a positive correlation with the relative humidity, rainfall, and soil organic carbon, but the sesquiterpenes had an inverse relationship with these factors and showed a positive correlation with phosphorus and to some extent with calcium of the soil. The studied habitats clustered into two distinct groups with predominance of monoterpenes and sesquiterpenes in the essential oil. These findings could be important for commercial exploitation of sage with the aim of extracting specific secondary metabolites in its essential oil.Keywords: Essential oils, Salvia multicaulis Vahl, Medicinal plants, soil elements, climatic factors
-
زمینه و هدف
امروزه با افزایش تقاضای درمان، بیماران با کمک اینترنت اشیا مراقبت و پایش می شوند. فناوری های پایش جسمی بیمار در محیط اینترنت اشیا شامل اندازه گیری ضربان قلب، فشارخون، قند خون و دیگر علائم حیاتی هستند. هدف مقاله، ارائه مدل خوشه بندی فناوری های مذکور با استفاده از تکنیک های داده کاوی است تا مناسب ترین فناوری، طبق نیازها و ویژگی های کاربر انتخاب شود.
مواد و روش هاپژوهش حاضر، مروری و از منظر نتیجه کاربردی می باشد. داده ها شامل شش مشخصه منحصربه فرد 60 فناوری منتخب، شامل کاربرد، قیمت، نحوه اتصال، منبع تغذیه، مکان استفاده و نوع استفاده می باشد که از سایت های توسعه و تبلیغات فناوری ها و همچنین بررسی مقالات مرتبط استخراج شده است. روش تجزیه وتحلیل داده ها، تکنیک خوشه بندی و الگوریتم K-medoids است. هم چنین برای شناسایی موثرترین مشخصه ها، از الگوریتم جنگل تصادفی استفاده شده است.
یافته هامدل ارائه شده، با در نظر گرفتن مشخصه های انتخاب شده کاربر به عنوان ورودی، خوشه ای از فناوری ها را به عنوان خروجی مدل ارائه می دهد. مطابق با الگوریتم، داده ها در بهترین حالت در چهار دسته خوشه بندی شدند. شاخص سیلوئت برای چهار خوشه، مقدار 45/0 شده است که اعتبار مدل را نشان می دهد. با اجرای الگوریتم جنگل تصادفی، نوع کاربرد و پس از آن قیمت، بیشترین تاثیر را در خوشه بندی داشته اند.
نتیجه گیریتوسط مدل پیشنهادی پژوهش، بیماران یا کاربران می توانند مناسب ترین فناوری را بر حسب نوع بیماری و دیگر ویژگی های موثر همچون قیمت، بیابند و به این ترتیب با پایش جسمی درست و لحظه به لحظه، آمار پیشروی بیماری ها کمتر و پیشگیری آن ها بهتر انجام گیرد
کلید واژگان: پایش بیمار, ابزار و نرم افزار, اینترنت اشیا در سلامت, خوشه بندیHospital, Volume:18 Issue: 3, 2019, PP 63 -72Backgroundwith increasing demand for treatment, patients are monitored with help of Internet of Things(IOT). Patient's monitoring devices and technologies include heart rate measurement, blood pressure measurement, blood glucose and other vital signs. The purpose of study is to provide a model of clustering patient physical monitoring gadgets and apps in Healthcare Internet of Things (HIOT) environment using data mining techniques, so based on the needs and characteristics of the user, the more appropriate results of choosing technologies acquired.
Materials and methodsThis study is a review and functional since its result. The data includes 6 unique features of 60 selected technologies including function, price, connectivity route, power supply, location and type of use that has been extracted from R&D and advertising sites of technologies and also relevant articles. data analysis method is clustering technique and K-medoids algorithm. to identify the most effective features, random forest algorithm has been used.
Resultsthe proposed clustering model takes into account 6 as inputs and clusters gadgets and apps in accordance with selected characteristics as the model outputs. clustering problem data is clustered in 4 categories. Silhouette index is 0.45, which indicates the validity of the model. The type of application and then the price had the greatest impact on clustering.
ConclusionBy this model, patients or users can find the most appropriate technology based on the type of disease and other effective features, such as price. So with accurate physical and momentary monitoring, disease progression decrease and prevention of disease will improve.
Keywords: Patient Monitoring, gadget, app, Healthcare Internet of Things (HIOT), Clustering -
زمینه و هدفواحد پذیرش، ورودی اصلی بیمارستان است و اولین ارتباط بیمار با بیمارستان از طریق این واحد صورت می گیرد. زمان انتظار بیماران که از پیامدهای اصلی عملکرد این واحد است که نه تنها یکی از عوامل مهم تاثیرگذار بر رضایت بیماران به شمار می آید بلکه از شاخص های ارزیابی کیفیت خدمات بیمارستان نیز می باشد. هدف این پژوهش ارائه سناریوهایی به منظور کاهش زمان انتظار بیماران بود.مواد و روش هاپژوهش از دیدگاه شیوه، توصیفی و از دیدگاه هدف، کاربردی بود. این تحقیق به طور مقطعی روی 110 بیمار نوبت دار مراجعه کننده به پذیرش بیمارستان محب مهر انجام شد. داده ها در مدت 70 روز و به طور یکنواخت در همه روزهای هفته از طریق مشاهده مستقیم، جمع آوری شده و در کاربرگ های از پیش تهیه شده ثبت گردیده اند. مدل شبیه سازی، در نرم افزار Arena14 طراحی و اجرا شد.نتایجبر اساس یافته های پژوهش، واحد پاراکلینیک و قسمت انتظار برای خالی شدن تخت، دو گلوگاه اصلی زمان در سیستم مورد مطالعه بودند. به منظور حل مساله، برای هر یک از واحدهای فوق یک سناریو طراحی و در محیط شبیه سازی آزمایش شد. اجرای این آزمایش ها، نشان می دهد که سناریوهای پیشنهادی به طور مجزا و توامان، در مقایسه با شرایط موجود، نتایج بهتری در کاهش زمان انتظار و هم چنین افزایش تعداد افراد بستری شده به دنبال داشتند.نتیجه گیریبهبود فرآیندهای درمانی از طریق شناخت سیستم خدمات رسانی بیمارستان و تجزیه و تحلیل گلوگاه ها و نقاط ضعف آن حاصل می شود. مطابق با نتایج، افزایش تعداد کارکنان واحد پاراکلینیک و تخت های آزاد بیمارستان، عملکرد واحد پذیرش بیمارستان را بهبود می دهد. اجرای سناریوهای فوق، زمان انتظار بیماران را حدود 78% و زمان انتظار خالی شدن تخت را حدود 50% کاهش می دهد.کلید واژگان: بخش پذیرش بیمارستان, زمان انتظار بیمار, شبیه سازی گسسته پیشامد, نرم افزار ArenaHospital, Volume:17 Issue: 4, 2019, PP 67 -80BackgroundThe admission unit is the main entrance of the hospital and the first patient communication with the hospital is through this unit. The waiting time of patients, which is one of the main consequent of this unit, is not only one of the important factors affecting the satisfaction of the patients, but also is one of indicators of the quality of service of the hospital. This study aimed to provide scenarios at reducing patients’ waiting times.Materials and MethodsThis research in terms of methods and goals was a descriptive and an applied one, respectively. This study performed on 110 patients who had been admitted to the Mohb-e-Mehr hospital during 70 days and were uniformly trained on all days of the week. Information was also obtained using observation and data recording in prepared forms. The simulation model was designed and implemented with the Arena 14 software.ResultsBased on research findings, the para-clinical unit and the waiting room for hospitalization were two main bottlenecks in the studied system. In order to solve the problem, for each of the above units, a scenario designed and simulated. The implementation of these tests revealed that the proposed scenarios in comparison with the existing conditions had better results in reducing the waiting time and also increasing the number of admitted patients.ConclusionImprovement of the therapeutic processes will occur through the recognition of the hospital services system and analysis of the bottlenecks and its weakness points. According to the results, an increase in the number of para-clinical unit staff and hospital beds improves the hospital admission function. The implementation of mentioned scenarios reduces waiting time for patients by about 78% and reduces the waiting time for emptying the bed by about 50%.Keywords: Hospital admission unit, Patient Waiting time, Discrete -event simulation, Arena Software
-
مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران، سال هفتاد و چهارم شماره 2 (پیاپی 182، اردیبهشت 1395)، صص 135 -139زمینه و هدفسرطان پستان شایعترین سرطان در زنان است، هدف این مطالعه، مشخص نمودن عوامل خطر سرطان پستان در زنان و تعیین گروه های پرخطر بود.روش بررسیدر این مطالعه مورد-شاهدی، 170 خانم بیمار ساکن شهرستان دزفول ثبت شده در سیستم ثبت سرطان از ابتدای فروردین 1389 تا پایان اسفند 1393 و 170 خانم سالم، انتخاب و اطلاعات عوامل خطر توسط پرسشنامه جمع آوری و آنالیز داده ها با استفاده از نسبت شانس، مدل رگرسیون لجستیک و نرم افزار SPSS ویراست 16، انجام گردید.یافته هابین متغیرهای سابقه فامیلی (001/0P<)، استرس (001/0>P)، فعالیت فیزیکی یک بار در هفته (002/0P<) و شیردهی به مدت سه تا چهار سال (01/0P<) با خطر ابتلا به سرطان پستان ارتباط معناداری بود.نتیجه گیریزنان با سابقه فامیلی مثبت و سابقه استرس، بیشتر در معرض ابتلا به سرطان پستان بودند و زنانی که سابقه فعالیت فیزیکی و سابقه شیردهی به مدت سه تا چهار سال داشتند کمتر در معرض ابتلاء بودند.کلید واژگان: سرطان پستان, عوامل خطر, مورد, شاهدی, دزفولBackgroundBreast cancer is one of the most prevalent cancers among women and features increasing trends of incidence rates. Worldwide, yearly about 1.67 million of new cases and 522,000 of deaths from breast cancer are registered. The aim of this study was to determine the risk factors of breast cancer in women and to identify high risk groups.MethodsIn a case-control study, 170 women with breast cancer who were registered in cancer registration system from 2011 to 2015 at Dezful City, Iran, were compared with 170 healthy women with confirmation of mammography. After age matching of groups, the needed information about risk factors and demographic information including information, educational level, marital status, family history of breast cancer, age at menarche, parity, oral contraceptive use, age at first pregnancy, menopausal status, and age at menopause, breastfeeding, stress, abortion, alcohol use and smoking, hormone therapy and physical activity was collected by a questionnaire. The analysis of collected data was performed by using odds ratio and logistic regression model and SPSS software, version 16 (SPSS, Inc., Chicago, IL, USA). The statistical significance was set at a two-sided p-value of %5.ResultsThe results of this study showed that, women with the family history [OR: 6.78 (95% CI: 2.15-21.41)] and women with the stress history [OR: 4.86 (95% CI: 2.46-9.59)] had higher risk of breast canser, while women with the history of having physical activity at least once a week [OR: 0.29 (95% CI: 0.13-0.65)] and women with the history breast feeding for 3 to 4 years [OR: 0.36 (95% CI: 0.16-0.81)] had lower risk of breast cancer.ConclusionIt is recommended that the mentioned risk factors and protective factors be considered in first and second level (screening) of preventive programs.Keywords: breast cancer, case, control studies, Iran, risk factors
-
هدفدر بسیاری از کودکان با آسیب شنوایی شدید تا عمیق عمل کاشت حلزون شنوایی منجر به کسب مهارتهای گفتار و زبان می گردد، با این وجود کودکان برخوردار از کاشت حلزون شنوایی بسته به عوامل مختلفی از جمله زمان تشخیص، سن تجویز سمعک، سن کاشت، شروع توانبخشی و... درجاتی از ضعف را در زمینه ی گرامر و واژگان در نمونه ی زبانی خود نشان می دهند. هدف از مطالعه حاضر بررسی تنوع واژگانی و پیچیدگی نحوی گفتار پس از کاشت حلزون شنوایی در کودکان فارسی زبان می باشد.روش بررسیدر این پژوهش نمونه های زبانی حاصل از توصیف تصویر در 10کودک برخوردار از کاشت حلزون شنوایی و 10 کودک طبیعی همسان از نظر سن شنوایی و جنس، مورد مقایسه قرار گرفت. جهت بررسی پیچیدگی نحوی از شاخص میانگین طول گفته و جهت بررسی تنوع واژگانی از شاخص های تعداد واژه های متفاوت، تعداد کل واژه ها و نسبت نوع به تعداد واژه ها در50 گفته آغازین کودک استفاده گردید. متوسط سن شنوایی کودکان برخوردار از کاشت حلزون شنوایی 67/7 ماه (1/77=SD) بود و جهت تحلیل داده ها از آزمون t مستقل استفاده گردید.یافته هادر آزمون آماری در همه ی شاخص های مورد مطالعه بین دو گروه کودکان برخودار از کاشت حلزون شنوایی و طبیعی تفاوت معناداری وجود نداشت (0/05نتیجه گیریدر کودکان برخوردار از کاشت حلزون شنوایی، مدت زمان استفاده از کاشت حلزون شنوایی عامل مهمی در کسب مهارت های گفتار و زبان می باشد. به عبارت دیگر تنوع واژگانی و پیچیدگی نحوی در گفتار کودکان برخوردار از کاشت حلزون شنوایی که 72-60 ماه از کاشت آنها می گذرد، تقریبا مشابه با کودکان طبیعی 72-60 ماهه می باشد.کلید واژگان: کاشت حلزون شنوایی, میانگین طول گفته, تنوع واژگانی, تعداد کل واژه ها, آسیب شنواییPurposeAlthough cochlear implantation has been proven to cause considerable improvement in perceptive and expressive language of prelingually severe to profound hearingimpaired children, however, children with cochlear implant have grammar and vocabulary deficits depends on some factors such as diagnosis age, acoustic approval age, hearing age, rehabilitation onset and etc. The purpose of this study was to measure children's lexical diversity and syntactic complexity after cochlear implant in persian speaking children.MethodsThis study included 10 children with cochlear implant and 10 age- and gender-matched normal hearing children. In order to collect data, language samples of children were gathered via picture description. The first 50 utterances were analyzed to measure mean lentgh of utterances, number of different words, number of total words and type token ratio. Mean hearing age of participants was 67.7 months (SD=1.77) and we used independent T test for data analysis.ResultsThere was no significant difference in all measures between children with cochlear implants and hearing age peers (p>0.05).ConclusionDuration of hearing experience after CIs is an important factor for acquiring speech and language abilities. In other words, after 60 to72 months of implant experience, their lexical diversity and syntactic complexity were almost similar to chronological age scores of 60 to 72 months in normal hearing children.Keywords: Cochlear implant, Mean length of utterance, Number of different words, Number of total words, hearing–impaired
-
سابقه و هدفتوانبخشی اختلال بلع موضوع بحث برانگیزی برای آسیب شناسان گفتار و زبان است. ارزیابی اختلال بلع شامل غربالگری اولیه، معاینه بالینی و در نهایت آزمون ابزاری جهت حصول اطمینان می باشد. برخلاف اهمیت و مزایای آزمون های بالینی، تشخیص درست و تصمیم گیری در درمان اختلال بلع بسیار وابسته به آزمون های ابزاری است. این آزمون ها میتوانند ارزیابی پویایی را از ساختارها و فیزیولوژی بلع طبیعی وآسیب دیده فراهم کنند. در مطالعه حاضر قصد داریم مروری بر آزمون های ابزاری بلع با در نظر گرفتن موارد کاربرد، محدودیت و مزایای منحصر به فرد آنها داشته باشیم.روش بررسیاطلاعات مورد نیاز ازطریق پایگاه های اطلاعاتیGoogle scholar، Science direct، Medline، Scopus، Pubmed و بانک های اطلاعاتی ایرانی ، سایتهای مرتبط و کتابهای تخصصی بلع دربازه ی زمانی 1956تا2012 به دست آمد. براساس کلید واژه ها 150 مقاله به دست آمده که90 مقاله ی آن بر اساس اصول مورد نظر انتخاب شدند.یافته هااز این طریق 14 آزمون ابزاری گرد آوری شد که تنها یک آزمون کاربرد غربالگری داشته و سایر موارد جهت تشخیص و یا ارزیابی درمانی در اختلال بلع استفاده می شوند. همچنین از بین این یافته ها 3 آزمون اختصاصا در بزرگسالان و بقیه در همه گروه های سنی شامل کودکان و بزرگسالان استفاده می شوند.نتیجه گیریاین مطالعه حاکی از آن است که آزمون های ابزاری (Video fluoroscopy swallowing study: VFSS)، (Fiberoptic Endoscopic evaluation of swallowing: FEES) دارای استانداردی طلایی جهت ارزیابی و درمان اختلال بلع هستند، لذا بیشتر مورد توجه محققان و متخصصین می باشند. علی رغم وجود محدودیت هایی، مطالعه ما این امکان را فراهم می سازد تا متخصصان بتوانند ابزارهای مناسبی را جهت بررسی اختلال بلع انتخاب کنند.کلید واژگان: اختلال بلع, ارزیابی, غربالگری, آزمون ابزاریBackground And AimProviding rehabilitation care of deglutition disorders or dysphagia is a challenging issue for speech and language pathologists. Comprehensive assessment of dysphagia includes early screening, clinical tests and finally instrumental tests to be assured. In spite of the importance and the advantages of clinical tests; accurate diagnosis and decision in dysphagia management largely depend on instrumental ones. These tests provide dynamic assessment and information about structures and physiology of normal and affected swallow for clinician. The aim of this review article was to find instrumental tests of swallowing with their application, limitation and advantages.Materials And MethodsAn electronic search was done via the PubMed, Google scholar, Science direct, Medline, Scopus, Iranian web of knowledge data bases and web of knowledge data bases from 1956 to 2012. Based on the used keywords, 150 papers were found of which 90 papers were selected in accordance with the selection criteria.ResultsFourteen related instrumental tests were found. Only one of the tests is usable for screening and others for diagnosis and treatment of dysphagia. Three tests are used only in adults and others in children too.ConclusionThe literature review showed that among the instrumental tests, (Video fluoroscopy swallowing study; VFSS), (Fiberoptic Endoscopic evaluation of swallowing; FEES) are golden standards for dysphagia assessment and treatment. Therefore, they are widely accepted among clinicians and researches in despite of their limitations, our study offers the possibility to professionals for selecting the appropriate instrumental test in dysphagia.Keywords: Assessment, Dysphagia, Screening, Instrumental tests
-
زمینه و هدفطی رشد گفتار، کاهش خوشه یکی از فرآیندهای واجی معمول در گفتار کودکان است. کودکان توانایی تولید برخی از خوشه ها را از دو سالگی شروع می کنند اما توانایی در تولید انواع خوشه ها تا نه سالگی ادامه می یابد. هدف این مطالعه بررسی توانایی کودکان فارسی زبان در تولید خوشه در کلمات تک هجایی با ساختار CVCC است.روش بررسیدر این مطالعه مقطعی مقایسه ای، 200 کودک طبیعی سه تا شش ساله فارسی زبان از مهدهای کودک شهر تهران برای تولید 19 خوشه حاوی هم خوان های سایشی، سایشی انسدادی، انسدادی، روان و خیشومی در 38 کلمه تک هجایی با ساختار CVCC مورد ارزیابی قرار گرفتند. شاخص روایی محتوایی کلمات بالاتر از 80/0 و ضریب آلفای کرونباخ برای دو نیمه 91/0 بود.یافته هابیش از 75 درصد از کودکان سه ساله توانایی تولید خوشه های /rs/، /xm/، /xl/ و /bz/ را داشتند. متغیر سن با متغیر امتیاز تولید درست کلمات همبستگی مثبت داشت(p=0/001) و با متغیر تعداد کلمات دارای فرایند کاهش خوشه همبستگی منفی داشت(p=0/001).نتیجه گیریکودکان طبیعی سه ساله فارسی زبان در تولید کلمات دارای خوشه دو هم خوانی، ممکن است فرآیند کاهش خوشه به کار ببرند اما این فرایند با افزایش سن کاهش می یابد به طوری که اغلب کودکان شش ساله توانایی تولید خوشه های دو هم خوان را دارا هستند. جایگاه تولید هم خوان ها، بیش از شیوه تولید آنها در تولید درست خوشه دو هم خوانی نقش دارد.
کلید واژگان: کلمات تک هجایی, خوشه دو همخوانی, فرایند کاهش خوشه, رشد واجی, کودکان سه تا شش ساله طبیعی فارسی زبانBackground And AimDuring speech development in normal children, cluster reduction is one of the natural phonological processes. Children begin to produce some consonant clusters from the age of 2 years but ability to produce all consonant clusters continues up to 9. The main objective of this investigation was assessing the ability of Persian-speaking children in production of consonant clusters in mono-syllable CVCC words.MethodsIn this cross-sectional and comparative study, production of 19 clusters with stop, fricative, affricate, nasal, and glide consonants in 38 words were tested in 200 Persian-speaking children at the age of 3 to 6 years in kindergartens of Tehran, Iran. Content validity indexes of 38 words were above 0.80 and Cronbach’s alpha of split half was 0.91.ResultsMore than 75% of 3-years-old children were able to produce /xl/, /bz/, /rs/, and /xm/ clusters. Age was positively correlated with correct production scores of words (p=0.001) and was negatively correlated with cluster reduction scores (p=0.001).ConclusionThree-years-old normal Persian-speaking children may use cluster reduction in words with consonant clusters but this phonological process decreased by increasing of age; so, most of the 6-years-old children could produce consonant clusters correctly. Place of articulation more than manner of articulation affect on correct production of consonant clusters.Keywords: Mono syllable words, consonant cluster, cluster reduction, phonological development, children, Persian -
مطالعه اثرهای ارتفاع و فصل بر برخی شاخصهای تنوع و یکنواختی پوشش گیاهی در بخشی از مراتع شهرستان همدانیکی از مهمترین شاخصه های سلامت مراتع، تنوع پوشش گیاهی موجود در آنهاست که خود تحت تاثیر عوامل مختلفی می باشد. در این میان می توان به عوامل فیزیوگرافی اشاره کرد که ارتفاع از سطح دریا یکی از مهمترین آنها محسوب می شود؛ با این حال در مطالعات مربوط به تنوع گونه های گیاهی به نظر می رسد که زمان نمونه گیری از مرتع نیز حائز اهمیت باشد. تحقیق حاضر به منظور بررسی تغییرات پوشش گیاهی در یک گرادیان ارتفاعی طی یک دوره زمانی سه ماهه در بخشی از مراتع استان همدان انجام شد. به همین منظور سه طبقه ارتفاعی، شامل ارتفاع پایین (1900- 1800 متر)، ارتفاع متوسط (2300-2200 متر) و ارتفاع بالا (2700-2600 متر) انتخاب و نمونه گیری طی 5 مرحله و در فواصل زمانی 21 روزه انجام شد. برای مقایسه پوشش گیاهی این مناطق در زمانهای مختلف، شاخصهای تنوع شانون- واینر، تنوع سیمپسون، سیمپسون و پایلو محاسبه شده و مورد تجزیه آماری قرار گرفتند. نتایج آزمایش نشان داد که شاخصهای مورد اشاره با تغییر فصل و ارتفاع تغییر می کنند ((P<0.05، به طوری که بیشترین تنوع و یکنواختی در برداشت دوم و به ترتیب در ارتفاع متوسط و ارتفاع بالا ثبت گردید. همچنین در رابطه با همه شاخصهای محاسبه شده، یک اثر متقابل بین فصل و ارتفاع مشاهده شد ((P<0.05، بدین شکل که با تغییر فصل از بهار به تابستان در ارتفاع پایین، تنوع گونه ای بعد از یک افزایش، رو به کاهش نهاد اما در ارتفاعات بالاتر این روند با تاخیر انجام شد. در رابطه با یکنواختی، با تغییر فصل یک روند افزایشی در این شاخص مشاهده شد که این روند با افزایش ارتفاع ملایم تر گردید.
کلید واژگان: شاخص تنوع, ارتفاع, فصل, مراتع استان همدانOne of the most important indicators of rangeland health is the diversity of their vegetation which is affected by different factors. In this regard, the physiographic factors can be pointed out in which the altitude is considered the most important. The present study was carried out to assess the changes in vegetation at an altitudinal gradient over a period of three months in part of Hamedan rangelands. For this purpose, three height levels including low altitude (1800-1900 meters), medium altitude (2200-2300 meters) and high altitude (2600-2700 meters) were selected and sampling was conducted 5 times with a 21-days intervals. The diversity indices of Shannon-Weiner, Simpson diversity, Simpson and the evenness index of Pylo were calculated to compare the vegetation varying along altitudinal gradient at different times. The results revealed that most of the estimated indices were varying along altitudinal gradient and with changing of the seasons (P<0.05), as the highest diversity and the evenness were recorded in the second harvest and at mid- and high-altitude respectively. An interaction between altitude and the season was also observed with all of indices (P<0.05), as from spring to summer, species diversity was declined after an early increasing at low altitude, but at higher altitudes this variation was accompanied with a delay. Evenness was increased with the season but this trend was moderated along altitudinal gradient.Keywords: Diversity index, altitude, season, Hamedan rangeland -
آت اکولوژی (بوم شناختی) cristatum Agropyron،Stipa turkestanica و Stipa arabica در مراتع استان خراسان شمالیداده های بدست آمده از بررسی رویشگاه ها و کیفیت علوفه گونه های مرتعی بومی را می توان برای احیاء مراتع تخریب یافته و تعیین مناسب ترین زمان چرای دام مورد استفاده قرار داد. با انجام بازدیدهای صحرایی، رویشگاه های طبیعی سه گونه گیاه گندمی Stipa Stipa turkestanica، arabica و Agropyron cristatumدر مراتع استان خراسان شمالی بررسی شد. محدوده گسترش جغرافیایی هر گونه با منحنی های هم باران و هم دما مقایسه شد. عامل های اصلی خاکشناسی و ارزش های کیفیت علوفه در مراحل رشد رویشی، گل دهی و بذردهی در رویشگاه های منتخب بررسی شد. این گیاهان تا ارتفاع 1410 متر از سطح دریا، محدوده EC 0.96-1.2 میلی موس و شیب های تا بیش از 100% دیده شدند. خاک های رویشگاه ها لومی و فقیر از نظر نیتروژن، فسفر و ماده آلی بودند. گونه، A. cristatum S. turkestanika و S. arabica به ترتیب در محدوده دمایی 8-12، 8 تا 12 و 8 تا بیش از 16 درجه سلسیوس و حد پایین بارندگی 240، 220 و 150 میلی متر در سال حضور داشتند. میزان پروتئین خام هر سه گونه در مراحل رشد رویشی وگل دهی به طور قابل توجهی بالاتر ولی در مرحله بذردهی کمتر از حد بحرانی بود. میزان انرژی سوخت و سازی تنها در مرحله رشد رویشی کمی بالاتر از حد بحرانی بود. بطورکلی، گیاه S. arabica بیشترین پراکنش را در مناطق خشک و گیاه A. cristatum بیشترین درجه خوشخوراکی را در بین سه گونه داشت. برای هر سه گونه فصل مناسب چرای دام زمان گل دهی است؛ اما دامها نیاز دارند که، برای جبران کمبود انرژی سوخت و سازی، از دیگر گیاهان مرتعی نیز چرا کنند.
کلید واژگان: گندمیان پایا, ارزش غذایی, سازگاری, اقلیم, اصلاح مرتعAutecology of Agropyron cristatum, Stipa turkestanika and Stipa arabica in the rangelands of Northern Khorasan ProvinceResults on evaluating habitats and forage quality of native range plants can be used for restoration of degraded rangelands and for determining proper time of livestock grazing. By doing field visits, natural habitats of three perennial grasses, Agropyron cristatum, Stipa arabica, and Stipa turkestanika were investigated in the rangelands of Northern Khorasan Province (NKP). Geographical distribution of each species was compared with the isoheights of average annual rainfall and temperature. Main soil factors were studied in the selected habitats. Forage quality values were compared at the vegetative, flowering and seed ripening stages. The three grasses were found up to 1410 m.a.s.l, soil EC 0.96-1.2 mmohs, and slope degrees 0- >100%. Soil texture was loamy, with low salinity and weak alkaline condition, which contained low nitrogen, phosphorus and organic carbon. A. cristatum, S. turkestanika and S. arabica were respectively growing within the 8-12, <12, and 8 ºC; and their minimum rainfall was correspondingly limited by 240, 220 and 150 mm/yr. For the all species, crude protein was significantly higher than the critical level, during vegetative and flowering stage, whereas it reduced to the lower level during seeding stage. Metabolic energy was higher than critical stage, only during the vegetative growth. In conclusion, S. arabica had the highest tolerant to drought, A. cristatum had the highest palatability, as compared with the other two grasses. The proper time for grazing of all species is the flowering stage. However livestock also need to graze from other forage species, in order to compensate the deficiency of metabolic energy in their diet.Keywords: Perennial grasses, Nutritive values, Adaptation, Climate, Range improvement -
نظر به اهمیت روزافزون بهره برداری های چندگانه از منابع طبیعی، در این تحقیق روش های بهبود درصد جوانه زنی 10 گونه گیاه مرتعی و بیابانی دارای ارزش زینتی و یا دارویی مورد توجه قرار گرفت. 9 تیمار جوانه زنی در قالب طرح کاملا تصادفی بر بذرهای هر یک از گونه ها اعمال و سپس جوانه زنی آنها در داخل انکوباتور و دمای 22 درجه سانتی گراد بررسی شد. از بین تیمارهای اعمال شده هورمون جیبرلیک اسید بدلیل داشتن تاثیر معنی دار بر جوانه زنی 5 گونه بیشترین تاثیرگذاری را داشت؛ تیمارهای سرمادهی، نیترات پتاسیم و گرمادهی با تاثیر گذاری بر 3 گونه، تیمار خراشدهی با اسید بر 2 و خیساندن در آب بر1 گونه در ردیفهای بعدی قرار گرفتند. تیمار پروپیلن گلیکول و شنهای مرطوب کمترین تاثیر را بر جوانه زنی گون های تحت مطالعه داشته و یا سبب کاهش جوانه زنی شدند. تیمارهای آزمایشی سبب افزایش قابل قبول درصد جوانه زنی در گونه های سنبله ای ارغوانی، پرند، کور و شب بوی بیابانی شدند. از این رو نتایج می توانند به عنوان راهکاری جهت شکستن خواب این گونه ها بکار روند. گونه های کاروانکش، اسکمبیل هفت بندی، اسکمبیل شندوست، وسمه تالشی، شقایق لوب تیز و زنبق صحرایی واکنش ضعیفی به تیمارهای اعمال شده داشتند، بنابراین نتایج آنها برای انجام پژوهشهای آینده قابل استفاده بوده ولی ممکن است جنبه کاربردی نداشته باشد. از دیگر نتایج قابل توجه این آزمایش وجود ارتباط منطقی بین تیمار موفق جوانه زنی، فنولوژی و شرایط رویشگاهی برخی گونه های تحت مطالعه بود.
کلید واژگان: جوانه زنی, گیاهان مرتعی, خواب بذر, یزدDue to the increasing attentions on multiple uses from rangelands, methods of improving seed germination rates were investigated on 10 arid rangeland species, which have ornamental and/or pharmacological values. 9 dormancy breaking treatments were applied, in a completely randomized design. Seeds were then located in an incubator and daily germination rates were recorded. Between treatments, gibberlic acid caused the greatest influence, on germination of 5 out of 10 species. Low temperature, potassium nitrate, high temperature, sulphuric acid, and water imbibitions also increased germination rates of 3, 3, 3, 2, and 1 species respectively. Lowest effect was found for polyethylene glycol and wet sand treatments. The applied treatments led to high increases in germination rates of Stachys inflata, Pteropyrum aucheri, Capparis spinosa and Fortynia bungei. However, the results for Atraphaxis spinosa, Calligonum polygonoides, Calligonum bungei, Isatis cappadocica, Glaicium oxylobum, and Iris songarica may not be applicable for field workers, because of low (0-5 %) germination rate of these species, while they are valuable for researchers. Further interesting results of this experiment was a logical relationship between treatment that caused the highest increase in germination rate, and phenology stages, habitat conditions of some species. -
مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد، سال چهل و نهم شماره 4 (پیاپی 94، زمستان 1385)، صص 401 -406مقدمهبیماران مبتلا به پارکینسون سطح هموسیستئین بالایی دارند و افزایش سطح هموسیستئین به عنوان یک عامل خطرساز برای بعضی بیماری های استحاله ای مغز شناخته شده است.هدف این مطالعه مقایسه سطح هموسیستئین پلاسما در بیماران مبتلا به پارکینسون خفیف و پارکینسون شدید بوده است.روش کاراین مطالعه مورد- شاهدی در بیماران مبتلا به پارکینسون در سال 1384 در کلینیک حرکتی مرکز پزشکی بیمارستان الزهرا اصفهان انجام شده است. 50 بیمار پارکینسون به صورت تصادفی مورد قرار گرفتند. بیماران به دو گروه شاهد (1) 23 نفر با پارکینسون خفیف (مرحله پایین تر و مساوی 2.5) و 27 نفر پارکینسون شدید (مرحله بالاتر از 2.5) براساس معیار modified Hoehn and Yahr تقسیم شدند و همچنین از نظر مدت ابتلا به بیماری به دو گروه مورد (2) بیشتر از 4 سال، 24 نفر و کمتر از 4 سال گروه شاهد (2) 26 نفر تقسیم شدند. سطح هموسیستئین خون در کلیه بیماران فوق توسط یک نفر و یک روش آزمایشگاهی انجام شد و با یکدیگر مقایسه گردید. مشخصات فردی و نتایج آزمایشگاهی در پرسشنامه جمع آوری و با استفاده از آمار توصیفی و جداول توزیع فراوانی پردازش گردید.نتایجمیانگین سطح هموسیستئین در گروه بیماران مبتلا به پارکینسون خفیف 25.07 μmol/lit (SD=16.62) و در گروه پارکینسون شدید 24.69 μmol/lit (SD=13.20) بود. که اختلاف معناداری از نظر آماری بین دو گروه وجود ندارد.
میانگین سطح هموسیستئین درگروه بیماران با مدت بیماری کمتر از 4 سال 26.40 μmol/lit (SD=16.38) و در گروه بیماران با مدت بیماری بیشتر از 4 سال 23.51 μmol/lit (SD=13.78) بود که تفاوت معناداری از نظر آماری بین دو گروه وجود ندارد.نتیجه گیریافزایش هموسیستئین پیش بینی کننده پیشرفت بیماری پارکینسون نمی باشد و با افزایش مدت بیماری میزان آن تفاوت چندانی نمی کند.
کلید واژگان: پارکینسون خفیف, پارکینسون شدید, هموسیستئین
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.