به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

مهسا محمدی

  • ایرج سلیمی کیا، شادی شیخ الاسلامی، علی غفاریان بهرمان، مهسا محمدی، مصطفی دارابی نژاد، حمیدرضا محمدی*
    پیش زمینه و هدف

    کولمیک نفروپاتی یکی از عوارض مهم و جدی در شرایط آسیب های مزمن کبدی و بسته شدن مجاری صفراوی است. پیدا کردن راهکارهای داروئی جهت تخفیف این عارضه و یا جلوگیری از بروز آن می تواند از اهمیت بالینی برخوردار باشد. ازآنجاکه لوتئولین یک آنتی اکسیدان است و یکی از مکانیسم های ایجاد کولمیک نفروپاتی القا استرس اکسیداتیو است، این پژوهش با هدف بررسی اثر حفاظتی لوتئولین (LUT) بر عارضه کولمیک نفروپاتی در موش های صحرائی کلستاتیک طراحی شده است.

    مواد و روش ها

    در این مطالعه تجربی 50 رت نر از نژاد ویستار استفاده شد. القای کلستاز از طریق بستن مجاری مشترک صفراوی (BDL) انجام شد. رت ها به صورت تصادفی در 5 گروه 10 تایی به شرح ذیل تقسیم شدند؛ یک گروه کنترل، یک گروه BDL، گروه هایی که علاوه بر BDL دوزهای مختلف LUT mg/kg/day) 15،5 و 30) روزانه به صورت گاواژ برای مدت 14 روز دریافت کردند. پس از پایان این مداخله تاثیر القای کلستاز و اثرات حفاظتی LUT بر فاکتورهای سرمی، ادرار و شاخص های استرس اکسیداتیو بافت کلیه موردبررسی قرار گرفت.

    یافته ها

    بررسی حاضر نشان داد که سطح شاخص های سرمی BUN) و (Cr، استرس اکسیداتیو (MDA و ROS) در موش های کلستاتیک نسبت به گروه های کنترل به طور معنی داری افزایش یافت (P < 0.001). همچنین، فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانی (CAT, SOD, GPx) در موش های کلستاتیک نسبت به گروهای کنترل به طور معناداری کاهش یافته بود (P < 0.001).

    بحث و نتیجه گیری

    به نظر می رسد که LUT می تواند از طریق کاهش استرس اکسیداتیو و بهبود فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانی به عنوان یک کاندید امیدوارکننده برای پیشگیری و درمان آسیب کلیوی ناشی از کلستاز شود.

    کلید واژگان: استرس اکسیداتیو, کولمیک نفروپاتی, کلستاز, لوتئولین
    Iraj Salimi Kia, Shadi Sheikholeslami, Ali Ghaffarian Bahrmann, Mahsa Mohammadi, Mostafa Darabinejad, Hamidreza Mohammadi*
    Background & Aims

    Cholemic nephropathy is one of the important and serious complications associated with chronic liver damage and bile duct obstruction. Finding drug solutions to alleviate this complication or prevent its occurrence can be of clinical importance. Since luteolin is an antioxidant and one of the mechanisms of cholemic nephropathy is the induction of oxidative stress, this study was designed to investigate the protective effect of luteolin (LUT) on cholemic nephropathy in cholestatic rats.

    Materials & Methods

    In this experimental study, 50 male Wistar rats were used. Cholestasis was induced by common bile duct ligation (BDL). Rats were randomly divided into 5 groups of 10 as follows: a control group, a BDL group, and groups that received different doses of LUT (15, 5, and 30 mg/kg/day) daily by gavage for 14 days in addition to BDL. After the end of this intervention, the effect of cholestasis induction and the protective effects of LUT on serum, urine, and kidney tissue oxidative stress indices were examined.

    Results

    The present study showed that the levels of serum BUN and Cr, oxidative stress (MDA and ROS) indices in cholestatic rats were significantly increased compared to the control group (P < 0.001). Also, the activity of antioxidant enzymes (CAT, SOD, GPx) in cholestatic rats was significantly decreased compared to the control group (P < 0.001).

    Conclusion

    It seems that LUT can be a promising candidate for the prevention and treatment of renal damage caused by cholestasis by reducing oxidative stress and improving the activity of antioxidant enzymes.

    Keywords: Oxidative Stress, Cholemic Nephropathy, Cholestasis, Luteolin
  • حمیده شیروانی، لیلا رفیعی، پروانه غلامیان، مهسا محمدی*
    مقدمه

    اگرچه شواهد زیادی در زمینه نقش ویژه ترومای کودکی در سبب شناسی اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) و گرایش به مصرف مواد وجود دارد، اما مطالعات اندکی، مکانیسم های دخیل در  شروع و حفظ این اختلالات را بررسی نموده اند. از این رو مطالعه حاضر با هدف بررسی مدل یابی روابط ساختاری ترومای کودکی با علائم استرس پس از سانحه و گرایش به مصرف مواد با میانجیگری تجارب تجزیه ای در بزرگسالان انجام شد.

    روش کار

    روش پژوهش توصیفی - همبستگی بود. جامعه پژوهش را کلیه افراد مراجعه کننده به کلینیک ها و مراکز خدمات روان شناختی شهر تهران در زمستان سال 1402 تشکیل دادند. در این مطالعه، 360 نفر به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه آسیب های کودکی، چک لیست اختلال استرس پس از سانحه، مقیاس آمادگی به اعتیاد و مقیاس تجارب تجزیه ای بود. برای تحلیل داده ها از همبستگی پیرسون، مدل یابی معادلات ساختاری و از نرافزار SPSS-26 وAMOS-24  استفاده شد.

    یافته ها

    نتایج یافته ها نشان از برازش مدل مورد نظر است. مسیرهای مستقیم ترومای کودکی بر علائم استرس پس از سانحه (74/7 T= ،22/0 = β)، گرایش فعال به مصرف مواد (39/3 T= ،52/0 = β) و گرایش منفعل به مصرف مواد (32/4T= ،55/0 = β) معنادار بود (05/0>P). مسیرهای مستقیم تجارب تجزیه ای بر علائم استرس پس از سانحه (70/21 T= ،72/0 = β)، گرایش فعال به مصرف مواد (66/17 T= ،71/0 = β) و گرایش منفعل به مصرف مواد (61/46 T= ،97/0 = β) معنادار بود. به علاوه ضرایب غیرمستقیم ترومای کودکی از طریق تجارب تجزیه ای بر روی علائم استرس پس از سانحه و گرایش به مصرف مواد معنادار بودند (05/0>P). به طور کلی تجربه ترومای کودکی با میانجی تجارب تجزیه ای در مجموع 67 درصد از واریانس علائم اختلال استرس پس از سانحه، 50 درصد از واریانس گرایش به مصرف مواد فعال و 92 درصد از واریانس گرایش به مصرف مواد منفعل را تبیین نمودند.

    نتیجه گیری

    نتایج پژوهش حاکی از نقش مهم ترومای کودکی و به ویژه تجارب تجزیه ای در پیش بینی علائم استرس پس از سانحه و گرایش به مصرف مواد در بزرگسالان بود. بنابراین متخصصان بالینی می توانند جهت بهبود برنامه های مداخلاتی خویش برای درمان علائم استرس پس از سانحه و گرایش به مصرف مواد، به پدیده تجزیه توجه ویژه ای داشته باشند.

    کلید واژگان: اختلال استرس پس از سانحه, ترومای کودکی, تجارب تجزیه ای, گرایش به مصرف مواد
    Hamideh Shirvani, Leila Rafiei, Parvaneh Gholamiyan, Mahsa Mohammadi*
    Introduction

    Although there is a lot of evidence on the special role of childhood trauma in the etiology of post-traumatic stress disorder (PTSD) and tendency to substance use, few studies have investigated the mechanisms involved in the initiation and maintenance of these disorders. Therefore, the present study was conducted with the aim of investigating the modeling of the structural relationships of childhood trauma with post-traumatic stress symptoms and the tendency to use substances with the mediation of dissociative experiences in adults.

    Methods

    The research method was descriptive-correlation. The research community was made up of all people who referred to clinics and psychological service centers in Tehran in the winter of 2023. In this study, 360 people were selected by convenience sampling method. The research tools included Childhood Trauma Questionnaire, PTSD Checklist (PCL-C), Iranian Addiction Potential Scale and Dissociative Experiences Scale. For data analysis, Pearson correlation, structural equation modeling and SPSS-26 and AMOS-24 software were used.

    Results

    The results of the findings show the fit of the desired model. The direct paths of childhood trauma on post-traumatic stress symptoms (β = 0.22, T = 7.74), active tendency to use substances (β = 0.52, T = 3.39) and passive tendency to use substances (T = 4.32, β = 0.55) was significant (P<0.05). Direct paths of dissociative experiences on post-traumatic stress symptoms (T = 0.72, β = 21.70), active tendency to substance use (β = 0.71, T = 17.66) and passive tendency to substance use (T = 46.61, β = 0.97) was significant. In addition, the indirect coefficients of childhood trauma through dissociative experiences on post-traumatic stress symptoms and tendency to use substance were significant (P<0.05). In general, the experience of childhood trauma with the mediation of dissociative experiences explained a total of 67% of the variance of post-traumatic stress disorder symptoms, 50% of the variance of the active tendency to use substances and 92% of the variance of the passive tendency to use substances.

    Conclusions

    The results of the research indicated the important role of childhood trauma and especially dissociative experiences in predicting post-traumatic stress symptoms and the tendency to use substances in adults. Therefore, clinical experts can pay special attention to the phenomenon of dissociation in order to improve their intervention programs for the treatment of post-traumatic stress symptoms and tendency to use substances.

    Keywords: Post-Traumatic Stress Disorder, Childhood Trauma, Dissociative Experiences, Substance Use
  • وحید عبدالمنافی*، زهرا سادات اخلمدی، مریم احمدی، مهسا محمدی
    هدف

    پژوهش حاضر به دنبال این هست تا منبع کنترل، تنظیم هیجان و شفقت ورزی به خود در افراد مبتلابه سوء مصرف کننده مواد افیونی که همزمان به اختلال خلقی و اضطرابی مبتلا هستند را باهم و با افرادی که فقط به سوء مصرف مواد مبتلا بودند، مقایسه کند.

    روش

    پژوهش حاضر از نوع علی -مقایسه ای و از نوع مطالعات مقایسه ای هست. جامعه آماری پژوهش حاضر از کلیه افراد مبتلایان به سوء مصرف مواد افیونی بود که در سال 1402 به کلینیک های ترک اعتیاد مراجعه کرده بودند. نمونه ای به تعداد 90 نفر از مبتلایان به سوء مصرف مواد افیونی (30 نفر مبتلابه اختلالات اضطرابی همبود، 30 نفر مبتلا به افسردگی همبود و 30 نفر سالم از نظر ابتلابه اختلالی دیگر) انتخاب شدند از پرسشنامه منبع کنترل راتر (1955)، خودشفقت ورزی نف (2003) و تنظیم هیجان گراس (2003) برای جمع آوری داده ها استفاده شد.

    یافته ها

    نتایج نشان داد که بین سه گروه از نظر منبع کنترل درونی-بیرونی تفاوتی وجود نداشت، از طرفی شفقت ورزی در بین سه گروه متفاوت و برای مبتلایان به اختلال افسردگی کمینه بود بعلاوه، تنظیم هیجان (ارزیابی مجدد) برای همبودی اضطراب کمینه و نیز تنظیم هیجان (سرکوب) برای آن گروه بیشینه بود.

    نتیجه گیری

    این پژوهش نشان داد ابتلابه اختلالات همبود با سوء-مصرف مواد افیونی با مشکلات عدیده ای همراه هست و در تشدید شرایط نقش دارد. این امر نشان می دهد. بنابراین می توان به نتایج این پژوهش استناد کرد و در درمان سوء مصرف مواد به اختلالات همبود نیز توجه داشت.

    کلید واژگان: اختلال سوءمصرف مواد افیونی, منبع کنترل درونی-بیرونی, شفقت ورزی به خود, تنظیم هیجان, اختلالات همبود
    Vahid AbdulManaf *, Zahrasadat Akhlamadi, Maryam Ahmadi, Mahsa Mohammadi
    Aim

    The present study seeks to compare the source of control, emotion regulation and self-compassion in people who abuse opioids who have mood and anxiety disorders together and with people who only abuse. Materials were affected, compare.

    Method

    The current research is causal-comparative and comparative studies. The statistical population of the present study was all the people suffering from opioid abuse who had referred to addiction treatment clinics in 1402. A sample of 90 people suffering from opioid abuse (30 people suffering from anxiety disorders, 30 people suffering from depression and 30 healthy people in terms of suffering from another disorder) were selected from Rutter's locus of control questionnaire (1955). Self-compassion by Neff (2003) and emotion regulation by Gross (2003) were used to collect data.

    Findings

    The results showed that there was no difference between the three groups in terms of the source of internal-external control, on the other hand, compassion was different among the three groups and was minimal for those suffering from depressive disorder, in addition, emotion regulation (reevaluation) for solidarity Anxiety was minimal and emotion regulation (suppression) was maximum for that group.

    Conclusion

    This research showed that suffering from comorbid disorders with opioid abuse is associated with many problems and plays a role in aggravating the situation. This shows. Therefore, it is possible to refer to the results of this research and pay attention to comorbid disorders in the treatment of substance abuse.

    Keywords: opioid abuse disorder, internal-external locus of control, self-compassion, emotion regulation, coexistence disorders
  • مهسا محمدی، محمدعلی مهدوی ثابت، نسرین مهرا، محمد آشوری*
    زمینه و هدف

    دستکاری ژنوم انسانی، در نظام های حقوقی مختلف، رویکردهای متعارضی را با خود همراه دیده است، به نحوی که دو رویکرد را در سطح سیاست جنایی دولت ها در این ارتباط شاهد هستیم: 1 رویکرد تنظیم گری به معنای اینکه دستکاری در ژنوم انسانی به جهت اینکه می تواند موجب رفع بسیاری از نابهنجاری های جسمی و جنسی شود، بایستی مدیریت شود و امکان منع کامل آن وجود ندارد. در این نظام های حقوقی، صرفا در مواردی دستکاری در ژنوم انسانی، جرم انگاری شده اند که به اهداف غیر پزشکی صورت پذیرد؛ 2 رویکرد ممنوعیت کامل: در رویکرد ممنوعیت کامل، دستکاری در ژنوم انسانی خواه به اهداف پزشکی خواه به اهداف غیر پزشکی ممنوع شده است. در این رویکرد، نوعی اطلاق گرایی در اخلاق پزشکی دیده می شود. این در حالی است که رهنمودها و قوانین بین المللی حقوق بشری امروزه به این سمت و سو می روند که دستکاری در ژنوم انسانی نبایستی به صورت کلی ممنوع شوند، بلکه این عمل پزشکی بایستی در چهارچوب های مقررشده قانونگذار باشد، به نحوی که به کرامت انسانی احترام گذاشته شود.

    روش

    این تحقیق از نوع نظری بوده و روش تحقیق به صورت توصیفی تحلیلی است و روش جمع آوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای است و با مراجعه به اسناد، کتاب و مقالات صورت گرفته است.

    ملاحظات اخلاقی:

     در تحقیق حاضر، اصل امانتداری، صداقت، بی طرفی و اصالت اثر رعایت شده است.

    یافته ها

    حقوق بشر به عنوان مبنای نوین جرم انگاری در اکثر نظام های حقوقی، از جمله نظام حقوقی ایران مورد پذیرش نسبی یا مطلق قرار گرفته است. این تاثیرگذاری تا بدان جا بوده که حوزه های سنتی حقوق جزا نیز مصون از این تحولات نبوده است، از جمله حوزه های جدید پزشکی، دستکاری در ژنوم انسانی بوده که در ارتباط با جواز، ممنوعیت مطلق و تنظیم گری در ارتباط با آن، رویکردهای متفاوتی در سیاست جنایی کشورها دنبال شده است. رهنمودها و قوانین بین المللی در حوزه بشر بر این امر دلالت می نمایند که می بایستی از بین سه رویکرد فوق الذکر (جواز، ممنوعیت مطلق و تنظیم گری)، رویکرد تنظیم گری انتخاب شود.

    نتیجه گیری

    با توجه به عدم جرم انگاری دستکاری در ژنوم انسانی در سیاست جنایی ایران، رجوع به منابع فقهی در وهله اول و رهنمودها و قوانین حقوق بشری بین المللی در وهله دوم به منظور تعیین راهکار الزامی می شود. در ارتباط با استدلالات فقهی، چهار دسته استدلالات، یعنی جواز مطلق، جواز موردی، حرمت ثانویه و حرمت اولیه مطرح شده است که به نظر می رسد که جواز موردی در این زمینه به نحو موثرتری مجاز باشد. در ارتباط با رهنمودهای حقوق بشری بین المللی نیز از دولت ها خواسته شده است تا به جای منع مطلق دستکاری در ژنوم انسانی، به تنظیم گری در این زمینه بپردازند.

    کلید واژگان: دستکاری ژنوم انسانی, حقوق بین الملل بشر, جواز مطلق, جواز موردی, کرامت انسانی, رضایت
    Mahsa Mohammadi, Mohammadali Mahdavi Sabet, Nasrin Mehra, Mohammad Ashouri*
    Background and Aim

    Manipulation of the human genome, in different legal systems, has seen conflicting approaches with it, so that we see two approaches at the level of criminal policy of governments in this connection: 1- The regulatory approach, meaning that the manipulation of the human genome is Because it can cause the elimination of many physical and sexual norms, it must be managed and it is not possible to completely prevent it. In these legal systems, manipulation of the human genome has been criminalized only for non-medical purposes; 2-Complete Prohibition Approach: In the complete prohibition approach, manipulation of the human genome, whether for medical or non-medical purposes, is prohibited. In this approach, a kind of applicativeism can be seen in medical ethics. This is despite the fact that international human rights guidelines and laws today are moving in such a direction that manipulating the human genome should not be prohibited in general, but this medical practice should be within the prescribed frameworks of the law in a way that respects human dignity be respected.

    Method

    This research is of a theoretical type and the research method is descriptive-analytical and the method of collecting information is library-based and it was done by referring to documents, books and articles.

    Ethical Considerations:

     In this research, the principles of trustworthiness, honesty, neutrality and originality of the work have been respected.

    Results

    Human rights as the new basis of criminalization have been accepted relatively or absolutely in most legal systems, including the legal system of Iran. Among the new fields of medicine is the manipulation of the human genome, which has been followed by different approaches in the criminal policy of countries in connection with the license, absolute prohibition and regulation. International guidelines and laws in the field of humanity indicate that the regulatory approach should be chosen from among the three approaches mentioned above (permission, absolute prohibition and regulation).

    Conclusion

    Considering the lack of criminalization of human genome manipulation in Iran's criminal policy, reference is made to jurisprudence sources in the first place and international human rights guidelines in the second place in order to determine a mandatory solution. In connection with jurisprudential arguments, four categories of arguments, i.e. absolute permissibility, case permissibility, secondary sanctity and primary sanctity, have been proposed and it seems that case permissibility is more effectively allowed in this context. In connection with international human rights guidelines, governments have been asked to regulate in this field instead of absolutely prohibiting the manipulation of the human genome.

    Keywords: Manipulation Of Human Genome, International Human Rights, Absolute Permission, Case Permission, Human Dignity, Consent
  • مهسا محمدی، مجید پوریوسف*، مرضیه ندرلو
    علف های هرز مهم ترین عامل محدودکننده در سیستم های کشاورزی می باشند و استفاده از مالچ به عنوان راهکاری مناسب در مدیریت اکولوژیک علف های هرز در نظر گرفته می شود. به منظور بررسی عملکرد و کنترل علف های هرز گشنیز، آزمایشی به صورت فاکتوریل در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه زنجان در سال 1399 انجام شد. فاکتور اول، نوع مالچ شامل نسبت های 100 درصد (40 کیلوگرم در هکتار)، 66 درصد (26/4 کیلوگرم در هکتار) و 33 درصد (13/2 کیلوگرم در هکتار) شبدر (Trifolium alexandrinum L.) و 100 درصد (20 کیلوگرم در هکتار)، 66 درصد (13/2 کیلوگرم در هکتار) و 33 درصد (6/6 کیلوگرم در هکتار) یونجه (Medicago scutellate L.) به عنوان مالچ های زنده، کلش گندم (Triticum aestivum L.) (یک کیلوگرم در مترمربع) به عنوان مالچ غیرزنده و یک تیمار بدون مالچ و فاکتور دوم، کنترل علف های هرز شامل کنترل کامل علف های هرز، یکبار وجین علف های هرز و عدم کنترل علف های هرز بود. نتایج نشان داد که تیمارهای نوع مالچ و کنترل علف های هرز بر اجزای عملکرد و عملکرد گشنیز از نظر آماری معنی دار بود. به طوری که، بیشترین عملکرد دانه (1601/4) کیلوگرم در هکتار)، عملکرد زیست توده (3901 کیلوگرم در هکتار) و عملکرد اسانس (3/35 کیلوگرم در هکتار) در مالچ کلش گندم تحت شرایط کنترل کامل علف های هرز مشاهده شد. تراکم های 66 و 100 درصد شبدر، باعث خفگی و از بین رفتن کامل بوته های گشنیز شد. لذا، عملکرد دانه و زیست توده گشنیز در این تیمارها معادل صفر بود. همچنین، تراکم های پایین یونجه، تاثیر معنی داری بر کنترل علف های هرز نداشت. کنترل کامل علف های هرز باعث افزایش معنی داری در تمامی صفات ارزیابی شده در گشنیز شد. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که استفاده از مالچ کلش گندم راه حل مناسبی برای کنترل علف های هرز گشنیز است که نه تنها در رشد و نمو گشنیز تداخلی ایجاد نمی کند، بلکه باعث کنترل موثر علف های هرز آن نیز می شود. از این رو با توجه به اهمیت کنترل تلفیقی علف های هرز در سیستم های کشاورزی پایدار، استفاده از مالچ کلش گندم را می توان به عنوان یکی از راهکارهای کاهش استفاده از سموم شیمیایی و کاهش آلودگی محیط زیست معرفی نمود.
    کلید واژگان: عملکرد اسانس, عملکرد دانه, کنترل علف های هرز, گیاهان پوششی, مالچ کلش گندم
    M Mohammadi, M Pouryousef *, M Naderloo
    Weeds are the most important limiting factors in agricultural systems and the use of mulch is considered as a suitable solution in the ecological management of weeds. In order to evaluate the coriander yield and its weed control, a factorial experiment was conducted at the research farm of the Faculty of Agriculture, University of Zanjan in 2020. The first factor was the types of mulches including ratios of 100 % (40.0 kg ha-1), 66 % (26.4 kg ha-1), and 33 % (13.2 kg ha-1) of clover (Trifolium alexandrinum L.) and 100 % (20.0 kg ha-1), 66 % (13.2 kg ha-1), and 33 % (6.6 kg ha-1) of alfalfa (Medicago scutellate L.) as living mulches, wheat straw (Triticum aestivum L.) (one kg m-2) as a non-living mulch, and a non-mulched treatment and the second factor was weed control including complete weed control, once-weed control and non-weed control. The results showed that the effects of the treatments of mulch type and weed control were statistically significant on the components of yield and yield of coriander. The highest grain yield (1601.4 kg ha-1), biomass yield (3901.0 kg ha-1) and essential oil yield (3.35 kg ha-1) were recorded in wheat straw mulch under complete weed control conditions. Clover at densities of 100 % and 66 % caused suffocation and complete destruction of coriander plants. Therefore, the grain yield and biomass production of coriander in these treatments were equal to zero. Alfalfa at low densities had no significant effect on weed control. Complete control of weeds caused a significant increase in all evaluated traits in coriander. The results of the present study showed that wheat straw mulch is a suitable solution for controlling coriander weeds, which not only does not interfere with the growth of coriander but also causes effective control of its weeds. Therefore, considering the importance of integrated control of weeds in sustainable agricultural systems, the use of wheat straw mulch can be introduced as one of the strategies to reduce the use of chemical pesticides and reduce environmental pollution.
    Keywords: Cover plants, Essential oil yield, Grain yield, Weed control, Wheat straw mulch
  • مجید نعمتی*، مهسا محمدی

    درحوزه ی نوشتار زبان دوم ، اهمیت نقش ژانر در دو دهه اخیر تاکید شده است. هدف اصلی این پژوهش، مقایسه ساختار حرکتی و گام ها و همچنین خصوصیات متنی در قسمت بحث مقالات زبانشناسی کاربردی نویسندگان بومی و غیر بومی است . دو ارزیاب 60 بحث مقالات (30 بومی و 30 غیر بومی) را طبق مدل ینگ والیسن (2003) جهت سنجش ساختار حرکتی و مدل اقتباس شده از هینکل (2003) جهت سنجش خصوصیات متنی مورد بررسی قرار دادند و تفاوت کمی بین حرکت دوم (گزارش نتایج) ،چهارم (تفسیر نتایج) ،پنجم (خلاصه تحقیق) و ششم (ارزیابی تحقیق) در بین آنها مشاهده شد. این نتایج می تواند به علت تفاوت الگوها و مفاهیم بلاغت و فصاحت در جامعه نویسندگان غیر بومی باشد.همچنین یافته ها مبین آن است که نویسندگان غیربومی بیشتر اسامی شمارشی ونتیجه ایی، زمان گذشته، افعال وجهی، مجهول، قید تکرار، جمله واره های قیدی و صفتی، مثال و تردید نماها در قسمت بحث مقالاتشان بکار می برند. نتایج حاصله از این بررسی پیشنهادهایی برای آموزش زبان و کتابهای کمک آموزشی می تواند ارایه دهد.

    کلید واژگان: مطالعات زبان, زبانشناسی کاربردی, نوشتار آکادمیک, ساختار بلاغت, آنالیز حرکت
    Majid Nemati *, Mahsa Mohammadi

    Within second language writing realm, the important role of genre has been emphasized for at least two decades. The main purpose of this analysis was to identify the move/step structure and textual features of Discussion part of Applied linguistics research articles. Two raters analysed 60 RA Discussions (30 from non-natives and 30 from natives) by incorporating Yang and Allison (2003) model for genre analysis and by adapted model from Hinkel (2003) for textual feature analysis. The findings demonstrated quantitative differences between moves 2 (reporting results) ,4(commenting results), 5( summary of the findings), and 6( evaluating the study) utilized in the two groups. These findings might be due to non-natives' preference for rhetorical concepts and values in their local writing community about genre structure of Discussions in Applied Linguistics RAs. The results also revealed that non-native writers use more numerative, resultative nouns, past tense, passive, modals, frequency adverbs, adverb and adjective clause, exemplar, and hedging. The results may promise some implications for syllabus design, ESP pedagogy, and materials preparation.

    Keywords: Language studies, Applied linguistics, Academic Writing, Rhetorical Organization, Move Analysis
  • رسول کردنوقابی، مریم آسوده*، مهسا محمدی

    این پژوهش با هدف تعیین تاثیر خرددرمانی بر خودشکوفایی معلمان با تحصیلات بالا انجام گرفته است که در آن از روش پژوهش نیمه‎آزمایشی از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل نابرابر استفاده شده است. جامعه آماری، شامل همه معلمان زن با تحصیلات دکتری تخصصی شهرستان همدان در سال 1400 است که براساس روش نمونه گیری هدفمند، 32 نفر از آ ‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎ن ها به عنوان نمونه، انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه 16 نفری (آزمایش و کنترل) تقسیم شدند، سپس برنامه خرددرمانی (برگرفته از کتاب کردنوقابی ،1400) در یازده جلسه بر روی گروه آزمایش اجرا شد. ابزار سنجش خودشکوفایی، پرسش نامه خودشکوفایی جونز و کرندال (1968) بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها نیز از آزمون کوواریانس تک متغیره به کمک برنامه  SPSS 22 استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد که تاثیر درمان، معنادار بوده (05/0> P) و رویکرد خرددرمانی شخصی، تاثیر مثبتی بر افزایش خودشکوفایی معلمان با تحصیلات بالا داشته است. بنابراین می توان گفت مسولین آموزش و پرورش می‎توانند از این راهکار برای افزایش خودشکوفایی معلمان استفاده کنند.

    کلید واژگان: خرددرمانی, خودشکوفایی, معلمان با تحصیلات بالا
    Rasool Kordnoghabi, Maryam Asoudeh *, Mahsa Mohammadi

    The aim of this study was to investigate into the effect of wisdom-therapy on self-actualization of highly educated teachers. The research method was quasi-experimental with pretest-posttest and a control group. The statistical population consisted of all teachers with PhD. degrees in Hamedan in 1400. The sample of the study included 32 participants who were selected based on purposive sampling method and were randomly divided into two equal groups of experimental and control. Then, the wisdom-therapy protocol (adapted from from Kordnoghabi, 1400) was performed on the experimental group in eleven sessions. The self-actualization measure was the Jones and Crandall’s (1968) Self-Prosperity Questionnaire. to analyze the data univariate covariance test was applied using SPSS program (version 22). The results showed that the effect of treatment was significant (P <0.05) and personal wisdom-therapy approach had a positive effect on increasing the self-actualization of highly educated teachers. Therefore, it can be claimed that education officials can use this strategy to increase teachers’ self-fulfillment.

    Keywords: wisdom-therapy, Self-actualization, Teachers with higher education
  • مهسا محمدی، مهدی رافعی بروجنی*، مریم نزاکت الحسینی
    هدف
    هدف از این تحقیق تعیین تاثیر آموزش مدیریت استرس به شیوه شناختی رفتاری بر اضطراب رقابتی دختران کاراته کای حرفه ای بود..
    روش ها
    بیست کاراته کای حرفه ای دختر که بر اساس نمرات کسب شده در پرسشنامه اضطراب ورزشی اسمیت و همکاران دارای اضطراب بالایی بودند انتخاب و در گروه آزمایش و گروه کنترل به شیوه همتاسازی تصادفی قرار گرفتند.  این ورزشکاران در لیگ برتر مشغول فعالیت بودند. آموزش مدیریت استرس به شیوه شناختی رفتاری به صورت یک بار در هفته، به مدت 10 جلسه برگزار شد. اطلاعات مربوط به اضطراب رقابتی در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و سه ماه پس از آن جمع آوری و تحلیل شد.
    نتایج
    نتایج نشان داد که در فاکتور اضطراب جسمانی، نگرانی و عدم تمرکز بین پیش آزمون با پس آزمون و بین پیش آزمون و پیگیری کاهش معنی داری بوجود آمد.
    نتیجه گیری
    به نظر می رسد افزایش آگاهی، آموزش مهارت های کاهش استرس، اصلاح ارزیابی های شناختی، ایجاد مهارت های بین فردی و افزایش ابراز هیجانی و کاهش انزوای اجتماعی که در این برنامه وجود دارد دلیل تغییرات ذکر شده می باشد.
    کلید واژگان: اضطراب جسمانی, نگرانی, عدم تمرکز, هیجان, عملکرد
    Mahsa Mohammadi, Mehdi Rafei Borujeni *, Maryam Nezakat Alhosseini
    Purpose
    The purpose of this study was to determine the effects of cognitive-behavioral stress management instruction on the competitive anxiety of karate girls.
    Methods
    Twenty professional karate ‘girls were selected based on the score in Schmidt et al sports anxiety questionnaire had high anxiety levels and a randomized replication design was used to allocate them to the experimental and control groups. They were competing in the superior league of Iran.  Cognitive-behavioral stress management was instructed once a week, and 10 sessions were held. Data about sports anxiety in the pre-test, after the intervention, and three months after the end of the intervention were collected and analyzed.
    Results
    The results showed that the somatic anxiety, worry, and concentration disruption significantly decreased between the pre-test with post-test and between the pre-test and follow-up.
    Conclusion
    It seems to raise awareness, stress reduction skills training; cognitive evaluation modification, interpersonal skills development; an increase of emotional expression, and a decrease of social isolation that exists in this program are the causes of the changes that occur.
    Keywords: Somatic anxiety, Concentration Disruption, emotion, Behavior
  • مهسا محمدی، مسعود دزیانی*، فاطمه شهدادی

    این مطالعه به منظور بررسی سطوح مختلف پوره کرفس بر ویژگی های فیزیکوشیمایی و زنده مانی باکتری های پروبیوتیک در ماست صورت گرفت. نتایج نشان داد در پایان دوره نگهداری بیشترین میزان pH در نمونه حاوی 10 درصد کرفس مشاهده شد. با افزایش دوره نگهداری میزان اسیدیته افزایش یافت و بیشترین و کمترین میزان اسیدیته در پایان دوره نگهداری به ترتیب در تیمارهای شاهد و حاوی 10 درصد کرفس مشاهده شد. نمونه های ماست حاوی 10 درصد کرفس کمترین میزان جدا شدن سرم و نمونه شاهد بیشترین سینرسیس (درصد جدا شدن سرم یا آب اندازی) را در پایان دوره نگهداری نشان دادند. در بررسی ویژگی های حسی تیمار های حاوی 10 درصد کرفس بیشترین امتیازات طعم، بو، بافت و پذیرش کلی را کسب کرد. بیشترین و کمترین امتیاز رنگ به ترتیب مربوط به تیمار حاوی 5 درصد کرفس و شاهد بود. بررسی ویژگی های ریولوژیکی نشان داد که در همه نمونه ها با افزایش سرعت برشی ویسکوزیته کاهش یافت و در همه سرعت های برش نمونه های حاوی 10 درصد کرفس ویسکوزیته بیشتری نسبت به سایر نمونه ها دارا بودند. در پایان دوره نگهداری بیشترین تعداد باکتری های پروبیوتیک زنده مانده در نمونه های ماست حاوی 10 درصد کرفس مشاهده شد. براساس نتایج این تحقیق، ماست پروبیوتیک حاوی کرفس به دلیل دارابودن خواص حسی و وپروبیوتیکی مطلوب می تواند به عنوان یک محصول فراسودمند معرفی گردد.

    کلید واژگان: کرفس, ماست پروبیوتیک, خواص حسی, خواص رئولوژیکی, زنده مانی پروبیوتیک ها
    Mahsa Mohammadi, Masoud Dezyani*, Fatemeh Shahdadi

    This study was performed to evaluate the different levels of celery puree on the physicochemical properties and viability of probiotic bacteria in yogurt. The results showed that at the end of the storage period, the highest pH was observed in the sample containing 10% celery. With increasing the storage period, the acidity increased and the highest and lowest acidity at the end of the storage period was observed in control and treatments with 10% celery, respectively. Yogurt samples containing 10% celery showed the lowest serum separation rate and control samples showed the highest. In the case of sensory properties, treatments with 10% celery obtained the highest scores of taste, odor, texture and general acceptance. The highest and lowest color scores were related to the treatment containing 5% of celery and control, respectively. Evaluation of rheological properties showed that in all samples, the viscosity decreased with increasing shear rate and samples containing 10% celery have a higher viscosity than other samples. At the end of the storage period, the highest vaiability of probiotic bacteria was observed in yogurt samples containing 10% celery. According to the results of this study, probiotic yogurt containing celery can be introduced as a useful product due to its desirable sensory and probiotic properties.

    Keywords: Celery, Probiotic yogurt, Sensory properties, Rheological properties, Probiotic viability
  • فهیمه صفرنژاد تمشکل، نیما معتمد، فرهاد زمانی، حسنی سادات کیمیایی، محمود رضا خونساری، امیر حسین فرجی، مهدی نیکخواه، نادر رضایی، مهسا محمدی، سعیده جوادی، مهشید تلو، نیما قنبری، آیسان واعظ، حسین اژدرکش، محمدهادی کربلایی نیا*
    سابقه و هدف

    در همه گیری بیماری کووید 19، واحد های مراقبت ویژه (ICU =Intensive Care Unit) معمولا بار سنگینی را به دلیل ازدحام بیش از حد بیماران نیازمند به بستری در بیمارستان، تحمل می کنند که می تواند به علت درگیری کبد در این بیماران باشد. این مطالعه جهت ارزیابی ارتباط بین آنزیم های کبدی در بیماران کووید 19 و نیاز به بستری در بخش مراقبت های ویژه و همچنین بررسی ارتباط آن با مدت زمان بستری در بخش مراقبت های ویژه انجام شد.

    مواد و روش ها

    در این مطالعه مقطعی تحلیلی، 622 بیمار بستری مبتلا به بیماری کووید 19 مراجعه کننده به بیمارستان فیروزگر از نظر طول مدت زمان بستری و بهبودی یا مرگ و رابطه آن با آنزیم های غیر نرمال کبدی بررسی شدند.

    یافته ها

    به ترتیب، میانگین سطح AST وALT  در افراد بستری در ICU 49 (43/4-54/6 :95% CI) و 29/2 (24/1-34/2 :95% CI) و در بخش عادی 42/5 (36/7-48/3 :95% CI) و 31/2 (25/8-36/6 :95% CI) بود. میانگین سطح AST و ALT به ترتیب در بیماران با بستری کمتر از 7 روز 49/4 (43/9-54/8 :95% CI) و 27 (21/6-32/3 :95% CI) و بیشتر از 7 روز بستری 41/6 (35/6-47/5 :95% CI) و  32/2 (37/3-27/1 :95% CI) بود. هیچ یک از داده های غیر نرمال بر اساس بخش و مدت بستری معنی دار نشد.

    نتیجه گیری

     نتایج این مطالعه هیچ ارتباط معنی داری را بین نیاز به بستری در ICU و سطح غیر نرمال آنزیم های کبدی نشان نداد. همچنین هیچ رابطه ای بین مدت بستری در بیمارستان و شدت درگیری کبدی بر اساس بررسی آنزیم های کبدی غیر نرمال به دست نیامد.

    کلید واژگان: کووید 19, کبد, بیماری عفونی
    F .Safarnezhad Tameshkel, N .Motamed, F .Zamani, HS .Kimiyaee, MR .Khoonsari, AH .Faraji, M. Nikkhah, N. Rezaie, M. Mohammadi, S .Javadi, M. Telloo, N .Ghanbari, A .Vaez, H .Ajdarkosh, MH. Karbalaie Niya*
    Background and Objective

    In the epidemic of COVID-19, intensive care units usually bear a heavy burden due to overcrowding of patients who need hospitalization, which can be due to liver involvement in these patients. This study was conducted to assess the relationship between liver enzymes in COVID-19 patients and the need for hospitalization in the intensive care unit, as well as to investigate its relationship with the length of stay in the intensive care unit.

    Methods

    In this analytical cross-sectional study, 622 hospitalized patients with COVID-19 who referred to Firoozgar Hospital were investigated in terms of length of stay, recovery or death and its relationship with abnormal liver enzymes.

    Findings

    The mean level of AST and ALT in people hospitalized in ICU was 49 (95% CI: 43.4-54.6) and 29.2 (95% CI: 24.1-34.2), respectively, and it was 42.5 (95% CI: 36.7-48.3) and 31.2 (95% CI: 25.8-36.6), respectively, in the general ward. The mean level of AST and ALT in patients hospitalized for less than 7 days was 49.4 (95% CI: 43.9-54.8) and 27 (95% CI: 21.6-32.3), respectively, and in patients hospitalized for more than 7 days was 41.6 (95% CI: 35.6-47.5) and 32.2 (95% CI: 37.3-27.1), respectively. None of the abnormal data was significant based on hospital department and length of stay.

    Conclusion

    The results of this study did not show any significant relationship between the need for admission to ICU and the abnormal levels of liver enzymes. Furthermore, no relationship was found between the length of stay and the severity of liver involvement based on the assessment of abnormal liver enzymes.

    Keywords: COVID-19, Liver, Infectious Disease
  • مهسا محمدی*، مجید پوریوسف، افشین توکلی

    به منظور بررسی تاثیر کاربرد اپی‎براسینولید بر تخصیص مواد فتوسنتزی لوبیا، پژوهشی به صورت اسپلیت فاکتوریل در قالب طرح بلوک‏های کامل تصادفی در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه زنجان در سال زراعی 1395-1394 اجرا شد. در این پژوهش، آبیاری مطلوب و تنش خشکی در کرت‎های اصلی و ژنوتیپ‎های لوبیا (رقم کوشا و ژنوتیپ COS16) و غلظت‎های مختلف اپی براسینولید (عدم کاربرد هورمون یا شاهد، 2، 4 و 6 میکرومولار) به صورت فاکتوریل در کرت های فرعی قرار گرفتند. در مرحله گل دهی، تنش خشکی اعمال (قطع آبیاری تا رسیدن پتانسیل آب خاک به 5/1- مگاپاسکال) و بوته های لوبیا با اپی براسینولید محلول پاشی شد و سپس آبیاری مجدد صورت گرفت. نتایج نشان داد که اثر اصلی تنش خشکی و نیز هورمون پاشی بر محتوای نسبی آب برگ، میزان پرولین، میزان مالون دی آلدهید، وزن خشک برگ، ساقه، غلاف و کل و عملکرد دانه معنی دار بود. هم چنین، اثر متقابل تنش خشکی در ژنوتیپ ها بر عملکرد دانه معنی دار بود. تنش خشکی باعث کاهش معنی دار وزن خشک برگ، ساقه، غلاف و عملکرد دانه شد و گیاه در شرایط تنش خشکی، مواد فتوسنتزی کمتری را به برگ و ساقه و مواد فتوسنتزی بیشتری را به غلاف، اختصاص داد. بالاترین عملکرد دانه در رقم کوشا در شرایط آبیاری مطلوب (با میانگین 45/3025 کیلوگرم بر هکتار) و پایین ترین میزان این صفت در ژنوتیپCOS16  در شرایط تنش خشکی (با میانگین 89/980 کیلوگرم بر هکتار) مشاهده گردید. کاربرد اپی براسینولید باعث افزایش وزن خشک برگ، ساقه، غلاف و عملکرد دانه در مقایسه با شاهد شد. بالاترین عملکرد دانه با کاربرد 2 میکرومولار اپی براسینولید (با میانگین 2/2068 کیلوگرم بر هکتار) حاصل شد و کاربرد این غلظت، عملکرد دانه را به میزان 07/46 درصد نسبت به شاهد افزایش داد. همچنین، کاربرد اپی‎براسینولید با کاهش در میزان مالون دی‎آلدهید و افزایش در محتوای نسبی آب برگ و میزان پرولین باعث افزایش مقاومت به تنش خشکی شد. بنابراین، کاربرد اپی براسینولید را به‏عنوان راهکاری جهت افزایش عملکرد دانه لوبیا و افزایش مقاومت به خشکی این گیاه می توان پیشنهاد نمود.

    کلید واژگان: پرولین, تنش خشکی, عملکرد دانه, مالون دی آلدهید, محتوای نسبی آب برگ
    M Mohammadi *, M Pouryousef, A Tavakoli
    Introduction

    Common bean (Phaseolus vulgaris L.) is a food crop with high protein, fiber, and minerals. One of the important issues in the formation of seed yield is how photosynthetic materials are allocated in plants. This may be especially important when the plant is experiencing drought stress. Brassinosteroids are a group of steroid hormones that have been implicated in a wide range of physiological processes. Brassinosteroids increase crop yield by altering plant metabolism and protecting plants from environmental stresses. Considering that one of the major problems of agriculture is water shortage, the present study was assessed aimed to investigate the effect of Epibrassinolide application on the allocation of photosynthetic materials and some traits related to drought resistance in two common bean genotypes under optimal irrigation and drought stress conditions and the possibility of increasing common bean seed yield by using this hormone.

    Materials and Methods

    In order to investigate the effect of Epibrassinolide application on photosynthetic material allocation and the possibility of increasing common bean seed yield by application of this hormone, an experiment was conducted in split factorial based on randomized complete block design at the research farm of the University of Zanjan during 2016-2017. In this experiment, optimal irrigation and drought stress were applied to main plots and common bean genotypes (at two levels of Kusha cultivar and COS16 genotype) and different concentrations of Epibrassinolide (at four levels of no application or control, 2, 4, and 6 μM) were allocated to sub plots as factorial. In the flowering stage, drought stress was applied and simultaneously with drought stress, common bean plants, were sprayed with Epibrassinolide. In this study, relative water content, proline content, and malondialdehyde content were studied at the peak of the drought stress. Also, dry weights of leaf, stem, and pod and the ratio of leaf, stem, and pod dry weights to total plant weight were studied at two times (peak of the drought stress and one week after re-irrigation).

    Results and Discussion

    The results showed that drought stress decreased dry weights of leaf, stem, pod, and seed yield compared to the optimal irrigation. Common bean plant under drought stress allocated less photosynthetic materials to leaves and stems and more photosynthetic materials to pods. The Kusha cultivar under optimal irrigation had the highest seed yield (with an average of 3025.45 kg ha-1) and the COS16 genotype under drought stress had the lowest one (with an average of 980.89 kg ha-1). The Kusha cultivar in optimal irrigation condition was the superior genotype due to its high seed yield, but drought stress had a more negative effect on the Kusha cultivar. Also, application of different concentrations of Epibrassinolide increased dry weights of leaf, stem, pod, and seed yield compared to the control. The highest seed yield was obtained by application of 2 μM Epibrassinolide (with an average of 2068.2 kg ha-1). So that, application of this concentration increased the seed yield by 46.07% compared to the control. Epibrassinolide application also increased the drought stress tolerance by decreasing the amount of malondialdehyde and increasing the relative leaf water content and proline content.

    Conclusions

    Therefore, application of Epibrassinolide can be suggested as a solution to increase common bean seed yield and increase drought tolerance of this plant. In addition, obtaining comprehensive information on the positive effects of Epibrassinolide requires the study of this hormone in different climatic conditions.

    Keywords: Drought stress, Malondialdehyde, Proline, Relative water content, Seed yield
  • مهسا محمدی*، مجید پوریوسف، افشین توکلی، احسان محسنی فرد

    به منظور بررسی واکنش برخی پارامترهای فیزیولوژیکی لوبیا و امکان افزایش عملکرد دانه این گیاه با کاربرد اپی براسینولید تحت تنش خشکی، پژوهشی به صورت اسپلیت فاکتوریل در قالب طرح بلوک‏های کامل تصادفی در سه تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه زنجان در سال زراعی 1395-1394 اجرا شد. در این پژوهش، شرایط آبیاری در دو سطح شامل آبیاری مطلوب و اعمال تنش خشکی به عنوان عامل اصلی و دو ژنوتیپ لوبیا شامل رقم کوشا و ژنوتیپ COS16 و چهار غلظت براسینواسترویید شامل عدم مصرف (شاهد)، دو، چهار و شش میکرومولار به صورت فاکتوریل در کرت های فرعی قرار گرفتند. در مرحله گلدهی، تنش خشکی اعمال شد و همزمان با اعمال تنش خشکی، بوته های لوبیا با براسینواسترویید (اپی براسینولید) محلول پاشی شد. نتایج نشان داد که فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدان تحت تنش خشکی به طور معنی داری در مقایسه با شرایط آبیاری مطلوب افزایش پیدا کرد، به طوری‎که اعمال تنش خشکی به ترتیب باعث افزایش 89/38، 09/84، 46/40 و 37/27 درصد در فعالیت کاتالاز، گایاکول پراکسیداز، آسکوربات پراکسیداز و سوپراکسید دیسمیوتاز نسبت به آبیاری مطلوب شد. همچنین بالاترین فعالیت آنزیم های کاتالاز، گایاکول پراکسیداز، آسکوربات پراکسیداز و سوپراکسید دیسمیوتاز با کاربرد غلظت های مختلف اپی براسینولید در شرایط اعمال تنش خشکی حاصل شد. کاربرد اپی براسینولید با افزایش فعالیت آنزیم نیترات ردوکتاز و محتوای کلروفیل و کاروتنوییدها باعث افزایش عملکرد دانه ژنوتیپ های لوبیا در هر دو شرایط آبیاری مطلوب و تنش خشکی شد. بالاترین عملکرد دانه با کاربرد غلظت 2 میکرومولار اپی براسینولید با میانگین 2/2068 کیلوگرم بر هکتار به دست آمد. در بین ژنوتیپ های مورد مطالعه نیز رقم کوشا در شرایط آبیاری مطلوب با میانگین 45/3025 کیلوگرم بر هکتار بیشترین عملکرد دانه و ژنوتیپ COS16 در شرایط تنش خشکی با میانگین 89/980 کیلوگرم بر هکتار کمترین عملکرد دانه را نشان دادند. بنابراین کاربرد اپی براسینولید را به‏عنوان راهکاری جهت افزایش مقاومت به تنش خشکی و افزایش عملکرد دانه لوبیا در شرایط آبیاری مطلوب و تنش خشکی می توان پیشنهاد نمود.

    کلید واژگان: آبیاری, آسکوربات پراکسیداز, سوپراکسید دیسمیوتاز, عملکرد دانه, کاروتنوئید, محتوای کلروفیل
    Mahsa Mohammadi *, Majid Pouryousef, Afshin Tavakoli, Ehsan Mohseni Fard
    Introduction

    Drought is one of the most important environmental stresses and is one of the most common causes of plant growth retardation and yields, and usually decreases the productivity of plants along with other environmental stresses, including salinity and heat. One of the reasons that environmental stresses such as drought, reduces growth and plant photosynthesis ability, is a disturbance in the balance between the production of free oxygen radicals and the protective mechanisms that remedy these radicals which results in the accumulation of reactive oxygen species (ROS), induction of oxidative stress, damage to proteins, membrane lipids, and other cellular components. Under adverse environmental conditions, the role of antioxidant defense system in protecting cellular membranes and other growing organs against oxidative damage seems to be very important. Brassinosteroids (BRs) comprise a group of steroidal hormones that have been implicated in a wide range of physiological responses in plants, including stem elongation, growth of pollen tubes, ethylene biosynthesis, proton pump activation, the regulation of gene expression, activation of enzymes, response to different stresses, nucleic acid and protein synthesis, and photosynthesis. In addition, BRs can protect against damage from stresses such as drought, salinity, and high temperature by activating various mechanisms in plants and increasing the activity of enzymatic antioxidants such as catalase, superoxide dismutase, peroxidase, and glutathione reductase. The purpose of this study was to investigate the possibility of increasing the activity of some antioxidant enzymes, nitrate reductase, photosynthetic pigments, and finally, the seed yield of common beans with the use of Epibrassinolide under drought stress conditions.

    Materials & Methods

    A split factorial experiment was conducted based on randomized complete block design with three replications at the research farm of Faculty of Agriculture, the University of Zanjan during the 2016-2017 cropping season. In this experiment, two irrigation conditions included optimal irrigation and drought stress were applied to main plots and two common bean genotypes including Kusha cultivar and COS16 genotype, and four levels of brassinosteroid including of no-application (control), two, four, and six μM were allocated to subplots as factorial. Drought stress was applied at the flowering stage, and common bean plants were sprayed with brassinosteroid (Epibrassinolide) simultaneously with drought stress. In this study, the activity of catalase, guaiacol peroxidase, ascorbate peroxidase, and superoxide dismutase, nitrate reductase, chlorophyll and carotenoid contents, and seed yield were studied.

    Results & Discussion

    The results showed that drought stress increased the activity of catalase, guaiacol peroxidase, ascorbate peroxidase, and superoxide dismutase by 38.89%, 84.09%, 40.46%, and 27.37% in contrast with the optimal irrigation, respectively. The highest activity of catalase, guaiacol peroxidase, ascorbate peroxidase, and superoxide dismutase were obtained using different concentrations of Epibrassinolide under drought stress conditions. The application of 2, 4, and 6 μM of Epibrassinolide in drought stress conditions increased by 73.33%, 86.67%, and 113.33% in the catalase activity, increased by 56.36%, 71.82%, and 62.73% in the guaiacol peroxidase activity, increased by 12.82%, 46.15%, and 13.46% in the ascorbate peroxidase activity, and increased by 29.15%, 41.49%, and 47.11% in the superoxide dismutase activity in comparison with non-application of this hormone. It has been reported that the use of BRs significantly improves plant drought tolerance and reduces the accumulation of reactive oxygen species by increasing the activity of antioxidant enzymes. It has been reported that the application of BRs increased the antioxidant enzymes activity in maize, tomato, mustard, soybean, and barley. Also, nitrate reductase activity increased by using of Epibrassinolide, which can enhance plant tolerance to environmental stress. The highest activity of nitrate reductase was obtained by application of 4 μM of Epibrassinolide, which did not show any significant difference with other concentrations. Improvement in the activity of nitrate reductase can be attributed to the effect of BRs on translation or transcription of nitrate reductase, or nitrate absorption at the membrane surface. In optimal irrigation conditions, the use of different concentrations of Epibrassinolide has a slight increase in the contents of chlorophyll a, b, and total, and the use of 4 μM of this hormone resulted in the highest increase in the above traits compared to non-application of the hormone. However, under drought stress conditions, this increase was significant, and the use of 2 μM of this hormone resulted in the highest increase in the above traits compared to non-application of the hormone. In other words, the use of Epibrassinolide in drought stress conditions caused a higher increase in chlorophyll a, b, and total contents relative to optimal irrigation conditions. Application of Epibrassinolide increased the seed yield in both common bean genotypes by increasing the activity of antioxidant enzymes, nitrate reductase, and chlorophyll and carotenoid contents. The highest seed yield was obtained by application of 2 μM of Epibrassinolide with an average of 2068.2 kg/ha. Among the studied genotypes, the Kusha cultivar in optimal irrigation conditions (with an average of 3025.45 kg/ha) had the highest seed yield and the COS16 genotype in drought stress conditions (with an average of 980.89 kg/ha) had the lowest seed yield.

    Conclusion

    In general, the use of Epibrassinolide can be suggested as a solution to increase drought stress tolerance and enhance the growth and seed yield of common beans under optimal irrigation and drought stress conditions. In addition, the achievement of comprehensive information on the positive effects of Epibrassinolide requires a study of this hormone in different weather conditions and with other different bean genotypes.

    Keywords: Ascorbate peroxidase, Chlorophyll, carotenoid contents, Irrigation, Seed yield, Superoxide dismutase
  • Peyman Namdar, Amir Mohammad Kazemifar, Mahsa Mohammadi*
    Background

     Correct diagnosis and appropriate treatment measures of pre-hospital Emergency Medical Technicians (EMTs) are very important in improving the quality of patient care and reducing mortality and costs. 

    Objective

     This study aims to investigate the accuracy of diagnosis and treatment made by pre-hospital EMTs in patients admitted to hospitals in Qazvin, Iran.

    Methods

     In this descriptive study conducted in 2018, the medical records of 600 patients who were transferred to Bu-Ali Sina and Velayat hospitals in Qazvin by ambulance during March-June 2018 were examined. Diagnosis and treatment measures were extracted from the emergency sheet. Education, work experience, and amount of in-service training of pre-hospital EMTs were also collected. Data were analyzed in SPSS V. 23 software using ANOVA, Chi-square test, and t-test.

    Findings

     Out of 600 cases, 71.7% of the initial diagnoses made by EMTs were correct, 8.5% were incorrect, and 19.8% were without initial diagnosis. Regarding the treatment measures, 65.8% were correct and 3.5% were incorrect. 

    Conclusion

     Prompt help and correct diagnostic and treatment measures of pre-hospital EMTs can significantly reduce mortality and potential injuries.

    Keywords: Accuracy, Emergency department performance, Emergency department
  • Mohammad Hassani, Mahsa Mohammadi

    This paper assessed the relationship between auditor-client geographic proximity and audit report lag. Research data include 917 firm-year observations which consist of 131 sample firms listed in Tehran Securities & Exchange over the period 2013 to 2019. Research hypotheses analyzed using multivariate regression models based on panel data with fixed effect and generalized least squares method. The results documented that auditor-client geographic proximity caused to decrease the audit report lag. Because such auditors are able to interact more frequently with the client and obtain client-specific news, which increases their ability to effectively monitor the client; so it lead to decrease the auditor report lag. According to the findings, some client characteristics, auditor characteristics, board & audit committee characteristics had impact on audit report lag. Modified audit opinion, board financial expertise, bad news,financial distress position, reporting risk & complexity, external financing and product market competition had direct impact on auditor report lag; auditor rotation, auditor quality rank, audit committee independence and firm size had inverse impact on auditor report lag. But audit fee, board independence, institutional ownership, ownership concentration, audit committee financial expertise, financial leverage, capital expenditure and loss had no impact on auditor report lag.

    Keywords: Audit Report Lag, Geographic Proximity, Auditor-Client Distance, Audit Efficiency
  • سهیلا خدامی*، بهاره اصانلو، مهسا محمدی
    اگرچه تحقیقات در زمینه وفاداری به برند ابتدا با مطالعه "مقاومت برند" کوپرلند در سال (1923) شروع شد اما این موضوع هنوز هم به عنوان یکی مهمترین موضوعات در زمینه برند مورد توجه است. مفهوم وفاداری به برند به عنوان نیرو محرکه اصلی و یکی از پراهمیت ترین شاخص ها در موفقیت اقدامات بازاریابی خصوصا بازاریابی مقاصد گردشگری شناخته شده است. هدف از تحقیق حاضر ارایه و ارزیابی مدل جامعی است که بتواند پاسخ های رفتاری گردشگران اعم از وفاداری به برند مقصد را بر اساس بررسی همزمان متغیرهای روانشناختی مهم، تجربه برند مقصد، شخصیت برند مقصد و ارزش ویژه برند مقصد، پیش بینی کند، است. روش پژوهش کاربردی و از نوع توصیفی پیمایشی است. داده ها از بین 375 نفر از گردشگران خارجی شهر تهران جمع آوری شده است. از مدل یابی معادلات ساختاری با نرم افزار PLS جهت تجزیه و تحلیل داده ها، استفاده گردیده است. نتایج مطالعه حاکی از آن است که تجربه برند مقصد موثرترین متغیر بر وفاداری برند و پس از آن ارزش ویژه برند مقصد متغیر موثر بر وفاداری مقصد دارند. همچنین شخصیت برند مقصد از طریق تجانس عملکردی بر وفاداری به برند مقصد تاثیر مثبت و معناداری دارد و در نهایت خودتجانسی در ارتباط بین شخصیت برند مقصد و وفاداری به برند مقصد نقش میانجی را ایفا نمی کند.
    کلید واژگان: تجربه برند مقصد, شخصیت برند مقصد, ارزش ویژه برند مقصد, وفاداری به برند مقصد, خودتجانسی
    Soheila Khoddami *, Bahareh Osanlou, Mahsa Mohammadi
    Although researches in the field of brand loyalty started with Copeland (1923)’s study of “brand resistance”, but yet, this subject is considered as one of the most important subject in field of brand. The concept of brand loyalty is known as the driving force and one of the most important indicators in marketing actions especially tourism destinations marketing. The aim of this study is to forecast and discuss tourist's destination brand loyalty, according to former experience of tourists from visiting the destination, brand personality of the destination in mind of tourists and brand equity of destination. The research method is practical, and its descriptive survey Structural equation modeling with PLS software was used to analyze the data. The findings indicate that destination’s brand experience and destination’s brand equity have positive and meaningful effect on destination’s brand loyalty. Also destination’s brand personality has positive and meaningful effect brand loyalty through functional congruity doesn’t play mediating role in the relationship of destination’s brand personality and destinations brand loyalty.
  • مهسا محمدی، محسن رجب نیا*، محمد عبدحق
    زمینه و هدف

    در اکثر موارد، بیماران مبتلا به  COVID-19با تب و علایم تنفسی مانند سرفه، تنگی نفس و ارتشاح ریوی دوطرفه تظاهر پیدا می کنند، ولی مطالعات متعددی بروز علایم گوارشی (مانند اسهال، تهوع، استفراغ، بی اشتهایی و درد شکمی) را نیز گزارش کرده اند. این مقاله مروری، با هدف مروری بر تظاهرات گوارشی در  بیماران مبتلا به COVID-19 انجام شده است.

    مواد و روش ها

    برای انجام این مقاله مروری، کلیدواژه ها در مقالات چاپ شده در بازه زمانی دسامبر (Decmber) سال 2019 تا 22 جولای (July) سال 2020 در پایگاه های اطلاعاتی PubMed، Embase ، Web of Science و Google Scholar مورد جستجو قرار گرفتند. در نهایت و با حذف مقالات تکراری، مقالات غیرمنطبق با موضوع مطالعه بر اساس خلاصه مقاله، مقالات با عدم دسترسی به اطلاعات کامل آنها، حذف مقالات مروری، متاآنالیزها، گایدلاین ها، نامه به سردبیر، گزارش یک مورد و مقالات انجام شده در اطفال، 35 مقاله وارد مطالعه ما شدند.

    یافته ها

    در مطالعه ما، 6119  نفر از بالغین مبتلا به COVID-19 از نظر وجود تظاهرات گوارشی در بدو مراجعه یا در سیر بیماری مورد بررسی قرار گرفتند. 4 مطالعه، علایم و نشانه های گوارشی، بدون تب و علایم تنفسی را بعنوان تظاهر بالینی اولیه در بیماران با تشخیص COVID-19 گزارش کردند (10/1 % تا 100 % بیماران). میزان شیوع علایم گوارشی در این بیماران به ترتیب، کاهش اشتها/بی اشتهایی (91/3 %)،تهوع و/یا استفراغ (79/13 %)، اسهال (41/73 %) و درد شکمی (18/89 %) بوده است. در بین 6119  بیمار مورد مطالعه، بیشترین علایم گوارشی به ترتیب شیوع، تهوع و/یا استفراغ (12/45 درصد)، اسهال (11/47 درصد)، بی اشتهایی/کم اشتهایی (9/56 درصد) و درد شکم (2/52 درصد) گزارش شد.

    نتیجه گیری

    این مقاله مروری نشان داد که، برخلاف آنچه در ابتدای اپیدمی COVID-19 تصور می شد، SARS-CoV-2 صرفا با علایم و نشانه های تنفسی تظاهر پیدا نمی کند.  در واقع آگاهی از پاتوفیزیولوژی، نوع و شیوع علایم و نشانه های گوارشی، منجر به تشخیص زودهنگام (می توان روش های تشخیصی مانند بررسی RNA ویروس در مدفوع را در نظر داشت)، درمان به موقع و در نتیجه پیش آگهی بهتر برای بیمار می شود. از سوی دیگر، وجود تظاهرات گوارشی، مطرح کننده احتمال انتقال از راه دهانی-مدفوعی (oral-fecal) است، که تمهیدات و توصیه های لازم جهت کاهش ریسک انتقال را می طلبد.

    کلید واژگان: کروناویروس, تظاهرات بالینی, گوارشی
    Mahsa Mohammadi, Mohsen Rajabnia*, Mohammad Abdehagh
    Background and Aim

    Although COVID-19 patients typically present with respiratory symptoms such as cough, dyspnea, and bilateral pulmonary infiltration, there have been numerous reports of gastrointestinal manifestations such as diarrhea, nausea, vomiting, anorexia, and abdominal pain in these patients. The aim of this study was to review the gastrointestinal manifestations in COVID-19 patients.

    Materials and Methods

    In this systematic review, we searched the key-words in PubMed, Embase, Web of Science, and Google Scholar for studies published between 2019, and July 22, 2020. We selected the studies on epidemiological and clinical manifestations of COVID-19 including gastrointestinal symptoms, and excluded, duplicate publications, review articles, meta-analysis, guidelines, comment or editorials, case reports, studies with unavailable data, and studies in children. Finally, 35 articles were selected for our systematic review.

    Results

    In our study, 6119 COVID-19 patients were evaluated for gastrointestinal manifestations. Four studies showed COVID-19 patients can merely present with gastrointestinal symptoms (highly variable, ranging from 10.1 to 100 percent). In these patients, the prevalence of gastrointestinal symptoms included anorexia (91.3%), nausea or/and vomiting (79.13%), diarrhea (41.73%), and abdominal pain (18.89%), respectively. Among 6119 patients, the most common gastrointestinal symptoms were nausea or/and vomiting (12.45%), diarrhea (11.47%), anorexia (9.56%), and abdominal pain (2.25%).

    Conclusion

    This review study showed that despite the preliminary opinions, SARS-CoV-2 does not always present with respiratory symptoms. Knowledge of pathophysiology, type, and prevalence of gastrointestinal manifestations can lead to early diagnosis (considering fecal viral RNA testing for diagnosis), timely treatment, and hence better prognosis for the patients. On the other hand, gastrointestinal manifestations can raise the possibility of oral-fecal transmission, which requires necessary recommendations to reduce the risk of transmission.

    Keywords: Coronavirus, COVID-19, Clinical feature, Gastrointestinal
  • مهسا محمدی، حامد سلیمانی*

    یکی از عوامل اصلی رقابت در فضای رقابتی کنونی «زنجیره تامین» است؛ به طوری که کارخانه ها و سازمان ها برای افزایش کارایی و اثربخشی، و دستیابی به اهداف و آرمان های خود، ملزم به داشتن یک زنجیره تامین مناسب هستند. از طرفی به دلیل افزایش روز افزون آلودگی های زیست محیطی و الزامات دولت ها برای مقابله با آلودگی های زیست محیطی، سازمان ها ملزم به به کارگیری زنجیره های تامین سبز هستند که مسایل زیست محیطی را در کنار مسایل مالی مدنظر قرار می دهد؛ از این رو در این پژوهش یک مدل دو هدفه زنجیره تامین حلقه بسته سبز تحت شرایط عدم قطعیت ارایه شده است که جنبه های زیست محیطی را در کنار جنبه های اقتصادی در نظر می گیرد. جنبه بسیار مهم دیگر در طراحی شبکه زنجیره تامین، عدم قطعیت است. به دلیل تحولات اجتماعی و سیاسی و کمیابی مواد اولیه برای تولید، عدم قطعیت عامل مهمی در مدل های شبکه زنجیره تامین است. به همین دلیل در این مدل با درنظرگرفتن عدم قطعیت سعی در انطباق مدل با شرایط واقعی شده است. نتایج حاکی از آن است که طراحی زنجیره های تامین سبز با درنظرگرفتن عدم قطعیت باعث انعطاف پذیری هرچه بیشتر مدل در برابر نوسانات بازار، تحولات اجتماعی و سیاسی و غیره می شود. به منظور بررسی کارایی و عملکرد مدل ارایه شده، مدل مذکور بر روی شرکت ایران ترانسفو پیاده سازی شده است.

    کلید واژگان: زنجیره تامین حلقه بسته, بهینه سازی استوار, عدم قطعیت, بهینه سازی چندهدفه, زنجیره تامین سبز, اپسیلون محدودیت
    Mahsa Mohammadi, Hamed Soleimani *

    One of the main components of competition in the current competitive environment is supply chain; therefore, organizations need to have a reliable supply chain to increase efficiency and effectiveness. Moreover, due to the increase in environmental pollution and the requirements imposed by the governments to harness polluting activities, organizations are obliged to follow green supply chain practices that account for environmental considerations along with economic aspects. hence, in this study, a bi-objective model for a green, closed-loop supply chain under demand uncertainty is proposed which takes into account environmental consideration and economic aspects. Another important aspect of the supply chain network design is the concept of uncertainty. Due to societal and political evolutions and the scarcity of raw materials in the decision-making horizon, uncertainty is a significant measure in the models of supply chain. Indeed, in this study, the model was developed for a supply chain under uncertainty so that more compatibility with real-world conditions would be achieved. The results show that considering uncertainties makes the model more flexible. The advancement of technology and unpredictable behaviors of customers in markets have created a very complex competitive atmosphere. To evaluate the performance of the developed model, the case study of the Iran Transfo Company is considered.

    Keywords: Closed-Loop Supply Chain, Robust Optimization, Uncertainty, Multi-Objective Optimization, Green Supply Chain, ɛ-Constraint Method
  • مهسا محمدی، فاطمه پیکان حیرتی*، سالار درافشان

    چهار جیره غذایی با سطح انرژی یکسان شامل مقادیر صفر شاهد، 2 ،4 و 8 درصد از عصاره هیدروالکلی چای کوهی lavandulifolia Stachys ،به مدت 56 روز برای تغذیه ماهیان سیکلید آفریقایی fryeri Sciaenochromis مورد استفاده قرار گرفت. آنالیز همبستگی شاخص های رشد و سطح عصاره چای کوهی در جیره نشان داد که بهترین عملکرد برای شاخص های نرخ رشد ویژه و افزایش وزن زمانی حاصل میشود که حدود 9/3 درصد از عصاره چای کوهی در جیره وجود داشته باشد. 3 g CFU 1 -شمارش کلی باکتریهای دستگاه گوارش نشان داد که افزودن عصاره چای کوهی منجر به کاهش معنی دار تعداد کلی باکتریها از 22/4±5/20 10 ×در 3/1±0/8 و 3/6±0/98 ،9/3±0/71 به شاهد گروه- 1 CFU g 3 10 ،×به ترتیب در ماهیان تغذیه شده با جیره های حاوی 2 ،4 و 8 درصد از عصاره چای کوهی می شود 05/0>P .با این وجود تغییر معنی داری در تعداد باکتریهای اسید الکتیک دستگاه گوارش ماهیان مشاهده نشد و تعداد این نوع باکتری ها در محدوده 3/1-8/0 -1 CFU g 3 10 ×بدون تغییر معنی دار باقی ماند. ارزیابی ریختی بخش میانی روده در ماهیان نشان داد که اگرچه ارتفاع چین خوردگی و انتروسیتهای روده ماهیان تغذیه شده با جیره حاوی عصاره چای کوهی در مقایسه با گروه شاهد افزایش یافته است، اما قطر روده و ارتفاع میکروویلیها بدون تغییر باقی مانده است. نتایج این مطالعه نشان داد که عصاره هیدروالکلی چای کوهی میتواند به عنوان یک مکمل خوراکی به منظور بهبود شاخص های رشد و برخی ویژگی های فیزولوژیک ماهی سیکلید مورد استفاده قرار گیرد.

    کلید واژگان: گیاهان دارویی, ماهی زینتی, شمارش کلی باکتری, باکتری اسیدالکتیک
    Mahsa MOHAMMADI, Fatemeh PAYKAN HEYRATI*, Salar DORAFSHAN

    Four isocaloric diets were formulated to contain 0 (control), 2, 4 and 8% of Wood betony (WB), Stachys lavandulifolia hydroalcoholic extract in a 56-days feeding trial on African cichlid, Sciaenochromis fryeri. The regression analysis of growth performance indices indicated that the best performance parameters including specific growth rate and weight gain were obtained in 3.9% WB in the diet. Total bacterial counts in the fish gut were reduced significantly from 20.50±4.22 (×103 Colony-Forming Unit; cfu g-1 ) in the control to 9.30±0.71, 3.60±0.98 and 3.10±0.80 (×103 cfu g-1 ) group of fish fed on 2, 4 and 8% WB, respectively (P<0.05). No significant change was observed in the number of lactic acid bacteria and it was in the range of 0.80-1.30 (×103 cfu g-1 ). Evaluation of the mid-intestine morphology of fish fed on the graded levels of WB was done. Although fold and enterocyte heights were significantly increased in the fish fed on WB-enriched food in comparison to the control, the intestine diameters and microvilli lengths were not affected. This study indicated that hydroethanolic extract of WB can be considered as a supplement in fish diet to improve growth and some physiological aspects of the cichlid.

    Keywords: Medicinal plant, Ornamental fish, Total count bacteria, Lactic acid bacteria
  • مهسا محمدی، مسعود توحیدفر*

    تیمول یکی از پرکاربردترین متابولیت ثانویه درگیاه آویشن (Thymus vulgaris L.) بعنوان دارو می‏باشد. یکی از ژن هایکلیدی که در سنتز آن نقش دارد ژن سیتوکرومp450 است. به منظور جداسازی و همسانه سازی آن ابتدا استخراج RNA  انجام شد و پس از ساخت cDNA با استفاده از آغازگرهای طراحی شده از مناطق حفاظت شده در حضور آنزیم HF که خاصیت ′ 3 به ′5 اگزونوکلیازی دارد عمل تکثیر صورت گرفت. در مرحله اول، همسانه سازی به روش T/A  کلونینگ در پلاسمید pTG19 صورت گرفت. انتخاب نوترکیب ها از طریق سیستم PCR کلونی و هضم آنزیمی با BamHI انجام شد. قطعات همسانه شده برای تایید نهایی توالی یابی شدند. به منظور همسانه سازی در وکتور بیانی pBI121GUS-9  قطعه برش خورده با آنزیم BamHI در سایت همولوگ در وکتور pBI121GUS-9تحت پروموتر 35s و خاتمه دهنده Nos همسانه شد. تایید کلونی‏های نوترکیب با PCR کلونی و هضم آنزیمی انجام شد. وکتور نوترکیب گیاهی طراحی شده میتواند جهت پژوهش‏های بعدی به منظور فرا بیان تیمول مورد استفاده قرار گیرد.

    کلید واژگان: آویشن باغی, تیمول, سیتوکروم p450, همسانه سازی
    Mahsa Mohammadi, Masoud Tohidfar *

    Thymol is one of the most widely used secondary metabolites in Thymus vulgaris, as a drug. One of the key genes which is involved in its synthesis is the cytochrome p450 gene. In order to isolate and cloning p450 gene, the extraction of RNA was carried out subsequently the cDNA synthesized. Amplification of cDNA was carried by using designed primers from conserve region in the presence of the HF enzyme that has the property of 3′ to 5′ exonuclease. In first stage cloning was done by T/A method in plasmid pTG19. Selection of recombinant colony was performed by PCR system and digestion with BamHI. The cloned fragments were sequenced for the final confirmation. In order to cloning in the plant expression vector pBI121GUS-9 , the fragments that were cut with the BamHI enzyme were cloned in homologous site of the pBI121GUS-9 vector under the promoter 35s and the Nos terminator. Confirmation of recombinant colonies was performed with colony PCR and digestion. This designed recombinant vector can be used for further research and over- expression of thymol.

    Keywords: Thymus vulgaris L, Thymol, cytochrome p450, cloning
  • هزینه گزاف کارایی
    راجر مارتین
    مترجم: مهسا محمدی
  • مهسا محمدی، افشین توکلی*، مجید پوریوسف، احسان محسنی فرد
    به منظور مطالعه فتوسنتز، تبادلات گازی و محتوای کلروفیل لوبیا با کاربرد براسینواستروئید، پژوهشی در سال زراعی 1395-1394 در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه زنجان، به صورت اسپلیت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار اجرا شد. در این پژوهش، سطوح آبیاری (در دو سطح آبیاری مطلوب و تنش خشکی) در کرت-های اصلی قرار گرفت و ارقام لوبیا (در دو سطح رقم کوشا و ژنوتیپ COS16) و سطوح مختلف براسینواستروئید (در چهار سطح 0، 2، 4 و 6 میکرومولار) به صورت فاکتوریل در کرت های فرعی قرار گرفتند. در مرحله گلدهی با قطع آبیاری، تنش خشکی اعمال شد و همزمان با اعمال تنش خشکی، بوته های لوبیا، با براسینواستروئید (اپی براسینولید) با غلظت های ذکر شده محلول پاشی شد. نتایج نشان داد که اعمال تنش خشکی بر غلظت CO2 زیر روزنه ای، میزان تعرق، هدایت روزنه ای، سرعت فتوسنتز و محتوای کلروفیل تاثیر منفی داشت، اما با حذف تنش خشکی و آبیاری مجدد گیاهان بهبود یافتند. کاربرد اپی براسینولید باعث به حداقل رساندن تاثیرات منفی تنش خشکی بر فتوسنتز، تبادلات گازی، محتوای کلروفیل و عملکرد دانه لوبیا شد. بالاترین عملکرد دانه با کاربرد غلظت 2 میکرومولار اپی براسینولید (با میانگین 2/2068 کیلوگرم بر هکتار) حاصل شد. بنابراین، کاربرد این هورمون را به عنوان راهکاری جهت افزایش مقاومت به تنش خشکی و افزایش عملکرد دانه لوبیا در شرایط آبیاری مطلوب و تنش خشکی می توان پیشنهاد نمود.
    کلید واژگان: سرعت فتوسنتز, عملکرد دانه, غلظت CO2 زیر روزنه ای, میزان تعرق, هدایت روزنه ای
    Mahsa Mohammadi, Afshin Tavakoli *, Majid Pouryousef, Ehsan Mohsenifard
    In order to study the photosynthesis, gas exchange and chlorophyll content of bean by application of Brassinosteroid, an experiment was conducted during 2016-2017 at the research farm of the University of Zanjan, in split factorial base on randomized complete block design with three replications. In this experiment, irrigation levels (in two levels of optimal irrigation and drought stress) were applied to main plots and bean cultivars (at two levels of Kusha cultivar and COS16 genotype) and different levels of Brassinosteroid (at four levels of 0, 2, 4 and 6 μM) were allocated to sub plots as factorial. In the flowering stage, by cutting irrigation, drought stress was applied and simultaneously with drought stress, bean plants, were sprayed with Brassinosteroid (Epibrassinolide) at the indicated concentrations. The results showed that drought stress had negative effects on the intercellular CO2 concentration, transpiration rate, stomatal conductance, photosynthesis rate and chlorophyll content, but with the elimination of drought stress and re-irrigation, the plants were recovered. The use of Epibrassinolide minimized the negative effects of drought stress on photosynthesis, gas exchange, chlorophyll content and seed yield of bean. The highest seed yield was obtained by application of 2 μM of Epibrassinolide (with an average of 2068.2 kg.h-1). Therefore, the use of this hormone can be suggested as a solution to increase drought stress resistance and increase the seed yield of bean under optimal irrigation and drought stress conditions.
    Keywords: Intercellular CO2 concentration, Photosynthesis rate, Seed yield, Stomatal conductance, Transpiration rate
  • اثر اپی براسینولید بر رشد و عملکرد دانه لوبیا در شرایط آبیاری مطلوب و اعمال تنش خشکی
    مهسا محمدی، افشین توکلی، مجید پور یوسف، احسان محسنی فرد
  • علی بابا و آینده کسب وکار
    مینگ زنگ
    مترجم: مهسا محمدی
    علی بابا یک خرده فروش به معنای سنتی آن نیست. علی بابا تامین یا انبارداری نمی کند و خدمات لجستیک توسط تامین کنندگان طرف سوم ارائه می شود. در عوض، در صورتی که شما همه فعالیت های مرتبط با خرده فروشی را در نظر گیرید و آن ها را به صورت برخط (آنلاین) در یک شبکه پراکنده متکی به داده ها، متشکل از فروشندگان، بازاریابان، تامین کنندگان خدمات، شرکت های لجستیک و تولیدکنندگان هماهنگ کنید، به علی بابا می رسید. در واقع، علی بابا، کار آمازون، ای بی، پی پال، گوگل، فدکس، همه عمده فروشان و تعداد زیادی از تولیدکنندگان در آمریکا را همراه با کمک خوبی از خدمات مالی به عنوان واسط انجام می دهد.
    علی بابا با استفاده از قدرت تکنولوژی های جدید هماهنگ سازی شبکه و هوشمندی داده ها، به این جا رسیده است. علی بابا از تلاش هزاران کسب وکار چینی برای خلق یک اکوسیستم سریع تر، باهوش تر و اثربخش تر از زیرساخت های کسب وکار سنتی بهره برداری می کند.
    این یک مدل جدید کسب وکار است که مینگ زنگ، رییس انجمن آکادمیک علی بابا، آن را کسب وکار هوشمند می خواند. فعالان این اکوسیستم، داده ها را به اشتراک می گذارند و تکنولوژی های یادگیری ماشین را برای شناسایی و تامین بهتر نیاز های مشتری اجرا می کنند. این مقاله، چارچوبی برای تبدیل یک شرکت به کسب وکاری هوشمند پیشنهاد می دهد.
  • وقتی تکنولوژی از جامعه پیشی می گیرد
    تارون خانا
    مترجم: مهسا محمدی
    تکنولوژی های جدید می توانند برای حاکمان صنعت، قانونگذاران و مصرف کنندگان نگران کننده باشند، زیرا هنوز هنجارها و نهادهایی برای مواجهه با آن ها وجود ندارد. جالب توجه است که اهالی کسب وکار در اقتصاد ها نوظهور هم چالش های مشابهی را تجربه می کنند: قواعد مبهم هستند و زیرساخت وجود ندارد. در این مقاله، نویسنده پیشنهاد می دهد پیشگامان تکنولوژی به نکته آموزنده ای که وی از تحقیق خود در دنیای در حال توسعه کشف کرده، توجه کنند: برای موفقیت بلندمدت، شرکت ها باید در اکوسیستم پیرامونی سرمایه گذاری کنند.
    نویسنده مثال‏هایی از کارآفرین هایی می زند که در چین، بنگلادش، آفریقا و شیلی این‏کار را انجام داده اند و کسب وکارشان به اندازه عموم جامعه از این اقدام منتفع شده است. سپس وی یک شرکت هندی حوزه سلامت را توصیف می کند که چگونه با به عهده گرفتن مسئولیت سازمانی غیررسمی ‏به یک منطقه توریستی سلامت در جزیره کایمان تبدیل شد. آن گاه یک نگاه عمیق به صنعت در حال رشد پهباد با نمایه شرکت هایی که با گردآوری دانش درباره بهترین اقدام ها، اثرگذاری بر توسعه مقررات، کشف کاربردهای جدید برای پهباد ها، توسعه نیروی کار حرفه‏ای و غیره به خلق شرایط رشد صنعت کمک می کنند، انجام می شود.
    مسئله مورد بحث این است که وقتی شرکت ها محصولات یا خدمات نوآورانه را معرفی می کنند و فراتر از منافع شخصی خود را می بینند و همگی برای زیرسازی بنیادی تلاش می کنند، آن ها (و جامعه به عنوان یک کل) احتمال بیش تری برای پیشرفت دارند.
نمایش عناوین بیشتر...
سامانه نویسندگان
  • مهندس مهسا محمدی
    مهندس مهسا محمدی
    دانشجوی کارشناسی ارشد گروه زیست دانشگاه شهید بهشتی، دانشگاه شهید بهشتی، ، ایران
اطلاعات نویسنده(گان) توسط ایشان ثبت و تکمیل شده‌است. برای مشاهده مشخصات و فهرست همه مطالب، صفحه رزومه ایشان را ببینید.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال