به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

مینو صدیقی کسمایی

  • مینو صدیقی کسمایی*، محمد مهدی فرزبد

    شهر بابلسر در سالهای اخیر تحولات سریعی را تجربه کرده است. این تحولات به معنای از دست رفتن مکان های حافظه شهری است. حافظه جمعی می تواند نقش مهمی در احساس تعلق به مکان داشته باشد. وجود ساختمان های متروکه قدیمی در شهر نشان دهنده اختلال در حافظه جمعی و در نوع حاد آن، فراموشی است. این پژوهش از این منظر به ساختمان های متروکه شهر بابلسر پرداخته است تا دریابد ترکیب چه عواملی موجب فراموشی جمعی این بناها شده است. برای این کار، اطلاعات گردآوری شده از مطالعات اسنادی، تاریخی و تاریخ شفاهی مورد بررسی قرار گرفتند، با توجه به این مطالعات و ملهم از نظریه کرینسون و کانرتون، چهار علت فرضی استخراج شد و علل فرضی در جدول ارزش جبر بولی بررسی شدند. یافته ها حاکی از این است که این که یک عمارت به یادآورنده دوره ای از نظم خشن و استبداد باشد، شرط لازم متروک واقع شدن است، اما این شرط، شرط کافی نیست. مثلا در صورتی که این شرط در کنار دو عامل یادآوری نفوذ بیگانه و نداشتن منفعت مالی و خدماتی در 40 سال اخیر قرار گیرد، متروک واقع شدن محقق می شود.

    کلید واژگان: حافظه جمعی, حافظه شهری, فراموشی جمعی, عمارت های فراموش شده, جبر بولی
    Minoo Sedighi Kasmaee *, Mohammadmahdi Farzbod

    Babolsar City has changed rapidly during the recent years. These changes are similar to losing the long-standing memorial places. Collective memory can play an important role in the feeling of belonging to the place. The existence of abandoned buildings in the city indicates a disorder in collective memory and in the acute form it represents forgetting. From this perspective, the present study has focused on abandoned buildings in the city in order to explore the major determinants of the collective forgetting of these memorial buildings. Methodologically, this study is based on a combination of documentary and historical approaches and oral history. It also relies on the theories developed by Crinson and Cannerton. According to the results of this study, although the reminding harsh order and tyranny are significantly important determinants, they cannot still provide a comprehensive explanation. For instance, other relevant determinants such as the foreigners’ dominance and the lack of financial and service benefits for the last 40 years contribute for a more comprehensive explanation.

    Keywords: Collective Memory, Urban Memory, Collective Forgetting, Abandoned Buildings, Boolean Algebra
  • تقی آزاد ارمکی، مینو صدیقی کسمایی*
    این مقاله کوشیده است تا با استفاده از مفاهیم و روش شناسی دیالکتیکی هانری لفور به بررسی تولید و تحولات فضای شهری بابلسر از دوره انعقاد معاهده گلستان و ترکمنچای در دوره فتحعلیشاه تا پیش از وقوع انقلاب اسلامی بپردازد. این پژوهش در مطالعه و تفسیر تاریخ فضا از منابعی چون سفرنامه ها، اسناد، عکس های برجا مانده، کتاب های تاریخی محلی، ملی و بین المللی، و تکنیک هایی چون مصاحبه های عمیق، بحث های گروهی، گردآوری تاریخ شفاهی، و مشاهده آثار برجا مانده، استفاده کرده است و به بررسی ساختارها (اقتصادی و سیاسی)، و عوامل (روابط میان نیروهای اجتماعی) در کنار یکدیگر پرداخته است. با الهام از سه گانه مفهومی لفور، و با توجه به تجربه خاص این شهر، سه گانه ساخته شده جهت ترسیم بافت در هم پیچیده فضا، شامل «عمل فضایی»، «سیاست های اقتصادی» و «اقتصاد سیاسی» است. مولفه های این سه گانه، در هفت زیر دوره تاریخی به تفکیک مورد بررسی قرار گرفته اند. بررسی دیالکتیکی این سه گانه، حاکی از وجود چرخش های اقتصادی، فرهنگی، و تغییر در نیروهای اجتماعی است و فضا از فضای مطلق به فضای انتزاعی و از فضای انتزاعی به فضای متمایز متحول شده است. این پژوهش کوشیده تفسیری از این تحولات ارائه کند.
    کلید واژگان: دیالکتیک سه گانه, تولید فضا, تاریخ فضا, چرخش فرهنگی, بابلسر
    Taghi Azad Armaki, Minoo Sedighi Kasmaee *
    Based on Lefebvre’s concepts and dialectical methodology this article studies production and transformation of urban space of BabolSar during Qajar and Pahlavi Era. It studies structures (Economy, culture, politics) and agencies (relationships of social forces) simultaneously and together, by using sources such as travel literature, documents, photos, local, national, and international histories, and applying technics like deep interview, group discussion, oral history and observation. Regarding to Lefebvre’s triad, and special experience of this city, constructed triad in this research includes ‘Spatial Practice’, ‘Economic Policies’, and ‘Political Economy’. Components of these three aspects are traced in seven historical periods which are constructed from the findings of this research. Applying dialectical triad during different periods shows economic and cultural turns in internal and external social forces. Finally, it shows transition in space from absolute space to abstract space and then to differential space. This research has tried to present an anthropologic interpretation focusing on these changes.
    Keywords: Dialectical triad, Production of space, History of space, Cultural turn, Babolsar
  • تقی آزاد ارمکی، محمود شارع پور، مینو صدیقی کسمایی *
    تا پیش از تغییرات شهری بابلسر در دوره پهلوی اول، این محل عمدتا شهرت خود را مدیون هویت بندری، گمرک و شیلاتش بود و با عنوان بندر مشهدسر شناخته می شد. در دوران پهلوی اول، تحولات اقتصادی و فرهنگی خاصی در عرصه جهانی، ملی و محلی دست به دست هم دادند که بابلسر تغییرات شهری بنیادینی را تجربه کند. مقاله پیش رو، کوشیده است این تحولات را از روایت های رسمی و غیررسمی تاریخی این منطقه استخراج، تحلیل و تفسیر کند. گردآوری اطلاعات از طریق تاریخ شفاهی، مصاحبه با افراد مطلع کلیدی، بحث های گروهی و بررسی اسناد، سفرنامه ها و روزنامه های چاپ شده بین سال های 1305ش. تا1320ش. صورت گرفته است. روش این پژوهش، کیفی است و به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات و ارائه نظریه نهایی، از روش نظریه زمینه ای استفاده شده است. یافته های به دست آمده شامل هفت مقوله عمده هستند که عبارت اند از: نیاز به برون رفت از اقتصاد بندری (به عنوان شرایط علی)، آمادگی نیروهای محلی (به عنوان شرایط مداخله گر)، طبیعت قهار (به عنوان شرایط زمینه ای)، مدیریت سازماندهی نیروها و خشونت (به عنوان تعامل ها و راهبرد ها)، تغییر هویت از بندر مشهدسر به شهر بابلسر و تغییر نقش خارجی ها (به عنوان پیامدها). مقوله هسته ای این پژوهش، «تخریب خلاق» است که سایر مقولات را در بر می گیرد. نتیجه بررسی، حاکی از ایجاد چرخش های فرهنگی و معنایی وابسته به تحول و چرخش اقتصادی از اقتصاد بندر به اقتصاد ساحلی توریستی است.
    کلید واژگان: چرخش اقتصادی, گمرک, توریسم, چرخش فرهنگی, تغییر هویت
    Taghi Azad Armaki, Mahmood sharepour, Minoo Sedighi Kasmaee*
    Before the urban changes in BabolSar in the Reza Shah Pahlavi era, the identity of this city was tied to its port, custom and fishery, and it was known as MashadSar Port. In Reza Shah Pahlavi era, special cultural and economic evolution happened in international, national and local stages and made BabolSar to experience fundamental urban changes. This article tries to elicit and interpret these evolutions and analyze many formal and informal historical narratives. It uses sources such as itinerary, documents, newspapers of 1928-1941, local, national, and international histories, and applies technics such as deep interview, group discussion, and oral history. It uses qualitative method and applies grounded theory to analyze information. Concepts are categorized in following seven categories: The necessity for going out of port economy (as causes), Preparation of local forces (as intervening conditions), dominant nature (as context conditions), managing forces and violence (as strategies), transforming identity, and changing role of foreigners (as consequences). The core category is “creative destruction” which covers all of the mentioned categories.
    Keywords: Economic Turns, Customs, Tourism, Cultural Turns, Changing Identity
  • مینو صدیقی کسمایی*
    این مقاله درصدد است با مقایسه تطبیقی سه حوزه معرفتی اقتصاد نئوکلاسیک، اقتصاد نهادگرا، و جامعه شناسی اقتصادی به وجوه اشتراک و افتراق آن ها دست یابد. فصل مشترک این سه حوزه تلاش همگی آن ها برای فهم پدیده های اقتصادی است. دو حوزه اول در حوزه معرفت شناسی اقتصاد قرار می گیرند و حوزه سوم در حوزه معرفت شناسی جامعه شناسی است. در این مقاله در معرفی اقتصاد نئوکلاسیک مفروضات اصلی و پی آمدهای این مفروضات بررسی می شوند. در اقتصاد نهادگرا به انتقاداتی توجه می شود که نورث و کووز به اقتصاد نئوکلاسیک وارد کرده اند و مفهوم «هزینه مبادله» در نظریات نورث، کووز، و ویلیامسون بررسی می شود. در جامعه شناسی اقتصاد به جامعه شناسی اقتصادی کلاسیک با نمایندگی وبر و جامعه شناسی اقتصادی جدید با نمایندگی گرانوواتر توجه می شود. در آخر مقاله برخی از مهم ترین مناقشاتی بررسی می شود که در ایران میان اقتصاددانان مدافع بازار آزاد، اقتصاددانان مدافع نهادگرایی، و جامعه شناسان اقتصادی وجود دارد..
    کلید واژگان: اقتصاد نئوکلاسیک, اقتصاد نهادگرا, جامعه شناسی اقتصادی, خصوصی سازی, دموکراسی, طبقه بندی JEL: B22, B25, Z13
    Minoo Sedighi Kasmaee *
    Comparing the three epistemic areas of neoclassical economics, institutional economics, and economic sociology, this paper seeks to reveal their commonalities and differentiations. The common feature of these domains is their trial to understand economic phenomena. The first two areas are in the field of the epistemology of economics and the third one is in the field of the epistemology of sociology. Introducing the neoclassical economics, this paper addresses the main assumptions and implications of these hypotheses. In the institutional economics, the North’s and Coase’s critiques to neoclassical economics will be addressed, and the concept of ‘transaction costs’ in North’s, Coase’s, and Williamson's views is drawn to attention. In the sociology of economics, classical economic sociology and new economic sociology will be discussed focusing on their main representatives that are Weber and Granovetter respectively. Finally, some of the major controversies among free-market advocates, institutionalism advocates, and defenders of economic sociologists in Iran are investigated.
  • عبدالحسین کلانتری، مینو صدیقی کسمایی
    توسعه ی شهرنشینی به معنای متاخر آن، در تهران نیز مانند شهرهای غربی، برخاسته از مازاد سرمایه بود با این تفاوت که این مازاد سرمایه، محصول افزایش تولید و سرمایه گذاری بخش خصوصی نبود، بلکه ناشی از بالا رفتن قیمت نفت، و سرمایه گذاری دولت در بخش های مختلف بود. دولت پهلوی با بالا رفتن قیمت نفت به توسعه ی صنعتی و سرمایه داری روی آورد و تهران به شهری مدرن با فروشگاه های بزرگ، موسسات و ادارات مالی گسترده، مراکز فرهنگی و تفریحی بدل شد. طبقات متوسط سنتی و روشنفکران چپ گرا، عمده ترین نیروهای مخالف آن شکل از توسعه بودند و آن را مخالف شرع اسلام و وابسته به سرمایه داری غرب می دانستند. در ماه های منتهی به انقلاب، طبقات پایین جامعه نیز به صف مخالفان پیوستند و به نیروهای انقلابی مهمی بدل شدند. شهر تنها صحنه ی درگیری نیروهای امنیتی و نیروهای انقلابی نبود؛ شهر چیزی بود که نیروهای مخالف در صدد احقاق حق خود بر آن بودند. با همه گیر شدن انقلاب، تخریب گسترده ی برخی ابژه های شهری که مخالف شوون اسلامی، نماینده ی غرب گرایی و اشرافیت سلطنتی بودند آغاز شد. این مقاله با استفاده از روش تاریخی و اسنادی و بررسی طبقاتی نیروهای انقلابی، درصدد است تا انقلاب ایران را از منظر بحث «حق به شهر» مورد توجه قرار دهد. مفهوم «حق به شهر» از مفاهیم اساسی ادبیات نظری دیوید هاروی، بدان معناست که این شهروندان هستند که تصمیم می گیرند که می خواهند در چگونه شهری زندگی کنند.
    کلید واژگان: دیوید هاروی, حق به شهر, انقلاب شهری, انقلاب اسلامی ایران, تهران
  • محمدرضا جوادی یگانه*، مینو صدیقی کسمایی
    ایران در شهریور 1320 به اشغال نیروهای متفقین درآمد. در این زمان هیچ گونه مقاومت مردمی ای علیه نیروهای بیگانه صورت نگرفت. این در حالی است که ایرانیان در دوره قاجار یا سال های پس از جنگ جهانی اول، مقاومت های جدی ای در مقابل بیگانگان از خود نشان داده بودند. این مقاله با استفاده از روش شناسی تطبیقی تاریخی میل به همین مسئله می پردازد و به طور خاص مقاومت های مردمی را در برابر بیگانگان بررسی می کند و نقش نیروهای اجتماعی در هر یک از این مقاومت های مردمی را پی می گیرد. این نیروهای اجتماعی شامل روحانیون، لوطیان، اصناف و سران ایلات هستند. سپس به بررسی وضعیت این نیروها در دوره رضاشاه پرداخته می شود. مدعای این مقاله آن است که پس از فروشکستن چند روزه ارتش رضاشاه در برابر متفقین در 10 شهریور 1320، علت عدم مشاهده مقاومت های مردمی، تضعیف نیروهای اجتماعی در طول 16 سال حکومت رضاشاه بوده است.
    کلید واژگان: مقاومت, بیگانگان, جنگ های ایران و روس, جنگ جهانی دوم, نیروهای اجتماعی
    Mohammad Reza Javadi Yeganeh*, Minoo Sedighi Kasmaee
    Iran was occupied by the Allies in the World War II in August 1941. At this time no social force resistant against foreign forces showed up. This is while Iranian social forces had shown serious resistances against the foreigners in the Qajar era or in the years following World War Ι. This article using Mill’s comparative-historical method tries to focus on this problem, and specially tries to study public social forces of resistance against foreigners in the Qajar era. These social forces include Clergymen, “Luti”s, guilds and leaders of tribes. Then the situation of these social forces will be traced in Reza-Shah era. This paper claims that the reason Iranians surrendered to Allies invasion’s forces, and social force even did not try to resist against them, was that they were weakened and suppressed during 16 years of domination of Reza-Shah in Iran.
    Keywords: Resistance, Foreigners, Russo-Persian War, World War II, Social Forces
  • عذرا جاراللهی، مینو صدیقی کسمایی*
    مسئله اصلی در این مقاله شناخت عوامل موثر بر تفاوت نگرش دختران و مادران شان به ارزش های مربوط به خانواده است. جهت پشتوانه تئوریک تحقیق از نظریات تاریخی نسلی مارگارت مید و کارل مانهایم استفاده شده است. بر این اساس چهار متغیر مستقل شامل تفاوت سنی مادر و دختر، تفاوت سطح تحصیلات آنها، تفاوت در میزان استفاده از رسانه های جهانی (اینترنت و ماهواره) و تفاوت در میزان دینداری شان در نظر گرفته شده اند. جامعه آماری در این تحقیق دختران دانشجوی دانشکده های گوناگون دانشگاه علامه طباطبائی و مادران شان بودند. حجم نمونه 260 دختر محاسبه شده و نمونه گیری به روش سهمیه ای از دانشکده های گوناگون صورت گرفته بود. جهت اجرای تحقیق از روش پیمایش استفاده شده و ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه بوده است و برای تحلیل داده ها در SPSS از کندال tau-b و tau-c استفاده شده است. اعتبار ابزار اندازه گیری صوری است و پایایی آن از طریق آزمون-آزمون مجدد ارزیابی شده است. از میان چهار متغیر مستقلی که اثرشان بر روی متغیر وابسته تفاوت نگرش مادران و دختران به ارزش های مربوط به خانواده بررسی شد، تنها تفاوت در میزان دینداری مادر و دختر رابطه معناداری را نشان داده است. به این ترتیب که هر چه تفاوت در میزان دینداری مادر و دختر بیشتر باشد، تفاوت نگرش آنها به ارزش های مربوط به خانواده نیز افزایش می یابد. با بررسی اثر متغیر کنترل (پایگاه اقتصادی اجتماعی) بر روی رابطه تفاوت در میزان دینداری و تفاوت نگرش به ارزش های مربوط به خانواده، این رابطه در پایگاه اقتصادی-اجتماعی متوسط و بالا، همچنان معنادار باقی می ماند.
    کلید واژگان: مادران و دختران, ارزش های مربوط به خانواده, نسل, شکاف نسلی, تفاوت های نسلی
    Ozra Jarollahi, Minou Sedighi Kasmaei*
    The present paper aims to study the factors affecting the difference of attitudes between mothers and daughters towards family values. Margaret Mead and Carl Manheim’s historical theories of generation gap are used in the review of literature. Four independent variables, including age difference, difference in education level, difference in using the international media (i.e. Internet and Media), and difference in religiosity were considered. Using proportional sampling, 260 female students of Allameh Tabataba’i University and their mothers were selected.The data were collected using survey questionnaires. Kendall’s tau-c and tau-bcoeficients were used for analyzing the data in SPSS program. The face validity and reliability of the measurement tool were achieved through test-retest. Among the four independent variables, it was the level of religiosity that had a significant relationship with the difference betweenthe attitudesof mothers and daughters towards family values;the more the differences in their level of religiosity are, the higher their differences in family values will be. Examining the effect of control variable (economic-socialstatus) on the relationship between the level of religiosity and the attitudinal differences in family values showed that this relationship remains significant in high and middle socio- economic statuses.
    Keywords: Mothers, Daughters, Family Values, Generation, Generation Gap, Generational Differences
سامانه نویسندگان
  • دکتر مینو صدیقی کسمایی
    دکتر مینو صدیقی کسمایی
    دانش آموخته دکتری جامعه شناسی توسعه و اقتصاد، دانشگاه تهران، تهران، ایران
اطلاعات نویسنده(گان) توسط ایشان ثبت و تکمیل شده‌است. برای مشاهده مشخصات و فهرست همه مطالب، صفحه رزومه ایشان را ببینید.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال